مکتب شیکاگو تصادفی شکل گرفت یا با برنامهریزی قبلی؟ اگر هیکس به جای فریدمن به شیکاگو رفته بود چه میشد؟ بیاید و روایت سمانه علوی را بشنویم.
https://www.clubhouse.com/join/%D9%85%D8%AC%D9%85%D8%B9-%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF/mK9xhvrO/maborjdq?utm_medium=ch_invite&utm_campaign=Cm8EEx8_z-270sfQ5uS3bw-374927
https://www.clubhouse.com/join/%D9%85%D8%AC%D9%85%D8%B9-%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF/mK9xhvrO/maborjdq?utm_medium=ch_invite&utm_campaign=Cm8EEx8_z-270sfQ5uS3bw-374927
Clubhouse
تولد مکتب شیکاگو مدرن؛ حاصل یک تصادف (ج ۶۹) - مجمع دیوانگان اقتصاد
Tuesday, September 20 at 10:30pm +0430 with Mohammadreza Farhad..., Samaneh A.L, Arash Naghavi, Ramin Kobe. مقاله را از کانال تلگرام بگیرید. @exitvoiceloyalty
Audio
🔺همهچیز درباره نوبل اقتصاد (قسمت اول)
🔹جایزه علوم اقتصادی نوبل در سال ۲۰۲۲ به ۳ اقتصاددان آمریکایی به دلیل مطالعاتشان در حوزه بانکها و بحرانهای مالی رسید.
🔹به همین بهانه محمدرضا فرهادیپور در اپیزود نوزدهم اقتصادینو به «سیر تاریخی و نکات جالب جایزه نوبل اقتصاد» پرداخته است.
1:23 مخترع دینامیت پایهگذار جایزه نوبل میشود
4:36 ابداع جایزه نوبل اقتصاد
09:25 چرا زنان کمتر برنده نوبل شدند؟
13:50 حب و بغض کمیته نوبل، اقتصاددان بزرگ را از جایزه محروم کرد
20:36 آیا اقتصاد سزاوار علم بودن است که جایزه بگیرد؟
22:38 چالش اقتصاد و ریاضیات!
26:03 نوبل مشترک میردال سوسیالیست و هایک لیبرال
31:19 همه برندگان نوبل؛ نوادگان آدام اسمیت و کینز
34:30 از اقتصاددان خرد تا کلان و رفتارگرا و احیای کلاسیکی
اقتصادینو را میتوانید هر هفته از کانال تلگرامی اقتصادینو و کستباکس اقتصادینو بشنوید.
@eghtesadiino
🔹جایزه علوم اقتصادی نوبل در سال ۲۰۲۲ به ۳ اقتصاددان آمریکایی به دلیل مطالعاتشان در حوزه بانکها و بحرانهای مالی رسید.
🔹به همین بهانه محمدرضا فرهادیپور در اپیزود نوزدهم اقتصادینو به «سیر تاریخی و نکات جالب جایزه نوبل اقتصاد» پرداخته است.
1:23 مخترع دینامیت پایهگذار جایزه نوبل میشود
4:36 ابداع جایزه نوبل اقتصاد
09:25 چرا زنان کمتر برنده نوبل شدند؟
13:50 حب و بغض کمیته نوبل، اقتصاددان بزرگ را از جایزه محروم کرد
20:36 آیا اقتصاد سزاوار علم بودن است که جایزه بگیرد؟
22:38 چالش اقتصاد و ریاضیات!
26:03 نوبل مشترک میردال سوسیالیست و هایک لیبرال
31:19 همه برندگان نوبل؛ نوادگان آدام اسمیت و کینز
34:30 از اقتصاددان خرد تا کلان و رفتارگرا و احیای کلاسیکی
اقتصادینو را میتوانید هر هفته از کانال تلگرامی اقتصادینو و کستباکس اقتصادینو بشنوید.
@eghtesadiino
Forwarded from مرکز پژوهشهای اتاق ایران
فساد (1).pdf
2.4 MB
کتاب "مبارزه با فساد خطرناک است"
نویسنده: اوکونجو ایولا
مترجمان: محمدرضا و اميدرضا فرهادیپور
کاری از #مرکز_پژوهش_های_اتاق_ایران
نویسنده: اوکونجو ایولا
مترجمان: محمدرضا و اميدرضا فرهادیپور
کاری از #مرکز_پژوهش_های_اتاق_ایران
Audio
🔺مبارزه با نابرابری؛ بازنگری در نقش دولت (قسمت اول)
🔹این کتاب با ویراستاری اولیویه بلانچارد و دنی رودریک آماده شده است.
🔹بلانچارد اقتصاددان فرانسوی ارشد سابق صندوق بینالمللی پول است که در کنار کتاب اقتصاد کلان معروف خود به نابرابری در حوزه اقتصاد نیز توجه دارد.
🔹دنی رودریک اقتصاددان ترکتبار، مدرس موسسه جان اف کندی و برنده جایزه آلبرت هرشمن، به دنبال تغییر در جریان اصلی علم اقتصاد است.
🔹محمدرضا فرهادیپور در اپیزود ۲۰ اقتصادینو به بررسی این کتاب جالب و جدید در حوزه نابرابری پرداخته است.
0:04 مدیرعامل ولخرج یا صرفهجو؟
6:22 منظور از نابرابری چیست؟
8:42 توافق اقتصاددانان پس از نزاع
12:56 نابرابری یا فقر؛ کدام یک مهمتر است؟
17:07 مثالی جالب از دو جامعه با ضریب جینی یکسان اما اعتراضات متفاوت به نابرابری!
22:53 منشأ اعتراضات علیه یک درصدیها
26:04 مالیات مدیر صرفهجو بیشتر باشد یا ولخرج؟
28:52 مالیات بر ثروت راهی برای حفاظت از دمکراسی؟
اقتصادینو را میتوانید هر هفته از کانال تلگرامی اقتصادینو و کستباکس اقتصادینو بشنوید.
@eghtesadiino
🔹این کتاب با ویراستاری اولیویه بلانچارد و دنی رودریک آماده شده است.
🔹بلانچارد اقتصاددان فرانسوی ارشد سابق صندوق بینالمللی پول است که در کنار کتاب اقتصاد کلان معروف خود به نابرابری در حوزه اقتصاد نیز توجه دارد.
🔹دنی رودریک اقتصاددان ترکتبار، مدرس موسسه جان اف کندی و برنده جایزه آلبرت هرشمن، به دنبال تغییر در جریان اصلی علم اقتصاد است.
🔹محمدرضا فرهادیپور در اپیزود ۲۰ اقتصادینو به بررسی این کتاب جالب و جدید در حوزه نابرابری پرداخته است.
0:04 مدیرعامل ولخرج یا صرفهجو؟
6:22 منظور از نابرابری چیست؟
8:42 توافق اقتصاددانان پس از نزاع
12:56 نابرابری یا فقر؛ کدام یک مهمتر است؟
17:07 مثالی جالب از دو جامعه با ضریب جینی یکسان اما اعتراضات متفاوت به نابرابری!
22:53 منشأ اعتراضات علیه یک درصدیها
26:04 مالیات مدیر صرفهجو بیشتر باشد یا ولخرج؟
28:52 مالیات بر ثروت راهی برای حفاظت از دمکراسی؟
اقتصادینو را میتوانید هر هفته از کانال تلگرامی اقتصادینو و کستباکس اقتصادینو بشنوید.
@eghtesadiino
Forwarded from نشر و پخش دوستان
اقتصاد حکم میراند | #دنی_رودریک #محمدرضا_فرهادیپور | اقتصاد__آموزش اقتصاد | چاپ دوم ، 1401 |شومیز، رقعی | 272 صفحه | 125،000 تومان | #آشیان
در دفاع دانشگاهی از هر اقتصاددانی محتاط باشید؛
شاید او سابقه دزدی مقاله داشته باشد
شاید او سابقه دزدی مقاله داشته باشد
مهمترین دستاورد جام جهانی ۲۰۲۲ برای خاورمیانه
https://tribune.com.pk/story/2391499/how-muslim-shower-is-turning-out-to-be-the-real-winner-of-this-fifa-world-cup
https://tribune.com.pk/story/2391499/how-muslim-shower-is-turning-out-to-be-the-real-winner-of-this-fifa-world-cup
The Express Tribune
How Muslim Shower is turning out to be the real winner of this FIFA World Cup
Well, not to say we told you so, but us desis did tell you so!
تپانچه امباپه
از اینکه مسی جام جهانی فوتبال را لمس کرد و به خانه برد، خوشحالم. اما امباپه را بیشتر دوس دارم؛ اساسا دوئل را دوس دارم. کیلیان مثل تپانچه توقفناپذیری بود که خوش داشت شادی و خوشی را زهر مار مسی کند و کرد.
اما همانطور که جام جهانی ۱۹۸۶ جام مارادونا بود، که با زدن دو گل به انگلستان تلافی خدشهدار شدن غرور کشورش در جنگ فالکلند را درآورد و انتقام آرژانتینیها را گرفت، جام ۲۰۲۲ هم جام مسی بود. مارادونا آن سال دو گل به انگلستان زد؛ یکی با دست چپ (به قول خودش دست خدا) و دیگری با پای چپ.
در فینال ۲۰۲۲ گویی «خدایانی در درون آرژانتینیها و امباپه» ظهور کرده بود. احتمالا سرمربی فرانسه بعد از بازی به شاگردانش گفته:
«هر وقت اینطوری بازی کنید، حق دارید ببازید».
@exitvoiceloyalty
از اینکه مسی جام جهانی فوتبال را لمس کرد و به خانه برد، خوشحالم. اما امباپه را بیشتر دوس دارم؛ اساسا دوئل را دوس دارم. کیلیان مثل تپانچه توقفناپذیری بود که خوش داشت شادی و خوشی را زهر مار مسی کند و کرد.
اما همانطور که جام جهانی ۱۹۸۶ جام مارادونا بود، که با زدن دو گل به انگلستان تلافی خدشهدار شدن غرور کشورش در جنگ فالکلند را درآورد و انتقام آرژانتینیها را گرفت، جام ۲۰۲۲ هم جام مسی بود. مارادونا آن سال دو گل به انگلستان زد؛ یکی با دست چپ (به قول خودش دست خدا) و دیگری با پای چپ.
در فینال ۲۰۲۲ گویی «خدایانی در درون آرژانتینیها و امباپه» ظهور کرده بود. احتمالا سرمربی فرانسه بعد از بازی به شاگردانش گفته:
«هر وقت اینطوری بازی کنید، حق دارید ببازید».
@exitvoiceloyalty
Forwarded from خروج و اعتراض و وفاداری
پول و تورم و ابرتورم و ایجاد آنها
دولت یک استراتژی دارد: خلق پول. مردم هم استراتژی متقابلی دارند: انتظارات تورمی.
این روزها پول ایرانی به پول داغ بدل شده و مردم مرتباً در پی ایناند که آن را به دارایی یا ارز دیگری تبدیل کند. اما چه میشود که پول چنین وضعیتی پیدا میکند؟ در این یادداشت بر آنم تا پول، کارکردهای آن، تورم و علل پیدایش آن، ابرتورم و عللش و چگونگی داغ شدن پول را براساس رفتار دولتها در حکم خالقان پول بررسی کنم تا از این رهگذر کمی وضعیت فعلی روشنتر و مشخص شود اقتصاد ایران از این نظر چه وضعیتی دارد.
پول سه کارکرد کلیدی دارد:
1- واحد شمارش؛ ارزش کالاها و خدمات در هر جامعه در قالب واحد پول بیان و اندازهگیری میشوند؛
2- وسیله مبادله: پول در حکم ابزار پرداخت برای هر کالا یا خدمت یا هر چیزی به کار میرود؛
3- ذخیره ارزش: صاحبان و دارندگان پول میتوانند آن را برای آینده پسانداز کنند، مادامیکه ارزش آن (قدرت خریدش) در گذر زمان کم نشود. قدرت خرید پول عبارت است از کلیه کالاها و خدماتی که مقداری مشخص از پول میتواند بخرد.
پول سالم (sound money) پولی است که بتواند سه کارکرد فوق را ارائه کند. بدین اعتبار، پول ناسالم هم پولی است که نمیتواند یکی از سه کارکرد فوق را اساسا به خاطر تورم ارائه کند.
عوامل ذیل معمولاً علل اصلی تورم به شمار میروند:
1- کمبودها: تقاضای مازاد ناشی از یک شوک تقاضا یا عرضه مانند کاهش ناگهانی محصول در نتیجۀ یک فاجعۀ طبیعی.
2- شوکهای تراز پرداختها: شوک تجاری، مثلاً افزایش ناگهانی در قیمت بینالمللی نفت؛ ارزشگذاری بیش از حد پول داخلی که به تخریب تراز حساب جاری میانجامد؛ انباشت ناپایدار بدهی خارجی؛
3- کسری بودجۀ دولت: مثل از دست رفتن ناگهانی درآمدهای دولت یا افزایشی شدید در مخارج مالی دولت؛
4- سیاست پولی انبساطی: اتخاذ یک سیاست دائمی افزایش عرضۀ پول توسط مقامات پولی و کاهش مداوم نرخ بهرۀ حقیقی؛
5- نظام پول کاغذی: وسوسه معمول دولتهای با نظام پول کاغذی برای توسل به سیاست تورمی به منظور تآمین مالی نیازهای بودجهای.
تقریباً تمامی ادوار تورم در اقتصادهای مدرن در سدههای بیستم و بیستویکم با موارد فوق مرتبط بودهاند؛ اقتصاد ایران هم از این امر مستثنی نیست و با همۀ این موارد در زمانهای مختلف دست به گریبان بوده است.
در حال حاضر، هم موارد 1 تا 4 هر کدام به نحوی به شدت فعال شدهاند و چاپ پول هم که همیشه در دستور کار است. البته، به این نکته هم اشاره کنم که موارد فوق شروط لازم برای ایجاد تورماند، اما شرط کافی نیستند.
برای نمونه، در دهۀ 2010، بسیاری از دولتهای سراسر جهان کسری بودجه داشتند، اما اقتصاد آنها به ندرت با تورم قابلتوجهی مواجه شد.
علل ایجاد تورم متفاوت از ایجاد ابرتورم هستند، اما این دو به راحتی با هم خلط میشوند.
برای وقوع ابرتورم باید عوامل دیگری هم فعال شوند. اول از همه اینکه، یک اقتصاد برای تجربۀ ابرتورم، باید چندین سال تورم مزمن را تجربه کرده باشد. به عبارت دیگر، ابرتورم، تقریبا ابتدا به ساکن و ناگهانی اتفاق نمیافتد، بلکه حتماً از قبل علائم هشداردهندهای، خبر از وقوع آن و حرکت به سوی آن دادهاند و میدهند.
ابرتورم، اما ناشی از علل زیر است:
1- شکست سیاستگذاری فرایند تثبیت تورم؛
2- ناکارایی نهادی که سبب از دست رفتن اعتماد عمومی به دولت و اطمیمنان به فرایند تثبیت تورم شده است؛
3- مشکلات بینالمللی.
در دوران تورم، قدرت خرید پول کم میشود. در این اوضاع، دارندگان پول داخلی که هیچ چارهای برای حفظ ارزش پول خود در نتیجه اثر کاهنده تورم فزاینده بر قدرت خرید پولشان در نظام پولی داخلی نمیبینند، در جستوجوی راههای بدیل پسانداز و حفظ ارزش پول خود به ارزهای خارجی، کالاهای بادوام و ... روی میآورند. پس، در شرایط ابرتورمی، پول کارکرد ذخیره ارزش خود را از دست میدهد. در این شرایط جایگزینی دارایی یا جایگزینی ارزی اتفاق میافتد. در این احوال، چهبسا پول داخلی هنوز در حکم واحد شمارش و وسیله مبادله عمل کند، اما دیگر کارکرد ذخیره ارزش را ندارد. اصطلاح دلاریشدن-استفاده گسترده از دلار یا پول خارجی دارای کارکرد حفظ ارزش-برای توصیف این وضع ابداع شد. دلاری شدن میتواند کامل باشد یا نصفهونیمه.
در دنیای مدرن، دولت خالق پول است و این امر به درک فرایند ایجاد تورم و از آن مهمتر ابرتورم کمک میکند. میلتون فریدمن گفتۀ مشهوری دارد که «تورم پایدار همیشه و همهجا یک پدیدۀ پولی است» که این جمله اساس نظریه مقداری پول است که رابطۀ بین عرضۀ پول و سطح قیمتها را در هر اقتصادی تحت شرایط معین نشان میدهد.
