tgoop.com/XeradsarayeFerdosiYazd/4002
Last Update:
👁 رویدادهای #شهریور_۱۳۲۰
#هوشنگ_طالع :
انگلیسیها نظر موافقی به محمدرضا شاه نداشتند!
✍️ زینب صفری
🕊 تاریخ ایرانی:
دکتر هوشنگ طالع که به خوبی تحولات شهریور ۱۳۲۰ را به یاد دارد و از نزدیک شاهد رویدادهای آن زمان بوده، قرار گرفتن دوباره مشروطیت ایران در جایگاه واقعیاش و صاحب اختیار شدن مجلس را دلیل منسجم ماندن ساختار سیاسی ایران در آن روزهای بحرانی میداند. او با وجود برخی انتقادات به رفتار نخبگان سیاسی و مشخصا شخص محمدعلی فروغی، وی و ساعد مراغهای را به دلیل همراه نشدن با سیاستهای متفقین ستایش میکند. نویسنده کتابهایی چون «ناسیونالیسم ایرانی» و «چکیده تاریخ تجزیه ایران» رفتار مردم در آن روزها را رفتاری استبدادزده و برآمده از سیاستهای رضاخانی میداند که آنها را نسبت به سرنوشتشان بیتوجه کرده بود. گفتوگوی «تاریخ ایرانی» با هوشنگ طالع را در ادامه میخوانید:
***
پرسش:
اگر مایل باشید بر رفتار مردم و نخبگان سیاسی در همان روزهای شهریور ۱۳۲۰ متمرکز شویم. مشخصا هنگام خلع رضا شاه از سلطنت و تبعید و اسارت او هیچ از حضور مردم خبری نیست. شما رفتار مردم را در آن روزها چطور ارزیابی میکنید؟
پاسخ:
عملکرد دوران رضا شاه اجازه ایجاد نهاد و نهادسازی را به هیچ کس نمیداد. بنابراین هیچ نهادی در این کشور وجود نداشت، هر چه که بود نمودهای ظاهری دولتی این نهادها مثل سازمان ترویج افکار و روشنگری برای مردم بود که اینها ویژه گروههای بستهای از عناصر حکومت و دانشمندان بود که در آنجا جمع میشدند و صحبت میکردند اما این اصلا به سطح توده نمیرسید. مشکل نظامهای خودکامه این است که رفته رفته این باور برایشان ایجاد میشود که به تنهایی بهتر از همه مردم آن سرزمین و حتی همه مردم جهان فکر میکنند. از این رو سخت کوشش میکنند مردم در هیچ کاری دخالت نکنند چون آنها میخواهند به جایشان تصمیم بگیرند. این مساله یعنی نبود نهادهای مردمی، نهادهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در کشور باعث شد روزی که این اتفاق شوم در کشور افتاد حتی امکان بسیج هزار نفر که به اطراف قصر رضا شاه بروند و بایستند و بگویند ما اجازه نمیدهیم که او را به اسارت بگیرید، وجود نداشته باشد. در حقیقت متفقین نماد حکومت ایران را به اسارت میبردند، اصلا دو مساله کاملا جدا از هم است، ما میبایست او را به اسارت میبردیم و به محاکمه میکشیدیم؛ اما سیاستهای رضاخانی طوری مردم را از وابستگی به سرنوشت خودشان دور کرده بود (من فکر نمیکنم این برنامهریزی شده بوده باشد، این خصلت و خوی هر نوع دیکتاتوری است) که اصلا آن روز مردم متوجه نبودند چه اتفاقی افتاده است.
پرسش:
اما بعد از رفتن رضا شاه، روزی که محمدرضا برای انجام سوگند به عنوان پادشاه ایران به مجلس میرفت حضور مردم از کاخ مرمر تا بهارستان چشمگیر بود. اگر اینگونه که شما میگویید نهادهایی برای به صحنه آوردن مردم وجود نداشت پس چگونه آنها در این روز به خیابان میآیند؟ این رفتار دوگانه از مردم را چطور میتوان توضیح داد؟ آیا باید اراده متفقین را در این امر دخیل دانست؟
پاسخ:
ببینید؛ بیگانگان چنین چیزی نمیخواستند، اتفاقا آنها خیلی به دنبال فروپاشی سلطنت در ایران بودند. اما به نظر میرسد لحظههای سختی برای این مملکت پیش میآید که مردم اگر هم دارای نهادهای رهبریکننده نیستند و به دور نگه داشته شده و شاید اندکی سرخورده شدهاند، اما کشور به حالتی میرسد که دوباره مردم از یگان و دهگان و صدگان و هزارگان در میآیند و تبدیل به یک تن میشوند. یک لحظه ملت احساس میکند که همه چیزش دارد از دست میرود، درست است که خیلی در بهت فرورفته بود چون ارتشی که آن طور از آن صحبت میکردند به یکباره آب میشود و به زمین میرود، اما ضربهای به مردم وارد میشود که دوباره خودباوریشان را به دست میآورند و احساس میکنند که خطر بزرگی تهدیدشان میکند؛ خطر اشغال و تجزیه کشور بدون هیچ حکومتی و هرج و مرج. اگر مردم نمیتوانستند یک دولت یا حکومت تشکیل بدهند، کشور از هم میپاشید و مناطق اشغالی تحت قرارداد ۱۹۰۷ قرار میگرفت. انگلیسیها هم با یک چنین پیش خواهیای وارد کشور شده بودند. به هر حال در یک لحظه تاریخی ملت یکباره به خودش میآید، انبوه جمعیت از کاخ مرمر تا میدان بهارستان آنقدر زیاد بود که گاهی خودروی محمدرضا پهلوی که داشت به مجلس میرفت تا به عنوان پادشاه ایران سوگند یاد کند، توسط مردم بلند میشد. همین مردمی که تا چند روز پیش در هیچ کجا حاضر نبودند و اگر مثلا هزار نفر میآمدند و دور قصر رضا شاه میایستادند آن کار اتفاق نمیافتاد، او مستعفی میشد و کنار میرفت و ما هم میتوانستیم یک روز حسابهایمان را با او صاف کنیم.
دنباله گفتگو : اینجا
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
BY خردسرای فردوسی یزد
Share with your friend now:
tgoop.com/XeradsarayeFerdosiYazd/4002