Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/tgoop/post.php on line 37

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/irajrezaie/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/tgoop/post.php on line 50
از زبانِ ذَرّه / ایرج رضایی@irajrezaie P.2647
IRAJREZAIE Telegram 2647
زندگی به مثابه آواز!

«برای از دست دادن چیزی، باید اول صاحبِ آن بود. ما هیچ وقت در این زندگی صاحب چیزی نیستیم و هیچ وقت چیزی را از دست نمی‌دهیم. در این زندگی فقط باید آواز خواند، باید با غبارِ روان‌های عاشق‌مان از ته گلو، از ته دل، از ته مغز، از ته قلب، از ته روح آواز بخوانیم.» (فراتر از بودن و موتسارت و باران، کریستین بوبن، ترجمه نگار صدقی، ص ۱۲۳، نشر ماه‌ریز)

سخن کریستین بوبن، نویسندهٔ فرانسوی، از نگاهی عمیقاً اگزیستانسیالیستی و شاعرانه به مفهوم مالکیت، به گذرا بودن زندگی، به زیستنی اصیل مایه می‌گیرد. بوبن با این عبارت که «برای از دست دادن چیزی، باید اول صاحبِ آن بود. ما هیچ وقت در این زندگی صاحب چیزی نیستیم...» بی‌آنکه گرفتار عرفان‌زدگی و یا گرفتار ایدئولوژی‌‌های سیاسی رایج شود، در یک مواجههٔ عمیق وجودی که از بینش معنوی او نشأت می‌گیرد، این ایدهٔ شایع را که انسان می‌تواند مالکِ چیزی یا کسی باشد، توهمی بیش نمی‌داند. توهمی که رنج فقدان و ترس از فناپذیری را، که زایندهٔ بسیاری از ترس‌های دیگر است، به دنبال خود دارد. حال آنکه اگر بدانیم در این سرای سپنجی، چیزی را اساسا مالک نیستیم، ترس از دست دادن چیزی هم نخواهیم داشت. این ایده شاید زیادی رمانتیک و آرمانخواهانه به نظر برسد، اما به هر حال بینشی در خود دارد که اگر بخت یار کسی شود و بتواند به این بینش نزدیک گردد، در این صورت، احتمالا چنین شخصی در یک صبح بهاری که از خواب بر‌می‌خیزد، بر روی شانه‌های خود بالهایی خواهد دید. در پاهای خود چابکی و چالاکی یک رقاص را حس خواهد کرد. گاه‌گاهی احساس می‌کند در سینه‌اش صد سینه‌سرخ و قناری و قُمری آشیان دارد. غایت زندگی‌اش را چیزی خواهد یافت از جنس نغمه و آواز! آوازی آن چنان کامل و غنی و سرشار، آوازی آن گونه هماهنگ و هم‌آوا، که گویی تمام ساحات وجودش را به سوی مقصد واحدی می‌کشاند. آوازی که به تعبیر بوبن با تمام وجود خوانده می‌شود: از ته گلو، از ته دل، از ته مغز، از ته قلب، از ته روح!

حاصل این که، سخن کریستین بوبن، مانیفستی علیه مالکیت و ستایشی از سبکباری و رهایی و حرمت زندگی است. او می‌گوید زندگی را نباید چون مِلکی تصاحب کرد، بلکه باید چون نغمه‌ای سر داد؛ بی‌پروا، بی‌قید، و با آگاهی از اینکه این آواز، روزی در باد محو خواهد شد. به قول خودش در جای دیگری: «تنها راه مبارزه با مرگ، این است که چنان زندگی کنی که گویی هر لحظه، هم اول است و هم آخر!»

@irajrezaie



tgoop.com/irajrezaie/2647
Create:
Last Update:

زندگی به مثابه آواز!

«برای از دست دادن چیزی، باید اول صاحبِ آن بود. ما هیچ وقت در این زندگی صاحب چیزی نیستیم و هیچ وقت چیزی را از دست نمی‌دهیم. در این زندگی فقط باید آواز خواند، باید با غبارِ روان‌های عاشق‌مان از ته گلو، از ته دل، از ته مغز، از ته قلب، از ته روح آواز بخوانیم.» (فراتر از بودن و موتسارت و باران، کریستین بوبن، ترجمه نگار صدقی، ص ۱۲۳، نشر ماه‌ریز)

سخن کریستین بوبن، نویسندهٔ فرانسوی، از نگاهی عمیقاً اگزیستانسیالیستی و شاعرانه به مفهوم مالکیت، به گذرا بودن زندگی، به زیستنی اصیل مایه می‌گیرد. بوبن با این عبارت که «برای از دست دادن چیزی، باید اول صاحبِ آن بود. ما هیچ وقت در این زندگی صاحب چیزی نیستیم...» بی‌آنکه گرفتار عرفان‌زدگی و یا گرفتار ایدئولوژی‌‌های سیاسی رایج شود، در یک مواجههٔ عمیق وجودی که از بینش معنوی او نشأت می‌گیرد، این ایدهٔ شایع را که انسان می‌تواند مالکِ چیزی یا کسی باشد، توهمی بیش نمی‌داند. توهمی که رنج فقدان و ترس از فناپذیری را، که زایندهٔ بسیاری از ترس‌های دیگر است، به دنبال خود دارد. حال آنکه اگر بدانیم در این سرای سپنجی، چیزی را اساسا مالک نیستیم، ترس از دست دادن چیزی هم نخواهیم داشت. این ایده شاید زیادی رمانتیک و آرمانخواهانه به نظر برسد، اما به هر حال بینشی در خود دارد که اگر بخت یار کسی شود و بتواند به این بینش نزدیک گردد، در این صورت، احتمالا چنین شخصی در یک صبح بهاری که از خواب بر‌می‌خیزد، بر روی شانه‌های خود بالهایی خواهد دید. در پاهای خود چابکی و چالاکی یک رقاص را حس خواهد کرد. گاه‌گاهی احساس می‌کند در سینه‌اش صد سینه‌سرخ و قناری و قُمری آشیان دارد. غایت زندگی‌اش را چیزی خواهد یافت از جنس نغمه و آواز! آوازی آن چنان کامل و غنی و سرشار، آوازی آن گونه هماهنگ و هم‌آوا، که گویی تمام ساحات وجودش را به سوی مقصد واحدی می‌کشاند. آوازی که به تعبیر بوبن با تمام وجود خوانده می‌شود: از ته گلو، از ته دل، از ته مغز، از ته قلب، از ته روح!

حاصل این که، سخن کریستین بوبن، مانیفستی علیه مالکیت و ستایشی از سبکباری و رهایی و حرمت زندگی است. او می‌گوید زندگی را نباید چون مِلکی تصاحب کرد، بلکه باید چون نغمه‌ای سر داد؛ بی‌پروا، بی‌قید، و با آگاهی از اینکه این آواز، روزی در باد محو خواهد شد. به قول خودش در جای دیگری: «تنها راه مبارزه با مرگ، این است که چنان زندگی کنی که گویی هر لحظه، هم اول است و هم آخر!»

@irajrezaie

BY از زبانِ ذَرّه / ایرج رضایی


Share with your friend now:
tgoop.com/irajrezaie/2647

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

There have been several contributions to the group with members posting voice notes of screaming, yelling, groaning, and wailing in different rhythms and pitches. Calling out the “degenerate” community or the crypto obsessives that engage in high-risk trading, Co-founder of NFT renting protocol Rentable World emiliano.eth shared this group on his Twitter. He wrote: “hey degen, are you stressed? Just let it out all out. Voice only tg channel for screaming”. Telegram has announced a number of measures aiming to tackle the spread of disinformation through its platform in Brazil. These features are part of an agreement between the platform and the country's authorities ahead of the elections in October. Select: Settings – Manage Channel – Administrators – Add administrator. From your list of subscribers, select the correct user. A new window will appear on the screen. Check the rights you’re willing to give to your administrator. A Telegram channel is used for various purposes, from sharing helpful content to implementing a business strategy. In addition, you can use your channel to build and improve your company image, boost your sales, make profits, enhance customer loyalty, and more. A vandalised bank during the 2019 protest. File photo: May James/HKFP.
from us


Telegram از زبانِ ذَرّه / ایرج رضایی
FROM American