Telegram Web
*🌴داستان های عبرت آمیز*

جلوی تاکسی نشسته بودم و بیرون را نگاه می‌کردم. وانت نیسان آبی رنگی از کنارمان رد شد که بالای سپرش نوشته بود:

«خرید ضایعات بهانه است، کوچه، کوچه شهر را می‌گردم، بلکه تو را پیدا کنم.»‌

‌به راننده گفتم: «خدا کنه گمشده‌اش را پیدا کنه.» راننده گفت: «اتفاقا کاش پیداش نکنه.‌
‌‌
چرا؟!‌

برای اینکه اگه پیداش کنه، می‌بینه یه عمر الکی گشته، بهت قول می‌دم اگه همدیگه رو ببینند دو تا غریبه نه اون دیگه اون آدم سابقه نه این.»

سکوت کرد و لحظه‌ای بعد گفت: «آدم‌ها نه باید خیلی به هم نزدیک بشن، نه باید خیلی از هم دور بشن.» ‌

گفتم: «ولی شاید هم هیچ کدوم فرقی نکرده باشند.»
راننده گفت: «زمان عین سوهانه، تندی و تیزی را می‌بره و شکل همه چی رو عوض می‌کنه.» به صورت راننده نگاه کردم، صورتش پر از چین و چروک بود.‌

👤‌سروش صحت

🆔 @Sayehsokhan
27👍4👏4
🆔 @Sayehsokhan👇👇👇
عمل عاشقانه
نویسنده: دکتر راس هریس
مترجم: حسن ملکیان- دکتر شیرعلی خرامین
انتشارات: سایه سخن
📕 چاپ: #اول
ویراست جدید

بخشی دیگر از مقدمه‌ی مترجمان: (پنج)

مطالعه این کتاب فرصتی است برای تجربۀ یک نگاه تازه؛ نگاهی که عشق را نه یک موهبت آسمانی و مرموز بلکه یک مهارت انسانی قابل یادگیری می‌داند. مهارتی که با تمرین، صبوری، و خودآگاهی می‌تواند روزبه‌روز رشد کند و عمیق‌تر شود. 

"عمل عاشقانه" از آن کتاب‌هایی نیست که وعدۀ خوشبختی فوری و روابط بی‌دردسر بدهد، بلکه ما را با واقعیت‌های رابطه آشتی می‌دهد؛ با رنج، ترس، خشم، شک و حتی ناکامی. چراکه "عشق"  یک عمل است. یک انتخاب آگاهانه و مستمر.
این کتاب ما را از لاک انتظارات خیالی بیرون می‌کشد و راهی واقعی برای ساختن رابطه‌ای انسانی‌تر، بالغ‌تر و معناگراتر نشان می‌دهد.
 
ترجمۀ این نسخه کوششی است برای حفظ صداقت، شفافیت و گرمای صمیمانۀ نوشته‌های دکتر راس هریس تا خواننده ایرانی نیز بتواند با زبان روان و مثال‌های ملموس، پلی بسازد بین آنچه می‌داند، آنچه حس می‌کند و آنچه می‌تواند عمل کند.

اگر این کتاب را با نیت رشدشخصی یا بهبود رابطه‌تان در دست گرفته‌اید، تبریک می‌گوئیم: شما اولین و مهم‌ترین قدم را برداشته‌اید: "پذیرش مسئولیت عشق" 

امیدواریم همراهی با این کتاب برای شما مثل یک سفر باشد. سفری نه آسان اما عمیق و ارزشمند.

شاد، در لحظه و صبور باشید

💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫

در صورتی که
🔸️ روابط شما شکل معقولی دارد، اما می‌خواهید آن را غنی کنید.
🔸️ روابط شما شکل بدی دارد و می‌خواهید اصلاحش کنید.
🔸️در حال حاضر رابطه‌ای ندارید یا رابطه قطع شده و می‌‌خواهید از اشتباهات گذشته درس بگیرید و آنها را تکرار نکنید.

این کتاب را بخوانید‌.


#عمل_عاشقانه
ویراست جدید

🆔 @Sayehsokhan
7
Golden Heart
Mark Knopfler
قلب طلایی!
این یک موزیک طلایی است!
گوش کنیم با صدای دلنشین:
Mark Knopfler 1996🙏

🆔 @Sayehsokhan
👍6
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👏107👍1
#از_شما

*به نام خالق زیبایی‌ها*

*💐🌿 دل‌انگیز ‌! آدینه‌تان سرشار از مهر، آرامش و لبخند باد💞🍃🌹*

غالباً فکر می‌کنیم برای عبور از غم‌ها و سختی‌ها باید آن‌ها را از میان برداشت، اما حقیقت این است که بعضی دردها رفتنی نیستند؛ باید یاد بگیریم با وجودشان قوی‌تر بایستیم. مثل چتری که باران را متوقف نمی‌کند، اما زیر آن آرام می‌گیریم. درست همان‌طور که درختان در تلاطم باد، با ریشه‌های محکم‌شان پابرجا می‌مانند، ما نیز در دل طوفان‌ها با تکیه بر امید، عشق، و حضور آدم‌های نازنین دوام می‌آوریم. گاهی یک لبخند، یک تماس ساده یا یک نگاه پر از مهر، می‌تواند معجزه‌ای آرام در دلِ آشوب ما باشد.

زندگی را نمی‌توان از رنج و اندوه خالی کرد، اما می‌توان آن را از آدم‌های خوب پُر کرد. همان‌ها که شادی‌مان را بی‌دلیل شریک می‌شوند و غم‌هایمان را بی‌علت با ما حمل می‌کنند. بودن‌شان، دلیل نمی‌خواهد؛ حضورشان خود دلیل است. این انسان‌های نادر، مثل پیام‌هایی از جانب خدا هستند که بی‌صدا اما عمیق، کنارمان می‌نشینند تا به ما یادآوری کنند: هنوز می‌شود باور داشت، ایستاد و دوباره آغاز کرد…

* اگر چنین کسانی در زندگیتان هستند، قدرشان را بدانید؛ چراکه زندگی، با وجود آدم‌های خوب، معنای دیگری دارد…*
💖🌿🌺🌾💖🌿🌺🌾

محمدحسین فرقانی

با سپاس فراوان از مهندس فرقانی نازنین از یزد

🆔 @Sayehsokhan
👏128
🔴❤️حدیث دل❤️

👈زن بارداری از شوهرش می‌پرسد: «چه انتظاری داری؟ دلت دختر می‌خواهد یا پسر؟»

شوهر پاسخ می‌دهد: "اگر پسر باشد، به او ریاضی یاد می‌دهم، با هم ورزش می‌کنیم، ماهیگیری را به او یاد می‌دهم و ........."

” زن با خنده می‌پرسد: اگر دختر باشد چه؟
”شوهر لبخندی می‌زند و می‌گوید:
«اگر دختر باشد، مجبور نیستم چیزی به او یاد بدهم».

او همه چیز را به من خواهد آموخت: چگونه لباس بپوشم، چگونه غذا بخورم، چه بگویم و چه نگویم.
خیلی زود، او برای من مثل یک مادر دوم می‌شود و حتی بدون انجام کار خاصی، همیشه من را قهرمان خود می‌داند.
وقتی به او نه می‌گویم او درک بالایی دارد و متوجه می‌شود چرا.

او همواره شوهر آینده‌اش را با من مقایسه می‌کند.
مهم نیست چند سالش می‌شود، همیشه از من می‌خواهد که مثل شاهزاده خانم کوچک با او رفتار کنم. او برای من علیه دنیا می‌جنگد و اگر کسی به من صدمه بزند هرگز او را نخواهد بخشید.

زن که کمی کنجکاو شده بود می‌پرسد: منظورت این است که دخترت همه این کارها را انجام می‌دهد، اما پسرت نه؟
” شوهر می‌گوید: "نه، نه! پسر من هم می‌تواند این کار را انجام دهد، اما باید با گذشت زمان یاد بگیرد. ولی، دختران با این ویژگی‌های ذاتی به دنیا می‌آیند.
پدر دختر بودن یک افتخار واقعی است. برای هر مردی!
زن لحظه‌ای اندیشید و گفت: اما او برای همیشه با ما نخواهد بود.

شوهر با مهربانی پاسخ داد: "بله، اما ما همیشه با او خواهیم بود، در قلب او، هر کجا که او برود."
”دخترها فرشته‌اند... آنها با عشق و مراقبت بی‌قید و شرط، به دنیا می‌آیند، این عشق و مراقبت‌ محدود به دوران کوتاهی نیست، بلکه برای همیشه و همیشه خواهد بود!

تقدیم به تک تک دختران سرزمینم ایران و تمام پدرانی که خوش شانس هستند و دختر دارند! ❤️.


🌸https://www.tgoop.com/joinchat-TJl6M8fp9ZJiuaww
🆔 @Sayehsokhan
38
کتاب «همه‌ی جاده‌ها از ما آغاز می‌شود» که ترجمه‌ای است از:
 A Set of Directions for Putting and Keeping Yourself Together
 اثر دکتر رابرت ای. ووبولدینگ _ جان بریکل و با ترجمه‌ی روان خانم هاله میرهادی:


#ده_نکته طلایی و کاربردی از این کتاب:

۱. قدرتمندی در تصمیم‌گیری شخصی
این کتاب براساس نظریه «تئوری انتخاب» یا (Reality Therapy) نوشته شده و تاکید دارد که هر فرد مسئول انتخاب‌های خودش است. تنها با درک و قبول این مسئولیت است که می‌توانیم زندگی‌مان را بهبود ببخشیم و به اهداف‌مان برسیم.

۲. سادگیِ راهکارها، عمیق در معنا
نویسنده با زبانی ساده و روشن، راه‌حل‌هایی نه‌چندان پیچیده اما مؤثر ارائه می‌دهد؛ قابل فهم برای همه، از افراد حرفه‌ای در روان‌شناسی گرفته تا عموم مخاطب. 

۳. تقویت خودارزیابی (Self-evaluation)
یکی از کلید‌های اصلی کتاب، آموزش روش‌هایی برای خودارزیابی است—یعنی اینکه هر فرد یاد می‌گیرد رفتار، احساس و تصمیماتش را بررسی و ارزیابی کند. 

۴. چند وجهی بودن رفتار انسانی
کتاب توضیح می‌دهد که رفتار کلی انسان از چهار جنبه شکل می‌گیرد: عمل، تفکر، احساس و فیزیولوژی.
توجه به این ترکیب، زمینه‌ساز تغییر واقعی می‌شود. 

۵. ارتباط موثر و همدلانه
در فصل‌هایی از کتاب که به تکنیک‌های گفت‌وگو می‌پردازد، تاکید زیادی روی ایجاد رابطه‌ای امن و همدلانه بین مشاور و فرد یا حتی بین افراد وجود دارد—ارتباطی که تغییر را ممکن می‌کند. 

۶. تمرین‌های واقعی و قصه‌های زندگی واقعی
در کتاب، چندین گفت‌وگو و مثال واقعی از افراد مختلف وجود دارد که در شرایط گوناگون—مثل اضطراب، تنش زناشویی، پیری، یا مشکلات شغلی—قرار گرفته‌اند. این مثال‌ها بسیار ملموس و قابل استفاده‌اند. 

۷. پرسش‌های قدرتمند مشاوره‌ای
یکی از ابزارهای کاربردی کتاب، سؤال‌هایی مثل «این روشی که پیش گرفتی برایت چطور کار می‌کند؟» است—سؤالی ساده اما بسیار تاثیرگذار که باعث می‌شود فرد به رفتار و انتخاب‌هایش فکر کند.

۸. سازگاری فرهنگی واقعی
ووبولدینگ این کتاب را طوری نوشته که در فرهنگ‌ها و جوامع مختلف قابل تطبیق باشد—با مثال‌هایی از کشورهای آسیایی، خاورمیانه و غیره که نشان می‌دهد نسخه‌ی جهانی و کاربردی دارد. 

۹. کتابی برای همه—مشاور تا والد
تاکید می‌شود که کتاب نه فقط برای مشاوران یا درمانگران، بلکه برای والدین، معلمان، رهبران گروه‌ها و حتی افراد عادی بسیار مفید است. زبان ساده و قابل انتقال آن برای همه جذاب است. 

۱۰. پایان با خوداندیشی
در آخر هر جلسه یا بخش، پیشنهاد می‌شود سؤال ساده‌ای مثل «مهم‌ترین نکته‌ای که امروز برایت مفید بود چه بود؟» از خود پرسیده شود—روشی ساده اما قدرتمند برای بازخورد و تثبیت یادگیری.

 
نکته‌های بالا از این کتاب را پسندیدی؟ اینها فقط نمونه‌هایی بود از این کتاب ارزشمند

پیشنهاد می‌کنم

🎁 اگر خواستی این کتاب رو به دوستت و خودت هدیه بده

🆔 @Sayehsokhan
6👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ترکِ دیار کردم.

از نغمه‌های بومی و فرهنگِ مردمی. امید که دَمی شما را به تکاپوی موزون وادارد.
شادی و آرامش در کجاست؟ عشق، باعثِ آرامش و شادی می‌شود و علاقه‌ی خودخواهانه و تملّک آمیز، رنج در پی دارد. عشقِ بی‌توقع، به گِلایه و خشم منجر نمی‌شود. در عشق، از این که انتظاری ناخواسته بر معشوق یا عاشق تحمیل شود، شکایت نمی‌کنند. انتظار، اتلافِ وقت نیست، گرما بخشِ دیدار است. عشق، آزادی می‌آفریند نه بردگی و پذیرشِ اکراه آور. عشق، داشتن نیست، خُرسندی در متنِ نداشتن‌هاست.

پرواز چیست؟ رفتن به اوج‌ها و دیدارِ جهان در افقی پهناورتر و بزرگ شدن و شکفتن و زیبایی را به جانِ خویش و دیگران نشان دادن. پروازِ آدمی چگونه است؟ آن‌هنگام که بالِ خسته‌جانی را مَرهَم می‌نهیم و به او شوقِ ماندن و پرواز می‌دهیم، جانِ خردمند و خشنود، سوی بالا بال می‌گشاید و طعمِ پرواز را می‌چشد. در زمینِ ذِلّت نمانیم. آسمانِ مهربانی، چشم به راهِ پروازِ ماست.

https://www.tgoop.com/ezzatiparvar
🆔 @Sayehsokhan
👍6👏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
17👍4👏1
🔴مدرنیته و افول تاب‌آوری:

نقدی بر عاطفه‌گرایی نوین


✍️ مصطفی ملکیان

🔹 برخی از اندیشمندانی که در حوزه تاریخ تفکر فعالیت دارند، به نکته‌ای مهم اشاره کرده‌اند:
بی‌تردید انسان پیشامدرن، در برابر درد و رنج، بسیار بی‌دفاع‌تر از انسان امروزی بود؛ اما هرچه انسان‌ها به‌سوی مدرنیته حرکت کرده‌اند، آستانه تحمل رنج و دردشان نیز کاهش یافته است.

🔹به بیان دیگر، مثلاً سردردی را که پدر من ممکن بود یک روز تمام تحمل کند، من حتی نیم ساعت هم تاب نمی‌آورم.
امروزه گاهی حتی با احساس مقدمات درد، بی‌درنگ به سراغ قرص و مسکن می‌رویم. یعنی دیگر توان یا میل تحمل درد و رنجی حتی کوتاه‌مدت را هم نداریم.

🔹 این وضعیت، نمود روشنی از گرایشی‌ست که من از آن با عنوان "عاطفه‌گرایی" (sentimentalism) یاد می‌کنم؛ البته این تعبیر خاص من نیست و در اخلاق نیز بسیار به کار رفته است.

🔹 عاطفه‌گرایی یعنی توجه افراطی به درد و رنج‌های فوری و ناتوانی در تحمل آن‌ها به امید بهره‌مندی از لذت‌های عمیق‌تر یا متعالی‌تر.

🔹 در گذشته چنین نبود. ممکن است بگویید چون مردمِ آن زمان مسکن نداشتند، ناگزیر درد را تحمل می‌کردند. این درست است، اما فقط بخشی از واقعیت را نشان می‌دهد.

🔹 آنان می‌توانستند درد را تحمل کنند، چرا که (به‌درستی یا نادرستی) باور داشتند که این رنج‌ها نتایج مثبتی در پی دارد.
در زندگی انسان مدرن، دیگر مفاهیمی چون آزمایش الهی وجود ندارد؛ در گذشته، بسیاری از دردها را با این تلقی تحمل می‌کردند که در حال آزمایش شدن‌اند.

🔹مفهوم مکافات نیز دیگر جایگاهی ندارد. در سنت، رنج‌ها گاه مکافات اعمال پیشین تلقی می‌شدند.
همچنین باور داشتند که گاهی خداوند برای اینکه انسان‌ها قدر نعمت‌ها را بدانند، آنان را به رنجی گرفتار می‌کند:

"قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید."



🔹 یکی دیگر از باورهای رایج این بود که گاهی خداوند با رنج دادن به انسان، می‌خواهد توجه او را به سوی خویش جلب کند.

🔹 در مجموع، انسان سنتی برای رنج‌های خود شش یا هفت توجیه معنایی در اختیار داشت؛ اگر یکی کارساز نبود، دیگری او را آرام می‌کرد.
اما انسان مدرن از همه این نظام‌های معنابخش محروم مانده است — و همین کار را برای او دشوارتر کرده است.

🔹 اگر با خودمان صادق باشیم، وقتی خود را با پدربزرگ و مادربزرگ‌هایمان مقایسه می‌کنیم، درمی‌یابیم که نوعی حکمت و درک ژرف‌تر از هستی در آنان بود که ما با همه تحصیلات و کتاب‌خوانی‌هایمان، فاقد آن هستیم.

🔹 مثلاً آنان در برابر داغ فرزند، چنان آرامش و طمأنینه‌ای از خود نشان می‌دادند که ما حتی در برابر سرماخوردگی ساده فرزندمان هم نشان نمی‌دهیم.
آن جزع‌وفزع‌ها و آشفتگی‌های سریع در آنان نبود، زیرا نظامی توجیهی را پذیرفته بودند و با آن زندگی می‌کردند.
به همین دلیل، عاطفه‌گرا نبودند.

جزوه گریز معنوی

@mostafamalekian
🆔 @Sayehsokhan
👏95
🔅“  آنچه از تولدت تا مرگ، از ما سر میزند ، فقط یک رفتار است ” 🔅

👇🏻👇🏻

#تئوری_انتخاب
#دکتر_ویلیام_گلسر
ترجمه:#دکتر_علی_صاحبی
چاپ: #چهل_و_نهم

🆔 @Sayehsokhan👇👇👇
👍3
مدرسه گلاسر

آموزش، انتخاب یا اجبار؟
بازخوانی نظراتِ ویلیام گلاسر


در بحث‌های پیشین درباره «آموزش و آزادی» عرض کردم مسئله اصلی، نه فقط کیفیت کتاب‌ها و روش تدریس، بلکه ساختار نهادی آموزش و توجه به این پرسش است که:

آیا دانش‌آموز و خانواده حق انتخاب دارند، یا همه باید زیر یک الگو و برنامه واحد قرار گیرند؟

این پرسش، در نگاه ویلیام گلاسر – روانشناس و نظریه‌پرداز آمریکایی – جایگاهی محوری دارد. ویلیام گلاسر در کتاب تئوری انتخاب و همچنین کتاب مدرسه بدون شکست بر این باور بود: یادگیری زمانی مؤثر است که دانش‌آموز احساس کند خودش مسیر یادگیری را انتخاب می‌کند.

مدرسه ویلیام گلاسر

گلاسر تنها به نوشتن نظریه اکتفا نکرد. او در دهه ۱۹۶۰ و ۷۰ میلادی، ایده‌هایش را در مدارس مختلف آمریکا آزمایش کرد. یکی از نمونه‌های شاخص، مدرسه‌ای بود که بر اساس «نظریه انتخاب» اداره می‌شد. در این مدرسه:

- دانش‌آموزان در انتخاب دروس و پروژه‌ها آزادی داشتند.
- ارزشیابی بیشتر بر مبنای پیشرفت فردی بود تا مقایسه با دیگران.
- معلمان نقش راهنما و تسهیل‌کننده داشتند، نه ناظر و بازجو.
- انضباط جایگزین تنبیه شد؛ یعنی رفتارهای نامطلوب با گفت‌وگو و یافتن راه‌حل اصلاح می‌شد، نه با اجبار و ترس.

گلاسر معتقد بود اجبار و انحصار در آموزش، انگیزه را از بین می‌برد و منجر به یادگیری سطحی می‌شود. در مقابل، انتخاب و رقابت باعث می‌شود دانش‌آموزان مسئولیت یادگیری را بپذیرند و ارتباط عمیق‌تری با محتوای آموزشی برقرار کنند. این دیدگاه تأکید می‌کند احساس مالکیت بر فرآیند یادگیری
Ownership of Learning
یکی از کلیدهای موفقیت تحصیلی است. به بیان ساده‌تر، وقتی فرد بداند که می‌تواند مسیر، روش و حتی بخشی از محتوای یادگیری‌اش را انتخاب کند، مسئولیت یادگیری را شخصاً بر عهده می‌گیرد. در مقابل، نظام آموزشی که بر پایه اجبار و انحصار طراحی شده، ناخودآگاه پیام می‌دهد که یادگیری وظیفه دانش‌آموز نیست، بلکه تکلیفی است که «دیگران» یعنی معلم، مدرسه و دولت به دانش‌آموز  یا دانشجو تحمیل می‌کنند.

تجربه کشورها

در برخی کشورها، آزادی انتخاب دانش‌آموزان بخشی جدایی‌ناپذیر از نظام آموزشی است. برای مثال:

آمریکا: در بسیاری از ایالت‌ها، پس از گذراندن هسته دروس اجباری، دانش‌آموزان می‌توانند میان ده‌ها واحد اختیاری در حوزه‌های هنر، علوم، فناوری، کارآفرینی یا مطالعات اجتماعی انتخاب کنند. مدارس «چارتر» و «مگنت» نیز مسیرهای تخصصی متنوعی ارائه می‌دهند.

فنلاند: برنامه درسی ملی چارچوب کلی را تعیین می‌کند، اما مدارس و حتی معلمان اختیار بالایی برای طراحی دروس انتخابی دارند.

کانادا، نیوزیلند و استرالیا: دانش‌آموزان از مقاطع راهنمایی و دبیرستان می‌توانند مسیرهای متفاوت آموزشی را بر اساس علاقه و هدف شغلی خود انتخاب کنند.

هلند: آزادی انتخاب مدرسه و مسیر تحصیلی یکی از بالاترین سطوح در اروپا را دارد و حتی امکان ترکیب واحدها از رشته‌های مختلف وجود دارد.

شاخص‌ها و سنجش بین‌المللی

هرچند من شاخص مستقلی نمی‌شناسم که دقیقاً «آزادی برای انتخاب محتوای آموزشی توسط دانش‌آموز» را سنجش کند با این حال چند شاخص و ابزار بین‌المللی هستند که بخش‌هایی از این موضوع را به‌طور غیرمستقیم می‌سنجند:

1. OECD – Index of School Autonomy & Student Voice

در پروژه‌های PISA، OECD چند شاخص فرعی دارد که «میزان اختیار دانش‌آموز در انتخاب دروس و فعالیت‌های یادگیری» و «میزان اختیار مدرسه در طراحی برنامه درسی» را بررسی می‌کند.

2. UNESCO – Global Education Monitoring (GEM) Indicators

در بخش «Curriculum Flexibility» به میزان انعطاف برنامه درسی ملی و امکان انتخاب توسط دانش‌آموز اشاره می‌شود.

3. Education Policy Outlook (OECD)

شاخص‌های مرتبط با «School Choice» و «Curricular Choice» دارد و نشان می‌دهد در هر کشور چه میزان از دروس، اجباری و چه میزان اختیاری هستند.

4. School Choice & Competition Index (Brookings)

هرچند تمرکز این شاخص بر آمریکا و آزادی انتخاب مدرسه است، ولی برخی معیارهای آن به تنوع و آزادی انتخاب دروس هم اشاره دارد.

5. Education Freedom Index

در بعضی کشورها (مانند آمریکا) این شاخص در سطح ایالت‌ها منتشر می‌شود و بخشی از آن مربوط به آزادی انتخاب مسیر آموزشی توسط دانش‌آموز است.

تجربه کشورهایی که انتخاب و آزادی را در قلب نظام آموزشی خود قرار داده‌اند و یافته‌های نظریه‌پردازانی مانند ویلیام گلاسر نشان می‌دهد که آزادی انتخاب و رقابت سالم نه‌تنها کیفیت یادگیری را افزایش می‌دهد، بلکه آموزش را به تجربه‌ای انسانی‌تر و انگیزه‌بخش‌تر تبدیل می‌کند.


مرتضی کاظمی
۲۱ مرداد ۱۴۰۴


#فرهیختگان راهی به رهایی
👍7
#دستنوشته_های_مدیر_سایه_سخن_۴۳

مدیریت خشم در روابط زوجین

" مسئله، وجود تعارض نیست؛ مسئله این است که با آن چگونه برخورد می‌کنید."

جان گاتمن

✍️ یکی از مهم‌ترین مهارت‌های یک رابطه‌ی سالم، توانایی مدیریت خشم است، نه سرکوب آن و نه انفجار بی‌مهار.

خانم جولی گاتمن تأکید می‌کند که:
«خشم سالم می‌تواند آینه‌ای باشد برای نیازهای برآورده‌نشده»، اما اگر بدون آگاهی و مهارت بروز کند، به سمی خطرناک برای رابطه تبدیل می‌شود.

🔸 در روابط صمیمی، خشم اغلب نشانه‌ی زخمی است که هنوز بهبود نیافته یا مرزی که نادیده گرفته شده. مشکل اینجاست که بسیاری از زوج‌ها، به جای پرداختن به ریشه، در دام الگوهای تکراری واکنش می‌افتند: سکوت سنگین (دیوار سنگی)، داد و فریاد، یا ترک ناگهانی گفت‌وگو و قهرکردن.

📌 دکتر جان گاتمن در پژوهش‌هایش نشان داده زوج‌هایی که می‌توانند «سیل خشم» را در همان لحظات اولیه آرام کنند، نه‌تنها کمتر به طلاق نزدیک می‌شوند، بلکه صمیمیت‌شان هم عمیق‌تر می‌شود.

چگونه می‌توان خشم را در همان آغاز مدیریت کرد تا رابطه نسوزد؟

🖍 جولی گاتمن پیشنهاد می‌کند که زوجین «نقشه‌ی ترافیک هیجانی» خود را بشناسند:

کجا معمولاً خشم فعال می‌شود؟
چه محرک‌هایی بیش از همه آتش را شعله‌ور می‌کنند؟
چه نشانه‌های بدنی هشدار می‌دهند که به نقطه‌ی جوش نزدیک شده‌اید؟

👌 راهکارهای عملی پیشنهادی برای مدیریت خشم در روابط:

 مکث طلایی:
وقتی حس می‌کنیم ضربان قلبمان بالا رفته یا صدایمان بلند شده، چند دقیقه از ماجرا فاصله بگیریم؛ اما حتماً دوباره به گفت‌وگو بازگردیم.

 نام‌گذاری احساسات:
به‌جای «تو همیشه…» یا «تو هیچ وقت…» بگوییم: «الان احساس می‌کنم… چون…»؛ این کار زبان خشم را نرم‌تر و فضا را برای گفتگو فراهم می‌کند.

 استفاده از استارت آرام (Soft Start-Up): جان گاتمن می‌گوید ۹۶٪ گفت‌وگوها همان‌طور که شروع می‌شوند، پایان می‌یابند.
شروع ملایم شانس حل مسئله را بالا می‌برد.

 حمله نکردن به شخصیت همسر:
بهتر است همیشه رفتار را نقد کنیم، نه هویت همسرمان را.
به‌جای «تو خودخواهی»، بگوییم:
«وقتی به حرفم گوش نمی‌دهی، احساس می‌کنم نادیده گرفته می‌شوم.»

 بازخوانی مثبت خاطرات مشترک:
در روزهایی که اوضاع آرام است، از خاطرات خوب خودمان بگوییم؛ این کار مثل سپر در برابر لحظات پرتنش عمل می‌کند. (کارت #نقشه‌ی_عشق بهترین ابراز برای این‌کار است)

 توافق بر روش خنک‌سازی:
پیشاپیش با هم روش‌هایی برای کاهش تنش طراحی کنیم؛ مثلاً قدم‌زدن، نوشیدن چای یا آب، یا گوش دادن به موسیقی آرام و مدیتیشن.

 تمرین همدلی فعال:
سعی کنیم خشم همسرمان را به‌عنوان پیام نیاز یا نگرانی ببینیم، نه تهدید.( این همان دیدن رنج پشت هر رفتاری است.)

🔸 به یاد داشته باشیم که هدف، حذف کامل خشم نیست؛ بلکه تبدیل آن به پلی برای فهم متقابل است.

همان‌طور که جولی گاتمن می‌گوید:
"خشم سالم می‌تواند سوختی باشد برای گفت‌و‌گوهای عمیق و تغییرات مثبت، اگر با احترام و کنجکاوی هدایت شود."

در خاتمه از خود بپرسیم:
۱. وقتی خشم سراغمان می‌آید، بیشتر به فکر پیروزی در دعوا هستیم یا آرام ماندن رابطه‌مان؟

۲. در لحظه‌های تنش، آیا می‌توانم دمی مکث کنم و به جای واکنش تند، راهی برای گفت‌وگوی آرام پیدا کنم؟
«پاسخ ما به این دو سؤال می‌تواند سرنوشت رابطه‌‌مان را رقم بزند»

📌(استفاده از کارت‌های #گفتگوی_موثر و #بهبود_رابطه کمک قابل توجهی به کیفیت رابطه و مدیریت خشم در روابط ما می‌کند.)

شاد و آرام باشید

ارادتمند
حسن ملکیان
🆔 @Sayehsokhan
11👍4
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی

✔️ویژگی های نسل   z و آلفا و چگونگی والدگری در عصر هوش مصنوعی

🔴باحضور:
محمد مهدی فتوره چی
(پژوهشگر فضای مجازی و
مدیر گروه فناوری های نوین و فرهنگ موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران)

دبیر نشست: نورا نوری صفت

📺 ویدیو یوتیوب


🆔 @dinonline
🆔 @Sayehsokhan
👍4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👍64👏3
شنیده‌ام که در دیاری دور روباهی و خروسی رشته موّدتی و رسن رفاقتی بافته بودند. دوستی فربه بود و رفاقت فراوان. بی بیم و بهانه از چنگ و دندان و نوک و نیزه روزگار می‌گذراندند و اسب عیش می‌دواندند. هر کس زی زندگی خود. موسا به دین و عیسا به آئین خود. همسایگی و حرمت. رفاقت و رضایت. دوستی و دلبخواهی!

رفاقت رسم و روش و دوستی داستان و دستاویز دارد. درخت دوستی را اگر هرس و حراست نکنی پیر و پژمرده می‌شود. هر امری از یکنواختی و یک گونگی خلل و خرابی می‌گیرد. روباه و خروس فکر کردند نمی‌شود دنیا همیشه بر یک معیار و منهج بچرخد! باید طرحی نو درانداخت و دنیای دیگری ساخت. برای تنومند شدن درخت دوستی بر آن شدند که دوره بگیرند. یکی بشود میزبان و آن دیگری میهمان. گره دوستی هر چه محکم‌تر بهتر!

روباه پیش دستی کرد و میزبانی اول از آن او شد. بهترین پوستین را پوشید. موش مرده‌ای را از سقف آویزان کرد تا خانه بوی مردار بگیرد! رایحه دلخواه! اوّل تصمیم گرفت خورش پوست مُردار تهیه کند. بعد اما پشیمان شد و فکر کرد که این خورش مناسب عزیزی و اعتبار خروس نیست. اوّلین بار بود که روباهی خروسی را مهمان میکرد. توّلد یک تاریخ. تاریخ سازی کار سبکی نیست. روباه تا صبح فک زد و فکر کرد و عاقبت به این نتیجه رسید که برای مهمان «تِلَه»۱ بپزد!

آرد و آب و پیاز و پیه را بار گذاشت. دستی به روی و موی خود کشید. چشم به دروازه برای دوست. آفتاب هنوز در چاه مغرب فرو نشده بود که مهمان‌ رسید. چه تعارف‌ها که تکه پاره نکردند. چه بفرما و بنشین‌ها که خرج نکردند. گفتنی‌ها را  گفتند. شنیدنی‌ها را  شنیدند. خروس باید اوّل وقت بیدار می‌شد و بانگ بیدار باش می‌خواند. برای همین روباه زودتر شام را تیار کرد. روباه سوپ را ریخته بود میان یک مجمعه‌ مسی بزرگ. مجمعه را گذاشت وسط و به خروس بفرما زد. بوی موش مردار از یکسو و هجوم کک ووکنه از سوی دیگر خروس را کلافه کرده بود. نمی‌دانست بخورد یا بخاراند! روباه‌ زبان را لوله می‌کرد و با هر لیس ملاقه‌ای از سوپ را بالا می‌کشید. خروس هر چه نوک می‌زد جز صدای جرینگ جرینگ مجمعه مسی دستاوردی نداشت. هر چه بیشتر سعی می‌کرد کمتر موفق می‌شد! برای خروس وضعیت رقت‌باری بود اما روباه عین خیالش نبود. روباه شامی را که به دلخواه و برای خودش پخته بود خورد و عزتش را به خروس‌گذاشت!

دروغ چرا؟ به خروس خیلی برخورد. فکر کرد روباه سر به سرش گذاشته‌. طایفه ماکیان و سوپ رقیق در مجمعه کم عمق و اندازه؟ خوردن سوپ با نوک؟ شیطانِ شک شریک فکر و خیال خروس شد. فکرش هزار راه رفت. مطمئن شد که روباه سر به سرش گذاشته. خواسته خوار و خفیفش کند.نوبت میزبانی خروس شد. وقت تلافی. جواب های با هوی. کلوخ انداز را جواب با سنگ. ساج را برعکس گذاشت روی آتش و یک مشت گندم قلاوندی پاشید روی ساج. تا گندم‌ها برشته شوند خروس هم دستی به پوپ و پر خود کشید. روباه آمد پر از شوق. سیر شادمانی. راضی از میزبانی خود و راحت برای مهمانی خروس. خروس اما مات بود. منکوب. با لبخندهایی سرد به استقبال روباه می‌رفت. گلوله‌ای از گلایه. روباه پرخاش و پریشانی خروس را نمی‌فهمید!
وقت شام خروس یک بوته گَوَن گذاشت وسط و گندم برشته‌ها را پاشید روی خار‌های گون و گفت دیگر تعارف نمی‌کنم هر طور که راحتی! خروس دانه‌های گندم را به راحتی از لای خارها برمی‌چید و نوش جان می‌کرد. روباه اما با خوردن خوردن گندم برشته آشنا نبود.  زبان لیز و خار تیز حرام و هیهات! خروس شام را سِروْ کرد و پرید روی چینه دیوار و به روباه گفت چطور بود؟ روباه پیش خودش گفت آش نخورده و دهان سوخته!
  تردید عقل روباه را تاریک کرد. انتظار نداشت خروس- دوست گرمابه و گلستان- این گونه سنگ روی یخش کند و سفره سیاهی و سرافکندگی‌ برایش پهن کند. مهمانی بهانه بود برای نابودی. از آن طرف خروس وقتی که حال گرفته و خُلق خراب روباه را دید پیش خودش گفت؛ حالا بخور از کاسه کردار خودت! زدی ضربتی، ضربتی نوش کن. چاه مکن بهر کسی!روباه از رفتار خروس حیرت زده بود و خروس از رفتار روباه رنجیده خاطر. هیچ کدام اما نمی‌دانستند مشکل از کجاست؟ دوستی‌شان مایه دشمنی شد. تفاوت تفکرشان تباهی به بار آورد. روباه و خروس در فعل مشترک بودند در فهم اما نه! هر کدام از ظن خود با دیگری رفتار کرد و تفاوت در ادراک مایه کینه کهنه خروس و روباه شد.
فهم مشترک لازمه هر ارتباط مفید و موثر است. چیزی که نزد ما ارزش است و به پدیده‌ها اعتبار می‌دهد لزوما نزد دیگری همان ارزش و اعتبار را ندارد.خرسندی و خوشآیندی پدیده‌ها از فردی به فردی و از جامعه‌ای به جامعه‌ای متفاوت است. ذوق و ذائقه میهمان همیشه دلخواه میزبان نیست.
روباه و خروس از اوّل دشمن نبودند. فهم نامشترک از شام دوستی آن‌ها را به بیراهه دشمنی کشید.داستان دشمنی ریشه در فهم نادرست از دوستی دارد. فهم مشترک کلید طلایی کنش اجتماعی است.
@Khapuorah
🆔 @Sayehsokhan
#ماشااکبری
👍15
2025/08/21 00:19:47
Back to Top
HTML Embed Code: