┄┅┅━🜋𖣐﴾﷽﴿𖣐🜋━┄
🔱 رد بر اشکالات دَر و پیتی عمریه در دفاع از امام اعظمشان 🔱
✍🏼 پس از ناکامی آنان از تضعیف سند و اشکال بر سند روایت به دنبال ساختن و طبخ اشکال در روایت رفته اند و دیدند اشکالی وجود ندارد گفتند پس ما باید اشکال را #زرع کنیم و این یک منهج است نزد آنها :
↩️ مَأمُورُونَ بِحُسنِ الظَّنِّ بِالصَّحَابَةِ .... وَنَفيِ كُلِّ رَذِيلَةٍ عَنهُم
👈 وإِذَا انسَدَّتْ طُرُقُ تَأْوِيلِهَا نَسَبْنَا الكَذِبَ إِلَى رُوَاتِهَا 😳
📚 شرح النووی علی مسلم ج۱۲ ص۷۲
〰 پس این مسئله کاملا طبیعی و از آنان قابل انتظار است که ضعف را در روایت صحیح بدون اینکه در اصل باشد، با دستان خود آن را خلق کنند !
💎 𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
♨️ جویهل گفته : این روایت رو اصحاب ابو حنیفه و یاران و شاگران او و اهل کوفه و عراق از او نقل نکردند (پس نمیتوان ان را پذیرفت)
✔️ در پاسخ خطاب به او می گویم در کدام قاعده ی #حدیثی و #رجالی این مطلب بیان شده است که در اتصال سند روایت شرط است ناقل از یاران و شاگردان و اهل منطقه ی آن شخص باشد در غیر این صورت نقل غیر از آنان فاقد اعتبار است حتی اگر از ثقات غیر مدلس باشد ⁉️
🔶🔷 هر کسی اندک علم و اطلاعی از کتب و روایات داشته باشد می داند در بسیاری از روایات و اسناد آن دیده می شود که اهل کوفه از اهل مدینه و اهل بصره از اهل شام و اهل مکه از اهل یمن و ...... روایت نقل کردند و برای متصل بودن سند و صحت آن باید ناقلین ثقات و غیر مدلس باشند و همچنین معاصر هم بوده و امکان لقاء یکدیگر برای آنها فراهم باشد
👈و کسی شرط نکرده است که حتما باید ناقل از اهل آن منطقه و اطرافیان خود شخص باشد ‼️
و این پاسخ کلی بنده به اشکال ایشان است .
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
🟩 و اما در مطلب دیگر دو ادعا مطرح کرده است که در هر دو ادعا سوتی داده و اصل مطلب در همین سوتی های اوست
1_گفته ثابت نیست که ابو حنیفه به شام رفته باشد و همچنین ثابت نیست یحیی بن حمزه و سعید به کوفه آمده باشند
و مطلب این جویهل اقتضا می کند که برای اتصال و صحت سند اثبات وقوع ملاقات شرط باشد ‼️
🔱 و این در حالی است که مسلم نیشابوری صاحب صحیح مسلم و جمهور اهل سنت گفتند حتی اگر تصریح به #سماع نشود و نقل عنعنه باشد
🛎 در صورت وجود امکان لقاء و معاصرت میان دو راوی، همین امکان لقاء کفایت می کند تا حکم بر اتصال شود و انقطاع منتفی باشد 👇👇👇
✅ باب صِحَّةِ الِاحْتِجَاجِ بِالْحَدِيثِ الْمُعَنْعَنِ إِذَا أَمْكَنَ لِقَاءُ المُعَنْعِنِينَ وَلَمْ يَكُنْ فِيهِمْ مُدَلِّسٌ حَاصِلُ هَذَا الْبَابِ أَنَّ مُسلِمًا رحمه الله ادَّعَى إِجْمَاعَ الْعُلَمَاءِ قَدِيمًا وَحَدِيثًا عَلَى أَنَّ الْمُعَنْعَنَ وَهُوَ الَّذِي فِيهِ فُلَانٌ عَن فُلَانٍ مَحْمُولٌ عَلَى الِاتِّصَالِ وَالسَّمَاعِ إِذَا أَمْكَنَ لِقَاءُ مَنْ أُضِيفَتِ الْعَنْعَنَةُ إِلَيْهِمْ بَعضُهُمْ بَعضًا يَعْنِي مَعَ بَرَاءَتِهِمْ مِنَ التدلیس
⚠️👈🏽 وَنَقَلَ مُسْلِمٌ عَنْ بَعْضِ أَهْلِ عَصْرِهِ أَنَّهُ قَالَ لَا تَقُومُ الْحُجَّةُ بِهَا وَلَا يُحْمَلُ عَلَى الِاتِّصَالِ حَتَّى يَثْبُتَ أَنَّهُمَا الْتَقَيَا فِي عُمُرِهِمَا مَرَّةً فَأَكْثَرَ وَلَا يَكْفِي إِمْكَانُ تَلَاقِيهِمَا
قَالَ مُسْلِمٌ وَهَذَا قَوْلٌ سَاقِطٌ مُخْتَرَعٌ مُسْتَحْدَثٌ لَمْ يُسْبَقْ قَائِلُهُ إِلَيْهِ وَلَا مُسَاعِدَ لَهُ مِنْ أَهْلِ الْعِلْمِ عَلَيْهِ وَإِنَّ الْقَوْلَ بِهِ بِدْعَةٌ بَاطِلَةٌ وَأَطْنَبَ مُسْلِمٌ رحمه الله فِي الشَّنَاعَةِ عَلَى قَائِلِهِ
📚 شرح النووی علی مسلم ج۱ ص۱۲۷
🔷🔶 مسلم نیشابوری قائل بر ان است که معاصرت و امکان لقاء میان دو راوی برای اتصال سند کفایت می کند و نیازی به اثبات لقاء و سماع برای متصل بودن نیست و بر کسانی که شرط کرده اند باید لقاء ثابت شود و امکان وقوع را به تنهایی کافی نداسته اند به شدت بر آنان تشنیع می کند و می گوید این قولی باطل و مردود و بر اساس بدعت است و اهل علم هم بر خلاف آنند و بر عقیده ی خود اجماع را نقل می کند .
✅ وقاله الْجَمَاهِيرُ مِنْ أَصحَابِ الحَدِيثِ وَالْفِقْهِ وَالْأُصُولِ، أَنَّهُ مُتَّصِلٌ بِشَرطِ أَن لَا يَكُونَ المُعَنْعِنُ مُدَلِّسًا،
وَبِشَرطِ إِمْكَانِ لِقَاءِ بَعْضِهِمْ
📚 تدريب الراوي،جلد ۱،ص ۲۴۴
🔱 بنابراین طبق قول مسلم و جمهور اهل سنت معیار در اتصال #امکان لقاء است و نه شرط اثبات وقوع لقاء / البته ناقل نیز باید ثقه و از اهل تدلیس نباشد
پس مطلب اول جویهل ساقط شد و به مزبله رفت .
📌 اما در مطلب دوم بر مبنای مطلب اولش که سند رو متصل ندونست گفت پس قطعا این نقل توسط عده ای دجال و کذاب در شام نشر یافته است
می گویم این مطلب اقتضا می کند یحیی بن حمزه مدلس باشد و از دجالان و کذابان این مطلب را شنیده باشد ولی بدون نام بردن از آنان مستقیم به ابوحنیفه نسبت دهد
پس شما
مدلس بودن او را حدالقل با یک قول ثابت کنید
💎 𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🔱 رد بر اشکالات دَر و پیتی عمریه در دفاع از امام اعظمشان 🔱
✍🏼 پس از ناکامی آنان از تضعیف سند و اشکال بر سند روایت به دنبال ساختن و طبخ اشکال در روایت رفته اند و دیدند اشکالی وجود ندارد گفتند پس ما باید اشکال را #زرع کنیم و این یک منهج است نزد آنها :
↩️ مَأمُورُونَ بِحُسنِ الظَّنِّ بِالصَّحَابَةِ .... وَنَفيِ كُلِّ رَذِيلَةٍ عَنهُم
👈 وإِذَا انسَدَّتْ طُرُقُ تَأْوِيلِهَا نَسَبْنَا الكَذِبَ إِلَى رُوَاتِهَا 😳
📚 شرح النووی علی مسلم ج۱۲ ص۷۲
〰 پس این مسئله کاملا طبیعی و از آنان قابل انتظار است که ضعف را در روایت صحیح بدون اینکه در اصل باشد، با دستان خود آن را خلق کنند !
💎 𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
♨️ جویهل گفته : این روایت رو اصحاب ابو حنیفه و یاران و شاگران او و اهل کوفه و عراق از او نقل نکردند (پس نمیتوان ان را پذیرفت)
✔️ در پاسخ خطاب به او می گویم در کدام قاعده ی #حدیثی و #رجالی این مطلب بیان شده است که در اتصال سند روایت شرط است ناقل از یاران و شاگردان و اهل منطقه ی آن شخص باشد در غیر این صورت نقل غیر از آنان فاقد اعتبار است حتی اگر از ثقات غیر مدلس باشد ⁉️
🔶🔷 هر کسی اندک علم و اطلاعی از کتب و روایات داشته باشد می داند در بسیاری از روایات و اسناد آن دیده می شود که اهل کوفه از اهل مدینه و اهل بصره از اهل شام و اهل مکه از اهل یمن و ...... روایت نقل کردند و برای متصل بودن سند و صحت آن باید ناقلین ثقات و غیر مدلس باشند و همچنین معاصر هم بوده و امکان لقاء یکدیگر برای آنها فراهم باشد
👈و کسی شرط نکرده است که حتما باید ناقل از اهل آن منطقه و اطرافیان خود شخص باشد ‼️
و این پاسخ کلی بنده به اشکال ایشان است .
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
🟩 و اما در مطلب دیگر دو ادعا مطرح کرده است که در هر دو ادعا سوتی داده و اصل مطلب در همین سوتی های اوست
1_گفته ثابت نیست که ابو حنیفه به شام رفته باشد و همچنین ثابت نیست یحیی بن حمزه و سعید به کوفه آمده باشند
و مطلب این جویهل اقتضا می کند که برای اتصال و صحت سند اثبات وقوع ملاقات شرط باشد ‼️
🔱 و این در حالی است که مسلم نیشابوری صاحب صحیح مسلم و جمهور اهل سنت گفتند حتی اگر تصریح به #سماع نشود و نقل عنعنه باشد
🛎 در صورت وجود امکان لقاء و معاصرت میان دو راوی، همین امکان لقاء کفایت می کند تا حکم بر اتصال شود و انقطاع منتفی باشد 👇👇👇
✅ باب صِحَّةِ الِاحْتِجَاجِ بِالْحَدِيثِ الْمُعَنْعَنِ إِذَا أَمْكَنَ لِقَاءُ المُعَنْعِنِينَ وَلَمْ يَكُنْ فِيهِمْ مُدَلِّسٌ حَاصِلُ هَذَا الْبَابِ أَنَّ مُسلِمًا رحمه الله ادَّعَى إِجْمَاعَ الْعُلَمَاءِ قَدِيمًا وَحَدِيثًا عَلَى أَنَّ الْمُعَنْعَنَ وَهُوَ الَّذِي فِيهِ فُلَانٌ عَن فُلَانٍ مَحْمُولٌ عَلَى الِاتِّصَالِ وَالسَّمَاعِ إِذَا أَمْكَنَ لِقَاءُ مَنْ أُضِيفَتِ الْعَنْعَنَةُ إِلَيْهِمْ بَعضُهُمْ بَعضًا يَعْنِي مَعَ بَرَاءَتِهِمْ مِنَ التدلیس
⚠️👈🏽 وَنَقَلَ مُسْلِمٌ عَنْ بَعْضِ أَهْلِ عَصْرِهِ أَنَّهُ قَالَ لَا تَقُومُ الْحُجَّةُ بِهَا وَلَا يُحْمَلُ عَلَى الِاتِّصَالِ حَتَّى يَثْبُتَ أَنَّهُمَا الْتَقَيَا فِي عُمُرِهِمَا مَرَّةً فَأَكْثَرَ وَلَا يَكْفِي إِمْكَانُ تَلَاقِيهِمَا
قَالَ مُسْلِمٌ وَهَذَا قَوْلٌ سَاقِطٌ مُخْتَرَعٌ مُسْتَحْدَثٌ لَمْ يُسْبَقْ قَائِلُهُ إِلَيْهِ وَلَا مُسَاعِدَ لَهُ مِنْ أَهْلِ الْعِلْمِ عَلَيْهِ وَإِنَّ الْقَوْلَ بِهِ بِدْعَةٌ بَاطِلَةٌ وَأَطْنَبَ مُسْلِمٌ رحمه الله فِي الشَّنَاعَةِ عَلَى قَائِلِهِ
📚 شرح النووی علی مسلم ج۱ ص۱۲۷
🔷🔶 مسلم نیشابوری قائل بر ان است که معاصرت و امکان لقاء میان دو راوی برای اتصال سند کفایت می کند و نیازی به اثبات لقاء و سماع برای متصل بودن نیست و بر کسانی که شرط کرده اند باید لقاء ثابت شود و امکان وقوع را به تنهایی کافی نداسته اند به شدت بر آنان تشنیع می کند و می گوید این قولی باطل و مردود و بر اساس بدعت است و اهل علم هم بر خلاف آنند و بر عقیده ی خود اجماع را نقل می کند .
✅ وقاله الْجَمَاهِيرُ مِنْ أَصحَابِ الحَدِيثِ وَالْفِقْهِ وَالْأُصُولِ، أَنَّهُ مُتَّصِلٌ بِشَرطِ أَن لَا يَكُونَ المُعَنْعِنُ مُدَلِّسًا،
وَبِشَرطِ إِمْكَانِ لِقَاءِ بَعْضِهِمْ
📚 تدريب الراوي،جلد ۱،ص ۲۴۴
🔱 بنابراین طبق قول مسلم و جمهور اهل سنت معیار در اتصال #امکان لقاء است و نه شرط اثبات وقوع لقاء / البته ناقل نیز باید ثقه و از اهل تدلیس نباشد
پس مطلب اول جویهل ساقط شد و به مزبله رفت .
📌 اما در مطلب دوم بر مبنای مطلب اولش که سند رو متصل ندونست گفت پس قطعا این نقل توسط عده ای دجال و کذاب در شام نشر یافته است
می گویم این مطلب اقتضا می کند یحیی بن حمزه مدلس باشد و از دجالان و کذابان این مطلب را شنیده باشد ولی بدون نام بردن از آنان مستقیم به ابوحنیفه نسبت دهد
پس شما
مدلس بودن او را حدالقل با یک قول ثابت کنید
💎 𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
💎 𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
✅ حدیثی با #سند_صحیح از امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) مبنی بر عصمت و طهارت ائمه ی اطهار (علیهم السلام) و حجت بودن آنان از جانب خدا بر زمین ✅
❇️ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ اَلْوَلِيدِ رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ اَلصَّفَّارُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ اَلْيَمَانِيِّ عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ اَلْهِلاَلِيِّ عَنْ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ
قَالَ: إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى طَهَّرَنَا وَ عَصَمَنَا وَ جَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَى خَلْقِهِ وَ حُجَجاً فِي أَرْضِهِ وَ جَعَلَنَا مَعَ اَلْقُرْآنِ وَ جَعَلَ اَلْقُرْآنَ مَعَنَا لاَ نُفَارِقُهُ وَ لاَ يُفَارِقُنَا.
📚 کمال الدين و تمام النعمة ج ۱، ص ۲۴۰
📚 بصائر الدرجات ج۱ ص۸۴
✔️ امير المؤمنين عليه السّلام فرمود:
به راستى خداوند ما را پاك كرده و مقام عصمت داده و ما را گواهان بر خلقش و حجت در زمينش قرار داده است
و ما را همراه قرآن و قرآن را همراه ما نموده، نه از او جدا می شويم و نه او از ما جدا شود .
▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬
✍🏼 شاید #اشکالی که به سند روایت گرفته شود نظر به انقطاع بین ابراهیم بن عمر یمانی و سلیم بن قیس هلالی باشد
👈👈🏾 که پاسخ از این جهت داده می شود که هر دوی این بزرگواران ( رضوان الله علیهم) از طبقه ی یاران امام محمد باقر علیه السلام قرار گرفته اند
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
📢 و اینکه میان ابراهیم و سلیم در دسته ای از روایات واسطه وجود دارد نافی ان نیست که بدون واسطه از او روایت کند زیرا میتوان گفت مدت زمانی که امکان لقاء میان انان در دوره ی امام باقر ع برقرار بوده است نقل ابراهیم از سلیم بدون واسطه را شکل داده است
♨️ و اما در دوره های امام سجاد و حسنین و امام علی (علیهم السلام) که امکان لقاء میان آنان نبوده است نقل های با واسطه ی ابراهیم از سلیم را شکل داده است
🛎 و ما در این مطلب ثابت کردیم که در خود مذهب خِشتک پاره ی عمریه نیز امکان لقاء بدون نیاز به اثبات وقوع آن، چناچه میان دو راوی امکان داشته باشد
سند متصل و انقطاع منتفی خواهد بود .
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
〰 بنابراین روایت ابراهیم از سلیم کاملا بلا اشکال است هم از جهت هم طبقه بودن آنان در طبقه ی یاران امام باقر علیه السلام که امکان لقاء آنان را برقرار ساخته
و هم از جهت دوم کتاب سلیم بن قیس هلالی که از طریق سلیم به ابراهیم بن عمر یمانی داده شده است و میتوان گفت ابراهیم از کتاب او نقل کرده است (رضوان الله تعالی علیهم)
⚠️ امام سید ابوالقاسم خوئی می فرماید : ثم إن بعض أهل الفن قد استغرب رواية إبراهيم بن عمر عن سليم بلا واسطة، واستظهر سقوط الواسطة، وأن الصحيح رواية إبراهيم، عن ابن أذينة، عن أبان، عن سليم، كما في الكافي: الجزء 2، كتاب الايمان والكفر 1، في باب دعائم الكفر وصفة النفاق 167 و 168، الحديث 1.
أقول: هذا الاستغراب غريب! فإن رواية إبراهيم بن عمر، عن سليم مع الواسطة أحيانا لا ينافي روايته عنه كتابا بلا واسطة،
✅ فإن إبراهيم بن عمر من أصحاب الباقر عليه السلام، فيمكن أن يروي عن سليم بلا واسطة
📚 معجم رجال الحدیث ج۹ ص۲۳۶
🔹🔶 پس سند روایت در اعلی درجه ی صحت است و ناگفته نماند جناب ابراهیم بن عمر رضوان الله علیه در چندین روایت مختلف از سلیم بن قیس بدون واسطه روایت نقل کرده است .
#صحیح
#معتبر #امامت #عصمت
💎 𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
✅ حدیثی با #سند_صحیح از امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) مبنی بر عصمت و طهارت ائمه ی اطهار (علیهم السلام) و حجت بودن آنان از جانب خدا بر زمین ✅
❇️ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ اَلْوَلِيدِ رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ اَلصَّفَّارُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ اَلْيَمَانِيِّ عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ اَلْهِلاَلِيِّ عَنْ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ
قَالَ: إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى طَهَّرَنَا وَ عَصَمَنَا وَ جَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَى خَلْقِهِ وَ حُجَجاً فِي أَرْضِهِ وَ جَعَلَنَا مَعَ اَلْقُرْآنِ وَ جَعَلَ اَلْقُرْآنَ مَعَنَا لاَ نُفَارِقُهُ وَ لاَ يُفَارِقُنَا.
📚 کمال الدين و تمام النعمة ج ۱، ص ۲۴۰
📚 بصائر الدرجات ج۱ ص۸۴
✔️ امير المؤمنين عليه السّلام فرمود:
به راستى خداوند ما را پاك كرده و مقام عصمت داده و ما را گواهان بر خلقش و حجت در زمينش قرار داده است
و ما را همراه قرآن و قرآن را همراه ما نموده، نه از او جدا می شويم و نه او از ما جدا شود .
▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬
✍🏼 شاید #اشکالی که به سند روایت گرفته شود نظر به انقطاع بین ابراهیم بن عمر یمانی و سلیم بن قیس هلالی باشد
👈👈🏾 که پاسخ از این جهت داده می شود که هر دوی این بزرگواران ( رضوان الله علیهم) از طبقه ی یاران امام محمد باقر علیه السلام قرار گرفته اند
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
📢 و اینکه میان ابراهیم و سلیم در دسته ای از روایات واسطه وجود دارد نافی ان نیست که بدون واسطه از او روایت کند زیرا میتوان گفت مدت زمانی که امکان لقاء میان انان در دوره ی امام باقر ع برقرار بوده است نقل ابراهیم از سلیم بدون واسطه را شکل داده است
♨️ و اما در دوره های امام سجاد و حسنین و امام علی (علیهم السلام) که امکان لقاء میان آنان نبوده است نقل های با واسطه ی ابراهیم از سلیم را شکل داده است
🛎 و ما در این مطلب ثابت کردیم که در خود مذهب خِشتک پاره ی عمریه نیز امکان لقاء بدون نیاز به اثبات وقوع آن، چناچه میان دو راوی امکان داشته باشد
سند متصل و انقطاع منتفی خواهد بود .
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
〰 بنابراین روایت ابراهیم از سلیم کاملا بلا اشکال است هم از جهت هم طبقه بودن آنان در طبقه ی یاران امام باقر علیه السلام که امکان لقاء آنان را برقرار ساخته
و هم از جهت دوم کتاب سلیم بن قیس هلالی که از طریق سلیم به ابراهیم بن عمر یمانی داده شده است و میتوان گفت ابراهیم از کتاب او نقل کرده است (رضوان الله تعالی علیهم)
⚠️ امام سید ابوالقاسم خوئی می فرماید : ثم إن بعض أهل الفن قد استغرب رواية إبراهيم بن عمر عن سليم بلا واسطة، واستظهر سقوط الواسطة، وأن الصحيح رواية إبراهيم، عن ابن أذينة، عن أبان، عن سليم، كما في الكافي: الجزء 2، كتاب الايمان والكفر 1، في باب دعائم الكفر وصفة النفاق 167 و 168، الحديث 1.
أقول: هذا الاستغراب غريب! فإن رواية إبراهيم بن عمر، عن سليم مع الواسطة أحيانا لا ينافي روايته عنه كتابا بلا واسطة،
✅ فإن إبراهيم بن عمر من أصحاب الباقر عليه السلام، فيمكن أن يروي عن سليم بلا واسطة
📚 معجم رجال الحدیث ج۹ ص۲۳۶
🔹🔶 پس سند روایت در اعلی درجه ی صحت است و ناگفته نماند جناب ابراهیم بن عمر رضوان الله علیه در چندین روایت مختلف از سلیم بن قیس بدون واسطه روایت نقل کرده است .
#صحیح
#معتبر #امامت #عصمت
💎 𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
💎 𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
✅ آیا قرآن مخلوق است ⁉️ پاسخ با سند #صحیح از امام هادی (ع) ⤵️ ⤵️ ⤵️
⚠️حَدَّثَنَا أَبِي رَحِمَهُ اَللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ اَلْيَقْطِينِيُّ قَالَ كَتَبَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِلَى بَعْضِ شِيعَتِهِ بِبَغْدَادَ : بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ عَصَمَنَا اَللَّهُ وَ إِيَّاكَ مِنَ اَلْفِتْنَةِ فَإِنْ يَفْعَلْ فَقَدْ أَعْظَمَ بِهَا نِعْمَةً وَ إِنْ لاَ يَفْعَلْ فَهِيَ اَلْهَلْكَةُ
نَحْنُ نَرَى أَنَّ اَلْجِدَالَ فِي اَلْقُرْآنِ بِدْعَةٌ اِشْتَرَكَ فِيهَا اَلسَّائِلُ وَ اَلْمُجِيبُ فَيَتَعَاطَى اَلسَّائِلُ مَا لَيْسَ لَهُ وَ يَتَكَلَّفُ اَلْمُجِيبُ مَا لَيْسَ عَلَيْهِ
وَ لَيْسَ اَلْخَالِقُ إِلاَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَا سِوَاهُ مَخْلُوقٌ
وَ اَلْقُرْآنُ كَلاَمُ اَللَّهِ لاَ تَجْعَلْ لَهُ اِسْماً مِنْ عِنْدِكَ فَتَكُونَ مِنَ اَلضَّالِّينَ جَعَلَنَا اَللَّهُ وَ إِيَّاكَ مِنَ اَلَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ هُمْ مِنَ اَلسّٰاعَةِ مُشْفِقُونَ .
📚 التوحید ج۱ ص۲۲۴
✅ ترجمه : محمد بن عیسی نقل می کند که امام هادی ع برای یکی از شیعیانش در بغداد نوشت : بسم اللّه الرحمن الرحيم،خداوند ما و تو را از فتنه نگاه دارد. پس اگر چنين كند و نگاه دارد به طور حتم چه نعمت بزرگى است و اگر چنين نكند همان هلاكت و نابودى است.
ما اعتقاد داريم كه جدال و بحث در قرآن بدعتى است كه سائل و مجيب در آن شركت دارند.پس سائل آنچه را كه براى او نيست مىجويد و پاسخگو آنچه را كه بر او نيست،با تكلف مىگويد.
و آفريدگار جز خداى عزّ و جلّ نيست و آنچه غير اوست مخلوق است
و قرآن،كلام خداست و براى آن از نزد خود نامى قرار نده كه از جملۀ گمراهان مىشوى
خداوند ما و تو را از كسانى قرار دهد كه از پروردگار خود در غيب و نهان و از رستاخيز مىترسند .
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
🔷🔶 پاسخ امام هادی ع شامل دو بخش است بخش کلی که امام ع از ورود به این مباحث و طرح این سوالات نهی می کنند و می فرماید اینها بدعت است
و بخش دومی که در صورت دقت می بینیم پاسخ سوال نیز در همان است و این بخش همان قسمت از کلام امام است که فرمود : وَ لَيْسَ اَلْخَالِقُ إِلاَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَا سِوَاهُ مَخْلُوقٌ
اما در عین حال از اطلاق این لفظ و عبارت (مخلوق بودن قرآن) باید خودداری کرد بخاطر ابهامی که دارد و علامت سوال هایی که ممکن است در ذهن شنوندگان ایجاد کند
پس باید به بیان اینکه قرآن کلام خداست اکتفا کرده و نام دیگری از جانب خود بر آن قرار ندهیم .
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
🛎 و در روایتی از امام کاظم هنگامی که در مورد این مسئله از او سوال می شود می فرماید :
...حَدَّثَنِي سُلَيْمَانُ بْنُ جَعْفَرٍ اَلْجَعْفَرِيُّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي اَلْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ يَا اِبْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا تَقُولُ فِي اَلْقُرْآنِ فَقَدِ اِخْتَلَفَ فِيهِ مَنْ قِبَلَنَا فَقَالَ قَوْمٌ إِنَّهُ مَخْلُوقٌ وَ قَالَ قَوْمٌ إِنَّهُ غَيْرُ مَخْلُوقٍ
✅ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَمَا إِنِّي لاَ أَقُولُ فِي ذَلِكَ مَا يَقُولُونَ وَ لَكِنِّي أَقُولُ إِنَّهُ كَلاَمُ اَللَّهِ .
📚 التوحید ج۱ ص۲۲۴
✔️ سليمان بن جعفر جعفرى گويد:به امام ابو الحسن،حضرت موسى بن جعفر عليهما السّلام عرض كردم: «يابن رسول اللّه!در مورد قرآن چه مىفرمايى كه در آن اختلاف كردهاند گروهى گفتند:آن مخلوق است و گروهى ديگر گفتند:آن مخلوق نيست.»
حضرت عليه السّلام فرمود:« آگاه باش!كه من در مورد قرآن،آنچه آنها مىگويند را نمىگويم؛
👈 ولى مىگويم آن كلام خدا است. »
#قرآن #مخلوق #مکتب_اهل_بیت
#کلام_الله
💎 𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
✅ آیا قرآن مخلوق است ⁉️ پاسخ با سند #صحیح از امام هادی (ع) ⤵️ ⤵️ ⤵️
⚠️حَدَّثَنَا أَبِي رَحِمَهُ اَللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ اَلْيَقْطِينِيُّ قَالَ كَتَبَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِلَى بَعْضِ شِيعَتِهِ بِبَغْدَادَ : بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ عَصَمَنَا اَللَّهُ وَ إِيَّاكَ مِنَ اَلْفِتْنَةِ فَإِنْ يَفْعَلْ فَقَدْ أَعْظَمَ بِهَا نِعْمَةً وَ إِنْ لاَ يَفْعَلْ فَهِيَ اَلْهَلْكَةُ
نَحْنُ نَرَى أَنَّ اَلْجِدَالَ فِي اَلْقُرْآنِ بِدْعَةٌ اِشْتَرَكَ فِيهَا اَلسَّائِلُ وَ اَلْمُجِيبُ فَيَتَعَاطَى اَلسَّائِلُ مَا لَيْسَ لَهُ وَ يَتَكَلَّفُ اَلْمُجِيبُ مَا لَيْسَ عَلَيْهِ
وَ لَيْسَ اَلْخَالِقُ إِلاَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَا سِوَاهُ مَخْلُوقٌ
وَ اَلْقُرْآنُ كَلاَمُ اَللَّهِ لاَ تَجْعَلْ لَهُ اِسْماً مِنْ عِنْدِكَ فَتَكُونَ مِنَ اَلضَّالِّينَ جَعَلَنَا اَللَّهُ وَ إِيَّاكَ مِنَ اَلَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ هُمْ مِنَ اَلسّٰاعَةِ مُشْفِقُونَ .
📚 التوحید ج۱ ص۲۲۴
✅ ترجمه : محمد بن عیسی نقل می کند که امام هادی ع برای یکی از شیعیانش در بغداد نوشت : بسم اللّه الرحمن الرحيم،خداوند ما و تو را از فتنه نگاه دارد. پس اگر چنين كند و نگاه دارد به طور حتم چه نعمت بزرگى است و اگر چنين نكند همان هلاكت و نابودى است.
ما اعتقاد داريم كه جدال و بحث در قرآن بدعتى است كه سائل و مجيب در آن شركت دارند.پس سائل آنچه را كه براى او نيست مىجويد و پاسخگو آنچه را كه بر او نيست،با تكلف مىگويد.
و آفريدگار جز خداى عزّ و جلّ نيست و آنچه غير اوست مخلوق است
و قرآن،كلام خداست و براى آن از نزد خود نامى قرار نده كه از جملۀ گمراهان مىشوى
خداوند ما و تو را از كسانى قرار دهد كه از پروردگار خود در غيب و نهان و از رستاخيز مىترسند .
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
🔷🔶 پاسخ امام هادی ع شامل دو بخش است بخش کلی که امام ع از ورود به این مباحث و طرح این سوالات نهی می کنند و می فرماید اینها بدعت است
و بخش دومی که در صورت دقت می بینیم پاسخ سوال نیز در همان است و این بخش همان قسمت از کلام امام است که فرمود : وَ لَيْسَ اَلْخَالِقُ إِلاَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَا سِوَاهُ مَخْلُوقٌ
اما در عین حال از اطلاق این لفظ و عبارت (مخلوق بودن قرآن) باید خودداری کرد بخاطر ابهامی که دارد و علامت سوال هایی که ممکن است در ذهن شنوندگان ایجاد کند
پس باید به بیان اینکه قرآن کلام خداست اکتفا کرده و نام دیگری از جانب خود بر آن قرار ندهیم .
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
🛎 و در روایتی از امام کاظم هنگامی که در مورد این مسئله از او سوال می شود می فرماید :
...حَدَّثَنِي سُلَيْمَانُ بْنُ جَعْفَرٍ اَلْجَعْفَرِيُّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي اَلْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ يَا اِبْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا تَقُولُ فِي اَلْقُرْآنِ فَقَدِ اِخْتَلَفَ فِيهِ مَنْ قِبَلَنَا فَقَالَ قَوْمٌ إِنَّهُ مَخْلُوقٌ وَ قَالَ قَوْمٌ إِنَّهُ غَيْرُ مَخْلُوقٍ
✅ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَمَا إِنِّي لاَ أَقُولُ فِي ذَلِكَ مَا يَقُولُونَ وَ لَكِنِّي أَقُولُ إِنَّهُ كَلاَمُ اَللَّهِ .
📚 التوحید ج۱ ص۲۲۴
✔️ سليمان بن جعفر جعفرى گويد:به امام ابو الحسن،حضرت موسى بن جعفر عليهما السّلام عرض كردم: «يابن رسول اللّه!در مورد قرآن چه مىفرمايى كه در آن اختلاف كردهاند گروهى گفتند:آن مخلوق است و گروهى ديگر گفتند:آن مخلوق نيست.»
حضرت عليه السّلام فرمود:« آگاه باش!كه من در مورد قرآن،آنچه آنها مىگويند را نمىگويم؛
👈 ولى مىگويم آن كلام خدا است. »
#قرآن #مخلوق #مکتب_اهل_بیت
#کلام_الله
💎 𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
┄┅━𖣐⚜﴾﷽﴿⚜𖣐━┅┄
✔️ اهـمــیــت امامـــت و داشــــتن امام در ڪلام امام محـــمد باقــــر ﴿؏َـلَیـہ السَّـلام﴾
✅ با #ســـــند_صــــحیـــــح .
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🌀 بخـــش اولــــ سخـــنان امام باقــــر ع
🛎 مُحَمَّدُ بنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنِ اَلعَلاَءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ:
كُلُّ مَنْ دَانَ اَللَّهَ بِعِبَادَةٍ يُجْهِدُ فِيهَا نَفْسَهُ وَ لاَ إِمَامَ لَهُ مِنَ اَللَّهِ فَسَعيُهُ غَيْرُ مَقْبُولٍ وَ هُوَ ضَالٌّ مُتَحَيِّرٌ وَ اَللَّهُ شَانِئٌ لِأَعْمَالِهِ
✅ ترجـمــه : محمد بن مسلم رحمه الله مىگويد از امام باقر (ع) شنيدم ڪه فرمود: هرڪس براى خدا ديندارۍ كند با عبادتۍ ڪه خود را در آن به رنج اندازد بدون داشتن امام از طرف خداوند؛ بداند كه زحمات و تلاش او پذيرفته نيست و او گمراه و سرگردان است و خدا ڪردار او را بد مۍ شمارد
➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸
🌀 بخـــش دومــــ سخـــنان امام باقــــر ع
〰 وَ مَثَلُهُ كَمَثَلِ شَاةٍ ضَلَّتْ عَنْ رَاعِيهَا وَ قَطِيعِهَا فَهَجَمَتْ ذَاهِبَةً وَ جَائِيَةً يَوْمَهَا فَلَمَّا جَنَّهَا اَللَّيْلُ بَصُرَت بِقَطِيعٍ مَعَ غَير رَاعِيهَا فَحَنَّتْ إِلَيْهَا وَ اِغتَرَّت بِهَا فَبَاتَت مَعَهَا فِي ربضتها فَلَمَّا أَن سَاقَ اَلرَّاعِي قَطِيعَهُ انكرت رَاعِيَهَا وَ قَطِيعَهَا فَهَجَمَتْ مُتَحَيِّرَةً تَطْلُبُ رَاعِيَهَا وَ قَطِيعَهَا..... فَهَجَمَت ذَعِرَةً مُتَحَيِّرَةً نَادَّةً لاَ رَاعِيَ لَهَا يُرْشِدُهَا إِلَى مَرْعَاهَا أَوْ يَرُدُّهَا فَبَينَا هِيَ كَذَلِكَ إِذَا اِغْتَنَمَ اَلذِّئْبُ ضَيْعَتَهَا فَأَكَلَهَا
⚠️ و امام باقر (ع) در این بخش مثال گوسفندی را مۍ زند و مۍ فرماید حکایت کسی که امام ندارد مثل گوسفندۍ است که از گله و چوپان خود گم گشته است و شب هنگام گله ای را مۍ بیند و با تصور اینکه این همان است در ان شب را تا صبح سپری مۍ کند و هنگامی که صبح گله به حرکت در آید به ناشناش بودن گله و چوپان پۍ می برد باز با شتاب و سرگردانۍ در این سو و آن سو به جستجوی گله ی خود مشغول مۍ شود و..... تا اینکه گرگۍ گمشدن او را مغتنم شمرده و او را بخورد .
➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸
🌀 بخـــش سومـــ سخـــنان امام باقــــر ع
🛎 وَ كَذَلِكَ وَ اَللَّهِ يَا مُحَمَّدُ مَنْ أَصبَحَ مِنْ هَذِهِ اَلْأُمَّةِ لاَ إِمَامَ لَهُ مِنَ اَللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ ظَاهِراً عَادِلاً أَصبَحَ ضَالاًّ تَائِهاً وَ إِنْ مَاتَ عَلَى هَذِهِ اَلْحَالِ مَاتَ مِيتَةَ كُفرٍ وَ نِفَاقٍ وَ اِعلَم يَا مُحَمَّدُ إِنَّ أَئِمَّةَ اَلْجَوْرِ وَ أَتبَاعَهُمْ لَمَعزُولُونَ عَن دِينِ اَللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَ أَضَلُّوا فَأَعْمَالُهُمُ اَلَّتِي يَعمَلُونَهَا «كَرَمٰادٍ اِشْتَدَّتْ بِهِ اَلرِّيحُ فِي يَومٍ عٰاصِفٍ لاٰ يَقدِرُونَ مِمّٰا كَسَبُوا عَلى شَيْءٍ ذٰلِكَ هُوَ اَلضَّلاٰلُ اَلْبَعِيدُ»
✅ سپس امام باقر ع به محمد بن مسلم فرمود : اى محمد سوگند به خدا چنين است حال كسى كه در اين امت امام منصوب از طرف خداوند نداشته باشد امامى كه امامت او آشکار بوده و عادل است،
او گمراه و سرگردان است و اگر بر اين حال بميرد بر كفر و نفاق مرده است
اى محمد، بدان كه رهبران جور و پيروانشان از دين خدا بركنارند و به يقين گمراهند و گمراه كنند و همۀ كارهايشان چون خاكسترى است در برابر گردباد در روز طوفانى،
به هيچوجه بر آنچه كسب كردهاند دسترسى ندارند، اين است آن گمراهى دور و دراز.
📚 الکافی ج۱ ص۳۷۴
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
✔️ سند این روایت در اعلۍ درجه صحت است و همه ی رجال آن اجلاء و بزرگان ثقات هستند .
✅ علامه مجلسۍ میگوید : صحیح
📚 مراه العقول ج۲ ص۳۱۶
〰 پاسخ به شبهه ۍ کلمه ی {{ظاهر}} در سخنان امام سابقاً داده شده است :
🪼https://www.tgoop.com/ansar_alaghidah/5025
🪼https://www.tgoop.com/ansar_alaghidah/5026
▫️ البته این خود دلیلۍ بر #کفر و #گمراهۍ مخالفین است که نسبت به همه ۍ سخنان امام زبانشان در مقعد سگ فرو مۍ رود و تنها در برابر این کلمه ی ظاهر از آن بیرون مۍ آید .
⚜ 🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢 ⚜
🔷🔶 ڪلام امام در راستاۍ ڪلام پیامبر (ص)
〰 قال رسول الله ص : " مَنْ مَاتَ بِغَيرِ إِمَامٍ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً ".
🔺🔻 پیامبر ص فرمود : هر آنڪه بدون داشتن امام بمیرد در حالت مرگ جاهلی از دنیا رفته است .
📚 مسند احمد بن حنبل ج۲۸ ص۸۸
📚 صحیح ابن حبان ج۱۰ ص۴۳۴
✅ شعیب ارنووط می گوید : حديث صحيح
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
⚠️ پیامبر ص تعداد این ائمه که لزوم اعتقاد به انها وجود دارد و آنکه تا به روز نشانه های قیامت روی کار هستند را بیان فرمود :
🪼 https://www.tgoop.com/ansar_alaghidah/7100
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
✋🏼 قال رسول الله ص: "يكون بعدي اثنا عشر خليفة كلهم من قريش ". قال : ثم رجع إِلى منزله، فأَتته قريش،
فقالوا : ثم يكون ماذا؟ قال : "ثم يكون الهرج "
📚 مسند احمد
〰〰〰
✔️ اهـمــیــت امامـــت و داشــــتن امام در ڪلام امام محـــمد باقــــر ﴿؏َـلَیـہ السَّـلام﴾
✅ با #ســـــند_صــــحیـــــح .
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🌀 بخـــش اولــــ سخـــنان امام باقــــر ع
🛎 مُحَمَّدُ بنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنِ اَلعَلاَءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ:
كُلُّ مَنْ دَانَ اَللَّهَ بِعِبَادَةٍ يُجْهِدُ فِيهَا نَفْسَهُ وَ لاَ إِمَامَ لَهُ مِنَ اَللَّهِ فَسَعيُهُ غَيْرُ مَقْبُولٍ وَ هُوَ ضَالٌّ مُتَحَيِّرٌ وَ اَللَّهُ شَانِئٌ لِأَعْمَالِهِ
✅ ترجـمــه : محمد بن مسلم رحمه الله مىگويد از امام باقر (ع) شنيدم ڪه فرمود: هرڪس براى خدا ديندارۍ كند با عبادتۍ ڪه خود را در آن به رنج اندازد بدون داشتن امام از طرف خداوند؛ بداند كه زحمات و تلاش او پذيرفته نيست و او گمراه و سرگردان است و خدا ڪردار او را بد مۍ شمارد
➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸
🌀 بخـــش دومــــ سخـــنان امام باقــــر ع
〰 وَ مَثَلُهُ كَمَثَلِ شَاةٍ ضَلَّتْ عَنْ رَاعِيهَا وَ قَطِيعِهَا فَهَجَمَتْ ذَاهِبَةً وَ جَائِيَةً يَوْمَهَا فَلَمَّا جَنَّهَا اَللَّيْلُ بَصُرَت بِقَطِيعٍ مَعَ غَير رَاعِيهَا فَحَنَّتْ إِلَيْهَا وَ اِغتَرَّت بِهَا فَبَاتَت مَعَهَا فِي ربضتها فَلَمَّا أَن سَاقَ اَلرَّاعِي قَطِيعَهُ انكرت رَاعِيَهَا وَ قَطِيعَهَا فَهَجَمَتْ مُتَحَيِّرَةً تَطْلُبُ رَاعِيَهَا وَ قَطِيعَهَا..... فَهَجَمَت ذَعِرَةً مُتَحَيِّرَةً نَادَّةً لاَ رَاعِيَ لَهَا يُرْشِدُهَا إِلَى مَرْعَاهَا أَوْ يَرُدُّهَا فَبَينَا هِيَ كَذَلِكَ إِذَا اِغْتَنَمَ اَلذِّئْبُ ضَيْعَتَهَا فَأَكَلَهَا
⚠️ و امام باقر (ع) در این بخش مثال گوسفندی را مۍ زند و مۍ فرماید حکایت کسی که امام ندارد مثل گوسفندۍ است که از گله و چوپان خود گم گشته است و شب هنگام گله ای را مۍ بیند و با تصور اینکه این همان است در ان شب را تا صبح سپری مۍ کند و هنگامی که صبح گله به حرکت در آید به ناشناش بودن گله و چوپان پۍ می برد باز با شتاب و سرگردانۍ در این سو و آن سو به جستجوی گله ی خود مشغول مۍ شود و..... تا اینکه گرگۍ گمشدن او را مغتنم شمرده و او را بخورد .
➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸
🌀 بخـــش سومـــ سخـــنان امام باقــــر ع
🛎 وَ كَذَلِكَ وَ اَللَّهِ يَا مُحَمَّدُ مَنْ أَصبَحَ مِنْ هَذِهِ اَلْأُمَّةِ لاَ إِمَامَ لَهُ مِنَ اَللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ ظَاهِراً عَادِلاً أَصبَحَ ضَالاًّ تَائِهاً وَ إِنْ مَاتَ عَلَى هَذِهِ اَلْحَالِ مَاتَ مِيتَةَ كُفرٍ وَ نِفَاقٍ وَ اِعلَم يَا مُحَمَّدُ إِنَّ أَئِمَّةَ اَلْجَوْرِ وَ أَتبَاعَهُمْ لَمَعزُولُونَ عَن دِينِ اَللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَ أَضَلُّوا فَأَعْمَالُهُمُ اَلَّتِي يَعمَلُونَهَا «كَرَمٰادٍ اِشْتَدَّتْ بِهِ اَلرِّيحُ فِي يَومٍ عٰاصِفٍ لاٰ يَقدِرُونَ مِمّٰا كَسَبُوا عَلى شَيْءٍ ذٰلِكَ هُوَ اَلضَّلاٰلُ اَلْبَعِيدُ»
✅ سپس امام باقر ع به محمد بن مسلم فرمود : اى محمد سوگند به خدا چنين است حال كسى كه در اين امت امام منصوب از طرف خداوند نداشته باشد امامى كه امامت او آشکار بوده و عادل است،
او گمراه و سرگردان است و اگر بر اين حال بميرد بر كفر و نفاق مرده است
اى محمد، بدان كه رهبران جور و پيروانشان از دين خدا بركنارند و به يقين گمراهند و گمراه كنند و همۀ كارهايشان چون خاكسترى است در برابر گردباد در روز طوفانى،
به هيچوجه بر آنچه كسب كردهاند دسترسى ندارند، اين است آن گمراهى دور و دراز.
📚 الکافی ج۱ ص۳۷۴
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
✔️ سند این روایت در اعلۍ درجه صحت است و همه ی رجال آن اجلاء و بزرگان ثقات هستند .
✅ علامه مجلسۍ میگوید : صحیح
📚 مراه العقول ج۲ ص۳۱۶
〰 پاسخ به شبهه ۍ کلمه ی {{ظاهر}} در سخنان امام سابقاً داده شده است :
🪼https://www.tgoop.com/ansar_alaghidah/5025
🪼https://www.tgoop.com/ansar_alaghidah/5026
▫️ البته این خود دلیلۍ بر #کفر و #گمراهۍ مخالفین است که نسبت به همه ۍ سخنان امام زبانشان در مقعد سگ فرو مۍ رود و تنها در برابر این کلمه ی ظاهر از آن بیرون مۍ آید .
⚜ 🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢 ⚜
🔷🔶 ڪلام امام در راستاۍ ڪلام پیامبر (ص)
〰 قال رسول الله ص : " مَنْ مَاتَ بِغَيرِ إِمَامٍ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً ".
🔺🔻 پیامبر ص فرمود : هر آنڪه بدون داشتن امام بمیرد در حالت مرگ جاهلی از دنیا رفته است .
📚 مسند احمد بن حنبل ج۲۸ ص۸۸
📚 صحیح ابن حبان ج۱۰ ص۴۳۴
✅ شعیب ارنووط می گوید : حديث صحيح
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
⚠️ پیامبر ص تعداد این ائمه که لزوم اعتقاد به انها وجود دارد و آنکه تا به روز نشانه های قیامت روی کار هستند را بیان فرمود :
🪼 https://www.tgoop.com/ansar_alaghidah/7100
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
✋🏼 قال رسول الله ص: "يكون بعدي اثنا عشر خليفة كلهم من قريش ". قال : ثم رجع إِلى منزله، فأَتته قريش،
فقالوا : ثم يكون ماذا؟ قال : "ثم يكون الهرج "
📚 مسند احمد
〰〰〰
Forwarded from 🔹️جَواهِر الکَلام🔹️
#وهابیت_زیر_ذرهبین
👈 وهابی باز هم این شبههی تکراری و پوسیده را بیان کرده است که ما قبلا به شکل مفصل به آن پاسخ دادیم :
🔹 پاسخ به شبههی تقطیع روایت بصائر الدرجات توسط شیخ صدوق اعلیاللهمقامه الشریف:
✅ پاسخ روایت بر اساس شیوهی #فهرستی برسی روایات بیان شده است :
بیان شبهه :
🆔 https://www.tgoop.com/javaheralklam/1343
☑️ پاسخ تفصیلی به این شبهه :
1⃣ https://www.tgoop.com/javaheralklam/1344
2⃣ https://www.tgoop.com/javaheralklam/1345
3⃣ https://www.tgoop.com/javaheralklam/1346
4⃣ https://www.tgoop.com/javaheralklam/1347
☑️ توضیح اختلاف نسخ روایت بصائر و پاسخ برخی نقدهای وهابی :
🆔 https://www.tgoop.com/javaheralklam/1349
🆔 @javaheralklam
👈 وهابی باز هم این شبههی تکراری و پوسیده را بیان کرده است که ما قبلا به شکل مفصل به آن پاسخ دادیم :
🔹 پاسخ به شبههی تقطیع روایت بصائر الدرجات توسط شیخ صدوق اعلیاللهمقامه الشریف:
✅ پاسخ روایت بر اساس شیوهی #فهرستی برسی روایات بیان شده است :
بیان شبهه :
🆔 https://www.tgoop.com/javaheralklam/1343
☑️ پاسخ تفصیلی به این شبهه :
1⃣ https://www.tgoop.com/javaheralklam/1344
2⃣ https://www.tgoop.com/javaheralklam/1345
3⃣ https://www.tgoop.com/javaheralklam/1346
4⃣ https://www.tgoop.com/javaheralklam/1347
☑️ توضیح اختلاف نسخ روایت بصائر و پاسخ برخی نقدهای وهابی :
🆔 https://www.tgoop.com/javaheralklam/1349
🆔 @javaheralklam
┄┅━𖣐⚜﴾﷽﴿⚜𖣐━┅┄
✔️ امــــامــــت و جایــــگاه عظــیــــم ائمــــه از زبان رســـــول اکـــرم ﷺ و اثبــــات مشــــروعیت توســـــل به آنـــــان ﴿؏َـلَیـہم السَّـلام﴾
✅ با #ســــنــــد_صحـــــیــــح .
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🔱 حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ اَلْيَمَانِيِّ عَنْ أَبِي اَلطُّفَيْلِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ:
قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِأَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ اُكْتُبْ مَا أُمْلِي عَلَيْكَ قَالَ يَا نَبِيَّ اَللَّهِ أَ تَخَافُ عَلَيَّ اَلنِّسْيَانَ فَقَالَ لَسْتُ أَخَافُ عَلَيْكَ اَلنِّسْيَانَ وَ قَدْ دَعَوْتُ اَللَّهَ لَكَ أَنْ يُحَفِّظَكَ وَ لاَ يُنْسِيَكَ وَ لَكِنْ اُكْتُبْ لِشُرَكَائِكَ قَالَ قُلْتُ وَ مَنْ شُرَكَائِي يَا نَبِيَّ اَللَّهِ
✅ قَالَ اَلْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِكَ 👉
✔️ بِهِمْ تُسْقَى أُمَّتِي اَلْغَيْثَ 👉
✔️ وَ بِهِمْ يُسْتَجَابُ دُعَاؤُهُمْ 👉
✔️ وَ بِهِمْ يَصْرِفُ اَللَّهُ عَنْهُمُ اَلْبَلاَءَ 👉
✔️ وَ بِهِمْ تَنْزِلُ اَلرَّحْمَةُ مِنَ اَلسَّمَاءِ - 👉
🔹🔸 وَ هَذَا أَوَّلُهُمْ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ثُمَّ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ
👈🏽👈🏽 ثُمَّ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ اَلْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِهِ .
📚 کمال الدین ج۱ ص۲۰۶
📚 علل الشرائع ج۱ ص۲۰۸
📚 الامامه و التبصره ج۱ ص۵۴
📚 الامالی شیخ طوسی ج۱ ص۴۴۱
✅ ترجمه : امام باقر ع گويد كه رسول خدا ص به امام على ع فرمود:آنچه بر تو املا مىكنم بنويس، امام علی فرمود : اى پيامبر خدا آيا مىترسى فراموش كنم؟ فرمود: بر تو از فراموشى نمىترسم كه از خدا خواستهام تو را حفظ كرده و از فراموشی نگاه دارد، ولى براى شرکاء ات بنويس، امام فرمود : گفتم اى پيامبر خدا شرکاء من چه كسانى هستند؟
🔻🔺پیامبر به امام عــــلۍ ع فرمود: ائــــمه از فرزندان تو
🔶 كه بخاطر آنان امتم از باران سيراب می شوند 👉🏾
🔶 و بخاطر آنها دعاهایشان مستجاب می شود. . 👉🏾
🔶 و بخاطر آنها خداوند بلا را بر طرف می گرداند. 👉🏾
🔶 و رحمت خود را از آسمان فرو می آورد،
❇️ و با دست به امام حسن عليه السّلام اشاره فرمود و گفت: اين اوّلين آنهاست سپس به امام حسين عليه السّلام اشاره فرمود؛ سپس گفت: ائمّه از فرزندان او خواهند بود .
➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸
✅ سند روایت کاملا #صحیح است و تا ابوالطفیل (رحمه الله) رجال سند همه ثقه و امامی مذهب هستند .
〰 و اما خود حضرت ابوالطفیل (رضوان الله علیه) میان وثاقت و اکتفا به ممدوح دانستن ایشان اختلاف است
اما از نظر ما #اصح وثاقت ایشان (رحمه الله) به استناد ترحم و شهادت به راستگویی او توسط امام باقر ﴿؏َـلَیـہ السَّـلام﴾ و همچنین از خواص اصحاب امام علۍ ع بودن ایشان است .
🪼مراجعه شود .
➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸
✔️ و اما نسبت به کیسانی بودن ایشان صحت این مسئله ثابت نیست و به فرض صحت آن نیز به استناد سخن امام قطعاً رجوع او از آن عقیده رُخ داده است .
✅ امام سید ابوالقاسم خوئی (قدس سره) میگویند فرموده ی امام دلالت بر حسن حال جناب ابوالطفیل رحمه الله و رجوع ایشان در صورت صحت کیسانی بودن اوست .
🔶 في هذا شهادة على حسن حاله
👈🏾 و رجوعه، لو صح كونه كيسانيا
📚 معجم رجال الحدیث ج۱۰ ص۲۲۲
✔️ بنابراین سند روایت #صحیح و در بدترین حالت #حسن خواهد بود و علماء نیز این روایت را صحیح و حسن دانسته اند .
✅ شیخ نمازی شاهرودی :
💎 بسند صحیح
📚 مستدرکات علم الرجال ج۴ ص۳۲۶
✅ شیخ هادی نجفی :
💎 الرواية حسنة سنداً .
📚 احادیث اهل البیت ج۱۱ ص۳۳۹
▫️ پس هر کسی از مخالفین خلاف این را گفت همان دمپایی که امام اعظمش عبادت می کند را بی جر و بحث در دهانش جا دهید .
⚜ 🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢 ⚜
🔷 #وجه_استدلال :
✔️ هر چند متن روایت غنی از طرح وجه استدلال است اما به صورت کلی قطعاً این روایت اثبات کننده استحباب توسل به اهل بیت ع است
زیرا خداوند بخاطر ائمه علیهم السلام دعاها را استجابت و بلاها را از امت اسلامی دفع می کند .
🔻🔺 بنابراین قطع به یقین است که در صورت توسل به اهل بیت و ائمه اطهار و وسیله قرار دادن آنان جهت استجابت دعا و بر آوردن حاجات و دفع بلا
خداوند متعال به برکت انان و بخاطر آنان دعاهای ما را بر آورده و مستجاب می کند، و این را همه ی شیعیان به مرات و کرات امتحان کرده اند و نتیجه گرفته اند .
✔️ و این مطلب در راستای آیه ی کریمه است :
🔶🔷 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ
〰 و هیچ وسیله ای بهتر و برتر از محمد و آل محمد ﷺ وجود ندارد .
#توسل
#استغاثه
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
✔️ امــــامــــت و جایــــگاه عظــیــــم ائمــــه از زبان رســـــول اکـــرم ﷺ و اثبــــات مشــــروعیت توســـــل به آنـــــان ﴿؏َـلَیـہم السَّـلام﴾
✅ با #ســــنــــد_صحـــــیــــح .
