Forwarded from والعصر🪶
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لعنة الله علی القوم الظالمین
مرکز مطالعات متین
حمایتهای بیدریغ ایالات متحده و جریانهای متعصب انجیلی در این کشور از موجودیت «اسرائیل» به حدی است که گاه حتی منافع ایالات متحده را به خطر میاندازد و این چیزی است که توسط جوامع مسلمان عمدتا درک نمیشود. مگر یهودیان بنابر روایت خود مسیحیان، عامل توطئه علیه مسیح و «به صلیب کشیدن» او نبودند؟ چگونه یهودیان که در همهٔ قرون میانه به دلیل این نقش توسط جوامع مسیحی طرد و نفرین میشدند اکنون اینگونه از سوی ایالات متحده و بریتانیا و قدرتهای غربی دیگر حمایت میشود؟
این مقاله پاسخ بسیاری از این پرسشهاست. توصیه میکنم.
Forwarded from عبدالجمیل جابر
در این روزها از هیچ نیکی در حق مهاجران بازگشتکننده دریغ نکنیم.
شاید برخی نیکی به چشم شما نیاید، اما برای آنان یک دنیا ارزش دارد.
به هر نیکی که شما در حق آنان میکنید نیاز دارند از جمله:
۱. آدرس دادن
۲. دادن گوشی برای تماس با عزیزان شان
۳. دادن کرایه موتر حتی اگر یک مسیر باشد
۴. تسهیل اجاره خانه
۵. اسکان موقتی آنان در خانه خود (ترجیحا اگر از نزدیکان ما هستند) تا زمانی که کاروباری برای خود راه میاندازند.
۶. کمک مالی به آنان؛ هم به صورت قرضالحسنه و هم به صورت کمک بلاعوض
۷. فراهم سازی زمینهی کار
۸. پرهیز شدید از توهین و تحقیر و سرزنش کردن آنان باب مهاجرت و...
۹. یاد نکردن و نپرسیدن از بیحرمتیهایی که در حق آنان صورت گرفته است. مگر اینکه خودشان بگویند.
۱۰. برخورد نیکو و ارایهی تصویر زیباتر از مردم وطن تا دردشان دو درد نشود؛ درد آوارگی و درد برخورد بد خودیها (به تعبیر عامیانه).
۱۱. دعا کردن در حق آنان.
۱۲. بالا نبردن اجاره خانه، کرایه موتر، مواد غذایی و... به دلیل تقاضای بیشتر.
۱۳. و هر نیکی که خلاصه دوست دارید در چنین شرایطی در حق شما صورت گیرد یا فکر میکنید به آن نیاز دارند.
و فراموش نکنید با این کار شما با الله معامله میکنید و این نیکیها نزد الله متعال گم نمیشود.
وما تقدموا لأنفسكم من خير تجدوه عند الله
و آنچه از شما خیر پیش میفرستید (و انجام میدهید) آن را نزد الله متعال مییابید.
تو نیکی میکن و در دجله انداز
که الله در بیابانت دهد باز
و این را فراموش نکنید که جزا از جنس عمل است؛ در شرایط بحرانی کنار کسی بایستید، در شرایط بحرانی کسی را الله متعال میفرستد کنارتان بایستد.
یارب خودت چاره بساز
#عبدالجمیل_جابر
شاید برخی نیکی به چشم شما نیاید، اما برای آنان یک دنیا ارزش دارد.
به هر نیکی که شما در حق آنان میکنید نیاز دارند از جمله:
۱. آدرس دادن
۲. دادن گوشی برای تماس با عزیزان شان
۳. دادن کرایه موتر حتی اگر یک مسیر باشد
۴. تسهیل اجاره خانه
۵. اسکان موقتی آنان در خانه خود (ترجیحا اگر از نزدیکان ما هستند) تا زمانی که کاروباری برای خود راه میاندازند.
۶. کمک مالی به آنان؛ هم به صورت قرضالحسنه و هم به صورت کمک بلاعوض
۷. فراهم سازی زمینهی کار
۸. پرهیز شدید از توهین و تحقیر و سرزنش کردن آنان باب مهاجرت و...
۹. یاد نکردن و نپرسیدن از بیحرمتیهایی که در حق آنان صورت گرفته است. مگر اینکه خودشان بگویند.
۱۰. برخورد نیکو و ارایهی تصویر زیباتر از مردم وطن تا دردشان دو درد نشود؛ درد آوارگی و درد برخورد بد خودیها (به تعبیر عامیانه).
۱۱. دعا کردن در حق آنان.
۱۲. بالا نبردن اجاره خانه، کرایه موتر، مواد غذایی و... به دلیل تقاضای بیشتر.
۱۳. و هر نیکی که خلاصه دوست دارید در چنین شرایطی در حق شما صورت گیرد یا فکر میکنید به آن نیاز دارند.
و فراموش نکنید با این کار شما با الله معامله میکنید و این نیکیها نزد الله متعال گم نمیشود.
وما تقدموا لأنفسكم من خير تجدوه عند الله
و آنچه از شما خیر پیش میفرستید (و انجام میدهید) آن را نزد الله متعال مییابید.
تو نیکی میکن و در دجله انداز
که الله در بیابانت دهد باز
و این را فراموش نکنید که جزا از جنس عمل است؛ در شرایط بحرانی کنار کسی بایستید، در شرایط بحرانی کسی را الله متعال میفرستد کنارتان بایستد.
یارب خودت چاره بساز
#عبدالجمیل_جابر
Forwarded from عادل حیدری
به یاد دارم روزی سوار بر مترو برای استقبال از دوستی راهی فرودگاه صبیحه بودم. داشتم پیامی صوتی به زبان عربی برای یکی از دوستانم میفرستادم. پیرمردی تُرک، که نزدیکم نشسته بود، گوشهای از مکالمه را شنید. چهرهاش در هم رفت، اخمهایش گره خورد، و ناگهان با خشم فریاد زد: «ای سوریهای اشغالگر! برگردید کشور خودتان!»
لحظهای سرم گیج رفت. مترو هنوز روی ریلهایش آرام میلغزید، اما جهان من از جا کنده شد.
میخواستم چیزی بگویم، توضیح بدهم، بگویم من سوری نیستم، اما شما مدیون سوریها هستید. و اگر روزی نیروی کار سوری از اینجا برود بر سر خود میزنید. اما دهانم خشک شده بود. نه از ترس، که از حسِ بیجایی.
نه او مرا میشناخت، نه خشمش ارزش پاسخ داشت، اما در آن لحظه، برایش فقط «دیگری» بودم، زبانم، صدایم، فرهنگی که از آن آمده بودم، همه و همه بهانهای شد برای نفرتی که ریشهاش از جای دیگری میآمد.
در آن سکوت سنگین، تنها چیزی که بیشتر از زخم کلمات آزارم داد، سکوت اطرافیان بود؛ کسی چیزی نگفت. هیچکس نپرسید، نپذیرفت، دفاع نکرد. و من، در میان جماعتی که در بیتفاوتی غرق شده بودند، ناگهان فهمیدم:
مهاجر بودن، تنها عبور از مرزها نیست؛ عبور از نگاهیست که تو را هرگز «ما» نمیبیند!
مهاجر که باشی، اگر هم دوستت داشته باشند، همیشه «یکی از ما نیستی»، اگر خطا کنی، نه به نام خودت، بلکه به نام همهی مردمت قضاوت میشوی.
با اینکه خون تو هم سرخ است، باید چند برابر بیشتر خوب باشی، نجیب باشی، صبور باشی، تا شاید، فقط شاید، تو را «انسان» بدانند!
مهاجر که باشی…
هر کجا که باشی، یک برچسب روی پیشانیات است: «غریبه»، «بیگانه»، «اجنبی»،«Yabancı» ،«Stranger».
و کسی نمیپرسد: از چه گذشتهای تا به اینجا رسیدهای!
✍🏻 عادل حیدری
لحظهای سرم گیج رفت. مترو هنوز روی ریلهایش آرام میلغزید، اما جهان من از جا کنده شد.
میخواستم چیزی بگویم، توضیح بدهم، بگویم من سوری نیستم، اما شما مدیون سوریها هستید. و اگر روزی نیروی کار سوری از اینجا برود بر سر خود میزنید. اما دهانم خشک شده بود. نه از ترس، که از حسِ بیجایی.
نه او مرا میشناخت، نه خشمش ارزش پاسخ داشت، اما در آن لحظه، برایش فقط «دیگری» بودم، زبانم، صدایم، فرهنگی که از آن آمده بودم، همه و همه بهانهای شد برای نفرتی که ریشهاش از جای دیگری میآمد.
در آن سکوت سنگین، تنها چیزی که بیشتر از زخم کلمات آزارم داد، سکوت اطرافیان بود؛ کسی چیزی نگفت. هیچکس نپرسید، نپذیرفت، دفاع نکرد. و من، در میان جماعتی که در بیتفاوتی غرق شده بودند، ناگهان فهمیدم:
مهاجر بودن، تنها عبور از مرزها نیست؛ عبور از نگاهیست که تو را هرگز «ما» نمیبیند!
مهاجر که باشی، اگر هم دوستت داشته باشند، همیشه «یکی از ما نیستی»، اگر خطا کنی، نه به نام خودت، بلکه به نام همهی مردمت قضاوت میشوی.
با اینکه خون تو هم سرخ است، باید چند برابر بیشتر خوب باشی، نجیب باشی، صبور باشی، تا شاید، فقط شاید، تو را «انسان» بدانند!
مهاجر که باشی…
هر کجا که باشی، یک برچسب روی پیشانیات است: «غریبه»، «بیگانه»، «اجنبی»،«Yabancı» ،«Stranger».
و کسی نمیپرسد: از چه گذشتهای تا به اینجا رسیدهای!
✍🏻 عادل حیدری
Forwarded from Pezhvaak | پژواک
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from عبدالله محمد
هر جنگی فرسایش خودش را دارد، از این رو: پیروزی در نبردهای غیر ضروری نوعی شکست است.
عبدالله محمد
Voice message
تو در صد نبردی پیروز شدی که نبرد تو نبود و وقتی به سرزمینت برگشتی آن را در تسخیر دشمن دیدی. پیروزیهای تو بیفایده بود ولی واقعا شادت میکرد. «یعنی این همه شادی بیفایده بود؟» بله بیفایده بود. تو برای شادی و لذت زندگی کردی. شادی کردی و باختی.
- - -
بگذار من برعکس خیلیها که میگویند «مهم اینه که خودت شاد باشی» و «ببین احساست چیه» و این دست حرفها بگویم: اتفاقا احساسات لحظهای ما میتوانند خیلی خطرناک باشند. برخی عرصهها تو را وسوسه میکنند که بیا و شکستش بده، هی پوزهٔ فلانی رو به خاک بمال و... اما از وسوسهٔ نبردهای غیر ضروری دوری کن. وقت تو محدود است و نبردهای باحال، نامحدود. وقتی کار اصلیات را انجام ندهی و به جایش کلکسیون پروانه جمع کنی، فردا تو و پروانههایت کوچهنشین خواهید شد.
- - -
نمادها تابع اصل هستند، خیلی از اداهایی که میبینید مانند جشن پیروزی پس از شکست است. مهم نیست که شکست خوردهایم، ادای پیروزها را که میتوانیم دربیاوریم. وقتی در «اصل» ببازی و اسیر حاشیه شوی، به پیروزی نمادین پناه میبری. عروسی میتواند با موفقیت برگزار شود و زندگی زناشویی شکست بخورد. شما عروسی ناموفق دیدهاید؟ فوقش سمت آقایان غذا کم بیاید. سمت خانمها ولی غذا کم نخواهد آمد.
- - -
سربند سرخ ابودُجانه نماد شجاعت بود چون ابودجانه شجاع بود، سربند از او نام گرفته بود نه او از یک تکه پارچه. نمادها تابع اصل هستند، یعنی باید باشند. «دوستت دارم» تابع رفتار است نه جایگزینش. هر شعار و نماد دیگری نیز همین است.
- - -
بگذار من برعکس خیلیها که میگویند «مهم اینه که خودت شاد باشی» و «ببین احساست چیه» و این دست حرفها بگویم: اتفاقا احساسات لحظهای ما میتوانند خیلی خطرناک باشند. برخی عرصهها تو را وسوسه میکنند که بیا و شکستش بده، هی پوزهٔ فلانی رو به خاک بمال و... اما از وسوسهٔ نبردهای غیر ضروری دوری کن. وقت تو محدود است و نبردهای باحال، نامحدود. وقتی کار اصلیات را انجام ندهی و به جایش کلکسیون پروانه جمع کنی، فردا تو و پروانههایت کوچهنشین خواهید شد.
- - -
نمادها تابع اصل هستند، خیلی از اداهایی که میبینید مانند جشن پیروزی پس از شکست است. مهم نیست که شکست خوردهایم، ادای پیروزها را که میتوانیم دربیاوریم. وقتی در «اصل» ببازی و اسیر حاشیه شوی، به پیروزی نمادین پناه میبری. عروسی میتواند با موفقیت برگزار شود و زندگی زناشویی شکست بخورد. شما عروسی ناموفق دیدهاید؟ فوقش سمت آقایان غذا کم بیاید. سمت خانمها ولی غذا کم نخواهد آمد.
- - -
سربند سرخ ابودُجانه نماد شجاعت بود چون ابودجانه شجاع بود، سربند از او نام گرفته بود نه او از یک تکه پارچه. نمادها تابع اصل هستند، یعنی باید باشند. «دوستت دارم» تابع رفتار است نه جایگزینش. هر شعار و نماد دیگری نیز همین است.
به سکوت عادت کنیم دوستان. به فضای خالی بین شنیدن و خواندن و دیدن. از سکوت نباید گریخت چون اگر شنیدن و دیدن سهم اثرگذاری دیگران باشد، سکوت، سهم ذهن ما برای اثرگذاری بر روی داده است. اطلاعات بسیار ما را دانا نخواهد کرد اگر فرصتی برای تعمّق و درک نداشته باشیم.
از فضاهای خالی نگریزیم و به محتوای آرام عادت کنیم. این با تمرین و حذف عوامل اثرگذار ممکن است. به شدت از ویدیوی کوتاه و موسیقی دوری کنید. اینها دشمن فضاهای خالی است. کتاب زندگی باید حاشیهای هم برای نوشتن تو داشته باشد. اجازه نده تولید دیوانهوار داده و اطلاعات و بدتر از آن، سرگرمی، باعث شود تو تماشا کنندهٔ منفعل دیگران باشی.
قرآن را به ترتیل بخوان، کتاب را با تامل بخوان، صداها را همیشه با سرعت دو ایکس گوش نده. وقتهایی بدون گوشی قدم بزن یا یک پادکست بگذار بدون آنکه جایی را حذف کنی یا جلو ببری. منشاوی گوش بده اما نه این نسخههای جدید که سکوت بین آیات را حذف کردهاند. در دوران فَوَران محتوای سرگرم کننده و اطلاعات فوری، سکوت با ارزشتر میشود.
بگذار از کودکی نسل خودمان بگویم که برای خرید رُمان باید پول جمع میکردیم و با هر خط هر رمان زندگی میکردیم و چند شب بعد از پایانش خواب شخصیتهایش را میدیدیم و به شدت منتظر فرصت کتاب بعدی میماندیم. اما اکنون، این سرعت اجازه نمیدهد ما در یک داستان غرق شویم. همهٔ داستانها سریع میآیند و سریع فراموش میشوند چون داستان هست، اما تو نیستی، من نیستم! در این سرعت دیوانهوار، عامل اصلی که خود انسان است حذف میشود.
سعی کن در یک آن چند کار انجام ندهی. اگر پادکست و درس صوتی گوش میدهی در توییتر نچرخ. اگر کتاب میخوانی فقط کتاب بخوان و صداها را حذف کن. موسیقی را کاملا کنار بگذار. گوشت را به سکوت و صدای جهان عادت بده. سکوت، صفحهٔ سفید ذهن است، اجازه نده دیگران این صفحه را خط خطی کنند. و در کل به تصویر عادت نکن. تصویر، بازگشت انسان به دوران ناپختگی است. اغراق در تصویر، ذهن را تنبل میکند و تصور را از بین میبرد.
تمرین مهم دوران ما همین است. عادت به سکوت و تنها شدن با خود، نه این تنهاییهایی که از عروسیهای قدیم هم شلوغتر است. با صدای درونت مانند آن کودکی رفتار نکن که پدر و مادرش در مهمانیها به او اجازهٔ حرف زدن نمیدادند. آن کودک هیچگاه بزرگ نمیشود.
از فضاهای خالی نگریزیم و به محتوای آرام عادت کنیم. این با تمرین و حذف عوامل اثرگذار ممکن است. به شدت از ویدیوی کوتاه و موسیقی دوری کنید. اینها دشمن فضاهای خالی است. کتاب زندگی باید حاشیهای هم برای نوشتن تو داشته باشد. اجازه نده تولید دیوانهوار داده و اطلاعات و بدتر از آن، سرگرمی، باعث شود تو تماشا کنندهٔ منفعل دیگران باشی.
قرآن را به ترتیل بخوان، کتاب را با تامل بخوان، صداها را همیشه با سرعت دو ایکس گوش نده. وقتهایی بدون گوشی قدم بزن یا یک پادکست بگذار بدون آنکه جایی را حذف کنی یا جلو ببری. منشاوی گوش بده اما نه این نسخههای جدید که سکوت بین آیات را حذف کردهاند. در دوران فَوَران محتوای سرگرم کننده و اطلاعات فوری، سکوت با ارزشتر میشود.
بگذار از کودکی نسل خودمان بگویم که برای خرید رُمان باید پول جمع میکردیم و با هر خط هر رمان زندگی میکردیم و چند شب بعد از پایانش خواب شخصیتهایش را میدیدیم و به شدت منتظر فرصت کتاب بعدی میماندیم. اما اکنون، این سرعت اجازه نمیدهد ما در یک داستان غرق شویم. همهٔ داستانها سریع میآیند و سریع فراموش میشوند چون داستان هست، اما تو نیستی، من نیستم! در این سرعت دیوانهوار، عامل اصلی که خود انسان است حذف میشود.
سعی کن در یک آن چند کار انجام ندهی. اگر پادکست و درس صوتی گوش میدهی در توییتر نچرخ. اگر کتاب میخوانی فقط کتاب بخوان و صداها را حذف کن. موسیقی را کاملا کنار بگذار. گوشت را به سکوت و صدای جهان عادت بده. سکوت، صفحهٔ سفید ذهن است، اجازه نده دیگران این صفحه را خط خطی کنند. و در کل به تصویر عادت نکن. تصویر، بازگشت انسان به دوران ناپختگی است. اغراق در تصویر، ذهن را تنبل میکند و تصور را از بین میبرد.
تمرین مهم دوران ما همین است. عادت به سکوت و تنها شدن با خود، نه این تنهاییهایی که از عروسیهای قدیم هم شلوغتر است. با صدای درونت مانند آن کودکی رفتار نکن که پدر و مادرش در مهمانیها به او اجازهٔ حرف زدن نمیدادند. آن کودک هیچگاه بزرگ نمیشود.
مرکز مطالعات متین
MatinPdf97.pdf
گذار از «فرهنگ نوشتار» به «فرهنگ تصویر»، به بازتعریف رابطهٔ فرد با خویشتن منجر شده است. آنطور که «خود» دیگر نه در پی فهمیده شدن، که در پی دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن است. همین امر، اتکا به «بدن» را به عنوان ابزاری برای بازنمایی «خود» افزایش داده است. این چرخش، به حضور پررنگتر بخشهای خصوصی بدن در محتوای دیجیتال انجامیده است؛ پدیدهای که در چارچوب «چرخش تصویری»[1] (visual turn) قابل فهم است، جایی که پلتفرمهای بصری، نمایش حسی را بر بیان متنی یا تأملی ترجیح میدهند.
لطفا این مقاله را ببینید.
[۱] «چرخش تصویری» به دگرگونی بنیادین فرهنگ از یک جهان متنمحور به جهانی تصویرمحور اشاره دارد. در این جهان جدید، تصاویر دیگر تنها بازتابدهندهٔ واقعیت نیستند، بلکه به ابزار اصلی برای ساختن هویت و درک حقیقت تبدیل شدهاند.
لطفا این مقاله را ببینید.
[۱] «چرخش تصویری» به دگرگونی بنیادین فرهنگ از یک جهان متنمحور به جهانی تصویرمحور اشاره دارد. در این جهان جدید، تصاویر دیگر تنها بازتابدهندهٔ واقعیت نیستند، بلکه به ابزار اصلی برای ساختن هویت و درک حقیقت تبدیل شدهاند.
Telegram
مرکز مطالعات متین
اقتصاد برهنگی: تأملاتی بر کتاب «مرگ رازها»
📝 فوزی الغویدی
نسخهٔ پیدیاف (مناسب موبایل)
📝 فوزی الغویدی
نسخهٔ پیدیاف (مناسب موبایل)
کار ناممکن، توضیح چیزی به نادان نیست. ناممکن، توضیح و تکرار سخن برای کسی است که حرفت را میداند و به میل خودش تفسیر میکند.
ابرگروه تخصصی تریبون آزاد
فرمودند کاش استاد کامل میکردند و فاصله بین هر دو درس کمتر میبود.
شما و ایشان محبت دارید. به دلیل نامناسب بودن شرایط ضبط برایم دشوار شده بود اما الحمدلله الان اوضاع مساعدتر است و ان شاء الله از همین هفته ادامهٔ جلسات الفصل را منتشر خواهم کرد.
توضیح: برای دوستانی که این جلسات را دنبال نکردهاند، همهٔ قسمتها در همین کانال منتشر میشود. این فهرست را ببینید:
https://www.tgoop.com/akseMahtab/905
توضیح: برای دوستانی که این جلسات را دنبال نکردهاند، همهٔ قسمتها در همین کانال منتشر میشود. این فهرست را ببینید:
https://www.tgoop.com/akseMahtab/905
Telegram
عبدالله محمد
فهرست جلساتِ خوانش کتاب «الفصل بین النفس والعقل» شیخ عبدالعزیز الطریفی. این لیست به مرور و با افزوده شدن جلسات جدید، بهروز رسانی میشود.
۱- مقدمه، بخش اول
https://www.tgoop.com/aksemahtab/790
۲- مقدمه، بخش دوم: عقل باهوشِ ذلیل!
https://www.tgoop.com/aksemahtab/793
۳- حقیقت…
۱- مقدمه، بخش اول
https://www.tgoop.com/aksemahtab/790
۲- مقدمه، بخش دوم: عقل باهوشِ ذلیل!
https://www.tgoop.com/aksemahtab/793
۳- حقیقت…
همینکه همراه با ایمان بر راه درست باشی و آن را ادامه بدهی مهمترین مسئلهٔ زندگی توست و همین پیروزیِ بزرگ است. پیروزی کافر بر مسلمان، عذاب او را بیشتر میکند. ایمان نبردی است که اگر در آن ببازی، بقیهٔ داستانت ضمن همان شکست روایت میشود. ثروتمند میشوی و میبازی، میبری و میبازی، میخندی و میبازی...
این حقیقت آنقدر قوی است که پس از فهمیدنش باید مواظب باشی دچار سلحشوری زودتر از موعد نشوی. سردی عملگرایانه برای مؤمن دشوار است و گرمای عمل برای منافق.
این حقیقت آنقدر قوی است که پس از فهمیدنش باید مواظب باشی دچار سلحشوری زودتر از موعد نشوی. سردی عملگرایانه برای مؤمن دشوار است و گرمای عمل برای منافق.
دو مورد را به عنوان نمونه نقل میکنم که ببینید ولای اصلی اقلیتها به قوم و قبیله و خون نیست، بلکه به عقیده است. در واقع هویت بسیاری از ملتها همان دینشان است و ممکن نیست دین خود را از هویت خود جدا کنند و مهمل ببافند و مثلا بگویند من اول مریخی هستم بعد مسلمان.
نمونهٔ اول: خانوادهٔ «الشهابی» در لبنان. این خانواده اصالتا سنی و بلکه از نسل تابعی جلیل مالک بن حارث مخزومی قریشی هستند. سومین رئیس جمهور لبنان «فؤاد عبدالله شهاب» از همین طایفه است. اما بخش بزرگی از این خانواده از جمله فرد مذکور - با وجود اسم غلط اندازش - مارونی و کاتولیک هستند! این خانواده هویت اصلی خود را «مارونی» و کاتولیک میدانند و اساسا هر کس بخواهد مثلا این رئیس جمهور لبنان را معرفی کند نمیگوید او عرب است [که هست] بلکه میگوید او مارونی است. این خاندان در دوران ضعف عثمانی و قدرت گرفتن اروپا در قرن هجدهم برای کسب امتیازات بیشتر از اروپاییها و اهداف سیاسی مارونی شدند. خلاصه اینکه، یک شهابی مارونی نمیآید بگوید ما از قوم بزرگ عرب هستیم و زمانی نصف زمین در دستان ما بوده و تمدن بزرگ بغداد و اندلس و دمشق را شکل دادیم و الان هم باید به دین خودمان برگردیم بلکه با افتخار خود را مارونی میدانند.
نمونهٔ دوم: خاندان مشهور جنبلاط در لبنان. این خاندان نسل اندر نسل از رهبران دروزی لبنان بودهاند و شخصیتهای برجستهای چون ولید جنبلاط و کمال جنبلاط از رهبران حزب پیشروی سوسیالیست از این خانواده هستند. آنها طبیعتا خود را دروز میدانند و به این هم افتخار میکنند ولی باید بدانید که این خاندان اصالتا کُرد هستند و نام خانوادگی آنان در حقیقت جان پولاد (جانپۆلاد) است که در عربی اینگونه نوشته و خوانده میشود. طبعا آنها هم روزی کُرد سنی بودهاند و بعدا تغییر دین دادهاند اما آیا جنبلاطها هویت اصلی خود را کرد بودن میدانند یا دروزی بودن؟ طبعا آنان قبل از هر چیز دروزی هستند اگرچه اصول خود را پنهان نمیکنند. این میان فقط کرد سنی باید اول کرد باشد بعد مسلمان...
نمونهٔ اول: خانوادهٔ «الشهابی» در لبنان. این خانواده اصالتا سنی و بلکه از نسل تابعی جلیل مالک بن حارث مخزومی قریشی هستند. سومین رئیس جمهور لبنان «فؤاد عبدالله شهاب» از همین طایفه است. اما بخش بزرگی از این خانواده از جمله فرد مذکور - با وجود اسم غلط اندازش - مارونی و کاتولیک هستند! این خانواده هویت اصلی خود را «مارونی» و کاتولیک میدانند و اساسا هر کس بخواهد مثلا این رئیس جمهور لبنان را معرفی کند نمیگوید او عرب است [که هست] بلکه میگوید او مارونی است. این خاندان در دوران ضعف عثمانی و قدرت گرفتن اروپا در قرن هجدهم برای کسب امتیازات بیشتر از اروپاییها و اهداف سیاسی مارونی شدند. خلاصه اینکه، یک شهابی مارونی نمیآید بگوید ما از قوم بزرگ عرب هستیم و زمانی نصف زمین در دستان ما بوده و تمدن بزرگ بغداد و اندلس و دمشق را شکل دادیم و الان هم باید به دین خودمان برگردیم بلکه با افتخار خود را مارونی میدانند.
نمونهٔ دوم: خاندان مشهور جنبلاط در لبنان. این خاندان نسل اندر نسل از رهبران دروزی لبنان بودهاند و شخصیتهای برجستهای چون ولید جنبلاط و کمال جنبلاط از رهبران حزب پیشروی سوسیالیست از این خانواده هستند. آنها طبیعتا خود را دروز میدانند و به این هم افتخار میکنند ولی باید بدانید که این خاندان اصالتا کُرد هستند و نام خانوادگی آنان در حقیقت جان پولاد (جانپۆلاد) است که در عربی اینگونه نوشته و خوانده میشود. طبعا آنها هم روزی کُرد سنی بودهاند و بعدا تغییر دین دادهاند اما آیا جنبلاطها هویت اصلی خود را کرد بودن میدانند یا دروزی بودن؟ طبعا آنان قبل از هر چیز دروزی هستند اگرچه اصول خود را پنهان نمیکنند. این میان فقط کرد سنی باید اول کرد باشد بعد مسلمان...
Forwarded from Pezhvaak+
Forwarded from برهان
تاييديه ى وصول توسط دوستمون غسان از غزه ،ديروز اين مبلغ رو فرستاديم
408 ميليون تومان معادل 4608 دولار
تقبل الله منا و منكم💚
408 ميليون تومان معادل 4608 دولار
تقبل الله منا و منكم💚