این یک واقعیت است - حالا کاری به تلخ و شیرینش ندارم که - فضای مجازی در تسخیرِ حداکثریِ ناقدان ومنتقدان شالوده دین و انقلاب است. این، ریشه در چند دلیل عمده دارد:
۱.هواداران دین وانقلاب،با این نقدها وانتقادها تعاملی انفعالی-هیجانی دارند. همواره در موضع دفاعی اند. این ، البته روشی کارآمد نیست.
۲. دنیای مدرن که امری جهانی-تاریخی است و به نحو بنیادینی جهانبینی، هستی شناسی ومعرفتشناسی انسان یعنی ذات او را هدف گرفته، دین و هر امر دینی را به چالش سنگینی انداخته است و ناکارآمدی این و آن در افق و مقیاس خاص این نهاد و آن دولت بهانه و مصداق است. پاسخهای منفعلان راه به جایی نمیبرد.
۳.چون دینداران و انقلابیان دل در گرو امر مقدس دارند دل و جسارت و توان آن را ندارند که به تاریخیّتِ یا تاریخمندی دست کم بخشی از آنچه مسلمات و قطعیات فرض کردهاند- و حال آنکه نیست- اعتراف کنند و به جای مقاومت مطلق در برابر نقد، در صدد تاریخزدایی از بخشی از آن مسلماتِ- در واقع اعتباری واقتضای تاریخ - برآیند و اندیشههای خود را بازسازی و متناسب سازی کنند.
۴.خاصیّت جهان وانسان وحتی ادیانِ لیبرال بعد اومانیستی و انسان بنیان و بلکه اگزیستانس آن است. در این جهان، شهروندان، در مناسبات اجتماعی با قانون زندگی میکنند و در خود با ادیان و هر انسانی دینی برای خود برساخته است.
من ناامید از گفتوگو نیستم اما به تعبیر قرآن باید برای ورود به خانهها از در وارد شد نه از سقف! راه این است. ریشهها اینجاست. نباید به بیراهه رفت.
✍ محمدعلی میرزایی
#تقابل_وجودی_دین_ومدرنیته
#جهاد_تبیین
#ارزش_نقد
#ادیان_شخصی #اومانیسم #سکولاریسم
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
۱.هواداران دین وانقلاب،با این نقدها وانتقادها تعاملی انفعالی-هیجانی دارند. همواره در موضع دفاعی اند. این ، البته روشی کارآمد نیست.
۲. دنیای مدرن که امری جهانی-تاریخی است و به نحو بنیادینی جهانبینی، هستی شناسی ومعرفتشناسی انسان یعنی ذات او را هدف گرفته، دین و هر امر دینی را به چالش سنگینی انداخته است و ناکارآمدی این و آن در افق و مقیاس خاص این نهاد و آن دولت بهانه و مصداق است. پاسخهای منفعلان راه به جایی نمیبرد.
۳.چون دینداران و انقلابیان دل در گرو امر مقدس دارند دل و جسارت و توان آن را ندارند که به تاریخیّتِ یا تاریخمندی دست کم بخشی از آنچه مسلمات و قطعیات فرض کردهاند- و حال آنکه نیست- اعتراف کنند و به جای مقاومت مطلق در برابر نقد، در صدد تاریخزدایی از بخشی از آن مسلماتِ- در واقع اعتباری واقتضای تاریخ - برآیند و اندیشههای خود را بازسازی و متناسب سازی کنند.
۴.خاصیّت جهان وانسان وحتی ادیانِ لیبرال بعد اومانیستی و انسان بنیان و بلکه اگزیستانس آن است. در این جهان، شهروندان، در مناسبات اجتماعی با قانون زندگی میکنند و در خود با ادیان و هر انسانی دینی برای خود برساخته است.
من ناامید از گفتوگو نیستم اما به تعبیر قرآن باید برای ورود به خانهها از در وارد شد نه از سقف! راه این است. ریشهها اینجاست. نباید به بیراهه رفت.
✍ محمدعلی میرزایی
#تقابل_وجودی_دین_ومدرنیته
#جهاد_تبیین
#ارزش_نقد
#ادیان_شخصی #اومانیسم #سکولاریسم
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
Telegram
حسن مجیدیان
یادداشت ها و انتخاب های حسن مجیدیان
ارتباط از طریق :
@hamim1361
ارتباط از طریق :
@hamim1361
👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در برنامه ای به نام(انت کفو=تو شایسته ای)..تکریم یک معلم در کشور بحرین.. درحالی ک معلم حتی نمیداند در ماشینش دوربین کار گذاشته شده....و در یک چهارراه... بعد هم یک راهبردی قوی رسانه ای تا جایی که نه تنها در کشور بحرین بلکه حتی من ایرانی هم در مراسم تکریم این معلم شرکت کردم.
گذشته از جامعه نخبه کشِ ایرانی که این روزها به بهانه های مخلف قهرمانانش را تکفیر و تحقیر می کند،
کاش اندکی و فقط اندکی فهم رسانه ای، خیال پردازی، ایده پردازی در میان فعالان فرهنگی ما بود.... که یا به دنبال فتح (صوری) خیابان هستند یا برگزاری همایش....
بشمرید در این تصویر چند تصویر لانگ بود، چند نفر حضور داشتند. چند مسئول آن بالا دعوت شدن برای اهدا جایزه و .... اساسا این برنامه چقدر طول کشید؟ و حالا بیایید محاسبه کنید همین برنامه چقدر فکر برده... و در نهایت چقدر تأثیرگذار بوده؟
#کرامت_معلم
#فهم_رسانه
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
گذشته از جامعه نخبه کشِ ایرانی که این روزها به بهانه های مخلف قهرمانانش را تکفیر و تحقیر می کند،
کاش اندکی و فقط اندکی فهم رسانه ای، خیال پردازی، ایده پردازی در میان فعالان فرهنگی ما بود.... که یا به دنبال فتح (صوری) خیابان هستند یا برگزاری همایش....
بشمرید در این تصویر چند تصویر لانگ بود، چند نفر حضور داشتند. چند مسئول آن بالا دعوت شدن برای اهدا جایزه و .... اساسا این برنامه چقدر طول کشید؟ و حالا بیایید محاسبه کنید همین برنامه چقدر فکر برده... و در نهایت چقدر تأثیرگذار بوده؟
#کرامت_معلم
#فهم_رسانه
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
👍5
درباره ی برنامه ی زندگی پس از زندگی
در نقد تجربیات نزدیک به مرگ و مزایا و خطرات آن نکته ای وجود دارد که بنده در نقد ناقدان از جمله استاد امینی نژاد و استاد امینی خواه و سایرین کمتر دیدم ولی اهمیت فوق العاده ای دارد و باید خیلی روی آن تاکید شود.
تجربیات نزدیک به مرگ عمدتا در لایه مثالی_برزخی عالم واقع می شود. از سوی دیگر در نسبت با سه لایه فعل، صفت و ذات در وجود انسان عالم برزخ تناسب بیشتری با لایه صفات دارد.
به همین دلیل عمده تجربه گران در مشاهدات خود با پیامدهای فعل و برخی صفات خود مواجه می شوند و خیلی کمتر با پیامد عقاید که ناظر به مرحله ذات است مواجه می شوند.
ثمره مثبت گزارش این تجربیات اینست که مخاطبین روی آثار اعمال و صفات خود مثل حق الناس حساس تر می شوند اما آسیب پنهان، محتمل و خطرناک آن اینست که احساس کنند عقاید و معتقدات دینی و شرایع ناظر به تثبیت عقاید مثل نماز و روزه و ... خیلی موضوعیت ندارد. در حالی که اهمیت این امور در تجربیات عمیق تر قیامتی و روحی و نه برزخی مشخص می شود که فراتر از مشاهده عمده تجربه گران است.
این به نظر بنده مهمترین آسیب بسط این تجربیات است که البته اگر مورد توجه و تذکر قرار گیرد قابل مدیریت است.
در مجموع به نظر می رسد این تجربیات برای القای قیامت باوری در جامعه بسیار بسیار مفید است و از مصادیق ذکر است ولی نباید به گونه ای القا شود که مشاهده گر تا ته عمق عالم را دیده بلکه باید توسط عالمان دینی این مطلب مکررا تذکر داده شود که اینها تجربیات تنها لایه های ابتدایی از باطن هزار لایه هستی است.
این چالش در سلوک عرفانی هم وجود دارد که سالک گاه با رسیدن به مشاهدات و قدرت های برزخی گمان کند به نهایت عرفان رسیده و همین امر منشا نقص و گمراهی های بزرگی می شود. حالا این مسئله سلوکی می تواند با بسط این تجربیات بروز اجتماعی یابد.
✍ دکتر خانی
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
در نقد تجربیات نزدیک به مرگ و مزایا و خطرات آن نکته ای وجود دارد که بنده در نقد ناقدان از جمله استاد امینی نژاد و استاد امینی خواه و سایرین کمتر دیدم ولی اهمیت فوق العاده ای دارد و باید خیلی روی آن تاکید شود.
تجربیات نزدیک به مرگ عمدتا در لایه مثالی_برزخی عالم واقع می شود. از سوی دیگر در نسبت با سه لایه فعل، صفت و ذات در وجود انسان عالم برزخ تناسب بیشتری با لایه صفات دارد.
به همین دلیل عمده تجربه گران در مشاهدات خود با پیامدهای فعل و برخی صفات خود مواجه می شوند و خیلی کمتر با پیامد عقاید که ناظر به مرحله ذات است مواجه می شوند.
ثمره مثبت گزارش این تجربیات اینست که مخاطبین روی آثار اعمال و صفات خود مثل حق الناس حساس تر می شوند اما آسیب پنهان، محتمل و خطرناک آن اینست که احساس کنند عقاید و معتقدات دینی و شرایع ناظر به تثبیت عقاید مثل نماز و روزه و ... خیلی موضوعیت ندارد. در حالی که اهمیت این امور در تجربیات عمیق تر قیامتی و روحی و نه برزخی مشخص می شود که فراتر از مشاهده عمده تجربه گران است.
این به نظر بنده مهمترین آسیب بسط این تجربیات است که البته اگر مورد توجه و تذکر قرار گیرد قابل مدیریت است.
در مجموع به نظر می رسد این تجربیات برای القای قیامت باوری در جامعه بسیار بسیار مفید است و از مصادیق ذکر است ولی نباید به گونه ای القا شود که مشاهده گر تا ته عمق عالم را دیده بلکه باید توسط عالمان دینی این مطلب مکررا تذکر داده شود که اینها تجربیات تنها لایه های ابتدایی از باطن هزار لایه هستی است.
این چالش در سلوک عرفانی هم وجود دارد که سالک گاه با رسیدن به مشاهدات و قدرت های برزخی گمان کند به نهایت عرفان رسیده و همین امر منشا نقص و گمراهی های بزرگی می شود. حالا این مسئله سلوکی می تواند با بسط این تجربیات بروز اجتماعی یابد.
✍ دکتر خانی
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
Telegram
حسن مجیدیان
یادداشت ها و انتخاب های حسن مجیدیان
ارتباط از طریق :
@hamim1361
ارتباط از طریق :
@hamim1361
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این فیلم در کشور هلند تولید شده. فقط تا آخر ببینید تا حظ و بهره اش را ببرید
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
✏️توهّم در میان مردم بودن در بین مسؤولان
❇️هیچ عاملی به اندازه ازخود بیگانگیِ اجتماعی و عدم شناختِ متن جامعه، و فاصله دولت و ملت،حاکمان را تهدید نمی کند . با این حساب، و بر فرض درستی چنین مدعایی، به اعماق جامعه رفتن، در بین مردم بودن، به صورت ناشناس و بدون حجابِ مقام و موقعیت،در محافل قهوه خانه ایِ جامعه زیستن لازمهی شناخت واقعیت جامعه و وقوف بر نگرش هاو بینش های آن است.
❇️ در بیان واژه «حجابِ پست و مقام» قصد و تعمد دارم زیرا، ضمن قدرشناسی از به میان مردم رفتنهای نمادین، اما حضور های تشریفاتی، شبیه شوی تبلیغاتی است. هر از گاهی با خدم و حشم به میان مردم رفتن و در چند خانه و محله و مغازه حاضر شدن، اساسا مدیران را به کنه مردم نمی رساند.
❇️ با چهره متفاوت از مردم به میان آنان رفتن باعث رفع نامحرمانگی با آنان نمیشود. راه وقوف بر احوال حقیقی مردم این است که حجاب و حائلی بین شما و آنان در بین نباشد واین حجاب، برای کسانی فرو خواهد افتاد که محرم مردم باشند.
❇️بنابراین، اگر مدیری با چنین سفرها یا دیدارهایی مدعی شود من می دانم در ژرفا و کنه جامعه چه میگذرد سخنی گزاف گفته است. نه اینکه شناخت واقعیات کف خیابان برای حاکمیت ناممکن باشد اما راهش این حرکات نیست. اصولا قدرت و اقتدار، حتی در حد مدیر یک سازمان بسیار کوچک بودن انسان را از این سطح اجتماعی به بیرون از جامعه پرتاب خواهد کرد، چه رسد به نماینده مجلس شدن یا وزیر و سفیر شدن! لباس بسیار خاص و دال بر تمایز طبقاتی باعث دست رد جامعه میشود. در بین مردم جولان دادن و آرا جمع کردن، امری انتخاباتی وتشریفاتی است.
❇️ کف خیابان ممکن است کف و و هورا بکشد وسلام و صلوات بفرستد برای مقامات یا دست فقیه را ببوسد اما حقیقت خود را به آنان نشان نمیدهد مگر به اندازه تیغ زدن آنان برای رفع نیاز و غریزهاش. نباید امر، بر انسان مشتبه شود. هر گاه حاکم و فقیه، شبانه این لباسهای با هیبت و جلال و شکوه را به کناری انداخته، ناشناس به در خانه مسلم و یهودی رفتند، با دستان خود لقمه در دهان یتیمان نهادند، فرایند محرمانگی شروع میشود. ممکن است راننده تاکسی تصویری که از مردم میدهد به مراتب از تمام آنان به واقعیت نزدیکتر و برای حاکمیت گرهگشاتر هم باشد.
❇️باری، تصورات رسمی دولتی از مردم غالبا موهومات و حدیث آرزومندی است. زیرا این امر نیازمند پیوستگی قلبی و عمیق انسان ومردم معمولی دارد که از دسترس مقامات، خارج است. مردم معمولی وغیر حزبی هر قدر با فضیلت باشند، معمولا به مدیریت های بالا نمی روند و اگر بروند از فردای آن روز معمولا روند نامحرمانگی و طلاق با کف خیابان شروع میشود.
❇️ روحانیان، قبل از انقلاب تا حدودی و البته نسبتا در کف خیابان ومتعلق به عمق و ژرفای آن بودند. اینکه میگویم نسبتا، زیرا روحانیان هم به دلایل تاریخی از نحوه با مردم بودن انبیا و امامان فاصله گرفتند، با این حال در گذشته تا حدودی نبض جریان توده ها در دست آنان بود. امروزه،این امر به شدت متحول شده است. بین مردم و روحانیت فاصله افتاده است. روحانی خود را بیش از آن که از مردم بداند از حکومت می شمارد.
❇️ مردمی بودن، یک رابطه دو جانبه است. حتی پست و مقام نداشتن هم لزوما به معنای محرم کف خیابان بودن نیست.زیرا عامل نامحرم بودن با مردم ممکن است شهرت و سلیبریتی بودن باشد. مردم چه محرمیتی با فرعونهای دنیای ستارگان تلوزیون و سینما میتوانند داشته باشند؟ ! زیرا مردمی بودن امری دو طرفه است. کف جامعه و متن آن باید با من باشد و مرا از خود بشمارد تا حقیقت خود را به روی من منکشف سازد. فاصله های من و جامعۀ من لزوما به خاطر این نیست که من در میان مردم نیستم و یا ضرورتا در مقام و موقعیتی سیاسی و حکومتی قرار گرفته ام. هرگز این گونه نیست. چه بسا من همزمان، مطرود حکومت و مردم باشم، اما همچنان غیر مردمی و بیگانه با حقیقت کف خیابان.
❇️ فرض کنیم که ممکن است سازمان های رسمی دولت، به عینیت توده های اجتماعی برسند، اما دور از ذهن است که مجاز باشند چنین تصویری را به بالا منتقل نمایند زیرا، گاهی، چنین تصاویری از کف خیابان، مصداق مجرمانه سیاه نمایی و بی بصیرتی تلقی میشود، در نتیجه، سازمان هایی که واقعیت تلخ و غیر ملائم با رغبات حکومتی و تصورات حاکمان در کف خیابان و زیر پوست شهر ها را گزارش نمایند،گویا دارند با باورهای یک مسؤول مبنی بر مردمی بودن معارضه می کنند. از این رو، غالب مشاوران و گزارشگران طوری گزارش می کنند که مورد تحسین و تشویق و ارتقای پست قرار بگیرند نه آن گونه که هست!
معمولا گزارش از حقایق اجتماعی که با تمایلات حکام ناسازگار باشد، مخاطره آمیز است. بر خلاف آن، گل و بلبل نشان دادن مردم عامل ارتقا و تشویق است.
#نامحرمانگی_با_مردم
#سرمایه_اجتماعی
#محمد_علی_میرزایی
#حکومت_کف_خیابان
@mohamad_ali_mirzaaei
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
❇️هیچ عاملی به اندازه ازخود بیگانگیِ اجتماعی و عدم شناختِ متن جامعه، و فاصله دولت و ملت،حاکمان را تهدید نمی کند . با این حساب، و بر فرض درستی چنین مدعایی، به اعماق جامعه رفتن، در بین مردم بودن، به صورت ناشناس و بدون حجابِ مقام و موقعیت،در محافل قهوه خانه ایِ جامعه زیستن لازمهی شناخت واقعیت جامعه و وقوف بر نگرش هاو بینش های آن است.
❇️ در بیان واژه «حجابِ پست و مقام» قصد و تعمد دارم زیرا، ضمن قدرشناسی از به میان مردم رفتنهای نمادین، اما حضور های تشریفاتی، شبیه شوی تبلیغاتی است. هر از گاهی با خدم و حشم به میان مردم رفتن و در چند خانه و محله و مغازه حاضر شدن، اساسا مدیران را به کنه مردم نمی رساند.
❇️ با چهره متفاوت از مردم به میان آنان رفتن باعث رفع نامحرمانگی با آنان نمیشود. راه وقوف بر احوال حقیقی مردم این است که حجاب و حائلی بین شما و آنان در بین نباشد واین حجاب، برای کسانی فرو خواهد افتاد که محرم مردم باشند.
❇️بنابراین، اگر مدیری با چنین سفرها یا دیدارهایی مدعی شود من می دانم در ژرفا و کنه جامعه چه میگذرد سخنی گزاف گفته است. نه اینکه شناخت واقعیات کف خیابان برای حاکمیت ناممکن باشد اما راهش این حرکات نیست. اصولا قدرت و اقتدار، حتی در حد مدیر یک سازمان بسیار کوچک بودن انسان را از این سطح اجتماعی به بیرون از جامعه پرتاب خواهد کرد، چه رسد به نماینده مجلس شدن یا وزیر و سفیر شدن! لباس بسیار خاص و دال بر تمایز طبقاتی باعث دست رد جامعه میشود. در بین مردم جولان دادن و آرا جمع کردن، امری انتخاباتی وتشریفاتی است.
❇️ کف خیابان ممکن است کف و و هورا بکشد وسلام و صلوات بفرستد برای مقامات یا دست فقیه را ببوسد اما حقیقت خود را به آنان نشان نمیدهد مگر به اندازه تیغ زدن آنان برای رفع نیاز و غریزهاش. نباید امر، بر انسان مشتبه شود. هر گاه حاکم و فقیه، شبانه این لباسهای با هیبت و جلال و شکوه را به کناری انداخته، ناشناس به در خانه مسلم و یهودی رفتند، با دستان خود لقمه در دهان یتیمان نهادند، فرایند محرمانگی شروع میشود. ممکن است راننده تاکسی تصویری که از مردم میدهد به مراتب از تمام آنان به واقعیت نزدیکتر و برای حاکمیت گرهگشاتر هم باشد.
❇️باری، تصورات رسمی دولتی از مردم غالبا موهومات و حدیث آرزومندی است. زیرا این امر نیازمند پیوستگی قلبی و عمیق انسان ومردم معمولی دارد که از دسترس مقامات، خارج است. مردم معمولی وغیر حزبی هر قدر با فضیلت باشند، معمولا به مدیریت های بالا نمی روند و اگر بروند از فردای آن روز معمولا روند نامحرمانگی و طلاق با کف خیابان شروع میشود.
❇️ روحانیان، قبل از انقلاب تا حدودی و البته نسبتا در کف خیابان ومتعلق به عمق و ژرفای آن بودند. اینکه میگویم نسبتا، زیرا روحانیان هم به دلایل تاریخی از نحوه با مردم بودن انبیا و امامان فاصله گرفتند، با این حال در گذشته تا حدودی نبض جریان توده ها در دست آنان بود. امروزه،این امر به شدت متحول شده است. بین مردم و روحانیت فاصله افتاده است. روحانی خود را بیش از آن که از مردم بداند از حکومت می شمارد.
❇️ مردمی بودن، یک رابطه دو جانبه است. حتی پست و مقام نداشتن هم لزوما به معنای محرم کف خیابان بودن نیست.زیرا عامل نامحرم بودن با مردم ممکن است شهرت و سلیبریتی بودن باشد. مردم چه محرمیتی با فرعونهای دنیای ستارگان تلوزیون و سینما میتوانند داشته باشند؟ ! زیرا مردمی بودن امری دو طرفه است. کف جامعه و متن آن باید با من باشد و مرا از خود بشمارد تا حقیقت خود را به روی من منکشف سازد. فاصله های من و جامعۀ من لزوما به خاطر این نیست که من در میان مردم نیستم و یا ضرورتا در مقام و موقعیتی سیاسی و حکومتی قرار گرفته ام. هرگز این گونه نیست. چه بسا من همزمان، مطرود حکومت و مردم باشم، اما همچنان غیر مردمی و بیگانه با حقیقت کف خیابان.
❇️ فرض کنیم که ممکن است سازمان های رسمی دولت، به عینیت توده های اجتماعی برسند، اما دور از ذهن است که مجاز باشند چنین تصویری را به بالا منتقل نمایند زیرا، گاهی، چنین تصاویری از کف خیابان، مصداق مجرمانه سیاه نمایی و بی بصیرتی تلقی میشود، در نتیجه، سازمان هایی که واقعیت تلخ و غیر ملائم با رغبات حکومتی و تصورات حاکمان در کف خیابان و زیر پوست شهر ها را گزارش نمایند،گویا دارند با باورهای یک مسؤول مبنی بر مردمی بودن معارضه می کنند. از این رو، غالب مشاوران و گزارشگران طوری گزارش می کنند که مورد تحسین و تشویق و ارتقای پست قرار بگیرند نه آن گونه که هست!
معمولا گزارش از حقایق اجتماعی که با تمایلات حکام ناسازگار باشد، مخاطره آمیز است. بر خلاف آن، گل و بلبل نشان دادن مردم عامل ارتقا و تشویق است.
#نامحرمانگی_با_مردم
#سرمایه_اجتماعی
#محمد_علی_میرزایی
#حکومت_کف_خیابان
@mohamad_ali_mirzaaei
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
Telegram
حسن مجیدیان
یادداشت ها و انتخاب های حسن مجیدیان
ارتباط از طریق :
@hamim1361
ارتباط از طریق :
@hamim1361
Forwarded from کمپین مبارزه با بیشعوری
📭 ظهر یک روز تابستان برای خرید عمده به مرکز بار رفتیم ...
داشتیم اجناس رو بار میزدیم که یک پراید دورتر از ما (با فاصله ۲۰ متری از حجره که یک سربالایی خیلی تندی هم داشت) توقف کرد و کارکنان اونجا رو صدا زد که فلان جنس رو دارید یک کارتن برام بیارید ..
چند بار تکرار کرد و کسی بهش توجه نکرد و بار دیگر گفت آقا دارید یا نه.
جواب دادند؛ چقدر خودخواهی، حاضری نیستی تو این هوای گرم از ماشین پیاده بشی بیشعور. موندی تا بیاریم خدمتت! نداریم برو بسلامت!!
ازش پرسیدم چه جنسی رو میخوای تا برات بگیرم بیارم. بقیه گفتند طوری که شما تونستی پیاده بشی و بیایی، این آقا هم میتونه. گفتم شاید مشکلی داره نمیتونه پیاده بشه. گفتند از شما هم سالمتره، اگر جنس میخواد باید خودش بیاد ...
وقتی پیاده شد و چند قدمی با دو تا عصا حرکت کرد( یک جانباز با پروتز پا و عصا)، قیافه همه دیدنی بود و از رفتارشون شرمنده شدند، چون زود قضاوت کرده بودند.
... اما ایشون لبخندی زد و گفت؛ شما که از اوضاع من خبر نداشتید.
اگر ما از اوضاع و احوال هم اطلاع داشته باشیم (که معمولا هم نداریم) راحتتر با رفتار غیرمعمول هم کنار میآییم و حتی به هم کمک میکنیم.
کمپین مبارزه با بیشعوری
داشتیم اجناس رو بار میزدیم که یک پراید دورتر از ما (با فاصله ۲۰ متری از حجره که یک سربالایی خیلی تندی هم داشت) توقف کرد و کارکنان اونجا رو صدا زد که فلان جنس رو دارید یک کارتن برام بیارید ..
چند بار تکرار کرد و کسی بهش توجه نکرد و بار دیگر گفت آقا دارید یا نه.
جواب دادند؛ چقدر خودخواهی، حاضری نیستی تو این هوای گرم از ماشین پیاده بشی بیشعور. موندی تا بیاریم خدمتت! نداریم برو بسلامت!!
ازش پرسیدم چه جنسی رو میخوای تا برات بگیرم بیارم. بقیه گفتند طوری که شما تونستی پیاده بشی و بیایی، این آقا هم میتونه. گفتم شاید مشکلی داره نمیتونه پیاده بشه. گفتند از شما هم سالمتره، اگر جنس میخواد باید خودش بیاد ...
وقتی پیاده شد و چند قدمی با دو تا عصا حرکت کرد( یک جانباز با پروتز پا و عصا)، قیافه همه دیدنی بود و از رفتارشون شرمنده شدند، چون زود قضاوت کرده بودند.
... اما ایشون لبخندی زد و گفت؛ شما که از اوضاع من خبر نداشتید.
اگر ما از اوضاع و احوال هم اطلاع داشته باشیم (که معمولا هم نداریم) راحتتر با رفتار غیرمعمول هم کنار میآییم و حتی به هم کمک میکنیم.
کمپین مبارزه با بیشعوری
Telegram
کمپین مبارزه با بیشعوری
بیشعوری یعنی؛ دانسته و عمداً اشتباهات و خطاهای خود را تکرار کنیم.
تو کدامین چراغ را افروختی؟ برایم بنویس؛
@BishuooriAdmin
http://instagram.com/bishuoori
تبلیغات
@Bishuoori_Advertising
تو کدامین چراغ را افروختی؟ برایم بنویس؛
@BishuooriAdmin
http://instagram.com/bishuoori
تبلیغات
@Bishuoori_Advertising
❤2
نوۀ چنگیزخان مغول چگونه شیعه شد؟
روزی سلطان محمّد خدابنده بر همسر خود خشم گرفت و در یک جلسه او را سه طلاقه کرد؛ ولی به دلیل علاقۀ بسیاری که به وی داشت, خیلی زود از کردارِ خویش پشیمان شد و به همین خاطر عالمان سنی را دعوت نمود و از آنان مشورت خواست. آنها گفتند: هیچ راهی وجود ندارد، مگر این که نخست فرد محلّل (فردی غیر از سلطان) با او ازدواج کند, سپس مجدداً سلطان میتواند با او ازدواج کند.
سلطان گفت: برای من پذیرشِ این امر، بسیار سخت است. آیا راه دیگری وجود ندارد؟ شما علما در بسیاری از مسائل با یکدیگر اختلافِ نظر دارید , فقط در همین یک مسئله همه باهم اتفاق نظر دارید؟! گفتند : بله.
در این هنگام یکی از مشاوران اجازۀ سخن خواست و اظهار داشت:
جناب سلطان! در شهر علامه ای زندگی میکند که چنین طلاقی را باطل میداند، خوب است او را نیز احضار نموده و نظر او را جویا شوید.(منظورِ وی، علامه حلی بود.)
عالمان سنی بر آشفتند و گفتند: آن عالم، رافضی مذهب بوده و رافضیان, افرادی کم عقل و بی خِرَد میباشند و اصلا در شأنِ سلطان نیست که چنین فردی را به حضور بپذیرد.
سلطان گفت: به هر حال دیدن او خالی از فایده نیست و دستور داد علامه حلی را در محضر او احضار نمایند.
وقتی علامه وارد مجلس سلطان محمّد خدابنده شد, علمای مذاهب چهارگانه ی اهل سنت نیز در آن جلسه حاضر بودند.
علامه بدون هیچ ترس و واهمه ای نعلینِ (کفش)
خود را به دست گرفت و خطاب به همۀ حاضران سلام کرد و آنگاه یک راست به سمت سلطان رفت و در کنار او نشست. عالمان سنی رو به سلطان کرده و گفتند :
دیدید؟ ما نگفتیم شیعیان, افرادی سبک سر و بی عقل میباشند؟! سلطان گفت: او عالِم است.
دربارۀ رفتار او از خودش سؤال کنید. آنها به علامه گفتند: چرا به سلطان سجده نکردی و آداب تشریفاتِ حضور را به جا نیاوردی؟ علامه گفت: رسولِ خدا از هر سلطانی برتر و بالاتر بود و کسی بر او سجده نکرد، بلکه فقط به آن حضرت سلام میکردند و خدای تعالی نیز فرموده است :
(چون داخل خانه ای شدید به یکدیگر سلام کنید، سلام و درودی که نزد خداوند مبارک و پاک است.)
از سوی دیگر به اتفاق ما و شما، سجده برای غیر خدا حرام است.
پرسیدند: چرا جسارت کردی و کنار سلطان نشستی؟ علامه پاسخ داد: چون جای دیگری برای
نشستن نبود و از طرفی سلطان و غیرسلطان با یکدیگر مساوی اند و این جسارت به محضر سلطان نیست. پرسیدند: چرا کفش های خود را به داخل مجلس آوردی؟ آیا هیچ آدم عاقلی در محضرِ سلطان و چنین مجلسی این گونه رفتار میکند؟علامه گفت: ترسیدم حَنَفی ها کفش هایم را بدزدند همانگونه که ابوحنیفه، نعلینِ رسول اکرم را دزدید. علمای حنفیِ حاضر در آن مجلس برآشفتند و فریاد زدند : چرا دروغ میگویی؟ این تهمت است. ابوحنیفه کجا و زمان پیامبر کجا؟ ابوحنیفه صد سال پس از پیامبر تازه به دنیا آمد. علامه گفت: ببخشید اشتباه از من بود.
احتمالا شافعی , نعلینِ پیامبر را سرقت کرده است. این بار صدای شافعی ها درآمد که شافعی در روز مرگِ ابوحنیفه و دویست سال پس از شهادت پیامبر دیده به جهان گشوده است
علامه گفت: چه میدانم! شاید کار مالِک بوده است. *علمای مالکی هم مثل حنفی ها و شافعی ها و به همان شیوه اعتراض کردند.
علامه گفت:
پس فقط احمد بن حنبل میماند.قطعا سارق احمد بن حَنبل است. حنبلی ها هم برآشفتند و به اعتراض و انکار پرداختند.
*در این لحظه علامه رو به سلطان کرد و گفت : جناب سلطان! ملاحظه کردید که اینان اقرار کردند هیچ یک از رؤسای این مذاهبِ چهارگانۀ اهل سنت در زمان حیات رسول خدا حاضر نبوده اند و حتی صحابۀ آن حضرت را هم ندیده اند...
سلطان گفت: آیا این حرف صحیح است؟ عالمان سنی گفتند: بله هیچ یک از این چهار نفری (که رئیس مذاهب اهل سنت میباشند), رسول خدا و صحابۀ آن حضرت را درک نکرده اند. *آنگاه علامه گفت : ولی ما شیعیان , پیرو آن آقایی هستیم که به منزلۀ نَفس و جانِ رسول خدا بود و از کودکی در دامان پیامبر پرورش یافت و بارها و بارها از سوی آن حضرت به عنوان وصی و جانشین رسول خدا معرفی شد.
سلطان که متوجه حقانیت مذهب شیعه شده بود
پرسید: نظر شیعه دربارۀ این طلاق چیست؟ علامه پرسدید: آیا جنابعالی طلاق را در سه مجلس و در محضر دو نفرِ عادل , جاری نموده اید؟ سلطان گفت: نه! علامه گفت:
در این صورت طلاق باطل میباشد چون فاقد شرایط صحت است. *آنگاه سلطان محمّد خدابنده به دست علامه شیعه شد و به حاکمان شهرهای تحت فرمانش نامه نوشت که از این پس با نام ائمۀ دوازدهگانه ی شیعه خطبه بخوانند و به نام ائمە ی اطهار , سکه ضرب کنند و نام آنان را بر در و دیوار مساجد و مشاهد مشرفه حک نمایند.
پیرامون غدیر_دکتر علی هراتیان
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
روزی سلطان محمّد خدابنده بر همسر خود خشم گرفت و در یک جلسه او را سه طلاقه کرد؛ ولی به دلیل علاقۀ بسیاری که به وی داشت, خیلی زود از کردارِ خویش پشیمان شد و به همین خاطر عالمان سنی را دعوت نمود و از آنان مشورت خواست. آنها گفتند: هیچ راهی وجود ندارد، مگر این که نخست فرد محلّل (فردی غیر از سلطان) با او ازدواج کند, سپس مجدداً سلطان میتواند با او ازدواج کند.
سلطان گفت: برای من پذیرشِ این امر، بسیار سخت است. آیا راه دیگری وجود ندارد؟ شما علما در بسیاری از مسائل با یکدیگر اختلافِ نظر دارید , فقط در همین یک مسئله همه باهم اتفاق نظر دارید؟! گفتند : بله.
در این هنگام یکی از مشاوران اجازۀ سخن خواست و اظهار داشت:
جناب سلطان! در شهر علامه ای زندگی میکند که چنین طلاقی را باطل میداند، خوب است او را نیز احضار نموده و نظر او را جویا شوید.(منظورِ وی، علامه حلی بود.)
عالمان سنی بر آشفتند و گفتند: آن عالم، رافضی مذهب بوده و رافضیان, افرادی کم عقل و بی خِرَد میباشند و اصلا در شأنِ سلطان نیست که چنین فردی را به حضور بپذیرد.
سلطان گفت: به هر حال دیدن او خالی از فایده نیست و دستور داد علامه حلی را در محضر او احضار نمایند.
وقتی علامه وارد مجلس سلطان محمّد خدابنده شد, علمای مذاهب چهارگانه ی اهل سنت نیز در آن جلسه حاضر بودند.
علامه بدون هیچ ترس و واهمه ای نعلینِ (کفش)
خود را به دست گرفت و خطاب به همۀ حاضران سلام کرد و آنگاه یک راست به سمت سلطان رفت و در کنار او نشست. عالمان سنی رو به سلطان کرده و گفتند :
دیدید؟ ما نگفتیم شیعیان, افرادی سبک سر و بی عقل میباشند؟! سلطان گفت: او عالِم است.
دربارۀ رفتار او از خودش سؤال کنید. آنها به علامه گفتند: چرا به سلطان سجده نکردی و آداب تشریفاتِ حضور را به جا نیاوردی؟ علامه گفت: رسولِ خدا از هر سلطانی برتر و بالاتر بود و کسی بر او سجده نکرد، بلکه فقط به آن حضرت سلام میکردند و خدای تعالی نیز فرموده است :
(چون داخل خانه ای شدید به یکدیگر سلام کنید، سلام و درودی که نزد خداوند مبارک و پاک است.)
از سوی دیگر به اتفاق ما و شما، سجده برای غیر خدا حرام است.
پرسیدند: چرا جسارت کردی و کنار سلطان نشستی؟ علامه پاسخ داد: چون جای دیگری برای
نشستن نبود و از طرفی سلطان و غیرسلطان با یکدیگر مساوی اند و این جسارت به محضر سلطان نیست. پرسیدند: چرا کفش های خود را به داخل مجلس آوردی؟ آیا هیچ آدم عاقلی در محضرِ سلطان و چنین مجلسی این گونه رفتار میکند؟علامه گفت: ترسیدم حَنَفی ها کفش هایم را بدزدند همانگونه که ابوحنیفه، نعلینِ رسول اکرم را دزدید. علمای حنفیِ حاضر در آن مجلس برآشفتند و فریاد زدند : چرا دروغ میگویی؟ این تهمت است. ابوحنیفه کجا و زمان پیامبر کجا؟ ابوحنیفه صد سال پس از پیامبر تازه به دنیا آمد. علامه گفت: ببخشید اشتباه از من بود.
احتمالا شافعی , نعلینِ پیامبر را سرقت کرده است. این بار صدای شافعی ها درآمد که شافعی در روز مرگِ ابوحنیفه و دویست سال پس از شهادت پیامبر دیده به جهان گشوده است
علامه گفت: چه میدانم! شاید کار مالِک بوده است. *علمای مالکی هم مثل حنفی ها و شافعی ها و به همان شیوه اعتراض کردند.
علامه گفت:
پس فقط احمد بن حنبل میماند.قطعا سارق احمد بن حَنبل است. حنبلی ها هم برآشفتند و به اعتراض و انکار پرداختند.
*در این لحظه علامه رو به سلطان کرد و گفت : جناب سلطان! ملاحظه کردید که اینان اقرار کردند هیچ یک از رؤسای این مذاهبِ چهارگانۀ اهل سنت در زمان حیات رسول خدا حاضر نبوده اند و حتی صحابۀ آن حضرت را هم ندیده اند...
سلطان گفت: آیا این حرف صحیح است؟ عالمان سنی گفتند: بله هیچ یک از این چهار نفری (که رئیس مذاهب اهل سنت میباشند), رسول خدا و صحابۀ آن حضرت را درک نکرده اند. *آنگاه علامه گفت : ولی ما شیعیان , پیرو آن آقایی هستیم که به منزلۀ نَفس و جانِ رسول خدا بود و از کودکی در دامان پیامبر پرورش یافت و بارها و بارها از سوی آن حضرت به عنوان وصی و جانشین رسول خدا معرفی شد.
