tgoop.com/Bekhodnotes/1016
Last Update:
دیروز اول خرداد ماه در گاهشمار یا تقویم شمسی روز بزرگداشت ملاصدرای شیرازی، یا صدرالمتالهین، بنیانگذار حکمت متعالیه نامگذاری شده است. فلسفه ملاصدرا از جنبههای گوناگونی واکنشی است به فلسفههای پیش از خود و معاصرش، به خصوص فلسفه ابنسینا که همواره در جهان اسلام و ایران در کانون توجه بوده است.
در کنار مطالب بسیاری که فلسفه ملاصدرا را تبدیل به فلسفهای جالب توجه میسازد، یکی مسئله تجرد خیالی است. خیال در فلسفه اسلامی یکی از قوای اصلی نفس، چه در انسان و چه در حیوان است. ابنسینا این قوه را قوهای مادی و جسمانی میدانست که دارای ارگان یا اندامی داخلی در مغز است و با از میان رفتن این عضو در مغز نیز، ادراک خیالی از میان خواهد رفت. استدلال اصلی ابنسینا برای مادی بودن خیال این بود که تصاویر خیالی که ما در ذهن داریم همه دارای عوارض و مشخصات مادی، چون طول و عرض و عمق و رنگ و بو و ... هستند که همه بدون محلی مادی (یعنی ارگان مادی در مغز) نمیتوانند وجود داشته باشند. از نظر ابنسینا، بسیاری از انسانها تنها در مرتبه خیالی و وهمی خود باقی میمانند بدون آنکه به مرتبه تجرد عقلانی، که از هرگونه امر مادی مجرد است، برسند. نتیجه اینکه، انسانهایی که ادراکاتشان در مرتبه خیالی باقی میماند، با مرگ بدن قاعدتن باید از میان بروند بدون آنکه زندگی پس از مرگی برایشان متصور باشد، زیرا با مرگ بدن و مغز به عنوان محل ادراکات خیالی، هویت این دست از افراد نیز که هویتی با غلبه ادراک خیالی است از میان خواهد رفت. بدینترتیب، این دیدگاه معضلی الهیاتی را برای فلسفه ابنسینا ایجاد میکرد.
اما صدرا، با تکیه بر میراث عرفانی و فلسفی پیش از خود، و ابتکارات خاص خودش که آنها را حاصل کار توامان عقل و کشف و شهود میدانست، با پیش کشیدن بحث تجرد خیالی درصدد حل این معضل الهیاتی بر میآید. برخلاف ابنسینا، از نظر صدرا، ساحت خیال، یک ساحت وجودی مجزا و برتر از ساحت مادی است که بین عالم مادی و عالم مجرد عقلانی در میان قرار میگیرد. درحالیکه برای عمل ادراک در مرتبه مادی/جسمانی، ما نیازمند اندامهای ادراکی همچون چشم، گوش، زبان، بینی و ... هستیم، اما در مرتبه ادراک خیالی نیاز به هيچيک از این وسائط نیست. ملاصدرا عالم خواب را به عنوان شاهدی برای این ساحت خیالی از وجود بیان میکند. ساحتی که ما در آن راه میرویم بدون آنکه پاهای فیزیکیمان در کار باشند، میچشیم بدون آنکه زبان فیزیکیمان در حال چشیدن چیزی باشد، میشنویم بدون آنکه گوشمان در حال شنیدن چیزی باشد، سخن میگوییم بدون آنکه زبان فیزیکیمان درحال سخن گفتن باشد، میبینیم بدون آنکه چشمانمان باز باشد، و ... درواقع، ما در عالم رویا همه چنین ادراکاتی را صورت میدهیم بدون آنکه هیچکدام از اندامهای بدنی مادیمان در کار باشند. صدرا این را به عنوان مدرکی برای وجود غیرجسمانی ما و حتی گونههای جانوری دیگر میآورد. درواقع، این بدن مثالی یا بدن خیالی با اندامهای مثالیاش است که محل چنین تجربیاتی واقع میشود. و از اینجا، راه را برای حل معضلی که ابنسینا با آن مواجه بود باز میکند.
معاد از نظر ملاصدرا، مطابق نظریه حرکت جوهری او، باید در ساحتی ورای ساحت مادی و جسمانی صورت گیرد، زیرا روند پدیدهها در عالم امری پیشرونده و تکاملی است. صورت گرفتن معاد در ساحت ماده به عنوان معاد جسمانی در واقع نوعی درجا زدن در ساحت پست وجود است. براین اساس، معاد در ساحت خیالی روی میدهد و پاداش و عذاب نیز به همین وجود خیالی ما تعلق میگیرد. همچنانکه در عالم رویا و خواب انواع خوشیها و ناخوشیها را با تمام وجود حس میکنیم، که از نظر صدرا همه اینها به وجود خیالیمان تعلق میگیرد، به همین صورت نیز پس از مرگ دستخوش ثواب و عقابی خیالی مشابه همان چیزی که در خواب میبینیم میگردیم.
@BeKhodnotes
BY دلمشغولیهای فلسفی-اخلاقی
Share with your friend now:
tgoop.com/Bekhodnotes/1016