فرض کنید شرایط اقتصادی عادی است و دولت کسری بودجه دارد؛ پس، دولت سه راه پیش رو دارد:
1- افزایش مالیات برای عمل به تعهداتش؛
2- استقراض از بازارهای مالی داخلی یا خارجی؛
3- چاپ پول.
دولت یک استراتژی دارد: خلق پول. مردم هم استراتژی متقابلی دارند: انتظارات تورمی.
این روزها پول ایرانی به پول داغ بدل شده و مردم مرتباً در پی ایناند که آن را به دارایی یا ارز دیگری تبدیل کند. اما چه میشود که پول چنین وضعیتی پیدا میکند؟ در این یادداشت بر آنم تا پول، کارکردهای آن، تورم و علل پیدایش آن، ابرتورم و عللش و چگونگی داغ شدن پول را براساس رفتار دولتها در حکم خالقان پول بررسی کنم تا از این رهگذر کمی وضعیت فعلی روشنتر و مشخص شود اقتصاد ایران از این نظر چه وضعیتی دارد.
پول سه کارکرد کلیدی دارد:
1- واحد شمارش؛ ارزش کالاها و خدمات در هر جامعه در قالب واحد پول بیان و اندازهگیری میشوند؛
2- وسیله مبادله: پول در حکم ابزار پرداخت برای هر کالا یا خدمت یا هر چیزی به کار میرود؛
3- ذخیره ارزش: صاحبان و دارندگان پول میتوانند آن را برای آینده پسانداز کنند، مادامیکه ارزش آن (قدرت خریدش) در گذر زمان کم نشود. قدرت خرید پول عبارت است از کلیه کالاها و خدماتی که مقداری مشخص از پول میتواند بخرد.
پول سالم (sound money) پولی است که بتواند سه کارکرد فوق را ارائه کند. بدین اعتبار، پول ناسالم هم پولی است که نمیتواند یکی از سه کارکرد فوق را اساسا به خاطر تورم ارائه کند.
عوامل ذیل معمولاً علل اصلی تورم به شمار میروند:
1- کمبودها: تقاضای مازاد ناشی از یک شوک تقاضا یا عرضه مانند کاهش ناگهانی محصول در نتیجۀ یک فاجعۀ طبیعی.
2- شوکهای تراز پرداختها: شوک تجاری، مثلاً افزایش ناگهانی در قیمت بینالمللی نفت؛ ارزشگذاری بیش از حد پول داخلی که به تخریب تراز حساب جاری میانجامد؛ انباشت ناپایدار بدهی خارجی؛
3- کسری بودجۀ دولت: مثل از دست رفتن ناگهانی درآمدهای دولت یا افزایشی شدید در مخارج مالی دولت؛
4- سیاست پولی انبساطی: اتخاذ یک سیاست دائمی افزایش عرضۀ پول توسط مقامات پولی و کاهش مداوم نرخ بهرۀ حقیقی؛
5- نظام پول کاغذی: وسوسه معمول دولتهای با نظام پول کاغذی برای توسل به سیاست تورمی به منظور تآمین مالی نیازهای بودجهای.
تقریباً تمامی ادوار تورم در اقتصادهای مدرن در سدههای بیستم و بیستویکم با موارد فوق مرتبط بودهاند؛ اقتصاد ایران هم از این امر مستثنی نیست و با همۀ این موارد در زمانهای مختلف دست به گریبان بوده است.
در حال حاضر، هم موارد 1 تا 4 هر کدام به نحوی به شدت فعال شدهاند و چاپ پول هم که همیشه در دستور کار است. البته، به این نکته هم اشاره کنم که موارد فوق شروط لازم برای ایجاد تورماند، اما شرط کافی نیستند.
برای نمونه، در دهۀ 2010، بسیاری از دولتهای سراسر جهان کسری بودجه داشتند، اما اقتصاد آنها به ندرت با تورم قابلتوجهی مواجه شد.
علل ایجاد تورم متفاوت از ایجاد ابرتورم هستند، اما این دو به راحتی با هم خلط میشوند.
برای وقوع ابرتورم باید عوامل دیگری هم فعال شوند. اول از همه اینکه، یک اقتصاد برای تجربۀ ابرتورم، باید چندین سال تورم مزمن را تجربه کرده باشد. به عبارت دیگر، ابرتورم، تقریبا ابتدا به ساکن و ناگهانی اتفاق نمیافتد، بلکه حتماً از قبل علائم هشداردهندهای، خبر از وقوع آن و حرکت به سوی آن دادهاند و میدهند.
ابرتورم، اما ناشی از علل زیر است:
1- شکست سیاستگذاری فرایند تثبیت تورم؛
2- ناکارایی نهادی که سبب از دست رفتن اعتماد عمومی به دولت و اطمیمنان به فرایند تثبیت تورم شده است؛
3- مشکلات بینالمللی.
در دوران تورم، قدرت خرید پول کم میشود. در این اوضاع، دارندگان پول داخلی که هیچ چارهای برای حفظ ارزش پول خود در نتیجه اثر کاهنده تورم فزاینده بر قدرت خرید پولشان در نظام پولی داخلی نمیبینند، در جستوجوی راههای بدیل پسانداز و حفظ ارزش پول خود به ارزهای خارجی، کالاهای بادوام و ... روی میآورند. پس، در شرایط ابرتورمی، پول کارکرد ذخیره ارزش خود را از دست میدهد. در این شرایط جایگزینی دارایی یا جایگزینی ارزی اتفاق میافتد. در این احوال، چهبسا پول داخلی هنوز در حکم واحد شمارش و وسیله مبادله عمل کند، اما دیگر کارکرد ذخیره ارزش را ندارد. اصطلاح دلاریشدن-استفاده گسترده از دلار یا پول خارجی دارای کارکرد حفظ ارزش-برای توصیف این وضع ابداع شد. دلاری شدن میتواند کامل باشد یا نصفهونیمه.
در دنیای مدرن، دولت خالق پول است و این امر به درک فرایند ایجاد تورم و از آن مهمتر ابرتورم کمک میکند. میلتون فریدمن گفتۀ مشهوری دارد که «تورم پایدار همیشه و همهجا یک پدیدۀ پولی است» که این جمله اساس نظریه مقداری پول است که رابطۀ بین عرضۀ پول و سطح قیمتها را در هر اقتصادی تحت شرایط معین نشان میدهد.
فرض کنید شرایط اقتصادی عادی است و دولت کسری بودجه دارد؛ پس، دولت سه راه پیش رو دارد:
1- افزایش مالیات برای عمل به تعهداتش؛
2- استقراض از بازارهای مالی داخلی یا خارجی؛
3- چاپ پول.
Forwarded from خروج و اعتراض و وفاداری
فرض کنیم اولی، مالیاتگیری ناممکن است. این را هم بگوییم که کسری بودجه نه پیششرط تورم است نه ابرتورم. پس، در وهلۀ اول میماند استقراض از بازار داخلی. مادامی که دولت بهرۀ معقولی روی استقراضهایش میپردازد- اغلب در قالب اوراق دولتی بازاری- ارزش پول به قدر کافی باثبات به نظر میرسد و صاحبان و دارندگان پول داخلی مایل به خرید اوراق دولتی هستند و در نتیجه در تأمین مالی کسری بودجۀ دولت مشارکت میکنند. در این شرایط، لزومی ندارد که کسری بودجه با یک سیاست تأمین مالی تورمی رفع و رجوع شود. اما توسعۀ کم بازارهای مالی داخلی و کمعمق بودنشان و سیاستگذاری نادرست روی نرخهای بهره اوراق دولتی میتواند مشکلاتی را برای تأمین مالی کسری بودجه مبتنی بر اوراق دولتی ایجاد کند.
البته، یک دولت میتواند از بازارهای خارجی هم پول قرض کند، که این امر مستلزم شرایطی است مثل اعتبار سیاستگذاری، شهرت نهادی و رویکرد سیاست خارجی آن کشور. ولی اگر دولتی نتواند برای کسری بودجه خود از بازارهای داخلی یا خارجی قرض بگیرد و مالیات گرفتن هم برایش مثلاً به دلیل رکود اقتصادی ناممکن باشد، بنابراین، حرکت به سوی پولیسازی کسری بودجه از رهگذر اتخاذ سیاست تورمی را در پیش میگیرد و در مسیر ابرتورم گام برمیدارد. در نتیجۀ این امر و افزایش تورم، ارزش واقعی درآمدهای دولت کاهش مییابد و همین سبب میشود که کسری بودجه دولت اثر مخربتری داشته باشد، چون مدام باید تأمین مالی تورمی شود. گویی، خود خونش را میخورد.
پس، کسری بودجه به خودی خود عامل تورم نیست، بلکه این شیوۀ تأمین مالی تورمی آن است که مشکلزا است. این ناتوانی یک دولت در استقراض است که به اتخاذ یک سیاست تورمی و سرانجام ابرتورم میانجامد. مشکلی بعدی هم از اینجا شروع میشود که واکنشها به سیاستگذاری تورمی دولت بدل میشود به یک دانش عمومی و واکنشهای فعالی مانند افزایش قیمتها و دستمزدها به آن نشان داده میشود. سفتهبازی و ذخیره کردن پول نیز ظهور میکنند و به شکلی اجتنابناپذیر در مسیر شتاب گرفتن تورم تشدید میشوند. از اینجا به بعد، افراد با انتظارات تورمیشان هدایت میشوند که اساسا از سیاستگذاری دولت تحت لوای محدودیتهای نهادی مشخصی تأثیر میپذیرد. در این شرایط، هر سیاستی که دولت اعلام میکند و در کنترل تورم ناکام میماند و بار دیگر پیچی در مارپیچ تورمی ایجاد میکند و چرخۀ معیوب شکست سیاستگذاری تثبیت تورم از جانب دولت را به انتظارات تورمی مردم گره میزند و رفتار سفتهبازانه و ذخیرهکنندگی را تشدید میکند.
اگر در جهان مدرن، استراتژی یک دولت بهترین استفاده از تورم باشد و مردم این را بفهمند، که حتما به دلیل انتظارات عقلاییشان میفهمند، بهترین استراتژی متقابل آنها این است که قیمتها را به سطحی بالاتر از آنچه دولت میتوانست بهترین استفاده را کند، ببرند که چنین تعاملی حتماً به یک چیز ختم میشود: ابرتورم.
البته، یک دولت میتواند از بازارهای خارجی هم پول قرض کند، که این امر مستلزم شرایطی است مثل اعتبار سیاستگذاری، شهرت نهادی و رویکرد سیاست خارجی آن کشور. ولی اگر دولتی نتواند برای کسری بودجه خود از بازارهای داخلی یا خارجی قرض بگیرد و مالیات گرفتن هم برایش مثلاً به دلیل رکود اقتصادی ناممکن باشد، بنابراین، حرکت به سوی پولیسازی کسری بودجه از رهگذر اتخاذ سیاست تورمی را در پیش میگیرد و در مسیر ابرتورم گام برمیدارد. در نتیجۀ این امر و افزایش تورم، ارزش واقعی درآمدهای دولت کاهش مییابد و همین سبب میشود که کسری بودجه دولت اثر مخربتری داشته باشد، چون مدام باید تأمین مالی تورمی شود. گویی، خود خونش را میخورد.
پس، کسری بودجه به خودی خود عامل تورم نیست، بلکه این شیوۀ تأمین مالی تورمی آن است که مشکلزا است. این ناتوانی یک دولت در استقراض است که به اتخاذ یک سیاست تورمی و سرانجام ابرتورم میانجامد. مشکلی بعدی هم از اینجا شروع میشود که واکنشها به سیاستگذاری تورمی دولت بدل میشود به یک دانش عمومی و واکنشهای فعالی مانند افزایش قیمتها و دستمزدها به آن نشان داده میشود. سفتهبازی و ذخیره کردن پول نیز ظهور میکنند و به شکلی اجتنابناپذیر در مسیر شتاب گرفتن تورم تشدید میشوند. از اینجا به بعد، افراد با انتظارات تورمیشان هدایت میشوند که اساسا از سیاستگذاری دولت تحت لوای محدودیتهای نهادی مشخصی تأثیر میپذیرد. در این شرایط، هر سیاستی که دولت اعلام میکند و در کنترل تورم ناکام میماند و بار دیگر پیچی در مارپیچ تورمی ایجاد میکند و چرخۀ معیوب شکست سیاستگذاری تثبیت تورم از جانب دولت را به انتظارات تورمی مردم گره میزند و رفتار سفتهبازانه و ذخیرهکنندگی را تشدید میکند.
اگر در جهان مدرن، استراتژی یک دولت بهترین استفاده از تورم باشد و مردم این را بفهمند، که حتما به دلیل انتظارات عقلاییشان میفهمند، بهترین استراتژی متقابل آنها این است که قیمتها را به سطحی بالاتر از آنچه دولت میتوانست بهترین استفاده را کند، ببرند که چنین تعاملی حتماً به یک چیز ختم میشود: ابرتورم.
Forwarded from Majidi_Masoud
خلاصه درآمدها و هزینههای دولت در بودجه ۱۴۰۲ (مبالغ به میلیون ریال)
@Majidi_Masoud
@Majidi_Masoud
به گند کشیدن لغات مدرسه و معلم و استاد
از استاد دانشگاه میپرسی کجا کار میکنی؟ میگه معلم دانشگاهم.
از دانشجوی دانشگاه میپرسی کجا میری؟ میگه مدرسه زمستانی.
از معلم ابتدایی میپرسی چی درس میدی؟ میگه استاد ادبیاتم.
مدیرعامل شرکت پایین نامش رو که امضا میکنه، دستنویس مینویسه دکتر و اسم خودشو مینویسه.
ترکیب تواضع و غرور یه بوی بد متعفنی میده.
به گند کشیدن واژهها یک کار تخصصی است.
از استاد دانشگاه میپرسی کجا کار میکنی؟ میگه معلم دانشگاهم.
از دانشجوی دانشگاه میپرسی کجا میری؟ میگه مدرسه زمستانی.
از معلم ابتدایی میپرسی چی درس میدی؟ میگه استاد ادبیاتم.
مدیرعامل شرکت پایین نامش رو که امضا میکنه، دستنویس مینویسه دکتر و اسم خودشو مینویسه.
ترکیب تواضع و غرور یه بوی بد متعفنی میده.
به گند کشیدن واژهها یک کار تخصصی است.
کتاب را با ولع خواندم. کمی طول و تفسیر دارد اما خواندنی است و ترجمه هم روان. #چین از زاویهای دیگر؛ اگر به آقای اشتری دسترسی پیدا کنم برای #اقتصادینو دعوتش میکنم. اقتصادسیاسی نوآوری چینی و وصلبودن به هرم سیاستمداران. از عرش تا فرش یک ثروتمند چینی.
Forwarded from فردای اقتصاد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صندوقهای بازنشستگی در اسارت اقتصاد دستوری
🔻 موضوع ابرچالش صندوقهای بازنشستگی در تازهترین نشست برنامه «گفتوگوی فردا» با حضور جمعی از کارشناسان و صاحبنظران مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.
🔻 در این نشست با حضور محمدرضا فرهادیپور، مجتبی قاسمی، لطفعلی بخشی، سمانه علوی و حسین خداپرست با میزبانی مرتضی کاظمی در استودیوی فردایاقتصاد درباره تاثیر روش و ذهنیت اقتصاد دستوری بر ناکارآمدی صندوقهای بازنشستگی و همچنین راهکارها و نحوه برونرفت از وضعیت نامناسب مدیریتی در این صندوقها گفتوگو شد.
برای مشاهده برنامه «گفتوگوی فردا» در وبسایت فردایاقتصاد کلیک کنید
@Feghtesad
🔻 موضوع ابرچالش صندوقهای بازنشستگی در تازهترین نشست برنامه «گفتوگوی فردا» با حضور جمعی از کارشناسان و صاحبنظران مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.
🔻 در این نشست با حضور محمدرضا فرهادیپور، مجتبی قاسمی، لطفعلی بخشی، سمانه علوی و حسین خداپرست با میزبانی مرتضی کاظمی در استودیوی فردایاقتصاد درباره تاثیر روش و ذهنیت اقتصاد دستوری بر ناکارآمدی صندوقهای بازنشستگی و همچنین راهکارها و نحوه برونرفت از وضعیت نامناسب مدیریتی در این صندوقها گفتوگو شد.
برای مشاهده برنامه «گفتوگوی فردا» در وبسایت فردایاقتصاد کلیک کنید
@Feghtesad