Telegram Web
Forwarded from اتچ بات
بخش2
پژوهش وکاوش تاریخی
درباره حسن ..
#سپنتامهر

..شگفت اینکه،
کاریزما،فرهمندی وشکوه جنسی اونزدزنان مطلقه اوچنان بودکه همگی آنها(هنگام مرگش سال۵۰ق،که۴۷ساله)بودپابرهنه پشت جنازه اش میگریستند!ان هذه النساء کلهن خرجن فی خلف جنازته حافیات!
(رامش افزای ازابوعبدالله محدث سده۸م به گفتاوردونقل قول بحار)
برپایه درستی این روایات،چنین مینمایدکه
باژگونه،وارونه وعلیرغم روایات محدثان، مسمومیت حسن بزهر،آوَندودلیل سیاسی نداشت چون اوباچنین خیم وخوی ورفتاری
برای حکومت معاویه،
تاسه وخطری نداشت وشایدشوندوسبب مرگ اوکین زنانه بودکه زنان درخانه اوازترس طلاق،
چون جعده بنت اشعث قیس،اورابزهرکشته باشند!
گرچه که سهم اوبمانندبرادرش ودیگرخاندان رسول،
ازخمس غنایم ایران
واموال تاراج شده ونیزازممرفروش بردگان وکنیزان ایرانی،
آنچنان فراوان وبیشماربودکه حسن مهریه وکابین های سنگین وشگرفی بزنان خودمیپرداخت!
باندازه ای عجیب وشگفت آورکه
اربلی درکشف الغمه فی معرفه الائمه
وحافظ ابونعیم اصفهانی درحلیه الاولیاءازابن سیرین آورده اندکه:
تزوج حسن بن علی بامراه فارسل الیهابمائه جاریه مع کل جاریه الف درهم!
حسن بن علی دلداده زنی گردیدوبرای پاسخ آری اومهروکابینی برای اوفرستادکه یکصدکنیزبودکه دردست هرکدام
برای آن زن،هزاردرهم سیمین بودکه به آن حره
یابانوی آزادبدهند!
درآن زمان هر۱۰درهم،سیم یانقره برابربایک دینارزربوده
وهزاردرهم
صدسکه زروطلامیشده
یعنی آن یکصدکنیزهرکدام صدسکه طلادردست داشته اندکه به جزبهای خودآن صدکنیزکه بیگمان ایرانی بوده اندمهریه آن زن عرب ده هزارسکه زرین وطلابوده!!
یادرروایت دیگر،متع حسن بن علی
امراتین،بعشرین الفاوزقاق من عسل حین طلقهمافقالت احداهما:متاع قلیل من حبیب مفارق!حاشیه بحارج۴۴
هنگامی که حسن دوزن صیغه ایش راطلاق دادبه هرکدام۲۰هزاردرهم بخشید
وزقاقی ازعسل،پس یکی ازآن دوگفت:چه بهره ومال اندکی ازچنان دوست جداشده ای!!
باری!
برخی آخوندهای شیعه درزمان مادرشماره زنان حسن گمانِش وتشکیک کرده اندچراکه درمتون ونگاشته های تاریخی،این شماره هاگوناگونست.ولی شماره زنان آزاداوبجزکنیزکان،تاجاییکه من دیده ام از۵۰یا۷۰نفرکمترنبوده واینکه برخی گفته اندشماره فرزندان حسن که ۱۷یا۱۵ نفربوده اندباداشتن ۳۰۰زن جوردرنمیآیدوناهمخوانست،چراکه میل اوبه بدوشیزگان وزنان جوان وشدت دلبستگی وعلاقه اش به آمیزش جنسی
لازم آیدکه فرزندان اوبسی بیشترازینهاباشد!
پاسخ گمانیک وظنی،اینست که بااعتباروارزمندی کافی ومحاسن برقی وصحیح بودن حدیث مطلاقیت،این اشکال باحدیث کمترین زنان اویعنی ۵۰همسربازهم ماناوباقیست!
مگراینکه بگوییم اویابه آوندودلیل ژنتیکی بگونه ای به بیماریی مانندکلاین فلتر،سندرم پاتودچارویابه فرنودودلیل افراط وفزونِش درآمیزش جنسی به ایدیوپاتیک یا کم نطفگی یاکم اسپرمی وپلیزومی ایکس دچارشده باشد!!



پابرگیهاوزیرنویسها
1-اگرچه حسن بن علی بابرادرش حسین بسال۳۰قمری یامهشیدی
درزمان عثمان عفان خلیفه سوم درفتوحات وتازشگری به ایران
درفتح تبرستان وشهرتمیشه(نزدیک گرگان)که
براستی آن رخدادرا نمیتوان جزجنوسایدوقتل عامی غیرانسانی همراه بادروغ وفریب شگفت،
چیزدگری نامیدواو
درجایگاه فرماندهان لشگربهمراه سعیدعاص،هموَندی ومشارکت داشت(بنگریدبطبری دررخدادهای سال۳۰ق و..)
وگویااین مشارکت درتازش بایران برای اوودیگرسرداران عرب،هم ازدیدگاه فراوانی غنایم،وفورزنان وکنیزکان زیباوسیمین چهره حوریوَش وبردگان هنرمندوکاری ایرانی وهم به فرنودودلیل کینتوزی ودشمنی ذاتی آنهاباایرانیان
جاذبه بسیاری داشت وازسرناگزیری،اکراه وناچاری نبودلیک
درباره برخی جنگهای پدرش،درزمان‌ خلافتش آنچه ازروایات تاریخی،برمیآیداینکه
اونیزچون برادرش محمدحنفیه،به ناگزیری واکراه پدر(->نهج البلاغه)درجنگهاواداشته شده بودبویژه درباره صفین،که ازنقادان جدی وراستین پدرش بود->ابن اعثم کوفی درالفتوح، ابی الحدیدو..
همچنین،مجلسی دربحاروشیخ عباس قمی درسفینه البحار
ازامام باقرروایت کنندکه
وثب اهل العراق علی الحسن..فوادع معاویه وحقن دمه ودماءاهلبیته
اهل عراق براوپریدند..تااینکه اوجایگاه خلافت رابسودمعاویه باپیمانهای مالی خوب وغرامتی که ازمعاویه ستاند،تهی وباوواگذاردکردوآرامشجویانه خون خویش واهل حرم خودرانگاهداشت وحفظ کرداین صلحراچنانکه برخی ازیارانش راشگفتزده کردکه مانندگان حجربن عدی براوآشوفتندوبانگ زدندکه یامذل المومنین
ای خواردارنده وذلیل کننده مومنان این چه پیمان بیفرجام بودکه بستی؟توتنهادراندیشه زروسیمهای معاویه چنین کردی وسیم وزرتوراارضاکنندونه شمشیر واودرپاسخ،بیوفایی سپاه وسستی عراقیهارادستاویزنمودوحسین درینجاسکوت پیشه کرده
بااینکه شیوه وسیره حسین
دلیری،جهادوجنگخواهی بودومانندبرادرش،
اینگونه نبود!
که حقن دماءخویش راننگ میدانست وزندگی سازشکارانه راعار!
بخش3>
Forwarded from اتچ بات
بخش3
پژوهش وکاوشی درروایات
درباره شخصیت حسن بن علی
#سپنتامهر

..2-دربحارالانوارحیاه السبطین،گرایش افراطی ودلبرانه حسن بن علی به دوشیزگان وزنان راچنین آورده:انه علیه السلام،انماکان یتزوج الشابه من النساء والابکاررغبه فی مباضعتهن!
هماره حسن زنان جوان وباکرگان رابزناشویی خویش درمیآورد
وپسنداودرگزینش زن وهمسرمانندنیاوپدرش که درمیان زنهایشان گاهی ازبرای نمونه زنان بیوه یامیانسال دیده میشدنبود!

نکح المطرُالارض:اختلط بثراها
طلاق:انحلال الناقه من عقالها
منکاح:رجل کثیرالنکاح،کثیرالمناکحه والملاعبه
چم ومعنای نکاح ریختن چکه هاوژاله های باران وفرورفتن آن درزمینست!
نیزچون مرد،ارگاسم درواژن زن داردوبسان فروفرستادن بارانست نکاح نامیده شده!!
زناشویی دراسلام نیمی ازدین پنداشته شده وبیهمسری وعزوبت،کاری بس ناپسندست واهریمنی!
درآیین اسلامی،چندهمسری تا۴زن،به سامه وبه شرط انجام دادگری میان آنهاسپارش شده ونیزمتعه که زناشویی زمانداروموقتست
ودرسوره نساءآیه ۲۳رواشمرده شده ودرباورشیعی بسیارنیکووشایسته وازبهترین کارهاوهمسنگ کارهای عبادی بشمارمیرودوحدومرزواندازه ای نیزنداردشیوه دیگرزناشوییست.این بجزازکنیزگیری درجنگ باکفارویاخریدکنیزست که دررسته ازدواج بشمارنمیرودپس نه اندازه ای داردونه میزانی
وخریدکنیزیادربندکشیدن اودرجنگ گرچه شوهردارباشددرحکم عقدنکاح اوست(اسرهاطلاقها)!!


