🍁 تکنیک های دست یابی به سوالات پژوهش
🖋کنکاشی در روش
تفكيك چند گانه:
✍ در اينگونه تفكيک پژوهشگر دو ياچند تفكيک را تواما در موضوع خود انجام می دهد و بدينسان وجوه مختلف يك موضوع را محدود می نمايد.
مثال: سياست فرهنگی امريكا در رابطه با ايران در زمان رياست جمهوری بيل كلينتون.
در اين مثال اولا، تفكيک جغرافيايی انجام شده است؛ يعنی دو واحد جغرافيايی خاص را برگزيدهايم و سياست خارجی امريكا را در رابطه با يک واحد جغرافيايی مشخص مطالعه می كنيم.. ثانيا، با انتخاب سياست فرهنگی امريكا به تفكيک موضوعی پرداختهايم.. ثالثا، تقطيع زمانی آن با انتخاب دوره زمامداری كلينتون حاصل شده است.
🌻لینک کانال:
@Exploring_the_method
🖋کنکاشی در روش
تفكيك چند گانه:
✍ در اينگونه تفكيک پژوهشگر دو ياچند تفكيک را تواما در موضوع خود انجام می دهد و بدينسان وجوه مختلف يك موضوع را محدود می نمايد.
مثال: سياست فرهنگی امريكا در رابطه با ايران در زمان رياست جمهوری بيل كلينتون.
در اين مثال اولا، تفكيک جغرافيايی انجام شده است؛ يعنی دو واحد جغرافيايی خاص را برگزيدهايم و سياست خارجی امريكا را در رابطه با يک واحد جغرافيايی مشخص مطالعه می كنيم.. ثانيا، با انتخاب سياست فرهنگی امريكا به تفكيک موضوعی پرداختهايم.. ثالثا، تقطيع زمانی آن با انتخاب دوره زمامداری كلينتون حاصل شده است.
🌻لینک کانال:
@Exploring_the_method
🍁 تکنیک های دست یابی به سوالات پژوهش
🖋کنکاشی در روش
✍ در مطالب پیشین با انواع تفکیک آشنا شدیم که عبارتند:
- تفکیک موضوع تحقيق از سوال تحقيق؛
- تفكيک زمانی؛
- تفكيک محتوایی یا موضوعی؛
- تفكيک مكانی و جغرافيايی؛
- تفكيك چند گانه.
✍ هدف نهايی ما از مبحث تفكيك، نظم بخشيدن به تفكر است. نظم در تفكر پایهای برای تفكر منطقی است كه خود مرحله ژرفتری در پژوهش اجتماعی است: نظم ذهنی استدلال عقلانی را تقويت می نمايد. بی ترديد نظم بخشيدن، مشخص كردن جغرافيای موضوعی، مهندسی حيطه تفكر اجتماعی و .. به استحكام استدلال عقلی ما كمك شايانی خواهد كرد و اين نه به مفهوم تقطيع بی رويه پديدههای اجتماعی است.
✍ بديهی است كه پس از مشخص كردن مرزبندی ها و تقطيع منطقی موضوعات و كشف و استخراج سوالهای متعدد میتوان به تركيب پرسشهای متعددی كه پيوندهای ماهوی دارند و به شناخت كل بزرگتری میانجامند پرداخت.
🔑 فقط هنگامی كه تكثر را بازشناسی كنيم میتوانيم به وحدت سوال ها و پيوند زمينهها و موضوعات بپردازيم.
✍ آنچه پژوهشگر تازه كار را از دام ابهام و سرگشتگی می رهاند تقطيع و تفكيك است. بیترديد پژوهشگر متبحر با زدن پلی بر روی اين تفكيك ها بسرعت میتواند سوالات متعددی را در قالب موضوعی گسترده طرح نمايد. كه اين امر مستلزم تسلط پژوهشگر بر موضوع است.
🌻لینک کانال:
@Exploring_the_method
🖋کنکاشی در روش
✍ در مطالب پیشین با انواع تفکیک آشنا شدیم که عبارتند:
- تفکیک موضوع تحقيق از سوال تحقيق؛
- تفكيک زمانی؛
- تفكيک محتوایی یا موضوعی؛
- تفكيک مكانی و جغرافيايی؛
- تفكيك چند گانه.
✍ هدف نهايی ما از مبحث تفكيك، نظم بخشيدن به تفكر است. نظم در تفكر پایهای برای تفكر منطقی است كه خود مرحله ژرفتری در پژوهش اجتماعی است: نظم ذهنی استدلال عقلانی را تقويت می نمايد. بی ترديد نظم بخشيدن، مشخص كردن جغرافيای موضوعی، مهندسی حيطه تفكر اجتماعی و .. به استحكام استدلال عقلی ما كمك شايانی خواهد كرد و اين نه به مفهوم تقطيع بی رويه پديدههای اجتماعی است.
✍ بديهی است كه پس از مشخص كردن مرزبندی ها و تقطيع منطقی موضوعات و كشف و استخراج سوالهای متعدد میتوان به تركيب پرسشهای متعددی كه پيوندهای ماهوی دارند و به شناخت كل بزرگتری میانجامند پرداخت.
🔑 فقط هنگامی كه تكثر را بازشناسی كنيم میتوانيم به وحدت سوال ها و پيوند زمينهها و موضوعات بپردازيم.
✍ آنچه پژوهشگر تازه كار را از دام ابهام و سرگشتگی می رهاند تقطيع و تفكيك است. بیترديد پژوهشگر متبحر با زدن پلی بر روی اين تفكيك ها بسرعت میتواند سوالات متعددی را در قالب موضوعی گسترده طرح نمايد. كه اين امر مستلزم تسلط پژوهشگر بر موضوع است.
🌻لینک کانال:
@Exploring_the_method
🍁 تکنیک های دست یابی به سوالات پژوهش
🖋کنکاشی در روش
مثال مباحث تفکیک
✍ پژوهشگر ابتدا موضوعی كلی را بر می گزيند و آن عبارتست از 👈 سياست خارجی ايالات متحده آمريكا.
طبيعی است كه محدوديتهای مختلفی بر سر راه يك دانشجو وجود دارد كه به وی اجازه پرداختن به همه جنبههای سياست خارجی آمريكا را نمی دهد از اينرو وی ملزم به محدود كردن خود در چارچوب مشخصتر و محدودتری است تا بتواند بخوبی از عهده پژوهش خود برآيد. برای انجام اين كار بايستی در طی چند مرحله به محدود كردن موضوع پژوهش پرداخت به گونهای كه هر مرحله نسبت به مرحله پيش محدود تر و شفافتر باشد. از اينرو، در اولين مرحله برخی از جنبههای ممكن سياست خارجی آمريكا را بر می شماريم تا از ميان آنان يكی را برگزينيم. برخي از شقوق محتمل در اين مثال عبارتند از:
- جبنههای فرهنگی؛
- جبنههای نظامی؛
- جنبههای اقتصادی؛
- و ..
✍ در دومين مرحله به گزينش يكی از جنبههای فوق می پردازيم. مثلا بنابر علاقه خود جنبههای فرهنگی سياست خارجی آمريكا را برمیگزينيم و به بر شمردن شقوق محتمل آن می پردازيم:
- عناصر تاثير گذار در فرهنگ سياسی آمريكا و بازتاب آن در سياست خارجی آمريكا؛
- ابزارهای فرهنگی در سياست خارجی آمريكا؛
- بر خوردهای متقابل سياست خارجی آمريكا و فرهنگها و تمدنهای متعارض آن؛
- سياست خارجی آمريكا و گفتگوی تمدنها؛
- و ..
✍ در مرحله سوم، كار شفاف سازی و محدود كردن سوال پژوهش را با انتخاب يكی از گزينههای مرحله 2 ادامه ميدهيم و فرض كنيم كه به دليل علاقه شخصی به انتخاب مورد الف ميپردازيم يعني 👈 عناصر تاثير گذار در فرهنگ سياسی آمريكا و بازتاب آن در سياست خارجي ايالات متحده
قدم بعدی عبارت است از بر شمردن شقوق مختلف و ممكن اين موضوع كه ديگر از حالت كلی بدر آمده و تا حد زيادی به يك سوال شفاف نزديك شده است اما پژوهشگر میتواند برای وضوح بيشتر و عملياتیتر كردن سوال، آن را در وضعيت ويژهای قرار دهد و بابرشمردن و انتخاب چند عنصر در فرهنگ سياسی آمريكا به مطالعه رابطه اين عناصر و سياست خارجی آمريكا بپردازد. عناصر ذيل در فرهنگ سياسی آمريكا قابل شناسايی هستند:
- ليبراليسم؛
- انديويدآليسم ويژه آمريكايی؛
- انديشه منجی گری در بين آمريكائيان و علاقه آنان به رهبری جهانی؛
- و ..
✍ پس از طی سه مرحله فوق فهميدهايم كه در پی تاثير سه عنصر فرهنگی بر سياست خارجی آمريكا هستيم. اما به واقع آيا به سوالی شفاف و غير كلی دست يافتهايم؟
اين، سوالی است كه پژوهشگر بايستی همواره در ذهن خود داشته باشد. آيا از كلی بودن موضوع رهايی يافته ايم؟ و اگر پاسخ مثبت است آيا سوال ما از آفت كلی بودن زمانی نيز مصون شده است؟ بعبارت ديگر می خواهيم تاثير عناصر سه گانه فوق را در چه مقطعی از زمان بررسی كنيم؟
- آيا به تاثير عناصر سه گانه فوق در دويست سال سياست خارجی آمريكا می پردازيم؟ يا اينكه مثلا خود را محدود به سياست خارجی آمريكا در دوران رياست جمهوری روزولت، جرج بوش يا كلينتون می نماييم؟
انتخاب با پژوهشگر است ولی در هر صورت بايستی آن را از ابتدا برای خود مشخص نمايد.
🔑 بهتر است كه پژوهشگر خود را مقيد به يك محدوده زمانی مشخص بنمايد تا بتواند بخوبی و به سرعت از عهده كار خويش برآيد. چرا كه انتخاب يك محدوده وسيع هم از دقت كار میكاهد و هم مستلزم اتلاف وقت بسياری است.
