*عبور از بحران و افق پرامید آینده(سفرنامه بندرعباس)*

✍️ سید جواد حسینی، رئیس سازمان بهزیستی کشور

▪️پایین تر از روستای قلعه توچمن واقع در جنوبی ترین نقطه تهران بزرگ و در گوشه ای از بهشت به نام «سرای احسان»مسابقه دوستانه فوتبال دستی من با توانخواهان مقیم، تازه گرم شده بود که تلفنی خبر دادند باید در معیت معاون اول محترم رییس جمهور عازم بندرعباس بشوم.
******
ساعت یازده و نیم صبح دو روز بعد یعنی سه شنبه 30اردیبهشت به همراه جناب آقای دکتر عارف معاون اول رئیس جمهور و همراهان از فرودگاه مهرآباد بسمت بندرعباس پرواز کردیم.
دکتر سید سجاد رضوی معاون درمان وزیر بهداشت ودرمان ،دکتر کولیوند رییس جمعیت هلال احمر ایران، معاون ارزی بانک مرکزی، دکتر تقوی نژاد دبیر هیئت دولت و تعدادی دیگر از مسئولین نیز در این سفر حضور داشتند.
هدف سفر بررسی ابعاد حادثه غم انگیز انفجار و آتش سوزی در اسکله شهید رجایی بود که نزدیک به 60نفر از هموطنان عزیزمان را به کام مرگ کشاند و 1600نفر را هم مصدوم و مجروح ساخت.
در هوای گرم و شرجی بندرعباس با استقبال گرم استاندار و مسئولین محلی پای بر ساحل نیلگون خلیج همیشه فارس گذاشتیم.
پس از استقبال، بلافاصله دکتر عارف به دیدار خانواده های داغدیده حادثه رفت، من و آقای دکتر کولیوند و آقای دکتر رضوی هم برای عیادت از مجروحین عازم بیمارستان محمدی در مرکز شهر بندرعباس شدیم.
مجروحین بازمانده از حادثه که همچنان بستری و تحت درمان بودند را ملاقات و از کادر درمان روند درمان ایشان را پیگیری کردیم، خدا را شکر حال عمومی ایشان رضایت بخش و رو به بهبودی بود.
بازدیدهای میدانی معاون اول رییس جمهور و هیئت همراه که در قالب گروههای چند نفره متشکل از مدیران کشور و استان در مکان های مختلف برنامه ریزی شده بود به اتمام رسید و گروه ما نیز مانند سایرین از هر نقطه ای که بودند عازم استانداری هرمزگان، محل برگزاری جلسه بررسی ابعاد اقتصادی و اجتماعی حادثه بنادر شهید رجایی شدند.
جلسه به ریاست دکتر عارف معاون اول محترم رییس جمهور و باحضور مسئولان کشوری، استاندار، شورای اداری، مدیران بخش خصوصی و‌... آغاز شد.
اندوه و غم پنهان ناشی از این حادثه مهیب که بزرگترین اسکله و بندرگاه تجاری کشور را غرق آتش و دود کرده بود و علاوه بر خسارت های مادی، جان انسانهای نجیب، عزیز و زحمت کشی را گرفته یا مجروح ساخته، بر فضای جلسه حاکم بود.
هر چه زمان جلسه پیش می‌رفت جلوه های زیاد و زیبایی از مدیریت موثر، همدلی، ایثار و انسجام که از دل این بحران قد کشیده بود، نمایان می شد.
هر کدام از مسئولین ضمن تشریح ابعاد حادثه، اقدامات خود را در حین و پس از بحران تشریح کردند.مدیریت عالی وموثر استانداروهمدلی ‌انسجام اعضای شورای تامین ،شورای اداری امام جمعه و نمایندگان محترمونیروهای بخش مردمی کاملا آشکار بود.
بنده هم اقدامات 22تیم محب(مددکاران حامی در بحران)در قالب 300نیروی متخصص و حرفه ای و نیز حل مشکل 42مددجوی روستای مجاور اسکله که منازل ایشان آسیب دیده بود، تحت پوشش قرار گرفتن مصدومین و تأمین وسایل توانبخشی و کمک توانبخشی ایشان و خدمات جامعه محور پسا بحران را که توسط همکارانم در اداره کل بهزیستی استان و با حمایت و پشتیبانی کامل ستاد بهزیستی کشور انجام شده را تشریح کردم.
وگفتم: هر چند کار حین بحران سازمان بهزیستی در قالب تیم های محب به انجام رسیده اما وظیفه ما در پسا بحران سنگین تر از حین بحران است و کار تخصصی و حمایتی ما، ادامه دارد.
بعد از گزارش فعالیت های بهزیستی، فرصت را مغتنم دانستم و به وضعیت اسیبهای اجتماعی استان بویژه خودکشی اشاره کردم و قول راه اندازی 2اورژانس اجتماعی دیگر را علاوه بر ظرفیت موجود دادم.
گزارش ارائه شده مورد توجه حاضرین در جلسه قرار گرفت و تحسین ایشان را برانگیخت.
دکتر عارف معاون اول نجیب و متین رییس جمهور جمعبندی بسیار خوبی از جلسه ارائه کرد.
مقرر شد تمام تمام حمایت های لازم در دوران پسا بحران با طرح در هیئت دولت بررسی، تصویب و اجرایی شود.
جا دارد در اینجا عرض کنم که حوادث ناگواری چون فروریختن ساختمان پلاسکو، انفجار معدن طبس، وقوع زلزله، انفجار و آتش سوزی بندر شهید رجایی و... همگی آثار اجتماعی متعددی در پسا بحران از خود برجا میگذارند.
که مداخلات مددکاری و روانشناختی حرفه ای بهنگام در کنترل و کاهش انها نقش انکار ناپذیری ایفا می‌کند.

ارائه خدمات آموزشی بر اساس نیازهای محلی از طریق همیاران سلامت روان و پایگاه‌های سلامت اجتماعی، مشارکت اجتماعی نوجوانان و زنان در پیشگیری از آسیب های اجتماعی، توسعه و تقویت پایگاه های سلامت اجتماعی، تدوین و اجرای پروژه تحلیل وضعیت، طرح ملی مادر _کودک، آگاه‌سازی دختران و زنان با تاکید بر خود مراقبتی، طرح پیشگیری از خودکشی، طرح ملی رصد آسیب های اجتماعی، طرح پیشگیری از خشونت، سی بی ار، طرح بهزیستی محله، اورژانس فوریت های اجتماعی، همه طرح و برنامه هایی هستند که توسط پرسنل متخصص و کارآزموده بهزیستی در دوران پس از بحران و بیش از هر زمان دیگری به مدد افراد، خانواده ها، اجتماع و خصوصا مردم آسیب دیده می ایند.
یقینا بر اساس وظیفه سازمانی و انسانی خود در شهر بندرعباس نیز با اجرای موثر این طرح ها نقش سازمانی خود را در کنترل و کاهش ابعاد اجتماعی این بحران بخوبی ایفا میکنیم. انشاءالله.
دکتر عارف و هیئت همراه پس از جلسه و شبانه عازم تهران شدند.
حیفم آمد بی آنکه به دیدار همکارانم در بهزیستی هرمزگان و شرکای کاری مان که طی این مدت متحمل زحمات و سختی های مضاعفی شده اند، بروم، به تهران برگردم. لذا اجازه خواستم که به همین منظور یک روز دیگر را (چهارشنبه)در بندرعباس بمانم و ماندم.
به دیدار نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه بندرعباس رفتم، و به اتفاق جمعی از مدیران استان و همکارانم در بهزیستی، 375 واحد مسکونی را افتتاح و تحویل مددجویان دادم.
از انجمن ضایعات نخاعی استان که مرکزی جامع برای ارایه خدمات است و نمایشگاه دستاوردهای مددجویان در این مرکز بازدید کردم
روز دوم سفر و در جلسه ای در محل بهزیستی استان، جلوه های زیبایی از وفاق و همدلی با بهزیستی استان را مشاهده کردم.
مهمترین آنها اطلاع از عمل منطفه ازاد قشم به مسئولیت اجتماعی خود در شهر رمکان بود.
شهری که در آن بیماری سندروم سینیور راکن شیوع غیر نرمالی دارد(در دنیا در هر یک میلیون یک نفر و در رمکان در هر هزار نفر یک نفر به این بیماری مبتلا میشوند، فرد مبتلا در دوسالگی نابینا و بعد دچار نارسایی کلیوی میشود) مقرر است 5200نفر از ساکنین 10تا 54 سال، رمکان با حمایت منطقه آزاد قشم تحت ازمایشات ژنتیک قرار بگیرند.
گزارش دادند کارخانه آلومینیوم المهدی در بندر خمیر که میزان شیوع معلولیت در آن از استان و کشور بالاتر است نمونه دیگری از نوع دوستی را با عمل به مسئولیت اجتماعی خود به نمایش گذاشته است.
مهندس رجبی مدیرعامل آلمینیوم المهدی که در جلسه حضور داشت، عنوان کرد؛ با وجود همه محدودیت های مالی و پولی با تمام احساسم و برای عمل به مسئولیت اجتماعی خود در موضوع پیشگیری از معلولیت ها، توانمندسازی و آموزش معلولین کمک می کنیم.
ایشان و مجموعه تحت مدیریتش ماهانه مبلغ 200میلیون تومان برای کمک به انجام آزمایشات ژنتیک در بندر خمیر پرداخت می کنند.
پالایشگاه نفت بندرعباس نیز برای ارایه هرچه مطلوبتر خدمات توانبخشی در مراکز و پرداخت مطالبات انها مبلغ 8میلیارد تومان از محل عمل به مسئولیت های اجتماعی خود پرداخت کرده است. همچنین، اجرای طرح سوپر وایزری برای کنترل و کاهش خودکشی با حمایت وزارت بهداشت، وزارت کشور، استانداري، دانشگاه علوم پزشکی و با محوریت اداره کل بهزیستی استان هرمزگان در بندرعباس، جلوه ای دیگر از وفاق و همدلی برای کمک به بهزیستی و پیشگیری از شیوع این آسیب اجتماعی بود.
خانم دکتر سیحه ای پاتولوژیست و گفتار درمان دارنده 24مدال اختراع و برگزیده جشنواره اختراعات اروپا از خدمات خود به توانخواهان گفت و جمال الدینی به نمایندگی از مراکز مثبت زندگی و طرح سی بی ار و مجری جشنواره بازی های بومی و محلی، صحبت کرد.
آقای جاهدی دارنده مدال پارالمپیک و ملی پوش تیم قایقرانی که اردوی آماده سازی تیم ملی را برای حضور در این جلسه ترک کرده بود به زیبایی از توانمندی های جامعه هدف بهزیستی روایت کرد.
آنچه در روز دوم سفر در جمع همکارانم در بهزیستی استان و مدیرکل سختکوش و معاونین ایشان و مدیران بخش های مردمی توجهم را جلب کرد، اطلاع از خلاقیت ها و نو آوری هایی بود که حضور کوتاهم در بندرعباس را برای من به سازمانی یاد گیرنده تبدیل کرد،
یادگیری از خلاقیت های مدیرکل و معاونین بهزیستی، انجمن های مردمی خصوصا انجمن ضایعات نخاعی استان، شرکتها و صنایع عظیم استان در عمل به مسئولیت اجتماعی خود برای خدمت به دیار مردم خونگرم و البته این روزها عزادار و همه آنچه در بندرعباس دیدم، شنیدم و درک کردم انگیزه و عشقم به خدمت را صد چندان ساخت.
من، عنوان این سفر را عبور از تونل وحشتناک حادثه برای حرکت شتابان در افق پر امید آینده،نام می نهم.

مستند سفر رئیس سازمان به ارومیه و مهاباد- خرداد 1404 کیفیت فضای مجازی

🔴 ضریب شرافت (Decency Quotient - DQ) و اهمیت آن در محیط اجتماعی و کاری

در دنیای امروز، علاوه بر ضریب هوشی (IQ) و ضریب هوش هیجانی (EQ)، مفهومی جدید به نام ضریب شرافت یا Decency Quotient (DQ) مطرح شده است. این مفهوم به میزان صداقت، انصاف، احترام و مسئولیت‌پذیری فرد در تعاملات اجتماعی و حرفه‌ای اشاره دارد.

🔺ضریب شرافت چیست و چرا اهمیت دارد؟

ضریب شرافت به توانایی فرد در رفتار محترمانه، منصفانه و اخلاقی در جامعه اشاره دارد. این مفهوم توسط راجیو سیریواستاوا (Rajeev Dubey) و برخی از اندیشمندان مدیریت و منابع انسانی مطرح شده است و امروزه در محیط‌های کاری و اجتماعی به عنوان یک معیار کلیدی برای سنجش شخصیت افراد شناخته می‌شود.

🔺مولفه‌های اصلی ضریب شرافت (DQ)

• احترام به دیگران،
رفتار مودبانه و رعایت حقوق دیگران
• صداقت و راستگویی،
پرهیز از دروغ و فریبکاری
• مسئولیت‌پذیری اجتماعی،
توجه به رفاه و منافع عمومی
• همدلی و درک احساسات دیگران،
توجه به نیازهای عاطفی افراد
• عدالت و انصاف،
برخورد منصفانه با دیگران در تمامی شرایط

🔺نقش DQ در محیط کاری و اجتماعی

• افزایش اعتماد و همکاری:
افرادی که ضریب شرافت بالایی دارند، بیشتر مورد اعتماد همکاران و مدیران قرار می‌گیرند.
• بهبود فرهنگ سازمانی:
شرکت‌هایی که به DQ توجه دارند، محیط کاری سالم‌تری ایجاد می‌کنند.
• کاهش تعارضات:
رفتارهای شرافتمندانه باعث کاهش درگیری‌های اجتماعی و سازمانی می‌شود.
• افزایش حس رضایت و انگیزه:
• ⁠
🔺کارمندان در محیطی که عدالت و احترام رعایت شود، انگیزه بیشتری خواهند داشت.

🔺چگونه DQ خود را تقویت کنیم؟

• تمرین گوش دادن فعال و احترام به نظرات دیگران
• رعایت صداقت و شفافیت در گفتار و رفتار
• مهربانی و همدلی با همکاران و اطرافیان
• پذیرش اشتباهات و تلاش برای تصحیح رفتارهای نادرست

♦️نتیجه‌گیری

ضریب شرافت (DQ) نقش مهمی در موفقیت فردی، اجتماعی و حرفه‌ای دارد. در دنیای مدرن، تنها داشتن مهارت‌های فنی یا هوش بالا کافی نیست؛ بلکه شخصیت اخلاقی و رفتار شرافتمندانه عامل کلیدی در شکل‌گیری یک جامعه و سازمان سالم است.

کارماه (اهم رویدادهای سازمان بهزیستی کشور در ماه گذشته)/ شماره ی اول/ خرداد ۱۴۰۴

@iranbehzisti

نشست بین المللی نظام استقرار وتوسعه مراقبین رسمی سلامت سالمندان
تالار رازی دانشگاه علوم پزشکی ایران-تهران
ششم خرداد ۱۴۰۴

از جنوب تا شمال غرب ایران(سفرنامه مهاباد)

✍️ سید جواد حسینی

آخر هفته گذشته و درابتدای هفته جاری ساعت ها در پرواز واتومبیل از تهران به جنوب، از جنوب به شمال شرق و در انتها از شمال شرق به شمال غرب ایران سفر کردم.
ابتدا ظهر سه شنبه هفته گذشته از فرودگاه مهرآباد بسمت بندرعباس پرواز کردم، سفری که شرح آن را با عنوان «عبور از بحران و افق پر امید اینده» نوشتم. غروب چهارشنبه از جنوب«بندرعباس»عازم شمال شرق«مشهدمقدس»و سپس از فرودگاه مشهد عازم تبریز  شدم. در بدو ورود به تبریز با هماهنگی و برنامه ریزی خانم دکتر صحاف مدیرکل ساعی بهزیستی آذربایجان شرقی، زمینی عازم ارومیه مرکز استان آذربایجان غربی در شمال شرق ایران شدم.
ساعت 6عصر روز جمعه با محبت مدیرکل و همکاران خونگرم بهزیستی استان وارد ارومیه شدم، جلسه ای صمیمانه با شورای معاونین بهزیستی برگزار شد.
البته دو سه ماه پیش سفری مفصل و دو روزه به ارومیه داشتم ولی این بار هدف حضور در شهر مهاباد و بررسی وضعیت ارایه خدمات تخصصی و حمایتی به جامعه هدف در این نقطه از کشور و سپس حضور در جلسه شورای سالمندی استان بود.
موضوع بسیار مهم و حساسی که این روزها از اولویت ها و دغدغه های کاری بنده و همکارانم در سازمان بهزیستی و شورای ملی سالمندان کشور است.
ساعت 6صبح شنبه 3خرداد از ارومیه با خودرو بسمت مهاباد حرکت کردیم.
سوم خرداد سالروز آزادسازی غرورآفرین خرمشهر قهرمان از اشغال رژیم بعث و متجاور عراق است و من در مسیر ارومیه به مهاباد در این فکرم که این سرزمین برای سرافرازی و مانایی چه اتفاقاتی را از سر گذرانده. خبر حماسی و نوستالژیک آزادی خرمشهر با آن صدا و لحن بیاد ماندنی معروف«شنوندگان عزیز توجه فرمایید، خرمشهر آزاد شد»از رادیوی خودرو پخش می شد، به روان پاک همه شهیدان دفاع مقدس بویژه شهدای عملیات آزادسازی خرمشهر درود فرستادم.
عقربه های ساعت به 9 نزدیک می شد که وارد مهاباد شدم، شهری سرسبز و
خرم با مردمانی کرد زبان و دلاور.
به اتفاق ستوده نماینده مردم شهرستان در مجلس، امام جمعه و فرماندار، مدیرکل بهزیستی استان و مدیران محلی سه مرکز امین الاسلام(نگهداری و توانبخشی سالمندان)ک وین(نگهداری و توانبخشی معلولین ذهنی) و ژیوان ۱ و ۲(شبه خانواده) را بازدید کردیم.
مسایل و مشکلاتی بخصوص در موضوع پوشش کامل یارانه داشتند که رسیدگی و مقرر شد حداکثر مساعدت برای پوشش کامل یارانه پرداختی به این مراکز انجام شود.
نکته جالب این بازدیدها و در مرکز نگهداری سالمندان پیر زن و ‌پیر مردی را دیدم که دلداده همدیگر شده بودند به ایشان قول دادم در صورت ازدواج هزینه مسکن، ‌جهیزیه و مراسم ایشان را هدیه خواهم نمود و انها به من قول ازدواج دادند.
بعداز بازدیدهای میدانی، در جلسه شورای اداری شهرستان در محل فرمانداری مهاباد شرکت کردم.
گزارش بهزیستی شهرستان و صحبت های امام جمعه، فرماندار و نماینده مردم، را که بسیار با همدیگر همگرا بودند، شنیدم.
من هم طی سخنانی به 9هزار مددجوی تحت پوشش بهزیستی در مهاباد اشاره کردم و قول دادم بزودی همه واجدین شرایط پشت‌نوبت، دهک اول تحت پوشش قرار بگیرند.
همچنین بر مطالعه، نیاز سنجی و در دستور کار قرار گرفتن راه اندازی مراکز جدید برای بیماران اعصاب و روان و مرکز موقت اوتیسم تاکید کردم.
و قول دادم علاوه بر ۷۰ واحد مسکونی که در حال حاضر برای مددجویان مهاباد در دست ساخت است ۵۰واحد دیگر نیز در این شهرستان احداث شود.
در آخر هم از ماموستا دکتر سلام امامی امام جمعه شهرستان مهاباد و محمدصادق امیرعشایری فرماندار شهرستان مهاباد به دلیل نگاه ویژه ایشان به بهزیستی و حمایت از فعالیت‌های مشارکتی در کمک به مددجویان تحت پوشش تقدیر کردم.
بعد از شورای اداری به اتفاق ستوده نماینده مجلس در برنامه تلویزیونی «دیمانه» صدا و سیمای مرکز مهاباد حاضر شدم و دقایقی با مخاطبین گفتگو کردم.
عصر مجددا بسمت ارومیه حرکت کردم. از ورودی شهر مستقیم به ساختمان استانداری رفتم و بعد از دیدار کوتاه با استاندار، به اتفاق در جلسه شورای سالمندی استان شرکت کردیم.
بعد از شنیدن گزارش دبیرخانه شورای سالمندی و سخنان استاندار و دیگر حاضرین، من هم با اشاره به روند رو به رشد جمعیت سالمندی و وجود بیش از ۱۰میلیون و ۲۰۰هزار سالمند، گفتم: ایران جزو پنج کشور نخست جهان از نظر سرعت ورود به موج میانسالی است در حال حاضر ۱۲درصد جمعیت کشور را سالمندان تشکیل می‌دهند و سرعت سالمند شدن جمعیت، چالش‌های متعددی برای حوزه سلامت و رفاه اجتماعی ایجاد خواهد کرد.
بر اساس آمار آذربایجان غربی هجدهمین استان سالمند کشور و ارومیه هم جزء ۱۰شهر دوستدار سالمند است.

به تشریح اهمیت شهرهای دوستدار سالمند پرداختم و  گفتم: این شهرها باید زیرساخت‌ها و بسترهای مناسبی همچون حمل‌ونقل، مسکن و خدمات رفاهی متناسب با نیازهای سالمندان و...را فراهم سازند و تاکید کردم فراهم‌سازی این امکانات، نقش مهمی در ارتقاء کیفیت زندگی سالمندان و افزایش مشارکت آنان در فعالیت‌های اجتماعی دارد.
ایجاد پارک، ‌کتابخانه و پاتوق سالمندان، دوازده مرکز طرح مهر ‌گفتگوی سالمندی و تمهید شهرک رفاه سالمندی در ارومیه از نتایج این جلسه بود.
دکتر رضا رحمانی استاندار، که قبلا هم وزیر صمت بود و مدت سه ماه در دولت با ایشان همکار بودم آنچنان تحت تاثیر جلسه قرار گرفت که مدت یک ساعت در موضوع سالمندی سخن گفت و وقتی از کرامت ایشان وخصوصا مادر خویش مثال آورد بغض گلویش را فشرد و گریه امانش را ربود
بعد از شورای سالمندی مصاحبه کوتاهی با خبر صدا و سیما انجام‌ دادم و مستقیم عازم فرودگاه شدم.وساعاتی بعد در دفتر کارم در سازمان بهزیستی فعالیتم را از سر گرفتند و سپس به مجلس شورای اسلامی کمیسیون بهداشت و درمان رفتم و گزارش مفصلی از خدمات توانبخشی سازمان با تاکید بر کودکان را ارایه نمودم

با تقدیم سلام و احترام؛
گزارش تصویری از بازدید جناب آقای دکتر سید جواد حسینی رئیس سازمان بهزیستی کشور در آسایشگاه خیریه کهریزک البرز
هشتم خرداد ماه ۱۴۰۴

🎥 🎥|باهم ببینیم| گزارش پخش شده اخبار صداوسیمای البرز ، از جلسه شورای مشارکت‌های مردمی استان البرز با حضور جناب آقای دکتر سید جواد حسینی معاون محترم وزیر و رئیس سازمان بهزیستی کشور

#بهزیستی_البرز
#بهزیستی_برای_بهزیستن

ــــــــــــــــــــــــ❅✾❅ـــــــــــــــــــــــ
✴️ روابط عمومی اداره کل بهزیستی البرز ✴️
ــــــــــــــــــــــــ❅✾❅ــــــــــــــــــــــــ

سفر به ایران کوچک (سفرنامه کرج)

✍️ سیدجواد حسینی

سالها پیش کتابی نوشتم تحت عنوان«مشارکت مردمی درباز آفرینی بافت های فرسوده شهری» که در آن به موضوع نقش مشارکت مردم در نوسازی بافت های فرسوده، ناهمگون، حاشیه ای و سکونت گاه های غیررسمی، پرداختم.
در زمان نگارش این کتاب دورآدور وضعیت کلان شهر کرج را مطالعه کردم و بعد از آن تمایل داشتم از نزدیک مسایل و موضوعات این کلان شهر را بررسی و لمس کنم. اما مشغله فراوان فعالیت های اجرایی این اجازه را نداد.
حضور در سازمان بهزیستی و قبول مسئولیت اصلی ترین دستگاه دولتی متولی سلامت اجتماعی ایرانیان فرصتی شد تا بار دیگر و این بار به لحاظ وظیفه سازمانی، پررنگ تر از پیش به استان البرز و خصوصا جهان شهر کرج و مسایل و موضوعات اجتماعی پیرامونش که بی تردید بخش عمده آن متاثر از همجواری با پایتخت است، بیندیشم.
پس از چند مرتبه برنامه ریزی و لغو بلاخره صبح پنج شنبه 8خرداد به اتفاق تعدادی از معاونین و مشاورین عازم کرج شدم.
**
ساعت 9صبح در ورودی محمدشهر کرج به مدیرکل و معاونین بهزیستی و مدیرکل تعاون کار و رفاه اجتماعی ملحق و عازم آسایشگاه سالمندان کهریزک البرز شدیم.
در بدو ورود مورد لطف و محبت آقای دکتر قبادی دانا مدیرعامل خوشرو، مددکار و کاربلد مجموعه آسایشگاه و خیریه کهریزک البرز و تهران، دکتر وجدانی روشن مدیر آسایشگاه و زهرا و شهین دو نفر از توانخواهان خوش سخن قرار گرفتیم،
آسایشگاه کهریزک چندین بخش مستقل از هم دارد که در مجموع 800سالمند، معلول جسمی–حرکتی، بیمار ام‌ اس و کودکان دچار معلولیت ذهنی و اتیسم از بسیار خدمات تخصصی و حرفه ای؛ نگهداری، توانبخشی، حرفه اموزی، توانمندسازی آن بهره مند هستند.
بازدید را از بخش سالمندان مستقل آغاز کردیم سپس بخش کودکان، بخش معلولان جسمی،حرکتی و بیماران ام اس، بخش نگهداری سالمندان مرد، بخش نگهداری سالمندان زن، کارگاه های حرفه اموزی، بخش هنر درمانی، بخش فیزیوتراپی، بخش اتیسم، مزرعه سالمندان مستقل و...را با توضیحات مسؤل هر بخش با دقت و حوصله دیدم.
در هر بخش علاوه بر اطلاع از فعالیت های حمایتی و تخصصی توانبخشی با تعدادی از توان خواهان سالمند و دارای معلولیت گفتگو کردم.
خانم سرتیپی مقیم بخش سالمندان مستقل، خانم مهین فومنی بانوی سالمند گیلانی که با لباس های رنگارنگ محلی عازم محل جشن بود، احمد تقی زاده سالمندی که تصویر همسرش را نقاشی و رنگ آمیزی کرده بود، امیرعلی کودک میکروسفالی که زندگی نباتی داشت ولی مطمئنم نوازش های مرا حس کرد، چند پسر بچه مبتلا به اتیسم سرگرم آقای مربی بودند و اصلا صدای مرا نشنیدن یا نخواستند که بشنوند، محمود سالمندی که ما را به صرف قهوه دعوت کرد، یا سروش کودک خردسال معلولی که لحظه ای در بغلم آرام نگرفت.
در حیاط ساختمان رز توفیق یافتم تا دقایقی را در فضایی صمیمانه با مادر شهید«بهنام محمدی» ملاقات و گفتگو کنم.
بهنام محمدی نوجوان13 ساله خرمشهری بود که علیرغم سن کم رشادت های زیادی از خود در دفاع از خرمشهر نشان داد و چند روز قبل از سقوط خرمشهر بر اثر برخورد ترکش خمپاره شهید شد.
در حین عبور از ساختمان رز به ساختمان گلها ناخواسته وارد جشن با صفای توان خواهان به مناسبت روز ام اس شدیم، مجری برنامه اصرار کرد سخنرانی کنم، نپذیرفتم تا مبادا شادی و نشاط شان خراب نشود. برایم دست زدند و من زیر یک دقیقه گفتم: از حضور در کنارشان خوشحالم و آمده ام کمک کنم.
بازدیدها پس از گذشت 2ساعت تمام شد، به رسم معمول همه بازدیدهایی که دارم حالا نوبت جلسه جمع بندی بود.
در فاصله آغاز جلسه با خود می اندیشیدم، اینجا محلی ست برای عبور«از خشت تا بهشت» و چه سعادتمند هستند انسانهای نیکو خصالی که به هر روش و طریقی در این نوع مراکز برای خدمت به بهترین بندگان خدا، سر از پا نمی شناسند.
نشاط، سرزندگی و امید به زندگی سالمندان و معلولان مقیم شاهدی صادق بر ارائه خدمات حمایتی و تخصصی کم نظیر در تراز استانداردهای بین المللی است که به توان‌خواهان و سالمندان ارائه می‌دهند و نیازی به هیچ جلسه، گزارش و توضیحی ندارد.
در ساختمان اداری پس از شنیدن گزارش و توضیحات، گفتم: به هیچ وجه فعالیت صرفا نگهداری سالمندان را قبول ندارم مگر در جایی که به لحاظ شرایط سالمند، راه دیگری وجود نداشته باشد.
ایده آل را ترکیب نگهداری، توانبخشی و توانمندسازی برای رسیدن به استقلال نسبی اعلام کردم و گفتم: امروز در کهریزک کرج و دیروز در کهریزک تهران دیدم که فعالیت ها بر همین اساس استوار است و خروجی این تفکر هم مشهود است.

حاضرین را به مسأله بغرنج دو تنهایی در طول حیات انسانها یعنی تنهایی در دوران کودکی و تنهایی دوران سالمندی توجه دادم و ضمن اشاره به آمار تنهایی 50درصدی سالمندان و رنجی که از این موضوع میبرند، فعالیت های تخصصی مجموعه کهریزک برای پر کردن خلاء تنهایی پدیده سالمند و کودک تنها را قابل تقدیر و گسترش در سایر مراکز مشابه دانستم.
بعنوان کسی که تجربه پژوهش های جامعه شناسی و سالها کار اجرایی در حوزه های مهم آموزشی و اجتماعی را دارد، ضمن تاکید بر لزوم وجود منابع، اعتبار، سرمایه و امکانات برای انجام امور خیر و عام المنفعه، گفتم: «فکر خوب» از پول بهتر است. و برای کمک به درک هر چه بهتر این نظریه از توران میرهادی بنیانگذار آموزش های مهدکودکی و پیش دبستانی در ایران، جبار باغچه بان موسس و بنیانگذار آموزش کودکان ناشنوا و بهمن بیگی موسس و پایه گذار آموزش و پرورش کودکان عشایر در ایران یاد کردم و گفتم: این افراد بدون پشتوانه مالی و فقط با تکیه بر «فکر خوب»منشاء «به زیستن»همنوعان خود شده اند،
گفتم: انسانهای ارزشمندی هستند که با فکر خوب خود روش خدمت را پایگذاری می کنند و مسیر ایشان توسط متمکنین نیکوکار ادامه می یابد.
گفتم: دو مجموعه معظم کهریزک در کرج و تهران از همین دست کارهاست که با «فکر خوب» آغاز و سپس با کمک متمکنین نیک اندیش تا به امروز تداوم یافته و می یابد.
در آخر هم همانگونه که در بازدید کهریزک تهران پیشنهاد دادم، گفتم: با توجه به ارائه خدمات جامع نگهداری، توانبخشی و توانمندسازی این دو مجموعه، بجای آسایشگاه از نام پیشنهادی«شهرک رفاه و سلامت اجتماعی کهریزک» استفاده کنند.
بعد از کهریزک در جلسه شورای اداری بهزیستی استان شرکت کردم.
مدیرکل و معاونین استان، رؤسای بهزیستی شهرستانهای استان و نمایندگانی از انجمن ها و تشکل های مرتبط با بهزیستی به بیان مسایل خود پرداختند که مهم ترین انها، کمبود نیرو انسانی با توجه به حجم گسترده وظایف و ماموریت ها، کمبود منابع و اعتبارات، عدم بروزرسانی برخی از دستورالعمل ها، کندی روند صدور مجوزها، کمبود یارانه پرداختی به مراکز، عدم همکاری موثر دستگاه‌های همکار در موضوعات مرتبط بویژه در حوزه مناسب سازی و دسترس پذیری اماکن و فضاهای عمومی، شهری و خدماتی و اجرای برنامه های پیشگیرانه و...بود.
پس از طرح موضوعات استان، معاونین و مشاورین توضیحات لازم را ارائه کردند.
من هم در پایان، استان البرز را به دلیل مجاورت با تهران، نرخ بالای شهرنشینی و جمعیت موزاییکی با ترکیب قومی، جغرافیایی و طبقاتی پیچیده، نمونه‌ای خاص و منحصر به‌فرد در کشور توصیف کردم و با
اشاره به ویژگی‌های خاص اجتماعی این منطقه، گفتم: کرج را«شهر بادکنکی» میدانم که این ناشی از سیالی جمعیتی کرج یعنی افزایش جمعیت شبانه و کاهش آن در روز است که این تغییر حجم جمعیتی شهر در طول شبانه روز باعث افزایش آسیب‌پذیری‌ اجتماعی آن شده .
گفتم: قرار گرفتن جهان شهر کرج در شاهراه ارتباطی 13استان کشور و همجواری با پایتخت باعث شده شاخص آسیب‌های اجتماعی بصورت چشمگیری افزایش یابد که
نیازمند توجه ویژه است.
در ادامه بر لزوم ارتقاء رتبه اعتباری استان، افزایش اعتبارات تملک دارایی و استقرار اورژانس اجتماعی در شهرستان‌ های مشکین‌دشت، ماهدشت و کمالشهر تاکید کردم و از ایشان خواستم تا از ظرفیت‌ بسیار خوب وجود بیش از 100برند ملی و 500شرکت و کارخانه در سطح استان برای جلب نظر ایشان در راستای عمل هرچه بیشتر به مسئولیت اجتماعی خود در کمک به رفع ناترازی های اعتباری و امکاناتی برای کاهش بروز و شیوع آسیبها و ناهنجاری های اجتماعی بهره بگیرند.
جلسه شورای مشارکت های مردمی با بهزیستی استان که جزو شوراهای سه گانه بهزیستی(شورای سالمندی، شورای مناسب سازی و شورای مشارکت های مردمی با بهزیستی)به ریاست استانداران است، در برنامه سفر بود، به همین خاطر، در شورای مدیران بهزیستی به همین مقدار بسنده کردم و راهی استانداری البرز شدم.
دکتر عبدالهی استاندار پرتلاش البرز که در جریان سفر و جلسه شورا بود شب قبل طی تماسی دعوت کرد نهار را میهمان ایشان باشم.
هنگام صرف نهار پیرامون مسائل و مشکلات استان در حوزه آسیب‌های اجتماعی و ناهنجاری های خاص استان صحبت کردیم.
آقای استاندار بدلیل سابقه موثر فعالیت اجرایی در دستگاههای اجتماعی و عمومی تسلط خوبی بر حوزه فعالیت ها و ماموریت های بهزیستی داشت و با حساسیت پیگیر رفع مشکلات است.
راه اندازی و فعالیت گسترده قرارگاه فعالیت های اجتماعی استان بعنوان نمونه بی نظیر در کشور از فعالیت های شاخص و تخصصی ایشان در مرکز استان است که قول دادم در سفری مجزا با محوریت قرارگاه اجتماعی استان بیشتر در این خصوص وقت بگذارم.

ساعت 16به اتفاق استاندار وارد جلسه شورای مشارکت های مردمی با بهزیستی شدم.
ابتدا تعدادی از مدیران و معتمدین عضو شورا صحبت کردند. تعدادی از خیرین هم که میهمان افتخاری شورا بودند از دغدغه های خود گفتند.
عبدالهی، استاندار البرز هم طی سخنانی ضمن بر شمردن مسایل اجتماعی استان و برنامه های در دست اقدام گفت: به اعتقاد من، سازمان بهزیستی آن‌قدر بزرگ، موضوع‌ دار و دارای مأموریت‌های متنوع در حوزه‌ اجتماعی است که می‌تواند به تنهایی یک وزارتخانه باشد و اگر روزی این سازمان به وزارتخانه تبدیل شود به اعتقاد من کار درست و دقیقی ست.
من هم بعنوان آخرین نفر از
قصد سازمانی خود برای تدوین نقشه جامع مسئولیت اجتماعی استان‌ها گفتم و با اشاره به اشتیاق مردم برای انجام کار خیر، ایجاد شبکه داوطلبان بهزیستی را چاره کار برای پاسخ به این اشتیاق عنوان کردم.
با اشاره به وجود 11درصد فعالیت نظام مند نیکوکاری و 62درصد فعالیت نیکوکاری فردی، از رتبه 21 نیکوکاری فردی و رتبه 95 نیکوکاری نظام‌مند ایران در جهان خبر دادم و گفتم: در سال گذشته 98درصد مجوزهای تشکیلاتی با سرعت بیشتری صادر شد، درحالی‌که این رقم در سال پیش از آن تنها 36درصد بود.
به زیست‌بوم جامع مشارکت اشاره کردم و عنوان کردم تصمیم داریم مشارکت را به‌ صورت موضوعی، جغرافیایی و قشری توسعه دهیم.
جلسه طولانی شده بود،
گریزی به نتایج سفر به البرز زدم و گفتم: با توجه به تحقق 145درصدی اشتغال مددجویان استان البرز برای سال جاری نیز ایجاد 2200 فرصت شغلی جدید، احداث یک مزرعه پنل خورشیدی سه مگاواتی با ایجاد 600 فرصت شغلی برای مددجویان شدید و خیلی شدید، اختصاص سهمیه ساخت 300واحد مسکن ویژه مددجویان، افزایش اعتبار کمک به تامین جهیزیه مددجویان از2/5 میلیارد تومان در سال گذشته به 4میلیارد تومان در سال جاری، افزایش چشمگیر اعتبار تملک دارایی های سرمایه ای استان، راه اندازی اورژانس فوریت های اجتماعی در چهار شهرستان استان، تحت پوشش قرار گرفتن تمام مددجویان پشت نوبتی دهک اول و...را مصوب کرده ایم و سخن را تمام کردم.
ساعت 18و پس از تقدیر از چند تن از خیرین و نیکوکاران، صاحبان صنایع و موسسات نیکوکاری همکار با بهزیستی استان و اهداء لوح سپاس به ایشان به رسم قدرشناسی و مصاحبه ای کوتاه با واحد خبر، بسمت تهران حرکت کردم تا چند ساعت بعد عازم سفر استانی گیلان شوم.
قبل از حرکت و هنگام خداحافظی با مدیرکل و همکاران بهزیستی استان یکبار دیگر با تاکید بر ظرفیت بالای استان البرز در حوزه مسئولیت اجتماعی شرکتی(CSR) بر تدوین نقشه جامع مسئولیت اجتماعی استان و انعقاد تفاهم‌نامه با حداقل 50 برند برتر برای کمک به رفع نیازهای منطقه در حوزه‌های مختلف بویژه آسیب های اجتماعی،تاکید کردم.