tgoop.com/solseghalam/2096
Last Update:
یکی از بدترین تدریس ها
(گزارش شماره ۴)
🔹بعضی از درسها هستند که پتانسیلِ بسیار خوبی برای بسیار بد درس دادن دارند. اگر بخواهیم دقیق تر صحبت کنیم ، برای «بسیار بسیار بد» درس دادن. یکی از آنها درس دینامیک سازه است. این درس، پتانسیل خیلی خوبی دارد که به بدترین شکل ممکن تدریس شود. چرا؟
🔹این درس این پتانسیل را دارد که در هر جلسه ی کلاس رگباری از پارامتر، معادله دیفرانسیل و مفاهیم مکانیک را بر سر دانشجوی جوان آوار کنی، و این پتانسیل را دارد که دانشجوی نشسته در گوشه کلاس گمان کند که وای خدای من ، من چقدر بدم!
🔹ساختار مباحث و تعدد مفاهیم در هر جلسه به شکلی هست که یک دانشجو براحتی می تواند گمان کند که «من بدرد این نمی خورم. من پایه ریاضیات ضعیفی دارم». و این اتفاقِ تلخی است که براحتی رخ می دهد. از همین جهت می گویم که پتانسیل بسیار خوبی برای بسیار بد شدن دارد.
به عنوان کسی که خودش یکبار جای آن دانشجو بوده، و بعد یکبار این بحث را با روایت ژاپنی شنیده و سپس یکبار هم آنرا در کالیفرنیا از زبان آقای چاپرا و شاگردانش شنیده ، شدیدا خودم را موظف می دانم که عمر ارزشمند دانشجو و ساعات طلایی جوانی اش به این نقطه ختم نشود که «من بدرد این درس نمی خورم. نمی توانم». اینکه کسی را برسانیم به احساس «من نمی توانم» واقعا آسان است. «سخت» این است که مفاهیم طوری گفته شود که دانشجوی جوان با خودش بگوید «من فهمیدم. پس می توانم».
🔹کتاب آنیل چاپرا بسیار کتابی بدی برای تدریس این درس است. کتاب بسیار سنگین است. واقعا نباید آنرا حتی برای دوره کارشناسی ارشد هم استفاده کرد. کتاب آقای چاپرا فقط برای دوره دکترا (که دانشجو توانمندی هایِ حداقلی را پیدا کرده) مناسب است.
🔹تنظیم اسلایدهای این درس بسیار باید با حوصله و علاقه و دقت باشد. تک تک پارامترها باید با رنگ های مختلف انتخاب شوند و های لایت لازم نیز در جاهای ضروری صورت پذیرد.
گاه تهیه بیست اسلاید هشت ساعت از من وقت می گیرد. هر تک اسلاید باید حاوی نکات آموزشی باشد (و نه فقط معادله دیفرانسیل خشک)
🔹در دانشگاه کوبه تاناکا یکی از بهترین و منظم ترین دانشجویان ژاپنی بود که دیده بودم. سر ناهار از او پرسیدم که برای شغل آینده چه شرکتی اپلای کرده ای؟ گفت: شرکت قطار JR . گفتم آخر اینکه یک شرکت اجرایی است! چرا به سمت شرکتهای خوب مهندسی مشاور نرفته ای؟ گفت در جریانِ این دوره کارشناسی ارشد متوجه شدم که من به درد محاسبات نمی خورم. گفتم تو به درد محاسبات نمی خوری؟ اگر تو نخوری پس چه کسی به درد این کار می خورد؟! متوجه شدم حتی سیستم آموزشی ژاپنی هم اینطور اعتماد به نفس جوان را خرد می کند.
🔹نکته دیگر اینکه کدنویسی با MATLAB باید از همان جلسات اولیه و به موازات پیشرفت مباحث باشد تا که دانشجو اعتماد به نفس در ترسیم گراف و پلاتها داشته باشد. این مسیله ی پیدا کردن «اعتماد به نفس» در «کاربرد کامپیوتر در دینامیک» بسیار امر ضروری است و از وظایف مدرس است. (البته اگر که اندکی جوهره عشق در کارش داشته باشد)
🔹خشونت آموزشی یکی از زیرپوستی ترین و بیرحمانه ترین انواع خشونت است که در دنیای انسان مدرن، کاملا ساکت و بی صدا در جریان است.
▪️▪️▪️
۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۴ فوریه ۲۰۲۳
🌐www.tgoop.com/solseghalam
📌پی نوشت:
لینک گزارش قبل (گزارش شماره ۳)
لینک تصاویر در اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/CoqGCDaSkbp/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
BY ارزیابی شتابزده
Share with your friend now:
tgoop.com/solseghalam/2096