Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این سخنان #آرمان_امیری در این برنامه در پیوند است با این یادداشت او:
«آیا ایرانیان زبان مادری دارند؟»
🔗 کانال «مجمع دیوانگان»
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
@Jaryaann
«آیا ایرانیان زبان مادری دارند؟»
🔗 کانال «مجمع دیوانگان»
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
@Jaryaann
تنها صدا است که میماند
چهارده غزل با صدای استاد رضا بابایی
چهارده غزل #حافظ با صدای مرحوم #رضا_بابایی که دلبستهٔ حافظ بود و کوشید حافظانه زندگی کند؛ به مناسبت یک خرداد، زادروز او.
🔗 منبع: یادداشتها
@Jaryaann
🔗 منبع: یادداشتها
@Jaryaann
🔘 چرا روی خاک تأکید میکنیم؟
[…]. فلسفه سیاسی مدرن به ما یاد میدهد که برای تأسیس سیاست مدرن از کف باید آغاز کنیم: نخستین هدف دولت حفظ امنیت شهروندان است. برای پی نهادن دولت مدرن نخست باید این اصل پذیرفته شود که صیانت نفس ساکنان یک قلمرو، فوریترین هدف سامان سیاسی است. دولت اگر نباشد، وضعیت جامعه به سوی جنگ همه علیه همه میرود، این دولت است که ما را به سوی وضعی مدنی هدایت میکند. بنابراین وجود دولت ضروری است. حال این دولت چیست؟ اولیهترین، فیزیکیترین و ملموسترین ما به ازای بیرونی دولت حاکمیت آن بر یک قلمروی مشخصِ دارایِ جمعیت است. بدون حاکمیت بر قلمرو، دولتی وجود ندارد، چنانکه مثلاً «دولت فلسطین» هنوز وجود ندارد. وقتی جمعیتی بیدولت باشد، گوشت قربانی خواهد بود چنانکه میبینید فلسطینیان و در دورهای مردم سوریه چنین بودند. بنابراین «زمین» پایه فیزیکی دولت است و وجود دولت شرط لازم تأمین امنیت. برای تأسیس سیاست مدرن اول این اصل باید پذیرفته شود که دولت بر یک قلمرو مشخص که ایران نام دارد حاکمیت دارد و این حاکمیت خدشهناپذیر است و در برابر خدشهدار شدن آن باید با همه وجود مقاومت کرد.
خوب، حال برای اینکه این بنیاد مهم حفظ شود نیاز داریم شهروندان را مسئول و حساس نسبت به «خاک» بار بیاوریم. ملتی که نسبت به تصرف یا تجزیه قلمروی خود بیاعتنا شود نخستین قدمها را به سوی زوال برداشته است. «فضیلت میهندوستی» در اینجا مهم میشود، فضیلتی که شهروندان را از منافع فردی بیرون میکشد و امر عمومی و جمعی را به آنها یادآور میشود. به طور مداوم باید این احساس مسئولیت نسبت به خاک و حاکمیت و حق نسبت به آن را در شهروندان تقویت کرد. وضعیت مدرنیته متأخر خصوصاً به گونهای است که به راحتی شهروندان در منافع فردی غرق میشوند و به امر عمومی بیاعتنا. دقیقاً همینجاست که باید بر برخی یادبودها و خاطرهها تأکید کرد، مثلاً بر سالروز آزادسازی خرمشهر. تذکر هر ساله این مقاومت یعنی زنده نگه داشتن فضیلت مقاومت، ایثار و همبستگی در میان شهروندان.
[…]. روشنفکر و فعال سیاسی که از قضا ندانسته تحت تأثیر نظریات انتقادی چپ قرار دارد تصور میکند مبارزه با هر «اسطوره»ای به هر شکلی، به رهایی منجر میشود. از قضا ما برای ساختن زندگی جمعی نیاز به اسطوره داریم! منتها اسطورهها را باید به شکلی خردمندانه در خدمت خیر عمومی درآورد. «اسطوره میهن» و مدافعانش از قضا شرط لازم و نه کافی داشتن سامان سیاسی مطلوب است. این اسطوره نه تنها لازم است که حتی رمانتیسمی که پیرامون آن شکل میگیرد هم تا جایی که به نفرت علیه نژاد یا قومی خاص منجر نشود و تنها در خدمت تهییج حس ایثار و همبستگی باشد، مطلوب است. اما روشنفکر اپوزیسیونی ما […] تصور میکند باید با هر اسطورهای بجنگد. اگر چه او به بیان دقیقتر با اسطوره میهن میجنگند و یواشکی «اسطوره مبارزان راه آزادی» را از در عقب قاچاق میکند. این مبارزان راه آزادی، میهن ندارند، و برای چیزی انتزاعی به نام آزادی مبارزه میکنند. روشنفکر اپوزیسیونی چه قبل انقلاب و چه بعد انقلاب هیچ وقت نفهمید آزادی به معنای مدرن نتیجه استقرار دولت مدرن است (و از قضا او دنبال همین آزادی به معنای مدرن است و نه آزادی یونانی و رومی و غیره) و دولت مدرن اساسش چنانکه گفتم حاکمیت بر قلمرو است. […]
✍🏼 #بابک_مینا
🔗 منبع و نوشتۀ کامل
#میهندوستی #مرز #خرمشهر #اسطوره
@Jaryaann
[…]. فلسفه سیاسی مدرن به ما یاد میدهد که برای تأسیس سیاست مدرن از کف باید آغاز کنیم: نخستین هدف دولت حفظ امنیت شهروندان است. برای پی نهادن دولت مدرن نخست باید این اصل پذیرفته شود که صیانت نفس ساکنان یک قلمرو، فوریترین هدف سامان سیاسی است. دولت اگر نباشد، وضعیت جامعه به سوی جنگ همه علیه همه میرود، این دولت است که ما را به سوی وضعی مدنی هدایت میکند. بنابراین وجود دولت ضروری است. حال این دولت چیست؟ اولیهترین، فیزیکیترین و ملموسترین ما به ازای بیرونی دولت حاکمیت آن بر یک قلمروی مشخصِ دارایِ جمعیت است. بدون حاکمیت بر قلمرو، دولتی وجود ندارد، چنانکه مثلاً «دولت فلسطین» هنوز وجود ندارد. وقتی جمعیتی بیدولت باشد، گوشت قربانی خواهد بود چنانکه میبینید فلسطینیان و در دورهای مردم سوریه چنین بودند. بنابراین «زمین» پایه فیزیکی دولت است و وجود دولت شرط لازم تأمین امنیت. برای تأسیس سیاست مدرن اول این اصل باید پذیرفته شود که دولت بر یک قلمرو مشخص که ایران نام دارد حاکمیت دارد و این حاکمیت خدشهناپذیر است و در برابر خدشهدار شدن آن باید با همه وجود مقاومت کرد.
خوب، حال برای اینکه این بنیاد مهم حفظ شود نیاز داریم شهروندان را مسئول و حساس نسبت به «خاک» بار بیاوریم. ملتی که نسبت به تصرف یا تجزیه قلمروی خود بیاعتنا شود نخستین قدمها را به سوی زوال برداشته است. «فضیلت میهندوستی» در اینجا مهم میشود، فضیلتی که شهروندان را از منافع فردی بیرون میکشد و امر عمومی و جمعی را به آنها یادآور میشود. به طور مداوم باید این احساس مسئولیت نسبت به خاک و حاکمیت و حق نسبت به آن را در شهروندان تقویت کرد. وضعیت مدرنیته متأخر خصوصاً به گونهای است که به راحتی شهروندان در منافع فردی غرق میشوند و به امر عمومی بیاعتنا. دقیقاً همینجاست که باید بر برخی یادبودها و خاطرهها تأکید کرد، مثلاً بر سالروز آزادسازی خرمشهر. تذکر هر ساله این مقاومت یعنی زنده نگه داشتن فضیلت مقاومت، ایثار و همبستگی در میان شهروندان.
[…]. روشنفکر و فعال سیاسی که از قضا ندانسته تحت تأثیر نظریات انتقادی چپ قرار دارد تصور میکند مبارزه با هر «اسطوره»ای به هر شکلی، به رهایی منجر میشود. از قضا ما برای ساختن زندگی جمعی نیاز به اسطوره داریم! منتها اسطورهها را باید به شکلی خردمندانه در خدمت خیر عمومی درآورد. «اسطوره میهن» و مدافعانش از قضا شرط لازم و نه کافی داشتن سامان سیاسی مطلوب است. این اسطوره نه تنها لازم است که حتی رمانتیسمی که پیرامون آن شکل میگیرد هم تا جایی که به نفرت علیه نژاد یا قومی خاص منجر نشود و تنها در خدمت تهییج حس ایثار و همبستگی باشد، مطلوب است. اما روشنفکر اپوزیسیونی ما […] تصور میکند باید با هر اسطورهای بجنگد. اگر چه او به بیان دقیقتر با اسطوره میهن میجنگند و یواشکی «اسطوره مبارزان راه آزادی» را از در عقب قاچاق میکند. این مبارزان راه آزادی، میهن ندارند، و برای چیزی انتزاعی به نام آزادی مبارزه میکنند. روشنفکر اپوزیسیونی چه قبل انقلاب و چه بعد انقلاب هیچ وقت نفهمید آزادی به معنای مدرن نتیجه استقرار دولت مدرن است (و از قضا او دنبال همین آزادی به معنای مدرن است و نه آزادی یونانی و رومی و غیره) و دولت مدرن اساسش چنانکه گفتم حاکمیت بر قلمرو است. […]
✍🏼 #بابک_مینا
🔗 منبع و نوشتۀ کامل
#میهندوستی #مرز #خرمشهر #اسطوره
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️گفتوگو با حمیدرضا محمدی، بنیانگذار #گنجور دربارۀ داستان شکلگیری و تکامل این وبگاه
گنجور گونهای خویشکاری فرهنگی است که بیصدا اما پیوسته، طی سالها به ثبت، ترویج و تحلیل #ادب_پارسی پرداخته و اکنون به بخشی از حافظه جمعی ایرانیان و فارسیزبانان تبدیل شده است؛ مصداق:
#تو_یکی_نهی_هزاری_تو_چراغ_خود_برافروز
◀️ دیدن نسخه کامل این گفتوگو
⬅️ وبگاه گنجور
@Jaryaann
گنجور گونهای خویشکاری فرهنگی است که بیصدا اما پیوسته، طی سالها به ثبت، ترویج و تحلیل #ادب_پارسی پرداخته و اکنون به بخشی از حافظه جمعی ایرانیان و فارسیزبانان تبدیل شده است؛ مصداق:
#تو_یکی_نهی_هزاری_تو_چراغ_خود_برافروز
◀️ دیدن نسخه کامل این گفتوگو
⬅️ وبگاه گنجور
@Jaryaann
🔘 آنچه در سیاهی قتل دردناک #الهه_حسیننژاد نوری به دل میتاباند، دلنگرانی چندین روزهٔ جمع گستردهای از ایرانیان برای این دختر و تلاششان برای یافتنش و سرانجام، اندوه گستردهشان برای مرگ اوست؛ تبلوری از یک #ملت_همبسته که احساس همسرنوشتی میکنند؛ گویی دختری را که آشنای خودشان بوده، گم کردند و حالا خبر مرگش را میشنوند و سوگی عمومی را تجربه میکنند.
@Jaryaann
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❗️رضایت و توافق، ضرورت هر رابطه انسانی در هر سطحی است.
این روزها در فضای مجازی بحث تجاوز و آزار جنسی دوباره مطرح شده است. آزار جنسی طیف وسیعی از رفتار آزاردهنده است که انتهای آن تجاوز است اما حتی خیره شدن به اندام، ایجاد ناامنی روانی، آزار کلامی، مزاحمتهای خیابانی و لمس کردن فرد، همگی گونههایی از آزار جنسی هستند که باید با آنها مقابله کرد.
شاید اگر این آگاهی عمومی در جامعه وجود داشته باشد که مبنا و اساس هر سطحی از رابطه جنسی، مانند هر ارتباط انسانی دیگری، «توافق» طرفین است «بخشی» از این حوادث ناگوار پیش نیاید. حوادثی که آثار مخربشان تا سالها بر جسم و روان قربانیان میماند.
🔺 اين ويدئو به خوبی نشان میدهد که «توافق داشتن» طرفين بر سر رابطه جنسى دقيقاً يعنى چه.
🔄 با همرسانی این ویدئو و محتوای آموزشی مناسب کمک کنیم تا این آگاهی و حساسیت در جامعه افزایش یابد و بهجای سرزنش و ملامت قربانیان تجاوز، جلوی بازتولید و تکثیر رفتار متجاوزانه را بگیریم.
منبع
دوبله: میدان
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
این روزها در فضای مجازی بحث تجاوز و آزار جنسی دوباره مطرح شده است. آزار جنسی طیف وسیعی از رفتار آزاردهنده است که انتهای آن تجاوز است اما حتی خیره شدن به اندام، ایجاد ناامنی روانی، آزار کلامی، مزاحمتهای خیابانی و لمس کردن فرد، همگی گونههایی از آزار جنسی هستند که باید با آنها مقابله کرد.
شاید اگر این آگاهی عمومی در جامعه وجود داشته باشد که مبنا و اساس هر سطحی از رابطه جنسی، مانند هر ارتباط انسانی دیگری، «توافق» طرفین است «بخشی» از این حوادث ناگوار پیش نیاید. حوادثی که آثار مخربشان تا سالها بر جسم و روان قربانیان میماند.
🔺 اين ويدئو به خوبی نشان میدهد که «توافق داشتن» طرفين بر سر رابطه جنسى دقيقاً يعنى چه.
🔄 با همرسانی این ویدئو و محتوای آموزشی مناسب کمک کنیم تا این آگاهی و حساسیت در جامعه افزایش یابد و بهجای سرزنش و ملامت قربانیان تجاوز، جلوی بازتولید و تکثیر رفتار متجاوزانه را بگیریم.
منبع
دوبله: میدان
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
کورتکس مغزی و توسعهنیافتگی!
بهتازگی سخنان تأسفآوری از محسن رنانی شنیدم درباره مقایسهٔ اندازهٔ ضخامت کورتکس مغزی ایرانیان و اروپاییها و تبیین توسعهنیافتگی ایرانیان بر اساس این معیار. بهراستی برای من شگفتیآور بود که هنوز کسانی هستند که بر مبنای تئوریهای قرن نوزدهمی مسئلهٔ توسعه را تبیین میکنند. سخنان رنانی شباهتی غریب دارد با آن چیزی که به نژادپرستی زیستی یا راسیسم بیولوژیک مشهور است، یعنی توضیح تکامل ذهنی و فرهنگی گروههای قومی و نژادی بر اساس ویژگیهای زیستشناسانه مثل اندازهٔ مغز و حجم جمجمه و مانند آن. راسیسم بیولوژیک حتی در بین دانشمندان نازی هم مخالفانی جدی داشت؛ چون بر برداشتی سطحی و خطی از زیستشناسی تکاملی و انواع دیگری از شبهعلم مبتنی بود. عجیبتر اینکه چنین سخنان مضحکی از دهان یک «متخصص» توسعه صادر میشود. هرکس دو واحد درسی دربارهٔ توسعه گذرانده باشد میداند توسعهنیافتگی اصلاً بحثی مربوط به ویژگیهای فردی نیست که بتوان با توسل به مثلاً زیستشناسی، ژنتیک، علوم شناختی و روانشناسی آن را توضیح داد. مسئلهٔ توسعه (که خود این مفهوم امروزه دچار تحول جدی شده است و رویکردهای خطی به آن تا حد زیادی مورد تردید جدی قرار گرفتهاند) مبتنی بر مجموعهای از فاکتورهای تاریخی، سیاسی، جغرافیایی، و بینالمللی است که از قضا بخش مهمی از آنها ساختاری و ناظر به تحولات کلاناند و نه ارادهها و تصمیمگیریهای فردی شهروندان.
وانگهی، افکار و گفتمانهای سیاسی بر اساس مفید و مؤثر بودنشان برای خیر جمعی اهمیت دارند نه لزوماً انطباقشان بر حقیقتهای علمی و انتزاعی. این درسی است که از فیلسوف سیاسی بزرگی چون هانا آرنت (و بسیاری اندیشمندان بزرگ دیگر) آموختهایم. به بیان دیگر، حتی بر فرض اینکه «علمیبودن» یک گزاره را بپذیریم، باید پیوند و ارتباط آن با خیر جمعی و نقش آن را در ایجاد تحولی سازنده در حوزهٔ سیاسی و اجتماعی بسنجیم و سپس آن را بر زبان جاری کنیم. بر این اساس، باید از این دوست «متخصص» توسعه پرسید ایراد این سخنان چه فایدهای برای خیر عمومی دارد؟ آیا هدف از بیان چنین سخنان غیرسازندهای تحقیر مردم ایران و منحرفساختن اذهان عمومی از مسببان واقعی توسعهنیافتگی ایران نیست؟
✍️ #احمد_بستانی
عضو هیئت علمی علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی
🔗 منبع
#خودخوارانگاری
@Jaryaann
بهتازگی سخنان تأسفآوری از محسن رنانی شنیدم درباره مقایسهٔ اندازهٔ ضخامت کورتکس مغزی ایرانیان و اروپاییها و تبیین توسعهنیافتگی ایرانیان بر اساس این معیار. بهراستی برای من شگفتیآور بود که هنوز کسانی هستند که بر مبنای تئوریهای قرن نوزدهمی مسئلهٔ توسعه را تبیین میکنند. سخنان رنانی شباهتی غریب دارد با آن چیزی که به نژادپرستی زیستی یا راسیسم بیولوژیک مشهور است، یعنی توضیح تکامل ذهنی و فرهنگی گروههای قومی و نژادی بر اساس ویژگیهای زیستشناسانه مثل اندازهٔ مغز و حجم جمجمه و مانند آن. راسیسم بیولوژیک حتی در بین دانشمندان نازی هم مخالفانی جدی داشت؛ چون بر برداشتی سطحی و خطی از زیستشناسی تکاملی و انواع دیگری از شبهعلم مبتنی بود. عجیبتر اینکه چنین سخنان مضحکی از دهان یک «متخصص» توسعه صادر میشود. هرکس دو واحد درسی دربارهٔ توسعه گذرانده باشد میداند توسعهنیافتگی اصلاً بحثی مربوط به ویژگیهای فردی نیست که بتوان با توسل به مثلاً زیستشناسی، ژنتیک، علوم شناختی و روانشناسی آن را توضیح داد. مسئلهٔ توسعه (که خود این مفهوم امروزه دچار تحول جدی شده است و رویکردهای خطی به آن تا حد زیادی مورد تردید جدی قرار گرفتهاند) مبتنی بر مجموعهای از فاکتورهای تاریخی، سیاسی، جغرافیایی، و بینالمللی است که از قضا بخش مهمی از آنها ساختاری و ناظر به تحولات کلاناند و نه ارادهها و تصمیمگیریهای فردی شهروندان.
وانگهی، افکار و گفتمانهای سیاسی بر اساس مفید و مؤثر بودنشان برای خیر جمعی اهمیت دارند نه لزوماً انطباقشان بر حقیقتهای علمی و انتزاعی. این درسی است که از فیلسوف سیاسی بزرگی چون هانا آرنت (و بسیاری اندیشمندان بزرگ دیگر) آموختهایم. به بیان دیگر، حتی بر فرض اینکه «علمیبودن» یک گزاره را بپذیریم، باید پیوند و ارتباط آن با خیر جمعی و نقش آن را در ایجاد تحولی سازنده در حوزهٔ سیاسی و اجتماعی بسنجیم و سپس آن را بر زبان جاری کنیم. بر این اساس، باید از این دوست «متخصص» توسعه پرسید ایراد این سخنان چه فایدهای برای خیر عمومی دارد؟ آیا هدف از بیان چنین سخنان غیرسازندهای تحقیر مردم ایران و منحرفساختن اذهان عمومی از مسببان واقعی توسعهنیافتگی ایران نیست؟
✍️ #احمد_بستانی
عضو هیئت علمی علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی
🔗 منبع
#خودخوارانگاری
@Jaryaann
▫️رنجوری
آنچه در پی میآید فراتر از آموزههای شناختهشدهٔ صوفیان است؛ نه پیوندی با زهد زاهدانه دارد و نه با چلهنشینی و گوشهنشینی، با اندیشهٔ کار و کوشش و پویایی هم سر ناسازگاری ندارد و همیشه بخشی از جهانبینی برخی از ایرانیان بوده است. در جهان یکنواخت و آهستهرفتار زمان کهن چنین بود، چه رسد به زمانهٔ شتابان ما. اکنون ما در جهانی پیچپیچ و رنگارنگ و گونهگون به سر میبریم و میدانیم جهان هیچگاه این اندازه «چیز» برای عرضه به انسان نداشته است. خواستنیها بیاندازهاند و همین باعث شده تا «خشنودی» و «خرسندی» (رضایت) روزبهروز دورتر برود و دستنیافتنیتر باشد، شاید بیش از آنچه در گذشته بود.
«همهٔ رنجها از آن میخیزد که چیزی خواهی و آن میسّر نشود و چون نخواهی، رَنج نمانَد. (فیهمافیه، گزیده دکتر موحد، حکایت ۴۸)
چنین آموزههایی از زبان #بودا هم نقل شده است. همچنین در اندرزنامهٔ اردشیر بابکان درباره عادت شدن لذتگیری و خوشگذرانی آمده است: «از آن پس خوشیها رنگ کار جدی به خود گیرد نه مایهٔ شادی شود، و از آنها رنج پدید آید نه آسایش.» (نشر فرهنگ معاصر، چاپ اول، ص ۹۵)
جملهٔ بیقراریت از طلب قرار توست
طالب بیقرار شو تا که قرار آیدت
(غزلیات شمس، غزل ۳۲۳)
چکیده آنکه گاهی باید باید خود و جهان را از دور دید و آرام گرفت. و این البته فرق میکند با بیکاری و بطالت و کوتهبینی و آیندهنانگری. این آموزهها شاید به کار انسان گرسنه نیاید (شاید نه، بیگمان به کار انسان گرسنه نمیآید)، اما به کار کسانی که گرسنه و برهنه نیستند میآید؛ به کار آنانی که به قول #ابوسعید_ابوالخیر از نانی و خُلقانی (پوشاکی کهنه) و ویرانی (مسکن) و جانانی (دلبر) برخوردارند میآید.
✍🏼 #عباس_سلیمی_آنگیل
🔗 کانال تلگرام برکنار
#خشنودی #مولانا #آز
@Jaryaann
آنچه در پی میآید فراتر از آموزههای شناختهشدهٔ صوفیان است؛ نه پیوندی با زهد زاهدانه دارد و نه با چلهنشینی و گوشهنشینی، با اندیشهٔ کار و کوشش و پویایی هم سر ناسازگاری ندارد و همیشه بخشی از جهانبینی برخی از ایرانیان بوده است. در جهان یکنواخت و آهستهرفتار زمان کهن چنین بود، چه رسد به زمانهٔ شتابان ما. اکنون ما در جهانی پیچپیچ و رنگارنگ و گونهگون به سر میبریم و میدانیم جهان هیچگاه این اندازه «چیز» برای عرضه به انسان نداشته است. خواستنیها بیاندازهاند و همین باعث شده تا «خشنودی» و «خرسندی» (رضایت) روزبهروز دورتر برود و دستنیافتنیتر باشد، شاید بیش از آنچه در گذشته بود.
«همهٔ رنجها از آن میخیزد که چیزی خواهی و آن میسّر نشود و چون نخواهی، رَنج نمانَد. (فیهمافیه، گزیده دکتر موحد، حکایت ۴۸)
چنین آموزههایی از زبان #بودا هم نقل شده است. همچنین در اندرزنامهٔ اردشیر بابکان درباره عادت شدن لذتگیری و خوشگذرانی آمده است: «از آن پس خوشیها رنگ کار جدی به خود گیرد نه مایهٔ شادی شود، و از آنها رنج پدید آید نه آسایش.» (نشر فرهنگ معاصر، چاپ اول، ص ۹۵)
جملهٔ بیقراریت از طلب قرار توست
طالب بیقرار شو تا که قرار آیدت
(غزلیات شمس، غزل ۳۲۳)
چکیده آنکه گاهی باید باید خود و جهان را از دور دید و آرام گرفت. و این البته فرق میکند با بیکاری و بطالت و کوتهبینی و آیندهنانگری. این آموزهها شاید به کار انسان گرسنه نیاید (شاید نه، بیگمان به کار انسان گرسنه نمیآید)، اما به کار کسانی که گرسنه و برهنه نیستند میآید؛ به کار آنانی که به قول #ابوسعید_ابوالخیر از نانی و خُلقانی (پوشاکی کهنه) و ویرانی (مسکن) و جانانی (دلبر) برخوردارند میآید.
✍🏼 #عباس_سلیمی_آنگیل
🔗 کانال تلگرام برکنار
#خشنودی #مولانا #آز
@Jaryaann
Forwarded from دغدغههای محیط زیستی و دانشگاهی - حسین آخانی (Hossein Akhani)
واکنش یک استاد دانشگاه به خبر ممنوعیت سگگردانی در شهر/ بهجای ممنوعیت قانون سگداری وضع کنید
https://khabaronline.ir/xnDJP
https://khabaronline.ir/xnDJP
www.khabaronline.ir
واکنش یک استاد دانشگاه به خبر ممنوعیت سگگردانی در شهر/ بهجای ممنوعیت قانون سگداری وضع کنید
طی روزهای گذشته دادستان تعدادی از شهرها و روستاهای کشور اعلام کردند، سگ گردانی در معابر عمومی ممنوع است. حسین آخانی استاد دانشگاه تهران سالها است که درخصوص نگهداری از حیوانات در خانه و البته غذا رسانی به حیوانات بلاصاحب نکاتی را ارائه میکند، او حالا به…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
❗️گزارش هشداردهندهٔ زینب رحیمی، (خبرنگار روزنامهٔ شرق) از تلاشها برای قربانی کردن #باغ_گیاهشناسی_ملی با ساخت و ساز غیرمجاز در حریم آن (این خبرنگار افشا کرده که پس از انتشار این گزارش پیامهای تهدیدآمیزی را دریافت کرده است.)
#جنگلزدایی #تهران
@Jaryaann
#جنگلزدایی #تهران
@Jaryaann
📱 راهنمای جامع استفاده از گوشی، تبلت و تلویزیون برای کودک و نوجوان: سن شروع، مدتزمان مناسب و راهکارهای مدیریت
بسیاری از والدین، سرگرم کردن کودک با گوشی و تبلت را راهکاری در فرزندپروری قلمداد میکنند، اما نمیدانند این چه ستمی در حق اوست. در این مطلب، با نکات کلیدی برای چگونگی استفاده کودکان و نوجوانان از گوشی، تبلت و تلویزیون آشنا میشویم.
👈🏼 خواندن مطلب در وبگاه
🔗 نوشدارو
#دیجیتال_فرهنگی #کودکان
@Jaryaann
بسیاری از والدین، سرگرم کردن کودک با گوشی و تبلت را راهکاری در فرزندپروری قلمداد میکنند، اما نمیدانند این چه ستمی در حق اوست. در این مطلب، با نکات کلیدی برای چگونگی استفاده کودکان و نوجوانان از گوشی، تبلت و تلویزیون آشنا میشویم.
👈🏼 خواندن مطلب در وبگاه
🔗 نوشدارو
#دیجیتال_فرهنگی #کودکان
@Jaryaann
Forwarded from پویش فکری توسعه
🔶 پوزشخواهم، چون توسعهخواهم!
✍️ محسن رنانی
🔹 این نوشتار درباره متن و حواشی سخنان «دو و نیم دقیقهای» من در مراسم رونمایی از کتابهای «روایت توسعه» است و دو بخش دارد:
✅ یک: توضیح و پوزشخواهی درباره آنچه گفتهام؛
✅ دو: سپاسگزاری از نقدها و زنهاردهی درباره برخی روندهای جامعه ما.
🔹 آنانکه فقط میخواهند علت (نه دلیل) آن سخنان و منبع آن را بدانند، فقط بخش اول را بخوانند. آنانکه حوصله بیشتری دارند و درباره نوع واکنشها و معنای اجتماعی آنها حساسشدهاند، بخشدوم را هم بخوانند.
🟠 بخشاول: توضیح و پوزشخواهی
🔹 افراد بههمان میزانی که سخنشان در جامعه بیشتر دیده و شنیده میشود، بیشتر باید در سخنگفتن دقت کنند و از هیجان در سخن بپرهیزند. این همان اصلی است که متاسفانه من رعایت نکردم. در آن نشست اصولا قرار نبود من تحلیل کنم، بلکه قرار بود بهعنوان دبیرعلمی روایتهای توسعه، خیلی کوتاه و در چند دقیقه، درباره روند استخراج آن روایتها گزارشی به جمع ارایهکنم. اما در توضیح دشواری کار و نیز ضرورت نگاه بلندمدت، هم به فهم توسعه و هم به فرایند توسعه، مثالی آوردم تا بگویم توسعه دارای ابعاد بسیار زیادی است که برخی از آن ابعاد ممکن است بسیار زمانبر و بیننسلی باشد. مسئله تاثیر تحولات فرهنگی بر ضخامت کورتکس مغزی را هم فقط به عنوان نمونه اشاره کردم و چون فرصت نبود عبور کردم. روشن است که کسی که در همان صحبت کوتاه دارد تاکید میکند که توسعه ابعاد بیشمار دارد، از آوردن آن مثال قصدش این نیست که بگوید ضخامت کورتکس مغزی یگانه عامل توسعهیافتگی است.
🔹 ازاینگذشته سابقه من به عنوان کسی که در سیسال گذشته مروج «نظریه نهادگرایی» بوده است، نشان میدهد که نقش فرهنگ، الگوهای رفتاری و نهادها را در شکلگیری توسعه، تعیینکنندهتر از هر چیزی میدانم. بههمینترتیب بهعنوان معلمی که در زمینه عقلانیت، مقاله و کتاب و پایاننامه دارم، در جاهای متعدد بیان کردهام که توسعه حاصل عقلانیت است نه هوش ژنتیک و عقلانیت نیز بر بسترهای اجتماعی و فرهنگی شکل میگیرد؛ و از قضا تاکید کردهام که جامعهای ممکن است هوش ژنتیک بالا داشته باشد اما عقلانیتش پایین باشد و برعکس.
🔹 فراتر از این، سالهاست که بر نقش سرمایه اجتماعی در سطح کلان و «مهارت همشنوی» (دیالوگ) در سطح خُرد، بهعنوان پیششرطهای توسعه تاکید داشتهام و با تمرکز بر ضرورت سرمایهگذاری بر مهارتهای اجتماعی در دوران کودکی، به روشهای هوشمحور، حافظهمحور و رقابتمحور آموزش و پرورش تاختهام.
🔹 بنابراین روشن است که چنین فردی یکشبه خوابنما نمیشود و معتقد نمیشود که عامل اصلی توسعه ضخامت کورتکس مغزی است.
🔹 اما آنچه درباره ضخامت کورتکس مغزی اروپائیان گفتهام تماماً برگرفته از نوشتههای محققی است به نام جوزف هنریش (Joseph Henrich) که استاد زیستشناسی تکاملی دانشگاه هاروارد است و در اقتصاد و روانشناسی هم دستی دارد. او در سالهای اخیر تحقیقات گستردهای درباره رابطه تحولات فرهنگی و اجتماعی با مسائل زیستی و تکاملی انسانی دارد. از قضا بهترین منبع او در این زمینه، که تقریبا جمعبندی مطالعات او در این زمینه را ارائه میکند، کتابی است که به فارسی هم ترجمه شده است و میتواند برای فهم فرایندهای پنهان توسعه، بسیار روشنگر باشد (کتاب انسان کژگونه، نوشته ژورف هنریچ، ترجمه محسن عسگری جهقی، انتشارات نیماژ، ۱۴۰۱).
🔹 و البته نکتهای که باید تاکید کنم این است که هنریش در مورد تغییرات کورتکس مغزی اروپائیان، در کنار عواملی مثل ازدواج فامیلی و چندهمسری، بیشازهمه بر تاثیر فراگیرشدن سوادآموزی و آموزش همگانی در اروپا از پانصدسال پیش (همزمان با شروع نهضت اصلاحات دینی) تاکید میکند. درواقع این آن نکتهای است من غفلت کردم و در سخنانم به آن اشاره نکردم و به اشتباه تاکیدم را بر مساله چندهمسری و ازدواج فامیلی نهادم.
🔹 و البته خود هنریش در جاهای متعددی تاکید میکند که: آنچه من میگویم (یعنی رابطه تحولات فرهنگی با تغییرات زیستشناختی و عصبشناختی اروپائیان و نهایتا رابطه این تغییرات با توسعه) بهعنوان قاعدهای برای همه جوامع یا کشورها قابل تعمیم نیست و من فقط دارم درباره تحولاتی که در اروپا رخ داد و اروپا را به این نقطه رساند توضیح میدهم؛ این بدین معنی نیست که همه کشورها باید مسیر اروپا را طیکنند. در واقع هنریش معتقد است تحولات اروپا فرایندی خارج از وضع طبیعی بشر بوده است و این تحولات، انسان غربی را به موجودی غریب تبدیل کرده است. بههمین دلیل هم نام کتابش را «عجیبترین آدمهای دنیا» گذاشته است:
(The WEIRDest People in the World)
🔹 که مترجم خوشذوق هم آن را به «انسانکژگونه» ترجمه کرده است.
🔹 و اکنون من (محسن رنانی) بر خود لازم میدانم...
📃 مطالعه متن کامل یادداشت
🔻 دریافت فایل PDF یادداشت
@pooyeshfekri
✍️ محسن رنانی
🔹 این نوشتار درباره متن و حواشی سخنان «دو و نیم دقیقهای» من در مراسم رونمایی از کتابهای «روایت توسعه» است و دو بخش دارد:
✅ یک: توضیح و پوزشخواهی درباره آنچه گفتهام؛
✅ دو: سپاسگزاری از نقدها و زنهاردهی درباره برخی روندهای جامعه ما.
🔹 آنانکه فقط میخواهند علت (نه دلیل) آن سخنان و منبع آن را بدانند، فقط بخش اول را بخوانند. آنانکه حوصله بیشتری دارند و درباره نوع واکنشها و معنای اجتماعی آنها حساسشدهاند، بخشدوم را هم بخوانند.
🟠 بخشاول: توضیح و پوزشخواهی
🔹 افراد بههمان میزانی که سخنشان در جامعه بیشتر دیده و شنیده میشود، بیشتر باید در سخنگفتن دقت کنند و از هیجان در سخن بپرهیزند. این همان اصلی است که متاسفانه من رعایت نکردم. در آن نشست اصولا قرار نبود من تحلیل کنم، بلکه قرار بود بهعنوان دبیرعلمی روایتهای توسعه، خیلی کوتاه و در چند دقیقه، درباره روند استخراج آن روایتها گزارشی به جمع ارایهکنم. اما در توضیح دشواری کار و نیز ضرورت نگاه بلندمدت، هم به فهم توسعه و هم به فرایند توسعه، مثالی آوردم تا بگویم توسعه دارای ابعاد بسیار زیادی است که برخی از آن ابعاد ممکن است بسیار زمانبر و بیننسلی باشد. مسئله تاثیر تحولات فرهنگی بر ضخامت کورتکس مغزی را هم فقط به عنوان نمونه اشاره کردم و چون فرصت نبود عبور کردم. روشن است که کسی که در همان صحبت کوتاه دارد تاکید میکند که توسعه ابعاد بیشمار دارد، از آوردن آن مثال قصدش این نیست که بگوید ضخامت کورتکس مغزی یگانه عامل توسعهیافتگی است.
🔹 ازاینگذشته سابقه من به عنوان کسی که در سیسال گذشته مروج «نظریه نهادگرایی» بوده است، نشان میدهد که نقش فرهنگ، الگوهای رفتاری و نهادها را در شکلگیری توسعه، تعیینکنندهتر از هر چیزی میدانم. بههمینترتیب بهعنوان معلمی که در زمینه عقلانیت، مقاله و کتاب و پایاننامه دارم، در جاهای متعدد بیان کردهام که توسعه حاصل عقلانیت است نه هوش ژنتیک و عقلانیت نیز بر بسترهای اجتماعی و فرهنگی شکل میگیرد؛ و از قضا تاکید کردهام که جامعهای ممکن است هوش ژنتیک بالا داشته باشد اما عقلانیتش پایین باشد و برعکس.
🔹 فراتر از این، سالهاست که بر نقش سرمایه اجتماعی در سطح کلان و «مهارت همشنوی» (دیالوگ) در سطح خُرد، بهعنوان پیششرطهای توسعه تاکید داشتهام و با تمرکز بر ضرورت سرمایهگذاری بر مهارتهای اجتماعی در دوران کودکی، به روشهای هوشمحور، حافظهمحور و رقابتمحور آموزش و پرورش تاختهام.
🔹 بنابراین روشن است که چنین فردی یکشبه خوابنما نمیشود و معتقد نمیشود که عامل اصلی توسعه ضخامت کورتکس مغزی است.
🔹 اما آنچه درباره ضخامت کورتکس مغزی اروپائیان گفتهام تماماً برگرفته از نوشتههای محققی است به نام جوزف هنریش (Joseph Henrich) که استاد زیستشناسی تکاملی دانشگاه هاروارد است و در اقتصاد و روانشناسی هم دستی دارد. او در سالهای اخیر تحقیقات گستردهای درباره رابطه تحولات فرهنگی و اجتماعی با مسائل زیستی و تکاملی انسانی دارد. از قضا بهترین منبع او در این زمینه، که تقریبا جمعبندی مطالعات او در این زمینه را ارائه میکند، کتابی است که به فارسی هم ترجمه شده است و میتواند برای فهم فرایندهای پنهان توسعه، بسیار روشنگر باشد (کتاب انسان کژگونه، نوشته ژورف هنریچ، ترجمه محسن عسگری جهقی، انتشارات نیماژ، ۱۴۰۱).
🔹 و البته نکتهای که باید تاکید کنم این است که هنریش در مورد تغییرات کورتکس مغزی اروپائیان، در کنار عواملی مثل ازدواج فامیلی و چندهمسری، بیشازهمه بر تاثیر فراگیرشدن سوادآموزی و آموزش همگانی در اروپا از پانصدسال پیش (همزمان با شروع نهضت اصلاحات دینی) تاکید میکند. درواقع این آن نکتهای است من غفلت کردم و در سخنانم به آن اشاره نکردم و به اشتباه تاکیدم را بر مساله چندهمسری و ازدواج فامیلی نهادم.
🔹 و البته خود هنریش در جاهای متعددی تاکید میکند که: آنچه من میگویم (یعنی رابطه تحولات فرهنگی با تغییرات زیستشناختی و عصبشناختی اروپائیان و نهایتا رابطه این تغییرات با توسعه) بهعنوان قاعدهای برای همه جوامع یا کشورها قابل تعمیم نیست و من فقط دارم درباره تحولاتی که در اروپا رخ داد و اروپا را به این نقطه رساند توضیح میدهم؛ این بدین معنی نیست که همه کشورها باید مسیر اروپا را طیکنند. در واقع هنریش معتقد است تحولات اروپا فرایندی خارج از وضع طبیعی بشر بوده است و این تحولات، انسان غربی را به موجودی غریب تبدیل کرده است. بههمین دلیل هم نام کتابش را «عجیبترین آدمهای دنیا» گذاشته است:
(The WEIRDest People in the World)
🔹 که مترجم خوشذوق هم آن را به «انسانکژگونه» ترجمه کرده است.
🔹 و اکنون من (محسن رنانی) بر خود لازم میدانم...
📃 مطالعه متن کامل یادداشت
🔻 دریافت فایل PDF یادداشت
@pooyeshfekri
Pooyeshfekri
پوزشخواهم، چون توسعهخواهم! - پویش فکری توسعه
این نوشتار درباره متن و حواشی سخنان «دو و نیم دقیقهای» محسن رنانی در مراسم رونمایی از کتابهای «روایت توسعه» است.
🔘 سالها با هراس جنگ زیستیم و اکنون در معرض جنگی محدود هستیم که ممکن است گسترش بیابد. امیدواریم ایران عزیزمان و هموطنان نازنینمان از این پیچ حساس تاریخی با کمترین آسیب عبور کنند.
بههیچ وجه قصد دامن زدن به هراس عمومی را نداریم و از قضا پیشنهاد میکنیم اخبار را در حد نیاز و از منابع مطمئن دنبال کنید؛ چون این روزها در کنار میزان زیاد اخبار دروغ و انواع جنگهای روانی، حتی پیگیری میزان زیاد اخبار درست هم خود باعث تشویش و اضطراب بیش از حد میشود.
اما با توجه به اخبار و شواهد گوناگون، خطر را نباید دست کم گرفت و شایسته است که مردم در سراسر کشور و بهویژه تهران آمادگی کامل داشته باشند. در متنهای راهنما برای بحرانهای اینچنینی به این موارد تاکید میشود:
۱. دوری از شیشه پنجرهها و چسب زدن به شیشهها
۲. آمادهسازی کیف نجات: آب، چراغ قوه، کارت شناسایی، وسایل بهداشتی و دارویی، غذای سبک و پرانرژی (کنسرو، خرما، آجیل، شکلات تلخ، پودر ORS)، چاقوی چندکاره، سوت، رادیو، پاوربانک، باتری و شمع
۳. در صورت امکان رفتن به مناطق امن و پناهگاهها
۴. مراقبت از روان خود، اطرافیان و کودکان
مسئله تنها زنده ماندن و جان به در بردن از این شرایط نیست؛ چگونه بیرون آمدن از دل این بحران و جلوگیری از فرسودگی روانی نیز بسیار مهم است. راهنمای سلامت روان برای شرایط جنگ از سوی انجمن روانشناسی ایران در این زمینه سودمند است:
https://www.tgoop.com/iranpsyasso/2560
⬇️ این هم پیشنهاد شیوهٔ صحبت با کودکان در مورد جنگ برمبنای راهنمای یونیسف
https://www.tgoop.com/oveisiabbas/131
✨ با آرزوی رفع هر چه سریعتر سایهٔ جنگ، ناامنی و ویرانی از سر این سرزمین تاریخی و مردمان خوبش
@Jaryaann
بههیچ وجه قصد دامن زدن به هراس عمومی را نداریم و از قضا پیشنهاد میکنیم اخبار را در حد نیاز و از منابع مطمئن دنبال کنید؛ چون این روزها در کنار میزان زیاد اخبار دروغ و انواع جنگهای روانی، حتی پیگیری میزان زیاد اخبار درست هم خود باعث تشویش و اضطراب بیش از حد میشود.
اما با توجه به اخبار و شواهد گوناگون، خطر را نباید دست کم گرفت و شایسته است که مردم در سراسر کشور و بهویژه تهران آمادگی کامل داشته باشند. در متنهای راهنما برای بحرانهای اینچنینی به این موارد تاکید میشود:
۱. دوری از شیشه پنجرهها و چسب زدن به شیشهها
۲. آمادهسازی کیف نجات: آب، چراغ قوه، کارت شناسایی، وسایل بهداشتی و دارویی، غذای سبک و پرانرژی (کنسرو، خرما، آجیل، شکلات تلخ، پودر ORS)، چاقوی چندکاره، سوت، رادیو، پاوربانک، باتری و شمع
۳. در صورت امکان رفتن به مناطق امن و پناهگاهها
۴. مراقبت از روان خود، اطرافیان و کودکان
مسئله تنها زنده ماندن و جان به در بردن از این شرایط نیست؛ چگونه بیرون آمدن از دل این بحران و جلوگیری از فرسودگی روانی نیز بسیار مهم است. راهنمای سلامت روان برای شرایط جنگ از سوی انجمن روانشناسی ایران در این زمینه سودمند است:
https://www.tgoop.com/iranpsyasso/2560
⬇️ این هم پیشنهاد شیوهٔ صحبت با کودکان در مورد جنگ برمبنای راهنمای یونیسف
https://www.tgoop.com/oveisiabbas/131
✨ با آرزوی رفع هر چه سریعتر سایهٔ جنگ، ناامنی و ویرانی از سر این سرزمین تاریخی و مردمان خوبش
@Jaryaann