Telegram Web
🔘 بازاندیشی مفاهیم فرهنگی
جشن‌های ایرانی - یک

کریسمس یا عید سن‌والنتین (یکی از قدیسین مسیحی) ذاتاً هیچ فرقی با مبعث رسول اکرم یا تولد امام محمد باقر ندارد. اما تاریخ طولانی و پیوسته‌ی سکولاریزاسیون (عرفی شدن) در غرب، باعث شده که این مناسبت‌ها از معنای دینی خود تهی شوند ولی همچنان باقی بمانند. این جشن‌ها به هیچ ملت و قومیت و جغرافیای خاصی تعلق ندارند. اما علت این امر جنبه‌ی جهان‌وطنی و انسان‌گرایانه و معنوی آنها نیست، پیشینه‌ی دینی آنهاست. عید قربان هم به هیچ ملت و قوم و جغرافیای خاصی تعلق ندارد. عیدی است برای مسلمانان، هر جا که باشند، چنانکه کریسمس عید مسیحیان است، اگر در آفریقا باشند یا اروپا. تفاوت در اینجاست که فرآیند سکولاریزاسیونی که در مسیحیت کریسمس را به جشن خالی -یعنی صرفاً بهانه‌ای برای تعطیلی و خوشگذرانی- تبدیل کرده، در اسلام انجام نشده است. عید قربان را کسی یا جشن می‌گیرد چون مسلمانی معتقد و ملتزم است، یا اگر معتقد و ملتزم نیست، اصلاً جشن نمی‌گیرد.

در ایران قضیه مشکل‌تر هم می‌شود. هویت اروپایی چندان تنافری با مسیحیت ندارد. البته مسیحیت کمابیش با خشونت و هر جا لازم بوده به ضرب و زور در آنجا مسلط شده. در تاریخ کهن اقوام شمال اروپا خاطره‌ی مسیحیت اجباری هنوز منعکس است و یونانی و رومی هنوز می‌تواند بگوید من پیش از مسیحیت خودم متمدن بودم. اما مسیحیت دیگر عامل مهمی نیست که کسی بخواهد در مقابلش چنان موضعی بگیرد. لزومی ندارد ایسلندی، آلمانی، یونانی یا ایتالیایی بودن خود را علیه مسیحیت برجسته کنی. حتی در بعضی جاها هویت ملی همان هویت دینی است، مثلاً در روسیه که روس بودن تقریباً همان مسیحی ارتدکس بودن است. اما در ایران شکاف هویتی عمیقی وجود دارد. اسلامی شدن ایرانی بودن را دفع می‌کند و ایرانی بودن اسلامی شدن را. در عرصه‌ی سیاست رژیم‌های سیاسی پهلوی و جمهوری اسلامی که سراپای وجودشان نفی دیگری است، دستگاه تبلیغات خود را به نوبت بر ایران و اسلام نهاده‌اند. در هر دو مورد یکی از این دو (ایران یا اسلام) اصل است و دیگری را تنها به اکراه تایید می‌کنند. اما بر خلاف سیاست، در خود جامعه صلح میان ایران و اسلام برای گروه بزرگی اتفاق افتاده است. زیرا اگر هیچ هویتی نداشته باشی، در هیچ طرف دعوای ایران و اسلام هم طبعاً نیستی و غالب جامعه‌ی ما خصوصاً در نسل جوان هیچ هویتی ندارد. یعنی نه ایرانی است، نه اسلامی، نه چیز دیگر. البته عید سن‌والنتین یا هالووین یا کریسمس یا هر چه را دم تیغشان بیاید جشن می‌گیرند. اما از آن هویت نمی‌گیرند. زیرا متعلق به آنها نیست. پدران و مادرانشان این کار را نمی‌کرده‌اند و خودشان هم از آنجا که تابع چیزی جد مد نیستند، اگر فردا هالووین از مد بیفتد، دیگر در آن شرکت نخواهند کرد. این نقطه‌ی مقابل آن فرآیند پیوسته است که در آن اروپایی بیش از یک و نیم هزاره کریسمس را جشن گرفته، هرقدر هم که عقایدش دگرگون شده باشد.

کهن‌ترین ارجاع به عید سن‌والنتین در مقام جشن عاشقان در کتاب مجلس مرغان جفری چاوسر آمده، یعنی اواخر قرون وسطا. سپندارمذگانی که بعضی خواستند در ایران علمش کنند، البته از اینها بسیار کهن‌تر است و به دوران ساسانی می‌رسد. اما میان ما و دوران ساسانی نزدیک یک و نیم هزاره تاریخ اسلامی است. سپندارمذگان حتی اگر زیباتر و برازنده‌تر باشد، نیازمند احیا است، حال آنکه ایرانی امروز دوست دارد مصرف کند، نه احیا. ارثیه‌ای را دوست دارد که به او برسد و خرجش کند. چه میراث فرهنگی، چه نظام سیاسی. برای همین مدام درصدد است خودش را سر سفره‌ی اروپایی‌ها جا بدهد که هم جشن عاشقانش از پیش موجود است، هم دموکراسیش.

چه عجب اگر بعضی در اروپا احساس می‌کنند از ما برترند؟ آنها اگر هم وارث هستند، لااقل وارث چیزی هستند که خودشان یا اجدادشان ایجاد کرده‌اند. ما معتقدیم چون ارثیه‌ی اجدادی نیمه‌ویران افتاده، بهتر است شناسنامه‌ای برای خود جعل کنیم که از اموال کس دیگری به ما به ارث برسد.

✍🏼 #سپاس_ریوندی
#بازاندیشی_مفاهیم_فرهنگی
#شرق‌زدگی #جشن‌های_ایرانی
🔗 آذر بُرزین‌مهر
#ولنتاین #مناسبت_وارداتی #جشن_ایرانی
@Jaryaann
⚫️ تا وارد بقالی در سهروردی شدم، زنی مسن نیز با کاپشنی سبزرنگ، کفش ورزشی و ظاهری موقر و آبرومند با یک چرخ خرید دستی کوچک وارد شد و بلافاصله از فروشنده پرسید: آقا تخم‌مرغ دانه‌ای چند است؟ فروشنده گفت: پنج و پونصد. زن پرسید: ۵ تومن می‌دی من دو تا بردارم؟
فروشنده با کمی حیرت و تأخیر سرش را به نشانۀ تایید کج کرد و گفت بله. زن در حالی‌که دست در جیب لباس خود می‌کرد و کیسه‌ای را که درونش فقط یک ۱۰ هزار تومانی بود در می‌آورد گفت: ببخشیدا قبلش فلان چیز [متوجه نشدم چه گفت] را خریدم، پولم تمام شده.
#وضعیت #فقر
#خرده‌روایت‌های_مردم_ایران
@Jaryaann
🔘 بازاری شدن جهان‌ زندگی انسان معاصر

#مایکل_سندل از مشاهیر فلسفه سیاسی و اخلاق معاصر و از چهره‌های مطرح اندیشه جماعت‌گرایی است. شهرت و اهمیت سندل بیش از هر چیز متاثر از کتاب تاثیرگذارش «لیبرالیسم و محدودیت‌های عدالت» است که در سال ۱۹۸۲ میلادی و در نقد اثر برجسته جان راولز یعنی نظریه #عدالت به مثابه انصاف و لیبرالیسم وظیفه‌گرا و کانتی او نگارش نمود. سندل همچنین به جهت ایراد سخنرانی‌های پر مخاطب در کلانشهرهای گوناگون در باره مسائل عینی زندگی عمومی و کف خیابان در بین مردم عادی نیز شهرت زیادی کسب نموده است. [...]

آنگونه که سندل در کتاب «آنچه با پول نمی‌توان خرید» تشریح می‌کند، بازاری شدن به همه حوزه‌های زندگی انسان معاصر از جمله عشق، هدیه، تبریک‌گویی، کسب افتخار، آموزش، فرزندآوری و زایمان، طرح ترافیک، تفریحات و ... سرایت کرده است، به گونه‌ای که هیچ پدیده‌ای نیست که نتوان آنرا با پول خرید، افسوس! از این رو سندل می‌گوید باید از خودمان بپرسیم آیا چیزهایی هست که نشود با پول خرید؟ پاسخ او منفی است. سندل این وضعیت را «فخر فروشی بازار» می‌نامد که در آن راه بهروزی و شادکامی مردم از بازار و از دریچه پول می‌گذرد! پس از تشریح این وضعیت نابسامان در زندگی انسان معاصر، سندل این پرسش جدی را مطرح می‌کند که این حرکت به سوی پولی شدن جامعه‌ای که در آن همه چیزش قابل خرید و فروش است چرا باید ما را نگران کند؟ او پاسخ می‌دهد به دو علت "نابرابری" و "فساد" عمیقاً باید نگران وضعیت موجود بود! به نابرابری فکر کنید، در جامعه‌ای که همه چیزش قابل خرید و فروش باشد، زندگی برای افراد بی‌بضاعت سخت می‌شود، البته اگر با پول فقط بتوان قایق شخصی و تعطیلات آنچنانی و با کیفیت خرید، نابرابری خیلی اهمیت ندارد، اما اگر بتوان با پول مراقبت پزشکی و سلامت، خانه در محله‌ای امن، تغذیه مناسب، امکان تحصیل در مدارس نخبه‌پرور به جای مدارس ورشکسته را خرید، زمین تا آسمان فرق می‌کند که پول داشته باشی یا نداشته باشی! سندل در ادامه می‌گوید قیمت گذاشتن روی همه چیز مایه فساد نیز خواهد بود، به این صورت که بازار فقط کالا پخش نمی‌کند، بلکه نوع نگاه به کالا را هم نشان می‌دهد و تبلیغ می‌کند. برای مثال به مزایده گذاشتن صندلی‌های و اموال یک دانشگاه ممکن است به بودجه دانشگاه کمک کند، اما شرافت و ارزش مدرکش را نیز همزمان زیر سوال می‌برد، یا استخدام نیروهای خارجی برای جنگیدن به جای ما ممکن است جان شهروندان ما را حفظ کند، ولی معنای شهروندی به صورت رایج آن را خراب می‌کند، چون معتقدیم که تکالیف مدنی را نباید ملک خصوصی به شمار آورد، باید مسئولیت اجتماعی برشمرد ...! در دستگاه فکری سندل چنین وضعیتی را می‌توان دست‌اندازی بازار و فرهنگ پولی بر جنبه‌هایی از زندگی دانست که از قدیم هنجارهای غیر بازاری بر آنها حاکم بوده‌اند. به هر شکل، این وضعیت از مهمترین تحولات زمانه معاصر ماست که سندل آن را به شیواترین شکل ممکن در آثار مهم خود به بحث گذاشته و البته به بیان‌های دیگری توسط برخی از متفکران و جامعه‌شناسان امروزی نیز مطرح شده است. این تحول هر چه هست، نتیجه آن را می‌توان بازاری شدن و پولی شدن جهان زیست/ زندگی انسان معاصر دانست. بدون شک پدیدار شدن این نوع جهان با چنین خصایلی منجر به گسترش هر چه بیشتر خودخواهی، نگرش‌های ابزاری، کشمکش و نابسامانی اخلاقی میان انسان‌ها شده و متاسفانه در ادامه گسترش بیشتری نیز خواهد داشت!

✍🏼 #مختار_نوری
🔗 منبع
#وضعیت #پول #مصرف‌گرایی
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سپندارمذگان
✍🏼 نوشته‌ی پارسا یارمحمدلو
🗣 صدای پرهام لعل
💻 تنظیم #ممد_نقاش‌باشی
📚 منبع: ایرانیکا-Armaiti
🔗 ممد نقاش‌باشی (محمد رسولی‌پور)

🔻
جشنِ #سپندارمذگان یا «اسفندگان» یا روزِ اسفند از ماهِ اسفند، ۵ اسفندماه به گاهشماریِ یزدگردی و ۲۹ بهمن‌ماه به گاهشماریِ کنونی، جشن گرامی‌داشت #زن و #زمین فرخنده باد!
#جشن_ایرانی #اسطوره
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این پیکر ایران است و آن نگهبان، آموزگار ما

از دیروز این فیلم را [که در رسانه‌های اجتماعی پخش شده] بارها دیده‌ام و هر بار بی‌اختیار اشکم جاری می‌شود. این فیلم، جدا از شکوه و زیبایی ستودنی کنش آن نگهبان، برایم تصویری از ایران شده است... نمی‌دانم آن دختر کیست. اما در ذهن من از دیروز پیکرش با پیکر ایران همسان شده است، با پیکر نیمه‌جان ایران؛ پیکری که توان نفس کشیدن را از دست داده است؛ اما این پایان ماجرا نیست؛ از هر سو، نگهبان مهربانی (ایران‌بانی) برای نجاتش فرا می‌رسد و سرانجام دختر (بخوانید ایران) دوباره نفس می‌کشد و باز زندگی را از سر می‌گیرد.

ایران، بی‌گمان شکوه خود را باز خواهد یافت... تنها باید هر یک از ما همچون این نگهبان با تمام توان و امید پیکرش را در آغوش بگیریم.

🔗 ایران‌نامه
#پاس_زندگی #مردم_ایران
#مراقبت_از_ایران #پاس_ایران
#خرده‌روایت‌هایی_از_سویه‌های_روشن_مردم_ایران
@Jaryaann
زبان فارسی؛ آیینه ایران، زبان مادری
علیرضا حسن‌زاده
🔴 زبان فارسی؛ آیینه ایران، زبان مادری
(بررسی نسبت زبان #فارسی با #زبان مادری)

🎙 #علیرضا_حسن‌زاده
(رئیس پژوهشکده مردم‌شناسی #میراث_فرهنگی)
🗓 چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۰ | نشست برخط
🔗 منبع و گزارش کامل نشست
👈🏼 نسخهٔ تصویری تمام سخنرانی‌ها

#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
#پارسی_زبان_تمدنی #وحدت_در_کثرت
@Jaryaann
راه حل‌های پیشنهادی #علیرضا_حسن‌زاده (رئیس پژوهشکده مردم‌شناسی میراث فرهنگی) برای تقویت جایگاه و پاسبانی از زبان‌های رایج در ایران:

۱. افزایش جایگاه نمادین و سرمایه اجتماعی و فرهنگی زبان‌های اقوام ایرانی

۲. ایجاد جوایز ادبی برای آثار برجسته زبان‌های اقوام ایرانی که نماینده نگاهی عمیق به #میراث_فرهنگی و زبانی و مبشر وحدت و صلح باشند.

۳. ثبت اسناد زبان‌ اقوام ایرانی در میراث مکتوب ایران از سوی یونسکو

۴. اصلاح بازنمایی زبان اقوام ایرانی در سینما و تغییر نگاه کلیشه‌ای به لهجه داشتن

۴. بهبود جایگاه زبان اقوام ایرانی در شبکه‌های استانی

۵. توجه به شاعران اقوام ایرانی و تجلیل از آن‌ها در تقویم رسمی کشور

۶. بازنمایی چهره‌های شاخص اقوام ایرانی در فضای عمومی؛ مثلاً قرار دادن تندیس «مولوی کُرد» در بزرگراه کردستان در تهران یا تندیس «شرفشاه گیلانی» در خیابان رشت.‌

۷. آشنایی کودکان با میراث روایی ایران از طریق قصه‌گویی به زبان‌های ایرانی

۸. تقویت علوم میراثی در حوزه عمومی و جایگاه آن در اقتصاد پژوهش کشور

۹. شرح اهمیت و مزیت‌های چندزبانگی و تغییر نگاه کلیشه‌ای به لهجه


🔻 نشست: زبان فارسی؛ آیینه ایران، زبان مادری
🗓 چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۰ | نشست برخط
نسخه شنیداری سخنرانی
🔗 منبع و گزارش کامل نشست
👈🏼 نسخۀ تصویری نشست کامل
#زبان #پاس_میراث #وحدت_در_کثرت
#ایران_رنگارنگ_فرهنگی
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💥اغلب افراد بین منفعت‌های کوچک فردی و منافع بزرگ جمعی، اولی را برمی‌گزینند؛ به‌ویژه در بحران و در شرایطی که آینده پیش‌بینی‌پذیر نیست. اما این شیوه ضمن به دست آوردن منافع کوتاه‌مدت، در بلندمدت حتی به سود خود فرد هم نیست.

اما چرا و چطور این اتفاق می‌افتد؟ این ویدئوی آموزشی از #تد روشن می‌کند که «تراژدی مشترکات» چیست.
🔗منبع: کانال آموزشی «چطور»
#اقتصاد #آز #وضعیت
@Jaryaann
💠 نظری اجمالی دربارهٔ فارسی و پیشینهٔ آن
اینکه می‌گویند فارسی زبان ایرانشهر بوده به نظر بنده سخنی درست است. و اینکه بعد از از میان رفتن ایرانشهر فارسی زبان ایران شده به همان دلیل است که فارسی زبان ایرانشهر بوده و از پیش در سراسر ایران ریشه دوانیده بوده. اینکه فارسی به چه معنی زبان ایرانشهر بوده البته مسأله است، و آن چیزی است که در این چند کلمه موضوع سخن است‌.

🎙 دکتر #سیداحمدرضا_قائم‌مقامی
🔗 منبع
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان #ایرانشهر #ساسانی
@Jaryaann
❗️تلگرام مدت‌هاست برای درآمدزایی اقدام به ارسال تبلیغ در برخی کانال‌ها که بالای هزار نفر عضو دارند، می‌کند. این کار بدون اجازه یا تأیید مدیر کانال است و به موجب آن هر فرد، شرکت یا کانال دیگری که هزینه تبلیغات را به تلگرام پرداخت کند می‌تواند از این امکان بهره‌مند شود. بنابراین مشاهده این تبلیغات به معنی پیشنهاد یا تایید محتوای آن توسط کانال نیست و کانال‌ها هم نه هیچ اختیاری در جلوگیری از این تبلیغات و نه دریافتی بابت آن‌ها دارند.

جریانـ با وجود درخواست‌ها و پیشنهادهایی که هر از گاهی برای تبلیغات دریافت می‌کند، تاکنون هیچ تبلیغی در کانال تلگرام و اینستاگرام نپذیرفته است. بنابراین هرگاه در اینجا پیام کوتاهی دیدید که در گوشه آن نوشته بود Ad بدانید که جزو محتوای مورد تایید کانال نیست و تنها تبلیغی است که تلگرام خود اقدام به انتشار آن کرده و می‌توانید از کنار آن بگذرید.
@Jaryaann
جشنِ مردگیران/ مزدگیران

در تقویمِ ایرانیان، روزِ پنجمِ هر ماه «اسفندارمذ» نامیده می‌شده است و همانگونه که می‌دانیم هرگاه که نامِ ماه و نام روز یگانه می‌شده است، آن روز را جشن می‌گرفته‌اند؛ برای نمونه در روزِ مهر از ماهِ مهر که شانزدهمِ مهرماه است، جشن مهرگان را بر پا می‌داشته‌اند. به همین سبب روز اسفند از ماهِ اسفند؛ یعنی پنجم اسفندماه را هم جشن می‌گرفته‌اند و نام این جشن مردگیران» یا «مُزدگیران» یا «مُژدگیران» بوده است.

دربارۀ نامِ این روز مشکل بزرگی وجود دارد؛ به دقت نمی‌دانیم که کدام یک از این سه نام درست است. ابوریحان بیرونی در آثار الباقیه نام آن را به صورت «مژدگیران» و در التفهیم و قانون مسعودی نام آن را به شکل «مردگیران» آورده است. طبق نظر استاد جلال خالقی مطلق ظاهراً در آغاز، جشن ویژۀ دوشیزگان بوده است و آنها در این روز آزادی کامل برای شادی کردن و رقصیدن و خنیاگری و همسرگزینی داشته‌اند، ولی به تدریج این رسم برافتاده و به زنانِ شوهردار اختصاص یافته است و این زنان به سببِ شوهرداری و پاکدامنی خود، در این روز می‌توانسته‌اند از همسرِ خود پول و هدایای گوناگونی دریافت کنند (پایان نظر دکتر خالقی مطلق).

اگر این نظر درست باشد، این جشن در ابتدا «مردگیران» بوده است؛ چراکه دوشیزگان می‌توانستند مردِ مورد نظر خود را بیابند و سپس به جشن «مزدگیران» دگرگونی یافته است؛ زیراکه زنان مزدِ پاکدامنی و وظیفه‌شناسی خود را از شوهران خویش دریافت می‌داشته‌اند. همان‌گونه که می‌دانیم در باورِ ایرانیان، اسفندارمذ (اسفند) فرشتۀ نگهبانِ زنانِ درستکار، نیکوکار، پاکدامن و شوهردوست بوده است و به آنان مزد و پاداش عطا می‌کرده‌است؛ ازاین‌روی به نظر می‌رسد که نامِ «مزدگیران» (مژدگیران) درست‌تر باشد.

به هر حال طبق گفتۀ ابوریحان، در این روز زنان بر مردان مسلط بوده‌اند و می‌توانسته‌اند از آنها هدایای گوناگون و پول و وسایل خانه دریافت کنند و «آرزوهای خود را از مردان بخواهند».

✍🏼 #ایرج_شهبازی
🔗 منبع و معرفی منابع بیشتر
#جشن_ایرانی #زن #سپندارمذگان #مردگیران #ابوریحان_بیرونی
@Jaryaann
Audio
جشن زنان، سپندارمذگان
🗓 پنجم اسفندماه ۱۳۹۹ خورشیدی

🎙 #ابوالفضل_خطیبی
🔗 منبع: کانال جستارهای ابوالفضل خطیبی
#سپندارمذگان #مردگیران #زن
#جشن_ایرانی و #شادی
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سهم هرخودرو در ترافیک #شهر و #آلودگی_هوا چیست؟

سطح اشغالی خیابان توسط ۲۰۰ نفر:
۱. در ۱۷۷ خودرو
۲. بدون خودرو
۳. با #دوچرخه
۴. با ۳ اتوبوس
۵. با ۱ قطار شهری

البته پیش از مطالبه از شهروندان برای نیاوردن خودروی شخصی به شهر باید بر مسئولیت دولت و شهرداری در گسترش امکانات حمل و نقل عمومی پافشاری کرد.
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روایت شگفت‌انگیز مردی که با مشارکت جامعهٔ محلی روستایی تالابی کاملاً مرده را پس از ۲۶ سال زنده کرد:
سیروس زارع، فعال #محیط_زیست و «قهرمان تالاب کشور»

🎙 مدیر تولید و گوینده‌: دکتر محمد ایران‌منش؛ کنشگر و پژوهشگر اجتماعی
🔗 منبع
#پاس_زندگی
#جنبش_خودساماندهی_جامعه_مدنی
#تو_یکی_نهی_هزاری_تو_چراغ_خود_برافروز
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎶 تصنیف مردم آزاده
🎵
آهنگساز: #پرویز_مشکاتیان
🗣 خواننده:‌ #شهرام_ناظری
✍🏼 شاعر: #علی‌اکبر_دهخدا
📍سالن وزارت کشور، سال۱۳۸۳
🔗 صدای سخن عشق

🗓 هفتم اسفند، سالگرد درگذشت علی‌اکبر دهخدا (۱۲۵۷-۱۳۳۴)

👈🏼 خواندن مقالهٔ «علی‌اکبر دهخدا» به قلم کامیار عابدی، در دانشنامهٔ زبان و ادب فارسی
#آزادگی
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
📝 درس‌هایی که از کشورهای شمالی (نوردیک) آموختم!

سعی می‌کنم از فرهنگ و خصوصیات رفتاری ملت‌های مختلف خوشه‌چینی کنم، خصوصاً کشورهایی که تفاوت زیاد تاریخی/جغرافیایی/فرهنگی با ما دارند و در نتیجه نکات جدیدی برای آموختن دارند. کشورهای شمالی (فنلاند+ کشورهای اسکاندیناوی) از این جمله‌اند. در این ۱۵ سالی که به آن‌ها سفر کرده‌ام یا تعاملات کاری با محققان و دانش‌جویان اهل آن‌جاها داشته‌ام برخی نکات به چشمم آمده است که این‌جا می‌نویسم. [...] طبعاً من مردم‌شناس یا جامعه‌شناس فرهنگ نیستم و این مشاهدات صرفاً یک جمع‌بندی شخصی بر اساس مشاهدات خام و اولیه است و نباید به عنوان یک گزارش تخصصی و دقیق تفسیر شود. در مثال‌هایم از تضاد با فرهنگ آمریکایی استفاده می‌کنم تا موضوع به‌تر منتقل شود.

۱) کف کیفیت نیروی انسانی و خروجی‌های علمی از یک حداقل قابل قبولی بالاتر است. شما به ندرت یک محقق و متخصص یا مقاله علمی یا یک کارگاه علمی در این کشورها می‌بینید که کیفیتش از یک حد قابل قبولی پایین‌تر باشد (من تا به حال اصلاً ندیده‌ام). سیستم هم بر اساس ستاره‌پروری نیست! بر خلاف مثلاً فرهنگ و نظام انگیزشی آمریکایی که حول ستاره‌پروی و نخبه‌پروری و بعد تحقیر «غیرستاره‌ها» است (و متاسفانه اثرات منفی آن به کشور ما هم رسیده است)، فرهنگ شمالی کاملاً «ضد ستاره‌پروری» و بر اساس «تربیت متوسط نیروی انسانی با کیفیت» است. هر کسی در هر شغلی که هست، دانش و مهارت و انگیزه قوی برای انجام کار خوب دارد.

۲) زیبایی در سادگی است. این جنبه فرهنگ شمالی برای ما ناآشنا نیست چون اکثراً با مبلمان ارزان‌قیمت و در عین حال کاربردی و زیبای IKEA آشنا هستیم. در واقع طراحی که ایکیا ارائه می‌کند ابتکار خودش نیست، چکیده‌ای از روحیه‌ و فضایی است که به صورت روزمره در گوشه گوشه این کشورها می‌بینیم.

۳) فروتنی و بی‌ادعایی و پرهیز از تجملات ستایش می‌شود. باز بر خلاف فرهنگی آمریکایی/هالیوودی که ثروت‌‌مندان برای خرید جزیره و جت خصوصی رقابت می‌کنند و نمایش آن‌را برای بقیه جامعه هم دارند، در فرهنگ شمالی «نمایش ثروت» تحسین نمی‌شود. معروف بود که صاحب ایکیا که با پنجاه میلیارد دلار ثروت یکی از ثروت‌مندترین افراد جهان بود، تا سن پیری همه روزه با قطار درجه دو و اتوبوس سر کار می‌رفت.

۴) انگیزه‌های درونی برای کار خوب وجود دارد. از این مثال استفاده کنم: همکاری آمریکایی داشتم که مدتی در دانمارک استاد بود. تعریف می‌کرد که جدیت دانش‌جویان دانمارکی برایش غیرقابل درک بود چون از سیستم آمریکایی آمده بود که تلاش زیاد در آن فقط وقتی رخ می‌دهد که پاداش‌های بزرگی در انتظار باشد (مثلاً فرد بداند که اگر نمرات خوبی بگیرد شغل خیلی خوب و متفاوتی در انتظارش هست). تعجب کرده بود که با این که پرداخت‌ها و شرایط کاری اکثر شغل‌ها در این کشورها خیلی شبیه هم است - و در نتیجه شاگرد اول و آخر کلاس دست آخر تفاوت اندکی در بازار کار خواهند داشت-، باز بسیاری از دانش‌جویان به صورت درونی بسیار جدی و کوشا هستند.

۵) تعادل کار و زندگی مهم است. در سیستم آمریکایی چنین تعادلی وجود ندارد، فرد باید خودش را تا نهایت وقف کار کند. کم‌تر بخشی در اقتصاد آمریکا هست که بتوان شغل جذابی در آن به دست آورد (مثل تک، مشاوره، مالی، وکالت، پزشکی) و ساعت کار نرمالی داشت. فرهنگ غالب شمالی این طور است که ساعت کار نباید وارد حیطه ساعت شخصی شود ولی در آن هشت ساعتی که کار می‌کنیم باید جدی و با کیفیت کار کنیم.

۶) سردی هوا و تاریکی طولانی زمستانی و تنهایی لزوماً عامل افسردگی نیستند بل‌که می‌توانند به عامل خلاقیت و فردی تبدیل شوند. ما که از فرهنگ گرم و اجتماعی و فضای آفتابی خاورمیانه می‌آییم شاید کم‌تر به زندگی خوش‌حال در چنین فضایی عادت داریم و در نتیجه می‌توانیم تا حدی این نکته را از شمالی‌ها بیاموزیم. فیلم‌های برگمن مثال‌هایی عالی از چنین روحیه‌‌ای را نشان می‌دهند، فردی که تمام زمستان را تک‌ و تنها در جزیره‌ای سر می‌کند و تمام زمستان را مشغول مطالعه و ورزش‌های مختلف و ساختن وسایل چوبی و الخ است.

باز تکرار می‌کنم که هر جامعه‌ای استثنا دارد و هیچ فرهنگ و کشوری یک‌دست نیست. این‌ها صرفاً مشاهدات شخصی یک مسافر از «متوسط رفتارها» است که شاید ارزش دقایقی تامل و جدا کردن نکات مفید داشته باشد.

✍🏼 #حامد_قدوسی
🔗 منبع: یک لیوان چای داغ
#آموختنی #ساده‌زیستی #فروتنی #مصرف‌گرایی
#تبدیل_تهدید_به_فرصت #افسردگی #دنیای_نمایش
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بسی رنج بردم در این سال سی

واکنش پر از درد و اندوه فردوسی، سعدی، حافظ و خیام نسبت به این #وضعیت و بلایی که این روزها بر سر زبان فارسی آورده می‌شود؛ زبانی که ادبیاتش نه تنها میراث ما ایرانیان، که دستاورد بشری است.
🔺تصویرسازی و تدوین: علی اولیا
🔗 منبع
#پاس_پارسی
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎶 آواز بختیاری شنیدنی در حضور محمدرضا شفیعی کدکنی، علی‌اصغر شاه‌زیدی و مجید درخشانی
🗣 خواننده: آستاره بختیاری
🔗 منبع
👈🏼 بخشی از اجرا از نمایی دیگر
#موسیقی #زنان_ایرانی
@Jaryaann
2025/08/27 06:53:23
Back to Top
HTML Embed Code: