راه رفتن روی زانو
در طب تائو با زانو راه رفتن به مقابله با بیماری های کلیوی و کبدی کمک می کند.
واقعیت این است که نقاطی روی زانو وجود دارد که برای تحریک در صورت نقص در اندام های داخلی مفید است.
طب چینی این ورزش را درمان تمام بیماری ها میداند
شما فقط باید هر روز 15 تا 20 دقیقه را به این تمرین اختصاص دهید. این تنها راهی است که نتیجه قابل توجه خواهد بود.
تمرین را روی زمین انجام دهید
و یک پتوی نرم زیر زانوهای خود قرار دهید. به آرامی راه بروید و فقط روی زانوهای خود استراحت دهید.
در طب تائو با زانو راه رفتن به مقابله با بیماری های کلیوی و کبدی کمک می کند.
واقعیت این است که نقاطی روی زانو وجود دارد که برای تحریک در صورت نقص در اندام های داخلی مفید است.
طب چینی این ورزش را درمان تمام بیماری ها میداند
شما فقط باید هر روز 15 تا 20 دقیقه را به این تمرین اختصاص دهید. این تنها راهی است که نتیجه قابل توجه خواهد بود.
تمرین را روی زمین انجام دهید
و یک پتوی نرم زیر زانوهای خود قرار دهید. به آرامی راه بروید و فقط روی زانوهای خود استراحت دهید.
❤7👍1
دو نوع شخصيت كه ازدواج با آنها توصيه
نمی شود:
*شخصيت ضداجتماعی
برای او فقط نياز به قدرت و آزادی خودش مهم است. نيازهای ديگران اهميتی برايش ندارد. خصوصيت برجسته اش اين است كه نيازش به عشق و احساس تعلق تقريباً صفر است.
از تحقير كردن شما لذت می برد، فقط خودش را آدم قابلی می داند.در گول زدن ديگران ماهر است و اگر مهربان بنظر مي رسد برای بهره كشی است نه برای لطف به شما.
*شخصيت بيكاره
آدم عجيبی است كه بتدريج خود را آشكار می كند. او كار نمی كند و براي گذران زندگی به ديگران وابسته است. نياز به قدرت در او بالاست ولی ميلی به تلاش برای دستيابی به آن ندارد، زيرا انجام هر كاری را دون شأن خود می داند.
حرف های بزرگ می زند ولي عملكردش ناچيز است. تا وقتی كسی از او انتظاری ندارد، می تواند مثل يك آدم عادی رفتار كند و برای تان همراه خوبی خواهد بود، اما اگر از او مسئوليتی را بخواهيد شانه خالی می كند و اگر اصرار كنيد حتی به خشونت و بدرفتاري هم متوسل می شود.
به كودكی می ماند كه هرگز بزرگ نمی شود.
نمی شود:
*شخصيت ضداجتماعی
برای او فقط نياز به قدرت و آزادی خودش مهم است. نيازهای ديگران اهميتی برايش ندارد. خصوصيت برجسته اش اين است كه نيازش به عشق و احساس تعلق تقريباً صفر است.
از تحقير كردن شما لذت می برد، فقط خودش را آدم قابلی می داند.در گول زدن ديگران ماهر است و اگر مهربان بنظر مي رسد برای بهره كشی است نه برای لطف به شما.
*شخصيت بيكاره
آدم عجيبی است كه بتدريج خود را آشكار می كند. او كار نمی كند و براي گذران زندگی به ديگران وابسته است. نياز به قدرت در او بالاست ولی ميلی به تلاش برای دستيابی به آن ندارد، زيرا انجام هر كاری را دون شأن خود می داند.
حرف های بزرگ می زند ولي عملكردش ناچيز است. تا وقتی كسی از او انتظاری ندارد، می تواند مثل يك آدم عادی رفتار كند و برای تان همراه خوبی خواهد بود، اما اگر از او مسئوليتی را بخواهيد شانه خالی می كند و اگر اصرار كنيد حتی به خشونت و بدرفتاري هم متوسل می شود.
به كودكی می ماند كه هرگز بزرگ نمی شود.
❤2👍2🙏1👌1
▫برای اینکه روانم را نیازارم و پریشانیِ خیال را از خود دور سازم، ناگزیر کار میکنم.
- ونسان ونگوگ
- ونسان ونگوگ
👍3❤1
بسیاری از فرارها در سطح آگاهانه رخ نمیدهند،آنها در لایههای پنهان ناخودآگاه شکل میگیرند،جایی که روان بیآنکه از ما اجازه بگیرد،خودش را از بار رنج،سبک میکند.
فرار فقط کوچکردن از یک کشور یا بستن چشمها بر خبرها نیست.فرار یعنی نرفتن به عمق تجربه و از کنار زخمی رد شدن،که باید در جان ما تهنشین میشد.یعنی حذف آنچه باید در روان حک میشد.
باید اجازه دهیم تجربه در ما اثر بگذارد؛
یعنی:
اگر سوگ داریم، مجالی بدهیم برای عزاداری نه فقط گریه، بلکه سوگواری فعال: نوشتن، گفتن، اندیشیدن به آنچه از کف رفته،آنچه دیگر بازنمیگردد.
اگر خشمی درونمان هست،بکاویمش: این خشم رو به کیست؟چرا اینگونه شکل گرفته؟ اگر نفهمیم، روان آن را به سمتِ بیگناهترینها روانه میکند.
اگر بیحس شدهایم،جدی بگیریمش: بیحسی، فریاد خفهی روان است از فرط خستگی. اینجا سازوکارهای دفاعی وارد میدان شدهاند؛ سکوتی که با «من خوبم، فقط چیزی حس نمیکنم» خودش را پنهان میکند، نیازمند دیدن است، نه نادیدهگرفتن.
فرار نکردن یعنی اجازهدادن به ردپای واقعه در جانمان.یعنی بهجای پاککردن اثر، حاضر باشیم با آن زندگی کنیم؛ و این، ساده نیست.
شاید نشانهی اولیهاش این باشد:
آیا میتوانم با کسی از این رنج بگویم، بیآنکه عجولانه دنبال نتیجه باشم؟
آیا به خودم این فرصت را میدهم که بفهمم چه چیزی در من دگرگون شده؟ یا تنها از دلِ جنگ گذشتهام، بیآنکه چیزی درونم تغییر کرده باشد؟
فرار نکردن،یعنی گذاشتن زخم تا به وقتش خون بیاید، به وقتش بسوزد،و به وقتش ترمیم شود
نه آنکه با لبخند مصنوعی، بر آن لایهای از فراموشی بکشیم.
@arameshdron🍁
فرار فقط کوچکردن از یک کشور یا بستن چشمها بر خبرها نیست.فرار یعنی نرفتن به عمق تجربه و از کنار زخمی رد شدن،که باید در جان ما تهنشین میشد.یعنی حذف آنچه باید در روان حک میشد.
باید اجازه دهیم تجربه در ما اثر بگذارد؛
یعنی:
اگر سوگ داریم، مجالی بدهیم برای عزاداری نه فقط گریه، بلکه سوگواری فعال: نوشتن، گفتن، اندیشیدن به آنچه از کف رفته،آنچه دیگر بازنمیگردد.
اگر خشمی درونمان هست،بکاویمش: این خشم رو به کیست؟چرا اینگونه شکل گرفته؟ اگر نفهمیم، روان آن را به سمتِ بیگناهترینها روانه میکند.
اگر بیحس شدهایم،جدی بگیریمش: بیحسی، فریاد خفهی روان است از فرط خستگی. اینجا سازوکارهای دفاعی وارد میدان شدهاند؛ سکوتی که با «من خوبم، فقط چیزی حس نمیکنم» خودش را پنهان میکند، نیازمند دیدن است، نه نادیدهگرفتن.
فرار نکردن یعنی اجازهدادن به ردپای واقعه در جانمان.یعنی بهجای پاککردن اثر، حاضر باشیم با آن زندگی کنیم؛ و این، ساده نیست.
شاید نشانهی اولیهاش این باشد:
آیا میتوانم با کسی از این رنج بگویم، بیآنکه عجولانه دنبال نتیجه باشم؟
آیا به خودم این فرصت را میدهم که بفهمم چه چیزی در من دگرگون شده؟ یا تنها از دلِ جنگ گذشتهام، بیآنکه چیزی درونم تغییر کرده باشد؟
فرار نکردن،یعنی گذاشتن زخم تا به وقتش خون بیاید، به وقتش بسوزد،و به وقتش ترمیم شود
نه آنکه با لبخند مصنوعی، بر آن لایهای از فراموشی بکشیم.
@arameshdron🍁
❤2👍1🙏1
خوشا به حال آن که دوستی مییابد که قلب و ذهنش با قلب و روح او همنواست.
دوستی که به واسطهی شباهت سلیقه، احساس و دانستههایش به او میپیوندد،
دوستی که دربند جاهطلبی یا منافع شخصی نیست.
موجودی که سایهسار درختی را به دبدبه و کبکبهی دربار ترجیح میدهد!
📕 سفر به دور اتاقم
#اگزویه_دو_مستر
دوستی که به واسطهی شباهت سلیقه، احساس و دانستههایش به او میپیوندد،
دوستی که دربند جاهطلبی یا منافع شخصی نیست.
موجودی که سایهسار درختی را به دبدبه و کبکبهی دربار ترجیح میدهد!
📕 سفر به دور اتاقم
#اگزویه_دو_مستر
❤3💯2👌1
رابطه عاشقانه زمانى تداوم خواهد داشت
كه از صميميت و حفظ استقلال فردى
تركيبى هماهنگ خلق كنيد.
چسبندگى يا فاصله بيش از حد به سقوط
رابطه مى انجامد.
كه از صميميت و حفظ استقلال فردى
تركيبى هماهنگ خلق كنيد.
چسبندگى يا فاصله بيش از حد به سقوط
رابطه مى انجامد.
👌1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برایت آرزو میکنم،
هیچکس تو را از مهربان بودنت پشیمان نکند..!
هیچکس تو را از مهربان بودنت پشیمان نکند..!
❤3😭1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«غم مخور زانکه به یک حال نماندهست جهان.»
و صبح بخیر ...🌱
و صبح بخیر ...🌱
🥰3
پیشگیری از خستگی چشم با روش های ساده
🔹نگاه کردن طولانیمدت به صفحه نمایش، خستگی چشم، سردرد و تاری دید به همراه دارد. بهخصوص افرادی که بیش از هفت ساعت در مقابل صفحه نمایش مینشینند بیشتر با این مشکلات مواجهاند.
🔹 نگاه کردن طولانی به صفحه نمایش در مدرسه و خانه نزدیکبینی کودکان را تسریع میکند، بنابراین برای تقویت چشمها و بینایی کودکان محدود کردن این زمان و تشویق به بازی در فضای باز ضروری است.
از قانون ۲۰-۲۰-۲۰ پیروی کنید
🔹پس از هر ۲۰ دقیقه نشستن در مقابل کامپیوتر به چشمها استراحت دهید. در طول استراحت، چشمان را بر چیزی حدود ۲۰ فوت (شش متر) دورتر به مدت ۲۰ ثانیه متمرکز کنید. توقف کارهایی که در فاصله نزدیک قرار دارند و نگاه کردن به دروردست به عضلات خسته و منقبضشده زمانی برای استراحت میدهد.
🔹نگاه کردن طولانیمدت به صفحه نمایش، خستگی چشم، سردرد و تاری دید به همراه دارد. بهخصوص افرادی که بیش از هفت ساعت در مقابل صفحه نمایش مینشینند بیشتر با این مشکلات مواجهاند.
🔹 نگاه کردن طولانی به صفحه نمایش در مدرسه و خانه نزدیکبینی کودکان را تسریع میکند، بنابراین برای تقویت چشمها و بینایی کودکان محدود کردن این زمان و تشویق به بازی در فضای باز ضروری است.
از قانون ۲۰-۲۰-۲۰ پیروی کنید
🔹پس از هر ۲۰ دقیقه نشستن در مقابل کامپیوتر به چشمها استراحت دهید. در طول استراحت، چشمان را بر چیزی حدود ۲۰ فوت (شش متر) دورتر به مدت ۲۰ ثانیه متمرکز کنید. توقف کارهایی که در فاصله نزدیک قرار دارند و نگاه کردن به دروردست به عضلات خسته و منقبضشده زمانی برای استراحت میدهد.
۹ مسئله ای که بعد از گذشت ۶ ماه از رابطه لازمه در مورد شریک عاطفیت بدونی:
۱- چه چیزی باعث خنده یا ناراحتی شریک عاطفیت میشه؟
۲- چه مسائلی خط قرمز شریک عاطفیت هست و انجامشون غیر قابل قبوله و ممکنه باعث جدایی بشه؟
۳- هداف شریک عاطفیت برای ۱ تا ۵ سال آینده چیاهست؟
۴- وقتی شریک عاطفیت مضطرب یا ناراحت هست انجام چه کارهایی توسط تو حالش رو بهتر میکنه؟
۵- زبان عشق شریک عاطفیت چیه؟
۶- هدف شریک عاطفیت از این رابطه چیه؟
۷- بابت چه اتفاقات و چه کارهایی شریک عاطفیت به خودش افتخار میکنه؟
۸- شیوه مورد علاقه تفریح شریک عاطفیت چی هست؟
۹- بهترین و سخت ترین اتفاق زندگی شریک عاطفیت چی هست؟
اگر ۶ تا از این ۹ تا رو در مورد شریک عاطفیت میدونی تبریک میگم به نظر میرسه شناخت کافی از هم دارید.
۱- چه چیزی باعث خنده یا ناراحتی شریک عاطفیت میشه؟
۲- چه مسائلی خط قرمز شریک عاطفیت هست و انجامشون غیر قابل قبوله و ممکنه باعث جدایی بشه؟
۳- هداف شریک عاطفیت برای ۱ تا ۵ سال آینده چیاهست؟
۴- وقتی شریک عاطفیت مضطرب یا ناراحت هست انجام چه کارهایی توسط تو حالش رو بهتر میکنه؟
۵- زبان عشق شریک عاطفیت چیه؟
۶- هدف شریک عاطفیت از این رابطه چیه؟
۷- بابت چه اتفاقات و چه کارهایی شریک عاطفیت به خودش افتخار میکنه؟
۸- شیوه مورد علاقه تفریح شریک عاطفیت چی هست؟
۹- بهترین و سخت ترین اتفاق زندگی شریک عاطفیت چی هست؟
اگر ۶ تا از این ۹ تا رو در مورد شریک عاطفیت میدونی تبریک میگم به نظر میرسه شناخت کافی از هم دارید.
هیچچیزی در خلق یک ذهن روانکاوانه بازدارندهتر از این نیست که بیمار و تحلیلگر باور کنند که قصه «اصلی» بیمار را کشف کردهاند. روانکاوی درعینحال قصههای کلیدیای که موانعی در مسیر زندگی بیمار ایجاد کردهاند را شناسایی میکند؛ همین شناسایی میباید منجر به درک عمیقتر شود و آمادگی فهم قصههای قدیمی ارائهشده در شکلهای جدید را ایجاد کند و البته به بیمار آزادی شناسایی قصههای جدید را نیز بدهد.
بیماران به ما مراجعه میکنند چرا که موانعی برای زندگی کردن قصههای خود دارند و به جای آن زندگی شخص دیگری را زندگی میکنند و از دیدن قصه رها شده خود وحشت دارند یا اینکه نمیتوانند عواقب قصهای را که ساختهاند تحمل کنند آنها درد یک زندگیِ زندگی نکرده را حس میکنند و میخواهند بدانند زندگی چه کسی را زندگی کردهاند و چگونه میتوانند زندگی خود را زندگی کنند.
هدف تحلیل این است که به بیماران کمک کنیم قصههایی را که زندگی کردهاند کشف کنند و از این راه به قصههایی دست بیابند که مایلاند زندگی کنند. مولف قصه خود شدن عامل تعیینکننده تحلیل «به اندازه کافی خوب» است. هر چند دیگران هم میتوانند نقش تعیینکنندهای در شکلگیری و ادامه قصههای بیماران ما داشته باشند، اما پیشرفت تحلیلی به سمت بهتر زیستن تنها هنگامی اتفاق میافتد که بیمار بپذیرد مولف قصههایی است که در تحلیل بروز کردهاند؛ مولف شکلگیری، تداوم و نتایج آنها.
فرد بوش
از کتاب خلق یک ذهن روانکاوانه
ترجمه توفان گرکانی و سحر شهنازی
بیماران به ما مراجعه میکنند چرا که موانعی برای زندگی کردن قصههای خود دارند و به جای آن زندگی شخص دیگری را زندگی میکنند و از دیدن قصه رها شده خود وحشت دارند یا اینکه نمیتوانند عواقب قصهای را که ساختهاند تحمل کنند آنها درد یک زندگیِ زندگی نکرده را حس میکنند و میخواهند بدانند زندگی چه کسی را زندگی کردهاند و چگونه میتوانند زندگی خود را زندگی کنند.
هدف تحلیل این است که به بیماران کمک کنیم قصههایی را که زندگی کردهاند کشف کنند و از این راه به قصههایی دست بیابند که مایلاند زندگی کنند. مولف قصه خود شدن عامل تعیینکننده تحلیل «به اندازه کافی خوب» است. هر چند دیگران هم میتوانند نقش تعیینکنندهای در شکلگیری و ادامه قصههای بیماران ما داشته باشند، اما پیشرفت تحلیلی به سمت بهتر زیستن تنها هنگامی اتفاق میافتد که بیمار بپذیرد مولف قصههایی است که در تحلیل بروز کردهاند؛ مولف شکلگیری، تداوم و نتایج آنها.
فرد بوش
از کتاب خلق یک ذهن روانکاوانه
ترجمه توفان گرکانی و سحر شهنازی