محمود شفیعی
1_7114944487.mp4
💠 ورود فقه از حوزه خصوصی به حوزه عمومی
🎙 دکتر محمود شفیعی
❇️ ویژهنامه بررسی شرایط و موانع «فقه کارآمد»
⚠️ فرهیختگان و علاقهمندان میتوانند برای تهیه نسخه چاپی یا الکترونیکی این شماره، درخواست خود را به آیدی @m110614 در ایتا و تلگرام ارسال نمایند.
🆔 @didebane_andisheh
🎙 دکتر محمود شفیعی
❇️ ویژهنامه بررسی شرایط و موانع «فقه کارآمد»
⚠️ فرهیختگان و علاقهمندان میتوانند برای تهیه نسخه چاپی یا الکترونیکی این شماره، درخواست خود را به آیدی @m110614 در ایتا و تلگرام ارسال نمایند.
🆔 @didebane_andisheh
👍3
🔰نظريه اباحه: تاملی در نتایج فقهی-سیاسی
✍اباحه در گفتمان ديني شيعه با سه رويكرد فقهي، اصول فقهي و كلامي مورد مطالعه قرار گرفته است. در بحث كنوني در صدد تحليل اباحه كلامي، در مقابل حظر در رويكرد معتزلي، هستيم. اباحه در اين معنا مورد قبول اكثريت علماي شيعه در كلام و، به تبع، در فقه قرار گرفته است. اباحه در كلام، بحثي درباره كار تشريعي خداوند است. در اين چارچوب، مساله اين است كه شارع متعال در هنگام تشريع احكام در لوح محفوظ الهي، آزاد بودن از تكليف را براي انسان مقرر فرموده است؛ يا برعكس، اراده تشريعي خداوند اين بوده است كه انسان¬ همه¬جا تكليف دارد و تكليف نداشتن در موارد محدودي است كه هر كدام به طور مشخص از سوي خدا تشريع شده و در نهايت از سوي پيامبر ص به دست بشر رسيده است. نظريه اباحه مي¬خواهد صورت اول و نظريه حظر مي¬خواهد صورت دوم را اثبات کند.
✍نظريه اباحه پيامدهاي مهم فقهي-سياسي در پي دارد. پذيرش اباحه ميدان فراخي پيش¬روي انسان همچون كنش¬گري تاريخي-اجتماعي مي¬گشايد. با اين نظريه، دو قلمرو شرع (مجموعه¬اي از احكام الزامي پيشين الهي) و قلمرو عرف (مجموعه¬اي از تجربه¬هاي تاريخي-اجتماعي عملي و نظري به مثابه محصول اراده آزاد بشر) شكل خواهد گرفت كه در تعامل باهمديگر، جامعه¬اي مشابه و در عين حال متفاوت از ديگر جوامع را به وجود خواهد آورد. انسان با تكيه بر اين نظريه، خواهد توانست با اِعمال اراده آزاد در گستره بي¬انتهاي تاريخي-اجتماعي، رقم زننده مشروع سرنوشت خود از زواياي گوناگون سياسي، اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و ديگر حوزه¬هاي خرد و كلان گردد. از آنجا كه اراده بشر غيرقابل پيش-بيني است، انسان به شكل پسيني و سيال، با اراده¬هاي فردي و اجتماعي، آينده¬اي بهتر از گذشته و مدام به شكل مشروع نوشونده را رقم خواهد زد. با اين ديدگاه، براي استفاده از تجربه¬هاي جديد بشري در هر نقطه¬اي از جهان، در همه حوزه¬هاي زندگي، نه تنها مانعي پيشيني از سوي شرع وجود نخواهد داشت، كه تعامل با تمدن جديد و قرار گرفتن در ميدان جاذبه آن و دانش¬هاي جديد، تا جايي كه ناقض احكام الزامي پيشيني موجود در قلمرو شرع نباشد، مورد تاييد دين قرار خواهد گرفت.
✍نظريه اباحه مي¬تواند با گستراندن انواع آزادي¬هاي سياسي، هرگونه نگاه بدبينانه به پندارها، گفتارها و كردارهاي گوناگون انسان در جامعه را مهار كند و خوش¬بيني به كنش انساني را موجه سازد. در مقابل، پذيرش نظريه حظر و شكل¬گيري ذهنيت حظرگرا، فراهم¬آورنده جامعه¬اي به غايت بسته و آلوده به انواع بدبيني¬ها، خشونت¬ها و شرارت¬ها بنام دين را در پي خواهد داشت. هم¬چنين ديدگاه حظر تساهل و تسامح در زندگي اجتماعي را بي¬رنگ خواهد ساخت و رواداري را از بين خواهد برد. دين سهله و سمحه به دين متصلب تبديل خواهد شد. به جاي سخت¬گير بودن در مقابل دشمنان دين و ملت، سخت¬گيري¬هاي زايد و زيان¬بخش در جامعه ايماني، جاي دوستي و مهرباني را پر خواهد كرد. شايد خشونت¬هاي شكل گرفته در تاريخ معتزله، بر خلاف شهرت آنان به عقل¬گرايي و مختار بودن انسان، شاهدي مناسب در اين زمينه باشد.
۲۴اردیبهشت ۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
✍اباحه در گفتمان ديني شيعه با سه رويكرد فقهي، اصول فقهي و كلامي مورد مطالعه قرار گرفته است. در بحث كنوني در صدد تحليل اباحه كلامي، در مقابل حظر در رويكرد معتزلي، هستيم. اباحه در اين معنا مورد قبول اكثريت علماي شيعه در كلام و، به تبع، در فقه قرار گرفته است. اباحه در كلام، بحثي درباره كار تشريعي خداوند است. در اين چارچوب، مساله اين است كه شارع متعال در هنگام تشريع احكام در لوح محفوظ الهي، آزاد بودن از تكليف را براي انسان مقرر فرموده است؛ يا برعكس، اراده تشريعي خداوند اين بوده است كه انسان¬ همه¬جا تكليف دارد و تكليف نداشتن در موارد محدودي است كه هر كدام به طور مشخص از سوي خدا تشريع شده و در نهايت از سوي پيامبر ص به دست بشر رسيده است. نظريه اباحه مي¬خواهد صورت اول و نظريه حظر مي¬خواهد صورت دوم را اثبات کند.
✍نظريه اباحه پيامدهاي مهم فقهي-سياسي در پي دارد. پذيرش اباحه ميدان فراخي پيش¬روي انسان همچون كنش¬گري تاريخي-اجتماعي مي¬گشايد. با اين نظريه، دو قلمرو شرع (مجموعه¬اي از احكام الزامي پيشين الهي) و قلمرو عرف (مجموعه¬اي از تجربه¬هاي تاريخي-اجتماعي عملي و نظري به مثابه محصول اراده آزاد بشر) شكل خواهد گرفت كه در تعامل باهمديگر، جامعه¬اي مشابه و در عين حال متفاوت از ديگر جوامع را به وجود خواهد آورد. انسان با تكيه بر اين نظريه، خواهد توانست با اِعمال اراده آزاد در گستره بي¬انتهاي تاريخي-اجتماعي، رقم زننده مشروع سرنوشت خود از زواياي گوناگون سياسي، اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و ديگر حوزه¬هاي خرد و كلان گردد. از آنجا كه اراده بشر غيرقابل پيش-بيني است، انسان به شكل پسيني و سيال، با اراده¬هاي فردي و اجتماعي، آينده¬اي بهتر از گذشته و مدام به شكل مشروع نوشونده را رقم خواهد زد. با اين ديدگاه، براي استفاده از تجربه¬هاي جديد بشري در هر نقطه¬اي از جهان، در همه حوزه¬هاي زندگي، نه تنها مانعي پيشيني از سوي شرع وجود نخواهد داشت، كه تعامل با تمدن جديد و قرار گرفتن در ميدان جاذبه آن و دانش¬هاي جديد، تا جايي كه ناقض احكام الزامي پيشيني موجود در قلمرو شرع نباشد، مورد تاييد دين قرار خواهد گرفت.
✍نظريه اباحه مي¬تواند با گستراندن انواع آزادي¬هاي سياسي، هرگونه نگاه بدبينانه به پندارها، گفتارها و كردارهاي گوناگون انسان در جامعه را مهار كند و خوش¬بيني به كنش انساني را موجه سازد. در مقابل، پذيرش نظريه حظر و شكل¬گيري ذهنيت حظرگرا، فراهم¬آورنده جامعه¬اي به غايت بسته و آلوده به انواع بدبيني¬ها، خشونت¬ها و شرارت¬ها بنام دين را در پي خواهد داشت. هم¬چنين ديدگاه حظر تساهل و تسامح در زندگي اجتماعي را بي¬رنگ خواهد ساخت و رواداري را از بين خواهد برد. دين سهله و سمحه به دين متصلب تبديل خواهد شد. به جاي سخت¬گير بودن در مقابل دشمنان دين و ملت، سخت¬گيري¬هاي زايد و زيان¬بخش در جامعه ايماني، جاي دوستي و مهرباني را پر خواهد كرد. شايد خشونت¬هاي شكل گرفته در تاريخ معتزله، بر خلاف شهرت آنان به عقل¬گرايي و مختار بودن انسان، شاهدي مناسب در اين زمينه باشد.
۲۴اردیبهشت ۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
✅انسان فردی و مدنی، به مثابه آخرین کنش گر در حوزه دین
🖊۱. دین در لوح محفوظ کنش گری مستقیم خداوند بوده و دسترسی به آن برای هرکسی ممکن نیست. تنها پاکانی از بندگان الهی به این مرحله استعلایی دسترسی دارند. (لا یمسه الا المطهرون ).
🖊۲. دین منتقل شده به پیامبران الهی ص، کارویژه ماموران ویژه خداوند، جبرائیل و امثال او، شمرده می شود. دسترسی به این دین، مخصوص پیامبرانی است که به آنها وحی شده است. (انا انزلناه فی لیله القدر و ...).
🖊۳. آنچه که پیامبران الهی از راه بیان ملفوظ، دین وحی شده را به قلمرو زبان بشری تبدیل ساخته اند، مستقیم به کنش پیامبران الهی مربوط است. آنان این توانایی را دارند که به ابلاغ دینی بپردازند که طی فرایند وحی بدان دست یافته اند.
🖊۴. از این مرحله به بعد که امکان شنیدن یا خواندن سخن خداوند و پس از آن اندیشیدن و فهمیدن پیام خداوند، برای عموم مردم امکان پذیر می گردد، کنش گری افراد عادی در حوزه دین شروع می شود. (انا انزلناه قرآنا عربیا لعلکم تعقلون). پس پیام خداوند در آخرین مرحله به کنش افراد عادی تبدیل می گردد.
🖊 در این مرحله چهارم دو نوع فهم دینی را می توان از همدیگر جدا کرد: الف. فهم آموزه هایی که به زندگی فردی افراد مربوط است ب. فهم آموزه هایی که درباره زندگی اجتماعی آنان وارد شده است.
🖊در بخش اول آن دسته از احکام الهی که به فهم فردی تبدیل شده و آن فرد بعد از فهمیدن، آن آموزه را تصدیق کرده است، چنین آموزه ای برای او قطعی می گردد و این فرد در آن زمینه تکلیف ایمانی پیدا می کند. اغلب احکام دینی که رابطه انسان با خدا یا رابطه انسان با خود را بیان می کنند، در این بخش قرار می گیرند.
🖊در مقابل، آموزه های بخش دوم، زمانی می تواند به تکلیف اجتماعی تبدیل گردد، که ابتدا از سوی، نه یک فرد یا گروه خاص، که افراد جامعه هدف، مورد فهم و بعد از آن مورد اذعان قرار گیرد. در واقع در این مرحله چنین آموزه هایی به معروف و منکر اجتماعی تبدیل می گردند و طی سازوکار مدنی می توان چنین تعلیماتی را به مجموعه ای از کدهای قانونی تبدیل کرد و حکومت مدنی را مکلف ساخت تا در آن چارچوب به حکمرانی بپردازد و آن تعالیم را با اقتدار اجرا کند.
۲۴اریبهشت۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
🖊۱. دین در لوح محفوظ کنش گری مستقیم خداوند بوده و دسترسی به آن برای هرکسی ممکن نیست. تنها پاکانی از بندگان الهی به این مرحله استعلایی دسترسی دارند. (لا یمسه الا المطهرون ).
🖊۲. دین منتقل شده به پیامبران الهی ص، کارویژه ماموران ویژه خداوند، جبرائیل و امثال او، شمرده می شود. دسترسی به این دین، مخصوص پیامبرانی است که به آنها وحی شده است. (انا انزلناه فی لیله القدر و ...).
🖊۳. آنچه که پیامبران الهی از راه بیان ملفوظ، دین وحی شده را به قلمرو زبان بشری تبدیل ساخته اند، مستقیم به کنش پیامبران الهی مربوط است. آنان این توانایی را دارند که به ابلاغ دینی بپردازند که طی فرایند وحی بدان دست یافته اند.
🖊۴. از این مرحله به بعد که امکان شنیدن یا خواندن سخن خداوند و پس از آن اندیشیدن و فهمیدن پیام خداوند، برای عموم مردم امکان پذیر می گردد، کنش گری افراد عادی در حوزه دین شروع می شود. (انا انزلناه قرآنا عربیا لعلکم تعقلون). پس پیام خداوند در آخرین مرحله به کنش افراد عادی تبدیل می گردد.
🖊 در این مرحله چهارم دو نوع فهم دینی را می توان از همدیگر جدا کرد: الف. فهم آموزه هایی که به زندگی فردی افراد مربوط است ب. فهم آموزه هایی که درباره زندگی اجتماعی آنان وارد شده است.
🖊در بخش اول آن دسته از احکام الهی که به فهم فردی تبدیل شده و آن فرد بعد از فهمیدن، آن آموزه را تصدیق کرده است، چنین آموزه ای برای او قطعی می گردد و این فرد در آن زمینه تکلیف ایمانی پیدا می کند. اغلب احکام دینی که رابطه انسان با خدا یا رابطه انسان با خود را بیان می کنند، در این بخش قرار می گیرند.
🖊در مقابل، آموزه های بخش دوم، زمانی می تواند به تکلیف اجتماعی تبدیل گردد، که ابتدا از سوی، نه یک فرد یا گروه خاص، که افراد جامعه هدف، مورد فهم و بعد از آن مورد اذعان قرار گیرد. در واقع در این مرحله چنین آموزه هایی به معروف و منکر اجتماعی تبدیل می گردند و طی سازوکار مدنی می توان چنین تعلیماتی را به مجموعه ای از کدهای قانونی تبدیل کرد و حکومت مدنی را مکلف ساخت تا در آن چارچوب به حکمرانی بپردازد و آن تعالیم را با اقتدار اجرا کند.
۲۴اریبهشت۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
👍1
✅دوم خرداد در یک نگاه
✍روزهای پرشکوه خرداد نزدیک است؛ دوم خرداد، اما، از همه نزدیک تر. پاس داشتن این روز، پاسداری از ماه عسل یک انقلاب پرتلاطم است. با توضیحی که در پی خواهد آمد می توان عصر هشت ساله اصلاحات را، جوانترین دوره انقلاب اسلامی در نظر گرفت.
🖊۱. در آن روز به یاد ماندنی در حالی انتخاباتی پرشکوه رقم خورد که آگاهی یک ملت در مسیری تکاملی به اوج رسیده بود و در واقع، میوه آگاهی انباشتی، دوم خرداد ببار نشست. در آن انتخابات هر کاندیدایی، نه تکرار دیگری، که نماینده گونه ای منحصر به فرد از فکر و علاقه خاص در فضای سیاسی بود. درون چنین زمینه مناسبی برای انتخاب بهترین، اکثریت بزرگ جامعه، به گزینشی تاریخی دست زدند و پر به سوی مردی گشودند که پندار، گفتار و کردارش نمایش گر خردمندانه ترین گفتمان سیاسی زمانه بود.
🖊۲. در این روز مردی از دودمان سیادت، خردمندی و پاکی، در افق سیاسی ظاهر گشت. او سواد اعظم ملت را، که از مردمان رنگارنگ این سرزمین تشکیل می شدند، در میدان جاذبه خود گرد هم آورد. با آمدن دولت مرد اندیشمند، جناب آقای خاتمی عزیز، "ید الله مع الجماعه" رخ نمود؛ چرا که نه تنها آرامشی در داخل حکمفرما گشت و فاصله مردم و حکومت به کسوف رفت، تنش زدایی در عرصه سیاست خارجی جایگاه ایران را در نظام بین الملل بسی ارتقا بخشید.
🖊۳. در دوم خرداد مردم به توسعه سیاسی رای مثبت دادند و با شناختی عمیق از دردهای درهم تنیده و چندلایه مزمن در این مرزوبوم، این بار، انگشت روی دردی گذاشتند که همچون علت العلل، دردهای دیگر از آن ناحیه بر خاسته بود. بی تردید "استبداد ایرانی" همواره در شکل های گوناگونی چون استبداد سنتی، شبه مدرن یا شبه مدرن نفتی، سرنوشت این جامعه کهن را در دستان تک اراده حکومت گران وانهاده و مردمان را همچون نامحرمان، از شریک شدن در قدرت ناکام گذاشته بود.
🖊۴. جامعه ایران از زمان فروپاشی اقتدار قدیم و قرار گرفتن آن در حاشیه نظام جهانی شکل گرفته در عصر جدید، به یک آگاهی تاریخی پاگذاشته بود. آگاهی از شجره خبیثه استبداد و میوه تلخ آن، یعنی انحطاط همه جانبه، مردم ایران را وارد یک مبارزه بی امان با استبداد تاریخی کرد. نتیجه یک سده مبارزه پیوسته، در نهایت، انقلابی به غایت سیاسی را به پیروزی رساند. در هسته مرکزی شعارهای اصلی چنین انقلابی، آزادی سیاسی قرار گرفته بود. از فردای پیروزی انقلاب، جنگ و خرابی، و بعد از آن ضرورت فوری اولویت قرار گرفتن ساختن ویرانی های جنگ و ترمیم زندگی اقتصادی حداقلی، پرداختن به آزادی سیاسی را به تاخیر انداخت. تا روزی که دوم خرداد از راه رسید و لحظه باز شدن کلاف اهداف اساسی انقلاب و پیروزی آن در میدان عمل آغاز گشت؛ چرا که اصلی ترین برنامه دولت اصلاحات بر اولویت توسعه سیاسی با رو آوردن به قانون گرایی، جامعه مدنی، آزادی سیاسی و اموری از این دست، قرار گرفت.
🖊۵. در چنین شرایطی بود که در سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ جایگاه ایران در داخل و خارج از هر جهت، ارتقا یافت. رضایت عموم از حکومت فزونی گرفت. مردم روزگار وفور نعمت های مادی را همراه با سلامت اقتصادی، پاک دستی حاکمان، ارزانی کالاها و ثبات قیمتها در سطحی گسترده تجربه کردند. آنان در این سال ها از رئیس جمهور پاک دست و خوشنام خود، به جز احترام و تعظیم به ملت، اهتمام به باز نگه داشتن فضای سیاسی و شنیده شدن صداهای گوناگون جامعه، تکریم دانش، دانشگاه و دانشمند، اثری از بی اعتنایی به مردم و دور خوردن اراده ملت ندیدند.
🖊۶. در عرصه سیاست خارجی عزت جامعه و مصلحت مردم به اولویتی واقعی تبدیل شد. حکمت بر تصمیم های سیاست خارجی حاکم گشت و خود را در قالب تنش زدایی با منطقه و جهان شرق و غرب نمایان ساخت. اقتصاد ایران با اقتصاد جهانی به تعامل برخاست. سرمایه ها و سرمایه گذاران خارجی افزایش یافتند و نشاط اقتصادی در جای جای ایران بالیدن گرفت. عسلویه در جنوب به شهر بزرگ سرمایه گذاری در بخش گاز تبدیل شد و نیرویی دو چندان، ماشین اقتصادی ایران را به حرکت درآورد.
🖊۷. امید، نشاط، عزت، حکمت، مصلحت، صلح و دوستی، ایمان ومعنویت، افتخار به اسلامیت و ایرانیت، جان تازه گرفتن هویت ملی، و بسیاری از فضایل فرهنگی، اجتماعی و مذهبی، پیوست های ناگسستنی وضعیتی بود که از دوم خرداد شروع شد و تا سالها شیرینی زندگی در سایه حکمرانی خردمندانه را بر پا نگه داشت. درس بزرگ از دوم خرداد این است که تنها راه حل بحران های امروز و فردای ایران، برگشت صادقانه و همه جانبه حکومت به سوی ملت و جامعه خواهد بود و نه هیچ چیز دیگر. تنها حکومت مشروع، مورد رضایت خداوند، ماندگار، بالنده و خود افزاینده، حکومت مدنی است که از متن جامعه برخیزد و خود را هرگز تافته جدا بافته نداند و از آقا بالا سر بودن دست شوید.
یک روز پیش از دوم خرداد ۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
✍روزهای پرشکوه خرداد نزدیک است؛ دوم خرداد، اما، از همه نزدیک تر. پاس داشتن این روز، پاسداری از ماه عسل یک انقلاب پرتلاطم است. با توضیحی که در پی خواهد آمد می توان عصر هشت ساله اصلاحات را، جوانترین دوره انقلاب اسلامی در نظر گرفت.
🖊۱. در آن روز به یاد ماندنی در حالی انتخاباتی پرشکوه رقم خورد که آگاهی یک ملت در مسیری تکاملی به اوج رسیده بود و در واقع، میوه آگاهی انباشتی، دوم خرداد ببار نشست. در آن انتخابات هر کاندیدایی، نه تکرار دیگری، که نماینده گونه ای منحصر به فرد از فکر و علاقه خاص در فضای سیاسی بود. درون چنین زمینه مناسبی برای انتخاب بهترین، اکثریت بزرگ جامعه، به گزینشی تاریخی دست زدند و پر به سوی مردی گشودند که پندار، گفتار و کردارش نمایش گر خردمندانه ترین گفتمان سیاسی زمانه بود.
🖊۲. در این روز مردی از دودمان سیادت، خردمندی و پاکی، در افق سیاسی ظاهر گشت. او سواد اعظم ملت را، که از مردمان رنگارنگ این سرزمین تشکیل می شدند، در میدان جاذبه خود گرد هم آورد. با آمدن دولت مرد اندیشمند، جناب آقای خاتمی عزیز، "ید الله مع الجماعه" رخ نمود؛ چرا که نه تنها آرامشی در داخل حکمفرما گشت و فاصله مردم و حکومت به کسوف رفت، تنش زدایی در عرصه سیاست خارجی جایگاه ایران را در نظام بین الملل بسی ارتقا بخشید.
🖊۳. در دوم خرداد مردم به توسعه سیاسی رای مثبت دادند و با شناختی عمیق از دردهای درهم تنیده و چندلایه مزمن در این مرزوبوم، این بار، انگشت روی دردی گذاشتند که همچون علت العلل، دردهای دیگر از آن ناحیه بر خاسته بود. بی تردید "استبداد ایرانی" همواره در شکل های گوناگونی چون استبداد سنتی، شبه مدرن یا شبه مدرن نفتی، سرنوشت این جامعه کهن را در دستان تک اراده حکومت گران وانهاده و مردمان را همچون نامحرمان، از شریک شدن در قدرت ناکام گذاشته بود.
🖊۴. جامعه ایران از زمان فروپاشی اقتدار قدیم و قرار گرفتن آن در حاشیه نظام جهانی شکل گرفته در عصر جدید، به یک آگاهی تاریخی پاگذاشته بود. آگاهی از شجره خبیثه استبداد و میوه تلخ آن، یعنی انحطاط همه جانبه، مردم ایران را وارد یک مبارزه بی امان با استبداد تاریخی کرد. نتیجه یک سده مبارزه پیوسته، در نهایت، انقلابی به غایت سیاسی را به پیروزی رساند. در هسته مرکزی شعارهای اصلی چنین انقلابی، آزادی سیاسی قرار گرفته بود. از فردای پیروزی انقلاب، جنگ و خرابی، و بعد از آن ضرورت فوری اولویت قرار گرفتن ساختن ویرانی های جنگ و ترمیم زندگی اقتصادی حداقلی، پرداختن به آزادی سیاسی را به تاخیر انداخت. تا روزی که دوم خرداد از راه رسید و لحظه باز شدن کلاف اهداف اساسی انقلاب و پیروزی آن در میدان عمل آغاز گشت؛ چرا که اصلی ترین برنامه دولت اصلاحات بر اولویت توسعه سیاسی با رو آوردن به قانون گرایی، جامعه مدنی، آزادی سیاسی و اموری از این دست، قرار گرفت.
🖊۵. در چنین شرایطی بود که در سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ جایگاه ایران در داخل و خارج از هر جهت، ارتقا یافت. رضایت عموم از حکومت فزونی گرفت. مردم روزگار وفور نعمت های مادی را همراه با سلامت اقتصادی، پاک دستی حاکمان، ارزانی کالاها و ثبات قیمتها در سطحی گسترده تجربه کردند. آنان در این سال ها از رئیس جمهور پاک دست و خوشنام خود، به جز احترام و تعظیم به ملت، اهتمام به باز نگه داشتن فضای سیاسی و شنیده شدن صداهای گوناگون جامعه، تکریم دانش، دانشگاه و دانشمند، اثری از بی اعتنایی به مردم و دور خوردن اراده ملت ندیدند.
🖊۶. در عرصه سیاست خارجی عزت جامعه و مصلحت مردم به اولویتی واقعی تبدیل شد. حکمت بر تصمیم های سیاست خارجی حاکم گشت و خود را در قالب تنش زدایی با منطقه و جهان شرق و غرب نمایان ساخت. اقتصاد ایران با اقتصاد جهانی به تعامل برخاست. سرمایه ها و سرمایه گذاران خارجی افزایش یافتند و نشاط اقتصادی در جای جای ایران بالیدن گرفت. عسلویه در جنوب به شهر بزرگ سرمایه گذاری در بخش گاز تبدیل شد و نیرویی دو چندان، ماشین اقتصادی ایران را به حرکت درآورد.
🖊۷. امید، نشاط، عزت، حکمت، مصلحت، صلح و دوستی، ایمان ومعنویت، افتخار به اسلامیت و ایرانیت، جان تازه گرفتن هویت ملی، و بسیاری از فضایل فرهنگی، اجتماعی و مذهبی، پیوست های ناگسستنی وضعیتی بود که از دوم خرداد شروع شد و تا سالها شیرینی زندگی در سایه حکمرانی خردمندانه را بر پا نگه داشت. درس بزرگ از دوم خرداد این است که تنها راه حل بحران های امروز و فردای ایران، برگشت صادقانه و همه جانبه حکومت به سوی ملت و جامعه خواهد بود و نه هیچ چیز دیگر. تنها حکومت مشروع، مورد رضایت خداوند، ماندگار، بالنده و خود افزاینده، حکومت مدنی است که از متن جامعه برخیزد و خود را هرگز تافته جدا بافته نداند و از آقا بالا سر بودن دست شوید.
یک روز پیش از دوم خرداد ۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
👍5👎1
✍خیانت جاهلانه: تندروی بنام انقلابی گری
✅شوربختانه امروز کشوری نمی شناسیم که اسلامی باشد و دوستان خود را از همکیشان خود انتخاب کرده باشد. این در حالی است که قرآن به مسلمانان دستور داده است که از غیرخودشان، بطانه، دوست محرم اسرار، برنگیرند.
✅در تاریخ معاصر، دو سده اخیر، مهمترین کشورهای جهان اسلام، پیوسته از کشورهای اسلامی گسسته و به سوی کشوری غیراسلامی دل بسته اند. ترکیه جدید، حتی بعد از روی کار آمدن اسلام گرایان، چند دهه است که آرزوی پیوستن به اروپا را دارد. عربستان و مصر در جهان عرب همواره پیوندی ناگسستنی با آمریکا برقرار کرده اند. کشور ایران نیز در تاریخ معاصر تفاوتی با همگنان خود در جهان ترک و عرب نداشته است. قاجاریه، از زمان ناصرالدین شاه به بعد، ایران را به روس و انگلیس وابسته کردند و هیچگاه، از میدان جاذبه آن دو کشور خارج نشدند. در دوره پهلوی ایران یکی از دو ستون سیاست خارجی آمریکا در خلیج فارس را تشکیل می داد. با حیرتی عمیق باید اعتراف کرد که برخلاف شعارهای گسترده وحدت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی هم دوستان خود را، در نهایت، نه از میان کشورهای مسلمان که از کشورهای دیگری چون روسیه و چین انتخاب کرد.
✅بی دلیل نیست که از فردای پایان جنگ جهانی دوم تا به امروز که بیش از ۸۰ سال سپری می شود، کشور فلسطین در دست غاصبان صهیونیستی باقی مانده است و همه مبارزه های پراکنده کشورهای اسلامی، در وضعیت فقدان اتحاد و ابتلا به تفرقه های درونی، ناکام مانده و با شکست روبرو گشته است. از تفرقه درونی جز شکست و ناکامی نمی توان انتظار داشت. ز کوزه آن تراود که در اوست.
✅اکنون با روی کار آمدن دولت وفاق گرای دکتر پزشکیان و اقدامات شایسته او در بسط و گسترش روابط با همسایگان مسلمان، در میان کشورهای عربی، ترکی و فارسی، فرصتی برای جبران خطای بزرگ تاریخی در گسستن از همکیشان و یافتن دوستان از بیگانگان، در اختیار جمهوری اسلامی قرار گرفته است.
✅همه مردم، نخبگان دانش و قدرت از هر طیف، جناح و حزبی، این برگشت به آغوش جهان اسلام را باید به فال نیک بگیرند و در تقویت و حراست از آن یار همدیگر باشند. قوه عاقله کشور، چه آنان که دستی در قدرت دارند و چه آنها که غیر از قلم، زبان، گفتن و نوشتن ابزاری برای تاثیرگذاری ندارند، این وظیفه اخلاقی را بر دوش می کشند که از تقویت این راه جدید لحظه ای درنگ نکنند و از ملامت نادانان، قدرت طلبان و خود حق پنداران ملول و خسته نگردند.
✅تردیدی نیست و همچون روز روشن آشکار است که بعضی کج روی ها در جمهوری اسلامی و دور شدن ایران از کشورهای اسلامی، مانند دور شدن از نظام جهانی و محروم گشتن از روابطی میانه روانه با همه کشورهای جهان، به جای پیوستن و بلکه وابسته شدن به چند قدرت شرقی، به توهم انقلابی گری، نتیجه اقدامات تندروی هایی بود که نه اندازه کافی دین شناس بودند و نه خود را در بند مشورت با دین شناسان می دانستند و نه غیر از توهم خود حق پنداری انگیزه ای برای بالندگی ایران اسلامی در سر می پروراندند.
✅رابطه رو به گسترش ایران با عربستان به عنوان کشوری اسلامی که قبله مسلمانان، مرقد مطهر پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه و آله و سلم، مرقدهای مطهر تعدادی از امامان معصوم علیهم السلام، قبرهای صحابه کبار حضرت رسول ص و بسیاری از آثار، نمادها و شعائر اسلامی، در آن قرار گرفته اند، جرقه امیدی برای برگشت صلابت به جهان اسلام است که هر کسی با هر بهانه ای، جاهلانه یا خود ستانه یا خود حق پندارانه، بخواهد در آن خدشه وارد کند و موفقیت آن را ناکام سازد یا به تاخیر اندازد، خیانتی نابخشودنی خواهد بود. هم چنین، هر رسانه عمومی یا خصوصی دیداری، شنیداری و نوشتاری، مجازی یا واقعی، که به حمایت از این حماقت های فردی یا گروهی یا باندی بپردازد، شریک این خیانت بزرگ نابخشودنی خواهند شد. انتظار عموم جامعه ایمانی و اسلامی این است که با این کج روی ها یک بار برای همیشه برخورد مناسب صورت گیرد و شیوه های نادرست در این کشور به سنت سیئه تبدیل نگردد.
۹خرداد۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
✅شوربختانه امروز کشوری نمی شناسیم که اسلامی باشد و دوستان خود را از همکیشان خود انتخاب کرده باشد. این در حالی است که قرآن به مسلمانان دستور داده است که از غیرخودشان، بطانه، دوست محرم اسرار، برنگیرند.
✅در تاریخ معاصر، دو سده اخیر، مهمترین کشورهای جهان اسلام، پیوسته از کشورهای اسلامی گسسته و به سوی کشوری غیراسلامی دل بسته اند. ترکیه جدید، حتی بعد از روی کار آمدن اسلام گرایان، چند دهه است که آرزوی پیوستن به اروپا را دارد. عربستان و مصر در جهان عرب همواره پیوندی ناگسستنی با آمریکا برقرار کرده اند. کشور ایران نیز در تاریخ معاصر تفاوتی با همگنان خود در جهان ترک و عرب نداشته است. قاجاریه، از زمان ناصرالدین شاه به بعد، ایران را به روس و انگلیس وابسته کردند و هیچگاه، از میدان جاذبه آن دو کشور خارج نشدند. در دوره پهلوی ایران یکی از دو ستون سیاست خارجی آمریکا در خلیج فارس را تشکیل می داد. با حیرتی عمیق باید اعتراف کرد که برخلاف شعارهای گسترده وحدت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی هم دوستان خود را، در نهایت، نه از میان کشورهای مسلمان که از کشورهای دیگری چون روسیه و چین انتخاب کرد.
✅بی دلیل نیست که از فردای پایان جنگ جهانی دوم تا به امروز که بیش از ۸۰ سال سپری می شود، کشور فلسطین در دست غاصبان صهیونیستی باقی مانده است و همه مبارزه های پراکنده کشورهای اسلامی، در وضعیت فقدان اتحاد و ابتلا به تفرقه های درونی، ناکام مانده و با شکست روبرو گشته است. از تفرقه درونی جز شکست و ناکامی نمی توان انتظار داشت. ز کوزه آن تراود که در اوست.
✅اکنون با روی کار آمدن دولت وفاق گرای دکتر پزشکیان و اقدامات شایسته او در بسط و گسترش روابط با همسایگان مسلمان، در میان کشورهای عربی، ترکی و فارسی، فرصتی برای جبران خطای بزرگ تاریخی در گسستن از همکیشان و یافتن دوستان از بیگانگان، در اختیار جمهوری اسلامی قرار گرفته است.
✅همه مردم، نخبگان دانش و قدرت از هر طیف، جناح و حزبی، این برگشت به آغوش جهان اسلام را باید به فال نیک بگیرند و در تقویت و حراست از آن یار همدیگر باشند. قوه عاقله کشور، چه آنان که دستی در قدرت دارند و چه آنها که غیر از قلم، زبان، گفتن و نوشتن ابزاری برای تاثیرگذاری ندارند، این وظیفه اخلاقی را بر دوش می کشند که از تقویت این راه جدید لحظه ای درنگ نکنند و از ملامت نادانان، قدرت طلبان و خود حق پنداران ملول و خسته نگردند.
✅تردیدی نیست و همچون روز روشن آشکار است که بعضی کج روی ها در جمهوری اسلامی و دور شدن ایران از کشورهای اسلامی، مانند دور شدن از نظام جهانی و محروم گشتن از روابطی میانه روانه با همه کشورهای جهان، به جای پیوستن و بلکه وابسته شدن به چند قدرت شرقی، به توهم انقلابی گری، نتیجه اقدامات تندروی هایی بود که نه اندازه کافی دین شناس بودند و نه خود را در بند مشورت با دین شناسان می دانستند و نه غیر از توهم خود حق پنداری انگیزه ای برای بالندگی ایران اسلامی در سر می پروراندند.
✅رابطه رو به گسترش ایران با عربستان به عنوان کشوری اسلامی که قبله مسلمانان، مرقد مطهر پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه و آله و سلم، مرقدهای مطهر تعدادی از امامان معصوم علیهم السلام، قبرهای صحابه کبار حضرت رسول ص و بسیاری از آثار، نمادها و شعائر اسلامی، در آن قرار گرفته اند، جرقه امیدی برای برگشت صلابت به جهان اسلام است که هر کسی با هر بهانه ای، جاهلانه یا خود ستانه یا خود حق پندارانه، بخواهد در آن خدشه وارد کند و موفقیت آن را ناکام سازد یا به تاخیر اندازد، خیانتی نابخشودنی خواهد بود. هم چنین، هر رسانه عمومی یا خصوصی دیداری، شنیداری و نوشتاری، مجازی یا واقعی، که به حمایت از این حماقت های فردی یا گروهی یا باندی بپردازد، شریک این خیانت بزرگ نابخشودنی خواهند شد. انتظار عموم جامعه ایمانی و اسلامی این است که با این کج روی ها یک بار برای همیشه برخورد مناسب صورت گیرد و شیوه های نادرست در این کشور به سنت سیئه تبدیل نگردد.
۹خرداد۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
👍4👏2
VID-20250609-WA0019.mp4
7.9 MB
سخنان گهربار آیت الله علامه حسن زاده آملی
#پ.ن: سازنده این کلیپ به آن مرحوم خدمت نکرده است؛ بلکه بر اسب سرکش جهل و نادانی، شهوت و هوسرانی سوار شده، و بر آن مرحوم خیانت کرده است؛ چرا که آن مرحوم اهل طعنه و کنایه کشیدن و جای خدا نشستن نبود.
#پ.ن: سازنده این کلیپ به آن مرحوم خدمت نکرده است؛ بلکه بر اسب سرکش جهل و نادانی، شهوت و هوسرانی سوار شده، و بر آن مرحوم خیانت کرده است؛ چرا که آن مرحوم اهل طعنه و کنایه کشیدن و جای خدا نشستن نبود.
👍1
VID-20250613-WA0033.mp4
3.5 MB
#پ.ن: سخنان حکمت آمیز، سرشار از دانایی و روحانیت و معنویت.
فتبارک الله احسن الخالقین که انسانی چون علی علیه الصلاه و السلام آفرید.
پیشاپیش روز بزرگ غدیر رو تبریک عرض می کنم. محمود شفیعی
فتبارک الله احسن الخالقین که انسانی چون علی علیه الصلاه و السلام آفرید.
پیشاپیش روز بزرگ غدیر رو تبریک عرض می کنم. محمود شفیعی
❤1
🔰آتش و خون: کینه های بی پایان
✅لعنه الله علی قوم الظالمین. اتحاد در برابر یک رژیم وحشی فرعونی از خود راضی، اسرائیل غاصب، که با کشتن، دریدن و خون ریختن آرام می گیرد و از جنگ و تجاوز لذت می برد، یک ضرورت ملی است.
✅در برابر تهاجم وحشیانه رژیم خونخوار، بدون همدلی و هم صدایی ملت، با همه انتقادهایی که بر سیاست های داخلی و خارجی مطرح است، همگان ضرر خواهند کرد. از دشمن سفاک جز دریدن، بریدن، بردن و غارت کردن موهبتی نمی توان انتظار داشت.
✅با حمله ناجوانمردانه ای که سفاکان صهیونیستی آغاز کردند، پیکر ایران عزیز زخمی گشت و خون های زیادی به ناحق بر زمین ریخت. امروز تک تک ما باید با جان و دل، از دیانت، حیثیت، جان ها و مال ها، ثروت، قدرت و عظمت این سرزمین، و شور و نشاط زندگی برای فرزندان مان، دفاع کنیم.
✅ زندگی در خفت و خواری مرگ است و مرگ با آزادگی و شجاعت و ایستادگی، افتخاری ابدی است. بزرگان دین و خرد، بجز این در زمانه وحشی گری و طغیان ستم، آموزه دیگری بر ما نیاموخته اند. هیهات من الذله.
✅ همگی برای نجات کشور از اهریمنان درنده خود دست در دست هم دهیم و با همه وجود، آتش قهر و جنگ شیطانی اهریمن را خاموش سازیم. هر گونه باز کردن سر گلایه ها همه را به شکست، هرج و مرج، بحران های درونی بی پایان مبتلا می سازد. زمان زمان دفع خطر خارجی است و البته پیروزی فقط با اراده شکست ناپذیر الهی میسر است. با اتکا به یاری خداوند شر دشمن را از این سرزمین، انشاءالله و به اذن او، دفع خواهیم کرد.
۲۳ خرداد ۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
✅لعنه الله علی قوم الظالمین. اتحاد در برابر یک رژیم وحشی فرعونی از خود راضی، اسرائیل غاصب، که با کشتن، دریدن و خون ریختن آرام می گیرد و از جنگ و تجاوز لذت می برد، یک ضرورت ملی است.
✅در برابر تهاجم وحشیانه رژیم خونخوار، بدون همدلی و هم صدایی ملت، با همه انتقادهایی که بر سیاست های داخلی و خارجی مطرح است، همگان ضرر خواهند کرد. از دشمن سفاک جز دریدن، بریدن، بردن و غارت کردن موهبتی نمی توان انتظار داشت.
✅با حمله ناجوانمردانه ای که سفاکان صهیونیستی آغاز کردند، پیکر ایران عزیز زخمی گشت و خون های زیادی به ناحق بر زمین ریخت. امروز تک تک ما باید با جان و دل، از دیانت، حیثیت، جان ها و مال ها، ثروت، قدرت و عظمت این سرزمین، و شور و نشاط زندگی برای فرزندان مان، دفاع کنیم.
✅ زندگی در خفت و خواری مرگ است و مرگ با آزادگی و شجاعت و ایستادگی، افتخاری ابدی است. بزرگان دین و خرد، بجز این در زمانه وحشی گری و طغیان ستم، آموزه دیگری بر ما نیاموخته اند. هیهات من الذله.
✅ همگی برای نجات کشور از اهریمنان درنده خود دست در دست هم دهیم و با همه وجود، آتش قهر و جنگ شیطانی اهریمن را خاموش سازیم. هر گونه باز کردن سر گلایه ها همه را به شکست، هرج و مرج، بحران های درونی بی پایان مبتلا می سازد. زمان زمان دفع خطر خارجی است و البته پیروزی فقط با اراده شکست ناپذیر الهی میسر است. با اتکا به یاری خداوند شر دشمن را از این سرزمین، انشاءالله و به اذن او، دفع خواهیم کرد.
۲۳ خرداد ۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
❤7👍2👎1
🔰امام حسین ع و نفی اطاعت اجباری
🎆از ابتدای پیدایش حکومت در جغرافیای جهان اسلام تا کنون، سه نوع نظام سیاسی متفاوت پدید آمده اند: ۱. حکومت های برخاسته از اجماع و توافق اختیاری جامعه اسلامی (بیعت همگانی آگاهانه و آزادانه) ۲. حکومت های برخاسته از اجماع تحمیلی و پذیرش اجباری (بیعت از روی تهدید، تطمیع و فریبکاری) ۳. حکومت های تحمیل شده بر جامعه از راه زور و شمشیر بدون توافق همگانی و حتی بدون پذیرش تحمیلی (برپایی حکومت بدون هر گونه بیعت اختیاری یا اجباری)
🌠بهترین مثال برای دولت های اسلامی از نوع اول، حکومت های پیامبر ص و علی ع است. ورود پیامبر ص به یثرب و تبدیل آن به مدینه، تشکیل حکومت در مدینه و شیوه حکمرانی آن حضرت، همگی، با مجموعه ای از توافق ها، از قبیل توافق عقبه اول و دوم، صحیفه النبی و مشورت های پیوسته آن حضرت با مردمان خود، آغاز گشت و پایان یافت.
هم چنین برپایی حکومت از سوی علی ع در مدینه و استمرار آن در کوفه، با خواهش عموم مردم و نخبگان درجه اول آن روز که از اقصی نقاط جهان اسلام، برای شورش بر ضد عثمان، در مدینه گرد آمده بودند، صورت گرفت.
🎇در درجه ای پایین تر تاسیس خلافت بعد از وفات پیامبر ص و روی کار آمدن سه خلیفه اول، کم و بیش، از راه بیعت خصوصی و عمومی، پا گرفت. شکل گیری این حکومت ها، علی رغم پایین بودن عیار بیعت اختیاری درباره خلافت سه گانه، رضایت حداقلی را فراهم ساخته بود. حداقل دو خلیفه اول با رعایت اصول شریعت و بسط عدالت، حکمرانی خود را به پذیرش عملی از روی طیب خاطر، پیوند زدند.
