KTABDANSH Telegram 3848
کتاب دانش
📖 ۶۶ صفحه‌ای از کتاب را باز می‌کنم، مادر و دختر دارند از عشق اوژنی حرف می‌زنند. مادرش می‌گوید عاشقش شده‌ای؟ کار درستی نیست... بغل دستی‌هایم حواسم را از خواندن کتاب پرت می‌کنند! زن آه بلندی می‌کشد و می‌گوید؛ آره. هوا خیلی گرمه. مرد می‌گوید؛ چشماشو ندیدی؟…
ص ۷۱
📖 مطالعه

خورشید درحال غروب بود.
نور ملایم‌تر می‌شود.
- چهره‌ها حالتی لطیف به‌خود گرفتند.
زمین غرق در سایه، جمعیت پراکنده
می‌شد. باد تندی شروع به وزیدن کرد،
کلاه فلزی اسقف اعظم دارد جیر جیر
می‌کند.
- تنهایم.
مردم به خانه‌هایشان بازگشتند.
- اما برای من یکشنبه و دوشنبه فرقی
ندارد.‌
- روزهایی که با بی‌نظمی سپری
می‌شود، بعد با بارقه‌ای ناگهانی مثل
این.‌
- چیزی تغییر نکرده اما بااین حال،
همه‌چیز متفاوت است.
- نمی‌توانم توصیفش کنم.
- درست مثل تهوع. اما درعین‌حال
درست برعکس آن است.

- ماجرایی اتفاق می‌افتد و وقتی از
خودم می‌پرسم ، می‌بینم که درحال
اتفاق افتادن است و من خودم هستم
و اینجایم. چیزی در انتظار من است.
- خودم را می‌بینم ( در خيابانی
خلوت ) این جسم تیره رفته رفته
روشن‌تر می‌شود، حالا نزدیک است.
می‌ترسم، اما شکستن افسونش
غیرممکن است.
سنگ را در دستم لمس می‌کنم.
- نمی‌دانم تمام دنیا در من جمع شده
یا فقط منم که صداها و اشکال را
بایکدیگر یکی می‌بینم. حتی
نمی‌توانم به‌چیزهای اطرافم نگاه
کنم و آنها را چیزی جز آنچه
هستند ببینم.
برای لحظه‌ای می‌ایستم. منتظر
می‌مانم، چیزی در انتظار من است.
می‌خواستم در شانگهای و مارسِی،
به‌این رضایت‌خاطر دست‌یابم.
در پایان یکشنبه تهی به‌خانه می‌روم.
آنجاست.
- تنهای تنهایم.
درس در همین لحظه، کشتی‌ها در
پهنه‌ی دریا پژواکی آهنگین به‌صدا
درمی‌آورند. چراغ در تمام شهرهای
اروپا روشن می‌شود. ‌
کمونیست‌ها و نازی‌ها در برلین
تیراندازی می‌کنند، بیکاران در
نیویورک قدم می‌زنند، زنان پشت میز
آرایش، - و من ، اینجایم ‌.
- در این خیابان متروک.
- هر حرکتی پاسخی است برای
هرگام من، هر ضربان قلب من.

" در رمان تهوع موزیکی که در کافه
پخش می‌شود، مورد توجه روکانتن
قرار می‌گیرد ( قسمت‌های قبل )
' یکی شدن با محیط '
روزمرگی و ملال ناشی از نوعی
تهوع است که با روایت درونیات و
اعمال او مشاهده می‌شود.
درواقع نگاهی به وجود، ماهیت
و هستی را بیان می‌کند. "


📚 تهوع - ژان_پل_سارتر

ادامه دارد
...📚



tgoop.com/ktabdansh/3848
Create:
Last Update:

ص ۷۱
📖 مطالعه

خورشید درحال غروب بود.
نور ملایم‌تر می‌شود.
- چهره‌ها حالتی لطیف به‌خود گرفتند.
زمین غرق در سایه، جمعیت پراکنده
می‌شد. باد تندی شروع به وزیدن کرد،
کلاه فلزی اسقف اعظم دارد جیر جیر
می‌کند.
- تنهایم.
مردم به خانه‌هایشان بازگشتند.
- اما برای من یکشنبه و دوشنبه فرقی
ندارد.‌
- روزهایی که با بی‌نظمی سپری
می‌شود، بعد با بارقه‌ای ناگهانی مثل
این.‌
- چیزی تغییر نکرده اما بااین حال،
همه‌چیز متفاوت است.
- نمی‌توانم توصیفش کنم.
- درست مثل تهوع. اما درعین‌حال
درست برعکس آن است.

- ماجرایی اتفاق می‌افتد و وقتی از
خودم می‌پرسم ، می‌بینم که درحال
اتفاق افتادن است و من خودم هستم
و اینجایم. چیزی در انتظار من است.
- خودم را می‌بینم ( در خيابانی
خلوت ) این جسم تیره رفته رفته
روشن‌تر می‌شود، حالا نزدیک است.
می‌ترسم، اما شکستن افسونش
غیرممکن است.
سنگ را در دستم لمس می‌کنم.
- نمی‌دانم تمام دنیا در من جمع شده
یا فقط منم که صداها و اشکال را
بایکدیگر یکی می‌بینم. حتی
نمی‌توانم به‌چیزهای اطرافم نگاه
کنم و آنها را چیزی جز آنچه
هستند ببینم.
برای لحظه‌ای می‌ایستم. منتظر
می‌مانم، چیزی در انتظار من است.
می‌خواستم در شانگهای و مارسِی،
به‌این رضایت‌خاطر دست‌یابم.
در پایان یکشنبه تهی به‌خانه می‌روم.
آنجاست.
- تنهای تنهایم.
درس در همین لحظه، کشتی‌ها در
پهنه‌ی دریا پژواکی آهنگین به‌صدا
درمی‌آورند. چراغ در تمام شهرهای
اروپا روشن می‌شود. ‌
کمونیست‌ها و نازی‌ها در برلین
تیراندازی می‌کنند، بیکاران در
نیویورک قدم می‌زنند، زنان پشت میز
آرایش، - و من ، اینجایم ‌.
- در این خیابان متروک.
- هر حرکتی پاسخی است برای
هرگام من، هر ضربان قلب من.

" در رمان تهوع موزیکی که در کافه
پخش می‌شود، مورد توجه روکانتن
قرار می‌گیرد ( قسمت‌های قبل )
' یکی شدن با محیط '
روزمرگی و ملال ناشی از نوعی
تهوع است که با روایت درونیات و
اعمال او مشاهده می‌شود.
درواقع نگاهی به وجود، ماهیت
و هستی را بیان می‌کند. "


📚 تهوع - ژان_پل_سارتر

ادامه دارد
...📚

BY کتاب دانش


Share with your friend now:
tgoop.com/ktabdansh/3848

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

In handing down the sentence yesterday, deputy judge Peter Hui Shiu-keung of the district court said that even if Ng did not post the messages, he cannot shirk responsibility as the owner and administrator of such a big group for allowing these messages that incite illegal behaviors to exist. Ng was convicted in April for conspiracy to incite a riot, public nuisance, arson, criminal damage, manufacturing of explosives, administering poison and wounding with intent to do grievous bodily harm between October 2019 and June 2020. Joined by Telegram's representative in Brazil, Alan Campos, Perekopsky noted the platform was unable to cater to some of the TSE requests due to the company's operational setup. But Perekopsky added that these requests could be studied for future implementation. For crypto enthusiasts, there was the “gm” app, a self-described “meme app” which only allowed users to greet each other with “gm,” or “good morning,” a common acronym thrown around on Crypto Twitter and Discord. But the gm app was shut down back in September after a hacker reportedly gained access to user data. Users are more open to new information on workdays rather than weekends.
from us


Telegram کتاب دانش
FROM American