Forwarded from همراهان ذکر صلوات
هوالمحبوب
برای اسـمِ حسـن،
حق نوشـته غربت را
چه عسگری بشـود
یا که مجتبی باشد...
شهادت مظلومانه امام حسن عسکری علیه السلام تسلیت باد
نثأر حضرتش صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
برای اسـمِ حسـن،
حق نوشـته غربت را
چه عسگری بشـود
یا که مجتبی باشد...
شهادت مظلومانه امام حسن عسکری علیه السلام تسلیت باد
نثأر حضرتش صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
😢2
Forwarded from همراهان ذکر صلوات
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ "در مقابل ظلم سكوت میکنید و آنوقت به عزای حسين مینشینید، شرم نمیکنید؟"
◀️ گفتاری ماندگار از رئیسعلی دلواری در سریال دلیران تنگستان :
چه خبر است این جا؟ عزای حسین (ع) است که در راه حق شهید شد؟ عزای حسین با پول و برنج و روغن انگلیسیهای حق کُش؟
در مقابل ظلم سكوت میکنید و آن وقت به عزای حسين (ع) مینشینید، روح امام حسین (ع) را با این کارتان آزار میدهید. شرم نمیکنید؟
🔴 ۱۲ شهریور سالروز شهادت رئیسعلی دلواری ، روز مبارزه با استعمار انگلیس
تاريخ تكرار ميشود!!
چقدر مجالس امام حسين(ع)
باپول دزدان واختلاس كنندگان بيت المال تشگيل ميشود؟؟
اين قصه سردراز دارد!!
نثار شهیدان مبارزه با استعمار واستبداد
مظلوم وگمنام صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
◀️ گفتاری ماندگار از رئیسعلی دلواری در سریال دلیران تنگستان :
چه خبر است این جا؟ عزای حسین (ع) است که در راه حق شهید شد؟ عزای حسین با پول و برنج و روغن انگلیسیهای حق کُش؟
در مقابل ظلم سكوت میکنید و آن وقت به عزای حسين (ع) مینشینید، روح امام حسین (ع) را با این کارتان آزار میدهید. شرم نمیکنید؟
🔴 ۱۲ شهریور سالروز شهادت رئیسعلی دلواری ، روز مبارزه با استعمار انگلیس
تاريخ تكرار ميشود!!
چقدر مجالس امام حسين(ع)
باپول دزدان واختلاس كنندگان بيت المال تشگيل ميشود؟؟
اين قصه سردراز دارد!!
نثار شهیدان مبارزه با استعمار واستبداد
مظلوم وگمنام صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
❤🔥2
هوالشاهد
انسان گاه گاهی
فراموش میکند
که همیشگی نیست !
شهید مصطفی چمران🌹
نثار أروآح مطهر شهيدان مظلوم صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
انسان گاه گاهی
فراموش میکند
که همیشگی نیست !
شهید مصطفی چمران🌹
نثار أروآح مطهر شهيدان مظلوم صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
❤🔥4
Forwarded from همراهان ذکر صلوات
هوالشاهد
🏴🌺سلام بر تو که
بر بلندِ تماشا نشسته ایی
یاد و خاطره
پاسدار شهید علی روضه ای
از شهدای مسجد صاحب الامر(عج)
خیابان قزوین
عضو گردان میثم ل ۲۷
در عملیات های والفجر ۴ و بدر
عضو گردان حضرت علی اصغر (علیه السلام)
لشگر ۱۰ سید الشهدا (علیه السلام)
شهادت: ۱۱ شهریور ۱۳۶۵
حاج عمران عملیات کربلای ۲
به روایت حاج محمد روضه ای
پدر بزرگوار شهید علی روضه ای:
علی در اواخر سال سوم راهنمایی در سن ۱۴ سالگی وارد سپاه شده و در وزارت دفاع و پشتیبانی مشغول خدمت می شود و با شروع جنگ و تغییراتی که در شناسنامه خود می دهد ! علی در آن موقع از مسؤولین وزارت دفاع خواست که با اعزام او به جبهه موافقت کنند و آنان نیز با در خواست او موافقت کردند . وقتی موضوع را به ما اطلاع داد با مخالفت ما مواجه شد، به ایشان گفتم: علی جان تو جبهه نرو من همینجاه برای تو ماشینی می گیرم که در کنار خودم باشی ودر همینجا کار و ازدواج کن . ولی او به پدر خود می گوید : من الان آمادگی ازدواج ندارم و اگر خدا خواست بعد از جنگ ازدواج خواهم کرد . و در مورد ماشین حتی هم اگر ماشینی پر از پول و طلا برایم بخرید باز هم نمی توانم اینجا بمانم و به جبهه نروم.
آخرین بار قبل از رفتن علی به منطقه به پا بوس امام رضا ( ع ) رفتیم . درآنجا کمی با او صحبت کردم . از او خواستم که کاری برای خود دست و پا کند و دیگر به منطقه نرود .گفتم : تو در عملیاتهای متفاوتی شرکت داشته ای و چندین بار هم مجروح شده ای . اما او در جواب گفت ، من به شهداء قول داده ام که راه آنان را ادامه دهم و نگذارم که سلاح آنان بر زمین بماند و به عهدی که بیسته ام باید وفا کنم.....
زمان شهادت شهید محمود کاوه بود که ما روانه مشهد شده بودیم و در مشهد متوجه شهادت سردار (( محمود کاوه )) شدیم و سعادتی نصیبمان شد که توانستیم در تشییع پیکر فرزند کردستان و رادمرد خراسان شرکت کنیم . در همان روزها بود که یکی ـ دو تا از اقوام متوجه شهادت علی ما نیز شده بودند و من از حرکات گفتگوهای آنان متوجه خبرهایی شده بودم و هنگامی که از آنان پرسیدم که چه شده است ؟ آنان به نحوی از من و موضوع فرار می کردند تا اینکه در یکی از شبها خواب علی را دیدم که که می گوید : پدر جان ببخشید .، قرار بود من در مشهد بدنبال شما بیایم ولی به عهدم وفا نکردم . صبح روز بعد حکما عازم تهران شدیم و هر چه مادر علی علت ناگهانی سفر را جویا شد به ایشان جوابی ندادم .
در تهران خبر شهادت علی را به ما دادند و گفتند که پیکر علی اشتباها به تبریز برده شده که یکی از همسایگان به همراه چند تن از اقوام به تبریز رفتند و پیکر مطهرش را پس گذشت ۹ روز از شهادتش در حالی که دست چپش چون ارباب او حضرت عباس بن علی (ع) قطع شده بود به تهران آوردند .علی را پس از برگزاری مراسم با شکوهی در جوار سایر همرزمانش در قطعه ۵۳ بهشت زهرا تهران خاک سپردیم .
نثار روح مطهرش صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
🏴🌺سلام بر تو که
بر بلندِ تماشا نشسته ایی
یاد و خاطره
پاسدار شهید علی روضه ای
از شهدای مسجد صاحب الامر(عج)
خیابان قزوین
عضو گردان میثم ل ۲۷
در عملیات های والفجر ۴ و بدر
عضو گردان حضرت علی اصغر (علیه السلام)
لشگر ۱۰ سید الشهدا (علیه السلام)
شهادت: ۱۱ شهریور ۱۳۶۵
حاج عمران عملیات کربلای ۲
به روایت حاج محمد روضه ای
پدر بزرگوار شهید علی روضه ای:
علی در اواخر سال سوم راهنمایی در سن ۱۴ سالگی وارد سپاه شده و در وزارت دفاع و پشتیبانی مشغول خدمت می شود و با شروع جنگ و تغییراتی که در شناسنامه خود می دهد ! علی در آن موقع از مسؤولین وزارت دفاع خواست که با اعزام او به جبهه موافقت کنند و آنان نیز با در خواست او موافقت کردند . وقتی موضوع را به ما اطلاع داد با مخالفت ما مواجه شد، به ایشان گفتم: علی جان تو جبهه نرو من همینجاه برای تو ماشینی می گیرم که در کنار خودم باشی ودر همینجا کار و ازدواج کن . ولی او به پدر خود می گوید : من الان آمادگی ازدواج ندارم و اگر خدا خواست بعد از جنگ ازدواج خواهم کرد . و در مورد ماشین حتی هم اگر ماشینی پر از پول و طلا برایم بخرید باز هم نمی توانم اینجا بمانم و به جبهه نروم.
آخرین بار قبل از رفتن علی به منطقه به پا بوس امام رضا ( ع ) رفتیم . درآنجا کمی با او صحبت کردم . از او خواستم که کاری برای خود دست و پا کند و دیگر به منطقه نرود .گفتم : تو در عملیاتهای متفاوتی شرکت داشته ای و چندین بار هم مجروح شده ای . اما او در جواب گفت ، من به شهداء قول داده ام که راه آنان را ادامه دهم و نگذارم که سلاح آنان بر زمین بماند و به عهدی که بیسته ام باید وفا کنم.....
زمان شهادت شهید محمود کاوه بود که ما روانه مشهد شده بودیم و در مشهد متوجه شهادت سردار (( محمود کاوه )) شدیم و سعادتی نصیبمان شد که توانستیم در تشییع پیکر فرزند کردستان و رادمرد خراسان شرکت کنیم . در همان روزها بود که یکی ـ دو تا از اقوام متوجه شهادت علی ما نیز شده بودند و من از حرکات گفتگوهای آنان متوجه خبرهایی شده بودم و هنگامی که از آنان پرسیدم که چه شده است ؟ آنان به نحوی از من و موضوع فرار می کردند تا اینکه در یکی از شبها خواب علی را دیدم که که می گوید : پدر جان ببخشید .، قرار بود من در مشهد بدنبال شما بیایم ولی به عهدم وفا نکردم . صبح روز بعد حکما عازم تهران شدیم و هر چه مادر علی علت ناگهانی سفر را جویا شد به ایشان جوابی ندادم .
در تهران خبر شهادت علی را به ما دادند و گفتند که پیکر علی اشتباها به تبریز برده شده که یکی از همسایگان به همراه چند تن از اقوام به تبریز رفتند و پیکر مطهرش را پس گذشت ۹ روز از شهادتش در حالی که دست چپش چون ارباب او حضرت عباس بن علی (ع) قطع شده بود به تهران آوردند .علی را پس از برگزاری مراسم با شکوهی در جوار سایر همرزمانش در قطعه ۵۳ بهشت زهرا تهران خاک سپردیم .
نثار روح مطهرش صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
Telegram
attach 📎
Forwarded from عکس نگار
هوالشاهد
یاد و خاطره
گمنام سپاه اسلام
پاسدار شهید حاج حسین نوروزی
از شهدای شمیرانات
شهادت: ۱۱ شهریور ۱۳۶۵
عملیات کربلای ۲ ، حاج عمران
واحد اطلاعات عملیات
لشگر ۱۰ سید الشهدا (علیه السلام)
روایتی ناب از سیر شهادت
شهید حاج حسین نوروزی
از شهدای واحد اطلاعات عملیات
لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع)
به روایت حاج محمد آقای تیموری
و علی آقای غفاری
❇️روایت حاج محمد:
درکربلای۲ حسین نوروزی علی رغم اینکه تازه ازمجروحیت خلاص شده بود و باید دوران نقاهت را سپری میکرد، به منطقه آمد.
وقتی تلفنی از منطقه، خواستم حال حسین را بپرسم مادرش گوشی را برداشت و گفت: حسین آمد منطقه، آقای تیموری خسته شدم حرف گوش نمی کنه باید استراحت میکرد آمد منطقه و آمد سمت شما.
من اونجا به مادر حسین قول دادم حواسم به حسین باشه و از پیرانشهر کوبیدم آمدم تا رسیدم قلاجه اسلام آباد غروب بود، گفتند حسین آمد پیرانشهر شبانه راه افتادم و درجاده سنندج خوابیدم، تا صبح تامین جاده بیاید .حرکت کردم ۴بعداز ظهر رسیدم پیرانشهر دیدم حسین عقب ماشین نشسته دارد میرود خط، شب جمعه بود پیاده اش کردم.
گفت:میروم دعای کمیل بر میگردم !
گفتم: خودم میخوانم.
عیسی کره ای هم پیاده شد وشب را باهم بودیم ومن داستان تلفن را که بامادرش صحبت کردم تعریف کردم وقول گرفتم که فقط تا قرارگاه تاکتیکی تردد کند وموقع عملیات به عنوان پیک کارکند فقط تا قرارگاه و یک موتور۲۵۰ تریل تحویلش دادم.
درقرارگاه بودیم که من حسین را سپردم به علی غفاری وخودم سریع رفتم نقده که عقبه واحد را آماده کنم چون قرار عقب نشینی بود.
شب درنقده دلشوره حسین را داشتم که عیسی کره ای دستش مجروح شده بود آمد پیش ما پرسیدم ازحسین چه خبر گفت توقرارگاه دیدمش خوب بود.
طاقت نیاوردم به عیسی گفتم دلم شور میزند صبح زود حرکت کردم باعیسی صاف رفتم به ارتفاع قرارگاه لشگر که علی غفاری زد زیرگریه گفت شرمنده ام امانتت پر کشید .
خدا چه شد!!
حسین قول داده بود جلو تر نرود که گویا جنازه شهدا را باقاطر میاوردن که به حسین میگن علی روضه ای شهید شده چون خیلی با من وحسین قاطی بود نگو قاطر توسراشیبی میافتاد وحسین بدنبال جنازه علی روضه ای بود که میرود تو میدان مین وحاج محسن سوهانی میرود وحسین میگه نیا میدان مینه وباذکر گفتن به آرزوش میرسه وحاج محسن باکمک بچه های تخریب جنازه را اورده بودن وتحویل تعاون دادند.
❇️روایت علی آقای غفاری:
با توجه به شرایط سختی که بر این عملیات حکمفرما بود و مشکلاتی که برای یکی دوتا از گردان ها پیش آمده بود و نهایتا بعد از عقب نشینی نیروها، قرار شد فقط من و آقا یوسف الهی و حاج محسن سوهانی به جلو برویم تا اگر مجروحِ جامانده در پایین داشتیم به بالا منتقل کنیم.
از طرفی من هم به حاج محمد تیموری قول داده بودم که نگذارم حسین جلو برود و با او صحبت کرده بودم که فقط رو موتور باشه و از خط به عقب تردد داشته باشد.
اما لحظه آخر گفت :عملیات که تموم شده بزار بیام کمک .
گفتم : جواب حاج محمد رو چی بدم !
گفت :متوجه نمیشه
به هر حال حرکت کردیم و حسین هم همراه ما آمد هوا تاریک شده بود ، تک و توک آتش هم میومد از سمتِ عراق ، ناگهان کمی جلوتر از ما نزدیک محلی که حسین در حال گشتن بود صدای انفجار آمد وقتی انفجار شد فکر کردیم خمپاره است ؛
حاج محسن گفت : حسین نوروزی همونجایی بود که خمپاره خورد
دویدیم سمتش ، حاج محسن جلوتر از ما بود که وقتی نزدیک حسین رسید ،حسین به او گفت نیا حاجی اینجا میدون مینِ ....
دمِ آخر زندگیش، حاج محسن رو نجات داد ،
یه صحبت آخر و یه یادگاری هم دارن دوتایی که محسن آقا اگر مایل بود میگه ...
حسین به دلیل خونریزی زیاد در همان لحظات به شهادت رسید .
با توجه به راه شنی و سختی که پیش رو داشتیم بالا آوردن پیکر حسین با مشقات فراوانی روبرو شد ، حتی قاطر با پیکرِ حسین سُر خورد و چرخید و رفت پایین که مجددا باید پیکر را به بالا منتقل میکردیم، به محسن و یوسف گفتم اگر نبریمش من نمیام چون شرمنده ی حاج محمد میشدم .
حاج محسن و آقا یوسف و دوتا از بچه های تخریب خیلی زحمت کشیدن ، چند ساعت طول کشید تا تونستیم برگردونیمش .
روحش شاد ان شاءلله اونور خدمتش میرسیم .
نثار أروآح مطهر شهيدان مظلوم صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
یاد و خاطره
گمنام سپاه اسلام
پاسدار شهید حاج حسین نوروزی
از شهدای شمیرانات
شهادت: ۱۱ شهریور ۱۳۶۵
عملیات کربلای ۲ ، حاج عمران
واحد اطلاعات عملیات
لشگر ۱۰ سید الشهدا (علیه السلام)
روایتی ناب از سیر شهادت
شهید حاج حسین نوروزی
از شهدای واحد اطلاعات عملیات
لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع)
به روایت حاج محمد آقای تیموری
و علی آقای غفاری
❇️روایت حاج محمد:
درکربلای۲ حسین نوروزی علی رغم اینکه تازه ازمجروحیت خلاص شده بود و باید دوران نقاهت را سپری میکرد، به منطقه آمد.
وقتی تلفنی از منطقه، خواستم حال حسین را بپرسم مادرش گوشی را برداشت و گفت: حسین آمد منطقه، آقای تیموری خسته شدم حرف گوش نمی کنه باید استراحت میکرد آمد منطقه و آمد سمت شما.
من اونجا به مادر حسین قول دادم حواسم به حسین باشه و از پیرانشهر کوبیدم آمدم تا رسیدم قلاجه اسلام آباد غروب بود، گفتند حسین آمد پیرانشهر شبانه راه افتادم و درجاده سنندج خوابیدم، تا صبح تامین جاده بیاید .حرکت کردم ۴بعداز ظهر رسیدم پیرانشهر دیدم حسین عقب ماشین نشسته دارد میرود خط، شب جمعه بود پیاده اش کردم.
گفت:میروم دعای کمیل بر میگردم !
گفتم: خودم میخوانم.
عیسی کره ای هم پیاده شد وشب را باهم بودیم ومن داستان تلفن را که بامادرش صحبت کردم تعریف کردم وقول گرفتم که فقط تا قرارگاه تاکتیکی تردد کند وموقع عملیات به عنوان پیک کارکند فقط تا قرارگاه و یک موتور۲۵۰ تریل تحویلش دادم.
درقرارگاه بودیم که من حسین را سپردم به علی غفاری وخودم سریع رفتم نقده که عقبه واحد را آماده کنم چون قرار عقب نشینی بود.
شب درنقده دلشوره حسین را داشتم که عیسی کره ای دستش مجروح شده بود آمد پیش ما پرسیدم ازحسین چه خبر گفت توقرارگاه دیدمش خوب بود.
طاقت نیاوردم به عیسی گفتم دلم شور میزند صبح زود حرکت کردم باعیسی صاف رفتم به ارتفاع قرارگاه لشگر که علی غفاری زد زیرگریه گفت شرمنده ام امانتت پر کشید .
خدا چه شد!!
حسین قول داده بود جلو تر نرود که گویا جنازه شهدا را باقاطر میاوردن که به حسین میگن علی روضه ای شهید شده چون خیلی با من وحسین قاطی بود نگو قاطر توسراشیبی میافتاد وحسین بدنبال جنازه علی روضه ای بود که میرود تو میدان مین وحاج محسن سوهانی میرود وحسین میگه نیا میدان مینه وباذکر گفتن به آرزوش میرسه وحاج محسن باکمک بچه های تخریب جنازه را اورده بودن وتحویل تعاون دادند.
❇️روایت علی آقای غفاری:
با توجه به شرایط سختی که بر این عملیات حکمفرما بود و مشکلاتی که برای یکی دوتا از گردان ها پیش آمده بود و نهایتا بعد از عقب نشینی نیروها، قرار شد فقط من و آقا یوسف الهی و حاج محسن سوهانی به جلو برویم تا اگر مجروحِ جامانده در پایین داشتیم به بالا منتقل کنیم.
از طرفی من هم به حاج محمد تیموری قول داده بودم که نگذارم حسین جلو برود و با او صحبت کرده بودم که فقط رو موتور باشه و از خط به عقب تردد داشته باشد.
اما لحظه آخر گفت :عملیات که تموم شده بزار بیام کمک .
گفتم : جواب حاج محمد رو چی بدم !
گفت :متوجه نمیشه
به هر حال حرکت کردیم و حسین هم همراه ما آمد هوا تاریک شده بود ، تک و توک آتش هم میومد از سمتِ عراق ، ناگهان کمی جلوتر از ما نزدیک محلی که حسین در حال گشتن بود صدای انفجار آمد وقتی انفجار شد فکر کردیم خمپاره است ؛
حاج محسن گفت : حسین نوروزی همونجایی بود که خمپاره خورد
دویدیم سمتش ، حاج محسن جلوتر از ما بود که وقتی نزدیک حسین رسید ،حسین به او گفت نیا حاجی اینجا میدون مینِ ....
دمِ آخر زندگیش، حاج محسن رو نجات داد ،
یه صحبت آخر و یه یادگاری هم دارن دوتایی که محسن آقا اگر مایل بود میگه ...
حسین به دلیل خونریزی زیاد در همان لحظات به شهادت رسید .
با توجه به راه شنی و سختی که پیش رو داشتیم بالا آوردن پیکر حسین با مشقات فراوانی روبرو شد ، حتی قاطر با پیکرِ حسین سُر خورد و چرخید و رفت پایین که مجددا باید پیکر را به بالا منتقل میکردیم، به محسن و یوسف گفتم اگر نبریمش من نمیام چون شرمنده ی حاج محمد میشدم .
حاج محسن و آقا یوسف و دوتا از بچه های تخریب خیلی زحمت کشیدن ، چند ساعت طول کشید تا تونستیم برگردونیمش .
روحش شاد ان شاءلله اونور خدمتش میرسیم .
نثار أروآح مطهر شهيدان مظلوم صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
Forwarded from عکس نگار
هوالمحبوب
بوي مهر مي آيد!!
توفیق خدمت به مــــــحرومـــــــــان، عطیه ای مهربانانه است از جانب غنی مطلق به کسانی که قلبی دریاگونه دارند و محرومان را در این مرحمت
شریک میکنندعطا شده است.
لــــــــــوازم التــــــــحریر مهــــــــــــربـــــــــــــانــــــــی
کمــــــــــک به دانــــش آموزان بــــــــــــی بــــضاعت برای ادامه تــــــــحصیل و بازنماندن از رقابت علمی با همسالان، یکی از دغدغه های خانواده های نیازمند و ایتام در شروع سال تحصیلی است که با همراهی شما نیکوکاران ارجمند کانال (همراهان ذكر صلوات و قنوت ابرار) قصد داریم هزینه ها و لوازم اولیه تحصیلی را تهیه و در اختیار این دانش آموزان قرار دهیم
✍️انفاق_کنید
🌹امام حسین علیه السَّلام میفرمایند:
🔹ای مردم! در راه خدا انفاق کنید و یقین کنید اگر ثروتی را خدا برای شما نوشته و قسمت کرده باشد، با انفاقکردن آن ثروت از شما هرگز دور نخواهد شد .
و اگر ثروتی را خداوند برای شما ننوشته باشد، یقین کنید با بُخل و جمعکردن هرگز در دست شما نخواهد ماند.
🔹 ای مردم! بدانید مرگ مانند گردنبندی که بر گردن دختران شما آویزان است، بر گردن شما از تولد آویزان است و روزی کار خود را خواهد کرد.
قنوت ابرار- مسجدالشهداي تهران
ما_با_هم_ميتوانيم
1️⃣شماره كارت
5892-1070-4415-6068
2️⃣شماره حساب
3129110006843
3️⃣شماره شبا
IR46-0150-0000-0312-9110-0068-43
بانگ سپه
(قنوت ابرار-مسجدالشهدای تهران)
https://www.tgoop.com/ghonoote_abrar
برنج را دیگران مي خورند و
کیسه اش نصیب کودک محرومی میشود
تا کیف مدرسه اش باشد
کمی هم به فکر بچه های نیازمند
باشیم
نگذاریم انسانیت بمیرد😞😔
به بركت صلوات بر محمد وال محمد (ص)
https://www.tgoop.com/ghonoote_abrar
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
بوي مهر مي آيد!!
توفیق خدمت به مــــــحرومـــــــــان، عطیه ای مهربانانه است از جانب غنی مطلق به کسانی که قلبی دریاگونه دارند و محرومان را در این مرحمت
شریک میکنندعطا شده است.
لــــــــــوازم التــــــــحریر مهــــــــــــربـــــــــــــانــــــــی
کمــــــــــک به دانــــش آموزان بــــــــــــی بــــضاعت برای ادامه تــــــــحصیل و بازنماندن از رقابت علمی با همسالان، یکی از دغدغه های خانواده های نیازمند و ایتام در شروع سال تحصیلی است که با همراهی شما نیکوکاران ارجمند کانال (همراهان ذكر صلوات و قنوت ابرار) قصد داریم هزینه ها و لوازم اولیه تحصیلی را تهیه و در اختیار این دانش آموزان قرار دهیم
✍️انفاق_کنید
🌹امام حسین علیه السَّلام میفرمایند:
🔹ای مردم! در راه خدا انفاق کنید و یقین کنید اگر ثروتی را خدا برای شما نوشته و قسمت کرده باشد، با انفاقکردن آن ثروت از شما هرگز دور نخواهد شد .
و اگر ثروتی را خداوند برای شما ننوشته باشد، یقین کنید با بُخل و جمعکردن هرگز در دست شما نخواهد ماند.
🔹 ای مردم! بدانید مرگ مانند گردنبندی که بر گردن دختران شما آویزان است، بر گردن شما از تولد آویزان است و روزی کار خود را خواهد کرد.
قنوت ابرار- مسجدالشهداي تهران
ما_با_هم_ميتوانيم
1️⃣شماره كارت
5892-1070-4415-6068
2️⃣شماره حساب
3129110006843
3️⃣شماره شبا
IR46-0150-0000-0312-9110-0068-43
بانگ سپه
(قنوت ابرار-مسجدالشهدای تهران)
https://www.tgoop.com/ghonoote_abrar
برنج را دیگران مي خورند و
کیسه اش نصیب کودک محرومی میشود
تا کیف مدرسه اش باشد
کمی هم به فکر بچه های نیازمند
باشیم
نگذاریم انسانیت بمیرد😞😔
به بركت صلوات بر محمد وال محمد (ص)
https://www.tgoop.com/ghonoote_abrar
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
هوالمحبوب
🔴وصیت امام حسن عسکری (ع) به شیعیان
به شما وصیت و سفارش مؤكد میکنم که :
اهل تقوی باشید .
به نام انسان دین دار ، از گناه دوری کنید .
در راه خدا ( و کارهایی که برای خدا میکنید ) ، جدی باشید.
راستگو باشید، و دروغ نگویید.
هر کس امانتی به شما داد، آدم خوب یا آدم بد ، امانت را به صاحبش تحویل دهید.
سجده های خود را طولانی کنید
با همسایه خوش رفتار باشید .
به تشییع جنازه دیگران بروید.
از بیماران دیگران عیادت کنید
حق و حقوق خودی و بیگانه را خوب رعایت نمایید.
وقتی شما آدم هایی پارسا ، راستگو، امانتدار و خوش اخلاق باشید، مردم میگویند این انسانِ خوب شیعه است. و من از این خوشحال می شوم، تقوا را رعایت کنید و زینت و آبروی ما باشید ، نه مایه ننگ ما ...
ذکر خدا زیاد بگویید.
زیاد به یاد مرگ ( و رسیدن ناگهانیِ اجل) باشید.
قرآن زیاد بخوانید.
زیاد بر پیامبر اکرم «ص» صلوات بفرستید ، و برای روح مطهر او دعا کنید ؛ هر صلوات ده برابر ثواب دارد.
به این وصیت ها و سفارش ها توجه کنید، و آنها را بکار ببندید..
به شما سلام می رسانم، و شما را به خدا میسپارم.
📚محمدرضا حکیمی/کتاب امام حسن عسکری/ صفحه ۲۵
نثار حضرتش صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
🔴وصیت امام حسن عسکری (ع) به شیعیان
به شما وصیت و سفارش مؤكد میکنم که :
اهل تقوی باشید .
به نام انسان دین دار ، از گناه دوری کنید .
در راه خدا ( و کارهایی که برای خدا میکنید ) ، جدی باشید.
راستگو باشید، و دروغ نگویید.
هر کس امانتی به شما داد، آدم خوب یا آدم بد ، امانت را به صاحبش تحویل دهید.
سجده های خود را طولانی کنید
با همسایه خوش رفتار باشید .
به تشییع جنازه دیگران بروید.
از بیماران دیگران عیادت کنید
حق و حقوق خودی و بیگانه را خوب رعایت نمایید.
وقتی شما آدم هایی پارسا ، راستگو، امانتدار و خوش اخلاق باشید، مردم میگویند این انسانِ خوب شیعه است. و من از این خوشحال می شوم، تقوا را رعایت کنید و زینت و آبروی ما باشید ، نه مایه ننگ ما ...
ذکر خدا زیاد بگویید.
زیاد به یاد مرگ ( و رسیدن ناگهانیِ اجل) باشید.
قرآن زیاد بخوانید.
زیاد بر پیامبر اکرم «ص» صلوات بفرستید ، و برای روح مطهر او دعا کنید ؛ هر صلوات ده برابر ثواب دارد.
به این وصیت ها و سفارش ها توجه کنید، و آنها را بکار ببندید..
به شما سلام می رسانم، و شما را به خدا میسپارم.
📚محمدرضا حکیمی/کتاب امام حسن عسکری/ صفحه ۲۵
نثار حضرتش صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
Telegram
همراهان ذکر صلوات
برای ارتباط با خادم گروه با آی دی زیر ارتباط برقرار کنید
@Hanif_Hanif
@Hanif_Hanif
💔1
هوالمحبوب
ای اهلِ وِلا، غدیرِ ثانی آمد
پایانِ فراقِ "لَنْ ترانی" آمد
آغازِ امامتِ ولیّ آخر
آقا و امامِ مهربانی آمد
#عید_بیعت و آغاز امامت
حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف
بر منتظران و آزادگان جهان مبارک باد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
تعجيل در آمر فرج صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
ای اهلِ وِلا، غدیرِ ثانی آمد
پایانِ فراقِ "لَنْ ترانی" آمد
آغازِ امامتِ ولیّ آخر
آقا و امامِ مهربانی آمد
#عید_بیعت و آغاز امامت
حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف
بر منتظران و آزادگان جهان مبارک باد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
تعجيل در آمر فرج صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
💔1
Forwarded from همراهان ذکر صلوات
هوالشاهد
✍️ شهید محمود کاوه سال ۱۳۴۰ در محله ضد مشهد به دنیا آمد و بزرگ شد. پدرش کاسب بود، از آن کاسبهای متعهد و معتمد محل. دوست داشت فرزندش پا در مسیر درست بگذارد برای همین او را با خود به مجالس و محافل مذهبی میبرد. خودش با علما و روحانیان مبارز از جمله حضرت آیتالله خامنهای شهید هاشمینژاد و شهید کامیاب ارتباط داشت و در راه مبارزه برای شکلگیری انقلاب تلاش میکرد.
کاوه در چنین شرایطی تحصیلات دوران ابتدایی خود را تمام کرد. او که جوانی بانشاط و فعال و مذهبی بود، با شروع جریانات انقلاب در محافل درسی مسجد جوادالائمه(علیه السلام) و امام حسن مجتبی(علیه السلام) که در آن زمان از مراکز تجمع نیروهای مبارز بود،شرکت میکرد و پای درس آیتالله خامنهای مینشست. او آموختهه و بهرههایش از این جلسات را به مدرسه و دوستانش انتقال میداد. او با شجاعت تمام اعلامیههای امام (ره) را پخش میکرد و در راهپیماییها حضور داشت.
ورود کاوه به سپاه پاسداران
بعد از پیروزی انقلاب کاوه به سپاه پاسداران مشهد پیوست. او پس از گذراندن یک دوره آموزش شش ماهه چریکی، به آموزش نظامی برادران سپاه و بسیج پرداخت. پس از آن، به منظور حفاظت از بیت شریف حضرت امام خمینی، طی مأموریتی شش ماهه به تهران عزیمت کرد. با شروع جنگ تحمیلی، به همراه تعدادی از نیروهای خراسان به جبهههای جنوب اعزام شد اما مدتی بعد به علت نیاز شدیدی که پادگان به مربی داشت، او را برای آمادهسازی و آموزش نیروها به مشهد فراخواندند
عملیاتهای موفق در کردستان
کاوه نمیتوانست در مشهد بماند و فقط نیرو تربیت کند. روح او متلاطم بود و میخواست رودرروی دشمن قرار گیرد. او در اولین فرصت رضایت فرماندة پادگان را جلب کرد و راهی کردستان شد که در آن زمان، با توطئه گروهکها و عناصر ضد انقلاب، دستخوش درگیری و آشوب شده بود.
محمود که به همراه تعدادی از برادران پاسدار جهت آزادسازی شهر بوکان وارد کردستان شده بود، به دلیل لیاقتها و مهارتهایی که داشت، در همان ابتدا به عنوان فرمانده گروهی دوازده نفره انتخاب شد.
همچنین شجاعت او سبب شد پس از مدت کوتاهی، به سمت فرماندهی عملیات سپاه سقز منصوب شود. طرحریزی عملیات آزادسازی منطقه مرزی بسطام آزادسازی ۴۵ کیلومتر جاده مرزی طی یک مرحله و در عرض بیست وچهار ساعت شهامت و درایت او را بیش از پیش بر همگان روشن کرد.
پس از شهادت سرداران رشید اسلام ناصر کاظمی، محمد گنجیزاده و محمد بروجردی، در خرداد1362 کاوه رسماً به فرماندهی تیپ منصوب شد.
بنا به صلاحدید فرماندهی محترم سپاه در تاریخ ۲۹/۴/۱۳۶۲ تیپ ویژه شهدا مأموریت یافت تا در عملیات برون مرزی والفجر ۲ که در منطقه حاج عمران انجام پذیرفت، شرکت کند. در این عملیات، کاوه با فرماندهی صحیح، اهداف از پیش از جمله ارتفاعات ۲۵۱۹ را با موفقیت به تصرف درآورد.
همزمان با عملیات والفجر4 مأموریت پاکسازی محور سردشت از لوث وجود ضد انقلاب (دموکراتها و منافقین) به تیپ ویژه شهدا واگذار شد. رزمندگان غیور و سلحشور تیپ، ضمن تسلط بر ارتفاعات مرزی کوه سیر، قوری، تالشور روستای اسلام آباد، مرکز رادیویی منافقین و مقر دموکراتها را تصرف کردند.
تیپ ویژه شهدا به فرماندهی محمود کاوه در سال ۶۳ در عملیات بدر همراه با سایر یگانهای سپاه با دشمن تا دندان مسلح جنگید و در تاریخ ۲۳/۴/۶۴ در عملیات قادر (همراه با یگانهایی از ارتش جمهوری اسلامی) در جبهه شمالی سیدکان عراق، باعث برهم زدن آرایش نظامی دشمن گردید. همچنین در منطقه عملیاتی والفجر ۹ که در منطقه چوراته عراق انجام گرفت در انهدام قوای دشمن و آزادسازی بخشی از خاک آنان، نقش مؤثری داشت.
وقتی کردها با پای برهنه برای تشییع «فرزند کردستان» رفتند
محمود، تمام وجود خود را وقف انقلاب کرد. او خود را فرزند کردستان معرفی کرده بود. روحیه انساندوستی او به قدری در اطرافیان اثر گذاشته بود که با وجود تبلیغات سوء دشمنان و ایجاد جو مسموم علیه او و یگان تحت امرش، هنگامی که یازدهم شهریور ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۲ سردار شهید شد، مردم مهاباد با پای برهنه در تشیع پیکر پاک و مطهرش بر سر و سینه میزدند، اشک میریختند و ضد انقلاب را نفرین میکردند
نثار روح مطهرش صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
✍️ شهید محمود کاوه سال ۱۳۴۰ در محله ضد مشهد به دنیا آمد و بزرگ شد. پدرش کاسب بود، از آن کاسبهای متعهد و معتمد محل. دوست داشت فرزندش پا در مسیر درست بگذارد برای همین او را با خود به مجالس و محافل مذهبی میبرد. خودش با علما و روحانیان مبارز از جمله حضرت آیتالله خامنهای شهید هاشمینژاد و شهید کامیاب ارتباط داشت و در راه مبارزه برای شکلگیری انقلاب تلاش میکرد.
کاوه در چنین شرایطی تحصیلات دوران ابتدایی خود را تمام کرد. او که جوانی بانشاط و فعال و مذهبی بود، با شروع جریانات انقلاب در محافل درسی مسجد جوادالائمه(علیه السلام) و امام حسن مجتبی(علیه السلام) که در آن زمان از مراکز تجمع نیروهای مبارز بود،شرکت میکرد و پای درس آیتالله خامنهای مینشست. او آموختهه و بهرههایش از این جلسات را به مدرسه و دوستانش انتقال میداد. او با شجاعت تمام اعلامیههای امام (ره) را پخش میکرد و در راهپیماییها حضور داشت.
ورود کاوه به سپاه پاسداران
بعد از پیروزی انقلاب کاوه به سپاه پاسداران مشهد پیوست. او پس از گذراندن یک دوره آموزش شش ماهه چریکی، به آموزش نظامی برادران سپاه و بسیج پرداخت. پس از آن، به منظور حفاظت از بیت شریف حضرت امام خمینی، طی مأموریتی شش ماهه به تهران عزیمت کرد. با شروع جنگ تحمیلی، به همراه تعدادی از نیروهای خراسان به جبهههای جنوب اعزام شد اما مدتی بعد به علت نیاز شدیدی که پادگان به مربی داشت، او را برای آمادهسازی و آموزش نیروها به مشهد فراخواندند
عملیاتهای موفق در کردستان
کاوه نمیتوانست در مشهد بماند و فقط نیرو تربیت کند. روح او متلاطم بود و میخواست رودرروی دشمن قرار گیرد. او در اولین فرصت رضایت فرماندة پادگان را جلب کرد و راهی کردستان شد که در آن زمان، با توطئه گروهکها و عناصر ضد انقلاب، دستخوش درگیری و آشوب شده بود.
محمود که به همراه تعدادی از برادران پاسدار جهت آزادسازی شهر بوکان وارد کردستان شده بود، به دلیل لیاقتها و مهارتهایی که داشت، در همان ابتدا به عنوان فرمانده گروهی دوازده نفره انتخاب شد.
همچنین شجاعت او سبب شد پس از مدت کوتاهی، به سمت فرماندهی عملیات سپاه سقز منصوب شود. طرحریزی عملیات آزادسازی منطقه مرزی بسطام آزادسازی ۴۵ کیلومتر جاده مرزی طی یک مرحله و در عرض بیست وچهار ساعت شهامت و درایت او را بیش از پیش بر همگان روشن کرد.
پس از شهادت سرداران رشید اسلام ناصر کاظمی، محمد گنجیزاده و محمد بروجردی، در خرداد1362 کاوه رسماً به فرماندهی تیپ منصوب شد.
بنا به صلاحدید فرماندهی محترم سپاه در تاریخ ۲۹/۴/۱۳۶۲ تیپ ویژه شهدا مأموریت یافت تا در عملیات برون مرزی والفجر ۲ که در منطقه حاج عمران انجام پذیرفت، شرکت کند. در این عملیات، کاوه با فرماندهی صحیح، اهداف از پیش از جمله ارتفاعات ۲۵۱۹ را با موفقیت به تصرف درآورد.
همزمان با عملیات والفجر4 مأموریت پاکسازی محور سردشت از لوث وجود ضد انقلاب (دموکراتها و منافقین) به تیپ ویژه شهدا واگذار شد. رزمندگان غیور و سلحشور تیپ، ضمن تسلط بر ارتفاعات مرزی کوه سیر، قوری، تالشور روستای اسلام آباد، مرکز رادیویی منافقین و مقر دموکراتها را تصرف کردند.
تیپ ویژه شهدا به فرماندهی محمود کاوه در سال ۶۳ در عملیات بدر همراه با سایر یگانهای سپاه با دشمن تا دندان مسلح جنگید و در تاریخ ۲۳/۴/۶۴ در عملیات قادر (همراه با یگانهایی از ارتش جمهوری اسلامی) در جبهه شمالی سیدکان عراق، باعث برهم زدن آرایش نظامی دشمن گردید. همچنین در منطقه عملیاتی والفجر ۹ که در منطقه چوراته عراق انجام گرفت در انهدام قوای دشمن و آزادسازی بخشی از خاک آنان، نقش مؤثری داشت.
وقتی کردها با پای برهنه برای تشییع «فرزند کردستان» رفتند
محمود، تمام وجود خود را وقف انقلاب کرد. او خود را فرزند کردستان معرفی کرده بود. روحیه انساندوستی او به قدری در اطرافیان اثر گذاشته بود که با وجود تبلیغات سوء دشمنان و ایجاد جو مسموم علیه او و یگان تحت امرش، هنگامی که یازدهم شهریور ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۲ سردار شهید شد، مردم مهاباد با پای برهنه در تشیع پیکر پاک و مطهرش بر سر و سینه میزدند، اشک میریختند و ضد انقلاب را نفرین میکردند
نثار روح مطهرش صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
Telegram
attach 📎
❤🔥1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هوالمحبوب
✅پاکبان ۲۳ ساله گرگانی ۳ میلیارد تـومان طلا رو به صاحبش برگردوند
🔻خواهشا اون پدر مادری که تورو تربیت کردن و تحویل جامعه داده اند یه کلاس آموزشی واسه مسئولین نظام ج ا بگذارند
درود بر خودت وپدر ومادر با شرفت….
لعنت برآقا وآقازاده های بیشرف
جمعی از مسئولین قبلی وفعلی که سیری ناپذیری دارند…
نفت!پتروشیمی!کالای اساسی!دارو!
شهرداری!بانگ!ارز وسکه!
بیشرفها!!
حرام لقمه های ، بس است!!
شرم کنید از این همه چپاول!!!
لعنت برمتولیانی که در این سالها جنایت وکثافتکاری این جماعت را دیدن ،یا حمایت کردند! یا سکوت….
خدا در دنیا وآخرت خوار وذلیل ورسوایتان کند…
به برکت صلوات بر محمد وآل محمد(ص)
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
✅پاکبان ۲۳ ساله گرگانی ۳ میلیارد تـومان طلا رو به صاحبش برگردوند
🔻خواهشا اون پدر مادری که تورو تربیت کردن و تحویل جامعه داده اند یه کلاس آموزشی واسه مسئولین نظام ج ا بگذارند
درود بر خودت وپدر ومادر با شرفت….
لعنت برآقا وآقازاده های بیشرف
جمعی از مسئولین قبلی وفعلی که سیری ناپذیری دارند…
نفت!پتروشیمی!کالای اساسی!دارو!
شهرداری!بانگ!ارز وسکه!
بیشرفها!!
حرام لقمه های ، بس است!!
شرم کنید از این همه چپاول!!!
لعنت برمتولیانی که در این سالها جنایت وکثافتکاری این جماعت را دیدن ،یا حمایت کردند! یا سکوت….
خدا در دنیا وآخرت خوار وذلیل ورسوایتان کند…
به برکت صلوات بر محمد وآل محمد(ص)
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
👏3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
﷽
📍 همه امور به الله برمیگردد❗️
📌می فرماید: «أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ»؛ این به ذهنت باشد که همه برگشت به سوی او دارند. آن کسی که سالک الی الله است به این نتیجه رسیده است که «أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ» و از طرفی تلاش او هیچ فایده ای ندارد؛ به این معنا که بخواهد مسیر اموری را که حق تعیین کرده است، منحرف کند، نه.
بر آستانۀ تسلیم سر بِنِه حافظ
که گر ستیزه کنی روزگار بستیزد
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #اخلاق_ربانی
حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
نثار ارواح علمای ربانی صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
📍 همه امور به الله برمیگردد❗️
📌می فرماید: «أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ»؛ این به ذهنت باشد که همه برگشت به سوی او دارند. آن کسی که سالک الی الله است به این نتیجه رسیده است که «أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ» و از طرفی تلاش او هیچ فایده ای ندارد؛ به این معنا که بخواهد مسیر اموری را که حق تعیین کرده است، منحرف کند، نه.
بر آستانۀ تسلیم سر بِنِه حافظ
که گر ستیزه کنی روزگار بستیزد
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #اخلاق_ربانی
حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
نثار ارواح علمای ربانی صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
هوالمحبوب 🌀 این امیرالمومنین ماست، باکسی مقایسه اش نکنید ...
و اللّه ِ لَدُنياكُم هذهِ أهوَنُ في عَينِي مِن عِرَاقِ خِنزيرٍ في يَدِ مَجذومٍ
به خدا سوگند كه دنياى شما در نظر من از استخوان يك خوك در دست جذامى بى ارزشتر است.
📚 نهج البلاغه / حکمت 236
نثأر حضرت مولا اميرالمومنين علي عليه السلام صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
و اللّه ِ لَدُنياكُم هذهِ أهوَنُ في عَينِي مِن عِرَاقِ خِنزيرٍ في يَدِ مَجذومٍ
به خدا سوگند كه دنياى شما در نظر من از استخوان يك خوك در دست جذامى بى ارزشتر است.
📚 نهج البلاغه / حکمت 236
نثأر حضرت مولا اميرالمومنين علي عليه السلام صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
👏1
هوالمحبوب
اندرزهاى پر ارزش:
#نهجالبلاغه
▫️وَاتَّقُوا نَاراً حَرُّهَا شَدِيدٌ، وَقَعْرُهَا بَعِيدٌ، وَحِلْيَتُهَا حَدِيدٌ، وَشَرَابُهَا صَدِيدٌ
🟠از آتشى که حرارتش شديد و عمق آن زياد و زيورش (غل و زنجير) آهنين است و آشاميدنى آن آب جوشان است بپرهيزيد»
✍به يقين، هر کس ايمان به آخرت و دادگاه عدل الهى و حتى گوشه اى از اين عذاب هاى دردناک و وحشتناک، داشته باشد هوا و هوس هاى خويش را کنترل مى کند، و از ظلم و ستم و هرگونه گناه پرهيز دارد، ولى آنها که هيچ گونه ايمانى به آن حساب و کتاب و پاداش و کيفر ندارند دليلى ندارد که هوس هاى خويش را کنترل کنند و دست از تعدّى به حقوق ديگران بردارند.درست است که «وجدان اخلاقى» ممکن است افرادى را تا حدى کنترل کند، ولى به يقين جنبه عمومى و همگانى ندارد و تأثير آن نيز محدود است، به علاوه اگر «نهال وجدان» با آب تعليمات انبيا، پرورش نيابد به زودى مى خشکد، يا پژمرده مى شود.
📘#خطبه_120
نثأر حضرت مولا اميرالمومنين علي عليه السلام صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
اندرزهاى پر ارزش:
#نهجالبلاغه
▫️وَاتَّقُوا نَاراً حَرُّهَا شَدِيدٌ، وَقَعْرُهَا بَعِيدٌ، وَحِلْيَتُهَا حَدِيدٌ، وَشَرَابُهَا صَدِيدٌ
🟠از آتشى که حرارتش شديد و عمق آن زياد و زيورش (غل و زنجير) آهنين است و آشاميدنى آن آب جوشان است بپرهيزيد»
✍به يقين، هر کس ايمان به آخرت و دادگاه عدل الهى و حتى گوشه اى از اين عذاب هاى دردناک و وحشتناک، داشته باشد هوا و هوس هاى خويش را کنترل مى کند، و از ظلم و ستم و هرگونه گناه پرهيز دارد، ولى آنها که هيچ گونه ايمانى به آن حساب و کتاب و پاداش و کيفر ندارند دليلى ندارد که هوس هاى خويش را کنترل کنند و دست از تعدّى به حقوق ديگران بردارند.درست است که «وجدان اخلاقى» ممکن است افرادى را تا حدى کنترل کند، ولى به يقين جنبه عمومى و همگانى ندارد و تأثير آن نيز محدود است، به علاوه اگر «نهال وجدان» با آب تعليمات انبيا، پرورش نيابد به زودى مى خشکد، يا پژمرده مى شود.
📘#خطبه_120
نثأر حضرت مولا اميرالمومنين علي عليه السلام صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
Forwarded from همراهان ذکر صلوات
هوالشاهد
عجب عكسي !!
آهاي مسئولين !!
مردم عزيز !!
همرزمان جامانده !!
خوب به عكس نگاه كنيد. !!
همه همه مديون اين جوانان رعنا و دلاور هستيم. !!
واما بار مسئولين بسي،بسي،سنگين تر است!!
دسته الحديد
گروهان حضرت ابوالفضل عليه السلام
گردان فجر
١٣٦٥/١٠/١٨
يك روز قبل از بمباران شيميايي جاده صفوي
عمليات كربلاي پنچ
٣٢ دسته گل😭😭
٢٣شهيد😭😭
ازجمع ٣٢نفر ٢٣ نفر شهيدمي شوند😭😭
يكجا،باهم،كنار هم😭😭😭
همه با هم،هر ٢٣ نفر شهيد ميشوند😭😭
✍️نقل کردن از شهدا و ایثارگران یعنی گفتن از آدمهایی که متفاوتترین و دلیرترین افراد دوران بودند، به آسانی میسر نیست. دلاوری و شهادت، نردبانی بود که آنها را به آسمان وصل می کرد و از تعلقات دنیا رها.
آنها رفتند که ما مسیر زندگی و حقجویی را بیابیم و درست زیستن را تجربه کنیم؛ امروز باید دید چقدر توانستیم به این آرمان نزدیک شویم و خودمان را محک بزنیم.
شنیـده بودم عشق را کوهی باشـد پر از درد و مشقّت !
آتـش و دود ، سوز و ســاز ،
که کســی را بدان راهــی نیست ، الاّ عـاشــق .
شنیـده بودم عشـق را معبـدیست آتشیـــن ،
کـه دل ِ عاکفــان ِ خود را می ســوزاند و عجب تر آنکـه
نه تنهــا خشنـودند ، بلکه خواهان عشقــی سوزان تر و دلـی سوخته ترند .
شنیـده ام که آخر ِ این راه ، خاکستـــر شدن است و همیـــن است
تجلـــی ِ عشق و اتصـــال !!!
خوشــا خمینــی را چنین فـرزنــدانی .
با دیــدن ِ پاهای بستــهء او ، با دلی پـُـر و بغض گــرفته نوشتــم کــه :
آرام بخـواب ای بسیجــی !
آرام بخــواب ای غریبــه ء گم گشتــه در خاکسار ِ دنــیا .
آرام بخــواب که فکــه دردهای تو را خــواهد گریست .
آرام بخــواب که کانال ِ کمیل ، مقتل ِ شما را برایمان بازگو میکند .
آرام بخواب ای بسیجــی !
و مـن گهگاه به قصــد ِ کوی شمــا ، بار سفـر میبنــدم ،
اما هیچگــاه توفیق ِ پیمودن ، تا آخـر ِ آن را نــداشتم.
دیــدن ِ عشــق بازی های شمــا ، دل از مــن ربوده است !
این روزهــا سخت دنیــایی شده ام !!!
دلم میخــواهد هنوز هـم از ترس ِ گناه ، پشت ِ خاکریزهای شما پناه بگیرم .
دلم میخواهد ، درد دل های نانوشته ام را ، در خلوت ِ تنهایی هایم با شما بگویم
و هـر گاه دلم میگیرد ، یاد ِ شما آرامم کنـــد ...
دستم را بگیرید و رهایم نکنیـد که من سخت گرفتارم و محتـاج ِ برق ِ نگـــاه ِ شمایــم
بعـد از شمـا و خمینـــی ، یاران ِ جـامانده از قافلــه تان ،کـُـنج ِ عـُزلت گـزیده اند و
هیچ نگـــاهی با آنان مهــربان نیست...
بعد از شما و خمینی هرگــاه دلمان می گیــرد ،
به گوشه ای از اتاق پناه می بریـم و با عکسهای زیبایتـان دردِ دل می کنیم و با تمـام ِ وجود
از خـدا طلب ِ شهـادت می کنیـــم ...
بعــد از شمــا و خمینی ، اینجـــا ماندن ، دیگر صفــایی نــدارد !
ای شهیــدان !
اَمان از روزهای بعد از شمــا و خمینــی ، که شـَـرحَش نگفتنــی ست ... !!
خدايا به بركت دعاي شهدا از سرتقصيرات ما بگذر!
وما را در ادامه راهشان ثابت قدم بگردان
به بركت صلوات بر محمد وال محمد (ص)
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
عجب عكسي !!
آهاي مسئولين !!
مردم عزيز !!
همرزمان جامانده !!
خوب به عكس نگاه كنيد. !!
همه همه مديون اين جوانان رعنا و دلاور هستيم. !!
واما بار مسئولين بسي،بسي،سنگين تر است!!
دسته الحديد
گروهان حضرت ابوالفضل عليه السلام
گردان فجر
١٣٦٥/١٠/١٨
يك روز قبل از بمباران شيميايي جاده صفوي
عمليات كربلاي پنچ
٣٢ دسته گل😭😭
٢٣شهيد😭😭
ازجمع ٣٢نفر ٢٣ نفر شهيدمي شوند😭😭
يكجا،باهم،كنار هم😭😭😭
همه با هم،هر ٢٣ نفر شهيد ميشوند😭😭
✍️نقل کردن از شهدا و ایثارگران یعنی گفتن از آدمهایی که متفاوتترین و دلیرترین افراد دوران بودند، به آسانی میسر نیست. دلاوری و شهادت، نردبانی بود که آنها را به آسمان وصل می کرد و از تعلقات دنیا رها.
آنها رفتند که ما مسیر زندگی و حقجویی را بیابیم و درست زیستن را تجربه کنیم؛ امروز باید دید چقدر توانستیم به این آرمان نزدیک شویم و خودمان را محک بزنیم.
شنیـده بودم عشق را کوهی باشـد پر از درد و مشقّت !
آتـش و دود ، سوز و ســاز ،
که کســی را بدان راهــی نیست ، الاّ عـاشــق .
شنیـده بودم عشـق را معبـدیست آتشیـــن ،
کـه دل ِ عاکفــان ِ خود را می ســوزاند و عجب تر آنکـه
نه تنهــا خشنـودند ، بلکه خواهان عشقــی سوزان تر و دلـی سوخته ترند .
شنیـده ام که آخر ِ این راه ، خاکستـــر شدن است و همیـــن است
تجلـــی ِ عشق و اتصـــال !!!
خوشــا خمینــی را چنین فـرزنــدانی .
با دیــدن ِ پاهای بستــهء او ، با دلی پـُـر و بغض گــرفته نوشتــم کــه :
آرام بخـواب ای بسیجــی !
آرام بخــواب ای غریبــه ء گم گشتــه در خاکسار ِ دنــیا .
آرام بخــواب که فکــه دردهای تو را خــواهد گریست .
آرام بخــواب که کانال ِ کمیل ، مقتل ِ شما را برایمان بازگو میکند .
آرام بخواب ای بسیجــی !
و مـن گهگاه به قصــد ِ کوی شمــا ، بار سفـر میبنــدم ،
اما هیچگــاه توفیق ِ پیمودن ، تا آخـر ِ آن را نــداشتم.
دیــدن ِ عشــق بازی های شمــا ، دل از مــن ربوده است !
این روزهــا سخت دنیــایی شده ام !!!
دلم میخــواهد هنوز هـم از ترس ِ گناه ، پشت ِ خاکریزهای شما پناه بگیرم .
دلم میخواهد ، درد دل های نانوشته ام را ، در خلوت ِ تنهایی هایم با شما بگویم
و هـر گاه دلم میگیرد ، یاد ِ شما آرامم کنـــد ...
دستم را بگیرید و رهایم نکنیـد که من سخت گرفتارم و محتـاج ِ برق ِ نگـــاه ِ شمایــم
بعـد از شمـا و خمینـــی ، یاران ِ جـامانده از قافلــه تان ،کـُـنج ِ عـُزلت گـزیده اند و
هیچ نگـــاهی با آنان مهــربان نیست...
بعد از شما و خمینی هرگــاه دلمان می گیــرد ،
به گوشه ای از اتاق پناه می بریـم و با عکسهای زیبایتـان دردِ دل می کنیم و با تمـام ِ وجود
از خـدا طلب ِ شهـادت می کنیـــم ...
بعــد از شمــا و خمینی ، اینجـــا ماندن ، دیگر صفــایی نــدارد !
ای شهیــدان !
اَمان از روزهای بعد از شمــا و خمینــی ، که شـَـرحَش نگفتنــی ست ... !!
خدايا به بركت دعاي شهدا از سرتقصيرات ما بگذر!
وما را در ادامه راهشان ثابت قدم بگردان
به بركت صلوات بر محمد وال محمد (ص)
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
Telegram
attach 📎
Forwarded from همراهان ذکر صلوات
🗓 ۱۴ شهریور ۱۳۶۰ - سالروز شهادت آیتالله علی قدوسی، دادستان کل کشور به دست منافقین
🌴 آیتالله علی قدوسی، پدر شهید محمد حسن قدوسی
🔸 وی داماد علامه طباطبایی (فیلسوف و مفسر کبیر قرآن) بود و پدر شهید محمد حسن قدوسی بود (از دانشجویان پیرو خط امام که همراه شهید بزرگوار حسین علمالهدی در اوایل جنگ در جبهه هویزه به شهادت رسید.🕊🕊)
ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
💠 نگاهی به زندگی شهید محمد حسن قدوسی (فرزند شهید آیتالله قدوسی و نوه علامه محمد حسین طباطبایی)
🌴 ولادت : ۱۳۳۶ ● قم
🌷 شهادت : ۱۳۵۹/۱۰/۱۶ ● هویزه
او از نبوغ و استعداد فراوان برخوردار بود. دروس ابتدایی و متوسط را در قم گذراند. به دلیل زمینههای تربیتی و تحولات فكری كه در وی به وجود آمد وارد مبارزات سیاسی شد. او در زندگی از لحاظ مادی نیازی نداشت ولی برای درک احساس فقر در جامعه مدتی به كارگری و كار ساختمانی پرداخت.
سپس به دانشگاه راه یافت. در آنجا با گروههای مسلمان و مبارز آشنا شد و بیشتر در متن مبارزه قرار گرفت. در عین حال، مطالعات اسلامی خود را با علاقه ای بسیار دنبال نمود.
در جریان فعالیتهای سیاسی خود یك بار بازداشت شد. او همچنین در ١٧ شهریور در مشهد در یك درگیری مسلحانه با عوامل ساواک به شدت مجروح گردید.
پس از پیروزی نهضت اسلامی، ابتدا در كمیته انقلاب در تهران فعالیت داشت. سپس به مشهد رفت و در آنجا دروس دانشگاهی خود را ادامه داد. او در آنجا با عده ای از دوستانش انجمن اسلامی دانشگاه مشهد را بنیان گذاشت. او از جمله فاتحان لانه جاسوسی آمریکا و از دانشجویان پیرو خط امام بود.
در پی تجاوز ارتش صدام به خاک میهن، داوطلبانه به جبهه رفت و همراه با شهید حسین علمالهدی(از دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا) با دستان خالی و کمترین تجهیزات نظامی به نبرد با مزدوران بعثی پرداخت.
شهید محمد حسن قدوسی یك بار برای دیدار با امام، به همراه همرزمانش به تهران آمد و در معیت پدرش به جماران رفت. او در آنجا راجع به روحیات افراد در صحنه جنگ چنین اظهار نمود:
من در جبههها احساس كردم كه وقتی عراقیها حمله میكنند و ما در زیر گلوله باران دشمن قرار میگیریم و همه جا توسط خمپاره زیر آتش قرار میگیرد، آن وقت است كه معلوم میشود چه كسی خداپرست بوده و موحد واقعی كیست!
سرانجام شهید قدوسی و عدهای معدود از همرزمان به فرماندهی شهید علمالهدی در روز ٢٨ صفر (16 دی ماه 1359) - سه ماه پس از جنگ- در یک یورش به مواضع دشمن، در حلقه محاصره آنها افتاده و در طی مقاومت و نبردی عاشورایی، مظلومانه به شهادت میرسند. دشمن سفاک بر ابدان مطهر آنها تاخته و با خاک یکسان میکند. ...پیکر مقدس شهدا در زیر چرخ تانکهای دشمن له شده و آمیخته با خاک پاک هویزه می گردد
نثار روح مطهر اين پدر و پسر شهيد صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
🌴 آیتالله علی قدوسی، پدر شهید محمد حسن قدوسی
🔸 وی داماد علامه طباطبایی (فیلسوف و مفسر کبیر قرآن) بود و پدر شهید محمد حسن قدوسی بود (از دانشجویان پیرو خط امام که همراه شهید بزرگوار حسین علمالهدی در اوایل جنگ در جبهه هویزه به شهادت رسید.🕊🕊)
ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
💠 نگاهی به زندگی شهید محمد حسن قدوسی (فرزند شهید آیتالله قدوسی و نوه علامه محمد حسین طباطبایی)
🌴 ولادت : ۱۳۳۶ ● قم
🌷 شهادت : ۱۳۵۹/۱۰/۱۶ ● هویزه
او از نبوغ و استعداد فراوان برخوردار بود. دروس ابتدایی و متوسط را در قم گذراند. به دلیل زمینههای تربیتی و تحولات فكری كه در وی به وجود آمد وارد مبارزات سیاسی شد. او در زندگی از لحاظ مادی نیازی نداشت ولی برای درک احساس فقر در جامعه مدتی به كارگری و كار ساختمانی پرداخت.
سپس به دانشگاه راه یافت. در آنجا با گروههای مسلمان و مبارز آشنا شد و بیشتر در متن مبارزه قرار گرفت. در عین حال، مطالعات اسلامی خود را با علاقه ای بسیار دنبال نمود.
در جریان فعالیتهای سیاسی خود یك بار بازداشت شد. او همچنین در ١٧ شهریور در مشهد در یك درگیری مسلحانه با عوامل ساواک به شدت مجروح گردید.
پس از پیروزی نهضت اسلامی، ابتدا در كمیته انقلاب در تهران فعالیت داشت. سپس به مشهد رفت و در آنجا دروس دانشگاهی خود را ادامه داد. او در آنجا با عده ای از دوستانش انجمن اسلامی دانشگاه مشهد را بنیان گذاشت. او از جمله فاتحان لانه جاسوسی آمریکا و از دانشجویان پیرو خط امام بود.
در پی تجاوز ارتش صدام به خاک میهن، داوطلبانه به جبهه رفت و همراه با شهید حسین علمالهدی(از دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا) با دستان خالی و کمترین تجهیزات نظامی به نبرد با مزدوران بعثی پرداخت.
شهید محمد حسن قدوسی یك بار برای دیدار با امام، به همراه همرزمانش به تهران آمد و در معیت پدرش به جماران رفت. او در آنجا راجع به روحیات افراد در صحنه جنگ چنین اظهار نمود:
من در جبههها احساس كردم كه وقتی عراقیها حمله میكنند و ما در زیر گلوله باران دشمن قرار میگیریم و همه جا توسط خمپاره زیر آتش قرار میگیرد، آن وقت است كه معلوم میشود چه كسی خداپرست بوده و موحد واقعی كیست!
سرانجام شهید قدوسی و عدهای معدود از همرزمان به فرماندهی شهید علمالهدی در روز ٢٨ صفر (16 دی ماه 1359) - سه ماه پس از جنگ- در یک یورش به مواضع دشمن، در حلقه محاصره آنها افتاده و در طی مقاومت و نبردی عاشورایی، مظلومانه به شهادت میرسند. دشمن سفاک بر ابدان مطهر آنها تاخته و با خاک یکسان میکند. ...پیکر مقدس شهدا در زیر چرخ تانکهای دشمن له شده و آمیخته با خاک پاک هویزه می گردد
نثار روح مطهر اين پدر و پسر شهيد صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
Telegram
همراهان ذکر صلوات
برای ارتباط با خادم گروه با آی دی زیر ارتباط برقرار کنید
@Hanif_Hanif
@Hanif_Hanif
Forwarded from همراهان ذکر صلوات
هوالشاهد
⚪️ «سیدمحمد صنیع خانی» به تاریخ پانزدهم دی ماه سال ۱۳۳۲ شمسی در «قم» متولد شد. پس از پیروزی انقلاب «سید محمد» از پایه گذاران کمیته انقلاب نازی آباد (منطقه ۱۳) تهران بود و در بهار سال ۱۳۵۸ شمسی به عضویت رسمی «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» در آمد و پدتی بعد به واحد اطلاعات سپاه منتقل شد. «سید محمد» از ابتدای جنگ تحمیلی با ایجاد مرکز اعزام نیروی سپاه در محل «لانه جاسوسی آمریکا»، مسئولیت اعزام رزمندگان را به مناطق عملیاتی را بر عهده گرفت . «سید محمد صنیع خانی» را باید بنیانگذار و فرمانده «ترابری سپاه پاسداران» به شمار آورد. وی نقش موثر و تعیین کننده ای در ایجاد تحرک در یگانهای رزم و پشتیبانی و رفع کمبود وسائل نقیله سنگین ایفا نمود و به شایستگی از عهده این ماموریت بر آمد.