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🔱 حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ اَلْيَمَانِيِّ عَنْ أَبِي اَلطُّفَيْلِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ:
قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِأَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ اُكْتُبْ مَا أُمْلِي عَلَيْكَ قَالَ يَا نَبِيَّ اَللَّهِ أَ تَخَافُ عَلَيَّ اَلنِّسْيَانَ فَقَالَ لَسْتُ أَخَافُ عَلَيْكَ اَلنِّسْيَانَ وَ قَدْ دَعَوْتُ اَللَّهَ لَكَ أَنْ يُحَفِّظَكَ وَ لاَ يُنْسِيَكَ وَ لَكِنْ اُكْتُبْ لِشُرَكَائِكَ قَالَ قُلْتُ وَ مَنْ شُرَكَائِي يَا نَبِيَّ اَللَّهِ
✅ قَالَ اَلْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِكَ 👉
✔️ بِهِمْ تُسْقَى أُمَّتِي اَلْغَيْثَ 👉
✔️ وَ بِهِمْ يُسْتَجَابُ دُعَاؤُهُمْ 👉
✔️ وَ بِهِمْ يَصْرِفُ اَللَّهُ عَنْهُمُ اَلْبَلاَءَ 👉
✔️ وَ بِهِمْ تَنْزِلُ اَلرَّحْمَةُ مِنَ اَلسَّمَاءِ - 👉
🔹🔸 وَ هَذَا أَوَّلُهُمْ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ثُمَّ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ
👈🏽👈🏽 ثُمَّ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ اَلْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِهِ .
📚 کمال الدین ج۱ ص۲۰۶
📚 علل الشرائع ج۱ ص۲۰۸
📚 الامامه و التبصره ج۱ ص۵۴
📚 الامالی شیخ طوسی ج۱ ص۴۴۱
✅ ترجمه : امام باقر ع گويد كه رسول خدا ص به امام على ع فرمود:آنچه بر تو املا مىكنم بنويس، امام علی فرمود : اى پيامبر خدا آيا مىترسى فراموش كنم؟ فرمود: بر تو از فراموشى نمىترسم كه از خدا خواستهام تو را حفظ كرده و از فراموشی نگاه دارد، ولى براى شرکاء ات بنويس، امام فرمود : گفتم اى پيامبر خدا شرکاء من چه كسانى هستند؟
🔻🔺پیامبر به امام عــــلۍ ع فرمود: ائــــمه از فرزندان تو
🔶 كه بخاطر آنان امتم از باران سيراب می شوند 👉🏾
🔶 و بخاطر آنها دعاهایشان مستجاب می شود. . 👉🏾
🔶 و بخاطر آنها خداوند بلا را بر طرف می گرداند. 👉🏾
🔶 و رحمت خود را از آسمان فرو می آورد،
❇️ و با دست به امام حسن عليه السّلام اشاره فرمود و گفت: اين اوّلين آنهاست سپس به امام حسين عليه السّلام اشاره فرمود؛ سپس گفت: ائمّه از فرزندان او خواهند بود .
➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸
✅ سند روایت کاملا #صحیح است و تا ابوالطفیل (رحمه الله) رجال سند همه ثقه و امامی مذهب هستند .
〰 و اما خود حضرت ابوالطفیل (رضوان الله علیه) میان وثاقت و اکتفا به ممدوح دانستن ایشان اختلاف است
اما از نظر ما #اصح وثاقت ایشان (رحمه الله) به استناد ترحم و شهادت به راستگویی او توسط امام باقر ﴿؏َـلَیـہ السَّـلام﴾ و همچنین از خواص اصحاب امام علۍ ع بودن ایشان است .
🪼مراجعه شود .
➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸
✔️ و اما نسبت به کیسانی بودن ایشان صحت این مسئله ثابت نیست و به فرض صحت آن نیز به استناد سخن امام قطعاً رجوع او از آن عقیده رُخ داده است .
✅ امام سید ابوالقاسم خوئی (قدس سره) میگویند فرموده ی امام دلالت بر حسن حال جناب ابوالطفیل رحمه الله و رجوع ایشان در صورت صحت کیسانی بودن اوست .
🔶 في هذا شهادة على حسن حاله
👈🏾 و رجوعه، لو صح كونه كيسانيا
📚 معجم رجال الحدیث ج۱۰ ص۲۲۲
✔️ بنابراین سند روایت #صحیح و در بدترین حالت #حسن خواهد بود و علماء نیز این روایت را صحیح و حسن دانسته اند .
✅ شیخ نمازی شاهرودی :
💎 بسند صحیح
📚 مستدرکات علم الرجال ج۴ ص۳۲۶
✅ شیخ هادی نجفی :
💎 الرواية حسنة سنداً .
📚 احادیث اهل البیت ج۱۱ ص۳۳۹
▫️ پس هر کسی از مخالفین خلاف این را گفت همان دمپایی که امام اعظمش عبادت می کند را بی جر و بحث در دهانش جا دهید .
⚜ 🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢 ⚜
🔷 #وجه_استدلال :
✔️ هر چند متن روایت غنی از طرح وجه استدلال است اما به صورت کلی قطعاً این روایت اثبات کننده استحباب توسل به اهل بیت ع است
زیرا خداوند بخاطر ائمه علیهم السلام دعاها را استجابت و بلاها را از امت اسلامی دفع می کند .
🔻🔺 بنابراین قطع به یقین است که در صورت توسل به اهل بیت و ائمه اطهار و وسیله قرار دادن آنان جهت استجابت دعا و بر آوردن حاجات و دفع بلا
خداوند متعال به برکت انان و بخاطر آنان دعاهای ما را بر آورده و مستجاب می کند، و این را همه ی شیعیان به مرات و کرات امتحان کرده اند و نتیجه گرفته اند .
✔️ و این مطلب در راستای آیه ی کریمه است :
🔶🔷 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ
〰 و هیچ وسیله ای بهتر و برتر از محمد و آل محمد ﷺ وجود ندارد .
#توسل
#استغاثه
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
┄┅━𖣐⚜﴾﷽﴿⚜𖣐━┅┄
✅ ردیه ای بر اشکالات دَرب و داغون ملحدین بر روایت #صحیح بیان امامت و جایگاه عظیم ائمه از زبان پیامبر ﷺ و اثبات مشروعیت توسل به حضرات از طریق آن
➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸
🔶🔷 مدار اشکالات بیسواد ⤵️ ⤵️ ⤵️
📌 پناه بُردن به کتاب مجعول و مذموم رجال ابن غضائری جهت تضعیف ابراهیم بن عمر یمانی (رحمه الله علیه)
📌 مجهول دانستن حضرت ابوالطفیل (رضوان الله علیه) و ادعای انقطاع میان ایشان و امام باقر (علیه السلام) و کوچک نمایی شهادت امام به صدق ایشان و ترحم بر او
[ مسئله ای که مرغ پخته از اون خنداش میگیره ]
📌 مناقشه در استدلال
➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸
❇️ کل اشکالات این بیچاره در همین چند خطی که بیان کردم عنوان میشه
>>> تقریباً کل ردیه ی این بدبخت رو قرار دادم تا بی بضاعتیش بر همه آشکار بشه، اون اگر راست میگه همین کار رو در مجموعه ی خودش انجام بده
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
♨️ خُب بریم برای قــــلع و قمــــع ناصـــــبی :
❌ رجال ابن غضائری : کتابی که حاصل تحقیقات ما در باره ی آن نه تنها نامعتبر بودن آن در صحت انتساب، بلکه جعلی بودن کتاب و وضع آن از سوی دشمنان تشیع را نشان می دهد .
👈 این کتاب نزد قاطبه ی علماء تشیع ارزشی ندارد بلکه آن را کتابی ساقط، نامعتبر، عدم مشخص بودن مولف اصلی و حتی جعلی علماء اعزهم الله عنوان کرده اند .
#نقل_کلی_اختلاف
🔱 شیخ جعفر تبریزی :
[ نسبة الكتاب إلى ابن الغضائري
💢 اختلف العلماء في نسبة الكتاب ، فبعضهم رأى أنه للحسين بن عبيد الله بينما رأى البعض الآخر أنه لأحمد بن الحسين ، وهناك من يرى أن الكتاب ليس لهما ، وهنا أربع نظريات في هذا الموضوع :
1⃣ أنه للحسين بن عبيد الله.
2⃣ أنه لأحمد بن الحسين.
3⃣ إنكار نسبة الكتاب إلى ابن الغضائري أساسا.
4⃣ أنه كتابه وضعه أعداء الشيعة ]
📚 دراسه سند زیاره عاشورا ج۱ ص۱۴۲
➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸
✅ ذکر برخی از بزرگانی که انتساب و صحت این کتاب را نپذیرفتند :
#اول
🔷🔶 سید محمد صادق روحانی رحمه الله :
🔻🔺و لا يعارضها تضعيف ابن الغضائري، لعدم ثبوت نسبة الكتاب إليه.
📚 زبده الاصول ج۵ ص۳۵۵
#دوم
🔶🔷 شیخ محمد جواهری رحمه الله :
🔺🔻 لا يلتفت إلى تضعيف ابن الغضائري ولا لتبعية العلاّمة له، لأنه لم يثبت نسبة الكتاب إلى ابن الغضائري
📚 الواضح فی شرح العروه ج۲ ص۲۵۹
#سوم
🔶🔷 امام ابوالقاسم الخوئی رحمه الله :
🔻🔺و لا عبرة بتضعيف ابن الغضائري، لما عرفت من عدم ثبوت نسبة الكتاب إليه
📚 معجم رجال الحدیث ج۱۰ ص۷۸
#چهارم
🔷🔶 سید محی الدین غریقی رحمه الله :
🔻🔺 أن هذا الكتاب المنسوب الى ابن الغضائري لم يصل الينا بنفسه بطريق معتبر
📚 قواعد الحدیث ج۱ ص۲۰۵
⚜ 🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢 ⚜
✅ و دسته دوم از علماء هر چند قائل به اعتبار و صحت انتساب کتاب شدند اما از سوی دیگری مولف را به تشدد و جرح و قدح های علکی و بی مورد متهم کرده اند،
✋🏼 بنابراین جرح های او را ساقط از اعتبار و غیر قابل طرح برای احتجاج دانسته اند ⤵️
#پنجم
🔶🔷علامه سید محسن الامین رحمه الله :
🔺🔻وابن الغضائري حاله معلوم في أنه يضعف بكل شئ ولم يسلم منه أحد
✔️ فلا يعتمد على تضعيفه 👉
📚 اعیان الشیعه ج۲ ص۱۰۳
#شیشم
🔶🔷 سید محمد شیرازی رحمه الله :
🔻🔺 عدم قدح تضعيف ابن الغضائري ، لأن ابن الغضائري قد ضعّف كثيرا من الرواة المعتمدين
✔️ ولذا أسقط المشهور تضعيفاته.👉
📚 الوصائل الی الرسائل ج۱۱ ص۲۸۰
#هفتم
🔷🔶 شیخ صافی اصفهانی رحمه الله :
🔻🔺تضعيف ابن الغضائري لا اعتبار به، لكونه كثير التشكيك 👉
📚 الهدایه فی الاصول ج۴ ص۶۱
#هشتم
🔶🔷 علامه مامقانی رحمه الله :
🔻🔺أنّ ابن الغضائري لابتلائه بكثرة جرح البرءاء،و تضعيف الثقات،
✔️ لا وثوق بجرحه 👉
📚 تنقیح المقال ج۸ ص۲۱۵
#نهم
🔶🔷 سید کاظم حائری حفظه الله :
🔻🔺وقد روى الثلاثة الذين لا يروون إلا عن ثقة عنه، ومقتضى ذلك وثاقته،
✔️ ولاعبرة بتضعيف ابن الغضائري 👉
📚 القضاء فی الفقه ج۱ ص۱۱۱
#دهم
🔷🔶 علامه فانی اصفهانی رحمه الله :
🔻🔺 ما قلناه - سابقا من ان تضعيفات ابن الغضائري - لو سلمت النسبة - مما لا نثق بها أما لخطأ في المبنى والطريقة التي بنى عليها أو لتصحيف مخل بالاعتماد على الكتاب. 👉
📚 بحوث فی فقه الرجال ج۱ ص۲۰۹
#یازدهم
🔷🔶 شیخ نمازی شاهرودی رحمه الله :
🔻🔺 و لا إعتبار بتضعيف إبن الغضائري و من تبعه و أخذه عنه. 👉
📚 مستدرکات علم الرجال ج۴ ص۱۳۱
#دوازدهم
🔷🔶 شیخ جعفر سبحانی حفظه الله :
🔻🔺 لا عبرة بذم الغضائري وقدحه 👉
📚 احکام الدیات ج۱ ص۴۴۸
#سیزدهم
🔷🔶 علامه حر عاملی رحمه الله :
🔻🔺 أقول: تضعيف ابن الغضائريّ ضعيف و كثير ما يضعّف الثقات
📚 هداية الأمة إلى أحكام الأئمة ج۸ ص۵۵۷
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
✅ ردیه ای بر اشکالات دَرب و داغون ملحدین بر روایت #صحیح بیان امامت و جایگاه عظیم ائمه از زبان پیامبر ﷺ و اثبات مشروعیت توسل به حضرات از طریق آن
➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸
🔶🔷 مدار اشکالات بیسواد ⤵️ ⤵️ ⤵️
📌 پناه بُردن به کتاب مجعول و مذموم رجال ابن غضائری جهت تضعیف ابراهیم بن عمر یمانی (رحمه الله علیه)
📌 مجهول دانستن حضرت ابوالطفیل (رضوان الله علیه) و ادعای انقطاع میان ایشان و امام باقر (علیه السلام) و کوچک نمایی شهادت امام به صدق ایشان و ترحم بر او
[ مسئله ای که مرغ پخته از اون خنداش میگیره ]
📌 مناقشه در استدلال
➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸
❇️ کل اشکالات این بیچاره در همین چند خطی که بیان کردم عنوان میشه
>>> تقریباً کل ردیه ی این بدبخت رو قرار دادم تا بی بضاعتیش بر همه آشکار بشه، اون اگر راست میگه همین کار رو در مجموعه ی خودش انجام بده
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
♨️ خُب بریم برای قــــلع و قمــــع ناصـــــبی :
❌ رجال ابن غضائری : کتابی که حاصل تحقیقات ما در باره ی آن نه تنها نامعتبر بودن آن در صحت انتساب، بلکه جعلی بودن کتاب و وضع آن از سوی دشمنان تشیع را نشان می دهد .
👈 این کتاب نزد قاطبه ی علماء تشیع ارزشی ندارد بلکه آن را کتابی ساقط، نامعتبر، عدم مشخص بودن مولف اصلی و حتی جعلی علماء اعزهم الله عنوان کرده اند .
#نقل_کلی_اختلاف
🔱 شیخ جعفر تبریزی :
[ نسبة الكتاب إلى ابن الغضائري
💢 اختلف العلماء في نسبة الكتاب ، فبعضهم رأى أنه للحسين بن عبيد الله بينما رأى البعض الآخر أنه لأحمد بن الحسين ، وهناك من يرى أن الكتاب ليس لهما ، وهنا أربع نظريات في هذا الموضوع :
1⃣ أنه للحسين بن عبيد الله.
2⃣ أنه لأحمد بن الحسين.
3⃣ إنكار نسبة الكتاب إلى ابن الغضائري أساسا.
4⃣ أنه كتابه وضعه أعداء الشيعة ]
📚 دراسه سند زیاره عاشورا ج۱ ص۱۴۲
➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸
✅ ذکر برخی از بزرگانی که انتساب و صحت این کتاب را نپذیرفتند :
#اول
🔷🔶 سید محمد صادق روحانی رحمه الله :
🔻🔺و لا يعارضها تضعيف ابن الغضائري، لعدم ثبوت نسبة الكتاب إليه.
📚 زبده الاصول ج۵ ص۳۵۵
#دوم
🔶🔷 شیخ محمد جواهری رحمه الله :
🔺🔻 لا يلتفت إلى تضعيف ابن الغضائري ولا لتبعية العلاّمة له، لأنه لم يثبت نسبة الكتاب إلى ابن الغضائري
📚 الواضح فی شرح العروه ج۲ ص۲۵۹
#سوم
🔶🔷 امام ابوالقاسم الخوئی رحمه الله :
🔻🔺و لا عبرة بتضعيف ابن الغضائري، لما عرفت من عدم ثبوت نسبة الكتاب إليه
📚 معجم رجال الحدیث ج۱۰ ص۷۸
#چهارم
🔷🔶 سید محی الدین غریقی رحمه الله :
🔻🔺 أن هذا الكتاب المنسوب الى ابن الغضائري لم يصل الينا بنفسه بطريق معتبر
📚 قواعد الحدیث ج۱ ص۲۰۵
⚜ 🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢 ⚜
✅ و دسته دوم از علماء هر چند قائل به اعتبار و صحت انتساب کتاب شدند اما از سوی دیگری مولف را به تشدد و جرح و قدح های علکی و بی مورد متهم کرده اند،
✋🏼 بنابراین جرح های او را ساقط از اعتبار و غیر قابل طرح برای احتجاج دانسته اند ⤵️
#پنجم
🔶🔷علامه سید محسن الامین رحمه الله :
🔺🔻وابن الغضائري حاله معلوم في أنه يضعف بكل شئ ولم يسلم منه أحد
✔️ فلا يعتمد على تضعيفه 👉
📚 اعیان الشیعه ج۲ ص۱۰۳
#شیشم
🔶🔷 سید محمد شیرازی رحمه الله :
🔻🔺 عدم قدح تضعيف ابن الغضائري ، لأن ابن الغضائري قد ضعّف كثيرا من الرواة المعتمدين
✔️ ولذا أسقط المشهور تضعيفاته.👉
📚 الوصائل الی الرسائل ج۱۱ ص۲۸۰
#هفتم
🔷🔶 شیخ صافی اصفهانی رحمه الله :
🔻🔺تضعيف ابن الغضائري لا اعتبار به، لكونه كثير التشكيك 👉
📚 الهدایه فی الاصول ج۴ ص۶۱
#هشتم
🔶🔷 علامه مامقانی رحمه الله :
🔻🔺أنّ ابن الغضائري لابتلائه بكثرة جرح البرءاء،و تضعيف الثقات،
✔️ لا وثوق بجرحه 👉
📚 تنقیح المقال ج۸ ص۲۱۵
#نهم
🔶🔷 سید کاظم حائری حفظه الله :
🔻🔺وقد روى الثلاثة الذين لا يروون إلا عن ثقة عنه، ومقتضى ذلك وثاقته،
✔️ ولاعبرة بتضعيف ابن الغضائري 👉
📚 القضاء فی الفقه ج۱ ص۱۱۱
#دهم
🔷🔶 علامه فانی اصفهانی رحمه الله :
🔻🔺 ما قلناه - سابقا من ان تضعيفات ابن الغضائري - لو سلمت النسبة - مما لا نثق بها أما لخطأ في المبنى والطريقة التي بنى عليها أو لتصحيف مخل بالاعتماد على الكتاب. 👉
📚 بحوث فی فقه الرجال ج۱ ص۲۰۹
#یازدهم
🔷🔶 شیخ نمازی شاهرودی رحمه الله :
🔻🔺 و لا إعتبار بتضعيف إبن الغضائري و من تبعه و أخذه عنه. 👉
📚 مستدرکات علم الرجال ج۴ ص۱۳۱
#دوازدهم
🔷🔶 شیخ جعفر سبحانی حفظه الله :
🔻🔺 لا عبرة بذم الغضائري وقدحه 👉
📚 احکام الدیات ج۱ ص۴۴۸
#سیزدهم
🔷🔶 علامه حر عاملی رحمه الله :
🔻🔺 أقول: تضعيف ابن الغضائريّ ضعيف و كثير ما يضعّف الثقات
📚 هداية الأمة إلى أحكام الأئمة ج۸ ص۵۵۷
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
📌 و برخی از علماء فارغ از عدم پذیرش نسبت کتاب به ابن غضائری و صحت آن
و یا پذیرش صحت و نسبت کتاب اما نپذیرفتن جرح و قدح ابن غضائری
>>> بلکه به کلی این کتاب را مجعول و از وضع دشمنان تشیع دانسته اند : ⤵️ ⤵️ ⤵️
#چهاردهم
🔷🔶 آقا بزرگ طهرانی رحمه الله :
🔻🔺 أن نسبة كتاب الضعفاء هذا إلى ابن الغضائري المشهور الذي هو من شيوخ الطائفة ومن مشائخ الشيخ النجاشي إجحاف في حقه عظيم وهو أجل من أن يقتحم في هتك أساطين الدين حتى لا يفلت من جرحه أحد من هؤلاء المشاهير بالتقوى والعفاف والصلاح ، فالظاهر أن المؤلف لهذا الكتاب كان من المعاندين لكبراء الشيعة وكان يريد الوقيعة فيهم بكل حيلة ووجه ، فألف هذا الكتاب وأدرج فيه بعض مقالات ابن الغضائري تمويها ليقبل عنه جميع ما أراد إثباته من الوقائع والقبائح والله أعلم
📚 الذریعه ج۱۰ ص۸۹
#پانزدهم
🔷🔶 شیخ محسن معلم در مورد جعلی بودن کتاب فرق الشیعه می گوید سپس جعلی بودن کتاب رجال ابن غضائری را نیز بیان می کنند :
🔻🔺کتاب فرق الشيعة طبعه ونشره أولاً سنة ۱۹۳۱م بعض المستشرقين وعزاه إلى أبى محمد الحسن بن موسى النوبختي ولم يعلم من أين تيقن به وجزم بكونه للنوبختي مع أن من ينعم النظر في هذا الكتاب يرى ما يرى من الواضح المكشوف أن هذا الكتاب من الموضوعات وضعه بعض خصماء الإسلام كما وضعوا أمثال ذلك ونشروه كرجال الضعفاء الموضوع المنسوب لابن الغضائري (ره) .
📚 النصب و النواصب ج۱ ص۵۳۶
#شانزدهم
🔷🔶 امام ابوالقاسم خوئی رحمه الله :
🔻🔺 و المتحصل من ذلك: أن الكتاب المنسوب إلى ابن الغضائري لم يثبت بل جزم بعضهم بأنه موضوع، وضعه بعض المخالفين و نسبه إلى ابن الغضائري.
📚 معجم رجال الحدیث ج۱ ص۹۶
🔱 در نتیجه : این کتاب که مشخص نیست مولفش کیه، داستانش چیه و علماء (رحمهم الله) به هزار دسته و گروه در موردش مختلف شدند، هیچ ارزش و اعتباری برای ما ندارد .
🔷 و برای اکثریت علماء نیز چنین بوده است و فاقد ارزش و اعتبار است
🔰 و بسیاری از علماء که صحت و نسبت کتاب به ابن غضائری رحمه الله را پذیرفتند در واقع برای بهره از توثیقات و عدم جرح های ایشان و حمل ان بر مدح و ..... از ان استفاده می کنند
اما جرح و قدح های موجود در این کتاب ها را به هیچ وجه معتبر نمی دانند و ارزشی برای آن قائل نیستند .
➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸
📌 و اما در مورد اقلیتی همچون جناب سیستانی و شهید ثانی (رحمه الله) می گوییم این بزرگواران اشتباه کرده اند و خلاف منهج اکثریت علماء و آنچه #صحیح است رفته اند هر چند هم خودشان در مکان هایی به این منهج پایبند باقی نماندند اما در هر صورت معتقد به خطای آنها هستیم و آن هم به استناد منهج بسیاری از علماء که خلاف آنان گفته اند .
⚠️ و اما خطاب به حمار الدین می گویم نه این بزرگواران برای خود عصمت قائل بودند و نه بنده برایشان عصمت قائل هستم (والعیاذبالله)
🛎 ولی هم بنده و هم آنها حتما بر حمار بودن تو اتفاق نظر داریم پس شعبده بازی هاتو کنار بزار که به اندازه ی کافی آبروت رفته .
⚜ 🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢 ⚜
✅ برسی توثیق ابراهیم بن عمر یمانی (رحمه الله)
♨️ بعد از اثبات آنکه جرح ایشان جا در سنگ توالت دارد اکنون وثاقت ایشان را برسی می کنیم .
✅ توثیق ایشان توسط شیخ نجاشی
🔷🔶 إبراهيم بن عمر اليماني الصنعاني شيخ من أصحابنا ثقة،
>> روى عن أبي جعفر(ع)، و أبي عبد الله(ع)، ذكر ذلك أبو العباس، و غيره
📚 رجال نجاشی
📌 ناصبی می گوید این توثیق نجاشی نیست بلکه توثیق ابن عقده است
>>> در پاسخ می گویم اگر بخاطر عبارت [[ ذکر ذلك أبو العباس]] میگی که این از نظر بنده برای وثاقت ایشان نیست،
بلکه برای اینکه از اصحاب کدام ائمه هستند و از چه امامی نقل می کنند هست و مشخص نیست که استناد برای کل عبارت باشد
〰 و اساساً حتی مشخص نیست منظور از ابی عباس ابن عقده باشد و نه ابن نوح سیرافی رحمه الله .
💢 و فارغ از این مسئله و در هر صورتی آیا توثیق شیخ اعتبار دارد !؟؟؟؟
✅ پاسخ : قطعاً #اعتبار دارد .
🟠 شیخ آصف محسنی رجالی متشدد در مورد توثیق ابراهیم بن عمر می گوید :
▫️ أقول: التوثيق إن كان من النجاشي، فهو. و إن كان من أبي العباس، فهو أيضا معتبر، سواء كان ابن نوح أو ان عقدة، حيث إنّ الأوّل ثقة، و الثاني موثّق
و إن كان الأظهر أنّه ابن نوح دون ابن عقدة و إلّا لعبر النجاشي: أنّه شيخ من الزيديّة مكان قوله: «من أصحابنا» فافهم
📚 حدود الشريعة ج1 ص 172
✅ اگر توثیق از نجاشی باشد که همان . اما اگر از ابی عباس باشد باز نیز معتبر است حال ابی عباس بخواهد ابن نوح باشد یا ابن عقده زیرا اولی ثقه و دومی موثق است
هر چند بنظر می رسد که ابن نوح باشد و نه ابن عقده چون در ان صورت نجاشی بیان می کرد که او شیخی از زیدیه است به جای گفتن من اصحابنا، فافهم .
🔱 بنابراین توثیق ابراهیم بن عمر یمانی در هیچ حالتی مشکلی ندارد و ثابت و معتبر است و جرحی هم با او تعارض ندارد(رحمه الله) .
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
📌 و برخی از علماء فارغ از عدم پذیرش نسبت کتاب به ابن غضائری و صحت آن
و یا پذیرش صحت و نسبت کتاب اما نپذیرفتن جرح و قدح ابن غضائری
>>> بلکه به کلی این کتاب را مجعول و از وضع دشمنان تشیع دانسته اند : ⤵️ ⤵️ ⤵️
#چهاردهم
🔷🔶 آقا بزرگ طهرانی رحمه الله :
🔻🔺 أن نسبة كتاب الضعفاء هذا إلى ابن الغضائري المشهور الذي هو من شيوخ الطائفة ومن مشائخ الشيخ النجاشي إجحاف في حقه عظيم وهو أجل من أن يقتحم في هتك أساطين الدين حتى لا يفلت من جرحه أحد من هؤلاء المشاهير بالتقوى والعفاف والصلاح ، فالظاهر أن المؤلف لهذا الكتاب كان من المعاندين لكبراء الشيعة وكان يريد الوقيعة فيهم بكل حيلة ووجه ، فألف هذا الكتاب وأدرج فيه بعض مقالات ابن الغضائري تمويها ليقبل عنه جميع ما أراد إثباته من الوقائع والقبائح والله أعلم
📚 الذریعه ج۱۰ ص۸۹
#پانزدهم
🔷🔶 شیخ محسن معلم در مورد جعلی بودن کتاب فرق الشیعه می گوید سپس جعلی بودن کتاب رجال ابن غضائری را نیز بیان می کنند :
🔻🔺کتاب فرق الشيعة طبعه ونشره أولاً سنة ۱۹۳۱م بعض المستشرقين وعزاه إلى أبى محمد الحسن بن موسى النوبختي ولم يعلم من أين تيقن به وجزم بكونه للنوبختي مع أن من ينعم النظر في هذا الكتاب يرى ما يرى من الواضح المكشوف أن هذا الكتاب من الموضوعات وضعه بعض خصماء الإسلام كما وضعوا أمثال ذلك ونشروه كرجال الضعفاء الموضوع المنسوب لابن الغضائري (ره) .
📚 النصب و النواصب ج۱ ص۵۳۶
#شانزدهم
🔷🔶 امام ابوالقاسم خوئی رحمه الله :
🔻🔺 و المتحصل من ذلك: أن الكتاب المنسوب إلى ابن الغضائري لم يثبت بل جزم بعضهم بأنه موضوع، وضعه بعض المخالفين و نسبه إلى ابن الغضائري.
📚 معجم رجال الحدیث ج۱ ص۹۶
🔱 در نتیجه : این کتاب که مشخص نیست مولفش کیه، داستانش چیه و علماء (رحمهم الله) به هزار دسته و گروه در موردش مختلف شدند، هیچ ارزش و اعتباری برای ما ندارد .
🔷 و برای اکثریت علماء نیز چنین بوده است و فاقد ارزش و اعتبار است
🔰 و بسیاری از علماء که صحت و نسبت کتاب به ابن غضائری رحمه الله را پذیرفتند در واقع برای بهره از توثیقات و عدم جرح های ایشان و حمل ان بر مدح و ..... از ان استفاده می کنند
اما جرح و قدح های موجود در این کتاب ها را به هیچ وجه معتبر نمی دانند و ارزشی برای آن قائل نیستند .
➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸
📌 و اما در مورد اقلیتی همچون جناب سیستانی و شهید ثانی (رحمه الله) می گوییم این بزرگواران اشتباه کرده اند و خلاف منهج اکثریت علماء و آنچه #صحیح است رفته اند هر چند هم خودشان در مکان هایی به این منهج پایبند باقی نماندند اما در هر صورت معتقد به خطای آنها هستیم و آن هم به استناد منهج بسیاری از علماء که خلاف آنان گفته اند .
⚠️ و اما خطاب به حمار الدین می گویم نه این بزرگواران برای خود عصمت قائل بودند و نه بنده برایشان عصمت قائل هستم (والعیاذبالله)
🛎 ولی هم بنده و هم آنها حتما بر حمار بودن تو اتفاق نظر داریم پس شعبده بازی هاتو کنار بزار که به اندازه ی کافی آبروت رفته .
⚜ 🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢 ⚜
✅ برسی توثیق ابراهیم بن عمر یمانی (رحمه الله)
♨️ بعد از اثبات آنکه جرح ایشان جا در سنگ توالت دارد اکنون وثاقت ایشان را برسی می کنیم .
✅ توثیق ایشان توسط شیخ نجاشی
🔷🔶 إبراهيم بن عمر اليماني الصنعاني شيخ من أصحابنا ثقة،
>> روى عن أبي جعفر(ع)، و أبي عبد الله(ع)، ذكر ذلك أبو العباس، و غيره
📚 رجال نجاشی
📌 ناصبی می گوید این توثیق نجاشی نیست بلکه توثیق ابن عقده است
>>> در پاسخ می گویم اگر بخاطر عبارت [[ ذکر ذلك أبو العباس]] میگی که این از نظر بنده برای وثاقت ایشان نیست،
بلکه برای اینکه از اصحاب کدام ائمه هستند و از چه امامی نقل می کنند هست و مشخص نیست که استناد برای کل عبارت باشد
〰 و اساساً حتی مشخص نیست منظور از ابی عباس ابن عقده باشد و نه ابن نوح سیرافی رحمه الله .
💢 و فارغ از این مسئله و در هر صورتی آیا توثیق شیخ اعتبار دارد !؟؟؟؟
✅ پاسخ : قطعاً #اعتبار دارد .
🟠 شیخ آصف محسنی رجالی متشدد در مورد توثیق ابراهیم بن عمر می گوید :
▫️ أقول: التوثيق إن كان من النجاشي، فهو. و إن كان من أبي العباس، فهو أيضا معتبر، سواء كان ابن نوح أو ان عقدة، حيث إنّ الأوّل ثقة، و الثاني موثّق
و إن كان الأظهر أنّه ابن نوح دون ابن عقدة و إلّا لعبر النجاشي: أنّه شيخ من الزيديّة مكان قوله: «من أصحابنا» فافهم
📚 حدود الشريعة ج1 ص 172
✅ اگر توثیق از نجاشی باشد که همان . اما اگر از ابی عباس باشد باز نیز معتبر است حال ابی عباس بخواهد ابن نوح باشد یا ابن عقده زیرا اولی ثقه و دومی موثق است
هر چند بنظر می رسد که ابن نوح باشد و نه ابن عقده چون در ان صورت نجاشی بیان می کرد که او شیخی از زیدیه است به جای گفتن من اصحابنا، فافهم .
🔱 بنابراین توثیق ابراهیم بن عمر یمانی در هیچ حالتی مشکلی ندارد و ثابت و معتبر است و جرحی هم با او تعارض ندارد(رحمه الله) .
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🛎 در این بخش به این اشکال دَر و پیتی پاسخ می دهیم :
📌 مجهول دانستن حضرت ابوالطفیل (رضوان الله علیه) و ادعای انقطاع میان ایشان و امام باقر (علیه السلام)
📌 دیگه اینجا واقعا باید گوینده ی این مطلب رو تبعید کرد به زیمبابوه در جنوب آفریقا ..... 😅😂
🟦 امام باقر (علیه السلام) در چند سالگی و در چه سنی به شهادت رسیدند ⁉️
♨️ شیخ مفید : ووُلِدَ بالمدينةِ سنةَ سبعٍ وخمسينَ منَ الهجرة ، وقُبِضَ فيها سنةَ أَربعَ عشرةَ ومائة ، وسنه يومئذٍ سبعٌ وخمسونَ سنة
📚 الارشاد ج۲ ص۱۵۸
✔️ در سال ۱۱۴ هجری امام رحلت کردند و سن امام باقر علیه السلام در هنگام شهادت ۵۷ سال بود .
🟦 ابو الطفیل (رضوان الله علیه) چه سالی از دنیا رفتند و در آن هنگام چند ساله بودند ⁉️
♨️ سید محمد ابطحی (رحمه الله) : عامر بن واثلة أبي الطفيل الكناني المتوفى سنة 110 الصحابي، المولود عام احد، المدرك لحياة رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلم) ثمانية سنين
📚 تهذیب المقال ج۵ ص۵۲
✔️ ابوالطفیل رحمه الله در سال سوم هجری به دنیا آمد و بدین ترتیب ۸ سال از حیات پیامبر را درک کرد و سال ۱۱۰ هجری بعنوان آخرین صحابی رحلت کرده، بنابراین ۱۰۷ سال عمر کردند .
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
♨️و مسئله عمر و سن بالای ایشان مورد اتفاق مورخین و ناقلین و موجود در کتب فریقین است
🪼 شمس الدین ذهبی می گوید : ⤵️ ⤵️ ⤵️
👈🏽 وقال وهب بن جرير : سمعت أبي يقول : كنت بمكة سنة عشر ومائة ، فرأيت جنازة ، فسألت عنها . فقالوا : هذا أبو الطفيل .
قلت : هذا هو الصحيح من وفاته لثبوته ، ويعضده ما قبله . ولو عمر أحد بعده كما عمر هو بعد النبي - صلى الله عليه وسلم - لعاش إلى سنة بضع ومائتين .
📚 سیر اعلام النبلاء ج۳ ص۴۶۸
🔻🔺 ابو نعیم اصفهانی نیز چنین در کتاب خود ذکر کرده است : توفی بمکه سنةَ عَشرةٍ وَمِائةٍ
📚معرفه الصحابه ج۵ ص۲۹۴۳
🔷🔶 سایت معتبر موسوعه الحدیث نیز سال وفات ایشان را ۱۱۰ هجری نوشته است .
و علماء متعددی نیز همین سال را ذکر و اصح اقوال دانسته اند هر چند کمترین قول سال ۱۰۰ هجری بیان شده
که با احتساب آن نیز هیچ مشکلی رخ نمی دهد هر چند مشهور و مقبول و اصح اقوال همان ۱۱۰ هجری بیان شده است .
🛑 و همانگونه که ذکر شد امام باقر در سال ۱۱۴ هجری در ۵۷ سالگی به شهادت رسید و ابوالطفیل (رضوان الله علیه) در سال ۱۱۰ رحلت کردند یعنی بین وفات ایشان و وفات امام تنها ۴ سال فاصله بود و ایشان معاصر امام بودند و به مدت ۵۳ سال امکان لقاء و سماع میان ایشان و امام برقرار بود .
🔷🔶 حالا بینکم و بین الله حمارالدین که ادعا می کنه غریب و بعید و غیر ممکن بوده است نقل فردی از کسی که ۵۳ سال معاصرت و امکان لقاء و سماع از او داشته؛ وجدانن نباید یه برگه اعزام فوری به تیمارستان براش بنویسن ⁉️
⚜ 🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢 ⚜
🟨 و اما انچه از جناب اقای غفاری رحمه الله ناصبی ذکر کرد عدم صحت ان را ما با دلیل ثابت کردیم بنابراین ایشان اینجا اشتباه کرده اند و حتما خطای سهوی ایشان بوده و حالا یا فراموشی و ..... باعث این اشتباه ایشان شدند
ما به خطای ایشان اقرار و به معاند بودن حمارالدین یقین داریم .
✔️ و اما اینکه در برخی نسخه ها ابوعبدالله طفیل آمده این دیگه به جوک شبیهه و جالبه خود آقای غفاری میگه من پیدا نکردم
ما هم که در هیچ کتابی اینو نمیبینیم در کلی کتاب این روایت ذکر شده هیچ جا چنین چیزی ما نداشتیم
ما که ندیدیم خودشون هم میگن لم اجد
فقط حمار الدین میدونه این کجا شده 😅
✅ و اگر به کلام علماست که ما از شیخ نمازی شاهرودی و شیخ هادی نجفی تصحیح و تحسین روایت را ذکر کردیم و هر دو این بزرگوار جایگاه بسیار بالاتری نسبت به آقای غفاری رحمه الله در علم رجال و اصول و منقولات روایی دارند .
✔️ حال بماند که اساسا ما سخنان ایشان را با دلیل و برهان رد کردیم و رو سیاهی را برای ناصبی جهت استناد به هر خس و خاشاکی باقی گذاشتیم .
⚜ 🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢 ⚜
🔷🔶 و اما نقل ابراهیم بن عمر یمانی از ابوالطفیل جدای از اینکه در جاهای متعدد رخ داده است کاملا عقلانی و ممکن بوده است از جهتی که ایشان در طبقه اصحاب و یاران امام باقر ع قرار دارن
و بیان کردیم که امام باقر با ابوالطفیل معاصرت داشتند به غیر از ۴ سال در طول عمر خود با ابو الطفیل امکان لقاء و سماع برقرار بود است .
و بعنوان مثال اگر از کتب اهل سنت مثالی
بزنیم معروف بن خربوذ از یاران امام باقر که سماع و لقاء ایشان با امام باقر جدای از نقل هایشان اَمری ثابت است
👈🏾 درصحیح بخاری از ابوالطفیل روایت نقل می کند
و اینگونه نقل هایی از او در کتب مختلف متکرر است .
و این نشان می دهد طبقه یاران امام باقر به راحتی امکان لقاء و سماع و نقل روایت از جناب ابوالطفیل داشته اند .
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🛎 در این بخش به این اشکال دَر و پیتی پاسخ می دهیم :
📌 مجهول دانستن حضرت ابوالطفیل (رضوان الله علیه) و ادعای انقطاع میان ایشان و امام باقر (علیه السلام)
📌 دیگه اینجا واقعا باید گوینده ی این مطلب رو تبعید کرد به زیمبابوه در جنوب آفریقا ..... 😅😂
🟦 امام باقر (علیه السلام) در چند سالگی و در چه سنی به شهادت رسیدند ⁉️
♨️ شیخ مفید : ووُلِدَ بالمدينةِ سنةَ سبعٍ وخمسينَ منَ الهجرة ، وقُبِضَ فيها سنةَ أَربعَ عشرةَ ومائة ، وسنه يومئذٍ سبعٌ وخمسونَ سنة
📚 الارشاد ج۲ ص۱۵۸
✔️ در سال ۱۱۴ هجری امام رحلت کردند و سن امام باقر علیه السلام در هنگام شهادت ۵۷ سال بود .
🟦 ابو الطفیل (رضوان الله علیه) چه سالی از دنیا رفتند و در آن هنگام چند ساله بودند ⁉️
♨️ سید محمد ابطحی (رحمه الله) : عامر بن واثلة أبي الطفيل الكناني المتوفى سنة 110 الصحابي، المولود عام احد، المدرك لحياة رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلم) ثمانية سنين
📚 تهذیب المقال ج۵ ص۵۲
✔️ ابوالطفیل رحمه الله در سال سوم هجری به دنیا آمد و بدین ترتیب ۸ سال از حیات پیامبر را درک کرد و سال ۱۱۰ هجری بعنوان آخرین صحابی رحلت کرده، بنابراین ۱۰۷ سال عمر کردند .
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
♨️و مسئله عمر و سن بالای ایشان مورد اتفاق مورخین و ناقلین و موجود در کتب فریقین است
🪼 شمس الدین ذهبی می گوید : ⤵️ ⤵️ ⤵️
👈🏽 وقال وهب بن جرير : سمعت أبي يقول : كنت بمكة سنة عشر ومائة ، فرأيت جنازة ، فسألت عنها . فقالوا : هذا أبو الطفيل .
قلت : هذا هو الصحيح من وفاته لثبوته ، ويعضده ما قبله . ولو عمر أحد بعده كما عمر هو بعد النبي - صلى الله عليه وسلم - لعاش إلى سنة بضع ومائتين .
📚 سیر اعلام النبلاء ج۳ ص۴۶۸
🔻🔺 ابو نعیم اصفهانی نیز چنین در کتاب خود ذکر کرده است : توفی بمکه سنةَ عَشرةٍ وَمِائةٍ
📚معرفه الصحابه ج۵ ص۲۹۴۳
🔷🔶 سایت معتبر موسوعه الحدیث نیز سال وفات ایشان را ۱۱۰ هجری نوشته است .
و علماء متعددی نیز همین سال را ذکر و اصح اقوال دانسته اند هر چند کمترین قول سال ۱۰۰ هجری بیان شده
که با احتساب آن نیز هیچ مشکلی رخ نمی دهد هر چند مشهور و مقبول و اصح اقوال همان ۱۱۰ هجری بیان شده است .
🛑 و همانگونه که ذکر شد امام باقر در سال ۱۱۴ هجری در ۵۷ سالگی به شهادت رسید و ابوالطفیل (رضوان الله علیه) در سال ۱۱۰ رحلت کردند یعنی بین وفات ایشان و وفات امام تنها ۴ سال فاصله بود و ایشان معاصر امام بودند و به مدت ۵۳ سال امکان لقاء و سماع میان ایشان و امام برقرار بود .
🔷🔶 حالا بینکم و بین الله حمارالدین که ادعا می کنه غریب و بعید و غیر ممکن بوده است نقل فردی از کسی که ۵۳ سال معاصرت و امکان لقاء و سماع از او داشته؛ وجدانن نباید یه برگه اعزام فوری به تیمارستان براش بنویسن ⁉️
⚜ 🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢 ⚜
🟨 و اما انچه از جناب اقای غفاری رحمه الله ناصبی ذکر کرد عدم صحت ان را ما با دلیل ثابت کردیم بنابراین ایشان اینجا اشتباه کرده اند و حتما خطای سهوی ایشان بوده و حالا یا فراموشی و ..... باعث این اشتباه ایشان شدند
ما به خطای ایشان اقرار و به معاند بودن حمارالدین یقین داریم .
✔️ و اما اینکه در برخی نسخه ها ابوعبدالله طفیل آمده این دیگه به جوک شبیهه و جالبه خود آقای غفاری میگه من پیدا نکردم
ما هم که در هیچ کتابی اینو نمیبینیم در کلی کتاب این روایت ذکر شده هیچ جا چنین چیزی ما نداشتیم
ما که ندیدیم خودشون هم میگن لم اجد
فقط حمار الدین میدونه این کجا شده 😅
✅ و اگر به کلام علماست که ما از شیخ نمازی شاهرودی و شیخ هادی نجفی تصحیح و تحسین روایت را ذکر کردیم و هر دو این بزرگوار جایگاه بسیار بالاتری نسبت به آقای غفاری رحمه الله در علم رجال و اصول و منقولات روایی دارند .
✔️ حال بماند که اساسا ما سخنان ایشان را با دلیل و برهان رد کردیم و رو سیاهی را برای ناصبی جهت استناد به هر خس و خاشاکی باقی گذاشتیم .
⚜ 🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢 ⚜
🔷🔶 و اما نقل ابراهیم بن عمر یمانی از ابوالطفیل جدای از اینکه در جاهای متعدد رخ داده است کاملا عقلانی و ممکن بوده است از جهتی که ایشان در طبقه اصحاب و یاران امام باقر ع قرار دارن
و بیان کردیم که امام باقر با ابوالطفیل معاصرت داشتند به غیر از ۴ سال در طول عمر خود با ابو الطفیل امکان لقاء و سماع برقرار بود است .
و بعنوان مثال اگر از کتب اهل سنت مثالی
بزنیم معروف بن خربوذ از یاران امام باقر که سماع و لقاء ایشان با امام باقر جدای از نقل هایشان اَمری ثابت است
👈🏾 درصحیح بخاری از ابوالطفیل روایت نقل می کند
و اینگونه نقل هایی از او در کتب مختلف متکرر است .
و این نشان می دهد طبقه یاران امام باقر به راحتی امکان لقاء و سماع و نقل روایت از جناب ابوالطفیل داشته اند .
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🔱 پاسخ به ادعای مجهول بودن حضرت ابوالطفیل (رضوان الله علیه)
🔷🔶 بنده والله قسم میخندم به این حماقت و جهالتی که پایان پذیر نیست و من در این قسمت قصد مطرح سازی اثبات وثاقت آن بزرگوار رو ندارم .
🔻🔺 ولی قصد آموزش به نواصب از اینکه مجهول در مذهب تشیع به چه کسی اطلاق می شود رو دارم تا شاید دیگه این درپوش چاه فاضلاب رو ببندن و دیگه ان تعفن حماقت رو از دهن آنان نبینیم خارج شود
👈 هر چند بنده در مبحث توثیق ابراهیم بن هاشم (رضوان الله علیه) ده ها بار بیان کردم که آقایون نامحترم اینکه جلوی نام کسی متقدمین ثقه ننویسند به معنی مجهول بود آن راوی یا شخص نیست .
>>> بلکه میتواند شخص ممدوح باشد و یا اینکه قرائن و ادله ای در دسترس باشند که برای علماء وثاقت و حسن حال او را ثابت کند اما باز بر آن حماقت خود اصرار می ورزند که آقا نه هر کی جلو اسمش نزده باشن ثقه پس مجهوله
✅ اقا شما اصلا میتونید ائمه رو هم مجهول بدونید پیامبر هم مجهول خطاب کنید ما که دیگه به فهمیدن شما امیدی نداریم راحت باشید که دَر اصطبل بر شما کاملا باز کردیم .
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
💢 و اما خدمت به برادران شیعه و سُنی مجهول را در نزد مذهب تشیع تعریف می کنم :
🔶🔷 در مبنا و اصل مجهول نزد ما به کسی اطلاق می شود که علماء رجال نص به مجهول بودن او کرده باشند .
📌 مرجع عالیقدر شیخ جعفر سبحانی حفظه الله :
[[ وأما المجهول فإنّه عبارة عمن صرح أئمة الرجال فيه بالمجهولية وهو أحد ألفاظ الجرح ، فيذكرون المجهول في باب المجروحين ويتعاملون معه معاملة المجروح. ]]
📚 کلیات فی علم الرجال ج۱ ص۱۳۵
♨️ [[ وهذا الخلط لا يختص به ، بل هو رائج من عصر الشهيد الثاني والمجلسي الى عصره مع أن المحقق الداماد قال في الراشحة الثالثة عشر من رواشحه : « لا يجوز اطلاق المجهول الاصطلاحي إلا على من حكم بجهالته أئمة الرجال » ]]
📚 منبع سابق
🔷🔶 و مجهول الحال به کسی اطلاق می کنند که ذکری از او در کتب رجال نباشد، نه به مدحی و نه به ذمی برای او ذکری نباشد :
[[ وبالجملة : جهالة الرجل - على معنى عدم تعرّف حاله من حيث عدم الظفر بذكره أو بمدحه وذمّه في الكتب الرجالية ]]
📚 الرواشح السماویه ج۱ ص۱۰۴
🛑 و در هر دو صورت لازم است این مجهول بودن از سوی علما تعیین شود (( چه مجهول اصطلاحی و چه مجهول حال ))
👈🏼 زیرا در مجهول حال که مسکوت علیه است مجتهدین موظف به مطالعه ی تمام طبقات و اسانید و مشایخ و اجازات و احادیث و سیر و تواریخ و کتب انساب و ..... هستند تا قدح یا مدح و یا هر آنچه پیدا شد به همان حکم کنند
📌 [[ المسكوت عن ذكره رأساً أو عن مدحه وذمّه - فعلى المجتهد أن يتتبّع مظانَّ استعلام حاله
من الطبقات والأسانيد والمَشيخات والإجازات والأحاديث والسِيَر والتواريخ وكتب الأنساب وما يجري مجراها ، فإن وقع إليه ما يصلح للتعويل عليه فذاك ، وإلاّ وجب تسريح الأمر إلى بقعة التوقّف، وتسريح القول فيه إلى موقف السكوت عنه ]]
📚 الرواشح السماویه ج۱ ص۱۰۵
✅ و بسیاری از روات ما داریم که تصریح به وثاقت آنان توسط متقدمین نشده است اما علماء با مطالعه ی تمام موارد مربوط به این باب و نظر به تمامی اشیاء و برسی تمام مطالب در رابطه به آن روات و.....
👈 سپس حکم خود به وثاقت، یا مدح، یا جرح و قدح راوی را اعلام می کنند .
و ممکن است علماء در مورد یک راوی در این باب اجماع کنند مثل حضرت ابراهیم بن هاشم (رضوان الله علیه) که بر وثاقتش اجماع کرده اند زیرا ادله در این مورد بسیار وافر و انبوه بود .
و ممکن است خیر مثل برخی از روات در استنباط وثاقت یا مدح و یا حکم بر همان جهالت اختلاف داشته باشند بعنوان مثال مثل برخی از مشایخ شیخ صدوق که در کتب متقدم رجالی تصریح به وثاقت آنان نشده است و این کاملا طبیعی هست زیرا این علم (رجال) اجتهادی است و خود اهل سنت به اجتهادی بودن آن تصریح دارند، بنابراین اختلاف در آن طبیعی است :
📌تهناوی از کبار علماء اهل سنت :
[[ في أن تضعيف الرجال وتوثيقهم ، وتصحيح الأحاديث وتحسينها أمر اجتهادي ، ولكل وجهة
فيجوز أن يكون راو ضعيفاً عند واحد ثقة عند غيره وكذا الحديث ضعيفاً عند بعضهم صحيحاً أو حسناً عند غيره ]]
📚 قواعد علوم الحدیث ص۴۹
🔷🔶 اکنون برای مخاطبان عزیز فکر کنم کاملا مشخص شده باشه کسی که ادعای مجهول بودن ثقات رو بکنه و ادعاش فقط این باشه چون دوتا سه تا عالم متقدم جلو اسمشون ثقه ننوشتن چقدر این استدلال #آبکی و #کودکانه و ناشی از بیسوادی و حماقت است .
👈🏾👈 پس ثابت کردیم #مجهول آن است که علماء رجال مجهول دانسته باشند .
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🔷🔶 و اما حضرت ابوالطفیل (رضوان الله علیه) هیچکدام از علماء تشیع ایشان را مجهول ندانسته اند بلکه ایشان را #ممدوح دیده اند به استناد شهادت امام باقر به صدق او و ترحم امام معصوم بر ایشان حسن حال او را برداشت کردند و روایات او را #صحیح و یا #حسن دانسته اند .
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🔱 پاسخ به ادعای مجهول بودن حضرت ابوالطفیل (رضوان الله علیه)
🔷🔶 بنده والله قسم میخندم به این حماقت و جهالتی که پایان پذیر نیست و من در این قسمت قصد مطرح سازی اثبات وثاقت آن بزرگوار رو ندارم .
🔻🔺 ولی قصد آموزش به نواصب از اینکه مجهول در مذهب تشیع به چه کسی اطلاق می شود رو دارم تا شاید دیگه این درپوش چاه فاضلاب رو ببندن و دیگه ان تعفن حماقت رو از دهن آنان نبینیم خارج شود
👈 هر چند بنده در مبحث توثیق ابراهیم بن هاشم (رضوان الله علیه) ده ها بار بیان کردم که آقایون نامحترم اینکه جلوی نام کسی متقدمین ثقه ننویسند به معنی مجهول بود آن راوی یا شخص نیست .
>>> بلکه میتواند شخص ممدوح باشد و یا اینکه قرائن و ادله ای در دسترس باشند که برای علماء وثاقت و حسن حال او را ثابت کند اما باز بر آن حماقت خود اصرار می ورزند که آقا نه هر کی جلو اسمش نزده باشن ثقه پس مجهوله
✅ اقا شما اصلا میتونید ائمه رو هم مجهول بدونید پیامبر هم مجهول خطاب کنید ما که دیگه به فهمیدن شما امیدی نداریم راحت باشید که دَر اصطبل بر شما کاملا باز کردیم .
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
💢 و اما خدمت به برادران شیعه و سُنی مجهول را در نزد مذهب تشیع تعریف می کنم :
🔶🔷 در مبنا و اصل مجهول نزد ما به کسی اطلاق می شود که علماء رجال نص به مجهول بودن او کرده باشند .
📌 مرجع عالیقدر شیخ جعفر سبحانی حفظه الله :
[[ وأما المجهول فإنّه عبارة عمن صرح أئمة الرجال فيه بالمجهولية وهو أحد ألفاظ الجرح ، فيذكرون المجهول في باب المجروحين ويتعاملون معه معاملة المجروح. ]]
📚 کلیات فی علم الرجال ج۱ ص۱۳۵
♨️ [[ وهذا الخلط لا يختص به ، بل هو رائج من عصر الشهيد الثاني والمجلسي الى عصره مع أن المحقق الداماد قال في الراشحة الثالثة عشر من رواشحه : « لا يجوز اطلاق المجهول الاصطلاحي إلا على من حكم بجهالته أئمة الرجال » ]]
📚 منبع سابق
🔷🔶 و مجهول الحال به کسی اطلاق می کنند که ذکری از او در کتب رجال نباشد، نه به مدحی و نه به ذمی برای او ذکری نباشد :
[[ وبالجملة : جهالة الرجل - على معنى عدم تعرّف حاله من حيث عدم الظفر بذكره أو بمدحه وذمّه في الكتب الرجالية ]]
📚 الرواشح السماویه ج۱ ص۱۰۴
🛑 و در هر دو صورت لازم است این مجهول بودن از سوی علما تعیین شود (( چه مجهول اصطلاحی و چه مجهول حال ))
👈🏼 زیرا در مجهول حال که مسکوت علیه است مجتهدین موظف به مطالعه ی تمام طبقات و اسانید و مشایخ و اجازات و احادیث و سیر و تواریخ و کتب انساب و ..... هستند تا قدح یا مدح و یا هر آنچه پیدا شد به همان حکم کنند
📌 [[ المسكوت عن ذكره رأساً أو عن مدحه وذمّه - فعلى المجتهد أن يتتبّع مظانَّ استعلام حاله
من الطبقات والأسانيد والمَشيخات والإجازات والأحاديث والسِيَر والتواريخ وكتب الأنساب وما يجري مجراها ، فإن وقع إليه ما يصلح للتعويل عليه فذاك ، وإلاّ وجب تسريح الأمر إلى بقعة التوقّف، وتسريح القول فيه إلى موقف السكوت عنه ]]
📚 الرواشح السماویه ج۱ ص۱۰۵
✅ و بسیاری از روات ما داریم که تصریح به وثاقت آنان توسط متقدمین نشده است اما علماء با مطالعه ی تمام موارد مربوط به این باب و نظر به تمامی اشیاء و برسی تمام مطالب در رابطه به آن روات و.....
👈 سپس حکم خود به وثاقت، یا مدح، یا جرح و قدح راوی را اعلام می کنند .
و ممکن است علماء در مورد یک راوی در این باب اجماع کنند مثل حضرت ابراهیم بن هاشم (رضوان الله علیه) که بر وثاقتش اجماع کرده اند زیرا ادله در این مورد بسیار وافر و انبوه بود .
و ممکن است خیر مثل برخی از روات در استنباط وثاقت یا مدح و یا حکم بر همان جهالت اختلاف داشته باشند بعنوان مثال مثل برخی از مشایخ شیخ صدوق که در کتب متقدم رجالی تصریح به وثاقت آنان نشده است و این کاملا طبیعی هست زیرا این علم (رجال) اجتهادی است و خود اهل سنت به اجتهادی بودن آن تصریح دارند، بنابراین اختلاف در آن طبیعی است :
📌تهناوی از کبار علماء اهل سنت :
[[ في أن تضعيف الرجال وتوثيقهم ، وتصحيح الأحاديث وتحسينها أمر اجتهادي ، ولكل وجهة
فيجوز أن يكون راو ضعيفاً عند واحد ثقة عند غيره وكذا الحديث ضعيفاً عند بعضهم صحيحاً أو حسناً عند غيره ]]
📚 قواعد علوم الحدیث ص۴۹
🔷🔶 اکنون برای مخاطبان عزیز فکر کنم کاملا مشخص شده باشه کسی که ادعای مجهول بودن ثقات رو بکنه و ادعاش فقط این باشه چون دوتا سه تا عالم متقدم جلو اسمشون ثقه ننوشتن چقدر این استدلال #آبکی و #کودکانه و ناشی از بیسوادی و حماقت است .
👈🏾👈 پس ثابت کردیم #مجهول آن است که علماء رجال مجهول دانسته باشند .
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🔷🔶 و اما حضرت ابوالطفیل (رضوان الله علیه) هیچکدام از علماء تشیع ایشان را مجهول ندانسته اند بلکه ایشان را #ممدوح دیده اند به استناد شهادت امام باقر به صدق او و ترحم امام معصوم بر ایشان حسن حال او را برداشت کردند و روایات او را #صحیح و یا #حسن دانسته اند .
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🔷🔶 خود امام خوئی (رحمه الله) که ناصبی خواسته با سفسطه از شان ترحم امام و شهادت به صدق ابو الطفیل رضوان الله علیه بکاهد، ایشان از این شهادت و ترحم امام #حسن_حال ابوالطفیل را بیان کرده اند :
✔️ آیت الله سید ابوالقاسم خوئی (قدس سره) میگویند فرموده ی امام دلالت بر حسن حال جناب ابوالطفیل رحمه الله و رجوع ایشان در صورت صحت کیسانی بودن اوست .
🔶 في هذا شهادة على حسن حاله و رجوعه، لو صح كونه كيسانيا
📚 معجم رجال الحدیث ج۱۰ ص۲۲۲
ولی حمار با میمون بازی و استناد به روایات نا مربوط در ترحم امام بر جمع زائران امام حسین ع خواسته وثاقت ابو الطفیل را زیر سوال ببرد در حالی که نه فقط ترحم بلکه شهادت به راستگویی ابوالطفیل نیز امام داده اند و اگر مشکلی در شخصیت ابوالطفیل بود قطع به یقین امام همان موقع بیان می کردند ⤵️
✅ قال معروف بن خربوذ 👈🏼 فعرضت هذا الكلام على أبي جعفر(ع)، فقال صدق أبو الطفيل رحمه الله هذا اَلكلام وجدناه فِي كتاب علي عليه السلام و عرفناهُ 👉🏻
📚 الخصال ج ۱، ص ۶۵
امام باقر علیه السلام می فرماید راست گفت ابو الطفیل رحمه الله
📌 و این هر عاقلی از آن حسن حال و مدح را برداشت می کند ولی ولدالزنا می گوید این کافی نیست و ابوالطفیل رحمه الله مجهول است .
و ایشان از خواص اصحاب امام علی ع هستند که این مسئله نیز دال بر وثاقت ایشان است
ولی حرام زاده که رجال ابن عضائری را با آن وضع درب و داغون مبنای خود قرار داد و نسبتش را ثابت دانست در حالی که جمهور قائل به عدم اعتبار آن است، اینجا رفت و چند قول برای عدم اثبات نسبت کتاب رجال برقی مطرح کرد که از نظر ما این نظر مردود است .
♨️ شعبده باز در عالم بشریت بهتر از این سراغ دارید !؟؟؟؟؟
⚜ 🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢 ⚜
💠 اشکال وارد کرد که چگونه شما از این موارد برداشت وثاقت و مدح می کنید ⁉️
⚠️ در پاسخ می گویم تو آخرین نفری هستی که میتونی در این مورد به ما اشکال وارد کنی
📌 در مذهب شما به ۱۱۰ هزار نفر تنها به دلیل شهادتین و روئیت پیامبر کیلویی مفت و مجانی به همه ی آنها عدالت بخشیدید، بلکه فراتر از آن مقام والا بخشیدید و به آنها مصونیت اعطا کردید در حالی که میانشان زناکار و شارب الخمر و قاتل و فحاش و دروغگو و هر جور آدمی وجود دارد .
🔷🔶 در حالی که در منهج ما شیعیان نه برای پیامبر و نه برای هیچ یک از ائمه علیهم السلام اینگونه کیلویی به کسی وثاقت ندادیم
بلکه کلام و موضع پیامبر و ائمه در مورد ان اشخاص را اولین مبنا برای هرگونه توثیق و جرحی قرار دادیم .
بر خلاف مذهب شما که در آن پیامبر و اهل بیت اشخاصی مثل معاویه و ابوسفیان و عمرو بن عاص و مروان و ..... را علنی لعن و ذم میکنند اما شما آنها را عادل و صادق می بینید
💢 بهتر نیست ابتدا فکری برای دوختن خِشتک پاره ی مذهب خود کنید !؟؟؟؟؟؟
⚜ 𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🔷🔶 خود امام خوئی (رحمه الله) که ناصبی خواسته با سفسطه از شان ترحم امام و شهادت به صدق ابو الطفیل رضوان الله علیه بکاهد، ایشان از این شهادت و ترحم امام #حسن_حال ابوالطفیل را بیان کرده اند :
✔️ آیت الله سید ابوالقاسم خوئی (قدس سره) میگویند فرموده ی امام دلالت بر حسن حال جناب ابوالطفیل رحمه الله و رجوع ایشان در صورت صحت کیسانی بودن اوست .
🔶 في هذا شهادة على حسن حاله و رجوعه، لو صح كونه كيسانيا
📚 معجم رجال الحدیث ج۱۰ ص۲۲۲
ولی حمار با میمون بازی و استناد به روایات نا مربوط در ترحم امام بر جمع زائران امام حسین ع خواسته وثاقت ابو الطفیل را زیر سوال ببرد در حالی که نه فقط ترحم بلکه شهادت به راستگویی ابوالطفیل نیز امام داده اند و اگر مشکلی در شخصیت ابوالطفیل بود قطع به یقین امام همان موقع بیان می کردند ⤵️
✅ قال معروف بن خربوذ 👈🏼 فعرضت هذا الكلام على أبي جعفر(ع)، فقال صدق أبو الطفيل رحمه الله هذا اَلكلام وجدناه فِي كتاب علي عليه السلام و عرفناهُ 👉🏻
📚 الخصال ج ۱، ص ۶۵
امام باقر علیه السلام می فرماید راست گفت ابو الطفیل رحمه الله
📌 و این هر عاقلی از آن حسن حال و مدح را برداشت می کند ولی ولدالزنا می گوید این کافی نیست و ابوالطفیل رحمه الله مجهول است .
و ایشان از خواص اصحاب امام علی ع هستند که این مسئله نیز دال بر وثاقت ایشان است
ولی حرام زاده که رجال ابن عضائری را با آن وضع درب و داغون مبنای خود قرار داد و نسبتش را ثابت دانست در حالی که جمهور قائل به عدم اعتبار آن است، اینجا رفت و چند قول برای عدم اثبات نسبت کتاب رجال برقی مطرح کرد که از نظر ما این نظر مردود است .
♨️ شعبده باز در عالم بشریت بهتر از این سراغ دارید !؟؟؟؟؟
⚜ 🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢🪢 ⚜
💠 اشکال وارد کرد که چگونه شما از این موارد برداشت وثاقت و مدح می کنید ⁉️
⚠️ در پاسخ می گویم تو آخرین نفری هستی که میتونی در این مورد به ما اشکال وارد کنی
📌 در مذهب شما به ۱۱۰ هزار نفر تنها به دلیل شهادتین و روئیت پیامبر کیلویی مفت و مجانی به همه ی آنها عدالت بخشیدید، بلکه فراتر از آن مقام والا بخشیدید و به آنها مصونیت اعطا کردید در حالی که میانشان زناکار و شارب الخمر و قاتل و فحاش و دروغگو و هر جور آدمی وجود دارد .
🔷🔶 در حالی که در منهج ما شیعیان نه برای پیامبر و نه برای هیچ یک از ائمه علیهم السلام اینگونه کیلویی به کسی وثاقت ندادیم
بلکه کلام و موضع پیامبر و ائمه در مورد ان اشخاص را اولین مبنا برای هرگونه توثیق و جرحی قرار دادیم .
بر خلاف مذهب شما که در آن پیامبر و اهل بیت اشخاصی مثل معاویه و ابوسفیان و عمرو بن عاص و مروان و ..... را علنی لعن و ذم میکنند اما شما آنها را عادل و صادق می بینید
💢 بهتر نیست ابتدا فکری برای دوختن خِشتک پاره ی مذهب خود کنید !؟؟؟؟؟؟
⚜ 𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
┄┅━𖣐⚜﴾﷽﴿⚜𖣐━┅┄
✅ مناقـــــشه اۍ حــــول دلالــــت روایـــــت و اثبـــــات مشـــــروعـــــیت توســــــل و استغـــــاثه از طـــــریـــــق آن 👉
💢 پس از مالاندن صورت ناصبی به سنگ توالت اکنون ثابت خواهم کرد روایت مشروعیت و بلکه استحباب توسل و استغاثه را ثابت می کند .
✅ در آن روایت #صحیح_السند آمده است :
🔷🔶 بخاطر ائمه باران نازل می شود .
🔶🔷 بخاطر ائمه دعاها مستجاب می شود .
🔷🔶 و بخاطر ائمه خدا بلا را دفع و رحمت را نازل می کند .
>>> #مهم / وقتی خداوند بخاطر ائمه باران را نازل، دعاها را مستجاب، بلا را دفع و رحمت را نازل می کند
بنابراین مخاطب قرار دادن ائمه و استغاثه به آنان جهت بر آورده شدن حاجات کاملاً شرعی است و جواز دارد و بلکه مستحب است زیرا با درخواست ائمه علیهم السلام از خداوند جهت بر آوردن حاجات ما که از آنان طلب کرده ایم خداوند دعاهای ما را مستجاب می کند .
📌 شاید اینجا #سوالی مطرح شود و ان این است که پس چرا شما به جای اینکار خودتون از خدا مستقیم طلب نمی کنید !؟؟؟
✅ پاسخ : زیرا ما مستجاب الدعوه نیستیم و جایگاهی که ائمه نزد خداوند دارند را ما نداریم، بنابراین با درخواست مستقیم از خداوند درخواست ما به احتمال زیاد اجابت نشود .
📌 در حالی که با استغاثه به اهل بیت و طلب از آنان، خداوند حاجات ما را بخاطر آنان برآورده می کند همانگونه که در متن روایت مذکور آمده است که خداوند بخاطر ائمه دعاها را اجابت می کند
⚜ 𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🔱 و نمونه ای از این مسئله در قرآن وجود دارد :
💢 وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحيماً
✅ و اگر اين مخالفان، هنگامىكه به خود ستم مىكردند (معصیت و نافرمانی کردند) به نزد تو مىآمدند، و از خدا طلب آمرزش مىكردند، و پيامبر هم براى آنها استغفار مىكرد، خدا را توبهپذير و مهربان مىيافتند.
این نشان می دهد جایگاه کسی که از خدا درخواست می کند بسیار مهم است به جهت استجابت دعا
و ار انجایی که ما جایگاهی نداریم بنابراین باید با توسل و استغاثه به پیامبر و اهل بیت حاجات خود را مطرح کنیم
💎 شاید افاضه شود این مختص دوران حیات انهاست اما اکنون آنها سماعی از ما ندارند و ارتباط آنها با ما قطع است پس استغاثه به آنها درست نیست :
📌می گوییم ما قائل به سماع ائمه علیهم السلام و ارتباطشان با خود هستیم همانگونه که در دعا از امام صادق نقل شده است اینگونه دعا کنیم :
🛎 مِثْلُ مَا رُوِيَ عَنِ اَلصَّادِقِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ مَنْ كَانَ لَهُ حَاجَةٌ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلْيَقِفْ عِنْدَ رَأْسِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ لْيَقُلْ يَا أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّكَ تَشْهَدُ مَقَامِي وَ تَسْمَعُ كَلاَمِي وَ أَنَّكَ حَيٌّ عِنْدَ رَبِّكَ تُرْزَقُ فَاسْأَلْ رَبَّكَ وَ رَبِّي فِي قَضَاءِ حَوَائِجِي - فَإِنَّهَا تُقْضَى إِنْ شَاءَ اَللَّهُ تَعَالَى
📚 عده الداعی ج۱ ص۶۴
🔷🔶 در ضمن علماء اهل سنت نیز تفاوتی در توسل و استغاثه به پیامبر برای دوران حیات و ممات ایشان قائل نشدند
✅ سمهودی از کبار علماء اهل سنت استغاثه به پیامبر را ثابت از فعل انبیاء و مرسلین و سیرت سلف صالحین می داند و می گوید این مسئله در تمامی احوال اتفاق افتاده است در قبل از خلقت پیامبر و بعد از آن و در مدت حیات دنیوی و مدت برزخی آن و حتی عرصه های روز قیامت ⤵️
👈🏾👈🏾👈👈 اعلم أن الاستغاثة والتشفع بالنبي صلى الله عليه وسلم وبجاهه وبركته إلى ربه تعالى من فعل الأنبياء والمرسلين، وسير السلف الصالحين، واقع في كل حال، قبل خلقه صلى الله تعالى عليه وسلم وبعد خلقه، في حياته الدنيوية ومدة البرزخ وعرصات القيامة.
📚وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفى ج4 ص193
🔷🔶 ابن حجر هیتمی و شمار زیادی از علماء اهل سنت نیز فتوا به جواز و استحباب توسل و استغاثه در هر دورانی داده اند .
خلاصتاً بنا بر روایت مذکور خداوند بخاطر ائمه علیهم السلام دعاها را اجابت و بلا را رفع و رحمت را نازل می کند بنابراین ائمه وسیله ما برای رسیدن به خدا هستند و راه ما برای بر اورده کردن حاجات و دعاها توسل و استغاثه به آنان علیهم السلام است .
✅ الله متعال می فرماید : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ [۳۵ مائده ]
💎 الامام زين العابدين عليه السلام في دعائِهِ يَومَ عَرَفَةَ :
👈 رَبِّ صَلِّ عَلى أطائِبِ أهلِ بَيتِهِ الَّذينَ اختَرتَهُم لِأَمرِكَ، وجَعَلتَهُم خَزَنَةَ عِلمِكَ ، وحَفَظَةَ دِينكَ ، وخُلَفاءَكَ في أرضِكَ، وحُجَجَكَ عَلى عِبادِكَ ، وطَهَّرتَهُم مِنَ الرِّجسِ والدَّنَسِ تَطهيرًا بِإِرادَتِكَ، 👈🏽وجَعَلتَهُمُ الوَسيلَةَ إلَيكَ ، والمَسلَكَ إلى جَنَّتِكَ.
📖 صحيفة سجادية، دعاء۴۷، ص۱۹۰
خــــــتــــــــــــام
#توسل
#استغاثه
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
✅ مناقـــــشه اۍ حــــول دلالــــت روایـــــت و اثبـــــات مشـــــروعـــــیت توســــــل و استغـــــاثه از طـــــریـــــق آن 👉
💢 پس از مالاندن صورت ناصبی به سنگ توالت اکنون ثابت خواهم کرد روایت مشروعیت و بلکه استحباب توسل و استغاثه را ثابت می کند .
✅ در آن روایت #صحیح_السند آمده است :
🔷🔶 بخاطر ائمه باران نازل می شود .
🔶🔷 بخاطر ائمه دعاها مستجاب می شود .
🔷🔶 و بخاطر ائمه خدا بلا را دفع و رحمت را نازل می کند .
>>> #مهم / وقتی خداوند بخاطر ائمه باران را نازل، دعاها را مستجاب، بلا را دفع و رحمت را نازل می کند
بنابراین مخاطب قرار دادن ائمه و استغاثه به آنان جهت بر آورده شدن حاجات کاملاً شرعی است و جواز دارد و بلکه مستحب است زیرا با درخواست ائمه علیهم السلام از خداوند جهت بر آوردن حاجات ما که از آنان طلب کرده ایم خداوند دعاهای ما را مستجاب می کند .
📌 شاید اینجا #سوالی مطرح شود و ان این است که پس چرا شما به جای اینکار خودتون از خدا مستقیم طلب نمی کنید !؟؟؟
✅ پاسخ : زیرا ما مستجاب الدعوه نیستیم و جایگاهی که ائمه نزد خداوند دارند را ما نداریم، بنابراین با درخواست مستقیم از خداوند درخواست ما به احتمال زیاد اجابت نشود .
📌 در حالی که با استغاثه به اهل بیت و طلب از آنان، خداوند حاجات ما را بخاطر آنان برآورده می کند همانگونه که در متن روایت مذکور آمده است که خداوند بخاطر ائمه دعاها را اجابت می کند
⚜ 𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🔱 و نمونه ای از این مسئله در قرآن وجود دارد :
💢 وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحيماً
✅ و اگر اين مخالفان، هنگامىكه به خود ستم مىكردند (معصیت و نافرمانی کردند) به نزد تو مىآمدند، و از خدا طلب آمرزش مىكردند، و پيامبر هم براى آنها استغفار مىكرد، خدا را توبهپذير و مهربان مىيافتند.
این نشان می دهد جایگاه کسی که از خدا درخواست می کند بسیار مهم است به جهت استجابت دعا
و ار انجایی که ما جایگاهی نداریم بنابراین باید با توسل و استغاثه به پیامبر و اهل بیت حاجات خود را مطرح کنیم
💎 شاید افاضه شود این مختص دوران حیات انهاست اما اکنون آنها سماعی از ما ندارند و ارتباط آنها با ما قطع است پس استغاثه به آنها درست نیست :
📌می گوییم ما قائل به سماع ائمه علیهم السلام و ارتباطشان با خود هستیم همانگونه که در دعا از امام صادق نقل شده است اینگونه دعا کنیم :
🛎 مِثْلُ مَا رُوِيَ عَنِ اَلصَّادِقِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ مَنْ كَانَ لَهُ حَاجَةٌ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلْيَقِفْ عِنْدَ رَأْسِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ لْيَقُلْ يَا أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّكَ تَشْهَدُ مَقَامِي وَ تَسْمَعُ كَلاَمِي وَ أَنَّكَ حَيٌّ عِنْدَ رَبِّكَ تُرْزَقُ فَاسْأَلْ رَبَّكَ وَ رَبِّي فِي قَضَاءِ حَوَائِجِي - فَإِنَّهَا تُقْضَى إِنْ شَاءَ اَللَّهُ تَعَالَى
📚 عده الداعی ج۱ ص۶۴
🔷🔶 در ضمن علماء اهل سنت نیز تفاوتی در توسل و استغاثه به پیامبر برای دوران حیات و ممات ایشان قائل نشدند
✅ سمهودی از کبار علماء اهل سنت استغاثه به پیامبر را ثابت از فعل انبیاء و مرسلین و سیرت سلف صالحین می داند و می گوید این مسئله در تمامی احوال اتفاق افتاده است در قبل از خلقت پیامبر و بعد از آن و در مدت حیات دنیوی و مدت برزخی آن و حتی عرصه های روز قیامت ⤵️
👈🏾👈🏾👈👈 اعلم أن الاستغاثة والتشفع بالنبي صلى الله عليه وسلم وبجاهه وبركته إلى ربه تعالى من فعل الأنبياء والمرسلين، وسير السلف الصالحين، واقع في كل حال، قبل خلقه صلى الله تعالى عليه وسلم وبعد خلقه، في حياته الدنيوية ومدة البرزخ وعرصات القيامة.
📚وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفى ج4 ص193
🔷🔶 ابن حجر هیتمی و شمار زیادی از علماء اهل سنت نیز فتوا به جواز و استحباب توسل و استغاثه در هر دورانی داده اند .
خلاصتاً بنا بر روایت مذکور خداوند بخاطر ائمه علیهم السلام دعاها را اجابت و بلا را رفع و رحمت را نازل می کند بنابراین ائمه وسیله ما برای رسیدن به خدا هستند و راه ما برای بر اورده کردن حاجات و دعاها توسل و استغاثه به آنان علیهم السلام است .
✅ الله متعال می فرماید : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ [۳۵ مائده ]
💎 الامام زين العابدين عليه السلام في دعائِهِ يَومَ عَرَفَةَ :
👈 رَبِّ صَلِّ عَلى أطائِبِ أهلِ بَيتِهِ الَّذينَ اختَرتَهُم لِأَمرِكَ، وجَعَلتَهُم خَزَنَةَ عِلمِكَ ، وحَفَظَةَ دِينكَ ، وخُلَفاءَكَ في أرضِكَ، وحُجَجَكَ عَلى عِبادِكَ ، وطَهَّرتَهُم مِنَ الرِّجسِ والدَّنَسِ تَطهيرًا بِإِرادَتِكَ، 👈🏽وجَعَلتَهُمُ الوَسيلَةَ إلَيكَ ، والمَسلَكَ إلى جَنَّتِكَ.
📖 صحيفة سجادية، دعاء۴۷، ص۱۹۰
خــــــتــــــــــــام
#توسل
#استغاثه
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
┄┅━𖣐⚜﴾﷽﴿⚜𖣐━┅┄
✅ در روایت #صحیح_السندۍ امام محمد باقر مۍ فرماید شیـــ👹ـــطان معـــــرفت
ابوبـــ👺ــکر و عمـــ👺ــر را به دل عمریــــــه اندخته است .
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🔶 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَخْبِرْنِي عَنْ مَعْرِفَةِ اَلْإِمَامِ مِنْكُمْ وَاجِبَةٌ عَلَى جَمِيعِ اَلْخَلْقِ فَقَالَ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بَعَثَ مُحَمَّداً صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِلَى اَلنَّاسِ أَجْمَعِينَ رَسُولاً وَ حُجَّةً لِلَّهِ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِهِ فِي أَرْضِهِ فَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ بِمُحَمَّدٍ رَسُولِ اَللَّهِ وَ اِتَّبَعَهُ وَ صَدَّقَهُ فَإِنَّ مَعْرِفَةَ اَلْإِمَامِ مِنَّا وَاجِبَةٌ عَلَيْهِ وَ مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ لَمْ يَتَّبِعْهُ وَ لَمْ يُصَدِّقْهُ وَ يَعْرِفْ حَقَّهُمَا فَكَيْفَ يَجِبُ عَلَيْهِ مَعْرِفَةُ اَلْإِمَامِ وَ هُوَ لاَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ يَعْرِفُ حَقَّهُمَ
✅ زراره مىگويد:به امام باقر عليه السّلام گفتم : به من خبر بده كه آيا شناختن امام از شما خانواده بر تمام خلق واجب است؟
فرمود : به راستى خداى عز و جل محمد صلّى اللّه عليه و اله را براى همه مردم فرستاد و او حجت خداست بر همه خلق روى زمين، هركس ايمان به خدا و رسول او دارد و از او پيروى كند و او را تصديق نمايد شناخت و معرفت امام از ما هم بر او واجب است،
و هركس ايمان به خدا و رسولش ندارد و پيرو او نيست و او را باور ندارد و خدا و پيامبر را نشناسد چطور شناخت امام بر او واجب شود با اينكه او ايمان به خدا و رسول او ندارد و حق آنها را نمى شناسد.
📌 قَالَ قُلْتُ فَمَا تَقُولُ فِيمَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ يُصَدِّقُ رَسُولَهُ فِي جَمِيعِ مَا أَنْزَلَ اَللَّهُ يَجِبُ عَلَى أُولَئِكَ حَقُّ مَعْرِفَتِكُمْ قَالَ نَعَمْ أَ لَيْسَ هَؤُلاَءِ يَعْرِفُونَ فُلاَناً وَ فُلاَناً قُلْتُ بَلَى قَالَ أَ تَرَى أَنَّ اَللَّهَ هُوَ اَلَّذِي أَوْقَعَ فِي قُلُوبِهِمْ مَعْرِفَةَ هَؤُلاَءِ
👈 وَ اَللَّهِ مَا أَوْقَعَ ذَلِكَ فِي قُلُوبِهِمْ إِلاَّ اَلشَّيْطَانُ
لاَ وَ اَللَّهِ مَا أَلْهَمَ اَلْمُؤْمِنِينَ حَقَّنَا إِلاَّ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ
📚 الکافي ج ۱، ص ۱۸۰
✅ گفتم:پس چه مىفرمائيد دربارۀ كسى كه ايمان به خدا و رسولش دارد و به آنچه بر پيامبرش نازل كرده ايمان دارد بر چنين افرادى شناخت شما لازم است؟
فرمود:آرى، مگر اينان (اهل سنت) نيستند كه فلان و فلان را مىشناسند؟ (ابا بكر و عمر را )
گفتم:چرا، فرمود نظرت اين است كه خدا معرفت و شناخت فلان و فلان را در دلشان انداخته؟؟؟؟ به خدا سوگند كه جز شيطان معرفت آنها را در دلشان نينداخته است.
و نه بخدا که حق ما را جز خداوند به مؤمنان الهام نكرده است.
✅ سند روایت هیچ مشکلی ندارد و مراد از فلان و فلان هم کاملاً مشخص است نزد ما که ابوبکر و عمر است .
🪼 علامه ی مجلسی (قدس سره) می گوید :
🔺🔻 الحديث الثالث : صحيح.
📚 مراه العقول ج۲ ص۳۰۲
🪼 علامه صافی گلپایگانی (رحمه الله) :
🔻🔺 ما رواه شيخنا الكليني- رحمه اللّٰه- في الصحيح....
📚 فقه الحج ج۱ ص۳۱۹
🪼 سید صادق روحانی (رحمه الله) :
🔻🔺كصحيح زرارة عن الامام الباقر (ع)....
📚 فقه الصادق ج۷ ص۷۸
🪼 شیخ محمد قمی (رحمه الله) :
🔻🔺 ما رواه بإسناده الصحيح عن زرارة قال: قلت لأبي جعفر عليه السّلام.....
📚 الولاية الالهية الاسلامية ج۱ ص۱۳۸
🪼 همچنین رجالی متشدد شیخ اصف محسنی :
📚 معجم الاحادیث المعتبره ج۲ ص۳۳
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
✅ در روایت #صحیح_السندۍ امام محمد باقر مۍ فرماید شیـــ👹ـــطان معـــــرفت
ابوبـــ👺ــکر و عمـــ👺ــر را به دل عمریــــــه اندخته است .
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🔶 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَخْبِرْنِي عَنْ مَعْرِفَةِ اَلْإِمَامِ مِنْكُمْ وَاجِبَةٌ عَلَى جَمِيعِ اَلْخَلْقِ فَقَالَ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بَعَثَ مُحَمَّداً صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِلَى اَلنَّاسِ أَجْمَعِينَ رَسُولاً وَ حُجَّةً لِلَّهِ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِهِ فِي أَرْضِهِ فَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ بِمُحَمَّدٍ رَسُولِ اَللَّهِ وَ اِتَّبَعَهُ وَ صَدَّقَهُ فَإِنَّ مَعْرِفَةَ اَلْإِمَامِ مِنَّا وَاجِبَةٌ عَلَيْهِ وَ مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ لَمْ يَتَّبِعْهُ وَ لَمْ يُصَدِّقْهُ وَ يَعْرِفْ حَقَّهُمَا فَكَيْفَ يَجِبُ عَلَيْهِ مَعْرِفَةُ اَلْإِمَامِ وَ هُوَ لاَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ يَعْرِفُ حَقَّهُمَ
✅ زراره مىگويد:به امام باقر عليه السّلام گفتم : به من خبر بده كه آيا شناختن امام از شما خانواده بر تمام خلق واجب است؟
فرمود : به راستى خداى عز و جل محمد صلّى اللّه عليه و اله را براى همه مردم فرستاد و او حجت خداست بر همه خلق روى زمين، هركس ايمان به خدا و رسول او دارد و از او پيروى كند و او را تصديق نمايد شناخت و معرفت امام از ما هم بر او واجب است،
و هركس ايمان به خدا و رسولش ندارد و پيرو او نيست و او را باور ندارد و خدا و پيامبر را نشناسد چطور شناخت امام بر او واجب شود با اينكه او ايمان به خدا و رسول او ندارد و حق آنها را نمى شناسد.
📌 قَالَ قُلْتُ فَمَا تَقُولُ فِيمَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ يُصَدِّقُ رَسُولَهُ فِي جَمِيعِ مَا أَنْزَلَ اَللَّهُ يَجِبُ عَلَى أُولَئِكَ حَقُّ مَعْرِفَتِكُمْ قَالَ نَعَمْ أَ لَيْسَ هَؤُلاَءِ يَعْرِفُونَ فُلاَناً وَ فُلاَناً قُلْتُ بَلَى قَالَ أَ تَرَى أَنَّ اَللَّهَ هُوَ اَلَّذِي أَوْقَعَ فِي قُلُوبِهِمْ مَعْرِفَةَ هَؤُلاَءِ
👈 وَ اَللَّهِ مَا أَوْقَعَ ذَلِكَ فِي قُلُوبِهِمْ إِلاَّ اَلشَّيْطَانُ
لاَ وَ اَللَّهِ مَا أَلْهَمَ اَلْمُؤْمِنِينَ حَقَّنَا إِلاَّ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ
📚 الکافي ج ۱، ص ۱۸۰
✅ گفتم:پس چه مىفرمائيد دربارۀ كسى كه ايمان به خدا و رسولش دارد و به آنچه بر پيامبرش نازل كرده ايمان دارد بر چنين افرادى شناخت شما لازم است؟
فرمود:آرى، مگر اينان (اهل سنت) نيستند كه فلان و فلان را مىشناسند؟ (ابا بكر و عمر را )
گفتم:چرا، فرمود نظرت اين است كه خدا معرفت و شناخت فلان و فلان را در دلشان انداخته؟؟؟؟ به خدا سوگند كه جز شيطان معرفت آنها را در دلشان نينداخته است.
و نه بخدا که حق ما را جز خداوند به مؤمنان الهام نكرده است.
✅ سند روایت هیچ مشکلی ندارد و مراد از فلان و فلان هم کاملاً مشخص است نزد ما که ابوبکر و عمر است .
🪼 علامه ی مجلسی (قدس سره) می گوید :
🔺🔻 الحديث الثالث : صحيح.
📚 مراه العقول ج۲ ص۳۰۲
🪼 علامه صافی گلپایگانی (رحمه الله) :
🔻🔺 ما رواه شيخنا الكليني- رحمه اللّٰه- في الصحيح....
📚 فقه الحج ج۱ ص۳۱۹
🪼 سید صادق روحانی (رحمه الله) :
🔻🔺كصحيح زرارة عن الامام الباقر (ع)....
📚 فقه الصادق ج۷ ص۷۸
🪼 شیخ محمد قمی (رحمه الله) :
🔻🔺 ما رواه بإسناده الصحيح عن زرارة قال: قلت لأبي جعفر عليه السّلام.....
📚 الولاية الالهية الاسلامية ج۱ ص۱۳۸
🪼 همچنین رجالی متشدد شیخ اصف محسنی :
📚 معجم الاحادیث المعتبره ج۲ ص۳۳
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
┄┅━𖣐⚜﴾﷽﴿⚜𖣐━┅┄
✅ روایــــت #صحیح_السندۍ دیگر در اثبـــــات مـــــقام والاۍ اهـــــل بیـــــت و اهمـــــیت #توسل به آنان جهت بر اوردن حــــاجــــات
📌 در بخش سابق در قسمت مناقشه اینگونه مطرح کردم که :
👈 ما مستجاب الدعوه نیستیم و جایگاهی که ائمه نزد خداوند دارند را ما نداریم، بنابراین با درخواست مستقیم از خداوند درخواست ما به احتمال زیاد اجابت نشود، در حالی که با توسل و استغاثه به اهل بیت خداوند بخاطر آنان درخواست های ما را بر آورده می کند .
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🛑 برای صحت بخشۍ بیشتر به این فراز از کلام بنده، به ذهنم رسید این روایت #صحیح را قرار بدم تا هم دلیل دیگرۍ برای اثبات مشروعیت توسل و استغاثه به اهل بیت مطرح کرده باشم و هم سخن خود را به احادیث صحیح معصومین مستند کرده باشم :
✔️ .... جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَن أَبِيهِ عَن جَدِّهِ عَلَيْهِمُ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : إِنَّهُ إِذَا كَانَ يَوْمُ اَلْقِيَامَةِ وَ سَكَنَ أَهْلُ اَلْجَنَّةِ اَلْجَنَّةَ - وَ أَهْلُ اَلنَّارِ اَلنَّارَ مَكَثَ عَبدٌ فِي اَلنَّارِ سَبْعِينَ خَرِيفاً وَ اَلْخَرِيفُ سَبْعُونَ سَنَةً ثُمَّ إِنَّهُ يَسْأَلُ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ يُنَادِيهِ فَيَقُولُ يَا رَبِّ أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ لَمَّا رَحِمْتَنِي - فَيُوحِي اَللَّهُ جَلَّ جَلاَلُهُ إِلَى جَبْرَئِيلَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنِ اِهْبِطْ إِلَى عَبْدِي فَأَخْرِجْهُ - ...... فَيَهْبِطُ جَبْرَئِيلُ عَلَيهِ السَّلاَمُ إِلَى اَلنَّارِ فَيَجِدُهُ مَعْقُولاً عَلَى وَجْهِهِ فَيُخْرِجُهُ -
✅ فَيَقِفُ بَينَ يَدَيِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَيَقُولُ اَللَّهُ تَعَالَى يَا عَبْدِي كَمْ لَبِثتَ فِي اَلنَّارِ تُنَاشِدُنِي فَيَقُولُ يَا رَبِّ مَا أَحْصَيْتُهُ فَيَقُولُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَمَا وَ عِزَّتِي وَ جَلاَلِي لَوْ لاَ مَا سَأَلْتَنِي بِحَقِّهِمْ عِنْدِي لَأَطَلْتُ هَوَانَكَ فِي اَلنَّارِ وَ لَكِنَّهُ حَتْمٌ عَلَى نَفْسِي أَنْ لاَ يَسْأَلَنِي عَبدٌ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ إِلاَّ غَفَرْتُ لَهُ مَا كَانَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ وَ قَدْ غَفَرْتُ لَكَ اَلْيَوْمَ ثُمَّ يُؤْمَرُ بِهِ إِلَى اَلْجَنَّةِ .
📚 امالي شیخ مفید ج ۱، ص ۲۱۸
✅ ترجمه ی مختصر : خداوند بنده ای را پس از توسل به رسول اکرم و اهل بیت از اتش جهنم نجات می دهند و به او می گوید ای بنده ی من چه مدتی در میان آتش بودی و مرا می خواندی !؟؟ بنده می گوید پرودگارا من شمارش نکرده ام
👈 سپس الله تعالی می فرماید سوگند به عزت و شکوهم اگر مرا به حق محمد و اهل بیتش نخوانده بودی در آن آتش به درازا باقی می ماندی اما من بر خود لازم کرده ام که هر بنده ای که مرا به محمد و اهل بیتش بخواند را بیامرزم هر انچه بین من و او باشد ((یعنی حق الناس بر گردن نداشته باشد)) و امروز من تو را آمرزیدم، سپس فرمان داده می شود که به بهشت برود .
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🛎 روایت فوق نشان می دهد که تا چه میزان زیادی توسل به اهل بیت تاثیر در اجابت درخواست و دعاهای ما دارد زیرا جایگاه والا و عظمتی که اهل بیت نزد خدا داشتند جایگاه بسیار بزرگی است برای همین خداوند دعا و درخواست های ما را بخاطر انان اجابت می کند .
🔷🔶 شاید کسی ادعا کند این برای آخرت است اما در دنیا ایا روایتی وجود دارد که به این موضوع اشاره کند !؟
در پاسخ می گوییم اتفاقا روایاتی که در دنیا به این موضوع اشاره می کند متعدد و بسیاراند از جمله روایاتی که توبه ی حضرت ادم ع را عنوان می کند که خداوند بعد از #توسل ایشان به پیامبر و اهل بیت توبه ی او را پذیرفت و این موارد در کتب ما بسیار است .
✍🏼 و در کتب اهل سنت نیز روایتی با #تصحیح_حاکم نقل شده است که خداوند توبه ی حضرت آدم را بعد توسل او به رسول اکرم پذیرفت :
🟢 ....عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ رَضِيَ اللَّهُ عَنهُ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: " لَمَّا اقتَرَفَ آدَمُ الْخَطِيئَةَ قَالَ: يَا رَبِّ أَسأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ لَمَا غَفَرتَ لِي، فَقَالَ اللَّهُ: يَا آدَمُ، وَكَيفَ عَرَفْتَ مُحَمَّدًا وَلَمْ أَخْلُقْهُ؟ قَالَ: يَا رَبِّ، لِأَنَّكَ لَمَّا خَلَقْتَنِي بِيَدِكَ وَنَفَخْتَ فِيَّ مِنْ رُوحِكَ رَفَعْتُ رَأْسِي فَرَأَيْتُ عَلَىَ قَوَائِمِ الْعَرْشِ مَكْتُوبًا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ فَعَلِمْتُ أَنَّكَ لَمْ تُضِفْ إِلَى اسْمِكَ إِلَّا أَحَبَّ الْخَلْقِ إِلَيْكَ،
👈 فَقَالَ اللَّهُ: صَدَقْتَ يَا آدَمُ، إِنَّهُ لَأُحِبُّ الْخَلْقِ إِلَيَّ ادْعُنِي بِحَقِّهِ فَقَدْ غَفَرْتُ لَكَ
وَلَوْلَا مُحَمَّدٌ مَا خَلَقْتُك
✅ هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحُ الْإِسْنَادِ
📚 مستدرک ج۲ ص۶۷۲
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
✅ روایــــت #صحیح_السندۍ دیگر در اثبـــــات مـــــقام والاۍ اهـــــل بیـــــت و اهمـــــیت #توسل به آنان جهت بر اوردن حــــاجــــات
📌 در بخش سابق در قسمت مناقشه اینگونه مطرح کردم که :
👈 ما مستجاب الدعوه نیستیم و جایگاهی که ائمه نزد خداوند دارند را ما نداریم، بنابراین با درخواست مستقیم از خداوند درخواست ما به احتمال زیاد اجابت نشود، در حالی که با توسل و استغاثه به اهل بیت خداوند بخاطر آنان درخواست های ما را بر آورده می کند .
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🛑 برای صحت بخشۍ بیشتر به این فراز از کلام بنده، به ذهنم رسید این روایت #صحیح را قرار بدم تا هم دلیل دیگرۍ برای اثبات مشروعیت توسل و استغاثه به اهل بیت مطرح کرده باشم و هم سخن خود را به احادیث صحیح معصومین مستند کرده باشم :
✔️ .... جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَن أَبِيهِ عَن جَدِّهِ عَلَيْهِمُ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : إِنَّهُ إِذَا كَانَ يَوْمُ اَلْقِيَامَةِ وَ سَكَنَ أَهْلُ اَلْجَنَّةِ اَلْجَنَّةَ - وَ أَهْلُ اَلنَّارِ اَلنَّارَ مَكَثَ عَبدٌ فِي اَلنَّارِ سَبْعِينَ خَرِيفاً وَ اَلْخَرِيفُ سَبْعُونَ سَنَةً ثُمَّ إِنَّهُ يَسْأَلُ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ يُنَادِيهِ فَيَقُولُ يَا رَبِّ أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ لَمَّا رَحِمْتَنِي - فَيُوحِي اَللَّهُ جَلَّ جَلاَلُهُ إِلَى جَبْرَئِيلَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنِ اِهْبِطْ إِلَى عَبْدِي فَأَخْرِجْهُ - ...... فَيَهْبِطُ جَبْرَئِيلُ عَلَيهِ السَّلاَمُ إِلَى اَلنَّارِ فَيَجِدُهُ مَعْقُولاً عَلَى وَجْهِهِ فَيُخْرِجُهُ -
✅ فَيَقِفُ بَينَ يَدَيِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَيَقُولُ اَللَّهُ تَعَالَى يَا عَبْدِي كَمْ لَبِثتَ فِي اَلنَّارِ تُنَاشِدُنِي فَيَقُولُ يَا رَبِّ مَا أَحْصَيْتُهُ فَيَقُولُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَمَا وَ عِزَّتِي وَ جَلاَلِي لَوْ لاَ مَا سَأَلْتَنِي بِحَقِّهِمْ عِنْدِي لَأَطَلْتُ هَوَانَكَ فِي اَلنَّارِ وَ لَكِنَّهُ حَتْمٌ عَلَى نَفْسِي أَنْ لاَ يَسْأَلَنِي عَبدٌ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ إِلاَّ غَفَرْتُ لَهُ مَا كَانَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ وَ قَدْ غَفَرْتُ لَكَ اَلْيَوْمَ ثُمَّ يُؤْمَرُ بِهِ إِلَى اَلْجَنَّةِ .
📚 امالي شیخ مفید ج ۱، ص ۲۱۸
✅ ترجمه ی مختصر : خداوند بنده ای را پس از توسل به رسول اکرم و اهل بیت از اتش جهنم نجات می دهند و به او می گوید ای بنده ی من چه مدتی در میان آتش بودی و مرا می خواندی !؟؟ بنده می گوید پرودگارا من شمارش نکرده ام
👈 سپس الله تعالی می فرماید سوگند به عزت و شکوهم اگر مرا به حق محمد و اهل بیتش نخوانده بودی در آن آتش به درازا باقی می ماندی اما من بر خود لازم کرده ام که هر بنده ای که مرا به محمد و اهل بیتش بخواند را بیامرزم هر انچه بین من و او باشد ((یعنی حق الناس بر گردن نداشته باشد)) و امروز من تو را آمرزیدم، سپس فرمان داده می شود که به بهشت برود .
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🛎 روایت فوق نشان می دهد که تا چه میزان زیادی توسل به اهل بیت تاثیر در اجابت درخواست و دعاهای ما دارد زیرا جایگاه والا و عظمتی که اهل بیت نزد خدا داشتند جایگاه بسیار بزرگی است برای همین خداوند دعا و درخواست های ما را بخاطر انان اجابت می کند .
🔷🔶 شاید کسی ادعا کند این برای آخرت است اما در دنیا ایا روایتی وجود دارد که به این موضوع اشاره کند !؟
در پاسخ می گوییم اتفاقا روایاتی که در دنیا به این موضوع اشاره می کند متعدد و بسیاراند از جمله روایاتی که توبه ی حضرت ادم ع را عنوان می کند که خداوند بعد از #توسل ایشان به پیامبر و اهل بیت توبه ی او را پذیرفت و این موارد در کتب ما بسیار است .
✍🏼 و در کتب اهل سنت نیز روایتی با #تصحیح_حاکم نقل شده است که خداوند توبه ی حضرت آدم را بعد توسل او به رسول اکرم پذیرفت :
🟢 ....عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ رَضِيَ اللَّهُ عَنهُ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: " لَمَّا اقتَرَفَ آدَمُ الْخَطِيئَةَ قَالَ: يَا رَبِّ أَسأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ لَمَا غَفَرتَ لِي، فَقَالَ اللَّهُ: يَا آدَمُ، وَكَيفَ عَرَفْتَ مُحَمَّدًا وَلَمْ أَخْلُقْهُ؟ قَالَ: يَا رَبِّ، لِأَنَّكَ لَمَّا خَلَقْتَنِي بِيَدِكَ وَنَفَخْتَ فِيَّ مِنْ رُوحِكَ رَفَعْتُ رَأْسِي فَرَأَيْتُ عَلَىَ قَوَائِمِ الْعَرْشِ مَكْتُوبًا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ فَعَلِمْتُ أَنَّكَ لَمْ تُضِفْ إِلَى اسْمِكَ إِلَّا أَحَبَّ الْخَلْقِ إِلَيْكَ،
👈 فَقَالَ اللَّهُ: صَدَقْتَ يَا آدَمُ، إِنَّهُ لَأُحِبُّ الْخَلْقِ إِلَيَّ ادْعُنِي بِحَقِّهِ فَقَدْ غَفَرْتُ لَكَ
وَلَوْلَا مُحَمَّدٌ مَا خَلَقْتُك
✅ هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحُ الْإِسْنَادِ
📚 مستدرک ج۲ ص۶۷۲
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⬛️ فرا رسیدن اربعین حسینی و الحاق سر های مبارک به اجساد مطهر آل محمد را تسلیت عرض می کنم 🏴
⚫️ قـم جـدد الـحزن في العشرين من صفرِ
⚫️ فـــفــيــه ردت رؤوس الآل لــلــحــفـرِ
⚫️ آل الــنــبـي الـــتــي حــلــت دمــاؤهــم
⚫️ فــي ديــن قـوم جـميع الـكفر مـنه بـري
🔺🎥🔻 ویدیو از عزاداری ساعاتی قبل موکب
شیعیان قطیف عربستان با حضور در حرم حضرت امام حسین ﴿؏َـلَیـہ السَّـلام﴾
▪️اللَّهُمَّ يَا رَبِّ الْحُسَيْن ، بِحَقّ الْحُسَيْن
▪️أَشْفِي صَدْر الْحُسَيْن ، بِظُهُور الْحِجَّة
اللَّهُمّ عَجَّل لِوَلِيِّك الْفَرْج
🏴 #آجرك_الله_يا_صاحب_الزمان
🏴 #اربعین
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
⚫️ قـم جـدد الـحزن في العشرين من صفرِ
⚫️ فـــفــيــه ردت رؤوس الآل لــلــحــفـرِ
⚫️ آل الــنــبـي الـــتــي حــلــت دمــاؤهــم
⚫️ فــي ديــن قـوم جـميع الـكفر مـنه بـري
🔺🎥🔻 ویدیو از عزاداری ساعاتی قبل موکب
شیعیان قطیف عربستان با حضور در حرم حضرت امام حسین ﴿؏َـلَیـہ السَّـلام﴾
▪️اللَّهُمَّ يَا رَبِّ الْحُسَيْن ، بِحَقّ الْحُسَيْن
▪️أَشْفِي صَدْر الْحُسَيْن ، بِظُهُور الْحِجَّة
اللَّهُمّ عَجَّل لِوَلِيِّك الْفَرْج
🏴 #آجرك_الله_يا_صاحب_الزمان
🏴 #اربعین
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
┄┅━𖣐⚜﴾ ﷽ ﴿⚜𖣐━┅┄
🔷🟢🔷 بــــرسۍ وثاقــــت جنـــاب ابراهــــیم بـــن عـــمر الیـــمانــی ﴿رُضْوان اللهِ ؏َـــلَیْه﴾
🤏🏽 با توجه به طرح شبهاتۍ در باب وثاقت این شخصیت موثق و ممدوح در مذهب ما شیعیان از سوۍ #ملحــــدیــــن و اسلام #ستـــیــــزان بر آن آمدیم وثاقت ایشان را طی این کنفرانس به اثبات رسانده و شبهات مطرح را در سنگ توالت نهاده و بر آن سیفون را بکشیم .
👈 جهت حفظ بار علمۍ مطالب به پیشنهاد برادران تصمیم گرفتم به جاۍ ردیه زدن بر خبثاء، کنفرانس و مطالب را به صورت مستقل و جداگانه قرار دهم تا هم بار علمۍ حفظ شود و هم رد شبهات به این طریق رغم بخورد .
☆🪼☆𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🔻🔺 این کنفرانس 3 بخش خواهد داشت .
⫸ بخـش اول : تصریـــح به وثاقــــت ایشـــــان از ســــوۍ متـــقدمـــین و موئیــــدات آن
✅ شیخ نجاشۍ از بزرگان متقدم رجالی وثاقت ایشان در کتاب رجال خود را بیان فرموده است :
▫️إبراهيم بن عمر اليماني الصنعاني
🔸شيخ من أصحابنا ثقة
>>> روى عن أبي جعفر وأبي عبد الله عليهماالسلام ، ذكر ذلك ، أبو العباس وغيره.
📚 رجال النجاشی ج۱ ص۲۰
✅ شیخ طوسۍ در الفهرست و رجال خود از تعبیر [[ له أصل و له اصول ]] استفاده کرده است و این تعبیر موئید توثیق ایشان از سوۍ شیخ نجاشی است :
▫️إبراهيم بن عمر اليماني، وهو الصنعاني.
🔸له أصل
📚 الفهرست ج۱ ص۴۳
▫️ابراهيم بن عمر الصنعانى اليماني
🔸له اصول رواها عنه حماد بن عيسى.
📚 رجال الطوسی ج۱ ص۱۰۳
🔱 منظور از عبارت له اصل یا له اصول آن است که صاحب اصل و مصنف از اصول اربعمائه است که متاسفانه بدست ما نرسیده است
👈🏼 برخی از علماء این تعبیر را حمل بر وثاقت کرده اند که ما با این نظریه همراهی نکرده و آن را صحیح نمی بینیم اما قطع به یقین آن را بعنوان مدحۍ می دانیم که در کنار توثیق موید آن خواهد بود .
🔰 سید عبدالکریم حسنی عاملی :
>>> توثيق كل ما كان له أصل دون من كان له كتاب، فالتوثيق يتبع العنوان مثل عنوان " له أصل ". ونحن لا نقول بقاعدة: " كل من كان له أصل فهو ثقة " كما سنرى في التوثيقات العامة،
🤏 نعم هو من مؤيدات التوثيق.
📚 الوجیز النافع فی علم الرجال ج۱ ص۱۲
✔️ علامه ی مجلسی نیز آن را #مدح_عظیم دانسته است هنگامی که در مورد یک راوی دیگری که صاحب اصل بود سخن گفته اند :
🔸 وكون كتابه أصلا ، عندي مدح عظيم فالخبر حسن موثق
📚 مراه العقول ج۱۰ ص۱۲۴
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
✅ بنابراین در زمینه ی ابراهیم بن عمر الیمانی ﴿رَحِمَهُ الله﴾ هنگامی که این مدح شیخ طوسی در کنار توثیق شیخ نجاشی قرار بگیرد موئید آن خواهد بود
علی الخصوص در زمانۍ که شیخ صدوق ﴿رُضْوان اللهِ ؏َـــلَیْه﴾ حکم به اعتبار و صحت اصل ایشان کرده است و مصنف ابراهیم بن عمر معتمد شیخ صدوق در نقل بسیارۍ از روایات در کتاب من لا یحضره الفقیه بوده است .
🔱 شیخ نمازۍ شاهرودۍ ﴿رَحِمَهُ الله﴾ :
🔷 و كتابه من الأصول المشهورة المعتمدة حكم الصدوق- في يه- بصحته، و استخرج منها أحاديث كتابه، و كلام الصدوق في أول كتابه إن لم يكن أقوى من كلام القمي في أول تفسيره لم يكن أدنى، فلا يتأمل في وثاقته.
📚 مستدرکات علم الرجال ج۱ ص۱۸۱
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
✅ همچنین ناقل اصل ایشان که معتمد مشایخ بوده است و نیز طریق شیخ صدوق به کتاب اوست حماد بن عیسی (رضوان الله علیه) است که از اصحاب اجماع و اجلاء آنان به شمار مۍ رود :
✔️ شیخ کشی : أَجْمَعَتِ الْعِصَابَةُ عَلَى تَصْحِيحِ مَا يَصِحُّ مِنْ هَؤُلَاءِ وَ تَصْدِيقِهِمْ لِمَا يَقُولُونَ، وَ أَقَرُّوا لَهُمْ بِالْفِقْهِ، مِنْ دُونِ أُولَئِكَ السِّتَّةِ الَّذِينَ عَدَدْنَاهُمْ وَ سَمَّيْنَاهُمْ، سِتَّةُ نَفَرٍ: جَمِيلُ بْنُ دَرَّاجٍ، وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُسْكَانَ، وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ بُكَيْرٍ،
👈وَحَمَّادُ بْنُ عِيسَى👉 وَ حَمَّادُ بْنُ عُثْمَانَ، وَ أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ
📚 رجال کشی ج۱ ص۳۷۵
🔸🔹 حماد بن عیسۍ جایگاه والایۍ داشتند و از هر کسی نقل نمی کردند؛ علامه ی حلی در مورد ایشان می فرماید :
▫️كان متحرزا في الحديث
📚 رجال علامه حلی ج۱ ص۵۶
✅ بنابراین وثاقت ایشان ثابت است از تصریح به توثیق ایشان توسط شیخ نجاشۍ و همین نیز کافۍ و دافع شبهه است و ما را از مراجعه به قرائن توثیق بی نیاز می کند
اما به هر حال اگر به موئیدات و قرائن دیگر نظر کنیم هم می بینیم تایید گر وثاقت ایشان به تصریح شیخ نجاشی است
✋🏼 هر چند بنده اقوال بسیاری در این زمینه جمع آوری کرده ام ولی فعلا به همین اندازه جهت مالاندن صورت شبهه افکنان اسلام ستیز به زمین اکتفاء می کنم .
☆🪼☆𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🔷🟢🔷 بــــرسۍ وثاقــــت جنـــاب ابراهــــیم بـــن عـــمر الیـــمانــی ﴿رُضْوان اللهِ ؏َـــلَیْه﴾
🤏🏽 با توجه به طرح شبهاتۍ در باب وثاقت این شخصیت موثق و ممدوح در مذهب ما شیعیان از سوۍ #ملحــــدیــــن و اسلام #ستـــیــــزان بر آن آمدیم وثاقت ایشان را طی این کنفرانس به اثبات رسانده و شبهات مطرح را در سنگ توالت نهاده و بر آن سیفون را بکشیم .
👈 جهت حفظ بار علمۍ مطالب به پیشنهاد برادران تصمیم گرفتم به جاۍ ردیه زدن بر خبثاء، کنفرانس و مطالب را به صورت مستقل و جداگانه قرار دهم تا هم بار علمۍ حفظ شود و هم رد شبهات به این طریق رغم بخورد .
☆🪼☆𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🔻🔺 این کنفرانس 3 بخش خواهد داشت .
⫸ بخـش اول : تصریـــح به وثاقــــت ایشـــــان از ســــوۍ متـــقدمـــین و موئیــــدات آن
✅ شیخ نجاشۍ از بزرگان متقدم رجالی وثاقت ایشان در کتاب رجال خود را بیان فرموده است :
▫️إبراهيم بن عمر اليماني الصنعاني
🔸شيخ من أصحابنا ثقة
>>> روى عن أبي جعفر وأبي عبد الله عليهماالسلام ، ذكر ذلك ، أبو العباس وغيره.
📚 رجال النجاشی ج۱ ص۲۰
✅ شیخ طوسۍ در الفهرست و رجال خود از تعبیر [[ له أصل و له اصول ]] استفاده کرده است و این تعبیر موئید توثیق ایشان از سوۍ شیخ نجاشی است :
▫️إبراهيم بن عمر اليماني، وهو الصنعاني.
🔸له أصل
📚 الفهرست ج۱ ص۴۳
▫️ابراهيم بن عمر الصنعانى اليماني
🔸له اصول رواها عنه حماد بن عيسى.
📚 رجال الطوسی ج۱ ص۱۰۳
🔱 منظور از عبارت له اصل یا له اصول آن است که صاحب اصل و مصنف از اصول اربعمائه است که متاسفانه بدست ما نرسیده است
👈🏼 برخی از علماء این تعبیر را حمل بر وثاقت کرده اند که ما با این نظریه همراهی نکرده و آن را صحیح نمی بینیم اما قطع به یقین آن را بعنوان مدحۍ می دانیم که در کنار توثیق موید آن خواهد بود .
🔰 سید عبدالکریم حسنی عاملی :
>>> توثيق كل ما كان له أصل دون من كان له كتاب، فالتوثيق يتبع العنوان مثل عنوان " له أصل ". ونحن لا نقول بقاعدة: " كل من كان له أصل فهو ثقة " كما سنرى في التوثيقات العامة،
🤏 نعم هو من مؤيدات التوثيق.
📚 الوجیز النافع فی علم الرجال ج۱ ص۱۲
✔️ علامه ی مجلسی نیز آن را #مدح_عظیم دانسته است هنگامی که در مورد یک راوی دیگری که صاحب اصل بود سخن گفته اند :
🔸 وكون كتابه أصلا ، عندي مدح عظيم فالخبر حسن موثق
📚 مراه العقول ج۱۰ ص۱۲۴
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
✅ بنابراین در زمینه ی ابراهیم بن عمر الیمانی ﴿رَحِمَهُ الله﴾ هنگامی که این مدح شیخ طوسی در کنار توثیق شیخ نجاشی قرار بگیرد موئید آن خواهد بود
علی الخصوص در زمانۍ که شیخ صدوق ﴿رُضْوان اللهِ ؏َـــلَیْه﴾ حکم به اعتبار و صحت اصل ایشان کرده است و مصنف ابراهیم بن عمر معتمد شیخ صدوق در نقل بسیارۍ از روایات در کتاب من لا یحضره الفقیه بوده است .
🔱 شیخ نمازۍ شاهرودۍ ﴿رَحِمَهُ الله﴾ :
🔷 و كتابه من الأصول المشهورة المعتمدة حكم الصدوق- في يه- بصحته، و استخرج منها أحاديث كتابه، و كلام الصدوق في أول كتابه إن لم يكن أقوى من كلام القمي في أول تفسيره لم يكن أدنى، فلا يتأمل في وثاقته.
📚 مستدرکات علم الرجال ج۱ ص۱۸۱
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
✅ همچنین ناقل اصل ایشان که معتمد مشایخ بوده است و نیز طریق شیخ صدوق به کتاب اوست حماد بن عیسی (رضوان الله علیه) است که از اصحاب اجماع و اجلاء آنان به شمار مۍ رود :
✔️ شیخ کشی : أَجْمَعَتِ الْعِصَابَةُ عَلَى تَصْحِيحِ مَا يَصِحُّ مِنْ هَؤُلَاءِ وَ تَصْدِيقِهِمْ لِمَا يَقُولُونَ، وَ أَقَرُّوا لَهُمْ بِالْفِقْهِ، مِنْ دُونِ أُولَئِكَ السِّتَّةِ الَّذِينَ عَدَدْنَاهُمْ وَ سَمَّيْنَاهُمْ، سِتَّةُ نَفَرٍ: جَمِيلُ بْنُ دَرَّاجٍ، وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُسْكَانَ، وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ بُكَيْرٍ،
👈وَحَمَّادُ بْنُ عِيسَى👉 وَ حَمَّادُ بْنُ عُثْمَانَ، وَ أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ
📚 رجال کشی ج۱ ص۳۷۵
🔸🔹 حماد بن عیسۍ جایگاه والایۍ داشتند و از هر کسی نقل نمی کردند؛ علامه ی حلی در مورد ایشان می فرماید :
▫️كان متحرزا في الحديث
📚 رجال علامه حلی ج۱ ص۵۶
✅ بنابراین وثاقت ایشان ثابت است از تصریح به توثیق ایشان توسط شیخ نجاشۍ و همین نیز کافۍ و دافع شبهه است و ما را از مراجعه به قرائن توثیق بی نیاز می کند
اما به هر حال اگر به موئیدات و قرائن دیگر نظر کنیم هم می بینیم تایید گر وثاقت ایشان به تصریح شیخ نجاشی است
✋🏼 هر چند بنده اقوال بسیاری در این زمینه جمع آوری کرده ام ولی فعلا به همین اندازه جهت مالاندن صورت شبهه افکنان اسلام ستیز به زمین اکتفاء می کنم .
☆🪼☆𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
☆🪼☆𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
⫸ بخـش دوم : ادله ۍ جرح و نپذیرفتن توثیق ایشان
✍🏼 این ادله در دو مورد زیر خلاصه می شود که آن را ان شاءالله در این مطلب به چالش خواهم کشید .
⚜ ❶جرح او در کتاب منتسب به ابن غضائری
⚜ ❷ تشکیک به توثیق ایشان توسط شیخ نجاشی و نظر به نقل توثیق او با استدلال به [[ذکر ذلک ابوالعباس]] در انتهای عبارت شیخ ﴿رَحِمَهُ الله﴾
♻️ در این بخش مورد اول را برسی می کنیم، هر چند گفتنی ها گفته شد اما دوباره مروری بر آنها کرده و مطالب جدیدی نیز بیان می کنیم .
📌 در مورد کتاب ابن غضائری علماء درباره این کتاب اختلاف زیادی پیدا کردند و به چندین گروه تقسیم شدند .
❶ دسته اول علماء فرموده اند کلاً صحت انتساب آن به ابن غضائری ثابت نیست .
🪼 https://www.tgoop.com/ansar_alaghidah/7109
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
❷ دسته دوم فرموده اند که صحت انتساب ثابت است اما در توثیق و مدح و جرح بدون معارض از آن بهره می بریم ولی در صورت جرح به ثقات جرح او را بی اعتبار می دانیم .
[[ مورد پنجم تا سیزدهم ]]
🪼 https://www.tgoop.com/ansar_alaghidah/7109
🤏🏽 بعنوان مثال در خود مطلبی که اسلام ستیزان منتشر کرده اند از اقوال علماء اگر دقت شود در خود آن مطالب علماء یا تشکیک به اعتبار کتاب وارد کرده اند و یا آنکه در زمینه جرح های ابن غضائری مبنا را عدم قبول آن بیان کرده اند یا اساسا از نظر خود را بیان نمی کردند بلکه نقل و قول از یک دو نفر از علماء داشتند .
🔷 بعنوان مثال استاد محمد تقی شهیدی که جناب نا محترم اسلام ستیز خیلی به اقوال ایشون استناد می کنند وثاقت ابراهیم بن عمر یمانی را به استناد توثیق از سوی شیخ نجاشی می پذیرند :
◽️ استاد محمد تقی شهیدی : این روایت را حماد بن عیسی از سیابه و ابراهیم بن عمر نقل کرده است. سیابه بن ایوب مجهول است،
👈 اما ابراهیم بن عمر ثقه است؛ چون نجاشی او را توثیق کرده است
🔮 مراجعه شود .
#هیفدهم
🔶 و یا علامه سید بحر العلوم (ره) که اعتبار کتاب رجال ابن غضائری را قبول دارد اما ابراهیم بن عمر را از اجلاء و بزرگان ثقات دانسته و با شدید لحن انتقاد به ابن الغضائری و جرح های او وارد می کند :
◽️علامه بحر العلوم : و ناهيك بهذه المجاهرة في الرد من هذا الشيخ الذى بلغ الغاية في تضعيف الروايات و الطعن في الرواة، حتى قيل: ان السالم من رجال الحديث من سلم منه، و إن الاعتماد على كتابه في الجرح طرح لما سواه من من الكتب. و لو لا أن هذا الأصل من الأصول المعتمدة المتلقاة بالقبول بين الطائفة، لما سلم من طعنه و غمزه-على ما جرت به عادته في كتابه الموضوع لهذا الغرض-فانه قد ضعف فيه كثيرا من أجلاء الأصحاب المعروفين بالتوثيق، نحو ابراهيم بن سليمان بن حيان،
👈 و ابراهيم بن عمر اليماني 👉
📚 الفوائد الرجالیه ج۲ ص۳۶۹
🔹 و یا استاد جواد شبیری زنجانی که از مدافعان انتساب و صحت کتاب رجال ابن الغضائری هست خود می گوید : نتیجه اینکه متفرداتی که ابن غضائری به تنهایی آنها را تضعیف می کند نمی تواند منشأ تضعیف باشد.
🔮 مراجعه شود .
◽️ و پدر او مرجع عالیقدر آیت الله شبیری زنجانی که نیز همین عقیده را در صحت انتساب رجال ابن غضائری دارد اما ابراهیم بن عمر یمانی را جزء ثقات می شمارد .
🔺🔻 در نتیجه حتی بر فرض قبول کتاب نیز باز علماء بر جرح های ابن غضائری اعتماد ندارند و انها را نمی پذیرند، مخصوصاً هنگامی که جرحش با توثیقات تعارض داشته باشند و در این مورد این رخ داده است .
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
❸ دسته ی سوم علماء گفته اند این کتاب به کلی موضوع و جعلی هست و توسط دشمنان تشیع جهت زیر سوال بردن ثقات و اعلام مذهب وضع شده است بنابراین کلیت کتاب ساقط از اعتبار است .
[[ مورد چهاردهم تا شازندهم ]]
🪼 https://www.tgoop.com/ansar_alaghidah/7110
#هجدهم
✅ سید عبدالکریم حسنی عاملی می گوید : يحتمل قويا أن يكون بعض المعاندين قد اطلع على الأمر _أي وجود كتاب مهم لمصنّف مهم قد اختفى من بين أيدينا- فوجد فيه ثغرة يستطيع فيها الدخول لتوهين التشيع بتوهين رجاله فوضع كتاباً خليطاً بين ما هو واقع من نقل النجاشي عنه، وبين ما هو موضوع فيه الكثير من غير الواقع من الذم والقدح،
حتى قال السيد الداماد في رواشحه:" قلّ أن يسلم أحد من جرحه أو ينجو ثقة من قدحه ". وإنما فعل المعاند ذلك كي يختلط الأمر على الناس، ثم نسبه إلى ابن الغضائري. وإن كنت أرى أن في كلام الداماد مبالغة كما
🤏 أن تميّز الكتاب بتوثيقات البعض لا ينفي التهمة عنه، فإن المعاند قد يوثق كما يضعّف بما يخدم مراده.
📚 الوجیز النافع ج۱ ص۴۴
❹ دسته ی چهارم میان اینکه کتاب برای پدر است یا پسر مردد شده اند و فرموده اند اگر برای پسر باشد اعتمادی بر آن نمی شود کرد همانند علامه ی مجلسی :وكتاب رجال الغضائري ان كان الحسين فهو من اجل التأليفات وان كان احمد كما هو الظاهر فلا اعتمد عليه كثيرا وعلى أي حال فالاعتماد على هذا الكتاب يوجب رد أكثر اخبار الكتب المشهورة.
📚 بحار انوار ج۱ ص۴۱
☆🪼☆𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
⫸ بخـش دوم : ادله ۍ جرح و نپذیرفتن توثیق ایشان
✍🏼 این ادله در دو مورد زیر خلاصه می شود که آن را ان شاءالله در این مطلب به چالش خواهم کشید .
⚜ ❶جرح او در کتاب منتسب به ابن غضائری
⚜ ❷ تشکیک به توثیق ایشان توسط شیخ نجاشی و نظر به نقل توثیق او با استدلال به [[ذکر ذلک ابوالعباس]] در انتهای عبارت شیخ ﴿رَحِمَهُ الله﴾
♻️ در این بخش مورد اول را برسی می کنیم، هر چند گفتنی ها گفته شد اما دوباره مروری بر آنها کرده و مطالب جدیدی نیز بیان می کنیم .
📌 در مورد کتاب ابن غضائری علماء درباره این کتاب اختلاف زیادی پیدا کردند و به چندین گروه تقسیم شدند .
❶ دسته اول علماء فرموده اند کلاً صحت انتساب آن به ابن غضائری ثابت نیست .
🪼 https://www.tgoop.com/ansar_alaghidah/7109
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
❷ دسته دوم فرموده اند که صحت انتساب ثابت است اما در توثیق و مدح و جرح بدون معارض از آن بهره می بریم ولی در صورت جرح به ثقات جرح او را بی اعتبار می دانیم .
[[ مورد پنجم تا سیزدهم ]]
🪼 https://www.tgoop.com/ansar_alaghidah/7109
🤏🏽 بعنوان مثال در خود مطلبی که اسلام ستیزان منتشر کرده اند از اقوال علماء اگر دقت شود در خود آن مطالب علماء یا تشکیک به اعتبار کتاب وارد کرده اند و یا آنکه در زمینه جرح های ابن غضائری مبنا را عدم قبول آن بیان کرده اند یا اساسا از نظر خود را بیان نمی کردند بلکه نقل و قول از یک دو نفر از علماء داشتند .
🔷 بعنوان مثال استاد محمد تقی شهیدی که جناب نا محترم اسلام ستیز خیلی به اقوال ایشون استناد می کنند وثاقت ابراهیم بن عمر یمانی را به استناد توثیق از سوی شیخ نجاشی می پذیرند :
◽️ استاد محمد تقی شهیدی : این روایت را حماد بن عیسی از سیابه و ابراهیم بن عمر نقل کرده است. سیابه بن ایوب مجهول است،
👈 اما ابراهیم بن عمر ثقه است؛ چون نجاشی او را توثیق کرده است
🔮 مراجعه شود .
#هیفدهم
🔶 و یا علامه سید بحر العلوم (ره) که اعتبار کتاب رجال ابن غضائری را قبول دارد اما ابراهیم بن عمر را از اجلاء و بزرگان ثقات دانسته و با شدید لحن انتقاد به ابن الغضائری و جرح های او وارد می کند :
◽️علامه بحر العلوم : و ناهيك بهذه المجاهرة في الرد من هذا الشيخ الذى بلغ الغاية في تضعيف الروايات و الطعن في الرواة، حتى قيل: ان السالم من رجال الحديث من سلم منه، و إن الاعتماد على كتابه في الجرح طرح لما سواه من من الكتب. و لو لا أن هذا الأصل من الأصول المعتمدة المتلقاة بالقبول بين الطائفة، لما سلم من طعنه و غمزه-على ما جرت به عادته في كتابه الموضوع لهذا الغرض-فانه قد ضعف فيه كثيرا من أجلاء الأصحاب المعروفين بالتوثيق، نحو ابراهيم بن سليمان بن حيان،
👈 و ابراهيم بن عمر اليماني 👉
📚 الفوائد الرجالیه ج۲ ص۳۶۹
🔹 و یا استاد جواد شبیری زنجانی که از مدافعان انتساب و صحت کتاب رجال ابن الغضائری هست خود می گوید : نتیجه اینکه متفرداتی که ابن غضائری به تنهایی آنها را تضعیف می کند نمی تواند منشأ تضعیف باشد.
🔮 مراجعه شود .
◽️ و پدر او مرجع عالیقدر آیت الله شبیری زنجانی که نیز همین عقیده را در صحت انتساب رجال ابن غضائری دارد اما ابراهیم بن عمر یمانی را جزء ثقات می شمارد .
🔺🔻 در نتیجه حتی بر فرض قبول کتاب نیز باز علماء بر جرح های ابن غضائری اعتماد ندارند و انها را نمی پذیرند، مخصوصاً هنگامی که جرحش با توثیقات تعارض داشته باشند و در این مورد این رخ داده است .
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
❸ دسته ی سوم علماء گفته اند این کتاب به کلی موضوع و جعلی هست و توسط دشمنان تشیع جهت زیر سوال بردن ثقات و اعلام مذهب وضع شده است بنابراین کلیت کتاب ساقط از اعتبار است .
[[ مورد چهاردهم تا شازندهم ]]
🪼 https://www.tgoop.com/ansar_alaghidah/7110
#هجدهم
✅ سید عبدالکریم حسنی عاملی می گوید : يحتمل قويا أن يكون بعض المعاندين قد اطلع على الأمر _أي وجود كتاب مهم لمصنّف مهم قد اختفى من بين أيدينا- فوجد فيه ثغرة يستطيع فيها الدخول لتوهين التشيع بتوهين رجاله فوضع كتاباً خليطاً بين ما هو واقع من نقل النجاشي عنه، وبين ما هو موضوع فيه الكثير من غير الواقع من الذم والقدح،
حتى قال السيد الداماد في رواشحه:" قلّ أن يسلم أحد من جرحه أو ينجو ثقة من قدحه ". وإنما فعل المعاند ذلك كي يختلط الأمر على الناس، ثم نسبه إلى ابن الغضائري. وإن كنت أرى أن في كلام الداماد مبالغة كما
🤏 أن تميّز الكتاب بتوثيقات البعض لا ينفي التهمة عنه، فإن المعاند قد يوثق كما يضعّف بما يخدم مراده.
📚 الوجیز النافع ج۱ ص۴۴
❹ دسته ی چهارم میان اینکه کتاب برای پدر است یا پسر مردد شده اند و فرموده اند اگر برای پسر باشد اعتمادی بر آن نمی شود کرد همانند علامه ی مجلسی :وكتاب رجال الغضائري ان كان الحسين فهو من اجل التأليفات وان كان احمد كما هو الظاهر فلا اعتمد عليه كثيرا وعلى أي حال فالاعتماد على هذا الكتاب يوجب رد أكثر اخبار الكتب المشهورة.
📚 بحار انوار ج۱ ص۴۱
☆🪼☆𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
☆🪼☆𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🔻🔺 همچنین ناگفته نماند اسلام ستیز شبهه افکن قائل است هر آنکه تصریح به وثاتش صورت نگرفته باشد مجهول الحال است و سایر مبانی و ادله دلالت بر توثیق نخواهند داشت
👈👈🏾 اکنون از او می خواهم طبق همین مبنا تصریح به وثاقت ابن الغضائری از جانب شیخ نجاشی یا طوسی برای ما بیاورد و به کلام متاخرین بر مبنای توثیق مشایخ متوسل نشود چون اساساً آن را قبول ندارد !!!
📌 برای ما هیچگاه عدم تصریح به وثاقت به معنای مجهول بودن نبوده و نیست زیرا میتوان از سایر ادله و قرائن و مبانی پذیرفته شده وثاقت را احراز کرد .
اما از آنجایی که اسلام ستیز می گوید هر انکه تصریح به وثاقتش نشده باشد مجهول است پس تصریح به وثاقت ابن الغضائری را برای ما بیاورد .
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
✅ و فارغ از تمامی مباحث و ادله ی مطرح فوق اساساً این کتاب با سند بدست ما نرسیده است و برای اولین بار علامه ابن طاووس رحمه الله آن را نقل می کند که آن هم بدون ذکر سند می گوید بدست من رسیده است :
🪼 https://www.tgoop.com/javaheralklam/1699
🤏 همچنین اعتماد علامه و نقل ان کتاب ناشی از قاعده ی ایشان در سقوط جرح در صورت تعارض با تعدیل است، برای همین اعتناء چندانی به تضعیفات و جرح های ابن غضائری نکردند :
◽️و قد أومى إلى ذلك السيد بن طاوس في تأسيسه القاعدة الكلية في الجرح و التعديل، بأن الجرح لو كان معارضا يسقط بالمعارضة، و لو لم يكن له معارض فالسكون و الاطمينان به مرجوح، بخلاف المدح الغير المعارض فإن السكون إليه راجح و قد بيناه في .... و لكون هذه القاعدة مرتكزة في الأذهان جرت سيرة الأصحاب على عدم الاعتناء بتضعيفات كتاب الضعفاء على فرض معلومية مؤلفه، فضلا على أنه مجهول المؤلف، فكيف يسكن إلى جرحه .
📚 الذریعه ج۱۰ ص۸۹
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
🔶🔷 و در مورد بی اعتبار بودن و عدم صحت انتساب کتاب استاد محمد تقی شهیدی می گوید :
انتساب این کتاب به ابن غضائری ثابت نیست. زیرا اولین کسی که این کتاب را مطرح کرده است، ابن طاووس -استادِ مرحوم علامه حلی- بوده که در التحریر الطاووسی این کتاب را آورده است و بعد دیگران -و از جمله شاگرد بزرگوار او علامه حلّی- نیز از او نقل کرده اند.
و لکن مشکل این است که مرحوم شیخ الطائفه فرموده اند: که ابن غضائری دو کتاب داشته است که "لم ینسخهما احد من اصحابنا".
برخی در مورد این مطالب گفتهاند که مرحوم شیخ طوسی این مطلب را از دیگران حکایت کرده و با تعبیر "علی ما حکی بعضهم" آورده اند، نه اینکه خودشان این مطلب را گزارش کرده باشند.
در جواب گوئیم: فقره "علی ما حکی بعضهم" ناظر به فقره "لم ینسخهما احد من اصحابنا" نیست، بلکه مربوط به فقره "و اخترم هو، و عمد بعض ورثته الی اهلاک هذین الکتابین و غیرهما" بوده لذا ظاهر عبارت این است که شیخ الطائفه به عدم استنساخ کتاب شهادت داده است و وجهی برای رفع ید از این شهادت شیخ الطائفه نداریم. و مرحوم علامه سندی به این کتاب ذکر نکرده اند، چنانچه استادشان -مرحوم ابن طاووس- تصریح کرده اند که سندی به این کتاب ندارند.....
🔻🔺حال با چنین وضعیتی چگونه ممکن است کتابی که مرحوم شیخ طوسی شهادت به عدم استنساخ آن داده است به دست متأخّرین و از جمله علامه حلّی رسیده باشد 👉
❌ اما اینکه گفته شده است: "مرحوم شیخ الطائفه در شهادت مذکورشان اشتباه کرده اند، چرا که کتاب رجال ابن غضائری در دست نجاشی نیز بوده است به این قرینه که موارد مختلفی را که نجاشی با عنوان "قیل" نقل کرده اند با مطالب کتاب ابن غضائری موجود مقایسه شده و معلوم گشته است که مطالب با یکدیگر مطابقت دارند، لذا معلوم میشود کتاب ابن غضائری به دست نجاشی رسیده و وی نیز از این کتاب مطالب را اخذ و نقل کرده است"
مردود است
✅ چرا که از کجا معلوم منبع مطالب نجاشی کتاب احمد بن حسین الغضائری بوده است؟! نجاشی از معاصرین و هم دوره های احمد بن حسین الغضائری–مؤلف کتاب رجالی معروف- بوده، و از جمله شاگردان حسین غضائری (پدر احمد بن حسین الغضائری). چه بسا نجاشی مطالبی را به صورت شفاهی از پدر ابن غضائری شنیده و در کتاب خویش ضبط کرده است، لذا اتّحاد مطالب این دو ناشی از استادِ مشترکشان بوده باشد.
👈 علاوه بر اینکه اگر فرضاً این کتاب به دستان نجاشی نیز رسیده باشد، باز هم مفید فایده نخواهد بود چرا که نجاشی در طریق متاخرین به کتبِ قدماء نیست 👉
...لذا انصاف این است که اعتماد به رجال ابن غضائری مشکل است.
🔮 مراجعه شود
◾️تقریبا کل کلام ایشان در این زمینه را نقل کردیم، بر خلاف اسلام ستیزان که تنها فقره اعتماد اعاظم همچون جناب سیستانی و شهید ثانی را ذکر کردند اما ردیه ی ایشان را بر آن قول نامعتبر را در مطلب مطرح نکردند .
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
⫸ نتیجه گیری : کتاب ابن الغضائری هیچ ارزش و اعتباری ندارد و جرح های او مخصوصاً به سطل زباله ریخته می شوند، بنابراین هر گونه اشکالی از این جهت به وثاقت ابراهیم بن عمر یمانی وارد نمی شود
☆🪼☆𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🔻🔺 همچنین ناگفته نماند اسلام ستیز شبهه افکن قائل است هر آنکه تصریح به وثاتش صورت نگرفته باشد مجهول الحال است و سایر مبانی و ادله دلالت بر توثیق نخواهند داشت
👈👈🏾 اکنون از او می خواهم طبق همین مبنا تصریح به وثاقت ابن الغضائری از جانب شیخ نجاشی یا طوسی برای ما بیاورد و به کلام متاخرین بر مبنای توثیق مشایخ متوسل نشود چون اساساً آن را قبول ندارد !!!
📌 برای ما هیچگاه عدم تصریح به وثاقت به معنای مجهول بودن نبوده و نیست زیرا میتوان از سایر ادله و قرائن و مبانی پذیرفته شده وثاقت را احراز کرد .
اما از آنجایی که اسلام ستیز می گوید هر انکه تصریح به وثاقتش نشده باشد مجهول است پس تصریح به وثاقت ابن الغضائری را برای ما بیاورد .
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
✅ و فارغ از تمامی مباحث و ادله ی مطرح فوق اساساً این کتاب با سند بدست ما نرسیده است و برای اولین بار علامه ابن طاووس رحمه الله آن را نقل می کند که آن هم بدون ذکر سند می گوید بدست من رسیده است :
🪼 https://www.tgoop.com/javaheralklam/1699
🤏 همچنین اعتماد علامه و نقل ان کتاب ناشی از قاعده ی ایشان در سقوط جرح در صورت تعارض با تعدیل است، برای همین اعتناء چندانی به تضعیفات و جرح های ابن غضائری نکردند :
◽️و قد أومى إلى ذلك السيد بن طاوس في تأسيسه القاعدة الكلية في الجرح و التعديل، بأن الجرح لو كان معارضا يسقط بالمعارضة، و لو لم يكن له معارض فالسكون و الاطمينان به مرجوح، بخلاف المدح الغير المعارض فإن السكون إليه راجح و قد بيناه في .... و لكون هذه القاعدة مرتكزة في الأذهان جرت سيرة الأصحاب على عدم الاعتناء بتضعيفات كتاب الضعفاء على فرض معلومية مؤلفه، فضلا على أنه مجهول المؤلف، فكيف يسكن إلى جرحه .
📚 الذریعه ج۱۰ ص۸۹
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
🔶🔷 و در مورد بی اعتبار بودن و عدم صحت انتساب کتاب استاد محمد تقی شهیدی می گوید :
انتساب این کتاب به ابن غضائری ثابت نیست. زیرا اولین کسی که این کتاب را مطرح کرده است، ابن طاووس -استادِ مرحوم علامه حلی- بوده که در التحریر الطاووسی این کتاب را آورده است و بعد دیگران -و از جمله شاگرد بزرگوار او علامه حلّی- نیز از او نقل کرده اند.
و لکن مشکل این است که مرحوم شیخ الطائفه فرموده اند: که ابن غضائری دو کتاب داشته است که "لم ینسخهما احد من اصحابنا".
برخی در مورد این مطالب گفتهاند که مرحوم شیخ طوسی این مطلب را از دیگران حکایت کرده و با تعبیر "علی ما حکی بعضهم" آورده اند، نه اینکه خودشان این مطلب را گزارش کرده باشند.
در جواب گوئیم: فقره "علی ما حکی بعضهم" ناظر به فقره "لم ینسخهما احد من اصحابنا" نیست، بلکه مربوط به فقره "و اخترم هو، و عمد بعض ورثته الی اهلاک هذین الکتابین و غیرهما" بوده لذا ظاهر عبارت این است که شیخ الطائفه به عدم استنساخ کتاب شهادت داده است و وجهی برای رفع ید از این شهادت شیخ الطائفه نداریم. و مرحوم علامه سندی به این کتاب ذکر نکرده اند، چنانچه استادشان -مرحوم ابن طاووس- تصریح کرده اند که سندی به این کتاب ندارند.....
🔻🔺حال با چنین وضعیتی چگونه ممکن است کتابی که مرحوم شیخ طوسی شهادت به عدم استنساخ آن داده است به دست متأخّرین و از جمله علامه حلّی رسیده باشد 👉
❌ اما اینکه گفته شده است: "مرحوم شیخ الطائفه در شهادت مذکورشان اشتباه کرده اند، چرا که کتاب رجال ابن غضائری در دست نجاشی نیز بوده است به این قرینه که موارد مختلفی را که نجاشی با عنوان "قیل" نقل کرده اند با مطالب کتاب ابن غضائری موجود مقایسه شده و معلوم گشته است که مطالب با یکدیگر مطابقت دارند، لذا معلوم میشود کتاب ابن غضائری به دست نجاشی رسیده و وی نیز از این کتاب مطالب را اخذ و نقل کرده است"
مردود است
✅ چرا که از کجا معلوم منبع مطالب نجاشی کتاب احمد بن حسین الغضائری بوده است؟! نجاشی از معاصرین و هم دوره های احمد بن حسین الغضائری–مؤلف کتاب رجالی معروف- بوده، و از جمله شاگردان حسین غضائری (پدر احمد بن حسین الغضائری). چه بسا نجاشی مطالبی را به صورت شفاهی از پدر ابن غضائری شنیده و در کتاب خویش ضبط کرده است، لذا اتّحاد مطالب این دو ناشی از استادِ مشترکشان بوده باشد.
👈 علاوه بر اینکه اگر فرضاً این کتاب به دستان نجاشی نیز رسیده باشد، باز هم مفید فایده نخواهد بود چرا که نجاشی در طریق متاخرین به کتبِ قدماء نیست 👉
...لذا انصاف این است که اعتماد به رجال ابن غضائری مشکل است.
🔮 مراجعه شود
◾️تقریبا کل کلام ایشان در این زمینه را نقل کردیم، بر خلاف اسلام ستیزان که تنها فقره اعتماد اعاظم همچون جناب سیستانی و شهید ثانی را ذکر کردند اما ردیه ی ایشان را بر آن قول نامعتبر را در مطلب مطرح نکردند .
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
⫸ نتیجه گیری : کتاب ابن الغضائری هیچ ارزش و اعتباری ندارد و جرح های او مخصوصاً به سطل زباله ریخته می شوند، بنابراین هر گونه اشکالی از این جهت به وثاقت ابراهیم بن عمر یمانی وارد نمی شود
☆🪼☆𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
Telegram
🔹️جَواهِر الکَلام🔹️
#فوائد_رجالیه ( 22 )
⁉️ آیا به کتاب رجال ابن غضائری میتوان برای تضعیف و یا توثیق راویان حدیث استناد کرد؟
✅ از جمله مباحث مطرح شده در علم رجال اعتبار و یا عدم اعتبار کتاب رجال منسوب به ابن غضایری است؛ این بحث را میتوان از جنبههای متفاوتی بحث کرد ولی ما…
⁉️ آیا به کتاب رجال ابن غضائری میتوان برای تضعیف و یا توثیق راویان حدیث استناد کرد؟
✅ از جمله مباحث مطرح شده در علم رجال اعتبار و یا عدم اعتبار کتاب رجال منسوب به ابن غضایری است؛ این بحث را میتوان از جنبههای متفاوتی بحث کرد ولی ما…
☆🪼☆𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
⫸ بخش سوم : تشکیک در توثیق ایشان توسط شیخ نجاشی و عقیده به نقل توثیق او با استناد به عبارت [[ ذکر ذالک ابوالعباس ]]
♨️ رد بر این ادعا بر چندین وجه است .
❶ وجه اول : ما عقیده داریم این توثیق توسط شیخ نجاشی بیان شده است و عبارت [[ذکر ذالک ابوالعباس]] متعلق به آن است که ایشان از کدام یک از ائمه علیهم السلام روایت می کنند و شامل نقل وثاقت او نمی شود .
❷ وجه دوم : در صورتی که بگوییم کل عبارت نقل است از ابو العباس، این ابوالعباس ابن عقده زیدی نیست بلکه ابن نوح سیرافی رحمه الله است که شیخ جناب نجاشی بوده اند و همچنین قرینه ی ((شیخ من اصحابنا ثقه)) در عبارت شیخ دال بر این اَمر است زیرا در صورت بیان کل عبارت به صورت نقلی از ابن عقده زیدی، شیخ نجاشی این عبارت را بیان نمی کرد .
❸ وجه سوم : در صورت پذیرش آن فرض نا مقبول که موثق ابن عقده زیدی باشد و شیخ نجاشی نیز کل عبارت را از او نقل می کند هر چند چنین احتمالی کم است و ما آن را قبول نداریم اما در صورت پذیرش نیز مشکلی رُخ نمی دهد
✅ زیرا ابن عقده هر چند زیدی بود اما به تصریح شیخ نجاشی و طوسی ثقه، جلیل القدر و صاحب جایگاه والایی نزد ما بود .
🔶 شیخ طوسی :
◽️....المعروف بابن عقدة يكنى أبا العباس جليل القدر عظيم المنزلة له تصانيف كثيرة ذكرناها في كتاب.
📚 رجال الطوسی ج۱ ص۴۴۱
🔶 شیخ نجاشی :
◽️هذا رجل جليل في أصحاب الحديث ، مشهور بالحفظ ، والحكايات تختلف عنه في الحفظ وعظمه ، وكان كوفيا زيديا جاروديا على ذلك حتى مات ، وذكره أصحابنا لاختلاطه بهم ومداخلته إياهم وعظم محله وثقته وأمانته.
📚 رجال نجاشی ج۱ ص۹۴
✍🏼 شیخ نجاشی می گوید ابن عقده شخص جلیلی در میان اصحاب حدیث و مشهور به قدرت حفظ بود .....
👈 همچنین اصحاب ما او را ذکر کردند بخاطر آنکه با انان اختلاط داشت و در میان آنان بود و برای بزرگی جایگاهش و بزرگی وثاقت و امانتی که دارا بود .
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
✔️ همچنین شیخ در ذکر کتب ابن عقده می گوید کتبی داشته که در ان راویان از امام باقر علیه السلام و امام جعفر صادق ع را نوشته است .
◽️....كتاب من روى عن أبي جعفر [ عليهالسلام ] ، كتاب من روى عن زيد بن علي ، كتاب الرجال ـ وهو كتاب من روى عن جعفر بن محمد [ عليهالسلام ] ،.....
📚 رجال نجاشی ج۱ ص۹۴
🔷🔶 بنابراین سخن اول ما در ابتدای این مطلب تایید می شود که بیان کردیم : این توثیق ابراهیم بن عمر الیمانی توسط شیخ نجاشی بیان شده است و عبارت [[ذکر ذالک ابوالعباس]] متعلق به آن است که ایشان از رُوات کدام یک از ائمه علیهم السلام هستند و شامل نقل وثاقت او نمی شود .
>>> که البته در غیر این صورت نیز باز اشکالی وارد نیست .
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
🔻🔺 نقل بیانات علماء در تایید سخن ما : 👇
📌 ردیه ی نوه ی شهید ثانی (( علامه شیخ محمد بن حسن بن شهید ثانی رحمهم الله )) بر پدر بزرگش در این رابطه
✍🏼 شهید ثانی در این زمینه صاحب نظر غلط و ناصحیحی بودند در اعتماد به کتاب بی ارزش رجال ابن غضائری و قبول جرح آن و همچنین عقیده به عدم اعتبار توثیق ابراهیم بن عمر از سوی شیخ نجاشی که مخالف نظر و بیانات علماست و حتی نوه ی ایشان نیز بر او ردیه زده است .
🔶🔷 شیخ محمد بن حسن بن شهید ثانی :
◽️واعترضه جدّي بأنّ في تعديله نظرا ....(( سپس قول پدر بزرگشان را ذکر می کند ))
🔻🔺سپس در ردیه ی خود می گوید :
أمّا أوّلاً : فلأن كون التوثيق من النجاشي مجرّد النقل غير معلوم ، بل الظاهر خلافه ؛
🤏 وأنّ النقل لروايته عن أبي عبد الله وأبي جعفر، لأنّه أقرب.
وأمّا ثانياً : فلأنّه بتقدير الاحتمال ، فالظاهر من أبي العباس هو ابن نوح عند الإطلاق ،
✅ وإذا ثبت التوثيق من النجاشي ، لا عبرة بقول ابن الغضائري ، لأنّه غير معلوم الحال. 👉
📚 إستقصاء الإعتبار ج۱ ص۸۶
📌 شیخ وحید بهبهانی می گوید :
◽️ابو العباس الذى يذكره النجاشي بالاطلاق قيل هو مشترك بين ابن نوح وبين ابن عقدة وليس كذلك بل هو ابن نوح كما ستعرف في إبراهيم بن عمر اليماني
📚 الفوائد الرجالیه ج۱ ص۴۴
📌 شیخ آصف محسنی رجالی متشدد می گوید توثیق ابراهیم بن عمر در هر صورتی اعتبار دارد چه از نجاشی باشد، چه از ابن عقده
و یا چه از ابن نوح سیرافی رحمه الله که اینگونه بیشتر به نظر می رسد درست باشد :
◽️ أقول: التوثيق إن كان من النجاشي، فهو. و إن كان من أبي العباس، فهو أيضا معتبر، سواء كان ابن نوح أو ان عقدة، حيث إنّ الأوّل ثقة، و الثاني موثّق
و إن كان الأظهر أنّه ابن نوح دون ابن عقدة و إلّا لعبر النجاشي: أنّه شيخ من الزيديّة مكان قوله: «من أصحابنا» فافهم
📚 حدود الشريعة ج1 ص 172
☆🪼☆𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
⫸ بخش سوم : تشکیک در توثیق ایشان توسط شیخ نجاشی و عقیده به نقل توثیق او با استناد به عبارت [[ ذکر ذالک ابوالعباس ]]
♨️ رد بر این ادعا بر چندین وجه است .
❶ وجه اول : ما عقیده داریم این توثیق توسط شیخ نجاشی بیان شده است و عبارت [[ذکر ذالک ابوالعباس]] متعلق به آن است که ایشان از کدام یک از ائمه علیهم السلام روایت می کنند و شامل نقل وثاقت او نمی شود .
❷ وجه دوم : در صورتی که بگوییم کل عبارت نقل است از ابو العباس، این ابوالعباس ابن عقده زیدی نیست بلکه ابن نوح سیرافی رحمه الله است که شیخ جناب نجاشی بوده اند و همچنین قرینه ی ((شیخ من اصحابنا ثقه)) در عبارت شیخ دال بر این اَمر است زیرا در صورت بیان کل عبارت به صورت نقلی از ابن عقده زیدی، شیخ نجاشی این عبارت را بیان نمی کرد .
❸ وجه سوم : در صورت پذیرش آن فرض نا مقبول که موثق ابن عقده زیدی باشد و شیخ نجاشی نیز کل عبارت را از او نقل می کند هر چند چنین احتمالی کم است و ما آن را قبول نداریم اما در صورت پذیرش نیز مشکلی رُخ نمی دهد
✅ زیرا ابن عقده هر چند زیدی بود اما به تصریح شیخ نجاشی و طوسی ثقه، جلیل القدر و صاحب جایگاه والایی نزد ما بود .
🔶 شیخ طوسی :
◽️....المعروف بابن عقدة يكنى أبا العباس جليل القدر عظيم المنزلة له تصانيف كثيرة ذكرناها في كتاب.
📚 رجال الطوسی ج۱ ص۴۴۱
🔶 شیخ نجاشی :
◽️هذا رجل جليل في أصحاب الحديث ، مشهور بالحفظ ، والحكايات تختلف عنه في الحفظ وعظمه ، وكان كوفيا زيديا جاروديا على ذلك حتى مات ، وذكره أصحابنا لاختلاطه بهم ومداخلته إياهم وعظم محله وثقته وأمانته.
📚 رجال نجاشی ج۱ ص۹۴
✍🏼 شیخ نجاشی می گوید ابن عقده شخص جلیلی در میان اصحاب حدیث و مشهور به قدرت حفظ بود .....
👈 همچنین اصحاب ما او را ذکر کردند بخاطر آنکه با انان اختلاط داشت و در میان آنان بود و برای بزرگی جایگاهش و بزرگی وثاقت و امانتی که دارا بود .
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
✔️ همچنین شیخ در ذکر کتب ابن عقده می گوید کتبی داشته که در ان راویان از امام باقر علیه السلام و امام جعفر صادق ع را نوشته است .
◽️....كتاب من روى عن أبي جعفر [ عليهالسلام ] ، كتاب من روى عن زيد بن علي ، كتاب الرجال ـ وهو كتاب من روى عن جعفر بن محمد [ عليهالسلام ] ،.....
📚 رجال نجاشی ج۱ ص۹۴
🔷🔶 بنابراین سخن اول ما در ابتدای این مطلب تایید می شود که بیان کردیم : این توثیق ابراهیم بن عمر الیمانی توسط شیخ نجاشی بیان شده است و عبارت [[ذکر ذالک ابوالعباس]] متعلق به آن است که ایشان از رُوات کدام یک از ائمه علیهم السلام هستند و شامل نقل وثاقت او نمی شود .
>>> که البته در غیر این صورت نیز باز اشکالی وارد نیست .
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
🔻🔺 نقل بیانات علماء در تایید سخن ما : 👇
📌 ردیه ی نوه ی شهید ثانی (( علامه شیخ محمد بن حسن بن شهید ثانی رحمهم الله )) بر پدر بزرگش در این رابطه
✍🏼 شهید ثانی در این زمینه صاحب نظر غلط و ناصحیحی بودند در اعتماد به کتاب بی ارزش رجال ابن غضائری و قبول جرح آن و همچنین عقیده به عدم اعتبار توثیق ابراهیم بن عمر از سوی شیخ نجاشی که مخالف نظر و بیانات علماست و حتی نوه ی ایشان نیز بر او ردیه زده است .
🔶🔷 شیخ محمد بن حسن بن شهید ثانی :
◽️واعترضه جدّي بأنّ في تعديله نظرا ....(( سپس قول پدر بزرگشان را ذکر می کند ))
🔻🔺سپس در ردیه ی خود می گوید :
أمّا أوّلاً : فلأن كون التوثيق من النجاشي مجرّد النقل غير معلوم ، بل الظاهر خلافه ؛
🤏 وأنّ النقل لروايته عن أبي عبد الله وأبي جعفر، لأنّه أقرب.
وأمّا ثانياً : فلأنّه بتقدير الاحتمال ، فالظاهر من أبي العباس هو ابن نوح عند الإطلاق ،
✅ وإذا ثبت التوثيق من النجاشي ، لا عبرة بقول ابن الغضائري ، لأنّه غير معلوم الحال. 👉
📚 إستقصاء الإعتبار ج۱ ص۸۶
📌 شیخ وحید بهبهانی می گوید :
◽️ابو العباس الذى يذكره النجاشي بالاطلاق قيل هو مشترك بين ابن نوح وبين ابن عقدة وليس كذلك بل هو ابن نوح كما ستعرف في إبراهيم بن عمر اليماني
📚 الفوائد الرجالیه ج۱ ص۴۴
📌 شیخ آصف محسنی رجالی متشدد می گوید توثیق ابراهیم بن عمر در هر صورتی اعتبار دارد چه از نجاشی باشد، چه از ابن عقده
و یا چه از ابن نوح سیرافی رحمه الله که اینگونه بیشتر به نظر می رسد درست باشد :
◽️ أقول: التوثيق إن كان من النجاشي، فهو. و إن كان من أبي العباس، فهو أيضا معتبر، سواء كان ابن نوح أو ان عقدة، حيث إنّ الأوّل ثقة، و الثاني موثّق
و إن كان الأظهر أنّه ابن نوح دون ابن عقدة و إلّا لعبر النجاشي: أنّه شيخ من الزيديّة مكان قوله: «من أصحابنا» فافهم
📚 حدود الشريعة ج1 ص 172
☆🪼☆𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
☆🪼☆𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
📌 شیخ جعفر کرباسی می گوید :
◽️ الظاهر أنّه أحمد بن محمّد بن سعيد المعروف بابن عقدة، أو أحمد بن علي بن عبّاس لكونهما صاحبي كتاب الرجال الذين رووا عن الصادق عليه السلام ، وكلاهما في غاية الجلالة . وكون الأوّل زيديّا لا يضرّ على الاعتماد بتوثيقه؛ لما ذكره الشيخ والنجاشي في شأنه من الثقة والجلالة
📚 المنهج في تحقيق المطلب ج۱ ص۸۶
📌 همچنین شیخ حسین بن کمال الدین حلی ردیه ی عالی و زیبایی بر شهید ثانی دارد که در آن می گوید : ⤵️ ⤵️
⚠️ أقول: استنظر الشيخ زين الدين في ترجيح تعديله وقال: أوّلًا: فلتعارض الجرح والتعديل، والأوّل مقدّم، وثانياً: لأنّ النجاشي نقل توثيقه وما معه عن أبي العبّاس وغيره كما يظهر من كلامه، والمراد بأبي العبّاس أحمد بن عقدة وهو زيدي المذهب لا يعتمد على توثيقه، أو ابن نوح، ومع الاشتباه لا يفيد.
◽️ أقول: والجواب عن الأوّل: إنّما يقبل الجرح إذا كان مفسّراً مبيّن السبب كما ذكر في الاصول وهنا ليس كذلك، فإذا لم يقبل فكيف يقدّم؟
◽️ وعن الثاني: أنّ ابن الغضائري أيضاً مشترك بين الحسين بن عبيداللَّه وأحمد، والظاهر أنّه أحمد وهو غير مذكور في كتب الرجال؛
👈 فاشتراك أبي العبّاس بين ثقتين: أحدهما إمامي، والآخر زيدي، وابن الغضائري بين ممدوح ومجهول فأيّهما أولى بالتقديم؟
✅ مع أنّ أباالعبّاس هذا هو ابن نوح؛ لأنّ النجاشي نقله عنه ويصرّح باسمه في بعض المواضع، وعلى تقدير أن يكون ابن عقدة فأيّ مانع من قبول قوله مع توثيق الأصحاب له وثنائهم عليه وعملهم بأقواله؟
مع أنّ توثيق غير الإمامي للإمامي أبلغ في المدح؛ لأنّ الفضل ما تشهد به الأعداء .
📚 زبده الاقوال ج۱ ص۲۵
⫸ نتیجه گیری : هیچ اشکالی به وثاقت ابراهیم بن عمر الیمانی (رضوان الله علیه) وارد نیست و دو اشکال مطرح را طی پاسخ خود ساقط و سرنگون کردیم که خلاصه میشدند در جرح ابن الغضائری و تشکیک در تصریح به وثاقت ایشان توسط شیخ نجاشی رحمه الله .
☆🪼☆𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
📌 ادعای احمقانه و پاسخ به آن :
▫️ شاید به ما گفته شود شما جهت ابطال تشکیک در توثیق شیخ نجاشی حالات و وجوه زیادی را مطرح کردید که بنا بر قاعده اذا ورد الاحتمال بطل الاستدلال، پس استدلال شما به وثاقت ایشان منتفی می شود .
🔸🔹 پاسخ می دهیم که جزء انسان جاهل و احمق این را مطرح نمی کند زیرا :
▫️ اولاً هنگامی ورود احتمال باطل کننده استدلال است که در صورت قرار دادن آن فرض یا احتمال بر محور حقیقی و بر فرض صحت به مشکل بر بخوریم که در این صورت است که احتمال باطل کننده ی استدلال خواهد بود .
🤏 و نه احتمال و حالات و وجوهی که در صورت صحت نیز مشکلی ایجاد نمی کنند بلکه همان اعتبار و استدلال به قوت خود باقی ماند و یا اساساً حتی دو چندان می شود .
>>> هر عاقلی میداند چنین احتمالاتی باطل کننده ی استدلال نخواهند بود 👉
◽️ ثانیاً این مبنا و قاعده اساساً مطلق نیست و در همه چیز از آن استفاده نمی شود چون در این صورت باطل کننده بسیاری از استدلالات خواهد بود چون احتمال میتواند در هر چیزی ورود پیدا کند و این گفته ی علماء اهل سنت است :
🔶 شیخ احمد بن عمر حازمی : أن قاعدة إذا ورد الاحتمال للدليل بطل الاستدلال ليست مطلقة، لأن الألفاظ الظاهرة كثيرة في نصوص الكتاب والسنة فما من لفظٍ ظاهر إلا وهو محتمِلٌ لمعنى مرجوح، فلو قيل بالقاعدة على إطلاقها لما بقي لنا دليل، ما بقي إلا النصوص التي لا تحتمل إلا معنًى واحدًا.
📚 الشرح المیسر لقواعد الاصول ج۵ ص۱۹
🔶 شیخ عبدالعزیز بن فیصل : رَدِّ زَعْمِهِ أَنَّ الدَّلِيْلَ إذا تَطرَّقَ إليْهِ الاحْتِمَالُ، بَطلَ بهِ الاسْتِدْلالُ، وَبيانُ أَنَّ هَذِهِ قاعِدَة ٌ، إطلاقهَا يؤُوْلُ بصَاحِبهَا إلىَ زَندَقةٍ، وَبيان ِ مَعْنَاهَا عِنْدَ أَهْل ِالعِلم....فإطلاقهُ بَاطِلٌ، وَإطلاقهُ أَصْلٌ مِنْ أُصُوْل ِأَهْل ِ البدَعِ وَالضَّلال ِ، مِمَّنْ أَرَادُوْا إهْجَانَ السُّنَّةِ، وَإبْطالَ الأَدِلةِ، وَإفسَادَ الدِّين ِ، وَإغوَاءَ المهْتَدِيْن.
فإنهُ لا يَخْلوْ دَلِيْلٌ لا فِي الكِتابِ وَلا فِي السُّنَّةِ، إلا َّ وقدْ أُوْرِدَ عَليْهِ احْتِمَالٌ، إمّا مِنْ مُهْتَدٍ أَوْ مِنْ مُبْطِل ٍ، سَوَاءٌ كانَ ذلِك َ الاحْتِمَالُ صَحِيْحًا أَمْ فاسِدًا.
وَلوْ سُلمَ إطلاقُ هَذِهِ القاعِدَةِ: لمَا صَحَّ لنا وَلا لِغيْرِنا أَنْ يَسْتَدِلَّ بأَيِّ دَلِيْل ٍ، أَوْ يَحْتَجَّ بأَيِّ حُجَّةٍ، لِتطرُّق ِ احْتِمَال ٍ مِنَ الاحْتِمَالاتِ عَليْهَا! إمّا فِي أَصْلِهَا، أَوْ فِي تأْوِيْلِهَا وَمَعْنَاهَا، وَحِيْنَذَاك َ يَبْطلُ الدِّينُ، وَتسْقط الشعَائِرُ، وَيحْصُلُ لِلزَّنادِقةِ مَا أَملوْهُ وَرَجَوْه
📚 مجانبه اهل الثبور ص۱۹۳
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
✅ نتیجه گیری نهایی : ابراهیم بن عمر الیمانی (رضوان الله علیه) جزء ثقات و اجلاء آنان به شما می رود و هر گونه اشکالی بر وثاقت ایشون مردود و از دید ما و علماء غیر قابل قبول است . ✅
☆🪼☆𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
📌 شیخ جعفر کرباسی می گوید :
◽️ الظاهر أنّه أحمد بن محمّد بن سعيد المعروف بابن عقدة، أو أحمد بن علي بن عبّاس لكونهما صاحبي كتاب الرجال الذين رووا عن الصادق عليه السلام ، وكلاهما في غاية الجلالة . وكون الأوّل زيديّا لا يضرّ على الاعتماد بتوثيقه؛ لما ذكره الشيخ والنجاشي في شأنه من الثقة والجلالة
📚 المنهج في تحقيق المطلب ج۱ ص۸۶
📌 همچنین شیخ حسین بن کمال الدین حلی ردیه ی عالی و زیبایی بر شهید ثانی دارد که در آن می گوید : ⤵️ ⤵️
⚠️ أقول: استنظر الشيخ زين الدين في ترجيح تعديله وقال: أوّلًا: فلتعارض الجرح والتعديل، والأوّل مقدّم، وثانياً: لأنّ النجاشي نقل توثيقه وما معه عن أبي العبّاس وغيره كما يظهر من كلامه، والمراد بأبي العبّاس أحمد بن عقدة وهو زيدي المذهب لا يعتمد على توثيقه، أو ابن نوح، ومع الاشتباه لا يفيد.
◽️ أقول: والجواب عن الأوّل: إنّما يقبل الجرح إذا كان مفسّراً مبيّن السبب كما ذكر في الاصول وهنا ليس كذلك، فإذا لم يقبل فكيف يقدّم؟
◽️ وعن الثاني: أنّ ابن الغضائري أيضاً مشترك بين الحسين بن عبيداللَّه وأحمد، والظاهر أنّه أحمد وهو غير مذكور في كتب الرجال؛
👈 فاشتراك أبي العبّاس بين ثقتين: أحدهما إمامي، والآخر زيدي، وابن الغضائري بين ممدوح ومجهول فأيّهما أولى بالتقديم؟
✅ مع أنّ أباالعبّاس هذا هو ابن نوح؛ لأنّ النجاشي نقله عنه ويصرّح باسمه في بعض المواضع، وعلى تقدير أن يكون ابن عقدة فأيّ مانع من قبول قوله مع توثيق الأصحاب له وثنائهم عليه وعملهم بأقواله؟
مع أنّ توثيق غير الإمامي للإمامي أبلغ في المدح؛ لأنّ الفضل ما تشهد به الأعداء .
📚 زبده الاقوال ج۱ ص۲۵
⫸ نتیجه گیری : هیچ اشکالی به وثاقت ابراهیم بن عمر الیمانی (رضوان الله علیه) وارد نیست و دو اشکال مطرح را طی پاسخ خود ساقط و سرنگون کردیم که خلاصه میشدند در جرح ابن الغضائری و تشکیک در تصریح به وثاقت ایشان توسط شیخ نجاشی رحمه الله .
☆🪼☆𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
📌 ادعای احمقانه و پاسخ به آن :
▫️ شاید به ما گفته شود شما جهت ابطال تشکیک در توثیق شیخ نجاشی حالات و وجوه زیادی را مطرح کردید که بنا بر قاعده اذا ورد الاحتمال بطل الاستدلال، پس استدلال شما به وثاقت ایشان منتفی می شود .
🔸🔹 پاسخ می دهیم که جزء انسان جاهل و احمق این را مطرح نمی کند زیرا :
▫️ اولاً هنگامی ورود احتمال باطل کننده استدلال است که در صورت قرار دادن آن فرض یا احتمال بر محور حقیقی و بر فرض صحت به مشکل بر بخوریم که در این صورت است که احتمال باطل کننده ی استدلال خواهد بود .
🤏 و نه احتمال و حالات و وجوهی که در صورت صحت نیز مشکلی ایجاد نمی کنند بلکه همان اعتبار و استدلال به قوت خود باقی ماند و یا اساساً حتی دو چندان می شود .
>>> هر عاقلی میداند چنین احتمالاتی باطل کننده ی استدلال نخواهند بود 👉
◽️ ثانیاً این مبنا و قاعده اساساً مطلق نیست و در همه چیز از آن استفاده نمی شود چون در این صورت باطل کننده بسیاری از استدلالات خواهد بود چون احتمال میتواند در هر چیزی ورود پیدا کند و این گفته ی علماء اهل سنت است :
🔶 شیخ احمد بن عمر حازمی : أن قاعدة إذا ورد الاحتمال للدليل بطل الاستدلال ليست مطلقة، لأن الألفاظ الظاهرة كثيرة في نصوص الكتاب والسنة فما من لفظٍ ظاهر إلا وهو محتمِلٌ لمعنى مرجوح، فلو قيل بالقاعدة على إطلاقها لما بقي لنا دليل، ما بقي إلا النصوص التي لا تحتمل إلا معنًى واحدًا.
📚 الشرح المیسر لقواعد الاصول ج۵ ص۱۹
🔶 شیخ عبدالعزیز بن فیصل : رَدِّ زَعْمِهِ أَنَّ الدَّلِيْلَ إذا تَطرَّقَ إليْهِ الاحْتِمَالُ، بَطلَ بهِ الاسْتِدْلالُ، وَبيانُ أَنَّ هَذِهِ قاعِدَة ٌ، إطلاقهَا يؤُوْلُ بصَاحِبهَا إلىَ زَندَقةٍ، وَبيان ِ مَعْنَاهَا عِنْدَ أَهْل ِالعِلم....فإطلاقهُ بَاطِلٌ، وَإطلاقهُ أَصْلٌ مِنْ أُصُوْل ِأَهْل ِ البدَعِ وَالضَّلال ِ، مِمَّنْ أَرَادُوْا إهْجَانَ السُّنَّةِ، وَإبْطالَ الأَدِلةِ، وَإفسَادَ الدِّين ِ، وَإغوَاءَ المهْتَدِيْن.
فإنهُ لا يَخْلوْ دَلِيْلٌ لا فِي الكِتابِ وَلا فِي السُّنَّةِ، إلا َّ وقدْ أُوْرِدَ عَليْهِ احْتِمَالٌ، إمّا مِنْ مُهْتَدٍ أَوْ مِنْ مُبْطِل ٍ، سَوَاءٌ كانَ ذلِك َ الاحْتِمَالُ صَحِيْحًا أَمْ فاسِدًا.
وَلوْ سُلمَ إطلاقُ هَذِهِ القاعِدَةِ: لمَا صَحَّ لنا وَلا لِغيْرِنا أَنْ يَسْتَدِلَّ بأَيِّ دَلِيْل ٍ، أَوْ يَحْتَجَّ بأَيِّ حُجَّةٍ، لِتطرُّق ِ احْتِمَال ٍ مِنَ الاحْتِمَالاتِ عَليْهَا! إمّا فِي أَصْلِهَا، أَوْ فِي تأْوِيْلِهَا وَمَعْنَاهَا، وَحِيْنَذَاك َ يَبْطلُ الدِّينُ، وَتسْقط الشعَائِرُ، وَيحْصُلُ لِلزَّنادِقةِ مَا أَملوْهُ وَرَجَوْه
📚 مجانبه اهل الثبور ص۱۹۳
⎆⎆─┅┅┅𖡹┅┅┅─⎆⎆
✅ نتیجه گیری نهایی : ابراهیم بن عمر الیمانی (رضوان الله علیه) جزء ثقات و اجلاء آنان به شما می رود و هر گونه اشکالی بر وثاقت ایشون مردود و از دید ما و علماء غیر قابل قبول است . ✅
☆🪼☆𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