چون کسی را خار در پایش جهد
پای خود را بر سرِ زانو نهد
وز سر سوزن همی جوید سرش
ور نیابد، میکند با لب ترش
خار در پا شد چنین دشواریاب
خار در دل چون بود؟ وادِه جواب
📖 مثنوی معنوی #مولانا، دفتر اول، خلوت طلبیدن آن ولی از پادشاه جهت دریافتن رنج کنیزک
🎙 #محمدجواد_اعتمادی
🔗 منبع: کانال در حضور حضرت مولانا
👈🏼 خواندن کل ابیات این بخش در گنجور
@Jaryaann
💡بایستگی پژوهش در نوشتههای اوستایی و پارسیگ از زبان استاد #ابراهیم_پورداود
👈 برایِ دیدنِ سخنهای روزِ پیشین تارنمای «پارسیانجمن» را ببینید.
🔗 منبع: کانال پارسیانجمن
#ایده_ایران #معنویت #اخلاق
@Jaryaann
👈 برایِ دیدنِ سخنهای روزِ پیشین تارنمای «پارسیانجمن» را ببینید.
🔗 منبع: کانال پارسیانجمن
#ایده_ایران #معنویت #اخلاق
@Jaryaann
🔴 بازیهای مسخره
خشونت فقط کتکزدن نیست. فقط اعدامکردن نیست. فقط بمبارانکردن نیست. نمیدانم کی زمان رسوا شدن اینگونه خشونتها نیز فرا میرسد. اما به نظر من، شیوهی پرداختن خبرنگاران و رسانهها به فجایع حاوی خشونتیست که چندان دست کمی از خشونتِ خود فجایع ندارد. گزینهی بدیلی در ذهن ندارم، اما معتقدم شیوهی کنونیِ خبررسانی دربارهی فجایع در رسانهها با یک جور انسانیتزداییِ نرم و پنهان از کسانی که در دل آن فجایع زندگی میکنند همراه است. [...] حتی آن کارشناسی که با کراواتِ خوشگل، پشت به کتابخانهی خودش مینشیند و با خونسردی (و با کلماتی که بهدقت انتخاب شدهاند تا حتیالامکان کلی باشند و هیچ اتفاقی ابطالشان نکند) دربارهی غزه، لبنان، تهران، کابل یا هر مصیبتکدهی دیگری اظهارنظر میکند مهمترین کارکردش حساسیتزدایی دربارهی فاجعه است.
.
میشائیل هانکه، کارگردان نابغهی اتریشی، مصاحبهای دارد دربارهی فیلم «بازیهای مسخره» (از نظر من، ستودنیترین فیلمی که در عمرم دیدهام). اکنون جزئیات آن مصاحبه در خاطرم نیست اما تا جایی که به یاد دارم، هدف خودش از ساختن «بازیهای مسخره» را چنین بیان میکند: نشاندادن اینکه تصویر رسانهها از خشونت تصویری غیرواقعیست. اگر آن فیلم را دیده باشید، شباهت میان «بازیهای مسخره»ی آن فیلم و بازیهای مسخرهی عالم سیاست و رسانه (راحت بگویم: عالم انسانی) را بیشتر احساس خواهید کرد.
.
[…] برای رسانهها و کارکنانشان «تحول» [اخبار جنگ] دستمایهی «شغل» است. در این میان، به خاک سیاه نشستن میلیونها نفر به همان اندازه «تحول» است که انگولکشدن یک تولهخرس توسط یک تولهخرس دیگر. به همین دلیل است که آقای خبرنگار میتواند از خودش در آغوش همسرش عکس بگیرد و از پیگیری تحولات (بخوانید آوارهشدن صدها هزار نفر و احتمالِ به آتش کشیدهشدن زندگی دهها میلیون نفر) خبر بدهد. برای چه مخاطبی؟ مخاطبی که ممکن است جنگ تا چند ماه، چند هفته، یا حتی چند روز دیگر زندگیاش را در سراشیبی سقوطی بیبازگشت قرار داده باشد.
✍️ #مهدی_خسروانی
🔗 منبع و متن کامل: کانال پارادوکس
#رسانه #خبر #جنگ
@Jaryaann
خشونت فقط کتکزدن نیست. فقط اعدامکردن نیست. فقط بمبارانکردن نیست. نمیدانم کی زمان رسوا شدن اینگونه خشونتها نیز فرا میرسد. اما به نظر من، شیوهی پرداختن خبرنگاران و رسانهها به فجایع حاوی خشونتیست که چندان دست کمی از خشونتِ خود فجایع ندارد. گزینهی بدیلی در ذهن ندارم، اما معتقدم شیوهی کنونیِ خبررسانی دربارهی فجایع در رسانهها با یک جور انسانیتزداییِ نرم و پنهان از کسانی که در دل آن فجایع زندگی میکنند همراه است. [...] حتی آن کارشناسی که با کراواتِ خوشگل، پشت به کتابخانهی خودش مینشیند و با خونسردی (و با کلماتی که بهدقت انتخاب شدهاند تا حتیالامکان کلی باشند و هیچ اتفاقی ابطالشان نکند) دربارهی غزه، لبنان، تهران، کابل یا هر مصیبتکدهی دیگری اظهارنظر میکند مهمترین کارکردش حساسیتزدایی دربارهی فاجعه است.
.
میشائیل هانکه، کارگردان نابغهی اتریشی، مصاحبهای دارد دربارهی فیلم «بازیهای مسخره» (از نظر من، ستودنیترین فیلمی که در عمرم دیدهام). اکنون جزئیات آن مصاحبه در خاطرم نیست اما تا جایی که به یاد دارم، هدف خودش از ساختن «بازیهای مسخره» را چنین بیان میکند: نشاندادن اینکه تصویر رسانهها از خشونت تصویری غیرواقعیست. اگر آن فیلم را دیده باشید، شباهت میان «بازیهای مسخره»ی آن فیلم و بازیهای مسخرهی عالم سیاست و رسانه (راحت بگویم: عالم انسانی) را بیشتر احساس خواهید کرد.
.
[…] برای رسانهها و کارکنانشان «تحول» [اخبار جنگ] دستمایهی «شغل» است. در این میان، به خاک سیاه نشستن میلیونها نفر به همان اندازه «تحول» است که انگولکشدن یک تولهخرس توسط یک تولهخرس دیگر. به همین دلیل است که آقای خبرنگار میتواند از خودش در آغوش همسرش عکس بگیرد و از پیگیری تحولات (بخوانید آوارهشدن صدها هزار نفر و احتمالِ به آتش کشیدهشدن زندگی دهها میلیون نفر) خبر بدهد. برای چه مخاطبی؟ مخاطبی که ممکن است جنگ تا چند ماه، چند هفته، یا حتی چند روز دیگر زندگیاش را در سراشیبی سقوطی بیبازگشت قرار داده باشد.
✍️ #مهدی_خسروانی
🔗 منبع و متن کامل: کانال پارادوکس
#رسانه #خبر #جنگ
@Jaryaann
سوگ جمعی و معادلات جنگ ایران و اسرائیل
علی آردم-مرتضی کریمی
سوگ جمعی
چگونه میتوان زیر سایهٔ جنگ از خود محافظت کرد؟
👥 گفتوگوی دکتر #مرتضی_کریمی انسانشناس و تسهیلگر سوگ و علی آردم، پژوهشگر سیاسی
🔗 منبع
#وضعیت_امروز_جامعه_ما
#جنگ #خبر #احساس_ناامنی #سوگ #خودمراقبتی
@Jaryaann
چگونه میتوان زیر سایهٔ جنگ از خود محافظت کرد؟
👥 گفتوگوی دکتر #مرتضی_کریمی انسانشناس و تسهیلگر سوگ و علی آردم، پژوهشگر سیاسی
🔗 منبع
#وضعیت_امروز_جامعه_ما
#جنگ #خبر #احساس_ناامنی #سوگ #خودمراقبتی
@Jaryaann
❗️کاهش سهم زبان فارسی از وب
آثار ناگوار دنبالهدار و تمدنی فیلترینگ
سهسال پیش ۳.۴ درصد محتوای وب به زبان فارسی بود و این زبان پنجمین زبان کاربران اینترنت به حساب میآمد. دوسال قبل این نسبت شد ۲.۶ درصد و آلمانی، فرانسوی و ژاپنی از فارسی جلو زدند. پارسال فقط ۱.۶ درصد از محتوای وب فارسی بود و بالاخره امسال سهم فارسی از شبکه جهانی اینترنت به ۱.۳ درصد رسیده است. در حال حاضر، فارسی زبان دهم وب و زبان نوزدهم ویکیپدیا است.
کارشناسها علت این افول را سه عامل فیلترینگ، تحریمها و سیاست محدود کردن دسترسی به بسیاری از وبگاههای فارسی تنها از داخل ایران (iran access) میدانند.
⬅ این گزارش را میتوانید در پیوست بخوانید.
@Jaryaann
آثار ناگوار دنبالهدار و تمدنی فیلترینگ
سهسال پیش ۳.۴ درصد محتوای وب به زبان فارسی بود و این زبان پنجمین زبان کاربران اینترنت به حساب میآمد. دوسال قبل این نسبت شد ۲.۶ درصد و آلمانی، فرانسوی و ژاپنی از فارسی جلو زدند. پارسال فقط ۱.۶ درصد از محتوای وب فارسی بود و بالاخره امسال سهم فارسی از شبکه جهانی اینترنت به ۱.۳ درصد رسیده است. در حال حاضر، فارسی زبان دهم وب و زبان نوزدهم ویکیپدیا است.
کارشناسها علت این افول را سه عامل فیلترینگ، تحریمها و سیاست محدود کردن دسترسی به بسیاری از وبگاههای فارسی تنها از داخل ایران (iran access) میدانند.
⬅ این گزارش را میتوانید در پیوست بخوانید.
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💡 #مراد_ثقفی، پژوهشگر اندیشهٔ سیاسی و فعال مدنی در سلسله نشستهای #پانوراما از ضرورت #ملیگرایی میگوید:
⬅ نسخهٔ کامل در کانال یوتیوب پانوراما
🔗 منبع: برگۀ اینستاگرام پانوراما
@Jaryaann
ملیگرایی همزاد و سنگبنای #دموکراسی و آن دریایی است که باید کشتی سیاست را در آن بندازید تا حرکت کند. آنهایی که ملیگرایی را نادیده میگیرند بدترین دشمنان دموکراسیاند. ملیگرایی نوعی همبستگی اجتماعی است.
⬅ نسخهٔ کامل در کانال یوتیوب پانوراما
🔗 منبع: برگۀ اینستاگرام پانوراما
@Jaryaann
تاریخ یعنی فهم لحظه اکنون
آرش حیدری
💡 حیات اجتماعی دچار زوال نشده است.
در دفاع از جامعه، تاریخ و خاک ایران
سالهاست هم در محافل روشنفکری و هم در سطح جامعه، شاهد روایتی از زوال و فروپاشی اخلاقی #ما_ایرانیها هستیم. اما #آرش_حیدری جامعه را در حال مقاومت میداند و میگوید حیات اجتماعی ما با وجود بحرانها همچنان زنده و پویاست. جامعه میل به زندگی دارد و باید از آن دفاع کرد. به باور او هر آنچه بخواهد در برابر زندگی بایستد، شکست میخورد و از مالیخولیا مقاومت در نمیآید. او از اهمیت درک #تداوم_فرهنگی و تاریخی ایران و لزوم دفاع از مکان زندگی و #ایراندوستی و پذیرش تکثر میگوید. او به لایههایی از حیات اجتماعی اشاره میکند که با چنگ و دندان از زیست اخلاقی خود مراقبت میکند. آنچه او را به آینده امیدوار نگه میدارد، همین مسئله است؛ امیدی مبتنی بر بدبینی عقل و خوشبینی اراده. دلایل این #امید را در مصاحبهٔ رضا صائمی (هممیهن) با دکتر آرش حیدری، جامعهشناس بشنوید.
⬅️ خواندن مصاحبه در وبگاه روزنامه
⏪ دیدن مصاحبه در یوتیوب
#وضعیت_امروز_جامعه_ما
@Jaryaann
در دفاع از جامعه، تاریخ و خاک ایران
سالهاست هم در محافل روشنفکری و هم در سطح جامعه، شاهد روایتی از زوال و فروپاشی اخلاقی #ما_ایرانیها هستیم. اما #آرش_حیدری جامعه را در حال مقاومت میداند و میگوید حیات اجتماعی ما با وجود بحرانها همچنان زنده و پویاست. جامعه میل به زندگی دارد و باید از آن دفاع کرد. به باور او هر آنچه بخواهد در برابر زندگی بایستد، شکست میخورد و از مالیخولیا مقاومت در نمیآید. او از اهمیت درک #تداوم_فرهنگی و تاریخی ایران و لزوم دفاع از مکان زندگی و #ایراندوستی و پذیرش تکثر میگوید. او به لایههایی از حیات اجتماعی اشاره میکند که با چنگ و دندان از زیست اخلاقی خود مراقبت میکند. آنچه او را به آینده امیدوار نگه میدارد، همین مسئله است؛ امیدی مبتنی بر بدبینی عقل و خوشبینی اراده. دلایل این #امید را در مصاحبهٔ رضا صائمی (هممیهن) با دکتر آرش حیدری، جامعهشناس بشنوید.
⬅️ خواندن مصاحبه در وبگاه روزنامه
⏪ دیدن مصاحبه در یوتیوب
#وضعیت_امروز_جامعه_ما
@Jaryaann
➰ عشق نوعی دستاورد است!
عشق نوعی دستاورد است؛ یعنی عشق چیزی است که ما خودمان آن را میآفرینیم، نه چیزی که تنها اگر بخت یار ما باشد، آن را پیدا میکنیم. عشق نوعی آفرینش و دستاورد است؛ بنابراین به هیچ وجه نمیتوان آن را صرفاً با قهر و تلاش و تقلا پیش برد. شما نمیتوانید دست روی دست بگذارید و تصمیم بگیرید که به کسی دل ببازید و با این کار واقعاً عاشق و دلباختۀ او شوید.
باید بدانیم که عشق در گرو دستاوردهای فراوانِ دیگری است؛ مانند رفتارهای محبوب را عاشقانه تفسیر کردن، با خوشگمانی در کار او نگریستن، با او همدلی و تفاهم داشتن، نیازهای او را فهمیدن و آسیبپذیریهای خود را شناختن. تنها از طریق چنین ویژگیهایی است که میتوان عشق را به دست آورد و از آن مراقبت کرد. این گونه قابلیتها و آگاهیها هم البته یکباره به وجود نمیآیند. باید آنها را با صبر و حوصله در درون خود پرورش بدهیم و درونی کنیم.
این حرف نه تنها دربارۀ عشق ورزیدن، بلکه درموردِ درخورِ عشق بودن هم صدق میکند. حقیقتاً درخورِ عشق بودن را نمیتوان از نیکسیرتی جدا کرد. به نظر میرسد مثالهای نقضی برای ردّ این سخن وجود دارد؛ زیراکه فراوان میبینیم جذابیت ظاهری یا زیباییِ تن، باعث پدید آمدن عشق میشود، اما باید بدانیم که جذابیت و زیبایی در ایجادِ عشقی که پایدار بماند، نقش بسیار اندکی دارد. جذابیت و زیبایی به هیچ وجه نمیتواند عشقی را پدید آورد که بتواند از دورههای ناگزیرِ دلزدگی و نارضایتیِ هر دو طرف رابطه جان سالم به در ببرد.
در زمانۀ ما، توجه به مسئولیتِ فردی در قبال عشق، نسبتاً به فراموشی سپرده شده است. ما عموماً بیش از اندازه بر پیدا کردن شخص مناسب تأکید میکنیم، اما به هیچ رو آن قدر که بسنده باشد، به پرورش صفاتی که از عشق مراقبت میکنند، توجه نداریم. اگر مایلیم عشقی عمیق و پایدار را تجربه کنیم که حتی در روزهای سختی و دشواری، ما را درخورِ عشق و قادر به عشق ورزیدن کند، باید ناگزیر مسئولیت خود را برعهده بگیریم و فضیلتهایی را که در بالا به آنها اشاره کردیم، در خود بپروریم.
✍🏼 #جان_آرمسترانگ
📖 #کتاب شرایط عشق، ترجمۀ مسعود علیا، انتشارات ققنوس، ص ۱۸۸
🔗 منبع و بازنویسی متن: ایرج شهبازی
#عشق
@Jaryaann
عشق نوعی دستاورد است؛ یعنی عشق چیزی است که ما خودمان آن را میآفرینیم، نه چیزی که تنها اگر بخت یار ما باشد، آن را پیدا میکنیم. عشق نوعی آفرینش و دستاورد است؛ بنابراین به هیچ وجه نمیتوان آن را صرفاً با قهر و تلاش و تقلا پیش برد. شما نمیتوانید دست روی دست بگذارید و تصمیم بگیرید که به کسی دل ببازید و با این کار واقعاً عاشق و دلباختۀ او شوید.
باید بدانیم که عشق در گرو دستاوردهای فراوانِ دیگری است؛ مانند رفتارهای محبوب را عاشقانه تفسیر کردن، با خوشگمانی در کار او نگریستن، با او همدلی و تفاهم داشتن، نیازهای او را فهمیدن و آسیبپذیریهای خود را شناختن. تنها از طریق چنین ویژگیهایی است که میتوان عشق را به دست آورد و از آن مراقبت کرد. این گونه قابلیتها و آگاهیها هم البته یکباره به وجود نمیآیند. باید آنها را با صبر و حوصله در درون خود پرورش بدهیم و درونی کنیم.
این حرف نه تنها دربارۀ عشق ورزیدن، بلکه درموردِ درخورِ عشق بودن هم صدق میکند. حقیقتاً درخورِ عشق بودن را نمیتوان از نیکسیرتی جدا کرد. به نظر میرسد مثالهای نقضی برای ردّ این سخن وجود دارد؛ زیراکه فراوان میبینیم جذابیت ظاهری یا زیباییِ تن، باعث پدید آمدن عشق میشود، اما باید بدانیم که جذابیت و زیبایی در ایجادِ عشقی که پایدار بماند، نقش بسیار اندکی دارد. جذابیت و زیبایی به هیچ وجه نمیتواند عشقی را پدید آورد که بتواند از دورههای ناگزیرِ دلزدگی و نارضایتیِ هر دو طرف رابطه جان سالم به در ببرد.
در زمانۀ ما، توجه به مسئولیتِ فردی در قبال عشق، نسبتاً به فراموشی سپرده شده است. ما عموماً بیش از اندازه بر پیدا کردن شخص مناسب تأکید میکنیم، اما به هیچ رو آن قدر که بسنده باشد، به پرورش صفاتی که از عشق مراقبت میکنند، توجه نداریم. اگر مایلیم عشقی عمیق و پایدار را تجربه کنیم که حتی در روزهای سختی و دشواری، ما را درخورِ عشق و قادر به عشق ورزیدن کند، باید ناگزیر مسئولیت خود را برعهده بگیریم و فضیلتهایی را که در بالا به آنها اشاره کردیم، در خود بپروریم.
✍🏼 #جان_آرمسترانگ
📖 #کتاب شرایط عشق، ترجمۀ مسعود علیا، انتشارات ققنوس، ص ۱۸۸
🔗 منبع و بازنویسی متن: ایرج شهبازی
#عشق
@Jaryaann
🔘 برای تهران؛ برای ۱۴ مهر، روز تهران؛
تصویری دلنواز، حسرتانگیز و تکرار نشدنی از پایتخت جوان ایران:
«تهران، شهر هزار باغ است و از هوا به خوشه سبز زمردی میماند كه در كف دست آفتابسوختهای پهن شده باشد.» (کنتس مادفون روزن، اشرافزاده سوئدی که در دوره پهلوی اول به ایران آمد.)
🔗 منبع
🔺از آنجا که در ۱۴ مهر ۱۲۸۶ خورشیدی، در متمم قانون اساسی #مشروطه پایتخت بودن #تهران (که پیش از این یک تصمیم دولتی بود) تبدیل به قانون مصوب نمایندگان ملت ایران شد، در مرداد سال ۱۳۹۵، شورای شهر چهارم ۱۴ مهرماه را به عنوان روز تهران نامگذاری کرد.
#تاریخ_در_تصویر
@Jaryaann
تصویری دلنواز، حسرتانگیز و تکرار نشدنی از پایتخت جوان ایران:
«تهران، شهر هزار باغ است و از هوا به خوشه سبز زمردی میماند كه در كف دست آفتابسوختهای پهن شده باشد.» (کنتس مادفون روزن، اشرافزاده سوئدی که در دوره پهلوی اول به ایران آمد.)
🔗 منبع
🔺از آنجا که در ۱۴ مهر ۱۲۸۶ خورشیدی، در متمم قانون اساسی #مشروطه پایتخت بودن #تهران (که پیش از این یک تصمیم دولتی بود) تبدیل به قانون مصوب نمایندگان ملت ایران شد، در مرداد سال ۱۳۹۵، شورای شهر چهارم ۱۴ مهرماه را به عنوان روز تهران نامگذاری کرد.
#تاریخ_در_تصویر
@Jaryaann
📍مطالبی به مناسبت ۱۴ مهر، روز #تهران
⬅ پادپخش ده اپیزودی داستان دارالخلافه؛ درسگفتارهایی از تاریخ تهران در عصر قاجار
⬅ آلبوم تهران عصر قاجار
⬅ مساحت تهران از هزار سال پیش تا کنون
⬅ فایل نخستین نقشۀ دقیق تهران که در دوره محمدشاه قاجار ترسیم شده است.
🔗 منبع: کانال ناف تهرون
#تاریخ
📷 آزادی، دماوند و برج میلاد در یک قاب
🔗 منبع
@Jaryaann
⬅ پادپخش ده اپیزودی داستان دارالخلافه؛ درسگفتارهایی از تاریخ تهران در عصر قاجار
⬅ آلبوم تهران عصر قاجار
⬅ مساحت تهران از هزار سال پیش تا کنون
⬅ فایل نخستین نقشۀ دقیق تهران که در دوره محمدشاه قاجار ترسیم شده است.
🔗 منبع: کانال ناف تهرون
#تاریخ
📷 آزادی، دماوند و برج میلاد در یک قاب
🔗 منبع
@Jaryaann
❗️تله اضطراب پیش پای خودمان نگذاریم.
اضطراب، واقعیتِ خودش را میسازد و واکنشی متناسب با این واقعیتِ پرهراس را از ما طلب میکند. اضطراب می گوید اوضاع خراب است، همه چیز دارد از هم میپاشد، کاری بکن وگرنه نابود میشوی. امّا خیلی وقت ها اینطور نیست. خیلی وقتها واقعیتِ آن بیرون به هراسناکیِ تصویرِ ما نیست. خیلی وقتها آن اضطراب از خطری واقعی در بیرون ناشی نمیشود بلکه محصولِ به راه افتادنِ دومینوی وحشتِ درونی ما در نتیجه احتمالِ خطری در آن بیرون است.
گاهی در میانهی اضطراب، کاری نکردن بهترین کار است. تصمیماتی که از سرِ اضطراب میگیریم، معمولاً واکنشی به واقعیتِ آن بیرون نیستند، بلکه تقلّایی برای رفعِ اضطراب و آرام کردن آن هستند. دستِ آخر، واقعیت آن بیرون است که به کارِ ما میآید و نه نسخه اضطرابآلودِ روانِ ما از واقعیت که پایش بیش از اکنون و آینده در تجاربِ پیشین ما است.
اگر این روزها زیاده از حد مضطربید، کمی درنگ کنید. شاید واقعیت به سهمناکی تصور شما نباشد، بایستید و واقعیت را ببینید و در هر مرحله خودتان را با آن تنظیم کنید. هیچکدام از ما نمیتوانیم از واقعیت جلو بزنیم. پیشگوییِ ماجراجویانه را به جای پیشبینی برآمده از تحلیل نپذیرید و دامِ اضطراب پیش پای خودتان پهن نکنید.
اگر جملات بالا همهاش خطابِ شما داشت، فکر نکنید مثل عقلکلها دارم نصیحت میکنم. همه اینها را پیش از همه دارم به خودم میگویم و سعی میکنم به آنها عمل کنم.
پانوشت: اگر حوصله دارید پیشنهاد میکنم برای آشنایی با عملکردِ اضطراب انیمیشنِ Inside Out 2 را ببینید.
✍🏼 #محمود_مقدسی
🔗 منبع: تجربه بودن
#وضعیت
@Jaryaann
اضطراب، واقعیتِ خودش را میسازد و واکنشی متناسب با این واقعیتِ پرهراس را از ما طلب میکند. اضطراب می گوید اوضاع خراب است، همه چیز دارد از هم میپاشد، کاری بکن وگرنه نابود میشوی. امّا خیلی وقت ها اینطور نیست. خیلی وقتها واقعیتِ آن بیرون به هراسناکیِ تصویرِ ما نیست. خیلی وقتها آن اضطراب از خطری واقعی در بیرون ناشی نمیشود بلکه محصولِ به راه افتادنِ دومینوی وحشتِ درونی ما در نتیجه احتمالِ خطری در آن بیرون است.
گاهی در میانهی اضطراب، کاری نکردن بهترین کار است. تصمیماتی که از سرِ اضطراب میگیریم، معمولاً واکنشی به واقعیتِ آن بیرون نیستند، بلکه تقلّایی برای رفعِ اضطراب و آرام کردن آن هستند. دستِ آخر، واقعیت آن بیرون است که به کارِ ما میآید و نه نسخه اضطرابآلودِ روانِ ما از واقعیت که پایش بیش از اکنون و آینده در تجاربِ پیشین ما است.
اگر این روزها زیاده از حد مضطربید، کمی درنگ کنید. شاید واقعیت به سهمناکی تصور شما نباشد، بایستید و واقعیت را ببینید و در هر مرحله خودتان را با آن تنظیم کنید. هیچکدام از ما نمیتوانیم از واقعیت جلو بزنیم. پیشگوییِ ماجراجویانه را به جای پیشبینی برآمده از تحلیل نپذیرید و دامِ اضطراب پیش پای خودتان پهن نکنید.
اگر جملات بالا همهاش خطابِ شما داشت، فکر نکنید مثل عقلکلها دارم نصیحت میکنم. همه اینها را پیش از همه دارم به خودم میگویم و سعی میکنم به آنها عمل کنم.
پانوشت: اگر حوصله دارید پیشنهاد میکنم برای آشنایی با عملکردِ اضطراب انیمیشنِ Inside Out 2 را ببینید.
✍🏼 #محمود_مقدسی
🔗 منبع: تجربه بودن
#وضعیت
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👤 #سهراب_سپهری
(۱۵ مهر ۱۳۰۷، کاشان- ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹، تهران)
نقاش و شاعری توانا، صاحب سبک و متمایل به هنرِ شرقِ دور، همراهِ زبانی ساده و شعری طبیعتگرا؛ از آثار #شعر او میتوان به مرگ رنگ، زندگی خوابها، آوار آفتاب، شرق اندوه، صدای پای آب، حجم سبز، ما هیچ، ما نگاه و هشت کتاب اشاره کرد.
🔗 منبع ویدئو: کانال باغ کتاب تهران
⬇️ وبگاه سهراب سپهری:
https://sohrabsepehri.org
@Jaryaann
(۱۵ مهر ۱۳۰۷، کاشان- ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹، تهران)
نقاش و شاعری توانا، صاحب سبک و متمایل به هنرِ شرقِ دور، همراهِ زبانی ساده و شعری طبیعتگرا؛ از آثار #شعر او میتوان به مرگ رنگ، زندگی خوابها، آوار آفتاب، شرق اندوه، صدای پای آب، حجم سبز، ما هیچ، ما نگاه و هشت کتاب اشاره کرد.
🔗 منبع ویدئو: کانال باغ کتاب تهران
⬇️ وبگاه سهراب سپهری:
https://sohrabsepehri.org
@Jaryaann
◾️دریغا افشار!...
◾️همهٔ ما به ایران دلبستگی داریم. امّا این دلبستگی امریست ذاتِ مراتبِ تشکیک و در لحظهها و فرصتهای خاصّی خودش را نشان میدهد، یا جلوه میكند. در بقیّهٔ احوال، ما، زندگیِ روزمرّهٔ خود را داریم و به هزاران مشغلهٔ دیگر میاندیشیم و اگر ضرورتی پیش آید، یادی هم از میهنِ عزیز میكنیم. امّا ایرج افشار از آن مردانِ نادری بود که خواب و بیداریاش، سفر و حَضَرش و تکتکِ دقایق عمرش، در هر کجای جهان كه بود، مصروف اندیشیدن به ایران و فرهنگ ایرانی میشد و همّت او هیچ چیز دیگری را برنمیتافت.
✍🏼 #محمدرضا_شفیعی_کدکنی
🗓 ۲۵ فروردین ۱۳۹۰
🔗 منبع: بخارایِ ۸۱ - یادنامهٔ ایرج افشار
▫️#ایرج_افشار
۱۶ مهر ۱۳۰۴، تهران - ۱۸ اسفند ۱۳۸۹، تهران
#ایراندوستی
@Jaryaann
◾️همهٔ ما به ایران دلبستگی داریم. امّا این دلبستگی امریست ذاتِ مراتبِ تشکیک و در لحظهها و فرصتهای خاصّی خودش را نشان میدهد، یا جلوه میكند. در بقیّهٔ احوال، ما، زندگیِ روزمرّهٔ خود را داریم و به هزاران مشغلهٔ دیگر میاندیشیم و اگر ضرورتی پیش آید، یادی هم از میهنِ عزیز میكنیم. امّا ایرج افشار از آن مردانِ نادری بود که خواب و بیداریاش، سفر و حَضَرش و تکتکِ دقایق عمرش، در هر کجای جهان كه بود، مصروف اندیشیدن به ایران و فرهنگ ایرانی میشد و همّت او هیچ چیز دیگری را برنمیتافت.
✍🏼 #محمدرضا_شفیعی_کدکنی
🗓 ۲۵ فروردین ۱۳۹۰
🔗 منبع: بخارایِ ۸۱ - یادنامهٔ ایرج افشار
▫️#ایرج_افشار
۱۶ مهر ۱۳۰۴، تهران - ۱۸ اسفند ۱۳۸۹، تهران
#ایراندوستی
@Jaryaann
🔴 آمدیم پادکستی در مورد ابنسینا و خوارزمی گوش کنیم. مصاحبهشونده نویسنده کتاب اخیر The Genius of their Age: Ibn Sina, Biruni, and the Lost Enlightenment بود که متخصص آسیای میانه است. تمام مدت روی این تز مانور داد که این دو شخصیت متعلق به ازبکستان و ترکمنستان هستند. بیآنکه اشاره خاصی به ایران و قلمرو فرهنگی و سیاسی ایران آن موقع بکند. از سلطان محمود هم به عنوان اهل افغانستان یاد کرد. شبیه این بود که مثلاً کسی مصاحبه مفصلی در مورد امانوئل کانت بکند و او را فیلسوف اهل «روسیه» بخواند چرا که شهر محل تولد کانت (کونیگزبرگ) در روسیه امروزی است یا مثلاً از فروید به عنوان روانکاو اهل چک اسم ببرد و اشارهای به امپراطوری اتریش-مجارستان نکند.
دردناک است که اسم ایران (به احتمال زیاد به عمد) در فضای فرهنگی دنیا هم در حال حذف شدن است. اگر یک ازبک یا ترکمنستانی چنین روایتی ارائه کند، قابل فهم است که بخواهد یک هویت تاریخی برای کشورش جور کند ولی وقتی محقق آمریکایی این قدر روی برجسته کردن کشورهای محل تولد این دو نفر تاکید دارد بیآنکه به زبانی که به آن صحبت میکردند و بخشی از کارهایشان را نوشتهاند و قلمرو فرهنگی که در آن زندگی میکنند اشاره کند، آدم شک میکند که عمدی در کار است.
✍🏼 #حامد_قدوسی
🔗 منبع
❗️پینوشت جریان:
این روند مدتهاست که آغاز شده است. یعنی اگر #استعمار از نزدیک ۲۰۰ سال پیش تا به امروز به دنبال سیاست #پارسیزدایی در این منطقه است، طی دهههای اخیر در حیطهها و به شکلهای گوناگون شاهد #ایرانزدایی از تاریخ فرهنگ و تمدن بشری نیز هستیم. بخشی از این فرایند در کشورهای پیرامونی مانند افغانستان، جمهوری آذربایجان و کشورهای جنوب خلیج فارس با هدف تاریخسازی، تمایزبخشی و هویتسازی برای خود در راستای پروژه دولت-ملتسازی صورت میگیرد و بخش مهمی از آن نیز توسط کشورهای غربی انجام میشود. در بسیاری از موزهها، نام ایران با حیلهها و بهانههای گوناگون از روی آثار متعلق به حوزهٔ تمدنی #ایران_فرهنگی برداشته شده است. در بسیاری از کتابهای تاریخی که به یاری رسانهها مشهور و پرفروش میشوند به نقش ایران در تاریخ تمدن بشری اشارهای نمیشود. سهم تحریمهای اقتصادی هم در حذف و طرد ایران از مبادله و ارتباط فرهنگی، دانشی، تجاری و اجتماعی با دیگر کشورها روشن است. در کنار اینها طرحهایی مانند ایجاد #دالان_زنگزور در مرزهای کشور نیز به دنبال خفگی ژئوپلیتیک ایران و تحمیل انزوا بر کشورند.
اما از همهٔ اینها غریبتر و تلختر اینکه، سیاستهای داخلی نیز در حال حذف ایران از عرصهٔ بینالمللی است. چندی پیش در مطلبی به تبعات سیاستهای اعمالشده در فضای مجازی از جمله فیلترینگ بر کاهش سهم زبان فارسی در وب اشاره کردیم. در کنار آن باید به امنیتی شدن شرایط کشور و در نتیجه انزوای کشور و حذف ایران از دالانها و مسیرهای تجاری جهان، کاهش مبادلات فرهنگی، هنری، دانشی و دانشگاهی، نبودنِ قطب (هاب) پروازی با وجود بهترین موقعیت جغرافیایی برای ایفای این نقش در پروازهای میان آسیای شرقی و اروپای غربی و کاهش محسوس حضور گردشگران خارجی در کشور اشاره کرد. شرحی از این روند را در رویداد درد مشترک میتوانید ببینید و بشنوید.
@Jaryaann
دردناک است که اسم ایران (به احتمال زیاد به عمد) در فضای فرهنگی دنیا هم در حال حذف شدن است. اگر یک ازبک یا ترکمنستانی چنین روایتی ارائه کند، قابل فهم است که بخواهد یک هویت تاریخی برای کشورش جور کند ولی وقتی محقق آمریکایی این قدر روی برجسته کردن کشورهای محل تولد این دو نفر تاکید دارد بیآنکه به زبانی که به آن صحبت میکردند و بخشی از کارهایشان را نوشتهاند و قلمرو فرهنگی که در آن زندگی میکنند اشاره کند، آدم شک میکند که عمدی در کار است.
✍🏼 #حامد_قدوسی
🔗 منبع
❗️پینوشت جریان:
این روند مدتهاست که آغاز شده است. یعنی اگر #استعمار از نزدیک ۲۰۰ سال پیش تا به امروز به دنبال سیاست #پارسیزدایی در این منطقه است، طی دهههای اخیر در حیطهها و به شکلهای گوناگون شاهد #ایرانزدایی از تاریخ فرهنگ و تمدن بشری نیز هستیم. بخشی از این فرایند در کشورهای پیرامونی مانند افغانستان، جمهوری آذربایجان و کشورهای جنوب خلیج فارس با هدف تاریخسازی، تمایزبخشی و هویتسازی برای خود در راستای پروژه دولت-ملتسازی صورت میگیرد و بخش مهمی از آن نیز توسط کشورهای غربی انجام میشود. در بسیاری از موزهها، نام ایران با حیلهها و بهانههای گوناگون از روی آثار متعلق به حوزهٔ تمدنی #ایران_فرهنگی برداشته شده است. در بسیاری از کتابهای تاریخی که به یاری رسانهها مشهور و پرفروش میشوند به نقش ایران در تاریخ تمدن بشری اشارهای نمیشود. سهم تحریمهای اقتصادی هم در حذف و طرد ایران از مبادله و ارتباط فرهنگی، دانشی، تجاری و اجتماعی با دیگر کشورها روشن است. در کنار اینها طرحهایی مانند ایجاد #دالان_زنگزور در مرزهای کشور نیز به دنبال خفگی ژئوپلیتیک ایران و تحمیل انزوا بر کشورند.
اما از همهٔ اینها غریبتر و تلختر اینکه، سیاستهای داخلی نیز در حال حذف ایران از عرصهٔ بینالمللی است. چندی پیش در مطلبی به تبعات سیاستهای اعمالشده در فضای مجازی از جمله فیلترینگ بر کاهش سهم زبان فارسی در وب اشاره کردیم. در کنار آن باید به امنیتی شدن شرایط کشور و در نتیجه انزوای کشور و حذف ایران از دالانها و مسیرهای تجاری جهان، کاهش مبادلات فرهنگی، هنری، دانشی و دانشگاهی، نبودنِ قطب (هاب) پروازی با وجود بهترین موقعیت جغرافیایی برای ایفای این نقش در پروازهای میان آسیای شرقی و اروپای غربی و کاهش محسوس حضور گردشگران خارجی در کشور اشاره کرد. شرحی از این روند را در رویداد درد مشترک میتوانید ببینید و بشنوید.
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💡 #آذرخش_مکری در دهمین همایش #بازتاب در تاریخ یکشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۸ و با عنوان «خودخواهی و غرور، مانعی در رشد فردی» از #اثر_دانینگ_کروگر در #روانشناسی و علوم شناختی میگوید.
🎙 شنیدن نسخهٔ کامل سخنرانی در پادگیرهای زیر:
CastBox | Apple Podcast | Spotify | Anchor
🔗 منبع: کانال بازتاب
@Jaryaann
🎙 شنیدن نسخهٔ کامل سخنرانی در پادگیرهای زیر:
CastBox | Apple Podcast | Spotify | Anchor
🔗 منبع: کانال بازتاب
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 چقدر جای تو خالی است!
وفات محمدرضا شجریان پنجرهای را در عرصه سیاسی ایران بست. سیاسی بود نه به خاطر چند گفتگو یا آواز و تصانیف محدود که وجه سیاسی داشت. با شخصیت، زندگی و هنرش یک مصداق ناشناخته برای زیست فضیلتمندانه سیاسی بود.
سیاست قلمرو تنازع منافع و نیروهاست. هر کجا مناسبات میان آدمها تنازعآمیز است، سیاست چهره نشان داده است. تنازعات قومی، نژادی، طبقاتی با صدها و هزاران شکل و لباس وجود دارند و وجود پیدا میکنند. در چنین شرایطی بازیگران سیاسی اغلب از سنخ پارتیزان هستند. پارتیزان کسی است که در لباس یاریرسان به یکی از دو سوی جبهه عمل میکند. این اصل را پذیرفته که جز با حذف و طرد تام دیگری مساله حل و فصل نخواهد شد.
پارتیزان قبل از آنکه شمشیر نبرد به دست گیرد، زبان برانگیزانندهای دارد. برای تشدید شکافهای سیاسی، همه مفاهیم را به مثابه ابزار به کار میگیرد. به یکی صفت حق میدهد به سوی دیگر صفت باطل. تا خدایی نکرده به چشم نقاد به جبهه خودی نظر نکنی یا صفت مثبتی در جبهه مقابل نبینی. یکی در سرشت تماماً ظالم است و دیگری مظهر تام و تمام مظلوم. یکی سر تا پا مظهر تجلی اراده خداوند است و دیگری شیطان مجسم شده. با این دستاویزها، خشم یک سو را علیه سوی دیگر بیشینه میکند. از حریف جانور خطرناک و وحشی میسازد. این خیال را برمیانگیزد که جز با نابودی او نمیتوان زندگی کرد. [... ]
در کنار هیاهوی ناتمام پارتیزانها کسانی هم بودهاند که پنجرهای دیگر گشودهاند. از منظر آنها تنازع یک چهره اجتنابناپذیر زندگی هست. اما زندگی چهرههای دیگری هم دارد. هزارانهزار رشته شناخته شده و ناشناخته میان آنها پیوند برقرار کرده است. میل به بقاء، همزیستی، زمین، هوا، آلام عمیق انسانی، نام خدا، تجربههای تلخ و شیرین تاریخی، لذت از تنوع الگوهای زندگی و صدها و هزاران حلقه و بند دیگر. پارتیزانها همه این بندهای تعلق طبیعی را میگسلند تا جبهه نبرد را تیزتر و تیزتر کنند. آنکه بازیگر فضیلتمند است، به طرفین منازعه یادآور میشود که از تعمیق سطح منازعه بپرهیزند. سویه تعلقات عام خود را فراموش نکنند. قرار نیست تکلیف نهایی بشریت در میدان جنگ تعیین شود. قرار است منازعات به نحوی کجدار و مریز حل و فصل شود و آنچه تکلیف نهایی بشریت است تشدید و تعمیق همان قلمرو تعلقات عمیق انسانی است.
در میدان زد و خورد پارتیزانها طی نیم قرن اخیر، شجریان با شخصیت و هنرش این پنجره متفاوت را گشوده بود. از مرزهای تفاوتگذار عبور کرده بود. در غیاب ایدئولوژیها، تنها کلام زنده برای جان خسته مردم بود. تجربه هنرش، فرد را از این و آن رها میکرد و طعم شیرین فضیلت و معنویت سیاسی را به کام مردم میچشانید. مردم در کرشمههای آواز او احساس چشماندازی دگر برای برای زندگی سیاسی مییافتند.
✍🏼 #محمدجواد_کاشی
🔗 منبع و متن کامل
🗓 در سالروز درگذشت استاد #محمدرضا_شجریان (۱ مهر ۱۳۱۹ – ۱۷ مهر ۱۳۹۹)
@Jaryaann
وفات محمدرضا شجریان پنجرهای را در عرصه سیاسی ایران بست. سیاسی بود نه به خاطر چند گفتگو یا آواز و تصانیف محدود که وجه سیاسی داشت. با شخصیت، زندگی و هنرش یک مصداق ناشناخته برای زیست فضیلتمندانه سیاسی بود.
سیاست قلمرو تنازع منافع و نیروهاست. هر کجا مناسبات میان آدمها تنازعآمیز است، سیاست چهره نشان داده است. تنازعات قومی، نژادی، طبقاتی با صدها و هزاران شکل و لباس وجود دارند و وجود پیدا میکنند. در چنین شرایطی بازیگران سیاسی اغلب از سنخ پارتیزان هستند. پارتیزان کسی است که در لباس یاریرسان به یکی از دو سوی جبهه عمل میکند. این اصل را پذیرفته که جز با حذف و طرد تام دیگری مساله حل و فصل نخواهد شد.
پارتیزان قبل از آنکه شمشیر نبرد به دست گیرد، زبان برانگیزانندهای دارد. برای تشدید شکافهای سیاسی، همه مفاهیم را به مثابه ابزار به کار میگیرد. به یکی صفت حق میدهد به سوی دیگر صفت باطل. تا خدایی نکرده به چشم نقاد به جبهه خودی نظر نکنی یا صفت مثبتی در جبهه مقابل نبینی. یکی در سرشت تماماً ظالم است و دیگری مظهر تام و تمام مظلوم. یکی سر تا پا مظهر تجلی اراده خداوند است و دیگری شیطان مجسم شده. با این دستاویزها، خشم یک سو را علیه سوی دیگر بیشینه میکند. از حریف جانور خطرناک و وحشی میسازد. این خیال را برمیانگیزد که جز با نابودی او نمیتوان زندگی کرد. [... ]
در کنار هیاهوی ناتمام پارتیزانها کسانی هم بودهاند که پنجرهای دیگر گشودهاند. از منظر آنها تنازع یک چهره اجتنابناپذیر زندگی هست. اما زندگی چهرههای دیگری هم دارد. هزارانهزار رشته شناخته شده و ناشناخته میان آنها پیوند برقرار کرده است. میل به بقاء، همزیستی، زمین، هوا، آلام عمیق انسانی، نام خدا، تجربههای تلخ و شیرین تاریخی، لذت از تنوع الگوهای زندگی و صدها و هزاران حلقه و بند دیگر. پارتیزانها همه این بندهای تعلق طبیعی را میگسلند تا جبهه نبرد را تیزتر و تیزتر کنند. آنکه بازیگر فضیلتمند است، به طرفین منازعه یادآور میشود که از تعمیق سطح منازعه بپرهیزند. سویه تعلقات عام خود را فراموش نکنند. قرار نیست تکلیف نهایی بشریت در میدان جنگ تعیین شود. قرار است منازعات به نحوی کجدار و مریز حل و فصل شود و آنچه تکلیف نهایی بشریت است تشدید و تعمیق همان قلمرو تعلقات عمیق انسانی است.
در میدان زد و خورد پارتیزانها طی نیم قرن اخیر، شجریان با شخصیت و هنرش این پنجره متفاوت را گشوده بود. از مرزهای تفاوتگذار عبور کرده بود. در غیاب ایدئولوژیها، تنها کلام زنده برای جان خسته مردم بود. تجربه هنرش، فرد را از این و آن رها میکرد و طعم شیرین فضیلت و معنویت سیاسی را به کام مردم میچشانید. مردم در کرشمههای آواز او احساس چشماندازی دگر برای برای زندگی سیاسی مییافتند.
✍🏼 #محمدجواد_کاشی
🔗 منبع و متن کامل
🗓 در سالروز درگذشت استاد #محمدرضا_شجریان (۱ مهر ۱۳۱۹ – ۱۷ مهر ۱۳۹۹)
@Jaryaann
Telegram
.
جریانـ
🔴 آمدیم پادکستی در مورد ابنسینا و خوارزمی گوش کنیم. مصاحبهشونده نویسنده کتاب اخیر The Genius of their Age: Ibn Sina, Biruni, and the Lost Enlightenment بود که متخصص آسیای میانه است. تمام مدت روی این تز مانور داد که این دو شخصیت متعلق به ازبکستان و ترکمنستان…
❗این خبر (لغو میزبانی ایران در بازی با قطر) که امروز منتشر شده است یک نمونه در حوزهٔ #ورزش از فرایندیست که در این فرسته به آن اشاره کردیم.
و در ادامه یک نمونهٔ دیگر: درخواست برگزار نشدن بازی استقلال و النصر در ایران
و این داستان ادامه دارد: گرفتن میزبانی از دیگر نماینده ایران در آسیا (باشگاه تراکتورسازی)
🔺خبر ناگوار دیگری اینبار در حوزهٔ #گردشگری که نشانهٔ دیگریست از آنچه نسبت به آن هشدار دادیم.
#وضعیت
@Jaryaann
و در ادامه یک نمونهٔ دیگر: درخواست برگزار نشدن بازی استقلال و النصر در ایران
و این داستان ادامه دارد: گرفتن میزبانی از دیگر نماینده ایران در آسیا (باشگاه تراکتورسازی)
🔺خبر ناگوار دیگری اینبار در حوزهٔ #گردشگری که نشانهٔ دیگریست از آنچه نسبت به آن هشدار دادیم.
#وضعیت
@Jaryaann
Telegram
طرفداری
⚪️ تصمیم بزرگ AFC؛ ایران حق میزبانی را در بازی با قطر از دست داد!
کنفدراسیون فوتبال آسیا با ارسال نامه به فدراسیون فوتبال ایران اعلام کرد دیدار ایران و قطر در مرحله سوم انتخابی جام جهانی ۲۰۲۶ در کشور ثالث برگزار خواهد شد
کنفدراسیون فوتبال آسیا عدم مهیا…
کنفدراسیون فوتبال آسیا با ارسال نامه به فدراسیون فوتبال ایران اعلام کرد دیدار ایران و قطر در مرحله سوم انتخابی جام جهانی ۲۰۲۶ در کشور ثالث برگزار خواهد شد
کنفدراسیون فوتبال آسیا عدم مهیا…