tgoop.com/rashedansari/1781
Last Update:
دندان درد خدا بگویم چکارت کند!
نوشته ی: راشدانصاری
دور از جسم و جان شما دندان درد شدیدی داشتم. یکی از دندان ها به عصب رسیده بود.
چنان دردی که کل سر و صورت را فراگرفته و از سردرد جایی را درست و حسابی نمی دیدم.
از قضا جای شما خالی در یکی از شهرهای مجاور هم دعوت بودم برای سخنرانی و شعرخوانی.
شما اگر جای من بودید در آن بعد از ظهری که بیشتر مراکز درمانی تعطیل اند چه می کردید؟
به محض ورود به شهری که در آن دعوت بودم نمیدانم کجا و کدام خیابان بود که خوشبختانه چشمان پردردم افتاد به تابلوی روشن و رنگین یک داروخانه.
فوری از ماشین پیاده شدم و خسته و مانده وارد داروخانه شدم.
خوشحال از اینکه در این جا و این ساعت از روز این داروخانه باز است
بلافاصله به بانویی که مسئول آن جا بود، عرض کردم: «بی زحمت یک مُسکن بسیار قوی برای دندان درد به من لطف کنید». بانوی محترم با نهایت ادب و احترام پرسید؟:« برای اسب، قاطر یا گاو ...؟!» در دل گفتم، حالا چه وقت شوخی کردن است!
با تعجب و لبخندی آبکی جواب دادم:«برای خودم!»
گفت:«عذر می خوام این جا داروخانه ی دامپزشکیه»!
https://chat.whatsapp.com/JNhA2F6MWwy1nNe2fH3HMA
BY راشد انصاری
Share with your friend now:
tgoop.com/rashedansari/1781