Telegram Web
دانیال نژادمعصوم| NeuroLab
من سیاهی لشکر نمی‌خوام، می‌خوام گرگ پرورش بدم؛ یعنی اگه خودمم چرت و پرت گفتم بهم بگید این پستت چرنده ... واقعا می‌خوام ۱۰۰ نفر بیان و حضور فعال داشته باشن و واقعا یادبگیرن و به بقیه یادبدن. نسل دانشجوی سرچ نکن رو منقرض کنیم.😐
جهت ثبت نام فقط و فقط توی دایرکت تلگرام بهم بگید سرچ چطور کمکتون می‌کنه و بعدش چطور به دیگران کمک می‌کنید که اونا هم یادبگیرن.

فقط همین شرط ثبت نام شماست، نه نام تون مهمه، نه رشته تون و ...؛ فقط انگیزه و برنامه تون برای اثرگذاری روی دیگران مهمه.

اگه به ۱۰۰ تا درخواست رسید من برنامه ریزی خواهم کرد برای اجراش.
6
🧠چند پرسش نوروساینسی از هیپنوتیزم 1/3

در مطالعهٔ EEG ای که گفته شد افرادِ «هیپنوتیزم‌پذیرِ بالا» انگار فعالیت از چپ به راست «منتقل» می‌شود، معیارِ سنجش دقیقاً چه بوده؟ QEEG؟ کانکتیویتی؟ توان؟ میکروستیت؟ عدم‌تقارن؟

📝پاسخ: در مطالعات کلاسیکِ EEG دربارهٔ هیپنوز، «انتقال» بیشتر به‌معنای تغییر در توان طیفی و نامتقارنی چپ/راست سنجیده شده، نه جابه‌جاییِ واقعیِ «کارکرد» بین نیمکره‌ها.

به‌عبارت ساده، دیده‌اند توان بعضی باندها در نیمکرهٔ راست نسبت به چپ بیشتر می‌شود؛ این یعنی «عدم‌تقارن» زیادتر شده است، نه این‌که شبکه‌ها از چپ به راست کوچ کرده‌اند.

البته ادبیاتِ جدیدتر، به‌جای روایت سادهٔ «چپ/راست»، از تغییراتِ شبکه‌ای حرف می‌زند: در fMRI، افراد با هیپنوتیزم‌پذیریِ بالا، الگوهای اتصال بین شبکه‌های کنترل اجرایی (DLPFC)، SN و حالتِ پیش‌فرض (DMN) متفاوت دارند؛ و در خودِ حالتِ هیپنوز هم الگوهای فعالیت/اتصال این شبکه‌ها عوض می‌شود.

در واقع امروز بهتر است بگوییم «الگوی شبکه‌ایِ مغز در هیپنوز عوض می‌شود» نه این‌که صرفاً «کارکرد از چپ به راست می‌رود».
3
دانیال نژادمعصوم| NeuroLab
🧠چند پرسش نوروساینسی از هیپنوتیزم 1/3 در مطالعهٔ EEG ای که گفته شد افرادِ «هیپنوتیزم‌پذیرِ بالا» انگار فعالیت از چپ به راست «منتقل» می‌شود، معیارِ سنجش دقیقاً چه بوده؟ QEEG؟ کانکتیویتی؟ توان؟ میکروستیت؟ عدم‌تقارن؟ 📝پاسخ: در مطالعات کلاسیکِ EEG دربارهٔ…
🧠چند پرسش نوروساینسی از هیپنوتیزم 2/3

«تلقین/باور» و این‌که آیا باور به شبه‌علم یا حتی باورهای «ضدعلم» می‌تواند «نتیجه» بدهد؟

بذارید با این مقدمه شروع کنم: اساساً هر نوع درمانی علاوه بر مکانیزم اثر اختصاصی خودش، یک جزء غیر اختصاصی هم داره؛ چه دارودرمانی، چه جراحی و چه درمان‌های روان‌شناختی از جمله هیپنوتیزم.

اثر باور شاید ساده به نظر برسه، اما پژوهش‌ها نشون داده‌اند که همین عامل می‌تونه روی متغیرهایی مثل درد تأثیری هم‌سنگ دارو داشته باشه. این پدیده همون چیزی‌ست که ما بهش پلاسبو می‌گیم: یعنی انتظار بیمار از درمان، تغییرات واقعی در مغز و بدن ایجاد می‌کنه.

پس وقتی کسی از «امام‌زاده قل‌قلی»، «درخت مقدس» یا «دعانویس سر کوچه» گزارش بهبود می‌ده، اصل ماجرا اغلب نه به نیروهای خارق‌العاده بلکه به همین سیستم عصبی و شبکه‌های مغزی مربوطه که به‌واسطه‌ی باور فعال شده‌اند.
تفاوتش توی اینه، علم می‌پرسه: چرا و چگونه این اثر رخ می‌ده؟ چه مکانیزمی پشتشه؟ در چه شرایطی تکرارپذیره؟

شبه‌علم اثر رو می‌پذیره، ولی اون رو به نیروهای رازآلود نسبت می‌ده و عملاً جلوی پرسشگری رو می‌بنده.

بنابراین بله، باور به شبه‌علم می‌تونه نتیجه‌ای موقتی ایجاد کنه. اما این به‌معنای معتبر بودن اون روش نیست. برای اینکه چیزی رو درمان بنامیم باید بدونیم:

روی چه کسانی بیشترین اثر رو داره و روی چه کسانی نداره؟ چه خطرات احتمالی همراهشه؟ در چه مدتی و طی چه روندی باید انتظار اثر داشته باشیم؟ آیا این اثر قابل تکراره یا فقط یک تجربه‌ی فردی بوده؟

هر وقت این پرسش‌ها با شواهد و داده پاسخ داده بشن، ما در قلمروی علم هستیم که سیر مطالعات هیپنوتیزم هم در همین راستاست ؛ و هر وقت صرفاً به ادعا یا باور بسنده کنیم، وارد قلمروی شبه‌علم یا حتی ضدعلم می‌شیم.
6
دانیال نژادمعصوم| NeuroLab
🧠چند پرسش نوروساینسی از هیپنوتیزم 2/3 «تلقین/باور» و این‌که آیا باور به شبه‌علم یا حتی باورهای «ضدعلم» می‌تواند «نتیجه» بدهد؟ بذارید با این مقدمه شروع کنم: اساساً هر نوع درمانی علاوه بر مکانیزم اثر اختصاصی خودش، یک جزء غیر اختصاصی هم داره؛ چه دارودرمانی،…
🧠چند پرسش نوروساینسی از هیپنوتیزم 3/3

در کتاب‌های متافیزیک گزارش‌هایی مثل «زندگیِ گذشته» یا «دیدارِ روحِ عزیز از دست‌رفته» با هیپنوتیزم آمده. آیا واقعاً چنین تجربه‌هایی رخ می‌دهند؟ اصلاً هیپنوتیزمِ علمی با این‌ها یکی است؟

📝 پاسخ: بله، تجربه‌های ذهنیِ بسیار زنده در هیپنوز ممکن‌اند؛ اما «زنده‌بودنِ تجربه» معادلِ واقعی‌بودنِ محتوای آن نیست. شواهد نشان می‌دهد هیپنوز می‌تواند «اطمینانِ ذهنی» را بالا ببرد بدون این‌که «دقتِ حافظه» را بهتر کند و حتی خاطرات کاذب/کنفابولاسیون را زیاد کند؛ بنابراین برای «بازگردانیِ خاطره» ابزار قابلِ اتکایی نیست.

در مطالعات کنترل‌شده دربارهٔ «زندگیِ گذشته»، نشان داده شده که این گزارش‌ها بیشتر محصولِ انتظار، تلقین و زمینهٔ فرهنگی هستند تا بازیابیِ اطلاعات واقعی از گذشته.

تعریفِ رسمیِ هیپنوتیزمِ علمی طبق کارگروه ۳۰ انجمن روانشناسی آمریکا (APA Division 30):
«حالتِ آگاهی با تمرکزِ شدید و کاهشِ آگاهیِ محیطی که در آن ظرفیتِ پاسخ به تلقین افزایش می‌یابد.»
این تعریف و کاربردهای بالینیِ آن (کاهشِ درد، اضطراب، IBS و…) هیچ نسبتی با ادعاهای متافیزیکی ندارند.

پس به طور خلاصه ممکن است آدم‌ها در هیپنوز «چیزی را بسیار واقعی تجربه کنند»، اما مدرکی برای واقع‌نماییِ بیرونیِ آن نداریم.

هیپنوتیزمِ علمی، چارچوبی درمانی و پژوهشیِ استاندارد دارد؛ ادعاهای متافیزیکی زیرِ این چتر قرار نمی‌گیرند.
6
توی این رشته هیچ شانسی نداری.

ببین این رشته‌ای که می‌خوای بری اشباع شده، و همه زدن توی این کار و دیگه جایی برای تو نیست.

کدوم رشته؟ مهم نیست چه رشته‌ای، وقتی روی یه رشته متمرکز میشی، آدمای مرتبط اون حوزه بیشتر تو چشمت میان، حتی توی شبکه اجتماعی هم خواسته یا ناخواسته بیشتر بهشون توجه میکنی یا دنبالشون می‌کنی.

پس یه بخشیش راز الگوریتم شبکه‌های اجتماعیه. اینجوری میشه که توی اینستاگرام، لینکدین و ... می‌بینی وای همه که دارن میرن علوم شناختی، همه که دارن میرن روان‌شناسی یا هر رشته‌ای که دوست داری و شاید به این باور برسی که این رشته جای تو نیست!

از طرفی ریشه در ساقه داره، منظورم ساقه مغز هست (محلی در حوالی اتصال نخاع به مغز)؛ اونجا یه سیستمی به نام فعال ساز مشبک (RAS) وجود داره که یکی از کارهاش فیلتر کردن توجه و برجسته کردن یه موضوع خاص توی ذهنته. از کجا معلوم اینکه همه توی بیوشون زدن cognitive scientist (که پیش خودمون باشه ۹۰ درصدشون الکین.) بخاطر این باشه که این کلید‌واژه ها برای ما برجسته تر هستن.

و اما با تشکر از گروهک تروریستی چپ افراطی بادر-ماینهف؛ اون قدیما یروز یه بنده‌خدایی توی اینترنت پست می‌کنه نمیدونم چرا از چند روز پیش که اسم گروهک آلمانی بادر-ماینهف رو شنیدم، هرجا نگاه می‌کنم می‌بینمش (اینو باباطاهر هم گفته بود ولی کسی اهمیت نداد، به دریا بنگرم دریا تو بینم ...).

بعدا یه زبان‌شناسی به نام آرنولد زویسکی گفت خوبیت نداره اینجا خانواده نشسته، اسم این پدیده رو گذاشت "Frequency Illusion " یا به ترجمه غلط مصطلح "توهم فراوانی".

دوتا مکانیزم اثر مهم داره:

۱) توجه انتخابی:
چیزای مهم یا تازه، بیشتر به چشم میان. (همون داستان ساقه مغز و ...).

۲)سوگیری تایید:
بعد که چندبار به واسطه توجه انتخابی دیدی اون موضوع رو، مغزت میگه: دیدی درست گفتم؟ همه الان زدن توی این رشته‌. یعنی شواهدی که با باور اولیه‌ت سازگار تر باشن رو راحت تر می‌بینی و به ذهنت می‌سپاری.

ترکیب اینا نتیجش میشه همون توهم فراوانی.

پس چرا فکر می‌کنم رشته‌های دیگه اینجوری نیستن؟ بخاطر این هست که کلمه‌ای که‌ اولش "K" باشه رو بیشتر از کلماتی که حرف سومش "K" هست یادت میاد.

تورسکی و کانمن در اوایل دهه ۱۹۷۰ همین سوال رو از ملت پرسیدند. جواب مردم چی بود؟ خب واضحه که کلماتی K داره اولش بیشتره؛ این چیزی بود که خیلی از مردم و حتی شما فکر می‌کنید.

اما واقعیت اینه، کلماتی مثل bake، acknowledge, Lake, Like ... (انتظار که نداری همشو بنویسم.🥲) که حرف سومش K داره چندین برابر کلماتی هستن که اولش K داره.

از اونجا اصطلاح availability heuristic یا "میانبر دسترسی پذیری" برجسته شد؛ فهمیدن آدما چیزایی که بیشتر یادشون میاد، بیشتر توی ذهنشون بهش دسترسی دارن رو فراوان‌تر تخمین می‌زنن: یعنی هرچی آسون‌تر میاد به ذهنت، بیشتر به نظر می‌رسه.

ربطش اینه به بحثمون، دسترسی پذیری ذهن تو به آدمای توی رشته خودت ممکنه خیلی بیشتر باشه، در نتیجه تعداد آدمایی که توی رشته ات میشناسی رو ممکنه بیشتر از رشته های دیگه که حتی ممکنه یک نفر هم داخلشون نشناسی ارزیابی کنی.

همه اینها آخرششش تورو به این نتیجه می‌رسونه که اینقدر آدم توی این رشته زیاده که جایی برای تو نیست ...

اما این پست طولانی فقط بیان یک مسئله بود، ما باید بدونیم که با این دانش در عمل باید چجوری تصمیم بگیریم؟ اگه واقعا رشته مون بر اساس آمار اشباع بود چی؟

توی این پست قطعا جاش نیست. ولی اگه بدونم که برای عده زیادی تون مهمه سعی می‌کنم پستی رو بهش اختصاص بدم و نظر شخصی مو بگم.
50
آیا می‌دانستید معمولا توی کانال من، محتوایی بیشتر بازنشر شده، بیشتر کامنت گرفته، بیشتر ری اکشن گرفته که طولانی تر بوده؟

بهم میگن مردم حوصله ندارن بخونن، میگم جدی می‌فرمایید پس اینا رو ما از کجا آوردیم؟

https://www.tgoop.com/NeuroLab_Official/1881

https://www.tgoop.com/NeuroLab_Official/1696

https://www.tgoop.com/NeuroLab_Official/1680
18
دانیال نژادمعصوم| NeuroLab pinned «توی این رشته هیچ شانسی نداری. ببین این رشته‌ای که می‌خوای بری اشباع شده، و همه زدن توی این کار و دیگه جایی برای تو نیست. کدوم رشته؟ مهم نیست چه رشته‌ای، وقتی روی یه رشته متمرکز میشی، آدمای مرتبط اون حوزه بیشتر تو چشمت میان، حتی توی شبکه اجتماعی هم خواسته…»
🧠آیا تمام اثر هیپنوتیزم ناشی از دارونما است؟

نویسندگان:

-اتزل کاردنیا (Etzel Cardeña): مرکز تحقیقات خودآگاهی و روانشناسی غیرمعمول (CERCAP)، گروه روانشناسی، دانشگاه لوند.

-اروینگ کرش (Irving Kirsch): برنامه مطالعات پلاسیبو، دانشکده پزشکی هاروارد
.

ترجمه‌ آزاد هوش مصنوعی "بدون بازبینی" از دانشنامه انجمن جهانی هیپنوتیزم (ISH)

▪️پلاسیبو یا دارونما چیست؟

دارونما ماده یا روشی است که تأثیرات مثبت آن نه به خاطر ترکیبات فعالش، بلکه به خاطر باور و انتظار خود بیمار به سودمند بودن آن است.

در تحقیقات پزشکی، از دارونما به عنوان گروه کنترل استفاده می‌شود. یعنی به یک گروه داروی اصلی و به گروه دیگر یک قرص بی‌اثر (مثلاً قرص شکر) می‌دهند تا بفهمند اثر واقعی دارو چقدر است. به تأثیری که این قرص بی‌اثر ایجاد می‌کند، «اثر پلاسیبو» می‌گویند. این اثر می‌تواند از هیچ تا بسیار زیاد متغیر باشد و حتی گاهی می‌تواند منفی باشد (که به آن «نوسیبو» می‌گویند).

اثرات دارونما به عوامل مختلفی بستگی دارد. جالب است بدانید، همانطور که تحقیقی توسط کاروالیو و همکارانش در سال ۲۰۲۱ نشان داد، دارونماها حتی زمانی که فرد می‌داند در حال دریافت یک درمان غیرفعال است هم می‌توانند مؤثر باشند! (به این روش «پلاسیبوی آشکار» می‌گویند).

▪️آیا بین هیپنوتیزم‌پذیری و اثر دارونما رابطه‌ای وجود دارد؟

محققان سعی کرده‌اند بفهمند آیا بین «هیپنوتیزم‌پذیری» (اینکه یک فرد چقدر راحت هیپنوتیزم می‌شود) و واکنش او به دارونما ارتباطی وجود دارد یا نه.

نتیجه‌گیری کلی: شواهد در این زمینه بسیار ضعیف و ضد و نقیض است.

تحقیقات قدیمی‌تر، که نتایجشان توسط شاینر و همکارانش در سال ۲۰۱۶ مرور شد، نشان دادند که اگر هم ارتباطی وجود داشته باشد، بسیار ناچیز است و وقتی عوامل دیگر در نظر گرفته شوند، این ارتباط کاملاً از بین می‌رود.

تحقیقات جدیدتر نتایج را گیج‌کننده‌تر هم کرده‌اند. برای مثال، مطالعه‌ای توسط پارسونز و تیمش در سال ۲۰۲۱ نتوانست ارتباط مشخصی بین این دو پیدا کند. در تحقیقی دیگر که شاینر و همکارانش (۲۰۱۶) روی یک دارونمای خواب‌آور انجام دادند، دیدند که هیپنوتیزم‌پذیری توانست احساس خواب‌آلودگی (یک حس ذهنی) را پیش‌بینی کند، اما نتوانست تغییرات فیزیکی بدن مانند ضربان قلب را توضیح دهد.

جالب‌تر اینکه، تحقیقی مشابه توسط لیفشیتز و تیمش در سال ۲۰۱۷ حتی همین یافته را هم نتوانست تکرار کند.

خلاصه اینکه، هنوز مدرک محکمی وجود ندارد که بگوید افرادی که راحت‌تر هیپنوتیزم می‌شوند، لزوماً به دارونما هم بهتر پاسخ می‌دهند.

▪️مقایسه مستقیم هیپنوتیزم و دارونما (مخصوصاً برای کاهش درد)

یک راه دیگر برای بررسی این موضوع، مقایسه‌ی مستقیم تأثیر این دو روش است.

یک مطالعه کلیدی و قدیمی توسط مک‌گلاشان و همکارانش (۱۹۶۹): در این پژوهش، شرکت‌کنندگان به دو گروه «بسیار هیپنوتیزم‌پذیر» و «کم‌هیپنوتیزم‌پذیر» تقسیم شدند.
در گروه بسیار هیپنوتیزم‌پذیر: هیپنوتیزم درد را به شدت کاهش داد، اما دارونما هیچ تأثیری نداشت.

در گروه کم‌هیپنوتیزم‌پذیر: هم هیپنوتیزم و هم دارونما، هر دو به یک اندازه و به طور جزئی درد را کاهش دادند.

▪️ نتیجه‌گیری مهم این تحقیق: به نظر می‌رسد کاهش درد با هیپنوتیزم دو بخش دارد:

1. بخش عمومی (اثر پلاسیبو): که برای همه کمی کار می‌کند.
2. بخش تخصصی (اثر واقعی هیپنوتیزم): که فقط برای افراد بسیار هیپنوتیزم‌پذیر عمل می‌کند و بسیار قدرتمند است.

مطالعه‌ای دیگر روی زگیل توسط اسپانوس و تیمش (۱۹۹۰): در ابتدای این تحقیق، هیپنوتیزم و دارونما به یک اندازه در از بین بردن زگیل مؤثر بودند. اما پس از شش هفته، فقط تأثیر هیپنوتیزم پایدار مانده بود و از هیچ درمانی نکردن بهتر بود. این نشان می‌دهد اثر هیپنوتیزم ممکن است ماندگارتر

▪️با توجه به اینکه هیپنوتیزم برای بسیاری از مشکلات مؤثر است، اروینگ کرش در سال ۱۹۹۹ آن را به عنوان یک راهکار صادقانه و بدون فریب پیشنهاد کرد (برخلاف دارونما که اغلب با نوعی فریب همراه است).

▪️با این حال، یک حقیقت روشن است: رابطه‌ی بین هیپنوتیزم و دارونما حوزه‌ای است که هنوز به اندازه‌ی کافی روی آن تحقیق نشده است. برای رسیدن به یک درک روشن، به تحقیقات جامع و برنامه‌ریزی‌شده‌ی بیشتری نیاز داریم تا مدل‌های پیچیده‌ی تعامل این دو پدیده را آزمایش کنیم.

منبع اصلی:
https://www.ishhypnosis.org/encyclopedia/placebo-and-hypnosis/

#پلاسیبو #دارونما #هیپنوتیزم #hypnosis #placebo

*ترجمه ماشینی و بدون بازبینی است.
5
دانیال نژادمعصوم| NeuroLab
And also I like to study other related topics like the placebo effect and interception.
این اولین پست کاناله ؛) نکته اینجاست هنوز مسیرم همونه.
5
🔷 عنوان کتاب: صد پرسش و پاسخ درباره آمار در روانشناسی

🟢 نویسنده: Neil J. Salkind

🟢 مترجم: رضا سلطانی‌شال

🟢 ناشر: دانشگاه گیلان

🟢تاریخ انتشار: 1400

🟢 تعداد صفحات: 185

🟢 عناوین فصل‌ها

ترجمه‌ کتاب 100 Questions (and Answers) About Statistics تألیف Salkind به رایگان توسط انتشارات دانشگاه گیلان در دسترس قرار گرفته است. در ترجمه، کلمه روانشناسی به عنوان کتاب اضافه شده است!

زنده یاد پروفسور Salkind از نویسندگان مطرح در حوزه روش تحقیق و آمار بود. وی کتاب جالب دیگری درباره آمار دارد تحت عنوان:

Statistics for People Who (Think They) Hate Statistics

که بسیار پرفروش و جذاب است.

🔗 برای دانلود کتاب اینجا را کلیک کنید.

#book
#statistics

🆔 @irevidence
8
از دوستانی که در هر جایی غیر از تهران زندگی می‌کنید. اگر سالمندی داشته باشید که نگران وضعیت مغزی اش(شناختی) باشید کسی را می‌شناسید که برای یک ارزیابی تخصصی و (پیشگیری از افت شناختی) بهش مراجعه کنید؟
Anonymous Poll
11%
بله (توی کامنت ها بگید کجا)
89%
خیر
خارج از تهران آیا جایی را می‌شناسید که کودکی که مشکلات توجه دارد (بدون تشخیص روانپزشکی خاص) را به آن جهت ارزیابی تخصصی و بهبود عملکرد های شناختی ارجاع دهید؟
Anonymous Poll
19%
بله (بنویسید کجا)
81%
خیر
در کل ایران، چند کسب و کار می‌شناسید که خدمات علوم شناختی را برای بهینه کردن راندمان و فرایند‌های سازمانی استفاده می‌کنند؟ (گوگل کنید)
Anonymous Poll
76%
هیچی
12%
یدونه
10%
دو تا پنج تا
1%
بیشتر از پنج
آماده اید؟
Anonymous Poll
85%
آرههه
15%
نه
2
دانیال نژادمعصوم| NeuroLab
آماده اید؟
🥾پرده اول: اینجا کسی کفش نمی‌پوشه!

یه روایتی توی کسب و کار خیلی رایجه؛ کاری ندارم که واقعا اتفاق افتاده یا نه اما یه مفهوم خیلی مهم تو دلشه.

داستان از اینجا شروع میشه که اوایل قرن بیستم دو کمپانی بزرگ کفش تصمیم گرفتن بازار آفریقا رو بررسی کنن. نماینده‌ی کمپانی اول برگشت و گفت: «هیچ شانسی نداریم، اینجا کسی کفش نمی‌پوشه.»

نماینده‌ی کمپانی دوم اما گزارشش این بود: «این بازار فوق‌العاده‌ست! اینجا هنوز هیچ‌کس کفش نداره.»

توی ایران هم هنوووز کفشی به نام علوم شناختی پای اکثر آدما نیست.

برای اینکه درکش کنی برو اون سوالایی که بالا پرسیدم رو تو ذهنت بررسی یا حتی سرچ کن. یا اصلا وجود نداره یا خیلی کمه یا خیلی شناخته شده نیستن.
19
🌊پرده دوم: کشتی‌رانی در اقیانوس‌ آبی یا اقیانوس قرمز؟

سال ۲۰۰۵ دو استاد مدرسه کسب‌وکار اینسِد (INSEAD)، چان کیم و رنه مابورنیا، کتابی منتشر کردند که اسمش شد: «استراتژی اقیانوس آبی».

این کتاب حاصل چندین سال پژوهش روی بیش از ۱۵۰ حرکت استراتژیک در ۳۰ صنعت مختلف طی ۱۰۰ سال گذشته بود. حرف اصلی‌شون ساده اما تکان‌دهنده بود:

به جای اینکه توی اقیانوس سرخ "جایی پر از خونِ رقابت، جنگ قیمتی و بازار اشباع" دست‌وپا بزنی، برو به سمت خلق یک اقیانوس آبی:

بازاری تازه، جایی که هنوز رقابتی وجود نداره و تو می‌تونی مسیر رو بسازی.


مثالش رو توی کامنت اول نوشتم.
13
این داستان ناتمامه
ولی برای امروز تا همینجا باشه.🧠
9
دانیال نژادمعصوم| NeuroLab pinned «🥾پرده اول: اینجا کسی کفش نمی‌پوشه! یه روایتی توی کسب و کار خیلی رایجه؛ کاری ندارم که واقعا اتفاق افتاده یا نه اما یه مفهوم خیلی مهم تو دلشه. داستان از اینجا شروع میشه که اوایل قرن بیستم دو کمپانی بزرگ کفش تصمیم گرفتن بازار آفریقا رو بررسی کنن. نماینده‌ی…»
به کمکتون نیاز دارم.

برای تست یه سیستم پردازش تصویر به چند نمونه دستخط کودک مقطع ابتدایی نیاز داریم.

لطفا اگر دفتر مشق یا املایی در اطرافتون هست ازش عکس بگیرید برام بفرستین 😁:

آیدی من جهت ارسال:
@dan_njd


آپدیت:
دم همگی گرم جور شد مخلصیم🫡🤝
9
2025/10/12 19:57:40
Back to Top
HTML Embed Code: