KTABDANSH Telegram 4351
کتاب دانش
.... داستان‌های کوتاه 📖 بی‌اعتنا برایش نامه نوشت، چهار روز بی‌جواب ماند، سپس نامه‌ای رسید که به‌چشم هرکس دیگر پرمهر و محبت می‌نمود. اما مادلن را به ورطهٔ ناامیدی کشاند. نوشته بود: حال مادرم بهتر است. سه هفتهٔ دیگر عازم سفر می‌شوم، تا آن زمان زندگی…
....


داستان‌های کوتاه
📖 بی‌اعتنا


مادلن نامه‌ای نوشت و از او دعوت
کرد تا برای شام فردا شب به
منزلش برود، درضمن عذرخواست
که به نامهٔ او تا آن زمان پاسخ
نداده است و سپس بعدازظهر
پر آرامشی را پشت‌سر گذاشت.
آن شب در شهر به شام دعوت بود.
مردان، هنرمندان و ورزشکاران
بسیاری در آن ضیافت حضور
داشتند که لوپره را می‌شناختند.

مادلن می‌خواست بداند که آیا او
معشوقه یا دلبستگی و رابطه‌ای
دارد که مانع از نزدیکی‌اش به وی
می‌شود و رفتار عجیبش را توجیه
کند.‌ اگر از چنین پیوندی آگاه می‌شد
بی‌شک رنج فراوان می‌برد اما
لااقل می‌فهمید و یا می‌توانست
امیدوار باشد که با گذشت زمان،
زیبائی‌اش او را مقهور کند.
از خانه خارج شد و تصمیم داشت
فورا این نکته را بپرسد،
سپس ترسید و جرأت نکرد.
در آخرین لحظه، آنچه رخ داد و
گستاخش کرد نه اشتیاق دانستن
حقیقت، بل‌که نیاز به صحبت از او
با سایرین بود؛ جذبه حزن‌آلود به
عبث زنده کردن نامش، در هر کجا که
بی او به‌سر می‌برد.
پس از شام از دو مردی که نزدیکش
بودند و کم‌وبیش آزادانه گفتگو
می‌کردند، پرسید:
- آیا شما آقای لوپره را می‌شناسید؟
-' ما از سال‌ها پیش هر روز او را
می‌بینیم اما دوستی صمیمانه‌ای
نداریم.
- مرد جذابی است؟
-' بله مرد جذابی است.
- پس شاید شما بتوانيد به‌من بگوئید
که... فکر نکنید مجبورید بیش از حد
دوستانه درباره‌اش صحبت کنید،
چون مسأله برای من واقعا مهم است.
دختر جوانی که از ته دل دوستش
دارم، گرایشی به او دارد، آیا لوپره
از جمله مردانی است که بی‌ترس و
واهمه بتوان با او ازدواج کرد؟
دو مخاطب مادلن لحظه‌ای مردد
ماندند:
-' نه، چنین چیزی امکان ندارد.
مادلن با شجاعت و برای پایان‌دادن به
بحث پرسید:
- آیا یک دلبستگی قدیمی دارد؟
-' نه، اما به‌هرحال ممکن نیست.
- مسأله چیست؟ خواهش می‌کنم
به من بگوئید.
-' نه.
- اما بالاخره ، به‌هرصورت ، بهتر
است به او بگویید. شاید تصورات
زشت یا تصورات مسخره‌ای در
ذهنش شکل بگیرد.

-' خب ! فکر نمی‌کنم با گفتن این
مطلب کوچک‌ترین لطمه‌ای به
لوپره بزنیم.
اولآ شما به‌کسی‌ چیزی نگوئید،
به‌علاوه همهٔ اهالی پاریس می‌دانند ،
اما دربارهٔ ازدواج؛
لوپره آن‌قدر شریف و محتاط است
که حتی فکرش را نمی‌کند.
مطلب این است که :
او از زن‌هایی خوشش می‌آید که از
لجنزار بیرون می‌کشد، دیوانه‌وار
آن‌ها را دوست دارد.
گاهی تمام شب در حومه یا در
بولوارهای خارج شهر می‌ماند و
خطر احتمالی مرگ را به‌جان
می‌خرد.
نه‌تنها این‌گونه زنان را دوست دارد
بلکه‌ جز آن‌ها از هیچ زنی خوشش
نمی‌آید. در برابر زیباترین و
دلفریب‌ترین زنان اشرافی، یا
دلخواه‌ترین دختران بی‌اعتنا
می‌ماند.

ادامه دارد قسمت هشتم

نویسنده؛ - مارسل_پروست

...📚🌟🖊
6



tgoop.com/ktabdansh/4351
Create:
Last Update:

....


داستان‌های کوتاه
📖 بی‌اعتنا


مادلن نامه‌ای نوشت و از او دعوت
کرد تا برای شام فردا شب به
منزلش برود، درضمن عذرخواست
که به نامهٔ او تا آن زمان پاسخ
نداده است و سپس بعدازظهر
پر آرامشی را پشت‌سر گذاشت.
آن شب در شهر به شام دعوت بود.
مردان، هنرمندان و ورزشکاران
بسیاری در آن ضیافت حضور
داشتند که لوپره را می‌شناختند.

مادلن می‌خواست بداند که آیا او
معشوقه یا دلبستگی و رابطه‌ای
دارد که مانع از نزدیکی‌اش به وی
می‌شود و رفتار عجیبش را توجیه
کند.‌ اگر از چنین پیوندی آگاه می‌شد
بی‌شک رنج فراوان می‌برد اما
لااقل می‌فهمید و یا می‌توانست
امیدوار باشد که با گذشت زمان،
زیبائی‌اش او را مقهور کند.
از خانه خارج شد و تصمیم داشت
فورا این نکته را بپرسد،
سپس ترسید و جرأت نکرد.
در آخرین لحظه، آنچه رخ داد و
گستاخش کرد نه اشتیاق دانستن
حقیقت، بل‌که نیاز به صحبت از او
با سایرین بود؛ جذبه حزن‌آلود به
عبث زنده کردن نامش، در هر کجا که
بی او به‌سر می‌برد.
پس از شام از دو مردی که نزدیکش
بودند و کم‌وبیش آزادانه گفتگو
می‌کردند، پرسید:
- آیا شما آقای لوپره را می‌شناسید؟
-' ما از سال‌ها پیش هر روز او را
می‌بینیم اما دوستی صمیمانه‌ای
نداریم.
- مرد جذابی است؟
-' بله مرد جذابی است.
- پس شاید شما بتوانيد به‌من بگوئید
که... فکر نکنید مجبورید بیش از حد
دوستانه درباره‌اش صحبت کنید،
چون مسأله برای من واقعا مهم است.
دختر جوانی که از ته دل دوستش
دارم، گرایشی به او دارد، آیا لوپره
از جمله مردانی است که بی‌ترس و
واهمه بتوان با او ازدواج کرد؟
دو مخاطب مادلن لحظه‌ای مردد
ماندند:
-' نه، چنین چیزی امکان ندارد.
مادلن با شجاعت و برای پایان‌دادن به
بحث پرسید:
- آیا یک دلبستگی قدیمی دارد؟
-' نه، اما به‌هرحال ممکن نیست.
- مسأله چیست؟ خواهش می‌کنم
به من بگوئید.
-' نه.
- اما بالاخره ، به‌هرصورت ، بهتر
است به او بگویید. شاید تصورات
زشت یا تصورات مسخره‌ای در
ذهنش شکل بگیرد.

-' خب ! فکر نمی‌کنم با گفتن این
مطلب کوچک‌ترین لطمه‌ای به
لوپره بزنیم.
اولآ شما به‌کسی‌ چیزی نگوئید،
به‌علاوه همهٔ اهالی پاریس می‌دانند ،
اما دربارهٔ ازدواج؛
لوپره آن‌قدر شریف و محتاط است
که حتی فکرش را نمی‌کند.
مطلب این است که :
او از زن‌هایی خوشش می‌آید که از
لجنزار بیرون می‌کشد، دیوانه‌وار
آن‌ها را دوست دارد.
گاهی تمام شب در حومه یا در
بولوارهای خارج شهر می‌ماند و
خطر احتمالی مرگ را به‌جان
می‌خرد.
نه‌تنها این‌گونه زنان را دوست دارد
بلکه‌ جز آن‌ها از هیچ زنی خوشش
نمی‌آید. در برابر زیباترین و
دلفریب‌ترین زنان اشرافی، یا
دلخواه‌ترین دختران بی‌اعتنا
می‌ماند.

ادامه دارد قسمت هشتم

نویسنده؛ - مارسل_پروست

...📚🌟🖊

BY کتاب دانش


Share with your friend now:
tgoop.com/ktabdansh/4351

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Hashtags The court said the defendant had also incited people to commit public nuisance, with messages calling on them to take part in rallies and demonstrations including at Hong Kong International Airport, to block roads and to paralyse the public transportation system. Various forms of protest promoted on the messaging platform included general strikes, lunchtime protests and silent sit-ins. 2How to set up a Telegram channel? (A step-by-step tutorial) While some crypto traders move toward screaming as a coping mechanism, many mental health experts have argued that “scream therapy” is pseudoscience. Scientific research or no, it obviously feels good. On Tuesday, some local media outlets included Sing Tao Daily cited sources as saying the Hong Kong government was considering restricting access to Telegram. Privacy Commissioner for Personal Data Ada Chung told to the Legislative Council on Monday that government officials, police and lawmakers remain the targets of “doxxing” despite a privacy law amendment last year that criminalised the malicious disclosure of personal information.
from us


Telegram کتاب دانش
FROM American