Forwarded from ابتدا | نوشتههای روحالله رشیدی
@ebteda_ir
🔺
مناظرههای صداوسیما در موضوع #گشت_ارشاد، کار خوبی است اما اتفاق خارقالعادهای نیست؛ صداوسیما اصولاً نباید رویکردی جز این داشته باشد؛ در هر موضوع و زمینهای.
اگرچه انتخاب طرفین گفتگو در موضوع گشت ارشاد، تناسبی با تحولات موضوع حجاب در دههی اخیر ندارد. امثال کرباسچی و گنجی و کوشکی و شریعتی و پزشکیان، بیش از آنکه صاحب نظر و تحلیلِ روزآمد و عمیق و الهامبخش در موضوع حجاب باشند، نمایندگان جناحهای سیاسی هستند و حاملان چند موضع تند سیاسی و معطوف به جناح مقابل. این یعنی مقولهی مورد مناقشه را از منظر سیاسیون میبینیم همچنان و نه از منظر اندیشه و تفکر و فرهنگ. وضع فعلی فرهنگ، حاصل تخاصمات دامنهدار جناحین و در واقع، ثمرهی جنگ زرگری آنها بوده است.
اگر دنبال کشف و تبیین واقعیت مسئله هستیم، نخستین کار، عبور از این دوگانهی کذایی است. مسئلهی فرهنگ را باید از چنبرهی جناحها و سیاستبازان بیرون کشید.
🔺
مناظرههای صداوسیما در موضوع #گشت_ارشاد، کار خوبی است اما اتفاق خارقالعادهای نیست؛ صداوسیما اصولاً نباید رویکردی جز این داشته باشد؛ در هر موضوع و زمینهای.
اگرچه انتخاب طرفین گفتگو در موضوع گشت ارشاد، تناسبی با تحولات موضوع حجاب در دههی اخیر ندارد. امثال کرباسچی و گنجی و کوشکی و شریعتی و پزشکیان، بیش از آنکه صاحب نظر و تحلیلِ روزآمد و عمیق و الهامبخش در موضوع حجاب باشند، نمایندگان جناحهای سیاسی هستند و حاملان چند موضع تند سیاسی و معطوف به جناح مقابل. این یعنی مقولهی مورد مناقشه را از منظر سیاسیون میبینیم همچنان و نه از منظر اندیشه و تفکر و فرهنگ. وضع فعلی فرهنگ، حاصل تخاصمات دامنهدار جناحین و در واقع، ثمرهی جنگ زرگری آنها بوده است.
اگر دنبال کشف و تبیین واقعیت مسئله هستیم، نخستین کار، عبور از این دوگانهی کذایی است. مسئلهی فرهنگ را باید از چنبرهی جناحها و سیاستبازان بیرون کشید.
👍3
🔸 راه تازه
🔹 امروز مهمان جلسه ای دانشجویی بودم از جنس گفتگو، راجع به حوادث این روزها.
آخر صحبت، یک نکته گفتم. و یک نکته هم بعدا یادم آمد که کاش آن را هم می گفتم.
🔹 گفتم گاهی اصلا فکر کنید سال پنجاه هستید. خبری هم از نظام اسلامی نیست. در این صورت شما به عنوان دانشجوی مذهبی در فضای آن روز دانشگاه چه کاری می کردید؟ سعی می کردید خودتان را بسازید، اهل مطالعه می شدید، محکم و قوی می شدید، با بقیه ارتباط برقرار می کردید، کتاب معرفی می کردید، یارگیری می کردید. خب الان هم همان کار را کنید.
🔹 برایشان از کتاب "حاج آخوند" مثال زدم از عطاءالله مهاجرانی. چندان اسمی از حجاب و نماز در این کتاب نیست اما به احتمال زیاد به برکت حاج آخوندِ کتاب، کسی که این کتاب را بخواند اگر اهل نماز نباشد، بعد از این می خواند و اگر میخواند، بعد از این جدّی تر می خواند. کسی هم که نماز بخواند به پوشش هم نزدیک می شود... سر فرصت درباره "حاج آخوند" خواهم نوشت.
🔹 این را هم کاش می گفتم. یادم نیست در یکی از کتاب های شهید مطهری خواندم یا در یکی از خاطراتی که از او نقل کردند، به این مضمون که در تاریخ معاصر یکی از مقاطع که از نظر حفظ دینداری سخت بود دهه بیست بود. دینداران در تنگنا بودند. نمی دانم شاید این دوره که هستیم، سخت تر باشد؛ شاید. اما نکته اینجاست دین و دینداری پابرجاست و پابرجا می ماند. سنت خدا این است که دینش می ماند. ما نگران خود باشیم که آیا دیندار خواهیم ماند یا نه؟
احسان بابایی
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
🔹 امروز مهمان جلسه ای دانشجویی بودم از جنس گفتگو، راجع به حوادث این روزها.
آخر صحبت، یک نکته گفتم. و یک نکته هم بعدا یادم آمد که کاش آن را هم می گفتم.
🔹 گفتم گاهی اصلا فکر کنید سال پنجاه هستید. خبری هم از نظام اسلامی نیست. در این صورت شما به عنوان دانشجوی مذهبی در فضای آن روز دانشگاه چه کاری می کردید؟ سعی می کردید خودتان را بسازید، اهل مطالعه می شدید، محکم و قوی می شدید، با بقیه ارتباط برقرار می کردید، کتاب معرفی می کردید، یارگیری می کردید. خب الان هم همان کار را کنید.
🔹 برایشان از کتاب "حاج آخوند" مثال زدم از عطاءالله مهاجرانی. چندان اسمی از حجاب و نماز در این کتاب نیست اما به احتمال زیاد به برکت حاج آخوندِ کتاب، کسی که این کتاب را بخواند اگر اهل نماز نباشد، بعد از این می خواند و اگر میخواند، بعد از این جدّی تر می خواند. کسی هم که نماز بخواند به پوشش هم نزدیک می شود... سر فرصت درباره "حاج آخوند" خواهم نوشت.
🔹 این را هم کاش می گفتم. یادم نیست در یکی از کتاب های شهید مطهری خواندم یا در یکی از خاطراتی که از او نقل کردند، به این مضمون که در تاریخ معاصر یکی از مقاطع که از نظر حفظ دینداری سخت بود دهه بیست بود. دینداران در تنگنا بودند. نمی دانم شاید این دوره که هستیم، سخت تر باشد؛ شاید. اما نکته اینجاست دین و دینداری پابرجاست و پابرجا می ماند. سنت خدا این است که دینش می ماند. ما نگران خود باشیم که آیا دیندار خواهیم ماند یا نه؟
احسان بابایی
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
Telegram
حسن مجیدیان
یادداشت ها و انتخاب های حسن مجیدیان
ارتباط از طریق :
@hamim1361
ارتباط از طریق :
@hamim1361
❤5
💠خشونت، اعتراض مردم را به انحراف می کشاند
🔹در میان اعتراضات مردمی چند روز اخیر، حوادثی رخ داده که قابل توجیه نیست، خشونت حیرت آوری در جریان است، در این کشاکش خشم که با نفرت همراه شده گاهی مشاهده می شود در هر دوسوی ماجرا یعنی هم پلیس ولباس شخصی ها و آنان که خود را به بسیج منتسب می کنند و هم مردم معترض؛ عده ای هستند که عقده گشایی می کنند.
🔹اگر معترض به حجاب اجباری هستیم، دلیلی ندارد خانمی را که چادر را بعنوان حجاب انتخاب کرده است مورد اهانت قرار دهیم، او هم انتخاب خود را در چنین پوششی کرده است، دلیلی وجود ندارد که پلیسی را به آتش بکشند، آمبولانس را آتش بزنند، نرده های خیابان را از جا کنده و ..... این اعمال و رفتار بطور مشخص و دقیق نقض غرض است، آن ادعای آزادی و اختیار داشتن را زیر سوال می برد.
🔹وقتی از برابری و آزادی سخن گفته می شود، باید اندیشید به برابر بودن همه انسان ها و باید دانست که هر جنایتی، جنایت است و نمی شود، بسوی کشتن دیگران رفت و در همان حال نسبت به کشته شدن فرد دیگری معترض بود.
🔹در مقابل خشونتهاو اشتباهات صورت گرفته از سوی جریان حکومتی و گشت ارشاد، معلوم است که بالاخره جامعه واکنش نشان می دهد و می ایستد ، اما ظاهراً وضعیت دچار دگرگونی خاصی شده و این ایستادگی قابل ستایش در برخی موارد بسوی عقده گشایی رفته است و فضای اعتراضی به حق مردم از مسیر اصلی منحرف و بسوی خشونت می رود، برخی از معترضین بر اساس سابقه همان جریان خاص، معتقدند که کار خودشان است تا مستمسکی بیابند برای سرکوب و دور از ذهن هم نیست، حاکمیت و نیروهای پلیس هم به نفوذی ها و براندازان نسبت می دهند، در هر حال در این آشفتگی و نفرتی که پدید آمده است هر دو سوی ماجرا می بایست خویشتن داری نموده و حقوق یکدیگر را مراعات نمایند، از خشونت و افراط گری و تندروی های بی حاصل اجتناب کنند، معترضین باید هر چه بیشتر سعی کنند خشونت به حداقل رسد، پلیس هم باید حق اعتراض مردم را به رسمیت بشناسد.
🔹در این فضای خشونت، آنچه که مورد اعتراض بود گم خواهد شد، یعنی عدالت غایب خواهد شد، عقلانیت از متن اعتراض ها دور خواهد شد، هیجان و عاطفه و نفرت جایگزین خواهد شد و به تدریج اعتراض و حق خواهی و آزادی و برابری و عدالت هم فراموش خواهد شد.
🔹اعتراضی که خشونت در آن نباشد به راحتی قدرت خشن را خلع سلاح می کند، می بایست راه خلع سلاح قدرت و خشونت را و ریشه های تبعیض و نابرابری را با آرامش و اعتراض مدنی جستجو کرد.
🔹با خشونت نمی توان خشونت را از بین برد، خون با خون شستن محال است، با خشونت؛ اعتراض حق طلبانه مردم به انحراف کشانده می شود، حتی اگر به این نتیجه رسیده باشیم که عامدانه؛ عده ای تلاش دارند تا با خشونت بی مهار انحراف ایجاد کنند، سعی کنیم جلوی خشونت ها را بگیریم و مدنیت را حاکم کنیم.
علیرضا کفایی
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
🔹در میان اعتراضات مردمی چند روز اخیر، حوادثی رخ داده که قابل توجیه نیست، خشونت حیرت آوری در جریان است، در این کشاکش خشم که با نفرت همراه شده گاهی مشاهده می شود در هر دوسوی ماجرا یعنی هم پلیس ولباس شخصی ها و آنان که خود را به بسیج منتسب می کنند و هم مردم معترض؛ عده ای هستند که عقده گشایی می کنند.
🔹اگر معترض به حجاب اجباری هستیم، دلیلی ندارد خانمی را که چادر را بعنوان حجاب انتخاب کرده است مورد اهانت قرار دهیم، او هم انتخاب خود را در چنین پوششی کرده است، دلیلی وجود ندارد که پلیسی را به آتش بکشند، آمبولانس را آتش بزنند، نرده های خیابان را از جا کنده و ..... این اعمال و رفتار بطور مشخص و دقیق نقض غرض است، آن ادعای آزادی و اختیار داشتن را زیر سوال می برد.
🔹وقتی از برابری و آزادی سخن گفته می شود، باید اندیشید به برابر بودن همه انسان ها و باید دانست که هر جنایتی، جنایت است و نمی شود، بسوی کشتن دیگران رفت و در همان حال نسبت به کشته شدن فرد دیگری معترض بود.
🔹در مقابل خشونتهاو اشتباهات صورت گرفته از سوی جریان حکومتی و گشت ارشاد، معلوم است که بالاخره جامعه واکنش نشان می دهد و می ایستد ، اما ظاهراً وضعیت دچار دگرگونی خاصی شده و این ایستادگی قابل ستایش در برخی موارد بسوی عقده گشایی رفته است و فضای اعتراضی به حق مردم از مسیر اصلی منحرف و بسوی خشونت می رود، برخی از معترضین بر اساس سابقه همان جریان خاص، معتقدند که کار خودشان است تا مستمسکی بیابند برای سرکوب و دور از ذهن هم نیست، حاکمیت و نیروهای پلیس هم به نفوذی ها و براندازان نسبت می دهند، در هر حال در این آشفتگی و نفرتی که پدید آمده است هر دو سوی ماجرا می بایست خویشتن داری نموده و حقوق یکدیگر را مراعات نمایند، از خشونت و افراط گری و تندروی های بی حاصل اجتناب کنند، معترضین باید هر چه بیشتر سعی کنند خشونت به حداقل رسد، پلیس هم باید حق اعتراض مردم را به رسمیت بشناسد.
🔹در این فضای خشونت، آنچه که مورد اعتراض بود گم خواهد شد، یعنی عدالت غایب خواهد شد، عقلانیت از متن اعتراض ها دور خواهد شد، هیجان و عاطفه و نفرت جایگزین خواهد شد و به تدریج اعتراض و حق خواهی و آزادی و برابری و عدالت هم فراموش خواهد شد.
🔹اعتراضی که خشونت در آن نباشد به راحتی قدرت خشن را خلع سلاح می کند، می بایست راه خلع سلاح قدرت و خشونت را و ریشه های تبعیض و نابرابری را با آرامش و اعتراض مدنی جستجو کرد.
🔹با خشونت نمی توان خشونت را از بین برد، خون با خون شستن محال است، با خشونت؛ اعتراض حق طلبانه مردم به انحراف کشانده می شود، حتی اگر به این نتیجه رسیده باشیم که عامدانه؛ عده ای تلاش دارند تا با خشونت بی مهار انحراف ایجاد کنند، سعی کنیم جلوی خشونت ها را بگیریم و مدنیت را حاکم کنیم.
علیرضا کفایی
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
Telegram
حسن مجیدیان
یادداشت ها و انتخاب های حسن مجیدیان
ارتباط از طریق :
@hamim1361
ارتباط از طریق :
@hamim1361
❤5
⭕️ انقلاب با نسل بیهویت؟
✍️ مهدی پناهی، روزنامه نگار:
🔹طبق تجربههای قبلی فوران احساسات در قالب اغتشاش به خاطر مهسا امینی فروکش خواهد کرد اما باید نگران نسلی بود که بیهویتاند و به صورت تودهای کف خیابان میآیند.
🔹همانهایی که معترض گشت ارشادند اما همزمان به دختر معترض همردیف خود تعرض میکنند یا چشمچرانی میکنند
🔹باید نگران همان نسلی بود که زود و بیدلیل ازدواج میکند و زود و بیدلیل هم طلاق میگیرد.
🔹نه کنکور شرکت میکند و درس میخواند و نه کار میکند و پول مستمر درمیآورد. مدام یا کف خیابانها هستند یا فضای مجازی یا درحالی گیم زدن
🔹نه میداند چه میخواهد و نه میداند چه نمیخواهد
🔹حالا برخی با تکیه بر چنین نسل بیهویتی دم از انقلاب میزنند و خوش خیالانه با انقلاب ۵۷ مقایسه میکنند که از سال ۴۲ شروع شد. یعنی آنها هم توقع یک حرکت انقلابی مستمر ۱۵ ساله دارند در حالی که ۴۲ سال سابقه براندازی دارند
🔹اما خواسته انقلاب ۵۷ مشخص بود و برخلاف اندک مدعیان منصف تر امروز که خواهان یک حکومت سکولار هستند، انقلابیون و مردم خواهان حکومت اسلامی بودند.
🔹یک سند را صرفا اشاره میکنم؛ دیوار نوشتههای سال ۵۷ در شهر تهران
🔹محسنیان راد در کتاب"در حسرت فهم درست" نتایج تحلیل محتوا شعارهای روی دیوارها در سال ۵۷ را منتشر کرده است. طبق یافتههای این استاد علوم ارتباطات ۸۷ درصد از دیوار نوشتههای تهران در تایید اسلام و حکومت اسلامی بود که بیشترین فراوانی پس از شعار علیه شاه و له امام خمینی را داشت./ صفحه توییتری مهدی پناهی
@Rasad_tahlil
✍️ مهدی پناهی، روزنامه نگار:
🔹طبق تجربههای قبلی فوران احساسات در قالب اغتشاش به خاطر مهسا امینی فروکش خواهد کرد اما باید نگران نسلی بود که بیهویتاند و به صورت تودهای کف خیابان میآیند.
🔹همانهایی که معترض گشت ارشادند اما همزمان به دختر معترض همردیف خود تعرض میکنند یا چشمچرانی میکنند
🔹باید نگران همان نسلی بود که زود و بیدلیل ازدواج میکند و زود و بیدلیل هم طلاق میگیرد.
🔹نه کنکور شرکت میکند و درس میخواند و نه کار میکند و پول مستمر درمیآورد. مدام یا کف خیابانها هستند یا فضای مجازی یا درحالی گیم زدن
🔹نه میداند چه میخواهد و نه میداند چه نمیخواهد
🔹حالا برخی با تکیه بر چنین نسل بیهویتی دم از انقلاب میزنند و خوش خیالانه با انقلاب ۵۷ مقایسه میکنند که از سال ۴۲ شروع شد. یعنی آنها هم توقع یک حرکت انقلابی مستمر ۱۵ ساله دارند در حالی که ۴۲ سال سابقه براندازی دارند
🔹اما خواسته انقلاب ۵۷ مشخص بود و برخلاف اندک مدعیان منصف تر امروز که خواهان یک حکومت سکولار هستند، انقلابیون و مردم خواهان حکومت اسلامی بودند.
🔹یک سند را صرفا اشاره میکنم؛ دیوار نوشتههای سال ۵۷ در شهر تهران
🔹محسنیان راد در کتاب"در حسرت فهم درست" نتایج تحلیل محتوا شعارهای روی دیوارها در سال ۵۷ را منتشر کرده است. طبق یافتههای این استاد علوم ارتباطات ۸۷ درصد از دیوار نوشتههای تهران در تایید اسلام و حکومت اسلامی بود که بیشترین فراوانی پس از شعار علیه شاه و له امام خمینی را داشت./ صفحه توییتری مهدی پناهی
@Rasad_tahlil
👍1
🔵درباره دهه هشتادیها
🔻من از ٨٧ تدریس میکنم. در مدارس طبقه متوسط تهران. آن موقع، دانش آموزانم، متولد ١٣٧٠ بودند. تابستان امسال به متولدین ٨٩ که الان پایه هفتم هستند درس دادم. ٢٠ سال را دیدم. نسل ٧٠ و ٨٠. مشاهداتم را از این نسل میگویم. لزوما درست نیست، صرفا مشاهده من است:
🔻مهمترین ویژگی این نسل "بی تفاوتی" است. حتی شجاعتش هم ناشی از بیتفاوتی است نه نترس بودن به معنایی که ما میفهمیم. ناشی از "به حساب نیاوردن" است. زیست آزادانه جنسیاش هم لزوما در منطق "آزادی جنسی" نمیگنجد. ناشی از همان بیتفاوتی است.
🔻ویژگیهای دیگر این نسل به نظر من این پنج مورد است:
١-کتاب نخوانده ولی اهل فیلم و سینما است. (روایت را بلد است)
٢-مطالعه تئوریک ندارد ولی زبان بلد است.
٣-در یک شبکه ارتباطی قوی و مستمر با همسالانش زیست میکند که حتی از سوی اکثر ما و حاکمیت مشاهده هم نمیشود چه رسد به نظارت.
به خاطر همین هم وقتی مشاهده پذیر میشود، حاکمیت را متعجب میکند (مورد تجمع کوروش یا تجمع اسکیت سواران در شیراز) یا وقتی حرف میزند و مینویسد، زبانش را نمیفهمیم.
این شبکه ارتباطی در اینترنت به طور مشخص مبتنی بر سه شبکه اجتماعی یوتیوب، تیک تاک و توییچ (و سایر استریمهای گیم است)
در فضای واقعی هم چون پلتفرم مشترک روزمره دارد (مدرسه و سالهای ابتدای دانشگاه)، همیشه در ارتباط با همسالان است.
۴-احساساتی است که البته کاملا مطابق سن است و در سایر نسلها هم مشاهده میشود.
۵- نظام ارزشی همگون ندارد. مثلا پسرهایشان در مورد حجاب پارتنرهایشان تقیدی ندارند ولی به شدت غیرتی هستند. یا آن معیارهایی که برای نسل من دهه شصتی به عنوان نماد مردانگی، وجود داشت برایشان بازتولید شده است.
🔻تقریبا همه اینها خاصیت تربیت این نسل با شبکههای اجتماعی و موبایل است. خاصیت توییتر و اینستاگرام و تیکتاک، لحظهای بودن است. الگوریتم مبتنی بر مومنت است. آدمی که در لحظه است، در عمق، غور نمیکند و بیتفاوت میگذرد. غواصی نمیکند. مثل یک قایق فقط عبور میکند.
🔻و یک چیز دیگر. برای این نسل بی تفاوت، تقدس ساختن یک امر محال است. حتی پدر و مادر و معلم هم برایش مقدس نیست چه رسد به بقیه چیزها. این نسل حتی "سلام فرمانده" را ریمیکس میکند و در پارتیاش میخواند و با آن میرقصد. من برای خودم اسمشان را گذاشتم "نسل کوروش" یا "نسل مال (نام این روزهای پاساژ)". نسلی به غایت سکولار حتی در دیندارترینهایشان. نسلی که هر نظامی در ایران باشد، باید تقریبا از سال ١۴٠۴، با آنها در عرصه عمومی دست و پنجه نرم کند و به عنوان یک نیمچه معلم میگویم! عجب کار سختی!
✍ مصطفی آرانی
twitter.com/mstfarani/status/1580165957972262914
🔻🔻
این یادداشت بسیار قابل تامل و از نظر من که بخشی از مواجهه ام با این نسل است تا حد زیادی بخصوص در مورد دهه هشتادی ها در کلان شهرها درست است! چند وقت پیش در جلسه ای در تحلیل این نسل گفتم: بی تفاوتی و به اصطلاح عامیانه بی رگ بودن ویژگی عجیب این نسل است! این ها نه به ما کار دارند و نه مقابل ما، در اغتشاشات اخیر هم نه مساله شان مسیح علینژاد بود نه جبهه انقلاب، آمده بودند وسط تا از فرصت استفاده کند برای تخلیه هیجان، تجربه واقعی از بازی های آنلاین، سر خوش بودن و...، حتی مشکلات اقتصادی که برای دهه هفتادی های معترض در اغتشاشات طرح بود برای این ها زیاد اولویت نبود نسلی که به سرعت در حال تهی شدن از معنی و عمق هستند، نسلی که آرمان شان بی آرمانی است! و این کار را بسیار بسیار سخت میکند.
✍ #محمدامین_رضایی
eitaa.com/joinchat-3252879362C12bea3a2ca
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
🔻من از ٨٧ تدریس میکنم. در مدارس طبقه متوسط تهران. آن موقع، دانش آموزانم، متولد ١٣٧٠ بودند. تابستان امسال به متولدین ٨٩ که الان پایه هفتم هستند درس دادم. ٢٠ سال را دیدم. نسل ٧٠ و ٨٠. مشاهداتم را از این نسل میگویم. لزوما درست نیست، صرفا مشاهده من است:
🔻مهمترین ویژگی این نسل "بی تفاوتی" است. حتی شجاعتش هم ناشی از بیتفاوتی است نه نترس بودن به معنایی که ما میفهمیم. ناشی از "به حساب نیاوردن" است. زیست آزادانه جنسیاش هم لزوما در منطق "آزادی جنسی" نمیگنجد. ناشی از همان بیتفاوتی است.
🔻ویژگیهای دیگر این نسل به نظر من این پنج مورد است:
١-کتاب نخوانده ولی اهل فیلم و سینما است. (روایت را بلد است)
٢-مطالعه تئوریک ندارد ولی زبان بلد است.
٣-در یک شبکه ارتباطی قوی و مستمر با همسالانش زیست میکند که حتی از سوی اکثر ما و حاکمیت مشاهده هم نمیشود چه رسد به نظارت.
به خاطر همین هم وقتی مشاهده پذیر میشود، حاکمیت را متعجب میکند (مورد تجمع کوروش یا تجمع اسکیت سواران در شیراز) یا وقتی حرف میزند و مینویسد، زبانش را نمیفهمیم.
این شبکه ارتباطی در اینترنت به طور مشخص مبتنی بر سه شبکه اجتماعی یوتیوب، تیک تاک و توییچ (و سایر استریمهای گیم است)
در فضای واقعی هم چون پلتفرم مشترک روزمره دارد (مدرسه و سالهای ابتدای دانشگاه)، همیشه در ارتباط با همسالان است.
۴-احساساتی است که البته کاملا مطابق سن است و در سایر نسلها هم مشاهده میشود.
۵- نظام ارزشی همگون ندارد. مثلا پسرهایشان در مورد حجاب پارتنرهایشان تقیدی ندارند ولی به شدت غیرتی هستند. یا آن معیارهایی که برای نسل من دهه شصتی به عنوان نماد مردانگی، وجود داشت برایشان بازتولید شده است.
🔻تقریبا همه اینها خاصیت تربیت این نسل با شبکههای اجتماعی و موبایل است. خاصیت توییتر و اینستاگرام و تیکتاک، لحظهای بودن است. الگوریتم مبتنی بر مومنت است. آدمی که در لحظه است، در عمق، غور نمیکند و بیتفاوت میگذرد. غواصی نمیکند. مثل یک قایق فقط عبور میکند.
🔻و یک چیز دیگر. برای این نسل بی تفاوت، تقدس ساختن یک امر محال است. حتی پدر و مادر و معلم هم برایش مقدس نیست چه رسد به بقیه چیزها. این نسل حتی "سلام فرمانده" را ریمیکس میکند و در پارتیاش میخواند و با آن میرقصد. من برای خودم اسمشان را گذاشتم "نسل کوروش" یا "نسل مال (نام این روزهای پاساژ)". نسلی به غایت سکولار حتی در دیندارترینهایشان. نسلی که هر نظامی در ایران باشد، باید تقریبا از سال ١۴٠۴، با آنها در عرصه عمومی دست و پنجه نرم کند و به عنوان یک نیمچه معلم میگویم! عجب کار سختی!
✍ مصطفی آرانی
twitter.com/mstfarani/status/1580165957972262914
🔻🔻
این یادداشت بسیار قابل تامل و از نظر من که بخشی از مواجهه ام با این نسل است تا حد زیادی بخصوص در مورد دهه هشتادی ها در کلان شهرها درست است! چند وقت پیش در جلسه ای در تحلیل این نسل گفتم: بی تفاوتی و به اصطلاح عامیانه بی رگ بودن ویژگی عجیب این نسل است! این ها نه به ما کار دارند و نه مقابل ما، در اغتشاشات اخیر هم نه مساله شان مسیح علینژاد بود نه جبهه انقلاب، آمده بودند وسط تا از فرصت استفاده کند برای تخلیه هیجان، تجربه واقعی از بازی های آنلاین، سر خوش بودن و...، حتی مشکلات اقتصادی که برای دهه هفتادی های معترض در اغتشاشات طرح بود برای این ها زیاد اولویت نبود نسلی که به سرعت در حال تهی شدن از معنی و عمق هستند، نسلی که آرمان شان بی آرمانی است! و این کار را بسیار بسیار سخت میکند.
✍ #محمدامین_رضایی
eitaa.com/joinchat-3252879362C12bea3a2ca
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
X (formerly Twitter)
Mostafa Arani | مصطفا آرانی (@momasjedi) on X
رشتو/ درباره دهه هشتادیها
من از 87 تدریس میکنم. در مدارس طبقه متوسط تهران. آن موقع، دانش آموزانم، متولد 1370 بودند. تابستان امسال به متولدین 89 که الان پایه هفتم هستند درس دادم. 20 سال را دیدم. نسل 70 و 80. مشاهداتم را از این نسل میگویم. لزوما درست نیست،…
من از 87 تدریس میکنم. در مدارس طبقه متوسط تهران. آن موقع، دانش آموزانم، متولد 1370 بودند. تابستان امسال به متولدین 89 که الان پایه هفتم هستند درس دادم. 20 سال را دیدم. نسل 70 و 80. مشاهداتم را از این نسل میگویم. لزوما درست نیست،…
👍7👎2
https://vatanemrooz.ir/newspaper/page/3602/8/255081/0
یادداشت من برای کتاب "آقاصادق" در روزنامه ی وطن امروز 👆
یادداشت من برای کتاب "آقاصادق" در روزنامه ی وطن امروز 👆
🔷 آقای نخست وزیر
♦️ حسن کمالیان
🔻یکی از فعالیت هایی که برای من در واحد سمعی بصری حزب و تبلیغات سپاه مشترک بود، تهیه عکس از سفر مسئولان به مشهد بود. رجایی در دوران نخست وزیری به مشهد سفر کرد. از لحظه ای که شهید رجایی وارد فرودگاه مشهد شد همراهش بودم. با توجه به وضعیت جسمانی ام لنگان لنگان راه می رفتم و در همین حال سعی می کردم با شور و حرارت عکس هایم را از آقای نخست وزیر بگیرم.
🔻رجایی وقتی وضعیت مرا دید خنده ای روی لب هایش نشست. بعدها متوجه شدم او به یکی از پاسدارها گفته بود: به این بنده خدا بگید این قدر خودش رو اذیت نکنه.
🔻برخلاف دیگر شخصیت ها، رجایی سوار ماشین ویژه ای که برایش آماده کرده بودند نشد و هرچه به او اصرار کردند قبول نکرد. رجایی و بعضی از همراهانش، مسیر فرودگاه تا سطح شهر را سوار اتوبوس شرکت واحد شدند و رفتند. من هم با محافظ شهید رجایی، سید رضا شکری، از اعضای روابط عمومی سپاه و بعضی اعضای دولت، سوار اتوبوس شدم.
🔻بعضی از مردم متوجه حضور نخست وزیر در اتوبوس شده بودند و از او استقبال کردند. آنچه برای من جالب بود، برخورد رجایی با مردم از داخل اتوبوس بود. او در پارکابـی جلوی اتوبوس ایستاده بود و با الفاظ نوکرم، چاکرم، مخلصم جواب استقبال مردم را می داد. از رجایی خواستم به پارکابی عقب اتوبوس برود تا راه برای حرکت اتوبوس باز شود.
🔻رجایی بعد از نماز ظهر در حرم سخنرانی داشت و بسیار به مسئله حمایت از اقشار مستضعف جامعه در سخنرانی اش تأکید کرد. معمولاً هر کدام از مسئولان که به مشهد می آمدند، مهمان آستان قدس بودند. بعد از سخنرانی، رجایی و مسئولان دیگر برای صرف ناهار به دارالضیافه حرم رفتند و من هم با آنها همراه شدم. آن روز جمعیتی که حاضر شده بودند، بیشتر از زمان های دیگر بودند.
🔻سفره ای عریض و طویل در دارالضیافه انداخته بودند و نوع غذایش نسـب به غذاهای سایر پذیرایی ها شکیل تر و متنوع تر بود. من طوری نشستم که مقابلم آقای رجایی بود. آقای طبسی و آقای غفوری فرد، استاندار وقت خراسان هم دو طرف آقای رجایی نشستند. شهید رجایی کمی نان برداشت و خورد.
🔻آقای طبسی گفت: آقای رجایی چرا غذا میل نمی کنید؟ تولیت آستان قدس رو کرد به آقای چراغچی که مستخدم آنجا بود و گفت: برای آقای نخست وزیر غذا بکش.
🔻آقای غفوری فرد آمد غذا را بردارد که خودش بریزد، آقای رجایی ممانعت کرد. رجایی با لحن تندی گفت: من الان کلی راجع به قشر مستضعف و تهیدست جامعه حرف زدم، چطور پای این سفره بشینم؟!
🔻بعد از جایش بلند شد و سفره را ترک کرد. آقای طبسی هم دستور داد که سفره را جمع کنند و این جلسه به هم خورد.
📚 آقای کاف میم، خاطرات شفاهی حسن کمالیان، تحقیق و تدوین: رضا پاکسیما، ص ۶۷ – ۶۸
♦️سفارش آنلاین با تخفیف20درصد و ارسال رایگان:
raheyarpub.ir
instagram.com/raheyarpub.ir
✅ @Raheyarpub
♦️ حسن کمالیان
🔻یکی از فعالیت هایی که برای من در واحد سمعی بصری حزب و تبلیغات سپاه مشترک بود، تهیه عکس از سفر مسئولان به مشهد بود. رجایی در دوران نخست وزیری به مشهد سفر کرد. از لحظه ای که شهید رجایی وارد فرودگاه مشهد شد همراهش بودم. با توجه به وضعیت جسمانی ام لنگان لنگان راه می رفتم و در همین حال سعی می کردم با شور و حرارت عکس هایم را از آقای نخست وزیر بگیرم.
🔻رجایی وقتی وضعیت مرا دید خنده ای روی لب هایش نشست. بعدها متوجه شدم او به یکی از پاسدارها گفته بود: به این بنده خدا بگید این قدر خودش رو اذیت نکنه.
🔻برخلاف دیگر شخصیت ها، رجایی سوار ماشین ویژه ای که برایش آماده کرده بودند نشد و هرچه به او اصرار کردند قبول نکرد. رجایی و بعضی از همراهانش، مسیر فرودگاه تا سطح شهر را سوار اتوبوس شرکت واحد شدند و رفتند. من هم با محافظ شهید رجایی، سید رضا شکری، از اعضای روابط عمومی سپاه و بعضی اعضای دولت، سوار اتوبوس شدم.
🔻بعضی از مردم متوجه حضور نخست وزیر در اتوبوس شده بودند و از او استقبال کردند. آنچه برای من جالب بود، برخورد رجایی با مردم از داخل اتوبوس بود. او در پارکابـی جلوی اتوبوس ایستاده بود و با الفاظ نوکرم، چاکرم، مخلصم جواب استقبال مردم را می داد. از رجایی خواستم به پارکابی عقب اتوبوس برود تا راه برای حرکت اتوبوس باز شود.
🔻رجایی بعد از نماز ظهر در حرم سخنرانی داشت و بسیار به مسئله حمایت از اقشار مستضعف جامعه در سخنرانی اش تأکید کرد. معمولاً هر کدام از مسئولان که به مشهد می آمدند، مهمان آستان قدس بودند. بعد از سخنرانی، رجایی و مسئولان دیگر برای صرف ناهار به دارالضیافه حرم رفتند و من هم با آنها همراه شدم. آن روز جمعیتی که حاضر شده بودند، بیشتر از زمان های دیگر بودند.
🔻سفره ای عریض و طویل در دارالضیافه انداخته بودند و نوع غذایش نسـب به غذاهای سایر پذیرایی ها شکیل تر و متنوع تر بود. من طوری نشستم که مقابلم آقای رجایی بود. آقای طبسی و آقای غفوری فرد، استاندار وقت خراسان هم دو طرف آقای رجایی نشستند. شهید رجایی کمی نان برداشت و خورد.
🔻آقای طبسی گفت: آقای رجایی چرا غذا میل نمی کنید؟ تولیت آستان قدس رو کرد به آقای چراغچی که مستخدم آنجا بود و گفت: برای آقای نخست وزیر غذا بکش.
🔻آقای غفوری فرد آمد غذا را بردارد که خودش بریزد، آقای رجایی ممانعت کرد. رجایی با لحن تندی گفت: من الان کلی راجع به قشر مستضعف و تهیدست جامعه حرف زدم، چطور پای این سفره بشینم؟!
🔻بعد از جایش بلند شد و سفره را ترک کرد. آقای طبسی هم دستور داد که سفره را جمع کنند و این جلسه به هم خورد.
📚 آقای کاف میم، خاطرات شفاهی حسن کمالیان، تحقیق و تدوین: رضا پاکسیما، ص ۶۷ – ۶۸
♦️سفارش آنلاین با تخفیف20درصد و ارسال رایگان:
raheyarpub.ir
instagram.com/raheyarpub.ir
✅ @Raheyarpub
🔴در مدح و مذمت امیدواری!
🔹 نااُمیدی و امید کاذب هر دو مانع اصلاح و عامل سکون است بعضی اولی را می بینند و دومی را نه! سالهاست رسانه های بیگانه یک جنگ تمام عیار را علیه ایران آغاز کردند. هدف ایجاد روایت انحرافی از صحنه و ایجاد نامیدی مطلق است. البته بخشی از تولید ناامیدی که خوراک رسانه های بیگانه هم میشود حاصل نبود عدالت و ناکارآمدی ساختاری است. در سمت دیگر ماجرا دیگر ما شاهد افراد و جمع هایی هستیم که چشم بر روی واقعیت ها و کم کاری ها بسته، دستگاه تولید توجیه راه انداختند و اگر کسی قدمی در جهت آسیب شناسی و اصلاح بردارد او را متهم و تضعیف می کنند! ما شاهد یک افراط و تفریط در صحنه هستیم. یک سیاه نمایی مطلق و ندیدن دستاوردها و یک خوشبینی عجیبِ کاذب و ندیدن واقعیت ها، هر دو رویکرد برای جامعه ما موجب ضرر و آفات جدی است. راه درست از میانه این دو مسیر انحرافی میگذارد. برای رسیدن به اعتدال با از هر دو رویکرد عبور کرد.
🔸برای رسیدن به یک دید واقعی و نگاه معتدل یادداشت ابتذال خوشبینی ( متن b2n.ir/q41193، نسخه صوتی b2n.ir/q43757 ) بخشی از کتاب «امیدواری بدون خوشبینی» نوشتهٔ تری ایگلتون را برای آنها به خوشبینی و امیدواری کاذب دچار شدند پیشنهاد میکنم تا متوجه بشوند بر خلاف آنچه فکر میکنند این رویکرد چگونه مانع حرکت و اصلاح اجتماعی میشود در سمت مقابل در حوزه امیدواری کتب و سخنرانی های متعدد از اساتید موجود است من سخنرانی مهارت امیدبانی eitaa.com/m_ghanbarian/3033 در نسبت امیدوار بودن و حفظ امید در رنج ها و تلاطم های زندگی فردی و اجتماعی از حاج آقای قنبریان را پیشنهاد میکنم. همه به ویژه جوان ها این روزها برای خود، برای ایران و برای آرمان ها نیاز داریم به یک امید واقعی که از دل چنین مطالبی میگذرد. این مطالب را بخوانیم و آن را زندگی کنیم.
✍ #محمدامین_رضایی
eitaa.com/joinchat-3252879362C12bea3a2ca
🔹 نااُمیدی و امید کاذب هر دو مانع اصلاح و عامل سکون است بعضی اولی را می بینند و دومی را نه! سالهاست رسانه های بیگانه یک جنگ تمام عیار را علیه ایران آغاز کردند. هدف ایجاد روایت انحرافی از صحنه و ایجاد نامیدی مطلق است. البته بخشی از تولید ناامیدی که خوراک رسانه های بیگانه هم میشود حاصل نبود عدالت و ناکارآمدی ساختاری است. در سمت دیگر ماجرا دیگر ما شاهد افراد و جمع هایی هستیم که چشم بر روی واقعیت ها و کم کاری ها بسته، دستگاه تولید توجیه راه انداختند و اگر کسی قدمی در جهت آسیب شناسی و اصلاح بردارد او را متهم و تضعیف می کنند! ما شاهد یک افراط و تفریط در صحنه هستیم. یک سیاه نمایی مطلق و ندیدن دستاوردها و یک خوشبینی عجیبِ کاذب و ندیدن واقعیت ها، هر دو رویکرد برای جامعه ما موجب ضرر و آفات جدی است. راه درست از میانه این دو مسیر انحرافی میگذارد. برای رسیدن به اعتدال با از هر دو رویکرد عبور کرد.
🔸برای رسیدن به یک دید واقعی و نگاه معتدل یادداشت ابتذال خوشبینی ( متن b2n.ir/q41193، نسخه صوتی b2n.ir/q43757 ) بخشی از کتاب «امیدواری بدون خوشبینی» نوشتهٔ تری ایگلتون را برای آنها به خوشبینی و امیدواری کاذب دچار شدند پیشنهاد میکنم تا متوجه بشوند بر خلاف آنچه فکر میکنند این رویکرد چگونه مانع حرکت و اصلاح اجتماعی میشود در سمت مقابل در حوزه امیدواری کتب و سخنرانی های متعدد از اساتید موجود است من سخنرانی مهارت امیدبانی eitaa.com/m_ghanbarian/3033 در نسبت امیدوار بودن و حفظ امید در رنج ها و تلاطم های زندگی فردی و اجتماعی از حاج آقای قنبریان را پیشنهاد میکنم. همه به ویژه جوان ها این روزها برای خود، برای ایران و برای آرمان ها نیاز داریم به یک امید واقعی که از دل چنین مطالبی میگذرد. این مطالب را بخوانیم و آن را زندگی کنیم.
✍ #محمدامین_رضایی
eitaa.com/joinchat-3252879362C12bea3a2ca
کوتاه کننده لینک | B2n.ir
با کوتاه کننده لینک میتوانید به رایگان، لینکهای طولانی را به لینکهای کوتاه، دلخواه و مستقیم تبدیل کنید تا به راحتی و بهترین شکل به اشتراک بگذارید.
👎1
🍂
جهاد تبیین یا تمسخر؟!
حق: به گمانم سقوط طیارهی اوکراینی این ظرفیت را داشت که مردم را شاکیتر از همیشه به کف خیابان بکشاند ولی اظهارات سنجیدهی آقای حاجیزاده مانع اعتراضی شد که به سهولت میتوانست به اغتشاش کشیده شود. ایشان نه تنها از مردم عذرخواهی کرد بلکه گفت گردنی دارد باریکتر از مو. آری! در مواجهه با مردم آنقدری که گردن باریکتر از مو جواب میدهد، گردنکلفتی جواب نمیدهد. معالاسف سخنان بعضی از این نمایندههای ولیفقیه در سپاه و ارتش و ژاندارمری و کمیته و کجا و کجا جوری است که انگار حضرات اصرار دارند برای حضرت آقا دشمن بتراشند. ظاهر حرفهایشان خط و نشان کشیدن برای اغتشاش و اغتشاشگران است ولی اینقدر زمخت و گلدرشت که گاه حتی صدای حزباللهیها هم درمیآید. بماند که وقتی اغلب بازداشتیها از دههی هشتادیها هستند، خط و نشان را باید کمتر کشید و بیشتر به #جهاد_تبیین فکر کرد. بگذارید پرده بردارم از یک واقعیت تلخ: ما بیش از آنکه مشغول جهاد تبیین باشیم، مشغول جهاد تمسخریم؛ تمسخر نسل معصوم و بیگناهی که عوض #بهشتی و #مطهری بلکه #جلال و #شریعتی خورده به تور ما. مایی که مدل موی این نسل را مسخره میکنیم، لباسشان را مسخره میکنیم، تفریحشان را مسخره میکنیم، اعتراضشان را مسخره میکنیم و حتی اغتشاششان را هم مسخره میکنیم: «انقلاب همان بود که ما با روحالله خمینی کردیم، نه همین که شما میخواهید با علی کریمی بکنید!» وااسفا که از ما برای این نسل #چمران درنیامد؛ کیهان درآمد. روزنامهای که استادیوم رفتن این نسل را هم به تمسخر گذراند. عکسشان را منتشر کرد و زیرش نوشت: «قربانیان آزادی». ما برای اینکه علمالهدیها و نقدیها و پناهیانها و عباسیها و شریعتمداریها و الباقی نمایندهها برایمان حرف درنیاورند و نیمهی پنهانمان را رو نکنند، هرگز باب دوستی را با این نسل باز نکردیم. ما جوری کافه رفتن با این نسل را تحریم کردیم که گویی قرار است با شمر به جهنم برویم. گاه دغدغهشان را شکم خواندیم و گاه زیر شکم و یادمان رفت که خمینی گور پدر سرزنش شرزنشگران، حتی از کنج کافهها هم برای خود یار میگرفت. آن روز که امام دل آوینی را برد، سیدمرتضی شهره نبود به «روایت فتح» بلکه مشهور بود به کامران. کامرانی که عوض ریش، دوستدختر داشت. جهاد تبیین به لفاظی جلوی دوربین صدا و سیما نیست؛ بیخود خودمان را برای خامنهای لوس نکنیم. جهاد تبیین به این است که دوستی با نسل نو خط قرمزمان نباشد. ما هر وقت توانستیم از اعماق کافهها برای ولیفقیه یار جمع کنیم، تازه شدهایم حزباللهی.
#حسین_قدیانی
▫️سایت حقدیلی haghdaily.ir
@ghete26
https://www.instagram.com/p/CjGxF2voZS8/?igshid=NzNkNDdiOGI=
جهاد تبیین یا تمسخر؟!
حق: به گمانم سقوط طیارهی اوکراینی این ظرفیت را داشت که مردم را شاکیتر از همیشه به کف خیابان بکشاند ولی اظهارات سنجیدهی آقای حاجیزاده مانع اعتراضی شد که به سهولت میتوانست به اغتشاش کشیده شود. ایشان نه تنها از مردم عذرخواهی کرد بلکه گفت گردنی دارد باریکتر از مو. آری! در مواجهه با مردم آنقدری که گردن باریکتر از مو جواب میدهد، گردنکلفتی جواب نمیدهد. معالاسف سخنان بعضی از این نمایندههای ولیفقیه در سپاه و ارتش و ژاندارمری و کمیته و کجا و کجا جوری است که انگار حضرات اصرار دارند برای حضرت آقا دشمن بتراشند. ظاهر حرفهایشان خط و نشان کشیدن برای اغتشاش و اغتشاشگران است ولی اینقدر زمخت و گلدرشت که گاه حتی صدای حزباللهیها هم درمیآید. بماند که وقتی اغلب بازداشتیها از دههی هشتادیها هستند، خط و نشان را باید کمتر کشید و بیشتر به #جهاد_تبیین فکر کرد. بگذارید پرده بردارم از یک واقعیت تلخ: ما بیش از آنکه مشغول جهاد تبیین باشیم، مشغول جهاد تمسخریم؛ تمسخر نسل معصوم و بیگناهی که عوض #بهشتی و #مطهری بلکه #جلال و #شریعتی خورده به تور ما. مایی که مدل موی این نسل را مسخره میکنیم، لباسشان را مسخره میکنیم، تفریحشان را مسخره میکنیم، اعتراضشان را مسخره میکنیم و حتی اغتشاششان را هم مسخره میکنیم: «انقلاب همان بود که ما با روحالله خمینی کردیم، نه همین که شما میخواهید با علی کریمی بکنید!» وااسفا که از ما برای این نسل #چمران درنیامد؛ کیهان درآمد. روزنامهای که استادیوم رفتن این نسل را هم به تمسخر گذراند. عکسشان را منتشر کرد و زیرش نوشت: «قربانیان آزادی». ما برای اینکه علمالهدیها و نقدیها و پناهیانها و عباسیها و شریعتمداریها و الباقی نمایندهها برایمان حرف درنیاورند و نیمهی پنهانمان را رو نکنند، هرگز باب دوستی را با این نسل باز نکردیم. ما جوری کافه رفتن با این نسل را تحریم کردیم که گویی قرار است با شمر به جهنم برویم. گاه دغدغهشان را شکم خواندیم و گاه زیر شکم و یادمان رفت که خمینی گور پدر سرزنش شرزنشگران، حتی از کنج کافهها هم برای خود یار میگرفت. آن روز که امام دل آوینی را برد، سیدمرتضی شهره نبود به «روایت فتح» بلکه مشهور بود به کامران. کامرانی که عوض ریش، دوستدختر داشت. جهاد تبیین به لفاظی جلوی دوربین صدا و سیما نیست؛ بیخود خودمان را برای خامنهای لوس نکنیم. جهاد تبیین به این است که دوستی با نسل نو خط قرمزمان نباشد. ما هر وقت توانستیم از اعماق کافهها برای ولیفقیه یار جمع کنیم، تازه شدهایم حزباللهی.
#حسین_قدیانی
▫️سایت حقدیلی haghdaily.ir
@ghete26
https://www.instagram.com/p/CjGxF2voZS8/?igshid=NzNkNDdiOGI=
Instagram
حسین قدیانی shared a post on Instagram: "🍂
جهاد تبیین یا تمسخر؟!
حق: به گمانم سقوط طیارهی اوکراینی این ظرفیت را داشت که مردم را شاکیتر از همیشه به کف خیابان بکشاند ولی اظهارات سنجیدهی آقای حاجیزاده مانع اعتراضی شد که به سهولت میتوانست به اغتشاش…
جهاد تبیین یا تمسخر؟!
حق: به گمانم سقوط طیارهی اوکراینی این ظرفیت را داشت که مردم را شاکیتر از همیشه به کف خیابان بکشاند ولی اظهارات سنجیدهی آقای حاجیزاده مانع اعتراضی شد که به سهولت میتوانست به اغتشاش…
❤5
Forwarded from .........
دین ندارید کمی انسان باشید, انسان نیستید کمی فکر کنید!!
محمد علی میرزایی
🔸🔸🔸🔸🔸
بگو احمقهای بیمخ! اگر این نظام آنقدر در خونریزی بیباک و بیملاحظه بود که از دلش میآمد که بهترین، نابترین، مظلومترین، بیآزارترین و هوادارترین آدمهای خودش را اینطور به دست خودش قربانی کند، چرا شما زبالههای گندیده و متعفن را نمیکشد؟ شما که مستحق هر نوع زدنی هستید. فتنه و تخریب و تباهی کار اصلی شماست و از مرگتان جز بیبیسی و اینترنشنال، کسی اندوه نمیخورد!
چرا نظام به سراغ خالصترین بندگان خدا، پاکترین شهروندان ایران، وفادارترین هواداران خودش برود و آنها را به گلوله ببندد و شما بیشرفها، اشرار و اوباش را بحال خود رها کند؟
کمی فکر کنید. چرا مردم ایران را اینقدر احمق فرض کردید؟ اگر نظامی با این دل و جرأت در آدم کشتن داشتیم چرا برود زوار اهل البیت را در عتبات عالیات بکشد و شما را رها بگذارد؟
کار خود نظام است، یک بازی کثیف و باورنکردنی است. کار خود نظام است نوعی فرار رو به جلو شماست.
اگر نظام ما آدمکش بود، برای خرد کردن موتور سیکلت اغتشاشگران که معمولا در کوچه پس کوچههای اطراف اماکن اغتشاش پارک میشود و باید خرد میشد، اینقدر بیانیه و توضیح نمیداد!!
اگر نظام دل و فطرت خونریز و روح خونآشامی داشت که مرتکب جنایت شاهچراغ شود، در این چهل روز که شما این همه افساد فی الارض کردید، صد نفر از شما را میکشت و بجرم نا امن سازی کشور، شورش امنیتی و ویران کردن آرامش ملت همه شما را از دم گلوله رد میکرد، چرا برود #آرتینهای فرشتهوش را بیپدر، بیمادر و بیبرادر کند؟ به قول امام حسین علیه السلام اگر دین ندارید اقلا کمی آزادهمرد و انسان باشید این زبالهبافیهایی که جز مشتی بیعقل کسی باور نمیکند را کنار بگذارید.
با جمهوری اسلامی سر جنگ دارید. اوکی! مردانه بجنگید و این کثیفکاریها و دروغگوییهای بچگانه و بیارزش را کنار بگذارید.
@mohamad_ali_mirzaaei
محمد علی میرزایی
🔸🔸🔸🔸🔸
بگو احمقهای بیمخ! اگر این نظام آنقدر در خونریزی بیباک و بیملاحظه بود که از دلش میآمد که بهترین، نابترین، مظلومترین، بیآزارترین و هوادارترین آدمهای خودش را اینطور به دست خودش قربانی کند، چرا شما زبالههای گندیده و متعفن را نمیکشد؟ شما که مستحق هر نوع زدنی هستید. فتنه و تخریب و تباهی کار اصلی شماست و از مرگتان جز بیبیسی و اینترنشنال، کسی اندوه نمیخورد!
چرا نظام به سراغ خالصترین بندگان خدا، پاکترین شهروندان ایران، وفادارترین هواداران خودش برود و آنها را به گلوله ببندد و شما بیشرفها، اشرار و اوباش را بحال خود رها کند؟
کمی فکر کنید. چرا مردم ایران را اینقدر احمق فرض کردید؟ اگر نظامی با این دل و جرأت در آدم کشتن داشتیم چرا برود زوار اهل البیت را در عتبات عالیات بکشد و شما را رها بگذارد؟
کار خود نظام است، یک بازی کثیف و باورنکردنی است. کار خود نظام است نوعی فرار رو به جلو شماست.
اگر نظام ما آدمکش بود، برای خرد کردن موتور سیکلت اغتشاشگران که معمولا در کوچه پس کوچههای اطراف اماکن اغتشاش پارک میشود و باید خرد میشد، اینقدر بیانیه و توضیح نمیداد!!
اگر نظام دل و فطرت خونریز و روح خونآشامی داشت که مرتکب جنایت شاهچراغ شود، در این چهل روز که شما این همه افساد فی الارض کردید، صد نفر از شما را میکشت و بجرم نا امن سازی کشور، شورش امنیتی و ویران کردن آرامش ملت همه شما را از دم گلوله رد میکرد، چرا برود #آرتینهای فرشتهوش را بیپدر، بیمادر و بیبرادر کند؟ به قول امام حسین علیه السلام اگر دین ندارید اقلا کمی آزادهمرد و انسان باشید این زبالهبافیهایی که جز مشتی بیعقل کسی باور نمیکند را کنار بگذارید.
با جمهوری اسلامی سر جنگ دارید. اوکی! مردانه بجنگید و این کثیفکاریها و دروغگوییهای بچگانه و بیارزش را کنار بگذارید.
@mohamad_ali_mirzaaei
👍8👎2😁1
Forwarded from مکتوبات
گلشیفته ابله است؟
خیر
مخاطب را احمق می داند؟
خیر
دارد شرف نداشته اش را برای اربابان عرب اش فاکتور می کند!
🔸عکس اصلی مربوط به دستگیری
سارق مسلح بانک در اصفهان سال ۹۴ است.
#گلشیفته_فراهانی
#طوفان_دروغ
@maktub_at
خیر
مخاطب را احمق می داند؟
خیر
دارد شرف نداشته اش را برای اربابان عرب اش فاکتور می کند!
🔸عکس اصلی مربوط به دستگیری
سارق مسلح بانک در اصفهان سال ۹۴ است.
#گلشیفته_فراهانی
#طوفان_دروغ
@maktub_at
👍5
Forwarded from مکتوبات
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹در تجمع بی وطنان خارج از کشور یک نفرشان میگوید "برای ناموس مون..."
🔹ناگهان با صدای داد و فریاد بقیه، حرفش قطع میشود. میگویند ناموس چیه؟
🔹برای این جماعت"بی ناموس" فحش نیست، توصیفی از یک حقیقت است و نبرد ما با اینها دقیقا نبرد با یک مشت بی ناموس است.
مریم غفاری
@maktub_at
🔹ناگهان با صدای داد و فریاد بقیه، حرفش قطع میشود. میگویند ناموس چیه؟
🔹برای این جماعت"بی ناموس" فحش نیست، توصیفی از یک حقیقت است و نبرد ما با اینها دقیقا نبرد با یک مشت بی ناموس است.
مریم غفاری
@maktub_at
⭕️تفاوت نه، تضاد نسلی داریم
👤 جبار رحمانی، عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم:
🔹آنچه ما در جامعه ایران شاهد هستیم این است که نه تفاوت نسلی بلکه یک تعارض نسلی در حال وقوع است. یعنی نسل قبلی نمی خواهد مختصات و ویژگیها و سبک زندگی نسل جدید را بپذیرد.
🔹صرف نظر از درستی یا نادرستی، در درجه نخست باید آن را پذیرفت و در خصوص آن گفتوگو کرد.
🔹جامعه میگوید اموری مانند سبک زندگی را به خود ما واگذار کنید و به جای آن اقتصاد پویا یا امنیت مطمئن و معیشت قابل پیشبینی ایجاد کنید. بنابراین مساله اصلی بحث سبک زندگی بوده و این نگاه بسیار جدی است.
🔹 ما باید سیستم را به نقطهای برسانیم که یک سیاست بازشناختی داشته باشد. سبکهای مختلف زندگی را مورد شناسایی قرار و آنها را مورد تعریف دوباره خود قرار دهد. از طرف دیگر میتواند زمینه گفتوگو را فراهم کند.
🔹 در واقع سیستم حکمرانی باید به این تکثرات مشروعیت دهد و با آن گفتوگو کند در غیر این صورت همواره با واکنشهای خشونتبار رو به رو خواهیم بود./ ایرنا
@rasad_tahlil
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
👤 جبار رحمانی، عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم:
🔹آنچه ما در جامعه ایران شاهد هستیم این است که نه تفاوت نسلی بلکه یک تعارض نسلی در حال وقوع است. یعنی نسل قبلی نمی خواهد مختصات و ویژگیها و سبک زندگی نسل جدید را بپذیرد.
🔹صرف نظر از درستی یا نادرستی، در درجه نخست باید آن را پذیرفت و در خصوص آن گفتوگو کرد.
🔹جامعه میگوید اموری مانند سبک زندگی را به خود ما واگذار کنید و به جای آن اقتصاد پویا یا امنیت مطمئن و معیشت قابل پیشبینی ایجاد کنید. بنابراین مساله اصلی بحث سبک زندگی بوده و این نگاه بسیار جدی است.
🔹 ما باید سیستم را به نقطهای برسانیم که یک سیاست بازشناختی داشته باشد. سبکهای مختلف زندگی را مورد شناسایی قرار و آنها را مورد تعریف دوباره خود قرار دهد. از طرف دیگر میتواند زمینه گفتوگو را فراهم کند.
🔹 در واقع سیستم حکمرانی باید به این تکثرات مشروعیت دهد و با آن گفتوگو کند در غیر این صورت همواره با واکنشهای خشونتبار رو به رو خواهیم بود./ ایرنا
@rasad_tahlil
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
Telegram
حسن مجیدیان
یادداشت ها و انتخاب های حسن مجیدیان
ارتباط از طریق :
@hamim1361
ارتباط از طریق :
@hamim1361
کتب ضالّه
دیدم یک نفر در این گروههایی که موافق اعتراضات هست نوشته: من مشاورم با وضعیت فعلی ایران و حال بد شما و... هرکس مشاوره بخواهد رایگان در خدمتم.
میخواستم بنویسم: اگر این افراد این شبکههایی که در آن هستند و مدام بمباران اخبار دروغ و غلو شده و منفی میشوند را رها کنند، نیاز به مشاوره پیدا نخواهند کرد.
من گاهی لحظاتی کانالها و گروههایشان را دنبال میکنم. بمباران خبر منفی و دروغ و تحریک عصبی و منفجر کردن مغز آدمها را شاهدم.
بزرگترین لطفی که افراد میتوانند به خود کنند، و دوستان درگیرشان را هم دعوت کنند خروج از این دست کانالها و گروههاست.
باید به اطرافیانتان هم کمک کنید که این گروهها و کانالها را ترک کنند. واقعا سلامتی و تعادل روحی روانی خود را دارند از دست میدهند.
چندی پیش جوان دانشجویی به من پیام داد که واقعا از این حجم اخبار بیسروته و بیسند و این حجم فحاشی خسته شدم و از همه خارج شدم. مغزم دیگر نمیکشد...
از وقتی هم جدا شده، آرامش نسبی و فرصت فکر کردن بیشتری یافته و نگاه و نظر مخالفی هم به جریان معترض پیدا کرده.
یادم هست به ما میگفتند شما مجاز نیستید کتب ضالّه را بخوانید. کتب ضاله، کتبی است که حرف باطل را تر و تمیز به خورد مخاطب میدهد و افرادی که سطح اطلاعات و آگاهی و مطالعاتشان پایین است، ناخواسته درگیر شبهات میشوند و به دلیل عدم توانایی در تشخیص حق و باطل، افکار و عقایدشان دچار آشفتگی میشود.
فقط کسانی که مطالعات و تحقیقات کامل دارند و مسلط بر محتوای دین و عقاید هستند مجاز به خواندن این کتب، برای پاسخگویی و نوشتن نقد بر آن و بیان حقایق هستند. مردم معمولی نباید صرفا برای باخبر بودن از حرفهای آنها، سراغ چنین مطالعاتی بروند وگرنه به اندیشه خود آسیب میزنند. و از این جهت حتی خواندن این کتب برای عموم مردم حرام اعلام شده است. ( در دین الهی، چیزی حرام نام میگیرد که، آسیب جدی بر جسم یا روح انسان داشته باشد)
حالا این گروهها و کانالها هم به نوعی حکم همین کتب ضاله را پیدا کرده اند. به معنی واقعی کلمه از هیچ دروغی ولو تر و تمیز فروگذار نمیکنند. و پررنگترین دلیل تحریک برخی افراد، عضویت در این کانال هاست. مدام و متصل بمباران اخبار دروغ و تحریکآمیز می.شوند و واقعا به جهت فکری دچار اختلال در تشخیص و تصمیم درست میشوند.
یعنی بارها دیدم حادثهای بسیار واضح که حق و باطل در آن نمایان است را به چه شکل به مخاطب ارائه داده اند و بارها از نزدیک شاهد این دست مخاطبان بودهام که قدرت تشخیص عقلانی خود را از دست دادهاند.
غم بزرگی است غم حادثهی حرم شاهچراغ و میدانیم که چراغِ تشخیصِ درست، برای کسانی میشود که منافذ ورودی نور حق و حقیقت بر قلبهایشان هنوز کامل بسته نشده است.
💡 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، #هلند و ایران
@ninfrance
دیدم یک نفر در این گروههایی که موافق اعتراضات هست نوشته: من مشاورم با وضعیت فعلی ایران و حال بد شما و... هرکس مشاوره بخواهد رایگان در خدمتم.
میخواستم بنویسم: اگر این افراد این شبکههایی که در آن هستند و مدام بمباران اخبار دروغ و غلو شده و منفی میشوند را رها کنند، نیاز به مشاوره پیدا نخواهند کرد.
من گاهی لحظاتی کانالها و گروههایشان را دنبال میکنم. بمباران خبر منفی و دروغ و تحریک عصبی و منفجر کردن مغز آدمها را شاهدم.
بزرگترین لطفی که افراد میتوانند به خود کنند، و دوستان درگیرشان را هم دعوت کنند خروج از این دست کانالها و گروههاست.
باید به اطرافیانتان هم کمک کنید که این گروهها و کانالها را ترک کنند. واقعا سلامتی و تعادل روحی روانی خود را دارند از دست میدهند.
چندی پیش جوان دانشجویی به من پیام داد که واقعا از این حجم اخبار بیسروته و بیسند و این حجم فحاشی خسته شدم و از همه خارج شدم. مغزم دیگر نمیکشد...
از وقتی هم جدا شده، آرامش نسبی و فرصت فکر کردن بیشتری یافته و نگاه و نظر مخالفی هم به جریان معترض پیدا کرده.
یادم هست به ما میگفتند شما مجاز نیستید کتب ضالّه را بخوانید. کتب ضاله، کتبی است که حرف باطل را تر و تمیز به خورد مخاطب میدهد و افرادی که سطح اطلاعات و آگاهی و مطالعاتشان پایین است، ناخواسته درگیر شبهات میشوند و به دلیل عدم توانایی در تشخیص حق و باطل، افکار و عقایدشان دچار آشفتگی میشود.
فقط کسانی که مطالعات و تحقیقات کامل دارند و مسلط بر محتوای دین و عقاید هستند مجاز به خواندن این کتب، برای پاسخگویی و نوشتن نقد بر آن و بیان حقایق هستند. مردم معمولی نباید صرفا برای باخبر بودن از حرفهای آنها، سراغ چنین مطالعاتی بروند وگرنه به اندیشه خود آسیب میزنند. و از این جهت حتی خواندن این کتب برای عموم مردم حرام اعلام شده است. ( در دین الهی، چیزی حرام نام میگیرد که، آسیب جدی بر جسم یا روح انسان داشته باشد)
حالا این گروهها و کانالها هم به نوعی حکم همین کتب ضاله را پیدا کرده اند. به معنی واقعی کلمه از هیچ دروغی ولو تر و تمیز فروگذار نمیکنند. و پررنگترین دلیل تحریک برخی افراد، عضویت در این کانال هاست. مدام و متصل بمباران اخبار دروغ و تحریکآمیز می.شوند و واقعا به جهت فکری دچار اختلال در تشخیص و تصمیم درست میشوند.
یعنی بارها دیدم حادثهای بسیار واضح که حق و باطل در آن نمایان است را به چه شکل به مخاطب ارائه داده اند و بارها از نزدیک شاهد این دست مخاطبان بودهام که قدرت تشخیص عقلانی خود را از دست دادهاند.
غم بزرگی است غم حادثهی حرم شاهچراغ و میدانیم که چراغِ تشخیصِ درست، برای کسانی میشود که منافذ ورودی نور حق و حقیقت بر قلبهایشان هنوز کامل بسته نشده است.
💡 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، #هلند و ایران
@ninfrance
👍3👎1
💠 اضطراب مبنا
✍️محض رضای خدا، برای یکبار هم که شده، مبنای تان را مشخص کنید...
✍️بالاخره در تخلفات، خطاها و جرم ها، صرفا آن کس که زمینه ساز تخلف است، مقصر است؟!
یا صرفا عامل مباشر و مستقیم، متخلف است؟!
و یا هر دو؟!
✍️نمی شود که در یک مصداق، صرفا عامل بسترساز را مقصر بدانیم و در موضعی دیگر، صرفا عامل مباشر را...
💢به این می گویند:
اضطراب مبنا و بی چارچوب و نظریه بودن...
✍️نمی شود در جنگ روسیه و اوکراین، صرفا عامل بسترساز، یعنی آمریکا را محکوم کنیم و در قبال عامل مباشر، سکوتی معنادار...
📌و در مواردی همچون اعتراضات مردمی،
که دولتمردان، با ناکارآمدی ها، سیاست گذاری های غلط و بی قانونی های خود، زمینه ساز اعتراضات یا آشوب های اجتماعی می شوند...
در مورد آن دولتمردان متخلف و زمینه ساز، روزه سکوت گرفت و صرفا معترضین یا آشوبگران و یا موج سواران خارجی را محکوم کرد
✍️نمی شود در حمله داعش به مزار شاهچراغ، مردم معترض را به خاطر زمینه سازی برای نبود امنیت، مقصر ماجرا معرفی کرد...
📌اما در قصه پر غصه مهسا امینی، پلیسی که با تسبیب در مرگ، زمینه ساز مرگ دلخراش او شده را تبرئه کرد... و صرفا سکته قلبی ناشی از بیماری زمینه ای را به عنوان عامل مرگ او معرفی نمود...
✍️نمی شود وقتی به خودمان می رسد با تفکیک "عامل مباشر از عامل بسترساز"،
"کنشگر از واکنش دهنده"
و "مطالبه گر از موج سوار"...
مو را از ماست بکشیم تا خودمان را تبرئه کنیم و توپ را در زمین مخالف بیندازیم...
اما وقتی به طرف مقابل می رسد، با چرخشی صد و هشتاد درجه ای، همه اینها را با هم یک کاسه کنیم تا مجددا توپ را در زمین مخالف انداخته باشیم...
⭕️این اضطراب مبنا و استاندارد دوگانه، اعتماد عمومی را بیش از پیش جریحه دار می کند، شکاف های اجتماعی را تعمیق می بخشد و اوضاع را تا سر حد غیر قابل بازگشت بودن، پیش می برد...
⚠️این دوگانگی ها ، با هیچ ماله ای هم مرتفع شدنی نیست...
هر چند بعضی دوستان، دائما اصرار داشته باشند بر وارونه نمایی و غبارآلود کردن فضا...
این خط و این هم نشان❌
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
✍️محض رضای خدا، برای یکبار هم که شده، مبنای تان را مشخص کنید...
✍️بالاخره در تخلفات، خطاها و جرم ها، صرفا آن کس که زمینه ساز تخلف است، مقصر است؟!
یا صرفا عامل مباشر و مستقیم، متخلف است؟!
و یا هر دو؟!
✍️نمی شود که در یک مصداق، صرفا عامل بسترساز را مقصر بدانیم و در موضعی دیگر، صرفا عامل مباشر را...
💢به این می گویند:
اضطراب مبنا و بی چارچوب و نظریه بودن...
✍️نمی شود در جنگ روسیه و اوکراین، صرفا عامل بسترساز، یعنی آمریکا را محکوم کنیم و در قبال عامل مباشر، سکوتی معنادار...
📌و در مواردی همچون اعتراضات مردمی،
که دولتمردان، با ناکارآمدی ها، سیاست گذاری های غلط و بی قانونی های خود، زمینه ساز اعتراضات یا آشوب های اجتماعی می شوند...
در مورد آن دولتمردان متخلف و زمینه ساز، روزه سکوت گرفت و صرفا معترضین یا آشوبگران و یا موج سواران خارجی را محکوم کرد
✍️نمی شود در حمله داعش به مزار شاهچراغ، مردم معترض را به خاطر زمینه سازی برای نبود امنیت، مقصر ماجرا معرفی کرد...
📌اما در قصه پر غصه مهسا امینی، پلیسی که با تسبیب در مرگ، زمینه ساز مرگ دلخراش او شده را تبرئه کرد... و صرفا سکته قلبی ناشی از بیماری زمینه ای را به عنوان عامل مرگ او معرفی نمود...
✍️نمی شود وقتی به خودمان می رسد با تفکیک "عامل مباشر از عامل بسترساز"،
"کنشگر از واکنش دهنده"
و "مطالبه گر از موج سوار"...
مو را از ماست بکشیم تا خودمان را تبرئه کنیم و توپ را در زمین مخالف بیندازیم...
اما وقتی به طرف مقابل می رسد، با چرخشی صد و هشتاد درجه ای، همه اینها را با هم یک کاسه کنیم تا مجددا توپ را در زمین مخالف انداخته باشیم...
⭕️این اضطراب مبنا و استاندارد دوگانه، اعتماد عمومی را بیش از پیش جریحه دار می کند، شکاف های اجتماعی را تعمیق می بخشد و اوضاع را تا سر حد غیر قابل بازگشت بودن، پیش می برد...
⚠️این دوگانگی ها ، با هیچ ماله ای هم مرتفع شدنی نیست...
هر چند بعضی دوستان، دائما اصرار داشته باشند بر وارونه نمایی و غبارآلود کردن فضا...
این خط و این هم نشان❌
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
Telegram
حسن مجیدیان
یادداشت ها و انتخاب های حسن مجیدیان
ارتباط از طریق :
@hamim1361
ارتباط از طریق :
@hamim1361
👍5
به نام خدا
کتمان صورت مسئله پشت مواجهات هیجانی با ایران امروز
به نظر حقیر همان طور که مواجهه مالکشانه و توجیه گرانه با وضعیت موجود، باعث غفلت از صورت مسئله می شود
مواجهه دراماتیک و بیش از اندازه عاطفی با مسئله هم باعث می شود از ابعاد دیگر ماجرا غافل شویم و دست آخر باز از فهم مسئله بازبمانیم...
بنابر فهم محدود حقیر، ما امروز با یک مقوله ی بسیطی تحت این عنوان که جوانان برای سوالاتشان، پاسخی ندارند مواجه نیستیم بلکه با مقوله پیچیده تری مواجهیم، آن هم اینکه:
بله جوانان و نسل جدید با انباشتی از سوالات پاسخ داده نشده مواجه هستند که متاسفانه ساختار فرهنگی و تربیت رسمی ما در فهم همدلانه نسبت به این سوالات و ارائه پاسخ های اقناع کننده منطقی و عاطفی، غافل بوده ولی امروزه روز ما فقط با انباشتی از سوال پاسخ داده نشده مواجه نیستیم بلکه ما با جوانانی مواجهیم که جدا از این که سوالات خود را بدون پاسخ یافته اند، در طی این سال ها در داخل فریزر با سوالات بی پاسخ خود تنها ننشسته بوده اند و از کانال فضای مجازی و بستر های فرهنگی-تربیتی شبه رسمی و غیر رسمی جامعه ایران، خود را به حلقه های هویت سازی گره زده اند که امروزه از ایشان جوانانی ساخته که جدا از سوالات بدون پاسخ شان، حول این مسئله هم تا حدی به اجماع نسلی رسیده اند که اسلام و شاید در یک بیان دقیق تر متولیان رسمی تبلیغ اسلام در جمهوری اسلامی، ظرفیت پاسخ به سوال های ایشان را ندارد و از طرف دیگر چه بسا این اجماع نظری نیز در میان ایشان وجود داشته باشد که لایف استایل مدرن چه در ساحت نرم معنویتش و چه در ساحت فرهنگ و ایدئولوژی، از بستر پویاتر و منعطف تری برای برقراری دیالوگ و پاسخ گرفتن، برخوردار است
این بدین معنی است که امروز شاید صرف ارائه این راهکار که خب تا دیر نشده برویم و به سوالات بی پاسخ نسل جوان ، پاسخ بگوییم، کفایت نمی کند چرا که از یک سو هیمنه آنچه ما مرجعیت معرفتی استانداردش می دانیم در نزد این نسل فرو ریخته و از طرف دیگر مرجعیت معرفتی رقیب در نزد ایشان، حکم مادر دلسوز را پیدا کرده، لذا اگر قرار بر این باشد که از چگونگی وضع موجود بپرسیم و برای برون رفت از آن راه حل طلب کنیم، جا دارد که این گونه طرح مسئله کنیم که:
اساسا چگونه بایستی مرجعیت معرفتی استاندارد که مبلغ و مروج اسلام اصیل است را در نزد نسل جوان، احیا کنیم؟
مسئله ای که باز نبایستی از منظری مکانیکی و سطحی به آن نگاه شود و این گمان پیش بیاید که اگر کمیت محتوایی بالا برده شود و یا مبلغین و بانیان این مرجعیت تغییر لباس و تغییر شکل ظاهری بدهند، اوضاع تغییر خواهد کرد.
بلکه شاید باید از این زاویه به مسئله ورود پیدا کنیم که چه منطق و الگوریتم فکری ای باید ترویج شود تا در یک عرضه نامحدود و غیر بسته ی محتوایی، نسل جدید را به جست و جوی پاسخ اصیل سوالاتشان در میان حجم وسیع پاسخ های متنوع ترغیب کند. در واقع شاید در وضعیت کنونی، مسئله دیگر مرجعیت در ارائه پاسخ نیست بلکه مرجعیت برنده امروز، مرجعیت در منطق جست و جو پاسخ است که با ترغیب غیر مستقیم مخاطب به جست و جو پاسخ اصیل سوالاتش، او را به نوعی ارضای منطقی-روانشناختی رهنمون می کند.
آن وقت در چنین شرایطی است که ما اگر به واقع نسبت به مرجعیت معرفتی اسلام شیعی و تفکر انقلابی باور داشته باشیم، بایستی بدون هیچ ترسی به ترویج الگوی تفکر به جای ترویج پاسخ های کلیشه ای و غیرهمدلانه به سوالات، بپردازیم و پاسخ های خود را بدون هیچ دوپینگ حاکمیتی، در عرض دیگر پاسخ ها قرار دهیم و به انتظار بشینیم که نسل سردرگم امروز جامعه ما، خودش راهش را به سوی پاسخ های درست سوالاتش، پیدا کند.
البته این استراتژی یک لازمه ی دیگر نیز دارد، آن هم این که نسل امروز مبناگرایی را در جوار کارکردگرایی فهم می کند و این می طلبد که پاسخ های درست و استاندارد، جدا از تطبیق مبنایی با منابع اصیل معرفتی، از مطابقات لازم با مقتضیات حاکم بر زمان نیز برخوردار باشند و دستگاه تبلیغ و رسانه ما قادر باشد چندگام جلوتر از وضعیت و اقتضائات امروز، به تولید نسخه های معرفتی میان مدت که در عین مقطعی بودنشان به ستون های اصیل و حقیقی معرفتی اتکا دارند، بپردازد و دائما قادر باشد براساس یک الگوریتم استوار معرفتی، به نوسازی لایه لایه و عمیق شونده فکر و فرهنگ بپردازد.
@gozarazbohran
کتمان صورت مسئله پشت مواجهات هیجانی با ایران امروز
به نظر حقیر همان طور که مواجهه مالکشانه و توجیه گرانه با وضعیت موجود، باعث غفلت از صورت مسئله می شود
مواجهه دراماتیک و بیش از اندازه عاطفی با مسئله هم باعث می شود از ابعاد دیگر ماجرا غافل شویم و دست آخر باز از فهم مسئله بازبمانیم...
بنابر فهم محدود حقیر، ما امروز با یک مقوله ی بسیطی تحت این عنوان که جوانان برای سوالاتشان، پاسخی ندارند مواجه نیستیم بلکه با مقوله پیچیده تری مواجهیم، آن هم اینکه:
بله جوانان و نسل جدید با انباشتی از سوالات پاسخ داده نشده مواجه هستند که متاسفانه ساختار فرهنگی و تربیت رسمی ما در فهم همدلانه نسبت به این سوالات و ارائه پاسخ های اقناع کننده منطقی و عاطفی، غافل بوده ولی امروزه روز ما فقط با انباشتی از سوال پاسخ داده نشده مواجه نیستیم بلکه ما با جوانانی مواجهیم که جدا از این که سوالات خود را بدون پاسخ یافته اند، در طی این سال ها در داخل فریزر با سوالات بی پاسخ خود تنها ننشسته بوده اند و از کانال فضای مجازی و بستر های فرهنگی-تربیتی شبه رسمی و غیر رسمی جامعه ایران، خود را به حلقه های هویت سازی گره زده اند که امروزه از ایشان جوانانی ساخته که جدا از سوالات بدون پاسخ شان، حول این مسئله هم تا حدی به اجماع نسلی رسیده اند که اسلام و شاید در یک بیان دقیق تر متولیان رسمی تبلیغ اسلام در جمهوری اسلامی، ظرفیت پاسخ به سوال های ایشان را ندارد و از طرف دیگر چه بسا این اجماع نظری نیز در میان ایشان وجود داشته باشد که لایف استایل مدرن چه در ساحت نرم معنویتش و چه در ساحت فرهنگ و ایدئولوژی، از بستر پویاتر و منعطف تری برای برقراری دیالوگ و پاسخ گرفتن، برخوردار است
این بدین معنی است که امروز شاید صرف ارائه این راهکار که خب تا دیر نشده برویم و به سوالات بی پاسخ نسل جوان ، پاسخ بگوییم، کفایت نمی کند چرا که از یک سو هیمنه آنچه ما مرجعیت معرفتی استانداردش می دانیم در نزد این نسل فرو ریخته و از طرف دیگر مرجعیت معرفتی رقیب در نزد ایشان، حکم مادر دلسوز را پیدا کرده، لذا اگر قرار بر این باشد که از چگونگی وضع موجود بپرسیم و برای برون رفت از آن راه حل طلب کنیم، جا دارد که این گونه طرح مسئله کنیم که:
اساسا چگونه بایستی مرجعیت معرفتی استاندارد که مبلغ و مروج اسلام اصیل است را در نزد نسل جوان، احیا کنیم؟
مسئله ای که باز نبایستی از منظری مکانیکی و سطحی به آن نگاه شود و این گمان پیش بیاید که اگر کمیت محتوایی بالا برده شود و یا مبلغین و بانیان این مرجعیت تغییر لباس و تغییر شکل ظاهری بدهند، اوضاع تغییر خواهد کرد.
بلکه شاید باید از این زاویه به مسئله ورود پیدا کنیم که چه منطق و الگوریتم فکری ای باید ترویج شود تا در یک عرضه نامحدود و غیر بسته ی محتوایی، نسل جدید را به جست و جوی پاسخ اصیل سوالاتشان در میان حجم وسیع پاسخ های متنوع ترغیب کند. در واقع شاید در وضعیت کنونی، مسئله دیگر مرجعیت در ارائه پاسخ نیست بلکه مرجعیت برنده امروز، مرجعیت در منطق جست و جو پاسخ است که با ترغیب غیر مستقیم مخاطب به جست و جو پاسخ اصیل سوالاتش، او را به نوعی ارضای منطقی-روانشناختی رهنمون می کند.
آن وقت در چنین شرایطی است که ما اگر به واقع نسبت به مرجعیت معرفتی اسلام شیعی و تفکر انقلابی باور داشته باشیم، بایستی بدون هیچ ترسی به ترویج الگوی تفکر به جای ترویج پاسخ های کلیشه ای و غیرهمدلانه به سوالات، بپردازیم و پاسخ های خود را بدون هیچ دوپینگ حاکمیتی، در عرض دیگر پاسخ ها قرار دهیم و به انتظار بشینیم که نسل سردرگم امروز جامعه ما، خودش راهش را به سوی پاسخ های درست سوالاتش، پیدا کند.
البته این استراتژی یک لازمه ی دیگر نیز دارد، آن هم این که نسل امروز مبناگرایی را در جوار کارکردگرایی فهم می کند و این می طلبد که پاسخ های درست و استاندارد، جدا از تطبیق مبنایی با منابع اصیل معرفتی، از مطابقات لازم با مقتضیات حاکم بر زمان نیز برخوردار باشند و دستگاه تبلیغ و رسانه ما قادر باشد چندگام جلوتر از وضعیت و اقتضائات امروز، به تولید نسخه های معرفتی میان مدت که در عین مقطعی بودنشان به ستون های اصیل و حقیقی معرفتی اتکا دارند، بپردازد و دائما قادر باشد براساس یک الگوریتم استوار معرفتی، به نوسازی لایه لایه و عمیق شونده فکر و فرهنگ بپردازد.
@gozarazbohran
➖ انتقاد تند عضو جبههٔ ملی از فحاشی دانشجویان معترض
اشکان رضوی، عضو حزب جبههٔ ملی در توییتهایی در انتقاد به ادبیات بخشی از دانشجویان معترض در روزهای اخیر، نوشت:
بعد از سی سال مبارزه سیاسی، رسماً میگویم از آنچه که به نام کنشگری سیاسی این روزها میبینم و میشنوم کاملاً دلشکسته و عصبی هستم.
سالها کنار شخصیتهای مبارزی چون، دکتر اردلان، دکتر ورجاوند، مهندس امیرانتظام، خسرو سیف، حسین شاه حسینی و بسیاران دیگر بودهام، هرگز یک دشنام نسبت به سران حکومت نیز از آنان نشنیدم با وجود آنکه تمام هست و نیست خود را از دست داده و سالها زیر شکنجه و زندان بودند، چگونه یک دانشجوی ورودی سال اول میتواند اینقدر وقیح باشد و زشتترین واژههای جنسی آنهم پسر و دختر همزمان استفاده کنند و بگویند در حال مبارزه سیاسی هستند!
نخیر شماها نه تنها مبارز نیستید بلکه برای فرهنگ، ادبیات، جامعه و جنبش دموکراسی خواهی نیز خطرناک هستید.
از دید من شماها حتا به درد عملگی هم نمیخورید چون نه اخلاق دارید نه شعور. شماها دچار وندالیسم سیاسی شدهاید و بیش از حد به شماها بها داده شده. کی و کجا جنبش دانشجویی ما چنین بود؟ برای خودم، برای ایرانم، و برای خانوادههای شما متأسف هستم، از آینده ایران با وجود شماها و ایران ستیزان به شدت بیمناکم.
این رفتار شماها به هیچ عنوان نمیتواند مورد تایید هیچ جریان و یا شخصیت سیاسی اصیل باشد.
شماها اخلاق را باختید سیاست بدون اخلاق از دیکتاتوری عریان هم خطرناکتر است. راه ما در جبهه ملی ایران قطعا با شماها جداست #پاینده_ایران
http://www.ensafnews.com/378693
@ensafnews
اشکان رضوی، عضو حزب جبههٔ ملی در توییتهایی در انتقاد به ادبیات بخشی از دانشجویان معترض در روزهای اخیر، نوشت:
بعد از سی سال مبارزه سیاسی، رسماً میگویم از آنچه که به نام کنشگری سیاسی این روزها میبینم و میشنوم کاملاً دلشکسته و عصبی هستم.
سالها کنار شخصیتهای مبارزی چون، دکتر اردلان، دکتر ورجاوند، مهندس امیرانتظام، خسرو سیف، حسین شاه حسینی و بسیاران دیگر بودهام، هرگز یک دشنام نسبت به سران حکومت نیز از آنان نشنیدم با وجود آنکه تمام هست و نیست خود را از دست داده و سالها زیر شکنجه و زندان بودند، چگونه یک دانشجوی ورودی سال اول میتواند اینقدر وقیح باشد و زشتترین واژههای جنسی آنهم پسر و دختر همزمان استفاده کنند و بگویند در حال مبارزه سیاسی هستند!
نخیر شماها نه تنها مبارز نیستید بلکه برای فرهنگ، ادبیات، جامعه و جنبش دموکراسی خواهی نیز خطرناک هستید.
از دید من شماها حتا به درد عملگی هم نمیخورید چون نه اخلاق دارید نه شعور. شماها دچار وندالیسم سیاسی شدهاید و بیش از حد به شماها بها داده شده. کی و کجا جنبش دانشجویی ما چنین بود؟ برای خودم، برای ایرانم، و برای خانوادههای شما متأسف هستم، از آینده ایران با وجود شماها و ایران ستیزان به شدت بیمناکم.
این رفتار شماها به هیچ عنوان نمیتواند مورد تایید هیچ جریان و یا شخصیت سیاسی اصیل باشد.
شماها اخلاق را باختید سیاست بدون اخلاق از دیکتاتوری عریان هم خطرناکتر است. راه ما در جبهه ملی ایران قطعا با شماها جداست #پاینده_ایران
http://www.ensafnews.com/378693
@ensafnews
انصاف نیوز
انتقاد تند عضو جبههٔ ملی از فحاشی دانشجویان معترض
اشکان رضوی، عضو حزب جبههٔ ملی در توییتهایی در انتقاد به ادبیات بخشی از دانشجویان معترض در روزهای اخیر، نوشت: بعد از سی سال مبارزه سیاسی، رسماً میگویم از آنچه که به نام کنشگری سیاسی این روزها میبینم و میشنوم کاملاً دلشکسته و عصبی هستم. سالها کنار شخصیتهای…
🔰سوختن و ساختن 🔰
یکی از کلماتی که بسیار حال بهم زن است ومتاسفانه بسیاری از مخاطبین ما ، در اتاق مشاوره ،بهش اشاره میکنند همین جمله «می سوزیم و می سازیم» است .
این جمله ، فقط می تونه از دهان یک آدم ضعیف بیرون بیاد و بس . همون آدمی که قدرت حل مسأله زندگی ش رو نداره و ناتوانی خودش رو «سازش» معرفی میکنه
اصلا در روانشناسی اسلامی چیزی به نام «سوختن و ساختن» نداریم
چرا که ما به دنیا نیامدیم که بسوزیم و به #فنا برویم
بلکه بدنیا آمده ایم تا رشد کنیم و به #بقا برسیم .
اینکه بگوئیم : #میسوزیم و #میسازیم (به معنای سازش و تسلیم در برابر شرایط ) این کار، نه تنها افتخاری ندارد که هیچ ، بلکه سرزنش و توبیخ هم دارد. چرا که ، انسانی که می تواند با تدبیرش #بسازد (یعنی ساختن ، یعنی تولید روش حل مسأله درست ) این انسان چرا باید #بسازد ( به معنای تسلیم وکرنش )
اقبال عجب قشنگ گفته بود
میگه اونایی که چنین منطقی دارند #بی_خبرند
حدیث بی خبران است با زمانه بساز
زمانه با تو نسازد تو با زمانه بساز
#رفیق_لطفا_به_جای_سازش ، #بساز
یعنی بجای تسلیم ، قدرت مند شو و زندگیت را بساز . نه اینکه بر خرابی حالت ، سازش کن
اگه این مطلب به دلت نشست برای رفقات بفرست و دعوتشون کن به جمع ما بپیوندند .
#قاسم_سوری
#هنر_خوب_زیستن
💠 کانال ایتا👇
🆔 https://eitaa.com/soori_ir
یکی از کلماتی که بسیار حال بهم زن است ومتاسفانه بسیاری از مخاطبین ما ، در اتاق مشاوره ،بهش اشاره میکنند همین جمله «می سوزیم و می سازیم» است .
این جمله ، فقط می تونه از دهان یک آدم ضعیف بیرون بیاد و بس . همون آدمی که قدرت حل مسأله زندگی ش رو نداره و ناتوانی خودش رو «سازش» معرفی میکنه
اصلا در روانشناسی اسلامی چیزی به نام «سوختن و ساختن» نداریم
چرا که ما به دنیا نیامدیم که بسوزیم و به #فنا برویم
بلکه بدنیا آمده ایم تا رشد کنیم و به #بقا برسیم .
اینکه بگوئیم : #میسوزیم و #میسازیم (به معنای سازش و تسلیم در برابر شرایط ) این کار، نه تنها افتخاری ندارد که هیچ ، بلکه سرزنش و توبیخ هم دارد. چرا که ، انسانی که می تواند با تدبیرش #بسازد (یعنی ساختن ، یعنی تولید روش حل مسأله درست ) این انسان چرا باید #بسازد ( به معنای تسلیم وکرنش )
اقبال عجب قشنگ گفته بود
میگه اونایی که چنین منطقی دارند #بی_خبرند
حدیث بی خبران است با زمانه بساز
زمانه با تو نسازد تو با زمانه بساز
#رفیق_لطفا_به_جای_سازش ، #بساز
یعنی بجای تسلیم ، قدرت مند شو و زندگیت را بساز . نه اینکه بر خرابی حالت ، سازش کن
اگه این مطلب به دلت نشست برای رفقات بفرست و دعوتشون کن به جمع ما بپیوندند .
#قاسم_سوری
#هنر_خوب_زیستن
💠 کانال ایتا👇
🆔 https://eitaa.com/soori_ir
Eitaa
ایتا - 📍 قاسم سوری 📍
پیام رسان ایرانی ایتا Eitaa