Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/tgoop/post.php on line 37

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/ktabdansh/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/tgoop/post.php on line 50
کتاب دانش@ktabdansh P.4425
KTABDANSH Telegram 4425
کتاب دانش
..‌.. 📖 مطالعه قسمت بیستّ هفت آدمی چیست؟ چنبری از مارهای وحشی که به‌ندرت باهم در صلح و صفا به‌سر توانند بُرد‌. عالیجناب #فردریش_نیچه به‌راستی آن‌کس که می‌خواهد برق آینده را روشن کند، باید همچون ابری طوفانی، مدت‌های مدید بر کوه‌ها…
...

بوزینه در برابر انسان چیست؟
چیزی خنده‌آور یا مایهٔ
شرمِ دردناک.
انسان در برابر اَبَر‌مرد نیز
همین‌گونه خواهد بود،
چیزی خنده آور یا مایهٔ شرمِ
دردناک.
#فردریش_نیچه

📖 مطالعه قسمت بیستّ هشتم

زرتشت در فکر فرورفته بود که
ناگاه پای مردی که خود را در مرداب
پنهان کرده بود، لگد کرد.
" مرا ببخش، مرا ببخش. تو در اینجا
چه می‌کنی؟
گفت من مالک نفس خویشم.
من مشهور به وجدان معنوی هستم.
/ بهتر است انسان چیزی نداند تا
بسیاری چیزها را نیمه بداند!
/ بهتر است با عقاید خودمان یک
ابله سفیه باشیم تا این‌که با عقاید
دیگران یک مرد دانشمند به‌حساب
آییم. من به ریشهٔ امور رخنه می‌کنم.
به‌شرط آنکه زمین آن محکم و سخت
یاشد، یک وجب آن نیز مرا بس است
و دیکر اعتنایی به بزرگی و کوچکی
و خوبی یا بدی آن ندارم.
/ جایی که درستی من پایان یابد،
کوری من شروع می‌شود.
زرتشت که دید زالوها خون او را
مکیده‌اند، او را به غار خود دعوت
کرد.
زرتشت در راه به پیرمردی رسید که
چون جادوگران بود؛ گفت؛ ای زرتشت،
من از هنرهای خود خسته‌ام و از خود
متنفرم. من بزرگ نیستم. ای زرتشت
همه‌چیز من دروغ است!
و چنين گفت زرتشت
من تو را به‌صورت یک توبه‌کار فکری
محترم میشمارم و اگر تو تنها به
اندازهٔ یک چشم بر هم زدن راست
گفته باشی در همین لحظه بوده
است.
جادوگر گفت من آن‌کسی‌که کاملا
درست و ساده و یک‌رو است و
کشتی عقل است را می‌جستم.
زرتشت راه غار را به او نشان داد
و چنين گفت کیست که بداند بزرگی
و کوچکی در کدام است؟ سفیهان و
ابلهان اغلب خوش اقبالند.
اکنون جهان قلمرو اوباش است.

دوباره در راه زرتشت مردی را دید ؛
یک حقه‌باز تردست و معجزه‌گر مورد
لطف خداوند و یک انکار‌کنندهٔ جهان
تقدس یافته.
از تبار کشیشان.
ای کاش شیطان او را می‌گرفت!
ولی افسوس که شیطان هرگز در
آن‌جایی که باید باشد نیست!
این خپلهٔ لعنتی همواره دیر می‌رسد!

در آن لحظه مرد به‌پا خاست و
به پیشواز زرتشت رفت:
ای مرد سرگردان، من راه خود را گم
کرده‌ام. این جهان بعید و عجیب است.
من در پی مردی مقدس هستم که
در جنگل خود به‌تنهایی به‌سر
می‌برد.
من آمده‌ام جشن ادعیه ربانی را
برپا سازم.
زیرا بدان من آخرین پاپ هستم.
سپس گفت؛ ای مرد محترم،
این دست، دست کسی‌است که
همواره به مردم آموزش رحمت
داده است.
ولی اکنون همین دست،
دست کسی را که در جستجوی او
هستی، یعنی دست مرا که
زرتشت هستم می‌فشرد.
چنين گفت زرتشت

📚چنین گفت زرتشت - نیچه


● ادامه دارد
...📚
👍4



tgoop.com/ktabdansh/4425
Create:
Last Update:

...

بوزینه در برابر انسان چیست؟
چیزی خنده‌آور یا مایهٔ
شرمِ دردناک.
انسان در برابر اَبَر‌مرد نیز
همین‌گونه خواهد بود،
چیزی خنده آور یا مایهٔ شرمِ
دردناک.
#فردریش_نیچه

📖 مطالعه قسمت بیستّ هشتم

زرتشت در فکر فرورفته بود که
ناگاه پای مردی که خود را در مرداب
پنهان کرده بود، لگد کرد.
" مرا ببخش، مرا ببخش. تو در اینجا
چه می‌کنی؟
گفت من مالک نفس خویشم.
من مشهور به وجدان معنوی هستم.
/ بهتر است انسان چیزی نداند تا
بسیاری چیزها را نیمه بداند!
/ بهتر است با عقاید خودمان یک
ابله سفیه باشیم تا این‌که با عقاید
دیگران یک مرد دانشمند به‌حساب
آییم. من به ریشهٔ امور رخنه می‌کنم.
به‌شرط آنکه زمین آن محکم و سخت
یاشد، یک وجب آن نیز مرا بس است
و دیکر اعتنایی به بزرگی و کوچکی
و خوبی یا بدی آن ندارم.
/ جایی که درستی من پایان یابد،
کوری من شروع می‌شود.
زرتشت که دید زالوها خون او را
مکیده‌اند، او را به غار خود دعوت
کرد.
زرتشت در راه به پیرمردی رسید که
چون جادوگران بود؛ گفت؛ ای زرتشت،
من از هنرهای خود خسته‌ام و از خود
متنفرم. من بزرگ نیستم. ای زرتشت
همه‌چیز من دروغ است!
و چنين گفت زرتشت
من تو را به‌صورت یک توبه‌کار فکری
محترم میشمارم و اگر تو تنها به
اندازهٔ یک چشم بر هم زدن راست
گفته باشی در همین لحظه بوده
است.
جادوگر گفت من آن‌کسی‌که کاملا
درست و ساده و یک‌رو است و
کشتی عقل است را می‌جستم.
زرتشت راه غار را به او نشان داد
و چنين گفت کیست که بداند بزرگی
و کوچکی در کدام است؟ سفیهان و
ابلهان اغلب خوش اقبالند.
اکنون جهان قلمرو اوباش است.

دوباره در راه زرتشت مردی را دید ؛
یک حقه‌باز تردست و معجزه‌گر مورد
لطف خداوند و یک انکار‌کنندهٔ جهان
تقدس یافته.
از تبار کشیشان.
ای کاش شیطان او را می‌گرفت!
ولی افسوس که شیطان هرگز در
آن‌جایی که باید باشد نیست!
این خپلهٔ لعنتی همواره دیر می‌رسد!

در آن لحظه مرد به‌پا خاست و
به پیشواز زرتشت رفت:
ای مرد سرگردان، من راه خود را گم
کرده‌ام. این جهان بعید و عجیب است.
من در پی مردی مقدس هستم که
در جنگل خود به‌تنهایی به‌سر
می‌برد.
من آمده‌ام جشن ادعیه ربانی را
برپا سازم.
زیرا بدان من آخرین پاپ هستم.
سپس گفت؛ ای مرد محترم،
این دست، دست کسی‌است که
همواره به مردم آموزش رحمت
داده است.
ولی اکنون همین دست،
دست کسی را که در جستجوی او
هستی، یعنی دست مرا که
زرتشت هستم می‌فشرد.
چنين گفت زرتشت

📚چنین گفت زرتشت - نیچه


● ادامه دارد
...📚

BY کتاب دانش


Share with your friend now:
tgoop.com/ktabdansh/4425

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

With the “Bear Market Screaming Therapy Group,” we’ve now transcended language. To delete a channel with over 1,000 subscribers, you need to contact user support Public channels are public to the internet, regardless of whether or not they are subscribed. A public channel is displayed in search results and has a short address (link). There have been several contributions to the group with members posting voice notes of screaming, yelling, groaning, and wailing in different rhythms and pitches. Calling out the “degenerate” community or the crypto obsessives that engage in high-risk trading, Co-founder of NFT renting protocol Rentable World emiliano.eth shared this group on his Twitter. He wrote: “hey degen, are you stressed? Just let it out all out. Voice only tg channel for screaming”. Telegram has announced a number of measures aiming to tackle the spread of disinformation through its platform in Brazil. These features are part of an agreement between the platform and the country's authorities ahead of the elections in October.
from us


Telegram کتاب دانش
FROM American