EXITVOICELOYALTY Telegram 2128
فرض کنیم اولی، مالیات‌گیری ناممکن است. این را هم بگوییم که کسری بودجه نه پیش‌شرط تورم است نه ابرتورم. پس، در وهلۀ اول می‌ماند استقراض از بازار داخلی. مادامی که دولت بهرۀ معقولی روی استقراض‌هایش می‌پردازد- اغلب در قالب اوراق دولتی بازاری- ارزش پول به قدر کافی باثبات به نظر می‌رسد و صاحبان و دارندگان پول داخلی مایل به خرید اوراق دولتی هستند و در نتیجه در تأمین مالی کسری بودجۀ دولت مشارکت می‌کنند. در این شرایط، لزومی ندارد که کسری بودجه با یک سیاست تأمین مالی تورمی رفع و رجوع شود. اما توسعۀ کم بازارهای مالی داخلی و کم‌عمق بودنشان و سیاست‌گذاری نادرست روی نرخ‌های بهره اوراق دولتی می‌تواند مشکلاتی را برای تأمین مالی کسری بودجه مبتنی بر اوراق دولتی ایجاد کند.
البته، یک دولت می‌تواند از بازارهای خارجی هم پول قرض کند، که این امر مستلزم شرایطی است مثل اعتبار سیاستگذاری، شهرت نهادی و رویکرد سیاست خارجی آن کشور. ولی اگر دولتی نتواند برای کسری بودجه خود از بازارهای داخلی یا خارجی قرض بگیرد و مالیات گرفتن هم برایش مثلاً به دلیل رکود اقتصادی ناممکن باشد، بنابراین، حرکت به سوی پولی‌سازی کسری بودجه از رهگذر اتخاذ سیاست تورمی را در پیش می‌گیرد و در مسیر ابرتورم گام برمی‌دارد. در نتیجۀ این امر و افزایش تورم، ارزش واقعی درآمدهای دولت کاهش می‌یابد و همین سبب می‌شود که کسری بودجه دولت اثر مخرب‎تری داشته باشد، چون مدام باید تأمین مالی تورمی شود. گویی، خود خونش را می‌خورد.

پس، کسری بودجه به خودی خود عامل تورم نیست، بلکه این شیوۀ تأمین مالی تورمی آن است که مشکل‌زا است. این ناتوانی یک دولت در استقراض است که به اتخاذ یک سیاست تورمی و سرانجام ابرتورم می‌انجامد. مشکلی بعدی هم از اینجا شروع می‌شود که واکنش‌ها به سیاستگذاری تورمی دولت بدل می‌شود به یک دانش عمومی و واکنش‌های فعالی مانند افزایش قیمت‌ها و دستمزدها به آن نشان داده می‌شود. سفته‌بازی و ذخیره کردن پول نیز ظهور می‌کنند و به شکلی اجتناب‌ناپذیر در مسیر شتاب گرفتن تورم تشدید می‌شوند. از اینجا به بعد، افراد با انتظارات تورمیشان هدایت می‌شوند که اساسا از سیاست‌گذاری دولت تحت لوای محدودیت‌های نهادی مشخصی تأثیر می‌پذیرد. در این شرایط، هر سیاستی که دولت اعلام می‌کند و در کنترل تورم ناکام می‌ماند و بار دیگر پیچی در مارپیچ تورمی ایجاد می‌کند و چرخۀ معیوب شکست سیاست‌گذاری تثبیت تورم از جانب دولت را به انتظارات تورمی مردم گره می‌زند و رفتار سفته‌بازانه و ذخیره‌کنندگی را تشدید می‌کند.
اگر در جهان مدرن، استراتژی یک دولت بهترین استفاده از تورم باشد و مردم این را بفهمند، که حتما به دلیل انتظارات عقلاییشان می‌فهمند، بهترین استراتژی متقابل آنها این است که قیمت‌ها را به سطحی بالاتر از آنچه دولت می‌توانست بهترین استفاده را کند، ببرند که چنین تعاملی حتماً به یک چیز ختم می‌شود: ابرتورم.
 



tgoop.com/exitvoiceloyalty/2128
Create:
Last Update:

فرض کنیم اولی، مالیات‌گیری ناممکن است. این را هم بگوییم که کسری بودجه نه پیش‌شرط تورم است نه ابرتورم. پس، در وهلۀ اول می‌ماند استقراض از بازار داخلی. مادامی که دولت بهرۀ معقولی روی استقراض‌هایش می‌پردازد- اغلب در قالب اوراق دولتی بازاری- ارزش پول به قدر کافی باثبات به نظر می‌رسد و صاحبان و دارندگان پول داخلی مایل به خرید اوراق دولتی هستند و در نتیجه در تأمین مالی کسری بودجۀ دولت مشارکت می‌کنند. در این شرایط، لزومی ندارد که کسری بودجه با یک سیاست تأمین مالی تورمی رفع و رجوع شود. اما توسعۀ کم بازارهای مالی داخلی و کم‌عمق بودنشان و سیاست‌گذاری نادرست روی نرخ‌های بهره اوراق دولتی می‌تواند مشکلاتی را برای تأمین مالی کسری بودجه مبتنی بر اوراق دولتی ایجاد کند.
البته، یک دولت می‌تواند از بازارهای خارجی هم پول قرض کند، که این امر مستلزم شرایطی است مثل اعتبار سیاستگذاری، شهرت نهادی و رویکرد سیاست خارجی آن کشور. ولی اگر دولتی نتواند برای کسری بودجه خود از بازارهای داخلی یا خارجی قرض بگیرد و مالیات گرفتن هم برایش مثلاً به دلیل رکود اقتصادی ناممکن باشد، بنابراین، حرکت به سوی پولی‌سازی کسری بودجه از رهگذر اتخاذ سیاست تورمی را در پیش می‌گیرد و در مسیر ابرتورم گام برمی‌دارد. در نتیجۀ این امر و افزایش تورم، ارزش واقعی درآمدهای دولت کاهش می‌یابد و همین سبب می‌شود که کسری بودجه دولت اثر مخرب‎تری داشته باشد، چون مدام باید تأمین مالی تورمی شود. گویی، خود خونش را می‌خورد.

پس، کسری بودجه به خودی خود عامل تورم نیست، بلکه این شیوۀ تأمین مالی تورمی آن است که مشکل‌زا است. این ناتوانی یک دولت در استقراض است که به اتخاذ یک سیاست تورمی و سرانجام ابرتورم می‌انجامد. مشکلی بعدی هم از اینجا شروع می‌شود که واکنش‌ها به سیاستگذاری تورمی دولت بدل می‌شود به یک دانش عمومی و واکنش‌های فعالی مانند افزایش قیمت‌ها و دستمزدها به آن نشان داده می‌شود. سفته‌بازی و ذخیره کردن پول نیز ظهور می‌کنند و به شکلی اجتناب‌ناپذیر در مسیر شتاب گرفتن تورم تشدید می‌شوند. از اینجا به بعد، افراد با انتظارات تورمیشان هدایت می‌شوند که اساسا از سیاست‌گذاری دولت تحت لوای محدودیت‌های نهادی مشخصی تأثیر می‌پذیرد. در این شرایط، هر سیاستی که دولت اعلام می‌کند و در کنترل تورم ناکام می‌ماند و بار دیگر پیچی در مارپیچ تورمی ایجاد می‌کند و چرخۀ معیوب شکست سیاست‌گذاری تثبیت تورم از جانب دولت را به انتظارات تورمی مردم گره می‌زند و رفتار سفته‌بازانه و ذخیره‌کنندگی را تشدید می‌کند.
اگر در جهان مدرن، استراتژی یک دولت بهترین استفاده از تورم باشد و مردم این را بفهمند، که حتما به دلیل انتظارات عقلاییشان می‌فهمند، بهترین استراتژی متقابل آنها این است که قیمت‌ها را به سطحی بالاتر از آنچه دولت می‌توانست بهترین استفاده را کند، ببرند که چنین تعاملی حتماً به یک چیز ختم می‌شود: ابرتورم.
 

BY خروج و اعتراض و وفاداری


Share with your friend now:
tgoop.com/exitvoiceloyalty/2128

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Content is editable within two days of publishing Matt Hussey, editorial director of NEAR Protocol (and former editor-in-chief of Decrypt) responded to the news of the Telegram group with “#meIRL.” Unlimited number of subscribers per channel As five out of seven counts were serious, Hui sentenced Ng to six years and six months in jail. On June 7, Perekopsky met with Brazilian President Jair Bolsonaro, an avid user of the platform. According to the firm's VP, the main subject of the meeting was "freedom of expression."
from us


Telegram خروج و اعتراض و وفاداری
FROM American