پس از پایان جنگ تحمیلی، حضوراو در منطقه ی زلزله زده ی «رودبار» و «منجیل» و شهر سیل زده ی «زابل» منشاء خدمات فراوانی به مردم مصیبت زده ی این مناطق شد. پس از رحلت «حضرت روح الله» ساخت حرم مطهر آن امامِ سفرکرده، به او واگذار شد و «سید محمد» تا روز اربعین حضرتش، نخستین بنای آن مرقدِ مطهر را بنا نهاد و تا زمان شهادتش، عملا مدیریت ساختِ حرم را در دست داشت.
«سید محمد صنیع خانی» در منطقه ی عملیاتی «فاو» و در عملیات والفجر۱۰ در «حلبچه» در معرض گازهای شیمیایی قرار گرفته و آسیب دیده بود. این جراحت ها، در سال ۱۳۷۴ شمسی، سرباز کرد و در نهایت، روز چهاردهم شهریور ماه سال ۱۳۷۴ بال در بال ملائک گشود و به پاس خدمات خالصانه اش به «حرمِ امامش»، پیکرش در صحنِ حرم مطهر «حضرت روح الله» آرام گرفت.
نثار روح مطهرش وبرادران شهیدش صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
⚪️ «سیدمحمد صنیع خانی» به تاریخ پانزدهم دی ماه سال ۱۳۳۲ شمسی در «قم» متولد شد. پس از پیروزی انقلاب «سید محمد» از پایه گذاران کمیته انقلاب نازی آباد (منطقه ۱۳) تهران بود و در بهار سال ۱۳۵۸ شمسی به عضویت رسمی «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» در آمد و پدتی بعد به واحد اطلاعات سپاه منتقل شد. «سید محمد» از ابتدای جنگ تحمیلی با ایجاد مرکز اعزام نیروی سپاه در محل «لانه جاسوسی آمریکا»، مسئولیت اعزام رزمندگان را به مناطق عملیاتی را بر عهده گرفت . «سید محمد صنیع خانی» را باید بنیانگذار و فرمانده «ترابری سپاه پاسداران» به شمار آورد. وی نقش موثر و تعیین کننده ای در ایجاد تحرک در یگانهای رزم و پشتیبانی و رفع کمبود وسائل نقیله سنگین ایفا نمود و به شایستگی از عهده این ماموریت بر آمد.
پس از پایان جنگ تحمیلی، حضوراو در منطقه ی زلزله زده ی «رودبار» و «منجیل» و شهر سیل زده ی «زابل» منشاء خدمات فراوانی به مردم مصیبت زده ی این مناطق شد. پس از رحلت «حضرت روح الله» ساخت حرم مطهر آن امامِ سفرکرده، به او واگذار شد و «سید محمد» تا روز اربعین حضرتش، نخستین بنای آن مرقدِ مطهر را بنا نهاد و تا زمان شهادتش، عملا مدیریت ساختِ حرم را در دست داشت.
«سید محمد صنیع خانی» در منطقه ی عملیاتی «فاو» و در عملیات والفجر۱۰ در «حلبچه» در معرض گازهای شیمیایی قرار گرفته و آسیب دیده بود. این جراحت ها، در سال ۱۳۷۴ شمسی، سرباز کرد و در نهایت، روز چهاردهم شهریور ماه سال ۱۳۷۴ بال در بال ملائک گشود و به پاس خدمات خالصانه اش به «حرمِ امامش»، پیکرش در صحنِ حرم مطهر «حضرت روح الله» آرام گرفت.
نثار روح مطهرش وبرادران شهیدش صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
Telegram
attach 📎
Forwarded from همراهان ذکر صلوات
هوالشاهد
لحظه ای که حاج داوود کریمی چشمش را از این دنیا بست دنیای دیگری را دید و چشمش به همت،باکری،بروجردی،مهدی زین الدین،حسن باقری،احمد متوسلیان،حسین خرازی،صیاد شیرازی و دیگر رفقای شهیدش افتاد مطمئنا اون لحظه خلیی خوشحال بود…
۱۶شهریور ماه سالگرد شهادت فرمانده دلاور و بی بدیل حاج داود کریمی گرامیباد
نثار روح مطهرش صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
لحظه ای که حاج داوود کریمی چشمش را از این دنیا بست دنیای دیگری را دید و چشمش به همت،باکری،بروجردی،مهدی زین الدین،حسن باقری،احمد متوسلیان،حسین خرازی،صیاد شیرازی و دیگر رفقای شهیدش افتاد مطمئنا اون لحظه خلیی خوشحال بود…
۱۶شهریور ماه سالگرد شهادت فرمانده دلاور و بی بدیل حاج داود کریمی گرامیباد
نثار روح مطهرش صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
Forwarded from عکس نگار
هوالشاهد
سالگرد شهادت حاج داود کریمی
گرامی باد
❇️ چکیده ای از صحبت های
آقای منصور کوچک محسنی در ارتباط با
جانباز شهید سردار حاج داود کریمی :
شهید حاج داود با داشتن تقوا، به بصیرت، شجاعت، مقاومت، استواری دست پیدا کرده بود.
ایشان اهل حق بود، با سختیها و گرفتاریها، گره ها و مشکلات زندگی صبور و تحمل پذیر بود.
در زندگی شخصی و اجتماعی مصداق بارز عمل کننده به این حدیث از امیر المومنین علی علیه السلام بود:
«فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب»
حق و باطل را می شناخت و منافع دنیایی خود را جهت پیمودن مسیر حق زیر پا می گذاشت. دعوت شیطان را نمی پذیرفت. پست، مقام، اموال و زندگی دنیوی را رد می کرد.
یکی از علائم ایمان این است که تحسین و تقبیح دیگران نزد انسان یکسان باشد.
اگر عیب و ایرادی را برای ایشان بیان می کردی خوشحال می شدند و اگر به تعریف و از خوبی هایش مطلبی را بیان می کردی، خوشحال نمی شد.
اگر ظلمی هم به ایشان می شد، مانند جامعه امروز ما دهان را باز نمی کرد و با تهمت، غیبت و ناسزاگویی سخن گوید.
ظلم و بی عدالتی به خودشان را با صبر و بردباری تحمل می کردند ولی ظلم به مردم و جامعه را نمی پذیرفتند و در کنار آن، راه سکوت را نادرست می دانستند.
دوستی و دشمنی او با انسانها، برای خدا بود. هیچ زمانی برای خود، خانواده اش و منافعش، دوستی و دشمنی با فردی را مهیا نمی کرد.
ارزشهای ماندنی برای ایشان عبادت، جهاد، اخلاق، بندگی خدا و خدمت به مردم بود.
اکنون هیچکس نمی گوید آن شهید چه مسئولیت هایی داشت! فرمانده بود، رئیس بود، پولدار بود، بی پول بود، وکیل بود ...
ولی همه عنوان می کنند که ایشان، مومن، متدین، با تقوا، صادق، خاکی، بدون ریا، زحمت کش و با اخلاق بود.
ارزش هایی که امروز همراه ایشان است.
حاج داود، دنیا را مسافرخانه ای می دانست که اسکان در آن موقت است و باید بزودی آن را ترک کرد و در حال سکونت موقت در یک مسافر خانه باید مراقب بود، تا از میکروبهای موجود در آن که همان دنیا طلبی است دوری کند وخود را آماده سفر به خانه اصلی کند.
آن شهید به شهدای انقلاب و جنگ ارادت خاصی داشتند. شوق به آخرت و دیدار با شهدا از آرزوهایش بود.
از عذاب الهی خوف داشت و ذکر خدا پشتیبان ایشان بود. خداوند باریتعالی در قلب ایشان نشسته بود. چون دنیا برایشان کوچک و حقیر بود. قلب بزرگ می تواند جایگاه خدا باشد.
می گویند: سلام روزانه مسلمین به هم، بهشت را به یکدیگر تعارف کردن است و هر کسی که درونش مملو از سلام باشد، بدانید که بهشتی است. آن شهید درونش پر از سلام بود.
وجودش پر از خیر خواهی و معرفت.
شهید بهشتی فرمودند :
بهشت را به بها دهند ، نه به بهانه
شهید حاج داود ، بهای اخلاق ، ایمان و خلوص نیتش بهشت بود .
اخلاق ، رفتار ، کردار ،کلام و سخنان شهیدان ، با رفتارها ، کردارها و اخلاق عده ای ، در جامعهی امروزی ، فاصله زیادی داشت.
متاسفانه امروز ، بددهنی ، بی ادبی ، بی حرمتی ، ....سند و سر قفلی افرادی در صحنه قدرت و سیاست شده است.
دوستان و آشنایان از دیدار با شهید حاج داود ، لذت می بردند . لذت از کلام ، سخن ، نصیحت هایشان ، از شوخی هایشان ، از لبخندشان .
این شهید عزیز ، ستار العیوب دوستانش بود .
برادران گرفتاریها ، مشکلات خود و دیگران را با ایشان در میان می گذاشتند .
کلام و راهنمایی ایشان روحیه بخش و گره گشا بود . خود ایشان با سختیها یی که داشتند ، همیشه با گشاده رویی ، محبت و یاری دادن ، راه گشای مشکلات بودند.
شهید حاج داود با خدواند معامله کرد ، خود را به کسی ، چیزی ، مقامی نفروخت ، خود را به خدا فروخت .
شهید حاج داود کریمی ، مجسمه عفت ، مردانگی و آزادی بود .
۱۶ شهریور سالگرد شهید مظلوم وسرافراز
حاج داود کریمی گرامیباد
نثار روحش صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
سالگرد شهادت حاج داود کریمی
گرامی باد
❇️ چکیده ای از صحبت های
آقای منصور کوچک محسنی در ارتباط با
جانباز شهید سردار حاج داود کریمی :
شهید حاج داود با داشتن تقوا، به بصیرت، شجاعت، مقاومت، استواری دست پیدا کرده بود.
ایشان اهل حق بود، با سختیها و گرفتاریها، گره ها و مشکلات زندگی صبور و تحمل پذیر بود.
در زندگی شخصی و اجتماعی مصداق بارز عمل کننده به این حدیث از امیر المومنین علی علیه السلام بود:
«فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب»
حق و باطل را می شناخت و منافع دنیایی خود را جهت پیمودن مسیر حق زیر پا می گذاشت. دعوت شیطان را نمی پذیرفت. پست، مقام، اموال و زندگی دنیوی را رد می کرد.
یکی از علائم ایمان این است که تحسین و تقبیح دیگران نزد انسان یکسان باشد.
اگر عیب و ایرادی را برای ایشان بیان می کردی خوشحال می شدند و اگر به تعریف و از خوبی هایش مطلبی را بیان می کردی، خوشحال نمی شد.
اگر ظلمی هم به ایشان می شد، مانند جامعه امروز ما دهان را باز نمی کرد و با تهمت، غیبت و ناسزاگویی سخن گوید.
ظلم و بی عدالتی به خودشان را با صبر و بردباری تحمل می کردند ولی ظلم به مردم و جامعه را نمی پذیرفتند و در کنار آن، راه سکوت را نادرست می دانستند.
دوستی و دشمنی او با انسانها، برای خدا بود. هیچ زمانی برای خود، خانواده اش و منافعش، دوستی و دشمنی با فردی را مهیا نمی کرد.
ارزشهای ماندنی برای ایشان عبادت، جهاد، اخلاق، بندگی خدا و خدمت به مردم بود.
اکنون هیچکس نمی گوید آن شهید چه مسئولیت هایی داشت! فرمانده بود، رئیس بود، پولدار بود، بی پول بود، وکیل بود ...
ولی همه عنوان می کنند که ایشان، مومن، متدین، با تقوا، صادق، خاکی، بدون ریا، زحمت کش و با اخلاق بود.
ارزش هایی که امروز همراه ایشان است.
حاج داود، دنیا را مسافرخانه ای می دانست که اسکان در آن موقت است و باید بزودی آن را ترک کرد و در حال سکونت موقت در یک مسافر خانه باید مراقب بود، تا از میکروبهای موجود در آن که همان دنیا طلبی است دوری کند وخود را آماده سفر به خانه اصلی کند.
آن شهید به شهدای انقلاب و جنگ ارادت خاصی داشتند. شوق به آخرت و دیدار با شهدا از آرزوهایش بود.
از عذاب الهی خوف داشت و ذکر خدا پشتیبان ایشان بود. خداوند باریتعالی در قلب ایشان نشسته بود. چون دنیا برایشان کوچک و حقیر بود. قلب بزرگ می تواند جایگاه خدا باشد.
می گویند: سلام روزانه مسلمین به هم، بهشت را به یکدیگر تعارف کردن است و هر کسی که درونش مملو از سلام باشد، بدانید که بهشتی است. آن شهید درونش پر از سلام بود.
وجودش پر از خیر خواهی و معرفت.
شهید بهشتی فرمودند :
بهشت را به بها دهند ، نه به بهانه
شهید حاج داود ، بهای اخلاق ، ایمان و خلوص نیتش بهشت بود .
اخلاق ، رفتار ، کردار ،کلام و سخنان شهیدان ، با رفتارها ، کردارها و اخلاق عده ای ، در جامعهی امروزی ، فاصله زیادی داشت.
متاسفانه امروز ، بددهنی ، بی ادبی ، بی حرمتی ، ....سند و سر قفلی افرادی در صحنه قدرت و سیاست شده است.
دوستان و آشنایان از دیدار با شهید حاج داود ، لذت می بردند . لذت از کلام ، سخن ، نصیحت هایشان ، از شوخی هایشان ، از لبخندشان .
این شهید عزیز ، ستار العیوب دوستانش بود .
برادران گرفتاریها ، مشکلات خود و دیگران را با ایشان در میان می گذاشتند .
کلام و راهنمایی ایشان روحیه بخش و گره گشا بود . خود ایشان با سختیها یی که داشتند ، همیشه با گشاده رویی ، محبت و یاری دادن ، راه گشای مشکلات بودند.
شهید حاج داود با خدواند معامله کرد ، خود را به کسی ، چیزی ، مقامی نفروخت ، خود را به خدا فروخت .
شهید حاج داود کریمی ، مجسمه عفت ، مردانگی و آزادی بود .
۱۶ شهریور سالگرد شهید مظلوم وسرافراز
حاج داود کریمی گرامیباد
نثار روحش صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
Forwarded from همراهان ذکر صلوات
"✍شهید با خون خود جامعه را به حرکت در میآورد و امیدوارم که خون من هم چنین باشد و شهید با خون خود جامعه ظلمانی و بیروح را چون روز روشن و نورانی میکند و راه را بر دیگر بندههای خداوند باز و جاودانه میسازد."
گزیده ای از وصیت نامه
معلم دلسوخته
بسیجی وارسته
شهید احمد علی ازگلی
جزو اولین شهدای شمیرانات
شهادت: ۱۴ شهریور ۱۳۶۰
ارتفاعات بازی دراز
نثار روح مطهرش صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
گزیده ای از وصیت نامه
معلم دلسوخته
بسیجی وارسته
شهید احمد علی ازگلی
جزو اولین شهدای شمیرانات
شهادت: ۱۴ شهریور ۱۳۶۰
ارتفاعات بازی دراز
نثار روح مطهرش صلوات
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
Telegram
attach 📎
ختم صلوات امروزبه نیابت:
حضرت رسول اكرم(ص)
حضرت امام جعفرصادق(ع)
خواجه عبدالله انصاري
آيت الله سيد اسدالله مدني
آیت الله سید محمود طالقانی
آيت الله شيخ مرتضي قزويني
آيت الله ميرزا ابراهيم خويي
آخوند ملا محمد كاظم خراساني
آيت الله علي احمدي ميانجي
آيت الله سيدعبدالكريم كشميري
حجه السلام والمسلمین محی الدین علیپور
آيت الله سيدعباس حاتم يزدي
حاج محمد اسدی جعفری
محمدعلی رمضانی
حاج سيداصغر رخ صفت
حاج مهدی زمام
پدران ومادران
امام وشهدا
ايثارگران
اموات بي وارث
وبد وارث
باني شهيدان:
شهدای ۱۷ شهریور۱۳۵۷
شهدای عملیات بازی دراز
شهدای استان مازندران وگیلان
شهرستان کومله-لنگرود
فرداد لاهوتی
حاج محمد سعیدی
حاج داود کریمی
شیخ محمود غفاری
محمدعلی سخائی
حسن عشوری
قاسم دهقان
مرتضی کریمی
هوشنگ کردی
يحيي رستمي
شهرام حسین زاده
محمود نیکنام
علی علوی
حسین حسینی
بهروز جهانی فر
علی نجفی
محسن ابوالقاسمی دولابی
سید مجید رهبر
اسماعیل شعبانی
ناصر نیکنام
ابوالفضل كلهر
مرتضي عطايي
ناصرضيغمي
مجيدحداديان
احمدشاه مسعود
منصور كاويان پور
سيد مرتضي بني هاشم
سيدرضا حجازي پور
علي اصغر رويان
حسن شيخ زاده آذري
محمود عطاريان
سعيد شاهدی
عادل_سعد
اکبر_نظری
محمدحسین_علیخانی
محمد میرشکار
رضا فسنقری
✍️✍️دکتر بهشتی:
این دروغ را قبول نکنید؛ اگر در جامعهای کسانی فقرا را به صبر دعوت کردند که میدان را برای یغماگران باز بگذارند و بگویند صبور باش خدا در آخرت به تو عوض میدهد این سخن، سخن اسلام نیست!
✍️✍️آيت الله بهجت:
وداع از اين دنيا براي ما خيلي نزديك است، ولي ما آن را بسياردور مي بينيم،وگرنه اينقدر با هم نزاع نداشتيم.
✍️✍️حسین جان
✍️✍️میخوام از آرزوهام بنویسم
به نام خدا
کربلا
والسلام
اللهم ارزقنا زیاره محمد و آل محمد فی الدنیا و
شفاعتهم فی الاخره
🔴 مکتب حسین(ع) مکتب «انسان سازی» است نه مکتب «گناهکارسازی» که بگوید برو گناه کن و بعد بیا برای امام حسین(ع) گریه کن و خدا تو را خواهد بخشید
استاد شهید مرتضی مطهری(ره)
سهم شما هر پنچشنبه صدصلوات التماس دعا
حنيف
۱۴۰۴/۶/۱۳
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
حضرت رسول اكرم(ص)
حضرت امام جعفرصادق(ع)
خواجه عبدالله انصاري
آيت الله سيد اسدالله مدني
آیت الله سید محمود طالقانی
آيت الله شيخ مرتضي قزويني
آيت الله ميرزا ابراهيم خويي
آخوند ملا محمد كاظم خراساني
آيت الله علي احمدي ميانجي
آيت الله سيدعبدالكريم كشميري
حجه السلام والمسلمین محی الدین علیپور
آيت الله سيدعباس حاتم يزدي
حاج محمد اسدی جعفری
محمدعلی رمضانی
حاج سيداصغر رخ صفت
حاج مهدی زمام
پدران ومادران
امام وشهدا
ايثارگران
اموات بي وارث
وبد وارث
باني شهيدان:
شهدای ۱۷ شهریور۱۳۵۷
شهدای عملیات بازی دراز
شهدای استان مازندران وگیلان
شهرستان کومله-لنگرود
فرداد لاهوتی
حاج محمد سعیدی
حاج داود کریمی
شیخ محمود غفاری
محمدعلی سخائی
حسن عشوری
قاسم دهقان
مرتضی کریمی
هوشنگ کردی
يحيي رستمي
شهرام حسین زاده
محمود نیکنام
علی علوی
حسین حسینی
بهروز جهانی فر
علی نجفی
محسن ابوالقاسمی دولابی
سید مجید رهبر
اسماعیل شعبانی
ناصر نیکنام
ابوالفضل كلهر
مرتضي عطايي
ناصرضيغمي
مجيدحداديان
احمدشاه مسعود
منصور كاويان پور
سيد مرتضي بني هاشم
سيدرضا حجازي پور
علي اصغر رويان
حسن شيخ زاده آذري
محمود عطاريان
سعيد شاهدی
عادل_سعد
اکبر_نظری
محمدحسین_علیخانی
محمد میرشکار
رضا فسنقری
✍️✍️دکتر بهشتی:
این دروغ را قبول نکنید؛ اگر در جامعهای کسانی فقرا را به صبر دعوت کردند که میدان را برای یغماگران باز بگذارند و بگویند صبور باش خدا در آخرت به تو عوض میدهد این سخن، سخن اسلام نیست!
✍️✍️آيت الله بهجت:
وداع از اين دنيا براي ما خيلي نزديك است، ولي ما آن را بسياردور مي بينيم،وگرنه اينقدر با هم نزاع نداشتيم.
✍️✍️حسین جان
✍️✍️میخوام از آرزوهام بنویسم
به نام خدا
کربلا
والسلام
اللهم ارزقنا زیاره محمد و آل محمد فی الدنیا و
شفاعتهم فی الاخره
🔴 مکتب حسین(ع) مکتب «انسان سازی» است نه مکتب «گناهکارسازی» که بگوید برو گناه کن و بعد بیا برای امام حسین(ع) گریه کن و خدا تو را خواهد بخشید
استاد شهید مرتضی مطهری(ره)
سهم شما هر پنچشنبه صدصلوات التماس دعا
حنيف
۱۴۰۴/۶/۱۳
https://www.tgoop.com/zekre_salavat
Telegram
همراهان ذکر صلوات
برای ارتباط با خادم گروه با آی دی زیر ارتباط برقرار کنید
@Hanif_Hanif
@Hanif_Hanif
❤🔥1