✍ در اينجا به سوالی شفاف و قابل قبول دست يافتهايم اما لازم به يادآوری است كه بازهم پژوهشگر می تواند آن را محدودتر نمايد و با تكيه بر يك سياست خاص به يك سوال ويژه دست يابد:
تاثير سه عنصر فرهنگ سياسی جامعه آمريكا بر سياست خارجی اين كشور در زمان جرج بوش: نظم نوين جهانی
🌻لینک کانال:
@Exploring_the_method
🖋کنکاشی در روش
مثال مباحث تفکیک
✍ پژوهشگر ابتدا موضوعی كلی را بر می گزيند و آن عبارتست از 👈 سياست خارجی ايالات متحده آمريكا.
طبيعی است كه محدوديتهای مختلفی بر سر راه يك دانشجو وجود دارد كه به وی اجازه پرداختن به همه جنبههای سياست خارجی آمريكا را نمی دهد از اينرو وی ملزم به محدود كردن خود در چارچوب مشخصتر و محدودتری است تا بتواند بخوبی از عهده پژوهش خود برآيد. برای انجام اين كار بايستی در طی چند مرحله به محدود كردن موضوع پژوهش پرداخت به گونهای كه هر مرحله نسبت به مرحله پيش محدود تر و شفافتر باشد. از اينرو، در اولين مرحله برخی از جنبههای ممكن سياست خارجی آمريكا را بر می شماريم تا از ميان آنان يكی را برگزينيم. برخي از شقوق محتمل در اين مثال عبارتند از:
- جبنههای فرهنگی؛
- جبنههای نظامی؛
- جنبههای اقتصادی؛
- و ..
✍ در دومين مرحله به گزينش يكی از جنبههای فوق می پردازيم. مثلا بنابر علاقه خود جنبههای فرهنگی سياست خارجی آمريكا را برمیگزينيم و به بر شمردن شقوق محتمل آن می پردازيم:
- عناصر تاثير گذار در فرهنگ سياسی آمريكا و بازتاب آن در سياست خارجی آمريكا؛
- ابزارهای فرهنگی در سياست خارجی آمريكا؛
- بر خوردهای متقابل سياست خارجی آمريكا و فرهنگها و تمدنهای متعارض آن؛
- سياست خارجی آمريكا و گفتگوی تمدنها؛
- و ..
✍ در مرحله سوم، كار شفاف سازی و محدود كردن سوال پژوهش را با انتخاب يكی از گزينههای مرحله 2 ادامه ميدهيم و فرض كنيم كه به دليل علاقه شخصی به انتخاب مورد الف ميپردازيم يعني 👈 عناصر تاثير گذار در فرهنگ سياسی آمريكا و بازتاب آن در سياست خارجي ايالات متحده
قدم بعدی عبارت است از بر شمردن شقوق مختلف و ممكن اين موضوع كه ديگر از حالت كلی بدر آمده و تا حد زيادی به يك سوال شفاف نزديك شده است اما پژوهشگر میتواند برای وضوح بيشتر و عملياتیتر كردن سوال، آن را در وضعيت ويژهای قرار دهد و بابرشمردن و انتخاب چند عنصر در فرهنگ سياسی آمريكا به مطالعه رابطه اين عناصر و سياست خارجی آمريكا بپردازد. عناصر ذيل در فرهنگ سياسی آمريكا قابل شناسايی هستند:
- ليبراليسم؛
- انديويدآليسم ويژه آمريكايی؛
- انديشه منجی گری در بين آمريكائيان و علاقه آنان به رهبری جهانی؛
- و ..
✍ پس از طی سه مرحله فوق فهميدهايم كه در پی تاثير سه عنصر فرهنگی بر سياست خارجی آمريكا هستيم. اما به واقع آيا به سوالی شفاف و غير كلی دست يافتهايم؟
اين، سوالی است كه پژوهشگر بايستی همواره در ذهن خود داشته باشد. آيا از كلی بودن موضوع رهايی يافته ايم؟ و اگر پاسخ مثبت است آيا سوال ما از آفت كلی بودن زمانی نيز مصون شده است؟ بعبارت ديگر می خواهيم تاثير عناصر سه گانه فوق را در چه مقطعی از زمان بررسی كنيم؟
- آيا به تاثير عناصر سه گانه فوق در دويست سال سياست خارجی آمريكا می پردازيم؟ يا اينكه مثلا خود را محدود به سياست خارجی آمريكا در دوران رياست جمهوری روزولت، جرج بوش يا كلينتون می نماييم؟
انتخاب با پژوهشگر است ولی در هر صورت بايستی آن را از ابتدا برای خود مشخص نمايد.
🔑 بهتر است كه پژوهشگر خود را مقيد به يك محدوده زمانی مشخص بنمايد تا بتواند بخوبی و به سرعت از عهده كار خويش برآيد. چرا كه انتخاب يك محدوده وسيع هم از دقت كار میكاهد و هم مستلزم اتلاف وقت بسياری است.
✍ در اينجا به سوالی شفاف و قابل قبول دست يافتهايم اما لازم به يادآوری است كه بازهم پژوهشگر می تواند آن را محدودتر نمايد و با تكيه بر يك سياست خاص به يك سوال ويژه دست يابد:
تاثير سه عنصر فرهنگ سياسی جامعه آمريكا بر سياست خارجی اين كشور در زمان جرج بوش: نظم نوين جهانی
🌻لینک کانال:
@Exploring_the_method
🍁 تجزیه سوال اصلی پژوهش به سوالات فرعی
🖋کنکاشی در روش
✍ سير از موضوع به سوال برای آن بود كه موضوع را تجزيه و تفكيك كنيم اما پژوهشگر میتواند برای وضوح بيشتر به ويژه برای تسهيل در امر پاسخگويی، سوال خود را تجزيه نموده و آن را به سوالات فرعی تفكيك نمايد.
🔑 شايد بعضی از پرسش ها قابل تفكيك به سوالات فرعی نباشند، از اينرو نبايستی كوشيد كه به طريق تصنعی و ملالآور به طرح سوالات فرعی پرداخت.
✍ در اينجا پژوهشگر به شناسايی و تفكيك اجزای سوال خود میپردازد و سپس كليدیترين و اساسیترين بخش آن را مشخص میكند.
مثلا پژوهشگری می خواهد تاثير صدا و سيما بر فرآيند توسعه سياسی در ايران (در فاصله زمانی 1357 تا 1379) را مطالعه كند. عنصر نخست سوال عبارتست از تاثير برنامههای صدا و سيما بر مردم و عنصر دوم آن عبارتست از توسعه سياسی در ايران و عنصر سوم كه عنصر اصلی سوال و اساس پژوهش است عبارتست از روابط اين دو با يكديگر- يعنی رابطه صدا و سيما و توسعه سياسی در ايران.
برای اين امر پژوهشگر ناچار از پاسخگويی به سوالات فرعی ذيل است:
- ميزان استفاده مردم از صدا و سيما چقدر است؟
- تفكيك مردم به گروه های سنی و اجتماعی مشخص و سپس پاسخ دادن به اين سوال كه هر يك از گروه های سنی يا طبقات اجتماعی به چه ميزان از صدا و سيما استفاده میكند؟
- تفكيك برنامههای صدا و سيما به لحاظ موضوعی و پاسخ به اين سوال كه كداميك از گروه های فوق به برنامههای سياسی و اجتماعی صدا و سيما گوش میدهند يا نگاه میكنند؟
از سوی ديگر برای پاسخ به جز دوم پژوهش يعنی توسعه سياسی بايستی سوالاتی از اين قبيل را طرح كرد:
- توسعه سياسی به چه معناست؟
- مراد ما از توسعه سياسی در ايران چيست؟
- آيا مقصود از توسعه سياسی افزايش مشاركت مردم در حوزه قدرت سياسی است يا آنكه صرفا افزايش آگاهی های عمومی و سياسی مد نظر است و يا هر دوجنبه.
برای پاسخ به قسمت اصلی سوال يعنی فهم رابطه صدا و سيما و توسعه سياسی میتوان سوالاتی از اين قبيل طرح كرد:
- آيا ميزان استفاده مردم از صدا و سيما با ميزان آگاهی آنان از حقوق اجتماعی و سياسی شان رابطه معنی داری دارد؟ به بيان ديگر آيا هر چه كه مردم بيشتر از صدا و سيما استفاده می كنند نسبت به حقوق سياسی خود آگاهتر می شوند؟
- آيا اين افزايش آگاهی به افزايش مطالبات سياسی شهروندان منجر شده است؟
- آيا اين مطالبات در نهايت به مشاركت آنان در قدرت سياسی انجاميده است؟ چگونه؟
🌻لینک کانال:
@Exploring_the_method
🖋کنکاشی در روش
✍ سير از موضوع به سوال برای آن بود كه موضوع را تجزيه و تفكيك كنيم اما پژوهشگر میتواند برای وضوح بيشتر به ويژه برای تسهيل در امر پاسخگويی، سوال خود را تجزيه نموده و آن را به سوالات فرعی تفكيك نمايد.
🔑 شايد بعضی از پرسش ها قابل تفكيك به سوالات فرعی نباشند، از اينرو نبايستی كوشيد كه به طريق تصنعی و ملالآور به طرح سوالات فرعی پرداخت.
✍ در اينجا پژوهشگر به شناسايی و تفكيك اجزای سوال خود میپردازد و سپس كليدیترين و اساسیترين بخش آن را مشخص میكند.
مثلا پژوهشگری می خواهد تاثير صدا و سيما بر فرآيند توسعه سياسی در ايران (در فاصله زمانی 1357 تا 1379) را مطالعه كند. عنصر نخست سوال عبارتست از تاثير برنامههای صدا و سيما بر مردم و عنصر دوم آن عبارتست از توسعه سياسی در ايران و عنصر سوم كه عنصر اصلی سوال و اساس پژوهش است عبارتست از روابط اين دو با يكديگر- يعنی رابطه صدا و سيما و توسعه سياسی در ايران.
برای اين امر پژوهشگر ناچار از پاسخگويی به سوالات فرعی ذيل است:
- ميزان استفاده مردم از صدا و سيما چقدر است؟
- تفكيك مردم به گروه های سنی و اجتماعی مشخص و سپس پاسخ دادن به اين سوال كه هر يك از گروه های سنی يا طبقات اجتماعی به چه ميزان از صدا و سيما استفاده میكند؟
- تفكيك برنامههای صدا و سيما به لحاظ موضوعی و پاسخ به اين سوال كه كداميك از گروه های فوق به برنامههای سياسی و اجتماعی صدا و سيما گوش میدهند يا نگاه میكنند؟
از سوی ديگر برای پاسخ به جز دوم پژوهش يعنی توسعه سياسی بايستی سوالاتی از اين قبيل را طرح كرد:
- توسعه سياسی به چه معناست؟
- مراد ما از توسعه سياسی در ايران چيست؟
- آيا مقصود از توسعه سياسی افزايش مشاركت مردم در حوزه قدرت سياسی است يا آنكه صرفا افزايش آگاهی های عمومی و سياسی مد نظر است و يا هر دوجنبه.
برای پاسخ به قسمت اصلی سوال يعنی فهم رابطه صدا و سيما و توسعه سياسی میتوان سوالاتی از اين قبيل طرح كرد:
- آيا ميزان استفاده مردم از صدا و سيما با ميزان آگاهی آنان از حقوق اجتماعی و سياسی شان رابطه معنی داری دارد؟ به بيان ديگر آيا هر چه كه مردم بيشتر از صدا و سيما استفاده می كنند نسبت به حقوق سياسی خود آگاهتر می شوند؟
- آيا اين افزايش آگاهی به افزايش مطالبات سياسی شهروندان منجر شده است؟
- آيا اين مطالبات در نهايت به مشاركت آنان در قدرت سياسی انجاميده است؟ چگونه؟
🌻لینک کانال:
@Exploring_the_method
🍁 شفافیت سوال پژوهش (بخش اول)
🖋کنکاشی در روش
✍ يكی ديگر از راه های شفاف كردن سوال آن است كه پژوهشگر سعی كند حتیالامكان موضوع ويژه و مسئلهاصلی پژوهش را بصورت جملهای سوالی طرح نمايد.
اين امر به مشخص شدن تمركز اصلی سوال پژوهش كمك مینمايد.
مثال:
- مساله پژوهش بدون طرح سوال: توسعه سياسی و امنيت ملی.
- مساله پژوهش به صورت سوالی: توسعه سياسی چگونه می تواند به تقويت امنيت ملی منجر شود؟
- مساله پژوهش به صورت سوالی: آيا توسعه سياسی میتواند باعث افزايش شاخصهای امنيت ملی باشد؟
در مثال بالا طرح نخستين مساله پژوهش صورت سوالی ندارد و تمركز سوال نامشخص است؛ در حالی كه در سوال دوم با مفروض گرفتن اينكه توسعه سياسی میتواند به امنيت ملی منجر شود بايستی چگونگی تامين امنيت ملی بوسيله توسعه سياسی را نشان داد؛ در سوال سوم چنين مفروضی در سوال وجود ندارد و لذا بايستی بدنبال اثبات اصل تامين امنيت توسط توسعه سياسی رفت.
🔑 البته هنگامی كه صورت مساله پژوهش به اندازه كافی شفاف باشد نيازی نيست كه ضرورتا مسئله پژوهش صورت سوالی داشته باشد.
🌻لینک کانال:
@Exploring_the_method
🖋کنکاشی در روش
✍ يكی ديگر از راه های شفاف كردن سوال آن است كه پژوهشگر سعی كند حتیالامكان موضوع ويژه و مسئلهاصلی پژوهش را بصورت جملهای سوالی طرح نمايد.
اين امر به مشخص شدن تمركز اصلی سوال پژوهش كمك مینمايد.
مثال:
- مساله پژوهش بدون طرح سوال: توسعه سياسی و امنيت ملی.
- مساله پژوهش به صورت سوالی: توسعه سياسی چگونه می تواند به تقويت امنيت ملی منجر شود؟
- مساله پژوهش به صورت سوالی: آيا توسعه سياسی میتواند باعث افزايش شاخصهای امنيت ملی باشد؟
در مثال بالا طرح نخستين مساله پژوهش صورت سوالی ندارد و تمركز سوال نامشخص است؛ در حالی كه در سوال دوم با مفروض گرفتن اينكه توسعه سياسی میتواند به امنيت ملی منجر شود بايستی چگونگی تامين امنيت ملی بوسيله توسعه سياسی را نشان داد؛ در سوال سوم چنين مفروضی در سوال وجود ندارد و لذا بايستی بدنبال اثبات اصل تامين امنيت توسط توسعه سياسی رفت.
🔑 البته هنگامی كه صورت مساله پژوهش به اندازه كافی شفاف باشد نيازی نيست كه ضرورتا مسئله پژوهش صورت سوالی داشته باشد.
🌻لینک کانال:
@Exploring_the_method
🍁 شفافیت سوال پژوهش (بخش دوم)
🖋کنکاشی در روش
✍ صورت بندی مسئله پژوهش بصورت يك جمله سوالی به پژوهشگر اين امكان را می دهد كه با طرح پاسخی مقدماتی هم به شفافتر نمودن سوال دست يازد و هم پيوستگی و همگونی پژوهش خود را حفظ نمايد.
✍ سوال پژوهش و پاسخ آن برای پژوهشگر نقش مبدا و مقصد برای مسافر را دارد. با طرح سوال شفاف پژوهشگر میتواند مكان و نقطه شروع خود را بازشناسی نمايد و با طرح پاسخی مقدماتی می تواند هم طرحی كلی از مقصد احتمالی خود را ترسيم نمايد و هم پيوستگی اجزا و عناصر كار تحقيقاتی و مسير آتی و مراحل پژوهش را تضمين نمايد.
✍ اغلب دانشجويان نقشی كه يك پاسخ احتمالی و مقدماتی در شفاف نمودن خود سوال دارد را ناديده می گيرند؛ البته اين امر به هيچ وجه به اين معنا نيست كه پژوهشگر بايستی قطعا به دنبال اثبات پاسخ احتمالی و مقدماتی به هر قيمت ممكن باشد بلكه بايد احتمال بدهد كه ممكن است به نتيجهای معكوس هم برسد؛ پاسخ مقدماتی براساس اطلاعات و دانستههای موقتی، ناقص و محدود ما پيشنهاد شده است؛ اين پاسخ تنها زمانی قابل اطمينان است كه مبتنی بر تحقيقات كافی باشد.
🔑 اساسا، اينكه چه نتيجهای در پژوهش حاصل شده از لحاظ روششناسی اهميت اساسی ندارد؛ آنچه كه از نقطه نظر روش تحقيق مهم است چگونگی رسيدن به يك نتيجه است و به بيان ديگر مهم، اتكای نتيجه بر مستندات كافی، استدلالهاي منطقی و مشاهدات تجربی است.
✍ در ادامه با ذکر مثالی شفافيت بيشتری به بحث فوق می بخشیم.
🌻لینک کانال:
@Exploring_the_method
🖋کنکاشی در روش
✍ صورت بندی مسئله پژوهش بصورت يك جمله سوالی به پژوهشگر اين امكان را می دهد كه با طرح پاسخی مقدماتی هم به شفافتر نمودن سوال دست يازد و هم پيوستگی و همگونی پژوهش خود را حفظ نمايد.
✍ سوال پژوهش و پاسخ آن برای پژوهشگر نقش مبدا و مقصد برای مسافر را دارد. با طرح سوال شفاف پژوهشگر میتواند مكان و نقطه شروع خود را بازشناسی نمايد و با طرح پاسخی مقدماتی می تواند هم طرحی كلی از مقصد احتمالی خود را ترسيم نمايد و هم پيوستگی اجزا و عناصر كار تحقيقاتی و مسير آتی و مراحل پژوهش را تضمين نمايد.
✍ اغلب دانشجويان نقشی كه يك پاسخ احتمالی و مقدماتی در شفاف نمودن خود سوال دارد را ناديده می گيرند؛ البته اين امر به هيچ وجه به اين معنا نيست كه پژوهشگر بايستی قطعا به دنبال اثبات پاسخ احتمالی و مقدماتی به هر قيمت ممكن باشد بلكه بايد احتمال بدهد كه ممكن است به نتيجهای معكوس هم برسد؛ پاسخ مقدماتی براساس اطلاعات و دانستههای موقتی، ناقص و محدود ما پيشنهاد شده است؛ اين پاسخ تنها زمانی قابل اطمينان است كه مبتنی بر تحقيقات كافی باشد.
🔑 اساسا، اينكه چه نتيجهای در پژوهش حاصل شده از لحاظ روششناسی اهميت اساسی ندارد؛ آنچه كه از نقطه نظر روش تحقيق مهم است چگونگی رسيدن به يك نتيجه است و به بيان ديگر مهم، اتكای نتيجه بر مستندات كافی، استدلالهاي منطقی و مشاهدات تجربی است.
✍ در ادامه با ذکر مثالی شفافيت بيشتری به بحث فوق می بخشیم.
🌻لینک کانال:
@Exploring_the_method
🍁 شفافیت سوال پژوهش (بخش سوم)
🖋کنکاشی در روش
✍ يكی ديگر از راه های شفاف كردن سوال آن است كه پژوهشگر سعی كند حتیالامكان موضوع ويژه و مسئلهاصلی پژوهش را بصورت جملهای سوالی طرح نمايد. اين امر به مشخص شدن تمركز اصلی سوال پژوهش كمك مینمايد. صورت بندی مسئله پژوهش بصورت يك جمله سوالی به پژوهشگر اين امكان را می دهد كه با طرح پاسخی مقدماتی هم به شفافتر نمودن سوال دست يازد و هم پيوستگی و همگونی پژوهش خود را حفظ نمايد.
📍مثال زير شفافيت بيشتری به بحث فوق میبخشد.
✍ فرض كنيد كه سوال ما از اينقرار است: توسعه سياسی چگونه میتواند به امنيت ملی منجر شود؟.. يكی از پاسخ های مقدماتی می تواند اين باشد كه توسعه سياسی با افزايش سهيم شدن بخش گستردهتری از شهروندان در قدرت اقتصادی يا قدرت سياسی به افزايش تعهدات، دلبستگی ها و پايبندی آنان به حكومت منتهی می شود؛ در نتيجه بخش گستردهای از شهروندان منافع و خواستههای خود را با نظام و حكومت مستقر پيوند خورده می بينند و اين امر به نوبه خود باعث حمايت آنان از حكومت و نظام مستقر می گردد، در حالی كه اگر شهروندان سهمی از قدرت نداشته باشند و در امور مربوط به تدبير جامعه مشاركتی نداشته باشند، عدم دلبستگی آنان به حكومت تشديد شده و در حمايت و دفاع از نظام مستقر در مقابل تهديدات تلاش نخواهند نمود.
📍اين پاسخ تعاريف اخصتری از سوال مطرح مینمايد و وضوح بيشتری بدان می بخشد بدين مفهوم كه مقصود از توسعه سياسی گسترش حوزه نفوذ شهروندان در قدرت اقتصادی و سياسی است و تامين امنيت ملی از طريق گسترش حوزه نفوذ شهروندان در قدرت اقتصادی و سياسی قابل دسترسی است. از سوی ديگر جهت كلی پژوهش نيز مشخص می گردد. بدين مفهوم كه پژوهشگر بايستی به سراغ شاخصهای اقتصادی و سياسی توسعه سياسی برود كه عبارتند از عواملی چون ميزان خصوصیسازی و مشاركت بخش خصوصی در اقتصاد، ميزان تمركزگرايی اقتصادی، انتخابات و تنوع و تكثر سيستم انتخاباتی، تحزب و..
✍ پيوستگی و يكدستی پژوهش در صورتی تامين می گردد كه پژوهشگر خود را در اين چهارچوب كلی حفظ نموده و در مسير تحقيق به ورطه موضوعات ديگر نلغزد.
🍃لینک کانال:
@Exploring_the_method
🖋کنکاشی در روش
✍ يكی ديگر از راه های شفاف كردن سوال آن است كه پژوهشگر سعی كند حتیالامكان موضوع ويژه و مسئلهاصلی پژوهش را بصورت جملهای سوالی طرح نمايد. اين امر به مشخص شدن تمركز اصلی سوال پژوهش كمك مینمايد. صورت بندی مسئله پژوهش بصورت يك جمله سوالی به پژوهشگر اين امكان را می دهد كه با طرح پاسخی مقدماتی هم به شفافتر نمودن سوال دست يازد و هم پيوستگی و همگونی پژوهش خود را حفظ نمايد.
📍مثال زير شفافيت بيشتری به بحث فوق میبخشد.
✍ فرض كنيد كه سوال ما از اينقرار است: توسعه سياسی چگونه میتواند به امنيت ملی منجر شود؟.. يكی از پاسخ های مقدماتی می تواند اين باشد كه توسعه سياسی با افزايش سهيم شدن بخش گستردهتری از شهروندان در قدرت اقتصادی يا قدرت سياسی به افزايش تعهدات، دلبستگی ها و پايبندی آنان به حكومت منتهی می شود؛ در نتيجه بخش گستردهای از شهروندان منافع و خواستههای خود را با نظام و حكومت مستقر پيوند خورده می بينند و اين امر به نوبه خود باعث حمايت آنان از حكومت و نظام مستقر می گردد، در حالی كه اگر شهروندان سهمی از قدرت نداشته باشند و در امور مربوط به تدبير جامعه مشاركتی نداشته باشند، عدم دلبستگی آنان به حكومت تشديد شده و در حمايت و دفاع از نظام مستقر در مقابل تهديدات تلاش نخواهند نمود.
📍اين پاسخ تعاريف اخصتری از سوال مطرح مینمايد و وضوح بيشتری بدان می بخشد بدين مفهوم كه مقصود از توسعه سياسی گسترش حوزه نفوذ شهروندان در قدرت اقتصادی و سياسی است و تامين امنيت ملی از طريق گسترش حوزه نفوذ شهروندان در قدرت اقتصادی و سياسی قابل دسترسی است. از سوی ديگر جهت كلی پژوهش نيز مشخص می گردد. بدين مفهوم كه پژوهشگر بايستی به سراغ شاخصهای اقتصادی و سياسی توسعه سياسی برود كه عبارتند از عواملی چون ميزان خصوصیسازی و مشاركت بخش خصوصی در اقتصاد، ميزان تمركزگرايی اقتصادی، انتخابات و تنوع و تكثر سيستم انتخاباتی، تحزب و..
✍ پيوستگی و يكدستی پژوهش در صورتی تامين می گردد كه پژوهشگر خود را در اين چهارچوب كلی حفظ نموده و در مسير تحقيق به ورطه موضوعات ديگر نلغزد.
🍃لینک کانال:
@Exploring_the_method
🍁 خبر فوری
🖋ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ_ﮐﺮﺩﻭﺍﻧﯽ ﭘﺪﺭ ﮐﻮﯾﺮ ﺷﻨﺎﺳﯽ
ﺍﯾﺮﺍﻥ:
💧" ﭼﺮﺍ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﯿﺪ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﺏ ﻧﯿﺴﺖ ؟!؟ "
ﻣﺮﺗﺐ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ،
ﺍﻣﺎ ﻧﻤﯿﺮﻭﻡ !!
ﭼﻮﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﻭ ﮐﺎﺭ ﺍﺯ ﺳﻤﯿﻨﺎﺭ ﻭ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ !
💧ﺩﺷﺘﻬﺎﯼ ﮐﺸﻮﺭ ﻧِﺸَﺴﺖ ﮐﺮﺩﻩ
ﺑﻄﻮﺭ ﻣﺜﺎﻝ ﺳﻄﺢ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺟَﻬﺮﻡ ٥٧٠ ﻣﺘﺮ،
ﺩﺭ ﺭﻓﺴﻨﺠﺎﻥ ٤٥٠ ﻣﺘﺮ ﻭ
ﺩﺭ ﺷﻬﺮﯾﺎﺭ ٣٠٠ ﻣﺘﺮ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ!!!!
💧 ﺗﺎ 5 ﺳﺎﻝ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ
" ﺟﻨﮓ ﺑﯿﻦ ﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎ ﻭ ﺷﻬﺮ ﻫﺎ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺁﺏ "
ﻋﻠﻨﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ،
ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﺤﺮﺍﻥ ﺁﺏ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻠﻌﯿﺪ.
💧ﺍﻣﺮﻭﺯ " ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺟﻨﮓ "
ﺩﺭ
" ﺣﻮﺯﻩ ﺁﺏ " ﺍﺳﺖ.
ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻭ
ﻫﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﻭ
ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﻭ
ﯾﻤﻦ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺩﺭﺍﺯ ﻣﺪﺕ ﻧﯿﺴﺖ،
💧ﺍﯾﻦ ﺑﺤﺮﺍﻥ ﺁﺏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻭﺍﻗﻌﺎً
" ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻣﻠﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ " ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ !
ﮐﺮﺩﻭﺍﻧﯽ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ:
💧ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺼﺮﻑ ﺩﺭﺳﺖ ﺁﺏ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻩﺍﻧﺪ،
ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻪﺍﻧﺪ " ﺳﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ "
ﺑﺎ "ﺍﻗﻠﯿﻢ ﺧﺸﮏ ﻭ ﮐﻢ ﺁﺏ ﺍﯾﺮﺍﻥ " ﮐﻨﺎﺭ ﺑﯿﺎﯾﻨﺪ.
💧ﮐﺮﺩﻭﺍﻧﯽ ﮔﻔﺖ: ﺟﻨﮓ ﭘﺮﺍﮐﻨﺪﻩ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻫﻢ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ "ﺧﺰﻧﺪﻩ ﻭ ﺁﺭﺍﻡ "ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪﻩ ﻭ
ﻓﻘﻂ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺁﻥ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ. !!!
ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ " ﺍﯾﻦ ﺟﻨﮓ "
ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﭘﺮﺍﮐﻨﺪﻩ ﺭﺥ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﺍﻣﺎ ﺗﺎ
ﭘﻨﺞ ﺳﺎﻝ ﺁﯾﻨﺪﻩ
ﺷﺎﻫﺪ ﺟﻨﮓ ﻓﺮﺍﮔﯿﺮ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﻬﺮﻫﺎ
ﻭ ﺑﯿﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻭ ﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺑﻮﺩ.
ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻭﯼ، ﺍﯾﻦ ﺁﻥ ﺧﻄﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ:
"ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻣﯽﮐﻨﺪ "
"ﻭ ﺑﻌﻀﯽ ﺳﯿﺎﺳﺘﻤﺪﺍﺭﺍﻥ ﭼﺸﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ"
!!!
💧ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﺸﻨﻪ ﺍﺳﺖ .
.ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺁﺏ ﮐﻤﺘﺮ ﻣﺼﺮﻑ ﮐﻨﯿﻢ
ﺗﺎ :
ﺭﻭﺯﯼ 17000000
ﻟﯿﺘﺮ آﺏ ، ﺫﺧﯿﺮﻩ ﺷﻮﺩ.
ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺷﺘﺮﺍﮎ بگذارید
💧ﻭﺭﻭﺩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﻫﺸﺘﻤﻴﻦ ﺳﺎﻝ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﻰ
(ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﺑﻮﺷﻬﺮ ﻭ ﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎﻯ ﻫﻤﺠﻮﺍﺭ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﺑﻮﺷﻬﺮ. ﻭ ﻧﻮﺍﺣﻰ ﺟﻨﻮﺏ ﺷﺮﻕ ﻭ ﺷﺮﻕ ﮐﺸﻮﺭ )
ﻃﺒﻖ ﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎﻯ ﻧﺎﺳﺎ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺍﺯ 8ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﻭﺍﺭﺩ ﺩﻭﺭﻩ30ﺳﺎﻝ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﻰ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ...
💧ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻭ ﮐﻞ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﺩﻭﻟﺖ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ
ﻧﺒﺎﺷﯿﻢ،
ﺗﺎ ۱۰ﺳﺎﻝ ﺁﺗﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ،
ﮐﺎﻣﻼ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ!
💧ﻃﺒﻖ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻧﺎﺳﺎ ﺷﺪﺕ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺣﺪﯼ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﮐﻞ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻣﺤﺾ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺯﺭﺍﻋﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.
ﺍﮔﺮ ﺗﺪﺍﺑﯿﺮ ﺟﺪﯼ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻧﺸﻮﺩ ﺑﮕﻔﺘﻪ ﻧﺎﺳﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭ ﻧﯿﻤﻪ ﺧﺸﮏ ﺑﻪ ﯾﮏ ﮐﺸﻮﺭ ﺧﺸﮏ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ!!!
💧ﻣﺜﻞ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﻭ ﻣﻐﻮﻟﺴﺘﺎﻥ!
ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﺑﺎﺭﺵ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻫﺮﺳﺎﻝ ۸۰۰ ﻣﯿﻠﯿﻤﺘﺮ ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﺖ ﻧﺮﻣﺎﻝ ۲۵۰ ﻣﯿﻠﯿﻤﺘﺮ ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ.
ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺗﺒﺨﯿﺮ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ۴ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ
ﻭ ﺟﺎﻟﺐ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺼﺮﻑ ﺁﺏ ﺗﻮﺳﻂ ﮐﺎﺭﺑﺮﺍﻥ ﺧﺎﻧﮕﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ۲ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ!
ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻓﺎﺟﻌﻪ !
ﮐﻤﯽ ﺑﻬﺶ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯿﺪ.
💧ﻭ ﺟﺎﻟﺐ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ۲۵ % ﺻﺮﻓﻪ ﺟﻮﯾﯽ،
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﺤﺮﺍﻥ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ!
ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺭﺍ ﺟﺪﯼ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ!
ﻣﻮﻗﻊ ﺷﺴﺘﻦ ﻇﺮﻑ،
ﺣﻤﺎﻡ،
ﻟﺒﺎﺱ،
ﻣﺴﻮﺍﮎ،
ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ،
ﻭﺿﻮ
ﻭ ...
ﺑﻪ ﺍﺭﺯﺵ
ﺁﺏ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯿﺪ!
ﺑﺎ ﺁﺏ ﺑﺎﺯﯼ ﻧﮑﻨﯿﻢ!
ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﻢ ﺍﺳﺖ!
💧ﺁﺏ ﻣﺎﯾﻪ ﺣﯿﺎﺕ ﺍﺳﺖ...💧
رعاییت نکنی چنان تاوانی خواهی داد که هروز بخودت فحش بدی
🍃لینک کانال:
@Exploring_the_method
🖋ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ_ﮐﺮﺩﻭﺍﻧﯽ ﭘﺪﺭ ﮐﻮﯾﺮ ﺷﻨﺎﺳﯽ
ﺍﯾﺮﺍﻥ:
💧" ﭼﺮﺍ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﯿﺪ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﺏ ﻧﯿﺴﺖ ؟!؟ "
ﻣﺮﺗﺐ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ،
ﺍﻣﺎ ﻧﻤﯿﺮﻭﻡ !!
ﭼﻮﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﻭ ﮐﺎﺭ ﺍﺯ ﺳﻤﯿﻨﺎﺭ ﻭ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ !
💧ﺩﺷﺘﻬﺎﯼ ﮐﺸﻮﺭ ﻧِﺸَﺴﺖ ﮐﺮﺩﻩ
ﺑﻄﻮﺭ ﻣﺜﺎﻝ ﺳﻄﺢ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺟَﻬﺮﻡ ٥٧٠ ﻣﺘﺮ،
ﺩﺭ ﺭﻓﺴﻨﺠﺎﻥ ٤٥٠ ﻣﺘﺮ ﻭ
ﺩﺭ ﺷﻬﺮﯾﺎﺭ ٣٠٠ ﻣﺘﺮ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ!!!!
💧 ﺗﺎ 5 ﺳﺎﻝ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ
" ﺟﻨﮓ ﺑﯿﻦ ﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎ ﻭ ﺷﻬﺮ ﻫﺎ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺁﺏ "
ﻋﻠﻨﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ،
ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﺤﺮﺍﻥ ﺁﺏ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻠﻌﯿﺪ.
💧ﺍﻣﺮﻭﺯ " ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺟﻨﮓ "
ﺩﺭ
" ﺣﻮﺯﻩ ﺁﺏ " ﺍﺳﺖ.
ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻭ
ﻫﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﻭ
ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﻭ
ﯾﻤﻦ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺩﺭﺍﺯ ﻣﺪﺕ ﻧﯿﺴﺖ،
💧ﺍﯾﻦ ﺑﺤﺮﺍﻥ ﺁﺏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻭﺍﻗﻌﺎً
" ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻣﻠﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ " ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ !
ﮐﺮﺩﻭﺍﻧﯽ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ:
💧ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺼﺮﻑ ﺩﺭﺳﺖ ﺁﺏ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻩﺍﻧﺪ،
ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻪﺍﻧﺪ " ﺳﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ "
ﺑﺎ "ﺍﻗﻠﯿﻢ ﺧﺸﮏ ﻭ ﮐﻢ ﺁﺏ ﺍﯾﺮﺍﻥ " ﮐﻨﺎﺭ ﺑﯿﺎﯾﻨﺪ.
💧ﮐﺮﺩﻭﺍﻧﯽ ﮔﻔﺖ: ﺟﻨﮓ ﭘﺮﺍﮐﻨﺪﻩ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻫﻢ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ "ﺧﺰﻧﺪﻩ ﻭ ﺁﺭﺍﻡ "ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪﻩ ﻭ
ﻓﻘﻂ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺁﻥ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ. !!!
ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ " ﺍﯾﻦ ﺟﻨﮓ "
ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﭘﺮﺍﮐﻨﺪﻩ ﺭﺥ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﺍﻣﺎ ﺗﺎ
ﭘﻨﺞ ﺳﺎﻝ ﺁﯾﻨﺪﻩ
ﺷﺎﻫﺪ ﺟﻨﮓ ﻓﺮﺍﮔﯿﺮ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﻬﺮﻫﺎ
ﻭ ﺑﯿﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻭ ﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺑﻮﺩ.
ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻭﯼ، ﺍﯾﻦ ﺁﻥ ﺧﻄﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ:
"ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻣﯽﮐﻨﺪ "
"ﻭ ﺑﻌﻀﯽ ﺳﯿﺎﺳﺘﻤﺪﺍﺭﺍﻥ ﭼﺸﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ"
!!!
💧ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﺸﻨﻪ ﺍﺳﺖ .
.ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺁﺏ ﮐﻤﺘﺮ ﻣﺼﺮﻑ ﮐﻨﯿﻢ
ﺗﺎ :
ﺭﻭﺯﯼ 17000000
ﻟﯿﺘﺮ آﺏ ، ﺫﺧﯿﺮﻩ ﺷﻮﺩ.
ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺷﺘﺮﺍﮎ بگذارید
💧ﻭﺭﻭﺩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﻫﺸﺘﻤﻴﻦ ﺳﺎﻝ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﻰ
(ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﺑﻮﺷﻬﺮ ﻭ ﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎﻯ ﻫﻤﺠﻮﺍﺭ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﺑﻮﺷﻬﺮ. ﻭ ﻧﻮﺍﺣﻰ ﺟﻨﻮﺏ ﺷﺮﻕ ﻭ ﺷﺮﻕ ﮐﺸﻮﺭ )
ﻃﺒﻖ ﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎﻯ ﻧﺎﺳﺎ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺍﺯ 8ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﻭﺍﺭﺩ ﺩﻭﺭﻩ30ﺳﺎﻝ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﻰ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ...
💧ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻭ ﮐﻞ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﺩﻭﻟﺖ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ
ﻧﺒﺎﺷﯿﻢ،
ﺗﺎ ۱۰ﺳﺎﻝ ﺁﺗﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ،
ﮐﺎﻣﻼ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ!
💧ﻃﺒﻖ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻧﺎﺳﺎ ﺷﺪﺕ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺣﺪﯼ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﮐﻞ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻣﺤﺾ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺯﺭﺍﻋﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.
ﺍﮔﺮ ﺗﺪﺍﺑﯿﺮ ﺟﺪﯼ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻧﺸﻮﺩ ﺑﮕﻔﺘﻪ ﻧﺎﺳﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭ ﻧﯿﻤﻪ ﺧﺸﮏ ﺑﻪ ﯾﮏ ﮐﺸﻮﺭ ﺧﺸﮏ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ!!!
💧ﻣﺜﻞ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﻭ ﻣﻐﻮﻟﺴﺘﺎﻥ!
ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﺑﺎﺭﺵ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻫﺮﺳﺎﻝ ۸۰۰ ﻣﯿﻠﯿﻤﺘﺮ ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﺖ ﻧﺮﻣﺎﻝ ۲۵۰ ﻣﯿﻠﯿﻤﺘﺮ ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ.
ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺗﺒﺨﯿﺮ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ۴ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ
ﻭ ﺟﺎﻟﺐ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺼﺮﻑ ﺁﺏ ﺗﻮﺳﻂ ﮐﺎﺭﺑﺮﺍﻥ ﺧﺎﻧﮕﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ۲ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ!
ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻓﺎﺟﻌﻪ !
ﮐﻤﯽ ﺑﻬﺶ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯿﺪ.
💧ﻭ ﺟﺎﻟﺐ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ۲۵ % ﺻﺮﻓﻪ ﺟﻮﯾﯽ،
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﺤﺮﺍﻥ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ!
ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺭﺍ ﺟﺪﯼ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ!
ﻣﻮﻗﻊ ﺷﺴﺘﻦ ﻇﺮﻑ،
ﺣﻤﺎﻡ،
ﻟﺒﺎﺱ،
ﻣﺴﻮﺍﮎ،
ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ،
ﻭﺿﻮ
ﻭ ...
ﺑﻪ ﺍﺭﺯﺵ
ﺁﺏ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯿﺪ!
ﺑﺎ ﺁﺏ ﺑﺎﺯﯼ ﻧﮑﻨﯿﻢ!
ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﻢ ﺍﺳﺖ!
💧ﺁﺏ ﻣﺎﯾﻪ ﺣﯿﺎﺕ ﺍﺳﺖ...💧
رعاییت نکنی چنان تاوانی خواهی داد که هروز بخودت فحش بدی
🍃لینک کانال:
@Exploring_the_method
🍁 شفافیت سوال پژوهش (بخش چهارم)
🖋کنکاشی در روش
📍پس از ذكر راهنمايی های لازم جهت دستيابی به يك سوال شفاف بهتر است نمونههايی از سوالات مبهم و ناقص آورده شود تا بصورت عينی تری مشكلات فراروی دانشجويان نشان داده شود.
سوال مبهم: نقش سياست آمريكا در جهان سوم
سوال شفاف: سياست خارجی آمريكا در ارتباط با سوريه در دهه هشتاد تحت تاثير چه عوامل استراتژيكی و اقتصادی قرار داشته است؟
سوال مبهم: جايگاه ايران در خاورميانه
سوال شفاف: سياست خارجی جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با مذاكرات صلح خاورميانه در دوران رياست جمهوری هاشمی رفسنجانی
سوال مبهم: نقش واحد پول اروپا در مسائل بين المللی
سوال شفاف: واحد پول اروپا چه تاثيری در فرايند همگونی اقتصادی اتحاديه اروپا دارد؟
سوال مبهم: نقش استراتژی در امنيت ملی جمهوری اسلامی ایران
سوال شفاف: استراتژی نظامی جمهوری اسلامی ایران در دهه اول پيروزی انقلاب و نقش آن در امنيت دفاعی ايران
📍لینک کانال:
@Exploring_the_method
🖋کنکاشی در روش
📍پس از ذكر راهنمايی های لازم جهت دستيابی به يك سوال شفاف بهتر است نمونههايی از سوالات مبهم و ناقص آورده شود تا بصورت عينی تری مشكلات فراروی دانشجويان نشان داده شود.
سوال مبهم: نقش سياست آمريكا در جهان سوم
سوال شفاف: سياست خارجی آمريكا در ارتباط با سوريه در دهه هشتاد تحت تاثير چه عوامل استراتژيكی و اقتصادی قرار داشته است؟
سوال مبهم: جايگاه ايران در خاورميانه
سوال شفاف: سياست خارجی جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با مذاكرات صلح خاورميانه در دوران رياست جمهوری هاشمی رفسنجانی
سوال مبهم: نقش واحد پول اروپا در مسائل بين المللی
سوال شفاف: واحد پول اروپا چه تاثيری در فرايند همگونی اقتصادی اتحاديه اروپا دارد؟
سوال مبهم: نقش استراتژی در امنيت ملی جمهوری اسلامی ایران
سوال شفاف: استراتژی نظامی جمهوری اسلامی ایران در دهه اول پيروزی انقلاب و نقش آن در امنيت دفاعی ايران
📍لینک کانال:
@Exploring_the_method
🍁 عنوان پژوهش و سوال پژوهش (عنوان تحليلی)
🖋کنکاشی در روش
✍ بسياری از دانشجويان پرسش پژوهش خود را از عناوين برخی از كتاب ها يا مقاله ها برمیگيرند غافل از آنكه اين عناوين، به لحاظ سليقههای متنوع نويسندگان، عناوينی كلی است كه لزوما به معنی اين نيست كه نويسندگان فاقد سوالی دقيق می باشند. معمولا در مقدمه اين گونه كتاب ها يا مقاله ها، نويسندگان سوال پژوهش خود را بشكلی شفاف مطرح مینمايند و در چند بند (پاراگراف) يا چند صفحه به شرح و تفصيل سوال خود و تحديد حدود آن می پردازند.
✍دانشجو میتواند پس از تحديد حدود سوال پژوهش و پس از انجام كار تحقيقاتی عنوانی كلی بر كار تحقيقاتي خود بگذارد ولی اين امر به معنی طرح يك سوال كلی، مبهم يا ناقص نبايد تلقی گردد. البته توصيه میشود دانشجويان برای پايان نامههای خود از عناوين تحليلی استفاده كنند به اين مفهوم كه عنوان پايان نامه خود را بصورت كامل و به شكلی كه بصورت شفاف سوال پژوهش را نشان دهد مطرح نمايند.
📍لینک کانال:
@Exploring_the_method
🖋کنکاشی در روش
✍ بسياری از دانشجويان پرسش پژوهش خود را از عناوين برخی از كتاب ها يا مقاله ها برمیگيرند غافل از آنكه اين عناوين، به لحاظ سليقههای متنوع نويسندگان، عناوينی كلی است كه لزوما به معنی اين نيست كه نويسندگان فاقد سوالی دقيق می باشند. معمولا در مقدمه اين گونه كتاب ها يا مقاله ها، نويسندگان سوال پژوهش خود را بشكلی شفاف مطرح مینمايند و در چند بند (پاراگراف) يا چند صفحه به شرح و تفصيل سوال خود و تحديد حدود آن می پردازند.
✍دانشجو میتواند پس از تحديد حدود سوال پژوهش و پس از انجام كار تحقيقاتی عنوانی كلی بر كار تحقيقاتي خود بگذارد ولی اين امر به معنی طرح يك سوال كلی، مبهم يا ناقص نبايد تلقی گردد. البته توصيه میشود دانشجويان برای پايان نامههای خود از عناوين تحليلی استفاده كنند به اين مفهوم كه عنوان پايان نامه خود را بصورت كامل و به شكلی كه بصورت شفاف سوال پژوهش را نشان دهد مطرح نمايند.
📍لینک کانال:
@Exploring_the_method
🍁 شفافیت سوال پژوهش (بخش پنجم)
🖋کنکاشی در روش
✍ گاه در صورتبندی يك سوال، وجود يك واژه يا كلمه به انحراف و ابهام دانشجو دامن می زند از اينرو فهم دقيق واژه های سوال پژوهش ضروری است.
✍ دانشجويان بايد بدانند كه در پژوهش علمی نه تنها جملهها بلكه واژه ها نيز وزن دارند و با اهميت تلقی می شوند.
✍ واژهها در علوم انسانی گاه قابل تفسيرهای متعدد و متفاوتند.
✍ گاه دانشجو تصور و تعريف دقيقی از واژهها ندارد و به صرف اينكه يك واژه را به كرات شنيده است تصور می كند كه معنی و مفهوم آن واژه را می داند.
مثلا "توسعه " يعنی چه و مقصود از تركيب "توسعه سياسی" چيست؟
بسياری از دانشجويان بدون اينكه بدانند توسعه سياسی چه مفهوم يا مفاهيمی دارد، مثلا، به بررسي "نقش توسعه سياسی" در امنيت ملی جمهوری اسلامی ایران می پردازند و اساسا اين امر را ناديده می گيرند كه مفهوم "توسعه سياسی" و "امنيت ملی" را بشناسند و بشكافند و آنگاه به بررسی "نقش" توسعه سياسی در امنيت ملی بپردازند. از اين گذشته بايستی مقصود خود را نيز از واژه "نقش" مشخص كنند و بدانند كه مثلا می خواهند از طريق "نقش" به رابطه اين دو مقوله با يكديگر بپردازند.
بررسی "رابطه" امر مهمی است كه دانشجو را از انحراف ديگری برحذر می دارد و آن عبارت است از نپرداختن به اصل سوال.
در سوال فوق بايستی رابطه توسعه سياسی را با امنيت ملی كشف كرد ولی برخی دانشجويان صرفا به بيان برخی مباحث و نظريات راجع به توسعه سياسی و نيز برخی مباحث راجع به امنيت ملی پرداخته و از اصل سوال كه كشف و بررسی "رابطه" اين دو است غافل می مانند.
📍لینک کانال:
@Exploring_the_method
🖋کنکاشی در روش
✍ گاه در صورتبندی يك سوال، وجود يك واژه يا كلمه به انحراف و ابهام دانشجو دامن می زند از اينرو فهم دقيق واژه های سوال پژوهش ضروری است.
✍ دانشجويان بايد بدانند كه در پژوهش علمی نه تنها جملهها بلكه واژه ها نيز وزن دارند و با اهميت تلقی می شوند.
✍ واژهها در علوم انسانی گاه قابل تفسيرهای متعدد و متفاوتند.
✍ گاه دانشجو تصور و تعريف دقيقی از واژهها ندارد و به صرف اينكه يك واژه را به كرات شنيده است تصور می كند كه معنی و مفهوم آن واژه را می داند.
مثلا "توسعه " يعنی چه و مقصود از تركيب "توسعه سياسی" چيست؟
بسياری از دانشجويان بدون اينكه بدانند توسعه سياسی چه مفهوم يا مفاهيمی دارد، مثلا، به بررسي "نقش توسعه سياسی" در امنيت ملی جمهوری اسلامی ایران می پردازند و اساسا اين امر را ناديده می گيرند كه مفهوم "توسعه سياسی" و "امنيت ملی" را بشناسند و بشكافند و آنگاه به بررسی "نقش" توسعه سياسی در امنيت ملی بپردازند. از اين گذشته بايستی مقصود خود را نيز از واژه "نقش" مشخص كنند و بدانند كه مثلا می خواهند از طريق "نقش" به رابطه اين دو مقوله با يكديگر بپردازند.
بررسی "رابطه" امر مهمی است كه دانشجو را از انحراف ديگری برحذر می دارد و آن عبارت است از نپرداختن به اصل سوال.
در سوال فوق بايستی رابطه توسعه سياسی را با امنيت ملی كشف كرد ولی برخی دانشجويان صرفا به بيان برخی مباحث و نظريات راجع به توسعه سياسی و نيز برخی مباحث راجع به امنيت ملی پرداخته و از اصل سوال كه كشف و بررسی "رابطه" اين دو است غافل می مانند.
📍لینک کانال:
@Exploring_the_method
🍁 سوال پژوهش (نتيجه گیری)
🖋کنکاشی در روش
📍پرسش و پرسشگری شفاف يك هنر است. هنری كه نيازمند ظرافتها و دقتهایی است كه با مهندسی سوال پژوهش ميسر می گردد.
📍برای شفاف سازی پرسش پژوهش میتوان از تكنيك هایی بهره جست. پژوهشگر بايستی ابتدا مطالعاتی مقدماتی را پيرامون موضوع پژوهش خود داشته باشد. پرسش شفاف از جهل مطلق نسبت به امری پديد نمیآيد. با داشتن دورنمايی كلی از موضوع مورد پژوهش، پژوهشگر به تفكيك شقوق مختلف موضوع پژوهش مبادرت می ورزد. اين تفكيك میتواند محتوایی، زمانی و مكانی باشد. در سايه اين تفكيكها پژوهشگر می تواند به تحديد حدود سوال خود بپردازد و از ابهام و كلی بودن دوری گزيند. در عين حال پژوهشگر می تواند با شناخت و تعريف مفاهيمی كه در پرسش وجود دارد به شفافسازی سوال خود مبادرت ورزد.
📍لینک کانال:
@Exploring_the_method
🖋کنکاشی در روش
📍پرسش و پرسشگری شفاف يك هنر است. هنری كه نيازمند ظرافتها و دقتهایی است كه با مهندسی سوال پژوهش ميسر می گردد.
📍برای شفاف سازی پرسش پژوهش میتوان از تكنيك هایی بهره جست. پژوهشگر بايستی ابتدا مطالعاتی مقدماتی را پيرامون موضوع پژوهش خود داشته باشد. پرسش شفاف از جهل مطلق نسبت به امری پديد نمیآيد. با داشتن دورنمايی كلی از موضوع مورد پژوهش، پژوهشگر به تفكيك شقوق مختلف موضوع پژوهش مبادرت می ورزد. اين تفكيك میتواند محتوایی، زمانی و مكانی باشد. در سايه اين تفكيكها پژوهشگر می تواند به تحديد حدود سوال خود بپردازد و از ابهام و كلی بودن دوری گزيند. در عين حال پژوهشگر می تواند با شناخت و تعريف مفاهيمی كه در پرسش وجود دارد به شفافسازی سوال خود مبادرت ورزد.
📍لینک کانال:
@Exploring_the_method
🍁مروری بر انواع تعاريف واژهها و اصطلاحات در تحقيق
🖋کنکاشی در روش
✍ گزارههای علمی، معمولاً بر حسب اصطلاحاتی مانند جرم، نيرو، وزن، هوش، اضطراب، انگيزه و مانند اينها بيان می شوند. اين اصطلاحات برای اين که کافی باشند، بايد دارای معانی مشخصی باشند تا اطمينان حاصل شود که گزارههای آنها به گونهای مناسب، آزمونپذير هستند و می توان آنها را در کار تبديل، پيشگويی و پسگویی، به کار برد.
معمولاً براي اشاره به هر چيز خاص، نام، نشانه، يا نمادی خاص به کار می رود اما بين اين نمادها و مفاهيمی که اين نمادها نماينده آنها هستند، تفاوت وجود دارد.
علت اساسی ابهام موجود در بسياری از مسائل، وجود واژهها و اصطلاحاتی است که به گونهای نارسا تعريف شدهاند. گاهی برخی مسائل که به ظاهر حلنشدنی تصور می شوند، به دليل عدم وضوح مفاهيم است و اگر بدانيم که مقصود از اصطلاحات يا واژههايی که در بيان آنها به کار رفته، چيست، حلشدنی خواهند بود
برای مثال، به اين پرسش توجه کنيد: «آيا ماشين می تواند بينديشد؟» اين پرسش، تقريباً مشابه با اين پرسش ای. ال. ثرندايک است که در اوايل قرن حاضر مطرح کرده بود: آيا گربه میتواند استدلال کند؟ اين که مسئله مذکور، حلشدنی باشد يا نباشد، به تعريفی که برای «انديشيدن» و «استدلال کردن» در نظر می گيريم، بستگی دارد. متأسفانه بسياری از اين گونه پرسشها، با آن که انرژی زيادی برای آنها مصرف شده، به اين دليل که برای واژهها و اصطلاحات مهمی که در آنها به کار رفته، مشخصههای دقيق و روشنی ارائه نشده، همچنان لاينحل باقی ماندهاند.
📍لینک کانال:
@Exploring_the_method
🖋کنکاشی در روش
✍ گزارههای علمی، معمولاً بر حسب اصطلاحاتی مانند جرم، نيرو، وزن، هوش، اضطراب، انگيزه و مانند اينها بيان می شوند. اين اصطلاحات برای اين که کافی باشند، بايد دارای معانی مشخصی باشند تا اطمينان حاصل شود که گزارههای آنها به گونهای مناسب، آزمونپذير هستند و می توان آنها را در کار تبديل، پيشگويی و پسگویی، به کار برد.
معمولاً براي اشاره به هر چيز خاص، نام، نشانه، يا نمادی خاص به کار می رود اما بين اين نمادها و مفاهيمی که اين نمادها نماينده آنها هستند، تفاوت وجود دارد.
علت اساسی ابهام موجود در بسياری از مسائل، وجود واژهها و اصطلاحاتی است که به گونهای نارسا تعريف شدهاند. گاهی برخی مسائل که به ظاهر حلنشدنی تصور می شوند، به دليل عدم وضوح مفاهيم است و اگر بدانيم که مقصود از اصطلاحات يا واژههايی که در بيان آنها به کار رفته، چيست، حلشدنی خواهند بود
برای مثال، به اين پرسش توجه کنيد: «آيا ماشين می تواند بينديشد؟» اين پرسش، تقريباً مشابه با اين پرسش ای. ال. ثرندايک است که در اوايل قرن حاضر مطرح کرده بود: آيا گربه میتواند استدلال کند؟ اين که مسئله مذکور، حلشدنی باشد يا نباشد، به تعريفی که برای «انديشيدن» و «استدلال کردن» در نظر می گيريم، بستگی دارد. متأسفانه بسياری از اين گونه پرسشها، با آن که انرژی زيادی برای آنها مصرف شده، به اين دليل که برای واژهها و اصطلاحات مهمی که در آنها به کار رفته، مشخصههای دقيق و روشنی ارائه نشده، همچنان لاينحل باقی ماندهاند.
📍لینک کانال:
@Exploring_the_method
🍁مروری بر انواع تعاريف واژهها و اصطلاحات در تحقيق (بخش دوم)
🖋کنکاشی در روش
📍در تعريف واژه، دو نکته مورد توجه است:
1⃣ تعريف بايد طوری باشد که فضای مفهوم به طور پايدار تثبيت شود تا همه افراد از آن مفهوم، فقط يک مطلب را بفهمند و امکان تغيير مفهوم و تعبيرهای گوناگون از آن، وجود نداشته باشد (شرط پايداري ).
2⃣ تعريف بايد به گونهای دقيق باشد که بتوان آن مفهوم را به سادگی بررسی کرد؛ بدين معنی که صفات و اصطلاحاتی که برای تعريف يک واژه به کار گرفته می شوند، بايد دقيقاً تعريف شده، دارای فضای مفهومی مشخص و صريحي باشند؛ به طوری که از يک سو از نظر تجربی قابل بررسی باشند و از سوی ديگر، نتوان آنها را به روشهای گوناگون تعبير نمود.
📍لینک کانال:
@Exploring_the_method
🖋کنکاشی در روش
📍در تعريف واژه، دو نکته مورد توجه است:
1⃣ تعريف بايد طوری باشد که فضای مفهوم به طور پايدار تثبيت شود تا همه افراد از آن مفهوم، فقط يک مطلب را بفهمند و امکان تغيير مفهوم و تعبيرهای گوناگون از آن، وجود نداشته باشد (شرط پايداري ).
2⃣ تعريف بايد به گونهای دقيق باشد که بتوان آن مفهوم را به سادگی بررسی کرد؛ بدين معنی که صفات و اصطلاحاتی که برای تعريف يک واژه به کار گرفته می شوند، بايد دقيقاً تعريف شده، دارای فضای مفهومی مشخص و صريحي باشند؛ به طوری که از يک سو از نظر تجربی قابل بررسی باشند و از سوی ديگر، نتوان آنها را به روشهای گوناگون تعبير نمود.
📍لینک کانال:
@Exploring_the_method
Anjoman-refah.com/519
📕فقدان تعاملات سیستماتیک و مغفول ماندن افق های رفاه و سیاست اجتماعی
📚یاداشت
ابوذر قاسمی نژاد
📍لینک کانال:
@Exploring_the_method
📕فقدان تعاملات سیستماتیک و مغفول ماندن افق های رفاه و سیاست اجتماعی
📚یاداشت
ابوذر قاسمی نژاد
📍لینک کانال:
@Exploring_the_method
🍁مروری بر انواع تعاريف واژهها و اصطلاحات در تحقيق (بخش سوم)
🖋کنکاشی در روش
- به چه ترتيب و از چه راههايی می توان يک مفهوم را تعريف و معنی و فضای آن را مشخص کرد👀
- کدام يک از اين راهها، بر ديگری برتری دارد و اين برتری، بر مبنای چه ضوابطی است👀
✍ به طور کلی بايد گفت که «تعريف، قضيهای است که ماهيت يا خاصيت يک پديده يا مفهوم را بيان می کند و به وسيله آن، می توان به معانی يک پديده يا مفهوم پی برد»
📍پاسکال در کتاب روح هندسی می گويد:
- امر معلوم، نيازی به تعريف ندارند؛
- هيچ امری، هر چند دارای ابهام اندکی باشد، نبايد بی تعريف ارائه شود؛
- در تعريف يک امر، از اصطلاحات، نبايد استفاده کرد؛ زيرا اصطلاحات، خود نياز به تعريف دارند.
📍لینک کانال:
@Exploring_the_method
🖋کنکاشی در روش
- به چه ترتيب و از چه راههايی می توان يک مفهوم را تعريف و معنی و فضای آن را مشخص کرد👀
- کدام يک از اين راهها، بر ديگری برتری دارد و اين برتری، بر مبنای چه ضوابطی است👀
✍ به طور کلی بايد گفت که «تعريف، قضيهای است که ماهيت يا خاصيت يک پديده يا مفهوم را بيان می کند و به وسيله آن، می توان به معانی يک پديده يا مفهوم پی برد»
📍پاسکال در کتاب روح هندسی می گويد:
- امر معلوم، نيازی به تعريف ندارند؛
- هيچ امری، هر چند دارای ابهام اندکی باشد، نبايد بی تعريف ارائه شود؛
- در تعريف يک امر، از اصطلاحات، نبايد استفاده کرد؛ زيرا اصطلاحات، خود نياز به تعريف دارند.
📍لینک کانال:
@Exploring_the_method
🍁مروری بر انواع تعاريف واژهها و اصطلاحات در تحقيق (بخش چهارم)
🖋کنکاشی در روش
در يک دستهبندی، تعاريف واژهها در تحقيق، به شرح ذيل است:
1⃣ تعريف مفهومی (وضعی).
2⃣ تعريف اسمی
3⃣ تعريف تحليلی
4⃣ تعريف تجزيهای
5⃣ تعريف چند مرحله ای
6⃣ تعريف واقعی
7⃣ تعريف عملياتی
- تعريف عملياتی اندازه پذير
- تعريف عملياتي تجربی
📍لینک کانال:
@Exploring_the_method
🖋کنکاشی در روش
در يک دستهبندی، تعاريف واژهها در تحقيق، به شرح ذيل است:
1⃣ تعريف مفهومی (وضعی).
2⃣ تعريف اسمی
3⃣ تعريف تحليلی
4⃣ تعريف تجزيهای
5⃣ تعريف چند مرحله ای
6⃣ تعريف واقعی
7⃣ تعريف عملياتی
- تعريف عملياتی اندازه پذير
- تعريف عملياتي تجربی
📍لینک کانال:
@Exploring_the_method
✅ مرگ به مثابه امری اجتماعی-فلسفی
🖋 ابوذر قاسمی
📍 معمولاً در تصور ما از مرگ، عدم، نیستی، فقدان، نبودن و از بین رفتن به ذهن میآید. این تصور امری بینالاذهانی، مشترک و معمول از مرگ است. در اینجا، عمدتاً مرگ ردای زیست شناختی بر تن دارد که از فرسایشی زیستی و فیزیکی حکایت میکند. این تصور از مرگ، با مفروضات هستیشناختی و معرفت شناختی خاصی همراه است که میتوان آن را پارادایم «زیست پزشکی» نامید. تقلیل مرگ به زیست بدنی و در مواردی سنجش آن با تکنیکها و ابزارها و تکنولوژی-های روز و حتی تعیین دقیق مرگ یک شخص همه چیز را در مرگابه تکنیک و بدن فرو میکاهد. علتگرایی و فردگرایی در تعیین مرگ از مهمترین مکانیسمهای انضباط بخش این تلقی از مرگ هستند. علتگرایی در پی تبیین مرگ بر اساس خواص بیوشیمی و بیوفیزیک است و رابطهای خطی بین بیماری و مرگ برقرار میسازد. فیالواقع، هر چه است از دلتای فرد-جسم-بیماری خارج نیست. فرد در اثر فقدان استراتژیهای حیات بخش نظیر بهداشت و تغذیه مناسب و یا مواردی همچون تصادف (که در نهایت در همان دلتا قرار میگیرد، چون فرد عامل خطر زا را مراعات نمی کند) با نیستی و نابودی روبرو میشود.…
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر یا InstantView بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=7166
📍لینک کانال:
@Exploring_the_method
🖋 ابوذر قاسمی
📍 معمولاً در تصور ما از مرگ، عدم، نیستی، فقدان، نبودن و از بین رفتن به ذهن میآید. این تصور امری بینالاذهانی، مشترک و معمول از مرگ است. در اینجا، عمدتاً مرگ ردای زیست شناختی بر تن دارد که از فرسایشی زیستی و فیزیکی حکایت میکند. این تصور از مرگ، با مفروضات هستیشناختی و معرفت شناختی خاصی همراه است که میتوان آن را پارادایم «زیست پزشکی» نامید. تقلیل مرگ به زیست بدنی و در مواردی سنجش آن با تکنیکها و ابزارها و تکنولوژی-های روز و حتی تعیین دقیق مرگ یک شخص همه چیز را در مرگابه تکنیک و بدن فرو میکاهد. علتگرایی و فردگرایی در تعیین مرگ از مهمترین مکانیسمهای انضباط بخش این تلقی از مرگ هستند. علتگرایی در پی تبیین مرگ بر اساس خواص بیوشیمی و بیوفیزیک است و رابطهای خطی بین بیماری و مرگ برقرار میسازد. فیالواقع، هر چه است از دلتای فرد-جسم-بیماری خارج نیست. فرد در اثر فقدان استراتژیهای حیات بخش نظیر بهداشت و تغذیه مناسب و یا مواردی همچون تصادف (که در نهایت در همان دلتا قرار میگیرد، چون فرد عامل خطر زا را مراعات نمی کند) با نیستی و نابودی روبرو میشود.…
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر یا InstantView بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=7166
📍لینک کانال:
@Exploring_the_method
انگاره؛ رسانه علوم اجتماعی
مرگ به مثابه امری اجتماعی-فلسفی | ابوذر قاسمی | انگاره
مرگ دارای معنای اجتماعی-فلسفی و عمق روانشناختی خاص خود است. همانقدر که زیستی و فیزیکی است، فرهنگی و نمادین هم هست. یکی از مهمترین انتقاداتی که به پارادایم زیست پزشکی میتوان کرد این است که به هرمنوتیک مرگ بی توجه است.
🍁مروری بر انواع تعاريف واژهها و اصطلاحات در تحقيق (بخش پنجم: تعریف مفهومی)
🖋کنکاشی در روش
📍تعريف مفهومی: هر گاه در تعريف يک مفهوم يا سازه، از ساير مفاهيم و سازهها استفاده شود، آن را تعريف مفهومی (وصفی) می گويند.
📍تعريف مفهومی، همان شرحهايی هستند که معمولاً در فرهنگ واژهها آورده می شوند.
🍃 ضرورت اين تعاريف، به خاطر محدود کردن اوليه معنی يک لغت است که تعاريف متعدد دارد و در تحقيق، به يکی از آن معانی نياز داريم.
مثال:
1⃣ قدرت: توانايی، توانايی يک بازیگر(فرد، گروه يا تيم).
2⃣ هوش: عقل عملی، ذکاوت، تيزی ذهن، توانايی تفکر انتزاعی.
در اين حال، تعريف مفهومی، بايد دارای شرايط زير باشد:
1⃣ معرف ويژگيهای منحصر به فرد، يگانه يا کيفيت چيزی باشد که تعريف آن مورد نظر است؛
2⃣ تعريف مفهومی بايد جامع باشد (شامل همه افراد نوع شود) و هم مانع باشد (و مواردی را که مورد پوشش تعريف نيست، شامل نشود)؛
3⃣ تعريف نبايد متسلسل (دوری) باشد؛ يعني نبايد جزئی از خود چيز مورد تعريف را در بر گيرد؛
4⃣ تعريف بايد مثبت تعريف شود؛ مثلاً اگر در تعريف هوش بگوييم: خصيصهای که رنگ، وزن و بو ندارد، اين تعريف منفی است و بايد گفت: هوش، يعنی ظرفيت يادگيری که با استفاده از آزمونهای معتبر، از حالت کيفی به کمی تبديل می شود؛
5⃣ در تعريف، اصطلاحات، بايد روشن و بدون ابهام باشند.
🌟 لینک کانال:
@Exploring_the_method
🖋کنکاشی در روش
📍تعريف مفهومی: هر گاه در تعريف يک مفهوم يا سازه، از ساير مفاهيم و سازهها استفاده شود، آن را تعريف مفهومی (وصفی) می گويند.
📍تعريف مفهومی، همان شرحهايی هستند که معمولاً در فرهنگ واژهها آورده می شوند.
🍃 ضرورت اين تعاريف، به خاطر محدود کردن اوليه معنی يک لغت است که تعاريف متعدد دارد و در تحقيق، به يکی از آن معانی نياز داريم.
مثال:
1⃣ قدرت: توانايی، توانايی يک بازیگر(فرد، گروه يا تيم).
2⃣ هوش: عقل عملی، ذکاوت، تيزی ذهن، توانايی تفکر انتزاعی.
در اين حال، تعريف مفهومی، بايد دارای شرايط زير باشد:
1⃣ معرف ويژگيهای منحصر به فرد، يگانه يا کيفيت چيزی باشد که تعريف آن مورد نظر است؛
2⃣ تعريف مفهومی بايد جامع باشد (شامل همه افراد نوع شود) و هم مانع باشد (و مواردی را که مورد پوشش تعريف نيست، شامل نشود)؛
3⃣ تعريف نبايد متسلسل (دوری) باشد؛ يعني نبايد جزئی از خود چيز مورد تعريف را در بر گيرد؛
4⃣ تعريف بايد مثبت تعريف شود؛ مثلاً اگر در تعريف هوش بگوييم: خصيصهای که رنگ، وزن و بو ندارد، اين تعريف منفی است و بايد گفت: هوش، يعنی ظرفيت يادگيری که با استفاده از آزمونهای معتبر، از حالت کيفی به کمی تبديل می شود؛
5⃣ در تعريف، اصطلاحات، بايد روشن و بدون ابهام باشند.
🌟 لینک کانال:
@Exploring_the_method
🍁مروری بر انواع تعاريف واژهها و اصطلاحات در تحقيق (بخش ششم: تعریف اسمی)
🖋کنکاشی در روش
📍تعريف اسمی: اين تعريف، چيزی درباره واقعيت بيان نمیکند و مزيت آن، اين است که برای مشخصتر شدن معانی واژهها مفيد است و سوءتفاهمهای احتمالی را برطرف می کند؛ مثل کاربرد کلمه سازمان، به جای تکرار شخصیتی حقوقی که در بر گيرنده امکانات سخت افزاری، نرمافزاری و مغزافزاری است.
🌟 لینک کانال:
@Exploring_the_method
🖋کنکاشی در روش
📍تعريف اسمی: اين تعريف، چيزی درباره واقعيت بيان نمیکند و مزيت آن، اين است که برای مشخصتر شدن معانی واژهها مفيد است و سوءتفاهمهای احتمالی را برطرف می کند؛ مثل کاربرد کلمه سازمان، به جای تکرار شخصیتی حقوقی که در بر گيرنده امکانات سخت افزاری، نرمافزاری و مغزافزاری است.
🌟 لینک کانال:
@Exploring_the_method