tgoop.com/davat1394/17911
Last Update:
بقیه از👆
این انتخاب، از تجربه زیسته او نیز برمیآمد. مهاجرت اجباری به بحرین و هند، فشار سانسور، و زندگی در مرزهای فرهنگی و سیاسی، شعر او را به نمونهای از «ادبیات مرزی» بدل کرد؛ ادبیاتی که در تماس دائم با پهنه سیال دریا، مرزهای معنایی را نیز جابهجا میکند. عناصر تکرارشوندهای چون کشتی، ناخدا، موج و فانوس دریایی، نه فقط تصاویر شاعرانه، بلکه سازوکارهای مفهومی برای طرح پرسشهایی درباره هویت، آزادی و تبعید بودند.
جایگاه ابوالقاسم ایرانی را باید در یک نسل خاص از شاعران بوشهر دید؛ نسلی که در سایه تبادلات فرهنگی بندر، از بومیگرایی محدود عبور کرد و در برابر مرکزیتطلبی ادبی تهران نیز مقاومت نمود. آنان شعر را نه به زبان معیار قدرت تقلیل دادند و نه به بازنمایی صرف فولکلور، بلکه به تجربهای ترکیبی و سیال بدل کردند. این سیالیت، همانگونه که در جهان دریایی جنوب دیده میشود، در زبان شعری ایرانی نیز جاری است: پیوسته در حال تغییر، گریز از تثبیت، و حرکت به سوی افقهای تازه.
امروز، در سالروز تولد او، بازخوانی این میراث بیش از یک یادبود ادبی است؛ فرصتی است برای تأمل بر این پرسش که چگونه میتوان از تجربههای حاشیهای، یک مرکزیت تازه در ادبیات ساخت. ابوالقاسم ایرانی نشان داد که شعر، حتی در محدودیتهای جغرافیایی و سیاسی، میتواند مرزها را جابهجا کند و از دل سکوت بندر، صدایی بسازد که هم بومی و هم جهانی است.
این صدای بادبانها و چراغها، همچنان در شعر فارسی شنیده میشود؛ صدایی که ما را به یاد میآورد: حرکت، جوهر هویت است.
https://www.tgoop.com/davat1394/17910
BY دوات پایگاه خبری_تحلیلی فرهنگی،هنری و ادبی Davat News-Analytical Base Cultural, Artistic, and Literary
Share with your friend now:
tgoop.com/davat1394/17911