🎆نوع دوم از نظام های سیاسی را بنی امیه در جهان اسلام بدعت گذاشتند. به ویژه، معاویه، فرزندش یزید را با مجموعه ای از بیعت های زوری و با تهدید ها و تطمیع های فراوان، به جانشینی برگماشت. معاویه از سال ۵۴ هجری تا ۶۰ هجری که درگذشت، در مدت شش سال توانست سران مهم جامعه بزرگ اسلامی در مکه، مدینه، عراق و شام را، به جز تعدادی از بزرگان صحابه در مدینه، از جمله عبدالله بن زبیر، عبد الرحمن بن ابی بکر، عبد الله بن عمر و حسین ابن علی ع، به تن دادن بر بیعت با فرزند ناخلف خود، یزید، مجبور سازد.
به این ترتیب، بیعت، رضایت و پذیرش اختیاری حاکم پس از این تاریخ، فرو ریخت و حکومت های ظاهر ساز و فریبکار در لباس دین، بر جهان اسلام چیره گشتند و تا پایان خلافت عباسیان ادامه یافتند. این حکومت ها در ظاهر مدعی خلافت بودند و در واقع از منطق سلطنت پیروی می کردند. در این نوع حکمرانی، حکومت و حاکمان بر جامعه مالکیت پیدا می کنند و فرمانروایان حکومت را به جای حکمت و عدالت، بر تحکم و استبداد استوار می سازند.
🎆حکومت های ظاهرگرای بنا شده بر رضایت های دروغین، به تدریج واسطه پدیداری حکومتهای نوع سوم در جهان اسلام گشتند. دولت های نوع سوم حکومت هایی هستند که از بیعت ظاهری مبتنی بر زر و زور و تزویر هم گذشتند و حکمرانی برپایه غلبه را بر جهان اسلام تحمیل کردند. از زمان چیره شدن مغول ها بر جهان اسلام، کم و بیش، سلطنت های استبدادی در جهان اسلام سرنوشت مسلمانان را به دست گرفتند و پادشاهی را به عنوان تنها گزینه حکومت و حکمرانی نهادینه ساختند.
🌅امام حسین ع که در خانه وحی، ایمان، عدالت، صداقت، عقل و دانش و اخلاق، تربیت شده بود، نمی توانست بر وارونه شدن ارزش های سیاسی، با سکوت و پذیرش عملی، مهر تایید بزند. امام حسین ع، به ناچار، بیعت برخاسته از تهدید، تطمیع و تزویر را هم در سطح گفتار و هم در عرصه کردار به چالش کشید و برای روشن ماندن چراغ حقیقت در تاریخ اسلام و نشان دادن معیار مناسب برای حکومت حق و باطل، جان عزیزش را فدا کرد. بزرگ ترین درس سیاسی آن حضرت بر مسلمانان امروز این است که با حکومت های استبدادی سرسازگاری واگذارند و به سوی دولتی برخاسته از اراده عمومی پر گشایند. دین سوزی بزرگترین قربانی حاکمان و حکومت هایی است که بنام اسلام یا بدون آن، در کشورهای مسلمان بر اریکه قدرت نشسته اند.
۷تیر ۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
🎆از ابتدای پیدایش حکومت در جغرافیای جهان اسلام تا کنون، سه نوع نظام سیاسی متفاوت پدید آمده اند: ۱. حکومت های برخاسته از اجماع و توافق اختیاری جامعه اسلامی (بیعت همگانی آگاهانه و آزادانه) ۲. حکومت های برخاسته از اجماع تحمیلی و پذیرش اجباری (بیعت از روی تهدید، تطمیع و فریبکاری) ۳. حکومت های تحمیل شده بر جامعه از راه زور و شمشیر بدون توافق همگانی و حتی بدون پذیرش تحمیلی (برپایی حکومت بدون هر گونه بیعت اختیاری یا اجباری)
🌠بهترین مثال برای دولت های اسلامی از نوع اول، حکومت های پیامبر ص و علی ع است. ورود پیامبر ص به یثرب و تبدیل آن به مدینه، تشکیل حکومت در مدینه و شیوه حکمرانی آن حضرت، همگی، با مجموعه ای از توافق ها، از قبیل توافق عقبه اول و دوم، صحیفه النبی و مشورت های پیوسته آن حضرت با مردمان خود، آغاز گشت و پایان یافت.
هم چنین برپایی حکومت از سوی علی ع در مدینه و استمرار آن در کوفه، با خواهش عموم مردم و نخبگان درجه اول آن روز که از اقصی نقاط جهان اسلام، برای شورش بر ضد عثمان، در مدینه گرد آمده بودند، صورت گرفت.
🎇در درجه ای پایین تر تاسیس خلافت بعد از وفات پیامبر ص و روی کار آمدن سه خلیفه اول، کم و بیش، از راه بیعت خصوصی و عمومی، پا گرفت. شکل گیری این حکومت ها، علی رغم پایین بودن عیار بیعت اختیاری درباره خلافت سه گانه، رضایت حداقلی را فراهم ساخته بود. حداقل دو خلیفه اول با رعایت اصول شریعت و بسط عدالت، حکمرانی خود را به پذیرش عملی از روی طیب خاطر، پیوند زدند.
🎆نوع دوم از نظام های سیاسی را بنی امیه در جهان اسلام بدعت گذاشتند. به ویژه، معاویه، فرزندش یزید را با مجموعه ای از بیعت های زوری و با تهدید ها و تطمیع های فراوان، به جانشینی برگماشت. معاویه از سال ۵۴ هجری تا ۶۰ هجری که درگذشت، در مدت شش سال توانست سران مهم جامعه بزرگ اسلامی در مکه، مدینه، عراق و شام را، به جز تعدادی از بزرگان صحابه در مدینه، از جمله عبدالله بن زبیر، عبد الرحمن بن ابی بکر، عبد الله بن عمر و حسین ابن علی ع، به تن دادن بر بیعت با فرزند ناخلف خود، یزید، مجبور سازد.
به این ترتیب، بیعت، رضایت و پذیرش اختیاری حاکم پس از این تاریخ، فرو ریخت و حکومت های ظاهر ساز و فریبکار در لباس دین، بر جهان اسلام چیره گشتند و تا پایان خلافت عباسیان ادامه یافتند. این حکومت ها در ظاهر مدعی خلافت بودند و در واقع از منطق سلطنت پیروی می کردند. در این نوع حکمرانی، حکومت و حاکمان بر جامعه مالکیت پیدا می کنند و فرمانروایان حکومت را به جای حکمت و عدالت، بر تحکم و استبداد استوار می سازند.
🎆حکومت های ظاهرگرای بنا شده بر رضایت های دروغین، به تدریج واسطه پدیداری حکومتهای نوع سوم در جهان اسلام گشتند. دولت های نوع سوم حکومت هایی هستند که از بیعت ظاهری مبتنی بر زر و زور و تزویر هم گذشتند و حکمرانی برپایه غلبه را بر جهان اسلام تحمیل کردند. از زمان چیره شدن مغول ها بر جهان اسلام، کم و بیش، سلطنت های استبدادی در جهان اسلام سرنوشت مسلمانان را به دست گرفتند و پادشاهی را به عنوان تنها گزینه حکومت و حکمرانی نهادینه ساختند.
🌅امام حسین ع که در خانه وحی، ایمان، عدالت، صداقت، عقل و دانش و اخلاق، تربیت شده بود، نمی توانست بر وارونه شدن ارزش های سیاسی، با سکوت و پذیرش عملی، مهر تایید بزند. امام حسین ع، به ناچار، بیعت برخاسته از تهدید، تطمیع و تزویر را هم در سطح گفتار و هم در عرصه کردار به چالش کشید و برای روشن ماندن چراغ حقیقت در تاریخ اسلام و نشان دادن معیار مناسب برای حکومت حق و باطل، جان عزیزش را فدا کرد. بزرگ ترین درس سیاسی آن حضرت بر مسلمانان امروز این است که با حکومت های استبدادی سرسازگاری واگذارند و به سوی دولتی برخاسته از اراده عمومی پر گشایند. دین سوزی بزرگترین قربانی حاکمان و حکومت هایی است که بنام اسلام یا بدون آن، در کشورهای مسلمان بر اریکه قدرت نشسته اند.
۷تیر ۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
👍2
🛑مار زخمی و تدبیرهای شیطانی
🖊مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ ۖمحمّد، فرستاده خداست و کسانی که با او هستند بر کافران سرسخت و در میان خودشان با یکدیگر مهربانند.
در ادبیات قرآنی، کافر کسی است که در مقابل پیامبر گرامی اسلام ص و حامیان آن حضرت با تمام وجود ایستاده بودند و کینه ای تمام ناشدنی در دل و زبان نسبت به ایمان و اسلام گرفته بودند و با دیانت و انسانیت سر ستیز داشتند.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ. ای اهل ایمان! از غیر خودتان برای خود محرم راز نگیرید؛ آنان از هیچ توطئه و فسادی درباره شما کوتاهی نمی کنند؛ شدت گرفتاری و رنج و زیان شما را دوست دارند؛ تحقیقاً دشمنی [با اسلام و مسلمانان] از لابلای سخنانشان پدیدار است و آنچه سینه هایشان [از کینه و نفرت] پنهان می دارد بزرگ تر است.
✴️ بی تردید امروز مصداق کفر قرآنی، رژیم اشغال گری است که نزدیک ۸۰ سال است با جهان اسلام در جنگ و ستیز است و هر چقدر خون آنان را بر زمین می ریزد، باز هم سیر نمی شود. در جنگ ۱۲ روزه مار بزرگ منطقه زخمی شد. اکنون شیطان های بزرگ و کوچک جهانی و اروپایی و منطقه ای مشغول آماده کردن ساز و برگ جدید سخت و نرم برای برگشت احتمالی دوباره و تجاوزی جدید برآمده اند.
✴️نباید از نیرنگ های اهریمن تبهکار غافل بود. برای ناامید کردن نیروی سرکش شیطانی، باید از تدبیر همه جانبه، با توکل بر نیروی شکست ناپذیر الهی بهره جست. مهمترین تدبیر افزایش اقتدار ملی است. سواد اعظم ملت، از هر رنگ و گرایشی که باشند، دست نامرئی الهی به شمار می روند. عموم مردم در این سرزمین همان کسانی هستند که قرآن از آنان به "رحماء بینهم" تعبیر کرده است. امروز هرگونه انحصار طلبی با تکیه بر قدرت سیاسی و تبدیل کردن عموم مردم به خودی و ناخودی، بی تردید، گم گردن راه درست سرفرازی و اقتدار ملی و افتادن در دام اهریمنان است.
✴️باید در کمترین زمان ممکن، حکمرانی جامعه محور را تقویت کرد و حضور فعال نیروهای گوناگون مردمی را اجازه داد در میدان های سیاسی، فرهنگی، هنری، مذهبی، نظامی، اقتصادی و دیگر حوزه هایی که روزگاری در آنها نقش آفرینی می کردند، دوباره نمایان گردند و امید اجتماعی را هر چه بیشتر افزایش دهند. چنین تدبیری خاستگاه اصلی اقتدار ملی است و به یقین می تواند اراده عمومی آهنین همگانی را بر نیروی اهریمنی بدخواهان این مرز و بوم، چیره گرداند.
✴️ البته تقویت ساز و برگ نظامی و جبران خلاهای پیشین شناسایی شده، ضرورت فوری و فوتی است. با این حال، تاثیر عوامل مادی- نظامی و مایوس کردن نیروی شیطانی یا شکست دادن آن در صورت تعرض جدید، تنها در سایه اتحاد و انسجام ملی بزرگ و همه جانبه، به مثابه یک رویکرد استراتژیک، امکان پذیر خواهد شد.
✅ وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَىٰ لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُمْ بِهِ ۗ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ
و خدا [وعده یاری و پیروزی] را جز بشارتی برای شما و برای آنکه دل هایتان به آن آرامش یابد، قرار نداد؛ و یاری و نصرت جز از سوی خدای توانای شکست ناپذیر و حکیم نیست.
۸تیر۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
🖊مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ ۖمحمّد، فرستاده خداست و کسانی که با او هستند بر کافران سرسخت و در میان خودشان با یکدیگر مهربانند.
در ادبیات قرآنی، کافر کسی است که در مقابل پیامبر گرامی اسلام ص و حامیان آن حضرت با تمام وجود ایستاده بودند و کینه ای تمام ناشدنی در دل و زبان نسبت به ایمان و اسلام گرفته بودند و با دیانت و انسانیت سر ستیز داشتند.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ. ای اهل ایمان! از غیر خودتان برای خود محرم راز نگیرید؛ آنان از هیچ توطئه و فسادی درباره شما کوتاهی نمی کنند؛ شدت گرفتاری و رنج و زیان شما را دوست دارند؛ تحقیقاً دشمنی [با اسلام و مسلمانان] از لابلای سخنانشان پدیدار است و آنچه سینه هایشان [از کینه و نفرت] پنهان می دارد بزرگ تر است.
✴️ بی تردید امروز مصداق کفر قرآنی، رژیم اشغال گری است که نزدیک ۸۰ سال است با جهان اسلام در جنگ و ستیز است و هر چقدر خون آنان را بر زمین می ریزد، باز هم سیر نمی شود. در جنگ ۱۲ روزه مار بزرگ منطقه زخمی شد. اکنون شیطان های بزرگ و کوچک جهانی و اروپایی و منطقه ای مشغول آماده کردن ساز و برگ جدید سخت و نرم برای برگشت احتمالی دوباره و تجاوزی جدید برآمده اند.
✴️نباید از نیرنگ های اهریمن تبهکار غافل بود. برای ناامید کردن نیروی سرکش شیطانی، باید از تدبیر همه جانبه، با توکل بر نیروی شکست ناپذیر الهی بهره جست. مهمترین تدبیر افزایش اقتدار ملی است. سواد اعظم ملت، از هر رنگ و گرایشی که باشند، دست نامرئی الهی به شمار می روند. عموم مردم در این سرزمین همان کسانی هستند که قرآن از آنان به "رحماء بینهم" تعبیر کرده است. امروز هرگونه انحصار طلبی با تکیه بر قدرت سیاسی و تبدیل کردن عموم مردم به خودی و ناخودی، بی تردید، گم گردن راه درست سرفرازی و اقتدار ملی و افتادن در دام اهریمنان است.
✴️باید در کمترین زمان ممکن، حکمرانی جامعه محور را تقویت کرد و حضور فعال نیروهای گوناگون مردمی را اجازه داد در میدان های سیاسی، فرهنگی، هنری، مذهبی، نظامی، اقتصادی و دیگر حوزه هایی که روزگاری در آنها نقش آفرینی می کردند، دوباره نمایان گردند و امید اجتماعی را هر چه بیشتر افزایش دهند. چنین تدبیری خاستگاه اصلی اقتدار ملی است و به یقین می تواند اراده عمومی آهنین همگانی را بر نیروی اهریمنی بدخواهان این مرز و بوم، چیره گرداند.
✴️ البته تقویت ساز و برگ نظامی و جبران خلاهای پیشین شناسایی شده، ضرورت فوری و فوتی است. با این حال، تاثیر عوامل مادی- نظامی و مایوس کردن نیروی شیطانی یا شکست دادن آن در صورت تعرض جدید، تنها در سایه اتحاد و انسجام ملی بزرگ و همه جانبه، به مثابه یک رویکرد استراتژیک، امکان پذیر خواهد شد.
✅ وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَىٰ لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُمْ بِهِ ۗ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ
و خدا [وعده یاری و پیروزی] را جز بشارتی برای شما و برای آنکه دل هایتان به آن آرامش یابد، قرار نداد؛ و یاری و نصرت جز از سوی خدای توانای شکست ناپذیر و حکیم نیست.
۸تیر۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
❤3
🔰بیعت مشروع و بیعت نامشروع
✅درباره موضع گیری سیاسی در برابر تاسیس حکومت نامشروع و حکمرانی نامشروع، فرق اساسی بین روش سیاسی امام حسین علیه السلام و دیگر ائمه اطهار علیهم السلام وجود ندارد. امامان معصوم علیهم السلام راهی را پیمودند، که پیش از آنان امام حسین علیه السلام در برابر معاویه و یزید پیموده بود.
✅ به یک نکته اساسی باید توجه کرد که رفتار سیاسی امام حسین علیه السلام عکس العمل حرکتی سیاسی بود که از پیش معاویه و بعدا یزید، شروع کرده بودند. مساله یزید و معاویه بسیار قبل از مساله امام حسین علیه السلام، یعنی از سال ۵۴، که معاویه او را ولیعهد کرد و شروع کرد به گرفتن بیعت نامشروع، شروع شد. مساله آنها گرفتن بیعت نامشروع با تکیه بر زر و زور و تزویر بود و توانستند از همگان در کل جهان اسلام این بیعت نامشروع را تا زمان مرگ معاویه برای یزید بگیرند. چهار نفر، با انگیزه های گوناگون، تن به بیعت نامشروع ندادند که یکی هم امام حسین علیه السلام بود.
✅ پس امام حسین علیه السلام بیعت نکرد؛ چون بیعت صحیح شرایطی دارد که بخشی مربوط به بیعت گیرنده و بخشی نیز به شیوه گرفتن بیعت مربوط است و هیچ یک از آن شرایط، نه درباره شخص یزید و نه در شیوه گرفتن بیعت برای او، وجود نداشت. بیعت گیرنده باید دین شناس، دین مدار، و انسانی شایسته برای فرمانروایی باشد و یزید این شرایط را نداشت. بیعت صحیح باید با اختیار، آگاهی کافی و به صورت علنی و با رویه متعارف زمانه صورت گیرد که هیچ کدام در شیوه اتخاذ شده از سوی معاویه و بعدا یزید، وجود نداشت.
✅بیعت نکردن امام حسین علیه السلام غیر از قیام او برای ساقط کردن حکومت یزید است. امام حسین علیه السلام هیچ گاه چنین تصمیمی نگرفت و دنبال ساقط کردن یزید با قیام مسلحانه نبود. البته حساب امام حسین علیه السلام و معامله او با مردم کوفه بحث دیگری است. کوفیان به شدت دنبال به حکومت رساندن امام حسین علیه السلام بودند. اگر امام حسین علیه السلام در کوفه حکومت تشکیل می داد، به آن حکومت، حکمرانی از راه قیام نمی گفتند؛ چرا که آنها داوطلبانه و با جان دل دنبال آن حضرت بودند و امام دنبال تشکیل حکومت با شمشیر نبود. اگر عمری باقی مانده بود و لشکر یزید مانع به وجود نمی آورد، آن حضرت همچون حکومت جد بزرگوار و پدر بزرگوارش صلوات الله علیهما، حکومتی مبتنی بر رضایت، دعوت و بیعت را، بی تردید، می پذیرفت.
✅بر همین اساس، آنچه در زمان ائمه اطهار علیهم السلام اتفاق افتاد، همان سیره امام حسین علیه السلام بود و ماهیت رفتار سیاسی آنها با ماهیت رفتار سیاسی امام حسین علیه السلام تفاوتی نداشت. تفاوت ظاهری به امر دیگری مربوط می شد که در ادامه به آن می پردازم.
✅بعد از شهادت امام حسین علیه السلام، هیچ یک از امامان بزرگوار بعدی با خلفای اموی و عباسی بیعت نکردند. تفاوت ظاهری با گذشته، به اختلاف سلیقه خلفای اموی بعدی و نیز خلفای عباسی با راه و رسم معاویه و یزید بود. این خلیفگان، برخلاف معاویه و یزید، ائمه علیهم السلام را، حد اقل در ابتدای کار و در ظاهر، بر بیعت زوری مجبور نساختند؛ در حالی که معاویه و به ویژه یزید، چنین کار خطایی را، با لطایف الحیل و اصرار فراوان، انجام دادند. البته خلیفگان بعدی اموی و عباسی هم در نهایت با احساس خطری که می کردند به راه های مختلف، مخالفان را، از جمله ائمه اطهار علیهم السلام را، از سر راه خود، با ترسی که داشتند، بر می داشتند.
✅خلاصه: امام حسین علیه السلام و ائمه اطهار علیهم السلام هیچگاه به بیعت نامشروع با خلیفگان اموی و عباسی نپیوستند. اما در مقابل چنین موضع مدنی و خردمندانه ائمه اطهار علیهم السلام، یزید با احساس خطر فراوان در همان ابتدا امام حسین علیه السلام را به قتل رساند و دیگر خلیفگان با شیوه های دیگر همان کار نامشروع را درباره امامان معصوم علیهم السلام که استقلال از خلافت را برای خود محفوظ نگه داشته بودند، انجام دادند.
۲۰تیر۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
✅درباره موضع گیری سیاسی در برابر تاسیس حکومت نامشروع و حکمرانی نامشروع، فرق اساسی بین روش سیاسی امام حسین علیه السلام و دیگر ائمه اطهار علیهم السلام وجود ندارد. امامان معصوم علیهم السلام راهی را پیمودند، که پیش از آنان امام حسین علیه السلام در برابر معاویه و یزید پیموده بود.
✅ به یک نکته اساسی باید توجه کرد که رفتار سیاسی امام حسین علیه السلام عکس العمل حرکتی سیاسی بود که از پیش معاویه و بعدا یزید، شروع کرده بودند. مساله یزید و معاویه بسیار قبل از مساله امام حسین علیه السلام، یعنی از سال ۵۴، که معاویه او را ولیعهد کرد و شروع کرد به گرفتن بیعت نامشروع، شروع شد. مساله آنها گرفتن بیعت نامشروع با تکیه بر زر و زور و تزویر بود و توانستند از همگان در کل جهان اسلام این بیعت نامشروع را تا زمان مرگ معاویه برای یزید بگیرند. چهار نفر، با انگیزه های گوناگون، تن به بیعت نامشروع ندادند که یکی هم امام حسین علیه السلام بود.
✅ پس امام حسین علیه السلام بیعت نکرد؛ چون بیعت صحیح شرایطی دارد که بخشی مربوط به بیعت گیرنده و بخشی نیز به شیوه گرفتن بیعت مربوط است و هیچ یک از آن شرایط، نه درباره شخص یزید و نه در شیوه گرفتن بیعت برای او، وجود نداشت. بیعت گیرنده باید دین شناس، دین مدار، و انسانی شایسته برای فرمانروایی باشد و یزید این شرایط را نداشت. بیعت صحیح باید با اختیار، آگاهی کافی و به صورت علنی و با رویه متعارف زمانه صورت گیرد که هیچ کدام در شیوه اتخاذ شده از سوی معاویه و بعدا یزید، وجود نداشت.
✅بیعت نکردن امام حسین علیه السلام غیر از قیام او برای ساقط کردن حکومت یزید است. امام حسین علیه السلام هیچ گاه چنین تصمیمی نگرفت و دنبال ساقط کردن یزید با قیام مسلحانه نبود. البته حساب امام حسین علیه السلام و معامله او با مردم کوفه بحث دیگری است. کوفیان به شدت دنبال به حکومت رساندن امام حسین علیه السلام بودند. اگر امام حسین علیه السلام در کوفه حکومت تشکیل می داد، به آن حکومت، حکمرانی از راه قیام نمی گفتند؛ چرا که آنها داوطلبانه و با جان دل دنبال آن حضرت بودند و امام دنبال تشکیل حکومت با شمشیر نبود. اگر عمری باقی مانده بود و لشکر یزید مانع به وجود نمی آورد، آن حضرت همچون حکومت جد بزرگوار و پدر بزرگوارش صلوات الله علیهما، حکومتی مبتنی بر رضایت، دعوت و بیعت را، بی تردید، می پذیرفت.
✅بر همین اساس، آنچه در زمان ائمه اطهار علیهم السلام اتفاق افتاد، همان سیره امام حسین علیه السلام بود و ماهیت رفتار سیاسی آنها با ماهیت رفتار سیاسی امام حسین علیه السلام تفاوتی نداشت. تفاوت ظاهری به امر دیگری مربوط می شد که در ادامه به آن می پردازم.
✅بعد از شهادت امام حسین علیه السلام، هیچ یک از امامان بزرگوار بعدی با خلفای اموی و عباسی بیعت نکردند. تفاوت ظاهری با گذشته، به اختلاف سلیقه خلفای اموی بعدی و نیز خلفای عباسی با راه و رسم معاویه و یزید بود. این خلیفگان، برخلاف معاویه و یزید، ائمه علیهم السلام را، حد اقل در ابتدای کار و در ظاهر، بر بیعت زوری مجبور نساختند؛ در حالی که معاویه و به ویژه یزید، چنین کار خطایی را، با لطایف الحیل و اصرار فراوان، انجام دادند. البته خلیفگان بعدی اموی و عباسی هم در نهایت با احساس خطری که می کردند به راه های مختلف، مخالفان را، از جمله ائمه اطهار علیهم السلام را، از سر راه خود، با ترسی که داشتند، بر می داشتند.
✅خلاصه: امام حسین علیه السلام و ائمه اطهار علیهم السلام هیچگاه به بیعت نامشروع با خلیفگان اموی و عباسی نپیوستند. اما در مقابل چنین موضع مدنی و خردمندانه ائمه اطهار علیهم السلام، یزید با احساس خطر فراوان در همان ابتدا امام حسین علیه السلام را به قتل رساند و دیگر خلیفگان با شیوه های دیگر همان کار نامشروع را درباره امامان معصوم علیهم السلام که استقلال از خلافت را برای خود محفوظ نگه داشته بودند، انجام دادند.
۲۰تیر۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
❤5
✍انسجام ملی و ضرورت اصلاح و تحول
🖊تحولات در خاورمیانه سرعت گرفته و به هیچ وجه تحولاتی کوتاه مدت و مربوط به یک مساله خاص نیست. این تحولات از اراده ای فرامنطقه ای برای رسیدن به اهدافی بلند مدت حکایت دارد. افزودن بر جغرافیای سرزمینی رژیم صهیونیستی؛ تجزیه سرزمین های دولت های بزرگ منطقه، به ویژه سرزمین بزرگ ایران؛ تضعیف قدرت بازدارندگی و تهاجمی کشورهای اسلامی؛ بالا بردن تجارت سلاح های نظامی در راستای منافع اقتصادی قدرت های جهانی، به ویژه آمریکا؛ تسلط بر منابع نفتی متطقه؛ کوتاه کردن دست چین و روسیه از خاورمیانه و حفظ هژومونی اقتصادی و سیاسی ایالات متحده؛ به احتمال قابل توجه، از جمله این اهداف به شمار می روند.
🖊بی تردید، کشورهای مدافع رژیم صهیونیستی سالهاست که از نفوذ دو دهه اخیر سیاسی-نظامی ایران در کشورهای مختلف منطقه، به شدت، در هراس افتاده اند. آنها نه تنها دنبال مضمحل کردن این نفوذ، که دنبال پر کردن آن با استراتژی نظامی تهاجمی، دست اندازی بیشتر در سرزمین های اسلامی، نفوذ همه جانبه در کشورهای منطقه و تسلیم کردن این دولت ها در برابر نظم نوین در خاورمیانه جدید اند. آنها دنبال ساختن خاورمیانه ای هستند که قدرت اولش دولت سرکش اسرائیل باشد. ماندگاری این رژیم، به طور طبیعی، نفوذ همه جانبه آمریکا و قدرتهای اروپایی در منطقه را تسهیل می کند.
🖊در چنین شرایط خطرناکی، غلبه بر نیروی اهریمنی، تدبیرهای جدی و استراتژیک از سوی حاکمیت را ضروری می سازد. هر چند جبران خلاء های نظامی و افزایش قدرت آفندی و پدافندی یک اولویت فوری خواهد بود، اما مهمتر از آن، مسئولیت بزرگ دولت جمهوری اسلامی در بالا بردن اقتدار ملی است. اقتدار ملی به یک پارچگی، برگشت همه جانبه حکومت به سوی جامعه، همدلی مردم با هیات حاکمه، و بالا بردن مشروعیت سیاسی نظام وابسته است.
🖊به این منظور لازم است مجموعه ای از اصلاحات سیاسی در اولویت قرار گیرند. اولین اقدام باید جدی گرفتن فضای باز سیاسی باشد. هرگونه تعلل در این زمینه خسارت بار خواهد بود؛ چرا که برای غلبه بر نیروی اهریمنی ، برخورداری از قدرت مادی نظامی و غیر نظامی لازم است؛ اما، به هیچ وجه، کافی نیست. رضایت عموم جامعه مهمترین عامل پیروزی است. فضای باز سیاسی زمینه ساز افزایش رضایت اکثریت جامعه خواهد بود. این یک اصل مبرهن است که در چارچوب اندیشه مقبول دینی، اراده شکست ناپذیر الهی از آستین اراده نیروی انسانی اکثریت جامعه، بیرون می آید.
🖊این اکثریت در جامعه امروز ایران رنگارنگ است و نمی توان آن را به یک رنگ خاص، تقلیل داد. برای حفظ این اکثریت رنگارنگ و تجمیع شدن قدرت آن، گذر از تنگ نظری های جاری و چرخش به سوی مدارا با عموم جامعه، تنها راه برگشت اقتدار و شکوه ملی به کشور تاریخی پرآوازه ایران خواهد بود.
۲۷تیر۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
🖊تحولات در خاورمیانه سرعت گرفته و به هیچ وجه تحولاتی کوتاه مدت و مربوط به یک مساله خاص نیست. این تحولات از اراده ای فرامنطقه ای برای رسیدن به اهدافی بلند مدت حکایت دارد. افزودن بر جغرافیای سرزمینی رژیم صهیونیستی؛ تجزیه سرزمین های دولت های بزرگ منطقه، به ویژه سرزمین بزرگ ایران؛ تضعیف قدرت بازدارندگی و تهاجمی کشورهای اسلامی؛ بالا بردن تجارت سلاح های نظامی در راستای منافع اقتصادی قدرت های جهانی، به ویژه آمریکا؛ تسلط بر منابع نفتی متطقه؛ کوتاه کردن دست چین و روسیه از خاورمیانه و حفظ هژومونی اقتصادی و سیاسی ایالات متحده؛ به احتمال قابل توجه، از جمله این اهداف به شمار می روند.
🖊بی تردید، کشورهای مدافع رژیم صهیونیستی سالهاست که از نفوذ دو دهه اخیر سیاسی-نظامی ایران در کشورهای مختلف منطقه، به شدت، در هراس افتاده اند. آنها نه تنها دنبال مضمحل کردن این نفوذ، که دنبال پر کردن آن با استراتژی نظامی تهاجمی، دست اندازی بیشتر در سرزمین های اسلامی، نفوذ همه جانبه در کشورهای منطقه و تسلیم کردن این دولت ها در برابر نظم نوین در خاورمیانه جدید اند. آنها دنبال ساختن خاورمیانه ای هستند که قدرت اولش دولت سرکش اسرائیل باشد. ماندگاری این رژیم، به طور طبیعی، نفوذ همه جانبه آمریکا و قدرتهای اروپایی در منطقه را تسهیل می کند.
🖊در چنین شرایط خطرناکی، غلبه بر نیروی اهریمنی، تدبیرهای جدی و استراتژیک از سوی حاکمیت را ضروری می سازد. هر چند جبران خلاء های نظامی و افزایش قدرت آفندی و پدافندی یک اولویت فوری خواهد بود، اما مهمتر از آن، مسئولیت بزرگ دولت جمهوری اسلامی در بالا بردن اقتدار ملی است. اقتدار ملی به یک پارچگی، برگشت همه جانبه حکومت به سوی جامعه، همدلی مردم با هیات حاکمه، و بالا بردن مشروعیت سیاسی نظام وابسته است.
🖊به این منظور لازم است مجموعه ای از اصلاحات سیاسی در اولویت قرار گیرند. اولین اقدام باید جدی گرفتن فضای باز سیاسی باشد. هرگونه تعلل در این زمینه خسارت بار خواهد بود؛ چرا که برای غلبه بر نیروی اهریمنی ، برخورداری از قدرت مادی نظامی و غیر نظامی لازم است؛ اما، به هیچ وجه، کافی نیست. رضایت عموم جامعه مهمترین عامل پیروزی است. فضای باز سیاسی زمینه ساز افزایش رضایت اکثریت جامعه خواهد بود. این یک اصل مبرهن است که در چارچوب اندیشه مقبول دینی، اراده شکست ناپذیر الهی از آستین اراده نیروی انسانی اکثریت جامعه، بیرون می آید.
🖊این اکثریت در جامعه امروز ایران رنگارنگ است و نمی توان آن را به یک رنگ خاص، تقلیل داد. برای حفظ این اکثریت رنگارنگ و تجمیع شدن قدرت آن، گذر از تنگ نظری های جاری و چرخش به سوی مدارا با عموم جامعه، تنها راه برگشت اقتدار و شکوه ملی به کشور تاریخی پرآوازه ایران خواهد بود.
۲۷تیر۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
✍نامگذاری های جدید و مساله هویت
✴️نام گذاری معابر و خیابان ها، با مساله ای اساسی بنام "هویت اجتماعی" سروکار دارد. وقتی مکانی از قبیل خیابان و کوچه نام گذاری می شود، به تدریج هویت آن مکان تشخص پیدا می کند.در مرحله بعدی ذهنیت جامعه کوچک و بزرگ، از آن نام و مکان برای خود هویتی اجتماعی دریافت می کنند. در مرحله سوم، رفت و آمدهای مردم به کمک این نام های هویت یافته، تسهیل می گردد. در گذر زمان و با نهادینه شدن نام ها و پیدایش هویتها، رابطه ای اجتماعی-عاطفی پیرامون صورت ظاهری جامعه شکل می گیرد.
✴️پس نامگذاری در ابتدا، به ظاهر کاری ساده و آسان، به نظر می رسد؛ اما در واقع، همین نامگذاری ها بخشی از جهان اجتماعی انسان اجتماعی را رقم می زنند. اگر این تحلیل از نامگذاری را بپذیریم، تغییر نام های مکان ها، به غایت کاری نادرست خواهد بود؛ چرا که این تغییرات، به تدریج، جامعه را به افسردگی های حاصل از آسیب های هویتی گرفتار خواهد ساخت.
✴️اما به این پرسش باید پاسخ داد که، بدون تغییر نام های قبلی و جایگزینی نام های فعلی، نام های قهرمانان جدید یک ملت را چگونه می توان در حافظه تاریخی-اجتماعی زنده نگه داشت. به نظر، پاسخ این پرسش سخت نیست. جامعه پیوسته با انواع تغییرات فیزیکی و صوری سروکار دارد و می توان نام قهرمانان جدید را روی مکانهای جدیدی چون خیابان های تازه احداث شده، محله های نو پیدا، کوچه هایی که هنوز نامگذاری نشده اند و هر جای دیگری که تاکنون نامی نداشته اند، انتخاب کرد و از این راه، هم حق شایستگی نام آوران ملت را برآورد و هم به گسترش هویت اجتماعی از راه خردمندانه پرداخت.
۱مرداد۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
✴️نام گذاری معابر و خیابان ها، با مساله ای اساسی بنام "هویت اجتماعی" سروکار دارد. وقتی مکانی از قبیل خیابان و کوچه نام گذاری می شود، به تدریج هویت آن مکان تشخص پیدا می کند.در مرحله بعدی ذهنیت جامعه کوچک و بزرگ، از آن نام و مکان برای خود هویتی اجتماعی دریافت می کنند. در مرحله سوم، رفت و آمدهای مردم به کمک این نام های هویت یافته، تسهیل می گردد. در گذر زمان و با نهادینه شدن نام ها و پیدایش هویتها، رابطه ای اجتماعی-عاطفی پیرامون صورت ظاهری جامعه شکل می گیرد.
✴️پس نامگذاری در ابتدا، به ظاهر کاری ساده و آسان، به نظر می رسد؛ اما در واقع، همین نامگذاری ها بخشی از جهان اجتماعی انسان اجتماعی را رقم می زنند. اگر این تحلیل از نامگذاری را بپذیریم، تغییر نام های مکان ها، به غایت کاری نادرست خواهد بود؛ چرا که این تغییرات، به تدریج، جامعه را به افسردگی های حاصل از آسیب های هویتی گرفتار خواهد ساخت.
✴️اما به این پرسش باید پاسخ داد که، بدون تغییر نام های قبلی و جایگزینی نام های فعلی، نام های قهرمانان جدید یک ملت را چگونه می توان در حافظه تاریخی-اجتماعی زنده نگه داشت. به نظر، پاسخ این پرسش سخت نیست. جامعه پیوسته با انواع تغییرات فیزیکی و صوری سروکار دارد و می توان نام قهرمانان جدید را روی مکانهای جدیدی چون خیابان های تازه احداث شده، محله های نو پیدا، کوچه هایی که هنوز نامگذاری نشده اند و هر جای دیگری که تاکنون نامی نداشته اند، انتخاب کرد و از این راه، هم حق شایستگی نام آوران ملت را برآورد و هم به گسترش هویت اجتماعی از راه خردمندانه پرداخت.
۱مرداد۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
👌1
*"ژیل کپل"*، *اسلام شناس مشهور فرانسوی*،در مصاحبه با مجله ی فیگارو، *دیدگاه خود را از جنگ ایران و اسرائیل چنین بیان کرد*:
سقوط رژیم ایران زمینلرزهای به اهمیت سقوط اتحاد شوروی سابق خواهد بود
فروپاشی حکومت دینی در ایران نه فقط به منزلۀ پایان حکومت دینی و دین حکومتی در ایران خواهد بود، بلکه کل ساختار جنبش های اسلامی معاصر در اثر این فروپاشی در هم شکسته خواهد شد. با سقوط رژیم اسلامی – به ویژه پس از سقوط اتحاد شوروی – جهان ایدئولوژیک خاتمه و دورۀ تازهای از احتمالات و امکانهای دموکراتیک گشایش خواهد یافت.ژیل کپل، اسلامشناس پرآوازۀ فرانسوی در مصاحبهای طولانی با مجلۀ هفتگی فیگارو گفته است که جنگ جاری میان اسرائیل و حکومت جمهوری اسلامی ایران زمینلرزهای است بی سابقه و سقوط رژیم ملاها در ایران چرخشی است تاریخی و قابل قیاس با سقوط اتحاد شوروی سابق در سال ١٩٩١. از نظر کارشناس فرانسوی، فروپاشی حکومت دینی در ایران نه فقط به منزلۀ پایان حکومت دینی و دین حکومتی در ایران خواهد بود، بلکه کل ساختار جنبش های اسلامی معاصر در اثر این فروپاشی درهم شکسته خواهد شد.
ژیل کپل یادآوری میکند که پایان جنگ سرد یعنی فروپاشی دیوار برلین در نهم نوامبر ١٩٨٩ به فروپاشی کمونیسم در سراسر اروپا منجر شد و در پیآمد خود البته راه را برای صعود بیشتر اسلامگرایی رژیم ایران، ایجاد گروههای افراطی و تروریستی از مغرب تا قلب اروپا هموار ساخت. به گفتۀ ژیل کپل ضربات امروز ارتش اسرائیل به تأسیسات اتمی جمهوری اسلامی و فرماندهان سپاه پاسداران پایههای رژیمی را لرزانده که همه آن را تا همین چندی پیش نوعی دژ تسخیرناپذیر تصور میکردند.
ژیل کپل تصریح کرده است که سقوط رژیم جمهوری اسلامی شکستی بزرگ برای تمام جریانات و جنبش های اسلامی در سراسر جهان خواهد بود و این زمین لرزهای است که کل جغرافیای خاورمیانه را دگرگون خواهد ساخت. با سقوط جمهوری اسلامی، به نوشتۀ کپل، دشمن تاریخی اسرائیل از میان خواهد رفت. با این حال کپل با استناد به تجارب قبلی از جمله تجربۀ "بهار عرب"، جنگهای داخلی در سوریه و عراق یادآوری میکند که اگر سقوط رژیم اسلامی به یک دورۀ گذار قابل مهار نینجامد خطر هرج و مرج، برادرکشی و بی ثباتی جدّی است. کپل تأکید میکند که خود اسرائیل نیز نگران از بروز خلاء قدرت در ایران است، هر چند مایل است که جنگ جاری به سقوط رژیم اسلامی ایران منجر شود.
با این حال، ژیل کپل تأکید می کند که شکلگیری یک ایران دموکراتیک و لائیک دارای یک پایگاه قوی اجتماعی در ایران است، یعنی وجود یک طبقۀ متوسط شهری، آموزش دیده و مُدرن. به گمان او سرنوشت رژیم جمهوری اسلامی ایران برای دههها سیمای خاورمیانه را تغییر خواهد داد.
*با سقوط رژیم اسلامی – به ویژه پس از سقوط اتحاد شوروی – جهان ایدئولوژیک خاتمه و دورۀ تازهای از احتمالات و امکانهای دموکراتیک گشایش خواهد یافت.*
سقوط رژیم ایران زمینلرزهای به اهمیت سقوط اتحاد شوروی سابق خواهد بود
فروپاشی حکومت دینی در ایران نه فقط به منزلۀ پایان حکومت دینی و دین حکومتی در ایران خواهد بود، بلکه کل ساختار جنبش های اسلامی معاصر در اثر این فروپاشی در هم شکسته خواهد شد. با سقوط رژیم اسلامی – به ویژه پس از سقوط اتحاد شوروی – جهان ایدئولوژیک خاتمه و دورۀ تازهای از احتمالات و امکانهای دموکراتیک گشایش خواهد یافت.ژیل کپل، اسلامشناس پرآوازۀ فرانسوی در مصاحبهای طولانی با مجلۀ هفتگی فیگارو گفته است که جنگ جاری میان اسرائیل و حکومت جمهوری اسلامی ایران زمینلرزهای است بی سابقه و سقوط رژیم ملاها در ایران چرخشی است تاریخی و قابل قیاس با سقوط اتحاد شوروی سابق در سال ١٩٩١. از نظر کارشناس فرانسوی، فروپاشی حکومت دینی در ایران نه فقط به منزلۀ پایان حکومت دینی و دین حکومتی در ایران خواهد بود، بلکه کل ساختار جنبش های اسلامی معاصر در اثر این فروپاشی درهم شکسته خواهد شد.
ژیل کپل یادآوری میکند که پایان جنگ سرد یعنی فروپاشی دیوار برلین در نهم نوامبر ١٩٨٩ به فروپاشی کمونیسم در سراسر اروپا منجر شد و در پیآمد خود البته راه را برای صعود بیشتر اسلامگرایی رژیم ایران، ایجاد گروههای افراطی و تروریستی از مغرب تا قلب اروپا هموار ساخت. به گفتۀ ژیل کپل ضربات امروز ارتش اسرائیل به تأسیسات اتمی جمهوری اسلامی و فرماندهان سپاه پاسداران پایههای رژیمی را لرزانده که همه آن را تا همین چندی پیش نوعی دژ تسخیرناپذیر تصور میکردند.
ژیل کپل تصریح کرده است که سقوط رژیم جمهوری اسلامی شکستی بزرگ برای تمام جریانات و جنبش های اسلامی در سراسر جهان خواهد بود و این زمین لرزهای است که کل جغرافیای خاورمیانه را دگرگون خواهد ساخت. با سقوط جمهوری اسلامی، به نوشتۀ کپل، دشمن تاریخی اسرائیل از میان خواهد رفت. با این حال کپل با استناد به تجارب قبلی از جمله تجربۀ "بهار عرب"، جنگهای داخلی در سوریه و عراق یادآوری میکند که اگر سقوط رژیم اسلامی به یک دورۀ گذار قابل مهار نینجامد خطر هرج و مرج، برادرکشی و بی ثباتی جدّی است. کپل تأکید میکند که خود اسرائیل نیز نگران از بروز خلاء قدرت در ایران است، هر چند مایل است که جنگ جاری به سقوط رژیم اسلامی ایران منجر شود.
با این حال، ژیل کپل تأکید می کند که شکلگیری یک ایران دموکراتیک و لائیک دارای یک پایگاه قوی اجتماعی در ایران است، یعنی وجود یک طبقۀ متوسط شهری، آموزش دیده و مُدرن. به گمان او سرنوشت رژیم جمهوری اسلامی ایران برای دههها سیمای خاورمیانه را تغییر خواهد داد.
*با سقوط رژیم اسلامی – به ویژه پس از سقوط اتحاد شوروی – جهان ایدئولوژیک خاتمه و دورۀ تازهای از احتمالات و امکانهای دموکراتیک گشایش خواهد یافت.*
👎1
محمود شفیعی
*"ژیل کپل"*، *اسلام شناس مشهور فرانسوی*،در مصاحبه با مجله ی فیگارو، *دیدگاه خود را از جنگ ایران و اسرائیل چنین بیان کرد*: سقوط رژیم ایران زمینلرزهای به اهمیت سقوط اتحاد شوروی سابق خواهد بود فروپاشی حکومت دینی در ایران نه فقط به منزلۀ پایان حکومت دینی و…
✅تاملی در اظهارات ژیل کپل:
🖊1. سوسیالیسم بر جامعه شرقی روسیه، بیگانه از مارکسیسم و کمونیسم و سوسیالیسم، با زور ایدئولوژی مارکسیستی وارداتی از آلمان، تحمیل شده بود؛ در حالی که اسلام در خاورمیانه ریشه دار است. پس، بدون تبصره که در شماره بعدی بدان می پردازم، تحولات اسلام سیاسی اینجا را با تحولات شوروی سابق نمی توان مقایسه کرد.
🖊2. اسلام سیاسی رادیکال محصول تعامل شرق اسلامی با مارکسیسم وارداتی از شوروی سابق است و بنابراین نمی تواند پایدار گردد؛ اما اسلام برخلاف مسیحیت، از ابتدا همچون دینی دنیوی ظهور یافت و تقابلی با عقلانیت دنیوی نداشت. بنابراین، لائیسیسم یا سکولاریسم در شرق اسلامی سالبه به انتفاء موضوع است.
🖊3. اسلام با خصلت ذاتی پیش گفته، از حکومت مبتنی بر عقل و تجربه بشری دفاع می کند. بنابراین، اصلاحات سیاسی با تکیه بر خرد دنیوی مدرن را می پذیرد. پس در کشورهای اسلامی به راحتی می توان به جای حکومت سکولار یا لاییک، از اسلام سیاسی میانه رو سخن گفت. همانطور که اسلام سیاسی رادیکال بیماری حکومت در شرق اسلامی است، حکومت سکولار یا لاییک هم می تواند بیماری جدید باشد نه درمان بحران های موجود. تجربه ترکیه در جلو چشم همگان تنها یک شاهد است.
🖊4. قضاوت کپل درباره مواضع اسرائیل جانبدارانه است و قابل دفاع به نظر نمی رسد. اسرائیل نمی تواند نگران هرج و مرج در ایران باشد؛ چرا که حکومت مقتدر در کشورهای اسلامی، که برتری اسرائیل را تحت الشعاع قرار می دهد، بزرگترین کابوس اسرائیل است. بنابراین، اظهارات ایشان در کل، بیش از آنکه علمی و منصفانه باشد، کوششی جانبدارانه در غلبه دادن رویکرد لائیسیسم بر آینده ایران است. اگر نسخه ایشان در ایران اتفاق افتد، این یعنی افتادن به چاهی دیگر.
🖊5. راه برون رفت از بحران های موجود، این نیست که ایران به تجربه ۱۹۲۳ ترکیه جدید و تولد لائیسیسم در ترکیه برگردد و خود را دوباره درون بحران های جدید اندازد؛ بلکه راه درست این است که حکومت فعلی تنوع ملت خود را به رسمیت بشناسد و از منطق حاکم بر نظم جدید در جهان کنونی خود را جدا نسازد. می توان درون نظم جدید قرار گرفت و همزمان به نقد آن پرداخت. شاید مالزی امروز، در این زمینه، البته با حفظ تفاوت ها، الگوی مناسبی برای کشورهای اسلامی در خاورمیانه باشد.
۲مرداد۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
🖊1. سوسیالیسم بر جامعه شرقی روسیه، بیگانه از مارکسیسم و کمونیسم و سوسیالیسم، با زور ایدئولوژی مارکسیستی وارداتی از آلمان، تحمیل شده بود؛ در حالی که اسلام در خاورمیانه ریشه دار است. پس، بدون تبصره که در شماره بعدی بدان می پردازم، تحولات اسلام سیاسی اینجا را با تحولات شوروی سابق نمی توان مقایسه کرد.
🖊2. اسلام سیاسی رادیکال محصول تعامل شرق اسلامی با مارکسیسم وارداتی از شوروی سابق است و بنابراین نمی تواند پایدار گردد؛ اما اسلام برخلاف مسیحیت، از ابتدا همچون دینی دنیوی ظهور یافت و تقابلی با عقلانیت دنیوی نداشت. بنابراین، لائیسیسم یا سکولاریسم در شرق اسلامی سالبه به انتفاء موضوع است.
🖊3. اسلام با خصلت ذاتی پیش گفته، از حکومت مبتنی بر عقل و تجربه بشری دفاع می کند. بنابراین، اصلاحات سیاسی با تکیه بر خرد دنیوی مدرن را می پذیرد. پس در کشورهای اسلامی به راحتی می توان به جای حکومت سکولار یا لاییک، از اسلام سیاسی میانه رو سخن گفت. همانطور که اسلام سیاسی رادیکال بیماری حکومت در شرق اسلامی است، حکومت سکولار یا لاییک هم می تواند بیماری جدید باشد نه درمان بحران های موجود. تجربه ترکیه در جلو چشم همگان تنها یک شاهد است.
🖊4. قضاوت کپل درباره مواضع اسرائیل جانبدارانه است و قابل دفاع به نظر نمی رسد. اسرائیل نمی تواند نگران هرج و مرج در ایران باشد؛ چرا که حکومت مقتدر در کشورهای اسلامی، که برتری اسرائیل را تحت الشعاع قرار می دهد، بزرگترین کابوس اسرائیل است. بنابراین، اظهارات ایشان در کل، بیش از آنکه علمی و منصفانه باشد، کوششی جانبدارانه در غلبه دادن رویکرد لائیسیسم بر آینده ایران است. اگر نسخه ایشان در ایران اتفاق افتد، این یعنی افتادن به چاهی دیگر.
🖊5. راه برون رفت از بحران های موجود، این نیست که ایران به تجربه ۱۹۲۳ ترکیه جدید و تولد لائیسیسم در ترکیه برگردد و خود را دوباره درون بحران های جدید اندازد؛ بلکه راه درست این است که حکومت فعلی تنوع ملت خود را به رسمیت بشناسد و از منطق حاکم بر نظم جدید در جهان کنونی خود را جدا نسازد. می توان درون نظم جدید قرار گرفت و همزمان به نقد آن پرداخت. شاید مالزی امروز، در این زمینه، البته با حفظ تفاوت ها، الگوی مناسبی برای کشورهای اسلامی در خاورمیانه باشد.
۲مرداد۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
👍7❤1
💟کار تحسین برانگیز طالبان
✳️بعد از پیروزی طالبان در افغانستان، میلیون ها نفر از آن کشور خارج شدند و بخش بزرگی هم به جمهوری اسلامی مهاجرت کردند. بسیاری از مهاجران کسانی هستند که سیاست طالبان را قبول ندارند و همچنان از دولت قبلی و از مدل حکمرانی مبتنی بر دموکراسی حمایت می کنند.
✳️بعد از جنگ تحمیلی دوازده روزه و مشکلات امنیتی که از ناحیه حضور آنان در ایران در دوره جنگ به وجود آمد، دولت ایران در حال اخراج جمع بزرگی از مهاجران به کشور خود بوده و این تصمیم همچنان در حال اجرا است و هر روز جمع قابل توجهی از مهاجران به کشورشان برگردانده می شوند.
✳️دولت طالبان رسما اعلام کرده است که همه مهاجران، بدون استثنا، حتی همه کسانی که با طالبان اختلاف سیاسی دارند، در امنیت کامل قرار خواهند گرفت و همه آنان، بدون حساب و کتاب، بخشیده شده اند.
✳️این تصمیم طالبان، بسیار قابل تحسین است. هر چند صدها عیب و اشکال بزرگ و کوچک بر دولت طالبان وارد است، این تصمیم، می تواند الگویی پسندیده برای بسیاری از کشورهای اسلامی قرار گیرد که با کمترین سوء ظن، مخالفان را از انواع حقوق شهروندی محروم می سازند و برای بقای حکومت، به انواعی از اعمال نامشروع، دست می یازند.
۴مرداد۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
✳️بعد از پیروزی طالبان در افغانستان، میلیون ها نفر از آن کشور خارج شدند و بخش بزرگی هم به جمهوری اسلامی مهاجرت کردند. بسیاری از مهاجران کسانی هستند که سیاست طالبان را قبول ندارند و همچنان از دولت قبلی و از مدل حکمرانی مبتنی بر دموکراسی حمایت می کنند.
✳️بعد از جنگ تحمیلی دوازده روزه و مشکلات امنیتی که از ناحیه حضور آنان در ایران در دوره جنگ به وجود آمد، دولت ایران در حال اخراج جمع بزرگی از مهاجران به کشور خود بوده و این تصمیم همچنان در حال اجرا است و هر روز جمع قابل توجهی از مهاجران به کشورشان برگردانده می شوند.
✳️دولت طالبان رسما اعلام کرده است که همه مهاجران، بدون استثنا، حتی همه کسانی که با طالبان اختلاف سیاسی دارند، در امنیت کامل قرار خواهند گرفت و همه آنان، بدون حساب و کتاب، بخشیده شده اند.
✳️این تصمیم طالبان، بسیار قابل تحسین است. هر چند صدها عیب و اشکال بزرگ و کوچک بر دولت طالبان وارد است، این تصمیم، می تواند الگویی پسندیده برای بسیاری از کشورهای اسلامی قرار گیرد که با کمترین سوء ظن، مخالفان را از انواع حقوق شهروندی محروم می سازند و برای بقای حکومت، به انواعی از اعمال نامشروع، دست می یازند.
۴مرداد۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
👌3👍1
✍درس های زیارت اربعین
🖊۱.ارتباط با خدا: امام حسین ع در این زیارت با اوصافی چون ولی خدا، حبیب خدا، دوست برجسته و شریف خدا، برگزیده خدا، امین خدا، وفا کننده به پیمان خدا، و کوشش کننده در راه خدا، معرفی شده است.
🖊۲. عشق به انسان ها: بخشی از زیارت اربعین بیان می کند که آن حضرت جان پاکش را که هرگز به جاهلیت آلوده نشده بود، برای نجات انسان های گرفتار شده در نادانی نادان ها و گمراهی گمراهان، تقدیم کرد. او به عشق تغییر جامعه ی فرو رفته در انواع رنج ها برخاست. او کشته اشک ها بود. اشک هایی که دنیا گرایان، از چشم های ستمدیدگان (مردمان سرکوب شده، تحقیر شده، در ترس و تهدید نگه داشته شده و ضعیف نگه داشته شده)، جاری ساخته بودند. امام حسین ع یک تنه در تاریک ترین دوره تاریخی باید همه این صاحبان اشک و اندوه را نمایندگی می کرد. امام ع با همه رنج ها و سختی های طاقت فرسایی که در این راه قرار داشت، این رسالت سنگین را به عهده گرفت و تا پایان راه بار امانت الهی را برداشت.
🖊۳. پاسخ دنیا گرایان نادان و گمراه: در برابر، بر اساس فرازهایی از زیارت، آنان که در لذت های بیش از حد قدرت، ثروت و شوکت دنیوی فرو رفته بودند، بر ضد او گرد هم آمدند. آخرت را بنام دین به کمترین بها فروختند. هوس رانی را در لباس دین بر همه چیز برتری دادند. بنام خدا و رسول گرامیش، اما، خداوند و پیامبر خدا ص را به خشم آوردند. به رهبران نفاق و تفرقه پیوستند و از ارتکاب گناهان بزرگی چون فرزند پیغمبر خدا کشتن نهراسیدند. امام ع بدون کمترین بی تابی و از کوره به در رفتن یا انجام کاری بدون محاسبه، با بردباری و محاسبه و بکارگیری صحیح ترین راه های الهی و عقلانی خون خود و خون های بهترین اهل بیت مکرم و یاران با وفایش را تقدیم کردند.
🖊۴. مزد های الهی: مزد خدواند این بود که حسین ع را تاج کرامت، تکریم به شهادت، ویژگی به سعادت، و طیب ولادت عنایت فرمود. سیادت و پیشوایی راستین به او هدیه کرد. آن حضرت را میراث بر انبیا ساخت و امام ع با هدایت الهی، برای انتخاب درست انسان ها در هر دوره، دلیل های روشن به یادگار گذاشت.
🖊۵. ما و امام حسین ع: امام ع با جهاد و کوشش الهی کامل، آشکار، و شفاف دربرابر ستمگران، برای هیچ انسان جویای راه درست عذر و بهانه ای باقی نگذاشت. امام ع دعوت خیرخواهانه بی دریغ را به نهایت رساند. اکنون امام ع دو راه پیش پای همگان در هر جامعه ستم دیده و ستم گر گذاشته است: ۱ توجیه مظالم و افتادن در دامن نفاق و تفرقه و ریختن آب به آسیاب دنیا گرایان اسلام نما ۲. خیرخواهی، اعتراض از راه های مشروع، نقد ستم گری ها، و کوشش بی دریغ برای دفاع از ستمدیدگان.
۲۳مرداد ۱۴۰۴ (اربعین امام حسین علیه السلام)
@Mahmood_shafiee
🖊۱.ارتباط با خدا: امام حسین ع در این زیارت با اوصافی چون ولی خدا، حبیب خدا، دوست برجسته و شریف خدا، برگزیده خدا، امین خدا، وفا کننده به پیمان خدا، و کوشش کننده در راه خدا، معرفی شده است.
🖊۲. عشق به انسان ها: بخشی از زیارت اربعین بیان می کند که آن حضرت جان پاکش را که هرگز به جاهلیت آلوده نشده بود، برای نجات انسان های گرفتار شده در نادانی نادان ها و گمراهی گمراهان، تقدیم کرد. او به عشق تغییر جامعه ی فرو رفته در انواع رنج ها برخاست. او کشته اشک ها بود. اشک هایی که دنیا گرایان، از چشم های ستمدیدگان (مردمان سرکوب شده، تحقیر شده، در ترس و تهدید نگه داشته شده و ضعیف نگه داشته شده)، جاری ساخته بودند. امام حسین ع یک تنه در تاریک ترین دوره تاریخی باید همه این صاحبان اشک و اندوه را نمایندگی می کرد. امام ع با همه رنج ها و سختی های طاقت فرسایی که در این راه قرار داشت، این رسالت سنگین را به عهده گرفت و تا پایان راه بار امانت الهی را برداشت.
🖊۳. پاسخ دنیا گرایان نادان و گمراه: در برابر، بر اساس فرازهایی از زیارت، آنان که در لذت های بیش از حد قدرت، ثروت و شوکت دنیوی فرو رفته بودند، بر ضد او گرد هم آمدند. آخرت را بنام دین به کمترین بها فروختند. هوس رانی را در لباس دین بر همه چیز برتری دادند. بنام خدا و رسول گرامیش، اما، خداوند و پیامبر خدا ص را به خشم آوردند. به رهبران نفاق و تفرقه پیوستند و از ارتکاب گناهان بزرگی چون فرزند پیغمبر خدا کشتن نهراسیدند. امام ع بدون کمترین بی تابی و از کوره به در رفتن یا انجام کاری بدون محاسبه، با بردباری و محاسبه و بکارگیری صحیح ترین راه های الهی و عقلانی خون خود و خون های بهترین اهل بیت مکرم و یاران با وفایش را تقدیم کردند.
🖊۴. مزد های الهی: مزد خدواند این بود که حسین ع را تاج کرامت، تکریم به شهادت، ویژگی به سعادت، و طیب ولادت عنایت فرمود. سیادت و پیشوایی راستین به او هدیه کرد. آن حضرت را میراث بر انبیا ساخت و امام ع با هدایت الهی، برای انتخاب درست انسان ها در هر دوره، دلیل های روشن به یادگار گذاشت.
🖊۵. ما و امام حسین ع: امام ع با جهاد و کوشش الهی کامل، آشکار، و شفاف دربرابر ستمگران، برای هیچ انسان جویای راه درست عذر و بهانه ای باقی نگذاشت. امام ع دعوت خیرخواهانه بی دریغ را به نهایت رساند. اکنون امام ع دو راه پیش پای همگان در هر جامعه ستم دیده و ستم گر گذاشته است: ۱ توجیه مظالم و افتادن در دامن نفاق و تفرقه و ریختن آب به آسیاب دنیا گرایان اسلام نما ۲. خیرخواهی، اعتراض از راه های مشروع، نقد ستم گری ها، و کوشش بی دریغ برای دفاع از ستمدیدگان.
۲۳مرداد ۱۴۰۴ (اربعین امام حسین علیه السلام)
@Mahmood_shafiee
🔰سودمندی های صراحت یک رئیس جمهور
✅در طول تاریخ طولانی مدت حکومت در ایران همواره حاکمان خود را تافته جدا بافته دانسته و هیچگاه از خلوت خودمانی تصمیم گیری نمی کاستند و بر جلوت همگانی در تصمیم سازی رو نمی آوردند. همین عادت، در طولانی مدت و بعد از نهادینه گشتن، گونه ای از قداست بر حاکمان خلوت نشین وصله پینه می کرد و به تدریج کوهی از فاصله بین مردم و حکومت به وجود می آورد.
✅بعد از انقلاب اسلامی، به تدریج که سال های اول انقلاب سپری گشت و ماه عسل انقلاب به سر آمد، خوی خودبرتر بینی بر حاکمان جدید، بسان آنچه در گذشته نهادینه گشته بود، چیره گشت و آنان را بر دوری گزیدن از چشم سراسربین ملت قانع ساخت. همین پدیده، خاستگاه بحران های درهم تنیده کشورمان را که همان فاصله عمیق بین دولت و ملت است رقم زد. دچار شدن نظام سیاسی اکنون به انواع گرفتاری ها را، بی تردید، باید از میوه های زهرآگین شجره خبیثه "نظام منهای مردم" برشمرد.
✅درون چنین شرایط ملال آوری، موهبت الهی شامل حال مردمان نجیب ایران زمین گشت و رئیس جمهوری از جنس خود آنان بر اریکه قدرت سیاسی نشست. دکتر پزشکیان از روز اول تحویل کلید پاستور تا به امروز، لحظه ای، به لحاظ روحی و روانی، از سواد اعظم مردم، همان ها که در ادبیات دینی رضایت و عدم رضایت شان معیار مشروعیت و نامشروع بودن یک نظام سیاسی است، دوری نگزید.
✅رئیس جمهور صراحت لهجه را در بیان مشکلات و در میان گذاشتن آنها با مردمان خود، بر زبان نفاق و استفاده از توجیهات غلط و تحریف واقعیت ها و خیال بافی ها، اولویت بخشید. در این چارچوب، دکتر پزشکیان ابایی از این نداشت که کمبود های امروز آب و برق و مجموعه ای بسیار از ناترازی های مربوط به زیرساخت های کشور را با صراحت، شجاعت و صداقت در محضر عقل عموم در میان بگذارد.
✅سودهای چنین اعترافی فراوان است. با نپوشاندن دردهای مزمن، خود به خود، درمان آنها در اولویت دولت قرار می گیرد. با به رسمیت شناختن کمبودهای کشور همه راه کارها برای حل آنها بسیج می گردد. با عمومی سازی مسائل اقتصادی کشور از نیروی مادی و معنوی بی پایان مردمی در حل مسائل درهم تنیده کشور بهتر می توان سود جست. اما مهمتر از همه، چنین اعترافاتی اعتماد مردم بر حکومت را افزایش می دهد و فاصله غیرقابل قبول فعلی بین مردم و حکومت کاهش می یابد. دولتیان با این رویه می توانند به دولت مرد تبدیل گردند و با تکیه بر قدرت ملی، اقتدار خود را بازیابند و آن را همیشگی سازند. دولت نیرومند و پایدار محصول جامعه آگاه و مقتدری است که حکومتش را نامحرم نمی داند و دولت را نماینده خود می شناسد.
۲۴مرداد۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
✅در طول تاریخ طولانی مدت حکومت در ایران همواره حاکمان خود را تافته جدا بافته دانسته و هیچگاه از خلوت خودمانی تصمیم گیری نمی کاستند و بر جلوت همگانی در تصمیم سازی رو نمی آوردند. همین عادت، در طولانی مدت و بعد از نهادینه گشتن، گونه ای از قداست بر حاکمان خلوت نشین وصله پینه می کرد و به تدریج کوهی از فاصله بین مردم و حکومت به وجود می آورد.
✅بعد از انقلاب اسلامی، به تدریج که سال های اول انقلاب سپری گشت و ماه عسل انقلاب به سر آمد، خوی خودبرتر بینی بر حاکمان جدید، بسان آنچه در گذشته نهادینه گشته بود، چیره گشت و آنان را بر دوری گزیدن از چشم سراسربین ملت قانع ساخت. همین پدیده، خاستگاه بحران های درهم تنیده کشورمان را که همان فاصله عمیق بین دولت و ملت است رقم زد. دچار شدن نظام سیاسی اکنون به انواع گرفتاری ها را، بی تردید، باید از میوه های زهرآگین شجره خبیثه "نظام منهای مردم" برشمرد.
✅درون چنین شرایط ملال آوری، موهبت الهی شامل حال مردمان نجیب ایران زمین گشت و رئیس جمهوری از جنس خود آنان بر اریکه قدرت سیاسی نشست. دکتر پزشکیان از روز اول تحویل کلید پاستور تا به امروز، لحظه ای، به لحاظ روحی و روانی، از سواد اعظم مردم، همان ها که در ادبیات دینی رضایت و عدم رضایت شان معیار مشروعیت و نامشروع بودن یک نظام سیاسی است، دوری نگزید.
✅رئیس جمهور صراحت لهجه را در بیان مشکلات و در میان گذاشتن آنها با مردمان خود، بر زبان نفاق و استفاده از توجیهات غلط و تحریف واقعیت ها و خیال بافی ها، اولویت بخشید. در این چارچوب، دکتر پزشکیان ابایی از این نداشت که کمبود های امروز آب و برق و مجموعه ای بسیار از ناترازی های مربوط به زیرساخت های کشور را با صراحت، شجاعت و صداقت در محضر عقل عموم در میان بگذارد.
✅سودهای چنین اعترافی فراوان است. با نپوشاندن دردهای مزمن، خود به خود، درمان آنها در اولویت دولت قرار می گیرد. با به رسمیت شناختن کمبودهای کشور همه راه کارها برای حل آنها بسیج می گردد. با عمومی سازی مسائل اقتصادی کشور از نیروی مادی و معنوی بی پایان مردمی در حل مسائل درهم تنیده کشور بهتر می توان سود جست. اما مهمتر از همه، چنین اعترافاتی اعتماد مردم بر حکومت را افزایش می دهد و فاصله غیرقابل قبول فعلی بین مردم و حکومت کاهش می یابد. دولتیان با این رویه می توانند به دولت مرد تبدیل گردند و با تکیه بر قدرت ملی، اقتدار خود را بازیابند و آن را همیشگی سازند. دولت نیرومند و پایدار محصول جامعه آگاه و مقتدری است که حکومتش را نامحرم نمی داند و دولت را نماینده خود می شناسد.
۲۴مرداد۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
👍3👎1🤣1
✅عرفیات دین: نسخ یا باز فهمی
🖊در یکی از گروه های قرآنی یکی از اعضای اهل فضل گروه درباره حکم قرآنی نشوز زنان اظهار کرده اند که این احکام متعلق به دوره تاریخی گذشته بوده و این قبیل احکام قرآنی را باید منسوخ شده اعلام کرد.
🖊به نظر می رسد منسوخ گرایی در مواجهه با چنین آیاتی قابل دفاع نباشد. نسخ خلاف قاعده است و نمی توان با نسخ مسائل جدید را در چارچوب شریعت حل و فصل کرد. چند راه بهتر درباره آیات نشوز، احکام برده داری و مواردی از این قبیل، در چارچوب ادبیات دینی قابل طرح است:
🔷۱. احکام ارشادی و نه مولوی: آیاتی که مسائل عرفی در آنها مطرح شده است، ارشاد به عرفیات جامعه است. پس از نظر شرع در این حوزه ها عمل به عرفیات هر دوره مطلوب است و نه نگاه مولوی به احکام مطرح شده در امور عرفی
✍۲. توسلی و نه تعبدی: عمده دستورات شرع در حوزه مسائل عرفی، توسلی است و نه تعبدی. پس سلطه ذهنیت تعبدگرا بر جامعه فقهی را باید نقد کرد و روش شناسی اجتهاد در احکام عرفی را تغییر داد.
✍۳. امضایی و نه تاسیسی: احکامی که ابتکار شریعت نیست و امضای عرف زمانه شمرده می شود، اصالت با امضای عرف معقول هر دوره است و نه نگاه تاسیسی به امر وارد شده در شریعت.
✍۴. توجه به روح شریعت و نه قالب های تاریخی معنا: آموزه های دین در حیطه عقل و عرف همزمان پاسخی مناسب به نیاز زمانه دوره نزول است و در ضمن از روح معنای فراتاریخی برخوردار است که با تحلیل عقلی و بازفهمی آن در زمینه های جدید تاریخی، می توان معنای مندرج در آموزه شرعی را در لباس فرهنگی جدید بازآفرینی کرد. مثلا در بحث نشوز باید توجه کرد که نشوز در قرآن به صورت دو سویه همزمان درباره مرد و زن مطرح شده است. در نشوز مرد مساله مصالحه به عنوان راه حل پیشنهاد شده است. از همین راه حل می توان این روح معنا را به دست آورد که برای شرع انور، تحصیل رضایت طرفین اصالت دارد. خوب اگر تحصیل رضایت طرفین اصالت دارد، می توان در وضعیت جدید رضایت طرفین را در نشوز زن هم از طریق مصالحه مورد توجه قرار داد. اگر زدن نه تنها رضایتی را تولید نمی کند؛ بلکه بر تنفر زندگی، حداقل طرف زوجه، می افزاید، پس روح معنای مندرج در بحث نشوز نادیده گرفته شده است و دیگر نمی توان در این زمان برخلاف روح معنای آیه بر قالب ظاهری مربوط به زمان قدیم اصرار ورزید و از روح معنای آیه دور شد.
✍در پایان این نکته قابل توجه است که متن درجه اول دین اسلام، یعنی قرآن کریم، ماده ای خدا ساخته برای خردورزی در حوزه دین است و اگر ما اصل مراجعه به قرآن را به تدریج با نگاه باستان شناسانه یک بار برای همیشه کنار بگذاریم، دیگر ماده خام لازم برای بسط عقلانیت دینی وجود نخواهد داشت.
۲۹مرداد۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
🖊در یکی از گروه های قرآنی یکی از اعضای اهل فضل گروه درباره حکم قرآنی نشوز زنان اظهار کرده اند که این احکام متعلق به دوره تاریخی گذشته بوده و این قبیل احکام قرآنی را باید منسوخ شده اعلام کرد.
🖊به نظر می رسد منسوخ گرایی در مواجهه با چنین آیاتی قابل دفاع نباشد. نسخ خلاف قاعده است و نمی توان با نسخ مسائل جدید را در چارچوب شریعت حل و فصل کرد. چند راه بهتر درباره آیات نشوز، احکام برده داری و مواردی از این قبیل، در چارچوب ادبیات دینی قابل طرح است:
🔷۱. احکام ارشادی و نه مولوی: آیاتی که مسائل عرفی در آنها مطرح شده است، ارشاد به عرفیات جامعه است. پس از نظر شرع در این حوزه ها عمل به عرفیات هر دوره مطلوب است و نه نگاه مولوی به احکام مطرح شده در امور عرفی
✍۲. توسلی و نه تعبدی: عمده دستورات شرع در حوزه مسائل عرفی، توسلی است و نه تعبدی. پس سلطه ذهنیت تعبدگرا بر جامعه فقهی را باید نقد کرد و روش شناسی اجتهاد در احکام عرفی را تغییر داد.
✍۳. امضایی و نه تاسیسی: احکامی که ابتکار شریعت نیست و امضای عرف زمانه شمرده می شود، اصالت با امضای عرف معقول هر دوره است و نه نگاه تاسیسی به امر وارد شده در شریعت.
✍۴. توجه به روح شریعت و نه قالب های تاریخی معنا: آموزه های دین در حیطه عقل و عرف همزمان پاسخی مناسب به نیاز زمانه دوره نزول است و در ضمن از روح معنای فراتاریخی برخوردار است که با تحلیل عقلی و بازفهمی آن در زمینه های جدید تاریخی، می توان معنای مندرج در آموزه شرعی را در لباس فرهنگی جدید بازآفرینی کرد. مثلا در بحث نشوز باید توجه کرد که نشوز در قرآن به صورت دو سویه همزمان درباره مرد و زن مطرح شده است. در نشوز مرد مساله مصالحه به عنوان راه حل پیشنهاد شده است. از همین راه حل می توان این روح معنا را به دست آورد که برای شرع انور، تحصیل رضایت طرفین اصالت دارد. خوب اگر تحصیل رضایت طرفین اصالت دارد، می توان در وضعیت جدید رضایت طرفین را در نشوز زن هم از طریق مصالحه مورد توجه قرار داد. اگر زدن نه تنها رضایتی را تولید نمی کند؛ بلکه بر تنفر زندگی، حداقل طرف زوجه، می افزاید، پس روح معنای مندرج در بحث نشوز نادیده گرفته شده است و دیگر نمی توان در این زمان برخلاف روح معنای آیه بر قالب ظاهری مربوط به زمان قدیم اصرار ورزید و از روح معنای آیه دور شد.
✍در پایان این نکته قابل توجه است که متن درجه اول دین اسلام، یعنی قرآن کریم، ماده ای خدا ساخته برای خردورزی در حوزه دین است و اگر ما اصل مراجعه به قرآن را به تدریج با نگاه باستان شناسانه یک بار برای همیشه کنار بگذاریم، دیگر ماده خام لازم برای بسط عقلانیت دینی وجود نخواهد داشت.
۲۹مرداد۱۴۰۴ شفیعی
@Mahmood_shafiee
👍1