tgoop.com/OnPersianLanguage/1249
Last Update:
▫️
🔶 محمدعلی فروغی و نوسازی زبان فارسی
. . . . . . . . . . . . . . . .
(پارهی چهارم، 👈 پارهی نخست)
در 👈 پارهی نخست گفتار دربارهی محمدعلی فروغی و نوسازی زبان فارسی، نوشتم نگارش کتابهای علمی به زبان فارسی از دید ساخت نوشتاری، کاوشهای واژگانی و شیوهی نگارش با تکاپوها برای نوسازی زبان فارسی پیوند میخورد و در چند پارهی جداگانه، بخشی از یادداشتها دربارهی ساخت نوشتاری و کاوشهای واژگانی را بازنویسی کردم. سخن دربارهی شیوهی نگارش، آخرین پاره از این گفتار است.
شیوهی نگارش
بخش گستردهای از سخنان فروغی در پیام به فرهنگستان (۱۳۱۵) دربارهی واژگان، روش بازسازی و جا انداختن آن در زبان فارسی است. او سخنان خود را بر زمینهی شناختی از شیوهی نگارش فارسی ـــچنانکه باید باشدـــ بازگو میکند. او به روشنی مینویسد کار فرهنگستان این نیست که افرادی دور هم بنشینند و لفظ و اصطلاح بسازند. چنین کاری را آگاهان هر رشته اگر دستی در زبان و ادب داشته باشند، بهتر میتوانند انجام دهند. کار فرهنگستان فراهم کردن ابزارها و نمودن روشها و انگیزهبخشیدن است.
دشواری نگارش فارسی در آن روزگار چند چیز بود: ۱. برگرداندن زبان فارسی به سادگی نگارشِ آغازین (افزایش توانایی همگانی برای نوشتن)؛ ۲. جستوجوی راههای روشنی و رسایی سخن (افزایش توانایی همگانی برای خواندن)؛ ۳. استواری استخوانبندی و ساخت زبان (افزایش توانایی در بازگویی درونمایههای نو)؛ ۴. نهادن نوشتار کاربردی بر شالودهی درست، استوار و پذیرفته. فروغی در پیام به فرهنگستان، پیشنهادهای خود را در برخورد با هماین دشواریها بازگو کرده است.
از میان همهی راهکارهای فروغی در نوسازی زبان فارسی، نوشتنِ «دستور اصول و قواعد زبان فارسی و طریق ساختن الفاظ و اصطلاحات و رد و قبول آنها»، پیشنهادی بُنیادی بود.
چنانکه میدانیم دستور زبان فارسی در سالهای نخستین سدهی گذشته، کاری کمتر شناخته بود. اندک فارسیشناسان ما در آن روزگار، جز یکی دو کتاب دربارهی دستور زبان فارسی، چیزی در دست نداشتند. تازه آن یکی دو کتاب نیز یا به زبان انگلیسی نوشته شده بود، یا به ترکی؛ و اگر به فارسی، تنها در هند و عثمانی به چاپ رسیده بود. از این رو، فروغی مینویسد:
«ما ایرانیهای امروز نسبت به زبان خود بیگانه شدهایم و سررشته از دست ما در رفته است ملکهء فصاحت و تسلط بر زبان را فاقدیم باید به ما تعلیم شود که زبان چیست و لفظ و اصطلاح چه معنی و چه شرایطی دارد و همچنین بسیاری چیزهای دیگر» (پیام به فرهنگستان، ص ۳۹). علوم ادبی شناخته در آن زمان، به هیچیک از این پرسشها، پاسخی نمیدادند.
فروغی در جای دیگری از همان پیام، با یادآوری پژوهشها و دستورنامههای چند صد ساله در زبان عربی مینویسد:
«در فارسی هیچیک از این کارها را نکردهاند و تا چندی پیش کسی معتقد نبود که زبان فارسی هم مانند زبان عرب، اصول و قواعدی دارد که آنها را هم باید استخراج و کشف کرد و آموخت، ... تازه، بعضی به خیال افتادهاند که به قواعد زبان فارسی هم پی ببرند. نتیجه اینکه تا این اواخر ایرانیها زبان عربی را عالمانه فرامیگرفتند و زبان فارسی را عامیانه» (همان، ص ۶۷).
اشاره به کارِ بُنیادی نوشتنِ دستور زبان در سخن فروغی از دو سو درخور یادآوری و درنگ است. نخست، دستور زبان، شالودهی نگارش کاربردی و راستیآزمایی درستی و نادرستی نوشتهها است؛ با نگاه به دستور زبان، بگومگو بر سر این که کدام گزارهها را میتوان نوشت و از کدام نویسهها باید پرهیز کرد، به همگرایی نزدیکتر میشود؛ دوم، دستور زبان، شالودهی آموزش نگارش درست را فراهم میگرداند. با نگاه به هماین دو کارکرد، پیشنهاد فروغی برای نوشتن دستور، راهکاری بُنیادی در نوسازی زبان فارسی بود.
سخن فروغی دربارهی گستردگی پژوهشهای سخنشناختی عربی و ناچیزی آگاهی در آن روزگار از ساز و کار زبان فارسی، سرنخِ شناخت چند و چونِ دگرگونی زبان فارسی است.
👉دنبالهی پارهی چهارم
👉پارهی سوم
https://www.tgoop.com/OnPersianLanguage/
BY در پویهی زبان فارسی ● هادی راشد
Share with your friend now:
tgoop.com/OnPersianLanguage/1249