Telegram Web
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠 رِین ویلسون بازیگر سرشناس بخاطر ایفای نقش شخصیت «دوایت کورت» در مجموعه تلویزیونی «اداره» (The Office) و جاش شِرر، سرآشپز و مجری برنامه‌ پرمخاطب «آشپزخانه افسانه‌ای» (Mythical Kitchen) هنگام صرف خورش فسنجان، قورمه‌سبزی و ته‌دیگ، از اهمیت و اولویت بخشش به دیگری در فرهنگ ایرانی و از تعارف می‌گویند؛ #آشپزی و #مهر به عنوان نمونه‌هایی از #صادرات_فرهنگی ایران.
🔗 منبع و نسخه کامل
@Jaryaann
«برای از دست دادن چیزی، باید اول صاحبِ آن بود. ما هیچ وقت در این زندگی صاحب چیزی نیستیم و هیچ وقت چیزی را از دست نمی‌دهیم. در این زندگی فقط باید آواز خواند، باید با غبار روان‌های عاشق‌مان از ته گلو، از ته دل، از ته مغز، از ته قلب، از ته روح آواز بخوانیم.» (فراتر از بودن و موتسارت و باران، کریستین بوبن، ترجمه نگار صدقی، ص۱۲۳، نشر ماه‌ریز)

دارم به این سخن #کریستین_بوبن [...] فکر می‌کنم. چند باری به آهستگی می‌خوانمش تا شاید بتوانم به معنای آن که در پسِ عباراتِ روشن و ساده‌ای نهان است نزدیک شوم. می‌ترسم این سادگی بیش از حد، باعث شود که سطحی و شتابزده نگاهم را روی حروف آن بلغزانم و جان کلام بوبن را درنیابم. با شناختی که از بوبن دارم می‌دانم که در ورای منطق ساده و کودکانه او، تازگی و لطف و غنای سرشاری پنهان است. سادگی او نه در آغاز بلکه در پایان با سالها دل‌سپاری و درنگ و تأمل و دقت نظر به جان جهان و روح اشیا و پدیده‌ها حاصل شده. سخن او اگر درست دریافته شود عصارهٔ تمام حکمت‌ها را در خود دارد.

چون نیک بنگریم درمی‌یابیم که میل به تصاحب و ترس از دست دادن، منشأ بسیاری از ترس‌ها و دلهره‌های ما آدمهاست. ترس و دلهره‌ای که چرخهٔ باطلی از رفتارهای نادرست و ناصواب، از حرص و آز و دروغ و ستیز را به همراه دارد. بوبن می‌گوید ما در این دنیا چیزی از دست نمی‌دهیم تا بخواهیم برای غلبه بر ترس و هول و هراس ناشی از فقدان آن چیز، به هر تقلّا و تمنّا، به هر دستاویز و رنگ و نیرنگی متوسل بشویم. چرا ما هیچ چیزی را از دست نمی‌دهیم؟ پاسخش از نگاه بوبن، بسیار ساده و روشن است. آن قدر آشکار که اغلب از فرط بداهت به چشم نمی‌آید. برای اینکه ما اساساً صاحب و مالک چیزی نیستیم که بخواهیم از دستش بدهیم. از دست دادن لازمه‌اش در دست داشتن چیزی است. ما به تعبیر #ابوسعید_ابوالخیر اگر سلیمان هم بشویم جز باد چیزی در دست نداریم. «شیخ ما گفت: بادست به دست ایشان و به دست سلیمان نیز (وَ لِسُلیمانَ الرِیْحَ ۸۱/ بیست و یکم)» (اسرار التوحید، ص ۲۵۶). «شیخ ما گفت: عزیزتر از سلیمان نباید و مَلِک از وی عظیم‌تر نیاید و بازین همه به دست وی جز بادی نبود.»(همان، ص ۳۰۱) در واقع ابوسعید، با هوشمندی و طنز و طربناکی خاص خودش، از باد در اختیار داشتن سلیمان که بنا بر تعبیر قرآن، نمودار کمال عظمت و قدرت او بوده، با استفاده‌ای پارادوکسیکال و ایهام‌آمیز، درست در جهت مخالف آن، نهایت فقر و نداری و درویشی او را استنباط کرده! سابقهٔ چنین استفاده‌ای، چنان که دکتر شفیعی‌کدکنی در تعلیلقات ارزندهٔ اسرارالتوحید نشان داده، به تفسیر حقایق سلمی بازمی‌گردد. #حافظ که اِشرافِ شگفتی به مجموعه مواریث ادبی و معنوی پیش از خود داشته، به احتمال زیاد، به این تفسیر سلمی و ابوسعید نظر داشته آنجا که فرموده است:

بادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ
در معرضی که تخت سلیمان رود به باد

و این بیت شگفت که آن را به اعتقادم باید لطیف‌ترین ایهام به کار رفته در دیوان حافظ و شاید در سراسر شعر فارسی دانست:
حافظ از دولت عشق تو سلیمانی شد
یعنی از وصل تواَش نیست به جز باد به دست!

باری، با توجه به این تصویر، حتی سلیمان نبی که چنان حشمت و شوکتی داشت که باد، این عنصر سرکش و سرگردان را به فرمان خود گرفته بود، باز در نهایت می‌دانست که جز باد [...] چیزی در مشت ندارد. حافظ انگار همزمان با استفاده از ظرفیتی که این روایت در اختیار او قرار داده، می‌خواهد بگوید در عشق به همه چیز نرسیده است و به هیچ رسیده! و چون به هیچ رسیده گویی در حقیقت به همه چیزی رسیده است! در واقع سرمایه و دارایی اصلی عاشق همین «هیچ» است. عاشقی راهی برای به دست آوردن نیست؛ بلکه طریقی برای باختن است. طریقی برای به هیچ رسیدن! به عبارتی، عاشق عشق نمی‌ورزد تا چیزی را به دست آورد بلکه عشق می‌ورزد تا آنچه را که دارد از دست بدهد. مهم‌ترین درس #عشق همین است که در این میدان کسی برنده است که باختن را بیاموزد و بورزد. بنابراین در نگاه نهایی، همه بازنده‌اند جز عاشقان که باختن حقیقی را آموخته‌اند. بی‌جهت نیست که «دل باختن» در زبان فارسی، کنایه از عاشق شدن است. آن هم باختنِ گران‌بهاترین متاع یعنی دل، که زبدهٔ وجود و دارایی آدمی است. چه خوب گفت «سایه» که همتا ندارد:

آری، همه باخت بود سرتاسر عمر
دستی که به گیسوی تو بُردم، بُردم!

✍🏼 #ایرج_رضایی
👈🏼 بخش پایانی یادداشت
🔗 از زبان ذره
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️#حسین_منزوی
۱ مهر ۱۳۲۵ - ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳
غزل‌سرای برجسته و توانمند معاصر که چون به جریان‌ها و گرایش‌های سیاسی‌ رایج در بین شعرا و نویسندگان تعلق نداشت در هنگام حیات آن‌گونه که باید قدر ندید و شناخته نشد.

#شعر زیبای او را با صدای خودش می‌شنویم.
🔗 منبع: کانال فرهنگستان زبان و ادب فارسی
#شعر_با_صدای_شاعر
@Jaryaann
💠 از میهنِ ایرانشهر

‏در سال ۱۹۶۴ میلادی در استانبول، تابوتی کشف گردید که روی آن کتیبه‌ای حک شده بود با این مضمون:

‏"این گور متعلق به خرداد است ... از میهن ایرانشهر ... که در جستجوی مسیح یک سال در روم بود."

یک #سند_تاریخی ارزشمند که هم‌زمان حاکی از دو پدیده شگفت‌انگیز در تاریخ ایران است:

۱. #وحدت_در_کثرت و احساس تعلق به میهن مشترک در میان ایرانیان باستان با وجود تفاوت‌ در مذهب

۲. #تداوم_فرهنگی و تاب‌آوری #هویت_ایرانی با وجود تاخت و تازها به کشور و فروپاشی دولت ایرانی ساسانی

این کتیبه نشان می‌دهد که یک ایرانی مسیحی، در قرن دوم یا سوم هجری، و در زمانی که استقلال سیاسی ایران بر اثر چیرگی بیگانگان از بین رفته بود، وطن خود را همچنان #ایرانشهر می‌دانسته است.

متن کامل گورنوشته این است:
‏"این گور برای خرداد است، پسر هرمزدآفرید، که خدایش بیامرزاد، از میهن ایرانشهر، از روستای چَرگان از دهِ خشت، که سالی به امید و خواستاریِ بارخدای، مسیح راست و پیروز، به روم اندر بود."

خط کتیبه، پهلوی (پارسی میانه) است اما زبان آن فارسی دری است.

🔗 منبع: امیرعباس خسروی
@Jaryaann
دریای شورانگیز چشمانت

دریای شورانگیزِ چشمانت چه زیباست
آنجا که باید دل به دریا زد همین‌جاست

در من طلوعِ آبیِ آن چشمِ روشن
یادآورِ صبحِ خیال‌انگیزِ دریاست

گل کرده باغی از ستاره در نگاهت
آنک چراغانی که در چشم تو برپاست

بیهوده می‌کوشی که رازِ عاشقی را
از من بپوشانی که در چشمِ تو پیداست

ما هر دوان خاموشِ خاموشیم، امّا
چشمانِ ما را در خموشی گفت‌وگوهاست

دیروزمان را با غروری پوچ کُشتیم
امروز هم زان‌سان، ولی آینده ما راست

دور از نوازش‌های دستِ مهربانت
دستانِ من در انزوای خویش تنهاست

بگذار دستت رازِ دستم را بداند
بی هیچ پروایی، که دستِ عشق با ماست

👤 #حسین_منزوی
۱ مهر ۱۳۲۵، زنجان - ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳، تهران
از بزرگ‌ترین غزلسرایان معاصر بود که نگاهی نو به غزل داشت و تحولی در زبان و مضامین غزل ایجاد کرد. او در سرودن شعر نیمایی و ترانه نیز توانمند بود. از کتب شعر او می‌توان به حنجرۀ زخمی تغزل، با سیاوش از آتش (برگزیدۀ غزل‌ها)، از خاموشی‌ها و فراموشی‌ها، نگاه زیتونی و از ترمه و تغزل (برگزیدۀ اشعار) اشاره کرد.

#شعر
@Jaryaann
🔸از ویژگی‌های تاریخی جالب #خلیج_فارس، یکی هم اینکه شمار محوطه‌های باستانی در کرانه‌های جنوبی آن که آثار و #میراث_فرهنگی #ساسانی از آنها به دست آمده، از تعداد محوطه‌های مشابه در شمال خلیج فارس بیشتر است.

در واقع پادشاهان ساسانی، با پی‌ریزی شهرها و توسعه‌بخشی مراکز جمعیتی در کرانه‌های خلیج فارس، از یک سو حاکمیت خویش را بر آن مناطق و این آبراهه تثبیت کردند و از سوی دیگر سنگری دفاعی در برابر دست­اندازی مهاجمان فراهم ‌آوردند. اما حوزه نفوذ فرهنگ ایرانی به جبهه شمالی این آبراهه محدود نماند و به جنوب خلیج فارس نیز سرایت کرده است.

🔗 منبع: مقاله «حضور ساسانیان در کرانه‌های خلیج فارس بر پایۀ گزارش‌های تاریخی و مطالعات باستان‌شناسی»
🔺 معرفی از احسان‌نامه
#صادرات_فرهنگی
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌀 سفری با شاهنامه
داستان ساندرین، زنی فرانسوی که عشقش به فرهنگ ایرانی او را به آموختن زبان و ادبیات فارسی و شیفتگی نسبت به #شاهنامه و عشق به فردوسی کشاند و این عشق سفری را رقم زد که با آموختن نگارگری در فرانسه آغاز شد و به سفر به ایران و آموختن هنر تذهیب و آشنایی و لمس از نزدیک با فرهنگ و هنر ایرانی و دلبستگی بیشتر به آن انجامید.

🔺داستان از: Sandrine Berthelin
🎥 ساخته: علیرضا فرهادزاده
🔗 منبع
هر چه از قدرت رازآمیز و جریان‌ساز شاهنامه بگوییم کم است؛ اینکه مردی چندصد سال پس از فروپاشی شاهنشاهی ساسانی، در خلوت خود در توس مجموعه‌ای از اساطیر و تاریخ ایرانی را که در زمان ساسانی گردآوری شده و به دست او رسیده، به نظم درمی‌آورد و چند قرن بعد این اشعار در قالب نسخه‌های تصویری شاهنامه با #هنر_ایرانی آمیخته می‌شود و نسخه‌های کم‌نظیر از ترکیب هنر ادبیات و نگارگری در ایران خلق می‌کند، ایرانیان را به هم پیوند می‌دهد و هزار سال بعد، بی‌هیچ لشکرکشی و یورش نظامی، نفوذ فرهنگی آن تا غرب اروپا می‌گسترد.
#صادرات_فرهنگی
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚪️ امروز،، زادروز #مریم_میرزاخانی (۲۲ اردیبهشت ۱۳۵۶ – ۲۳ تیر ۱۳۹۶) نابغهٔ بی‌مانند دنیای ریاضیات است. ۱۲ می مصادف با ۲۲ اردیبهشت به همین مناسبت روز جهانی «زنان در ریاضیات» نام‌گذاری شده است.

این سخنان پدر او‌ (احمد میرزاخانی مهندس برق و رئیس هیئت مدیره مجتمع آموزشی نیکوکاری «رعد») که در مراسم بزرگداشت چندسال پیش مریم ادا شد هنوز شنیدنی‌ست و نشان می‌دهد او در دامان چه خانواده‌ای رشد یافت که علاوه بر نبوغ ریاضی ویژگی‌های فردی و اخلاقی الهام‌بخشی نیز داشت.
#زنان_ایرانی
@Jaryaann
«ما ایرانی‌ها در جزءِ هزار بدبختی دیگر، از محبت مقدسۀ وطن یکجا بیگانه شده‌ایم. وقت فلسفی قدیم گذشت که می‌گفتند «این وطن مصر و عراق و شام نیست – این وطن شهری است کو را نام نیست»
باید بفهمیم این وطن که وظیفهٔ ما در حفظ او و ترقی او هر نوع فداکاری و جانسپاری است «ایران» است، که اسامی شهرهای معروفش شیراز، اصفهان، یزد، کرمان، کاشان، طهران، و خراسان و قزوین و رشت و تبریز و خوی و سایر ملحقات او است...» (طالبوف، ۱۳۵۶: ۹۳)
باری باید ایستاد و کار [مشروطه] را [رو به راه] ساخت و یا شهید راه وطن شد. در کارهای خطیر از این دو یکی ناگزیر است. (طالبوف، ۱۳۵۶: ۳۶)

✍🏼 #عبدالرحیم_طالبوف
📖 #کتاب احمد یا سفینه طالبی. انتشارات شبگیر و #کتاب «آزادی و سیاست» به کوشش #ایرج_افشار. تهران: انتشارات سحر.
#مشروطه #ایران‌دوستی
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▫️ فردوسی و روایت ملّی ایران

بخشی از سخنان دکتر #ابوالفضل_خطیبی در گفت‌وگو با علی بهرامیان در دومین مجلس از سلسله مجالس علمی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
🗓 سه‌شنبه، ۲۵ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۷
📍کانون زبان پارسی

🔗 منبع: کانال بنیاد موقوفات دکتر افشار
‍ بیست و پنجم اردیبهشت‌ماه روز بزرگ‌داشت #فردوسی و زادروز ابوالفضل خطیبی
#ایده_ایران
@Jaryaann
▫️در رمان پیرمرد و دریا، همینگوی عبارتی را تعبیه کرده که چکیده و جان کلام داستان و شاید کلِ زندگیِ ما باشد. یک جمله‌ی تلخ و کُشنده. پیرمرد بالاخره ماهیِ بزرگی را که سال‌ها آرزوی گرفتنش را داشت، با رنج و مشقت بسیار صید می‌کند، ماهی را به قایقش می‌بندد و رهسپار ساحل می‌شود. در راه کوسه‌ها به صیدش هجوم می‌آورند و آن را تکه‌تکه می‌کنند. پیرمرد در حدیث نفسی خطاب به ماهی، حقیقت شومی را بر زبان می‌آورد؛ ای ماهی، ای نیم‌ماهی! کاش هیچ‌گاه نگرفته بودمت.

زندگی ما دچار چنین طلسمی‌ست. یک فراق/وصال ابدی. یک رسیدن/نرسیدن توامان. نوعی به دست آوردن و از دست دادن همیشگی؛ همیشه آن‌چه که به دست می‌آید، پیشاپیش از دست رفته است. همیشه "این آن چیزی نبود که می‌خواستم" بر ذهن‌مان سیطره می‌یابد. چه سراب باشد چه آب، تشنگی فقط موقتی رفع خواهد شد. همیشه آن ماهی که صید می‌کنیم یک نیم‌ماهی لعنتی‌ست.

✍🏼 عادل ایرانخواه
#جستار #زندگی
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔘 ایران را در طول تاریخ و با وجود انواع و اقسام بلاها و مصیبت‌ها، تاخت و تازها، دسیسه‌های خارجی و خیانت‌های داخلی، دو چیز نجات داده است:
۱. فرهنگ، ادبیات و میراث مشترک
۲. یاری و همبستگی مردمان خوب و از خودگذشته

مهران حیدری یکی از همان ایرانیان است. تعمیرکار فداکاری که چند روز پیش در بلوار کاوه تهران، در برابر آتش‌سوزی در نزدیکی محل کار خود بی‌تفاوت نماند و با وجود خطر برای خودش دل به دریا زد تا این خودرو را از محل آتش‌سوزی دور کند. به قول یکی از صفحات مجازی احتمالاً می‌دانست صاحب این ۲۰۶ در این شرایط اقتصادی چقدر باید کار کند تا بتواند مشابه آن را بخرد.
🔗 منبع ویدئو
#مردم_ایران
#خرده‌روایت‌هایی_از_سویه‌های_روشن_مردم_ایران
@Jaryaann
Audio
▫️شاهنامه در کلام علامه جلال‌الدین همایی

گفت‌وگویی شنیدنی که به تازگی برای نخستین بار منتشر شده و در آن استاد #جلال‌الدین_همایی با صبر و حوصله به پرسش‌ها درباره‌ #فردوسی و #شاهنامه پاسخ داده است.
🔗 منبع
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نگینه اَمانقلوا، خواننده تاجیک، همراه با تصویر آوازخوانی خود روی اشعار مولانا در #تخت_جمشید این شعر از فرزانه نیکو را در اینستاگرام خود همرسانی کرده است:

در دلِ دنیا، نگین باستانم پارسی است
نقشه‌ی راه و نشان و دودمانم پارسی است
این‌که از فردوسی و خیام و حافظ دارمش
این وطن، جان و جهانم پارسی است
نقش رستم می‌زند بر صفحه‌ی تاریخ مان
سایه‌سار خانه و خاک و مکانم پارسی است
چون سیاوش پا نهادم، در میان آتش‌ام
گرچه خاکستر شدم، درّ عیانم پارسی است
...
از دیارِ رودکی، از شهرِ شمس و بوسعید
گر سخن گفتم، زبانِ شاعرانم پارسی است
از دوشنبه، اصفهان، یا بامِ کابل، قندهار
تا به تهران، لحن شیرینِ بیانم پارسی است
آبرویی را که از آباء و اجداد و نیاکان دارمش
گر بخوانی نامِ من، فخر و‌‌ نشانم پارسی است
در مسیر کوروش و فرزانگانِ با هنر
پرچم آزادگی بر آسمانم پارسی است
در خروش رود کارون، موج دریای خزر
در طنین زاگرس ، آواز جانم پارسی است
ریشه در خاکِ دماوند است و در البرز و فارس
شاخه در باغِ ازل، سروِ روانم پارسی است
از شکوه اردشیر تا تخت جمشید کهن
این تمدن در دلِ دارالامانم پارسی است
...


#ریشه‌های_مشترک #پارسی_زبان_تمدنی
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎶 خیام‌خوانی در بوشهر
ماهرخ کشتکار: خواننده
مجید پاکدل: نی جفتی
سجاد برآورده: ضرب

سنت خیام‌خوانی در #بوشهر آیینی موسیقایی‌ست که از ۱۳۹۳ به عنوان میراث نا‌ملموس فرهنگی ملی به ثبت رسیده است؛ سبکی ویژه برای خواندن رباعی به خصوص رباعیات #خیام که ممکن است با اشعاری دیگر و همنوایی برخی سازها همراه باشد.
🔗 کانال یوتیوب موسیقی به زبان ساده (محمد خدادادی)
#موسیقی #میراث_فرهنگی
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌀 «همچنان جاری»
توصیف جایگاه #خیام در زندگی #ما_ایرانیها
از زبان استاد #محمدرضا_شجریان
@Jaryaann
تنها صدا است که می‌ماند
چهارده غزل با صدای استاد رضا بابایی
چهارده غزل #حافظ با صدای مرحوم #رضا_بابایی که دلبستهٔ حافظ بود و کوشید حافظانه زندگی کند؛ به مناسبت یک خرداد، زادروز او.
🔗 منبع: یادداشت‌ها
@Jaryaann
🔘 چرا روی خاک تأکید می‌کنیم؟

[…]. فلسفه سیاسی مدرن به ما یاد می‌دهد که برای تأسیس سیاست مدرن از کف باید آغاز کنیم: نخستین هدف دولت حفظ امنیت شهروندان است. برای پی نهادن دولت مدرن نخست باید این اصل پذیرفته شود که صیانت نفس ساکنان یک قلمرو، فوری‌ترین هدف سامان سیاسی است. دولت اگر نباشد، وضعیت جامعه به سوی جنگ همه علیه همه می‌رود، این دولت است که ما را به سوی وضعی مدنی هدایت می‌کند. بنابراین وجود دولت ضروری است. حال این دولت چیست؟ اولیه‌ترین، فیزیکی‌ترین و ملموس‌ترین ما به ازای بیرونی دولت حاکمیت آن بر یک قلمروی مشخصِ دارایِ جمعیت است. بدون حاکمیت بر قلمرو، دولتی وجود ندارد، چنانکه مثلاً «دولت فلسطین» هنوز وجود ندارد. وقتی جمعیتی بی‌دولت باشد، گوشت قربانی خواهد بود چنانکه می‌بینید فلسطینیان و در دوره‌ای مردم سوریه چنین بودند. بنابراین «زمین» پایه فیزیکی دولت است و وجود دولت شرط لازم تأمین امنیت. برای تأسیس سیاست مدرن اول این اصل باید پذیرفته شود که دولت بر یک قلمرو مشخص که ایران نام دارد حاکمیت دارد و این حاکمیت خدشه‌ناپذیر است و در برابر خدشه‌دار شدن آن باید با همه وجود مقاومت کرد.

خوب، حال برای اینکه این بنیاد مهم حفظ شود نیاز داریم شهروندان را مسئول و حساس نسبت به «خاک» بار بیاوریم. ملتی که نسبت به تصرف یا تجزیه قلمروی خود بی‌اعتنا شود نخستین قدم‌ها را به سوی زوال برداشته است. «فضیلت میهن‌دوستی» در اینجا مهم می‌شود، فضیلتی که شهروندان را از منافع فردی بیرون می‌کشد و امر عمومی و جمعی را به آنها یادآور می‌شود. به طور مداوم باید این احساس مسئولیت نسبت به خاک و حاکمیت و حق نسبت به آن را در شهروندان تقویت کرد. وضعیت مدرنیته متأخر خصوصاً به گونه‌ای است که به راحتی شهروندان در منافع فردی غرق می‌شوند و به امر عمومی بی‌اعتنا. دقیقاً همینجاست که باید بر برخی یادبودها و خاطره‌ها تأکید کرد، مثلاً بر سالروز آزادسازی خرمشهر. تذکر هر ساله این مقاومت یعنی زنده نگه داشتن فضیلت مقاومت، ایثار و همبستگی در میان شهروندان.

[…]. روشنفکر و فعال سیاسی که از قضا ندانسته تحت تأثیر نظریات انتقادی چپ قرار دارد تصور می‌کند مبارزه با هر «اسطوره»ای به هر شکلی، به رهایی منجر می‌شود. از قضا ما برای ساختن زندگی جمعی نیاز به اسطوره داریم! منتها اسطوره‌ها را باید به شکلی خردمندانه در خدمت خیر عمومی درآورد. «اسطوره میهن» و مدافعانش از قضا شرط لازم و نه کافی داشتن سامان سیاسی مطلوب است. این اسطوره نه تنها لازم است که حتی رمانتیسمی که پیرامون آن شکل می‌گیرد هم تا جایی که به نفرت علیه نژاد یا قومی خاص منجر نشود و تنها در خدمت تهییج حس ایثار و همبستگی باشد، مطلوب است. اما روشنفکر اپوزیسیونی ما […] تصور می‌کند باید با هر اسطوره‌‌ای بجنگد. اگر چه او به بیان دقیق‌تر با اسطوره میهن می‌جنگند و یواشکی «اسطوره مبارزان راه آزادی» را از در عقب قاچاق می‌کند. این مبارزان راه آزادی، میهن ندارند، و برای چیزی انتزاعی به نام آزادی مبارزه می‌کنند. روشنفکر اپوزیسیونی چه قبل انقلاب و چه بعد انقلاب هیچ وقت نفهمید آزادی به معنای مدرن نتیجه استقرار دولت مدرن است (و از قضا او دنبال همین آزادی به معنای مدرن است و نه آزادی یونانی و رومی و غیره) و دولت مدرن اساسش چنانکه گفتم حاکمیت بر قلمرو است. […]

✍🏼 #بابک_مینا
🔗 منبع و نوشتۀ کامل
#میهن‌دوستی #مرز #خرمشهر #اسطوره
@Jaryaann
2025/08/26 23:39:06
Back to Top
HTML Embed Code: