Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/tgoop/post.php on line 37

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/tarikhandishi/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/tgoop/post.php on line 50
تاریخ‌اندیشی ــ مهدی تدینی@tarikhandishi P.2619
TARIKHANDISHI Telegram 2619
خاکسترنوشت

برای امواج دود در بندر خون و به یاد جانباختگان بندرعباس


گاهی باید بین چشم‌ها و حقیقت یکی را انتخاب کرد؛ چشم از تن‌های پاره می‌گریزد؛ از پیکرهای سوخته؛ از مرگی که تن‌ها را جویده باشد، از دیدن دوزخ بر زمین می‌هراسد. هم از این روست که پلک‌ها بی‌اراده فرومی‌آید؛ روی‌ها ناخودآگاه می‌گردد؛ شامه تنفس را به دهان می‌سپرد تا از بوی تن‌های سوخته نرنجد و پاها انسان را دور می‌کند از بخارِ خون، دود استخوان. ما از دورخ می‌ترسیم؛ می‌ترسیدیم که مهمیز تیز ادیان برای هراساندنمان از گناه، دوزخی بود با دیوارهایی از جنس آتش، زمینی از جنس خاکستر، آبی از عصاره شراره و هوایی دوداندود.

اما من بین رعایت دیدگان و رویت حقیقت، دم به دم حقیقت می‌دهم. دعوتیم به دوزخی زمینی که در بندر جگرها سوزاند. گناه این کارگران، کارمندان و رانندگان چه بود که این باران آتش بر سرشان بارید؟ دیه در عرض ۴۸ ساعت نوشدارو بعد مرگ سهراب است یا دو کف دست آب بر تنی تا استخوان سوخته؟

دلیل این مرگ‌ارزانی چیست؟ کدام ابلیس بانی این مرگ‌های ارزان بوده است؟ مگر در قاموس بندرداری ایمنی بند و تبصره‌ای ندارد؟ کدام انبارداری انفجاری‌ترین و اشتعالی‌ترین جرثومه را میان کالاهایش بدون تفکیک امنیتی قرار می‌دهد؟

این جور و جفا خطای انسانی نیست؛ خریت انسانی است! رذالتی ددمنشانه فقط می‌تواند چنین بی‌مسئوليتی فاجعه‌باری را رقم بزند که بهایش خاکستر شدنِ بی‌گناهانی است که مثل هر روز با امید و آرزو به سر کار رفته‌اند و اینک با آزمایش دی‌ان‌ای باید هویتشان را شناسایی کرد!

ما که زنده‌ایم و تیرگی سرنوشت را که از رگ‌های بریدهٔ هموطنانمان به آسمان برمی‌خاست دیدیم. ما وجدان زنده‌ایم؛ خاکستر دیدگانمان را نمی‌شوییم تا کسی پاسخ گوید این‌همه خون بهای گزافِ غفلت‌ چه کسانی است. منتی هم سر جان‌باختگان نیست، زیرا مرگ‌ارزانی قاعده مرگباری است که اگر امروز چشم بر آن ببندیم، تیر خودسر و کور آن فردا قلب خود ما را می‌درد. مرگ‌ارزان‌شدگان در صف‌اند و در انتظار نوبت. باید دستی جنباند، حرفی زد، وجدانی گزید، آهی کشید، ناله‌ای سر داد... آی! بدانید که ما وجدان بیدار دودشدگانیم! خاکستر مردگانمان را از چشم و دست و پیرهن نمی‌تکانیم تا پاسخی گیریم! جواب ما را بدهید! جواب ما را بدهید! جواب ما را بدهید! این خون به پای کیست؟!

مهدی تدینی

@tarikhandishi | تاریخ‌اندیشی



tgoop.com/tarikhandishi/2619
Create:
Last Update:

خاکسترنوشت

برای امواج دود در بندر خون و به یاد جانباختگان بندرعباس


گاهی باید بین چشم‌ها و حقیقت یکی را انتخاب کرد؛ چشم از تن‌های پاره می‌گریزد؛ از پیکرهای سوخته؛ از مرگی که تن‌ها را جویده باشد، از دیدن دوزخ بر زمین می‌هراسد. هم از این روست که پلک‌ها بی‌اراده فرومی‌آید؛ روی‌ها ناخودآگاه می‌گردد؛ شامه تنفس را به دهان می‌سپرد تا از بوی تن‌های سوخته نرنجد و پاها انسان را دور می‌کند از بخارِ خون، دود استخوان. ما از دورخ می‌ترسیم؛ می‌ترسیدیم که مهمیز تیز ادیان برای هراساندنمان از گناه، دوزخی بود با دیوارهایی از جنس آتش، زمینی از جنس خاکستر، آبی از عصاره شراره و هوایی دوداندود.

اما من بین رعایت دیدگان و رویت حقیقت، دم به دم حقیقت می‌دهم. دعوتیم به دوزخی زمینی که در بندر جگرها سوزاند. گناه این کارگران، کارمندان و رانندگان چه بود که این باران آتش بر سرشان بارید؟ دیه در عرض ۴۸ ساعت نوشدارو بعد مرگ سهراب است یا دو کف دست آب بر تنی تا استخوان سوخته؟

دلیل این مرگ‌ارزانی چیست؟ کدام ابلیس بانی این مرگ‌های ارزان بوده است؟ مگر در قاموس بندرداری ایمنی بند و تبصره‌ای ندارد؟ کدام انبارداری انفجاری‌ترین و اشتعالی‌ترین جرثومه را میان کالاهایش بدون تفکیک امنیتی قرار می‌دهد؟

این جور و جفا خطای انسانی نیست؛ خریت انسانی است! رذالتی ددمنشانه فقط می‌تواند چنین بی‌مسئوليتی فاجعه‌باری را رقم بزند که بهایش خاکستر شدنِ بی‌گناهانی است که مثل هر روز با امید و آرزو به سر کار رفته‌اند و اینک با آزمایش دی‌ان‌ای باید هویتشان را شناسایی کرد!

ما که زنده‌ایم و تیرگی سرنوشت را که از رگ‌های بریدهٔ هموطنانمان به آسمان برمی‌خاست دیدیم. ما وجدان زنده‌ایم؛ خاکستر دیدگانمان را نمی‌شوییم تا کسی پاسخ گوید این‌همه خون بهای گزافِ غفلت‌ چه کسانی است. منتی هم سر جان‌باختگان نیست، زیرا مرگ‌ارزانی قاعده مرگباری است که اگر امروز چشم بر آن ببندیم، تیر خودسر و کور آن فردا قلب خود ما را می‌درد. مرگ‌ارزان‌شدگان در صف‌اند و در انتظار نوبت. باید دستی جنباند، حرفی زد، وجدانی گزید، آهی کشید، ناله‌ای سر داد... آی! بدانید که ما وجدان بیدار دودشدگانیم! خاکستر مردگانمان را از چشم و دست و پیرهن نمی‌تکانیم تا پاسخی گیریم! جواب ما را بدهید! جواب ما را بدهید! جواب ما را بدهید! این خون به پای کیست؟!

مهدی تدینی

@tarikhandishi | تاریخ‌اندیشی

BY تاریخ‌اندیشی ــ مهدی تدینی


Share with your friend now:
tgoop.com/tarikhandishi/2619

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Hui said the time period and nature of some offences “overlapped” and thus their prison terms could be served concurrently. The judge ordered Ng to be jailed for a total of six years and six months. Activate up to 20 bots To view your bio, click the Menu icon and select “View channel info.” With Bitcoin down 30% in the past week, some crypto traders have taken to Telegram to “voice” their feelings. Choose quality over quantity. Remember that one high-quality post is better than five short publications of questionable value.
from us


Telegram تاریخ‌اندیشی ــ مهدی تدینی
FROM American