tgoop.com/FreeInternetMaster4/5770
Last Update:
آرزو : باز شروع نکو الطاف که ناحق بین ما جنگ میشه بان که از همی امروز لذت ببرم
الطاف : سیس سَوز
آرزو : خدایااا توبه کدیم
الطاف : هههههه مگم دیدی که مه برنده شدم دگه گپ از شِق بودن نزن
آرزو : ها بیزو دگه زور خوده سر مه یافتی
الطاف : تنها سر تو نی هر کی که باشه اعصابم خراب شوه یکی ره نمیبینم
آرزو : واقعاً که الطاااف
الطاف : نفس الطاف
آرزو : نگفته بودم فضا ره رومانتیک نکو بر مه که خوشم نمیایه ازی کارها؟؟؟
الطاف : به چشم ههههه
آرزو : یک ساعت از رفتن ما تیر شده بود ولی یک کمی راه دگه هم مانده بود خسته شده سر مه سر چوکی مانده چشمهایمه بسته کدم که الطاف گفت
الطاف : آرزو خسته شدی؟
آرزو : .....
الطاف : خوابت بورد؟
آرزو : نی
الطاف : چی میخوری برت بخرم؟
آرزو : زهر......هیچ چیز
الطاف : قهر استی؟
آرزو : نی
دیدم که الطاف موتر ره استاد کد چشم های مه باز کدم که موتر کاکا شریف شان هم استاد شدن الطاف پایین شد و رفت به طرف موتر حسام چند دقه بین خود گپ زدن و با حسام رفتن طرف دکان
بولانی فروشی چند دقه بعد الطاف با یک خریطه داخل موتر شد
الطاف : آرزو بیگی هر کدامش ره که خوش داری بخو هم سمبوسه است هم بولانی
آرزو : گشنه شده بودم چون چای صبح هم نخورده بودیم گفتیم ده راه میخوریم
مه هم سمبوسه خوش داشتم یک چند دانه خوردم همراه با دوغ
الطاف : به دهن مه نمیکنی تنها تنها خورده میری گشنه
آرزو : دگه چی خودت دست داری بخو حق ته برت ماندیم
الطاف : ولی مه خو رانندگی میکنم چی رقم بخورم؟
آرزو : اصلاً بگو میخوایم چی رقم بهانه کنم موتر ره یک گوشه استاد کو و بخو مه ده دهن کس نمیکنم
الطاف : تو اصلاً قصد ای که نماندم لباس به دل خودت بپوشی ازم میگیری چطو؟؟؟
مه تره خوب شناختیم چون کاری که به دلت نشه قصد شه به یک طریق دگه میگیری هههه
آرزو : ......
بلاخره رسیدیم پایین شدیم که چی یک جای زیبای بود یک نفس عمیق کشیدم و ای آب و هوای آزاد ره به ریه هایم فرستادم
افرا : ینگه چقدر جای مقبووول است بیا بریم پیش دریا
آرزو : صبر افرا جان که کاکاشریف شان کجا میرن اول ببینیم اگر کسی چیزی کار نداشت میریم صحی است؟
همه گی رفتیم به یک اتاق که مخصوص خانواده ها بود
افرا : مادر اگر مه و آرزو ره کار نداری ما میریم پیش دریا
حسام : صبر کنین مام میایم دو دانه دختر ره مه اینجه میمانم او هم تنها
افرا : باز غیرت بی جای ازی گل کد
الطاف : یک چند دقه صبر کنین مه هم همرایتان میرم
آرزو : بلاخره هر چهار ما یک جای شده و رفتیم پیش دریا افرا رفت داخل دریا و پاهای خوده تر کد ولی از مه کرمچ بود نتانستم برم مره کی بگویه ده ای وقت کرمچ بپوش چون اگر میرفتم تر میشد
حسام و الطاف هم پطلون خوده قات کده و داخل آب شدن ولی از مه چپن هم ده جانم بود کشیده هم نمتانستم چون لباسم به دل الطاف خان نیست و سرم قهر خاد شد افففف الطاف نمیبخشم ات
حسام : ینگه بیا نی تو هم
افرا : ینگه چرا داخل آب نمیایی بسیاار بر آدم احساس آرامش میته بیا نی
آرزو : نمیشه افرا ده پاهایم کرمچ است تر میشن باز خشک نمیشه به زودی و دگه چپنم هم تر مشه تو خو چپلی پوشیدی و کالاهایت هم مناسب است با گفتن ای گپم کج کج طرف الطاف سیل کدم که طرفم خنده میکد
افرا : وی....خو خیره مه هم پس بیرون میشم از خاطر تو
آرزو : نی نی برو لذت ببر مه از همینجه میبینم تان
افرا دگه چیزی نگفت و مصروف کار خود شد و مه طرف شان سیل داشتم که الطاف نزدیکم آمد
الطاف : چرا نمیایی داخل آب؟
آرزو : راستی چرا ده فکر خودم نامد؟؟؟؟همرای همی چپن هم شده
الطاف خنده کد که مره بیشتر قهر ساخت
— چی گپ است خنده داری برو آب بازی ته کو همرای مه غرض نگی
الطاف : خی از داخل شدن به آب محروم شدی ههههه
آرزو : ها دگه خوش شدی.....امروز ره هم سرم زهر خاد کدی تو
با گفتن ای گپ گریانم گرفته بود و سعی داشتم تا الطاف متوجه ضعفم نشه از پیشش دور شدم و دگه طرف سیل داشتم که از پشتم آمد و صدا کد
الطاف : آرزو استاد شو یک دقه
آرزو : استاد نشدم و به راهم ادامه دادم چون گریانم گرفته بود ولی او نزدیک آمده از بازویم گرفته روبه رویم استاد شد که مه سرمه پایین کدم
الطاف : بالا سیل کو
آرزو : برو الطاف همرایم غرض نگی حوصله ندارم
الطاف : میگم بالا سیل کو
آرزو : اففف چی میگی آمدی که گریه مره ببینی و لذت ببری مگم مه سر هر چیز گریه نمیکنم تا تو خوش شوی دلت جم
الطاف : میخوایی داخل آب بری؟
آرزو : نی....
الطاف یک چند دقه به دگه طرف خیره شده و دوباره گفت
الطاف : میخوایی اسب سواری کنی؟
آرزو : چون اسب ره زیاد خوش داشتم ولی تا حالی سوار نشده بودم با خوشحالی گفتم
— ها میخوایم کجا است؟؟
الطاف : پشت سر ته ببین
آرزو : پشت سر مه دیدم که هر کس بالای اسب شیشته بودن و اسب سواری میکدن
— الطاف یعنی اجازه میتی برم سوار شوم؟؟
الطاف : البته که اجازه میتم یعنی خودم هر طرف که خواستی میبرم ات
BY نت رایگان 𝑴𝒂𝒔𝒕𝒆𝒓⚡
Share with your friend now:
tgoop.com/FreeInternetMaster4/5770
