tgoop.com/rashedansari/1541
Last Update:
چیزهایی که یک آدم زنده بایستی بداند!
نوشته ی: راشدانصاری
قبل از هرچیز بگویم که بنده از لوکیشن و اسنپ و این چیزهای امروزی به شدت سردرنمی آورم. یعنی باور بفرمایید هنوز از همان شیوه ی قدیمی و سیستم سنتی «دربستی» و «آقا یا خانم ، عذر می خوام خیابون فلان کجاست؟!» استفاده می کنم.
در ضمن بین خودمان باشد هر کاری می کنم کار با دستشویی فرنگی برایم بسیار مشکل و پیچیده است. و باعث آبروریزی و بی ادبی است اگر بگویم چگونه بارها و بارها تمرین کرده ام، و چه بلایی به سرم آمده است!
از طرفی جا به جایی پول و پرداخت قبوض را از طریق گوشی بالکل نمی دانم. کار با اینستا و ارتباط برقرارکردن با آن برایم از کوه کندن سخت تر است. لایو و...که حرفش را نزنید.
وارد سایتی شدن و ثبت نام کردن برای چیزی حتی اگر آن چیز وام باشد، عمراً اگر یاد بگیرم.
جالب تر و خنده دارتر از همه ی این ها، این که اگر دَه ساعت وقت در اختیارم گذاشته شود، نمی توانم یک چادر مسافرتی را ببندم، حالا بماند که با باز کردنش هم تا حدودی مشکل دارم. زیرا این لعنتی در هنگام باز شدن نیز بس که بالا و پایین می پرد سیخ و میخ هایش به چش و چارم می خورد. دلیلش هم این است که وقتی باز شد فکر می کنم قصد فرار دارد و مثل شیر می پرم روی آن تا بگیرمش....اما هر بار که تلاش می کنم جمع اش کنم، یا به زور شبیه بقچه ای می پیچانمش که بلافاصله مثل کره اسبی وحشی دو متر از جا می پرد هوا و باز می شود یا بایستی با زور بشکانمش و جمع اش کنم...
مدت ها زحمت کشیدم تا پیامک معمولی را یاد گرفتم، اما از شانس بدِ من تلگرام و واتس آپ لعنتی سر و کله شان پیدا شد. با هزار گرفتاری تلگرام و واتس اپ را یاد گرفتم ولی نمی دانم چرا باز چیزهای جدیدتری به خاطر پیشرفت تکنولوژی مُد شده است، مثل اینستا و....
فیس بوک و یوتیوپ و ... که هیچ!
در خصوص تنظیمات و .... گوشی همراه نیز، آن قدر واردم که یک نجار در خلبانی. حتی شماره کسی را اگر بخواهم وارد حافظه ی گوشی کنم، دست به دامان دختر هفت ساله ام یسنا خانم می شوم.
و حالا نوبتی هم که باشد نوبت ورزش است.(عذر خواهی می کنم، همه اش تقصیر صفحه آرای روزنامه است که هم می گوید سریع بنویس و هم کِشش نده که جا نداریم!)چرا که هیچ چیزی در زندگی مثل ورزش برای سلامتی مفید نیست. خب، شما را نمی دانم، ولی بنده که واقعاً سال هاست در نحوه ی امتیاز گیری ورزش «اسکواش» گیج و سردرگم مانده ام و کسی هم نیست که راهنمایی ام کند....
در حقیقت از هر طرف که حساب می کنم به والله سردرنمی آورم. حاضرم پیچیده ترین فرمول های ریاضی را حل کنم، اما کسی ازم نپرسد بازی اسکواشی را که دارید از تلویزیون می بینید، نحوه ی امتیازگیری آن چگونه است؟
همیشه فکر می کنم آن دو نفری که داخل هستند، آن قدر توپ بی زبان را به در و دیوار می کوبند تا....تا.....این که از فرط خستگی یکی از ورزشکارها بیفتد زمین و فوت کند و در نهایت آن یکی که زنده مانده است، برنده ی مسابقه اعلام شود.
و اما....چون بحث سلامتی و....شد، اجازه می خواهم سری نیز به بیمه تأمین اجتماعی بزنم. من هنوز که هنوز است نمی دانم در خصوص خدمات بیمه و پرداخت هزینه های عینک سازی و کارهای مربوط به دندان و دهان انسان، بیمه چه کاره است؟! البته می دانم که دهان آدم را سرویس می کنند، اما از نحوه ی خدمات دهی بیمه ی تامین اجتماعی در این دو زمینه چیزی نمی دانم و اگر کسی می داند بنده را از این نادانی نجات دهد!
راستی از همه مهم تر، گره زدن کراوات بود که داشت یادم می رفت خدمت تان عرض کنم.(اگر چه صفحه آرا مجدداً تذکر دادند که زودتر...!) باور بفرمایید اگر گره زدن کراوات در مملکت ما مثل ممالک دیگر رسم بود تا حالا خودم را از بین برده بودم. خودم که چه عرض کنم دست به کشتار دسته جمعی زده بودم. توجه بفرمایید: یک بار داماد بخت برگشته ای گفت، گره کراوات بلدی؟ گفتم بله. شب اول عروسی اش چنان آویزان شدم به گردنش و آن قدر بستم و باز کردم و کشیدم و ....که نزدیک بود خفه اش کنم! شانس آورد که از خیر کراوات زدن گذشت، چون هیچ رقمه حاضر نبودم به کس دیگری بگوید....
خب، آن بالا عرض کرده بودم، قبل از هر چیز بگویم که بنده.....و بعد می خواستم مطلبی را خدمت تان عرض کنم؛ اما به نظر شما واقعاً کسی که در دنیای مدرن امروزی این چیزها را بلد نباشد، آیا مطلب دیگری باقی می ماند که بخواهد بگوید؟!
#خالوراشد
@rashedansari
https://chat.whatsapp.com/JNhA2F6MWwy1nNe2fH3HMA
BY راشد انصاری

Share with your friend now:
tgoop.com/rashedansari/1541