🔳 چرا توصیۀ انس با «سعدی» به ایرانیِ امروز؟
تخفیف سعدی از سوی کسانی چون دشتی و کسروی و حتی شاملو کافی بود تا انس با سعدی در برنامۀ رشد ادبی و فرهنگیِ قشری از جوانانِ دهههای غلبۀ ایدئولوژی در ایران (دهههای چهل و پنجاه و شصت) قرار نگیرد. برای برخی از ما، جادوی بیان شریعتی که «سعدی» را با درشتترین تعابیر مینواخت، اگر نه بهکلی مانع و رادع برای خواندنِ سعدی، اما به تعلیق درآوردندۀ انس با او بود؛ و البته «خواندن» چیزی است و «انس» چیزی دیگر. من در دوران جوانی بیشتر با مولوی و حافظ «انس» داشتم و سعدی را فقط حسبِ مورد «میخواندم». اینک با تجربۀ میانسالی مایلام انس با سعدی را به دوستان جوانتر توصیه کنم.
تا دیر نشده اشاره کنم؛ پس از حدود چهار دهه شبان-روزان زمان سپریکردن با این قلههای ادب و اندیشۀ فارسی، میتوانم بدون تردید و تعارف بگویم که کسی برایم جای حافظ را نمیگیرد؛ اما چرا دلدادگی به یکی از این دلبرانِ جهانِ سخن، مانع از انس با آن دیگران شود؟واقعاً چرا باید «پایبند یکی بود و از هزار برست»؟ 😊 حافظِ عزیزِ نازنین به جای خود، اما با انس حافظ مگر میشود دیوار کشید به دور ذوق ادبی و دروازۀ شهر آگاهی را به روی لشگر اندیشۀ سترگِ فردوسی بست، یا با شور و غوغای غزلیات مولوی کار نداشت، یا بیلطف بادۀ نقد و شک خیامی روحِ تردیدکننده را سیراب کرد، یا پای از وادیهایِ مصائب عطار پس کشید؟ با این همه پس چرا اکنون «انس با سعدی» این اندازه به چشم من توصیهکردنی است؟
شرح خصایص زبانِ نثر و شعر سعدی، و رهآوردی که تفرجکنانِ بوستان و گلستان این استاد سخن خواهند یافت، باشد به جای خود، که ارباب ادب در این باره بسیار فصیحتر از اشاراتِ صاحب این قلم گفتهاند و خواهند گفت؛ آنچه به سهم خود در اینجا به آن اشاره میکنم، «جامعیت» جهان تجربۀ وجودی در سعدی، و برخورداری از نوعی «تعادل» بهاری است که انیس با سعدی به دست خواهد آورد. توأمانی از سیاستورزی و عشقورزی و اخلاقورزی و معنویت و دیگردوستی، در زهدِ خشک درنغلتیدن و از اعتدال در کامجویی خارجنشدن، از لطفِ بیان و شوخی و گستاخیِ کنترلشده حظّ بردن و به هرزهدرایی نیافتادن، اینها است میوههای باغستان ادبی سعدی که به گمانم ایرانیِ امروز بدان نیازمند است. انس با سعدی نوعی استواری درون میآورد تا در برابر موجهای زمانه در هم نشکنی و زیر بار مصائب زمانه خم نشوی.
عطار اگر به اخلاق عارفانه میگراید، او را با شاهان و عرصۀ سیاست کار نیست. مولوی نیز اگر به تربیت نفس مریدانِ مستعد همت میگمارد، «از باد و بود و سرد عام» فراری است و از قدرت و «شهوت دنیا» میپرهیزد و در تماس با نهاد سیاست، از نوشتن توصیهنامه برای پرداخت وامی به نزدیکان فراتر نمیرود. فردوسی اگر اندیشۀ سیاسی به نظم میآورد و تحلیلِ مناسباتِ قدرتِ دادگرانه دغدغۀ اصلیش است، با اخلاق مردم کوچه کار ندارد و تیزکردنِ بازار عاشقی دون شأن او است...
اما سعدی نه خردگرایی با غلظت فردوسی است و نه نهنگ بحرپیمایی چون مولوی که هامون را ببلعد، نه تعصب دینی او را به درشتگوییِ کسی چون ناصر خسرو یا خاقانی کشانده است، و نه حتی چون حافظِ کمحرفِ گزیدهگویی که از یک حد بیشتر به شاه و عوام نزدیک نمیشود، و غالباً در دو سرِ وضعیتِ مودیِ: «شکافتن سقف فلک» یا «خلوتگزینی» و بسندگی به «صراحی می ناب و سفینۀ غزل» قرار دارد. سعدی در حد چشمگیری معتدل است؛ اگر نه بهکلی زدوده از تعصب، اما عصبیتِ گهگاهش به لطف آمیخته است. تماسش با نهاد سیاست بیش از بسیاری دیگر شاعرانِ بزرگ است، اما کوشیده است به مداحِ ارباب قدرت تبدیل نشود و در اوج اشتغال به نصیحت ارباب قدرت، خودفروخته و آخوندِ درباری نگردد.
انس با سعدی میتواند حداقلی و مداوم باشد. لازم نیست ششماهه و یکساله یک دور ختم سعدی اتفاق افتد، اگر حتی یک-دو غزل، یا یکی دو حکایت از سعدی، چاشنی تأملات شبانۀ فردی یا حتی پایانهفتۀ جمع کوچک دوستانه باشد، میتوان سالها سعدی خواند و همچنان چیزی برای این انسِ ادبی داشت، و التذاذ و پرورشی وجودی-روانشناختی را در این وانفسای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی تجربه کرد.
«مُمسک برای مال همهساله تنگدل
سعدی به روی دوست همهروزه خرم است»
✍🏼 #اردشیر_منصوری
🗓 یکم اردیبهشت ۱۴۰۳
🔗 منبع: کانال گفتارها
#سعدی
@Jaryaann
تخفیف سعدی از سوی کسانی چون دشتی و کسروی و حتی شاملو کافی بود تا انس با سعدی در برنامۀ رشد ادبی و فرهنگیِ قشری از جوانانِ دهههای غلبۀ ایدئولوژی در ایران (دهههای چهل و پنجاه و شصت) قرار نگیرد. برای برخی از ما، جادوی بیان شریعتی که «سعدی» را با درشتترین تعابیر مینواخت، اگر نه بهکلی مانع و رادع برای خواندنِ سعدی، اما به تعلیق درآوردندۀ انس با او بود؛ و البته «خواندن» چیزی است و «انس» چیزی دیگر. من در دوران جوانی بیشتر با مولوی و حافظ «انس» داشتم و سعدی را فقط حسبِ مورد «میخواندم». اینک با تجربۀ میانسالی مایلام انس با سعدی را به دوستان جوانتر توصیه کنم.
تا دیر نشده اشاره کنم؛ پس از حدود چهار دهه شبان-روزان زمان سپریکردن با این قلههای ادب و اندیشۀ فارسی، میتوانم بدون تردید و تعارف بگویم که کسی برایم جای حافظ را نمیگیرد؛ اما چرا دلدادگی به یکی از این دلبرانِ جهانِ سخن، مانع از انس با آن دیگران شود؟واقعاً چرا باید «پایبند یکی بود و از هزار برست»؟ 😊 حافظِ عزیزِ نازنین به جای خود، اما با انس حافظ مگر میشود دیوار کشید به دور ذوق ادبی و دروازۀ شهر آگاهی را به روی لشگر اندیشۀ سترگِ فردوسی بست، یا با شور و غوغای غزلیات مولوی کار نداشت، یا بیلطف بادۀ نقد و شک خیامی روحِ تردیدکننده را سیراب کرد، یا پای از وادیهایِ مصائب عطار پس کشید؟ با این همه پس چرا اکنون «انس با سعدی» این اندازه به چشم من توصیهکردنی است؟
شرح خصایص زبانِ نثر و شعر سعدی، و رهآوردی که تفرجکنانِ بوستان و گلستان این استاد سخن خواهند یافت، باشد به جای خود، که ارباب ادب در این باره بسیار فصیحتر از اشاراتِ صاحب این قلم گفتهاند و خواهند گفت؛ آنچه به سهم خود در اینجا به آن اشاره میکنم، «جامعیت» جهان تجربۀ وجودی در سعدی، و برخورداری از نوعی «تعادل» بهاری است که انیس با سعدی به دست خواهد آورد. توأمانی از سیاستورزی و عشقورزی و اخلاقورزی و معنویت و دیگردوستی، در زهدِ خشک درنغلتیدن و از اعتدال در کامجویی خارجنشدن، از لطفِ بیان و شوخی و گستاخیِ کنترلشده حظّ بردن و به هرزهدرایی نیافتادن، اینها است میوههای باغستان ادبی سعدی که به گمانم ایرانیِ امروز بدان نیازمند است. انس با سعدی نوعی استواری درون میآورد تا در برابر موجهای زمانه در هم نشکنی و زیر بار مصائب زمانه خم نشوی.
عطار اگر به اخلاق عارفانه میگراید، او را با شاهان و عرصۀ سیاست کار نیست. مولوی نیز اگر به تربیت نفس مریدانِ مستعد همت میگمارد، «از باد و بود و سرد عام» فراری است و از قدرت و «شهوت دنیا» میپرهیزد و در تماس با نهاد سیاست، از نوشتن توصیهنامه برای پرداخت وامی به نزدیکان فراتر نمیرود. فردوسی اگر اندیشۀ سیاسی به نظم میآورد و تحلیلِ مناسباتِ قدرتِ دادگرانه دغدغۀ اصلیش است، با اخلاق مردم کوچه کار ندارد و تیزکردنِ بازار عاشقی دون شأن او است...
اما سعدی نه خردگرایی با غلظت فردوسی است و نه نهنگ بحرپیمایی چون مولوی که هامون را ببلعد، نه تعصب دینی او را به درشتگوییِ کسی چون ناصر خسرو یا خاقانی کشانده است، و نه حتی چون حافظِ کمحرفِ گزیدهگویی که از یک حد بیشتر به شاه و عوام نزدیک نمیشود، و غالباً در دو سرِ وضعیتِ مودیِ: «شکافتن سقف فلک» یا «خلوتگزینی» و بسندگی به «صراحی می ناب و سفینۀ غزل» قرار دارد. سعدی در حد چشمگیری معتدل است؛ اگر نه بهکلی زدوده از تعصب، اما عصبیتِ گهگاهش به لطف آمیخته است. تماسش با نهاد سیاست بیش از بسیاری دیگر شاعرانِ بزرگ است، اما کوشیده است به مداحِ ارباب قدرت تبدیل نشود و در اوج اشتغال به نصیحت ارباب قدرت، خودفروخته و آخوندِ درباری نگردد.
انس با سعدی میتواند حداقلی و مداوم باشد. لازم نیست ششماهه و یکساله یک دور ختم سعدی اتفاق افتد، اگر حتی یک-دو غزل، یا یکی دو حکایت از سعدی، چاشنی تأملات شبانۀ فردی یا حتی پایانهفتۀ جمع کوچک دوستانه باشد، میتوان سالها سعدی خواند و همچنان چیزی برای این انسِ ادبی داشت، و التذاذ و پرورشی وجودی-روانشناختی را در این وانفسای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی تجربه کرد.
«مُمسک برای مال همهساله تنگدل
سعدی به روی دوست همهروزه خرم است»
✍🏼 #اردشیر_منصوری
🗓 یکم اردیبهشت ۱۴۰۳
🔗 منبع: کانال گفتارها
#سعدی
@Jaryaann
«نیکبخت کسی که مجلس جشن زندگی را پیش از پایان ترک کرد»
- الکساندر پوشکین (۱۷۹۹ تا ۱۸۳۷)
او را بزرگترین شاعر و پدر ادبیات مدرن روس خواندهاند. چنان دلباختۀ #سعدی بود که به او لقب «سعدی کوچک» داده بودند.
پوشکین بند آخر شاهکارش «یوگنی آنِگِین» را با ذکری از سعدی، در نهایتِ اندوه چنین سرود:
پوشکین در سفری به کریمه، پس از شنیدن داستان آبنمای کاخ حاکم که یادگار عشق ناکام او به ماریا و جوانمرگ شدن معشوق بود «فواره باغچهسرای» را با ارجاع به بوستان سعدی آغاز کرد، که تکرار همان بند بود.
ایدۀ زودگذر بودن دنیا، بارها در آثار پوشکین تحت تاثیر سعدی تکرار شده است.
🔗 منبع
🔻دو متن در همین رابطه:
۱. سعدی و پوشکین
۲. سعدی در آثار پوشکین
#صادرات_فرهنگی #زندگی #ناپایندگی
@Jaryaann
- الکساندر پوشکین (۱۷۹۹ تا ۱۸۳۷)
او را بزرگترین شاعر و پدر ادبیات مدرن روس خواندهاند. چنان دلباختۀ #سعدی بود که به او لقب «سعدی کوچک» داده بودند.
پوشکین بند آخر شاهکارش «یوگنی آنِگِین» را با ذکری از سعدی، در نهایتِ اندوه چنین سرود:
دور گذشت و آن زمانه دگر شد. دوستان دور شدند و همراهان درگذشتند، آنچنان که سعدی فرمود.
که دست زمان، هر چه را که بخشید بازپسستاند. نیکبخت آنکه مجلس جشن زندگی را پیش از پایان ترک کرد و جام شراب را تا بهآخر سرنکشید.
و رستگار باد کسیکه تا پایان رمان زندگی را نخواند.
پوشکین در سفری به کریمه، پس از شنیدن داستان آبنمای کاخ حاکم که یادگار عشق ناکام او به ماریا و جوانمرگ شدن معشوق بود «فواره باغچهسرای» را با ارجاع به بوستان سعدی آغاز کرد، که تکرار همان بند بود.
ایدۀ زودگذر بودن دنیا، بارها در آثار پوشکین تحت تاثیر سعدی تکرار شده است.
🔗 منبع
🔻دو متن در همین رابطه:
۱. سعدی و پوشکین
۲. سعدی در آثار پوشکین
#صادرات_فرهنگی #زندگی #ناپایندگی
@Jaryaann
🔘 «فرزانگی سعدی» و «چرا سعدی؟»
🎙 #مصطفی_ملکیان و دکتر بهرام پروین گنابادی
🗓 ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
📍بوکلند شیرازمال
➰هر کس به تماشایی: آیین بزرگداشت روز #سعدی
🔗 منبع
@Jaryaann
🎙 #مصطفی_ملکیان و دکتر بهرام پروین گنابادی
🗓 ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
📍بوکلند شیرازمال
➰هر کس به تماشایی: آیین بزرگداشت روز #سعدی
🔗 منبع
@Jaryaann
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✨ نمای زیبا و باشکوهی از قلۀ دماوند
(سفرنامه، #ناصرخسرو قبادیانی، قرن پنجم هجری)
(آثارالبلاد و اخبارالعباد، زکریابن محمدبن محمود قزوینی، قرن هفتم هجری)
🔗 منابع: ویدئو | متنها
#دماوند
@Jaryaann
«میان ری و آمل کوه دماوند است مانند گنبدی که آن را لواسان گویند و گویند بر سر آن چاهی است که نوشادر از آنجا حاصل میشود و گویند کبریت نیز.»
(سفرنامه، #ناصرخسرو قبادیانی، قرن پنجم هجری)
«علی بن رزین گوید با بعضی اتفاق نموده،عازم صعود قلهی دماوند شدیم و از زیر قله، نهر آبی زرد دیدیم که بیرون میآید و بوی کبریت میدهد. در پنج شبانهروز، بهزحمت تمام، بالا رفتیم و به قلهی کوه رسیدیم. قلهی کوه صد جریب مساحت داشت و ریگزار بود که قدم فرو رفتی و مرغ به قلهی او نرسیدی. و سرما در آنجا شدید بود. و هفتاد روزنه در قلهی کوه شمرده بودند که دود و کبریت از آنجا بیرون میآمده است و کبریت زرد مانند طلا در کنار این روزنهها دیده بودند، قدری هم از آن کبریت همراه داشته بودند. علی بن رزین گفته بود که از قلهی دماوند دریای خزر را مانند نهری دیدم و کوههای بلند را مانند تلی. و میان دماوند و دریای خزر بیست فرسنگ راه است.»
(آثارالبلاد و اخبارالعباد، زکریابن محمدبن محمود قزوینی، قرن هفتم هجری)
🔗 منابع: ویدئو | متنها
#دماوند
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠 ستون اصلی، ایران است!
«انسانورزی، حضور و بازیگری» و بعد سازوکار تحقق آنها که «حضور و ادب، اسلوب و آداب، و ساحت و عرصه» است مقولاتی انسانیاند و شرق و غرب و ملیت ندارد. هیچ آدمیزادهای از عرفان خالی نیست، فقط شرطش، فهم و تحویل گرفتن آن است. پیام کتاب این است که حکمت وجودی انسان روی زمین انسانورزی است. برای بازیگر شدن هم اول باید آدمهای باحضوری داشته باشید، البته به این معنی نیست که صد درصد جامعه باحضور باشد. ۵۱ درصد افراد جامعه باید برای خودشان حضور قائل باشند، چون آن ۵۱ درصد قاعده بازی را میریزند. کشور ما الان آدمهای باحضور دارد، اما متأسفانه به ۵۱ نمیرسد و به همین دلیل قاعده بازی را آنها نمینویسند.
🎙#فرهنگ_رجایی
در گفتوگو با احمد غلامی به مناسبت انتشار کتاب تازهاش: «حضور و بازیگری در امر سیاسی»
⬅ دیدن ویدیوی کامل گفتوگو
🔗 منبع: کانال شرق
#ایده_ایران #حضور #ایراندوستی
@Jaryaann
«انسانورزی، حضور و بازیگری» و بعد سازوکار تحقق آنها که «حضور و ادب، اسلوب و آداب، و ساحت و عرصه» است مقولاتی انسانیاند و شرق و غرب و ملیت ندارد. هیچ آدمیزادهای از عرفان خالی نیست، فقط شرطش، فهم و تحویل گرفتن آن است. پیام کتاب این است که حکمت وجودی انسان روی زمین انسانورزی است. برای بازیگر شدن هم اول باید آدمهای باحضوری داشته باشید، البته به این معنی نیست که صد درصد جامعه باحضور باشد. ۵۱ درصد افراد جامعه باید برای خودشان حضور قائل باشند، چون آن ۵۱ درصد قاعده بازی را میریزند. کشور ما الان آدمهای باحضور دارد، اما متأسفانه به ۵۱ نمیرسد و به همین دلیل قاعده بازی را آنها نمینویسند.
🎙#فرهنگ_رجایی
در گفتوگو با احمد غلامی به مناسبت انتشار کتاب تازهاش: «حضور و بازیگری در امر سیاسی»
⬅ دیدن ویدیوی کامل گفتوگو
🔗 منبع: کانال شرق
#ایده_ایران #حضور #ایراندوستی
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ هزینه مرگبار مد
❗️برخی لحظات فیلم حاوی صحنههای دلخراش است.
در ۲۴ آوریل ۲۰۱۳ ساختمان ۸ طبقه «رانا پلازا» (کارخانه تولید پوشاک برندهای معروفی چون بنتون، مَنگو، ورساچه، جو فرش، گوچی و پرادا) در داکای بنگلادش فروریخت؛ ۱۱۳۴ نفر جان باختند و حدود ۲۵۰۰ نفر زخمیشدند. نیمی از قربانیان زنان کارگری بودند که فرزندانشان نیز در طول روز در همان ساختمان نگهداری میشدند.
احتمال ریزش ساختمان یک روز قبل با توجه به ترکهای روی دیوار اعلامشده بود و در حالیکه بانک و فروشگاههای طبقه اول بلافاصله بسته شده بودند اما صاحبان کارگاهها هشدارها را نادیده گرفتند و کارگران تولیدیها را مجبور به حضور در ساختمان در روز بعد و کار در آن شرایط کردند تا مرگبارترین حادثه در صنعت پوشاک و همینطور ریزش ساختمان رخ دهد.
🔺پس از این فاجعه موجی از اعتراض نسبت به صنعت مد برخاست و پویشهایی با ایده #انقلاب_مد و با هدف #مدپایدار در سراسر جهان اجرا شد. هرسال نیز در اواخر آوریل به یاد جانباختگان رانا پلازا در #هفته_انقلاب_مد با تمرکز بیشتری به این موضوع پرداخته میشود.
منبع ویدئو: نیویورکتایمز
#مصرفگرایی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
❗️برخی لحظات فیلم حاوی صحنههای دلخراش است.
در ۲۴ آوریل ۲۰۱۳ ساختمان ۸ طبقه «رانا پلازا» (کارخانه تولید پوشاک برندهای معروفی چون بنتون، مَنگو، ورساچه، جو فرش، گوچی و پرادا) در داکای بنگلادش فروریخت؛ ۱۱۳۴ نفر جان باختند و حدود ۲۵۰۰ نفر زخمیشدند. نیمی از قربانیان زنان کارگری بودند که فرزندانشان نیز در طول روز در همان ساختمان نگهداری میشدند.
احتمال ریزش ساختمان یک روز قبل با توجه به ترکهای روی دیوار اعلامشده بود و در حالیکه بانک و فروشگاههای طبقه اول بلافاصله بسته شده بودند اما صاحبان کارگاهها هشدارها را نادیده گرفتند و کارگران تولیدیها را مجبور به حضور در ساختمان در روز بعد و کار در آن شرایط کردند تا مرگبارترین حادثه در صنعت پوشاک و همینطور ریزش ساختمان رخ دهد.
🔺پس از این فاجعه موجی از اعتراض نسبت به صنعت مد برخاست و پویشهایی با ایده #انقلاب_مد و با هدف #مدپایدار در سراسر جهان اجرا شد. هرسال نیز در اواخر آوریل به یاد جانباختگان رانا پلازا در #هفته_انقلاب_مد با تمرکز بیشتری به این موضوع پرداخته میشود.
منبع ویدئو: نیویورکتایمز
#مصرفگرایی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✨ایرانیان سرانجام نیکی را بر بدی پیروز میکنند!
«خیزشی که این سالها درباره #فردوسی و #شاهنامه آغاز شده است خود نشانه آن است که هرگاه ایرانی در بزنگاهی قرار میگرفته دست توسل به این کتاب دراز میکرده. اکنون در برابر برخورد با تمدن صنعتی، ما در چنین وضعی هستیم. چنانکه میدانیم محتوای شاهنامه نبرد نیکی با بدی است و "ایرانیان" سرانجام نیکی را بر بدی پیروز میکنند. میگوید: «مرا دین و دانش رهاند درست» شاهنامه نمیگذارد ایرانی در خواب غفلت باقی بماند.»
🗓 پنجم اردیبهشتماه، سالروز درگذشت استاد #محمدعلی_اسلامی_ندوشن
🔗 منبع: کانال دکتر اسلامی نُدوشن
#ایده_ایران
@Jaryaann
«خیزشی که این سالها درباره #فردوسی و #شاهنامه آغاز شده است خود نشانه آن است که هرگاه ایرانی در بزنگاهی قرار میگرفته دست توسل به این کتاب دراز میکرده. اکنون در برابر برخورد با تمدن صنعتی، ما در چنین وضعی هستیم. چنانکه میدانیم محتوای شاهنامه نبرد نیکی با بدی است و "ایرانیان" سرانجام نیکی را بر بدی پیروز میکنند. میگوید: «مرا دین و دانش رهاند درست» شاهنامه نمیگذارد ایرانی در خواب غفلت باقی بماند.»
🗓 پنجم اردیبهشتماه، سالروز درگذشت استاد #محمدعلی_اسلامی_ندوشن
🔗 منبع: کانال دکتر اسلامی نُدوشن
#ایده_ایران
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔺 امید را در معنای زندگی جستوجو کنیم.
در جامعهٔ ما اگر به پیرامون نگاه کنید، واقعیتی که میبینید، ناامیدی است. این ناامیدی را در همکاران هیئت علمی و فارغالتحصیلان هم میبینیم که بخشی از آنها مهاجرت میکنند. اما جامعهٔ ایرانی در عمل تا حدی امیدوار است.
🎙 #مقصود_فراستخواه
در گفتوگو با شبکه شرق - بخش سوم
🔗 منبع: شرق
⬅ تماشای گفتوگوی کامل
#وضعیت_امروز_جامعه_ما #امید #مهاجرت #معنا
@Jaryaann
در جامعهٔ ما اگر به پیرامون نگاه کنید، واقعیتی که میبینید، ناامیدی است. این ناامیدی را در همکاران هیئت علمی و فارغالتحصیلان هم میبینیم که بخشی از آنها مهاجرت میکنند. اما جامعهٔ ایرانی در عمل تا حدی امیدوار است.
🎙 #مقصود_فراستخواه
در گفتوگو با شبکه شرق - بخش سوم
🔗 منبع: شرق
⬅ تماشای گفتوگوی کامل
#وضعیت_امروز_جامعه_ما #امید #مهاجرت #معنا
@Jaryaann
جامعه مدنی، دولت و زندگی روزمره
جواد کاشی، موسسه رحمان
🎧 نشست «جامعه مدنی، دولت و زندگی روزمره»
🎙 #محمدجواد_کاشی
📆 ۳ اردیبهشت ۰۳
📍موسسۀ رحمان
🔗 منبع
#زندگی_روزمره #جامعه_مدنی
#وضعیت_امروز_جامعه_ما #آرمان
@Jaryaann
🎙 #محمدجواد_کاشی
📆 ۳ اردیبهشت ۰۳
📍موسسۀ رحمان
🔗 منبع
#زندگی_روزمره #جامعه_مدنی
#وضعیت_امروز_جامعه_ما #آرمان
@Jaryaann
📖 پیمودن صفحات مجازی و خواندن سرسری:
دوران خواندن عمیق به پایان رسیده است!
🔴 کاتبی که پس از اختراع ماشین چاپ، هنوز مشغول خطاطی بوده احتمالاً با خودش فکر میکرده «مشغول چه کار بیهودهای هستم!» امروزه نیز خیلی از آدمها وقتی مجبور میشوند متنی بنویسند که طولانیتر از سی کلمه است، چنین حسی پیدا میکنند. به خود میگویند: چه کسی متنی چنین طولانی را خواهد خواند؟ نکتۀ تلخ ماجرا این است که چندان اشتباه هم گمان نمیکنند. انسانها در خواندن متنهای طولانی به مشکل خوردهاند.
🔴 مجموعهای از ناشران، محققان، کتابداران و نویسندگان کشورهای گوناگون، چندی پیش، با انتشار «مانیفست خواندنِ لیوبلینا» اعلام کردند: خواندنِ دیجیتال در حال تخریب عادت «خواندن عمیق» در میان ماست. دستگاههای دیجیتال باعث شدهاند انسانهای امروزی، «بیشتر» از هر دورۀ دیگری در تاریخ بشریت بخوانند. اما آنها دیگر مانند قبل نمیخوانند. خواندن دیجیتال، به شکلی روزافزون، به تجربهای تکهتکه، کوتاهمدت، سطحی و گذرا تبدیل شده است. بنابراین شاید تعداد کلمات خیلی زیادی در روز بخوانیم، ولی همۀ آنها در قالب متنهای چند کلمهای یا نهایتاً چند خطی است. حال اگر بخواهیم همان تعداد کلمه را در قالب یک متن واحد بخوانیم، با دشواری بسیاری مواجه میشویم. زیرا درک متنی طولانی نیازمند مهارتهای «خواندن عمیق» است.
🔴 خواندن عمیق نقشی حیاتی در تمدن بشری داشته است. استیون پینگر، روانشناس و نویسندۀ آمریکایی، با رواج خواندن متنهای طولانی در بین عموم مردم از اواخر قرن هفدهم، توانایی «همدردی کردن» با دیگران افزایش یافت. مردم با خواندن متنهای مفصل دربارۀ زندگی دیگر انسانها، توانستند دنیا را از چشم آنها ببینند و این توانایی تأثیر بسیار مهمی در نگرش آنها دربارۀ موضوعاتی مثل بردهداری، شکنجه، ساحرهسوزی، استبداد و دیگر چیزها گذاشت. از نظر استیون پینکر، خواندنِ عمیق باعث «انقلاب نوعدوستانه»ای شد که بعدتر به رویدادهای دورانسازی مثل انقلاب آمریکا و انقلاب فرانسه منتهی گردید. آنچه خواندنِ متنهای تکهپاره و کوتاه دیجیتال ما را از آن محروم میکند، دقیقاً همین توانایی دیدن دنیا از چشم دیگران است.
🔴 ماریان وولف، پژوهشگر آمریکایی، مینویسد: ما در دنیای آنلاین دائماً در حال پیمودن صفحات مجازی (اسکرولکردن)، نصفهنیمه خواندن یا ذخیرهکردن متنهاییم تا در آیندهای نامعلوم آنها را بخوانیم، چون این رسانه برای خواندن عمیق طراحی نشده است. خواندن دیجیتال از دلایل مهم رواج «سادهگرایی» در دنیای امروز است. سادهگرایی یعنی تمایل به سادهکردن هر چیز پیچیده. اظهارنظرها و موضعگیریهای یکخطی، شفاف و سرراست و فرارکردن از درک عمیق و چندوجهی مسائل. سایمون کوپر میگوید: استادِ سادهگراهای جهان، دونالد ترامپ است؛ کسی که هیچکس حتی توقع «همدلی» کردن را از او ندارد. اما ظهور این نوع سیاستمداران زنگ خطری برای جهان است. پینکر میگوید: «هر وقت سیاستمداران شروع میکنند به ساده حرف زدن، منتظر جنگ باشید».
🔺این نوشته مروری بود بر یادداشت سایمون کوپر با عنوان
Skimming, scanning, scrolling — the age of deep reading is over
که در تاریخ ۱۹ اکتبر ۲۰۲۳ در فایننشال تایمز منتشر شده است.
⬅ خواندن اصل مقاله در فایننشال تایمز
🔗 منبع
#اندیشه #مطالعه
#رسانههای_اجتماعی #دیجیتال_فرهنگی
@Jaryaann
دوران خواندن عمیق به پایان رسیده است!
🔴 کاتبی که پس از اختراع ماشین چاپ، هنوز مشغول خطاطی بوده احتمالاً با خودش فکر میکرده «مشغول چه کار بیهودهای هستم!» امروزه نیز خیلی از آدمها وقتی مجبور میشوند متنی بنویسند که طولانیتر از سی کلمه است، چنین حسی پیدا میکنند. به خود میگویند: چه کسی متنی چنین طولانی را خواهد خواند؟ نکتۀ تلخ ماجرا این است که چندان اشتباه هم گمان نمیکنند. انسانها در خواندن متنهای طولانی به مشکل خوردهاند.
🔴 مجموعهای از ناشران، محققان، کتابداران و نویسندگان کشورهای گوناگون، چندی پیش، با انتشار «مانیفست خواندنِ لیوبلینا» اعلام کردند: خواندنِ دیجیتال در حال تخریب عادت «خواندن عمیق» در میان ماست. دستگاههای دیجیتال باعث شدهاند انسانهای امروزی، «بیشتر» از هر دورۀ دیگری در تاریخ بشریت بخوانند. اما آنها دیگر مانند قبل نمیخوانند. خواندن دیجیتال، به شکلی روزافزون، به تجربهای تکهتکه، کوتاهمدت، سطحی و گذرا تبدیل شده است. بنابراین شاید تعداد کلمات خیلی زیادی در روز بخوانیم، ولی همۀ آنها در قالب متنهای چند کلمهای یا نهایتاً چند خطی است. حال اگر بخواهیم همان تعداد کلمه را در قالب یک متن واحد بخوانیم، با دشواری بسیاری مواجه میشویم. زیرا درک متنی طولانی نیازمند مهارتهای «خواندن عمیق» است.
🔴 خواندن عمیق نقشی حیاتی در تمدن بشری داشته است. استیون پینگر، روانشناس و نویسندۀ آمریکایی، با رواج خواندن متنهای طولانی در بین عموم مردم از اواخر قرن هفدهم، توانایی «همدردی کردن» با دیگران افزایش یافت. مردم با خواندن متنهای مفصل دربارۀ زندگی دیگر انسانها، توانستند دنیا را از چشم آنها ببینند و این توانایی تأثیر بسیار مهمی در نگرش آنها دربارۀ موضوعاتی مثل بردهداری، شکنجه، ساحرهسوزی، استبداد و دیگر چیزها گذاشت. از نظر استیون پینکر، خواندنِ عمیق باعث «انقلاب نوعدوستانه»ای شد که بعدتر به رویدادهای دورانسازی مثل انقلاب آمریکا و انقلاب فرانسه منتهی گردید. آنچه خواندنِ متنهای تکهپاره و کوتاه دیجیتال ما را از آن محروم میکند، دقیقاً همین توانایی دیدن دنیا از چشم دیگران است.
🔴 ماریان وولف، پژوهشگر آمریکایی، مینویسد: ما در دنیای آنلاین دائماً در حال پیمودن صفحات مجازی (اسکرولکردن)، نصفهنیمه خواندن یا ذخیرهکردن متنهاییم تا در آیندهای نامعلوم آنها را بخوانیم، چون این رسانه برای خواندن عمیق طراحی نشده است. خواندن دیجیتال از دلایل مهم رواج «سادهگرایی» در دنیای امروز است. سادهگرایی یعنی تمایل به سادهکردن هر چیز پیچیده. اظهارنظرها و موضعگیریهای یکخطی، شفاف و سرراست و فرارکردن از درک عمیق و چندوجهی مسائل. سایمون کوپر میگوید: استادِ سادهگراهای جهان، دونالد ترامپ است؛ کسی که هیچکس حتی توقع «همدلی» کردن را از او ندارد. اما ظهور این نوع سیاستمداران زنگ خطری برای جهان است. پینکر میگوید: «هر وقت سیاستمداران شروع میکنند به ساده حرف زدن، منتظر جنگ باشید».
🔺این نوشته مروری بود بر یادداشت سایمون کوپر با عنوان
Skimming, scanning, scrolling — the age of deep reading is over
که در تاریخ ۱۹ اکتبر ۲۰۲۳ در فایننشال تایمز منتشر شده است.
⬅ خواندن اصل مقاله در فایننشال تایمز
🔗 منبع
#اندیشه #مطالعه
#رسانههای_اجتماعی #دیجیتال_فرهنگی
@Jaryaann
Ft
Skimming, scanning, scrolling — the age of deep reading is over
Reading longer texts fostered our empathy for others. How will we cope without it?
بزرگداشت سعدی
مدرسهٔ تردید
🔊 بزرگداشت سعدی
00:00 مقدمهای از کاوه بهبهانی
03:34 سخنرانی #ضیاء_موحد
32:57 سخنرانی #محمد_دهقانی
1:15:11 بحث و گفتوگو
🗓 سهشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
📍رویداد مجازی از #مدرسه_تردید
🔺 به مناسبت روز #سعدی
🔗 منبع: کانال مدرسهٔ تردید
@Jaryaann
00:00 مقدمهای از کاوه بهبهانی
03:34 سخنرانی #ضیاء_موحد
32:57 سخنرانی #محمد_دهقانی
1:15:11 بحث و گفتوگو
🗓 سهشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
📍رویداد مجازی از #مدرسه_تردید
🔺 به مناسبت روز #سعدی
🔗 منبع: کانال مدرسهٔ تردید
@Jaryaann
📖 تامس نیگل تقریر درخشانی از مسألۀ اصلی سیاست دارد: «در حالی که منافع و ارزشها ما را به تعارض با یکدیگر سوق میدهند، چگونه میتوانیم با ضوابط اخلاقی در جهانی مشترک زندگی کنیم؟» او، در کتاب برابری و جانبداری دو نوع اصلی سیاستورزی را مطرح میکند: اولی، سیاست برابریطلبانه و دیگرگزینانه است که معطوف به کاهش درد و رنج انسانهاست و علیالخصوص میخواهد فوری و فوتیترین نیازهای محرومترین افراد جامعه را برآورده کند. مدافعان چنین سیاستی میگویند که دولت باید میان ارزشهای گوناگون و تصورات مختلف از زندگی خوب بیطرف باشد. دومی، سیاستورزی جانبدارانه و خودخواهانه است که معطوف به افزایش قدرت برای تأمین منافع شخصی یا گروهی است و آنچه اصالت دارد افزایش قدرت و برآوردن نفع شخصی است. مدافعان چنین سیاستی میگویند که دولت باید از ارزشهای شخصی و گروهی آنها با توسل به قدرت عریان دفاع کند. نیگل میگوید سیاست نوع اول، یعنی برابری، سیاست آرمانی است که غالباً در عالم سیاست غایب اما همیشه اخلاقی بوده است. سیاست نوع دوم، یعنی جانبداری، سیاستی واقعانگارانه است که همیشه در عالم سیاست حاکم است اما همیشه غیراخلاقی بوده است. نیگل میگوید مارکسیسم بر سیاست نوع اول، یعنی سیاست مبتنی بر برابری، تأکید داشت که به خاطر غفلت از قوت و قدرت نفع شخصی به شکست انجامید. سرمایهداری بر سیاست نوع دوم، یعنی سیاست مبتنی بر نفع شخصی، تأکید دارد که به خاطر غفلت از اعتبار و نفوذ اخلاقی نفع غیرشخصی و نابرابری چندان مشروعیتی ندارد. بااینوصف، دغدغۀ اصلی نیگل این است که آیا میتوان جانبداری معقول را که غیراخلاقی نباشد با برابریطلبی معقول که ناکجاآبادگرایانه نباشد، جمع کرد؟ به باور منتقدان «برابری و جانبداری» یکی از عمیقترین و مهمترین کتابهایی است که تاکنون در زمینۀ نظریههای سیاسی منتشر شده است.
□ برابری و جانبداری | #تامس_نیگل | ترجمۀ #جواد_حیدری | نشرنو، چاپ دوم ۱۴۰۳
🔗 منبع: کانال نشر نو
#کتاب #اندیشه #آرمان #عدالت
@Jaryaann
□ برابری و جانبداری | #تامس_نیگل | ترجمۀ #جواد_حیدری | نشرنو، چاپ دوم ۱۴۰۳
🔗 منبع: کانال نشر نو
#کتاب #اندیشه #آرمان #عدالت
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔺 جامعه ما نیاز به داستان امید و کنش موفق دارد.
«تحقیقات نشان میدهد، مردم ما در سطح فردی، با وجود تمام ناامیدیها (در سطح اجتماعی)، در عمل با امید زندگی میکنند؛ همان اسطورهٔ ایرانی
حتی آن فردی که مهاجرت میکند، او هم با یک امیدی مهاجرت میکند، بلکه یک روزی بتواند برگردد. اما ما باید از امید در زندگی روزمره و تلاش برای بقا، به سطحی از مشارکتهای اجتماعی و محلی برسیم و در این راه نخبگان معمولی نقش مهمی دارند.»
🎙 #مقصود_فراستخواه
در گفتوگو با شبکه شرق - بخش چهارم
🔗 منبع: شرق
⬅ تماشای گفتوگوی کامل
#وضعیت_امروز_جامعه_ما #امید #مهاجرت #معنا
@Jaryaann
«تحقیقات نشان میدهد، مردم ما در سطح فردی، با وجود تمام ناامیدیها (در سطح اجتماعی)، در عمل با امید زندگی میکنند؛ همان اسطورهٔ ایرانی
در ناامیدی بسی امید است.
حتی آن فردی که مهاجرت میکند، او هم با یک امیدی مهاجرت میکند، بلکه یک روزی بتواند برگردد. اما ما باید از امید در زندگی روزمره و تلاش برای بقا، به سطحی از مشارکتهای اجتماعی و محلی برسیم و در این راه نخبگان معمولی نقش مهمی دارند.»
🎙 #مقصود_فراستخواه
در گفتوگو با شبکه شرق - بخش چهارم
🔗 منبع: شرق
⬅ تماشای گفتوگوی کامل
#وضعیت_امروز_جامعه_ما #امید #مهاجرت #معنا
@Jaryaann
📜 نگارۀ بالا را استخری، گیتیشناس ایرانی نامدار سدۀ دهم میلادی (چهارم هجری) در «صور الاقالیم» کشیده و در آن نام شاخاب پارس، «بحرِ فارس» نوشته شده است؛ هزار سال پیش از هستییافتن دولتهای چندده سالۀ پیرامون این دریا که اکنون میخواهند با دلارهای نفتی تاریخ را بخرند و جغرافیا را جعل کنند.
🔘 روز #خلیج_فارس گرامی باد!
🔗 منبع: پارسیانجمن
#سند_تاریخی
@Jaryaann
🔘 روز #خلیج_فارس گرامی باد!
🔗 منبع: پارسیانجمن
#سند_تاریخی
@Jaryaann
سوگ جمعی و معادلات جنگ ایران و اسرائیل
علی آردم-مرتضی کریمی
سوگ جمعی
چگونه میتوان زیر سایهٔ جنگ از خود محافظت کرد؟
👥 گفتوگوی دکتر #مرتضی_کریمی انسانشناس و تسهیلگر سوگ و علی آردم، پژوهشگر سیاسی
🔗 منبع
#وضعیت_امروز_جامعه_ما
#جنگ #خبر #احساس_ناامنی #سوگ #خودمراقبتی
@Jaryaann
چگونه میتوان زیر سایهٔ جنگ از خود محافظت کرد؟
👥 گفتوگوی دکتر #مرتضی_کریمی انسانشناس و تسهیلگر سوگ و علی آردم، پژوهشگر سیاسی
🔗 منبع
#وضعیت_امروز_جامعه_ما
#جنگ #خبر #احساس_ناامنی #سوگ #خودمراقبتی
@Jaryaann