tgoop.com/OnPersianLanguage/1302
Last Update:
▫️
🔖 سه گسترهی آفرینش ادبی، پژوهش و آموزش
ـــــــــــــــــــــ
هادی راشد
گفتار دربارهی پایهگذاران پژوهش و آموزش زبان فارسی (محمدعلی فروغی👉، و 👈علیاکبر دهخدا و ...)، با نگاه به کارنامهی شماری از چهرههای برجسته و شالودهگذار ادبیاتشناسی و زبانآموزی در پی بازشناسی و روشنگری روندها و مرزهای پدید آمدن و پیشرَوی دو گسترهی پژوهش و آموزش در سدهی گذشته است. این دو گستره، به همراهِ گسترهی آفرینش ادبی، بخشی از زندگی فرهنگی ایرانیان را تا امروز بازنمایی میکند. شماری از کنشگران ایرانی پس از ناکامی جنبش مشروطه و سرخوردگی از آن، تکاپوهای خود را در این گسترهها پی گرفتند.
گستره* در این گفتار، درونمایهای برگرفته از جامعهشناسی پییر بوردیو است. بوردیو در بررسی لایهبندی اجتماعی جامعهی صنعتی، چارچوب تحلیلی تمایزیافتهای را پایهگذاری کرد تا راهی به دریافت نابرابری میان گروههای اجتماعی و برهمکنشی آنها بگشاید. رویکرد بوردیو بر شناخت نیروها یا کنشگران اجتماعی و شیوهی جایابی آنها در جهان اجتماعی استوار است. دو واژهی پرکاربرد در نگرهی جامعهشناسی بوردیو، نیرو یا کنشگر (Agent) و گستره (Champ) است. دومی را نویسندگان ایرانی، به میدان و حوزه نیز برگرداندند. در نگاه بوردیو، گسترهی اجتماعی از جایگاههایی ساخته میشود که کنشگران اجتماعی آن را پُر میکنند؛ درست مانند زمینِ فوتبال.
درونمایهی گسترهی اجتماعی به همراه درونمایههای سرمایه و عادتواره (Habitus)، ــ فرآیند پدیدآمدن شالودهها و باورها، ارزیابیها و داوریها، و کنشها و روشهای فرد و گروه، ــ بینشی برای شناخت پیوندهای میانِ نیروها و جایگاهها، درون جهان اجتماعی فراهم آورده است. در پرتو چنین نگرشی در مییابیم که در گسترهی آفرینش ادبی، چگونه ساختارها و رویکردهای آفرینشگرانه پدید آمدند، و چه راهها و ابزارهایی را برای خودسری در فرارَوی از مرزها و چارچوبهای پایدار فرهنگی و اجتماعی نشانهگذاری کردند؛ گسترهی پژوهش، چگونه میان زباننوشتهها و دانش مرزبندی میکند و به آگاهیهای سازمانیافته دربارهی فرهنگ، زبان و ادبیات راه میبرد؛ و گسترهی آموزش با برخورداری از دستاوردهای گسترهی پژوهشی، چگونه گرایشها، کنشها و رویکردها را از متن اجتماعی به ذهنیتِ فردی جابهجا میکند، یا با نادیده گرفتن آنها، خود را از واپسین دستاوردهای پژوهشی دور نگاه میدارد.
گسترههای آفرینش ادبی، پژوهش و آموزش از پیِ دگرگونیهای ژرف، گام به گام با برآمدن ساختارهای سیاسی و اجتماعی نوین پدید آمدند. پارهای از این دگرگونیها، مانند جایگاه زبان فارسی، درونمایهی ادبیات، مرزبندی زباننوشتههای ادبی با تاریخ، فلسفه و شاخههای دیگر دانشهای انسانی، بر چگونگی برآمدن ساختارهای سیاسی و اجتماعی نور میتابند.
درونمایهی گسترههای اجتماعی، همچنین راهی است برای نشان دادن اینکه چگونه نیروها یا کنشگران اجتماعی، در پی برخورداری از سرمایه (بهویژه سرمایههای فرهنگی و نمادین) به گسترههای دیگر روی میآورند و پارهای از جاها و جایگاهها را از آن خود میکنند. بوردیو به روشنی مینویسد:
«سرمایهء آکادمیک با در اختیارداشتن مقام و موقعیتی کسب و حفظ میشود که امکان سیطره بر سایر موقعیتها و دارندگان آنها را فراهم میآورد، مانند همهء نهادهایی که کنترل عضوگیری به آنان سپرده میشود» (انسان دانشگاهی، ص۱۴۹).
کوشش برخی سخنورانِ دانشکدهی ادبیات برای پُر کردن جایگاهِ شاعران تراز، و رویاروییِ آنان با شعر پیشتازِ ایران در سدهی گذشته، و تلاش برای واپس راندن شاعران و نویسندگان پیشتاز از گسترهی آفرینش ادبی، نمونهای از بیشکاریِ کنشگران در گسترهی آموزش و پیشروی به سوی گسترههای دیگر است.
🖇 ــــــــــــــــ
* نخستینبار فیروز شیروانلو در برگردان نوشتاری از آرنولد هاوزر، (گستره و محدودهی جامعهشناسی هنر و ادبیات، ۱۳۵۵) گستره را برابر Scope (حوزه، میدان، چارچوب) به کار برد.
👉علیاکبر دهخدا و پایهگذاری فرهنگنویسی
👉شاعران، مطبوعات و تاریخ ادبیات
https://www.tgoop.com/OnPersianLanguage/
BY در پویهی زبان فارسی ● هادی راشد
Share with your friend now:
tgoop.com/OnPersianLanguage/1302