SHAHYARRAN Telegram 48212
کانون فرهنگ و ایران شناسی دانشگاه فردوسی مشهد
🔰 درباره زبان ملی ما، #پارسی ! #بخش_هفتم نویسنده: استاد #سپنتامهر ! 🔸در (رحله و سفر )نامه یا کوچنامه ابن بطوطه مراکشی یا تحفه النظار به واگردانی و ( ترجمه ) زنده یاد محمد علی موحد تبریزی ج2 که ، از کوچش و (سفر) خود بچین گوید که درسده 8 و به گمان…
🔰درباره زبان ملی ما، #پارسی !

#بخش_هشتم

نویسنده: استاد #سپنتامهر !


🔸مولوی نیز، در مثنوی مردم برای مردم قونیه که آمیخته ای از پارسیان و رومیان، ترکان و تازیان و یونانیان بوده اند به پارسی وعظ و اندرز می فرموده و همین نشان بر رسمیت زبان پارسی در آناتولی هم داشته است.

🔹مولوی زبان پارسی را بارها در مثنوی پاس داشته و ارجن هاده است. گر چه پانترکیستهای ترکیه بسان دروغ پردازان باکویی که تبار ترک برای نظامی گنجوی و... برساخته اند، با اینکه فرزانه گنجه به آشکارا در لیلی و مجنون از پنج گنج یا خمسه، خود را پارسی زبان میداند، نیز، بسان همتایان باکویی خویش، خداوندان دروغ پردازی, سندسازی و جعل و دروغ سازیند و از سویی بسی بیمایه اند و نا آگاه به مثنوی، ازین روی، مولوی را ترک عثمانی و گاه ازبک تبار می شمرند و هرگز بر این گفته برساخته، سند و مدرک و خاستگاهی نتوانسته اند بسازند چرا که رسوایی آنها بسی آشکار شود.

🔸لیک، در داوشگری و ادعا، او را ترک دانند و اهل عثمانی ! ولیک آنچه بر هر پژوهشگری روشنست و آشکار، اینست که همه آفرینه ها و آثار او به پارسیست و از سویی در چندین جای مثنوی و در دیوان کبیر شمس، خود را خراسانی و پارسی زبان خوانده و نیز مردمان را بپارسی گویی سپارش کرده ست.

🔹نیک آشکارست که زبان مادری خویش پارسی بوده و آن را ارج مینهد ولی نه به آوند و دلیل زبان مادریش بودن. که ارجداشت و پاسداشت او بزبان پارسی به آوند و فرنود و دلیلی است که خود مولوی، باز میگوید.
او زبان پارسی را ابزار انتقال و بازگفت چم ها و معانی بلند معرفتی و تذوقات روحانی و عرفانی میداند و گاه برتر از زبان تازی !

🔻در دفتر نخست مثنوی در داستان،ادامه حکایت پادشاه جهود که نصرانیان را میکشت پس از چند بیت تازی، میگوید :
پارسی گوییم یعنی این کشش،
زآن طرف آید که آمد آن چشش !

🔻این کشش و جاذبه پارسیگویی برای آنست که ابزار چشش و تذوق و چشیدن معرفت روحانی در آدمیست !

🔰به گمان مولوی زبان پارسی را توانمندی و ظرفیتیست که میتواند زبان ادب و عرفان و رازوری و ابزار بیان مفاهیم بلند عارفانه باشد !

🔻ازین روی، مولوی در دفتر سوم و در داستان آن دزد که بن دیواری را میکند و خداوند خانه او را گفت چه میکنی گفت دهل میزنم ! نیز ، باز فرماید:

پارسی گوییم ، هین تازی بهل !
هندوی آن ترک باش ،ای آب وگل !

بایسته است ،پارسی بگوییم و تازی را رهاکن ، بنده آن زیباوش ( آفریدگار جهان) باش ، ای ازآب وگل برآمده !

و باز در همین دفترسوم قصه وکیل صدرجهان گوید :
پارسی گو گرچه تازی خوشترست ،
عشق را خود صد زبان دیگرست !

🔰به هرروی او عارف اسلامیست و زبان تازی را ازینکه زبان قرآنست و دین, خوشتر داند ولی بازهم فرمان وپند میدهد که با اینحال بپارسی ، سخن بگو !

🔸ازیرا ، خلیفگان و جانشینان مولوی و چلبیان همگی تا سده پیش پارسیدان و پارسیگوی بوده اند و به این زبان سروده اند . چنانکه سلطان ولد فرزند او در مثنوی ولدنامه که تذکره ایست مر زندگی مولوی و خلیفگان و چلبیان او ، از جامعه و همبودگان قونیه که چند زبانی بوده ولی همگان پارسی میدانسته و زبان رسمی و مشترک مردم که همه را به هم پیوند میداده و ابزار تفاهم اقوام بوده، پارسی بوده، سخن بمیان آورده و میگوید :

بگذر از گفت ترکی و رومی
که از این اصطلاح محرومی
گوی از پارسی و از تازی
که در این هردو خوش همی‌تازی

🔹ازین بیتها نیک آشکارست که سلطان ولد، سخن گفتن به زبان ترکی و رومی بی بهره بوده و تنها به دو زبان پارسی و تازی چیرگی ،توانایی و تسلط داشته ست.

بازسلطان ولد در ولدنامه گوید:

فارسی گو که جمله دریابند
گرچه زین غافل‌اند و در خوابند!

🔸اگرچه که جمله و همه مردم قونیه پارسی را درمیابند و میدانند، ولیک ،دریافت این چمان و مفاهیم عرفانی دشوار برای مردم نا آگاه و خواب آلوده, دشوارست.

پایان.
🌐@Fum_iranshenasi
👍1



tgoop.com/shahyarran/48212
Create:
Last Update:

🔰درباره زبان ملی ما، #پارسی !

#بخش_هشتم

نویسنده: استاد #سپنتامهر !


🔸مولوی نیز، در مثنوی مردم برای مردم قونیه که آمیخته ای از پارسیان و رومیان، ترکان و تازیان و یونانیان بوده اند به پارسی وعظ و اندرز می فرموده و همین نشان بر رسمیت زبان پارسی در آناتولی هم داشته است.

🔹مولوی زبان پارسی را بارها در مثنوی پاس داشته و ارجن هاده است. گر چه پانترکیستهای ترکیه بسان دروغ پردازان باکویی که تبار ترک برای نظامی گنجوی و... برساخته اند، با اینکه فرزانه گنجه به آشکارا در لیلی و مجنون از پنج گنج یا خمسه، خود را پارسی زبان میداند، نیز، بسان همتایان باکویی خویش، خداوندان دروغ پردازی, سندسازی و جعل و دروغ سازیند و از سویی بسی بیمایه اند و نا آگاه به مثنوی، ازین روی، مولوی را ترک عثمانی و گاه ازبک تبار می شمرند و هرگز بر این گفته برساخته، سند و مدرک و خاستگاهی نتوانسته اند بسازند چرا که رسوایی آنها بسی آشکار شود.

🔸لیک، در داوشگری و ادعا، او را ترک دانند و اهل عثمانی ! ولیک آنچه بر هر پژوهشگری روشنست و آشکار، اینست که همه آفرینه ها و آثار او به پارسیست و از سویی در چندین جای مثنوی و در دیوان کبیر شمس، خود را خراسانی و پارسی زبان خوانده و نیز مردمان را بپارسی گویی سپارش کرده ست.

🔹نیک آشکارست که زبان مادری خویش پارسی بوده و آن را ارج مینهد ولی نه به آوند و دلیل زبان مادریش بودن. که ارجداشت و پاسداشت او بزبان پارسی به آوند و فرنود و دلیلی است که خود مولوی، باز میگوید.
او زبان پارسی را ابزار انتقال و بازگفت چم ها و معانی بلند معرفتی و تذوقات روحانی و عرفانی میداند و گاه برتر از زبان تازی !

🔻در دفتر نخست مثنوی در داستان،ادامه حکایت پادشاه جهود که نصرانیان را میکشت پس از چند بیت تازی، میگوید :
پارسی گوییم یعنی این کشش،
زآن طرف آید که آمد آن چشش !

🔻این کشش و جاذبه پارسیگویی برای آنست که ابزار چشش و تذوق و چشیدن معرفت روحانی در آدمیست !

🔰به گمان مولوی زبان پارسی را توانمندی و ظرفیتیست که میتواند زبان ادب و عرفان و رازوری و ابزار بیان مفاهیم بلند عارفانه باشد !

🔻ازین روی، مولوی در دفتر سوم و در داستان آن دزد که بن دیواری را میکند و خداوند خانه او را گفت چه میکنی گفت دهل میزنم ! نیز ، باز فرماید:

پارسی گوییم ، هین تازی بهل !
هندوی آن ترک باش ،ای آب وگل !

بایسته است ،پارسی بگوییم و تازی را رهاکن ، بنده آن زیباوش ( آفریدگار جهان) باش ، ای ازآب وگل برآمده !

و باز در همین دفترسوم قصه وکیل صدرجهان گوید :
پارسی گو گرچه تازی خوشترست ،
عشق را خود صد زبان دیگرست !

🔰به هرروی او عارف اسلامیست و زبان تازی را ازینکه زبان قرآنست و دین, خوشتر داند ولی بازهم فرمان وپند میدهد که با اینحال بپارسی ، سخن بگو !

🔸ازیرا ، خلیفگان و جانشینان مولوی و چلبیان همگی تا سده پیش پارسیدان و پارسیگوی بوده اند و به این زبان سروده اند . چنانکه سلطان ولد فرزند او در مثنوی ولدنامه که تذکره ایست مر زندگی مولوی و خلیفگان و چلبیان او ، از جامعه و همبودگان قونیه که چند زبانی بوده ولی همگان پارسی میدانسته و زبان رسمی و مشترک مردم که همه را به هم پیوند میداده و ابزار تفاهم اقوام بوده، پارسی بوده، سخن بمیان آورده و میگوید :

بگذر از گفت ترکی و رومی
که از این اصطلاح محرومی
گوی از پارسی و از تازی
که در این هردو خوش همی‌تازی

🔹ازین بیتها نیک آشکارست که سلطان ولد، سخن گفتن به زبان ترکی و رومی بی بهره بوده و تنها به دو زبان پارسی و تازی چیرگی ،توانایی و تسلط داشته ست.

بازسلطان ولد در ولدنامه گوید:

فارسی گو که جمله دریابند
گرچه زین غافل‌اند و در خوابند!

🔸اگرچه که جمله و همه مردم قونیه پارسی را درمیابند و میدانند، ولیک ،دریافت این چمان و مفاهیم عرفانی دشوار برای مردم نا آگاه و خواب آلوده, دشوارست.

پایان.
🌐@Fum_iranshenasi

BY 👑کانال شهیاران 👑


Share with your friend now:
tgoop.com/shahyarran/48212

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Hashtags Read now The court said the defendant had also incited people to commit public nuisance, with messages calling on them to take part in rallies and demonstrations including at Hong Kong International Airport, to block roads and to paralyse the public transportation system. Various forms of protest promoted on the messaging platform included general strikes, lunchtime protests and silent sit-ins. Write your hashtags in the language of your target audience. A vandalised bank during the 2019 protest. File photo: May James/HKFP.
from us


Telegram 👑کانال شهیاران 👑
FROM American