Telegram Web
.
🔰باشگاه اندیشه، حلقه‌ی داستان سرو تهران و مجله‌ی ادبی نوپا برگزار می‌کنند:

ادبیات داستانیِ ایران پس از انقلاب
نشست سوم: نقش و هویت زنانه در ادبیات داستانی ایران

👤 با حضورِ
مهسا محب‌علی

میزبان: فریبا عابدین‌نژاد

🗓چهارشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۳
🕰ساعت ۱۸:۳۰

📌خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، شبستان باشگاه اندیشه

▪️حضور برای عموم آزاد و رایگان است
پخش از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه


#ادبیات_داستانی_ایران #مهسا_محب‌علی #فریبا_عابدین‌نژاد #حلقه_داستان_سرو_تهران #مجله_ادبی_نوپا #باشگاه_اندیشه

| @bashgahandishe |
🔹️کانون گفت‌وگو آخرین کارگاه سال ۱۴۰۳ را برگزار می کند:

کارگاه مهارت محور گفت‌وگو

زمان : در دو پنج شنبه ۲۵ بهمن و ۲ اسفند ماه
ساعت ۸:۳۰ لغایت ۱۶:۳۰
مکان: کانون گفت‌وگو واقع در میدان هفت‌تیر، بالاتر از مسجد الجواد کوچه شریعتی پلاک ۱۰ واحد ۲

هزینه‌ی کارگاه : ۲۲۰۰ هزار تومان

از تخفیف‌های زیر بهرمند شوید:
🔹️ثبت نام زودهنگام تا شنبه ۱۳ بهمن شامل ۵٪ تخفیف
🔹️ثبت نام گروهی (۳نفر) شامل ۱۰ درصد تخفیف
🔹️دانشجویان عزیز هم مثل همیشه ۱۰٪ تخفیف


برای ثبت نام و دریافت اطلاعات بیشتر با ما تماس بگیرید:
۰۲۱-۸۸۴۹۴۱۶۵
داخلی ۱۱۴

منتظر و امیدوار به دیدارتان پای سفره‌ی گفت‌وگو هستیم.

🆔️ @dialoguecenter
.
مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه برگزار می‌کند:

بازخوانی انتقادی آیندهٔ ایران

با ارائهٔ
سیدجواد میری
عضو هیأت‌علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۳
از ساعت ۱۸

خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، باشگاه اندیشه

حضور برای عموم آزاد و رایگان است
پخش از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه

دربارهٔ نشست را اینجا بخوانید.

| @howiatschool | @bashgahandishe |
دربارهٔ نشست بازخوانی انتقادی آینده ایران

📝 سیدجواد میری

این نشست به بررسی پرسش «آینده ایران چیست؟» اختصاص دارد.

اجازه دهید بدون مقدمه به اصل مطلب بپردازم و موضع خود را در قبال گفتگوها و طرح‌هایی که درباره "آینده" پس از جمهوری اسلامی مطرح می‌شود، بیان کنم. من مناظره‌ها، نوشته‌ها و نشست‌های داخلی و خارجی را تقریباً به‌طور کامل دنبال کرده‌ام، اما در تمامی آنها یک وجه مشترک مشاهده می‌کنم: چه آنهایی که از جمهوری اسلامی دفاع می‌کنند و چه آنهایی که با طرح آلترناتیو از آن عبور می‌کنند، همگی بر این باورند که "ایجاد آلترناتیو" امری ذهنی و مبتنی بر هوش، ذکاوت و آگاهی از نظریه‌های فلسفه سیاسی، علوم سیاسی، جامعه‌شناسی سیاسی، الهیات سیاسی و فقه سیاسی است. به عبارت دیگر، تصور عمومی این است که اگر ما جمهوری اسلامی را سرنگون کنیم، می‌توانیم با نظریه‌هایی ترکیبی از سلطنت، جمهوری، دموکراسی، سکولاریسم و مشروطه، یک "نظام سیاسی بدیل" در ایران مستقر کنیم.

به نظر من، این تصور نه تنها خام و نشدنی است، بلکه از نظر تاریخی نیز کودکانه می‌نماید. چرا؟ آیا این سخن توهین‌آمیز است یا دلایلی برای آن دارم؟ بله! دلیل من این است که ایجاد آلترناتیو صرفاً یک مسئله ذهنی و فکری نیست، بلکه "امری تاریخی" است که با کهن‌الگوهای یک ملت و ساختار و بافتارهای آن ارتباط دارد. جمهوری اسلامی از درون تاریخ چند هزار ساله ایران برآمده و این تمناء به اشکال گوناگون در ادوار تاریخی مختلف با مضمون تقریباً مشابهی حضور داشته است. مردمان این سرزمین و فرهیختگان آن به گونه‌های متنوعی درگیر این مسئله بوده‌اند.

ایجاد جمهوری اسلامی -برخلاف تصور مدافعان و مخالفان- پاسخ مدرن به تمناء کهن ملت در باب سازگاری دین و خواست جمهور در بستر عالمیت "جدید" بود. حال با علم به این نکته بدیهی که همگان ممکن است بدانند، نکته بعدی این است که هر سیستمی که بخواهد به جای "جمهوری اسلامی" نشسته و جانشین آن شود، باید به دو مسئله پاسخ دهد: "دین" (ادیان و مذاهب، به‌ویژه اسلام و تشیع) و "جمهور ملت" چه جایگاهی در هندسه پسا-جمهوری اسلامی خواهند داشت؟

به نظر من، نادیده گرفتن رابطه این دو هیچ نتیجه‌ای جز این نخواهد داشت که اسقاط جمهوری اسلامی به عنوان یک "استراتژی مبارزاتی" باید اصل باشد و پس از آن هیچ اهمیتی ندارد، زیرا تنها یک آلترناتیو وجود دارد و آن هم لیبرالیسم است. من با لیبرالیسم (همچون کمونیست‌ها) مشکلی ندارم، اما این آلترناتیو نیست؛ بلکه اضمحلال کلیتی تاریخی به نام "ایران دینی" (مبتنی بر ساختارهای صفوی که اقوام و ادیان و مذاهب و تنوعات را در یک هندسه متناسب قرار داده بود) را مشاهده می‌کنم.

به سخن دیگر، کسانی که سخن از آلترناتیو می‌زنند بیشتر "قصه" -به معنای Fairy-Tale نه "قصه" به معنای Narrative- برای ما روایت می‌کنند. ساختن آلترناتیو امری فردی و ذهنی نیست؛ بلکه امکانی تاریخی است که با کهن‌الگوها و... ارتباط بنیادین دارد. بدون این اتصال "اجماعی"، شکل نمی‌گیرد تا "اجتماعی" بنا شود و از درون آن "جامعه‌ای" ظهور کند و هر کدام از اینها مبتنی بر خلاقیت فردی یک متفکر یا سیاستمدار ایجاد نمی‌شود.

| @howiatschool | @bashgahandishe |
.
🔰پیش‌درآمدی بر مضامین و مباحثِ مدرسهٔ زمستانهٔ فلسفهٔ ویتگنشتاین: کاوش‌ها و بینش‌ها

📆 تاریخ برگزاری: چهارشنبه ۸ تا جمعه ۱۰ اسفندماه ۱۴۰۳

‼️🕗 آخرین مهلت ثبت‌نام: امروز، جمعه، ۱۹ بهمن‌ماه ۱۴۰۳

📌به علت ظرفیت محدود (حضوری)، اولویت پذیرش با دانشجویان و دانش‌آموختگان فلسفه، و دانش‌پژوهان دارای علایق و پژوهش‌های مرتبط است.

🔰کسب اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام در وب‌گاه رسمی مدرسه:

🌐 www.bashgahandishe.com/winter-schoolwittgenstein

📧[email protected]

📞 09395950519 (Whatsapp)

🌐 تلگرام | اینستاگرام | پخش زنده | سایت | گنجینه | شهر فلسفۀ ایران
▫️
🗞 علامه قزوینی و استاد بدیع‌الزمان فروزان‌فر
. . . . .‏
(پی‌گفتاری دیگر بر کنار ماندن قزوینی از دانش‌گاه)
‎ هادی راشد

در سده‌ی گذشته، روند شکل‌گیری گستره‌های پژوهش و آموزشِ فرهنگ، ادبیات و زبان فارسی، به پدیدآمدن شکاف بزرگی انجامید و آرام آرام دیوار ستبری بر دهانه‌ی آن سر برآورد. بازخوانی برخورد فروزان‌فر با قزوینی شالوده‌های این دیوار را می‌کاود، و ژرفای آن را به چشم می‌آورد.

بدیع‌الزمان فروزان‌فر

در گزارش زرین‌کوب👉، شاگرد نام‌دار فروزان‌فر، نامی از استادش نیامده است، اما شفیعی کدکنی در گزارش خود، فراخوان قزوینی به دانش‌گاه را برنامه‌ریزی تقی‌زاده و فروزان‌فر می‌داند. هیچ‌کدام نیز گزارش خود را به کسی یا جایی برگشت نداده‌اند. اگر زرین‌کوب در سال‌های نزدیک به رخ‌داد، خود دانش‌جوی دانش‌کده‌ی ادبیات بود و می‌توانست داستان را از نزدیک دنبال کند؛ شفیعی کدکنی آن‌گاه در خردسالی به سر می‌برد. او افزون بر بیست سال پس از گذشت آن رخ‌داد، به تهران آمد.
گزارش‌های زرین‌کوب و شفیعی کدکنی در دو چیز دیگر نیز همانند است: در هر دو گزارش، رخ‌داد درون دانش‌کده‌ی معقول و منقول پیاده شده و کنار ماندن قزوینی به ناپذیرایی آموزگاران آن دانش‌کده برگشته؛ و یادآوری‌های علی‌اکبر سیاسی نادیده مانده.
بر زمینه‌ی هم‌این ویژگی‌ها و پیوستگی نام این دو استادِ یگانه با فروزان‌فر، استاد کاریزماتیکِ آن سال‌ها در ادبیات فارسی و تصوف، این گمان پیش می‌آید که آیا یادآوری آنان، مگر پاک کردن نام فروزان‌فر از آن رخ‌داد، کارکرد دیگری هم دارد؟

نقد چهار مقاله
پس از چاپ کتاب چهار مقاله و رسیدن آن به دست فروزان‌فر، او را که «از چند سال پیش افتخار تحصیل و تتبع یافته و ... بدین کتاب انس بسیار داشته» برانگیخت تا با خرده‌گیری بر «تحقیقات نحریرِ [دانش‌مند] فاضل پیش‌رو ارباب تحقیق آقای میرزامحمدخان قزوینی» (آرمان، ۱۳۰۹) خود را نشان دهد. خرده‌گیری فروزان‌فر با واکنشِ بی‌درنگِ «قلم صاعقه‌کردار و آتش‌بار» عباس اقبال آشتیانی روبه‌رو شد. او نوشت، خدمات قزوینی «در ادبیات فارسی و انتشار آثار نفیس ... از آفتاب مشهورتر است»، و آنان که بخواهند از «راه حسد یا فضل‌فروشی ... آفتاب فضایل و خدمات ایشان را به گِل خودنمائی بیندایند جز عرض خود نتیجه‌ای حاصل نخواهند کرد» (شرق، ۱۳۱۰).

اقبال پس از بازگفتن این سخنان در پرده، با روشنی بیش‌تری نوشت: منتقد محترم «در اختیار کردن موضوع راه کج رفته و دست به نواختن سازی زده‌اند که در گوش‌های سلیم اثرات بسیار ناخوش کرده». فروزان‌فر در رویارویی با واکنش اقبال از علامه قزوینی خواست تا میان او و اقبال داوری کند. اما قزوینی هرگز به درخواست او پاسخ نداد.
حسینعلی هروی، حافظ‌شناس، پژوهش‌گر ادبیات و دست‌یار ویژه‌ی فروزان‌فر، کار او را «تعرض در زمان جوانی به علامه قزوینی» می‌خواند، «بدیع‌الزمان در این مقاله تند رفته بود، ... اقبال نوشت: مقصودش کسب نام و شهرت بود، به هر حال بعدها ... از رفتار گذشته خود خشنود نبود» (از خاطر و خط استاد، ص۲۱). عنایت‌الله مجیدی، گردآورنده‌ی نوشته‌های استاد، (بی‌آن‌که برخوردهای دوسو را بازشکافد)، یادآوری هروی را نشانه‌ی «قضاوت در اصل نظرات فروزان‌فر و صحت و سقم آن» نمی‌داند (هم‌آن، ص۲۲)؛ اما اقبال دریافت بدیع‌الزمان از روشن‌گری‌های قزوینی را نادرست می‌دانست.
فروزان‌فر در آفتاب می‌کوشید با خرده‌گیری از پژوهش قزوینی توانایی خود را نشان دهد؛ و در سایه به قزوینی نامه می‌نوشت و در پی خوشه برگرفتن از دانش او بود. با نگاه به این رفتار دوگانه، برخی دست او را در سنگ‌اندازی پیشِ پای قزوینی بازمی‌جویند. به‌ویژه او در آن روزها، نماینده‌ی شورای استادان دانش‌کده در دانش‌گاه بود و اگر می‌خواست، می‌توانست با هم‌دلی زمینه را برای هم‌کاری قزوینی فراهم کند.
شاید بر زمینه‌ی هم‌این تیرگی میان آن‌ها، قزوینی پیش‌نهاد فروزان‌فر و فرخ را برای ویرایش یکی از دست‌نویس‌های کتاب‌خانه‌ی آستان قدس نپذیرفت (یادنامه، ۱۳۲۸، ص۶۹).

شکاف میان گستره‌های پژوهش و آموزش
برخورد فروزان‌فر با روشن‌گری‌های کتاب چهار مقاله، سرآغازِ رشته‌برخوردهایی است که شکاف میان دو گستره‌ی پژوهش و آموزش را آشکار می‌کند. هرچند گرایش برخی آموزگاران دانش‌گاهی به پژوهشِ روش‌مند در نزدیکی دو سوی شکاف، چندی کارگر افتاد؛ اما این روی‌کرد پای‌دار نبود و شکاف میان دو گستره‌ی پژوهش و آموزش که با خودداری قزوینی از پیوستن به دانش‌گاه سرباز کرد، جای خود را در نهادینه‌شدن ساخت فرهنگی پژوهشی بازیافت. این شکاف از دو نگرش، دو پیشینه‌ی آموختگی و دو روش کارآزماییِ نا‌هم‌خوان برمی‌خیزد.

👉پی‌گفتاری بر کنار ماندن علامه قزوینی از دانش‌گاه

● در پویه‌ی زبان فارسی⁦
گزیده‌ی یادداشت‌ها در فرهنگ، زبان و ادبیات
https://www.tgoop.com/OnPersianLanguage/
.
مدرسه مطالعات اجرای باشگاه اندیشه برگزار می‌کند:

مجموعه نشست‌های تجربه‌نگاری تئاتر کاربردی/ نشست اول

فستیوال موکتادارا
با معرفی گروه تئاتر مردمی «جانا سانسکریتیِ» هند

با ارائه‌ی
سارا برین
مربی و تسهیل‌گر

و حضور برخطِ
علی‌ظفر قهرمانی‌نژاد
مترجم و تسهیل‌گر

شنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۳
ساعت ۱۸


خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳

حضور برای عموم آزاد و رایگان است
پخش از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه

📝درباره‌ی نشست را اینجا بخوانید.

#مطالعات_اجرا #تجربه‌نگاری_تئاتر #تئاتر_کاربردی #موکتادارا #باشگاه_اندیشه

| @ejraaschool | @bashgahandishe |
باشگاه اندیشه
. مدرسه مطالعات اجرای باشگاه اندیشه برگزار می‌کند: مجموعه نشست‌های تجربه‌نگاری تئاتر کاربردی/ نشست اول فستیوال موکتادارا با معرفی گروه تئاتر مردمی «جانا سانسکریتیِ» هند با ارائه‌ی سارا برین مربی و تسهیل‌گر و حضور برخطِ علی‌ظفر قهرمانی‌نژاد مترجم و تسهیل‌گر…
.
🔰درباره‌ی نشست فستیوال موکتادارا با معرفی گروه تئاتر مردمی «جانا سانسکریتیِ» هند

تئاتر شورایی چگونه می‌تواند ابزاری مشارکتی در خدمت اجتماعات باشد؟
تئاتر شورایی چگونه می‌تواند بازیگر را به بازی-کنش‌گر و تماشاگر را به تماشا-کنش‌گر بدل کند؟
فرآیند دگرگون‌سازی دانش‌ها چگونه می‌تواند به واسطه تئاتر شورایی در یک اجتماع رقم بخورد؟
تئاتر شورایی چگونه می‌تواند فضای کنش‌گریز جامعه را به فضایی کنش‌انگیز بدل کند؟

پیش‌فرض در روش‌های مشارکتی، مداخله در اجتماعات، قائل بودن به دانشی منحصربفرد در آن اجتماع مشخص، و بکارگیری آن است. اما اقدام کارآمد و کاربردی در هر اجتماع، آن است که افراد اجتماع را به کنشگری بدل کند که فرآیند دگرگون‌سازی آن دانش بخصوص اتفاق بیفتد؛ یعنی حرکت در فرآیندی که از طریق آن دانش افراد آن اجتماع، از وضعیتی در خود، به وضعیتی انتقادی تبدیل شود، و حقایق مفروض انگاشته شده به سؤال، و سؤالات به مسئله بدل شوند.

یکی از روش‌های مشارکتی در خدمت دگرگون‌سازی دانش، تئاتر شورایی است. تئاتر شورایی به عنوان نوعی از تئاتر کاربردی می‌تواند ابزاری برای برجسته‌سازی و مسئله‌مند کردن تجارب سخت و سلب شود. این شکل از هنر تعاملی با برجسته‌کردن تجارب و مسائل افراد اجتماع،  دانش خودشان را در جهت حل مسائل بکار می‌گیرد. البته این دگرگونی به یک‌باره اتفاق نمی‌افتد، بلکه افراد مشارکت‌کننده، بجای بازی یا تماشای صرف، درگیر فرآیندی می‌شوند، که رفته رفته آنان را به بازی-کنش‌گر و تماشا-کنش‌گر بدل می‌کند.

در نشست اول از جلسات تجربه‌نگاری تئاتر کاربردی؛ به مرور و بررسی تجربه‌ی مرکز تئاتر شورایی «جانا سانسکریتی» با حضور سارا برین(پژوهش‌گر و تسهیل‌گر تئاتر کاربردی) خواهیم پرداخت؛ که تجربه‌ای بی‌واسطه‌ با این مرکز داشته، که حدود چهل سال است بطور مستمر ابزارهای تئاتر کاربردی را در اجتماعات گوناگون بومی و محلی در هند، به خدمت گرفته است.

#مطالعات_اجرا #تجربه‌نگاری_تئاتر #تئاتر_کاربردی #موکتادارا #باشگاه_اندیشه

| @ejraaschool | @bashgahandishe |
.
گزارش دیداری نشست

بازخوانی انتقادی آیندهٔ ایران

با ارائهٔ
سیدجواد میری
عضو هیأت‌علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۳

به میزبانی مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه

| @howiatschool | @bashgahandishe |
2025/09/13 08:06:12
Back to Top
HTML Embed Code: