Telegram Web
#فرزندپروری


🚫👨‍👩‍👧‍👦فرزندان ما ناجی ما نیستند⁉️

🔸اغلب مي‌پنداريم فرزندی که خیلی به والدینش توجه دارد فرزندی نمونه و وفادار است ولی چنین نیست، واقعیت این است که وقتی فرزندی همیشه نگران شماست یعنی خودش یک آسیب دیدهٔ واقعی است که مسئول آسیبش شمایید!

🔹یک والد خوب والدی است که ذهن فرزندش از او آسوده باشد و به فرزند توانایی و قدرت آسوده فاصله گرفتنِ را بدهد. وقتی فرزندتان از شما دور نمیشود وقتی همیشه نگران شماست وقتی تمام برنامه‌هایش را با شما تنظیم میکند نه نشانه وفاداری او بلکه نشانه آسیب خوردگی اوست.

🔸 توجه کنید وقتی مرتب با فرزندتان صحبت میکنید و در گفتگوها گوشزد میکنید که در این زندگی، چقدر سختی و عذاب کشیده‌اید چقدر رنج دیده‌اید و در واقع مرتب به فرزندتان القا میکنید که من قربانی این زندگی هستم و تو تنها چشم امید و ناجی من هستی. حالا او خودش را نجات دهنده شما تصور میکند و هیچ لحظه‌ای را برای نجات شما از دست نمیدهد، غافل از اینکه خودش تمام زندگیش را با نگرانی برای شما از دست میدهد.

🔹در قبال رسیدگی و عشقی که به فرزندانمان میدهیم آنها را مدیون و بدهکار و ناامن نکنیم، به آنها کمک کنیم زندگی‌های مستقل و ذهن‌های آرام داشته باشند.


🔶فرزندان ما ناجیان ما نیستند🔶

🔻جبران خليل جبران در كتاب پيامبر ميگويد: "فرزندان شما به حقيقت فرزندان شما نيستند؛ آنها دختران و پسران زندگي اند در سوداي خويش آنها از كوچه وجود شما گذر مي‌كنند اما از شما نيستند، اگرچه با شمايند، به شما تعلق ندارند. عشق خود را بر آنها نثار كنيد، اما انديشه‌هايتان را براي خود نگه‌داريد. زيرا آنها را نيز براي خود انديشه‌اي ديگر است. جسم آنها را در خانهٔ خود مسكن دهيد اما روح آنان را آزاد گذاريد زيرا روح آنان در خانهٔ  فردا زيست خواهد كرد كه شما حتي در رويا نمي‌توانيد به ديدار آن فردا برويد، ممكن است تلاش كنيد كه شبيه آنها باشيد اما مكوشيد كه آنان را مانند خود بار بياوريد زيرا زمان به عقب باز نخواهد گشت و با ديروز درنگ نخواهد كرد."

🆔 @sayehsokhan
12👍3👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باید درد زندگی را تحمل کرد و‌ کار بزرگتری انجام داد، همچون عشق ورزی...

.
@TreatmentOfGrief
🆔 :@Sayehsokhan
14👍5👏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
20👍3👏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به این سخنرانی جی. بی. پریتزکر (J.B. Pritzker)، فرماندار ایالت ایلینوی آمریکا که در مراسم فارغ‌التحصیلی سال ۲۰۲۳ دانشگاه نورث‌وسترن ارائه شده توجه کنید.

علاوه بر محتوا ببینید چقدر دقیق و سنجیده و ساختارمند صحبت می‌کند. اول ادعایی که دارد را مطرح می‌کند بعد گام به گام سخنرانی‌اش را با دلایلی که دارد گسترش می‌دهد و نتیجه گیری هم می کند آن‌هم در ۱ دقیقه و ۱۷ ثانیه.

با سپاس فراوان از استاد عزیز و مهربان خانم دکتر سپهری شاملو

🆔 @Sayehsokhan
👍12👏51
برای شرکت در رویداد بحران کار مداوم سه شنبه شب‌های EFT؛ در این لینک ثبت نام بفرمایید :

https://survey.porsline.ir/s/7sEFbLSz
🆔 @Sayehsokhan
4
6
#ده_نکته طلایی و کاربردی از کتاب «مدیریت بدون زور و اجبار» نوشته‌ی دکتر ویلیام گلسر با ترجمه آقای دکتر علی صاحبی‌
این کتاب به ما یاد می‌دهد که یک مدیر راهبر باید این عقیده را برای همه‌ی کارکنان جا بیندازد که " هر مشکلی هم پیش آید، ما هرگز تسلیم نمی‌شویم. ما به کمک یکدیگر می‌توانیم برای هر مشکلی راه‌حلی پیدا کنیم." یعنی ذهنیت "ما می‌توانیم" حاکم بر محیط کار است و زور و اجباری وجود ندارد.

۱. مدیر راهبر کنترل نمی‌کند، هدایت می‌کند.
افراد را نمی‌شود با تهدید و اجبار به عملکرد بهتر واداشت؛ باید به آن‌ها انگیزه داد و مسیر رشد را هموار کرد.

۲. روابط انسانی، پایه‌ی هر موفقیتی در مدیریت است.
اگر کارمند شما احساس کند که برایش احترام و ارزش قائلید، خودبه‌خود عملکرد بهتری خواهد داشت.

۳. نارضایتی شغلی، اغلب نتیجه‌ی سبک مدیریت است. بویژه مدیریت رئیس‌مابانه.
وقتی کارکنان از شغلشان بیزارند، ابتدا باید شیوه مدیریت را بررسی کرد، نه فقط عملکرد آن‌ها را.

۴. مسئولیت‌پذیری، جایگزین زور و اجبار است.
هدف این نیست که افراد مجبور شوند کاری را انجام دهند، بلکه این است که دوست دارند کار را انجام دهند چون خودشان را بخشی از کار می‌دانند و از انجامش لذت می‌برند.

۵. البته که پاداش درونی مهم‌تر از پاداش بیرونی است.
اگر کار برای کارکنان معنا داشته باشد، آن‌ها برای رضایت درونی خود تلاش می‌کنند، نه برای پاداش و ترفیع.

۶. بازخورد مناسب و موثر از طرف کارفرما، سازنده و محترمانه است.
بازخوردهای تحقیرآمیز یا تهدیدکننده، انگیزه را نابود می‌کند. بازخورد باید راهگشا باشد، نه سرزنش‌گر.

۷. گفت‌وگو و مذاکره جای دستور را می‌گیرد.
گفت‌وگو با کارکنان درباره چالش‌ها و اهداف، بیشتر از دستور دادن به نتیجه می‌رسد.

۸. کارمند باید در رابطه با کاری که انجام می‌دهد احساس مالکیت کند و کار را از خود بداند.
وقتی افراد حس کنند بخشی از تصمیم‌گیری‌ها هستند، تعهدشان نسبت به کار بیشتر می‌شود.

۹. خطا و اشتباه فرصتی برای رشد است، نه تنبیه.
مدیر راهبر، اشتباه را به چشم فرصتی برای آموزش می‌بیند، نه مجوزی برای تحقیر و توبیخ کارکنان.

۱۰. مدیریت راهبرانه یعنی ساختن محیطی که افراد بخواهند در آن باشند و از بودن در آن محیط لذت ببرند بطوری که محیط کار در دنیای مطلوبشان وجود دارد.
نه فقط از روی اجبار، بلکه به خاطر علاقه، تعلق و رضایت.. چون کارکنان شرکت یا کارخانه را به‌همراه مدیر خود، در دنیای مطلوب خویش گذاشته‌اند.

🫣 این چند معیار هم در این کتاب در وصف مدیریت رئیس‌مابانه به کار می‌رود:

۱. رئیس بدون اینکه با کارکنان مشورت کند نوع کار و معیارها را برای آنان تعیین می‌کند. 

۲. رئیس معمولا به‌جای اینکه نحوه انجام کار را در عمل نشان دهد، به کارکنان دستور می‌دهد چگونه کار را انجام دهند.

۳. رئیس یا شخصی که او تعیین کرده، به بازرسی و ارزیابی چگونگی انجام کار می‌پردازد. رئیس، کارکنان را در این ارزیابی دخالت نمی‌دهد، آنها فقط به اندازه‌ای کار می‌کنند که قابل قبول باشد و به ندرت ممکن است حتی در مورد ارائه یک کار کیفی فکر کنند.

👀 موارد بالا نشان می‌دهد که رئیس یک واحد به جای استفاده از #کنترل_درونی با به کارگیری #کنترل_بیرونی نمی‌تواند محیطی امن و دوستانه ایجاد کند و مدیریتی صحیح را به همراه بهره‌وری و پیشرفت تجربه کند.


نکات بالا گوشه‌ای از کتاب ارزشمند مدیریت یدون زور و اجبار از دکتر ویلیام گلسر بود.

پیشنهاد می‌کنم در صورت امکان

🎁 لذت مطالعه‌ی این کتاب رو به خودت هدیه بدی.

🆔 @Sayehsokhan
8👏1
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی

مصطفی ملکیان

بررسی و نقد کتاب با تردید و تغییر زیبا زندگی کنید

اثر خانم پماچودرون
ترجمه خانم مهین خالصی
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @Sayehsokhan
4👍1👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
11👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رقص چیره‌دستانه

گاهی باید به تفریح خاطر پرداخت. گفت‌وگوهای جدّی و فکری و فرهنگی، جای خودش و تماشای مهارت‌های هنری انسان نیز جای خودش. انسان، نیروهای شگفت‌انگیز و توانایی‌های ویژه برای سامان دادن به تن و جانِ خویش دارد. این می‌تواند مقدمه‌ای باشد برای دگرگون سازی هستیِ انسانی در جامعه و شکلی موزون به آن بخشیدن.


https://www.tgoop.com/ezzatiparvar
🆔 @Sayehsokhan
13👍4
هفته‌ی پیش تهویه‌ی دستشویی سوخت. همین یک جمله می‌تواند شروع یک فیلم درام برای خانواده‌ای باشد که آشِ‌کلم، غذای محبوب‌شان است. که البته ما از آن خانواده‌ها نیستیم. اما به هر حال تهویه‌ی دستشویی ما سوخت. رفتم یکی خریدم و تصمیم گرفتم خودم عوضش کنم. مگر عوض کردن تهویه چقدر می‌تواند سخت باشد؟ برای عوض کردنش مجبور بودم بروم توی اتاق زیر شیروانی. تا قبل از مهاجرتم هر وقت اسم اتاق زیر شیروانی را می‌شنیدم، یاد گربه‌های اشرافی و باربی و شاهزاده‌های مراکشی می‌افتادم. اما اتاق زیر شیروانی ما هیچ شباهتی با خاطرات من ندارد. یک اتاق با سقف کوتاه، بدون پنجره و بدون تهویه و بدون کولر و حتی بدون هوا. ساعت دوازده ظهر که دمای هوا رسید به دمای جهنم موعود، رفتم توی اتاق زیر شیروانی سروقت تهویه. مجبور بودم برای این‌که زودتر از زمان مقرر راهی جهنم واقعی نشوم، فیوز را قطع کنم. جا کم بود و تاریک بود. پاهایم را تا جایی که فیزیک و آناتومی انسان اجازه می‌داد، باز کردم. جایی برای نگه داشتن چراغ‌قوه نبود. گذاشتمش توی دهانم و روشنش کردم. سیم‌ها را از تهویه‌ی قدیمی جدا کردم و تهویه‌ی جدید را آماده اتصال کردم. سه تا سیم را باید وصل می‌کردم. سیم فاز را وصل کردم به سیم سیاهِ تهویه. سیم نول را هم وصل کردم به سیم سفید. از یکی برق می‌آمد و از یکی می‌رفت. نوبت رسید به سیم سوم که سیم اِرت بود و اتفاقا لخت هم بود و باید وصلش می‌کردم به پیچ متصل به بدنه‌ی تهویه. بد جا بود. پیچ‌گوشتی سر می‌خورد. دانه‌های عرق چکه‌چکه از پیشانیم‌سُر می‌خوردند و از وسط نور چراغ قوه رد می‌شدند و می‌افتادند پایین. لبه‌ی تهویه‌ی بنجلِ ساخت چین مثل شمشیر زورو خط می‌انداخت روی دستم. مفاصل و عضلاتم که عادت به این‌همه گشایش نداشتند و شگفت‌زده شده بودند، شروع کردند به درد گرفتن و کم کم مور مور شدن و به خوابی عمیق فرو رفتن. هر کاری ‌کردم نمی‌توانستم سیم را دور پیچ بپیچانم و سفتش کنم. نشد که نشد. با خودم فکر کردم که گور بابای سیم لخت سوم. وصلش نمی‌کنم. نه قرار است برق از آن بیاید و نه قرار است برود و بدون آن هم، چرخ زندگی تهویه می‌گردد.

تصمیم گرفتم که ولش کنم به حال خودش و پروژه را بدون اتصال سیم سوم لخت به پایان برسانم. ولی ته مغز من یک مرد کوتاه و کچل و بدبین زندگی می‌کند که وظیفه‌اش زدن نفوس بد و پاشیدن بدبینی است. همین مرد مجبورم کرد که در همان حالت منبسطی که نشسته بودم، چراغ قوه را از دهنم بکشم بیرون و تلفنم را روشن کنم. توی گوگل گشتم که اگر سیم لخت ارت را وصل نکنم چه اتفاقی ممکن است بیفتد. گفت که اتفاق‌های بد. گرما، آتش‌سوزی، برق‌گرفتگی، انفجار و پکاندن فیوز. بیشتر حالت تهدید داشت تا اطلاع‌رسانی. ترسیدم. دوباره چراغ‌قوه را فرو کردم سر جایش و افتادم به جان سیم سوم لخت. بعد از نیم ساعت تقلا و عرق‌ریزی و فحاشی به کارخانه‌های تولیدی چین، بالاخره وصل شد. یک سیم لخت که بودن یا نبودنش در چرخیدن تهویه هیچ اثری نداشت اما جان من را می‌توانست در برابر خیلی چیزها نجات بدهد.

کار انجام شد و تهویه روشن شد. سیم لخت هم آن‌جا بود و آماده بود برای جلوگیری از اتصالی و حادثه‌های احتمالی. آمدم جلوی کولر ولو شدم روی زمین. جان فحش دادن نداشتم. به هیچ چیز فکر نمی‌کردم به جز به رفیق ایام دور و درخشانم. آن رفیقی که سال‌ها سیم سوم لخت زندگی من بود. کسی که همیشه بود. توی دستور کار رفاقتش چرخاندن چرخ زندگی من وجود نداشت و چه بود و چه نبود، چرخ زندگی من می‌چرخید. ولی فرشته‌ی محافظ من بود. جلوی منفجر شدن و اتصالی کردن و ترکیدنم را هزار بار گرفته بود. هزار بار من را از جریان‌های خطرناک رهاند و خودش را سپر بلا کرد. یک گوشه، متصل به بدنه‌ی زندگی من. گوش به زنگ. آماده. بی‌توقع. حالا کجایی سیم سوم لخت من؟

#فهیم_عطار
@fahimattar
🆔 @Sayehsokhan
22👏7👍4
🆔 @Sayehsokhan👇👇👇
4
عمل عاشقانه
نویسنده: دکتر راس هریس
مترجم: حسن ملکیان- دکتر شیرعلی خرامین
انتشارات: سایه سخن
📕 چاپ: #اول
ویراست جدید

بخشی از مقدمه‌ی مترجمان: ( یک)

عشق و رنج صمیمانه با هم می‌رقصند؛ دست‌ در ‌دست هم!
وقتی صحبت از عشق می‌شود، ناخودآگاه ذهنمان می‎رود سراغ حس‌های خوشایند، صمیمیت، لبخندهای مشارکت، گرمای نگاه‌ها و دل‌سپردگی‌های بی‌کلام. اما هرکسی که وارد یک رابطۀ جدی شده باشد، به‌زودی درمی‌یابد که واقعیت عشق به مراتب پیچیده‌تر، پر فراز و نشیب‌تر و حتی گاهی دردناک‌تر از آن تصویر رؤیایی است که در ذهنمان ساخته‌ایم. در این لحظه‌هاست که کتابی مانند "عمل عاشقانه" می‌تواند مثل نقشه‌ای دقیق و راهگشا دستمان را بگیرد و از دل پیچیدگی‌ها عبور دهد.

دکتر راس هریس پزشک و روان‌درمان‌گر و نویسنده‌ای برجسته در زمینۀ روان‌شناسی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) تلاش می‌کند مفاهیم علمی را به زبان ساده و کاربردی برای عموم مردم و درمان‌گران ارائه دهد. آثار او در سراسر جهان پرفروش بوده‌اند. وی با نگاهی انسان‌محور و مهربان به مخاطبان خود می‌آموزد که چگونه با احساسات دشوار کنار بیایند، ذهن‌آگاهی را تمرین کنند و در راستای ارزش‌های شخصی‌شان قدم بردارند. او نه‌تنها در درمان بلکه در آموزش و تربیت درمان‌گران نیز نقش فعالی دارد. او به‌جای اینکه فقط تئوری بدهد، از دل جلسات درمانی واقعی و تجربه‌های زوج‌ها، ما را با موقعیت‌های تازه‌ای آشنا می‌کند. 

در صورتی که
🔸️ روابط شما شکل معقولی دارد، اما می‌خواهید آن را غنی کنید.
🔸️ روابط شما شکل بدی دارد و می‌خواهید اصلاحش کنید.
🔸️در حال حاضر رابطه‌ای ندارید یا رابطه قطع شده و می‌‌خواهید از اشتباهات گذشته درس بگیرید و آنها را تکرار نکنید.

این کتاب را بخوانید‌.


#عمل_عاشقانه
ویراست جدید

🆔 @Sayehsokhan
13👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صدای پریسا همراه با سنتور مشکاتیان
و غزلی از سعدی:
چنان در قیدِ مِهرَت پای بَندم،
که گویی، آهویی سَر درکمندم.

گهی، بر دَردِ بی دَرمان، بِگریَم؛
گهی، بر حالِ بی سامان، بِخندم.

مرا هوشی نَمانْد از عشق و گوشی،
که قولِ هوشمندان، کار بَندَم.

نه مجنونم که دل بردارم از دوست؛
مَدِه، گر عاقلی، ای خواجه! پَندَم.

مَجالِ صبر، تنگ آمد به یک بار؛
حَدیثِ عشق، برصَحرا فِگَندم.

چنین صورت، نَبَندد، هیچ نقاش؛
مَعاذَالله! من، این صورت نَبَندم.

چه جان‌ها در غمت فَرسود و تَن‍ها؛
نه من تنها، اسیر و مُستمَندم.

تو هم باز آمدی، ناچار و ناکام،
اگر بازآمدی بَختِ بلندم.

گر آوازم دهی، من خفته درگور،
بِیاسایَد رَوانِ دَردمندم.

سَری دارم فدای خاکِ پایَت،
گر آسایش رسانی، وَر گَزَندم.

وَگر در رنجِ سعدی، راحتِ توست،
من این بیداد، برخود می‌پَسَندم.

🆔 @Sayehsokhan
19
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👍16👏2
‍ ‍ اگر عشق نمی بود
علف های بهاری
در آن سرد سحرگاه
سر از خاک نمی زد

اگر عشق نمی بود
ز سنگ سیه آن چشمهٔ جوشان
گریبان زمین را به جنون چاک نمی زد

اگر عشق نمی بود
بر آن شاخهٔ انجیر تک افتاده، چکاوک
چنین پرده عشاق، طربناک، نمی زد

اگر عشق نمی بود
اگر عشق نمی بود


محمدرضا شفیعی‌کدکنی

@shafiei1318
🆔 @Sayehsokhan
22
2025/10/04 04:10:04
Back to Top
HTML Embed Code: