Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#ناصرخسرو_قبادیانی: شاعری خردگرا و جهانگرد
زاده ۱۲ شهریور ۳۸۳ خورشیدی قبادیان بلخ
درگذشته سال ۴۶۷ خورشیدی یمگان بدخشان
منگر بدین ضعیفتنم زانکه در سخن
زین چرخ پر ستاره فزونست اثر مرا
ناصر خسرو قبادیانی، از برجستهترین شاعران و اندیشمندان سده پنجم مهشیدی است که سفرهای گسترده و چامههای ژرف و فلسفیاش زبانزد است.
زندگی و سفرها
پس از آنکه به دلیل باورهای اسماعیلیش از بلخ رانده شد، سفری دراز به کشورهای اسلامی چون مصر، حجاز، شام و عراق آغاز کرد. سفرنامه ناصر خسرو از مهمترین آثار ادبی و تاریخی ایران است.
از دیگر یادگارهای ناصرخسرو میتوان جامع الحکمتین(در باره باورهای اسماعیلی) ، دیوان اشعار، زادالمسافرین(در بیان حکمت الهی به نثر روان) ، وجه دین(در کلام و باطن و عبادات و احکام شریعت) را نام برد.
تلفیق عقل و عشق ، انتقاد اجتماعی و سیاسی و
جهانبینی گسترده ، ویژگیهایی هستند که ناصر خسرو را از دیگر شاعران متمایز میکند:
ناصرخسرو دربارهٔ خود میگوید:
گه نرمم و گه درشت چون تیغ
پند است نهان و آشکارم
با جاهل و بیخرد درشتم
با عاقل نرم و بردبارم
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
زاده ۱۲ شهریور ۳۸۳ خورشیدی قبادیان بلخ
درگذشته سال ۴۶۷ خورشیدی یمگان بدخشان
منگر بدین ضعیفتنم زانکه در سخن
زین چرخ پر ستاره فزونست اثر مرا
ناصر خسرو قبادیانی، از برجستهترین شاعران و اندیشمندان سده پنجم مهشیدی است که سفرهای گسترده و چامههای ژرف و فلسفیاش زبانزد است.
زندگی و سفرها
پس از آنکه به دلیل باورهای اسماعیلیش از بلخ رانده شد، سفری دراز به کشورهای اسلامی چون مصر، حجاز، شام و عراق آغاز کرد. سفرنامه ناصر خسرو از مهمترین آثار ادبی و تاریخی ایران است.
از دیگر یادگارهای ناصرخسرو میتوان جامع الحکمتین(در باره باورهای اسماعیلی) ، دیوان اشعار، زادالمسافرین(در بیان حکمت الهی به نثر روان) ، وجه دین(در کلام و باطن و عبادات و احکام شریعت) را نام برد.
تلفیق عقل و عشق ، انتقاد اجتماعی و سیاسی و
جهانبینی گسترده ، ویژگیهایی هستند که ناصر خسرو را از دیگر شاعران متمایز میکند:
ناصرخسرو دربارهٔ خود میگوید:
گه نرمم و گه درشت چون تیغ
پند است نهان و آشکارم
با جاهل و بیخرد درشتم
با عاقل نرم و بردبارم
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
❤5🙏4
👁 رویدادهای #شهریور_۱۳۲۰
📝 تحولات آلمان و مناسبات آن با ایران در فاصله میان دو جنگ جهانی
چون تحولات آلمان پس از پایان جنگ جهانی اول اهمیت بنیادین در آغاز جنگ جهانی دوم و در پی آن اشغال ایران در #شهریور_۱۳۲۰ داشت، نگاهی گذرا داریم بر این تحولات!
دوران میان دو جنگ جهانی برای آلمان، پر از آشوب سیاسی، بحران اقتصادی و تحولات اجتماعی ژرف بود که به قدرتگیری نازیها و فروپاشی دموکراسی انجامید.
✅سیاست و حکومت
با شکست در جنگ جهانی اول، امپراتوری آلمان سقوط کرد و جمهوری وایمار جایگزین آن شد. این جمهوری دموکراتیک از همان آغاز با چالشهای بزرگی روبرو بود. شورشهای کمونیستی و گروههای راست افراطی، دولت را به شدت بیثبات کردند و زمینه را برای ظهور چهرههایی مانند آدولف هیتلر فراهم ساختند.:
🔘 #پیمان_ورسای: این پیمان صلح، بار سنگین مسئولیت جنگ و غرامتهای کمرشکن را بر دوش آلمان گذاشت که مایه خشم و تحقیر ملی شد.
🔘 #بیثباتی_سیاسی: سیستم انتخاباتی جمهوری وایمار منجر به تشکیل دولتهای ائتلافی ضعیف و ناپایدار شد. گروههای افراطی از چپ و راست، مانند کمونیستها و نازیها، به طور مداوم برای براندازی دولت تلاش میکردند.
✅ اقتصاد
اقتصاد آلمان در این دوره، ابتدا با یک فاجعه و سپس با یک بهبود موقت روبرو شد:
🔘 ابر تورم (۱۹۲۱-۱۹۲۳): برای پرداخت غرامتها، دولت بیرویه پول چاپ کرد که به یک ابر تورم فلجکننده منجر شد. ارزش پول ملی (مارک) به سرعت از بین رفت و مردم برای خرید مایحتاج روزمره، گاریهای پر از پول حمل میکردند.
🔘 دوران بهبود نسبی (۱۹۲۴-۱۹۲۹): با تلاش #یالمار_شاخت، رئیس بانک مرکزی، و کمکهای مالی آمریکا از طریق #برنامه_داوز (کاهش موقت مبلغ غرامتها و ارائه وامهای بزرگ از سوی آمریکا به آلمان)، تورم کنترل شد و اقتصاد برای چند سال به ثبات نسبی رسید.
🔘 رکود بزرگ (پس از ۱۹۲۹): با آغاز رکود بزرگ جهانی، وامهای آمریکا به آلمان قطع شد. این امر اقتصاد شکننده آلمان را دوباره به بحران کشید، بیکاری به شدت افزایش یافت و زمینه برای قدرتگیری نازیها فراهم شد.
✅ جامعه
جامعه آلمان در این دوره، دچار تغییرات و شکافهای عمیقی شد:
🔘 سرخوردگی و خشم: مردم از شکست در جنگ و شرایط سخت پیمان ورسای به شدت سرخورده بودند. این سرخوردگی به "افسانه خنجر از پشت" دامن زد که بر اساس آن، سیاستمداران جمهوری وایمار با امضای پیمان صلح، به ارتش آلمان خیانت کرده بودند.
🔘 قطبی شدن جامعه: جامعه آلمان به شدت قطبی شد. از یک سو، گروههای چپگرا و از سوی دیگر، گروههای راستگرای افراطی، با یکدیگر درگیریهای خشونتآمیزی داشتند.
🔘 ظهور ناسیونالیسم: با افزایش فقر و بیثباتی، مردم به سمت ایدئولوژیهای افراطی و ناسیونالیستی روی آوردند که وعده پایان دادن به تحقیر ملی و بازگرداندن عظمت آلمان را میدادند. این فضا به آدولف هیتلر و حزب نازی اجازه داد تا با تبلیغات مؤثر، به قدرت برسند.
✅ خلاصه:
آلمان بین دو جنگ جهانی از شکست و تحقیر ورسای، به یک دوره ثبات کوتاه، سپس بحران اقتصادی و سرانجام ظهور #نازیسم و بازگشت به قدرت نظامیگری رسید.
در مجموع، جنگ جهانی اول برای آلمان به یک فاجعه ملی تبدیل شد که نه تنها اقتصاد و سیاست آن را فلج کرد، بلکه با ایجاد سرخوردگی و خشم عمومی، بذر جنگ جهانی دوم را نیز کاشت.
✅ مناسبات ایران و آلمان در فاصله دو جنگ جهانی
در فاصله دو جنگ جهانی، با هدف کاهش وابستگی ایران به بریتانیا و شوروی و مدرنسازی صنعتی ایران دورهای از همکاری گسترده و رو به رشد میان ایران و آلمان شکل گرفت. بویژه #رضاشاه -که طبیعتا از وقوع جنگ جهانی دوم در آینده و پیآمدهای آن برای ایران، با وجود اعلام بیطرفی نمیتوانست آگاه باشد!- برای رهایی از سلطه اقتصادی و سیاسی بریتانیا و شوروی، به دنبال پیوند با قدرتهای اروپایی دیگر مانند آلمان بود. آلمان در آن زمان، رقیب اصلی بریتانیا در منطقه نبود و میتوانست شریک تجاری قابل اعتمادی برای ایران باشد. با افزایش نفوذ آلمان در ایران، بریتانیا که نفوذ سنتی در این کشور داشت، احساس خطر کرد. این وضعیت به سود آلمان بود و به آنها در رقابت با بریتانیا کمک میکرد.
در ده سال پایانی سلطنت رضاشاه، گسترش روابط ایران و آلمان با نگرانی شدید بریتانیا و شوروی روبرو شد. از نگاه آنها، ایران به سوی #محور_برلین میگرایید.
انگلیس و شوروی فشار دیپلماتیک و تبلیغاتی علیه ایران افزایش دادند. پروندههای فساد و اختلاس برخی کارشناسان آلمانی (همچون ماجرای دکتر #کورت_لیندنبلات در بانک ملی) نیز به روابط آسیب زد.
حضور چند سد تن مهندس و کارشناس آلمانی در ایران و بیم از نفوذ نازیها، یکی از بهانههای -واهی- متفقین برای اشغال ایران در شهریور بیست بود که با تبعید رضاشاه، عملاً روابط اقتصادی ایران و آلمان قطع شد.
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
📝 تحولات آلمان و مناسبات آن با ایران در فاصله میان دو جنگ جهانی
چون تحولات آلمان پس از پایان جنگ جهانی اول اهمیت بنیادین در آغاز جنگ جهانی دوم و در پی آن اشغال ایران در #شهریور_۱۳۲۰ داشت، نگاهی گذرا داریم بر این تحولات!
دوران میان دو جنگ جهانی برای آلمان، پر از آشوب سیاسی، بحران اقتصادی و تحولات اجتماعی ژرف بود که به قدرتگیری نازیها و فروپاشی دموکراسی انجامید.
✅سیاست و حکومت
با شکست در جنگ جهانی اول، امپراتوری آلمان سقوط کرد و جمهوری وایمار جایگزین آن شد. این جمهوری دموکراتیک از همان آغاز با چالشهای بزرگی روبرو بود. شورشهای کمونیستی و گروههای راست افراطی، دولت را به شدت بیثبات کردند و زمینه را برای ظهور چهرههایی مانند آدولف هیتلر فراهم ساختند.:
🔘 #پیمان_ورسای: این پیمان صلح، بار سنگین مسئولیت جنگ و غرامتهای کمرشکن را بر دوش آلمان گذاشت که مایه خشم و تحقیر ملی شد.
🔘 #بیثباتی_سیاسی: سیستم انتخاباتی جمهوری وایمار منجر به تشکیل دولتهای ائتلافی ضعیف و ناپایدار شد. گروههای افراطی از چپ و راست، مانند کمونیستها و نازیها، به طور مداوم برای براندازی دولت تلاش میکردند.
✅ اقتصاد
اقتصاد آلمان در این دوره، ابتدا با یک فاجعه و سپس با یک بهبود موقت روبرو شد:
🔘 ابر تورم (۱۹۲۱-۱۹۲۳): برای پرداخت غرامتها، دولت بیرویه پول چاپ کرد که به یک ابر تورم فلجکننده منجر شد. ارزش پول ملی (مارک) به سرعت از بین رفت و مردم برای خرید مایحتاج روزمره، گاریهای پر از پول حمل میکردند.
🔘 دوران بهبود نسبی (۱۹۲۴-۱۹۲۹): با تلاش #یالمار_شاخت، رئیس بانک مرکزی، و کمکهای مالی آمریکا از طریق #برنامه_داوز (کاهش موقت مبلغ غرامتها و ارائه وامهای بزرگ از سوی آمریکا به آلمان)، تورم کنترل شد و اقتصاد برای چند سال به ثبات نسبی رسید.
🔘 رکود بزرگ (پس از ۱۹۲۹): با آغاز رکود بزرگ جهانی، وامهای آمریکا به آلمان قطع شد. این امر اقتصاد شکننده آلمان را دوباره به بحران کشید، بیکاری به شدت افزایش یافت و زمینه برای قدرتگیری نازیها فراهم شد.
✅ جامعه
جامعه آلمان در این دوره، دچار تغییرات و شکافهای عمیقی شد:
🔘 سرخوردگی و خشم: مردم از شکست در جنگ و شرایط سخت پیمان ورسای به شدت سرخورده بودند. این سرخوردگی به "افسانه خنجر از پشت" دامن زد که بر اساس آن، سیاستمداران جمهوری وایمار با امضای پیمان صلح، به ارتش آلمان خیانت کرده بودند.
🔘 قطبی شدن جامعه: جامعه آلمان به شدت قطبی شد. از یک سو، گروههای چپگرا و از سوی دیگر، گروههای راستگرای افراطی، با یکدیگر درگیریهای خشونتآمیزی داشتند.
🔘 ظهور ناسیونالیسم: با افزایش فقر و بیثباتی، مردم به سمت ایدئولوژیهای افراطی و ناسیونالیستی روی آوردند که وعده پایان دادن به تحقیر ملی و بازگرداندن عظمت آلمان را میدادند. این فضا به آدولف هیتلر و حزب نازی اجازه داد تا با تبلیغات مؤثر، به قدرت برسند.
✅ خلاصه:
آلمان بین دو جنگ جهانی از شکست و تحقیر ورسای، به یک دوره ثبات کوتاه، سپس بحران اقتصادی و سرانجام ظهور #نازیسم و بازگشت به قدرت نظامیگری رسید.
در مجموع، جنگ جهانی اول برای آلمان به یک فاجعه ملی تبدیل شد که نه تنها اقتصاد و سیاست آن را فلج کرد، بلکه با ایجاد سرخوردگی و خشم عمومی، بذر جنگ جهانی دوم را نیز کاشت.
✅ مناسبات ایران و آلمان در فاصله دو جنگ جهانی
در فاصله دو جنگ جهانی، با هدف کاهش وابستگی ایران به بریتانیا و شوروی و مدرنسازی صنعتی ایران دورهای از همکاری گسترده و رو به رشد میان ایران و آلمان شکل گرفت. بویژه #رضاشاه -که طبیعتا از وقوع جنگ جهانی دوم در آینده و پیآمدهای آن برای ایران، با وجود اعلام بیطرفی نمیتوانست آگاه باشد!- برای رهایی از سلطه اقتصادی و سیاسی بریتانیا و شوروی، به دنبال پیوند با قدرتهای اروپایی دیگر مانند آلمان بود. آلمان در آن زمان، رقیب اصلی بریتانیا در منطقه نبود و میتوانست شریک تجاری قابل اعتمادی برای ایران باشد. با افزایش نفوذ آلمان در ایران، بریتانیا که نفوذ سنتی در این کشور داشت، احساس خطر کرد. این وضعیت به سود آلمان بود و به آنها در رقابت با بریتانیا کمک میکرد.
در ده سال پایانی سلطنت رضاشاه، گسترش روابط ایران و آلمان با نگرانی شدید بریتانیا و شوروی روبرو شد. از نگاه آنها، ایران به سوی #محور_برلین میگرایید.
انگلیس و شوروی فشار دیپلماتیک و تبلیغاتی علیه ایران افزایش دادند. پروندههای فساد و اختلاس برخی کارشناسان آلمانی (همچون ماجرای دکتر #کورت_لیندنبلات در بانک ملی) نیز به روابط آسیب زد.
حضور چند سد تن مهندس و کارشناس آلمانی در ایران و بیم از نفوذ نازیها، یکی از بهانههای -واهی- متفقین برای اشغال ایران در شهریور بیست بود که با تبعید رضاشاه، عملاً روابط اقتصادی ایران و آلمان قطع شد.
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
👍3❤2
👁
دوازدهم شهریور زادروز زندهیاد استاد #بهمن_سرکاراتی
(۱۲ شهریور ۱۳۱۶ تبریز – ۲۹ خرداد ۱۳۹۲ تهران)
دانشمندی فرهیخته و پژوهشگری پرتلاش
#بهمن_سرکاراتی نامی آشنا در پهنه ایرانشناسی و پژوهشهای ادبی و تاریخی است. ایشان دانشمندی فرهیخته و پژوهشگری پرتلاش بودند که سهم بسزایی در شناخت بهتر ریشههای فرهنگی و تاریخی ایران داشتند.
زمینههای پژوهشی دکتر سرکاراتی:
👈 استوره: دکتر سرکاراتی مطالعات گستردهای در زمینه استورههای ایرانی، بویژه استورههای شاهنامه فردوسی، انجام دادند.
👈 اوستا: ایشان یکی از پژوهشگران برجسته در حوزه اوستا و زبان اوستایی بودند و یادگارهای ارزشمندی در این زمینه از خود گذاشتند.
👈 زبانشناسی: دکتر سرکاراتی به زبانشناسی و ریشههای زبان فارسی دلبستگی داشتند و پژوهشهای ارزشمندی در این زمینه انجام دادند.
👈 تاریخ ادبیات: ایشان در زمینه تاریخ ادبیات فارسی نیز پژوهشهای گستردهای انجام دادند و به بررسی آثار ادبی بزرگان ایران پرداختند.
ویژگیهای برجسته دکتر سرکاراتی:
👈 چیرگی بر زبانهای باستانی: ایشان به زبانهای باستانی مانند اوستایی، پهلوی چیره بودند.
👈 نگاهی فراگیر و میانرشتهای: دکتر سرکاراتی در پژوهشهای خود از یک نگاه فراگیر و میانرشتهای بهره میبردند و به پیوند میان استورهها، تاریخ، زبان و ادبیات نگرش ویژه داشتند.
👈 فرهنگ و تمدن ایران: ایشان به فرهنگ و تمدن ایران بسیار دلبسته بودند و تلاش میکردند تا ریشههای این فرهنگ را بشناسند و بشناسانند.
یادگارهای دکتر سرکاراتی:
👈 فرهنگ ریشه شناختی افعال زبان فارسی: یکی از آثار مهم دکتر سرکاراتی است که در آن به بررسی ریشههای افعال زبان فارسی پرداخته است.
👈 اوستا و هنر نو: در این کتاب، دکتر سرکاراتی به بررسی پیوند میان اوستا و هنرهای تجسمی پرداخته است.
👈 کارنامه شاهان در روایات سنّتی ایران: این کتاب برگردانی از یک اثر مهم در تاریخ ایران است.
درگذشت دکتر بهمن سرکاراتی:
دکتر بهمن سرکاراتی در سال ۱۳۹۲ درگذشت. فقدان ایشان ضایعهای بزرگ برای جامعه علمی و فرهنگی ایران بود.
چرا مطالعه آثار دکتر سرکاراتی مهم است؟
مطالعه آثار دکتر سرکاراتی برای علاقهمندان به تاریخ، ادبیات و فرهنگ ایران بسیار سودمند است. ایشان با پژوهشهای گسترده و دقیق خود، به شناخت بهتر ریشههای فرهنگی و تاریخی ایران یاری شایانی داشتهاند. آثار دکتر سرکاراتی میتواند برای دانشجویان، پژوهشگران و علاقهمندان به این حوزهها آبشخوری پربار و قابل اعتماد باشد.
روانش شاد - یادش جاوید.
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
📝
دوازدهم شهریور زادروز زندهیاد استاد #بهمن_سرکاراتی
(۱۲ شهریور ۱۳۱۶ تبریز – ۲۹ خرداد ۱۳۹۲ تهران)
دانشمندی فرهیخته و پژوهشگری پرتلاش
#بهمن_سرکاراتی نامی آشنا در پهنه ایرانشناسی و پژوهشهای ادبی و تاریخی است. ایشان دانشمندی فرهیخته و پژوهشگری پرتلاش بودند که سهم بسزایی در شناخت بهتر ریشههای فرهنگی و تاریخی ایران داشتند.
زمینههای پژوهشی دکتر سرکاراتی:
👈 استوره: دکتر سرکاراتی مطالعات گستردهای در زمینه استورههای ایرانی، بویژه استورههای شاهنامه فردوسی، انجام دادند.
👈 اوستا: ایشان یکی از پژوهشگران برجسته در حوزه اوستا و زبان اوستایی بودند و یادگارهای ارزشمندی در این زمینه از خود گذاشتند.
👈 زبانشناسی: دکتر سرکاراتی به زبانشناسی و ریشههای زبان فارسی دلبستگی داشتند و پژوهشهای ارزشمندی در این زمینه انجام دادند.
👈 تاریخ ادبیات: ایشان در زمینه تاریخ ادبیات فارسی نیز پژوهشهای گستردهای انجام دادند و به بررسی آثار ادبی بزرگان ایران پرداختند.
ویژگیهای برجسته دکتر سرکاراتی:
👈 چیرگی بر زبانهای باستانی: ایشان به زبانهای باستانی مانند اوستایی، پهلوی چیره بودند.
👈 نگاهی فراگیر و میانرشتهای: دکتر سرکاراتی در پژوهشهای خود از یک نگاه فراگیر و میانرشتهای بهره میبردند و به پیوند میان استورهها، تاریخ، زبان و ادبیات نگرش ویژه داشتند.
👈 فرهنگ و تمدن ایران: ایشان به فرهنگ و تمدن ایران بسیار دلبسته بودند و تلاش میکردند تا ریشههای این فرهنگ را بشناسند و بشناسانند.
یادگارهای دکتر سرکاراتی:
👈 فرهنگ ریشه شناختی افعال زبان فارسی: یکی از آثار مهم دکتر سرکاراتی است که در آن به بررسی ریشههای افعال زبان فارسی پرداخته است.
👈 اوستا و هنر نو: در این کتاب، دکتر سرکاراتی به بررسی پیوند میان اوستا و هنرهای تجسمی پرداخته است.
👈 کارنامه شاهان در روایات سنّتی ایران: این کتاب برگردانی از یک اثر مهم در تاریخ ایران است.
درگذشت دکتر بهمن سرکاراتی:
دکتر بهمن سرکاراتی در سال ۱۳۹۲ درگذشت. فقدان ایشان ضایعهای بزرگ برای جامعه علمی و فرهنگی ایران بود.
چرا مطالعه آثار دکتر سرکاراتی مهم است؟
مطالعه آثار دکتر سرکاراتی برای علاقهمندان به تاریخ، ادبیات و فرهنگ ایران بسیار سودمند است. ایشان با پژوهشهای گسترده و دقیق خود، به شناخت بهتر ریشههای فرهنگی و تاریخی ایران یاری شایانی داشتهاند. آثار دکتر سرکاراتی میتواند برای دانشجویان، پژوهشگران و علاقهمندان به این حوزهها آبشخوری پربار و قابل اعتماد باشد.
روانش شاد - یادش جاوید.
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
📝
❤4🙏3
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
👁 رویدادهای #شهریور_۱۳۲۰
⁉️ چگونه آلمان پس از جنگ جهانی اول دوباره قدرت گرفت؟
ویدیو پیوست رویدادهای پس از جنگ جهانی اول در آلمان را که منجر به روی کار آمدن آدولف هیتلر و حزب نازی شدند بررسی میکند. چگونه آلمان شکستخورده و ضعیف پس از جنگ اول جهانی، دوباره قدرت خود را بازیافت؟
⁉️
🔭 «خردسرای فردوسی یزد» برآن است تا در این ماه، مجموعهای از آگاهیها در باره رویدادهای شهریور ۱۳۲۰ را از آبشخورهای گوناگون و در قالبهای گوناگون ارایه نماید.
هرچند بسیار دشوار است ولی تلاش شده تا مطالب دور از هر سویگیری سیاسی و با پرهیز از داوری گزیده و ارائه شوند. داوری با یاران.
به یاری یزدان.
☑️ در جریان جنگ جهانی دوم، ایران اعلام بیطرفی کرده بود، اما موقعیت ژئوپلیتیکی و راهآهن سراسری ایران برای متفقین بسیار مهم بود.
☑️ سوم شهریور ۱۳۲۰ شوروی از شمال و بریتانیا از جنوب و غرب به ایران حمله کردند. بهانهٔ رسمی آنان حضور کارشناسان آلمانی در ایران بود.
☑️ دیدگاههای آگاهان -با هر سویگیری!- یاریگر خواهد بود.
تنها قید، احترام متقابل و پرهیز از توهین و برچسبزدن است.
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
⁉️ چگونه آلمان پس از جنگ جهانی اول دوباره قدرت گرفت؟
ویدیو پیوست رویدادهای پس از جنگ جهانی اول در آلمان را که منجر به روی کار آمدن آدولف هیتلر و حزب نازی شدند بررسی میکند. چگونه آلمان شکستخورده و ضعیف پس از جنگ اول جهانی، دوباره قدرت خود را بازیافت؟
⁉️
🔭 «خردسرای فردوسی یزد» برآن است تا در این ماه، مجموعهای از آگاهیها در باره رویدادهای شهریور ۱۳۲۰ را از آبشخورهای گوناگون و در قالبهای گوناگون ارایه نماید.
هرچند بسیار دشوار است ولی تلاش شده تا مطالب دور از هر سویگیری سیاسی و با پرهیز از داوری گزیده و ارائه شوند. داوری با یاران.
به یاری یزدان.
☑️ در جریان جنگ جهانی دوم، ایران اعلام بیطرفی کرده بود، اما موقعیت ژئوپلیتیکی و راهآهن سراسری ایران برای متفقین بسیار مهم بود.
☑️ سوم شهریور ۱۳۲۰ شوروی از شمال و بریتانیا از جنوب و غرب به ایران حمله کردند. بهانهٔ رسمی آنان حضور کارشناسان آلمانی در ایران بود.
☑️ دیدگاههای آگاهان -با هر سویگیری!- یاریگر خواهد بود.
تنها قید، احترام متقابل و پرهیز از توهین و برچسبزدن است.
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
❤2👍2👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نوای_ماندگار🎼
🎶آتش کاروان
خواننده : زندهیاد #دلکش
به بهانه سالگرد درگذشت بانو دلکش (۳ اسفند ۱۳۰۳ بابل -- ۱۲ شهریور ۱۳۸۳ تهران)
آهنگ : زندهیاد #علی_تجویدی
ترانهسرا : زندهیاد #بیژن_ترقی
آتشینخو هستیسوزم
شعلهجانی بزمافروزم
بیپناهی محفلآرا
بینصیبی تیرهروزم
من هم ای یاران تنها ماندم
آتشی بودم بر جا ماندم
شب آرام
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
🎶آتش کاروان
خواننده : زندهیاد #دلکش
به بهانه سالگرد درگذشت بانو دلکش (۳ اسفند ۱۳۰۳ بابل -- ۱۲ شهریور ۱۳۸۳ تهران)
آهنگ : زندهیاد #علی_تجویدی
ترانهسرا : زندهیاد #بیژن_ترقی
آتشینخو هستیسوزم
شعلهجانی بزمافروزم
بیپناهی محفلآرا
بینصیبی تیرهروزم
من هم ای یاران تنها ماندم
آتشی بودم بر جا ماندم
شب آرام
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
❤4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹🌷آشنایی با تفکر و جهان بینی نسل جدید که با افکار خود خلقت را به چالش میکشد.
آیا میشود خرافات دینی را به این نسل تحمیل کرد؟
آیا انسان اشرف مخلوقات است ؟ یا مخرب ترین موجود خلقت ؟؟؟؟؟
http://www.tgoop.com/bavarh
آیا میشود خرافات دینی را به این نسل تحمیل کرد؟
آیا انسان اشرف مخلوقات است ؟ یا مخرب ترین موجود خلقت ؟؟؟؟؟
http://www.tgoop.com/bavarh
👏1👌1
👁 رویدادهای #شهریور_۱۳۲۰
⭕️#عزل_رضاشاه در شهریور سیاه
✍️ #مهدی_تدینی، مترجم و پژوهشگر تاریخ
🔹چه از رضاشاه خوشمان بیاید و چه نه، چه او را منجی بدانیم و چه دیکتاتور، قدرت بیگانه اجازه نداشت حاکمیت ملی ایران را تا این حد نقض کند.
🔹دولتمردان ایرانی در آن سالها سیاستورزی را به اوج رساندند تا ناتوانیهای ایران را پوشش دهند. یکی از شاهراههای پیروزی متفقین در نبرد قرن، دالان ایران بود؛ اما مهاجمان (به خصوص شوروی) نه تنها سهم ایران از این پیروزی را ندادند، بلکه به فکر دستاندازی به آذربایجان هم افتادند.
🔹اینکه رضاشاه در ایران به آلمانیها علاقهمند بود هیچ تصادفی نبود. نیروهای سیاسی فراوانی در کل خاورمیانۀ بزرگ، از شمال آفریقا تا هند به پیروزی آلمانیها امید بسته بودند تا بلکه این قدرت نورسته و خوشسابقه دست و پای بریتانیا را ببندد. جالبترین مورد کتابچهای بود با نام «اسلام» که به عنوان «کولهپشتینامه» به همۀ سربازان آلمانی در شمال آفریقا داده میشد. جزئیات بسیار دقیقی از نحوۀ برخورد با مسلمانان در این جزوه آمده بود: سعی کن «حاجیها» را بشناسی، بدون اجازه یا دعوت وارد مسجد نشو، به مسلمانان الکل یا غذای حرام تعارف نکن، برای دختران مسلمان دست تکان نده.
🔹هیتلردوستی در ایران پدیدهای قدیمی است و جالب این است که نسلبهنسل این هیتلردوستی خود را بازسازی میکند. این علاقه به هیتلر سه دلیل عمده دارد. یک دلیل روانشناختی است، یعنی فرد به دلیل ویژگیهای شخصیتی خود یا ویژگیهایی که در هیتلر میبینید او را ستایش میکند. دلیل دوم هیتلردوستی نوعی نژادباوری ایرانی است که گمان میکند آریاییان مهتران روزگارند و ما هم از همه آریاییتریم. دلیل سوم هیتلردوستی این است که برخی گمان میکردند برای نجات از سلطۀ قدرتهای استعمارگر سنتی باید به پیشواز قدرت نوظهورِ هیتلر رفت.
🕊 کانال تلگرامی مهدی تدینی: «تاریخاندیشی»
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
⭕️#عزل_رضاشاه در شهریور سیاه
✍️ #مهدی_تدینی، مترجم و پژوهشگر تاریخ
🔹چه از رضاشاه خوشمان بیاید و چه نه، چه او را منجی بدانیم و چه دیکتاتور، قدرت بیگانه اجازه نداشت حاکمیت ملی ایران را تا این حد نقض کند.
🔹دولتمردان ایرانی در آن سالها سیاستورزی را به اوج رساندند تا ناتوانیهای ایران را پوشش دهند. یکی از شاهراههای پیروزی متفقین در نبرد قرن، دالان ایران بود؛ اما مهاجمان (به خصوص شوروی) نه تنها سهم ایران از این پیروزی را ندادند، بلکه به فکر دستاندازی به آذربایجان هم افتادند.
🔹اینکه رضاشاه در ایران به آلمانیها علاقهمند بود هیچ تصادفی نبود. نیروهای سیاسی فراوانی در کل خاورمیانۀ بزرگ، از شمال آفریقا تا هند به پیروزی آلمانیها امید بسته بودند تا بلکه این قدرت نورسته و خوشسابقه دست و پای بریتانیا را ببندد. جالبترین مورد کتابچهای بود با نام «اسلام» که به عنوان «کولهپشتینامه» به همۀ سربازان آلمانی در شمال آفریقا داده میشد. جزئیات بسیار دقیقی از نحوۀ برخورد با مسلمانان در این جزوه آمده بود: سعی کن «حاجیها» را بشناسی، بدون اجازه یا دعوت وارد مسجد نشو، به مسلمانان الکل یا غذای حرام تعارف نکن، برای دختران مسلمان دست تکان نده.
🔹هیتلردوستی در ایران پدیدهای قدیمی است و جالب این است که نسلبهنسل این هیتلردوستی خود را بازسازی میکند. این علاقه به هیتلر سه دلیل عمده دارد. یک دلیل روانشناختی است، یعنی فرد به دلیل ویژگیهای شخصیتی خود یا ویژگیهایی که در هیتلر میبینید او را ستایش میکند. دلیل دوم هیتلردوستی نوعی نژادباوری ایرانی است که گمان میکند آریاییان مهتران روزگارند و ما هم از همه آریاییتریم. دلیل سوم هیتلردوستی این است که برخی گمان میکردند برای نجات از سلطۀ قدرتهای استعمارگر سنتی باید به پیشواز قدرت نوظهورِ هیتلر رفت.
🕊 کانال تلگرامی مهدی تدینی: «تاریخاندیشی»
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
Telegram
تاریخاندیشی ــ مهدی تدینی
ایدئولوژی، اندیشه و تاریخ سیاسی
مهدی تدینی، مترجم، نویسنده و پژوهشگر
برخی کتابها:
عناصر و خاستگاههای حاکمیت توتالیتر (سه جلد)
فاشیسم و کاپیتالیسم
نظریههای فاشیسم
جنبشهای فاشیستی
لیبرالیسم
بوروکراسی
اینستاگرام
https://instagram.com/tarikhandishii
مهدی تدینی، مترجم، نویسنده و پژوهشگر
برخی کتابها:
عناصر و خاستگاههای حاکمیت توتالیتر (سه جلد)
فاشیسم و کاپیتالیسم
نظریههای فاشیسم
جنبشهای فاشیستی
لیبرالیسم
بوروکراسی
اینستاگرام
https://instagram.com/tarikhandishii
❤3👎1
🔬 🧲 🔭
سیزدهم شهریور — روز بزرگداشت #ابوریحان_بیرونی
ویژگی برجسته ابوریحان بیرونی این بود که هر گزارهای اعم از علوم عقلی یا نقلی را در بار نخست به دیده تردید و انکار مینگریست و آن را در بوته نقد میگذاشت و تا خود به ژرفی نمیپژوهید نمیپذیرفت.
به گفته دیگر، مهمترین ویژگی شخصیت علمی بیرونی حقیقتجویی و دوری از تعصب و پیروی کورکورانه از باورهای رایج است. به دید وی:
تعصب، چشمهای بینا را کور و گوشهای شنوا را کر میکند و انسان را به کاری وامیدارد که خرد و دانش آن را گواهی ندهد.
دانشمندی بود که محمود غزنوی ، امیر خودکامه گجستگ غزنین به خشم از درستی پیشبینیهای حکیمانهاش، او را به زندان افگند و به فرجام به او گفت :
سخن بر مراد من گوی!
نه بر سلطنت علم خویش!
آوردهاند که روزی ابوریحان درس به شاگردان میگفت که خونریز و قاتلی پای به محل درس و بحث نهاد. شاگردان با خشم به او می نگریستند و در دل هزار دشنام به او میدادند که چرا مزاحم آموختن آنها شده است . آن مرد رسوا روی به حکیم نموده چند سوال ساده نمود و رفت .
فردای آن روز، شاعری مدیحه سرای دربار، پای به محل درس گذارده تا سوالی از حکیم بپرسد شاگردان به احترامش برخواستند و او را مشایعت نموده تا به پای صندلی استاد برسد. که دیدند از استاد خبری نیست هر طرف را نظر کردند اثری از استاد نبود .
یکی از شاگردان در پی او رفت و پرسید: چگونه است دیروز آدمکشی به دیدارتان آمد پاسخ پرسشهایش را گفتید و امروز شاعر و نویسنده ای سرشناس آمده ، محل درس را رها نمودید؟!
ابوریحان گفت:
یک بزهکار تنها به خودش و معدودی لطمه میزند ، اما یک نویسنده و شاعر خود فروخته کشوری را به آتش می کشد.
پیوست :
گفتاری در باره زندگی و کارهای #ابوریحان_بیرونی
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
سیزدهم شهریور — روز بزرگداشت #ابوریحان_بیرونی
ویژگی برجسته ابوریحان بیرونی این بود که هر گزارهای اعم از علوم عقلی یا نقلی را در بار نخست به دیده تردید و انکار مینگریست و آن را در بوته نقد میگذاشت و تا خود به ژرفی نمیپژوهید نمیپذیرفت.
به گفته دیگر، مهمترین ویژگی شخصیت علمی بیرونی حقیقتجویی و دوری از تعصب و پیروی کورکورانه از باورهای رایج است. به دید وی:
تعصب، چشمهای بینا را کور و گوشهای شنوا را کر میکند و انسان را به کاری وامیدارد که خرد و دانش آن را گواهی ندهد.
دانشمندی بود که محمود غزنوی ، امیر خودکامه گجستگ غزنین به خشم از درستی پیشبینیهای حکیمانهاش، او را به زندان افگند و به فرجام به او گفت :
سخن بر مراد من گوی!
نه بر سلطنت علم خویش!
آوردهاند که روزی ابوریحان درس به شاگردان میگفت که خونریز و قاتلی پای به محل درس و بحث نهاد. شاگردان با خشم به او می نگریستند و در دل هزار دشنام به او میدادند که چرا مزاحم آموختن آنها شده است . آن مرد رسوا روی به حکیم نموده چند سوال ساده نمود و رفت .
فردای آن روز، شاعری مدیحه سرای دربار، پای به محل درس گذارده تا سوالی از حکیم بپرسد شاگردان به احترامش برخواستند و او را مشایعت نموده تا به پای صندلی استاد برسد. که دیدند از استاد خبری نیست هر طرف را نظر کردند اثری از استاد نبود .
یکی از شاگردان در پی او رفت و پرسید: چگونه است دیروز آدمکشی به دیدارتان آمد پاسخ پرسشهایش را گفتید و امروز شاعر و نویسنده ای سرشناس آمده ، محل درس را رها نمودید؟!
ابوریحان گفت:
یک بزهکار تنها به خودش و معدودی لطمه میزند ، اما یک نویسنده و شاعر خود فروخته کشوری را به آتش می کشد.
پیوست :
گفتاری در باره زندگی و کارهای #ابوریحان_بیرونی
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
Telegram
attach 📎
❤3👍1👎1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
👁 رویدادهای #شهریور_۱۳۲۰
⁉️روابط اقتصادی آلمان با ایران پیش از اشغال
#یالمار_شاخت (Hjalmar Schacht) وزیر اقتصاد آلمان نازی، نقش حیاتی و نجاتبخش در تثبیت اقتصاد آلمان در دوران جمهوری وایمار ایفا کرد. شاخت با سیاستهای پولی قاطع و ابتکاری، توانست به بحران فلجکننده ابرتورم پایان دهد و زمینه را برای بهبود موقت اقتصادی فراهم کند.
#شاخت، در نوامبر ۱۹۳۶ با سفر به ایران، یک "قرارداد تهاتری" با دولت ایران بست که سود هر دو کشور را در بر داشت و تأثیر مهمی بر روابط اقتصادی دو کشور گذاشت. آلمان به بزرگترین شریک تجاری ایران تبدیل شد و چند سال بعذ این روابط بهانهای برای متفقین شد تا در #شهریور_۱۳۲۰ ایران را اشغال کنند.
☑️ در جنگ جهانی دوم، ایران اعلام بیطرفی کرده بود، اما موقعیت ژئوپلیتیکی و راهآهن سراسری ایران برای متفقین بسیار مهم بود.
☑️ سوم شهریور ۱۳۲۰ شوروی از شمال و بریتانیا از جنوب و غرب به ایران حمله کردند. بهانهٔ رسمی آنان حضور کارشناسان آلمانی در ایران بود.
☑️ دیدگاههای آگاهان -با هر سویگیری!- یاریگر خواهد بود.
تنها قید، احترام متقابل و پرهیز از توهین و برچسبزدن است.
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
⁉️روابط اقتصادی آلمان با ایران پیش از اشغال
#یالمار_شاخت (Hjalmar Schacht) وزیر اقتصاد آلمان نازی، نقش حیاتی و نجاتبخش در تثبیت اقتصاد آلمان در دوران جمهوری وایمار ایفا کرد. شاخت با سیاستهای پولی قاطع و ابتکاری، توانست به بحران فلجکننده ابرتورم پایان دهد و زمینه را برای بهبود موقت اقتصادی فراهم کند.
#شاخت، در نوامبر ۱۹۳۶ با سفر به ایران، یک "قرارداد تهاتری" با دولت ایران بست که سود هر دو کشور را در بر داشت و تأثیر مهمی بر روابط اقتصادی دو کشور گذاشت. آلمان به بزرگترین شریک تجاری ایران تبدیل شد و چند سال بعذ این روابط بهانهای برای متفقین شد تا در #شهریور_۱۳۲۰ ایران را اشغال کنند.
☑️ در جنگ جهانی دوم، ایران اعلام بیطرفی کرده بود، اما موقعیت ژئوپلیتیکی و راهآهن سراسری ایران برای متفقین بسیار مهم بود.
☑️ سوم شهریور ۱۳۲۰ شوروی از شمال و بریتانیا از جنوب و غرب به ایران حمله کردند. بهانهٔ رسمی آنان حضور کارشناسان آلمانی در ایران بود.
☑️ دیدگاههای آگاهان -با هر سویگیری!- یاریگر خواهد بود.
تنها قید، احترام متقابل و پرهیز از توهین و برچسبزدن است.
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
👌3👍2👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نوای_ماندگار🎼
🎶 جهان ستم
#همایون_شجریان
به بهانه تلاش نافرجام برگزاری کنسرت بزرگ خیابانی
آهنگ : #غلامرضا_صادقی
شعر : #بیدل_دهلوی
#هوشنگ_ابتهاج
تنظیم : #نوید_زمردی
غباریم زحمت کش بادها
به وحشت اسیرند آزادها
جهان ستم چون نیستان پر است
ز انگشت زنهار فریادها
بنالید ای سرو و شمشادها
دردیست چون خنجر یا خنجری چون درد
همزاد خون در دل ابریست بارانی
ابری که گویی گریههای قرنها را در گلو دارد
ابری که در من یک ریز میبارد
شبهای بارانی او با صدای گریهاش غمناک میخواند
ای غم نمیدانم روز رسیدن روزی گام که خواهد بود
اما در این کابوس خونآلود در پیچ و تاب این شب بنبست
بنگر چه جانهای گرامی رفتهاند از دست.
شب آرام
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
🎶 جهان ستم
#همایون_شجریان
به بهانه تلاش نافرجام برگزاری کنسرت بزرگ خیابانی
آهنگ : #غلامرضا_صادقی
شعر : #بیدل_دهلوی
#هوشنگ_ابتهاج
تنظیم : #نوید_زمردی
غباریم زحمت کش بادها
به وحشت اسیرند آزادها
جهان ستم چون نیستان پر است
ز انگشت زنهار فریادها
بنالید ای سرو و شمشادها
دردیست چون خنجر یا خنجری چون درد
همزاد خون در دل ابریست بارانی
ابری که گویی گریههای قرنها را در گلو دارد
ابری که در من یک ریز میبارد
شبهای بارانی او با صدای گریهاش غمناک میخواند
ای غم نمیدانم روز رسیدن روزی گام که خواهد بود
اما در این کابوس خونآلود در پیچ و تاب این شب بنبست
بنگر چه جانهای گرامی رفتهاند از دست.
شب آرام
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
❤3👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چهاردهم شهریور - زادروز زندهنام استاد #بدیعالزمان_فروزانفر
(۱۴ شهریور ۱۲۸۳ بُشرویه -- ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۹ تهران) استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی
بدیعالزمان فروزانفر از بزرگترین ادیبان، شاعران، پژوهشگران و استادان ادبیات فارسی در سده چهاردهم و پانزدهم خورشیدی بود.نام اصلی عبدالجلیل بشرویهای و در سال ۱۲۷۶ خورشیدی در بشرویه به دنیا آمد.
او با آثار ارزشمند خود، به غنیسازی ادبیات فارسی کمک شایانی کرد. فروزانفر با نگاهی نو و تحلیلی به ادبیات کلاسیک فارسی، راه را برای پژوهشهای بعدی در این زمینه هموار کرد.
فروزانفر از مفاخر ادبی ایران است که نام او همواره با ادبیات فارسی گره خورده است.
روانش شاد - یاد و نامش جاوید
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
(۱۴ شهریور ۱۲۸۳ بُشرویه -- ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۹ تهران) استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی
بدیعالزمان فروزانفر از بزرگترین ادیبان، شاعران، پژوهشگران و استادان ادبیات فارسی در سده چهاردهم و پانزدهم خورشیدی بود.نام اصلی عبدالجلیل بشرویهای و در سال ۱۲۷۶ خورشیدی در بشرویه به دنیا آمد.
او با آثار ارزشمند خود، به غنیسازی ادبیات فارسی کمک شایانی کرد. فروزانفر با نگاهی نو و تحلیلی به ادبیات کلاسیک فارسی، راه را برای پژوهشهای بعدی در این زمینه هموار کرد.
فروزانفر از مفاخر ادبی ایران است که نام او همواره با ادبیات فارسی گره خورده است.
روانش شاد - یاد و نامش جاوید
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
🙏1
👁 رویدادهای #شهریور_۱۳۲۰
#هوشنگ_طالع :
انگلیسیها نظر موافقی به محمدرضا شاه نداشتند!
✍️ زینب صفری
🕊 تاریخ ایرانی:
دکتر هوشنگ طالع که به خوبی تحولات شهریور ۱۳۲۰ را به یاد دارد و از نزدیک شاهد رویدادهای آن زمان بوده، قرار گرفتن دوباره مشروطیت ایران در جایگاه واقعیاش و صاحب اختیار شدن مجلس را دلیل منسجم ماندن ساختار سیاسی ایران در آن روزهای بحرانی میداند. او با وجود برخی انتقادات به رفتار نخبگان سیاسی و مشخصا شخص محمدعلی فروغی، وی و ساعد مراغهای را به دلیل همراه نشدن با سیاستهای متفقین ستایش میکند. نویسنده کتابهایی چون «ناسیونالیسم ایرانی» و «چکیده تاریخ تجزیه ایران» رفتار مردم در آن روزها را رفتاری استبدادزده و برآمده از سیاستهای رضاخانی میداند که آنها را نسبت به سرنوشتشان بیتوجه کرده بود. گفتوگوی «تاریخ ایرانی» با هوشنگ طالع را در ادامه میخوانید:
***
پرسش:
اگر مایل باشید بر رفتار مردم و نخبگان سیاسی در همان روزهای شهریور ۱۳۲۰ متمرکز شویم. مشخصا هنگام خلع رضا شاه از سلطنت و تبعید و اسارت او هیچ از حضور مردم خبری نیست. شما رفتار مردم را در آن روزها چطور ارزیابی میکنید؟
پاسخ:
عملکرد دوران رضا شاه اجازه ایجاد نهاد و نهادسازی را به هیچ کس نمیداد. بنابراین هیچ نهادی در این کشور وجود نداشت، هر چه که بود نمودهای ظاهری دولتی این نهادها مثل سازمان ترویج افکار و روشنگری برای مردم بود که اینها ویژه گروههای بستهای از عناصر حکومت و دانشمندان بود که در آنجا جمع میشدند و صحبت میکردند اما این اصلا به سطح توده نمیرسید. مشکل نظامهای خودکامه این است که رفته رفته این باور برایشان ایجاد میشود که به تنهایی بهتر از همه مردم آن سرزمین و حتی همه مردم جهان فکر میکنند. از این رو سخت کوشش میکنند مردم در هیچ کاری دخالت نکنند چون آنها میخواهند به جایشان تصمیم بگیرند. این مساله یعنی نبود نهادهای مردمی، نهادهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در کشور باعث شد روزی که این اتفاق شوم در کشور افتاد حتی امکان بسیج هزار نفر که به اطراف قصر رضا شاه بروند و بایستند و بگویند ما اجازه نمیدهیم که او را به اسارت بگیرید، وجود نداشته باشد. در حقیقت متفقین نماد حکومت ایران را به اسارت میبردند، اصلا دو مساله کاملا جدا از هم است، ما میبایست او را به اسارت میبردیم و به محاکمه میکشیدیم؛ اما سیاستهای رضاخانی طوری مردم را از وابستگی به سرنوشت خودشان دور کرده بود (من فکر نمیکنم این برنامهریزی شده بوده باشد، این خصلت و خوی هر نوع دیکتاتوری است) که اصلا آن روز مردم متوجه نبودند چه اتفاقی افتاده است.
پرسش:
اما بعد از رفتن رضا شاه، روزی که محمدرضا برای انجام سوگند به عنوان پادشاه ایران به مجلس میرفت حضور مردم از کاخ مرمر تا بهارستان چشمگیر بود. اگر اینگونه که شما میگویید نهادهایی برای به صحنه آوردن مردم وجود نداشت پس چگونه آنها در این روز به خیابان میآیند؟ این رفتار دوگانه از مردم را چطور میتوان توضیح داد؟ آیا باید اراده متفقین را در این امر دخیل دانست؟
پاسخ:
ببینید؛ بیگانگان چنین چیزی نمیخواستند، اتفاقا آنها خیلی به دنبال فروپاشی سلطنت در ایران بودند. اما به نظر میرسد لحظههای سختی برای این مملکت پیش میآید که مردم اگر هم دارای نهادهای رهبریکننده نیستند و به دور نگه داشته شده و شاید اندکی سرخورده شدهاند، اما کشور به حالتی میرسد که دوباره مردم از یگان و دهگان و صدگان و هزارگان در میآیند و تبدیل به یک تن میشوند. یک لحظه ملت احساس میکند که همه چیزش دارد از دست میرود، درست است که خیلی در بهت فرورفته بود چون ارتشی که آن طور از آن صحبت میکردند به یکباره آب میشود و به زمین میرود، اما ضربهای به مردم وارد میشود که دوباره خودباوریشان را به دست میآورند و احساس میکنند که خطر بزرگی تهدیدشان میکند؛ خطر اشغال و تجزیه کشور بدون هیچ حکومتی و هرج و مرج. اگر مردم نمیتوانستند یک دولت یا حکومت تشکیل بدهند، کشور از هم میپاشید و مناطق اشغالی تحت قرارداد ۱۹۰۷ قرار میگرفت. انگلیسیها هم با یک چنین پیش خواهیای وارد کشور شده بودند. به هر حال در یک لحظه تاریخی ملت یکباره به خودش میآید، انبوه جمعیت از کاخ مرمر تا میدان بهارستان آنقدر زیاد بود که گاهی خودروی محمدرضا پهلوی که داشت به مجلس میرفت تا به عنوان پادشاه ایران سوگند یاد کند، توسط مردم بلند میشد. همین مردمی که تا چند روز پیش در هیچ کجا حاضر نبودند و اگر مثلا هزار نفر میآمدند و دور قصر رضا شاه میایستادند آن کار اتفاق نمیافتاد، او مستعفی میشد و کنار میرفت و ما هم میتوانستیم یک روز حسابهایمان را با او صاف کنیم.
دنباله گفتگو : اینجا
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
#هوشنگ_طالع :
انگلیسیها نظر موافقی به محمدرضا شاه نداشتند!
✍️ زینب صفری
🕊 تاریخ ایرانی:
دکتر هوشنگ طالع که به خوبی تحولات شهریور ۱۳۲۰ را به یاد دارد و از نزدیک شاهد رویدادهای آن زمان بوده، قرار گرفتن دوباره مشروطیت ایران در جایگاه واقعیاش و صاحب اختیار شدن مجلس را دلیل منسجم ماندن ساختار سیاسی ایران در آن روزهای بحرانی میداند. او با وجود برخی انتقادات به رفتار نخبگان سیاسی و مشخصا شخص محمدعلی فروغی، وی و ساعد مراغهای را به دلیل همراه نشدن با سیاستهای متفقین ستایش میکند. نویسنده کتابهایی چون «ناسیونالیسم ایرانی» و «چکیده تاریخ تجزیه ایران» رفتار مردم در آن روزها را رفتاری استبدادزده و برآمده از سیاستهای رضاخانی میداند که آنها را نسبت به سرنوشتشان بیتوجه کرده بود. گفتوگوی «تاریخ ایرانی» با هوشنگ طالع را در ادامه میخوانید:
***
پرسش:
اگر مایل باشید بر رفتار مردم و نخبگان سیاسی در همان روزهای شهریور ۱۳۲۰ متمرکز شویم. مشخصا هنگام خلع رضا شاه از سلطنت و تبعید و اسارت او هیچ از حضور مردم خبری نیست. شما رفتار مردم را در آن روزها چطور ارزیابی میکنید؟
پاسخ:
عملکرد دوران رضا شاه اجازه ایجاد نهاد و نهادسازی را به هیچ کس نمیداد. بنابراین هیچ نهادی در این کشور وجود نداشت، هر چه که بود نمودهای ظاهری دولتی این نهادها مثل سازمان ترویج افکار و روشنگری برای مردم بود که اینها ویژه گروههای بستهای از عناصر حکومت و دانشمندان بود که در آنجا جمع میشدند و صحبت میکردند اما این اصلا به سطح توده نمیرسید. مشکل نظامهای خودکامه این است که رفته رفته این باور برایشان ایجاد میشود که به تنهایی بهتر از همه مردم آن سرزمین و حتی همه مردم جهان فکر میکنند. از این رو سخت کوشش میکنند مردم در هیچ کاری دخالت نکنند چون آنها میخواهند به جایشان تصمیم بگیرند. این مساله یعنی نبود نهادهای مردمی، نهادهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در کشور باعث شد روزی که این اتفاق شوم در کشور افتاد حتی امکان بسیج هزار نفر که به اطراف قصر رضا شاه بروند و بایستند و بگویند ما اجازه نمیدهیم که او را به اسارت بگیرید، وجود نداشته باشد. در حقیقت متفقین نماد حکومت ایران را به اسارت میبردند، اصلا دو مساله کاملا جدا از هم است، ما میبایست او را به اسارت میبردیم و به محاکمه میکشیدیم؛ اما سیاستهای رضاخانی طوری مردم را از وابستگی به سرنوشت خودشان دور کرده بود (من فکر نمیکنم این برنامهریزی شده بوده باشد، این خصلت و خوی هر نوع دیکتاتوری است) که اصلا آن روز مردم متوجه نبودند چه اتفاقی افتاده است.
پرسش:
اما بعد از رفتن رضا شاه، روزی که محمدرضا برای انجام سوگند به عنوان پادشاه ایران به مجلس میرفت حضور مردم از کاخ مرمر تا بهارستان چشمگیر بود. اگر اینگونه که شما میگویید نهادهایی برای به صحنه آوردن مردم وجود نداشت پس چگونه آنها در این روز به خیابان میآیند؟ این رفتار دوگانه از مردم را چطور میتوان توضیح داد؟ آیا باید اراده متفقین را در این امر دخیل دانست؟
پاسخ:
ببینید؛ بیگانگان چنین چیزی نمیخواستند، اتفاقا آنها خیلی به دنبال فروپاشی سلطنت در ایران بودند. اما به نظر میرسد لحظههای سختی برای این مملکت پیش میآید که مردم اگر هم دارای نهادهای رهبریکننده نیستند و به دور نگه داشته شده و شاید اندکی سرخورده شدهاند، اما کشور به حالتی میرسد که دوباره مردم از یگان و دهگان و صدگان و هزارگان در میآیند و تبدیل به یک تن میشوند. یک لحظه ملت احساس میکند که همه چیزش دارد از دست میرود، درست است که خیلی در بهت فرورفته بود چون ارتشی که آن طور از آن صحبت میکردند به یکباره آب میشود و به زمین میرود، اما ضربهای به مردم وارد میشود که دوباره خودباوریشان را به دست میآورند و احساس میکنند که خطر بزرگی تهدیدشان میکند؛ خطر اشغال و تجزیه کشور بدون هیچ حکومتی و هرج و مرج. اگر مردم نمیتوانستند یک دولت یا حکومت تشکیل بدهند، کشور از هم میپاشید و مناطق اشغالی تحت قرارداد ۱۹۰۷ قرار میگرفت. انگلیسیها هم با یک چنین پیش خواهیای وارد کشور شده بودند. به هر حال در یک لحظه تاریخی ملت یکباره به خودش میآید، انبوه جمعیت از کاخ مرمر تا میدان بهارستان آنقدر زیاد بود که گاهی خودروی محمدرضا پهلوی که داشت به مجلس میرفت تا به عنوان پادشاه ایران سوگند یاد کند، توسط مردم بلند میشد. همین مردمی که تا چند روز پیش در هیچ کجا حاضر نبودند و اگر مثلا هزار نفر میآمدند و دور قصر رضا شاه میایستادند آن کار اتفاق نمیافتاد، او مستعفی میشد و کنار میرفت و ما هم میتوانستیم یک روز حسابهایمان را با او صاف کنیم.
دنباله گفتگو : اینجا
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
www.iranboom.ir
هوشنگ طالع در گفتوگو با تاریخ ایرانی: انگلیسیها نظر موافقی به محمدرضا شاه نداشتند
📝 ادب و سودمندی #نقد و #نقدپذیری
خطیبی کَریهالصّوت خود را خوشآواز پنداشتی و فریادِ بیهده برداشتی. گفتی نَعیبِ غُرابَالْبَیْن در پردهٔ اَلحانِ اوست، یا آیتِ «اِنَّ اَنْکرَ الْاَصواتِ» در شأنِ او.
اِذا نَهَقَ الْخَطیبُ اَبُوالْفَوارِسْ
لَهُ شَغَبٌ یَهُدُّ اصْطَخْرَ فٰارِسْ
مردمِ قَرْیه به علّتِ جاهی که داشت، بَلیّتش میکشیدند و اذیّتش را مصلحت نمیدیدند. تا یکی از خُطبایِ آن اقلیم که با او عِداوتی نهانی داشت، باری به پرسش آمده بودش؛ گفت: تو را خوابی دیدهام، خیر باد. گفتا: چه دیدی؟ گفت: چنان دیدمی که تو را آواز خوش بود و مردمان از اَنْفاسِ تو در راحت.
خطیب اندر این لَختی بیندیشید و گفت: این مبارک خواب است که دیدی که مرا بر عیب خود واقف گردانیدی. معلوم شد که آوازِ ناخوش دارم و خلق از بلند خواندنِ من در رنج. توبه کردم کز این پس خطبه نگویم مگر به آهستگی.
از صحبت دوستی برنجم
کاخلاق بَدَم، حَسَن نماید
عیبم هنر و کمال بیند
خارم گل و یاسمن نماید
کو دشمنِ شوخچشم ِ ناپاک
تا عیبِ مـرا به من نماید؟
🕊 گلستان #سعدی - باب چهارم - در فواید خاموشی
حکایت شمارهٔ ۱۲
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
خطیبی کَریهالصّوت خود را خوشآواز پنداشتی و فریادِ بیهده برداشتی. گفتی نَعیبِ غُرابَالْبَیْن در پردهٔ اَلحانِ اوست، یا آیتِ «اِنَّ اَنْکرَ الْاَصواتِ» در شأنِ او.
اِذا نَهَقَ الْخَطیبُ اَبُوالْفَوارِسْ
لَهُ شَغَبٌ یَهُدُّ اصْطَخْرَ فٰارِسْ
مردمِ قَرْیه به علّتِ جاهی که داشت، بَلیّتش میکشیدند و اذیّتش را مصلحت نمیدیدند. تا یکی از خُطبایِ آن اقلیم که با او عِداوتی نهانی داشت، باری به پرسش آمده بودش؛ گفت: تو را خوابی دیدهام، خیر باد. گفتا: چه دیدی؟ گفت: چنان دیدمی که تو را آواز خوش بود و مردمان از اَنْفاسِ تو در راحت.
خطیب اندر این لَختی بیندیشید و گفت: این مبارک خواب است که دیدی که مرا بر عیب خود واقف گردانیدی. معلوم شد که آوازِ ناخوش دارم و خلق از بلند خواندنِ من در رنج. توبه کردم کز این پس خطبه نگویم مگر به آهستگی.
از صحبت دوستی برنجم
کاخلاق بَدَم، حَسَن نماید
عیبم هنر و کمال بیند
خارم گل و یاسمن نماید
کو دشمنِ شوخچشم ِ ناپاک
تا عیبِ مـرا به من نماید؟
🕊 گلستان #سعدی - باب چهارم - در فواید خاموشی
حکایت شمارهٔ ۱۲
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
❤2👌1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۱۴ شهریور - زادروز شادروان #مجتبی_کاشانی (متخلص به سالک - شاعر انساندوست ایران - زاده ۱۴ شهریور ۱۳۲۷ مشهد – درگذشته ۲۳ آذر ۱۳۸۳ تهران)
ذهن ما باغچه است؛
گل در آن باید کاشت!
ور نکاری گل من
علف هرز در آن میروید.
زحمت کاشتن یک گل سرخ،
کمتر از زحمت برداشتن هرزگی آن علف است.
گل بکاریم بیا،
تا مجال علف هرز فراهم نشود!
بی گل آرایی ذهن،
نازنین،
نازنین،
نازنین،
هرگز آدم، آدم نشود!
پیوست : شعر #سرطان_وطن که زندهیاد مجتبی کاشانی در واپسین روزهای زندگی و در بستر بیماری سرود.
با آوای شادروان #محمدعثمان_محمدپرست هنرمندی از دیار خواف.
روانشان شاد - یاد و نامشان جاوید
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
ذهن ما باغچه است؛
گل در آن باید کاشت!
ور نکاری گل من
علف هرز در آن میروید.
زحمت کاشتن یک گل سرخ،
کمتر از زحمت برداشتن هرزگی آن علف است.
گل بکاریم بیا،
تا مجال علف هرز فراهم نشود!
بی گل آرایی ذهن،
نازنین،
نازنین،
نازنین،
هرگز آدم، آدم نشود!
پیوست : شعر #سرطان_وطن که زندهیاد مجتبی کاشانی در واپسین روزهای زندگی و در بستر بیماری سرود.
با آوای شادروان #محمدعثمان_محمدپرست هنرمندی از دیار خواف.
روانشان شاد - یاد و نامشان جاوید
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
❤2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
👁 رویدادهای #شهریور_۱۳۲۰
⁉️ پادشاه و پیشوا
نگاهی به روابط ایران و آلمان در سالهای پیش از اشغال ایران از سوی متفقین
در سال ۱۹۳۳ و آغاز صدارت #هیتلر در آلمان، بیش از هشت سال از فرمانروایی #رضاشاه میگذشت و اصلاحات و سازندگیهای گستردهای در ایران رخ داده بود اما با طرح نوین #یالمار_شاخت روابط سیاسی و بازرگانی این دو کشور متحول شد، در هفتم آبان ۱۳۱۴ تفاهمنامهای که به سود دوجانبه ایران و آلمان میانجامید از سوی دو دولت به امضا رسید، ایران در برابر صادرات مواد خام و کالاهایی چون خشکبار، میوه، چرم، کتان، فرش، خدمات و کالاهایی دریافت میکرد که صنایع پیشران ایران را به راه میانداخت.
☑️ در جنگ جهانی دوم، ایران اعلام بیطرفی کرده بود، اما موقعیت ژئوپلیتیکی و راهآهن سراسری ایران برای متفقین بسیار مهم بود.
☑️ سوم شهریور ۱۳۲۰ شوروی از شمال و بریتانیا از جنوب و غرب به ایران حمله کردند. بهانهٔ رسمی آنان حضور کارشناسان آلمانی در ایران بود.
☑️ دیدگاههای آگاهان -با هر سویگیری!- یاریگر خواهد بود.
تنها قید، احترام متقابل و پرهیز از توهین و برچسبزدن است.
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
⁉️ پادشاه و پیشوا
نگاهی به روابط ایران و آلمان در سالهای پیش از اشغال ایران از سوی متفقین
در سال ۱۹۳۳ و آغاز صدارت #هیتلر در آلمان، بیش از هشت سال از فرمانروایی #رضاشاه میگذشت و اصلاحات و سازندگیهای گستردهای در ایران رخ داده بود اما با طرح نوین #یالمار_شاخت روابط سیاسی و بازرگانی این دو کشور متحول شد، در هفتم آبان ۱۳۱۴ تفاهمنامهای که به سود دوجانبه ایران و آلمان میانجامید از سوی دو دولت به امضا رسید، ایران در برابر صادرات مواد خام و کالاهایی چون خشکبار، میوه، چرم، کتان، فرش، خدمات و کالاهایی دریافت میکرد که صنایع پیشران ایران را به راه میانداخت.
☑️ در جنگ جهانی دوم، ایران اعلام بیطرفی کرده بود، اما موقعیت ژئوپلیتیکی و راهآهن سراسری ایران برای متفقین بسیار مهم بود.
☑️ سوم شهریور ۱۳۲۰ شوروی از شمال و بریتانیا از جنوب و غرب به ایران حمله کردند. بهانهٔ رسمی آنان حضور کارشناسان آلمانی در ایران بود.
☑️ دیدگاههای آگاهان -با هر سویگیری!- یاریگر خواهد بود.
تنها قید، احترام متقابل و پرهیز از توهین و برچسبزدن است.
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#نوای_ماندگار🎼
(هنر بانوان ایران)
🎶 عشقآفرین (چهارگاه)
بازخوانی: بانو #سارنگ_سیفیزاده
کنسرت هندوستان، شهر گوالیر
دی ۱۳۹۷
اجرای اصلی : زندهیاد بانو #مرضیه
آهنگ : زندهیاد #حبیبالله_بدیعی
تـرانـه : زندهیاد #تورج_نگهبان
کمانچه : بانو #نازنین_غنیزاده
سنتـور : بانو #پگاه_زهدی
تمبــک: بانو #نیلوفر_محسنی
بیا بیا دل ستم دیدهی مرا عاشق تر کن
بیا بیا دل چو آتش به سینه را خاکستر کن
تو جان شیرینی؛ عشق آفرینی
در آسمان دل من مه و پروینی
فزون غم ما کن؛ غمم سراپا کن
میسوزان چون شررم؛ مکن فراموشم
چو می ببر هوشم؛ وز خود کن بیخبرم
شب آرام
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
(هنر بانوان ایران)
🎶 عشقآفرین (چهارگاه)
بازخوانی: بانو #سارنگ_سیفیزاده
کنسرت هندوستان، شهر گوالیر
دی ۱۳۹۷
اجرای اصلی : زندهیاد بانو #مرضیه
آهنگ : زندهیاد #حبیبالله_بدیعی
تـرانـه : زندهیاد #تورج_نگهبان
کمانچه : بانو #نازنین_غنیزاده
سنتـور : بانو #پگاه_زهدی
تمبــک: بانو #نیلوفر_محسنی
بیا بیا دل ستم دیدهی مرا عاشق تر کن
بیا بیا دل چو آتش به سینه را خاکستر کن
تو جان شیرینی؛ عشق آفرینی
در آسمان دل من مه و پروینی
فزون غم ما کن؛ غمم سراپا کن
میسوزان چون شررم؛ مکن فراموشم
چو می ببر هوشم؛ وز خود کن بیخبرم
شب آرام
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
❤1
Forwarded from انجمن شاهنامه فردوسی یزد (سیروس حامی)
هما_ارژنگی :
ما پیروانِ راهِ هزاران ستارهایم
بینام و بینشانه ولی بیشمارهایم
آیینهدارِ آنهمه گردانِ رفتهایم
گردآفرید و رستمِ این گاهوارهایم
یعقوب اگر نماند نمویم به ماتمش
پاینده باد کشورِ ایران و پرچمش
به یاری یزدان،
نشست فرهنگی این هفته
انجمن شاهنامه فردوسی یزد
و خردسرای فردوسی یزد
سر ساعت ۱۸:۰۰ شنبه ۱۵ شهریور
جایگاه : دانشگاه امامجواد(ع) یزد
میدان اطلسی؛ بلوار شهیدان اشرف، بلوارجوادالائمه
تو با دشمن ار خوب گویی رواست،
از آزادگان خـوبگفتـن سـزاست!
🆔 @shahname_yazd
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
Forwarded from رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه (سیروس حامی)
باردیگر درود.
با پیشکش سخنی دیگر از فرزانه بیهمتای توس، هفتهای را که در آغاز آنیم سراسر مهر و امید برای همگان آرزودارم. در پناه یزدان پاک.
مهرورزتان - حامی
#آیین_کشورداری_در_شاهنامه_۶
https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi
با پیشکش سخنی دیگر از فرزانه بیهمتای توس، هفتهای را که در آغاز آنیم سراسر مهر و امید برای همگان آرزودارم. در پناه یزدان پاک.
مهرورزتان - حامی
#آیین_کشورداری_در_شاهنامه_۶
https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi
❤1👏1
👁 رویدادهای #شهریور_۱۳۲۰
📝 سنگ و سر #فروغی
✍️ #مهدی_تدینی
#محمدعلی_فروغی، دولتمرد بزرگ ایران جدید، مرد دوران گذار بود. وقتی همهچیز ویران و آشوبزده بود، چونان معماری زبردست پلی میساخت برای گذار از فروپاشی به پایداری. او در زمان ثبات هم ریاست دولت را در دست داشت، اما شهرت و نقش بیهمتایش در سیاست ایران مهندسی و معماری دورانهای گذار است.
البته این گذار دشواریهای خود را داشت؛ اصلاً گذار سخت است، وگرنه در عهد ثبات هر میانمایهای میتواند امور را بر سبیل عادت و با سکان خودکار پیش برد. از تیرهترین روزهای ایران شهریور ۱۳۲۰ بود. در پی زیادهخواهی متفقین که انتظار داشتند ایران بیطرفیاش را در جنگ جهانی کنار بگذارد و به آغوش متفقین بغلتد، کشور از شمال و جنوب آماج تاخت مدرنترین ارتشهای جهان قرار گرفت. ساعت دوباره صفر شد؛ کیان ملی و شیرازۀ کشور دستخوش چپاول بیگانه و چنگال روزگار شد. رضاشاه در یکی از واپسین اقدامات پیش از کنارهگیری از قدرت فروغی را مأمور تشکیل کابینه کرد. فروغی شش سالی بود که در پی واقعۀ مسجد گوهرشاد مغضوب و خانهنشین بود. اگر بخواهیم یک نفر را بیابیم که معنای «مصلحت کشور» را عمیقاً درک کرده باشد و هیچگاه نفع ملی را فدای مطامع شخصی نکرده باشد، محمدعلی فروغی است.
رضاشاه دو هفته بعد به نفع ولیعهد جوان کنارهگیری کرد و گام در مسیر تبعید نهاد. فروغی باید شیرازهدار کشور میشد: در رأس کارهای مهم جلوس ولیعهد بر تخت بود. زیر پای فروغی نشسته بودند تا قاجار را برگردانند یا اعلام جمهوری کنند. اما فروغی، به عنوان یکی از مجریان اصلی گذار از قاجار به پهلوی و نویسندۀ متن سوگندنامۀ رضاشاه، کارکرد پادشاهی را از اعماق اسطوره تا سیاست روزمره میدانست و محال بود زیر بار جمهوری رود.
این دورۀ رئیسالوزرایی، آخرین فروغ فروغی در آسمان سرزمین شاهان بود؛ دورهای که شش ماه بیشتر طول نکشید، اما برای معمار چیرهدست همین نیمسال کافی بود تا ستونها را قوام بخشد و تَرکها را ترمیم کند. برای اینکه بدانید ادارۀ این دوره چقدر سخت بود، شرح مفصلی، فراتر از این مجال، لازم است: فوران و انفجاری در کشور رخ داده بود. کشور زیر اشغال بود؛ عصای پولادین رضاشاه شکسته بود و آزادی سیاسی فورانی از کنش سیاسی پدید آورده بود. هجوم برای تأسیس روزنامه به حدی بود که بررسی درخواستها یک سال طول میکشید! سکوتِ پیشاشهریوری به همهمهای سرسامآور بدل شده بود. روزنامهها بیهراس شکمِ هر فرد و مسئله را میدریدند. وقتی از تریبون مجلس به رضاشاه هر چه میخواستند میگفتند، تکلیف بقیه روشن بود.
فروغی باید زیر این فشار خردکننده کشتی نیمهغرق کشور را نجات میداد و در هر کار هم با مجلس درگیر بود؛ واپسین روزهای مجلس دوازدهم و مجلس سیزدهمی که در عدم آزادی سیاسی در دوران رضاشاه انتخاب شده بود. اما همین نمایندگان رام و دستچینشده اینک به شیران شرزه بدل شده بودند و ممکن بود سر هر چیز از سنگر مجلس با فروغی بجنگند. اینک مهمترین کار ساماندهی رابطه با اشغالگران بود؛ مسئلهای که بیشترین تأثیر را بر آیندۀ ایران داشت. او کوشید معاهدهای سهجانبه میان ایران و شوروی و بریتانیا ببندد. بیراه نیست اگر ادعا کنیم نجات تمامیت خاک ایران در سالهای بعد و رهاندن کشور از آروارۀ استالین نتیجۀ درایت فروغی در عقد این پیمان بود.
فروغی در سیام آذر این معاهده را تقدیم مجلس کرد. شدیدترین بحث در مجلس و فضای عمومی درگرفت. این پیمان نُه اصل داشت؛ اول این که شوروی و بریتانیا تمامیت ارضی و استقلال ایران را محترم شمردند. طبق اصل سوم در صورت تجاوز به ایران باید از ایران دفاع میکردند. اصل چهارم به آنها اجازه میداد قوای نظامی خود را در آب و خاک و آسمان ایران هر قدر لازم است نگه دارند، اما اصل پنجم حکم میکرد که متفقین ظرف شش ماه پس از پایان جنگ ایران را ترک کنند. پنج سال بعد، وقتی شوروی نیروی خود را از ایران بیرون نبرد و به طمع تجزیۀ ایران از طرق نیرویی دستنشانده افتاد، همین اصل به چماقی حقوقی برای بیرون راندن استالین و حفظ ایران بدل شد.
سرانجام مجلس در ششم بهمن ... این پیمان را تصویب کرد. اما یک روز قبل، وقتی فروغی برای بحث سر پیمان در مجلس بود، مردی از میان تماشاچیان به او حمله کرد، سنگی به سمتش پرتاب کرد و او را به باد کتک گرفت. فروغی را از دست ضارب رهاندند. فروغی پس از دقایقی دوباره پشت تریبون برگشت و گفت «جملۀ معترضهای کلام مرا قطع کرد» (تعبیرِ سنگ و کتک به «جملۀ معترضه» مجاز غمانگیزی است). سپس حق داد که برای برخی شبهاتی ایجاد شود و گفت: «ولی اینها نباید باعث شود عقلا حقیقت را در نظر نگیرند و مطابق مصلحت کشور رفتار نکنند.»
این بود متانت مردی که مصلحتدان ایران بود. فروغی یک ماه بعد از نخستوزیری کنارهگیری کرد و چند ماه بعد چشم از جهان فروبست.
🕊 تاریخاندیشی
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
📝 سنگ و سر #فروغی
✍️ #مهدی_تدینی
#محمدعلی_فروغی، دولتمرد بزرگ ایران جدید، مرد دوران گذار بود. وقتی همهچیز ویران و آشوبزده بود، چونان معماری زبردست پلی میساخت برای گذار از فروپاشی به پایداری. او در زمان ثبات هم ریاست دولت را در دست داشت، اما شهرت و نقش بیهمتایش در سیاست ایران مهندسی و معماری دورانهای گذار است.
البته این گذار دشواریهای خود را داشت؛ اصلاً گذار سخت است، وگرنه در عهد ثبات هر میانمایهای میتواند امور را بر سبیل عادت و با سکان خودکار پیش برد. از تیرهترین روزهای ایران شهریور ۱۳۲۰ بود. در پی زیادهخواهی متفقین که انتظار داشتند ایران بیطرفیاش را در جنگ جهانی کنار بگذارد و به آغوش متفقین بغلتد، کشور از شمال و جنوب آماج تاخت مدرنترین ارتشهای جهان قرار گرفت. ساعت دوباره صفر شد؛ کیان ملی و شیرازۀ کشور دستخوش چپاول بیگانه و چنگال روزگار شد. رضاشاه در یکی از واپسین اقدامات پیش از کنارهگیری از قدرت فروغی را مأمور تشکیل کابینه کرد. فروغی شش سالی بود که در پی واقعۀ مسجد گوهرشاد مغضوب و خانهنشین بود. اگر بخواهیم یک نفر را بیابیم که معنای «مصلحت کشور» را عمیقاً درک کرده باشد و هیچگاه نفع ملی را فدای مطامع شخصی نکرده باشد، محمدعلی فروغی است.
رضاشاه دو هفته بعد به نفع ولیعهد جوان کنارهگیری کرد و گام در مسیر تبعید نهاد. فروغی باید شیرازهدار کشور میشد: در رأس کارهای مهم جلوس ولیعهد بر تخت بود. زیر پای فروغی نشسته بودند تا قاجار را برگردانند یا اعلام جمهوری کنند. اما فروغی، به عنوان یکی از مجریان اصلی گذار از قاجار به پهلوی و نویسندۀ متن سوگندنامۀ رضاشاه، کارکرد پادشاهی را از اعماق اسطوره تا سیاست روزمره میدانست و محال بود زیر بار جمهوری رود.
این دورۀ رئیسالوزرایی، آخرین فروغ فروغی در آسمان سرزمین شاهان بود؛ دورهای که شش ماه بیشتر طول نکشید، اما برای معمار چیرهدست همین نیمسال کافی بود تا ستونها را قوام بخشد و تَرکها را ترمیم کند. برای اینکه بدانید ادارۀ این دوره چقدر سخت بود، شرح مفصلی، فراتر از این مجال، لازم است: فوران و انفجاری در کشور رخ داده بود. کشور زیر اشغال بود؛ عصای پولادین رضاشاه شکسته بود و آزادی سیاسی فورانی از کنش سیاسی پدید آورده بود. هجوم برای تأسیس روزنامه به حدی بود که بررسی درخواستها یک سال طول میکشید! سکوتِ پیشاشهریوری به همهمهای سرسامآور بدل شده بود. روزنامهها بیهراس شکمِ هر فرد و مسئله را میدریدند. وقتی از تریبون مجلس به رضاشاه هر چه میخواستند میگفتند، تکلیف بقیه روشن بود.
فروغی باید زیر این فشار خردکننده کشتی نیمهغرق کشور را نجات میداد و در هر کار هم با مجلس درگیر بود؛ واپسین روزهای مجلس دوازدهم و مجلس سیزدهمی که در عدم آزادی سیاسی در دوران رضاشاه انتخاب شده بود. اما همین نمایندگان رام و دستچینشده اینک به شیران شرزه بدل شده بودند و ممکن بود سر هر چیز از سنگر مجلس با فروغی بجنگند. اینک مهمترین کار ساماندهی رابطه با اشغالگران بود؛ مسئلهای که بیشترین تأثیر را بر آیندۀ ایران داشت. او کوشید معاهدهای سهجانبه میان ایران و شوروی و بریتانیا ببندد. بیراه نیست اگر ادعا کنیم نجات تمامیت خاک ایران در سالهای بعد و رهاندن کشور از آروارۀ استالین نتیجۀ درایت فروغی در عقد این پیمان بود.
فروغی در سیام آذر این معاهده را تقدیم مجلس کرد. شدیدترین بحث در مجلس و فضای عمومی درگرفت. این پیمان نُه اصل داشت؛ اول این که شوروی و بریتانیا تمامیت ارضی و استقلال ایران را محترم شمردند. طبق اصل سوم در صورت تجاوز به ایران باید از ایران دفاع میکردند. اصل چهارم به آنها اجازه میداد قوای نظامی خود را در آب و خاک و آسمان ایران هر قدر لازم است نگه دارند، اما اصل پنجم حکم میکرد که متفقین ظرف شش ماه پس از پایان جنگ ایران را ترک کنند. پنج سال بعد، وقتی شوروی نیروی خود را از ایران بیرون نبرد و به طمع تجزیۀ ایران از طرق نیرویی دستنشانده افتاد، همین اصل به چماقی حقوقی برای بیرون راندن استالین و حفظ ایران بدل شد.
سرانجام مجلس در ششم بهمن ... این پیمان را تصویب کرد. اما یک روز قبل، وقتی فروغی برای بحث سر پیمان در مجلس بود، مردی از میان تماشاچیان به او حمله کرد، سنگی به سمتش پرتاب کرد و او را به باد کتک گرفت. فروغی را از دست ضارب رهاندند. فروغی پس از دقایقی دوباره پشت تریبون برگشت و گفت «جملۀ معترضهای کلام مرا قطع کرد» (تعبیرِ سنگ و کتک به «جملۀ معترضه» مجاز غمانگیزی است). سپس حق داد که برای برخی شبهاتی ایجاد شود و گفت: «ولی اینها نباید باعث شود عقلا حقیقت را در نظر نگیرند و مطابق مصلحت کشور رفتار نکنند.»
این بود متانت مردی که مصلحتدان ایران بود. فروغی یک ماه بعد از نخستوزیری کنارهگیری کرد و چند ماه بعد چشم از جهان فروبست.
🕊 تاریخاندیشی
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
👏1