«درست است که امروز بارانیست ولی دیروز در دارنگون فارس جنگلهای زاگرس در آتش میسوختند و این تصویر سجاد یعقوبیست که جانانه از زیستبوم ایران دفاع کرده؛ انگار که یک سامورایی میهنپرست، تازه از نبرد آیوجیما برگشته باشد.»
🔗 آرش نیکخو
#ازخودگذشتگی #پاس_زندگی #میهندوستی
#خردهروایتهایی_از_سویههای_روشن_مردم_ایران
@Jaryaann
🔗 آرش نیکخو
#ازخودگذشتگی #پاس_زندگی #میهندوستی
#خردهروایتهایی_از_سویههای_روشن_مردم_ایران
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠 سیمرغنامه
موزهی برخط تاریخ هنر و فرهنگ ایرانزمین
مسیر و فرجام یک رود متأثر از سرچشمهی آن است. آیندهی ما ایرانیان نیز در گرو بارور کردن سرچشمههای آگاهیمان از گذشتهی ماست.
میخواهیم به خاطر بیاوریم که بودهایم و چه کردهایم. سهم ایرانیان در شکوفایی فرهنگ جهان چه بوده است؟ نیاکان ما در طول تاریخ چگونه جهان را زیباتر کردهاند؟ طی چند هزار سال، چه خیال و خاطرهای ما را در این سرزمین دور هم نگه داشته است؟ #سیمرغنامه در پی پاسخ به این پرسشهاست.
به وبگاه شگفتانگیز سیمرغنامه سر بزنید:
simurghnameh.com
🔗 منبع
#کار_خوب #هنر_ایرانی #ایران_فرهنگی #ایده_ایران
@Jaryaann
موزهی برخط تاریخ هنر و فرهنگ ایرانزمین
مسیر و فرجام یک رود متأثر از سرچشمهی آن است. آیندهی ما ایرانیان نیز در گرو بارور کردن سرچشمههای آگاهیمان از گذشتهی ماست.
میخواهیم به خاطر بیاوریم که بودهایم و چه کردهایم. سهم ایرانیان در شکوفایی فرهنگ جهان چه بوده است؟ نیاکان ما در طول تاریخ چگونه جهان را زیباتر کردهاند؟ طی چند هزار سال، چه خیال و خاطرهای ما را در این سرزمین دور هم نگه داشته است؟ #سیمرغنامه در پی پاسخ به این پرسشهاست.
به وبگاه شگفتانگیز سیمرغنامه سر بزنید:
simurghnameh.com
🔗 منبع
#کار_خوب #هنر_ایرانی #ایران_فرهنگی #ایده_ایران
@Jaryaann
❗️#احساس_ناامنی و بیپناهی شهروند ایرانی یعنی سالهای متمادی همراه با فشار اقتصادی، با وجود تمام تلاشها، برنامهریزیها و سختکوشیهای خود، روزهای بسیاری، با رشد افسارگسیخته و لحظهای قیمت #ارز، شاهد سقوط ارزش تمام اندوخته و دارایی خود باشی و هیچ کاری از دستت برنیاید.
کاربری در همین راستا در توئیتر نوشته بود:
#وضعیت
@Jaryaann
کاربری در همین راستا در توئیتر نوشته بود:
صبح که بیدار میشویم، از دیشب فقیرتریم!
نه قمار کردهایم، نه شب دزد به ما زده است؛
نه حتی کار اقتصادی انجام دادهایم؛
ما فقط خواب بودهایم ...
#وضعیت
@Jaryaann
🔘 در مدرسهٔ پسرک، هر روز بعد از ناهار، زنگ «مطالعه در سکوت» است. بچهها هرکدام باید کتابی را که از کتابخانه به امانت گرفتهاند، بخوانند. این روزها پسرک، متمرکز است بر تاریخ، نه برای خود تاریخ؛ بلکه برای بازیابی و بازسازی #هویت_ایرانی که در هزارتوی بیاعتباری نظام سیاسی فعلی، غبارآلود شده. تمام کتابهای کتابخانه مدرسهشان که پیوندی با ایران داشته، به خانه آمده و با دقت خواندهشده. انصافاً هم کتابهای دقیق و درستی بودند. من هم از صدقهسر زنگ مطالعه پسرک، یکیدوتا کتاب اسطورهشناسی ایرانی را خواندم و کیف کردم.
اما معلم کلاسشان گفته در کنار دنبال کردن حوزه مورد علاقه، باید «رمان» هم بخواند. در واقع برای مدرسه خیلی مهم نیست که هرکدام از بچهها چند کتاب فیزیک یا تاریخ یا نجوم بخوانند، اما بسیار مهم است که همگی در طول سال چند رمان را بهپایان ببرند. این رویکرد مدرسه را میپسندم. در برابر ایرادات پسرک هم در مقام دفاع قاطع از رویکرد داستانخوانی مدرسه برآمدم که انسان با داستان انسان میشود و باقی حوزههای دانش و خرد وقتی بهکار میآید که آدمی بتواند از دلشان داستان بهدردبخوری بیرون بکشد.
در نهایت، پسرک امروز با یک رمان به خانه آمد. داستان دختری از #افغانستان که آواره جنگ است. صفحه اول نوشته: تقدیم به تمام بچههای جنگ. اشک در چشمم حلقه میزند. صفحه دوم اما نقشه افغانستان است و امان! آنسوتر، بهجای خلیج فارس نوشته خلیج عربی! پسرک کتاب را میبندد و میگوید: «من این رمان را نمیخوانم! فردا به کتابخانه میروم و به مسوول کتابخانه توضیح میدهم نام اینجا #خلیج_فارس است … و کتاب دیگری برمیدارم!» من با لبخندی همدلیام را نشان میدهم.
روزی که از ایران بیرون زدیم، بهخواب هم نمیدیدم ایران و همه مفاهیم پردامنه پیرامونش، این چنین روزمرهمان را پرکنند. از قطبالدین صادقی شنیدم که ما مهاجرین، «سطح دیگری از ایرانیبودن را میزیایم.» سطحی که هرکدام به طور فردی و منحصربهفرد تجربه میکنیم!
پ.ن: درد و دریغ و اندوه که نفس این روزهای ماست…
✍🏼 #راضیه_اسلامی
🔗 منبع: تناقضهای دل
#مهاجرت #ایراندوستی #نسل_نو
@Jaryaann
اما معلم کلاسشان گفته در کنار دنبال کردن حوزه مورد علاقه، باید «رمان» هم بخواند. در واقع برای مدرسه خیلی مهم نیست که هرکدام از بچهها چند کتاب فیزیک یا تاریخ یا نجوم بخوانند، اما بسیار مهم است که همگی در طول سال چند رمان را بهپایان ببرند. این رویکرد مدرسه را میپسندم. در برابر ایرادات پسرک هم در مقام دفاع قاطع از رویکرد داستانخوانی مدرسه برآمدم که انسان با داستان انسان میشود و باقی حوزههای دانش و خرد وقتی بهکار میآید که آدمی بتواند از دلشان داستان بهدردبخوری بیرون بکشد.
در نهایت، پسرک امروز با یک رمان به خانه آمد. داستان دختری از #افغانستان که آواره جنگ است. صفحه اول نوشته: تقدیم به تمام بچههای جنگ. اشک در چشمم حلقه میزند. صفحه دوم اما نقشه افغانستان است و امان! آنسوتر، بهجای خلیج فارس نوشته خلیج عربی! پسرک کتاب را میبندد و میگوید: «من این رمان را نمیخوانم! فردا به کتابخانه میروم و به مسوول کتابخانه توضیح میدهم نام اینجا #خلیج_فارس است … و کتاب دیگری برمیدارم!» من با لبخندی همدلیام را نشان میدهم.
