tgoop.com/solseghalam/872
Last Update:
جدیتِ سفید
🔷ساختمانی که در سمت چپ تصویر است آمادۀ بهره برداری شده است. احتمالا در شُرف گرفتنِ پایان کار. این چندماه گذشته (بنا به نوع رشته ام) صبح و عصر در مسیرِ رفت و آمد شاهد مراحلِ احداث اش بودم. امروز ظهر این جرثقیل، وسط خیابان ایستاده و به نظر می رسد دارد کارهای انشعابِ برقش را انجام می دهد. این خانمی که مجاور خیابان ایستاده ، یک تابلو دستش گرفته که یک سمتش نوشته استاپ! و سمت دیگرش نوشته اِسلو (یواش). با بیسیم با خانمی که آن طرفِ خیابان و پشت جرثقیل ایستاده در ارتباط است تا وقتی او استاپ گرفته ، این اِسلو بگیرد و وقتی او اسلو گرفته این استاپ. چنان این کار را با جدیت انجام می دهد که انگار مهمترین کار دنیا را دارد انجام می دهد.
مثل گنجشک که پیوسته گردن می چرخاند و اطراف را می پاید، یک ریز در بیسیم روی شانه اش دارد ترافیک این خیابانِ بی ترافیک را با آن یکی خانمِ دیگر مدیریت می کند. احتمالاً باید کارگرهای پیمانکار این ساختمان باشند. یا حداکثر کارگرهای پیمانکارِ ادارۀ برق که جرثقیل آورده تا انشعاب برقِ ساختمان را درست کند. ولی هرچه هست سر صلاه ظهری زیر این آفتاب دارد کار می کند. زنِ سفید در مملکتی که پیرامونش صدها چینی و سیاه و زرد را می بیند که سوار بهترین ماشین ها در همین خیابان از کنار دستش عبور می کنند.
🔵بتن ریزی فاز آخر بدنه برج میلاد بود و شیفت شبِ دیماه 1381. سوز سردی می وزید. زمان شام شد و غذا را بالا آوردند. کنار دستِ یکی از کارگرها ایستاده بودم که نگاهش از آن بالای عرشه تراز 302 متر برج، به خیابان ایران زمین شهرک غرب بود. کلافه بود و سرما زده و ناراحت. آه کشید و گفت: بیست ساله کارگرم. چی دارم؟ خونه های اینها رو نگاه کن همه حیاط ها استخر دارن... قدری حرف زدیم. سخت کلافه بود و بی رغبت به کار و زندگی.
🔴این دست جدیت کارگری یا کاری را در ژاپن زیاد می شود دید ولی به لحاظ ذهنی (شاید ذهنیت ناشی از فیلم های هالیوودی) انتظارش خیلی در آمریکا نیست. اینکه کارمندِ بانک سومیتومو در ژاپن مثل سرباز دژبانیِ پادگانِ نظامی کار می کند را انتظار هست ولی اینکه در بانک ولزفارگو جوان سفیدپوستِ مدیر شعبه، نهایت احترام و جدیت را در کارَت بکار می بندد قدری قابل انتظار نیست.
این فکر ها می آید و می رود. خانم تابلو را برمی گرداند که برو! باید رفت ولی سوالها جا می ماند. این دو زنِ سفیدپوستِ به کارگری مشغول در زیر این آفتاب ظهرگاهی چرا کلافه نیستند؟ تفاوت در کجاست؟ اقتصاد؟ فرهنگ؟ تاریخ؟ سیاست؟ ژن ؟
جاریِ زندگیِ مردمِ عادی را چه چیزی عادی و نرمال می کند؟
نمی دانم.
چه دانمهایِ بسیار است، لیکن من نمیدانم/
که خوردم از دهان بندی از آن دریا کفی افیون
#مولوی
https://www.tgoop.com/solseghalam
BY ارزیابی شتابزده

Share with your friend now:
tgoop.com/solseghalam/872