Telegram Web
♦️ تایید حکم نزدیک به ۳۹ سال زندان برای شش زن بهایی در همدان

بر اساس گزارش خبرگزاری هرانا، شعبه ۱۱ دادگاه تجدیدنظر استان همدان، حکم حبس مجموعاً ۳۸ سال و ۱۱ ماه برای شش زن بهایی ساکن این استان را تأیید کرد. این زنان پیش‌تر در دادگاه انقلاب همدان به اتهام‌هایی چون "عضویت در جامعه بهایی" و "آموزش و تبلیغ مخل شرع" محکوم شده بودند.

طبق گزارش این منبع، این حکم بدون برگزاری جلسه علنی، بدون اطلاع وکلای پرونده و با مستشاری قضات بهرام کراری و مرتضی رمضانی صادر شده است.

در احکام بدوی، ندا محبی به پنج سال زندان به اتهام تبلیغ و آموزش و دو سال و هشت ماه زندان بابت عضویت در جامعه بهایی محکوم شد که سه سال از آن به حالت تعلیق درآمد.

عاطفه زاهدی، فریده ایوبی، نورا ایوبی، زرین‌دخت احدزاده و ژاله رضایی نیز هر کدام به دو سال و هشت ماه زندان بابت "عضویت" و سه سال و هفت ماه زندان بابت "آموزش و تبلیغ" محکوم شدند. برای بخشی از این احکام نیز تعلیق پنج‌ساله در نظر گرفته شده است.دویچه وله



🆔@tahkimmelat
👎16😡105💔4🕊2😱1
♦️ محافظت از منابع محدود در مواجهه با فضای مجازی

✍🏻 Susanna Newsonen

ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیک‌جو
@alipsychiatrist

زمانی که برای اولین بار با شبکه‌های اجتماعی مواجه شدیم، ترکیبی از هیجان‌زدگی و بدگمانی را تجربه می‌کردیم. ابتدا با احتیاط زیاد نوک انگشتانمان را به آن زدیم، بعد پاهایمان و چیزی نگذشت که با سر در آن شیرجه زدیم. فعال بودن در یک پلتفرم، به دو، سه و بیشتر گسترش پیدا کرد و  به نوعی گرفتار آنها شدیم. درست است که ورود به محیط‌های دیجیتال برای گسترش دادن ارتباطات، الهام گرفتن از آنها و سرگرمی بود و کمابیش به این هدف‌ها رسیدیم اما در طول زمان متوجه الگوهایی در خود شدیم مانند اینکه: زمانی که از شبکه‌های مجازی خارج می‌شویم احساس می‌کنیم که از نظر روانی تخلیه شده‌ایم، تمرکزمان مختل شده است و نشاط کمتری داریم. در نتیجه از خودمان می‌پرسیم که وقتمان را دقیقا صرف چه چیزی کرده‌ایم. پلتفرم‌هایی که به ما وعده ارتباط و حال بهتر را می‌دادند، به نظر می‌رسد که در عمل باعث تضعیف احساس خوب بودن و تحلیل رفتن انرژی ذهنی‌مان می‌شوند.

گیر‌افتادگی‌ِ طراحی شده

شبکه‌های اجتماعی طوری طراحی شده‌اند که برای بیشترین زمان ممکن ما را مشغول به خود نگه دارند. هر پیام، لایک یا صفحه جدید سیستم پاداش مغز ما را، شبیه به تاثیری که مواد مخدر، شکر، قمار و .. بر آن دارند، تحریک میکند؛ فوران‌های کوچک دوپامین که ما را وادار به برگشتن به آن فعالیت یا ماده می‌کند بدون آنکه دقیقا متوجه شویم که چه میزان زمان یا انرژی ذهنی را صرف آن کار کرده‌ایم. روانشناسان به این فرایند، 'تقویت متناوب' می‌گویند که یکی از قوی‌ترین عوامل شکل‌گیری عادت‌های رفتاری است. بنابراین، اینکه نمیتوانیم از شبکه‌های اجتماعی فاصله بگیریم، بیش از آنکه تقصیر یا ضعف ما باشد، یک مسیر مهندسی‌شده است.

مغز در ورق زدن مداوم

مهندسی فضای مجازی به گونه‌ای است که میتواند باعث مختل شدن تمرکز و کاهش طیف توجهمان شود‌. نوتیفیکیشن‌های مداوم، محتواهای بی‌پایان، و جابه‌جایی‌های سریع بین عنوان‌ها، منسجم نگه داشتن ذهنمان را دشوار می‌کند و متقاعد کردن مغزمان برای متمرکز ماندن بر روی یک موضوع تبدیل به چالش شده است. قرار گرفتن در جایگاه تماشاچی منفعل در حین ورق زدن صفحات مجازی، بر خُلق، خواب و کارکردهای ذهنی تاثیر میگذارد و جای تعجب نیست که کاربران زیادی احساس خستگی فکری را پس از کاری که قرار بود تنها یک چک کردن سریع باشد، گزارش می‌کنند.

چرخۀ مقایسه

به آنچه گفته شد باید اضافه کرد که آنچه در فضای آنلاین می‌بینیم، همیشه واقعیت نیست و بسیاری از اوقات، ریل‌های به دقت ادیت شده است. حتی اگر این را مطمئن باشیم، باز هم تقریبا غیرممکن است که خودمان را مقایسه نکنیم. مواجهه‌ی مداوم با زندگی‌های ایده‌آل‌نمایی شده، و بی‌نقصیِ عبور کرده از فیلتر، عزت نفس را به خصوص در نوجوانان و بزرگسالان جوان پایین می‌آورد. احساس می‌کنیم که نه فقط جزئی‌ از گروه افراد موفق و شاد نیستیم بلکه در کافی بودن و ارزشمندی خود هم دچار تردید می‌شویم. در طول زمان این چرخه مقایسه باعث اضطراب، افسردگی، معضلات مربوط به تصویر ذهنی از بدن، و احساس عمیق خوب نبودن می‌شود.

ارتباطات بیشتر، انزوای بیشتر

به طور متناقضی، پلتفرم‌ها که برای ارتباط دادن افراد به یکدیگر ساخته شده بودند، در حال تنهاتر کردن ما نسبت به گذشته هستند‌. تعاملات آنلاین بسیاری از اوقات فاقد عمق، ظرافت و حساسیت رابطه‌های دنیای واقعی هستند. هرچه زمان بیشتری را در فضای آنلاین میگذرانیم، زمان کمتری برای سرمایه‌گذاری بر روابط خارج از فضای آنلاین پیدا می‌کنیم. به همین دلیل است که هر روز مطالعات بیشتری، ارتباط میان استفاده از شبکه‌های اجتماعی و افزایش انزوا و تنهایی افراد را نشان می‌دهند؛ یافته‌هایی که، در مورد احتمال مواجه شدن افراد با خلاء روابط صمیمانه، به دلیل احاطه شدن با  ازدحام محتواهای دیجیتال، هشدار می‌دهند.


📌 ادامه در INSTANT VIEW
مشاهده فوری


#روان_پزشکی #روان_درمانی
#فضای_مجازی #سلامت_روان

🆔️@tahkimmelat
7👍3👎2💔2🕊1
♦️ جبهه اصلاحات ایران در بیانیه ای اعلام کرد: آشتی ملی؛ فرصتى طلایی برای تغییر و بازگشت به مردم /انجام مذاکره جامع و مستقیم با آمریکا برای خروج از بحران/ تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی و پذیرش نظارت‌ آژانس انرژی اتمی در قبال رفع کامل تحریم‌ها

جبهه اصلاحات ایران با انتشار بیانیه ای با بیان بخشی از مخاطرات و تهدیدهای جدی پیش روی، برقراری آشتی ملی و ترک تخاصم در داخل و خارج از کشور را تنها راه نجات کشور و فرصتی طلایی برای تغییر و بازگشت به مردم اعلام کرد و براى خروج از بحران و جلوگیری از فعال‌سازی مکانیزم ماشه خواهان انجام مذاکره جامع و مستقیم با آمریکا و اعلام آمادگی تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی و پذیرش نظارت‌ آژانس انرژی اتمی در قبال رفع کامل تحریم‌ها شد. اين جريان اصلاح طلب در عين حال از همه نیروهای سیاسی ملی مدافع رویکرد اصلاحات مسالمت جویانه و خشونت پرهیز و از تمام نهادهای تصمیم‌گیر حامی حقوق ملت خواست که به جای تداوم مرزبندی‌های مصنوعی و بی‌ثمر، بر محور منافع ملی گردهم آیند.

در بخش هایی از این بیانیه آمده است:

جنگ ۱۲ روزه نشان داد که ایران در دفاع از تمامیت ارضی خود مصمم و تواناست، اما هم‌زمان روشن کرد که تداوم این مسیر، بدون بازسازی اعتماد ملی و گشودن باب تعامل سازنده با جهان، هزینه‌های انسانی، مالی و روانی بسیاری بر ملت تحمیل خواهد کرد.

در چنین شرایطی، تهدید فعال‌سازی «مکانیزم ماشه» از سوی تروئیکای اروپایی بسیار واقعی و در شرف عملی شدن است. بازگشت پرونده هسته‌ای ایران به فصل هفتم منشور ملل متحد، تحریم‌های سازمان ملل را بازمی‌گرداند و رکودی عمیق‌تر از پیامدهای جنگ اخیر به بار خواهد آورد. این بازگشت نیز، مشروعیت جنگ آینده علیه ایران را با برچسب «تهدیدکننده صلح» تأمین می‌کند.

امروز در این بزنگاه تاریخی، سه راه پیش روی ملت و حاکمیت است:

الف. تداوم وضع موجود؛ با آتش‌بسی شکننده و آینده‌ای مبهم
ب. تکرار الگوی ۲۲ سال گذشته؛ مذاکره تاکتیکی برای خرید زمان، بی‌آنکه ریشه بحران‌ها درمان شود
ج. انتخاب شجاعانه آشتی ملی و ترك تخاصم در داخل و خارج ‌کشور؛ با هدف اصلاح ساختار حکمرانی و بازگشت به اصل حاکمیت مردم

جبهه اصلاحات ایران، بر اساس استراتژی اصلاح از درون، آشتی ملی و نتایج حاصل از آن را تنها راه نجات کشور و فرصتی طلایی برای تغییر و بازگشت به مردم می‌داند و بى‌ترديد بدون پرداختن به اصلاحات ساختاری عمیق، آشتی ملی و عفو عمومی، صرفاً به یک نمایش سیاسی بدل خواهد شد.

نقشه راه فوری و عملیاتی جبهه اصلاحات ايران برای انجام اصلاحات ساختاری در دو حوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی توسط حاكميت به طور اجمالى عبارت است از:

اعلام عفو عمومى، رفع حصر، آزادى زندانيان سياسى و پايان دادن به سركوب منتقدان مصلح

تغییر گفتمان حکمرانی به توسعه ملی به جای اولویت‌دادن به منازعات ایدئولوژیک

انجام مذاکرات جامع و مستقیم با ایالات متحده آمریکا و عادی‌سازی روابط بر اساس عزت، حکمت و مصلحت

بهره‌گیری از تمام ظرفیت‌های دیپلماسی رسمی و عمومی برای جلوگیری از فعال‌سازی مکانیزم ماشه

اعلام آمادگی تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی و پذیرش نظارت‌ آژانس انرژی اتمی در قبال رفع کامل تحریم‌ها

همگرایی منطقه‌ای برای ایجاد صلح پایدار و استفاده از فرصت تعامل با همسایگان

انحلال نهادهای موازی در داخل حاکمیت و تغییر معنادار در نهادهای انتصابی و رویکرد آنها

خروج نیروهای نظامی از حوزه سیاست، اقتصاد و فرهنگ و بازگشت آنها به پادگانها

کاهش نگاه امنیتی به جامعه و بازنگری در سیاست امنیت داخلی

خارج کردن اقتصاد کشور از تیول الیگارش های حکومتی و ایجاد فرصت‌های برابر اقتصادی برای همه مردم

📌
متن کامل بیانیه


🆔@tahkimmelat
👎19👍127🤣3🕊1💔1
♦️ بی‌دولتی؛ سایه‌ای سنگین بر سر ایران

🖊️ سیدمصطفی تاجزاده

یکم:

چرا باوجود راهبرد رهبر که «نه جنگ می‌شود، نه مذاکره می‌کنیم» هم جنگ شد و هم به مذاکره تن داد؟ چرا به‌رغم اینکه می‌گفت «در حلب و دمشق می‌جنگیم تا در تهران و کرمانشاه نجنگیم»، اسرائیل و آمریکا به شهرهای ایران حمله کردند؟ و چرا باوجود شعار جدیدش که «نه زیر بار جنگ تحمیلی می‌رویم و نه آتش‌بس تحمیلی»، هم زیر بار جنگ تحمیلی رفت و هم به آتش‌بس تحمیلی رای داد؟ بگذریم از اینکه هم مذاکره با آمریکا و هم آتش‌بس با اسرائیل تصمیم‌های عاقلانه‌ای بودند. اکنون چه کنیم که شبح جنگ از آسمان ایران دور شود، تحریم‌ها لغو گردد، اوضاع کشور سامان یابد و ایرانیان نفس راحتی بکشند؟

دوم:

۱- کارنامه حاکمیت در تحقق توسعه همه‌جانبه، عادلانه و پایدار میهن و تامین رفاه مردم در مجموع منفی و در ۸ سال گذشته فاجعه‌بار بوده است. تورم افسارگسیخته، گرانی کمرشکن، رکود نفس‌گیر و بیکاری روبه‌رشد تداوم وضع را حتی برای حامیان نظام نیز تحمل‌ناپذیر کرده است. فساد هم چون موریانه به تن تحریم‌زده اقتصاد کشور افتاده است. بسیاری از شهروندان احساس «مالباختگی دائم» دارند. عدم شفافیت در عرصه‌های مختلف، بدبینی مردم را به حاکمیت افزایش داده است. قطعی‌های پی‌درپی آب، برق و گاز روند زندگی مردم را مختل و کسب و کار و نیز نظام اداری و آموزش و پرورش را دچار چالش‌های جدی کرده است. وعده بنیان‌گذار نظام، آب و برق مجانی بود. اینک بسیاری حتی با پرداخت هزینه نیز قادر به تامین آب و برق مورد نیاز خود نیستند. نابرابری‌های عظیم، تبعیض فراگیر، غارت نورچشمی‌ها و حرام‌خواری آقازاده‌ها بر خشم و انزجار شهروندان افزوده و قدرت نرم نظام را به‌سمت صفرشدن سوق داده است.

۲- شکست‌های استراتژیک در منطقه (سقوط اسد، ضربات وارده بر حزب‌الله لبنان، تضعیف حشدالشعبی عراق، به محاق‌رفتن فاطمیون افغانستان و زینبیون پاکستان) جمهوری اسلامی را از حمایت موثر متحدان منطقه‌ای خود محروم و کفه را به سود اسرائیل سنگین کرده است.
اشتباه محاسباتی حاکمیت در انجام وعده صادق ۲ نیز تجاوز هوایی اسرائیل به کشورمان را تسهیل کرد. توضیح آنکه وعده صادق ۱ با قواعد و موازین بین‌المللی و حق حاکمیت ملی سازگار بود و پاسخ مشروعی به حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق تلقی‌می‌شد. به‌همین‌دلیل تل‌آویو نتوانست در پاسخ به عملیات مزبور به مرزهای کشورمان تجاوز کند.

۳- نفوذ عوامل موساد در ارکان لشکری و کشوری نظام در سالیان گذشته بیش از انتظار و در حد غافلگیری بود. شناسایی محل استقرار و آمدوشد فرماندهان نظامی و دانشمندان هسته‌ای، اطلاع از زمان و محل برگزاری سرّی‌ترین جلسات مقامات عالی و انجام عملیات متعدد از داخل کشور علیه اهداف موردنظر، نشانگر دست بالای اسرائیل در نبرد اطلاعاتی و عملیاتی بود. درحقیقت جنگ ۱۲ ...

📌متن کامل


🆔
@tahkimmelat
21👍12💔2🤣1
♦️ ‍ «يشقى المرء برقة قلبه.»
‏آدمیزاد به اندازه‌ی لطافت قلبش درد می‌کشد.

حسن نعمت پور

"هرکه درکش بیش دردش بیشتر "
"درد" واژه ای آشنا اما ناخوشایند است هیچ کس پیدا نمی شود که با درد دست و پنجه نرم نکرده باشد وقتی عضوی از بدن آدمی سلامت خود را از دست دهد اولین نشانش درد است و به آدمی هشدار می دهد پیگیر درمان درد خود باشد .
غرض اینکه درد اگر چه ناخوشایند است اما علامتی برای ایجاد سلامت است.
تا اینجا همه آدمها در این نوع درد مشترکند .
"که بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند "
اما بعضی از دردها هست که همه کس آن را درک نمی کند حسی سلیم میخواهدو روحی عظیم که از این نوع درد بهره مند شود هرچقدر آدم منیع الطبع باشد و سلیم النفس با این نوع درد دم خور است
هرچه آسمانی تر باشد درد زمین را بهتر حس میکند اینها همان هایی هستند که اگر مسئولیتی داشته باشند دردمندانند که در پی درمان بر می آیند کوتاهی در امور جامعه موجب درد و عذابشان می شود اگر‌مجال درمان درد جامعه را نداشته باشند انقدر شریف اند که از مسولیت کنار بکشند دریغا که کم نیستند مسئولینی که سالها بر مسندی تکیه زده و از این پست به آن پست پرواز می کنند بدون آنکه حضورشان در مناصب ، تشفی و درمان درد مردم باشد  هرچه پیر و کهنه می شوند رغبتشان به تصدی امور جوانتر و نوتر می شوددریغا از درک این نکته که :
"در جوانی به خویش می‌گفتم
شیر، شیر است اگرچه پیر بُوَد
چون که  پیری رسید دانستم
پیر، پیر است گرچه شیر بود "
پیری و کهنگی اندیشه ،سدی بر نو خواهی و نو جویی است. دست به دست شدن پست ها و مسئولیتها بین کسانی که سالها هیچ ایده و اندیشه ی نویی نداشتند فقط درد حفظ شرایط مدیریتی خودرا داشتند ایران امروز را رقم می زند
بی دردانی که منتقدان دلسوز و وطن دوست  را با تیغ جمود و تهمت سلاخی کردند و نخبگان کشور را حاشیه نشین و آواره دیار غربت نمودند . اندیشمندانی که اگر امور کشور به آنها واگذار میشد
امروز به واژه ی ناترازی بر نمی خوردیم

.اما اگر بسوزد این ققنوس وطن  دوباره از خاکسترش زاییده می شود نو و جوان . که این وطن  مرغ خوشخوان و پر آوازه جهان است.
اما از درد گفتن برای بی دردان بذر افکندن در شوره زار است .
آقای مسول بی درد !
"از درد سخن گفتن و از درد شنیدن
با مردم بی درد ندانی که چه دردی است"
ما اهل دردیم درد ایران را داریم دست خودمان نیست حب وطن در ما تنیده اما تو مسول بی درد !
"درد بی دردی علاجش آتش است"
این روزها ی بی برقی، بی آبی ،ناامنی،تورم ،و...نتیجه مسندنشینانی چون شما یان است که فقط دنبال دنیای خود بودید بدون هیچ سررشته ای . اما وطن هنوز نا امید نیست که:
تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند.


🆔️@tahkimmelat
10👍7💔6
اطلاعیه رسانه تحکیم ملت در خصوص دور جدید فعالیت


رسانه‌ی خبری‌ـ‌تحلیلی تحکیم ملت که دغدغه‌ی اصلی آن دموکراسی‌سازی و گذار دموکراتیک در ایران است، می‌کوشد فراتر از بازتاب صرف اخبار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، به تولید و تحلیل محتوای مرتبط با فرایندهای دموکراسی‌سازی درون‌زا بپردازد.

در شرایط کنونی، با انباشت بحران‌ها و ناتوانی نظام سیاسی در پاسخ‌گویی به مطالبات تغییر دموکراتیک، این رسانه در دور جدید فعالیت خود تلاش دارد بستری برای همگرایی نیروهای سیاسی، مدنی و اجتماعی فراهم آورد تا زمینه‌ها و الزامات گذار مسالمت‌آمیز و دموکراتیک تقویت شود.

ما بر این باوریم که تنها راه تضمین آینده‌ای دموکراتیک برای ایران، رجوع به رأی آزاد مردم از طریق رفراندوم و تشکیل مجلس مؤسسان است؛ نهادی که می‌تواند پایه‌های نظم سیاسی نوین را بر مبنای اراده‌ی ملت بنیان نهد.

در این مسیر، یکی از گام‌های ضروری و فوری، رسیدگی به وضعیت زندانیان سیاسی است. ما آزادی زندانیان سیاسی و تضمین حقوق بنیادین آنان را نه یک مطالبه‌ی صنفی یا گروهی، بلکه یک مسئله ملی و بخشی از الزامات گذار دموکراتیک می‌دانیم. از این رو، تسهیل‌گری برای ایجاد اجماع بر سر حقوق زندانیان از همه طیف‌ها و جریان‌ها، تأکید بر دادرسی عادلانه و اطلاع‌رسانی شفاف درباره وضعیت آنان، در دستور کار این رسانه قرار دارد.

#مجلس_موسسان
#رفراندوم
#تحکیم_ملت




📧 راه‌های ارتباطی با رسانه تحکیم ملت:

ایمیل:
[email protected]

تلگرام:
@tahkimmelat

اینستاگرام:
instagram.com/tahkimmelat
👍347🤣2🕊1💔1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مرتضی کاظمیان، عضو تحریریه ایران‌اینترنشنال، در واکنش به بیانیه مصطفی تاجزاده و پیام محمد نوری‌زاد از زندان گفت: «زندانیان سیاسی پرچم‌دار ایستادگی در برابر سرکوبگری نظام ولایت فقیه‌ هستند و به حامیان گذار به دموکراسی، امید و انرژی تزریق می‌کنند.»


#مجلس_موسسان
#رفراندوم
#تحکیم_ملت
#اپوزیسیون_ملی


📧 راه‌های ارتباطی با رسانه تحکیم ملت:

ایمیل: [email protected]

تلگرام: @tahkimmelat

اینستاگرام: instagram.com/tahkimmelat
👍223🤣2👎1🤡1💔1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️ نفوذ در سطوح بالای امنیتی کشور

محمد سرافراز، رئیس اسبق صداوسیما و عضو فعلی شورای عالی فضای مجازی در مصاحبه با سایت انتخاب: بدون نفوذ در سطوح بالای امنیتی کشور امکان نداشت چنین اتفاقاتی (جنگ ۱۲ روزه) بیفتد.

📧 راه‌های ارتباطی با رسانه تحکیم ملت:

ایمیل: [email protected]

تلگرام: @tahkimmelat

اینستاگرام: instagram.com/tahkimmelat

🆔@tahkimmelat
👍313🤣1💔1
♦️ اعدام زنان

(زنان را اعدام نمی کنند چون آخوندا نمی گذارند!)

🖊️سعید معدنی جامعه شناس

در ایران قبل از انقلاب ۱۳۵۷ زن زندانی سیاسی یا امنیتی اعدامی نداشتیم. زندان و شکنجه و تبعید وجود داشته اما اعدام نه. جالب آنکه کلا اعدام زنان تنها یک بار اتفاق افتاده‌ است. خیلی جستجو کردم که چند اسم زن اعدامی پیدا کنم اما پیدا نشد. در جستجوها به این نتیجه رسیدم از زمان انقلاب مشروطه (۱۲۸۵) تا انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ تنها نام یک زن اعدامی وجود دارد و آن «ایران شریفی نیا»به جرم قتل دو دختر ۵ و ۱۰ ساله در تیرماه ۱۳۵۱ در زندان قصر تهران اتفاق افتاده است.

در خاطرات یکی از زنان زندانی کمونیست و چریک قبل از انقلاب را می‌خواندم که در زندان با یک زن بیسواد و عوام هم‌بند بوده و این زن بیسواد گفته بود که «از آخوندا می‌ترسند و آخوندا نمی‌گذارند زن‌ها اعدام شوند،»( نقل به مضمون)

به این ترتیب به هر دلیلی که بوده قبل از انقلاب، در آن ۷۲ سال از مشروطه تا سال ۱۳۵۷ غیر از تک مورد ذکر شده، زن اعدامی نداشتیم. اما بعد از انقلاب و زمانه حاکمیت روحانیون و اجرای قوانین دینی تعداد اعدام زنان، چه سیاسی‌- امنیتی و چه غیر سیاسی بشدت افزایش یافته است آنقدر زیاد که آمار آن از دست مطلعان امور خارج شده است.

قبل از انقلاب چندین و چند سازمان چریکی با مشی مسلحانه علیه حکومت پهلوی فعالیت می‌کردند و زنان بسیاری عضو این گروه‌ها بودند اما هیچ زن دستگیر شده اعدامی‌ سراغ نداریم. ظاهراً در ذهن جامعه و یا در ذهن امثال آن زن عوام زندانی، قبل از انقلاب، زمانی که روحانیون خارج از حکومت بودند بیشتر از زنان حمایت می‌کردند تا زمانی که خودشان قدرت را در دست گرفتند و در رأس امور نشستند!

این روزها خبر از اعدام یک زن در صدر اخبار است. در خبرها آمده که حکم اعدام خانم شریفه محمدی به جرم سیاسی و امنیتی در شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور تایید شده، امیدواریم به هر نحو که شده از اعدام این زن جلوگیری شود. همچنین پیشنهاد می شود حداقل در امور سیاسی به جای اعدام مجازات جایگزین اعمال شود. در دنیای مدرن تجربه اغلب کشورهای توسعه یافته نشان می‌دهد اعدام راه حل مناسبی برای کاهش جرایم و حل مشکلات نیست.


📧 راه‌های ارتباطی با رسانه تحکیم ملت:

ایمیل: [email protected]

تلگرام: @tahkimmelat

اینستاگرام: instagram.com/tahkimmelat

🆔@tahkimmelat
18👍10💔6👎1
♦️تریتا پارسی:
جنگ بعدی اسرائیل و ایران در راه است اما احتمالاً خونین‌تر از اولی خواهد بود

همه چیز را در این ویدیو توضیح می‌دهم.

یک خطر جدی وجود دارد که اسراییل دوباره جنگ با ایران را طی دو هفته تا چند ماه آینده آغاز کند
و این خطر برای آمریکا وجود دارد که یک بار دیگه به جنگ کشیده شود

اسراییلی‌ها از جنگ با ایران ۳ تا هدف داشتند

هدف اول: ایران و آمریکا را درگیر مقابله مستقیم کنند که ۲۰ سال گذشته هم مشغول این هدف بودند و برای اولین بار در جنگ اخیر موفق شدند.

اما دو هدف دیگر که تا حالا به آن دست نیافته‌اند:
هدف دوم: قطع کردن سر رژیم ایران که اگر چه در ۲۴ ساعت اول جنگ یک مقدار موفقیت در این بخش داشتند، ولی با این حال موفق نشدند سیستم فرماندهی و کنترل ایران را از کار بیندازند.

اما هدف سوم که از همه مهمتر است تبدیل ایران به یک سوریه یا لبنان جدید است که هر موقع خواست با مصونیت کامل و بدون مداخله آمریکا بتواند بمبارانش کند، به همراه نابودی کامل ظرفیت دفاعی و تهاجمی ایران.

اسراییل نمی‌تواند به ایران زمان بدهند که ساختارهای دفاعی‌اش را بازسازی کند یا تجهیزات بهتر بخرد. ترس از کشیده شدن جنگ به دسامبر و هم‌زمانی با فصل انتخابات میان‌دوره‌ای آمریکا هم هست که پیچیدگی‌های زیادی ایجاد می‌کند.

اگر آمریکا دوباره وارد جنگ شود مثل دفعه قبل نخواهد بود که یکبار بمب بیندازد و تمام شود.

ایران هم هر کاری در توانش است میکند تا دست اسراییل را کوتاه کند و این باور که ایران تحت برتری اسراییل قرار گرفته را از اذهان پاک کند. این بار ایران خیلی سریعتر و صریح‌تر پاسخ خواهد داد

ایران نشان داده که تکنولوژی موشکی‌اش خیلی پیشرفته است و سیستم های دفاعی اسراییل و آمریکا توانایی مقابله با همه‌ی موشک‌های ایران را ندارد. این بار ایران به نحو بی‌سابقه‌ای به پایگاه‌های آمریکا حمله می‌کند.

ترامپ قول داده بود دیگر جنگی درخاورمیانه نخواهد بود قول خروج سربازان آمریکا را از خاورمیانه داده بود ولی الان در مسیر مخالفش حرکت میکند.

این بار نیاز به مذاکره برای توافق دارد که در حال انجام بود تا اسراییل میز مذاکره را بمباران کرد

اگر هر کدام از دو طرف از مواضعشان کوتاه نیایند مثلا آمریکا درخواست غنی سازی صفر کند، یا ایران یک چیز غیرقابل دسترسی پیشنهاد دهد با سرعت به سمت یک جنگ گسترده خواهیم رفت.


🆔@tahkimmelat
21👎17😱5😡3🤡2🤣2
♦️استوری اینستاگرامی زهرا موسوی، به مناسبت زادروز دکتر زهرا رهنورد

🕊️ ای شادی آزادی، روزی که تو باز آیی

زهرا موسوی، فرزند دکتر زهرا رهنورد و مهندس میرحسین موسوی در استوری اینستاگرام نوشت:

‌️‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌امروز که سالگرد کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۳۲ است، از سویی دیگر برایم مبارک است.
‌️‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برای تولد مادرم در حصر. با گذر کند و بازگو نکردنی ۱۵ سال سخت. او که در کنار محبت سرشار و زلال مادرانه‌اش، رهنورد راه سخت آزادیست.

‌️‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آخر سر از پس همه این فراز و فرودها، غمها، روزی خواهد آمد که ایران در اوج شکوفایی باشد و دیگر نه کودتایی ببیند، نه آزادگانش در حبس باشند، نه سری بر دار و نه دلنگرانی جنگ باشد، نه خطر طمع بیگانه.



🆔@tahkimmelat
42👍4👎3🕊2🤣2🤡1
♦️ ویدا ربانی: من نقاشی کردم تا زندان ما را کامل نبلعد

🖊️مصاحبه امید معماریان با ویدا ربانی، روزنامه‌نگار

درون دیوارهای زندان اوین تهران - فضایی مترادف با سرکوب و درد -  ویدا ربانی از طریق نقاشی، زبانی از مقاومت خلق کرد. او با استفاده از ملحفه‌ها به عنوان بوم نقاشی، قلم‌موهای قاچاق و رنگ‌هایی که لوله به لوله آورده می‌شدند، بافت‌های صمیمی زندگی در زندان را در بدنام‌ترین بند زندان زنان ایران مستند کرد.

آثار او، که هم شجاعانه و هم لطیف بودند، حبس را به نوعی آفرینش تبدیل کردند. نقاشی‌های ربانی، از پرتره‌های زندانیان سیاسی گرفته تا نقاشی‌های لایه لایه از راه‌پله‌های زندان، به زندگی نادیده زنانی که در پشت میله‌های زندان هم در انزوا و هم در همبستگی به سر می‌برند، صدایی بصری بخشیدند. تصاویر او فقط اعمالی برای ابراز وجود نبودند؛ بلکه به اعمالی برای حفظ جمعی تبدیل شدند.

ربانی، روزنامه‌نگار و گزارشگر سابق روزنامه شرق و هفته‌نامه صدا، هرگز خود را یک هنرمند حرفه‌ای نمی‌دانست. اما پس از دستگیری‌اش در سال ۲۰۲۲ در جریان اعتراضات ضد دولتی ایران و محکومیت بعدی‌اش به بیش از ۱۱ سال حبس در مجموع دو پرونده، او به طور جدی شروع به نقاشی کرد.

او ۳۲ ماه را در زندان گذراند تا اینکه حکمش به حالت تعلیق درآمد و از زندان اوین آزاد شد.

مقامات ایرانی ممکن است سعی کرده باشند صدای او را خفه کنند، اما او از طریق قلم‌مو و تصاویر، آنچه را که نمی‌توانست منتشر کند، مستند کرد: خطوط کلی اسارت و آیین‌های آرام و سرسختانه‌ی بقای روزانه…


لینک گفتگو


🆔@tahkimmelat
24👍4🕊2💔1
♦️نفت، تحریم و کودتا

✍️#رضا_احمدی

بهار ۱۳۳۰ بود. مردم ایران سرشار از امید، به رهبری دکتر محمد مصدق دست به کاری بزرگ زدند؛ نفتی که سال‌ها در قبضه‌ی انگلیسی‌ها بود، باید به ملت بازمی‌گشت. مصدق، پیرمردی با قامتی نحیف و صدایی لرزان، اما اراده‌ای آهنین، بر کرسی نخست‌وزیری نشست و نخستین فرمانش، ملی‌کردن نفت بود.
این خبر چون صاعقه بر سر لندن فرود آمد. امپراتوری بریتانیا که سال‌ها شریان اقتصادی‌اش به نفت ایران بند بود، ناگهان منافعش را در خطر دید. آن‌ها به تکاپو افتادند؛ نخست در سازمان ملل و دادگاه لاهه شکایت کردند، اما نتیجه نداد. قاضی انگلیسی دادگاه لاهه به نفع ایران رأی داد، برای نخستین بار، رأیی به سود ایران صادر شد. این پیروزی دیپلماسی، مصدق را نزد ملت به قهرمان بدل کرد.
اما انگلیس دست‌بردار نبود. این‌بار کشتی‌های جنگی‌اش را روانه‌ی خلیج فارس کرد. تنگه هرمز زیر محاصره رفت. هیچ نفتکشی اجازه‌ی بارگیری از ایران نداشت. تحریم‌ها آغاز شده بود. دارایی‌های ایران در بانک‌های لندن مسدود شد. خریداران نفت ایران تهدید می‌شدند که در محاکم بین‌المللی تحت تعقیب قرار گیرند.

دور زدن تحریم بی کاسبان تحریم

تهران نفسش بند آمده بود. خزانه خالی می‌شد. دولت برای مقابله، دست به راه‌های تازه زد: مبادله‌ی پایاپای با همسایه‌ها، ممنوعیت واردات کالاهای لوکس، و سیاست «موازنه‌ی منفی». اما این راه‌ها، درمانی موقت بیش نبود.

در کوچه و خیابان، قیمت ارز بالا رفت، اجناس کمیاب شد. مردم که روزی برای ملی‌شدن نفت به خیابان‌ها آمده بودند، حالا زیر فشار تحریم و گرانی، خسته و ناامید می‌شدند. تنها طبقه‌ی متوسط شهری همچنان کنار مصدق مانده بود. در این میان، اختلاف میان دکتر مصدق و آیت‌الله کاشانی، امیدها را بیش از پیش خدشه‌دار کرد. حزب توده نیز با شعارهای تند اقتصادی، مردم را علیه دولت تحریک می‌کرد.
جرقه کودتا
انگلیس و آمریکا فرصت را مغتنم دیدند. دولتی که قرار بود استقلال و آزادی بیاورد، زیر بار تحریم‌ها و نزاع‌های سیاسی درون کشور، فرسوده و ناتوان شده بود. دیگر همه‌چیز آماده بود؛ تنها جرقه‌ای لازم بود تا این خانه‌ی لرزان فرو بریزد.

و آن جرقه، صبح ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ زده شد. تانک‌ها در خیابان‌های تهران غریدند. سربازان در برابر خانه‌ی نخست‌وزیر صف کشیدند. دکتر مصدق، همان مردی که نفت را به ملت بازگردانده بود، این‌بار خود در خانه‌اش بازداشت شد. دولت ملی سقوط کرد و رؤیای استقلال در هیاهوی کودتا گم شد.
دکتر محمد مصدق پس از 13 سال حصر خانگی در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۳۴۵ درگذشت. او در سن ۸۴ سالگی در تهران درگذشت و در احمدآباد ملک اجدادیش به خاک سپرده شد.
#نفت_تحریم_کودتا

🆔️@tahkimmelat
14💔7👎3🤣2
♦️اخراج‌ فلەای معلمان کوردستان

   آموزش و پرورش حیاتی‌ترین و زیربنایی‌ترین نهاد هر جامعەای است و وضعیت حال و آیندە هر مملکتی بە شدت در گرو شیوە عملکرد آن است. سبک‌زندگی مردم، سلامت جسمی و روحی شهروندان، رفاە اقتصادی، پیشرفت علمی، توسعە فرهنگی، عدالت، رضایت‌مندی و... همە و همە بستگی بە این دارند کە: چە مسائلی در مدارس آموزش دادە می‌شود؟ چە کسانی آموزش می‌دهند؟ و این نهاد تا چە اندازە پاسخگوی نیازهای روز جامعە و دانش‌آموزان است؟
  
همە هم‌میهنان نیک می‌دانند و خود مقامات دولتی هم بارها اعتراف نمودەاند کە نظام آموزشی کشور بە خاطر کسری مستمر بودجە، کمبود شدید معلم، ساختار ناکارآمد و... با بحران جدی مواجە است بە نحوی کە نە رضایت دانش‌آموزان و معلمان را تامین می‌کند و نە توان پاسخگویی بە نیازهای جامعە در بخش علم، اقتصاد، فرهنگ و... را دارد. بر همین اساس، بیش از دوهە پیش انجمن صنفی معلمان کوردستان با استناد بە اصل ٢٦ قانون اساسی و اخذ مجوز رسمی از وزارت‌کشور با هدف پویایی، کارآمدی و پاسخگوکردن آموزش و پرورش و حاکمیت در برابر خواستەهای مشروع معلمان، دانش‌آموزان و شهروندان تشکیل گردید و از آن زمان تاکنون تلاشهای مستمر و ارزشمندی برای تحقق اهداف متعالی خود انجام دادە و متحمل فشارها و هزینەهای فراوان شدە، کە البتە در همە این آزمونها سربلند و استوار بودە است. بە طور ویژە در دو سال اخیر و پس از برگزاری انتخابات دورەای انجمن سنندج کە در اردیبهشت ١٤٠٣ با مکاتبە رسمی با استانداری کوردستان و در فضای مجازی برگزار گردید، فشارها و هجمەهای شدیدی علیە مجریان این انتخابات صورت گرفت و بلافاصلە در هیئت رسیدگی بە تخلفات آموزش و پرورش، برای هیئت‌مدیرە منتخب پروندەسازی شد. علیرغم دفاعیات مستدل هیئت‌مدیرە انجمن و مذاکرات مدون جامعە معلمان با مسئولان استان، هیئت تخلفات مستقر در آموزش و پرورش کوردستان برای همە آنها حکم محکومیت صادر کرد. پس از اعتراض بە را‌ٔی مرحلە بدوی، پروندە بە "هیئت تجدیدنظر رسیدگی بە تخلفات اداری" در وزارت آموزش و پرورش ارجاع شد ولی متاسفانە این هیئت هم بە جای دفاع از تلاشهای قانونی و مطالبات بحق معلمان، در روندی ناعادلانە و غیر مستقل احکام قبلی را عینا تایید و در مواردی حتی تشدید نمود. اینک حکم قطعی معلمان سنندج در مرحلە تجدیدنظر ذیلا ذکر می‌گردد (ضمنا هفت نفر دیگر از معلمان سایر شهرهای استان اخراج شدەاند کە خبر و جزئیات آن توسط خود دوستان اعلام می‌شود).

- #مجید_کریمی (فوق‌لیسانس علوم سیاسی - ٢٣ سال سابقە)
حکم: اخراج و انفصال دائم از مشاغل و خدمات دولتی
- #غیاث_نعمتی (فوق‌لیسانس روان‌شناسی بالینی - ١٧ سال سابقە)
حکم: اخراج دائم از آموزش و پرورش
- #صلاح_حاجی‌میرزایی (فوق‌لیسانس تاریخ - ٢٦ سال سابقە)
حکم: اخراج موقت از کار بە مدت یک سال
- #نسرین_کریمی (فوق لیسانس جامعەشناسی - ٢٧ سال سابقە)
حکم: بازنشستگی اجباری با تقلیل دو طبقە شغلی
- #لیلا_زارعی (لیسانس آموزش ابتدایی  - ٣٠ سال سابقە)
حکم: خلع از معاونت مدرسە و بازنشستگی اجباری با تقلیل یک طبقە شغلی
- #فیصل_نوری (فوق‌لیسانس ریاضی - ۱۹ سال سابقە)
حکم: تبعید بە استان کرماشان بە مدت ٥ سال
- همچنین یکی دیگر از همکاران کە بنا بە وضعیت سلامت اعضای خانوادە نخواست اسمش رسانەای شود در مرحلە بدوی بە یک سال انفصال و در مرحلە تجدیدنظر با تشدید حکم و اخراج دائم مواجە گردید.

   #انجمن_صنفی_معلمان_کوردستان (سنندج) صدور این احکام را بی‌اعتنایی و دهن‌کجی بە خواستەهای مشروع دانش‌آموزان، معلمان و همە شهروندان می‌داند و بە زودی بە درخواست جامعە معلمان، حقایق لازم در مورد عواملی کە با اقدام یا اهمال خود در این پروندەسازی و اخراج‌ها نقش داشتەاند، اطلاع‌رسانی خواهد داد.

انجمن صنفی معلمان کوردستان (سنندج)
٢٨ مرداد ١٤٠٤


🆔@tahkimmelat
😡2814👍7💔3👎2
عاملیت مردم یا امید بستن به حکومت؟ نقدی بر بیانیه جبهه اصلاحات

حسن اسدی زیدآبادی

بیانیه کم‌سابقه جبهه اصلاحات ایران در حالی منتشر شد که چندی پیش‌تر، میرحسین موسوی و گروهی از فعالان مدنی در دو بیانیه جداگانه تصریح کردند که حاکمیت دیگر نمایندگی مردم را بر عهده ندارد و تنها راه برون‌رفت، گذار دموکراتیک از وضع موجود است. بیانیه‌ای که ظرف چند روز بیش از دو هزار نفر از فعالان سیاسی و مدنی آن را تایید کردند و بدین ترتیب نشان دادند که جامعه دیگر به نسخه‌های کهنه راضی نیست و در انتظار زایش نو است.

با این حال، جبهه اصلاحات بار دیگر همان مسیر قدیمی را در پیش گرفت؛ مسیری که در آن عاملیت و اختیار تغییر، به‌جای آنکه به مردم داده شود، به عهده حکومت فرض شده است. در متن این بیانیه، بار دیگر همه‌چیز به تصمیم‌های بالا حواله داده می‌شود: عفو عمومی، رفع حصر، انحلال نهادهای موازی، بازگشت نظامیان به پادگان‌ها. اینها خواسته‌هایی درست‌اند، اما مسئله اصلی این است که بیش از سه دهه است همین مطالبات از سوی نیروهای مختلف طرح شده و حکومت کوچک‌ترین اعتنایی به آنها نکرده است. تکرار همین خواسته‌ها، بدون توجه به تجربه بی‌ثمر گذشته، نوعی ارتجاع و چشم بستن بر واقعیت است.

در مقابل، طرح سیاسی موسوی به‌صراحت عاملیت متوجه مردم ایران می‌دان . او می‌گوید نجات ایران در شرایط خطیر کنونی ـ چه در برابر تهدیدات خارجی و چه در مواجهه با بحران‌های داخلی ـ تنها با اراده و کنش مردم در افق رفراندوم و مجلس موسسان امکان‌پذیر است. روی سخن او نه با صاحبان قدرت، که با جامعه است. در حالی‌که جبهه اصلاحات همچنان گمان می‌کند کلید تغییر در دستان حاکمیتی است که بارها نشان داده اراده‌ای و‌ یا شاید حتی اکنون توان و رمقی برای تحول ندارد.

نکته دیگر آنکه جبهه اصلاحات ظاهراً فراموش کرده است که نامزد همین جریان بیش از یک سال پیش در انتخاباتی به‌عنوان رئیس‌جمهور برگزیده شد که اکثریت مردم در آن حضور نیافتند. مشارکت پایین در آن انتخابات، دقیق‌ترین نشانه از بحران مشروعیت و بی‌اعتمادی عمومی بود. شعار آنها در انتخابات جلوگیری از جنگ بود، امری که با شکست کامل مواجه شد، چراکه طبق معمول ترجیح دادند فراموش کنند که رییس‌جمهور تقریبا در این مسائل هیچ‌کاره است و حتی شعار ضدجنگ و تعامل با جهانش، نتوانست او را از زیر آوار محل جلسه شعام نجات دهد و فقط عملکرد اشتباه یک موشک روزنه‌ای بروی نور برای و همکارانش گشود.
بنابراین، پیش از آنکه جبهه اصلاحات نسخه‌ای تازه برای نجات کشور تجویز کند، باید پاسخ دهد که چگونه با پذیرش و مشارکت در انتخاباتی کم‌رمق و بی‌اعتبار، خود به استمرار وضع موجود یاری رسانده است.

از این منظر، بیانیه اخیر بیش از آنکه گامی به‌سوی آینده باشد، تلاشی است برای احیای نقشی که این جریان در گذشته ایفا می‌کرده است. اما جامعه امروز از آن مرحله عبور کرده و مطالباتش دیگر در سطح «اصلاح ساختاری از درون» باقی نمانده است. آنچه اکنون خواسته عمومی است، گذار دموکراتیک و بازتعریف بنیادین نظم سیاسی بر اساس اراده مردم است.

اگر جبهه اصلاحات واقعاً می‌خواهد نقشی در آینده داشته باشد، نخست باید صداقت سیاسی پیشه کند و بپذیرد که دوران امید بستن به تغییر از بالا به سر آمده است. عاملیت باید به مردم بازگردد و نیروی‌های سیاسی مدافع ملت در کنار مردم قرار گیرند، وگرنه هر تلاشی برای حفظ وضع موجود با زبان اصلاحات، جز حاشیه‌نشینی بیشتر این جریان در تاریخ سیاسی ایران نتیجه‌ای نخواهد داشت.

https://www.tgoop.com/hsnasadiz
26👍12👎5💔1
♦️اختصاصی/ قابل توجه آقای اژه‌ای و پزشکیان: انتشار تازه‌ترین فهرست زندانیان سیاسی زن محبوس در زندان‌های ایران 

تحکیم ملت: در پی اظهارات اخیر رئیس قوه قضائیه، حجت‌الاسلام محسنی اژه‌ای، مبنی بر درخواست ارائه‌ی فهرست زندانیان سیاسی، رسانه خبری ـ تحلیلی تحکیم ملت بدین‌وسیله فهرست مستند و به‌روز ۶۴ زندانی سیاسی زن در ایران را منتشر می‌کند. لازم به توضیح است که این فهرست مربوط به زندانیان سیاسی زن در زندان قرچک و چند مورد دیگر است که اخبار مربوط به آن‌ها منتشر شده و  شامل سایر شهرستان‌ها و سایر زندان‌ها در سراسر کشور نیست.

این در حالی است که برخلاف ادعای مقامات قضایی درباره وجود تنها پنج زندانی سیاسی، فقط در زندان قرچک بیش از شصت زندانی سیاسی زن نگهداری می‌شوند.

🔹مطالبه آزادی زندانیان سیاسی پیش از این نیز از سوی افراد و گروه‌های جامعه مدنی به عنوان یک ضرورت سیاسی مطرح شده بود، اما تاکنون دولت و احزاب سیاسی در شناسایی و پیگیری حقوق بیش از چند نفر از زندانیان سیاسی اقدامی انجام نداده‌اند. این سکوت و عدم شفافیت مسئولان سیاسی، موجب شده است که شمار زیادی از زندانیان سیاسی بدون حمایت و توجه کافی در حبس باقی بمانند. انتشار این فهرست پاسخی به این خلا و تداوم مطالبه جامعه مدنی برای احقاق حقوق زندانیان است.

🔹برخی از این زندانیان با وجود سن بالا و بیماری‌های متعدد که امکان رسیدگی درمانی به آن‌ها در زندان فراهم نیست، همچنان در بازداشت هستند.
از جمله راحله راحمی‌پور از خوانده‌های دادخواه دهه ۶۰ و مبتلا به تومور مغزی، که با ۷۵ سالگی دومین سال حبس خود را سپری می‌کند.
کبری بیگی، هفتاد ساله و از معترضان عادی سال ۱۴۰۱، بدون ارائه هیچ توضیحی مشمول عفو بهمن ماه آن سال نشده و حکم او از سال ۱۴۰۲ به اجرا درآمده است.
شریفه محمدی، پخشان عزیزی و ریشه مردای نیز از زندانیان محکوم به اعدام هستند.

این فهرست شامل زندانیان از جریان‌های سیاسی متنوع از جمله زندانیان چپگرا، صنفی، پادشاهی‌خواه، سازمان مجاهدین خلق، فعالان حقوق بشر و معترضان عادی است.

📢 اطلاعیه رسانه تحکیم ملت

🔹رسانه تحکیم ملت تأکید می‌کند این فهرست صرفاً با هدف پیگیری حقوقی و مدنی وضعیت زندانیان سیاسی ارائه شده و مسئولان قضایی کشور موظف‌اند نسبت به آن پاسخگو باشند.

✍️ فهرست کامل زندانیان سیاسی زن، شامل نام، محل نگهداری، اتهامات و شرایط جسمی و حقوقی، در پیوست این اطلاعیه درج شده است.


🔗برای مشاهده کامل اسامی، روی لینک زیر کلیک کنید:
http://yun.ir/fx9bfd

📧 راه‌های ارتباطی با رسانه تحکیم ملت:

ایمیل:
[email protected]

تلگرام:
@tahkimmelat

اینستاگرام:
instagram.com/tahkimmelat
💔186😡4👍2🕊1
Zendanianzan.pdf
61.3 KB
💾 فهرست اسامی #زندانیان_سیاسی_زن

🆔@tahkimmelat
5😡3👎1🕊1
♦️ پروانه سلحشوری، استاد دانشگاه و نمایندهٔ پیشین مجلس شورای اسلامی، در گفت‌وگو با رادیوفردا می‌گوید که خواستار گذار مسالمت‌آمیز از جمهوری اسلامی با برگزاری رفراندوم است.

به گفتهٔ خانم سلحشوری، وضعیت کشور بحرانی است و اگر گذار مسالمت‌آمیز صورت نگیرد با فروپاشی مواجه خواهیم بود.

گروهی از فعالان سیاسی در ایران پس از حملهٔ اسرائیل به ایران و توقف جنگ ۱۲ روزه، خواستار برگزاری رفراندوم برای گذار مسالمت‌آمیز ار جمهوری اسلامی شده‌اند. پیشنهادی که ابتدا دو سال پیش از سوی میرحسین موسوی، آخرین نخست‌وزیر ایران و از رهبران جنبش سبز، مطرح شده بود.

آقای موسوی ۲۰ تیر امسال هم در بیانیه‌‌ای از حبس خانگی، خواستار برگزاری رفراندوم و تشکیل مجلس موسسان شد و اعلام کرد که ساختار کنونی حکومت جمهوری اسلامی نمایندهٔ همه ایرانیان نیست.

پروانه سلحشوری، نمایندهٔ مجلس دهم بود که در اعتراض به نظارت استصوابی و سرکوب معترضان آبان ۹۸، در دورهٔ بعدی مجلس ثبت‌نام نکرد.

او به رادیوفردا می‌گوید که شرایط ایران بعد از جنگ ۱۲ روزه و آتش‌بس شکننده، بحرانی است و اگر مکانیسم ماشه فعال شود،‌ ایران فلج خواهد شد.

📌گفت‌وگوی کامل را در وب‌سایت رادیوفردا بخوانید و بشنوید.


🆔@tahkimmelat
👍237👎1🕊1
♦️ بی‏‌تصمیمی بدتر از ارسال سیگنال ضعف

🖊️روح‌اله نخعی

کسی نمی‌داند ایران می‌خواهد چه کار کند. «ایران» البته وقتی صحبت از معادلات بین‌المللی است، طبعاً اشاره به حاکمیت و به طور مشخص، سیاست خارجی ایران دارد؛ در نتیجه این گزاره به افکار عمومی و اکثریت قریب به اتفاق نخبگان و اهالی رسانه هم تعمیم می‌یابد. از زمانی که جنگ با آتش‌بس غیررسمی متوقف شده، داخل و خارج از کشور، بسیاری مترصد نشانه‌ای بوده‌اند که بفهمند برنامه ایران در قبال پرونده هسته‌ای، تقابل با اسرائیل، مذاکره با آمریکا یا اروپا و به‌طور کلی رسیدگی به چالش‌های خارجی چیست و فعلاً هیچ نشانه‌ای تکلیف را قطعی نکرده است.این در مجموع سودی هم برای ایران ندارد و بلکه فضا را برای تحمیل انواع آسیب‌ها آماده می‌کند.

بعد از چند هفته سروصدا و صحبت از «تغییر»، اتفاقی که در نهایت افتاد، منحصر به بازگشت علی لاریجانی به جایگاه دبیر شورای عالی امنیت ملی بود و تشکیل شورای دفاع. شورای دفاع که کارکرد مشخصی دارد و معنای تشکیل آن بیش از این که سیاسی باشد، اجرایی است؛ اما آمدن لاریجانی را بسیاری به عنوان نشانه تغییر روند در مسیر سیاست خارجی و امنیتی خواندند و حتی برخی با نوعی اغراق درباره شخصیت او، آمدنش را با تعابیری مثل «بازگشت عقلانیت» جشن گرفتند؛ اما اگر چنین است، چرا این تغییر با هیچ اتفاق دیگری همراه نشده؟ اگر بناست رویکردی به سمت تعامل و مذاکره در سیاست خارجی پیش گرفته شود، چطور همزمان با حضور کسی مثل لاریجانی، فردی مثل سعید جلیلی همزمان در همان نهاد ماندگار است؟

آیا متولی رویکردی که بنا بود تغییر کند، علی‌اکبر احمدیان بود که حالا با رفتنش و آمدن لاریجانی عقلانیت آمده؟ اگر رویکردی که در مقابل لاریجانی با پرچم «پایداری» توصیف می‌شود، بناست تغییر کند، چرا همه منصوبان و نزدیکان این رویکرد همچنان سر جای خود در سمت‌های انتصابی هستند و با همان روند هم عمل می‌کنند؟ اگر تصمیمی گرفته شده تا روندی در پیش گرفته شود، چرا نهادی مثل صداوسیما همچنان با مدیریت سابق، بر همان طبل سابق می‌کوبد و پرهزینه‌ترین و بلندترین صدای رسانه‌ای داخل کشور را وقف تخریب هر الگوی دیگری می‌کند؟ بقیه تریبون‌های ریزودرشت از جنس صداوسیما چرا همچنان روی همان هوای سابق حرف می‌زنند؟

دبیری و عضویت در شورای عالی امنیت ملی و ریاست صداوسیما، سمت‌های انتخابی هم نیستند که بشود تنوع در ترکیب‌شان را نمودی از «حضور تفکرات مختلف» قلمداد کرد؛ بلکه این‌ها سمت‌های انتصابی هستند، در اختیار کسانی که حتی در سطح راهبردی هم تناسبی با هم ندارند. در این میان، سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه هم مثل چند ماه پیش از جنگ، نه تکلیفش را با خودش روشن می‌کند نه با مردم و نه با خارجی‌ها. چند نفر دیگری هم که سمت‌های مختلف مربوط و نامربوط به سیاست خارجی را دارند، هر کدام به گمانی در راه یقینی افتاده‌اند و در دستگاه خودشان ساز می‌زنند.

برونداد این ترکیب، تصویری است نه از ابهام راهبردی که از بی‌تصمیمی. ایران می‌خواهد با آمریکا مذاکره کند یا نمی‌خواهد؟ می‌خواهد بر سر غنی‌سازی امتیاز دهد یا نمی‌خواهد؟ می‌خواهد با آژانس تعامل کند یا می‌خواهد از ان‌پی‌تی خارج شود و مسیر دیگری برود؟ جنگ را مطلوب می‌داند یا ادامه آتش‌بس را؟ یا حل موضوع و برداشتن وزن این پرونده باز از روی روان مردم را مطلوب می‌داند؟ مردمی که هر روز از هر کس می‌توانند می‌پرسند «دوباره جنگ می‌شود؟» پاسخ ایران به پیشنهاد اروپا چیست؟ از مهلت سازوکار ماشه برای اروپا ده روز بیشتر باقی نمانده. چرا جواب پیشنهاد اروپا را نمی‌دهند؟ آنچه که دیگر نه به سمت توافق است نه به سمت تقابل، صرفاً تمدید همین وضعیتی که ظاهراً مطلوب هم هست.

چیزی که در طرف مقابل، وضعیت را نامناسب نشان می‌دهد و بلکه طرف مایل به درگیری را تشجیع می‌کند، این تصویر بی‌تصمیمی است نه پراکنده‌گویی‌های رئیس‌جمهوری که با الگوی «از هر دری سخنی» حرفی در دلش باقی نمی‌گذارد و البته سخنوری‌هایش هم توجه چندانی در رسانه‌های خارجی به خود جلب نمی‌کند. مسئله ما «سیگنال ضعف» نیست، نمود بی‌تصمیمی است که از همه سمت فوران می‌کند. تازه همه این حرف‌ها فقط در حوزه سیاست خارجی است. درباره باقی عرصه‌ها روضه دیگری باید خواند.


🆔@tahkimmelat
👍103
2025/08/20 12:57:32
Back to Top
HTML Embed Code: