رابطۀ شمس و مولانا
عبدالحسین زرینکوب
◽️رابطهٔ شمس و مولانا
🎙دکتر #عبدالحسین_زرینکوب
📍سخنرانی در دانشگاه هاروارد | سال ۱۳۷۲
➖ با مقدمهای از دکتر #احمد_مهدوی_دامغانی
🔗 منبع: چراغداران (برنامهٔ سخن و سخنوران)
🗓 ۲۴ شهریور، سالروز درگذشت استاد زرینکوب
#شمس_تبریزی و #مولانا
@Jaryaann
🎙دکتر #عبدالحسین_زرینکوب
📍سخنرانی در دانشگاه هاروارد | سال ۱۳۷۲
➖ با مقدمهای از دکتر #احمد_مهدوی_دامغانی
🔗 منبع: چراغداران (برنامهٔ سخن و سخنوران)
🗓 ۲۴ شهریور، سالروز درگذشت استاد زرینکوب
#شمس_تبریزی و #مولانا
@Jaryaann
• یکی از شخصیتهایی که از لحاظ علمی و اخلاقی شاید بیشترین تأثیر را بر من گذاشت دکتر #عبدالحسین_زرینکوب بود. ایشان در دانشکده ادبیات و علومانسانی تدریس میکرد ولی من سر کلاسهای او حاضر میشدم. او از اخلاق انسانی بالایی برخوردار بود و به معنای واقعی والا و بزرگمنش بود از همین رو، تأثیری عمیق بر من نهاد حتی بیش از دو استادی که پیش از این از آنها یاد کردم.
•به نظرم، استاد زرینکوب در تاریخ معاصر ما یعنی از مشروطه به این سو، یکی از افراد انگشتشماری بود که احاطهاش بر فرهنگ ما با احاطهاش بر فرهنگ غرب، هم در زمینه ادبیات و هم در زمینه تاریخ و توأمان در زمینه فلسفه، نوعی تعادل و موازنه داشت. بنابراین اولاً هرچیزی را «ذوجوانب» نگاه میکرد و ثانیاً در داوریها واقعاً منصف بود. در میان استادانی که در محضرشان حضور داشتم، من از احاطهٔ هیچ استادی به اندازه زرینکوب اعجاب نمیکردم. حتی بعدها که وارد حوزه علمیهٔ قم شدم آنجا هم هیچ استادی اندازه دکتر زرینکوب مرا تحتتأثیر قرار نداد.
• زرینکوب بسیار متواضع، مهربان و برای کسانی که اهل مطالعه و تحقیق بودند بسیار مددکار بود. هیچگونه بخل علمی در زرینکوب ندیدم و هر بار که به یاد او میافتم روحم با حسرت عجین میشود؛ برای اینکه همیشه با خود میگویم از او بسیار بیشتر از این هم میشد بهرهگرفت. البته من تا میتوانستم از حضورش بهرهمند شدم و در تمامی کلاسهایی که تشکیل میداد چه در مقطع فوقلیسانس و چه در مقطع دکتری شرکت میکردم. اما با وجود این، باز هم این حسرت را دارم.
• با ضرس قاطع میگویم کسانی که امروز به عنوان استادان تراز اول زبان و ادبیات فارسی مشهورند تا به حال یک پاراگراف مثل دکتر «زرینکوب» ننوشتهاند نه به لحاظ اتقان علمی و نه به لحاظ بلاغت و فصاحتی که او در نگارش داشت.
• استاد زرینکوب با وجود شهرتی که داشت باز هم مجهولالقدر ماند و من از این فرصت استفاده میکنم و به دوستان جوانم توصیه میکنم کسانی که میخواهند فرهنگ ما را بخوبی بشناسند حتماً باید یک دوره از مجموعه آثار زرینکوب را بخوانند و هیچ نکتهای را بهسادگی رد نکنند که زرینکوب تأمل کرده و حاصل تأمل خود را ارائه کردهاست، حال بعد از تأمل ممکن است سخن او را بپذیریم یا نپذیریم اما نباید سخن او را سبک یا نادیدهگرفت.
• با وجود تمامی اما و اگرهایی که پیرامون کتاب «دو قرن سکوت» مطرح شد و برخی گفتند نوشتن این اثر بیشتر تحتتأثیر احساسات بودهاست باید بگویم او به هرصورت بعدها خودش عذرخواهی کرد. من هرگز ندیدم که او از «دو قرن سکوت» عدول کرده باشد. البته همیشه باید فشارها را در نظر گرفت، او در برابر این فشارها همواره روحیه مسالمتآمیز و آرامشطلبی داشت. بهطورکلی، معتقدم حتی اگر بپذیریم که زرینکوب در کتاب دو قرن سکوت عدول کرده است باز هم اولاً حقایقی که در این کتاب وجود دارد، قابل انکار نیست. در وهله دوم، اتفاقاً از نشانههای حقطلبی و انصاف علمی است که اگر فردی در مقطعی از عمرش پیبرد که گفتهای از او خطا بودهاست آن را بپذیرد؛ چنانکه زرینکوب چنین کرد.
• اما همه این موارد به کنار، کارنامه زرینکوب واقعاً کارنامه درخشانی است و بسیار متأسفم که میبینم آنچنان که باید به آثار او در این سالها توجه نمیشود.
🎤 #مصطفی_ملکیان
🔗 مصاحبۀ «سالهای دانشجویی من»
@Jaryaann
•به نظرم، استاد زرینکوب در تاریخ معاصر ما یعنی از مشروطه به این سو، یکی از افراد انگشتشماری بود که احاطهاش بر فرهنگ ما با احاطهاش بر فرهنگ غرب، هم در زمینه ادبیات و هم در زمینه تاریخ و توأمان در زمینه فلسفه، نوعی تعادل و موازنه داشت. بنابراین اولاً هرچیزی را «ذوجوانب» نگاه میکرد و ثانیاً در داوریها واقعاً منصف بود. در میان استادانی که در محضرشان حضور داشتم، من از احاطهٔ هیچ استادی به اندازه زرینکوب اعجاب نمیکردم. حتی بعدها که وارد حوزه علمیهٔ قم شدم آنجا هم هیچ استادی اندازه دکتر زرینکوب مرا تحتتأثیر قرار نداد.
• زرینکوب بسیار متواضع، مهربان و برای کسانی که اهل مطالعه و تحقیق بودند بسیار مددکار بود. هیچگونه بخل علمی در زرینکوب ندیدم و هر بار که به یاد او میافتم روحم با حسرت عجین میشود؛ برای اینکه همیشه با خود میگویم از او بسیار بیشتر از این هم میشد بهرهگرفت. البته من تا میتوانستم از حضورش بهرهمند شدم و در تمامی کلاسهایی که تشکیل میداد چه در مقطع فوقلیسانس و چه در مقطع دکتری شرکت میکردم. اما با وجود این، باز هم این حسرت را دارم.
• با ضرس قاطع میگویم کسانی که امروز به عنوان استادان تراز اول زبان و ادبیات فارسی مشهورند تا به حال یک پاراگراف مثل دکتر «زرینکوب» ننوشتهاند نه به لحاظ اتقان علمی و نه به لحاظ بلاغت و فصاحتی که او در نگارش داشت.
• استاد زرینکوب با وجود شهرتی که داشت باز هم مجهولالقدر ماند و من از این فرصت استفاده میکنم و به دوستان جوانم توصیه میکنم کسانی که میخواهند فرهنگ ما را بخوبی بشناسند حتماً باید یک دوره از مجموعه آثار زرینکوب را بخوانند و هیچ نکتهای را بهسادگی رد نکنند که زرینکوب تأمل کرده و حاصل تأمل خود را ارائه کردهاست، حال بعد از تأمل ممکن است سخن او را بپذیریم یا نپذیریم اما نباید سخن او را سبک یا نادیدهگرفت.
• با وجود تمامی اما و اگرهایی که پیرامون کتاب «دو قرن سکوت» مطرح شد و برخی گفتند نوشتن این اثر بیشتر تحتتأثیر احساسات بودهاست باید بگویم او به هرصورت بعدها خودش عذرخواهی کرد. من هرگز ندیدم که او از «دو قرن سکوت» عدول کرده باشد. البته همیشه باید فشارها را در نظر گرفت، او در برابر این فشارها همواره روحیه مسالمتآمیز و آرامشطلبی داشت. بهطورکلی، معتقدم حتی اگر بپذیریم که زرینکوب در کتاب دو قرن سکوت عدول کرده است باز هم اولاً حقایقی که در این کتاب وجود دارد، قابل انکار نیست. در وهله دوم، اتفاقاً از نشانههای حقطلبی و انصاف علمی است که اگر فردی در مقطعی از عمرش پیبرد که گفتهای از او خطا بودهاست آن را بپذیرد؛ چنانکه زرینکوب چنین کرد.
• اما همه این موارد به کنار، کارنامه زرینکوب واقعاً کارنامه درخشانی است و بسیار متأسفم که میبینم آنچنان که باید به آثار او در این سالها توجه نمیشود.
🎤 #مصطفی_ملکیان
🔗 مصاحبۀ «سالهای دانشجویی من»
@Jaryaann
سالروز درگذشت دکتر #عبدالحسین_زرینکوب
(۲۷ اسفند ۱۳۰۱ – ۲۴ شهریور ۱۳۷۸)
🔗 منبع: چشم و چراغ
#شعر #مرگ
@Jaryaann
(۲۷ اسفند ۱۳۰۱ – ۲۴ شهریور ۱۳۷۸)
🔗 منبع: چشم و چراغ
#شعر #مرگ
@Jaryaann
🔘 دکتر عبدالحسین زرین کوب، بیتردید جزو برجستگان ادب فارسی در این پنجاه ساله اخیر بود. همه همّ و وقت خود را به کتاب و قلم سپرده بود. هیچ سرگرمی و اشتغال و دلخوشیای بهتر از آن نمیشناخت. در مجلس یادبودی که به مناسبت درگذشت او در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران تشکیل شد، و من هم میبایست چند کلمهای بگویم، این چند بیت سعدی را مناسب حال وی یافتم که خواندم، زیرا علاقه پر شور او به دانستن و نوشتن را میرساند:
ما درِ خلوت به روی غیر ببستیم
و از همه باز آمدیم و با تو نشستیم
هرچه نه پیوند یار بود، بریدیم
و آنچه نه پیمان دوست بود، شکستیم
مردم هشیار از این معامله دوراند
شاید اگر عیب ما کنند که مستیم
مالک خود را همیشه غصه گدازد
مُلک پری پیکری شدیم و برستیم
زرین کوب در همه زمینههای فرهنگ و تاریخ ایران قلم آزمود و آثار ارزندهای پدید آورد. دوستی ما دورانش سر به پنجاه سال میزد. از حدود سال ۱۳۲۷ از مجله «جهان نو» به مدیریت حسین حجازی شروع شد، و از آن پس، پیوسته ادامه داشت. علاوه بر دوستی، چندی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، که وی مدیر گروه ادبیات فارسی بود، همکار شدیم. پس از آن چند سال گذشت و این همکاری در«ایرانسرای فردوسی» از سر گرفته شد که وی یکی از پایهگذاران و عضو هیاتامنای آن بود. نام او هر جا بود آن را بارآور میکرد. چند جای دیگر از زرینکوب حرف زدهام و در این جا تفصيل نمیدهم.
✍🏼 #محمدعلی_اسلامی_ندوشن
📚 #کتاب روزها،ج۴،ص۲۲۹
🔗 منبع: کانال دکتر اسلامی نُدوشن
🔺 در توصیف دکتر #عبدالحسین_زرینکوب
@Jaryaann
ما درِ خلوت به روی غیر ببستیم
و از همه باز آمدیم و با تو نشستیم
هرچه نه پیوند یار بود، بریدیم
و آنچه نه پیمان دوست بود، شکستیم
مردم هشیار از این معامله دوراند
شاید اگر عیب ما کنند که مستیم
مالک خود را همیشه غصه گدازد
مُلک پری پیکری شدیم و برستیم
زرین کوب در همه زمینههای فرهنگ و تاریخ ایران قلم آزمود و آثار ارزندهای پدید آورد. دوستی ما دورانش سر به پنجاه سال میزد. از حدود سال ۱۳۲۷ از مجله «جهان نو» به مدیریت حسین حجازی شروع شد، و از آن پس، پیوسته ادامه داشت. علاوه بر دوستی، چندی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، که وی مدیر گروه ادبیات فارسی بود، همکار شدیم. پس از آن چند سال گذشت و این همکاری در«ایرانسرای فردوسی» از سر گرفته شد که وی یکی از پایهگذاران و عضو هیاتامنای آن بود. نام او هر جا بود آن را بارآور میکرد. چند جای دیگر از زرینکوب حرف زدهام و در این جا تفصيل نمیدهم.
✍🏼 #محمدعلی_اسلامی_ندوشن
📚 #کتاب روزها،ج۴،ص۲۲۹
🔗 منبع: کانال دکتر اسلامی نُدوشن
🔺 در توصیف دکتر #عبدالحسین_زرینکوب
@Jaryaann
💡بیش از یک قرن است که #آزادی یکی از مطالبات ملت ایران است. جنبش مشروطه یکی از رخدادها و نقاط عطف تاریخی در جریان آزادیخواهی ملت ایران است. اما صد سال پیش از آن چنین موضوعی دغدغه و خواست عمومی ایرانیان نبود و این تغییر نیز یکشبه حاصل نشد. با آگاهیبخشی و تلاشهای افرادی مانند #یوسف_مستشارالدوله، #میرزا_ملکمخان و #عبدالرحیم_طالبوف برای تبیین و توضیح آزادیهای فردی و سیاسی، جامعۀ ایران طی سالیان چنان تغییر کرد و آزادی چنان جایگاهی در میان ایرانیان یافت که #فرخی_یزدی، شاعر، روزنامهنگار و فعال #مشروطه حدود صد سال پیش چنین اشعاری سرود:
آن زمان که بنهادم سر به پای آزادی
دست خود ز جان شستم از برای آزادی
یا
قسم به عزت و قدر و مقام آزادی
که روحبخش جهان است نام آزادی
اما یک نقطه عطف دیگر در تاریخ آزادیخواهی ایرانیان، جنبشیست که ۲۵ شهریورماه ۱۴۰۱ خورشیدی، همزمان با جان سپردن #مهسا_امینی در بیمارستانی در تهران زاده شد. در این جنبش برای نخستین بار آزادیخواهی در سراسر ایران به استیفای حقوق #زنان گره خورد. اما این جریان نیز ریشه و تاریخچهای بیش از صد سال در کشور داشت؛ جنبشی که #زنان_ایرانی مانند #بیبیخانم_استرآبادی، #محترم_اسکندری و #صدیقه_دولتآبادی از پیشگامان آن بودند حالا داشت در سطحی گسترده و ملی نمایان میشد.
یک ارزش کلیدی در جنبش دو سالۀ مردم ایران، بزرگداشت و ستایش #زندگی است؛ #زندگیخواهی هم بهمعنای ارج نهادن به #جان_شیرین و هم به معنای ارزشمند دانستن زندگی، ورای هر آرمان ایدئولوژیکی.
یک سویهٔ مهم دیگر این جنبش نمایاندن پیوندهای تاریخی ملت ایران با یکدیگر بود؛ جایی که کل ایران دادخواه یک دختر سقزی شد و مردم در شهرهایی مانند تهران و اصفهان شعار میدادند: «زاهدان، کردستان، چشم و چراغ ایران»
این جنبش را چه #زن_زندگی_آزادی بنامیم، چه #مهسا و چه #ژینا، فرایندی تاریخی و ریشهدار است و الگوییست که نیاز به تمرین و استمرار و آگاهی شهروندان دارد و جریانیست پیشرونده که چون ایدئولوژیک نیست و زندگیمحور و آزادیخواهانه است، امکان رشد، پویایی، خودانتقادی و تصحیح خطاهای خود را دارد.
«زن زندگی آزادی» یکی از چراغهاییست که به روشنی نشان میدهد ایرانیان به عنوان یک #ملت_تاریخی طی صد سال گذشته و بهویژه در چند دهۀ گذشته تغییر کردهاند؛ این تغییر و این جنبش را نه میتوان انکار کرد و نه، تحریف و هر جریانی که خود را در تقابل با آن تعریف کند یعنی خوی سلطهجو داشته باشد و آزادی و تکثر مردم را نادیده بگیرد یا به نام ارزشها و آرمانها، از هر سویی، بخواهد مدام با زندگی مردم و مظاهر آن دربیفتد یا فلاکت و بدبختی را برای مردم، و ویرانی را برای کشور تجویز کند، یا نیروی زنان در جامعه را نادیده بگیرد یا بخواهد این سرزمین و پیوندهای تاریخی ملت ایران را نفی کند و مردم را روبروی هم قرار دهد، قطعاً محکوم به شکست است.
@Jaryaann
آن زمان که بنهادم سر به پای آزادی
دست خود ز جان شستم از برای آزادی
یا
قسم به عزت و قدر و مقام آزادی
که روحبخش جهان است نام آزادی
اما یک نقطه عطف دیگر در تاریخ آزادیخواهی ایرانیان، جنبشیست که ۲۵ شهریورماه ۱۴۰۱ خورشیدی، همزمان با جان سپردن #مهسا_امینی در بیمارستانی در تهران زاده شد. در این جنبش برای نخستین بار آزادیخواهی در سراسر ایران به استیفای حقوق #زنان گره خورد. اما این جریان نیز ریشه و تاریخچهای بیش از صد سال در کشور داشت؛ جنبشی که #زنان_ایرانی مانند #بیبیخانم_استرآبادی، #محترم_اسکندری و #صدیقه_دولتآبادی از پیشگامان آن بودند حالا داشت در سطحی گسترده و ملی نمایان میشد.
یک ارزش کلیدی در جنبش دو سالۀ مردم ایران، بزرگداشت و ستایش #زندگی است؛ #زندگیخواهی هم بهمعنای ارج نهادن به #جان_شیرین و هم به معنای ارزشمند دانستن زندگی، ورای هر آرمان ایدئولوژیکی.
یک سویهٔ مهم دیگر این جنبش نمایاندن پیوندهای تاریخی ملت ایران با یکدیگر بود؛ جایی که کل ایران دادخواه یک دختر سقزی شد و مردم در شهرهایی مانند تهران و اصفهان شعار میدادند: «زاهدان، کردستان، چشم و چراغ ایران»
این جنبش را چه #زن_زندگی_آزادی بنامیم، چه #مهسا و چه #ژینا، فرایندی تاریخی و ریشهدار است و الگوییست که نیاز به تمرین و استمرار و آگاهی شهروندان دارد و جریانیست پیشرونده که چون ایدئولوژیک نیست و زندگیمحور و آزادیخواهانه است، امکان رشد، پویایی، خودانتقادی و تصحیح خطاهای خود را دارد.
«زن زندگی آزادی» یکی از چراغهاییست که به روشنی نشان میدهد ایرانیان به عنوان یک #ملت_تاریخی طی صد سال گذشته و بهویژه در چند دهۀ گذشته تغییر کردهاند؛ این تغییر و این جنبش را نه میتوان انکار کرد و نه، تحریف و هر جریانی که خود را در تقابل با آن تعریف کند یعنی خوی سلطهجو داشته باشد و آزادی و تکثر مردم را نادیده بگیرد یا به نام ارزشها و آرمانها، از هر سویی، بخواهد مدام با زندگی مردم و مظاهر آن دربیفتد یا فلاکت و بدبختی را برای مردم، و ویرانی را برای کشور تجویز کند، یا نیروی زنان در جامعه را نادیده بگیرد یا بخواهد این سرزمین و پیوندهای تاریخی ملت ایران را نفی کند و مردم را روبروی هم قرار دهد، قطعاً محکوم به شکست است.
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▫️#ابوالقاسم_انجوی_شیرازی (۱۳۰۰، شیراز – ۲۵ شهریور ۱۳۷۲، تهران) معروف به نجوا، پژوهشگر فرهنگی و ادبی که به واسطهٔ اجرای برنامهٔ رادیویی «فرهنگ مردم» منابع زیادی از فرهنگ عامهٔ مردم ایران را گردآوری کرد. او توانست یازده جلد کتاب در زمینهٔ فرهنگ مردم ایران شامل مثلها، قصهها و آداب و رسوم مردم انتشار دهد. انجوی در زمینهٔ حافظشناسی (تصحیح دیوان حافظ) و موضوعات دیگر هم آثاری دارد. مقالات و پژوهشهای او در حوزهٔ فرهنگ بسیار متنوع است.
در سالروز درگذشت استاد انجوی فرازهایی از دو برنامهٔ فرهنگ مردم (یکی دربارهٔ مثلهای عامهٔ مردم دربارهٔ #آب که بهراستی پرخرد و شنیدنیست) را با صدای او میشنویم.
🔗منبع: کانال چراغداران
#فرهنگ
@Jaryaann
در سالروز درگذشت استاد انجوی فرازهایی از دو برنامهٔ فرهنگ مردم (یکی دربارهٔ مثلهای عامهٔ مردم دربارهٔ #آب که بهراستی پرخرد و شنیدنیست) را با صدای او میشنویم.
🔗منبع: کانال چراغداران
#فرهنگ
@Jaryaann
✨ هر روز در جهان شاهد رخدادهای وحشتناکی هستیم که در نتیجهٔ خشونت رخ میدهد. ممکن است بگویید «من نمیتوانم کاری برای این وضعیت انجام دهم.» یا «چگونه میتوانم بر چنین جهانی تاثیر بگذارم؟» من فکر میکنم شما میتوانید تأثیر زیادی بر جهان بگذارید؛ اگر در درون خود خشونت نداشته باشید؛ اگر در واقع هرروز یک زندگی مسالمتآمیز داشته باشید؛ زندگیای که رقابتی، جاهطلبانه و حسودانه نباشد و دشمنی ایجاد نمیکند. آتشهای کوچک میتوانند تبدیل به شعله شوند.
🎙#کریشنا_مورتی
📖 #کتاب رهایی از دانستگی
#صلح #خشونت
@Jaryaann
🎙#کریشنا_مورتی
📖 #کتاب رهایی از دانستگی
#صلح #خشونت
@Jaryaann
Audio
چرا شاهنامه میخوانیم؟
شاهنامهخواندن چه سودی دارد و چه ضرورتی؟
پوشهٔ شنیداری سخنان #جویا_جهانبخش، عضو وابستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در سال ۱۴۰۰ به مناسبت ۲۷ شهریور، روز شعر و ادب #فارسی
⬅️ تماشای تمام سخنرانیهای این رویداد
#شاهنامه
@Jaryaann
شاهنامهخواندن چه سودی دارد و چه ضرورتی؟
پوشهٔ شنیداری سخنان #جویا_جهانبخش، عضو وابستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در سال ۱۴۰۰ به مناسبت ۲۷ شهریور، روز شعر و ادب #فارسی
⬅️ تماشای تمام سخنرانیهای این رویداد
#شاهنامه
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💠 بیست و هفتم شهریورماه، روز #شعر و ادب #فارسی و بزرگداشت استاد #شهریار گرامی باد.
🔗 منبع: کانال فرهنگستان زبان و ادب فارسی
#شعر_با_صدای_شاعر
@Jaryaann
🔗 منبع: کانال فرهنگستان زبان و ادب فارسی
#شعر_با_صدای_شاعر
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪ اگرچه بزرگانی چون حافظ و سعدی لذت شنیدن اشعارشان با آواز استاد شجریان را نچشیدند اما بشنوید که شهریار چگونه از آواز شجریان روی غزل خود به وجد میآید.
🎶 اجرای خصوصی «شهریار سخن»
آواز بداهه در دستگاه شور | اسفند ۱۳۵۵
#محمدرضا_شجریان و #محمدرضا_لطفی
با حضور #هوشنگ_ابتهاج و #شهریار
۲۷ شهریور، سالروز درگذشت شهریار و روز شعر و ادب پارسی
⬅️ شنیدن نسخهٔ کامل این اجرا
منبع: کانال خانهی شجریان
#موسیقی #شعر
@Jaryaann
🎶 اجرای خصوصی «شهریار سخن»
آواز بداهه در دستگاه شور | اسفند ۱۳۵۵
#محمدرضا_شجریان و #محمدرضا_لطفی
با حضور #هوشنگ_ابتهاج و #شهریار
۲۷ شهریور، سالروز درگذشت شهریار و روز شعر و ادب پارسی
⬅️ شنیدن نسخهٔ کامل این اجرا
منبع: کانال خانهی شجریان
#موسیقی #شعر
@Jaryaann
🎶 انقلابی در آهنگسازی روی شعر فارسی
دکتر #علیرضا_مهذب فعال حوزهٔ فناوری در کانادا و پژوهشگر فرهنگ و تاریخ ایران که دلدادهٔ شعر و ادب پارسیست، با یک ایدهپردازی خلاقانه، برای نخستین بار با کمک مدلهای مولد در حوزهٔ #هوش_مصنوعی روی آثار شاعران پارسیگو، تصنیفهای زیبایی در سبکهای گوناگون موسیقی ساخته و یک ایستگاه رادیویی اینترنتی با نام «جام نو» برای پخش آنها راهاندازی کرده است.
در جام نو گزینش اشعار و سبک موسیقی با علیرضا مهذب است و آهنگسازی، تنظیم، نوازندگی و خوانندگی آثار توسط هوش مصنوعی انجام شده است. این رادیو ۲۴ ساعتهست و بهتدریج بر تعداد آهنگهای آن افزوده میشود. اگرچه هوش مصنوعی هنوز در ادای برخی از واژههای فارسی و خوانش پارهای از بیتها دچار لغزشهایی میشود، حاصل کار همچنان شنیدنیاست.
⬇️ جام نو را میتوانید در پیوند زیر بشنوید:
https://www.fashea.org/multimedia/ai-music
مهذب شعار این رادیو را در دو بیت زیر سروده:
نگر چامهٔ* پارسیّ دری
بدین موسقی چون کند دلبری
بیا تا به توفیق این رادیو
میِ کهنه ریزیم در جام نو
شنوندگان رادیو لابلای تصنیفهایی روی شعر شاعران بزرگ، هر از چندی، اجراهای متفاوت موسیقایی از این دو بیت را خواهند شنید که یک نمونه از آنها به این فرسته پیوست شده است.
*چامه در #فارسی به طور عام به معنی شعر است و به طور خاص به معنی نوعی #شعر که با #موسیقی خوانده میشود.
@Jaryaann
دکتر #علیرضا_مهذب فعال حوزهٔ فناوری در کانادا و پژوهشگر فرهنگ و تاریخ ایران که دلدادهٔ شعر و ادب پارسیست، با یک ایدهپردازی خلاقانه، برای نخستین بار با کمک مدلهای مولد در حوزهٔ #هوش_مصنوعی روی آثار شاعران پارسیگو، تصنیفهای زیبایی در سبکهای گوناگون موسیقی ساخته و یک ایستگاه رادیویی اینترنتی با نام «جام نو» برای پخش آنها راهاندازی کرده است.
در جام نو گزینش اشعار و سبک موسیقی با علیرضا مهذب است و آهنگسازی، تنظیم، نوازندگی و خوانندگی آثار توسط هوش مصنوعی انجام شده است. این رادیو ۲۴ ساعتهست و بهتدریج بر تعداد آهنگهای آن افزوده میشود. اگرچه هوش مصنوعی هنوز در ادای برخی از واژههای فارسی و خوانش پارهای از بیتها دچار لغزشهایی میشود، حاصل کار همچنان شنیدنیاست.
⬇️ جام نو را میتوانید در پیوند زیر بشنوید:
https://www.fashea.org/multimedia/ai-music
مهذب شعار این رادیو را در دو بیت زیر سروده:
نگر چامهٔ* پارسیّ دری
بدین موسقی چون کند دلبری
بیا تا به توفیق این رادیو
میِ کهنه ریزیم در جام نو
شنوندگان رادیو لابلای تصنیفهایی روی شعر شاعران بزرگ، هر از چندی، اجراهای متفاوت موسیقایی از این دو بیت را خواهند شنید که یک نمونه از آنها به این فرسته پیوست شده است.
*چامه در #فارسی به طور عام به معنی شعر است و به طور خاص به معنی نوعی #شعر که با #موسیقی خوانده میشود.
@Jaryaann
Telegram
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌀 «سونگای واچ» یک سازمان مردمنهاد است که سه سال پیش سفر و مأموریت خود را برای جلوگیری از ورود پلاستیک به اقیانوس با تمیز کردن یک رودخانه در اندونزی آغاز کرد و کار خود را گسترش داد.
اکنون ۱۲۰ پاسبان رودخانه تماموقت زیر نظر این سازمان کار میکنند و روزانه برای پاکسازی ۲۰۰ رودخانه میکوشند و زبالهها را تفکیک هم میکنند. این اقدام، تلاش قابل توجهی برای حفظ پاکیزگی اقیانوس و سلامت آبزیان است.
⬅ برگهٔ سونگای واچ در اینستاگرام
🔗 منبع ویدئو
❗️در ایران نیز گروههای داوطلب زیادی به پاکسازی رودها، جنگلها، کوهها و ساحلها مشغولند. اما کاش با افزایش حساسیت و آگاهی انسانها به اهمیت #مراقبت_از_زندگی و #محیط_زیست اصولاً تولید زباله و ورود آن به طبیعت به کمترین میزان برسد.
#پاس_زندگی
@Jaryaann
اکنون ۱۲۰ پاسبان رودخانه تماموقت زیر نظر این سازمان کار میکنند و روزانه برای پاکسازی ۲۰۰ رودخانه میکوشند و زبالهها را تفکیک هم میکنند. این اقدام، تلاش قابل توجهی برای حفظ پاکیزگی اقیانوس و سلامت آبزیان است.
⬅ برگهٔ سونگای واچ در اینستاگرام
🔗 منبع ویدئو
❗️در ایران نیز گروههای داوطلب زیادی به پاکسازی رودها، جنگلها، کوهها و ساحلها مشغولند. اما کاش با افزایش حساسیت و آگاهی انسانها به اهمیت #مراقبت_از_زندگی و #محیط_زیست اصولاً تولید زباله و ورود آن به طبیعت به کمترین میزان برسد.
#پاس_زندگی
@Jaryaann
▫️پرده
ونسان مونتی گفته بود: ایران چهرۀ خود را به مسافرِ گذاری آسان نشان نمیدهد و کوههایش بدون گذر از صافی در عکس ظاهر نمیشود.¹
هیچ منظرهای سحرانگیزتر از رشتهای سپیدار که بر کنار باریکهآبی قد راست کردهاند و برگهایشان با نسیم ملایمی متموج میشود نیست. چه چیزی این صحنه را جذابتر میکند؛ گذار نور از لابلای شاخسارها که همچون صافیای خشونتِ آفتاب را به لطفِ سایه و روشن تبدیل میکند.
به زیباییای که از پس پرده ادراک میشد و چشم را نمیزد «لطف» میگفتند. شرط لطیف شدن گذر کردن از صافیهایی است: اُرُسی آفتاب را صاف میکرد و به لطفِ نور اجازۀ عبور میداد. بادگیر باد را الک میکرد؛ باد خشن و خشک وقتی از صافی بادگیر میگذشت نسیمی لطیف و مرطوب شده بود.
لطف زیباییای است عصّاری شده؛ توفیرِ لطیف با زیبا، فرق گلاب با گل است.² لطف پیامی است از آنسوی پرده: نامرئی ولی اثرگذار. همچون عطرِ گل که مرموز و پردهنشین ولی نافذ است.³ لطف تعریقِ آب بر سطح کوزه است؛ آن سهمی از گوارایی که مستوری را تاب نیاورده⁴ و از ظریفترین منافذ به بیرون سرک کشیده.
زیباییِ بینقاب فتنهانگیز و عربدهجوست: همچون آفتاب ایران. زیبایی یوسفی است خونریز.⁵ زیبا منفعل نیست: صیاد است و ناوکانداز. پس باید حائلی میان دیده و زیبایی ایجاد کرد. میبایست «زیبایی» را به «لطف» دگرگون کرد.
تدبیر قدما برای ایمن شدن از زیبایی، «پرده گذاشتن» بود؛ تا دیده معلق شده و خیال به کار افتد. پردهای بر دیده کشیده میشد تا پردهای در خیال کنار رود: پس این پردهای بود آشکارکننده و نه پوشاننده: پردهای از نور.⁶ مثل پردهای که در هنگامۀ عروسی بر درگاهِ بیتالعروس میآویختند: «خرّمتر از بهار چین و نفیستر از شعار دین».⁷ نقوشِ این پرده تزئین نبود، تراوشاتِ لطفِ نگارِ نشسته در پسِ آن بود. عاشق فراتر از زلف و عارض و خال، مفتون این لطیفۀ نهانی میشد.⁸
سعدی هم شعرش را گذاشتنِ پردهای بر چهرۀ زیبارویی فریبکار میداند:⁹ او فهمیده بود که «دم زدنِ» پرتوی حُسن از پسِ پرده هم آتش به عالم میزند،¹⁰ چه رسد به تجلیِ تام و تمام آن!
هنر قرار نیست زیبایی بیافریند یا آن را برجستهتر کند! گویی هنر باید حائلی باشد میان ما و زیبایی: تا زیبایی تحملپذیر شود.¹¹ هنر کفر زلفی است بر مشعلِ چهرهای.¹² هنر تدارک جام است برای آفتاب و جامه است برای حور.¹³ لطفِ هنر برحذر داشتن ما از هجمۀ زیبایی است:
ای که بر ماه از خطِ مشکین نقاب انداختی
لطف کردی سایهای بر آفتاب انداختی (حافظ)
✍🏼 #الناز_نجفی
معمار، پژوهشگر و فرهنگدوست
پینوشتها:
¹ ونسان مونتی (شرقشناس، نویسنده و وابسته نظامی سفارت فرانسه در زمان دکتر مصدق) کتاب «از پرس به ایران: سیر و سفر معنوی»
² در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری وان پردهنشین باشد (حافظ)
³ هر چه لطیفترست پنهانترست اما قوت و نفوذش بیشتر است. (فیه مافیه)
⁴ پریرو تاب مستوری ندارد
ببندی در ز روزن سر برآرد (جامی)
⁵ ملامتگوی بیحاصل ترنج از دست نشناسد
در آن معرض که چون یوسف جمال از پرده بنمایی (سعدی)
⁶ زانک هفتصد پرده دارد نور حق
پردههای نور دان چندین طبق (مثنوی)
⁷ نظامی سمرقندی، چهارمقاله
⁸ لطیفهایست نهانی که عشق ازو خیزد
که نام آن نه لبِ لعل و خط زنگاریست (حافظ)
⁹ نه صورتیست مزخرف عبارت سعدی
چنانکه بر در گرمابه میکند نقاش
که برقعیست مرصع به لعل و مروارید
فروگذاشته بر روی شاهد جماش
¹⁰ در ازل پرتوی حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد (حافظ)
¹¹ هست از پسِ پرده گفتگوی من و تو
چو پرده درافتد نه تو مانی و نه من (خیام)
¹² کفر زلفش ره دین میزد و آن سنگین دل
از پیاش مشعلی از چهره بر افروخته بود (حافظ)
¹³ تو با این حسن نتوانی که روی از خلق درپوشی
که همچون آفتاب از جام و حور از جامه پیدایی (سعدی)
🔗 منبع: حظّیات: درباره ذوق ایرانی
#هنر_ایرانی
@Jaryaann
ونسان مونتی گفته بود: ایران چهرۀ خود را به مسافرِ گذاری آسان نشان نمیدهد و کوههایش بدون گذر از صافی در عکس ظاهر نمیشود.¹
هیچ منظرهای سحرانگیزتر از رشتهای سپیدار که بر کنار باریکهآبی قد راست کردهاند و برگهایشان با نسیم ملایمی متموج میشود نیست. چه چیزی این صحنه را جذابتر میکند؛ گذار نور از لابلای شاخسارها که همچون صافیای خشونتِ آفتاب را به لطفِ سایه و روشن تبدیل میکند.
به زیباییای که از پس پرده ادراک میشد و چشم را نمیزد «لطف» میگفتند. شرط لطیف شدن گذر کردن از صافیهایی است: اُرُسی آفتاب را صاف میکرد و به لطفِ نور اجازۀ عبور میداد. بادگیر باد را الک میکرد؛ باد خشن و خشک وقتی از صافی بادگیر میگذشت نسیمی لطیف و مرطوب شده بود.
لطف زیباییای است عصّاری شده؛ توفیرِ لطیف با زیبا، فرق گلاب با گل است.² لطف پیامی است از آنسوی پرده: نامرئی ولی اثرگذار. همچون عطرِ گل که مرموز و پردهنشین ولی نافذ است.³ لطف تعریقِ آب بر سطح کوزه است؛ آن سهمی از گوارایی که مستوری را تاب نیاورده⁴ و از ظریفترین منافذ به بیرون سرک کشیده.
زیباییِ بینقاب فتنهانگیز و عربدهجوست: همچون آفتاب ایران. زیبایی یوسفی است خونریز.⁵ زیبا منفعل نیست: صیاد است و ناوکانداز. پس باید حائلی میان دیده و زیبایی ایجاد کرد. میبایست «زیبایی» را به «لطف» دگرگون کرد.
تدبیر قدما برای ایمن شدن از زیبایی، «پرده گذاشتن» بود؛ تا دیده معلق شده و خیال به کار افتد. پردهای بر دیده کشیده میشد تا پردهای در خیال کنار رود: پس این پردهای بود آشکارکننده و نه پوشاننده: پردهای از نور.⁶ مثل پردهای که در هنگامۀ عروسی بر درگاهِ بیتالعروس میآویختند: «خرّمتر از بهار چین و نفیستر از شعار دین».⁷ نقوشِ این پرده تزئین نبود، تراوشاتِ لطفِ نگارِ نشسته در پسِ آن بود. عاشق فراتر از زلف و عارض و خال، مفتون این لطیفۀ نهانی میشد.⁸
سعدی هم شعرش را گذاشتنِ پردهای بر چهرۀ زیبارویی فریبکار میداند:⁹ او فهمیده بود که «دم زدنِ» پرتوی حُسن از پسِ پرده هم آتش به عالم میزند،¹⁰ چه رسد به تجلیِ تام و تمام آن!
هنر قرار نیست زیبایی بیافریند یا آن را برجستهتر کند! گویی هنر باید حائلی باشد میان ما و زیبایی: تا زیبایی تحملپذیر شود.¹¹ هنر کفر زلفی است بر مشعلِ چهرهای.¹² هنر تدارک جام است برای آفتاب و جامه است برای حور.¹³ لطفِ هنر برحذر داشتن ما از هجمۀ زیبایی است:
ای که بر ماه از خطِ مشکین نقاب انداختی
لطف کردی سایهای بر آفتاب انداختی (حافظ)
✍🏼 #الناز_نجفی
معمار، پژوهشگر و فرهنگدوست
پینوشتها:
¹ ونسان مونتی (شرقشناس، نویسنده و وابسته نظامی سفارت فرانسه در زمان دکتر مصدق) کتاب «از پرس به ایران: سیر و سفر معنوی»
² در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری وان پردهنشین باشد (حافظ)
³ هر چه لطیفترست پنهانترست اما قوت و نفوذش بیشتر است. (فیه مافیه)
⁴ پریرو تاب مستوری ندارد
ببندی در ز روزن سر برآرد (جامی)
⁵ ملامتگوی بیحاصل ترنج از دست نشناسد
در آن معرض که چون یوسف جمال از پرده بنمایی (سعدی)
⁶ زانک هفتصد پرده دارد نور حق
پردههای نور دان چندین طبق (مثنوی)
⁷ نظامی سمرقندی، چهارمقاله
⁸ لطیفهایست نهانی که عشق ازو خیزد
که نام آن نه لبِ لعل و خط زنگاریست (حافظ)
⁹ نه صورتیست مزخرف عبارت سعدی
چنانکه بر در گرمابه میکند نقاش
که برقعیست مرصع به لعل و مروارید
فروگذاشته بر روی شاهد جماش
¹⁰ در ازل پرتوی حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد (حافظ)
¹¹ هست از پسِ پرده گفتگوی من و تو
چو پرده درافتد نه تو مانی و نه من (خیام)
¹² کفر زلفش ره دین میزد و آن سنگین دل
از پیاش مشعلی از چهره بر افروخته بود (حافظ)
¹³ تو با این حسن نتوانی که روی از خلق درپوشی
که همچون آفتاب از جام و حور از جامه پیدایی (سعدی)
🔗 منبع: حظّیات: درباره ذوق ایرانی
#هنر_ایرانی
@Jaryaann
Telegram
.
💡 روز جهانی گوش دادن
سومین پنجشنبه سپتامبر، از سوی «انجمن بینالمللی گوش دادن» برای ترویج مزایای گوش دادن و تشویق مردم به آگاهی بیشتر از اهمیت آن «روز جهانی گوش دادن» نامگذاری شده است. شعار اصلی این روز
است. برخی از فعالیتهایی که در این روز تشویق به انجامشان میشود عبارتند از:
•گفتوگو: مردم در سراسر جهان با هم گفتوگوهای یکبهیک داشته باشند.
•همایش: کسب و کارها همایشهایی را برای آموزش اهمیت گوش دادن برگزار کنند.
•یادگیری: مردم در مورد گوش دادن از محققان و متخصصان بیاموزند.
ماموریت «انجمن بینالمللی گوش دادن» این است که با درگیر کردن، الهام بخشیدن و متحد کردن افراد، سازمانها و گروههایی که گوش دادن را ترویج میکنند، گوش دادن را به بخشی جداییناپذیر از جامعه و فرهنگ تبدیل کند. این انجمن گوش دادن را به عنوان فرآیند دریافت، پاسخ دادن و ساختن معنا از پیامهای گفتاری و/یا غیرکلامی تعریف میکند.
🔗 منبع تصاویر: کانال کانون گفتوگو
#مهارت_گوشدادن #گفت_و_گو
@Jaryaann
سومین پنجشنبه سپتامبر، از سوی «انجمن بینالمللی گوش دادن» برای ترویج مزایای گوش دادن و تشویق مردم به آگاهی بیشتر از اهمیت آن «روز جهانی گوش دادن» نامگذاری شده است. شعار اصلی این روز
گوش کن تا مرتبط شوی listen to connect
است. برخی از فعالیتهایی که در این روز تشویق به انجامشان میشود عبارتند از:
•گفتوگو: مردم در سراسر جهان با هم گفتوگوهای یکبهیک داشته باشند.
•همایش: کسب و کارها همایشهایی را برای آموزش اهمیت گوش دادن برگزار کنند.
•یادگیری: مردم در مورد گوش دادن از محققان و متخصصان بیاموزند.
ماموریت «انجمن بینالمللی گوش دادن» این است که با درگیر کردن، الهام بخشیدن و متحد کردن افراد، سازمانها و گروههایی که گوش دادن را ترویج میکنند، گوش دادن را به بخشی جداییناپذیر از جامعه و فرهنگ تبدیل کند. این انجمن گوش دادن را به عنوان فرآیند دریافت، پاسخ دادن و ساختن معنا از پیامهای گفتاری و/یا غیرکلامی تعریف میکند.
🔗 منبع تصاویر: کانال کانون گفتوگو
#مهارت_گوشدادن #گفت_و_گو
@Jaryaann
Audio
تنوع قومی و مذهبی در ایران و مسئله قومگرایی
🎙گفتوگو با #احسان_هوشمند
ایرانشناس و پژوهشگر حوزهٔ اقوام
🔻#ایران کشوری تاریخی، کهن و از نظر مردمشناسی پیچیده و متنوع است. آیا میتوان مردم این سرزمین را بر اساس نظم قومی یا زبانی صورتبندی کرد؟ #وحدت_در_کثرت در ایران چگونه شکل گرفته است؟ خاستگاه #قومگرایی در ایران چه بوده؟ پس از انقلاب ۵۷ چه سیاستهایی باعث ترویج محلیگرایی و قومگرایی شده است؟
🔼 میزبان: #مؤسسه_آتوسا و آسیانیوز
🔗 منبع و نسخۀ دیداری
@Jaryaann
🎙گفتوگو با #احسان_هوشمند
ایرانشناس و پژوهشگر حوزهٔ اقوام
🔻#ایران کشوری تاریخی، کهن و از نظر مردمشناسی پیچیده و متنوع است. آیا میتوان مردم این سرزمین را بر اساس نظم قومی یا زبانی صورتبندی کرد؟ #وحدت_در_کثرت در ایران چگونه شکل گرفته است؟ خاستگاه #قومگرایی در ایران چه بوده؟ پس از انقلاب ۵۷ چه سیاستهایی باعث ترویج محلیگرایی و قومگرایی شده است؟
🔼 میزبان: #مؤسسه_آتوسا و آسیانیوز
🔗 منبع و نسخۀ دیداری
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️۳۰ شهریور سالروز سفر ابدیِ زودهنگام پرویز مشکاتیان
هنرمندی مسلط به ادبیات فارسی و نغمهسازی استثنایی در تاریخ #موسیقی ایران که در تابستان ۱۳۸۸ قلب مهربانش، اندوه و نگرانی برای میهن را تاب نیاورد.
🎶 بیداد
#محمدرضا_شجریان و #پرویز_مشکاتیان
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
هنرمندی مسلط به ادبیات فارسی و نغمهسازی استثنایی در تاریخ #موسیقی ایران که در تابستان ۱۳۸۸ قلب مهربانش، اندوه و نگرانی برای میهن را تاب نیاورد.
🎶 بیداد
#محمدرضا_شجریان و #پرویز_مشکاتیان
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
سرو آزاد | پرویز مشکاتیان
Parviz Meshkatian
🎶 تصنیف سرو آزاد
سهتار و آواز: #پرویز_مشکاتیان
شعر: #سایه
#موسیقی #ایراندوستی
@Jaryaann
ای میهن، ای داد
از آشیانت بوی خون میآورد باد
بر بالِ سرخِ کشکرت پیغام شومیست
آنجا چه آمد بر سر آن سرو آزاد؟
سهتار و آواز: #پرویز_مشکاتیان
شعر: #سایه
#موسیقی #ایراندوستی
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺 این نما از شهر فرانکفورت آلمان در سال ۱۹۳۸ و ۲۰۲۴ نمونهای از #پاس_میراث است. تنها تفاوت پس از ۸۶ سال برداشتن پرچمهای نازی است و هیچ تغییری در ساختمانها نمیبینیم. چرا که آنها میدانند پیشرفت و معاصر شدن، به معنای تخریب گذشته و تاریخزدایی نیست.
کافیست #تهران و بسیاری شهرها را از این دید، نه ظرف ۸۶ سال که طی ۴۰ سال گذشته بسنجیم تا دریابیم که افزون بر آنکه تاریخ و هویت شهرها را زدودهایم، #معماری اصولی و انسانی را با قوطیهای زشت، بدقواره و بیهویت جایگزین کردهایم؛ آن هم در سرزمینی با پیشینهٔ تاریخی ارزشمند؛ این ویرانگری یا برای سود بیشتر است که قوانین شهری باید مانع آن بشود یا ناشی از نداشتن خودباوریست که باید با فرهنگسازی با آن مقابله کرد. حال بسیاری از شهرها نه تنها کالبد زیبایی ندارند که بهخاطر تراکم بالا قابل زیست هم نیستند. شوربختانه بر سر بسیاری از روستاها با معماری ویژهشان نیز چنین بلایی آمده است.
کاش خیلی زود دریابیم که مخدوش کردن حافظهٔ #شهر و روستا و از بین بردن بستر خاطرات جمعیمان نتیجهای جز سرگردانی و گمگشتگی نخواهد داشت.
🔗 منبع و نمونههای بیشتر
#آموختنی #میراث_فرهنگی
@Jaryaann
کافیست #تهران و بسیاری شهرها را از این دید، نه ظرف ۸۶ سال که طی ۴۰ سال گذشته بسنجیم تا دریابیم که افزون بر آنکه تاریخ و هویت شهرها را زدودهایم، #معماری اصولی و انسانی را با قوطیهای زشت، بدقواره و بیهویت جایگزین کردهایم؛ آن هم در سرزمینی با پیشینهٔ تاریخی ارزشمند؛ این ویرانگری یا برای سود بیشتر است که قوانین شهری باید مانع آن بشود یا ناشی از نداشتن خودباوریست که باید با فرهنگسازی با آن مقابله کرد. حال بسیاری از شهرها نه تنها کالبد زیبایی ندارند که بهخاطر تراکم بالا قابل زیست هم نیستند. شوربختانه بر سر بسیاری از روستاها با معماری ویژهشان نیز چنین بلایی آمده است.
کاش خیلی زود دریابیم که مخدوش کردن حافظهٔ #شهر و روستا و از بین بردن بستر خاطرات جمعیمان نتیجهای جز سرگردانی و گمگشتگی نخواهد داشت.
🔗 منبع و نمونههای بیشتر
#آموختنی #میراث_فرهنگی
@Jaryaann