tgoop.com/ktabdansh/4328
Last Update:
....
زیاده از خویش سخنگفتن
راهی است برای پنهانکردن خویشتن.
✍ #فردریش_نیچه
📖 مطالعه
قسمت بیست و چهار
آسمان حجاب ستارگان خود است.
ما در اندوه و تنفر زمین باهم
شریکیم. حتی در خورشید هم
شریکیم. / ما در سکوت بهیکدیگر
مینگریم و عقل خود را بالبخند
بهیکدیگر میدهیم. /
با چشمانی درخشان از مسافتی
بعید به زیر پای خود لبخند میزنیم.
من آری میگویم و برکت میدهم.
زیرا همهچیز در ماورای نیک و بد
است. از فراز آسمان رحمت،
میفرستم.
بنگرید این رود را که پساز پیچ و
خمهای زیاد بار دیگر به سرچشمهٔ
خود بازمیگردد!
مردم کوچک را تقواهای کوچک،
در خور است.
آنکسیکه تعریف و تمجید میکند،
منتظر دریافت هدایاست. آنها
میخواهند مرا وادار به پذیرفتن
تقواهای ناچیز خود کنند.
من پیشروی آنان را لنگیدن مینامم.
چشم و پا نباید دروغ را به یکدیگر
دهند ولی در بین مردمان کوچک،
دروغگویی فراوان است.
مقلدان و بازیگران ناشی هستند.
در بین آنان مردانگی کمیاب است. /
درویی آنان: / من خدمت میکنم،
تو خدمت میکنی، ما خدمت میکنیم/
/ همه را راضی نگهمیدارند تا آزار
نبینند. اما این تقوا چیزی جز بزدلی
نیست. آنان گرگ را بهشکل سگ
درآوردهاند و بشر را حیوان اهلی.
لعنت بر شیطانهای بزدل.
آنانی شبیه مناند که زیر بار
اطاعت و فرمانبرداری نروند.
راحتطلبان و مردمان کوچک، رو
به نیستی میروند.
/ رویانیدن یک درخت بلند، ریشههای
سخت در اطراف سنگهای سخت
لازم دارد. / چنين گفت زرتشت
هرگز در زندگانی در مقابل اقتدار،
سر فرود نیاوردهام و اگر گاهی
دروغ گفتهام بهخاطر عشق
بودهاست.
هر خوبی هزار منشأ و مبدأ دارد،
هر چیز خوب برای خوشی بهوجود
میآید و چگونه ممکن است فقط
یکبار ایجاد شود؟
عزیزترین هنر من سکوت است.
این سکوت ممتد و درخشان.
/ من روشنفکران و شجاعان را در
بین اشخاص ساکت، عاقلترین
یافتم. چنین گفت زرتشت
این از کیشبرگشتگان گویند:
ما دوباره متمدن شدیم.
میگویم: شما از آن کسانی هستید
که به نماز و دعا بازمیگردند.
دیو بزدلی در ضمیر تو است که
میخواهد چیزها را برای تو آسان
کند. که بگویی خدایی هست.
این حقهبازان که در زیر صلیب
برای تنیدن تار خیره میشوند.
با حکیمی نیمهدیوانه در اتاقهای
تاریک، منتظر ورود ارواح
مینشینند. یکی از خدایان گفت
خدا یکی است و تو جز من خدایی
را نخواهی پرستید.
آنکس که گوش جان دارد بشنود.
اکنون تو فراگرفتهای که بین ترک
دوستی و تنها بودن، فرق بسیار
است. هنگامیکه آنها تو را دوست
بدارند در بین آنان غریبهای.
در اینجا همهٔ چیزها تملق تو را
میگویند، زیرا آنها میخواهند بر
تو سوار شوند.
در اینجا میتوانی با صداقت و
صمیمانه با همهچیز سخن گویی و
واقعآ آنها راستگفتن را تعریف
میدانند و جزو محاسن شخصی
میشمارند.
ما بیتکلف از میان درها عبور
میکنیم ، در تاریکی، بار زمان
سنگینتر است تا در روشنایی.
" همه شدن " مایل است سخنگفتن
را از من بياموزد. _ عقل آناست که
انسان فراموش کند و بگذرد.
آنکس که میخواهد همهچیز را در
آدمی بفهمد بایستی با همهچیز در
تماس باشد. چنین گفت زرتشت
📚 چنین گفت زرتشت - نیچه
● ادامه دارد
...📚
BY کتاب دانش
Share with your friend now:
tgoop.com/ktabdansh/4328