tgoop.com/OnPersianLanguage/1286
Create:
Last Update:
Last Update:
▫️
🔹 علیاکبر دهخدا و پایهگذاری فرهنگنویسی در ایران
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پایهگذاران پژوهش و آموزش زبان فارسی در روزگار ما ( ۲)
پارهی دوم (پارهی نخست👉)
هادی راشد
دشواری چاپ لغتنامه
چاپ لغتنامه، آنگونه که دهخدا گردآورده بود، نیازمند سرمایهای بزرگ و پشتیبانیِ چندسویه بود. نخستین چاپ فرهنگ با سرمایهگذاری وزارت معارف از چاپخانهی بانک ملی بیرون آمد. اما وزارت معارف از دنبالهی کار بازماند. به نوشته طباطبایی در سال ۱۳۲۴، به یاری محمد مصدق، ناصر اردلان، رضا تجدد، محمد هاشمی، جمال امامی و ... ، پیشنهادهی چاپ آن را به رأی نمایندگان مجلس شورای ملی سپردند، و در چارچوب «مادهء واحده» پذیرفته شد. در پیشنهادهی نمایندگان میخوانیم: «علیاکبر دهخدا با تحمل زحمات فوقالعاده و بذل عمر گرانبهای خود موفق بتألیف دائرهالمعارف فارسی گردیده و طبع و نشر این کتاب نفیس برای فرهنگ کشور اقدام اساسی و مهمی است.»
پدید آمدن سازمان فرهنگنامه
با آنکه دهخدا سالها رییس مدرسه علوم سیاسی، و نخستین رئیس دانشکدهی حقوق دانشگاه تهران و در شمار نخستین هموندان فرهنگستان ایران بود؛ هیچ نشانهای در دست نیست که در آغازِ گردآوری، نگارش و چاپ لغتنامه از کمترینِ پشتیبانی سازمانیِ دانشگاه یا فرهنگستان بهرمند شده باشد. حتی میتوان گفت طرح فرهنگستان ایران برای تألیف و تدوین فرهنگ زبان فارسی (نامه فرهنگستان، ۱۳۲۳) نشانهی نادیده گرفتن کار دهخدا بود.
در نشست روز ۵ دی ماه ۱۳۲۴، نمایندگان مجلس در برابر پیشنهادی که از مجلس میخواست «عدهء لازم کارمند در اختیار آقای علیاکبر دهخدا برای جمعآوری دایرهالمعارف ایشان بگذارد»، در چارچوب ماده واحده پذیرفتند «هیئت رئیسه مجلس ... وسائل طبع کتاب لغت آقای دهخدا را فراهم نموده هر نوع کمک و وسیلهای که آقای دهخدا لازم داشته باشند در اختیار ایشان بگذارد» (لغتنامه، ج۱، ص ۴۳۹). بر پایهی هماین قانون، سازمان فرهنگنامه توانست شماری از وابستگان علمی و اداری را گرد آورد.
بههم پیوستن فرهنگنامه و دانشگاه
دهخدا سازمان فرهنگنامه را در میان سالهای ۱۳۲۵ تا ۱۳۳۴، به تنهایی پیش برد. پس از مرگ او، گروه گردانندگان مجلس شورای ملی، برآن شدند تا سازمان فرهنگنامه زیرشاخهای از نهاد قانونگذاری باشد. این روند دو سال دنبال شد. در سال ۱۳۳۶ نمایندگان مجلس در واکنش به درخواست دانشگاه تهران با افزودهای بر قانون بودجهی کشور، از کارپردازی مجلس خواستند «کلیهء تشکیلات فرهنگ دهخدا و فیشها و کتابخانهء مربوطه اعم از کادر علمی و اداری و متصدیان آن را به ضمیمهء بودجهء آن به دانشگاه واگذار نماید» (لغتنامه، همآن، ص۴۶۶).
کارِ نمایندگان مجلس شورای ملی، نه تنها سازمان فرهنگنامه را به زیرشاخهی دانشگاه، و دانشکدهی ادبیات درآورد، که زمینهی درهمآمیزی گسترههای پژوهشی و آموزشی را فراهم ساخت. دانشگاه در چارچوب یک نهاد آموزشی پا گرفته بود، اما سازمان فرهنگنامه، برای پیگیری کارویژههای دیگری مانند واژهشناسی، گردآوری واژهها، همچنین نوشتن فرهنگنامهی بزرگ واژگانی و فرهنگنامههای کاربردی دیگر راهاندازی شده بود.
در همآن نشستِ مجلس، جفرودی نایبرئیس، ناروایی این کار را بازگفت:
«یکی از کارهای بسیار خوب مجلس شورای ملی تهیه و نشر همین فرهنگ است (صحیح است)، ... مطابق برنامهای که آقایان تهیه کردهاند به تجربه نشان دادهاند که میتوانند این کار را انجام بدهند و در ظرف ۵ سال دو ثلث دیگر این کار انجام خواهد شد و کار لغتنامه سرانجامی خواهد گرفت، حالا که این کار تنظیم شده میخواهند این کار را منتقل کنند، ... بنده با اینکه واقعاً خودم دانشگاهی هستم ... این را به صلاح نمیدانم» (همآن، ص۴۶۶).
رخدادهای پس از آن، نشان داد که درهمآمیزی گسترههای پژوهشی و آموزشی، تا چه اندازه سازمان فرهنگنامه را از کارویژههای نخستین بازداشت. نه تنها کار گردآوری، نگارش و چاپ لغتنامه، سالها به درازا کشید، که برنامهریزی برای گردآوری و نوشتن فرهنگنامههای دیگر هم به فراموشی سپرده شد. گواه ناکارآمدی، هماین بس که محمد معین با آن که رییس سازمان لغتنامه بود و میبایست همهی توان خود را بر سر به پایان آوردن آن بگذارد، دست به نوشتن فرهنگ دیگری زد، و کتاب پنج جلدی او که در آستانهی مرگاش رو به پایان بود، با درنگی چند ساله، در سال ۱۳۵۰ به چاپ رسید. یکی دیگر از نشانههای نارکارآمدی آن کار، به فراموشی سپردن نوشتن فرهنگ بزرگ زبان فارسی بود. سازمان فرهنگنامه پس از به پایان آوردن چاپ لغتنامه در ۱۳۵۸، دست به کار فرهنگ دیگری شد، اما کار نگارش این فرهنگ هرگز به انجام نرسید.
👉محمدعلی فروغی و نوسازی زبان فارسی
https://www.tgoop.com/OnPersianLanguage/
BY در پویهی زبان فارسی ● هادی راشد
Share with your friend now:
tgoop.com/OnPersianLanguage/1286