Telegram Web
🌴🕋🕌
(حدیث امروز)

قَالَ رسول الله ﷺ: "أولَى النَّاسِ بي يَومَ القِيَامَةِ أكثَرُهُم عليَّ صَلَاةً"
(رواهُ التِّرمِذِي)

پیامبر ﷺ میفرماید:
«نزدیکترین مردم به من در روز قیامت، کسی است که بیشترین صلوات را بر من فرستاده باشد.»

«اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا محمدﷺ»

@siratalrasool
عادل رایان/کهف
@Osvehaye_telavat
🌴🕋🕌
سوره الکهف
قاری عادل ریان

«نــورٌ مــا بـيـن الـجمـعـتـين»

‌‌سنت های روز جمعه:
➊ قرائت سوره‌ی کهف،
➋ غسل نمودن،
➌ مسواک زدن،
➍ استفاده ازخوشبویی.
➎ پوشیدن لباس پاکیزه و نو،
➏ دعا نمودن در روز جمعه،
➐ زیاد درود فرستادن بر رسول اللهﷺ
➑ زود رفتن به مسجد.

«أّلَلَّهُِــمََ صٌَـــلَِّ وََِّسَـــلَّـِمَْ عٌَلَـَے َّنَبــیـِِنِْأّ مَُحٌَمََّــدٍِﷺ»

(کانال سیرت الرسول باخرز مولوی عبدالرحمن خوافی)

@siratalrasool
سيرة الرسول(مولوی عبدالرحمن خوافی)
🌴🕋🕌 3⃣7⃣1⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۱۷۳﴾ نامه‌های نبوی که به پادشاهان ارسال گردید: پادشاهانی که برای آنها نامه نوشته شد، عبارت بودند از: «هرقل» امپراطور «روم»؛ «خسرو پرویز»، امپراطور «فارس»؛ «نجاشی»، پادشاه «حبشه»؛ و «مقوقس» پادشاه «مصر» ۔ نامه «هرقل»، قیصر…
🌴🕋🕌
4⃣7⃣1⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۱۷۴﴾
متن نامه رسول اللّٰه ﷺ به نجاشی، پادشاه حبشه:

«بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيْمِ مِنْ مُحَمَّدٍؑ رَسُولِ اللّٰهِ، إِلَى النَّجَاشِيَّ عَظِيْمِ الْحَبَشَةِ، سَلَامٌ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى، أَمَّا بَعْدُ: فَإِنِّي أَحْمَدُ إِلَيْكَ اللّٰهَ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكَ الْقُدُّوسَ السَّلام الْمُؤْمِنَ الْمُهَيْمِنَ، وَأَشْهَدُ أَنَّ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رُوحُ اللّٰهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ الْبَتُولِ الْطَّيِّبَةِ الْحَصِيْنَةِ، فَحَمَلَتْ بِعِيسَى مِنْ رُوحِهِ وَنَفَخَهُ كَمَا خَلَقَ آدَمَ بِيَدِهِ، وَإِنِّي أَدْعُوكَ إِلَى اللّٰهِ وَحْدَهُ لَا شَرِيْكَ لَهُ وَالْمُوَالَاةِ عَلَى طَاعَتِهِ، وَأَنْ تَتَّبِعَنِي وَتُؤْمِنَ بِالَّذِي جَاءَنِي، فَإِنِّي رَسُولُ اللّٰهِ، وَإِنَّي أَدْعُوكَ وَجُنُودَكَ إِلَى اللّٰهِ عَزَّ وَجَلَّ، وَقَدْ بَلَّغْتُ وَنَصَحْتُ فَاقْبل نَصِيْحَتِي، وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى» (¹)
«به نام اللّٰه، بخشاینده مهربان، از «مُحَمَّدؑ» فرستاده اللّٰه به «نجاشی» بزرگ «حبشه»، سلام باد بر کسی که از هدایت پیروی نماید، اما بعد: من ستایش می‌کنم اللّٰه را، آن که هیچ معبودی به جز او نیست، او پادشاه (حقیقی) و منزه و پاک است، سلامتی دهنده و ایمنی بخش و نگهبان است و من گواهی می‌دهم که «عیسی بن مریمؑ»، روح خدا و کلمه اوست که آن را به «مریم» بتول پاکدامن و با عفت القا کرد ۔ پس با «عیسیؑ» که از روح و نفخه او بود، باردار گشت، مانند آنکه خداوند متعال آدم را با دست خود آفرید؛ من شما را به سوی اللّٰه واحد و یگانه فرا می‌خوانم، او هیچ شریکی ندارد و نیز شما را به اطاعت او دعوت می‌کنم و به این که از من پیروی نمایید و به آنچه بر من نازل شده ایمان بیاورید، چرا که من فرستاده خدا هستم و من شما و تمام لشکریانت را به سوی اللّٰه (که با عزت و بزرگ است) فرا می‌خوانم و به راستی که من تبلیغ نمودم و نصیحت کردم، بر شما است که نصیحت مرا بپذیرید ۔ سلام باد بر پیروان هدایت۔»
متن نامه رسول گرامی ﷺ به مقوقس فرمانروای مصر:
«بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيْمِ مِنْ مُحَمَّدٍؑ عَبْدِ اللّٰهِ وَرَسُولِهِ إِلَى «الْمُقَوْقِس» عَظِيْمِ الْقبط: سَلَامٌ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى، أَمَّا بَعْدُ: فَإِنَّي أَدْعُوكَ بِدِعَايَةِ الْإِسْلَامِ، أَسْلِمْ تَسْلَمْ، وَأَسْلِمْ يُؤْتِكَ اللّٰهُ أَجْرَكَ مَرَّتَيْنِ، فَإِنْ تَوَلَّيْتَ فَإِنَّ عَلَيْكَ إِثْمَ أَهْل القبط، ﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ! تَعَالَوْا إِِِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ: أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللّٰهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُوْنِ اللّٰهِ، فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُوْلُوْا اشْهَدُوْا بِأَنَّا مُسْلِمُوْنَ﴾ (²)
«به نام اللّٰه، بخشاینده مهربان، از «مُحَمَّدؑ» فرستاده اللّٰه به «مقوقس» بزرگ «قبط»، سلام باد بر کسی که از هدایت پیروی نماید، اما بعد: من شما را به دین اسلام دعوت می‌کنم، اسلام بیاور، تا در امان باشی؛ خداوند به شما دو پاداش می‌دهد و اگر از پذیرش اسلام روی گردانی، پس آگاه باش که گناه اهل «قبط» بر گردن شما است، «ای اهل کتاب! بیایید، به سوی کلمه‌ای که میان ما و شما مشترک است» و آن اینکه فقط اللّٰه یگانه را بپرستیم، و کسی را شریک او قرار ندهیم، هرگاه آنان از دین حق سر برتافتند، بگو: گواه باشید که ما مسلمانیم۔»

منابع:
(¹) - طبقات ابن سعد، ج: ۲ ص: ۱۵ ۔
(²) - «المواهب اللدینة»، ج: ۳ ص: ۲۴۷-۲۴۸ ۔ تاکنون ۵ نامه پوستی کشف شده است، خاورشناس فرانسوی بارتلیمی (Barthelemy) در یکی از «دیرها» در منطقه «أخمیم» از «صعید مصر» یک نامه پوستی قدیم در سال ۱۸۵۰م کشف نمود ۔ تحقیقات نشان می‌دهد که این نامه، همان نامه‌ای است که آن‌حضرت ﷺ به «مقوقس» فرمانروای مصر ارسال فرموده است ۔ آقای مسیو «بلین (Belin)» در تحقیق این نامه شرکت داشته و آن را با متن اصلی آن که در کتب حدیث وارد شده، تطبیق داده و بعد از آن به اصالت مخطوط، اظهار اعتماد نموده است، بحثی مربوط به این تحقیقات در مجله آسیایی سال ۱۸۵۴م منتشر شد و بعد از آن در مجله «الهلال» مصر نوامبر سال ۱۹۰۴م نیز پخش شد ۔ مخطوط پوستی دیگری نیز کشف گردیده که احتمال می‌رود، اصل نامه نبوی به «منذر بن ساوی» حاکم بحرین باشد ۔ دکتر «بوش (Busch)« آلمانی، در مورد آن مقاله‌ای در مجله مستشرقین آلمان منتشر نموده است، در سال ۱۹۴۰م خاورشناس انگلیسی بنام «دنلوپ (Dunlop) «مقاله‌ای در مجله «الجمعیة الآسیویة الملکیة» منتشر نمود که در آن اعلام کرده بود یک نامه پوستی از بازرگانی سوری به دست آورده است، که گمان می‌رود همان نامه رسول اللّٰه ﷺ «به نجاشی پادشاه حبشه باشد، او می‌گوید که این بازرگان سوری این نامه را از
سيرة الرسول(مولوی عبدالرحمن خوافی)
🌴🕋🕌 4⃣7⃣1⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۱۷۴﴾ متن نامه رسول اللّٰه ﷺ به نجاشی، پادشاه حبشه: «بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيْمِ مِنْ مُحَمَّدٍؑ رَسُولِ اللّٰهِ، إِلَى النَّجَاشِيَّ عَظِيْمِ الْحَبَشَةِ، سَلَامٌ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى، أَمَّا بَعْدُ: فَإِنِّي…
یک کشیش اتیوپیایی که هنگام جنگ جهانی دوم به دمشق آمده بود، به دست آورده است ۔ در ماه مه سال ۱۹۶۳ م، «دکتر صلاح الدین منجد»، مقاله‌ای در روزنامه «الحیاة» بیروت نوشته و در آن اعلام کرده بود؛ نامه‌ای که از طرف رسول اکرم ﷺ به «کسری» نوشته شده بود، کشف شده است و گفته بود که اصل آن نزد استاد «هنری فرعون» یکی از وزرای سابق لبنان محفوظ می‌باشد و در میان دو لوح شیشه‌ای نگهداری می‌شود ۔ علامت پاره شدن کاملاً از وسط بالای آن تا قسمت راست و پایین آن مشخص است ۔ این بریدگی با مهارت خاصی دوخته شده تا اصل و مظهر آن محفوظ باشد ۔ (تلخیص از بحث تحقیقات در مورد نامه‌های رسول اکرم ﷺ به سلاطین معاصرش)، نوشته دکتر «عز الدین إبراهیم»، که در کنفرانس سیره «دوحه - قطر» در ماه محرم سال ۱۴۰۰ ه‍ـ.ق تقدیم شده بود ۔ اما نامه آن‌حضرت ﷺ که به امپراطور روم «هرقل» نوشته بود تا قرن هفتم هجرت، در «اسپانیا» محفوظ بود ۔ محدث و مورخ شهیر، علامه «سّهیلی» که از رجال قرن ششم است، به وجود آن اشاره کرده است ۔ در «ارشاد الساری» شرح «صحیح بخاری»، تألیف «أبو العباس شهاب الدین أحمد بن محمد قسطلانی» (متوفای ۹۲۳ ه‍ـ) جزء اول، ص: ۸۱، چنین آمده است: حکایت شده که پادشاه فرنگ در حکومت ملک «منصور قلاوون صالحی» برای «سیف الدین قلج»، صندوقی طلایی بیرون آورد و از آن بقچه‌ای طلایی را خارج کرد و از داخل آن نامه‌ای را بیرون آورد که اکثر حروفش خوانده نمی‌شد ۔ او گفت که این نامه پیامبر شما به جد من «قیصر» بوده است، ما از قدیم الایام تا کنون آن را نگهداری کرده‌ایم؛ پدران ما توصیه کرده‌اند که تا زمانی این نامه نزد ما محفوظ باشد، حکومت در میان ما باقی خواهد ماند ۔


https://www.tgoop.com/siratalrasool
🌴🕋🕌

هرروز با مولانا

حق همی خواهد که تو زاهد شوی
تا غرض بگذاری و شاهد شوی




خداوند این لحظه، در هر وضعیتی هستیم از ما میخواد که پرهیزکار باشیم. میخواد که پرهیز کنیم از اینکه رویداد لحظه مون را بزرگش کنیم و ازش داستان های خیالی بسازیم، میخواد پرهیز کنیم از اینکه آنچه ذهن در مورد اتفاق لحظه میگه را بپذیریم و به دل بیاریمش!!

پس میخواد که پرهیزکار باشیم تا
دست از دیدن بر اساس باورهای ذهنی و بر حسب منیت هامون برداریم و در عوض شاهد و ناظر ذهن مون باشیم.

مثال میزنم.
وقتی اتفاقی مثل از دست دادن شغلت برات می افته، باید پرهیز کنی از اینکه در اتفاق غرق بشی و ازش داستان بسازی، مثلا ببین چه بد شانسم، این آخر بدبختیه، دیگه از کجا درآمد بیارم، اجاره خونم چی میشه، میدونم آخر این بیکاری زندگیمو به طلاق میکشونه، بیکاری اوج بدبختی ووو
اینا داستان سازی های ذهن اماره ست که تو را در آنچه حادث شده گیر میندازه، میگه تو باید از این کار پرهیز کنی و بر اساس ترس های درونیت به این اتفاق نگاه نکنی، تو باید ناظر این ماجرای ذهن باشی. ناظر داستان هاش، ناظر خود اتفاق و بعد نقص ها و ضعف هات در این اتفاق بشناسی

خدا میخواد ما هر لحظه پرهیزکار و پاک دل باشیم تا از آن دل پاک خرد و هدایت او را دریافت کنیم.


@siratalrasool
🌴🕋🕌

(هر شب یک نکته قرآنی)

«لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۚ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ ۗ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ ۖ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا ۚ أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ»
(البقرة آیه286)
«خداوند متعال به هیچ کس جز به اندازه‌ی توانائیش تکلیف نمی‌کند (و هیچ‌گاه بالاتر از میزان قدرت شخص از او وظائف و تکالیف نمی‌خواهد. انسان) هر کار (نیکی که) انجام دهد برای خود انجام داده و هر کار (بدی که) بکند به زیان خود کرده است. پروردگارا! اگر ما فراموش کردیم یا به خطا رفتیم، ما را (بدان) مگیر (و مورد مؤاخذه و پرس و جو قرار مده)، پروردگارا! بار سنگین (تکالیف دشوار) را بر (دوش) ما مگذار آن چنان که (به خاطر گناه و طغیان) بر (دوش) کسانی که پیش از ما بودند گذاشتی. پروردگارا! آنچه را که یارای آن را نداریم بر ما بار مکن (و ما را به بلاها و محنتها گرفتار مساز) و از ما درگذر و (قلم عفو بر گناهانمان کش) و ما را ببخشای و به ما رحم فرمای. تو یاور و سرور مائی، پس ما را بر جمعیّت کافران پیروز گردان.»


@siratalrasool
🌴🕋🕌

(حدیث امروز)

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ : «مَنْ جَرَّ ثَوْبَهُ خُيَلاءَ لَمْ يَنْظُرِ اللَّهُ إِلَيْهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ». فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ: إِنَّ أَحَدَ شِقَّيْ ثَوْبِي يَسْتَرْخِي إِلاَّ أَنْ أَتَعَاهَدَ ذَلِكَ مِنْهُ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ : «إِنَّكَ لَسْتَ تَصْنَعُ ذَلِكَ خُيَلاءَ»
(صحیح بخارى 3665)

رسول الله ﷺ فرمودند: «هركس، از روی تكبر، لباسش را بر زمین بكشاند، خداوند، روز قیامت به او نگاه نخواهد كرد. ابوبكر گفت: یک طرف لباسم پایین می‌افتد مگر اینكه مواظب آن باشم. رسول الله ﷺ فرمودند: تو این كار را از روی تكبر، انجام نمی‌دهی.»

«اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا محمدﷺ»

@siratalrasool
سيرة الرسول(مولوی عبدالرحمن خوافی)
🌴🕋🕌 4⃣7⃣1⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۱۷۴﴾ متن نامه رسول اللّٰه ﷺ به نجاشی، پادشاه حبشه: «بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيْمِ مِنْ مُحَمَّدٍؑ رَسُولِ اللّٰهِ، إِلَى النَّجَاشِيَّ عَظِيْمِ الْحَبَشَةِ، سَلَامٌ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى، أَمَّا بَعْدُ: فَإِنِّي…
🌴🕋🕌
5⃣7⃣1⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۱۷۵﴾

نکات حکیمانه و مخصوصی که
نسبت به سلاطین در طی نامه‌ها ملحوظ شده است:

خواننده زیرک و باهوش، نکات باریکی را که مبنی بر حکمت در شیوه دعوت بود، در نامه‌های نبوی ملاحظه می‌کند؛ این نکات بنابر اعتقادات این پادشاهان و سوابق فکری‌شان مراعات گردیده است ۔
از آنجایی که «هرقل» و «مقوقس» معتقد به الوهیت کلی یا جزئی «مسیح» بودند و او را فرزند خدا می‌پنداشتند، در نامه‌های آن دو، همراه نام رسول اکرم ﷺ کلمه «عبداللّٰه» اضافه شده است و هر دو نامه بعد از «بسم اللّٰه» با این عبارات آغاز شده‌اند: «مِنْ مُحَمَّدٍؑ عَبْدِ اللّٰهِ وَرَسُولِهِ إِلَی «هِرَقْلَ» عَظِیْمِ الرُّومِ» و «مِنْ مُحَمَّدٍؑ عَبْدِ اللّٰهِ وَرَسُولِهِ إِلَی «الْمُقَوْقِس» عَظِيْمِ الْقبط» ۔
اما بر خلاف این‌ها، در نامه آن‌حضرت ﷺ به «خسرو پرویز» به این عبارت اکتفا شده است: «مِنْ مُحَمَّدٍؑ رَسُولِ اللّٰه إِلَی کِسْرَی عَظِيْمِ فَارِسَ۔»
و در نامه‌های «هرقل» و «مقوقس» این آیه مرقوم شده است:
﴿…يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ: أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اَللّٰهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُوْنِ اَللّٰهِ، فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُوْلُوْا اِشْهَدُوْا بِأَنَّا مُسْلِمُوْنَ﴾ (¹)
اما در نامه «خسرو پرویز»، این آیه ذکر نشده است ۔ زیرا این آیه اهل کتاب را مخاطب قرار می‌دهد ۔ که به الوهیت «مسیح» اعتقاد داشتند و علما و راهبان، «مسیح» فرزند «مریم» را ارباب و خدا گرفته بودند ۔ «هرقل» امپراطور دولت «بیزانس» و «مقوقس» فرمانروای «مصر»، هر دو نفر سیاستمداران بزرگ و رهبران مذهبی جهان مسیحیت بودند و در مورد «مسیح» فقط اختلاف جزئی داشتند که آیا «مسیح» دارای یک طبیعت است، یا دو طبیعت۔(²)
اما «خسرو پرویز» و ملتش، «خورشید» و «آتش» را می‌پرستیدند و به وجود دو خدا معتقد بودند، که یکی «یزدان» مظهر خیر و نیکی است و دوّم «اهریمن»، مظهر شر و بدی است، آنها از مفهوم نبوت و تصور صحیح رسالت آسمانی بسیار دور بودند، به همین دلیل در نامه «خسرو پرویز» این عبارت آمده است:
«وَأَنِّي رَسُولُ اللّٰهِ، إِلَی النَّاسِ کَافَّةً، لِیُنْذِرَ مَنْ کَانَ حَیًّا»:
«و من رسول خدا به سوی همگی مردم هستم تا هر شخص زنده و بیدار دل را (از عذاب الهی) بیم دهم» ۔

منابع:
(¹) - سورة آل عمران: ۶۴ ۔
(²) - جهت تفصیل، مراجعه شود به کتاب «ماذا خسر العالم بانحطاط المسلمین»، الباب الأول، العصر الجاهلي الفصل الأول، ص: ۳۸-۳۹ و چاپ دار ابن کثیر؛ ص: ۷۸-۸۵ - و ترجمه آن «حدود خسارت جهان و انحطاط مسلمین» از «مصطفی زمانی۔»


https://www.tgoop.com/siratalrasool
app.limoo.quran_v3.2.apk
19.6 MB
نرم افزار #قرآن_من

• دارای ۸ تفسیر
• قرائت ۲۵ قاری
• تم های زیبا
• جستجوی قدرتمند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🩷
بسیار گرافیکی و زیبا
هر روز با آن قرآن بخوانید و لذت ببرید ...

✧ برای قرائت قاریان باید وصل اینترنت باشید و همان لحظه با لمس قسمت پخش، سوره ی انتخاب شده دانلود میشود... حجم شان زیاد نیست، بعد از انتخاب سوره، قسمت تفسیر کامل را انتخاب بفرمایید، این قسمت برای ختم بسیار جالب و زیبا است، ضمن اینکه می توانید رنگ پوسته را در قسمت تنظیمات به دلخواه تنظیم کنید..! ✧
🌴🕋🕌

هرروز با مولانا

"پس لبش ردش کند پیش از گُلو
گرچه نعره می‌زند شیطان کُلوا"



حضرت مولانا می‌فرماید: این افراد کسانی هستند که با یک لب زدن به شیرینی، متوجه اشتباه بودن مسیر می‌شوند و اجازه نمی‌دهند که آن به گلو برسد، یعنی آن را قورت نمی‌دهند.

در حالی که شیطان فریاد "کُلوا" (یعنی بخور) را سر می‌دهد.

جالب است که حضرت مولانا یک گفت‌و‌گوی نادیدنی را برای ما توصیف می‌کند. او می‌گوید زهری در این عالم وجود دارد که لابه‌لای شکرها مخفی است. یک نفر که عاقبت‌اندیش است اصلاً به سراغ آن نمی‌رود.

یکی دیگر با بو کردن آن، به سرعت آن را کنار می‌گذارد. فردی دیگر لب به آن می‌زند و وقتی تلخی‌اش را می‌فهمد، سریعاً آن را کنار می‌گذارد.

اما شیطان با چنین شخصی کار دارد، چون او در مرز بین درست و غلط است

شیطان با وسوسه‌های نفسانی، که همان گمراهی و فریب است، ما را در لحظات تصمیم‌گیری به سمت اشتباهات می‌کشد و ما را به سمت اشتباه هُل می‌دهد.

این نکته درسی است که نشان می‌دهد باید همیشه در تصمیم‌گیری‌های‌مان، حواس‌مان جمع باشد و اجازه ندهیم وسوسه‌ها و فریب‌ها ما را از مسیر درست منحرف کنند.


@siratalrasool
🌴🕋🕌

(هر شب یک نکته قرآنی)

«قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ ۖ بِيَدِكَ الْخَيْرُ ۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»
«بگو: پروردگارا! ای همه چیز از آن تو! تو هر که را بخواهی حکومت و دارائی می‌بخشی و از هر که بخواهی حکومت و دارائی را بازپس می‌گیری، و هر کس را بخواهی عزّت و قدرت می‌دهی و هرکس را بخواهی خوار می‌داری، خوبی در دست تو است و بیگمان تو بر هر چیزی توانائی.»
(آل عمران آیه26)


@siratalrasool
🌴🕋🕌

(حدیث امروز)

قَالَ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «لُعِنَ عبدُ الدينارِ لُعِنَ عبدُ الدّرهمِ»
(سنن الترمذي ٢٣٧٥)

پیامبرﷺ فرمودند: «بنده‌ی دینار و بنده‌ی درهم، از رحمت خدا محروم هستند.»

شرح بیشتر :
کسانی که وابسته به مال و ثروت و درهم و دینار هستند و مال و ثروت را مطلوب و معبود خود قرار داده‌اند، در این حدیث از آنان اعلام برائت گردیده و از رحمت خداوند محروم هستند.

پرستش و بندگی مال دنیا این است که انسان به دنبال مال، به‌گونه‌ای حرکت کند که رعایت حرام و حلال و حدود الهی را نکند و فقط به فکر پول در آوردن باشد و بدست آوردن پول از چه راهی باشد برایش مهم نباشد!

«اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا محمدﷺ»

@siratalrasool
سيرة الرسول(مولوی عبدالرحمن خوافی)
🌴🕋🕌 5⃣7⃣1⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۱۷۵﴾ نکات حکیمانه و مخصوصی که نسبت به سلاطین در طی نامه‌ها ملحوظ شده است: خواننده زیرک و باهوش، نکات باریکی را که مبنی بر حکمت در شیوه دعوت بود، در نامه‌های نبوی ملاحظه می‌کند؛ این نکات بنابر اعتقادات این پادشاهان و سوابق…
🌴🕋🕌
6⃣7⃣1⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۱۷۶﴾

این پادشاهان دارای چه موقعیتی بودند؟:

به منظور اینکه از اهمیت نامه‌های ارسال شده به زمامداران کشورهای جهان، آگاه شویم و به موقعیت تاریخی آنها پی ببریم، لازم است که مختصری از تاریخچه این افراد چهارگانه: «قیصر»، «خسرو پرویز» «نجاشی» و «مقوقس» و وسعت و بزرگی دولت‌هایی را که این‌ها زمامدار آن بودند، به خواننده عزیز تقدیم نماییم، زیرا خواننده‌ای که برای مطالعه تاریخ سیاسی قرن هفتم، فرصتی پیدا نکرده و معلومات زیادی از این کشورها و زمامداران آنها نداشته باشد، ممکن است چنین تصور کند که این نامه‌ها به فرمانروایان و رؤسای عادی نوشته شده‌اند، که در هر زمان و مکان تعدادشان کم نیست ۔
اما، کسی که موقعیت این پادشاهان را در اطلس سیاسی آن روزگار بداند و به تاریخ، سیره و اخلاق آنان آگاه بوده و از قدرت، نفوذ، بیم و هیبت آنان باخبر باشد، او به خوبی می‌تواند درک نماید که اقدام رسول اللّٰه ﷺ مبنی بر نگارش نامه‌های دعوت به این ملوک چه عمل بزرگ و باشکوهی بوده است، که فقط یک پیامبر مأمور منَ اللّٰه و مکلف به دعوت و صاحب رسالت جهانی می‌توانسته از عهده آن بر‌آید، پیامبری که از هر نوع ترس و ضعف به دور بوده و ملکوت آسمان‌ها و زمین برای او تجلی یافته بود و این ملوک و فرمانروایان در نظرش مانند عروسک‌هایی بودند که با لباس ملوکیت آراسته شده‌اند، یا مجسمه‌هایی بودند، که فاقد روح و حیات‌اند ۔

☜︎هرقلِ اول، قیصر روم (۶۱۰-۶۴۱ م):

«هرقل» (هراکلیوس) قیصر «روم»، امپراطور بزرگ دولت «بیزانس»، کسی بود که بر یک امپراطوری گسترده فرمانروایی می‌کرد، امپراطوری «بیزانس» و امپراطوری «ایران»، جهان متمدن آن روز را به دو قسمت کرده و هر کدام، تقریباً بر نصف آن حکومت داشتند ۔ امپراطوری «بیزانس» مناطق و ایالت‌های گسترده، ثروتمند، متمدن و پیشرفته‌ای در هر سه قاره «اروپا»، «آسیا» و «آفریقا» در اختیار داشت، این امپراطوری از دولت «روم کبری» که جهان قدیم تسلیم آن شده بود، خیلی پیشرفته‌تر بود۔(¹)
«هرقل» از خانواده‌ای یونانی الاصل بود، او در «کیبودیشیا» به دنیا آمد و در قرطاجنهٔ [کارتیج] (²) بزرگ شد ۔ پدرش حاکم رومی «افریقا» (EXARCH OF Africa) بود ۔
در اوایل زندگی «هرقل»، هیچ چیزی بر جوان‌مردی و نبوغ سیاسی وی دلالت نمی‌کرد، تا این که «فوقس» (Phocas) غاصب، «موریقس» (Maurice) امپراطور قانونی دولت «بیزانس» را در سال ۶۰۲ م، به قتل رساند، «موریقس» کسی بود که به «خسرو پرویز» خدمت و احسان کرده بود، از این جهت ایرانی‌ها این اقدام غاصبانه «فوقس» را محکوم کردند و بر دولت «بیزانس» لشکرکشی نموده، آن را مورد تاخت و تاز و اهانت قرار دادند ۔
بعد از این حملات و شکست‌‌ها، دولت «بیزانس» تقریباً در حال احتضار و نابودی بود(³)
که «هرقل» از «قرطاجنة» دعوت شد ۔ او «فوقس» را به قتل رساند و زمام امور مملکت را در سال ۶۱۰ م به دست گرفت، این واقعه در حالی اتفاق افتاد که کشور در بحران مرگ و زندگی بسر می‌برد و گرسنگی، فقر، بیماری‌های واگیر و ناتوانی‌های مالی از هر طرف آن را تهدید می‌کرد ۔ «هرقل» در سال‌های نخست، یک انسان بی‌اراده و غیرمتحرک بود، اما در سال ۶۱۶ م در وجود او انقلابی پدید آمد ۔ (این همان سالی بود، که قرآن مجید پیشگویی کرد که رومی‌ها در ظرف چند سال، بر ایرانی‌ها غالب خواهند آمد) ۔
آری! «هرقل»، بعد از سال ۶۱۶ م از یک پادشاه سست و خوشگذران به یک رهبر حماسه آفرین و غیور مبدل گشت، اندیشه پیروزی و غلبه، بر او مستولی شده و غیرتش بجوش آمده بود، او در همین حال به سوی مرکز امپراطوری ایرانی متوجه شد، تا کشور خود را باز پس گرفته و آبروی ملتش را به آن بر گرداند، او شهرهای معروف «ایران» را یکی بعد از دیگری فتح کرد و مراکز بزرگ آن را تحت سیطره قرار داد و تا قلب «ایران» آن روز؛ پیشروی نمود و امپراطوری بزرگ و کهن سال «ایران» را مورد اهانت قرار داده، قتل و غارتگری را به اوج رسانید ۔ حتی نزدیک بود که امپراطوری «ساسانی» سقوط نماید ۔ پایه‌های تخت ساسانیان کلاً متزلزل گردید، «هرقل» بعد از آن پیروزمندانه برگشت و همچون یک فاتح بزرگ، در سال ۶۲۵ م وارد «قسطنطنیه» گردید۔(⁴)
و از آنجا، در سال ۶۲۹ م به سوی «بیت المقدس» رفت تا «صلیب مقدس» را که ایرانی‌ها گرفته بودند، دوباره به آنجا برگرداند و به نذر خود وفا نماید، مردم در سر راه «هرقل» فرش‌ها و قالی‌ها را پهن می‌کردند، تا او بر سر آنها راه برود و به منظور اظهار مسرت و احترام، بر سرش گُل و ریحان می‌افشاندند۔(⁵)
در «بیت المقدس» جلسه و جشن بزرگی، به مناسبت بازگشت «صلیب» به جایگاهش و به عنوان اظهار مسرت، نسبت به فتح بزرگ، برگزار گردید ۔ در همین حال نامه رسول گرامی ﷺ به دست «هرقل» رسید ۔ که او را به آیین اسلام دعوت می‌کرد۔(⁶)


https://www.tgoop.com/siratalrasool
🌴🕋🕌

هرروز با مولانا

دیو اگر عاشق شود، هم گویْ بُرد
جبرئیلی گشت‌ و، آن دیوی بِمُرد



حتی اگر انسانی که خاصیت دیوی من‌ذهنی دارد هم عاشق حق شود، گوی سیادت حقیقی را درخواهد رُبود، جبرئیل‌صفت خواهد شد و خویِ شیطانی در او از بین خواهد رفت. بنابراین راه برای همه باز است، هرکس می‌تواند با شناسایی در این لحظه مرکزش را عدم کند.

@siratalrasool
🌴🕋🕌

م عبدالرحمن خوافی

مهم‌ترین معجزه‌ای که پیغمبر اکرم از طرف خداوند آورده‌اند قرآن است که محور تعلیم و تعلم است. قرآن کریم علم را مایه حیات می‌داند، به دلیل اینکه فرمود وحی و نبوت آمدند تا شما را زنده کنند.استجیبوا لله و للرسول إذا دعا کم لما یحییکم...

اگر جامعه‌ای از فرهنگ الهی و قرآن فاصله بگیرد، حیات حقیقی خود را از دست خواهد داد. اما جامعه‌ای که تعلیم و تربیت خود را بر محور قرآن تنظیم کند،
به حیات انسانی و کمال حقیقی دست می‌یابد.

علم حقیقتی است که قلب و جان انسان را وسعت می‌بخشد و او را به مراتب بالاتری از معرفت و کمال می‌رساند.
علم فقط ابزار بیرونی نیست، بلکه نوری است که با انسان رشد می‌کند و او را در مسیر قرب الهی قرار می‌دهد.

اگر دل انسان گنجایش نداشته باشد، علم به جای آنکه او را بالا ببرد، سبب سقوط او خواهد شد. اما اگر دل آماده باشد، علم چراغ راه او می‌شود و حقیقت انسان را به سوی تعالی هدایت می‌کند.

مقصد نهایی علم، قرب الهی است. آن علمی که انسان را به خدا نزدیک نکند و ظرف دل را بزرگ نکند، حقیقت علم نیست، بلکه حجاب و مانع است. علم باید مایه رشد، طهارت و وسعت جان انسان گردد.

علم تنها مجموعه‌ای از الفاظ و اصطلاحات نیست، بلکه حقیقتی است که با جان انسان گره می‌خورد

انبیا آمدند تا نشان دهند علم فقط برای آگاهی‌های عادی و ظاهری نیست، بلکه پلی برای رسیدن به معرفت نفس و معرفت رب است.
علم در نگاه توحیدی، سرمایه‌ای برای ساختن انسان و جامعه است نه وسیله‌ای برای سلطه و برتری‌جویی.

جامعه‌ای که علم در آن به حقیقت خود شناخته نشود، گرفتار ظواهر و ابزارها خواهد شد و به جای آنکه علم چراغ هدایت باشد، به ابزاری برای ظلم و انحراف تبدیل می‌شود.
از این رو، باید بکوشیم علم را در پرتو نور وحی و در مسیر تقرب الهی به کار بگیریم تا هم انسان به سعادت برسد و هم جامعه در مسیر عدالت و حقیقت حرکت کند.

باخرز 23شهریور404


@siratalrasool
🌴🕋🕌
جهاد با نفس

گر شود دشمن درونی نیست
باکی از دشمن برونی نیست

این غرور، این خودخواهی، این مال من است، من این را حق گفتم، من باید جلو بیفتم، من باید نامدار بشوم، من باید شهرتی پیدا کنم، باید سهم من محفوظ باشد، اینها بدترین دشمن انسان است!

اگر مقاومت در درون شروع شد، جهاد نفس حاصل شد و این دشمن درونی را ما زیر پا لِه کردیم، باکی از دشمن برونی امثال اینها نیست.



@siratalrasool
🌴🕋🕌

(هر شب یک نکته قرآنی)

«ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْنَاكُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِيرًا» ‎﴿٦ اسراء﴾
«سپس (شما راه صلاح در پیش می‌گیرید و از فساد دست می‌کشید و آن گاه) شما را بر آنان چیره می‌گردانیم، و با اموال و فرزندان مدد و یاریتان می‌دهیم و تعداد نفراتتان را بیشتر (از دشمن) می‌نمائیم.»


@siratalrasool
🌴🕋🕌

(حدیث امروز)

عن ابن عمرَ رضي الله عنهما قالَ: قالَ رسولُ اللهِ صلى الله عليه و سلم : «إذَا قَالَ الرَّجُلُ لأَخِيهِ: يَا كَافِرُ، فَقَدْ بَاءَ بِهَا أَحَدُهُمَا، فَإنْ كانَ كَمَا قَالَ وَإلاَّ رَجَعَتْ عَلَيْهِ»
[متفق عليه]
بخاري(۶۱۰۴)و مسلم،(۶۰)

ابن‌عمر رضي الله عنهما مي‏گوید: رسول‌الله صلى الله عليه و سلم فرمود: «هرگاه شخصی به برادر مسلمانش بگوید: ای کافر، نسبت کفر سزاوار یکی از آن دو می‌باشد؛ اگر چنان است که او می‌گوید (نسبت کفر وصله‌ی آن‌شخص خواهد بود) و گرنه، این نسبت به خودش برمی‌گردد.»

وعن أبي ذرٍّ رضي الله عنه أنَّهُ سَمِعَ رسُولَ اللهِ صلى الله عليه و سلم يَقُولُ: «مَنْ دَعَا رَجُلاً بالكُفْرِ، أو قالَ: عَدُوَّ اللهِ، وَلَيْسَ كَذلكَ إلاَّ حَارَ عَلَيْهِ»
[متفق عليه]
بخاري(۶۰۴۵) و مسلم(۶۱)

از ابوذر رضي الله عنه روایت است که وی از رسول‌الله صلى الله عليه و سلم شنید که می‌فرمود: «هرکه شخصی را کافر بخواند یا بگوید: ای دشمن الله، و آن‌شخص این‌گونه نباشد، این ویژگی‌ها به خودِ وی برمی‌گردد.»

«اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا محمدﷺ»

@siratalrasool
سيرة الرسول(مولوی عبدالرحمن خوافی)
🌴🕋🕌 6⃣7⃣1⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۱۷۶﴾ این پادشاهان دارای چه موقعیتی بودند؟: به منظور اینکه از اهمیت نامه‌های ارسال شده به زمامداران کشورهای جهان، آگاه شویم و به موقعیت تاریخی آنها پی ببریم، لازم است که مختصری از تاریخچه این افراد چهارگانه: «قیصر»، «خسرو…
ادامه‌ی قسمت قبل👆👆👆

«هرقل» بعد از غلبه و پیروزی بر «ایران»، دوباره به حالت قبلی خود برگشت و مشغول عیش و خوشگذرانی گردید ۔ تا این که با لشکرکشی مسلمانان به کشورش رو برو گشت و دولتش بر اثر آن سقوط کرد و بساط حکومت «بیزانس» از «آسیا» و «آفریقا» و «اروپا»، برچیده شد ۔
به هرحال، او از بزرگ‌ترین پادشاهان جهان در عهد خود بود و هیچ فرمانروای دیگری، از نظر وسعت کشور و نیروی رزمی و شکوفایی تمدن، به جز امپراطوری ایرانی، (خسرو دوم) نمی‌توانست با وی رقابت نماید ۔ «هرقل» در سال ۶۴۱ م در «قسطنطنیه» در گذشت و همانجا مدفون گردید ۔

منابع:
(¹) - ما حدود و مرزهای این دولت و ایالت‌ها و استادن‌های آن را در اروپا و آسیا و آفریقا را در قسمت های گذشته تحت عنوان: «دولت روم شرقی» درج کرده ایم ۔
(²) - شهری قدیمی در آفریقا که فینقی‌ها در سال ۸۱۴ ق. م، آن را تأسیس کردند و در نزدیکی آوارهای این شهر؛ شهر تونس قائم شده است ۔
(³) - تفصیل جریان را در کتاب: «انحطاط و سقوط دولت روم» از گبون و «ایران در زمان ساسانیان» از آرتهر کریستن‌سن، مطالعه کنید ۔
(⁴) - در سال ۶۲۶ م جنگ بدر به وقوع پیوست که مسلمانان در آن جنگ پیروز شدند، این پیروزی‌شان بر مشرکین مقارن با پیروزی اهل کتاب بر رقبای ایرانی و آتش پرست آنها بود و پیش‌گویی قرآن مبنی بر غلبه روم در ظرف چند سال، تحقق یافت ۔
(⁵) - فتح الباري، ج: ١ ص: ٣١ ۔
(⁶) - علت به تأخیر رسیدن نامه نبوی به هرقل، بر خلاف کسری که نامه‌اش زودتر رسید این بود که اولاً نامه به فرمانروای بُصری تحویل داده شد، که آن را تقدیم حضور قیصر نماید ۔ شاید او به دلیل مشغول بودن قیصر با جنگ و دوری از پایتخت نتوانسته بود، نامه را تحویل دهد ۔ ثانیاً، این‌که منابع غربی معتقدند که هرقل در سال ۶۲۸ م مجبور شد جهت سرکوبی کودتا یا هدفی دیگر به ارمنستان برود ۔ بنابر‌ین فرصتی نیافت که به نذر خود وفا کند ۔ تا این که در سال ۶۲۹ م موفق گردید ۔


https://www.tgoop.com/siratalrasool
🌴🕋🕌

هرروز با مولانا

ذات ایمان نعمت و لوتی است هول
ای قناعت کرده از ایمان به قول‌




ای کسانی که از ایمان تنها به قول بسنده کرده اید کاش حقیقت ایمان را درک می کردید.
ایمان بزرگترین نعمت است‌.ایمان آرامش و اطمینان و راحتی و رحمت است ایمان تنها انجام عبادات عادتی نیست.
عبادت قلبی دارد و قالبی.به قالب چسپیده ایم و قلب ایمان را درک نکرده ایم.

دریغ بر ما که تنها قشر دین را ابزاری برای نیل به امیال خود قرار داده ایم و اینگونه دین را بدنام و خود را بد سرانجام می کنیم.



@siratalrasool
2025/10/09 01:50:18
Back to Top
HTML Embed Code: