معماری مهربانی:
وقتی «فکر خوب» بنایی ماندگارتر از طلا می‌سازد!
نقشه‌ای که با ذهن کشیده می شود تاسکه…
سیدجواد حسینی
پنج‌شنبه‌ای که گذشت، در میان جمعی از بزرگان صنعت و نیکوکاران البرز، سخن از «مسئولیت اجتماعی شرکتها» بود. همه بر ضرورت کمک‌های مالی تأکید می‌کردند. اما گفتم:
«گاهی یک “فکر خوب”، گنجی است که هزاران سکه را به حركت درمی‌آورد.»
معماران نامرئی: کسانی که با ایده‌هایشان ایران را ساختند
- توران میرهادی با اندیشه‌اش، پایه‌های آموزش کودکان را چنان بنا نهاد که امروز از مهدکودک‌های ایران چون درختانی ریشه‌دار می‌رویند.
- جبار باغچه‌بان نه با پول، که با نوآوری، دنیای سکوت ناشنوایان را به صدای زندگی پیوند زد.
- بهمن بیگی با اسب و چادر، مدرسه‌های سیار را برای کودکان عشایر آفرید؛ گویی کویر را به کتابخانه تبدیل کرد!
اینان معمارانی بودند كه سنگ‌بنا را نه از گرانیت، كه از «ایده‌های ناب» تراشیدند.
کهریزک: شهری که از ذهن یک مرد برخاست!
بازدید از شهرک رفاه و سلامت اجتماعی کهریزک، باور مرا به قدرت «فکر خوب» تبدیل به یقین كرد. اینجا:
- در سال ۱۳۵۱، تنها با یک ایده متولد شد: اندیشه‌ی زنده‌یاد دکتر محمدرضا حکیم‌زاده.
- امروز، با ۸۰۰۰ توانخواه: از کودکان اتیسم تا سالمندان ۸۰ ساله با امید به زندگی فراتر از میانگین کشوری!
- کارگاهی زنده: ۶۰۰ حرفه‌آموز روزانه در ۲۰ رشته، از خیاطی تا دیجیتال‌مارکتینگ!
- رقم‌هایی که نفس را بند می‌آورد:
- ماهانه ۵ میلیارد تومان فقط برای دارو!
- سالانه ۶۰ میلیارد تومان برای پوشک!
- ۳.۵ میلیون وعده غذا در سال!
آیا می‌دانید چرا اینجا “شهر مهربانی” نام گرفته؟
> زیرا هر آجرش را نه پول، كه «انسانی‌تر اندیشیدن» گذاشته‌اند.
فرمول ناشناخته: چرا «فکر خوب» از پول ماندگارتر است؟
۱. ضریب تکثیر نامحدود: یک ایده‌ی ناب مانند دانه‌ی بلوط است – امروز نهال، فردا جنگلی است که هزاران نفر در سایه‌اش آرام می‌گیرند.
۲. زنده ماندن در تندبادها: مؤسسات وابسته به پول، در بحران‌ها می‌لرزند؛ اما سازه‌های فکری، چون کوه استوار می‌مانند.
۳. معماری سیستم‌ها: پول «چادر» می‌سازد، اما فکر خوب «شهر» می‌سازد – با خیابان‌های آموزش، بیمارستان‌های تخصصی و کارگاه‌های توانمندسازی.
کهریزک اثبات زنده‌ی این نظریه است: ساختاری که ۵۰ سال است نه تنها ایستاده، که هر روز گسترده‌تر میشود!
پرسشی که خواب را می‌رباید:
> «اگر دکتر حکیم‌زاده در ۱۳۵۱، تنها به جمع‌آوری پول فکر می‌كرد،
> آیا امروز “شهر مهربانی” وجود داشت؟»
-نقشه‌ی گنجی که در ذهن شماست
نیازی نیست دکتر حکیم‌زاده باشید تا تاریخ ساز شوید. کافی است بپرسید:
- چه “مشکل حل‌نشده‌ای” در اطرافم وجود دارد که دیگران فقط با پول به آن نگاه می‌کنند؟
- چگونه می‌توانم برای آن، “سیستم” بسازم نه “کمک مقطعی”؟
پاسخ شما، ممکن است بنیان «کهریزک بعدی» باشد!
زنگ بیدارباش!
امروز، صدایی از کهریزک می‌آید:
معماران جدید جامعه!
ایده‌هایتان را از گنجه‌ی ذهنتان بیرون بکشید.
مهربانی نیاز به ساختن دارد، نه فقط بخشیدن!»
و یادتان باشد:
> **بزرگترین شاهکارهای بشری،
> نخست در ذهن یک نفر متولد شده‌اند!
امروز جهان بشری بیش از آنکه به دست‌هایی نیاز داشته باشد که پول بدهند، به ذهن‌هایی نیاز دارد که راه‌حل خلق کنند!*
وقتی «فکر خوب» بنایی ماندگارتر از طلا می‌سازد!
نقشه‌ای که با ذهن کشیده می شود تاسکه…
سیدجواد حسینی
پنج‌شنبه‌ای که گذشت، در میان جمعی از بزرگان صنعت و نیکوکاران البرز، سخن از «مسئولیت اجتماعی شرکتها» بود. همه بر ضرورت کمک‌های مالی تأکید می‌کردند. اما گفتم:
«گاهی یک “فکر خوب”، گنجی است که هزاران سکه را به حركت درمی‌آورد.»
معماران نامرئی: کسانی که با ایده‌هایشان ایران را ساختند
- توران میرهادی با اندیشه‌اش، پایه‌های آموزش کودکان را چنان بنا نهاد که امروز از مهدکودک‌های ایران چون درختانی ریشه‌دار می‌رویند.
- جبار باغچه‌بان نه با پول، که با نوآوری، دنیای سکوت ناشنوایان را به صدای زندگی پیوند زد.
- بهمن بیگی با اسب و چادر، مدرسه‌های سیار را برای کودکان عشایر آفرید؛ گویی کویر را به کتابخانه تبدیل کرد!
اینان معمارانی بودند كه سنگ‌بنا را نه از گرانیت، كه از «ایده‌های ناب» تراشیدند.
کهریزک: شهری که از ذهن یک مرد برخاست!
بازدید از شهرک رفاه و سلامت اجتماعی کهریزک، باور مرا به قدرت «فکر خوب» تبدیل به یقین كرد. اینجا:
- در سال ۱۳۵۱، تنها با یک ایده متولد شد: اندیشه‌ی زنده‌یاد دکتر محمدرضا حکیم‌زاده.
- امروز، با ۸۰۰۰ توانخواه: از کودکان اتیسم تا سالمندان ۸۰ ساله با امید به زندگی فراتر از میانگین کشوری!
- کارگاهی زنده: ۶۰۰ حرفه‌آموز روزانه در ۲۰ رشته، از خیاطی تا دیجیتال‌مارکتینگ!
- رقم‌هایی که نفس را بند می‌آورد:
- ماهانه ۵ میلیارد تومان فقط برای دارو!
- سالانه ۶۰ میلیارد تومان برای پوشک!
- ۳.۵ میلیون وعده غذا در سال!
آیا می‌دانید چرا اینجا “شهر مهربانی” نام گرفته؟
> زیرا هر آجرش را نه پول، كه «انسانی‌تر اندیشیدن» گذاشته‌اند.
فرمول ناشناخته: چرا «فکر خوب» از پول ماندگارتر است؟
۱. ضریب تکثیر نامحدود: یک ایده‌ی ناب مانند دانه‌ی بلوط است – امروز نهال، فردا جنگلی است که هزاران نفر در سایه‌اش آرام می‌گیرند.
۲. زنده ماندن در تندبادها: مؤسسات وابسته به پول، در بحران‌ها می‌لرزند؛ اما سازه‌های فکری، چون کوه استوار می‌مانند.
۳. معماری سیستم‌ها: پول «چادر» می‌سازد، اما فکر خوب «شهر» می‌سازد – با خیابان‌های آموزش، بیمارستان‌های تخصصی و کارگاه‌های توانمندسازی.
کهریزک اثبات زنده‌ی این نظریه است: ساختاری که ۵۰ سال است نه تنها ایستاده، که هر روز گسترده‌تر میشود!
پرسشی که خواب را می‌رباید:
> «اگر دکتر حکیم‌زاده در ۱۳۵۱، تنها به جمع‌آوری پول فکر می‌كرد،
> آیا امروز “شهر مهربانی” وجود داشت؟»
-نقشه‌ی گنجی که در ذهن شماست
نیازی نیست دکتر حکیم‌زاده باشید تا تاریخ ساز شوید. کافی است بپرسید:
- چه “مشکل حل‌نشده‌ای” در اطرافم وجود دارد که دیگران فقط با پول به آن نگاه می‌کنند؟
- چگونه می‌توانم برای آن، “سیستم” بسازم نه “کمک مقطعی”؟
پاسخ شما، ممکن است بنیان «کهریزک بعدی» باشد!
زنگ بیدارباش!
امروز، صدایی از کهریزک می‌آید:
معماران جدید جامعه!
ایده‌هایتان را از گنجه‌ی ذهنتان بیرون بکشید.
مهربانی نیاز به ساختن دارد، نه فقط بخشیدن!»
و یادتان باشد:
> **بزرگترین شاهکارهای بشری،
> نخست در ذهن یک نفر متولد شده‌اند!
امروز جهان بشری بیش از آنکه به دست‌هایی نیاز داشته باشد که پول بدهند، به ذهن‌هایی نیاز دارد که راه‌حل خلق کنند!*
Forwarded from سیدجواد حسینی
در سرزمین باران های نقره ای
✍️ سید جواد حسینی
عصر جمعه 9خرداد در حالی فرودگاه مهرآباد را به مقصد فرودگاه سردار جنگل رشت ترک کردم که با خود شعری از توران شهریاری را زمزمه میکردم.
تو اي گـــــــيل ايران فــر و جاودان
تو اي سبــز پــوش بلــــــند آسمان
تو گــــــــيلان! دريا دلـــــيّ و كهن
كه از گـــــيل مردان براني سخن
سراسر طــــرب آفــــــــرين ديدمت
نشاط آور و دلــــــــــــنشين ديدمت
غروب از پــــــــــــگاهت دل انگيز تر
خزان از بـــــــــــــهارت طرب خيز تر
نهاد تــــو از سبزي و شـادي است
سرشت تـــــــو از آب و آبـادي است
چه طـاووس خوش نقشي و خوش نگار
نـمـــــوداري از صنع پــــــــــــــــــــرودگار
بود در كنار تو الـــــــــــــــــــبـــرز كوه
كه باشد غـــــــــــــــرور آور و پُــــرشكوه
گُل و ســــــــبزه و مـرغزارت خوش است
خزانت چنان نـــــــــــــوبهارت خوش است
هلا خاك گـــــــــــــــيلان بمان سبز و شاد
بر و بومت آبــــــــــــــــــــــــــــاد و سر سبز باد.
از فرودگاه سردار جنگل رشت عازم مرکز شبه خانواده بانیان مهر شدیم، خانه ای سرشار از شادی و نشاط برای کودکان 3 تا 6سال که توسط تعدادی از نیکوکاران سبز اندیش سبزتر از طبیعت و شالیزارهای گیلان، اداره می شد.
دیدم فرشتگانی زمینی اما از جنس آسمان بعنوان بانیان مهرکه مادری را در حق این کودکان معصوم تمام کرده اند.
کودکی بی قرار در آغوش خانم دکتر عباسی معاون توانبخشی سازمان قرار یافته بود و جدایی از مهر مادری را بر نمی تافت.
با حالی خوب خانه بانیان مهر را برای حضور در شورای اداری بهزیستی استان که جزء برنامه های لاینفک سفرهای استانی ست ترک کردیم.
در ترافیک کم و بیش مسیر، متأثر از بازدید خانه کودکان مهر یاد تیتراژ سریال تلویزیونی خانه سبز با صدای زنده یاد خسرو شکیبایی افتادم که می‌گفت:
به نظر من یه خونه هرجایی میتونه باشه،
میتونه بالای یه ساختمون بلند باشه،
میتونه تو یه کوچه ی قدیمی که زیر یه بازارچه هست یاشه،
میتونه بزرگ یا میتونه کوچیک باشه،
میتونه برای هرکی مفهومی داشته باشه،
یا هر رنگی داشته باشه،
میتونه به رنگ آجر یا به رنگ شیشه و سنگ باشه
میتونه رنگ قرمز یا به رنگ...
ولی من یا بهتر بگم ما
معتقدیم، خونه هرچی که باشه،
باید سبز باشه بله سبز و همیشه سبز.
و به اعتقاد من، خانه بانیان مهر رشت، سبز بود، واقعا سبز.
در ستاد بهزیستی استان و در جلسه ای صمیمی اما کارشناسی صحبت های معاونین و رؤسای بهزیستی شهرستانهای استان را شنیدم.
شیوه های برخورد با مسائل و آسیب های اجتماعی را در سه مدل، آخرت گرایانه نصیحت مدار، کنترلی مبتنی بر ابزار پلیسی و اجتماعی_علمی، تشریح و اشاره کردم در نیمه دوم دهه هشتاد مدل اجتماعی_علمی در فضای جامعه پذیرفته و گسترش یافت.
بر همین اساس سازمان بهزیستی در خط مقدم نگاه علمی_اجتماعی برای کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی قرار گرفت.
سپس به تفصیل خط سیر نگاه علمی_اجتماعی را از رویکرد ساختاری پیشگیرانه و نهادگرایانه جامعه تا ایستگاه های بعدی یعنی؛ پلیس، دستگاه قضایی، زندان و پس از خروج از زندان تشریح کردم.
✍️ سید جواد حسینی
عصر جمعه 9خرداد در حالی فرودگاه مهرآباد را به مقصد فرودگاه سردار جنگل رشت ترک کردم که با خود شعری از توران شهریاری را زمزمه میکردم.
تو اي گـــــــيل ايران فــر و جاودان
تو اي سبــز پــوش بلــــــند آسمان
تو گــــــــيلان! دريا دلـــــيّ و كهن
كه از گـــــيل مردان براني سخن
سراسر طــــرب آفــــــــرين ديدمت
نشاط آور و دلــــــــــــنشين ديدمت
غروب از پــــــــــــگاهت دل انگيز تر
خزان از بـــــــــــــهارت طرب خيز تر
نهاد تــــو از سبزي و شـادي است
سرشت تـــــــو از آب و آبـادي است
چه طـاووس خوش نقشي و خوش نگار
نـمـــــوداري از صنع پــــــــــــــــــــرودگار
بود در كنار تو الـــــــــــــــــــبـــرز كوه
كه باشد غـــــــــــــــرور آور و پُــــرشكوه
گُل و ســــــــبزه و مـرغزارت خوش است
خزانت چنان نـــــــــــــوبهارت خوش است
هلا خاك گـــــــــــــــيلان بمان سبز و شاد
بر و بومت آبــــــــــــــــــــــــــــاد و سر سبز باد.
از فرودگاه سردار جنگل رشت عازم مرکز شبه خانواده بانیان مهر شدیم، خانه ای سرشار از شادی و نشاط برای کودکان 3 تا 6سال که توسط تعدادی از نیکوکاران سبز اندیش سبزتر از طبیعت و شالیزارهای گیلان، اداره می شد.
دیدم فرشتگانی زمینی اما از جنس آسمان بعنوان بانیان مهرکه مادری را در حق این کودکان معصوم تمام کرده اند.
کودکی بی قرار در آغوش خانم دکتر عباسی معاون توانبخشی سازمان قرار یافته بود و جدایی از مهر مادری را بر نمی تافت.
با حالی خوب خانه بانیان مهر را برای حضور در شورای اداری بهزیستی استان که جزء برنامه های لاینفک سفرهای استانی ست ترک کردیم.
در ترافیک کم و بیش مسیر، متأثر از بازدید خانه کودکان مهر یاد تیتراژ سریال تلویزیونی خانه سبز با صدای زنده یاد خسرو شکیبایی افتادم که می‌گفت:
به نظر من یه خونه هرجایی میتونه باشه،
میتونه بالای یه ساختمون بلند باشه،
میتونه تو یه کوچه ی قدیمی که زیر یه بازارچه هست یاشه،
میتونه بزرگ یا میتونه کوچیک باشه،
میتونه برای هرکی مفهومی داشته باشه،
یا هر رنگی داشته باشه،
میتونه به رنگ آجر یا به رنگ شیشه و سنگ باشه
میتونه رنگ قرمز یا به رنگ...
ولی من یا بهتر بگم ما
معتقدیم، خونه هرچی که باشه،
باید سبز باشه بله سبز و همیشه سبز.
و به اعتقاد من، خانه بانیان مهر رشت، سبز بود، واقعا سبز.
در ستاد بهزیستی استان و در جلسه ای صمیمی اما کارشناسی صحبت های معاونین و رؤسای بهزیستی شهرستانهای استان را شنیدم.
شیوه های برخورد با مسائل و آسیب های اجتماعی را در سه مدل، آخرت گرایانه نصیحت مدار، کنترلی مبتنی بر ابزار پلیسی و اجتماعی_علمی، تشریح و اشاره کردم در نیمه دوم دهه هشتاد مدل اجتماعی_علمی در فضای جامعه پذیرفته و گسترش یافت.
بر همین اساس سازمان بهزیستی در خط مقدم نگاه علمی_اجتماعی برای کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی قرار گرفت.
سپس به تفصیل خط سیر نگاه علمی_اجتماعی را از رویکرد ساختاری پیشگیرانه و نهادگرایانه جامعه تا ایستگاه های بعدی یعنی؛ پلیس، دستگاه قضایی، زندان و پس از خروج از زندان تشریح کردم.
Forwarded from سیدجواد حسینی
در حاشیه نشست با مدیران بهزیستی استان، با حضور معاون شرکت گاز 41دستگاه ویلچر از محل اجرای پویش «ده درصدی کاهش مصرف گاز» به توان خواهان اهداء شد.
برای آخرین برنامه جمعه شب عازم یکی از محلات مرکزی شهر رشت شدیم و در خانه ای که رنگ و بوی عشق داشت، با محمد محمدی دعوی سرایی هنرمند ناشنوایی که با ترکیب ذهن خلاق و سرانگشتان هنرمند خود نقش جان بر تار و پود فرش میزند ،دیدار کردیم.
محمدی دعوی سرایی که طبع شعر هم داشت با صبر و حوصله ساعت ها، روزها و ماه ها وقت صرف می کند تا هنر خود را در رج رج تابلو فرش‌هایش به تار و پودی همیشگی گره زند.
تابلو فرش های محمد، کتاب مصورند، نقاشیند و شعرند که با بیننده حرف میزنند.
ساعت 23با حال خوب و لذتی دلنشین برنامه های جمعه در رشت پر خاطره تمام شد.
صبح شنبه عازم لنگرود شدیم. با همه زیبایی های لنگرود بی اختیار یاد حادثه دلخراش آتش سوزی دوسال پیش در کمپ ترک اعتیاد لنگرود که قلبم را به درد آورد، افتادم وبه خود یادآوری کردم تا در این جایگاه هستم ذره ای از اعمال نظارت های قانونی بر مراکز و موسسات همکار با هدف پیشگیری از بروز فاجعه، غافل نشوم.
در فرمانداری لنگرود، طی جلسه ای با حضور دکتر لاهوتی نماینده پیشکسوت شهرستان در مجلس، فرماندار، امام جمعه مدیران محلی و همکارانم در بهزیستی، مسائل شهرستان در حوزه بهزیستی بصورت دقیق تشریح و تصمیمات لازم گرفته شد.
دو مرکز تحت نظارت بهزیستی شامل مرکز حرفه آموزی کاویان، مرکز مراقبتی، توانبخشی معلولین و ساختمان متروکه مجاور اداره بهزیستی شهرستان را بازدید و بر فعالیت مرکز جامع خدمات توانبخشی بهزیستی در این محل پس از بازسازی ساختمان تاکید کردم.
لنگرود و مردمان نجیب و خونگرمش را ترک و برای حضور در جلسه شورای سالمندی استان راهی رشت شدیم.
در بدو ورود به استانداری دو دوست قدیمی و گرامی ام دکتر حق شناس را در قامت استاندار گیلان ودکتر کوچکی نژاد نماینده پرتلاش رشت در مجلس شورای اسلامی راملاقات کردم و سپس به اتفاق در شورای سالمندی استان شرکت کردیم
دکتر جعفری مدیرکل بهزیستی استان، رئیس دانشگاه علوم پزشکی، شهردار، مدیر پروژه شهر دوستدار سالمند(رشت) و دکتر کوچکی نژاد سخنان قابل تاملی در موضوع سالمندی بیان کردند.
من نیز، امواج جمعیتی ایران، سالمندی و تبارشناسی آن و سناریوهای چهارگانه ورود به سالمندی تحت عناوین؛ سایه روشن سالمندی، سپیده دم سالمندی، سالمندی سالم و سالمندی مخاطره آمیز را توضیح دادم.
تشریح وضعیت امروز و بیان چشم انداز آینده ایران، گیلان و رشت بخش دیگر سخنانم بود.
در ادامه، ایجاد شهرک رفاه سالمندان، تقویت دبیرخانه شورای سالمندی استان و دبیرخانه شهر دوستدار سالمند در رشت و ایجاد هفده باشگاه مهر گفتگو سالمندان را به عنوان سه پیشنهاد مشخص مطرح کردم که در جمع بندی جلسه توسط دکتر حق شناس استاندار گیلان تایید و مصوب شد.
به رسم همه سفرهای استانی، اخرین بخش سفر به «سرزمین باران های نقره ای» مصاحبه خبری با صدا و سیما در تشریح نتایج سفر دو روزه به گیلان بود.این پایان سفری دوروزه به سرزمین باران های نقره ای بود و گرچه
به پایان آمد این دفتر،
ولی
حکایت همچنان باقیست...
برای آخرین برنامه جمعه شب عازم یکی از محلات مرکزی شهر رشت شدیم و در خانه ای که رنگ و بوی عشق داشت، با محمد محمدی دعوی سرایی هنرمند ناشنوایی که با ترکیب ذهن خلاق و سرانگشتان هنرمند خود نقش جان بر تار و پود فرش میزند ،دیدار کردیم.
محمدی دعوی سرایی که طبع شعر هم داشت با صبر و حوصله ساعت ها، روزها و ماه ها وقت صرف می کند تا هنر خود را در رج رج تابلو فرش‌هایش به تار و پودی همیشگی گره زند.
تابلو فرش های محمد، کتاب مصورند، نقاشیند و شعرند که با بیننده حرف میزنند.
ساعت 23با حال خوب و لذتی دلنشین برنامه های جمعه در رشت پر خاطره تمام شد.
صبح شنبه عازم لنگرود شدیم. با همه زیبایی های لنگرود بی اختیار یاد حادثه دلخراش آتش سوزی دوسال پیش در کمپ ترک اعتیاد لنگرود که قلبم را به درد آورد، افتادم وبه خود یادآوری کردم تا در این جایگاه هستم ذره ای از اعمال نظارت های قانونی بر مراکز و موسسات همکار با هدف پیشگیری از بروز فاجعه، غافل نشوم.
در فرمانداری لنگرود، طی جلسه ای با حضور دکتر لاهوتی نماینده پیشکسوت شهرستان در مجلس، فرماندار، امام جمعه مدیران محلی و همکارانم در بهزیستی، مسائل شهرستان در حوزه بهزیستی بصورت دقیق تشریح و تصمیمات لازم گرفته شد.
دو مرکز تحت نظارت بهزیستی شامل مرکز حرفه آموزی کاویان، مرکز مراقبتی، توانبخشی معلولین و ساختمان متروکه مجاور اداره بهزیستی شهرستان را بازدید و بر فعالیت مرکز جامع خدمات توانبخشی بهزیستی در این محل پس از بازسازی ساختمان تاکید کردم.
لنگرود و مردمان نجیب و خونگرمش را ترک و برای حضور در جلسه شورای سالمندی استان راهی رشت شدیم.
در بدو ورود به استانداری دو دوست قدیمی و گرامی ام دکتر حق شناس را در قامت استاندار گیلان ودکتر کوچکی نژاد نماینده پرتلاش رشت در مجلس شورای اسلامی راملاقات کردم و سپس به اتفاق در شورای سالمندی استان شرکت کردیم
دکتر جعفری مدیرکل بهزیستی استان، رئیس دانشگاه علوم پزشکی، شهردار، مدیر پروژه شهر دوستدار سالمند(رشت) و دکتر کوچکی نژاد سخنان قابل تاملی در موضوع سالمندی بیان کردند.
من نیز، امواج جمعیتی ایران، سالمندی و تبارشناسی آن و سناریوهای چهارگانه ورود به سالمندی تحت عناوین؛ سایه روشن سالمندی، سپیده دم سالمندی، سالمندی سالم و سالمندی مخاطره آمیز را توضیح دادم.
تشریح وضعیت امروز و بیان چشم انداز آینده ایران، گیلان و رشت بخش دیگر سخنانم بود.
در ادامه، ایجاد شهرک رفاه سالمندان، تقویت دبیرخانه شورای سالمندی استان و دبیرخانه شهر دوستدار سالمند در رشت و ایجاد هفده باشگاه مهر گفتگو سالمندان را به عنوان سه پیشنهاد مشخص مطرح کردم که در جمع بندی جلسه توسط دکتر حق شناس استاندار گیلان تایید و مصوب شد.
به رسم همه سفرهای استانی، اخرین بخش سفر به «سرزمین باران های نقره ای» مصاحبه خبری با صدا و سیما در تشریح نتایج سفر دو روزه به گیلان بود.این پایان سفری دوروزه به سرزمین باران های نقره ای بود و گرچه
به پایان آمد این دفتر،
ولی
حکایت همچنان باقیست...
Forwarded from Amir hossein
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 کلیپ| سفرمعاون وزیر و رئیس سازمان بهزیستی کشور به استان البرز
🔹 دکتر سید جواد حسینی با هدف ارزیابی روند خدمت‌رسانی و تعامل نزدیک با مجموعه بهزیستی، به استان البرز سفر کرد، این سفر در راستای ارتقای کیفیت خدمات و حمایت از گروههای هدف بهزیستی انجام شد.
#بهزیستی #البرز #سفر_استانی #خدمت_بی‌وقفه #رئیس_سازمان_بهزیستی
ــــــــــــــــــــــــ❅✾❅ـــــــــــــــــــــــ
✴️ روابط عمومی اداره کل بهزیستی البرز ✴️
ــــــــــــــــــــــــ❅✾❅ــــــــــــــــــــــــ
🔹 دکتر سید جواد حسینی با هدف ارزیابی روند خدمت‌رسانی و تعامل نزدیک با مجموعه بهزیستی، به استان البرز سفر کرد، این سفر در راستای ارتقای کیفیت خدمات و حمایت از گروههای هدف بهزیستی انجام شد.
#بهزیستی #البرز #سفر_استانی #خدمت_بی‌وقفه #رئیس_سازمان_بهزیستی
ــــــــــــــــــــــــ❅✾❅ـــــــــــــــــــــــ
✴️ روابط عمومی اداره کل بهزیستی البرز ✴️
ــــــــــــــــــــــــ❅✾❅ــــــــــــــــــــــــ
*از پارک شهر تهران تا منهتن نیویورک برای به زیستن جامعه هدف*
✍️ سید جواد حسینی
روز دوم حضور در نیویورک به دعوت آقای دکتر ایروانی سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد، میهمان ایشان بودم.
پیش از دیدار با آقای سفیر، به همراه خانم دکتر ارشادی معاون ایشان به مقر سازمان ملل رفتیم و از تمامی بخش های آن بازدید مفصل کردیم،
پرچم ایران در ورودی درب چادری سازمان ملل در بین پرچم سایر کشورها جلوه زیبایی داشت و انچنان مرا به سوی خود کشاند که با افتخار در آغوشش گرفتم و با اشتیاق بوسه بارانش نمودم.
دو قطعه فرش نفیس ایرانی بر دیوار سالن های ملاقات، هنر زیبا و اصیل ایرانیان را به ملل دنیا نشان می داد.
نقش یکی از این فرش ها شعر«بنی آدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند/چو عضوی به درد آورد روزگار/
دگر عضوها را نماند قرار»سعدی بعنوان نگاه انسانی و جهان شمول و وفاق گرایانه ایرانیان بود.
تصاویر هشت دبیر کل پیشین سازمان ملل بافته شده بر تابلو فرش های نفیس ایرانی در ورودی به بخش شورای امنیت جلوه دیگری از هنر ایرانیان را در منظر جهانیان به نمایش نهاده بود.
نکته جالب اینکه دو روز از روزهای دهگانه تعطیلی در سازمان ملل متحد به دو عید مسلمانان(عید فطر و قربان) مربوط است.
از نماد نه به جنگ و نیز کره شکسته با درونی پیچیده که جهان پنهان و پیچیده جوامع را نشان می دهد هم بازدید شد.
همزمان با بازدید ما از بخش های مختلف سازمان ملل، جلسه شورای امنیت هم در مورد سوریه در حال برگزاری بود.
ظهر شده بود، بازدید ها را تمام کردیم و به دیدار سفیر و نماینده دایم ایران در سازمان ملل متحد رفتیم،
پس از گفتگو پیرامون هجدهمین اجلاس بین المللی سالانه کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت(CRPD) و بیان گزارش و مواضع جمهوری اسلامی ایران در دو نشست گفتگوی تعاملی و عمومی این اجلاس که با حضور نمایندگان 185کشور عضو کنوانسیون در صحن سازمان ملل برگزار میشود، پیرامون برنامه های بهزیستی در خصوص توانمندسازی پایدار جامعه هدف صحبت کردیم.
از نیاز مبرم برای اطلاع و آگاهی از تجربیات سایر ملل در حوزه توانبخشی و توانمندسازی افراد دارای معلولیت، آسیب های اجتماعی و برنامه های پیشگیرانه ایشان در حل چالش های مرتبط با رفاه و سلامت اجتماعی از طریق تعاملات موثری دوسویه، گفتم و با تشریح برنامه در حال مطالعه و تدوین برای ورود بهزیستی به عرصه کسب و کارهای آنلاین و مجازی در پهنه جهانی با هدف نمایش و عرضه محصولات و توانمندی های توان خواهان، از آقای سفیر درخواست کردم تا با نگاه مددکارانه ظرفیت دفتر نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل را در راستای کمک به اجرای برنامه های تعاملی سازمان بهزیستی با سایر کشورها، در اختیار بهزیستی قرار دهد که ایشان نیز با نگاه دغدغه مند خود قول همکاری همه جانبه داد.
✍️ سید جواد حسینی
روز دوم حضور در نیویورک به دعوت آقای دکتر ایروانی سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد، میهمان ایشان بودم.
پیش از دیدار با آقای سفیر، به همراه خانم دکتر ارشادی معاون ایشان به مقر سازمان ملل رفتیم و از تمامی بخش های آن بازدید مفصل کردیم،
پرچم ایران در ورودی درب چادری سازمان ملل در بین پرچم سایر کشورها جلوه زیبایی داشت و انچنان مرا به سوی خود کشاند که با افتخار در آغوشش گرفتم و با اشتیاق بوسه بارانش نمودم.
دو قطعه فرش نفیس ایرانی بر دیوار سالن های ملاقات، هنر زیبا و اصیل ایرانیان را به ملل دنیا نشان می داد.
نقش یکی از این فرش ها شعر«بنی آدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند/چو عضوی به درد آورد روزگار/
دگر عضوها را نماند قرار»سعدی بعنوان نگاه انسانی و جهان شمول و وفاق گرایانه ایرانیان بود.
تصاویر هشت دبیر کل پیشین سازمان ملل بافته شده بر تابلو فرش های نفیس ایرانی در ورودی به بخش شورای امنیت جلوه دیگری از هنر ایرانیان را در منظر جهانیان به نمایش نهاده بود.
نکته جالب اینکه دو روز از روزهای دهگانه تعطیلی در سازمان ملل متحد به دو عید مسلمانان(عید فطر و قربان) مربوط است.
از نماد نه به جنگ و نیز کره شکسته با درونی پیچیده که جهان پنهان و پیچیده جوامع را نشان می دهد هم بازدید شد.
همزمان با بازدید ما از بخش های مختلف سازمان ملل، جلسه شورای امنیت هم در مورد سوریه در حال برگزاری بود.
ظهر شده بود، بازدید ها را تمام کردیم و به دیدار سفیر و نماینده دایم ایران در سازمان ملل متحد رفتیم،
پس از گفتگو پیرامون هجدهمین اجلاس بین المللی سالانه کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت(CRPD) و بیان گزارش و مواضع جمهوری اسلامی ایران در دو نشست گفتگوی تعاملی و عمومی این اجلاس که با حضور نمایندگان 185کشور عضو کنوانسیون در صحن سازمان ملل برگزار میشود، پیرامون برنامه های بهزیستی در خصوص توانمندسازی پایدار جامعه هدف صحبت کردیم.
از نیاز مبرم برای اطلاع و آگاهی از تجربیات سایر ملل در حوزه توانبخشی و توانمندسازی افراد دارای معلولیت، آسیب های اجتماعی و برنامه های پیشگیرانه ایشان در حل چالش های مرتبط با رفاه و سلامت اجتماعی از طریق تعاملات موثری دوسویه، گفتم و با تشریح برنامه در حال مطالعه و تدوین برای ورود بهزیستی به عرصه کسب و کارهای آنلاین و مجازی در پهنه جهانی با هدف نمایش و عرضه محصولات و توانمندی های توان خواهان، از آقای سفیر درخواست کردم تا با نگاه مددکارانه ظرفیت دفتر نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل را در راستای کمک به اجرای برنامه های تعاملی سازمان بهزیستی با سایر کشورها، در اختیار بهزیستی قرار دهد که ایشان نیز با نگاه دغدغه مند خود قول همکاری همه جانبه داد.
تحلیل وضعیت مشارکت‌های مردمی در دوران جنگ در مقایسه با بحران‌های طبیعی
✍ سیدجواد حسینی
مشارکت خودجوش مردم و آحاد جامعه در حوادث و بحران ها همواره نقطه قوت و بازوی قابل اتکا برای متولیان مدیریت بحران در راستای بهبود وضع پیش امده، سازمان دهی، ارائه خدمات بهنگام، پوشاندن ضعف ها و کمبودها، ایجاد رضایتمندی، شبکه سازی و...بوده است.
اما آنچه بر اساس مطالعات و تحقیقات میدانی مشخص شده است، تفاوت این نوع مشارکت در در مقطع خاص بروز حوادث طبیعی و بروز جنگ است.
انواع مشارکت مردمی در بحران‌ها(نقدی، غیرنقدی و خدماتی)در کنار ارائه خدمات دولتی نقش حیاتی در مدیریت شرایط ایفا می‌کند. تحقیقات نشان می‌دهد میزان مشارکت مردمی در حوادث طبیعی به دلیل همدلی اجتماعی و احساس امنیت نسبی، افزایش می‌یابد در حالی که همین مشارکت در شرایط جنگ بطور چشمگیری کاهش می‌یابد.
تفاوتی معنی دار و قابل تأمل که سعی کردم در این نوشتار بصورت اجمالی به بیان این تفاوت و دلایل آن بپرد.
در حوادث طبیعی همواره شاهد افزایش کمک‌های نقدی و غیرنقدی مردمی هستیم.
عمده ترین دلیل این افزایش مشارکت، احساس مسئولیت اجتماعی بیشتر در حوادث طبیعی نسبت به شرایط عادی است.
چون افراد در این شرایط خود را در امنیت و سلامت و آسیب دیدگان را در خطر می بینند، احساس مسولیت اجتماعی بیشتری کرده که منجر به برانگیختگی مردمی نسبت به حادثه دیدگان و افزایش مشارکت های نقدی، غیر نقدی و خدماتی میشود.
برای نمونه در این خصوص میتوان به؛
زلزله کرمانشاه در سال ۱۳۹۶که مردم با وجود آگاهی از وقوع پس‌لرزه‌های شدید و احتمال بروز خطر با خودروهای شخصی خود برای امدادرسانی به منطقه حادثه دیده رفتند، یا در زمان وقوع سیل استان گلستان در سال ۱۳۹۸، رستوران‌داران تهرانی بدون توجه به سود و زبان خود به صورت خودجوش اقدام به تأمین غذای گرم مردم سیل‌زده کردند یا ساخت بیمارستان صحرایی پس از سیل لرستان و تأمین سریع مصالح از استان‌های همجوار.
اشاره کرد.
از طرفی، در حوادث طبیعی مشارکت و کمک داوطلبانه به حادثه دیدگان خطری را متوجه مشارکت کننده و داوطلب نمی کند بلکه علاوه بر احساس رضایت درونی کمک کننده، موجب حمایت اجتماعی و افزایش منزلت مشارکت کننده، تایید اجتماعی و...را در جامعه موجب میشود.
در حالیکه در شرایط جنگی، داوطلبان کمک و مشارکت کنندگان بیش از سایرین در معرض تهدید قرار می گیرند و به شکل طبیعی مکانیزم‌های ترس و محافظت از خود بیش از قبل فعال می شود که در نتیجه این واکنش شاهد کاهش مشارکت مردمی در زمان بروز جنگ هستیم.
در جنگ تحمیلی ١٢روزه رژیم غاصب صهیونیستی علیه کشورمان هم تا حدود زیادی این مورد صادق بود.
یعنی در حوزه موسسات وابسته به سازمان بهزیستی با بررسی ۴موسسه خیریه شاخص یعنی شیرخوارگاه آمنه، بهشت امام رضا، کهریزک و محک شاهد کاهش ۹۰درصدی مشارکت مردمی بودیم.
علاوه بر این، دلایل دیگری هم برای تبیین موضوع می توان برشمرد، از جمله؛ اختلال در ارتباطات، احتمال بروز مشکلات اقتصادی ناشی از بحران، اولویت‌دهی به نیازهای خانواده و...
از سایر عوامل کاهش مشارکت مردمی در زمان جنگ میتوان به احساس ناامنی، ترس از تهدیدات جانی و افزایش رفتارهای محافظه‌کارانه اشاره کرد.(در جنگ ۳۳روزه لبنان در سال ۲۰۰۶، ۶۰درصد داوطلبان بهداشت از حضور در بیمارستان‌های صحرایی خودداری کردند.)
اختلال در زیرساخت‌های ارتباطی که ملموس ترین پیامد آن قطعی اینترنت و محدودیت‌های فضای مجازی و در نتیجه مختل شدن ابزار اصلی جذب کمک‌های مردمی است(قطع اینترنت در جنگ ارمنستان-آذربایجان در سال ۲۰۲۰ موجب کاهش ۹۵درصدی کمک‌های الکترونیکی شد)
مشکلات اقتصادی و تورم عامل مهم دیگر کاهش مشارکت مردمی در زمان جنگ است چرا که افزایش قیمت‌ها و کمبود کالاها، توان مالی مردم را کاهش می‌دهد.
ذخیره‌سازی کالاها در زمان وقوع جنگ به جای اهدا به نهادها و موسسات خیریه هم از دلایل دیگر کاهش مشارکت های مردمی در این برهه است.
اولویت‌دهی به خانواده و ارجحیت یافتن بقای فردی و خانوادگی بر کمک به دیگران، نیز در این کاهش مشارکت نقش بسیاری دارد.
تعطیلی مراکز تولید و توزیع و مختل شدن نظام تامین و توزیع(در جریان جنگ غزه در سال ۲۰۲۱با تعطیلی ۸۰درصد کارگاه‌های تولیدی داخلی و اختلال شدید در نظام تامین و توزیع خارجی، کمک های بین المللی کاهش بسیار چشمگیری یافت)نیز مورد مهمی است که نباید در بررسی پدیده کاهش مشارکت مردمی از آن غفلت کرد.
✍ سیدجواد حسینی
مشارکت خودجوش مردم و آحاد جامعه در حوادث و بحران ها همواره نقطه قوت و بازوی قابل اتکا برای متولیان مدیریت بحران در راستای بهبود وضع پیش امده، سازمان دهی، ارائه خدمات بهنگام، پوشاندن ضعف ها و کمبودها، ایجاد رضایتمندی، شبکه سازی و...بوده است.
اما آنچه بر اساس مطالعات و تحقیقات میدانی مشخص شده است، تفاوت این نوع مشارکت در در مقطع خاص بروز حوادث طبیعی و بروز جنگ است.
انواع مشارکت مردمی در بحران‌ها(نقدی، غیرنقدی و خدماتی)در کنار ارائه خدمات دولتی نقش حیاتی در مدیریت شرایط ایفا می‌کند. تحقیقات نشان می‌دهد میزان مشارکت مردمی در حوادث طبیعی به دلیل همدلی اجتماعی و احساس امنیت نسبی، افزایش می‌یابد در حالی که همین مشارکت در شرایط جنگ بطور چشمگیری کاهش می‌یابد.
تفاوتی معنی دار و قابل تأمل که سعی کردم در این نوشتار بصورت اجمالی به بیان این تفاوت و دلایل آن بپرد.
در حوادث طبیعی همواره شاهد افزایش کمک‌های نقدی و غیرنقدی مردمی هستیم.
عمده ترین دلیل این افزایش مشارکت، احساس مسئولیت اجتماعی بیشتر در حوادث طبیعی نسبت به شرایط عادی است.
چون افراد در این شرایط خود را در امنیت و سلامت و آسیب دیدگان را در خطر می بینند، احساس مسولیت اجتماعی بیشتری کرده که منجر به برانگیختگی مردمی نسبت به حادثه دیدگان و افزایش مشارکت های نقدی، غیر نقدی و خدماتی میشود.
برای نمونه در این خصوص میتوان به؛
زلزله کرمانشاه در سال ۱۳۹۶که مردم با وجود آگاهی از وقوع پس‌لرزه‌های شدید و احتمال بروز خطر با خودروهای شخصی خود برای امدادرسانی به منطقه حادثه دیده رفتند، یا در زمان وقوع سیل استان گلستان در سال ۱۳۹۸، رستوران‌داران تهرانی بدون توجه به سود و زبان خود به صورت خودجوش اقدام به تأمین غذای گرم مردم سیل‌زده کردند یا ساخت بیمارستان صحرایی پس از سیل لرستان و تأمین سریع مصالح از استان‌های همجوار.
اشاره کرد.
از طرفی، در حوادث طبیعی مشارکت و کمک داوطلبانه به حادثه دیدگان خطری را متوجه مشارکت کننده و داوطلب نمی کند بلکه علاوه بر احساس رضایت درونی کمک کننده، موجب حمایت اجتماعی و افزایش منزلت مشارکت کننده، تایید اجتماعی و...را در جامعه موجب میشود.
در حالیکه در شرایط جنگی، داوطلبان کمک و مشارکت کنندگان بیش از سایرین در معرض تهدید قرار می گیرند و به شکل طبیعی مکانیزم‌های ترس و محافظت از خود بیش از قبل فعال می شود که در نتیجه این واکنش شاهد کاهش مشارکت مردمی در زمان بروز جنگ هستیم.
در جنگ تحمیلی ١٢روزه رژیم غاصب صهیونیستی علیه کشورمان هم تا حدود زیادی این مورد صادق بود.
یعنی در حوزه موسسات وابسته به سازمان بهزیستی با بررسی ۴موسسه خیریه شاخص یعنی شیرخوارگاه آمنه، بهشت امام رضا، کهریزک و محک شاهد کاهش ۹۰درصدی مشارکت مردمی بودیم.
علاوه بر این، دلایل دیگری هم برای تبیین موضوع می توان برشمرد، از جمله؛ اختلال در ارتباطات، احتمال بروز مشکلات اقتصادی ناشی از بحران، اولویت‌دهی به نیازهای خانواده و...
از سایر عوامل کاهش مشارکت مردمی در زمان جنگ میتوان به احساس ناامنی، ترس از تهدیدات جانی و افزایش رفتارهای محافظه‌کارانه اشاره کرد.(در جنگ ۳۳روزه لبنان در سال ۲۰۰۶، ۶۰درصد داوطلبان بهداشت از حضور در بیمارستان‌های صحرایی خودداری کردند.)
اختلال در زیرساخت‌های ارتباطی که ملموس ترین پیامد آن قطعی اینترنت و محدودیت‌های فضای مجازی و در نتیجه مختل شدن ابزار اصلی جذب کمک‌های مردمی است(قطع اینترنت در جنگ ارمنستان-آذربایجان در سال ۲۰۲۰ موجب کاهش ۹۵درصدی کمک‌های الکترونیکی شد)
مشکلات اقتصادی و تورم عامل مهم دیگر کاهش مشارکت مردمی در زمان جنگ است چرا که افزایش قیمت‌ها و کمبود کالاها، توان مالی مردم را کاهش می‌دهد.
ذخیره‌سازی کالاها در زمان وقوع جنگ به جای اهدا به نهادها و موسسات خیریه هم از دلایل دیگر کاهش مشارکت های مردمی در این برهه است.
اولویت‌دهی به خانواده و ارجحیت یافتن بقای فردی و خانوادگی بر کمک به دیگران، نیز در این کاهش مشارکت نقش بسیاری دارد.
تعطیلی مراکز تولید و توزیع و مختل شدن نظام تامین و توزیع(در جریان جنگ غزه در سال ۲۰۲۱با تعطیلی ۸۰درصد کارگاه‌های تولیدی داخلی و اختلال شدید در نظام تامین و توزیع خارجی، کمک های بین المللی کاهش بسیار چشمگیری یافت)نیز مورد مهمی است که نباید در بررسی پدیده کاهش مشارکت مردمی از آن غفلت کرد.
بی تردید کاهش مشارکت های مردمی در زمان جنگ پیامدهای نامطلوبی بر موسسات خیریه‌ها دارد که بارزترین آن معضلات مالی است که باعث عدم توانایی در پرداخت حقوق پرسنل و تامین هزینه‌های جاری و کاهش خدمات حمایتی به نیازمندان میشود.
به اعتقاد بنده، تقویت زیرساخت‌های امنیتی با هدف کمک به افزایش اعتماد عمومی. راه‌اندازی سیستم‌های ارتباطی امن و قابل مدیریت بعنوان جایگزین سیستم های ارتباطی نفوذ پذیر خارجی در شرایط جنگی، حمایت دولتی از بنیادها و موسسات خیریه و...باعث میشود تا در چنین مواقعی کمتر شاهد کاهش مشارکت داوطلبانه مردمی باشیم.
با همه این تفاصیل راهکارهای عملیاتی اثبات شده ای نیز برای جلوگیری از کاهش میزان مشارکت های مردمی در زمان جنگ وجود دارد که در ذیل به برخی از آنها اشاره میکنم؛
ایجاد"بانک مرکزی کمک‌های مردمی"با تضمین امنیت فیزیکی اهداکنندگان توسط دولت کویت در زمان جنگ خلیج فارس که منجر به جذب 200 میلیون دلار طی 3ماه شد یا راه اندازی سیستم سه لایه توسط دولت اوکراین در زمان جنگ با روسیه، شامل؛ مراکز جمع‌آوری در متروهای امن، انبارهای سیار با موقعیت‌یابی لحظه‌ای و توزیع توسط پهپاد در مناطق پرخطر و نهایتا تجربه موفق دولت ایران در زمان جنگ تحمیلی عراق از طریق راه‌اندازی "ستادهای مردمی تأمین جبهه" با مکانیزم‌های تحویل ناشناس کمک‌ها، استفاده از مساجد به عنوان پایگاه‌های امن و سیستم توزیع کوپنی کالا.
کلام آخر اینکه، این تحلیل نشان می‌دهد، جنگ با ایجاد"سندروم بقای اولیه"(Primary Survival Syndrome)نه تنها زیرساخت های فیزیکی، بلکه سرمایه اجتماعی را نیز تخریب و موجب فعال شدن غریزه ستیز-گریز، فروپاشی سرمایه اجتماعی و جایگزینی روابط ابزاری به جای روابط عاطفی میشود که نیازمند طراحی "مهندسی مشارکت در شرایط پرخطر و سیاستگذاری ویژه برای جبران کاهش مشارکت های مردمی"است.
به اعتقاد بنده، تقویت زیرساخت‌های امنیتی با هدف کمک به افزایش اعتماد عمومی. راه‌اندازی سیستم‌های ارتباطی امن و قابل مدیریت بعنوان جایگزین سیستم های ارتباطی نفوذ پذیر خارجی در شرایط جنگی، حمایت دولتی از بنیادها و موسسات خیریه و...باعث میشود تا در چنین مواقعی کمتر شاهد کاهش مشارکت داوطلبانه مردمی باشیم.
با همه این تفاصیل راهکارهای عملیاتی اثبات شده ای نیز برای جلوگیری از کاهش میزان مشارکت های مردمی در زمان جنگ وجود دارد که در ذیل به برخی از آنها اشاره میکنم؛
ایجاد"بانک مرکزی کمک‌های مردمی"با تضمین امنیت فیزیکی اهداکنندگان توسط دولت کویت در زمان جنگ خلیج فارس که منجر به جذب 200 میلیون دلار طی 3ماه شد یا راه اندازی سیستم سه لایه توسط دولت اوکراین در زمان جنگ با روسیه، شامل؛ مراکز جمع‌آوری در متروهای امن، انبارهای سیار با موقعیت‌یابی لحظه‌ای و توزیع توسط پهپاد در مناطق پرخطر و نهایتا تجربه موفق دولت ایران در زمان جنگ تحمیلی عراق از طریق راه‌اندازی "ستادهای مردمی تأمین جبهه" با مکانیزم‌های تحویل ناشناس کمک‌ها، استفاده از مساجد به عنوان پایگاه‌های امن و سیستم توزیع کوپنی کالا.
کلام آخر اینکه، این تحلیل نشان می‌دهد، جنگ با ایجاد"سندروم بقای اولیه"(Primary Survival Syndrome)نه تنها زیرساخت های فیزیکی، بلکه سرمایه اجتماعی را نیز تخریب و موجب فعال شدن غریزه ستیز-گریز، فروپاشی سرمایه اجتماعی و جایگزینی روابط ابزاری به جای روابط عاطفی میشود که نیازمند طراحی "مهندسی مشارکت در شرایط پرخطر و سیاستگذاری ویژه برای جبران کاهش مشارکت های مردمی"است.
مثل و حتی بیش از همیشه مددکار و پای کار
سید جواد حسینی
امروز با هدف عرض خداقوت مجدد و گزارش گیری مستقیم و چند باره از وضعیت خدمات رسانی واحد‌های استانی بهزیستی، تلفنی با مدیران کل بهزیستی، گفتگو کردم.
ضمن احوالپرسی و عرض خداقوت به مدیران سخت کوش این استانها، با تاکید مجدد بر آماده باش کامل و حفظ هوشیاری برای یاری رسانی بهنگام به جامعه هدف بویژه گروههای مقیم مراکز شبانه روزی، از ایشان خواستم تا با تمام توان ظرفیت اورژانس فوریت های اجتماعی(123) و صدای مشاور(1480) را بصورت سهل، آسان و شبانه روزی برای ارائه خدمات تخصصی موثر به آحاد جامعه که متاثر از جنگ به خدمات مداخله ای مددکاری، مشاوره ای و روانشناختی نیاز دارند، در دسترس قرار دهند
نکته مهم و پررنگ در این گفتگو ها و بازدیدهایی که در تهران داشتم، روحیه بالای ایثار و از خودگذشتگی مدیران، مددکاران و پرسنلی است که در کسوت سربازان گمنام وطن در عرصه سلامت و رفاه اجتماعی جانانه و با صلابت ایستاده اند تا نگذارند ناملایمات شیرازه روحی و روانی جامعه را از هم جدا کند.
مددکارانی که همیشه یار و مددکار پای کار ایران و ایرانی بوده، هستند و خواهند بود
سید جواد حسینی
امروز با هدف عرض خداقوت مجدد و گزارش گیری مستقیم و چند باره از وضعیت خدمات رسانی واحد‌های استانی بهزیستی، تلفنی با مدیران کل بهزیستی، گفتگو کردم.
ضمن احوالپرسی و عرض خداقوت به مدیران سخت کوش این استانها، با تاکید مجدد بر آماده باش کامل و حفظ هوشیاری برای یاری رسانی بهنگام به جامعه هدف بویژه گروههای مقیم مراکز شبانه روزی، از ایشان خواستم تا با تمام توان ظرفیت اورژانس فوریت های اجتماعی(123) و صدای مشاور(1480) را بصورت سهل، آسان و شبانه روزی برای ارائه خدمات تخصصی موثر به آحاد جامعه که متاثر از جنگ به خدمات مداخله ای مددکاری، مشاوره ای و روانشناختی نیاز دارند، در دسترس قرار دهند
نکته مهم و پررنگ در این گفتگو ها و بازدیدهایی که در تهران داشتم، روحیه بالای ایثار و از خودگذشتگی مدیران، مددکاران و پرسنلی است که در کسوت سربازان گمنام وطن در عرصه سلامت و رفاه اجتماعی جانانه و با صلابت ایستاده اند تا نگذارند ناملایمات شیرازه روحی و روانی جامعه را از هم جدا کند.
مددکارانی که همیشه یار و مددکار پای کار ایران و ایرانی بوده، هستند و خواهند بود
Forwarded from A. soleymani
بزرگترین درس قیام امام حسین(ع)غلبه بر بی تفاوتی است
🎤 متن سخنرانی دکتر سید جواد حسینی، رییس سازمان بهزیستی کشور در شب عاشورا
قیام امام حسین(ع) و واقعه عاشورا با بی نهایت آموزه و درس برای به زیستن دنیوی و عاقبت بخیری اخروی در مانا ترین دانشگاه جهان از سال ۶۱هجری قمری تا به امروز و صد البته تا زمان قیام موعود(عج) برای ترویج ازادگی، تسلیم نشدن در برابر ظلم و بی‌عدالتی و مسؤلیت پذیری است تا از طریق اصلاح امور امت در برابر انحراف، فساد و ستم بی تفاوت نباشیم.
قیام امام حسین(ع) دانشگاهی است با درس های بسیار در پهنه تاریخ که قید زمان و مکان از آن برداشته شده است چرا که، کل یوم عاشورا و کل أرض کربلا به همین دلیل توجه به درس‌نامه عاشورا مورد تاکید است.
به باور بنده مسؤلیت پذیری یکی از درس‌های بزرگ این قیام است، مسأله مهم و حائز اهمیتی که بنده از آن بعنوان بی تفاوت نبودن یاد میکنم.
امام حسین(ع)در گرماگرم واقعه کربلا خطاب به لشکریان عمر سعد میگوید:
إني لم أخرج أشراً، ولا بطراً ولا مفسداً، ولا ظالماً، وإنما خرجت لطلب الاصلاح في أمة جدي، أريد أن آمر بالمعروف وأنهي عن المنكر فمن قبلني بقبول الحق فالله أولى بالحق من از روی خودخواهی، خوش‌گذرانی یا فساد و ستمگری قیام نکردم، بلکه برای اصلاح امور امت جدم و اصلاح سیر و سلوک آنها قیام کردم.
به همین دلیل معتقدم؛ یکی از پیام‌های این حادثه مهم، خروج از اصل بی‌تفاوتی و رسیدن به احساس مسئولیت اجتماعی و انسانی است.
همگان واقف هستیم که در فلسفه دین، نقطه مقابل بی‌تفاوتی، احساس مسئولیت یا مسؤلیت پذیری است.
و باز میدانیم که احساس مسئولیت و خروج از بی‌تفاوتی حداقل باید در چهار قلمرو زندگی انسان یعنی مسئولیت در قبال خود، در قبال خداوند، در قبال جامعه و نهایتا در قبال طبیعت، محقق شود.
خداوند متعال در قرآن کریم سه ملاک برای برتری انسان‌ها نسبت به یکدیگر بیان کرده است.
اولین ملاک تقواست. یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقاکم ان الله علیم خبیر. ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم، و تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم، تا یکدیگر را بشناسید، ولی گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست، خداوند، دانا و خبیر است.
تقوا در اینجا خروج از بی‌تفاوتی در گفتار و کردار است، اینکه انسان چه بگوید، چگونه ببیند و چگونه عمل کند.
یعنی در برابر چه گفتن ها و چگونه دیدنیها و عمل کردن ها بی‌تفاوتی نباشد.
دومین ملاک، علم است.
تلاش برای کسب علم و عالم شدن یعنی بی‌تفاوت نبودن نسبت به رموز خلقت، بر همین اساس در قرآن آیات فراوانی به برتری عالمان اشاره دارد.
قوله تعالی أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ. آيا[چنين كسى با ارزش است يا] كسى كه در ساعات شب درحال سجده و قيام به عبادت مشغول است و از عذاب آخرت مى‌ترسد و به رحمت پروردگارش اميدوار است؟! بگو: آيا كسانى كه مى‌دانند باكسانى كه نمى‌دانند يكسانند؟! تنها خردمندان متذكّر مى‌شوند.
به همین دلیل نباید نسبت به جهان و ظرفیت‌های بی‌انتهای نهفته در آن بی‌تفاوت باشیم، بلکه باید با علم و دانش در جهت کسب آن تلاش کنیم، در این صورت است که نزد خداوند ارزش می‌یابیم چرا که؛ الذین اوتوا العلم درجات.
عامل سوم برتری انسان از دیدگاه قرآن، جهاد است.
لا يَستَوِي القاعِدونَ مِنَ المُؤمِنينَ غَيرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالمُجاهِدونَ في سَبيلِ اللَّهِ بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم ۚ فَضَّلَ اللَّهُ المُجاهِدينَ بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم عَلَى القاعِدينَ دَرَجَةً ۚ وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الحُسنىٰ ۚ وَفَضَّلَ اللَّهُ المُجاهِدينَ عَلَى القاعِدينَ أَجرًا عَظيمًا. (هرگز) افراد باایمانی که بدون بیماری و ناراحتی از جهاد بازنشستند با مجاهدانی که در راه خدا با مال و جان خود جهاد کردند یکسان نیستند! خداوند، مجاهدانی را که با مال و جان خود جهاد نمودند بر قاعدان [ترک‌کنندگان جهاد]برتری مهمّی بخشیده و به هر یک از این دو گروه(به نسبت اعمال نیکشان)وعده پاداش نیک داده و مجاهدان را بر قاعدان با پاداش عظیمی برتری بخشیده است.
جهادی که فلسفه قیام امام حسین(ع) بر آن نهاده شده است بی‌تفاوت نبودن در برابر ظلم است.
این جهاد عامل برتری انسان بر کسانی است که به تعبیر قرآن، قاعدین و بی‌تفاوت‌ها هستند.
🎤 متن سخنرانی دکتر سید جواد حسینی، رییس سازمان بهزیستی کشور در شب عاشورا
قیام امام حسین(ع) و واقعه عاشورا با بی نهایت آموزه و درس برای به زیستن دنیوی و عاقبت بخیری اخروی در مانا ترین دانشگاه جهان از سال ۶۱هجری قمری تا به امروز و صد البته تا زمان قیام موعود(عج) برای ترویج ازادگی، تسلیم نشدن در برابر ظلم و بی‌عدالتی و مسؤلیت پذیری است تا از طریق اصلاح امور امت در برابر انحراف، فساد و ستم بی تفاوت نباشیم.
قیام امام حسین(ع) دانشگاهی است با درس های بسیار در پهنه تاریخ که قید زمان و مکان از آن برداشته شده است چرا که، کل یوم عاشورا و کل أرض کربلا به همین دلیل توجه به درس‌نامه عاشورا مورد تاکید است.
به باور بنده مسؤلیت پذیری یکی از درس‌های بزرگ این قیام است، مسأله مهم و حائز اهمیتی که بنده از آن بعنوان بی تفاوت نبودن یاد میکنم.
امام حسین(ع)در گرماگرم واقعه کربلا خطاب به لشکریان عمر سعد میگوید:
إني لم أخرج أشراً، ولا بطراً ولا مفسداً، ولا ظالماً، وإنما خرجت لطلب الاصلاح في أمة جدي، أريد أن آمر بالمعروف وأنهي عن المنكر فمن قبلني بقبول الحق فالله أولى بالحق من از روی خودخواهی، خوش‌گذرانی یا فساد و ستمگری قیام نکردم، بلکه برای اصلاح امور امت جدم و اصلاح سیر و سلوک آنها قیام کردم.
به همین دلیل معتقدم؛ یکی از پیام‌های این حادثه مهم، خروج از اصل بی‌تفاوتی و رسیدن به احساس مسئولیت اجتماعی و انسانی است.
همگان واقف هستیم که در فلسفه دین، نقطه مقابل بی‌تفاوتی، احساس مسئولیت یا مسؤلیت پذیری است.
و باز میدانیم که احساس مسئولیت و خروج از بی‌تفاوتی حداقل باید در چهار قلمرو زندگی انسان یعنی مسئولیت در قبال خود، در قبال خداوند، در قبال جامعه و نهایتا در قبال طبیعت، محقق شود.
خداوند متعال در قرآن کریم سه ملاک برای برتری انسان‌ها نسبت به یکدیگر بیان کرده است.
اولین ملاک تقواست. یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقاکم ان الله علیم خبیر. ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم، و تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم، تا یکدیگر را بشناسید، ولی گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست، خداوند، دانا و خبیر است.
تقوا در اینجا خروج از بی‌تفاوتی در گفتار و کردار است، اینکه انسان چه بگوید، چگونه ببیند و چگونه عمل کند.
یعنی در برابر چه گفتن ها و چگونه دیدنیها و عمل کردن ها بی‌تفاوتی نباشد.
دومین ملاک، علم است.
تلاش برای کسب علم و عالم شدن یعنی بی‌تفاوت نبودن نسبت به رموز خلقت، بر همین اساس در قرآن آیات فراوانی به برتری عالمان اشاره دارد.
قوله تعالی أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ. آيا[چنين كسى با ارزش است يا] كسى كه در ساعات شب درحال سجده و قيام به عبادت مشغول است و از عذاب آخرت مى‌ترسد و به رحمت پروردگارش اميدوار است؟! بگو: آيا كسانى كه مى‌دانند باكسانى كه نمى‌دانند يكسانند؟! تنها خردمندان متذكّر مى‌شوند.
به همین دلیل نباید نسبت به جهان و ظرفیت‌های بی‌انتهای نهفته در آن بی‌تفاوت باشیم، بلکه باید با علم و دانش در جهت کسب آن تلاش کنیم، در این صورت است که نزد خداوند ارزش می‌یابیم چرا که؛ الذین اوتوا العلم درجات.
عامل سوم برتری انسان از دیدگاه قرآن، جهاد است.
لا يَستَوِي القاعِدونَ مِنَ المُؤمِنينَ غَيرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالمُجاهِدونَ في سَبيلِ اللَّهِ بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم ۚ فَضَّلَ اللَّهُ المُجاهِدينَ بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم عَلَى القاعِدينَ دَرَجَةً ۚ وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الحُسنىٰ ۚ وَفَضَّلَ اللَّهُ المُجاهِدينَ عَلَى القاعِدينَ أَجرًا عَظيمًا. (هرگز) افراد باایمانی که بدون بیماری و ناراحتی از جهاد بازنشستند با مجاهدانی که در راه خدا با مال و جان خود جهاد کردند یکسان نیستند! خداوند، مجاهدانی را که با مال و جان خود جهاد نمودند بر قاعدان [ترک‌کنندگان جهاد]برتری مهمّی بخشیده و به هر یک از این دو گروه(به نسبت اعمال نیکشان)وعده پاداش نیک داده و مجاهدان را بر قاعدان با پاداش عظیمی برتری بخشیده است.
جهادی که فلسفه قیام امام حسین(ع) بر آن نهاده شده است بی‌تفاوت نبودن در برابر ظلم است.
این جهاد عامل برتری انسان بر کسانی است که به تعبیر قرآن، قاعدین و بی‌تفاوت‌ها هستند.
Forwarded from A. soleymani
معاویه و فرزندش یزید، حکومت اسلامی را از مسیر حاکمیت الهی، مردمی خارج و به سمت سلطنت منحرف ساخته بودند.
لذا در چنین شرایطی بی‌تفاوتی نسبت به این ظلم آشکار، جایز نبود.
اخیرا دکتر میدری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در اجلاس جهانی وزرای کار در ژنو بااشاره به موضوع ارزشمند«صلح»گفت: جهان تشنه صلح است و صلح تنها با عدالت پایدار می‌ماند و سکوت و بی‌تفاوتی جهانیان صلح را تهدید می‌کند.
دکتر میدری در ادامه با بیان نقل قول های از برخی اندیشمندان بر ضرورت خروج از بی تفاوتی برای رسیدن به صلح و آرامش، تاکید کرد.
الی ویزل برنده جایزه صلح نوبل میگوید: "خلاف عشق نفرت نیست بی تفاوتی ست، حذف زندگی مرگ نیست بی تفاوتی ست، بی‌تفاوتی راه را برای جنایات گسترده و تکرار تاریخ هموار می‌سازد" یا مارتین لوترکینگ میگوید: "بدترین فاجعه‌ای که ممکن است برای انسان رخ دهد، بی‌تفاوتی است. کسانی که می‌توانند کاری انجام دهند اما سکوت می‌کنند، در واقع با ظلم همدست‌اند".
بر سر در ورودی حرم حضرت زینب(س) قهرمان کربلا هم نوشته شده است؛ السلام علیک یا شریک الحسین، یعنی کسی که بی‌تفاوت نبود و در مبارزه و سختی‌های قیام، شریک امام حسین(ع) شد و پیام عاشورا را به تاریخ رساند.
آلبرت انیشتین میگوید "دنیا جای خطرناکی برای زندگی است، نه به خاطر کسانی که شر می‌کنند، بلکه به خاطر کسانی که می‌نشینند و کاری نمی‌کنند. بی‌تفاوتی، بی‌عملی نیست بلکه نوعی همکاری خاموش با نیروهای منفی است".
دانته آلیگیری نیز هشدار می‌دهد" داغ‌ترین مکان‌های جهنم برای کسانی است که در زمان بحران، بی‌طرف باقی می‌مانند".
و شاه بیت همه این ها، کلام خداوند است که می‌فرماید:وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ. و باید از شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند به معروف فرمان دهند و از منکر بازدارند، آنان همان رستگارانند.
سه هفته پیش در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک و در هجدهمین اجلاس کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران شرکت کردم. در آنجا با اشاره به ظلم آشکار رژیم اشغالگر صهیونیستی علیه فلسطینیان، گفتم: تا سال ۲۰۲۵ بیش از ۵۰ هزار فلسطینی بر اثر حملات ناجوانمردانه صهیونیست ها جان باخته‌اند، ۱۱ هزار نفر معلول شده‌اند و ۱۱۰ هزار نفر زخمی‌اند.
بیش از ۸۰ درصد تاسیسات اقتصادی و کشاورزی ویران شده است. حقوق افراد دارای معلولیت به‌طور گسترده پایمال شده و تحریم‌های ظالمانه آمریکا نیز محدودیت‌های شدیدی در زمینه کمک‌رسانی به این افراد ایجاد کرده است.
از فرصت تریبون سازمان ملل استفاده کردم و از جامعه جهانی خواستم که در برابر این جنایات، بی‌تفاوت نباشند.
در جنگ ۱۲روزه اخیر رژیم صهیونیستی علیه ایران عزیز، پیروزی بزرگ ملت ما در این بود که مردم ایران بی‌تفاوت نبودند.
در هنگامه تجاوز دشمن و همزمانی آن با ماه محرم، مردم قهرمان ایران با تأسی از قیام عاشورا با احساس مسئولیت در دفاع از وطن و ارزش‌های دینی و انقلابی، گرد هم آمدند، از نیروهای مسلح و رهبری حمایت کردند و همراهی و همدلی بی‌نظیری از خود نشان دادند.
اما فارغ از مسؤلیت پذیری و دوری از بی تفاوتی ایرانیان، بزرگترین ظلم نه صرفاً حمله آمریکا و اسرائیل، بلکه بی‌تفاوتی بخشی از نظام جهانی در قبال این جنایات بود.
بد نیست در پایان و برای جمع‌بندی، «خطبه منا» را شاهد بیاورم. همان خطبه غرایی که امام حسین(ع) در سال ۶۰هجری قمری(قریب یک سال قبل از وقوع قیام) و در ایام حج در منطقه منا برای جمعی از صحابه و حاجیان خواند.
باز هم در اینجا می بینیم هدف امام(ع) از قرائت خطبه منا، یادآوری وظیفه علما و لزوم قیام آنان در مقابل ستمگران و مفاسد ایشان و نیز گوشزد کردن مضرات سکوت و بی تفاوتی عالمان در مقابل زورگویان و بیان آثار زیان بار و خطرناک سهل‌انگاری و بی تفاوتی در برابر ظالمان است.
به جرأت میتوان گفت؛ مهمترین مسئله امام حسین(ع)در همه ایام، چه در زمان واقعه کربلا و چه پیش از آن، تثبیت دین و ارزش‌های دینی و انسانی از طریق احیاء فریضه امر به معروف و نهی از منکر و دور نمودن مردم از بی تفاوتی در برابر ناهنجاری ها و ستم هاست.
به اعتقاد من، بزرگترین درس‌نامه امام حسین(ع) در دانشگاه «عاشورا» این است که به تاریخ بگوید؛ من در برابر ظلم و ستم، بی‌تفاوت نیستم، إنی لم أخرج أشِراً ولا بطِراً، ولا مُفسِداً ولا ظالِماً، إنما خرجتُ لطلبِ الإصلاح فی أمة جدی.
امید که این پیام، انسانیت و بشریت را به خروج از بی‌تفاوتی و بازگشت به مسئولیت، عدالت‌خواهی و نهی از منکر، برانگیزاند.
لذا در چنین شرایطی بی‌تفاوتی نسبت به این ظلم آشکار، جایز نبود.
اخیرا دکتر میدری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در اجلاس جهانی وزرای کار در ژنو بااشاره به موضوع ارزشمند«صلح»گفت: جهان تشنه صلح است و صلح تنها با عدالت پایدار می‌ماند و سکوت و بی‌تفاوتی جهانیان صلح را تهدید می‌کند.
دکتر میدری در ادامه با بیان نقل قول های از برخی اندیشمندان بر ضرورت خروج از بی تفاوتی برای رسیدن به صلح و آرامش، تاکید کرد.
الی ویزل برنده جایزه صلح نوبل میگوید: "خلاف عشق نفرت نیست بی تفاوتی ست، حذف زندگی مرگ نیست بی تفاوتی ست، بی‌تفاوتی راه را برای جنایات گسترده و تکرار تاریخ هموار می‌سازد" یا مارتین لوترکینگ میگوید: "بدترین فاجعه‌ای که ممکن است برای انسان رخ دهد، بی‌تفاوتی است. کسانی که می‌توانند کاری انجام دهند اما سکوت می‌کنند، در واقع با ظلم همدست‌اند".
بر سر در ورودی حرم حضرت زینب(س) قهرمان کربلا هم نوشته شده است؛ السلام علیک یا شریک الحسین، یعنی کسی که بی‌تفاوت نبود و در مبارزه و سختی‌های قیام، شریک امام حسین(ع) شد و پیام عاشورا را به تاریخ رساند.
آلبرت انیشتین میگوید "دنیا جای خطرناکی برای زندگی است، نه به خاطر کسانی که شر می‌کنند، بلکه به خاطر کسانی که می‌نشینند و کاری نمی‌کنند. بی‌تفاوتی، بی‌عملی نیست بلکه نوعی همکاری خاموش با نیروهای منفی است".
دانته آلیگیری نیز هشدار می‌دهد" داغ‌ترین مکان‌های جهنم برای کسانی است که در زمان بحران، بی‌طرف باقی می‌مانند".
و شاه بیت همه این ها، کلام خداوند است که می‌فرماید:وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ. و باید از شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند به معروف فرمان دهند و از منکر بازدارند، آنان همان رستگارانند.
سه هفته پیش در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک و در هجدهمین اجلاس کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران شرکت کردم. در آنجا با اشاره به ظلم آشکار رژیم اشغالگر صهیونیستی علیه فلسطینیان، گفتم: تا سال ۲۰۲۵ بیش از ۵۰ هزار فلسطینی بر اثر حملات ناجوانمردانه صهیونیست ها جان باخته‌اند، ۱۱ هزار نفر معلول شده‌اند و ۱۱۰ هزار نفر زخمی‌اند.
بیش از ۸۰ درصد تاسیسات اقتصادی و کشاورزی ویران شده است. حقوق افراد دارای معلولیت به‌طور گسترده پایمال شده و تحریم‌های ظالمانه آمریکا نیز محدودیت‌های شدیدی در زمینه کمک‌رسانی به این افراد ایجاد کرده است.
از فرصت تریبون سازمان ملل استفاده کردم و از جامعه جهانی خواستم که در برابر این جنایات، بی‌تفاوت نباشند.
در جنگ ۱۲روزه اخیر رژیم صهیونیستی علیه ایران عزیز، پیروزی بزرگ ملت ما در این بود که مردم ایران بی‌تفاوت نبودند.
در هنگامه تجاوز دشمن و همزمانی آن با ماه محرم، مردم قهرمان ایران با تأسی از قیام عاشورا با احساس مسئولیت در دفاع از وطن و ارزش‌های دینی و انقلابی، گرد هم آمدند، از نیروهای مسلح و رهبری حمایت کردند و همراهی و همدلی بی‌نظیری از خود نشان دادند.
اما فارغ از مسؤلیت پذیری و دوری از بی تفاوتی ایرانیان، بزرگترین ظلم نه صرفاً حمله آمریکا و اسرائیل، بلکه بی‌تفاوتی بخشی از نظام جهانی در قبال این جنایات بود.
بد نیست در پایان و برای جمع‌بندی، «خطبه منا» را شاهد بیاورم. همان خطبه غرایی که امام حسین(ع) در سال ۶۰هجری قمری(قریب یک سال قبل از وقوع قیام) و در ایام حج در منطقه منا برای جمعی از صحابه و حاجیان خواند.
باز هم در اینجا می بینیم هدف امام(ع) از قرائت خطبه منا، یادآوری وظیفه علما و لزوم قیام آنان در مقابل ستمگران و مفاسد ایشان و نیز گوشزد کردن مضرات سکوت و بی تفاوتی عالمان در مقابل زورگویان و بیان آثار زیان بار و خطرناک سهل‌انگاری و بی تفاوتی در برابر ظالمان است.
به جرأت میتوان گفت؛ مهمترین مسئله امام حسین(ع)در همه ایام، چه در زمان واقعه کربلا و چه پیش از آن، تثبیت دین و ارزش‌های دینی و انسانی از طریق احیاء فریضه امر به معروف و نهی از منکر و دور نمودن مردم از بی تفاوتی در برابر ناهنجاری ها و ستم هاست.
به اعتقاد من، بزرگترین درس‌نامه امام حسین(ع) در دانشگاه «عاشورا» این است که به تاریخ بگوید؛ من در برابر ظلم و ستم، بی‌تفاوت نیستم، إنی لم أخرج أشِراً ولا بطِراً، ولا مُفسِداً ولا ظالِماً، إنما خرجتُ لطلبِ الإصلاح فی أمة جدی.
امید که این پیام، انسانیت و بشریت را به خروج از بی‌تفاوتی و بازگشت به مسئولیت، عدالت‌خواهی و نهی از منکر، برانگیزاند.