tgoop.com/solseghalam/1001
Last Update:
✍️ تیپ دادن و رضایتمندی!
( کار کردن سفید - قسمت سوم )
محمدرضا اسلامی
🔵 قراردادهایِ همکاری بین دانشگاههای ژاپن با آمریکا، باعث می شود که برخی دانشجویانِ مقطع کارشناسی ارشد يا دکتری (از هر دو کشور) یک یا دوترم را برای پژوهش در کشور دیگر (و در دانشگاه طرفِ قرارداد با دانشگاهشان) بگذرانند.
دنیِل، دانشجویی بود که چند ماه در دانشگاه کوبه میهمان بود. این آشنایی و ارتباط برقرار ماند و از خلاف آمدِ عادت -به تعبیر حافظ- در میشیگان نزدیک بودن به شهرِ زادگاه ایشان باعث شد تا کریسمس دوسال قبل برای شام، به منزل پدری ایشان میهمان شویم.
گرند رَپیدز ، شهری است که بخشی از ثروتمندان و متموّلین ايالت میشیگان در آن ساکن هستند (وزير علوم ترامپ هم، خانم دِوُس ، از همين منطقه است). وقتی برای شام وارد منزل شدیم بی اغراق به کاخ، مانند بود. كاخى بزرگ و مجلل و در ميانه حال درخت کاجِ آذین شده بزرگی مزین به چراغهای کریسمسی در كنار شومينه.
شام به گفتگو گذشت و متوجه شدیم پدرِ دنیل ، پزشک است و بیست و پنج سال پیش ژاپن بوده و برای تبلیغ مسیحیت (مورمُن) یک سال در هوکایدو ساکن بوده است. هنوز قدری زبان ژاپنی به خاطر داشت. شب به گفتگو و ذکر خاطرات گذشت.
بعد از سال نو، همسرم نامه ای از دنیل دریافت کرد که به انضمام كارت، سال جدید را تبریک گفته بود و از تجدید دیدار ابراز خرسندی کرده بود و گفته بود که برای ترم تحصیلی به دانشگاه یوتاه رفته است و ابراز امیدواری برای دیدار دوباره و ... . اما یک نکته در این نامه اسباب حیرت بود. در شرحِ احوالش در یوتاه، نوشته بود که همه چیز "خوب" است و دارد در یک (ساندویچی) "ساب وِی" و همچنین یک رستوران ، کار پاره وقت می کند. آن کاخِ منزل پدری که دیده بودیم و پدرِ پزشک و شمایل و ظاهرِ دختر بلوند نازپروردِ تنّعم - به تعبیر حافظ- به هرچیز می خورد الاّ به در دو رستوران کار کردن.
دعوت کرده بود که اگر گذر به یوتاه افتاد، دیدار تازه شود.
در کلیشه ذهنیِ من هنوز، دیدن دنیل در لباس گارسونی مستبعد و دشوار است .
🔴 متنی که نوبتِ قبل در مورد کار کردن پسرِ یکی از اساتیدِ مطرحِ گروه سازه در رستوران ، یادداشت شده بود به دست یکی از دوستان رسیده بود. نکته حائز اهمیتی می گفت.
توضیح داد که اینکه تعجب کرده ای پسرِ یک پروفسور در گرماى مردادماه در آشپزخانه رستوران کار کند، تعجب ندارد و در فرهنگ آمریکایی بچه ها "معمولا" باید از ابتدا پولِ شهریه دانشگاه و زندگیشان را، خودشان با کار کردن دربیاورند. چه والدین پولدار باشند و چه نباشند، «کار کردن» امرِ عجیبی نیست.
نکته حائز اهمیت در صحبتِ ایشان، اشاره به موضوعِ تیپ دادن در آمریکا بود. می گفت: علتِ اینکه بسیارى از آمریکایی ها با رغبت و خوشحالی (بی اکراه) انعام (تیپ) می دهند این است که عمومشان خودشان مقطعی از عمرشان "کارهای" این مُدلی کرده اند و خاطرشان هست که وقتی در فلان رستوران، ساعتی (مثلاً) هشت نُه دلار کار می کرده اند، تیپِ پنج دلاریِ مشتری، چقدر برایشان در حینِ آن کارِ فشرده، خوشمزه و گوارا بوده .
کسی که سختیِ کار و شیرینی تیپ را چشیده، خودش هم حال که دارا شده، راحت و راضی تیپ می دهد .
این بحث را بازهم دنبال می کنیم.
https://www.tgoop.com/solseghalam
- - -
📌پی نوشت: به عنوان یک مهندس که کارش با اعداد و ارقام است، در خصوص این بحث (فعلاً) آمار و مرجع علمی ندارم. اینها مشاهدات است. امّا شاید بتوان گفت حکایت عینُ الیقین برتر از علمُ الیقین است.
📌پی نوشت 2: قسمت قبلی این یادداشت، در این لینک ◀️ https://www.tgoop.com/solseghalam/980
📌پى نوشت3: تعبير سفيد در عنوان اين سلسله يادداشت اگرچه ممكن است دلالت بر نوعى از نگاه نژادى به موضوعات باشد (و اين امر نكوهيده اى در روزگارِ معاصر است) اما به ضرورت قيد شده. نگاه به رفاه و خوشبختى در ميان ما و در تلقىِ ما ، بسيار فاصله دارد با جنسِ واقعياتى كه نژاد به تعبير ما "سفيد" (كه خود را مالك آمريكا مى داند) براى زندگى و معاش تلاش و تكاپو انجام می دهد.
BY ارزیابی شتابزده

Share with your friend now:
tgoop.com/solseghalam/1001