KTABDANSH Telegram 4272
کتاب دانش
... " اساسا روکانتن، چنان غرق در پوچی و تهوع می‌شود که از ریشهٔ درخت پی به پوچ بودن آن می‌برد. برای او اشیاء خود ذات آگاهی است. ما با تخیلات خاکستری اضطراب‌آور روبرو می‌شویم. روکانتن عدم بودن برای خود را اثبات می‌کند. اگزیستانسیالیست با طیب خاطر اعلام…
.
سارتر در دفاع خود در برابر اتهام
پوچ گرایی در آثار داستانی‌اش
نوشته ؛ برخی آثار داستانی ما
را به‌خاطر توصیف شخصیت‌های
ضعیف، بزدل، و گاهی شرور
نکوهش می‌کنند.
وقتی یک اگزیستانسیالیست یک
فرد بزدل را ترسیم می‌کند، این
کار را به این دلیل انجام می‌دهد که
او را مسؤل بزدلی خود معرفی
می‌کند...

" مردم از هرچیزی سخن می‌گويند،
به‌ویژه از آنچه درباره‌اش هیچ
نمی‌دانند.
#ژان_پل_سارتر


📖 مطالعه ص ۱۹۳

تصویرها، پیش آگاهانه بلافاصله
از جا پریدند و چشم‌های بسته‌ام
را از وجود پر کردند.
تصویرهایی عجیب.
به‌صورت زوجی که یکشنبه گذشته
در میز مقابل من غذا می‌خوردند.
فربه، پرحرارت، شهوانی، پوچ.
- این فکر ترساندم.
و بعد من فریاد زدم و خودم را
با چشم‌هایی باز یافتم.
و من داخل بودم. همراه باغ.
وحشت‌زده و خشمگین بودم؛
- از این کثافت فرومایه متنفر بودم.
تا جایی‌که چشم کار می‌کرد ادامه
داشت. من دیگر در بوویل نبودم.
- هیچ‌جا نبودم‌.
- معلق بودم. می‌دانستم که دنیا را
می‌بینم. - دنیای عریانی که
ناگهان خودش را به‌من نشان داد.
- پوچ و نفرت‌انگیز.
- هیچ‌چیزی نبود. - خارج از
تصور بود. - برای تصور نیستی
آدم باید از قبل آنجا باشد.
- نیستی تنها فکری بود در سر من،
فکری موجود که در این بیکرانه
شناور بود.
- این نیستی قبل از هستی نیامده بود،
خودش وجودی بود مانند بقیه .

داد زدم: کثافت! و وجودم را تکان
دادم تا رها شوم. خروارها وجود و
بی‌نهایت.
- در ته این بیزاری خفه شدم.
ناگهان پارک مانند چالهٔ عظیمی
خالی شد؛ دنیا ناپدید شد؛ یا
شاید من بیدار شدم.
لبخند درختان، هریک معنایی داشتند.
- این همان راز حقیقی وجود بود.
یادم می‌آید که در همین سه‌هفتهٔ
اخیر متوجهٔ حالتی توطئه‌آمیز
شده بودم‌. در خیالم؟
متوجه شدم هیچ راهی برای
فهمیدنش ندارم. آنجا بود. روی
تنه درخت شاه بلوط. همین‌طور
باقی ماندند.
- آن احساس ضعیف آزارم می‌داد.
- همهٔ آنچه که می‌توانستم دربارهٔ
وجود بدانم فهمیده بودم.
- پس این تهوع است. این آشکارگی
کور‌کننده؟ چقدر ذهنم را به‌خاطرش
کاویدم. چقدر درباره‌اش چیز
نوشتم حالا می‌دانم من وجود دارم
و جهان وجود دارد. همه اش همین.
ولی برایم توفیری نمی‌کند.

شب
از آنجا رفتم، به هتل برگشتم و
نوشتم. تصمیمم را گرفته‌ام.
از آنجایی که دیگر نمی‌خواهم
در کتابم را بنویسم، دلیل
دیگری برای ماندن در بوویل ندارم.
در پاریس زندگی خواهم کرد.
سوار قطار ساعت پنج خواهم
شد، شنبه آنی را خواهم دید.
بعد به اینجا برمی‌گردم تا
چمدان‌هايم را جمع کنم.
جمعه
در محل قطارچیان. قطارم تا بیست
دقيقه دیگر حرکت خواهد کرد.
گرامافون.
حس شدید ماجراجویی.

📚 تهوع - ژان_پل_سارتر


ادامه دارد

...📚
5



tgoop.com/ktabdansh/4272
Create:
Last Update:

.
سارتر در دفاع خود در برابر اتهام
پوچ گرایی در آثار داستانی‌اش
نوشته ؛ برخی آثار داستانی ما
را به‌خاطر توصیف شخصیت‌های
ضعیف، بزدل، و گاهی شرور
نکوهش می‌کنند.
وقتی یک اگزیستانسیالیست یک
فرد بزدل را ترسیم می‌کند، این
کار را به این دلیل انجام می‌دهد که
او را مسؤل بزدلی خود معرفی
می‌کند...

" مردم از هرچیزی سخن می‌گويند،
به‌ویژه از آنچه درباره‌اش هیچ
نمی‌دانند.
#ژان_پل_سارتر


📖 مطالعه ص ۱۹۳

تصویرها، پیش آگاهانه بلافاصله
از جا پریدند و چشم‌های بسته‌ام
را از وجود پر کردند.
تصویرهایی عجیب.
به‌صورت زوجی که یکشنبه گذشته
در میز مقابل من غذا می‌خوردند.
فربه، پرحرارت، شهوانی، پوچ.
- این فکر ترساندم.
و بعد من فریاد زدم و خودم را
با چشم‌هایی باز یافتم.
و من داخل بودم. همراه باغ.
وحشت‌زده و خشمگین بودم؛
- از این کثافت فرومایه متنفر بودم.
تا جایی‌که چشم کار می‌کرد ادامه
داشت. من دیگر در بوویل نبودم.
- هیچ‌جا نبودم‌.
- معلق بودم. می‌دانستم که دنیا را
می‌بینم. - دنیای عریانی که
ناگهان خودش را به‌من نشان داد.
- پوچ و نفرت‌انگیز.
- هیچ‌چیزی نبود. - خارج از
تصور بود. - برای تصور نیستی
آدم باید از قبل آنجا باشد.
- نیستی تنها فکری بود در سر من،
فکری موجود که در این بیکرانه
شناور بود.
- این نیستی قبل از هستی نیامده بود،
خودش وجودی بود مانند بقیه .

داد زدم: کثافت! و وجودم را تکان
دادم تا رها شوم. خروارها وجود و
بی‌نهایت.
- در ته این بیزاری خفه شدم.
ناگهان پارک مانند چالهٔ عظیمی
خالی شد؛ دنیا ناپدید شد؛ یا
شاید من بیدار شدم.
لبخند درختان، هریک معنایی داشتند.
- این همان راز حقیقی وجود بود.
یادم می‌آید که در همین سه‌هفتهٔ
اخیر متوجهٔ حالتی توطئه‌آمیز
شده بودم‌. در خیالم؟
متوجه شدم هیچ راهی برای
فهمیدنش ندارم. آنجا بود. روی
تنه درخت شاه بلوط. همین‌طور
باقی ماندند.
- آن احساس ضعیف آزارم می‌داد.
- همهٔ آنچه که می‌توانستم دربارهٔ
وجود بدانم فهمیده بودم.
- پس این تهوع است. این آشکارگی
کور‌کننده؟ چقدر ذهنم را به‌خاطرش
کاویدم. چقدر درباره‌اش چیز
نوشتم حالا می‌دانم من وجود دارم
و جهان وجود دارد. همه اش همین.
ولی برایم توفیری نمی‌کند.

شب
از آنجا رفتم، به هتل برگشتم و
نوشتم. تصمیمم را گرفته‌ام.
از آنجایی که دیگر نمی‌خواهم
در کتابم را بنویسم، دلیل
دیگری برای ماندن در بوویل ندارم.
در پاریس زندگی خواهم کرد.
سوار قطار ساعت پنج خواهم
شد، شنبه آنی را خواهم دید.
بعد به اینجا برمی‌گردم تا
چمدان‌هايم را جمع کنم.
جمعه
در محل قطارچیان. قطارم تا بیست
دقيقه دیگر حرکت خواهد کرد.
گرامافون.
حس شدید ماجراجویی.

📚 تهوع - ژان_پل_سارتر


ادامه دارد

...📚

BY کتاب دانش


Share with your friend now:
tgoop.com/ktabdansh/4272

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

A few years ago, you had to use a special bot to run a poll on Telegram. Now you can easily do that yourself in two clicks. Hit the Menu icon and select “Create Poll.” Write your question and add up to 10 options. Running polls is a powerful strategy for getting feedback from your audience. If you’re considering the possibility of modifying your channel in any way, be sure to ask your subscribers’ opinions first. To upload a logo, click the Menu icon and select “Manage Channel.” In a new window, hit the Camera icon. The court said the defendant had also incited people to commit public nuisance, with messages calling on them to take part in rallies and demonstrations including at Hong Kong International Airport, to block roads and to paralyse the public transportation system. Various forms of protest promoted on the messaging platform included general strikes, lunchtime protests and silent sit-ins. The channel also called on people to turn out for illegal assemblies and listed the things that participants should bring along with them, showing prior planning was in the works for riots. The messages also incited people to hurl toxic gas bombs at police and MTR stations, he added. Developing social channels based on exchanging a single message isn’t exactly new, of course. Back in 2014, the “Yo” app was launched with the sole purpose of enabling users to send each other the greeting “Yo.”
from us


Telegram کتاب دانش
FROM American