QURANICFRAGMENTS Telegram 373
«زخم پذیر و پیش رو»[*]
درباره‌ی «و
َ ما كُنّا مُعَذِّبينَ حتیٰ نَبعَثَ رَسولا (۱۷:۱۵ و هم‌سانش ۱۷:۵۸)»

این پناه را می‌توانیم این‌گونه بخوانیم که اگر به فرمان‌های خدا گوش ندهید (الف) از روی سرشاخ شدن با سرشت جهان، یا (ب) از روی برانگیختن خشم خداوند، در دل زخم‌های مرگ‌بار فرو خواهید شد. پس به‌تر است سخن فرستادگان او را زمین نگذارید! در این انگاره (الف) جهان آینه‌ای بی‌اندازه راست‌گو است که زشتی‌های شما را به شما می‌نمایاند، یا (ب) آفریده‌ای ترسان و بی‌چاره است در دست پادشاهی خون‌خواره که خود می‌آفریند و خود «تباه- ضائع» می‌کند.

نک، همین را به گونه‌ی دیگری نیز می‌توانیم بخوانیم. اگر «الرسول»ها را «رسول الرحمن» بخوانیم و خداوند و خانه‌دارمان را خداوندی نبینیم که به نان‌خوران و جهان‌وندان و دل‌بندانش زخم‌های افسارگسیخته و بی‌بازگشت می‌زند، آن‌گاه می‌توانیم «وَ ما كُنّا مُعَذِّبينَ حتیٰ نَبعَثَ رَسولا (۱۷:۱۵ و هم‌سانش ۱۷:۵۸)» را این‌گونه ببینیم که زخم‌ها به اندازه‌ی مژده‌ها می‌رسند. هیچ‌گاه زخمی پیش از مژده‌رسان نمی‌رسد. مژده‌رسانی که می‌گوید:«ما كان عَطاءُ رَبِّكَ مَحظورا (۱۷:۲۰)». می‌گوید آن‌چه کم می‌آید یافت شما از مژده است، نه خود مژدگان! پشت پرده‌ی جهان، پشت قالی (آن‌چه «الأخِرة (۱۷:۱۸)» نامیده می‌شود) پر از مژده است اما برای کسی که «آرام‌دهنده- مؤمِن (۱۷:۱۸)» باشد. این‌جا، آن‌چه کم می‌آید یافت و توان و گنجایش ما برای پذیرفتن مژده است، نه خود مژده. درست آن‌جا که از خود می‌پرسیم کدام نوازش می‌خواهد یا می‌تواند نشان‌های ‌جامانده بر دل از این رنج افسارگسیخته را پاک کند؟! سپس چه می‌ماند برای خاکیان ناتوان از دیدن مژده‌های پشت رنج‌ها، ناتوان از دیدن پنهانه‌های جهان، ناتوان از باور بزرگی مهری که جهان را رویانده است؟ یا چه می‌ماند برای آن‌ها که گرچه می‌بینند، استخوان‌هایشان شکسته و شکیب و توان کشیدن بار و درد را ندارند؟ آن‌چه می‌ماند، یاد و خودآگاهی و نیایش و ناله است؛ ناله از دوست در پیش‌گاه دوست. شاید از این روست که پناه‌های ۷۸ تا ۸۶ به یاد مهر دوست می‌پردازد و سپس به «قُل ادعوا اللهَ أو ادعوا الرّحمٰن أیّا ما تدعوا فَلَه الأسماء الحُسنیٰ (۱۷:۱۱۰)» می‌رسد و می‌گوید او را به مهربانانه‌ترین و زیباترین انگاره‌ای که در پندارتان می‌آید بخوانید و هم‌زمان بدانید باز هم از آن ژرف‌تر است و رودست خواهید خورد!

———
خوانش‌ها (۱۷)- از این رشته یادداشت بخوانید: #readings@quranicfragments
به‌ویژه درباره‌ی برگردان «عذاب» به زخم:
شکنجه یا درد؟/ خوانش‌ها (۱۰)
آمرزش یا زخم‌بند؟/ خوانش‌ها (۱۵)
———
[*] بخشی از مصراعی از مولوی
پی‌نوشت‌ها و پرسش‌های دورتر- (۱) این‌که چرا همه‌ی این پناه‌ها از دو سو در دل پناه‌های دیگری در آغاز و پایان این بخش از قرآن است که از بازگشت به زمین «الأرض» سخن می‌گویند، پرسش دیگری است. (۲) این بخش از قرآن به شیوه‌ای گسترده در بافتار دو ویرانی معبد خوانده شده است. اگر به سخن آقای Daniel A. Beck در نوشتار «Muhammad’s Night Journey…» گوش دهیم و با خود بگوییم شاید پناه ۱۷:۱ دیرتر به این شهر افزوده شده است، آن‌گاه دیگر آسان نیست که سراسر بخش ۱۷ را در سایه‌ی ویرانی معبد بخوانیم.

#قرآن #syntactics #حجیت_ظاهر #دخیل_کردن_پیش_فرض_ها #روزنوشت #استعاره #نار #جهنم #ترجمه #ریشه #ع_ذ_ب #سوره_اسراء



tgoop.com/quranicfragments/373
Create:
Last Update:

«زخم پذیر و پیش رو»[*]
درباره‌ی «و
َ ما كُنّا مُعَذِّبينَ حتیٰ نَبعَثَ رَسولا (۱۷:۱۵ و هم‌سانش ۱۷:۵۸)»

این پناه را می‌توانیم این‌گونه بخوانیم که اگر به فرمان‌های خدا گوش ندهید (الف) از روی سرشاخ شدن با سرشت جهان، یا (ب) از روی برانگیختن خشم خداوند، در دل زخم‌های مرگ‌بار فرو خواهید شد. پس به‌تر است سخن فرستادگان او را زمین نگذارید! در این انگاره (الف) جهان آینه‌ای بی‌اندازه راست‌گو است که زشتی‌های شما را به شما می‌نمایاند، یا (ب) آفریده‌ای ترسان و بی‌چاره است در دست پادشاهی خون‌خواره که خود می‌آفریند و خود «تباه- ضائع» می‌کند.

نک، همین را به گونه‌ی دیگری نیز می‌توانیم بخوانیم. اگر «الرسول»ها را «رسول الرحمن» بخوانیم و خداوند و خانه‌دارمان را خداوندی نبینیم که به نان‌خوران و جهان‌وندان و دل‌بندانش زخم‌های افسارگسیخته و بی‌بازگشت می‌زند، آن‌گاه می‌توانیم «وَ ما كُنّا مُعَذِّبينَ حتیٰ نَبعَثَ رَسولا (۱۷:۱۵ و هم‌سانش ۱۷:۵۸)» را این‌گونه ببینیم که زخم‌ها به اندازه‌ی مژده‌ها می‌رسند. هیچ‌گاه زخمی پیش از مژده‌رسان نمی‌رسد. مژده‌رسانی که می‌گوید:«ما كان عَطاءُ رَبِّكَ مَحظورا (۱۷:۲۰)». می‌گوید آن‌چه کم می‌آید یافت شما از مژده است، نه خود مژدگان! پشت پرده‌ی جهان، پشت قالی (آن‌چه «الأخِرة (۱۷:۱۸)» نامیده می‌شود) پر از مژده است اما برای کسی که «آرام‌دهنده- مؤمِن (۱۷:۱۸)» باشد. این‌جا، آن‌چه کم می‌آید یافت و توان و گنجایش ما برای پذیرفتن مژده است، نه خود مژده. درست آن‌جا که از خود می‌پرسیم کدام نوازش می‌خواهد یا می‌تواند نشان‌های ‌جامانده بر دل از این رنج افسارگسیخته را پاک کند؟! سپس چه می‌ماند برای خاکیان ناتوان از دیدن مژده‌های پشت رنج‌ها، ناتوان از دیدن پنهانه‌های جهان، ناتوان از باور بزرگی مهری که جهان را رویانده است؟ یا چه می‌ماند برای آن‌ها که گرچه می‌بینند، استخوان‌هایشان شکسته و شکیب و توان کشیدن بار و درد را ندارند؟ آن‌چه می‌ماند، یاد و خودآگاهی و نیایش و ناله است؛ ناله از دوست در پیش‌گاه دوست. شاید از این روست که پناه‌های ۷۸ تا ۸۶ به یاد مهر دوست می‌پردازد و سپس به «قُل ادعوا اللهَ أو ادعوا الرّحمٰن أیّا ما تدعوا فَلَه الأسماء الحُسنیٰ (۱۷:۱۱۰)» می‌رسد و می‌گوید او را به مهربانانه‌ترین و زیباترین انگاره‌ای که در پندارتان می‌آید بخوانید و هم‌زمان بدانید باز هم از آن ژرف‌تر است و رودست خواهید خورد!

———
خوانش‌ها (۱۷)- از این رشته یادداشت بخوانید: #readings@quranicfragments
به‌ویژه درباره‌ی برگردان «عذاب» به زخم:
شکنجه یا درد؟/ خوانش‌ها (۱۰)
آمرزش یا زخم‌بند؟/ خوانش‌ها (۱۵)
———
[*] بخشی از مصراعی از مولوی
پی‌نوشت‌ها و پرسش‌های دورتر- (۱) این‌که چرا همه‌ی این پناه‌ها از دو سو در دل پناه‌های دیگری در آغاز و پایان این بخش از قرآن است که از بازگشت به زمین «الأرض» سخن می‌گویند، پرسش دیگری است. (۲) این بخش از قرآن به شیوه‌ای گسترده در بافتار دو ویرانی معبد خوانده شده است. اگر به سخن آقای Daniel A. Beck در نوشتار «Muhammad’s Night Journey…» گوش دهیم و با خود بگوییم شاید پناه ۱۷:۱ دیرتر به این شهر افزوده شده است، آن‌گاه دیگر آسان نیست که سراسر بخش ۱۷ را در سایه‌ی ویرانی معبد بخوانیم.

#قرآن #syntactics #حجیت_ظاهر #دخیل_کردن_پیش_فرض_ها #روزنوشت #استعاره #نار #جهنم #ترجمه #ریشه #ع_ذ_ب #سوره_اسراء

BY یادداشت‌های قرآنی


Share with your friend now:
tgoop.com/quranicfragments/373

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Clear The initiatives announced by Perekopsky include monitoring the content in groups. According to the executive, posts identified as lacking context or as containing false information will be flagged as a potential source of disinformation. The content is then forwarded to Telegram's fact-checking channels for analysis and subsequent publication of verified information. fire bomb molotov November 18 Dylan Hollingsworth yau ma tei Ng, who had pleaded not guilty to all charges, had been detained for more than 20 months. His channel was said to have contained around 120 messages and photos that incited others to vandalise pro-government shops and commit criminal damage targeting police stations. Over 33,000 people sent out over 1,000 doxxing messages in the group. Although the administrators tried to delete all of the messages, the posting speed was far too much for them to keep up.
from us


Telegram یادداشت‌های قرآنی
FROM American