NOTESOFVAHIDEHSANI Telegram 752
حل‌مسئله در سازمان‌های گزارش‌محور!

در جوامع توسعه‌یافته، ظهور و رشد تدریجیِ انواع نهادها، قوانین و سازوکارهای مدرن، نتیجۀ ضمنیِ تلاش مستمر بر «حلّ مسئله» بوده است.

تمام جنبه‌های عینی و انتزاعی (سخت‌افزاری و نرم‌افزاری) جهان مدرن را می‌توان پیامدها یا شاخ‌وبرگ‌های تلاش برای «حل مسائل» دانست.

بدیهی است سخت‌افزارها (نهادها، سازمان‌ها و ...) و نرم‌افزارهایی (قوانین، رویه‌ها، فرهنگ و ...) که طی این مسیر ایجاد می‌شوند، نمی‌توانند ناکارآمد باشند.

در چنین بستری، هر اقدام جزئی را که رصد کنیم مشخص می‌شود با حلّ چه مسائلی ارتباط دارد.

درمقابل، در جوامعی مانند ایران، میان «مسائل» ازیک‌سو و «نهادها، سازمان‌ها، سازوکارها، وظایف اداری و اقدامات ساختار رسمی» ازسوی دیگر، شکافی بس عظیم وجود دارد.

در کشور ما، اگر اقدامات و تلاش‌های سازمان‌ها، ادارات و کارکنان آنها را رصد کنیم، خیلی وقت‌ها به جای مسائل واقعی، به «شبه‌مسئله‌ها» یا «مسائل سازمانی» می‌رسیم (سازمانی که بدون فلسفۀ وجودی واقعی ایجاد شده و کلّیتش بی‌اثر و ناکارآمد است، برای ادامۀ حیات با مسائل درونی متعدّدی مواجهه می‌شود که باید حلّ‌شان کند!).

پیش از درگیرشدن جدّی با حل مسائل و حتّی پیش‌از پیدایش استلزامات نگرشی-فرهنگیِ این مهم، به‌تقلید از جهان مدرن سازمان‌ها و اداراتی ایجاد شده است که بودجه، امکانات و کارمندانی دارند. حالا این «شبه‌سازمان‌ها» باید وجود و فعالیت خودشان را توجیه کنند، لذا وظایفی تعریف می‌شود، جلساتی تشکیل می‌گردد، آئین‌نامه‌ها و مهم‌تر از همه، «گزارش‌ کارها»!

سازمان‌ها و ادارات ایران (و بسیاری جوامع مشابه) برای «ارائۀ گزارش‌کار» فعالیت می‌کنند! به بیان دیگر، مسئلۀ آنها «ارائۀ گزارش‌کار» است! و به تعبیر دیگر، فلسفۀ وجودی‌شان این است که باشند و آمار و گزارش‌کار بدهند!

در این بستر، برخی اقداماتی که با نیّت خیر و با هدف اثربخشی و حل مسائل واقعی تعریف می‌‎شوند، طی عبور تدریجی از مراحل پرپیچ‌وخم اداری، به‌مرور از فلسفۀ وجودی خود تهی می‌شوند، رنگ و بوی ساختار را می‌گیرند و نهایتاً به وظیفۀ بی‌اثری تبدیل می‌شوند که سازمان برای «گزارش‌سازی» و «گزارش‌دهی» با تمام توان به آن می‌پردازد!

هر سازمان واقعی نیز ممکن است دچار کاهش بهره‌وری یا حتّی ناکارآمدی شود، امّا در این صورت، به‌شکل طبیعی و بدیهی، عمدۀ توان و زمان خود را بر این مسئلۀ اصلی (ناکارآمدی، کم‌اثری) متمرکز می‌کند و تا زمانی که آن را حل نکرده باشد، نمی‌تواند به کار دیگری بپردازد، امّا ساختار اداری ما با تمام توان به کارها و وظایفش می‌پردازد و بعضی وقت‌ها هم به عنوان یک مسئلۀ حاشیه‌ای اذعان می‌کند که کارآمدی قابل قبولی ندارد!

گاهی اقدامات، جلسات و تلاش‌ها از «عقلانیت» و «مسائل واقعی» فاصله‌ای بسیار شگرفت می‌گیرند، مرزهای مضحک‌بودن را پشت سر می‌گذارد و به اوج ... نزدیک می‌شود!

خیلی دوست دارم این مطالب را با تمرکز بر یک مثال واقعی (اقدام و جلسه‌ای خاص در محیط کاری‌ام) توضیح دهم. شاید در قسمت بعدی یادداشت به این مهم بپردازم امّا قبل از آن، بیان سه نکته زیر را ضروری می‌دانم:

۱. دو حالت تعریف شدۀ بالا برای جوامع توسعه‌یافته و جوامع درحال‌توسعه صفر و یکی نیستند. یعنی این‌گونه نیست که بوروکراسی آنها از اشکالات پیش‌گفته کاملاً مبرّا و ساختار اداری و رسمی ما نیز کاملاً بی‌فایده باشد، این موارد نسبی است. برای توضیح شاید بتوان گفت که مثلاً ساختار اداری آنها ۹۰٪ درگیر مسائل واقعی است و ۱۰ درصد شبه مسئله‌های بوروکراتیک امّا ما به‌ازای هر ۱۰ واحد کارواقعی، مسئله‌مدار واثربخش، درگیر ۹۰ واحد شبه‌مسئلۀ گزارش‌محور می‌شویم.

۲. اکثریت ایرانیان را می‌توان در دو دستۀ بزرگ گنجاند. اوّل، آنها که واقعیت و عمق فجایع و گرفتاری‌ها را می‌بینند، ناامیدند، ورد زبانشان «نمیشه» است و معتقدند در این شرایط هیچ کار مثبتی نمی‌توان انجام داد و دوّم، کسانی که اگرچه خیلی خوش‎‌بین، امیدوار و تلاش‌گر هستند امّا چشم‌شان را روی واقعیت (عمق مسائل و گرفتاری‌ها) بسته‌اند. مسلّماً از هیچ یک از این دو گروه عمده نمی‌توان امید خیری داشت. نگارنده عضو گروه کوچک سوّمی است که واقعیت و عمق فجایع و گرفتاری‌ها را می‌بینند امّا در عین حال، باور دارند که با استفاده از عقل و خرد، می‌توان (و باید) از دل هر شرایطی گام‌های واقع بینانه‌ای را برای حرکت آهسته‌وپیوسته به سمت وضع مطلوب تعیین کرد و برداشت.

۳. به نظرم، رویکرد صحیح این است که با استفاده از همین شبه‌سازمان‌های فشل و کم‌ظرفیت برای اثرگذاری مثبت و محسوس روی برخی مسائل (ولو مسائل جزئی در گام اوّل) تلاش کنیم؛ نمی‌توان زمان را به عقب برگرداند و سازمان‌هایی واقعی را از مسیر رشد طبیعی ایجاد کرد. امیدوارم تلاش‌های مسئله‌مدار به‌مرور در کالبد همین ساختار روح کارآمدی و اثربخشی بدمند و آن را زنده کنند.

کانال وحید احسانی



tgoop.com/notesofvahidehsani/752
Create:
Last Update:

حل‌مسئله در سازمان‌های گزارش‌محور!

در جوامع توسعه‌یافته، ظهور و رشد تدریجیِ انواع نهادها، قوانین و سازوکارهای مدرن، نتیجۀ ضمنیِ تلاش مستمر بر «حلّ مسئله» بوده است.

تمام جنبه‌های عینی و انتزاعی (سخت‌افزاری و نرم‌افزاری) جهان مدرن را می‌توان پیامدها یا شاخ‌وبرگ‌های تلاش برای «حل مسائل» دانست.

بدیهی است سخت‌افزارها (نهادها، سازمان‌ها و ...) و نرم‌افزارهایی (قوانین، رویه‌ها، فرهنگ و ...) که طی این مسیر ایجاد می‌شوند، نمی‌توانند ناکارآمد باشند.

در چنین بستری، هر اقدام جزئی را که رصد کنیم مشخص می‌شود با حلّ چه مسائلی ارتباط دارد.

درمقابل، در جوامعی مانند ایران، میان «مسائل» ازیک‌سو و «نهادها، سازمان‌ها، سازوکارها، وظایف اداری و اقدامات ساختار رسمی» ازسوی دیگر، شکافی بس عظیم وجود دارد.

در کشور ما، اگر اقدامات و تلاش‌های سازمان‌ها، ادارات و کارکنان آنها را رصد کنیم، خیلی وقت‌ها به جای مسائل واقعی، به «شبه‌مسئله‌ها» یا «مسائل سازمانی» می‌رسیم (سازمانی که بدون فلسفۀ وجودی واقعی ایجاد شده و کلّیتش بی‌اثر و ناکارآمد است، برای ادامۀ حیات با مسائل درونی متعدّدی مواجهه می‌شود که باید حلّ‌شان کند!).

پیش از درگیرشدن جدّی با حل مسائل و حتّی پیش‌از پیدایش استلزامات نگرشی-فرهنگیِ این مهم، به‌تقلید از جهان مدرن سازمان‌ها و اداراتی ایجاد شده است که بودجه، امکانات و کارمندانی دارند. حالا این «شبه‌سازمان‌ها» باید وجود و فعالیت خودشان را توجیه کنند، لذا وظایفی تعریف می‌شود، جلساتی تشکیل می‌گردد، آئین‌نامه‌ها و مهم‌تر از همه، «گزارش‌ کارها»!

سازمان‌ها و ادارات ایران (و بسیاری جوامع مشابه) برای «ارائۀ گزارش‌کار» فعالیت می‌کنند! به بیان دیگر، مسئلۀ آنها «ارائۀ گزارش‌کار» است! و به تعبیر دیگر، فلسفۀ وجودی‌شان این است که باشند و آمار و گزارش‌کار بدهند!

در این بستر، برخی اقداماتی که با نیّت خیر و با هدف اثربخشی و حل مسائل واقعی تعریف می‌‎شوند، طی عبور تدریجی از مراحل پرپیچ‌وخم اداری، به‌مرور از فلسفۀ وجودی خود تهی می‌شوند، رنگ و بوی ساختار را می‌گیرند و نهایتاً به وظیفۀ بی‌اثری تبدیل می‌شوند که سازمان برای «گزارش‌سازی» و «گزارش‌دهی» با تمام توان به آن می‌پردازد!

هر سازمان واقعی نیز ممکن است دچار کاهش بهره‌وری یا حتّی ناکارآمدی شود، امّا در این صورت، به‌شکل طبیعی و بدیهی، عمدۀ توان و زمان خود را بر این مسئلۀ اصلی (ناکارآمدی، کم‌اثری) متمرکز می‌کند و تا زمانی که آن را حل نکرده باشد، نمی‌تواند به کار دیگری بپردازد، امّا ساختار اداری ما با تمام توان به کارها و وظایفش می‌پردازد و بعضی وقت‌ها هم به عنوان یک مسئلۀ حاشیه‌ای اذعان می‌کند که کارآمدی قابل قبولی ندارد!

گاهی اقدامات، جلسات و تلاش‌ها از «عقلانیت» و «مسائل واقعی» فاصله‌ای بسیار شگرفت می‌گیرند، مرزهای مضحک‌بودن را پشت سر می‌گذارد و به اوج ... نزدیک می‌شود!

خیلی دوست دارم این مطالب را با تمرکز بر یک مثال واقعی (اقدام و جلسه‌ای خاص در محیط کاری‌ام) توضیح دهم. شاید در قسمت بعدی یادداشت به این مهم بپردازم امّا قبل از آن، بیان سه نکته زیر را ضروری می‌دانم:

۱. دو حالت تعریف شدۀ بالا برای جوامع توسعه‌یافته و جوامع درحال‌توسعه صفر و یکی نیستند. یعنی این‌گونه نیست که بوروکراسی آنها از اشکالات پیش‌گفته کاملاً مبرّا و ساختار اداری و رسمی ما نیز کاملاً بی‌فایده باشد، این موارد نسبی است. برای توضیح شاید بتوان گفت که مثلاً ساختار اداری آنها ۹۰٪ درگیر مسائل واقعی است و ۱۰ درصد شبه مسئله‌های بوروکراتیک امّا ما به‌ازای هر ۱۰ واحد کارواقعی، مسئله‌مدار واثربخش، درگیر ۹۰ واحد شبه‌مسئلۀ گزارش‌محور می‌شویم.

۲. اکثریت ایرانیان را می‌توان در دو دستۀ بزرگ گنجاند. اوّل، آنها که واقعیت و عمق فجایع و گرفتاری‌ها را می‌بینند، ناامیدند، ورد زبانشان «نمیشه» است و معتقدند در این شرایط هیچ کار مثبتی نمی‌توان انجام داد و دوّم، کسانی که اگرچه خیلی خوش‎‌بین، امیدوار و تلاش‌گر هستند امّا چشم‌شان را روی واقعیت (عمق مسائل و گرفتاری‌ها) بسته‌اند. مسلّماً از هیچ یک از این دو گروه عمده نمی‌توان امید خیری داشت. نگارنده عضو گروه کوچک سوّمی است که واقعیت و عمق فجایع و گرفتاری‌ها را می‌بینند امّا در عین حال، باور دارند که با استفاده از عقل و خرد، می‌توان (و باید) از دل هر شرایطی گام‌های واقع بینانه‌ای را برای حرکت آهسته‌وپیوسته به سمت وضع مطلوب تعیین کرد و برداشت.

۳. به نظرم، رویکرد صحیح این است که با استفاده از همین شبه‌سازمان‌های فشل و کم‌ظرفیت برای اثرگذاری مثبت و محسوس روی برخی مسائل (ولو مسائل جزئی در گام اوّل) تلاش کنیم؛ نمی‌توان زمان را به عقب برگرداند و سازمان‌هایی واقعی را از مسیر رشد طبیعی ایجاد کرد. امیدوارم تلاش‌های مسئله‌مدار به‌مرور در کالبد همین ساختار روح کارآمدی و اثربخشی بدمند و آن را زنده کنند.

کانال وحید احسانی

BY کانال وحید احسانی




Share with your friend now:
tgoop.com/notesofvahidehsani/752

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Telegram offers a powerful toolset that allows businesses to create and manage channels, groups, and bots to broadcast messages, engage in conversations, and offer reliable customer support via bots. The channel also called on people to turn out for illegal assemblies and listed the things that participants should bring along with them, showing prior planning was in the works for riots. The messages also incited people to hurl toxic gas bombs at police and MTR stations, he added. 3How to create a Telegram channel? To upload a logo, click the Menu icon and select “Manage Channel.” In a new window, hit the Camera icon. Telegram is a leading cloud-based instant messages platform. It became popular in recent years for its privacy, speed, voice and video quality, and other unmatched features over its main competitor Whatsapp.
from us


Telegram کانال وحید احسانی
FROM American