سلطان که متوجه حقانیت مذهب شیعه شده بود
پرسید: نظر شیعه دربارۀ این طلاق چیست؟ علامه پرسدید: آیا جنابعالی طلاق را در سه مجلس و در محضر دو نفرِ عادل , جاری نموده اید؟ سلطان گفت: نه! علامه گفت:
در این صورت طلاق باطل میباشد چون فاقد شرایط صحت است. *آنگاه سلطان محمّد خدابنده به دست علامه شیعه شد و به حاکمان شهرهای تحت فرمانش نامه نوشت که از این پس با نام ائمۀ دوازدهگانه ی شیعه خطبه بخوانند و به نام ائمە ی اطهار , سکه ضرب کنند و نام آنان را بر در و دیوار مساجد و مشاهد مشرفه حک نمایند.
پیرامون غدیر_دکتر علی هراتیان
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
Telegram
حسن مجیدیان
یادداشت ها و انتخاب های حسن مجیدیان
ارتباط از طریق :
@hamim1361
ارتباط از طریق :
@hamim1361
👍1👏1
مرگ خیلی آسان میتواند الان به سراغ من بیاید، اما من تا میتوانم زندگی کنم نباید به پیشواز مرگ بروم. البته اگر یک وقتی ناچار با مرگ روبهرو شدم_که میشوم_ مهم نیست، مهم این است که زندگی یا مرگ من چه اثری در زندگی دیگران داشته باشد.
#ماهی_سیاه_کوچولو
#صمد_بهرنگی
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
#ماهی_سیاه_کوچولو
#صمد_بهرنگی
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
Telegram
حسن مجیدیان
یادداشت ها و انتخاب های حسن مجیدیان
ارتباط از طریق :
@hamim1361
ارتباط از طریق :
@hamim1361
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیوی اینکودک یمنی که مشتاقانه به سمت سنگقبر پدر میدود و آن را در آغوش میگیرد، اکنون به یکی از پربازدیدترین ویدیوها در شبکههای اجتماعی جهان عرب تبدیل شده است. مشت نمونه خروار ۸۰ هزار کودک یتیم جنگ یمن که علاوه بر این دچار فقر و افسردگی هستند بیآنکه نهاد یا سازمانی متولی آنان باشد یا حتی در رسانههای جهان اعتنایی به وضعیت آنان شود.
@sahandiranmehr
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
@sahandiranmehr
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
❤1👍1
🔰 از آنهایی نباشیم که...
❞ عینصاد
از آنهایی نباشیم که هزار نوع اسارت در وجودمان هست و باز میخواهیم که از این ماه هم نوری بگیریم.
ما را از آنهایی قرار بده که بال زدنهایشان و پروازهایشان
بعد از آزادیهای شان است
و در نتیجه توانسته اند که اوج بگیرند و برسند .
از آنهایی نباشیم که داریم میخزیم
و در لجن فرو میرویم
و از آنهایی نباشیم که داریم پَر می زنیم
اما با پاهای بسته و مغلول.
از آنهایی نباشیم که هزار نوع اسارت
در وجودمان هست
و باز می خواهیم از این ماه هم نوری بگیریم .
هزارجور کثافت همراهمان هست
و باز می خواهیم از این عطرهایی که
به خودمان می پاشیم، بهره بگیریم!.
#استاد_علی_صفایی_حائری
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
❞ عینصاد
از آنهایی نباشیم که هزار نوع اسارت در وجودمان هست و باز میخواهیم که از این ماه هم نوری بگیریم.
ما را از آنهایی قرار بده که بال زدنهایشان و پروازهایشان
بعد از آزادیهای شان است
و در نتیجه توانسته اند که اوج بگیرند و برسند .
از آنهایی نباشیم که داریم میخزیم
و در لجن فرو میرویم
و از آنهایی نباشیم که داریم پَر می زنیم
اما با پاهای بسته و مغلول.
از آنهایی نباشیم که هزار نوع اسارت
در وجودمان هست
و باز می خواهیم از این ماه هم نوری بگیریم .
هزارجور کثافت همراهمان هست
و باز می خواهیم از این عطرهایی که
به خودمان می پاشیم، بهره بگیریم!.
#استاد_علی_صفایی_حائری
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
Telegram
حسن مجیدیان
یادداشت ها و انتخاب های حسن مجیدیان
ارتباط از طریق :
@hamim1361
ارتباط از طریق :
@hamim1361
یک وقت میگوییم علی(ع) را "که" کُشت و یک وقت میگوییم "چه" کُشت؟
اگر بگوییم علی را "که" کُشت؟!
البته عبد الرحمن ابن ملجم،
و اگر بگوییم علی را "چه" کُشت؟،
باید بگوییم "جمود"، "خشک مغزی" و "خشکه مقدسی"؛
همینهایی که آمده بودند علی را بکشند، از سر شب تا صبح عبادت میکردند، واقعاً خیلی تأثرآور است ...
علی به جهالت و نادانی اینها ترحم میکرد، تا آخر هم حقوق اینها را از بیت المال میداد و به اینها آزادی فکری می داد....
ابن ابی الحدید میگوید، اگر میخواهید بفهمید که جمود و جهالت چیست، به این نکته توجه کنید که اینها وقتی که قرار گذاشتند این کار را بکنند، مخصوصاً شب نوزدهم رمضان را انتخاب کردند و گفتند: ما میخواهیم خدا را عبادت بکنیم و چون میخواهیم امر خیری را انجام بدهیم، پس بهتر این است که این کار را در یکی از شبهای عزیز قرار بدهیم که اجر بیشتری ببریم...
اسلام و نیازهای زمان، ج١ | شهید مرتضی مطهری
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
اگر بگوییم علی را "که" کُشت؟!
البته عبد الرحمن ابن ملجم،
و اگر بگوییم علی را "چه" کُشت؟،
باید بگوییم "جمود"، "خشک مغزی" و "خشکه مقدسی"؛
همینهایی که آمده بودند علی را بکشند، از سر شب تا صبح عبادت میکردند، واقعاً خیلی تأثرآور است ...
علی به جهالت و نادانی اینها ترحم میکرد، تا آخر هم حقوق اینها را از بیت المال میداد و به اینها آزادی فکری می داد....
ابن ابی الحدید میگوید، اگر میخواهید بفهمید که جمود و جهالت چیست، به این نکته توجه کنید که اینها وقتی که قرار گذاشتند این کار را بکنند، مخصوصاً شب نوزدهم رمضان را انتخاب کردند و گفتند: ما میخواهیم خدا را عبادت بکنیم و چون میخواهیم امر خیری را انجام بدهیم، پس بهتر این است که این کار را در یکی از شبهای عزیز قرار بدهیم که اجر بیشتری ببریم...
اسلام و نیازهای زمان، ج١ | شهید مرتضی مطهری
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
Telegram
حسن مجیدیان
یادداشت ها و انتخاب های حسن مجیدیان
ارتباط از طریق :
@hamim1361
ارتباط از طریق :
@hamim1361
👍3
🔺علی(ع) در وصف نیاید؟!
در شب ضربتِ علی(ع)، بنا بود واعظ برای مخاطبان از مولا بگوید. نیمساعت فرصت داشت که حرف بزند. آغازِ سخنش این بود که «چه بگویم از این بزرگمرد؟» میانهی کلامش اینکه «مگر میشود او را وصف کرد؟» و انتهایش نیز اینکه «زبانم از بیان فضائلش قاصر است»!
هزاران مخاطبِ او، آماده بودند تا ببینند علی(ع) چه میگوید و چه راهی پیش پایشان میگذارد. اما چیزی جز اینکه «او در وصف نیاید» نشنیدند.
این نحو توصیفِ انتزاعی، مطلوب کسانیست که علی(ع) و امثالش را از میدانِ واقعیِ حیات مردم دور کردهاند و او را تنها برای شفاعتشان در بهشت میخواهند.
علی(ع) قطعاً قابل وصف است. سیرهی عملی او، کیفیترین نسخهی حیات ماست. چرا فکر میکنیم بزرگیِ او در این است که بگوییم او بقدری بزرگ است که نمیشود به او دست یافت؟
او دست یافتنیست. یعنی باید به او دست یابیم.
✍ روح الله رشیدی
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
در شب ضربتِ علی(ع)، بنا بود واعظ برای مخاطبان از مولا بگوید. نیمساعت فرصت داشت که حرف بزند. آغازِ سخنش این بود که «چه بگویم از این بزرگمرد؟» میانهی کلامش اینکه «مگر میشود او را وصف کرد؟» و انتهایش نیز اینکه «زبانم از بیان فضائلش قاصر است»!
هزاران مخاطبِ او، آماده بودند تا ببینند علی(ع) چه میگوید و چه راهی پیش پایشان میگذارد. اما چیزی جز اینکه «او در وصف نیاید» نشنیدند.
این نحو توصیفِ انتزاعی، مطلوب کسانیست که علی(ع) و امثالش را از میدانِ واقعیِ حیات مردم دور کردهاند و او را تنها برای شفاعتشان در بهشت میخواهند.
علی(ع) قطعاً قابل وصف است. سیرهی عملی او، کیفیترین نسخهی حیات ماست. چرا فکر میکنیم بزرگیِ او در این است که بگوییم او بقدری بزرگ است که نمیشود به او دست یافت؟
او دست یافتنیست. یعنی باید به او دست یابیم.
✍ روح الله رشیدی
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
Telegram
حسن مجیدیان
یادداشت ها و انتخاب های حسن مجیدیان
ارتباط از طریق :
@hamim1361
ارتباط از طریق :
@hamim1361
Forwarded from کمپین مبارزه با بیشعوری
این روزها همه حس روشنفکری دارند ..
همه روان شناس، جامعه شناس، پزشک، اقتصاددان و سیاست مدار شدهاند،
اما حتی حوصله پنج دقیقه سکوت در مکالمات و یا پنج دقیقه خواندن مطلبی را ندارند.
فقط میخواهند بی گوش دادن حرف بزنند.
حتی نمیتوانند چند دقیقه ارتباط چشمی را حفظ کنند، اما تا دلت بخواهد عالم دهرند....
کاش یک آدم معمولی باشیم اما حوصله خواندن، ادب گوش دادن و حفظ ارتباط چشمی را داشته باشیم.
دلنوشتههای زنی پردغدغه
#maryamnoshad
همه روان شناس، جامعه شناس، پزشک، اقتصاددان و سیاست مدار شدهاند،
اما حتی حوصله پنج دقیقه سکوت در مکالمات و یا پنج دقیقه خواندن مطلبی را ندارند.
فقط میخواهند بی گوش دادن حرف بزنند.
حتی نمیتوانند چند دقیقه ارتباط چشمی را حفظ کنند، اما تا دلت بخواهد عالم دهرند....
کاش یک آدم معمولی باشیم اما حوصله خواندن، ادب گوش دادن و حفظ ارتباط چشمی را داشته باشیم.
دلنوشتههای زنی پردغدغه
#maryamnoshad
👍2
شب قدر، هم شب بیدار شدنه هم شب بیدار موندن! با این عبارتهای تلگرامی و اینستاگرامی الکی فضیلتها رو ازتون نگیرن! خود بیدار موندن تو این شب حتی اگه عبادتی هم صورت نگیره فضیلت داره و مقدمه ی بیدار شدنه.
برگرفته از کانال توابین
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
برگرفته از کانال توابین
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
Telegram
حسن مجیدیان
یادداشت ها و انتخاب های حسن مجیدیان
ارتباط از طریق :
@hamim1361
ارتباط از طریق :
@hamim1361
👍4
سلام و ادب
برای منِ بیچاره ی بی نصیب دعا کنید لطفا😔🙏
من هم امشب دعاگو و خیرخواهِ همه ی دوستان و عزیزانم هستم ان شاء الله.
و به رحمتِ واسعه ی حضرت حق بسیار امید دارم که به همه ی ما نگاه کنه🌿🌹
هوالتواب الرحیم...
برای منِ بیچاره ی بی نصیب دعا کنید لطفا😔🙏
من هم امشب دعاگو و خیرخواهِ همه ی دوستان و عزیزانم هستم ان شاء الله.
و به رحمتِ واسعه ی حضرت حق بسیار امید دارم که به همه ی ما نگاه کنه🌿🌹
هوالتواب الرحیم...
❤4👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 حال خوبی که در ذهن دانشآموزان میماند
🔹معلمی در یکی از مدارس جنوب شهر تهران به شاگردانش گفته عکس دانشآموز محبوبم را داخل جعبه کارتن گذاشتم، هرکس میخواهد برود و ببیند!
@Farsna
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
🔹معلمی در یکی از مدارس جنوب شهر تهران به شاگردانش گفته عکس دانشآموز محبوبم را داخل جعبه کارتن گذاشتم، هرکس میخواهد برود و ببیند!
@Farsna
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
❤3👏3
Forwarded from شجاعت اندیشیدن (علی صادقی)
📕 دو چیزِ متضاد در من بوده است:
《بلندپروازی》 و 《قناعت》. این ترکیبِ خوبی شد.
نسبت به چیزهایی بلندپرواز بودم و حتا کمالطلب. همیشه میخواستم فراتر از آنچه در دسترسم بود، بروم.
برعکس، در مواردی قانع. آنچه به آنها بیاعتنا بودم عبارت بود از 《خواستنیهای رایجِ زندگی همچون پول و تعیّن و برو-و-بیایِ اجتماعی》. گِردِ اینها نگشتم. همواره بر زندگی مماس بودهام. گمان میکنم که این بهترین نوعش باشد. اگر افزون بر احتیاج باشد، خلاقیتِ روح را میگیرد. کمترِ آنهم فاسدکننده است.
📕 اعتراف میکنم که از 《ثروتمندشدن》 میترسیدهام، هرچند که استعداد آنرا هم نداشتم. فکر میکردم که ثروت چیزی را 《میدهد》 و چیزی را 《میگیرد》، که آنچه را که 《میگیرد》 گرانبهاتر است.
📕 بر هیچ 《مقام و موقعیتی》 حسرت نخوردهام، هیچ میزی بلندتر از میزی که در خانهام پشت آن مینشینم، نشناختهام.
📕 هرگز آرزو نکردهام که از کشور دیگری جز 《ایران》 میبودم، و خوشبختیِ بزرگی برای خود میدانستم که زبانم فارسی است.
#محمدعلی_اسلامی_ندوشن ۱۴۰۰ - ۱۳۰۳
@shojaat_e_andishidan
《بلندپروازی》 و 《قناعت》. این ترکیبِ خوبی شد.
نسبت به چیزهایی بلندپرواز بودم و حتا کمالطلب. همیشه میخواستم فراتر از آنچه در دسترسم بود، بروم.
برعکس، در مواردی قانع. آنچه به آنها بیاعتنا بودم عبارت بود از 《خواستنیهای رایجِ زندگی همچون پول و تعیّن و برو-و-بیایِ اجتماعی》. گِردِ اینها نگشتم. همواره بر زندگی مماس بودهام. گمان میکنم که این بهترین نوعش باشد. اگر افزون بر احتیاج باشد، خلاقیتِ روح را میگیرد. کمترِ آنهم فاسدکننده است.
📕 اعتراف میکنم که از 《ثروتمندشدن》 میترسیدهام، هرچند که استعداد آنرا هم نداشتم. فکر میکردم که ثروت چیزی را 《میدهد》 و چیزی را 《میگیرد》، که آنچه را که 《میگیرد》 گرانبهاتر است.
📕 بر هیچ 《مقام و موقعیتی》 حسرت نخوردهام، هیچ میزی بلندتر از میزی که در خانهام پشت آن مینشینم، نشناختهام.
📕 هرگز آرزو نکردهام که از کشور دیگری جز 《ایران》 میبودم، و خوشبختیِ بزرگی برای خود میدانستم که زبانم فارسی است.
#محمدعلی_اسلامی_ندوشن ۱۴۰۰ - ۱۳۰۳
@shojaat_e_andishidan
❤3👍3
Forwarded from مغزتو🧠
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🧐تونستی حدس بزنی؟
⏪ مغز پارسی قسمت دوم: من یه پرندم؟!
📖 خرید کتاب " دختری از بصره آمد "
٪۲۰ ارزانتر با کد تخفیف maghze_to
از سایت #نشر_افق
Ofoqbooks.com
@ofoqpublication
@ofoqkidsandteens
🔗اینستاگرام:
https://www.instagram.com/tv/Cc0f74Uo12G/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
🧠 مغز تو دریاب!
🚨 @maghze_to
⏪ مغز پارسی قسمت دوم: من یه پرندم؟!
📖 خرید کتاب " دختری از بصره آمد "
٪۲۰ ارزانتر با کد تخفیف maghze_to
از سایت #نشر_افق
Ofoqbooks.com
@ofoqpublication
@ofoqkidsandteens
🔗اینستاگرام:
https://www.instagram.com/tv/Cc0f74Uo12G/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
🧠 مغز تو دریاب!
🚨 @maghze_to
♦️در باره شیخ حسین انصاریان و #دعاهای_خاصش
✔️اینکه یک روحانی بزرگوار و عالم متعهدی در شب قدر برای خواهران، فرزندان و مادرانی که به هر دلیلی آلودگی دامن پیدا کردهاند از درگاه پروردگار عالم درخواست هدایت و رحمت و مغفرت کند، بی تردید امر با ارزش و نیکویی است. نه تنها این نوع از دعاها، هیچ ناسازگاری با هیچ اصل و مبنای انسانی، عقلی و شرعی ندارد بلکه کاری است که در قرآن کریم، سیره ر سیول الله و همه انبیا و اولیای الهی به فراوانی دیده شده است.
✔️این بگو مگو و جدالی که در میان برخی از اهل تدین نسبت به این دعای شیخ در گرفته احتمالا ناشی از عدم درک درست و فهم صحیح ماجراست.
جناب شیخ سر سوزنی نسبت به این گناهان و بزهکاریها تساهل نشان ندادند. فقط خواستار هدایت و رحمت برای گمراهان و بدکاران شدند. این البته بسیار ارزشمند و خوب است. چون متعارف نبوده باعث شگفتی و نا مأنوس بودن نزد برخی شده است.
✔️البته انتظاری که از امثال این شیخ بزرگوار و جلیل است فقط دعا کردن نیست. دعا برای رفع فقر از فقیر و رفع تباهی دامن برخی زنان جامعه کمترین مرتبه ایمان است. ایشان که سخنشان در حاکمیت شنوا دارد لازم بود و هست که با امکانات گسترده مادی که در موسسه مورد حمایت دارند ونیز پایگاه بسیار گسترده و کم نظیری که در پایتخت بهرهمندند، به فکر ریشه شناسی فقر و فلاکت و آسیب شناسی عمیق تباهیهای اخلاقی و امثال آن باشند. فقط دعا کردن که رسالت اصلی ایشان نیست!
✔️خدای متعال عالم را با سنن و قوانین و نوامیس خود مدیریت میکند. پیام اصلی شبهای قدر درک این امر است که عالم تابع مقادیر و اندازه هاست. واژه #مهندسی که در چند روایت بسیار معتبر کتاب شریف کافی از امام کاظم و صادق علیهما السلام رسیده از واژه #اندازه فارسی است. اگر دنبال حل معضل فقر فقیران و #تطهیر_دامن_آلودگان و #اعتیاد معتادان هستیم باید بدانیم که همانگونه که #وجود_پدیدهها تابع نوامیس الهی است رفع و #اصلاح_تباهیها هم تابع قوانین و اقدار و مقادیر دقیقی در فعل افراد متولی از خانواده تا و حکمرانان است. انتظار است که این تفسیر و مانند آن در ادبیات شب قدر ما بیاید. دعا هم خوب است اما پیام شبهای قدر بینشی عمیق از تقدیر و تدبیر عالم است که خلفای الهی در زمین باید بر اساس اسمای الهی که اصل واساس این تقدیرها واندازههاست بر این خط حرکت کنند.
#دعا_تقدیر #حسین_انصاریان
🆔 @mohamad_ali_mirzaaei
🌐https://www.tgoop.com/mohamad_ali_mirzaaei
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
✔️اینکه یک روحانی بزرگوار و عالم متعهدی در شب قدر برای خواهران، فرزندان و مادرانی که به هر دلیلی آلودگی دامن پیدا کردهاند از درگاه پروردگار عالم درخواست هدایت و رحمت و مغفرت کند، بی تردید امر با ارزش و نیکویی است. نه تنها این نوع از دعاها، هیچ ناسازگاری با هیچ اصل و مبنای انسانی، عقلی و شرعی ندارد بلکه کاری است که در قرآن کریم، سیره ر سیول الله و همه انبیا و اولیای الهی به فراوانی دیده شده است.
✔️این بگو مگو و جدالی که در میان برخی از اهل تدین نسبت به این دعای شیخ در گرفته احتمالا ناشی از عدم درک درست و فهم صحیح ماجراست.
جناب شیخ سر سوزنی نسبت به این گناهان و بزهکاریها تساهل نشان ندادند. فقط خواستار هدایت و رحمت برای گمراهان و بدکاران شدند. این البته بسیار ارزشمند و خوب است. چون متعارف نبوده باعث شگفتی و نا مأنوس بودن نزد برخی شده است.
✔️البته انتظاری که از امثال این شیخ بزرگوار و جلیل است فقط دعا کردن نیست. دعا برای رفع فقر از فقیر و رفع تباهی دامن برخی زنان جامعه کمترین مرتبه ایمان است. ایشان که سخنشان در حاکمیت شنوا دارد لازم بود و هست که با امکانات گسترده مادی که در موسسه مورد حمایت دارند ونیز پایگاه بسیار گسترده و کم نظیری که در پایتخت بهرهمندند، به فکر ریشه شناسی فقر و فلاکت و آسیب شناسی عمیق تباهیهای اخلاقی و امثال آن باشند. فقط دعا کردن که رسالت اصلی ایشان نیست!
✔️خدای متعال عالم را با سنن و قوانین و نوامیس خود مدیریت میکند. پیام اصلی شبهای قدر درک این امر است که عالم تابع مقادیر و اندازه هاست. واژه #مهندسی که در چند روایت بسیار معتبر کتاب شریف کافی از امام کاظم و صادق علیهما السلام رسیده از واژه #اندازه فارسی است. اگر دنبال حل معضل فقر فقیران و #تطهیر_دامن_آلودگان و #اعتیاد معتادان هستیم باید بدانیم که همانگونه که #وجود_پدیدهها تابع نوامیس الهی است رفع و #اصلاح_تباهیها هم تابع قوانین و اقدار و مقادیر دقیقی در فعل افراد متولی از خانواده تا و حکمرانان است. انتظار است که این تفسیر و مانند آن در ادبیات شب قدر ما بیاید. دعا هم خوب است اما پیام شبهای قدر بینشی عمیق از تقدیر و تدبیر عالم است که خلفای الهی در زمین باید بر اساس اسمای الهی که اصل واساس این تقدیرها واندازههاست بر این خط حرکت کنند.
#دعا_تقدیر #حسین_انصاریان
🆔 @mohamad_ali_mirzaaei
🌐https://www.tgoop.com/mohamad_ali_mirzaaei
https://www.tgoop.com/ha_mim1377
👍1