روزی که از ایران بیرون زدیم، بهخواب هم نمیدیدم ایران و همه مفاهیم پردامنه پیرامونش، این چنین روزمرهمان را پرکنند. از قطبالدین صادقی شنیدم که ما مهاجرین، «سطح دیگری از ایرانیبودن را میزیایم.» سطحی که هرکدام به طور فردی و منحصربهفرد تجربه میکنیم!
پ.ن: درد و دریغ و اندوه که نفس این روزهای ماست…
✍🏼 #راضیه_اسلامی
🔗 منبع: تناقضهای دل
#مهاجرت #ایراندوستی #نسل_نو
@Jaryaann
Audio
🧠 فقر چه بر سر مغز میآورد؟
آیا ارتباطی میان میزان دارایی و #سلامت_روان وجود دارد؟ پاسخ پژوهشها به این پرسش مثبت است. یافتهها نشان میدهد که افراد در دهکهای بالای جامعه به علت پیشبینیپذیر بودن شرایط میتوانند، امنیت روانی بیشتری را نسبت به دهکهای پایینی تجربه کنند. بهعلاوه، افزایش شناخت و تغییر قشر #مغز که عمدتاً بهواسطهٔ مهارتآموزی در سنین پایین شکل میگیرد، میتواند در آینده فرد و تصمیماتش موثر باشد. مثلاً اگر فردی در کودکی دانش و مهارتهای لازم برای ادامه زندگی را کسب کند، احتمالاً در آینده با شناخت بیشتر تصمیم میگیرد و مغز او کمتر تکانشی عمل میکند.
محمد قدیری، روانپزشک در گفتوگو با اکوایران به این موضوعات پرداخته است.
🔗 اکوایران
#فقر #روانشناسی
@Jaryaann
آیا ارتباطی میان میزان دارایی و #سلامت_روان وجود دارد؟ پاسخ پژوهشها به این پرسش مثبت است. یافتهها نشان میدهد که افراد در دهکهای بالای جامعه به علت پیشبینیپذیر بودن شرایط میتوانند، امنیت روانی بیشتری را نسبت به دهکهای پایینی تجربه کنند. بهعلاوه، افزایش شناخت و تغییر قشر #مغز که عمدتاً بهواسطهٔ مهارتآموزی در سنین پایین شکل میگیرد، میتواند در آینده فرد و تصمیماتش موثر باشد. مثلاً اگر فردی در کودکی دانش و مهارتهای لازم برای ادامه زندگی را کسب کند، احتمالاً در آینده با شناخت بیشتر تصمیم میگیرد و مغز او کمتر تکانشی عمل میکند.
محمد قدیری، روانپزشک در گفتوگو با اکوایران به این موضوعات پرداخته است.
🔗 اکوایران
#فقر #روانشناسی
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
➖ قدیمیترین پل آبگذر ایران
یکی از زیباترین روستاهای ایران، خرانق در استان یزد است که دارای معادن، زیستبوم منحصر به فرد و آثار تاریخی و #میراث_فرهنگی بسیار است. اما شوربختانه آنطور که درخور این منطقه است به آن اهمیتی داده نمیشود. شناساندن چنین روستاهایی و پیشینه تاریخی آنها و درک ارزش و بایستگی پاسبانی از این میراث از سوی مردم محلی میتواند به گسترش گردشگری اصولی و پایدار در این مناطق منجر شود.
🔗 منبع
#فناوری #ساسانی #توسعه_پایدار
@Jaryaann
یکی از زیباترین روستاهای ایران، خرانق در استان یزد است که دارای معادن، زیستبوم منحصر به فرد و آثار تاریخی و #میراث_فرهنگی بسیار است. اما شوربختانه آنطور که درخور این منطقه است به آن اهمیتی داده نمیشود. شناساندن چنین روستاهایی و پیشینه تاریخی آنها و درک ارزش و بایستگی پاسبانی از این میراث از سوی مردم محلی میتواند به گسترش گردشگری اصولی و پایدار در این مناطق منجر شود.
🔗 منبع
#فناوری #ساسانی #توسعه_پایدار
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❌ اینکه یک زن جوان با وجود تمام محدودیتهایی که میدانیم مدیر یک شرکت سرشناس بینالمللی در ایران شود حتماً ستودنی و نشانگر توانایی اوست، اینکه او مهارت مکالمه به زبان انگلیسی داشته باشد هم قطعاً ضروری و ارزشمند است. اما بهکارگیری اینمیزان واژۀ انگلیسی هنگام سخن گفتن به فارسی، بیش از آنکه نشانۀ خبرگی و اتصال به جریان روز دنیا باشد نمایانگر بیگانگی با فرهنگ ایرانی و گسست از ریشههای خود است.
❗️شوربختانه در برخی حیطهها مانند بازاریابی و تبلیغات بهویژه در شرکتهای نوپا نه تنها هیچ تلاشی برای #پاس_پارسی نمیبینیم که بهکارگیری واژههای انگلیسی ارزش نیز بهشمار میرود. در حالیکه در «بسیاری موارد» (و البته نه همیشه) این کار روشی برای پنهان کردن دست خالی گوینده و عدم تسلطش به بحث و چه بسا فریب مخاطب است.
➖ پیشنهاد میکنیم در رابطه با این موضوع این یادداشت از #یوسف_سعادت را نیز بخوانید.
@Jaryaann
❗️شوربختانه در برخی حیطهها مانند بازاریابی و تبلیغات بهویژه در شرکتهای نوپا نه تنها هیچ تلاشی برای #پاس_پارسی نمیبینیم که بهکارگیری واژههای انگلیسی ارزش نیز بهشمار میرود. در حالیکه در «بسیاری موارد» (و البته نه همیشه) این کار روشی برای پنهان کردن دست خالی گوینده و عدم تسلطش به بحث و چه بسا فریب مخاطب است.
➖ پیشنهاد میکنیم در رابطه با این موضوع این یادداشت از #یوسف_سعادت را نیز بخوانید.
@Jaryaann
🔎 فلسفهی درگیر و چراییِ گسترش آن؟
بهخلاف فلسفهی محض یا نظری که به مفاهیم انتزاعی پیرامون ساختارهای بنیادین، اصول کلی حاکم بر جهان، انسان، و اجتماع، و معرفت به خاطر خود معرفت میپردازد، فلسفهی کاربردی (applied philosophy) و فلسفهی درگیر (engaged philosophy) میکوشند فلسفه را از دانشگاه بیرون آورده و به مسائل و مشکلات واقعی جامعه پیوند زنند. هر دو رویکرد معتقدند که فلسفه صرفاً نباید به مباحث انتزاعی محدود شود، بلکه باید در زندگی روزمرهی مردم و تصمیمگیریهای مهم اجتماعی نقش ایفا کند. با این حال، تفاوتهایی بین این دو رویکرد وجود دارد.
فلسفهی کاربردی:
فلسفهی کاربردی بر بهکارگیری نظریهها، مفاهیم و روشهای فلسفی شناختهشده در حوزههای مختلف زندگی تأکید دارد. هدف این رویکرد، حل مسائل و معضلات خاص در زمینههایی مانند پزشکی، حقوق، کسبوکار، مهندسی و غیره است. فیلسوفان کاربردی معمولاً با استفاده از چارچوبهای فلسفی که در فلسفهی محض در پذیرش و رد آن بحثهای مفصلی شده (مانند پیامدگرایی، وظیفهگرایی، فضیلتگرایی در فلسفهی اخلاق) به تحلیل یک مسئلهی عملی میپردازند و استدلالهایی در جهت تصمیمگیری بهتر عرضه میکنند. این رویکرد غالباً «بالا به پایین» است؛ یعنی از نظریههای از پیش تعیینشدهی فلسفی برای حل مسائل عملی استفاده میکند. هدف اصلی فلسفهی کاربردی، روشن کردن ابعاد اخلاقی و مفهومی یک مسئله، ارائهی استدلالهای مستدل برای تصمیمگیری، و بهبود رویهها و دستورالعملها در آن حوزهی خاص است.
وقتی متخصص اخلاق زیستی با استفاده از اصول پیامدگرایی به ارزیابی میزانِ عادلانه بودن یک سیاست در خدمات بهداشتی میپردازد فعالیتی در حوزهی فلسفهی کاربردی انجام میدهد.
فلسفهی درگیر:
فلسفهی درگیر، بر مشارکت فعال با جوامع، ذینفعان و واقعیتهای عملیِ مسئلهی مورد بررسی تأکید دارد. این رویکرد کمتر به دنبال بهکارگیری نظریههای از پیش تعیینشده، و بیشتر به دنبال حل مسائل جزئیتر و رایج در جامعه از طریق همکاری و مشارکت فعال با غیرفیلسوفان درگیر در آن مسئله است. فیلسوفان درگیر معمولاً با رویکرد «پایین به بالا» کار خود را آغاز میکنند؛ یعنی با تجربیات و دیدگاههای افرادی که تحت تأثیر مسئلهای در جامعه قرار دارند، شروع و سپس از ابزارهای فلسفی برای عرضهی راهحلهایی استفاده میکنند.
فیلسوف درگیر، مثلاً با شورای شهر یا مجلس قانونگذاری همکاری میکند تا دستورالعملهای اخلاقی برای توسعهی شهری وضع شوند، یا پایداری محیطزیست و برابری اجتماعی ترویج شود. یا با یک فیلمنامهنویس همکاری میکند تا مثلاً عدالت اجتماعی گسترش یابد یا حقوق اقلیتها آسیبی نبیند.
چراییِ گسترش فلسفهی درگیر:
١. از منظر تکاملی در برخی فعالیتهای زیستی به تخصصِ بدون انعطاف نیاز داریم و در برخی فعالیتهای دیگر نیازمند انعطاف بیشتر هستیم. در سطح اجتماعی نیز گاه نیازمند فیلسوفانی متخصص با رویکردهایی ثابتتر و کلاننگرتر هستیم و در برخی موارد نیازمند نگرشهای فلسفی منعطفتر. مثلاً وقتی قرار است قانونی وضع شود در بررسی وضعیت اخلاقی آن قانون نیازمند نگرشهای تخصصیتر هستیم. اما وقتی قانون وضع شده و در اجرا مشکلاتی ایجاد کرده در تحلیل مسائل مرتبط با کاربست آن در جامعه نیازمند نوعی فلسفهورزی منعطفتر و عملگرایانهتر هستیم. به این ترتیب فلسفهی درگیر، در محیطهای متغیر، و فلسفه کاربردی، در محیطهای نسبتاً پایدار، مؤثرتراند. به این ترتیب با توجه به اینکه وارد جهانی متغییرتر میشویم فلسفههای درگیر روز به روز بیشتر گسترش خواهند یافت.
٢. در حال حاضر هوش مصنوعی بیشتر بر مبنای الگوریتمها، دادهها و استدلال منطقی عمل میکند. این قابلیتها برای فلسفهی کاربردی بسیار مفید هستند و بنابراین بخش مهمی از وظایف فلسفهی کاربردی را هوش مصنوعی بر عهده خواهد گرفت. اما چنین قابلیتهایی هرچند برای فلسفهی درگیر لازماند، اما کافی نیستند. فلسفهی درگیر، نیازمند ترکیبی از عقلانیت، احساسات، تجربه، و تحلیل نوع تعاملات انسان با زمینهی اجتماعی، و همچنین برخورداری از فرونسیس ارسطویی (خرد و فرزانگی عملی) است که هوش مصنوعی در حال حاضر فاقد آن است. در آینده چطور؟ در آینده، با پیشرفت هوش مصنوعی در زمینههایی مانند پردازش زبان طبیعی، یادگیری عمیق، و هوش هیجانی، ممکن است شاهد بهبود عملکرد هوش مصنوعی در فلسفهی درگیر نیز باشیم. فلسفهی درگیر، نیازمند خلاقیت، ابتکار، و قضاوت اخلاقی است که به نظر میرسد فعلاً عموماً ویژگیهایی انسانیاند.
✍🏼 #هادی_صمدی
🔗 تکامل و فلسفه
#فلسفه #هوش_مصنوعی
@Jaryaann
بهخلاف فلسفهی محض یا نظری که به مفاهیم انتزاعی پیرامون ساختارهای بنیادین، اصول کلی حاکم بر جهان، انسان، و اجتماع، و معرفت به خاطر خود معرفت میپردازد، فلسفهی کاربردی (applied philosophy) و فلسفهی درگیر (engaged philosophy) میکوشند فلسفه را از دانشگاه بیرون آورده و به مسائل و مشکلات واقعی جامعه پیوند زنند. هر دو رویکرد معتقدند که فلسفه صرفاً نباید به مباحث انتزاعی محدود شود، بلکه باید در زندگی روزمرهی مردم و تصمیمگیریهای مهم اجتماعی نقش ایفا کند. با این حال، تفاوتهایی بین این دو رویکرد وجود دارد.
فلسفهی کاربردی:
فلسفهی کاربردی بر بهکارگیری نظریهها، مفاهیم و روشهای فلسفی شناختهشده در حوزههای مختلف زندگی تأکید دارد. هدف این رویکرد، حل مسائل و معضلات خاص در زمینههایی مانند پزشکی، حقوق، کسبوکار، مهندسی و غیره است. فیلسوفان کاربردی معمولاً با استفاده از چارچوبهای فلسفی که در فلسفهی محض در پذیرش و رد آن بحثهای مفصلی شده (مانند پیامدگرایی، وظیفهگرایی، فضیلتگرایی در فلسفهی اخلاق) به تحلیل یک مسئلهی عملی میپردازند و استدلالهایی در جهت تصمیمگیری بهتر عرضه میکنند. این رویکرد غالباً «بالا به پایین» است؛ یعنی از نظریههای از پیش تعیینشدهی فلسفی برای حل مسائل عملی استفاده میکند. هدف اصلی فلسفهی کاربردی، روشن کردن ابعاد اخلاقی و مفهومی یک مسئله، ارائهی استدلالهای مستدل برای تصمیمگیری، و بهبود رویهها و دستورالعملها در آن حوزهی خاص است.
وقتی متخصص اخلاق زیستی با استفاده از اصول پیامدگرایی به ارزیابی میزانِ عادلانه بودن یک سیاست در خدمات بهداشتی میپردازد فعالیتی در حوزهی فلسفهی کاربردی انجام میدهد.
فلسفهی درگیر:
فلسفهی درگیر، بر مشارکت فعال با جوامع، ذینفعان و واقعیتهای عملیِ مسئلهی مورد بررسی تأکید دارد. این رویکرد کمتر به دنبال بهکارگیری نظریههای از پیش تعیینشده، و بیشتر به دنبال حل مسائل جزئیتر و رایج در جامعه از طریق همکاری و مشارکت فعال با غیرفیلسوفان درگیر در آن مسئله است. فیلسوفان درگیر معمولاً با رویکرد «پایین به بالا» کار خود را آغاز میکنند؛ یعنی با تجربیات و دیدگاههای افرادی که تحت تأثیر مسئلهای در جامعه قرار دارند، شروع و سپس از ابزارهای فلسفی برای عرضهی راهحلهایی استفاده میکنند.
فیلسوف درگیر، مثلاً با شورای شهر یا مجلس قانونگذاری همکاری میکند تا دستورالعملهای اخلاقی برای توسعهی شهری وضع شوند، یا پایداری محیطزیست و برابری اجتماعی ترویج شود. یا با یک فیلمنامهنویس همکاری میکند تا مثلاً عدالت اجتماعی گسترش یابد یا حقوق اقلیتها آسیبی نبیند.
چراییِ گسترش فلسفهی درگیر:
١. از منظر تکاملی در برخی فعالیتهای زیستی به تخصصِ بدون انعطاف نیاز داریم و در برخی فعالیتهای دیگر نیازمند انعطاف بیشتر هستیم. در سطح اجتماعی نیز گاه نیازمند فیلسوفانی متخصص با رویکردهایی ثابتتر و کلاننگرتر هستیم و در برخی موارد نیازمند نگرشهای فلسفی منعطفتر. مثلاً وقتی قرار است قانونی وضع شود در بررسی وضعیت اخلاقی آن قانون نیازمند نگرشهای تخصصیتر هستیم. اما وقتی قانون وضع شده و در اجرا مشکلاتی ایجاد کرده در تحلیل مسائل مرتبط با کاربست آن در جامعه نیازمند نوعی فلسفهورزی منعطفتر و عملگرایانهتر هستیم. به این ترتیب فلسفهی درگیر، در محیطهای متغیر، و فلسفه کاربردی، در محیطهای نسبتاً پایدار، مؤثرتراند. به این ترتیب با توجه به اینکه وارد جهانی متغییرتر میشویم فلسفههای درگیر روز به روز بیشتر گسترش خواهند یافت.
٢. در حال حاضر هوش مصنوعی بیشتر بر مبنای الگوریتمها، دادهها و استدلال منطقی عمل میکند. این قابلیتها برای فلسفهی کاربردی بسیار مفید هستند و بنابراین بخش مهمی از وظایف فلسفهی کاربردی را هوش مصنوعی بر عهده خواهد گرفت. اما چنین قابلیتهایی هرچند برای فلسفهی درگیر لازماند، اما کافی نیستند. فلسفهی درگیر، نیازمند ترکیبی از عقلانیت، احساسات، تجربه، و تحلیل نوع تعاملات انسان با زمینهی اجتماعی، و همچنین برخورداری از فرونسیس ارسطویی (خرد و فرزانگی عملی) است که هوش مصنوعی در حال حاضر فاقد آن است. در آینده چطور؟ در آینده، با پیشرفت هوش مصنوعی در زمینههایی مانند پردازش زبان طبیعی، یادگیری عمیق، و هوش هیجانی، ممکن است شاهد بهبود عملکرد هوش مصنوعی در فلسفهی درگیر نیز باشیم. فلسفهی درگیر، نیازمند خلاقیت، ابتکار، و قضاوت اخلاقی است که به نظر میرسد فعلاً عموماً ویژگیهایی انسانیاند.
✍🏼 #هادی_صمدی
🔗 تکامل و فلسفه
#فلسفه #هوش_مصنوعی
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️بیست و ششم بهمنماه
زادروز #محمد_بهمنبیگی (۱۲۹۸ – ۱۳۸۹)
انسانی که در #ساختن مصداق شعر مولانا بود:
#تو_یکی_نهی_هزاری_تو_چراغ_خود_برافروز
🔗 منبع
@Jaryaann
زادروز #محمد_بهمنبیگی (۱۲۹۸ – ۱۳۸۹)
انسانی که در #ساختن مصداق شعر مولانا بود:
#تو_یکی_نهی_هزاری_تو_چراغ_خود_برافروز
🔗 منبع
@Jaryaann
🔘 بازاندیشی مفاهیم فرهنگی
جشنهای ایرانی - یک
کریسمس یا عید سنوالنتین (یکی از قدیسین مسیحی) ذاتاً هیچ فرقی با مبعث رسول اکرم یا تولد امام محمد باقر ندارد. اما تاریخ طولانی و پیوستهی سکولاریزاسیون (عرفی شدن) در غرب، باعث شده که این مناسبتها از معنای دینی خود تهی شوند ولی همچنان باقی بمانند. این جشنها به هیچ ملت و قومیت و جغرافیای خاصی تعلق ندارند. اما علت این امر جنبهی جهانوطنی و انسانگرایانه و معنوی آنها نیست، پیشینهی دینی آنهاست. عید قربان هم به هیچ ملت و قوم و جغرافیای خاصی تعلق ندارد. عیدی است برای مسلمانان، هر جا که باشند، چنانکه کریسمس عید مسیحیان است، اگر در آفریقا باشند یا اروپا. تفاوت در اینجاست که فرآیند سکولاریزاسیونی که در مسیحیت کریسمس را به جشن خالی -یعنی صرفاً بهانهای برای تعطیلی و خوشگذرانی- تبدیل کرده، در اسلام انجام نشده است. عید قربان را کسی یا جشن میگیرد چون مسلمانی معتقد و ملتزم است، یا اگر معتقد و ملتزم نیست، اصلاً جشن نمیگیرد.
در ایران قضیه مشکلتر هم میشود. هویت اروپایی چندان تنافری با مسیحیت ندارد. البته مسیحیت کمابیش با خشونت و هر جا لازم بوده به ضرب و زور در آنجا مسلط شده. در تاریخ کهن اقوام شمال اروپا خاطرهی مسیحیت اجباری هنوز منعکس است و یونانی و رومی هنوز میتواند بگوید من پیش از مسیحیت خودم متمدن بودم. اما مسیحیت دیگر عامل مهمی نیست که کسی بخواهد در مقابلش چنان موضعی بگیرد. لزومی ندارد ایسلندی، آلمانی، یونانی یا ایتالیایی بودن خود را علیه مسیحیت برجسته کنی. حتی در بعضی جاها هویت ملی همان هویت دینی است، مثلاً در روسیه که روس بودن تقریباً همان مسیحی ارتدکس بودن است. اما در ایران شکاف هویتی عمیقی وجود دارد. اسلامی شدن ایرانی بودن را دفع میکند و ایرانی بودن اسلامی شدن را. در عرصهی سیاست رژیمهای سیاسی پهلوی و جمهوری اسلامی که سراپای وجودشان نفی دیگری است، دستگاه تبلیغات خود را به نوبت بر ایران و اسلام نهادهاند. در هر دو مورد یکی از این دو (ایران یا اسلام) اصل است و دیگری را تنها به اکراه تایید میکنند. اما بر خلاف سیاست، در خود جامعه صلح میان ایران و اسلام برای گروه بزرگی اتفاق افتاده است. زیرا اگر هیچ هویتی نداشته باشی، در هیچ طرف دعوای ایران و اسلام هم طبعاً نیستی و غالب جامعهی ما خصوصاً در نسل جوان هیچ هویتی ندارد. یعنی نه ایرانی است، نه اسلامی، نه چیز دیگر. البته عید سنوالنتین یا هالووین یا کریسمس یا هر چه را دم تیغشان بیاید جشن میگیرند. اما از آن هویت نمیگیرند. زیرا متعلق به آنها نیست. پدران و مادرانشان این کار را نمیکردهاند و خودشان هم از آنجا که تابع چیزی جد مد نیستند، اگر فردا هالووین از مد بیفتد، دیگر در آن شرکت نخواهند کرد. این نقطهی مقابل آن فرآیند پیوسته است که در آن اروپایی بیش از یک و نیم هزاره کریسمس را جشن گرفته، هرقدر هم که عقایدش دگرگون شده باشد.
کهنترین ارجاع به عید سنوالنتین در مقام جشن عاشقان در کتاب مجلس مرغان جفری چاوسر آمده، یعنی اواخر قرون وسطا. سپندارمذگانی که بعضی خواستند در ایران علمش کنند، البته از اینها بسیار کهنتر است و به دوران ساسانی میرسد. اما میان ما و دوران ساسانی نزدیک یک و نیم هزاره تاریخ اسلامی است. سپندارمذگان حتی اگر زیباتر و برازندهتر باشد، نیازمند احیا است، حال آنکه ایرانی امروز دوست دارد مصرف کند، نه احیا. ارثیهای را دوست دارد که به او برسد و خرجش کند. چه میراث فرهنگی، چه نظام سیاسی. برای همین مدام درصدد است خودش را سر سفرهی اروپاییها جا بدهد که هم جشن عاشقانش از پیش موجود است، هم دموکراسیش.
چه عجب اگر بعضی در اروپا احساس میکنند از ما برترند؟ آنها اگر هم وارث هستند، لااقل وارث چیزی هستند که خودشان یا اجدادشان ایجاد کردهاند. ما معتقدیم چون ارثیهی اجدادی نیمهویران افتاده، بهتر است شناسنامهای برای خود جعل کنیم که از اموال کس دیگری به ما به ارث برسد.
✍🏼 #سپاس_ریوندی
#بازاندیشی_مفاهیم_فرهنگی
#شرقزدگی #جشنهای_ایرانی
🔗 آذر بُرزینمهر
#ولنتاین #مناسبت_وارداتی #جشن_ایرانی
@Jaryaann
جشنهای ایرانی - یک
کریسمس یا عید سنوالنتین (یکی از قدیسین مسیحی) ذاتاً هیچ فرقی با مبعث رسول اکرم یا تولد امام محمد باقر ندارد. اما تاریخ طولانی و پیوستهی سکولاریزاسیون (عرفی شدن) در غرب، باعث شده که این مناسبتها از معنای دینی خود تهی شوند ولی همچنان باقی بمانند. این جشنها به هیچ ملت و قومیت و جغرافیای خاصی تعلق ندارند. اما علت این امر جنبهی جهانوطنی و انسانگرایانه و معنوی آنها نیست، پیشینهی دینی آنهاست. عید قربان هم به هیچ ملت و قوم و جغرافیای خاصی تعلق ندارد. عیدی است برای مسلمانان، هر جا که باشند، چنانکه کریسمس عید مسیحیان است، اگر در آفریقا باشند یا اروپا. تفاوت در اینجاست که فرآیند سکولاریزاسیونی که در مسیحیت کریسمس را به جشن خالی -یعنی صرفاً بهانهای برای تعطیلی و خوشگذرانی- تبدیل کرده، در اسلام انجام نشده است. عید قربان را کسی یا جشن میگیرد چون مسلمانی معتقد و ملتزم است، یا اگر معتقد و ملتزم نیست، اصلاً جشن نمیگیرد.
در ایران قضیه مشکلتر هم میشود. هویت اروپایی چندان تنافری با مسیحیت ندارد. البته مسیحیت کمابیش با خشونت و هر جا لازم بوده به ضرب و زور در آنجا مسلط شده. در تاریخ کهن اقوام شمال اروپا خاطرهی مسیحیت اجباری هنوز منعکس است و یونانی و رومی هنوز میتواند بگوید من پیش از مسیحیت خودم متمدن بودم. اما مسیحیت دیگر عامل مهمی نیست که کسی بخواهد در مقابلش چنان موضعی بگیرد. لزومی ندارد ایسلندی، آلمانی، یونانی یا ایتالیایی بودن خود را علیه مسیحیت برجسته کنی. حتی در بعضی جاها هویت ملی همان هویت دینی است، مثلاً در روسیه که روس بودن تقریباً همان مسیحی ارتدکس بودن است. اما در ایران شکاف هویتی عمیقی وجود دارد. اسلامی شدن ایرانی بودن را دفع میکند و ایرانی بودن اسلامی شدن را. در عرصهی سیاست رژیمهای سیاسی پهلوی و جمهوری اسلامی که سراپای وجودشان نفی دیگری است، دستگاه تبلیغات خود را به نوبت بر ایران و اسلام نهادهاند. در هر دو مورد یکی از این دو (ایران یا اسلام) اصل است و دیگری را تنها به اکراه تایید میکنند. اما بر خلاف سیاست، در خود جامعه صلح میان ایران و اسلام برای گروه بزرگی اتفاق افتاده است. زیرا اگر هیچ هویتی نداشته باشی، در هیچ طرف دعوای ایران و اسلام هم طبعاً نیستی و غالب جامعهی ما خصوصاً در نسل جوان هیچ هویتی ندارد. یعنی نه ایرانی است، نه اسلامی، نه چیز دیگر. البته عید سنوالنتین یا هالووین یا کریسمس یا هر چه را دم تیغشان بیاید جشن میگیرند. اما از آن هویت نمیگیرند. زیرا متعلق به آنها نیست. پدران و مادرانشان این کار را نمیکردهاند و خودشان هم از آنجا که تابع چیزی جد مد نیستند، اگر فردا هالووین از مد بیفتد، دیگر در آن شرکت نخواهند کرد. این نقطهی مقابل آن فرآیند پیوسته است که در آن اروپایی بیش از یک و نیم هزاره کریسمس را جشن گرفته، هرقدر هم که عقایدش دگرگون شده باشد.
کهنترین ارجاع به عید سنوالنتین در مقام جشن عاشقان در کتاب مجلس مرغان جفری چاوسر آمده، یعنی اواخر قرون وسطا. سپندارمذگانی که بعضی خواستند در ایران علمش کنند، البته از اینها بسیار کهنتر است و به دوران ساسانی میرسد. اما میان ما و دوران ساسانی نزدیک یک و نیم هزاره تاریخ اسلامی است. سپندارمذگان حتی اگر زیباتر و برازندهتر باشد، نیازمند احیا است، حال آنکه ایرانی امروز دوست دارد مصرف کند، نه احیا. ارثیهای را دوست دارد که به او برسد و خرجش کند. چه میراث فرهنگی، چه نظام سیاسی. برای همین مدام درصدد است خودش را سر سفرهی اروپاییها جا بدهد که هم جشن عاشقانش از پیش موجود است، هم دموکراسیش.
چه عجب اگر بعضی در اروپا احساس میکنند از ما برترند؟ آنها اگر هم وارث هستند، لااقل وارث چیزی هستند که خودشان یا اجدادشان ایجاد کردهاند. ما معتقدیم چون ارثیهی اجدادی نیمهویران افتاده، بهتر است شناسنامهای برای خود جعل کنیم که از اموال کس دیگری به ما به ارث برسد.
✍🏼 #سپاس_ریوندی
#بازاندیشی_مفاهیم_فرهنگی
#شرقزدگی #جشنهای_ایرانی
🔗 آذر بُرزینمهر
#ولنتاین #مناسبت_وارداتی #جشن_ایرانی
@Jaryaann
⚫️ تا وارد بقالی در سهروردی شدم، زنی مسن نیز با کاپشنی سبزرنگ، کفش ورزشی و ظاهری موقر و آبرومند با یک چرخ خرید دستی کوچک وارد شد و بلافاصله از فروشنده پرسید: آقا تخممرغ دانهای چند است؟ فروشنده گفت: پنج و پونصد. زن پرسید: ۵ تومن میدی من دو تا بردارم؟
فروشنده با کمی حیرت و تأخیر سرش را به نشانۀ تایید کج کرد و گفت بله. زن در حالیکه دست در جیب لباس خود میکرد و کیسهای را که درونش فقط یک ۱۰ هزار تومانی بود در میآورد گفت: ببخشیدا قبلش فلان چیز [متوجه نشدم چه گفت] را خریدم، پولم تمام شده.
#وضعیت #فقر
#خردهروایتهای_مردم_ایران
@Jaryaann
فروشنده با کمی حیرت و تأخیر سرش را به نشانۀ تایید کج کرد و گفت بله. زن در حالیکه دست در جیب لباس خود میکرد و کیسهای را که درونش فقط یک ۱۰ هزار تومانی بود در میآورد گفت: ببخشیدا قبلش فلان چیز [متوجه نشدم چه گفت] را خریدم، پولم تمام شده.
#وضعیت #فقر
#خردهروایتهای_مردم_ایران
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫ #ایرج_شهبازی از منشها و ویژگیهای دوست داشتنی نزد #حافظ میگوید.
🔗 جرعه
#آزادگی #وارستگی #عشق #یکرنگی #سادهزیستی
@Jaryaann
🔗 جرعه
#آزادگی #وارستگی #عشق #یکرنگی #سادهزیستی
@Jaryaann
🔘 بازاری شدن جهان زندگی انسان معاصر
#مایکل_سندل از مشاهیر فلسفه سیاسی و اخلاق معاصر و از چهرههای مطرح اندیشه جماعتگرایی است. شهرت و اهمیت سندل بیش از هر چیز متاثر از کتاب تاثیرگذارش «لیبرالیسم و محدودیتهای عدالت» است که در سال ۱۹۸۲ میلادی و در نقد اثر برجسته جان راولز یعنی نظریه #عدالت به مثابه انصاف و لیبرالیسم وظیفهگرا و کانتی او نگارش نمود. سندل همچنین به جهت ایراد سخنرانیهای پر مخاطب در کلانشهرهای گوناگون در باره مسائل عینی زندگی عمومی و کف خیابان در بین مردم عادی نیز شهرت زیادی کسب نموده است. [...]
آنگونه که سندل در کتاب «آنچه با پول نمیتوان خرید» تشریح میکند، بازاری شدن به همه حوزههای زندگی انسان معاصر از جمله عشق، هدیه، تبریکگویی، کسب افتخار، آموزش، فرزندآوری و زایمان، طرح ترافیک، تفریحات و ... سرایت کرده است، به گونهای که هیچ پدیدهای نیست که نتوان آنرا با پول خرید، افسوس! از این رو سندل میگوید باید از خودمان بپرسیم آیا چیزهایی هست که نشود با پول خرید؟ پاسخ او منفی است. سندل این وضعیت را «فخر فروشی بازار» مینامد که در آن راه بهروزی و شادکامی مردم از بازار و از دریچه پول میگذرد! پس از تشریح این وضعیت نابسامان در زندگی انسان معاصر، سندل این پرسش جدی را مطرح میکند که این حرکت به سوی پولی شدن جامعهای که در آن همه چیزش قابل خرید و فروش است چرا باید ما را نگران کند؟ او پاسخ میدهد به دو علت "نابرابری" و "فساد" عمیقاً باید نگران وضعیت موجود بود! به نابرابری فکر کنید، در جامعهای که همه چیزش قابل خرید و فروش باشد، زندگی برای افراد بیبضاعت سخت میشود، البته اگر با پول فقط بتوان قایق شخصی و تعطیلات آنچنانی و با کیفیت خرید، نابرابری خیلی اهمیت ندارد، اما اگر بتوان با پول مراقبت پزشکی و سلامت، خانه در محلهای امن، تغذیه مناسب، امکان تحصیل در مدارس نخبهپرور به جای مدارس ورشکسته را خرید، زمین تا آسمان فرق میکند که پول داشته باشی یا نداشته باشی! سندل در ادامه میگوید قیمت گذاشتن روی همه چیز مایه فساد نیز خواهد بود، به این صورت که بازار فقط کالا پخش نمیکند، بلکه نوع نگاه به کالا را هم نشان میدهد و تبلیغ میکند. برای مثال به مزایده گذاشتن صندلیهای و اموال یک دانشگاه ممکن است به بودجه دانشگاه کمک کند، اما شرافت و ارزش مدرکش را نیز همزمان زیر سوال میبرد، یا استخدام نیروهای خارجی برای جنگیدن به جای ما ممکن است جان شهروندان ما را حفظ کند، ولی معنای شهروندی به صورت رایج آن را خراب میکند، چون معتقدیم که تکالیف مدنی را نباید ملک خصوصی به شمار آورد، باید مسئولیت اجتماعی برشمرد ...! در دستگاه فکری سندل چنین وضعیتی را میتوان دستاندازی بازار و فرهنگ پولی بر جنبههایی از زندگی دانست که از قدیم هنجارهای غیر بازاری بر آنها حاکم بودهاند. به هر شکل، این وضعیت از مهمترین تحولات زمانه معاصر ماست که سندل آن را به شیواترین شکل ممکن در آثار مهم خود به بحث گذاشته و البته به بیانهای دیگری توسط برخی از متفکران و جامعهشناسان امروزی نیز مطرح شده است. این تحول هر چه هست، نتیجه آن را میتوان بازاری شدن و پولی شدن جهان زیست/ زندگی انسان معاصر دانست. بدون شک پدیدار شدن این نوع جهان با چنین خصایلی منجر به گسترش هر چه بیشتر خودخواهی، نگرشهای ابزاری، کشمکش و نابسامانی اخلاقی میان انسانها شده و متاسفانه در ادامه گسترش بیشتری نیز خواهد داشت!
✍🏼 #مختار_نوری
🔗 منبع
#وضعیت #پول #مصرفگرایی
@Jaryaann
#مایکل_سندل از مشاهیر فلسفه سیاسی و اخلاق معاصر و از چهرههای مطرح اندیشه جماعتگرایی است. شهرت و اهمیت سندل بیش از هر چیز متاثر از کتاب تاثیرگذارش «لیبرالیسم و محدودیتهای عدالت» است که در سال ۱۹۸۲ میلادی و در نقد اثر برجسته جان راولز یعنی نظریه #عدالت به مثابه انصاف و لیبرالیسم وظیفهگرا و کانتی او نگارش نمود. سندل همچنین به جهت ایراد سخنرانیهای پر مخاطب در کلانشهرهای گوناگون در باره مسائل عینی زندگی عمومی و کف خیابان در بین مردم عادی نیز شهرت زیادی کسب نموده است. [...]
آنگونه که سندل در کتاب «آنچه با پول نمیتوان خرید» تشریح میکند، بازاری شدن به همه حوزههای زندگی انسان معاصر از جمله عشق، هدیه، تبریکگویی، کسب افتخار، آموزش، فرزندآوری و زایمان، طرح ترافیک، تفریحات و ... سرایت کرده است، به گونهای که هیچ پدیدهای نیست که نتوان آنرا با پول خرید، افسوس! از این رو سندل میگوید باید از خودمان بپرسیم آیا چیزهایی هست که نشود با پول خرید؟ پاسخ او منفی است. سندل این وضعیت را «فخر فروشی بازار» مینامد که در آن راه بهروزی و شادکامی مردم از بازار و از دریچه پول میگذرد! پس از تشریح این وضعیت نابسامان در زندگی انسان معاصر، سندل این پرسش جدی را مطرح میکند که این حرکت به سوی پولی شدن جامعهای که در آن همه چیزش قابل خرید و فروش است چرا باید ما را نگران کند؟ او پاسخ میدهد به دو علت "نابرابری" و "فساد" عمیقاً باید نگران وضعیت موجود بود! به نابرابری فکر کنید، در جامعهای که همه چیزش قابل خرید و فروش باشد، زندگی برای افراد بیبضاعت سخت میشود، البته اگر با پول فقط بتوان قایق شخصی و تعطیلات آنچنانی و با کیفیت خرید، نابرابری خیلی اهمیت ندارد، اما اگر بتوان با پول مراقبت پزشکی و سلامت، خانه در محلهای امن، تغذیه مناسب، امکان تحصیل در مدارس نخبهپرور به جای مدارس ورشکسته را خرید، زمین تا آسمان فرق میکند که پول داشته باشی یا نداشته باشی! سندل در ادامه میگوید قیمت گذاشتن روی همه چیز مایه فساد نیز خواهد بود، به این صورت که بازار فقط کالا پخش نمیکند، بلکه نوع نگاه به کالا را هم نشان میدهد و تبلیغ میکند. برای مثال به مزایده گذاشتن صندلیهای و اموال یک دانشگاه ممکن است به بودجه دانشگاه کمک کند، اما شرافت و ارزش مدرکش را نیز همزمان زیر سوال میبرد، یا استخدام نیروهای خارجی برای جنگیدن به جای ما ممکن است جان شهروندان ما را حفظ کند، ولی معنای شهروندی به صورت رایج آن را خراب میکند، چون معتقدیم که تکالیف مدنی را نباید ملک خصوصی به شمار آورد، باید مسئولیت اجتماعی برشمرد ...! در دستگاه فکری سندل چنین وضعیتی را میتوان دستاندازی بازار و فرهنگ پولی بر جنبههایی از زندگی دانست که از قدیم هنجارهای غیر بازاری بر آنها حاکم بودهاند. به هر شکل، این وضعیت از مهمترین تحولات زمانه معاصر ماست که سندل آن را به شیواترین شکل ممکن در آثار مهم خود به بحث گذاشته و البته به بیانهای دیگری توسط برخی از متفکران و جامعهشناسان امروزی نیز مطرح شده است. این تحول هر چه هست، نتیجه آن را میتوان بازاری شدن و پولی شدن جهان زیست/ زندگی انسان معاصر دانست. بدون شک پدیدار شدن این نوع جهان با چنین خصایلی منجر به گسترش هر چه بیشتر خودخواهی، نگرشهای ابزاری، کشمکش و نابسامانی اخلاقی میان انسانها شده و متاسفانه در ادامه گسترش بیشتری نیز خواهد داشت!
✍🏼 #مختار_نوری
🔗 منبع
#وضعیت #پول #مصرفگرایی
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫ سپندارمذگان
✍🏼 نوشتهی پارسا یارمحمدلو
🗣 صدای پرهام لعل
💻 تنظیم #ممد_نقاشباشی
📚 منبع: ایرانیکا-Armaiti
🔗 ممد نقاشباشی (محمد رسولیپور)
🔻جشنِ #سپندارمذگان یا «اسفندگان» یا روزِ اسفند از ماهِ اسفند، ۵ اسفندماه به گاهشماریِ یزدگردی و ۲۹ بهمنماه به گاهشماریِ کنونی، جشن گرامیداشت #زن و #زمین فرخنده باد!
#جشن_ایرانی #اسطوره
@Jaryaann
✍🏼 نوشتهی پارسا یارمحمدلو
🗣 صدای پرهام لعل
💻 تنظیم #ممد_نقاشباشی
📚 منبع: ایرانیکا-Armaiti
🔗 ممد نقاشباشی (محمد رسولیپور)
🔻جشنِ #سپندارمذگان یا «اسفندگان» یا روزِ اسفند از ماهِ اسفند، ۵ اسفندماه به گاهشماریِ یزدگردی و ۲۹ بهمنماه به گاهشماریِ کنونی، جشن گرامیداشت #زن و #زمین فرخنده باد!
#جشن_ایرانی #اسطوره
@Jaryaann
📜 فهرست جلسات کلیلهودمنهخوانی
دکتر امیربانو کریمی فیروزکوهی
باب برزویهٔ طبیب
باب شیر و گاو
باب بازجست کار دمنه
باب دوستی کبوتر و زاغ و موش و باخه و آهو
باب بوف و زاغ (۱)
باب بوف و زاغ (۲)
باب بوزینه و باخه
باب زاهد و راسو
باب گربه و موش
باب پادشاه و فنزه
باب شیر و شغال
باب تیرانداز و مادهشیر
باب زاهد و مهمان او
باب پادشاه و برهمنان
باب زرگر و سیّاح
باب شاهزاده و یاران او
#امیربانو_کریمی #کلیلهودمنه #ادبیات
🔗 منبع
@Jaryaann
دکتر امیربانو کریمی فیروزکوهی
باب برزویهٔ طبیب
باب شیر و گاو
باب بازجست کار دمنه
باب دوستی کبوتر و زاغ و موش و باخه و آهو
باب بوف و زاغ (۱)
باب بوف و زاغ (۲)
باب بوزینه و باخه
باب زاهد و راسو
باب گربه و موش
باب پادشاه و فنزه
باب شیر و شغال
باب تیرانداز و مادهشیر
باب زاهد و مهمان او
باب پادشاه و برهمنان
باب زرگر و سیّاح
باب شاهزاده و یاران او
#امیربانو_کریمی #کلیلهودمنه #ادبیات
🔗 منبع
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✨ این پیکر ایران است و آن نگهبان، آموزگار ما
از دیروز این فیلم را [که در رسانههای اجتماعی پخش شده] بارها دیدهام و هر بار بیاختیار اشکم جاری میشود. این فیلم، جدا از شکوه و زیبایی ستودنی کنش آن نگهبان، برایم تصویری از ایران شده است... نمیدانم آن دختر کیست. اما در ذهن من از دیروز پیکرش با پیکر ایران همسان شده است، با پیکر نیمهجان ایران؛ پیکری که توان نفس کشیدن را از دست داده است؛ اما این پایان ماجرا نیست؛ از هر سو، نگهبان مهربانی (ایرانبانی) برای نجاتش فرا میرسد و سرانجام دختر (بخوانید ایران) دوباره نفس میکشد و باز زندگی را از سر میگیرد.
ایران، بیگمان شکوه خود را باز خواهد یافت... تنها باید هر یک از ما همچون این نگهبان با تمام توان و امید پیکرش را در آغوش بگیریم.
🔗 ایراننامه
#پاس_زندگی #مردم_ایران
#مراقبت_از_ایران #پاس_ایران
#خردهروایتهایی_از_سویههای_روشن_مردم_ایران
@Jaryaann
از دیروز این فیلم را [که در رسانههای اجتماعی پخش شده] بارها دیدهام و هر بار بیاختیار اشکم جاری میشود. این فیلم، جدا از شکوه و زیبایی ستودنی کنش آن نگهبان، برایم تصویری از ایران شده است... نمیدانم آن دختر کیست. اما در ذهن من از دیروز پیکرش با پیکر ایران همسان شده است، با پیکر نیمهجان ایران؛ پیکری که توان نفس کشیدن را از دست داده است؛ اما این پایان ماجرا نیست؛ از هر سو، نگهبان مهربانی (ایرانبانی) برای نجاتش فرا میرسد و سرانجام دختر (بخوانید ایران) دوباره نفس میکشد و باز زندگی را از سر میگیرد.
ایران، بیگمان شکوه خود را باز خواهد یافت... تنها باید هر یک از ما همچون این نگهبان با تمام توان و امید پیکرش را در آغوش بگیریم.
🔗 ایراننامه
#پاس_زندگی #مردم_ایران
#مراقبت_از_ایران #پاس_ایران
#خردهروایتهایی_از_سویههای_روشن_مردم_ایران
@Jaryaann
زبان فارسی؛ آیینه ایران، زبان مادری
علیرضا حسنزاده
🔴 زبان فارسی؛ آیینه ایران، زبان مادری
(بررسی نسبت زبان #فارسی با #زبان مادری)
🎙 #علیرضا_حسنزاده
(رئیس پژوهشکده مردمشناسی #میراث_فرهنگی)
🗓 چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۰ | نشست برخط
🔗 منبع و گزارش کامل نشست
👈🏼 نسخهٔ تصویری تمام سخنرانیها
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
#پارسی_زبان_تمدنی #وحدت_در_کثرت
@Jaryaann
(بررسی نسبت زبان #فارسی با #زبان مادری)
🎙 #علیرضا_حسنزاده
(رئیس پژوهشکده مردمشناسی #میراث_فرهنگی)
🗓 چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۰ | نشست برخط
🔗 منبع و گزارش کامل نشست
👈🏼 نسخهٔ تصویری تمام سخنرانیها
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
#پارسی_زبان_تمدنی #وحدت_در_کثرت
@Jaryaann
❇ راه حلهای پیشنهادی #علیرضا_حسنزاده (رئیس پژوهشکده مردمشناسی میراث فرهنگی) برای تقویت جایگاه و پاسبانی از زبانهای رایج در ایران:
۱. افزایش جایگاه نمادین و سرمایه اجتماعی و فرهنگی زبانهای اقوام ایرانی
۲. ایجاد جوایز ادبی برای آثار برجسته زبانهای اقوام ایرانی که نماینده نگاهی عمیق به #میراث_فرهنگی و زبانی و مبشر وحدت و صلح باشند.
۳. ثبت اسناد زبان اقوام ایرانی در میراث مکتوب ایران از سوی یونسکو
۴. اصلاح بازنمایی زبان اقوام ایرانی در سینما و تغییر نگاه کلیشهای به لهجه داشتن
۴. بهبود جایگاه زبان اقوام ایرانی در شبکههای استانی
۵. توجه به شاعران اقوام ایرانی و تجلیل از آنها در تقویم رسمی کشور
۶. بازنمایی چهرههای شاخص اقوام ایرانی در فضای عمومی؛ مثلاً قرار دادن تندیس «مولوی کُرد» در بزرگراه کردستان در تهران یا تندیس «شرفشاه گیلانی» در خیابان رشت.
۷. آشنایی کودکان با میراث روایی ایران از طریق قصهگویی به زبانهای ایرانی
۸. تقویت علوم میراثی در حوزه عمومی و جایگاه آن در اقتصاد پژوهش کشور
۹. شرح اهمیت و مزیتهای چندزبانگی و تغییر نگاه کلیشهای به لهجه
🔻 نشست: زبان فارسی؛ آیینه ایران، زبان مادری
🗓 چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۰ | نشست برخط
⬅ نسخه شنیداری سخنرانی
🔗 منبع و گزارش کامل نشست
👈🏼 نسخۀ تصویری نشست کامل
#زبان #پاس_میراث #وحدت_در_کثرت
#ایران_رنگارنگ_فرهنگی
@Jaryaann
۱. افزایش جایگاه نمادین و سرمایه اجتماعی و فرهنگی زبانهای اقوام ایرانی
۲. ایجاد جوایز ادبی برای آثار برجسته زبانهای اقوام ایرانی که نماینده نگاهی عمیق به #میراث_فرهنگی و زبانی و مبشر وحدت و صلح باشند.
۳. ثبت اسناد زبان اقوام ایرانی در میراث مکتوب ایران از سوی یونسکو
۴. اصلاح بازنمایی زبان اقوام ایرانی در سینما و تغییر نگاه کلیشهای به لهجه داشتن
۴. بهبود جایگاه زبان اقوام ایرانی در شبکههای استانی
۵. توجه به شاعران اقوام ایرانی و تجلیل از آنها در تقویم رسمی کشور
۶. بازنمایی چهرههای شاخص اقوام ایرانی در فضای عمومی؛ مثلاً قرار دادن تندیس «مولوی کُرد» در بزرگراه کردستان در تهران یا تندیس «شرفشاه گیلانی» در خیابان رشت.
۷. آشنایی کودکان با میراث روایی ایران از طریق قصهگویی به زبانهای ایرانی
۸. تقویت علوم میراثی در حوزه عمومی و جایگاه آن در اقتصاد پژوهش کشور
۹. شرح اهمیت و مزیتهای چندزبانگی و تغییر نگاه کلیشهای به لهجه
🔻 نشست: زبان فارسی؛ آیینه ایران، زبان مادری
🗓 چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۰ | نشست برخط
⬅ نسخه شنیداری سخنرانی
🔗 منبع و گزارش کامل نشست
👈🏼 نسخۀ تصویری نشست کامل
#زبان #پاس_میراث #وحدت_در_کثرت
#ایران_رنگارنگ_فرهنگی
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💥اغلب افراد بین منفعتهای کوچک فردی و منافع بزرگ جمعی، اولی را برمیگزینند؛ بهویژه در بحران و در شرایطی که آینده پیشبینیپذیر نیست. اما این شیوه ضمن به دست آوردن منافع کوتاهمدت، در بلندمدت حتی به سود خود فرد هم نیست.
اما چرا و چطور این اتفاق میافتد؟ این ویدئوی آموزشی از #تد روشن میکند که «تراژدی مشترکات» چیست.
🔗منبع: کانال آموزشی «چطور»
#اقتصاد #آز #وضعیت
@Jaryaann
اما چرا و چطور این اتفاق میافتد؟ این ویدئوی آموزشی از #تد روشن میکند که «تراژدی مشترکات» چیست.
🔗منبع: کانال آموزشی «چطور»
#اقتصاد #آز #وضعیت
@Jaryaann
💠 نظری اجمالی دربارهٔ فارسی و پیشینهٔ آن
اینکه میگویند فارسی زبان ایرانشهر بوده به نظر بنده سخنی درست است. و اینکه بعد از از میان رفتن ایرانشهر فارسی زبان ایران شده به همان دلیل است که فارسی زبان ایرانشهر بوده و از پیش در سراسر ایران ریشه دوانیده بوده. اینکه فارسی به چه معنی زبان ایرانشهر بوده البته مسأله است، و آن چیزی است که در این چند کلمه موضوع سخن است.
🎙 دکتر #سیداحمدرضا_قائممقامی
🔗 منبع
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان #ایرانشهر #ساسانی
@Jaryaann
اینکه میگویند فارسی زبان ایرانشهر بوده به نظر بنده سخنی درست است. و اینکه بعد از از میان رفتن ایرانشهر فارسی زبان ایران شده به همان دلیل است که فارسی زبان ایرانشهر بوده و از پیش در سراسر ایران ریشه دوانیده بوده. اینکه فارسی به چه معنی زبان ایرانشهر بوده البته مسأله است، و آن چیزی است که در این چند کلمه موضوع سخن است.
🎙 دکتر #سیداحمدرضا_قائممقامی
🔗 منبع
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان #ایرانشهر #ساسانی
@Jaryaann