tgoop.com/hamesh1/1757
Last Update:
سخنی با دشمنان همدست
از اویی که بدون حتی یک شعر محفوظ از خیام و فردوسی و حافظ، کنار قبرشان از سر بغض شعارهای نژادپرستانه سر میدهد، تا آن نادانی که فتوای تخریب مزار حکیمی چون خیام را میدهد، گرچه در ظاهر فاصله بسیارست، ولی در واقع امر یک وجب هم فاصله نیست. هر دو بیخبرند و نامطلع، در آنچه با آن میستیزند. هر دو چون دنکیشوتاند در جنگ با آسیابهای بادی. ولی جالب آنکه هر دو، خاصه رسانههایشان، خوراک همدیگر را تأمین میکنند. هر دو یکروز بدون همدیگر زیست نمیتوانند کرد و اینقدر ادامه میدهند تا بتوانند بالاخره بنای تاریخیِ هزارساله در همزیستی و همافزاییِ مبارک ایرانیت و اسلام را بر پهنهٔ این سرزمین برکنند.
البته تفاوتی مهم پابرجاست. نژادپرست حافظنشناسِ ما در کنار مزار حافظ، شهروندی عادی است که از سر تحقیر فرهنگ ملی و بغض نادیدهگرفتهشدن، سنگ ملیت را بر سینه میزند و حافظ را وجهالمصالحه میکند؛ ولو آنکه یک غزل از حافظِ عربیسرا و قرآننواز حفظ نباشد. و با افسانهٔ خطرناک ژن خوبِ آریایی و ژن بد غیر از آن بالیده باشد؛ که میهنشیفتگی (شوونیسم) همیشه میوهٔ آفتزدهٔ درخت تحقیر است.
ولی مفتیِ آمرِ تخریب مزار خیام گناهش بسی بیشتر است. همچنانکه قدرتش بیشتر است. همچنانکه نژادپرستیِ روییده بر مزار حافظ و فردوسی، بر اسلامگراییِ نابخردانهٔ امثال او سر برآورده.
شد آنکه اهل نظر بر کناره میرفتند
هزار گونه سخن بر زبان و لب خاموش
مزاجِ دَهر تَبَه شد در این بلا حافظ
کجاست فکر حکیمی و رای برهمنی
صبحخیزی و سلامت طلبی چون حافظ
هر چه کردم همه از دولتِ قرآن کردم
(حافظ)
ای صاحب فتوا ز تو پرکارتریم
با اینهمه مستی، از تو هشیارتریم
تو خونِ کسان خوری و ما خونِ رَزان
انصاف بده، کدام خونخوارتریم؟
(خیام)
تو را دانش و دین رهاند درست
درِ رستگاری ببایدت جست
و گر دل نخواهی که باشد نژند
نخواهی که دائم به وی مستمند
به گفتار پیغمبرت راه جوی
دل از تیرگیها بدین آب شوی…
به یزدان گرای و به یزدان پناه
براندازه زو هر چه باید بخواه
جز او را مخوان کردگار سپهر
فروزندهٔ ماه و ناهید و مهر
وزو بر روان محمد درود
به یارانش بر هر یکی برفزود
(فردوسی)
در این باره:
دیواری به نام مرز
نوروز در میانهٔ اسلامگرایی و اسلامهراسی
چلهٔ ۱۴۰۳ و چهار نکته
#یادداشت
@Hamesh1
BY هامِش (علی سلطانی)
Share with your friend now:
tgoop.com/hamesh1/1757