3-مطلاق:کثیرالطلاق!
والطلاق:انحلال الناقه من عقالها
وطلاق یارهایی به بازشدن عقال یازانوبندشترگویندکه بچیزی مانندنخل بسته میشودوآزادویله میگردد!
همچنین،تاکسی منکاح نباشدمطلاق نمیگردد!
مطلاق آزمنددرطلاقست یاکسی که زن بسیارمیستاندوبسیارهم طلاق میدهدکه بپارسی روان وسره،
زنباره اش گویندیاافراط درمباشرت بازنان وطلاق آنها
که این ویژگی شایدامروزوآنهم درهمین یکی دودهه وآنهم درمیان فرهیختگان کاری نکوهیده باشدوگرنه
زنبارگی ازراه حلال برده گیری،زناشویی ونکاح پیوسته وزماندار(متعه)که باحره یعنی زنان آزادست نه تنهازشت وبدنبوده وهم اینک درمیان مومنان نیزبدونکوهیده نیست که، ازفضایل،فرهیختگیهاونیکوییهای اسلامی بشمارمیرودوکسی که به یک زن بسنده کندفردیست نافرهیخته لم تحرم مااحل الله لک،تبتغی مرضات ازواجک؟سوره تحریم(تبتغی فرهنگ منحط غربی را؟!!)
نیزدرباره پیلمبرپس ازینکه آیه
محدودیت زن ستاندن اوازآسمان فروفرستاده میشودچنین میگویدکه:
چرابرخودآنچه خداکه زنان بسیارستاندنست و خدایت حلال وروادانسته،برای خوشنودساختن همسران دیگرت ،حرام کنی!؟
4-برخی
ازپژوهشگران دینی،
برخی روایات کافی که به پسندشان ناخوش آمده رابافرنودهاودلایل نابسنده وناکافی، نپذیرفته وضعیف السندنیزبرساخته وجعلیش دانند!
ازیرادرچنددهه پیش
برخی آخوندهای منورالفکرشیعه، هَنایِشپذیرومتاثرازجهان مدرن
وخردبشرامروزین
وخرده گیری فرهیختگان اندیشمند،خواسته اندانبوهی ازخرافه مدفون ونهان درلابلای متون دینی راعلمی،دانشیگ وخردمندانه نشان داده ازیرابه پیرایش وویرایش
آنهادست زده یابرخی ازآنهارامردودوناپذیرفته شمرده اند!
بهرروی!
درباره درستی،راستی واستواری یاوثاقت کتاب کافی،
کافی وبسنده ست،ازروایت امام زمان
درباره اینکتاب که:
الکافی کاف لامتناکتاب کافی برای بازشدن گره هاوحل همه مشکلات امت مابسنده وکافیست!
لیک آخوندهایی چون علامه عسگری
بروایت امام زمان شیعه گمانِش وتشکیک کرده،گذشته ازینکه
کافی نخستین کتاب کهن وجامع شیعه ست که
درزمان غیبت صغری نوشته شده
وبباوربسیاری اوباامام زمان درپیوندبوده
وبمیانجی حسین روح نوبختی نایب ویژه امام، رقیعه وتاییدیه ای برای کتاب خویش ازسوی امام زمان دریافت کرده ازکتب اربعه و۴گانه شیعه بوده
ودارای روایات متواتروقوی ونیزبسیاری روایات صحیح السندآنهم بدرجه اعلی، است وگرچه روایات شاذوخبرواحدهم درآن دیده میشودولی چون نخست،تاییدمعصوم راپشتیبان داردونیزتاچنددهه پیش متواتراً
همه علمای شیعه
ارزمندی واعتبارونیزکلیت آن که ام المکاتیب شیعه ست،راتاییدکرده اندجای
گمان وشکی بردرستی وصحت آن نمیگذارد!

5-روایت شهرآشوب که مجلسی هم بازگفته چنینست که
حسن بن علی بخواستگاری دخترعبدالرحمن بن حارث رفت!
پدردخترپس ازبرشمردن نیکوییها،فرهیختش هاووفضایل اهلبیت گفت ولی این دخترپاره تن منست وتونیزپاره تن رسول خدایی
ولیک مرد مطلاقی وزنی رابرِخویش نگاه نداری ومن بردخترم بیم دارم که طلاقش دهی!
ومن به سامِه وشرطی،اورابهمسریت درآورم که اورانگاه داری!
حسن نگاهی باوکردوبرخاست وهنگام برون رفتن ازخانه اش ناباورانه میگفت:
شگفتاازابن حارث
که اوچیزی اراده نکرده مگراینکه دخترش راچونان بندوزنجیری بگردن من اندازد!!
6-درباره ثقه الاسلام محمدبن یعقوب بن اسحاق کلینی رازی که
نخستین کسیست که برنام ولقب ثقه وستون استواراسلام رادرتاریخ داردبرخی گمان برده اندکه ازجدیدالاسلامان
بخش4>
Forwarded from اتچ بات
بخش 4

پژوهش وکاوشی درروایات
درباره شخصیت حسن بن علی
#سپنتامهر



...وازیهودیان نومسلمان آن شهربوده
به آوندودلیل روشن نام پدرونیای او
که یعقوب واسحاق بوده واینکه درری یهودی بسیاربوده ویکی ازگویشهای پارسی،پارسی تاتی ری بوده
نیزکلینی مصحف عمدی کلیمی بوده که این پیشاوَردوموضوع راعلمای شیعه نهان ساخته اندچراکه همواره شیعه آماج وهدف نوک تیزپیکان تازیان وعربان سنی بوده اند وتشیع راساخته وپرداخته یهودازعبدالله سباء یهودی تا... میدانند!بهرروی!
درمتون کهن تاریخ وجغرافیایی ری، جایی بنام کلین نام برده و گفته ونوشته نشده وگویاکلین باغی ازپدرکلینی بوده نزدیک فشافویه ری یاتهران امروزین
که پس ازمرگ وخاکسپاری کلینی در۳۲۹قمری یامهشیدی درآنجا
کم کم بروستایی دیگرگونه ومبدل شده وگویاپس اززمان صفوی آرامگاهی برگوراوساخته شده ودرزمان خودش بکلیمی نامداربوده وچندسده پس ازمرگش نام مصحف کلینی رابرآنجا گذارده اند.
به گمان،
نخستین کسی که
چندسده پس ازاومیزیسته
یاقوت حموی ۶۲۶ق است که درمعاجم (دومعجم بلدان وادبای)خویش نامی ازکلین میبرد!!
نیزگفتنیست برخی ازعلمای عراق
گوری که درمسجدآصفیه دربرزن ومحله شورجه بغداددرکنارقبرکراجکی درمدرسه مستنصریه است راقبرکلینی گفته اندلیک به آوندهاودلایل بسیاراین سخن نادرست وناپذیرفته ست ومهمترین آن فرنودهااینکه شیعه رادرآنزمان،چنان پایه ومایه ودستگاهی نبوده وکسی مانندکلینی راچنان ارج ودستگاهی که
درآنجابخاک سپرده شودهمچنین
این مدرسه سه سده پس ازمرگ کلینی ساخته شده بسال۶۳۱ق وگمان بسیارمیرودآن کس که درآنجاست کلینی نباشد.
نیز نامداراینست که آنجاقبررازوروصوفیی بنام محاسبی بوده وبرخی هم
آن راقبرخودمستنصرخلیفه عباسی۶۴۰ق سازنده آن مدرسه ومسجددانند!>مساجدالبغدادوآثارهاازشکری آلوسی
👍2
پژوهش و کاوشی (بسیار جالب)
در روایات
درباره حسن بن علی
استاد #سپنتامهر

بخش یکم دیباچه
https://www.tgoop.com/shahyarran/38065
بخش دوم دیباچه
https://www.tgoop.com/shahyarran/38066
برگ اول
https://www.tgoop.com/shahyarran/38067
برگ دوم
https://www.tgoop.com/shahyarran/38068
برگ سوم
https://www.tgoop.com/shahyarran/38069
برگ چهارم (آخر)
اصل نوشتاراز۱۳۹۵برگرفته ازگروه تلگرامی خردورزان

@shahyarran
🙏5
⭕️اینترنت در ونزوئلا به صورت کامل قطع شد
وضعیت این کشور به سمت کودتا یا شورش داخلی یا....میرود...

احتمال سقوط دیکتاتور میرود

@shahyarran
12🤩62🔥1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوران طلایی پهلوی

ایران در سال ۱۳۵۳ یکی از آزادترین کشورهای دنیا

در سال ۱۳۵۱ ۹۸ درصد جوانان ایرانی شغل با درآمد کافی و زندگی شاد داشتند

پاسپورت ایران معتبرترین پاسپورت آسیا در سال ۱۳۵۳

ایران بزرگترین تولید کننده فولاد آسیا و بزرگترین قدرت نظامی منطقه

#جاوید_شاه
#ایران_معبد_ماست
#ما_ملت_کبیریم_ایران_را_پس_میگیریم
#پهلوی_امید_ملت

@shahyarran
.
💔171
درودسپنتا

می بیغشست بشتاب,
وقت خوشست دریاب!
سال دگرکه داردامیدنوبهاری!

درین روزهای آمیخته به خرافات
و لبریزازنگرانی به آینده ای سست ولرزان
واندوه
بیادروزگاری که چنین نبودزندگانی ما
وبخودکامگی واستبدادویروس آخوندوحکومت دینی هم دچارنگشته بودیم ،
بشنوید ترانه زیبای ای جوانی کجایی، رفتی ،ازسروده های نواب صفا
را همراه باآواز نخست زنده یادقوامی
وسپس الهه را !!!
این ۳اجرای یادمان برانگیز و نوستالوژیک ،پیشکش بشما خوبان!




#کانال_شهیاران
#شهیاران_کاوگان_میهن
#شهیاران_دادخواهان_ایرانزمین
گلهاي رنگارنگ برنامه شماره 330
الهه - قوامي/الهه - قوامي
#سپنتامهر
گلهای رنگارنگ۳۳۰
الهه وقوامی
ای جوانی کجایی؟
درین برنامه،همان ترانه جوانی قوامی درگلهای۲۴۰را الهه میخواندوآواز رابرچکامه سعدی قوامی!
البته الهه باردگرالهه درگلهای۲۴۷هم‌
آنرابازخوانده!
که،درگلهای رنگارنگ۲۴۷الهه وگلپامیخوانند
ترانه ای جوانی
ازبهترین ترانه هادرباره جوانی
گوهربیهمتاوکالای بیمانندی که ازکف مان جهیدوارج وارز آنرانکوندانستیم!
این نغمه دلاویز
فرجامین کاردلانگیززنده یادحسین یاحقی
داییِ سبزانِه یاد، پرویزیاحقی
سراینده زنده یادنواب صفا
در افشاری،تنظیم این برنامه جوادمعروفی
گوینده‌ چامه ها،بانوشمسی فضل اللهی
این ترانه رانخست قوامی درگلهای رنگارنگ شماره۲۴۰خواندوسپس درگلهای رنگارنگ۲۴۷و۳۳۰بانوالهه(همین)
پس ازسالهادوباره زنده یادقوامی آنرادرگلهای تازه،درآستانه پیری،بسال بگمانم‌۵۱خواند!
ای جوانــــی 
رفتی زدستـــم،درخون نشستــم
جوانی کجايی
چرا رفتــی که من برتوعهدی نبستم
غم پيری،نبودديری،که درهم شکستــم
چه اميدزکف داده ام رايگانی
کنون حسرت برم روزوشب
برجوانی
نه هوشيارونه مستم
ندانم که چه هستم
جوانی چورفتی توزدستم
نديدم سودازجوانی درزندگانــــی
چه حاصل اززندگانی دورازجوانی..
دی۹۳
#کانال_شهیاران
???? ? ????
????? ??????? ?????? ????? ???
#سپنتامهر
گلهای رنگارنگ ۲۴۷
الهه وگلپا
ترانه ای جوانی
ازبهترین ترانه هادرباره جوانی
گوهربیهمتاوکالای بیمانندی که ازکف مان جهیدوارج وارز آنرانکوندانستیم!
این نغمه دلاویز
فرجامین کاردلانگیززنده یادحسین یاحقی
داییِ سبزانِه یاد، پرویزیاحقی
سراینده زنده یادنواب صفا
درافشاری،تنظیم ازاستادروح الله خالقی
گوینده‌ چامه ها،بانوروشنک
این ترانه رانخست قوامی درگلهای رنگارنگ شماره۲۴۰خواندوسپس درگلهای رنگارنگ۲۴۷بانوالهه(همین)
ودر۳۳۰خواند!
پس ازسالهادوباره زنده یادقوامی آنرادرگلهای تازه،درآستانه پیری،بسال بگمانم‌۵۱خواند!                                  
ای جوانــــــی 
رفتی زدستـــم،درخون نشستــم
جوانـــی کجايــــی
چرارفتـــی که من برتوعهدی نبستم
غم پيری،نبود ديری ، که در هم شکستــم
چه اميد به کف داده ام رايگانی
کنون حسرت برم روز و شب
بر جوانی
نه هوشيار و نه مستم
ندانم که چه هستم
جوانی چو رفتی تو ز دستم
نديدم سود از جوانی در زندگانــــــــی
چه حاصل از زندگانی دور از جوانی
جفاکن که بودم درداکه ديدم ازمهربانان نامهربانی
غمت رانهفتم درسينه اماباکس نگفتم راز نهانی
نديدم سودازجوانی درزندگانـــــی
چه حاصل اززندگانی دورازجوانی
دی۹۳
درود
#سپنتامهر


هرگز نمی‌شد باورم,کاین برف پیری برسرم
سنگین نشیندچنین،
من بودم ودل بودومی..

مرضیه(اشرف السادات مرتضایی)خواننده بزرگی که
زمان کودکی مرادربرگرفته وآوای زیباوپرنیانیش مراچیره وتسخیرکرده ودربرگرفته بودوهرگاه رادیولامپی مان را روشن میکردیم
پس ازبکی دودقیقه این ترانه مرضیه بود که کوشمان رانوازش میداد!
هنرمندیکه
بخش بزرگی ازبرنامه های رادیوایران شاهنشاهی
بویژه برنامه گلها
ونیزگلهای رنگارنگ رادیوایران
رابه خود ویژگانی ومختص نموده بودو درهربزم مردمی ودرباری
بانکوداشت و احترام وپاسداشتی بسیار،
هموَندی وهمراهی و همکاری داشت
وازین راه
زندگانی اشرافی رابرهم زده بود!
ولیک،
هنوز برایم پذیرفته نیست،
هنرمندی که
همه جوانیش
وبیش از نیمسده اززندگانیش رادرحکومت پهلوی در آرامش و آسایش بسیار گذرانیدوتک تک یاخته هایش،بانگ جاویدشاه
برمی‌آوردوکسی که
ترانه شادباش آبان‌ماه
رابرای۹آبان سالروز زاده شدن ولیعهد خوانده بود،
چگونه دردهه۷۰خورشیدی
بناگهانی،
به واپسگراترین،خودکامه ودگماتیست ترین وخشن ترین گروه اسلامی انقلابیِ خونیندست،
یعنی
مجاهدین خلق که در لیست تروریست‌های بیشتر کشورهای غربی بودند،درفرانسه بآنهاپیوست
وبدتراینکه
سپس به عراق رفت وبهمه اندوخته های پیشین خویش پشت کرد؟!
تنها پاسخی که بگمان من خردورزانه ترمیرسدسخن هادی خرسندی ست که در مراسم سوگ ویادبوداوگفت و آن اینکه،
مرضیه ازستم آخوندیسم به خارج رفت ولی دیده نشدوهیچکدام ازایرانیان،بویژه پادشاهیخواهان دراروپاوامریکااوراندیدندودرباره اوسخت کوتاهی کردندوبراستی
که اوچون گوهری برخاک افتاده بودولگدمال همگان ازایرانیان میشدتنهامجاهدین بودندکه این گوهررابرداشتندوارز وارجش رانکوداشتندوهنرش راپاس داشتندوکنسرتهایی آبرومندانه برایش درست کرده وازین گوهرثروت،دارایی ونیزارزمندی واعتباربسیاری یافتند!!
من درپی پاکسازی وتطهیرگناه نابخشودنی مرضیه نیستم ولی یکه هم بقاضی نمیروم
واینک
ازخودمیپرسم که
براستی اگربزرگان پولدارپادشاهیخواه ویاران شاه اوراپشتیبانی میکردندودرآوارگی و تنگدستی اورارهانمیکردند،سرنوشت مرضیه به اینجامیرسیدتاپیرانه سرزندگی خشونتبارچریکی رابرگزیندوبالای تانگ برودوشعارهای نابخردانه وتروریستِ پرورانه
مجاهدین راسردهدودست دردست بزرگترین جانی وتروریستِ ضدایرانی ومیهنی
،مسعودرجوی
آنهم درعراق ،کشوری که همواره دشمن تاریخی ایرانزمین ومردم آن، بوده بگذارد!!!؟




#کانال_شهیاران
#شهیاران_یاران_شاه
#ننگ_به_جمهوری_فرقه_تبهکار
#اعتراضات_و_اعتصابات_میهنی
👍3
Forwarded from Deleted Account
درود

این نوشتارپژوهشی تاریخی، درکانال اندیشه نگاشته شده بود وازسالهاپیشست و دوباره گذاری وتکرارآن،
به آوندودلیلِ بایایی ولزوم تکرار
مناسبتهاست
ونیز
درپی پرسشهاییست که برای برخی یاران،پیش میآید، پیشکش گردید!
امیدکه سودمندافتد!
سپنتامهر
Forwarded from Deleted Account
02:58
A
Andisheh 14.06.2017 01:44:06
درود!
(سپنتامهر)
خلیفه کشی!
امشب سپهروآشمان تیره فام کوفه بس ناآرام و آبستن حوادث ورویدادهای پر ستیز وکشمکش و فراخه وجو این شهر ، ناآرام و پرغوغاست !
بسیاری ازمردم کوفه از خلیفه مسلمین واز شگرد خشونت بارش ، ناخرسندند وناراضی !
برخی از ناراضیان، بزرگان قریشندو خویشان محمدبن عبدالله !
آنهابازماندگان وهواخواهان عایشه و طلحه وزبیرند که بدست علی کشته شده اند !
عایشه زن محمد بود که در ارج و بزرگی اووپدرش چندآیه درقرآن آمده بود وخدای محمد درهمان کتاب اورا ام المومنین خوانده بود !
همچنین ،
زبیر بن عوام که پسرعمه محمدوعلی بود وعلی پس از کشتن او بادیدن شمشیرش گفته بود که این شمشیر چه پیروزیها نصیب محمدواسلام کرده بود!
وطلحه ازخویشان عموزادگان پدری آنها یعنی حرب بن امیه ،که ازسوی محمد به آوندودلیل کمکهای مالیش به محمد به برنام ولقب طلحه الجواد یا طلحه الخیر نامدارگردیده بود!
آری، طلحه وزبیر ،همانها که محمد درباره آنها گفته بود که،
ازبهترین اهل بهشتند وآنان رادر حدیث نامدار عشره مبشره ، مانندعلی ،
مژده بهشت برین داده بود !
واکنون پس از کشتارآنها و اصحاب جمل و پیروزی علی برآنها که ناکثینشان خوانده بود عایشه ،
درکنترل حکومت بود و خون طلحه وزبیر همان بهشتیان وبسیاری دیگر از قریش بشمشیر خونریز خلیفه ریخته شده بود و بسیاری در سوگ آنان نشسته و نهانی کین خلیفه چهارم را دردل میپرورند !!
دسته دوم ستیزندگان باعلی ،برخی از کوفیان ، مانند قریشیان ناخرسند مکه ومدینه اند که ،
درنهان بافرزند ابوسفیان ،
معاویه سروسری دارند و اورا مانند عمرپسرخطاب ، مروج الاسلام میخوانند چرا که همانگونه که سرزمینهای خاوری عربستان مانندایران با شمشیر بران وخونریزعمرپسرخطاب گشوده شده بود ،گسترش اسلام در باختر وشمال باختری حجاز نیز ،
درگرو شمشیر معاویه بود !
آنان ، درجنگ قدرت میان علی ومعاویه ،
درنهان دل بپیروزی معاویه داشتند!
لیک ، چهارسال واندی پیش که،
علی برتخت خلافت نشسته بود همان کینه های گذشته نیاکان و فامیلی را ونیز کینه های بنی امیه با هاشمیان پس از اسلام را که احقادا بدریه واحدیه وحنینیه نامیده میشد را دستاویز نمودو هرگز از درسازش با معاویه برنیامدو وبیدرنگ او را از فرمانروایی شام که از زمان خلیفه دوم عمر گمارده شده بود ، برکنار کرد !
معاویه نیز، که سالها برای گسترش اسلام در شام وماوراءشام شمشیر زده بود وبرادرش یزید بن ابوسفیان را ، نیز درین راه از دست داده واز سویی پدرش پیش از اسلام از بزرگان وحاکمان قریش بود وپس از فتح مکه هم ،
درسال8 ه ، ق ، اسلام آورده و محمد اورابخشوده ودرهمان سال در کنار پسرعمویش محمد در جنگها آماده بود وبگفته برخی تاریخنگاران مانندطبری ، بلاذری درالانساب ،امین ونماینده مالی او در جنگها وبویژه مامور گردآوری زکات از طائفیان ومورد پاسداشت واحترام سه خلیفه پیشین بود، برای خودکمتر از علی ، امتیازی وبرتری قائل نبود!
ازسویی ، شایستگی خودرا بخلافت، بآوند ودلیل خویشی بامحمد که
خودرا از عموزادگان او میدانست، درمیان مینهاد .
البته ، علی درپاسخ او گفته بود که :
احتجوا بالشجره و اضاعوالثمره .
معاویه بدرختی فرنود واستدلال میکند که میوه اش ماییم !
دوگروه بالا، از قریش وبا علی پیوندنسبی و سبیی دارند،ناهمسازیها و اختلافاتشان خویشی وفامیلی و دیریاز وریشه دار نیز ، برسر قدرت سیاسی ومنافع مالی بود.
گرچه ، آماج وهدف و انگیزه علی برای جنگها وکشتارمخالفان و ستیزندگانش،فراترازینهابود.
برپایه گفتارش، مشروعیت حاکمیت مطلق اوآسمان بود وحق آسمانیش برای حکومت برزمینیان بفرمان خدا وپیامبر وحکم قرآن بود وسنت!
لیک،
دسته سوم از ناخشنودان وناخرسندان ازعلی پورابیطالب ازطبقه فرادست
واشراف قریش نبودند.
آنان فرودستانی بیمایه بودندکه بیشترشان از موالی وبردگان بودند وغیر حجازی!
برخیشان اهل یمن بودندوازعربستان جنوبی!
از قحطانیان وفرزندان قحطان بن یعرب و بازماندگان عرب بائده و عاربه بودندکه دشمنی دیرینه ای با حجازیان عدنانی یاعرب شمالی که مستعربه شمرده میشدند،داشتند.
عرب جنوبی یا اهل یمن همواره مورد خردانگاری وتحقیر وستم حجازیهاوعرب شمالی بودند،اسلام آنها هم ازسر ناچاری و ازبیم شمشیر خونریز حجازیان بود .
بهمین دلیل وفرنود ،پس از درگذشت محمد ، همگی آنان ازاسلام بازگشته و کافرشدند !
خلیفه اول و اصحاب هم ، بیدرنگ بجنگ آنها برخاسته بودندکه این جنگهای سرکوبگرانه ، جنگهای رده ، نام گرفت.
باری !
بیشترگروه ناراضی سوم،فرودستان وتهیدستان جامعه بودندوچنانکه پیشترگفتیم،بردگان بودندوبیشترشان موالی ایرانی،که روزگاری دردیار وسرزمین خویش،سری داشتندوسامانی!
آنان بیچارگانی بودندکه شانس مرگ وکشته شدن رانداشته
واینک ازمرگ رسته وجسته وخود وپدران،همسران وخواهرانشان،درنهش
ووضعیتی بدترازمرگ
باتازیانه وشکنجه خوکرده،بردگان زیردست تازیان شده..
دنباله دربخش2>
Forwarded from Deleted Account
2:58
Deleted Account 14.06.2017 13:10:26
درود!
بخش2
سپنتامهر
خلیفه کشی!!
...باتازیانه وشکنجه خوکرده ،بندگان زیردست تازیان شده ومرگ هزارها بار بهتر از
زندگی انباشته ولبریز ازاندوه وسختی و سراسر رنج ودرد وتوانفرسایشان !
باری!
بیشتر بردگانی که آزاد شده بودند ولایه پست جامعه را پدید آورده ونیز بردگانی که اربابانشان از دشمنان علی هستند ، بفرمان برده داران وسروران خویش ، برعلی شوریده اند !
چرا !؟
این گروه که خوارج نامیده شدند چه مطالباتی داشتندو چرا سرکشی نموده وبرعلی شوریدند ! .....
پیش ازین در زنجیره گفتارهایی در باره ریشه های تاریخی پیدایش تشیع گفته بودیم که ،
درپی نخستین خلیفه کشی وکشتن خلیفه دوم بدست ایرانیان و پیروزنهاوندی، فرزند دوم عمرخطاب که عبیدالله نام داشت، آهنگ کشتار وقتل عام همه بردگان ایرانی مدینه را نمود.
وی ، دو برده ایرانی را که یکی از آنان هرمزان نام داشت وفرماندار اهوازبودرا بقتل رسانیدوبکشت ودرپی سوگندش که همه ایرانیان را خواهدکشت ، ساز قتل بردگان ایرانی کرد.
درپی این آهنگ وتصمیم ، علی پسرابیطالب برآشفت واز خلیفه سوم عثمان ،درخواست قصاص فرزند عمر رانمود ،چرا که هرمزان اسلام آورده بودوفتل اوموجب قصاص !
این اقدام بازدارنده علی وپشتیبانی او ازموالی ، که جان آنها را ازشمشیر پسرعمرحفظ نمود ، مایه دلگرمی وگرایش موالی بعلی وازسویی آغاز پدیداری اندیشه تشیع گردید!
البته بنیادهای نظری وفکری تشیع ،نزدیک یکسده پس ازین ، درزمان امام 6 شیعیان ،استوارگردید!
خوب ! با برسرکارآمدن علی در پی بیعت مردم مدینه بااو وانتقال پایتخت بکوفه ،
خلیفه همه مخالفانش را در طی چندجنگ درهم شکست ومیتوان گفت همه مدت خلافت او درتب وتاب و تنش وجنگ سپری شد .
ولی ،معاویه جایگاه وموقعیتی نیرومندوقوی درشام داشت.
ازینرو ، جنگ با معاویه وسپاه شام که ستمگر یا قاسطینش خوانده بود ، کار آسانی نبود.
جنگ او با عموزادگان امویش که صفین نام گرفت بدرازا کشید ، این جنگ سختترین جنگهای آغاز اسلامست !
داستان پرکش وقوس این جنگ قدرت که علی سهم بنی امیه رادرقدرت بآوندودلیل نقش آسمانیش ومنصوص بودن جایگاه سیاسیش درکنار مقام امامتش ، نادیده انگاشت را میدانید .
ولیک آنچه مهمست اثرات زیانبارجنگ بود که بیشتر بر طبقه عادی مردم وفرودستان جامعه تاثیر گذاربود.
آنان که از آغاز اسلام ، جنگهای گوناگونی راسپری کرده بودند ،اکنون خسته ازجنگ وشاید دراثر تبلیغات شام خرسندبه پیگیری وادامه جنگ نبودند ،بویژه موالی که پیروزی یا شکست هریک ازدوسوی جنگ برایشان برابر بود ویکسان !
باری!
پس از درازدامن گردیدن صفین ،
بسیاری از همین فرودستان وبردگان که درآغاز هوادارعلی بودند وسپس مارقین یاخوارج نام گرفتند، با اعلام اینکه هردوسویه جنگ مسلمانند ،شمشیرها را درنیام کرده و ازجنگیدن سرباز زده و درخواست صلح وآرامش کردند و راهکار مسالمت آمیزوآشتی جویانه پایان جنگ را با حکمیت ، گفتگو وداوری خواستارشدند!
ازسویی، خلیفه به آوند مقام آسمانی وولائیش کسی نبود که بتواندبا معاویه برسر یک میز بنشیند و شعاراو شعار جنگ تا پیروزی بود !
ولی مردم خسته ازجنگ، ساز صلح کرده و اورا درفشار برای پایان دادن بجنگ وخونریزی نگاه داشتند.
آنها براو اعتراض داشتند که، طالب جنگست وخشونت و این جنگ از آغازنادرست بود وخلیفه خون مسلمانان راتباه نموده و باید راه مسالمت آمیزی را پی میگرفت!
برپایه برخی از خاستگاهها واسناد کهن مانندالفتوح ابن اعثم ودیگرخاستگاهها ،
حسن فرزندبزرگ علی،
نیز از همین معترضان وناخشنودان بود وبر سیاست خلیفه ناخرسند !
رفته رفته خوارج که از یاران استوار علی بودند ازو دل بریده و ازو جداشدند.
علی نیز، در حروراء با آنان گفتگوکرد وخودش ونماینده وپسرعمویش، عبدالله بن عباس، ایشان را پندواندرز گفت تا شاید بجبهه نبرد بازگردند ولی آنان راه برون رفت از بن بست سخت موجود را عزل وبرکناری هردو رهبر عراق وشام دانستند !
هردو را قدرت طلب و خونریز وهواخواه جنگ، بلکه کافر دانستند !
علی که تحمل ورواداری چنین رفتاری را نداشت شمشیر آهخته خویش را برسرایشان فرودآورد وهمه آنان که چهارهزارنفربودند،بجز ده نفر که گریختند را در نهروان ، خوراک وطعمه شمشیر خودنمود!
پس ازین بنوشته سیدرضی ازگفته خوداو ،گویا علی ،ازقتل وکشتار خوارج پشیمان گشته بود چون خوداوگفته بودکه،
لاتقتلوا الخوارج من بعدی!
دیگر ،خوارج راپس ازمن نکشید ومبادا خارجی کشی راه بیاندازید !
بهرروی ، پس از پایان دادن داستان خوارج نهروان ، علی پیمان حکمیت را شکست و درپی جنگی بزرگتر با امویان شام بودکه هرگز خرسند بسهم دهی و صلح باآنان نبود !
ولیک ، جنگ نهروان به پیدایش اندیشه سیاسی انجامیده بود که بازماندگان وخانواده های آنها، تا دوسه سده ، موی دماغ دستگاه خلافت بودند!
باری!
درآغاز رمضان سال 40 قمری یا مهشیدی
بودکه سه نفر از بازماندگان خوارج ،
بنامهای...

دنباله گفتاردربخش3>
Forwarded from Deleted Account
یید!
02:58
A
Andisheh 14.06.2017 17:08:50
درود!
کوشیده شده،نوشتار ومقالات
این کانال مستندباسناد وبرپایه خاستگاهها،رفرنسها وکتابهای کهن تاریخی باشد.
ذکر ویادکردآن منابع وچشمه پژوهشها
تنهاجنبه کاوش،آموزش وپژوهش دارد ونه اعتقادی،
پس،الزاماباورهای درونی نویسنده نیست!
نیزبرای پژوهش بیشتر رویدادهاوپیشامدهای تاریخی میتوانید اسنادوخاستگاههای کهن رابنگرید،بپژوهیدوبکاویدواگرنظریه انتقادی داشتیدونادرستیی یافتیدویا درمتنی گزارش رخدادی رامتفاوت ودیگرگونه دیدید،
بامادرمیان نهید!
که به پیشوازنقدعلمی شمارفته
وآغوش به
نقدمستندباسناد
ویاسندارزمندومعتبرتان،میگشاییم!
02:58
A
Andisheh 14.06.2017 17:21:52




بخش3
خلیفه کشی!
سپنتامهر

..بنامهای عبدالرحمن بن ملجم مرادی ازقبایل یمن ودونفر
دیگر بنام حجاج یا برک بن عبدالله تمیمی(اهل حیره)که بگفته ابن خلکان دروفیات الاعیان ایرانی بودونامش را تغییرداده بودندودر ولاء بنی تمیم بود وسومین نفربگفته ابوالعباس مبرد در الکامل فی اللغه والادب،دادویه یازادویه مولی وبرده ایرانی بنی العنبر، یکدگررا درمکه یافتند وهرسه زخم خورده علی درنهروان!
آنهاکه روزگاری در داستان سوگند فرزندعمر بر ایرانی کشی پس از کارستان فیروزنهاوندی یا ابولوءلوء ،
علی راپشتیبان خودیافته بودند ولی بابقدرت رسیدن اوبجایگاه خلافت، نه تنها آلام ورنجهای بردگی ازیشان کم نشده بودبلکه هزاران نفر آنان با شمشیرعلی ،پاره پاره گردیده وبدیاروسرزمین نیستی فرستاده شده بودند!

آنان درکنارکعبه بایکدگر دیداروگفتگوکردندو:
فنظرت الخوارج الی امرهافقالواماذانصنع؟!
ان علیاومعاویه قدافسدا امرهذه الامه
فلوقتلناهما لعادالامر الی حقه!....فقال ابن ملجم انااقتل علیا، فقال برک وانااقتل معاویه وقال زادویه انااقتل عمروا...فاجمع رایهم(فقسموا)علی ان یکون قتلهم فی لیله واحده،،،
کامل مبرد/
خوارج ازستمی که برآنان رفته بود یادکردندوتنها راهبرداستراتژیک برای برونرفت ازتنگناوبن بست موجودونیز کین ستانی وانتقام ازجنگ افروزان قدرتطلب که موجب کشتاربسیاری ازمردم بودندراکه قدافسدوا...یعنی براستی علی ومعاویه کارامت را بتباهی وفسادکشیده اندوچاره را در، کشتن علی ،معاویه وعمروعاص دانستندوگفتند،گریز وچاره ای نیست
و
کارمردمان راست نگرددمگرباکشتن این سه ناراست وتباهگرفسادآفرین!
ازینرو ، همپیمان شده وسوگند خوردند که دریک شب ازهمین ماه رمضان ، ابن ملجم علی رابکشد وبرک معاویه را وزادویه عمروعاص را درمصر!!!(1)



*
(1)باید گفت پیدایش خوارج ، واکنشی به جامعه بیدادگر بودکه برده داری وستمکاری بحقوق انسان درآن نهادینه بود وفرمان خدا وحکم الله !
جنبش خوارج پاسخی بود بحاکمیتهای پادانسانی و نامتمدن خلفا که تاسده سوم هجری دربیشتر شهرهای اسلامی گسترده شدو چونان زمین لرزه بنیاد خلافت را بلرزه در آورده بودند !
خلیفه کشی وخوارج اگرچه باقتل وکشتار وناامنی همراه بود ولی برای مردمی که همه چیز شان ، عزت وشرف وناموسشان در دست تازیان ددمنش بربادرفته بود وکلیه حقوق انسانیشان پایمال ولگدمال قومی پست وبیمایه گردیده بود ، دیگر تاب وتوان سنگینی غل وزنجیرهای بردگی ازایشان ساخته نبود!
ازیرا ، سه خلیفه دوم و سوم وچهارم ازخلفای راشدین یا بااندیشه ایرانی ویا بدست ایرانیان کشته شده بودند!

ناگفته نماند،
چندیست که برخی خواسته اند،
برای ابن ملجم تباری ایرانی بسازند و بخاستگاه وسندکامل مبرد چشمزد داشته اند.
بنده تاجاییکه این کتاب را دیده وخوانده ام ،این باره رادرآن کتاب ندیده ام واگردوستان پژوهشگر ماخذو چشمه پژوهش ورفرنسی دراین باره دارند بنده رابیاگاهانند.
آری،برپایه خاستگاهها واسناد گوناگون ،میتوان گفت که جنبش خوارج ،ریشه ایرانی داشت و برک بن عبدالله وزادویه دوهمپیمان وهمسوگند ابن ملجم ایرانی بوده اند.
از دگر سو ،خاستگاه ومنشاء خوارج، عراق بود که مردم آن ایرانی بودند. نیز،جایگاه وپایگاه آنهاپس از قتل علی ، بسرزمینهای ایرانی مانندیمن وبحرین وقطرواستانهای جنوب ایران ماننداهواز فارس وسیستان تاخراسان،گسترش یافت!
بزودی خوارج بشاخه های بسیار منشعب گشت.
مانند اباضیه(پیروان عبدالله بیاض خوارج بصره)،ازارقه(هواداران نافع بن ازرق دربصره که پدرش ازبردگان رومی بود)،بیهسیه که رهبر آنها ابوبیهس بود،
صفریه وزیادیه خوارج عراق واهواز که رهبرشان زیادبن اصفربود، ،

ماحوزیه پیروان عبدالله بن ماحوز خوارج سیستان وکرمان ،
قطریه (هواداران قطری بن فجاءه خوارج کرمان ) ،عجارده خوارج پیرو عبدالکریم عجرد خراسانی ،
که حمزه آذرک یا شاذرک که جنبش او درزمان هارون ،دستگاه خلیفه رالرزاند وهارون برای سرکوبیش خود با سپاهی گران و لشکری بیکران بخراسان آمد ،از عجارده بود!







پیگیری فرمایید در
بخش 4.....
02:58
A
Andisheh 16.06.2017 04:09:14

بخش 4
سپنتامهر
خوب!
برک پسرعبدالله بدمشق رفت ودرشب 21رمضان معاویه راکه امام دمشق هم بودرا درنماز
Forwarded from Deleted Account
نماز شام یامغرب بزد ولی شمشیر بران اوخوردو یاران معاویه بیدرنگ اورا از مسجدبدربرده وبرک راگرفته ودر فردای آنروز ،دست وپایش را بریدند!
زادویه نیز بمصررفت.
درشب پیمان دست بشمشیربرد و امام جماعت رابکشت ولی درنیافت که امام عمروعاص نیست !
چرا که عمرو بیمارشده بود و برای نماز پگاهان ، خارجه ،که از نزدیکانش بودرا بجای خویش بمسجدفرستاده بود.
بهرروی پس از کشته شدن خارجه ، زادویه مولای بنی العنبر رانیز،کشتند.
کنون ،گزارش ابن ملجم!
گفتیم ناراضیان وناخرسندان سیاسی که خوارج یامارقین نام داشتند ،شمشیرها را درنیام کرده ودرپی جنگ صفین ازعلی جداشدند، بحرورا رفته و بسخنان پندآمیز عبدالله پسرعباس که پیروی ازعلی را ازیشان میخواست ، گوش فراندادند.
بفرجام علی درجنگ نامدار به نهروان ، آنان راکه شماره شان به 4000نفرمیرسیدرا بشکست وبکشت !
بگفته سیدرضی ازقول علی خوارج همه کشته شدند وعلی نوید داد که آشوبگران خارجی همه بگناه نافرمانی کشته شده وپس ازجنگ نهروان یاپس از من ده نفر بیشتر ازیشان ، زنده نخواهندماند !
ولیک بگفته نخستین تاریخنگاران اسلامی مانند ابن سعدکاتب و ابوالعباس مبرد ، درکوفه نزدیک به دوهزارتن ازخوارج نهانی میزیستندو هویت خودرا آشکار نمیکردند !
درچنین جاور ووضعی ،عبدالرحمن پس ملجم بکوفه آمد.
جوسنگین امنیتی کوفه پس از جنگ نهروان موجب شد وی نهانی بشهرآمده وتنها با دوسه یار دیرین رفت وآمدکند .
بگفته الکامل فی اللغه والادب، طبقات ودیگرتاریخنگاران وی با اشعث بن قیس، شبیب الاشجعی و وردان ازموالی ایرانی ونیز با دختری ازخانواده اعدامیان بنتم قطامه بنت علقمه که پدر ودوبرادرش بتیغ بران علی کشته شده بودند، رفت وآمدداشت وراز خویش با آنان بازگفت .
نیز ،درین بازه زمانی کوتاه ، دلباخته قطامه شده وازوخواستگاری نمود.
اونیز ، پاسخ آری بپسرملجم داده بود و در کابینش بجز 3000درهم ، بنده وکنیزی ، خون علی پسرابیطالب را هم خواستارشده و چون همه زخم خورده حاکمیت بودند گفت :
اگر پس ازینکار ازمرگ جستی واز تیغهای حکومتیان رستی که بتوخواهم پیوست واگر هم کشته شدی، کین وتقاص نهروانیان را ازو ستاندی ، کاری خداپسندانه کرده ای و دربهشت درکنار پریان وحوروشان خواهی غنود !
ابن ملجم با شبیب ووردان در نیمه شب 19 رمضان 40ق در تاریکی کوچه های مدینه ، بیوسا وچشم براه علی بودند .
علی درآستانه مسجد ،پیش ازینکه بمسجد کوفه اندرآید با تازش و تهاجم آنان روبرو گردید .
یاران علی توانستند آن سه مرد را گرفته وزخمی کنند ولی ابن ملجم به صلع آن مردکه خلیفه چهارم بود زخمی ژرف بزد وفزت ورب الکعبه رااز زبانش شنید !
دونفردیگر که زخمی شده و بعلی آسیب وگزندی نزده بودند کشته شدند ولی پسرملجم را دربندکردندتا فردا ....!
فردای آنروز برپایه نوشتارهای تاریخی ،
علی گفت :
اگر ازین زخم رستم واز مرگ جستم ،خوددانم بااوچه کنم .
ولی اگر بدیارنیستی پیوستم ،کاراو باشماست ،زخمی وضربتی زده است
که دربرابرش بمانندآن زخمیست وضربتی!
لیک، فردا پس ازبازجویی ضارب بوسیله حسن بن علی ، وی ابن ملجم را بجوانان هاشمی سپرد.بگفته بیشترتاریخنگاران ازمبرد تا شیخ عباس قمی در منتهی الامال، داماد وبرادرزاده علی عبدالله بن جعفربن ابیطالب ازپسرعم وبرادرهمسرش حسن پروانه خواست تا هاشمیان تشفی صدرکرده یا عقده دل بگشایند.سپس ابن ملجم را پاره پاره ومثله کردند.برخی گفته اند دودست ودوپایش را بفرمان قرآن درحد محارب ومرتد، سوره مائده ، بریده ،سپس خواستند زبانش راببرندکه ناله کردوگریست!
سبب و آوندش راجویاشدند.این ملجم گفت :چون هیچگاه از ذکر خدای غوفل نبودم ،خواستم تاجانی مراباشد زبانم بذکر ترباشد!
شیخ عباس قمی گوید برپایه برخی نقلها، پس از قطعه قطعه نمودن پسرملجم ، هاشمیان و مردم کوفه اورا در بوریا پیچیده و نفت آگینش نموده وسوزانیدند!

اینهم گزارشی کوتاه از داستان خلیفه کشی !!
که برپایه تواریخ کهن بود.
تلاش بر چکیده گویی وخلاصه نگاری بود.
این نوشتارپژوهشی تنها گفتاورد و نقل قولی بود از خاستگاهها واسنادکهن تاریخ اسلام!
بآوندها ودلایلی !!!بخشهایی از تاریخ ، که با مذاق بسیاری ناموافقست را ناگفته گذاردیم وتحلیل و سفرنگی هم ننمودیم تا دیدگان حقیقت جو خود، محققانه و کاوشگرانه ،
نه به رگهای گردن بحجت قوی !
بپژوهش و کاوش در آثارکهن بپردازند !
کنون !
نام برخی از خاستگاهها ، رفرنسها ومنابع وچشمه پژوهشهای تاریخی که از آنها بهره جسته ایم !
طبقات ابن سعد کاتب،، الانساب بلاذری،، الکامل مبرد،، وقعه صفین نصربن مزاحم،،
اصول کافی کتاب الحجه کلینی رازی ،، تاریخ طبری ،، الارشاد شیخ مفید،، الکامل ابن اثیر،، قرحه الغری ابن طاووس ترجمه مجلسی صاحب بحار،،
مناقب ابن شهرآشوب ،، کشف الغمه اربلی، العبر ابن خلدون ،،

دنباله دربخش پایانی....
02:58
A
Andisheh 16.06.2017 04:26:14
بخش پایانی
خلیفه کشی!
سپنتامهر
..سیراعلام النبلاء،البدایه والنهایه ابن کثیر،تاریخ الاسلام
Forwarded from Deleted Account
ی ،، بحارالانوار حیاه علی ،، مدینه المعاجز هاشم البحرانی،، نهایه الارب فی معرفه انساب العرب قلقشندی صاحب صبح الاعشی،، الاعلام زرکشی ،،
منتهی الامال شیخ عباس قمی و الغدیر علامه امینی

ومنابع کهن ودست نخورده دیگری که در دسترس دارید !
منابع ومآخذ وخاستگاههای یادشده در بالا ، برپایه چینش و پی آیی یا ترتیب زمانی نوشتن آنهاست که،
درمیان اسنادوچشمه پژوهشهای گفته شده ، طبقات ابن سعد و کامل مبرد، سده دوم وسوم ، کهنترینند تا الغدیر که در زمانه ما نوشته شده !!
02:58
A
Andisheh 16.06.2017 22:03:56
درود!
(سپنتامهر)
آسیب شناسی خوارج!

درپاسخ مهتری ازیاران!

اینکه گفتیم ازخوارج همه کشته شوندو بیش ازده نفرنمانندسخن علی درنهج البلاغه ست!
بر پندار اینکه ، نهج البلاغه ساخته وپرداخته سیدرضی و دیگر ادبدانان نباشد ، بسیاری ،
خطبه 58 را جزو پیشگوییهای آینده علی دانند!
چرا که از4000 نفرخوارج نهروان بجزده نفرکشته وتلفات وکشته های سپاه علی هم کمتر از ده نفر یادشده است .
گرچه ویلفرد مادلونگ آلمانی در مکتبها وفرقه های اسلامی (به گردانش یاترجمه قاسمی بنیادپژوهشهای اسلامی آستانقدس ) این آمار و خطبه58 را درست نمیداندو تحلیلی دیگرداردولی اگر باور بحقیقی بودن این گفتاورد ونقل قول تاریخی داشته باشیم وایمان به نیروی یداللهی ومقام اسداللهی علی داشته باشیم واینکه سالها در زمان محمدبن عبدالله شمشیر زده و شمشیراو اسلام راپیش برده وضربه شمشیرش درجنگها مانندخندق و...، ....افضل من عباده الثقلین بوده ودری را که 40 نفربسختی میگشودنداو با یکدست برکنده ومانند سپری برگرفته و برسرانگشت بسویی پرتاب کرده ،
پس دور نباشدکه به نیمروزی با سپاهش 4000نفر بجنگد و3990نفرشان را بسرزمین مرگ ونیستی وجهان زیرین بفرستد وخودوسپاهش آسیب وگزندی نبیند!
همچنانکه بهمان نیروی الهی توانسته بود در ذیحجه سال5 ه،ق،درجنگ با بنی قریظه که داستان آن در سوره انفال 56، 57 وسوره احزاب 56 ،27 آمده،
دریک روز ازبرآمدن آفتاب تافرورفتن آن،همه مردان وپسران(ذکور بنی قریظه)700تا800 نفررا بگناه پیمانشکنی۳نفرازسران یهود،در میدان شهر سرببرد!
بااین باور،چنین روایاتی درباره نهروان برساخته ودروغ نیست!
ولیک ،آنچه شایان ژرف اندیشی وتاملست اینکه ، نخست،
اتفاقا،چنانکه گفتیم
خوارج یانهروانیان نه تنهاازمیان نرفته بلکه تاسده سوم پایداری نموده ودر سراسر شهرهای اسلامی ازعراق وایران وشمال افریقا گسترش یافته و برهمزن آسایش دستگاه خلافت بودند .چنانکه گفتیم جنوب ایران ویمن کانونهای پیدایش جنبش خوارج بود،
پیشتر درباره تیره وطایفه یا دودمان بزرگ نارویی یا نهرویی که از دودمانهای بزرگ بلوچندواز بلوچستان میهن ما تانیمروز افغانستان وبلوچستان پاکستان وکراچی پراکنده اند ،سخن گفته ایم که این واژه یعنی نارویی یا نهرویی همان نهروانی است.
نامورست که ناروییها ،بازماندگان خوارج نهروانند که بسیستان گریخته اند، وزندگی دراین سامان رابرگزیده اند.
دوم اینکه،
کشتن خوارج که گفتیم بیشترشان موالی،ایرانی و شورشیان وناخرسندان یمنی بودند ،جلوه و وجهه خوبی برای خلیفه ببارنیاورد ، چنانکه خوداو بتیغ کینخواهی بازماندگانشان کشته شد .
نیز،
بازتاب و پژواک و پیامدو واکنش این پیشامدورخداد این بود که ،بسی از غیرخوارج ، از اصحاب وتابعین تا دانشمندان دیگر دوره اسلامی ،تادوسه سده بپشتیبانی وجانبداری ایشان بنقد خلیفه چهارم علی برخاستندودرظاهر، مظلومیت ایشان،کارهای خشونتبارآنها راپوشش میدادونهان میکرد!!
چراکه آنان ازاشراف قریش وفرادستان وبزرگان جامعه نبودندو
چنان مینمایدکه کشمکش وستیز آنها باخلافت وناسازگاریشان باعلی(که خلافت اودرسنجش ونسبت بخلیفه دوم،که ازاودردشمنی وکینتوزی باایرانیان پیشی گرفته ونیزبرخوردنرمتری
Forwarded from Deleted Account
..و آزادی بیشتری برایشان درپی داشت
وشایددلیلش هم درسی بودکه ازسرنوشت عمرگرفته بودو
اینک،آن سیهبختان،بدنبال مطالبات انسانی بیشتربودند)ریشه طبقاتی، سیاسی وسهم خواهی درمنافع سیاسی واقتصادی داشت واینچنین بودکه بعلی پیوسته ودرآغازبآونددوگانگی وتفاوت علی باشیخین،
ازدل وجان برایش شمشیرمیزدندوبگمان چون دریافتندخواسته هایشان بفرنوددستورهاواحکام ایدئولوژیک،در زمان خلافت اوهم کارکردی وعملی نخواهدشددست
بشمشیربردندوداستان قرآن برنیزه هاو ناهمخوانی عقیدتی باعلی رابهانه ای نمودندبرای جدایی ازاو!
این زندوتفسیرراهم دکترصبحی صالح درشرح نهج البلاغه خویش در
زندو سفرنگ وتفسیر خطبه 98 میگوید که...
دنباله دربخش 2
02:58
A
Andisheh 17.06.2017 05:35:41
بخش2
آسیب شناسی خوارج!

(سپنتامهر)
..میگویدکه:
کان الخوارج یطلبون الحق ولاجل ذلک کانوامع امیرالمومنین فی حربه ضد معاویه..وفی الختام نشیرالی ان الخوارج استمروافی خط المعارضه للسلطه القائمه!
سواءفی زمن معاویه(وعلی)اوفی فتره الخلافه الامویه واستطاعواان یقضوامضاجع الامویین وبقوافی نظرهم سلطه ظالمه تجب محاربتها
خوارج درپی حق(حقوق انسانی
واجتماعی)خویش بودندوبه همین آوندوسبب باعلی برپادمعاویه همراه شدند!
درپایان بایدچشمزدواشاره کنیم به اینکه خوارج پس ازرخدادنهروان، همواره جنبشی بودندکه ستیزش ومبارزه وکشمکش ومعارضه خویش را برای دریافت مطالباتشان باهرحاکمیت ستمگروسلطه حاکم ادامه داده ودنبال کردند،چه درزمان معاویه وچه درزمان دیگرخلفای اموی وعباسی!
آنان آسایش خلیفگان رابرهم زدندوخواب آرام ازدیدگانشان ربودندو
دیدگاهشان درباره حکومت خلفااین بودکه سلطه طبقاتی حاکمه ستمگررا مانایی ورواداری،نه
شایسته ست
و
جنگ وپیکارباآن ستم پیشگان تاراجگر،
چه لازم وبایسته!
Forwarded from Deleted Account
چنانکه پیشترهم گفتیم
ازگفتارعلی،چنین برمیآیدکه وی از عملکردش باخوارج سخت پشیمان بود وآنچنانکه
درهمان خطبه 98
گفته بودکه
لاتقتلواالخوارج من بعدی
فانه لیس من طلب الحق فاخطاه کمن طلب الباطل فادرکه
مباداخوارج راپس ازمن بکشید،چرا که برابرنباشدکسی که درپی هوده وفروزه،حقیقت وراستینگی است وفرهود خواه وحقجوست ولیک درشناخت فروزه وحقیقت وراستینه دچارلغزش شده
و
کژراهه رفته است باکسیکه باشناخت باطل وتباهی،از فرهودوحق گریزان و درآگاهانه درجستجوی ناراستی وباطل بوده وآن رابکف آورده ست!
پس!علی راه خارجی کشی را پس از آن اشتباه استراتژیکش بر خلیفگان پس از خویش بست!
تاپس ازو،
دیگر، جانشینانش دست خویش را بخون مردمان
بگناه مرق عن الدین یاخروج ازدین نیالایند،چراکه از دیدگاه اسلامی برپایه احادیث صحیحه،،من بدل دینه فاقتلوه
کسی که دینش راتغییردادودیگرگونه کردرابکشید!

علی نیز،پس ازکشتن خوارج که دوستداران ویاران دیرینش بودند، باپشیمانی به بازماندگان وپیروانش سپارش نمود که خارجی کشی راه نیندازند چراکه حکم آنان حکم بغی بودونه کفر،بلکه ضلالت بودوگمراهی!
ازیرا شاید بیشتر فرق اسلامی بدلیل همین روایت حکم کفر را برخوارج رواندانستند گرچه خوارج بسیاری ازفرق اسلام را تکفیر کرده و خونشان را ریختنی میدانستند!
ابن ابی الحدیدزیدی معتزلی نیز درتفسیر همین خطبه گزارش نموده ست که:ان علیا رضی الله عنه کان لایری کفرالخوارج ولااستباحه دمائهم ومنها قوله :لاتقتلواالخوارج...
ولهم فی الجمله تمسک بالدین ومحاماه عن عقیده اعتقدواهاوان اخطاوا فیها... ولاریب فی تلزم الخوارج بالدین...
علی پس ازینکه درنهروان خوارج را بکشت (تغییر نظر داد)وبرآنان حکم کفر روانداشت وخونشان را مباح نکرد بدین آوند ، این خطبه را گفت که، خوارج را پس ازین مکشید...
ازینرو ، آنان دین را دستاویز داشتندو
برباورهاشان پایورزی مینمودندگرچه دچارلغزش وکژراهه شدند..پس،شکی نیست درالتزام خوارج بدین...

دراینجاپرسشی ایدئولوژیکی وتاریخی پیش میآیدکه...
پیگیری فرماییددربخش3
02:58
Deleted Account 19.06.2017 00:07:20
درود!
شامگهان برشمابادا
خوشایارا!
ترانه
خداحافظ ای جوانی من!....
از
برنامه گلهای رنگارنگ شماره 466
ساخته زنده یادنصرالله زرین پنجه!
در
دشتی!
ترانه از سروده های زیبای سیمین بهبهانی، آزاده بانوی چامه زمانه ما!!

خداحافظ ای جوانی‌ من،شادمانی من، یار نیمه‌راهم
خداحافظ ای که سایه صفت،همچنان
ز پی‌ات میدود نگاهم
ز دل‌ دیگر سرخوشی مجو،زان که هستی‌ام با تو میرود
تهی از می‌‌ مانده این سبو،شور و مستی‌ام با تو میرود
ببین چه کردی، ز نقره گردی، به تار گیسوی من زدی
فغان ز دردم،بگو چه کردم، که پنجه بر روی من زدی
ز دیده من گرچه میگریزی،
به چشم دلم همچنان عزیزی
ببین ز پی‌ات،نگاه مرا
کنون که روی، برای خداآهسته‌تر
ز حسرت و سوز و ساز من،
نشانه دارد، ترانه‌ی جانگداز من
ز دستم ای دلنواز من،
چو می‌روی باری، به خاطر یاری،
آهسته تر

========================
(پژمان بختیاری)
رسیدپیری وافسانه‌ی شباب گذشت
چنان گذشت که گویی مگربخواب گذشت
درانتخاب هدف آن‌قدردقیق شدم‏
که عمرطی شد ودوران انتخاب گذشت‏
به جستجوی پل اندر کنارجو ماندم
زعقل وعمربدیوانگی زآب گذشت‏
هوای خواندن افسانه‌ی حیاتم نیست‏
چرا که فصل دل‌آویزاین کتاب گذشت

02:58
ت
ترانه های ماندگار🎵 via @like 08.06.2017 10:03:36
Elahe (Www.BestMusik.Org) – Khodahafez Javanie
Not included, change data exporting settings to download.
06:32, 6.0 MB
🎵 Khodahafez Ey Javani Man #Persian
🗣 #Elahe
🌐 goo.gl/hvJM7x

🆔 @BestMusik
02:58
ت
ترانه های ماندگار 🎵 07.12.2016 11:37:15
Hossein Ghavami @BestMusik – Javani
Not included, change data exporting settings to download.
00:00, 10.1 MB
🎵 Javani #Persian
🗣 #HosseinGhavami@BestMusik
🌐 bm3.ir/rc

🆔 @BestMusik
02:58
Deleted Account 20.06.2017 23:58:42
https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAAD7MGq1A5A1F_0ud7w
02:58
A
Andisheh 21.06.2017 19:42:16
بخش4
سپنتامهر
آسیب شناسی خوارج!
وآن پرسش اینکه با
دیدش ونگرش به حدیث،من خرج علی امام زمانه فقدکفرو
من لابیعه علی عنقه من امام زمانه کفر!
هرکس برامام عادل زمان برآشوبد براستی کافرست وهرکه بیعت امام را بگردن ننهد ،همانا کافرست!
دو گروه ناکثان،عهدشکن وقاسطان ستمکاره باعلی ستیزیدندوکشته شدند وعلی هیچگاه ازکرده اش وصحابیکشی اش پشیمان نشدکه همواره،سپارش اوبپیروانش این بودکه باآنان بستیزنندوازدرسازش باآنهادرنیایند!
ازسویی اوبا
داوش وادعای پیوندالهی وآسمانیش،همه رفتاروکردارواعمالش را درست وبرحق وخدایی میداند ولیک، چه آوند ودلیلی موجب پشیمانی اودرباره رفتارش باخوارجست که در پیچه ولفافه باشتباه ولغزشش درباره آنان خستو ومعترف شده ومیگویداگر من خوارج راکشتم،دیگرپس از
2025/08/27 08:55:19
Back to Top
HTML Embed Code: